• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 826
زمان آخرین مطلب : 4758روز قبل
دعا و زیارت
حضرت زهرا (س) می فرماید: بهترین چیز برای زنان این است که زنان مردان را نبینند و مردان هم زنان را نبینند.(یعنی:حفظ عفت و پاکی چشم)
يکشنبه 15/2/1387 - 21:27
شعر و قطعات ادبی
چون غنچه گل قرابه پرداز شود/نرگس به هوای می قدح ساز شود/فارغ دل آن کسی که مانند حباب/هم در سر میخانه سر انداز شود/ 
يکشنبه 15/2/1387 - 21:27
دعا و زیارت
پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: *علم از عبادت بهتر است و اساس دین ترس از خداست*
يکشنبه 15/2/1387 - 21:26
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [14] فی صفات الله جل جلاله ، و صفات ائمه الدین [15] الحمد لله الدال علی وجوده بخلقه ، و بمحدث خلقه علی ازلیته ، [1] و باشتباههم علی ان لا شبه له لا تستلمه المشاعر ، و لا تحجبه السواتر ، [2] لافتراق الصانع و المصنوع ، و الحاد و المحدود ، و الرب و المربوب ، [3] الاحد بلا تاویل عدد ، و الخالق لا بمعنی حرکه و نصب ، [4] و السمیع لا باداه ، و البصیر لا بتفریق آله ، و الشاهد لا بمماسه ، [5] و البائن لا بتراخی مسافه ، و الظاهر لا برؤیه ، و الباطن لا بلطافه [6] بان من الاشیاء بالقهر لها ، و القدره علیها ، و بانت الاشیاء منه بالخضوع له ، و الرجوع الیه [7] من وصفه فقد حده ، و من حده فقد عده ، [8] و من عده فقد ابطل ازله ، و من قال : [[ کیف ] ] فقد استوصفه ، [9] و من قال : [[ این ] ] فقد حیزه عالم اذا لا معلوم ، [10] و رب اذ لا مربوب ، و قادر اذ لا مقدور [11] ائمه الدین [12] منها : قد طلع طالع ، و لمع لامع ، و لاح لائح ، و اعتدل مائل ، [13] واستبدل الله بقوم قوما ، و بیوم یوما ، و انتظرنا الغیر انتظار المجدب المطر [14] و انما الائمه قوام الله علی خلقه ، و عرفاؤه علی عباده [15] و لا یدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه ، و لا یدخل النار الا من انکرهم و انکروه [16] ان الله تعالی خصکم بالاسلام ، و استخلصکم له ، [17] و ذلک لانه اسم سلامه ، و جماع کرامه اصطفی الله تعالی منهجه ، [18] و بین حججه ، من ظاهر علم ، و باطن حکم لا تفنی غرائبه ، [1] و لا تنقضی عجائبه فیه مرابیع النعم ، و مصابیح الظلم ، [2] لا تفتح الخیرات الا بمفاتیحه ، و لا تکشف الظلمات الا بمصابیحه [3] قد احمی حماه ، و ارعی مرعاه فیه شفاء المستشفی ، و کفایه المکتفی ترجمه:[14] از خطبه های امام ( ع ) که درباره صفات خداوند و اوصاف پیشوایان دین ایراد فرموده [15] ستایش مخصوص خداندی است که آفرینش مخلوقش دلیل وجود او است و حادث بودن آنها دلیل ازلیت وی 000[1] و شباهت داشتن مخلوقات [ به یکدیگر ] دلیل آن است که شبیه و نظیر ندارد . عقلها کنه ذاتش را درک نمی کنند و پرده ها و پوششها اصل وجودش را مستور نمی سازند [2] زیرا صانع و مصنوع با هم فرق دارد و محدودکننده و محدودشونده و پروردگار و پرورده شده با هم متفاوتند . [3] یکی است ولی نه به معنی وحدت عددی بلکه به این معنا که شبیه و نظیر و مانند ندارد خالق و آفریننده است اما نه اینکه حرکت و رنجی در این راه متحمل می شود [4] شنوا است ولی نه اینکه وسیله شنوائی در اختیار داشته باشد. بینا است ولی نه اینکه به وسیله ی چشم و بازکردن پلک ها، قدرت مشاهده پیدا کند. در همه جا حاضر است نه اینکه مماس با اشیاء باشد.[5] از همه جدا است ولی نه اینکه مسافتی بین او و موجودات باشد.آشکار است نه با دید چشم ، پنهان است نه بخاطر کوچکی و ظرافت ،[6] از موجودات با غلبه و قدرت جدا است ، و موجودات بخاطر خضوع در برابرش و رجوع بسویش از او مباین هستند .[7] کسی که او را با صفات مخلوقات توصیف کند محدودش ساخته و کسی که برایش حدی تعیین کند وی را به شمارش درآورده . [8] و آنکس که او را بشمارش آورد ازلیتش را ابطال کرده . و کسی که بپرسد چگونه است توصیفش کرده [9] و هر که بگوید : کجا است ؟ مکان برای او قائل شده عالم بوده آنگاه که معلومی وجود نداشت [10] مالک و پروردگار بوده حتی آن زمان که پرورده ای نبود قادر و توانا بوده حتی در آن زمان که مقدوری وجود نداشت . [11] قسمت دیگری از این خطبه [ که اشاره به پیامبر اسلام است ] پیشوایان دین : [12] طلوع کننده ای طالع شد درخشنده ای درخشید و آشکارشونده ای آشکار گردید آنچه از جاده حق منحرف گشته بود به راه راست بازگشت . [13] خداوند گروهی را به گروهی تبدیل و روزی را در مقابل روزی قرار داد . ما همانند کسانی که در خشکسالی منتظر بارانند در انتظار دگرگونی بودیم . [14] پیشوایان مدبران الهی بر مردمند و رؤسای بندگان اویند [15] هیچکس جز کسی که آنها را بشناسد و آنها نیز او را بشناسند وارد بهشت نخواهد شد . و جز کسی که آنان را انکار کند و آنان هم او را انکار کنند وارد دوزخ نگردد . [16] خداوند اسلام را ویژه شما قرار داد و شما را برای آن برگزید[17] و این بخاطر آن است که اسلام از سلامت گرفته شده و کانون بزرگواری است . خداوند منهج و طریق اسلام را برگزید [18] و حجتها و دلائل آن را بیان کرد [ قرآن را فروفرستاد ] که ظاهرش علم و باطنش حکمت و نوآوریهای آن پایان نگیرد [1] و شگفتیهایش تمام نمی شود در آن برکات و خیرات همانند سرزمینهای پر گیاه در اول فصل بهار فراوان است و چراغهای روشنی بخش تاریکیها فراوان دارد [2] در نیکیها را جز با کلیدهای آن نتوان گشود و تاریکی ها را جز با چراغهای آن فروغ نتوان بخشید . [3] خداوند در این قرآن مناطق ممنوعه خود [ محرمات ] را تعیین کرده و موارد مباح و حلال خویش را نشان داده است . در این کتاب الهی درمان است برای شفاجویان و بی نیازی است برای بی نیازی طلبان  
يکشنبه 15/2/1387 - 21:25
خاطرات و روز نوشت
با سلام خدمت بروبچ فیزیک:کسی میدونه آیا دو سطح هم پتانسیل همدیگر و قطع می کنند؟
يکشنبه 15/2/1387 - 21:25
شعر و قطعات ادبی
با  می  به  کنار جوی  می باید بود / وز  غصه  کنار  جوی  باید   بود /این مدت عمر ما چو گل ده روزست/خندان لب و تازه روی می باید بود/
يکشنبه 15/2/1387 - 21:24
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [4] صفه الضال [5] و هو فی مهله من الله یهوی مع الغافلین ، و یغدو مع المذنبین ، بلا سبیل قاصد ، و لا امام قائد [6] صفات الغافلین [7] منها : حتی اذا کشف لهم عن جزاء معصیتهم ، و استخرجهم من جلابیب غفلتهم [8] استقبلوا مدبرا و استدبروا مقبلا ، [9] فلم ینتفعوا بما ادرکوا من طلبتهم ، و لا بما قضوا من وطرهم [10] انی احذرکم ، و نفسی ، هذه المنزله فلینتفع امرؤ بنفسه ، [11] فانما البصیر من سمع فتفکر ، و نظر فابصر ، و انتفع بالعبر ، [12] ثم سلک جددا واضحا یتجنب فیه الصرعه فی المهاوی ، و الضلال فی المغاوی ، [1] و لا یعین علی نفسه الغواه بتعسف فی حق ، او تحریف فی نطق ، او تخوف من صدق [2] عظه الناس [3] فافق ایها السامع من سکرتک ، و استیقظ من غفلتک ، و اختصر من عجلتک ، [4] و انعم الفکر فیما جاءک علی لسان النبی الامی صلی الله علیه و آله و سلم [5] مما لا بد منه و لا محیص عنه ، و خالف من خالف ذلک الی غیره ، [6] ودعه و ما رضی لنفسه ، وضع فخرک ، و احطط کبرک ، [7] و اذکر قبرک ، فان علی ممرک ، و کما تدین تدان ، و کما تزرع تحصد ، [8] و ما قدمت الیوم تقدم علیه غدا ، فامهد لقدمک ، [9] و قدم لیومک فالحذر الحذر ایها المستمع و الجد الجد ایها الغافل [10] [[ و لا ینبئک مثل خبیر ] ] [11] ان من عزائم الله فی الذکر الحکیم ، التی علیها یثیب و یعاقب ، [12] و لها یرضی و یسخط ، انه لا ینفع عبدا و ان اجهد نفسه ، و اخلص فعله [13] ان یخرج من الدنیا ، لاقیا ربه بخصله من هذه الخصال لم یتب منها : [14] ان یشرک بالله فیما افترض علیه من عبادته ، او یشفی غیظه بهلاک نفس ، [15] او یعر بامر فعله غیره ، او یستنجح حاجه الی الناس [16] باظهار بدعه فی دینه ، او یلقی الناس بوجهین ، او یمشی فیهم بلسانین [1] اعقل ذلک فان المثل دلیل علی شبهه [2] ان البهائم همها بطونها ، و ان السباع همها العدوان علی غیرها ، [3] و ان النساء همهن زینه الحیاه الدنیا و الفساد فیها ، ان المؤمنین مستکینون [4] ان المؤمنین مشفقون ان المؤمنین خائفون ترجمه:[4] از خطبه های امام ( ع ) صفات پاره ای از گمراهان [5] او در این چند روزکه خداوند مهلتش داده با غافلان و بی خبران در راه هلاکت قدم می نهد و تمام روزها را با گنهکاران بسر می آورد بدون اینکه در طریقی گام نهد که او را بحق رساند . و یا پیشوائی برگزیند که قائد و راهنمایش باشد . [6] صفات غافلان : قسمت دیگری از این خطبه است [7] تا به آن هنگام که خداوند کیفر گناهانشان را به آنها نشان داد و آنان را از پشت پرده های غفلت بیرون آورد [8] به استقبال آن چه پشت کرده [ سرای دیگر ] شتافتند و از آن چه روی آورده [ سرای دنیا ] روی برتافتند . [9] آن چه را طلب نمودند و به آن رسیدند نفعی نبردند . و از اموری که بدست آوردند لذتی نچشیدند . [10] من شما و خویشتن را از چنین وضعی برحذر می دارم . هر کس باید از خویشتن بهره گیرد [11] زیرا شخص بصیر و بینا آن است که بشنود و بیندیشد نگاه کند و ببیند و عبرت گیرد و از آن چه موجب عبرت است نفع برد . [12] سپس در جاده ی روشنی گام نهد و از راههائی که به سقوط و گمراهی و شبهات اغوا کننده منتهی می ش ود دوری جوید 000 [1] و گمراهان را بر ضد خویش بوسیله سختگیری در حق یا تحریف در سخن و یا ترس از راستگوئی تحریک نکند . [2] اندرز به مردم : [3] ای شنونده از مستی خود به هوش آی از غفلتت بیدار شو و از عجله و شتابت بکاه [4] و در انجام آنچه از زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله و سلم به تو رسیده [5] که راه فراری از آن نیست فکر را به کار بند و با کسیکه این روش را به کار نمی بندد و به جانب دیگری متمایل می گردد مخالفت کن [6] و او را با آنچه برای خویش پسندیده است واگذار فخرفروشی را کنار بگذار و از مرکب تکبر به زیر آی [7] به یاد قبرت باش که گذرگاه تو به سوی عالم آخرت از آنجاست . همانگونه که به دیگران جزا میدهی به تو جزا خواهند داد و همانگونه که بذر می افشانی درو خواهی کرد [8] و آنچه امروز از پیش می فرستی فردا بر آن وارد خواهی شد . پس برای خود در سرای دیگر جائی مهیا ساز [9] و برای آنروزت چیزی از پیش فرست . ای شنونده زنهار زنهار و ای غافل کوشش کوشش [10] و [ بدان ] هیچکس جز شخص آگاه تو را از حقایق امور با خبر نمی سازد . [11] از واجبات مسلم خداوند در کتاب حکیمش که بر آن پاداش و کیفر می دهد [12] و بخاطر آن خرسند می شود و خشم می گیرد این است که انسان هر چند خویش را به زحمت اندازد و عملش را خالص گرداند نفعی به حالش نمی بخشد ا[13] گر پس از مرگ خدای را با یکی از این خصلتها بدون توبه ملاقات کنند : [14] [ نخست اینکه ] شریکی برای خدا در عباداتی که بر او فرض کرده قائل شود یا خشم خویش را با کشتن بی گناهی فرونشاند [15] یا بر شخصی از کاری که دیگری انجام داده عیب گیرد یا برای انجام حاجتی که به مردم دارد [16] بدعتی در دین خدا بگذارد . یا مردم را با دو چهره ملاقات کند [ و دورو باشد ] و یا در میان آنان با دو زبان سخن گوید . [1] در آنچه گفتم تعقل کن که مشت نمونه خروار است . [2] حیوانات تمام همشان شکم آنها است و درندگان همشان تجاوز و ستم به غیر خودشان می باشد [3] و زنان [ بی ایمان ] تمام فکرشان زیورهای حیات و زندگی دنیا و فساد در آن است . اما مؤمنان خاضعند [4] مؤمنان [ از مسؤولیت هایشان ] ترسانند و خائفند  
يکشنبه 15/2/1387 - 21:23
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [5] یذکر فیها فضائل اهل البیت [6] و ناظر قلب اللبیب به یبصر امده ، و یعرف غوره و نجده [7] داع دعا ، و راع رعی ، فاستجیبوا للداعی ، و اتبعوا الراعی [8] قد خاضوا بحار الفتن ، و اخذوا بالبدع دون السنن و ارز المؤمنون ، [9] و نطق الضالون المکذبون نحن الشعار و الاصحاب ، [10] و الخزنه و الابواب ، و لا تؤتی البیوت الا من ابوابها ، [11] فمن اتاها من غیر ابوابها سمی سارقا [12] منها : فیهم کرائم القرآن ، و هم کنوز الرحمن [13] ان نطقوا صدقوا ، و ان صمتوا لم یسبقوا فلیصدق رائد اهله ، ولیحضر عقله [14] ولیکن من ابناء الاخره ، فانه منها قدم ، و الیها ینقلب [1] فالناظر بالقلب ، العامل بالصبر ، یکون مبتدا عمله ان یعلم : اعمله علیه ام له [2] فان کان له مضی فیه ، و ان کان علیه وقف عنه [3] فان العامل بغیر علم کالسائر علی غیر طریق فلا یزیده بعده عن الطریق الواضح الا بعدا من حاجته [4] و العامل بالعلم کالسائر علی الطریق الواضح [5] فلینظر ناظر : اسائر هو ام راجع [6] و اعلم ان لکل ظاهر باطنا علی مثاله ، فما طاب ظاهره طاب باطنه ، [7] و ما خبث ظاهره خبث باطنه و قد قال الرسول الصادق صلی الله علیه و آله : [8] [[ ان الله یحب العبد ، و یبغض عمله ، و یحب العمل و یبغض بدنه ] ] [9] و اعلم ان لکل عمل نباتا و کل نبات لا غنی به عن الماء ، و المیاه مختلفه ، [10] فما طاب سقیه ، طاب غرسه وحلت ثمرته ، [11] و ما خبث سقیه ، خبث غرسه و امرت ثمرته ترجمه:[5] از خطبه های امام ( ع ) که در فضائل اهلبیت فرموده : [6] عاقل با چشم قلبش پایان کار را می نگرد و پستی و بلندی های آن را تشخیص می دهد . [7] دعوت کننده حق [ پیامبر ( ص ) ] دعوت خویش را به پایان رسانید . و سرپرست و رهبر امت [ امام علیه السلام ] به سرپرستی قیام نمود . دعوت کننده حق را اجابت کنید و از امام و رهبرتان تبعیت نمائید . [8] [گروهی ] در دریاهای فتنه فرورفته بدعتها را گرفته و سنتها را واگذاردند مؤمنان کناره گرفتند [ و سکوت اختیار کردند ] [9] و گمراهان و تکذیب کنندگان به سخن آمدند . ما محرم اسرار حق و یاران راستین [10] و گنجینه ها و درهای علوم پیامبریم و هیچکس به خانه ها جز از در وارد نمی شود [11] و کسی که از غیر در وارد گردد سارق خوانده می شود.[12] قسمت دیگری از این خطبه درباره آنها [ اهلبیت ( ع ) ] آیات کریمه قرآن نازل شده است اینان گنجهای علوم خداوند رحمانند [13] اگر سخن گویند راست گویند و اگر سکوت کنند کسی از آنان سبقت نگیرد . باید راهنمای جمعیت به افراد خود راست بگوید [14] و عقل خود را حاضر سازد و باید از فرزندان آخرت باشد . زیرا از آنجا آمده و به آنجا باز خواهد گشت 000 [1] بنابراین آنکس که با چشم عقلش می بیند و با بینائی به عمل می پردازد باید در آغاز کار توجه کند که آن عمل به سود او است یا به زیانش ؟ . [2] اگر به سود او است اقدام می کند و اگر بر زیانش است از عمل بازمی ایستد [3] زیرا کسی که بدون آگاهی به عمل می پردازد همچون کسی است که از بیراهه می رود و چنین شخصی هرچه جلوتر می رود از سرمنزل مقصود خویش بیشتر فاصله می گیرد [4] اما کسی که از روی آگاهی عمل می کند همچون رهروی است که در جاده واضح قدم برمی دارد [5] و نیز شخص باید خوب بنگرد ره می سپرد و به پیش می رود و یا به عقب برمی گردد . [6] بدان که هر ظاهری باطنی مطابق خود دارد : آنچه ظاهرش پاک بود باطنش معمولا نیز پاک [7] و آنچه آشکارش خبیث و بد بود باطنش نیز غالبا خبیث و زشت است . پیامبر صادق و راستگو ( ص ) فرموده است : [8] گاهی خداوند بنده ای را دوست می دارد ولی عملش مبغوض است و گاهی خداوند عمل را دوست می دارد اما شخص عامل را دشمن [9] آگاه باش هر عملی رویشی دارد و هر نبات و رویشی از آب بی نیاز نمی تواند باشد آبها گوناگون و مختلف اند : [10] آنچه آبیاریش پاکیزه باشد غرس و نشای آن پاکیزه و میوه اش شیرین است [11] و آنچه آبیاریش ناپاک درخت آن ناپاک و میوه اش تلخ خواهد بود  
يکشنبه 15/2/1387 - 21:23
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [12] یذکر فیها بدیع خلقه الخفاش حمد الله و تنزیهه [13] الحمد لله الذی انحسرت الاوصاف عن کنه معرفته ، و ردعت عظمته العقول ، [1] فلم تجد مساغاالی بلوغ غایه ملکوته [2] هوالله الحق المبین ، احق وابین مما تری العیون ، لم تبلغه العقول بتحدید [3] فیکون مشبها ، و لم تقع علیه الاوهام بتقدیر فیکون ممثلا [4] خلق الخلق علی غیر تمثیل ، و لا مشوره مشیر ، و لا معونه معین ، [5] فتم خلقه بامره ، و اذعن لطاعته ، فاجاب و لم یدافع ، و انقاد و لم ینازع [6] خلقه الخفاش [7] و من لطائف صنعته ، و عجائب خلقته ، ما ارانا من غوامض [8] الحکمه فی هذه الخفافیش التی یقبضها الضیاء الباسط لکل شی ء ، [9] و یبسطها الظلام القابض لکل حی ، و کیف عشیت اعینها عن [10] ان تستمد من الشمس المضیئه نورا تهتدی به فی مذاهبها ، [11] و تتصل بعلانیه برهان الشمس الی معارفها وردعها بتلالؤ ضیائها عن المضی فی سبحات اشراقها ، [12] و اکنها فی مکامنها عن الذهاب فی بلج ائتلاقها ، [13] فهی مسدله الجفون بالنهار علی حداقها ، و جاعله اللیل سراجا [14] تستدل به فی التماس ارزاقها ، فلا یرد ابصارها اسداف ظلمته ، [15] و لا تمتنع من المضی فیه لغسق دجنته فاذا القت الشمس قناعها ، [16] و بدت اوضاح نهارها ، و دخل من اشراق نورها علی الضباب فی وجارها ، [17] اطبقت الاجفان علی ماقیها ، [1] و تبلغت بما اکتسبته من المعاش فی ظلم لیالیها فسبحان من [2] جعل اللیل لها نهارا و معاشا ، و النهار سکنا و قرارا و جعل لها اجنحه من لحمها [3] تعرج بها عند الحاجه الی الطیران ، کانها شظایا الاذان ، [4] غیر ذوات ریش و لا قصب ، الا انک تری مواضع العروق بینه اعلاما [5] لها جناحان لما یرقا فینشقا ، و لم یغلظا فیثقلا [6] تطیر و ولدها لاصق بها لاجی ء الیها ، یقع اذا وقعت ، و یرتفع اذا ارتفعت ، [7] لا یفارقها حتی تشتد ارکانه ، و یحمله للنهوض جناحه ، [8] و یعرف مذاهب عیشه ، و مصالح نفسه فسبحان الباری ء لکل شی ء ، علی غیر مثال خلا من غیره ترجمه:[12] از خطبه های امام ( ع ) که در آن از شگفتیهای آفرینش خفاش سخن به میان آورده ستایش خداوند : [13] ستایش مخصوص خداوندی است که اوصاف از بیان کنه ذاتش باز مانده و عظمتش عقلها را متحیر ساخته . [1] آنچنان که راهی برای رسیدن به منتهای ملکوتش نیافته [2] او خداوند حق و آشکار است و سزاوارتر و آشکارتر است از آنچه چشمها می بیند . دست توانای عقول نمی تواند وی را در حدی محدود سازد [3] تا شبیهی برای او بیابد و نیروی پرجولان افکار به اندازه گیری او نرسیده تا مثالی برای او فرض کند [4] مخلوقات را بدون نقشه قبلی و مشورت مشاوری و بدون کمک مددکاری آفرید . [5] و خلقت و آفرینش موجودات تنها با فرمان وی کامل گردید و همه به اطاعتش اذعان و اعتراف نمودند . فرمانش را اطاعت کردند و رد ننمودند و رام و تسلیم گردیدند و به مخالفت برنخاستند [6] آفرینش خفاش [7] از لطائف صنعتش و شگفتیهای خلقتش همان اسرار پیچیده [8] حکمتی است که در وجود شب پره ها به ما نشان داده است . همان جاندارانی که روشنی روز با آنکه همه چیز را می گشاید چشمانشان را می بندد [9] و پرده تاریکی شب که همه چیز را در ظلمت خویش می کشد چشمان آنها را باز و گسترده می سازد چگونه چشمهایشان به طوری نابینائی یافته [10] که نمی توانند از خورشید نورانی استمداد جویند و به راههای خویش هدایت گردند [11] و با روشنی خورشید به سرمنزل مقصود خویش برسند ؟ و چگونه خدا با درخشش نور آفتاب آنها را از حرکت در میان امواج روشنائی باز داشته ؟ [12] و در پناهگاههای خود از رفتن در دل نور مخفی ساخته [13] به هنگام روز پلکهای چشمهاشان بر روی هم می افتد و شب را برای خود چراغ روشنی قرار داده [14] و در ظلمتگاه شبها روزی خود را جستجو می کنند نه تاریکی شدید شب چشم آنها را از دیدن بازمی دارد [15] و نه ظلمت سختش آنها را از حرکت در آن مانع می گردد اما آنگاه که خورشید نقاب را از چهره برگرفت [16] و روشنائی روز آشکار گردید و تا درون لانه بر سوسمارها نور خویش را پاشید [17] ناگهان پلکهای چشم این شب پره ها روی هم قرار می گیرد . [1] و به آنچه در تاریکی شب برای ادامه زندگی فراهم ساخته قناعت می کنند منزه است خداوندی که [2] شب را برای آنها روز و موقع بدست آوردن معاش و روز را هنگام راحتی و آرامش قرار داد . از گوشتها برای آنها بالهائی آفرید [3] تا بدان وسیله به هنگام نیاز پرواز کنند این بالها گوئی لاله های گوشند [4] ولی بالهای بدون پر و بدون نی هائی در میان آن اما مواضع رگها به روشنی پیدا است . [5] دوبال دارند نه آنقدر نازک که بشکنند و نه آنقدر ضخیم که سنگینی کنند [6] [ عجیب اینکه ] آنها می پرند در حالیکه جوجه هایشان به آنها چسبیده و به مادرانشان پناه جسته اند . هر زمان مادران بنشینند همراه آنانند و هرگاه به پرواز آیند با آنان در حرکتند [7] و تا آندم که پر و بال و اعضای پیکر این جوجه ها محکم نگردد از آنها جدا نمی شوند . و تا آندم که بالهایشان قدرت حمل آنها را [8] نداشته و راه و رسم زندگی و مصالح خویش را نشناسند جدا نمی گردند منزه است آفریدگار تمام اشیاء که در آفرینش آنها کسی از او سبقت نگرفته است  
يکشنبه 15/2/1387 - 21:23
دعا و زیارت
امام علی (ع) می فرماید: *دین را اصلاح نمی گرداند مگر عقل*
شنبه 14/2/1387 - 21:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته