• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2157
تعداد نظرات : 811
زمان آخرین مطلب : 4951روز قبل
آلبوم تصاویر

 

واکسینه کردن بابانوئل ها در لندن علیه بیماری آنفلوآنزا

دوشنبه 8/9/1389 - 0:23
دانستنی های علمی

۱۸۹۶- نخستین عکس اشعه ایکس گرفته شده از انسان: این عکس تصویری است از دست و حلقه ازدواج ویلهلم کنراد رونتگن. شخصی که نخستین بار متوجه شد با اشعه ایکش ساطع شده از سیانید باریم، می‌توان داخل بدن را مرئی کرد.

دوشنبه 8/9/1389 - 0:19
آلبوم تصاویر

 

نمایش سینی ایمن در نمایشگاه اختراعات در نورنبرگ آلمان

دوشنبه 8/9/1389 - 0:15
ایرانگردی

 

نام این کوه باستانی پردیس است در حومه شهرستان جم، استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد .

نکات قابل توجهی که در این کوه باستانی وجود دارد :


1-قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست .


2- آتشکده فوق العاده باستانی که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعمید پدر جمشید جم است .


3- مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص اسفالت با ماشین توقف کنی و ترمز دستی را بخوابانید ، ماشین بجای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرده اند . (این مطلب تایید نشده است)


4- پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما” پیشخرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advil که یکی از بهترین قرصهای شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود .


5- این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود و اندازه این خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما” برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود، نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود .

فعلا سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده ، و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است .

6- در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلویه !


مردم چاهه و جم ، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است .


با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی ، رفتن به این منطقه خیلی میسر تر و راحت تر شده است . پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است .

دوشنبه 8/9/1389 - 0:11
اخبار

 

 

در جاده راننده ها همیشه مراقب دوربین های کنترل سرعت هستند تا جریمه نشوند اما این دوربین که برای پلیس فنلاند ساخته شده خیلی فراتر از یک دوربین کنترل سرعت معمولی است. این دوربین می تواند هنگام محاسبه سرعت و عکسبرداری از پلاک ماشین وضعیت بیمه و مالیات اتوموبیل را هم چک کند. این دوربین با ارتباط ماهواره ای که با مرکز پلیس دارد شماره پلاک اتوموبیل را فورا چک میکند تا بیمه اش منقضی نشده باشد. 

 

تازه اول داستان است. دوربین عزیز به خاطر لنز سه بعدی که دارد فاصله بین خودروها را بررسی میکند تا اگر کسی فاصله مجاز را رعایت نکرده باشد جریمه شود. علاوه بر این دوربین جدید وضعیت جاده را هم از نظر وضع هوا و لغزنده بودن و ... بررسی میکند. در کنار همه این کارها دوربین جدید بسته بودن کمربند ایمنی را هم چک می کند و یک عکس از راننده اتومبیل میگیرد. برد این دوربین نسبت به دوربین های کنترل سرعت فعلی بیشتر شده و می تواند از فاصله ۵۰ متری تمام این کارها را انجام بدهد.  

 

دوربین جدید یک دستگاه تمام اتوماتیک است و برای کارکردش نیاز به حضور نیروی انسانی ندارد بنابراین می تواند بسیاری از وظایف پلیس ترافیک جاده ای را انجام بدهد.  هر چند تاکیید شده که این دوربین ها به عنوان یک جایگزین برای پلیس راه محسوب نمی شوند.   
 
برای ساخت سیستم جدید حدود ۷ میلیون یورو هزینه شده است.  این طرحی بزرگ است که برای افزایش امنیت جاده ای پیاده سازی میشود. قرار است این دوربین ها تا سال اینده در فنلاند امتحان شوند و در صورتی که خوب عمل کنند تا سال ۲۰۱۳ در سراسر اتحادیه اروپا به کار گرفته شوند. در حال حاضر هزینه ساخت هر کدام از این ماشین ها ۵۰ هزار یورور است.   
 
تصورش را بکنید این دوربین می تواند در یک چشم به هم زدن ۵ برگ جریمه برایتان صادر کند!  

دوشنبه 8/9/1389 - 0:8
دانستنی های علمی

 

leonard.jpg

۴۱ سال پیش در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ دو محقق علوم کامپیوتر نخستین پیام را از طریق اینترنت برای یکدیگر ارسال کردند. پروفسور لئونارد کلینراک و چارلی کلین از دانشگاه UCLA در این روز تلاش کردند کلمه ‪"‬log‪"‬ را ارسال کنند. ‏ 
‏ 
البته ۴۱ سال پیش اوضاع خطوط ارتباطی اصلا خوب نبوده و کامپیوتر مقصد فقط دو حرف ‪"‬lo‪"‬ را دریافت کرد و آخرین حرف به خاطر کرش کردن کانکشن آپارنت به مقصد نرسید! اما به هر حال این نسختین پیام کامپیوتری محسوب می شود و بعضی ها آن را نخستین ایمیل دنیا می نامند. ‏ 

دوشنبه 8/9/1389 - 0:5
اخبار

 

کمال آتاتورک بنیانگزار ترکیه نوین: او که شیفته فرهنگ غرب بود حجاب را براى زنان عثمانى منسوخ و براى اولین بار با همسرش که بدون چادر در ملاعام ظاهر شده بود عکس گرفت. کارى که دقیقاً چند سال بعد الگوى رضا شاه در مبارزه با چادر در ایران شد.

يکشنبه 7/9/1389 - 23:59
آلبوم تصاویر

 

احمدی نژاد در گذر زمان 85 تا 89

چهارشنبه 3/9/1389 - 0:24
طنز و سرگرمی

 

اتفاقی چشمم به یه مطلبی خورد که خیلی خوندنی و جالب بود، گفتم واسه بقیه هم بفرستم
یه جور کل کل شاعرانه ست که شاعرا جواب همدیگه رو دادن با شعراشون بخونی ضرر نمی کنی :


شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سیب نداشت


بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:

من به تو خندیدم
چون كه می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیك
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تكرار كنان
می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت


و از اونا جالب تر واسه من جوابیه که یه شاعر جوون به اسم جواد نوروزی بعد از سالها به این دو تا شاعر داده
که خیلی جالبه ( این مطلب رو اتفاقی توی وبلاگ همین آقا خوندم ) بخونید :


دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

چهارشنبه 3/9/1389 - 0:22
طنز و سرگرمی

 

از بدو تولد موفق بودم، وگرنه پام به این دنیا نمی رسید
از همون اول کم نیاوردم، با ضربه دکتر چنان گریه‌ای کردم که فهمید جواب «های»، «هوی» است.
هیچ وقت نگذاشتم هیچ چیز شکستم بدهد، پی‌درپی شیر میخوردم و به درد دلم توجه نمی کردم!
این شد که وقتی رفتم مدرسه از همه هم سن و سالهای خودم بلندتر بودم و همه ازم حساب می‌بردند.
هیچ وقت درس نخوندم، هر وقت نوبت من شد که...
برم پای تخته زنگ می‌خورد.
هر صفحه‌ای از کتاب را که باز می کردم، جواب سوالی بود که معلمم از من می‌پرسید.
این بود که سال سوم، چهارم دبیرستان که بودم، معلمم که من را نابغه می‌دانست منو فرستاد المپیاد ریاضی!
تو المپیاد مدال طلا بردم! آخه ورق من گم شده بود و یکی از ورقه‌ها بی اسم بود، منم گفتم اسممو یادم رفته بنویسم!
بدون کنکور وارد دانشگاه شدم هنوز یک ترم نگذشته بود که توی راهروی دانشگاه یه دسته عینک پیدا کردم،
اومدم بشکنمش که خانمی سراسیمه خودش را به من رسوند و از این که دسته عینکش رو پیدا کرده
بودم حسابی تشکر کرد و گفت: نیازی به صاف کردنش نیست زحمت نکشید این شد که هر وقت
چیزی از زمین برمی‌داشتم، یهو جلوم سبز می شد و از این که گمشده‌اش را پیدا کرده بودم حسابی تشکر می کرد.
بعدا توی دانشگاه پیچید: دختر رئیس دانشگاه، عاشق ناجی‌اش شده، تازه فهمیدم که اون دختر کیه و اون ناجی کیه!
یک روز که برای روز معلم برای یکی از استادام گل برده بودم یکی از بچه‌ها دسته گلم رو از پنجره شوت کرد بیرون،
منم سرک کشیدم ببینم کجاست که دیدم افتاده تو بغل اون دختره!
خلاصه این شد ماجری خواستگاری ما
و الان هم استاد شمام! کسی سوالی نداره!؟

چهارشنبه 3/9/1389 - 0:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته