• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 518
تعداد نظرات : 242
زمان آخرین مطلب : 4234روز قبل
دانستنی های علمی

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد

معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجودى  که پستاندار  عظیم‌الجثه‌اى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟ 

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.

معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟ 

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.

************ ********* ********* ********* **
یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد

ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد

از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟

مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی، یکى از موهایم سفید مى‌شود.

دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده

************ ********* ********* ******
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچه‌هاى کلاس عکس یادگارى بگیرد. معلم هم داشت همه ی بچه‌ها را تشویق می‌کرد که دور هم جمع شوند

معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سال‌ها بعد وقتى همه‌تون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگوئید : این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله

یکى از بچه‌ها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده.

************ ********* ********* ********* ********
معلم داشت جریان خون در بدن را به بچه‌ها درس مى‌داد. براى این که موضوع براى بچه‌ها روشن‌تر شود گفت بچه‌ها! اگر من روى سرم بایستم، همان طور که مى‌دانید خون در سرم جمع مى‌شود و صورتم قرمز مى‌شود

بچه‌ها گفتند: بله 

معلم ادامه داد: پس چرا الان که ایستاده‌ام خون در پاهایم جمع نمى‌شود؟ 

یکى از بچه‌ها گفت: براى این که پاهاتون خالى نیست

************ ********* ********* ********* ********
بچه‌ها در ناهارخورى مدرسه به صف ایستاده بودند. سر میز یک سبد سیب بود که روى آن نوشته بود: فقط یکى بردارید. خدا ناظر شماست

در انتهاى میز یک سبد شیرینى و شکلات بود. یکى از بچه‌ها رویش نوشت: هر چند تا مى‌خواهیدبردارید! خدا مواظب سیب‌هاست
يکشنبه 19/7/1388 - 14:23
بیماری ها

http://www.sixthman.net/blog/wp-content/uploads/2009/05/brain-763982-11.jpg
بهتر است از غذاهایی که ارزش غذایی ندارند بپرهیزید،غذاهایی که فقط باعث چاقی شما میشوند،نه تنها حافظه شما را تقویت نمی کنند بلکه کلسترول خونتان را نیز بالا می برند . 

این ده ماده غذایی به ترتیب زیر می باشد :  
1- اسفناج :
اسفناج به دلیل بافت های گیاهی که دارد از بسیاری از بیماری ها در خانم های پیشگیری می کند.تحقیقات نشان می دهد خانم هایی که از اسفناج و سبزی های سبز دیگری استفاده می کنند،پیر شدن سلول هایشان را به تاخیر می اندازند.اسفناج به دلیل آنزیم هایی که در برگ های آن وجود دارد،سیناپس بین سلول های را تسهیل می بخشد.و هوش را تقویت می کند.اسفناج دارای ماده ی دارویی به نام فولیک اسید است که در جهت تقویت حافظه موثر می باشد.و هم چنین برای افرادی که دارای عارضه ی قلبی هستند نیز بسیار مفید می باشد.اسفناج حاوی مواد آنتی اکسیدان نیز می باشد، 
 
2- قهوه : 
قهوه دارای موادی مانند :آنتی اکسیدانها،آمینو اسید،ویتامین و مینرال است.بخصوص اگر دانه های قهوه را دم کنید و بخورید در جهت تقویت حافظه بسیار مفید می باشد.قهوه به دلیل کافئینی که دارد در جهت تقویت حافظه مفید است.قهوه ی هم چنین بر ضد آلزایمر میباشد و با مصرف مداوم قهوه دچار آلزایمر نخواهید شد . 

3- غلات: 
غلاتی مانند سویا ،لوبیا،نخود فرنگی،عدس سبزیجات دارای روغن بسیار مفیدی هستند که در جهت تقویت حافظه لازم می باشد . 

4- میوه و سبزیجات :
میوه و سبزیجات دارای آنتی اکسیدان های بسیار مفیدی هستند.میوه و سبزیجات بسیار برای تقویت حافظه مفیدند. 
 
5- تخم مرغ :
تخم مرغ ماده ی بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه می باشد بخصوص این که مادران باردار به هنگام بارداری و در هنگامی که جنینی را در رحم دارند،تخم مرغ مصرف کنند در هوش فرزندشان بسیار موثر است . 

6- ماست : 
آیا می دانید یک پیاله ماست دارای امگا 3 و دی اچ ای می باشد.امگا 3 و دی اچ ای مواد بسیار مفیدی در جهت تقویت حافظه می باشند .اگر فرزندتان در زمان رشدش هر روز ماست مصرف کند،تاثیر بسیاری را بر روی رشد او می گذارد .

7- انبه  :
این میوه ماده ی دیگری است که در تقویت حافظه بسیار مفید می باشد.با این کهمیوه چرب است و دارای بافتهای چربی می باشد اما باعث می شود که گردش خون تسریع یابد.هنگامی که گردش خون سریعتر شود باعث می شود خون بیشتری به مغز برسد و همچنین این میوه در حافظه نیز موثر است . 
 
8- سیب زمینی :
محققان استرالیایی به تازگی دریافته اند که موادی مانند کربوهیدرات های،که به وفور در سیب زمنی یافت می شوند باعث تقویت حافظه می شوند . 

9- ماهی : 
ماهی نیز یکی دیگر از مواد غذایی است که باعث تقویت و رشد سرییع تر سلول های مغز می شود . در نتیجه باعث تقویت حافظه می شود .ماهی برای عارضه ی قلبی نیز مفید است . 

10- شکلات : شکلات نیز یکی دیگر از موادی است که باعث تقویت حافظه می شود،البته بهتر است شکلات هایی را مصرف کنید که یا تلخ هستند و یا شکلات هایی را که حاوی شیر باشند.
يکشنبه 19/7/1388 - 14:13
دانستنی های علمی

مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.

به محض شروع حرکت قطار پسر 25 ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد فریاد زد: "پدر نگاه کن درختها حرکت می کنند"  مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک بچه 5 ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند.

ناگهان پسر دوباره فریاد زد: " پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند." زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد:" پدر نگاه کن باران می بارد،‌ آب روی من چکید.

زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: "‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟!"

مرد مسن گفت: " ما همین الان از بیمارستان بر می گردیم.. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند!"
يکشنبه 19/7/1388 - 14:3
دانستنی های علمی

حضور در مراسم تشییع جنازه خود:

انجل پانتوجا ، جوان 24 ساله آمریکایی، وصیت کرده بود که پس از مرگش در مراسم تشییع جنازه خود حضور داشته باشد. مادر آنجل از مسئولین غسال خانه خواسته بود تا آخرین آرزوی پسرش را بر آورده کنند. به این ترتیب آنها برای اجرای وصیت عجیب این جوان ، او را به حالت مومیایی در آوردند تا بتواند ایستاده در طول مراسم تشییع جنازه در کنار تابوت خود قرار بگیرد و مهمانان با او وداع کنند. پس از مراسم تشییع جنازه وی را در تابوت قرار دادند و دفن کردند.

 

ارثیه 12 میلیون دلاری برای سگ:

هلمسلی، یکی از میلیادر ها ی معروف آمریکایی قبل از مرگش در سن 87 سالگی برای سگ خود ، ترابل، 12 میلیون دلار ارث باقی گذاشت تا این سگ بتواند تا آخر عمر به زنگی اشرافی خود ادامه بدهد. اما جالب این جاست که این زن میلیادر در مورد نوه های خود این قدر دست و دل باز نبوده است. وی دو تن از آنها را از ارث محروم کرده و برای دو نو ه ی دیگرش تنها 5 میلیون دلار ارث گذاشته است، آن هم به شرط اینکه حداقل یک بار در سال به قبر پدر خود ( تنها فرزند هلمسلی) سر بزنند. او همچنین وصیت کرده که پس از مرگ ترابل، جسد او را در کنار قبر خودش دفن شود.

 

330 هزار پوند برای همسر به شرط اینک هر روز یک نخ سیگار مصرف کند:


همسر برات هرگز اجازه نمی داد که شوهرش سیگار مصرف کند، او هم به تلافی این کار همسرش، وصیت کرد که 330 هزار پوند به همسرش برسد به شرط اینکه او هر روز یک نخ سیگار مصرف کند.

 

آرزوی ازدواج پیش از مرگ:


همه ی دختر ها آزروی روزی را می کنند که لباس سفید عروسی تن کنند و در کنار مرد رویا هایشان به خانه بخت بروند. اما جویلا کوپر، دختر بچه ی 9 ساله آمریکایی فرصت آن را ندارد که منتظر مرد رویاهایش بماند. او حدود 2 سال است که با سرطان خود دست و پنجه نرم می کند. آخرین آرزوی جویلا این است که با جوز که او نیز مبتلا به سرطان خون است و در اتاق جویلا بستری است ازدواج کند و ناکام از این دنیا نرود.. به همین دلیل والدین این دو زوج 9 ساله مراسم ازدواج باشکوهی را برای آنها تدارک دیده اند تا به آخرین آرزوی جویلا جامع عمل بپوشانند.

 

وقف همه ی دارایی برای ساخت یک کتابخانه ضد زن!

ایوا زینک به قدری از زنان متنفر بود که قبل از مرگش در سال 1930، وصیت کرد که تمام دارایی اش وقف ساخت کتابخانه ای شود که در آن کتاب های هیچ یک از نویسندگان، ناشران و مترجمان زن وجود نداشته باشد، ، تمام کارکنان مرد باشند و بر سر در آن عبارت " ورود زن ها ممنوع " نوشته شود. اما یکی از دختران زینک مانع از اجرای این وصیت پدرش شد.

 

همه ثروت برای همسر به شرط اینکه مجددا ازدواج کند:

در سال 1841 هنریچ هین یک شاعر آلمانی با اوژنی میرات ازدواج کرد و در وصیت نامه خود تمام ثروت و دارا یی اش را از آن همسرش کرد به این شرط که پس از مرگ هین، او دوباره ازدواج کند. وقتی از او پرسیدند که چرا چنین شرطی گذاشتی جواب داد: "در این صورت حداقل یک مرد از مرگ من افسوس خواهد خورد ". هین در سال 1856 فوت کرد.

 

سوزاندن جنازه و فرستادن خاکستر آن به فضا:

رادنبری، خالق مجموعه تلویزیونی" استار ترک "، به قدری داستان ها علمی تخیلی و فضا نوردی را دوست داشت که وصیت کرد پس از مرگش جسد او سوزانده شود و خاکستر آن به فضا فرستاده و در آنجا پراکنده شود. در سال 1997 آرزوی او بر آورده شد و خاکستر او با یک ماهواره اسپانیایی به فضا فرستاده و در آنجا پخش شد.

 

هر روز یک شاخه گل برای همسر:

جک بنی و ساید مارکس عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند، اما پس از 48 سال زندگی مشترک، جک در سال 1974 فوت کرد. جک پیش ار مرگش با یکی از گل فروشی ها محل سکونت خود به توافق رسیده بود تا او پس از مرگ جک، هر روز یک شاخه گل رز قرمز برای همسرش ببرد.

 

اهدا دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب به یک سگ:

دوروتی ادوارد قبل از مرگش وصیت کرد که دستگاه تنطیم کننده ضربان قلب او را به یک سگ اهدا کنند. پس از مرگ دوروتی، خانواده ی او به وصیتش عمل کردند. این دستگاه از داخل بدن او برداشته شد و تحت اختیار دانشکده دام پزشکی جورجیا قرار گرفت تا آن را به یک سگ اهدا کنند.. آنها نیز این دستگاه را درون بدن سگی به نام سانشاین که از ناراحتی قلبی رنج می برد، کار گذاشتند.

شنبه 11/7/1388 - 13:45
خواستگاری و نامزدی

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد. فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید. در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.

هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید..

سلامتی:

1- آب فراوان بنوشید.

2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید.

3- از سبزیجات بیشتر استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.

4- بااین 3 تا E زندگی کنید: Energy (انرژی)، Enthusiasm (شور و اشتیاق)، Empathy (دلسوزی و همدلی).

5- از مدیتیشن، یوگا، نماز و دعا کمک بگیرید.

6- بیشتر بازی کنید.

7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.

8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.

9- 7 ساعت بخوابید.

10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

 

شخصیت:

11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.

12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.

13- بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.

14- خیلی خود را جدی نگیرید..

15- انرژی خود را صرف فضولی در امور دیگران نکنید.

16- وقتی بیدار هستید بیشتر خیال‌پردازی کنید.

17- حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.

18- گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین می‌برد.

19- زندگی کوتاه‌تر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.

20- با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید.

21- هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.

22- بدانید که زندگی مدرسه‌ای می‌ماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر می‌باشند.

23- بیشتر بخندید و لبخند بزنید.

24- مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.



جامعه:

25- گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.

26- هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.

27- خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.

28- زمانی را با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.

29- سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.

30- اینکه دیگران راجع به شما چه فکری می‌کنند، به شما مربوط نیست.

31- زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمی‌آید، بلکه دوستان شما به شما مدد می‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.

 

زندگی:

32- کارهای مثبت انجام دهید.

33- از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.

34- خداوند درمان‌گر هر چیزی است. (ذکر خدا شفای هر دردی است.)

35- هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.

36- مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.

37- حتی بهترین هم می‌آید.

38- همین که صبح از خواب بیدار می‌شوید، باید از خداوند تشکر کنید.

39- بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.

شنبه 11/7/1388 - 13:29
دانستنی های علمی

شخصی در یک تست هوش دردانشگاه که جایزه یک میلیون دلاری براش تعیین شده شرکت کرده .

سوالات این مسابقه به شرح زیر میباشد :

1-جنگ 100 ساله چند سال طول کشید؟
الف-116 سال ب-99 سال ج-100 سال د- 150 سال
آن شخص از این سوال بدون دادن جواب عبور کرد .

2-کلاه پانامایی در کدام کشور ساخته میشود؟
الف-برزیل ب-شیلی ج-پاناما د-اکوادور
آن ازدانش اموزان دانشگاه برای جواب دادن کمک خواست .

3-مردم روسیه در کدام ماه انقلاب اکتبر را جشن میگیرند؟
الف-ژانویه ب-سپتامبر ج-اکتبر د-نوامبر
آن شخص از خدا کمک خواست .

4-کدام یک از این اسامی اسم کوچک شاه جورج پنجم بود؟
الف-ادر ب-البرت ج-جورج د-مانویل
آن شخص این سوال رو با پرتاب سکه جواب داد .

5-نام اصلی جزایر قناری واقع در اقیانوس ارام از چه منبعی گرفته شده است؟
الف-قناری ب-کانگرو ج-توله سگ د-موش صحرایی
آن شخص از خیر یک میلیون دلار گذشت .

اگر شما فکر میکنید که از آن شخص باهوش‌تر هستید و به هوش او می‌خندید، پس لطفا به جواب صحیح سوالات در زیر توجه کنید:

1- جنگ 100 ساله( 1453-1337 میلادی) به مدت 116 سال به درازا کشید.
2
- کلاه پانامایی در کشوراکوادور ساخته می‌شود. 3- انقلاب اکتبر روسیه در ماه نوامبر جشن گرفته میشود. 4- نام کوچک شاه جورج البرت بود.(در 1936 او نام کوچک خود را تغییر داد.) 5- توله سگ. در زبان اسپانیایی INSULARIA CANARIA که در فارسی به معنی جزایر توله سگها است .

نتیجه اخلاقی: هرگز به ذکاوت خود مغرور نشوید و به دیگران نخندید .

چهارشنبه 8/7/1388 - 14:24
طنز و سرگرمی

یک مرکز خرید وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد.این مرکز پنج طبقه داشت و هرچه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد؛اما اگر در طبقه ای دری را باز کنند،باید حتما همسرشان را انتخاب کنند و اگر به طبقه بالاتر رفتند دیگر اجازه برگشت ندارند و هر شخص فقط یک بار میتواند از این مرکز استفاده کند.


روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند.


در اولین طبقه بر روی در نوشته بود:این مردان شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.دختری که تابلو را خوانده بود گفت:خب،بهتر از کار نداشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینم بالاتری ها چگونه اند ؟


پس رفتند.


در طبقه دوم نوشته بود:این مردان شغلی با حقوق زیاد ،بچه های دوست داشتنی و چهره زیبا دارند.دختر گفت:هووووم!طبقه بالاتر چه جوریه...؟


طبقه سوم:این مردان شغلی با حقوق زیاد ،بچه های دوست داشتنی و چهره زیبا دارند و در کارِ خانه هم کمک می کنند.دختر:وای ...،چقدر خوب ،ولی بریم بالاتر؛و دوباره رفتند.


طبقه چهارم:این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند.دارای چهره ای زیبا هستند،همچنین در کارِ خانه کمک می کنند و هدف های عالی در زندگی دارند.آن دو به وجد آمده بودند.دختر:وای چقدر خوب.پس چه چیزی ممکنه طبقه آخر باشه!


پس به طبقه پنجم رفتند،آنجا نوشته بود:این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند.از این که به مرکز ما آمدید متشکریم و روز خوبی برای شما آرزومندیم !

چهارشنبه 8/7/1388 - 14:15
دانستنی های علمی

مردی می‌خواست زنش را طلاق دهد.
دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از روز اول همیشه می خواست من را عوض كند.
مرا وادار كرد سیگار رو ترك كنم..
لباس بهتر بپوشم، قماربازی نكنم، در سهام سرمایه‌گذاری كنم و حتی مرا
عادت داده كه به موسیقی كلاسیك گوش كنم و لذت ببرم!
دوستش گفت: اینها كه می‌گویی كه چیز بدی نیست!

مرد گفت: ولی حالا حس می‌كنم كه دیگر این زن در شان من نیست
دوشنبه 6/7/1388 - 19:28
شعر و قطعات ادبی

جاودانه

در این سکوت سرد سترون ترانه باش
شور حضور بحر تویی، بی کرانه باش
در دام تن تنیده ای ای در هوای نام
بال و پر رهایی از این دام و دانه باش
آتش بگیر از غم و ازز داغ دل بگو
جادوی آتشین زبان را زبانه باش
خاموش می شوی و فراموش می شوی
فانی شو از بقای جهان جاودانه باش
تعبیر خواب سبز تو ای دانه روشن است
تا کی اسیر ظلمت خاکی جوانه باش
جز روح تو نشانه آن بی نشان کجاست؟
آیینه شو نشانه آن بی نشانه باش
شهریور 88

 

ما شماییم

بشکنید این همه امواج عبث پیما را
هان! چه رفته ست شما را؟ عطش دریا را؟
سبز یا سرخ تماشای گل بی رنگی ست
اگر از خویش بر آرید دو رنگی ها را
ما شماییم چه دیوار غریبی رویید
که ندیدیم و ندیدید شما را ما را؟
ما همه بر شده از دشت شهود و شرفیم
های از یاد مبر خون شقایق ها را
ما چه دانیم پس پرده چه ها می گذرد
پس تو پیدا کن از این پنجره ناپیدا را
دین و دنیای شما حال که یکسان شده است
پس چه بهتر بفروشید به دین دنیا را

زنگ تردید اگر از قلب من و ما برود
می تون دید در آیینه جان مولا را

پنج شنبه 2/7/1388 - 0:24
دانستنی های علمی

حضرت سلیمان (ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچهای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل میکرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه میکرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغهای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد، و قورباغه به درون آب رفت.

سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر میکرد ، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه گندم را همراه خود نداشت.

سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت: ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی میکند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمیتواند ار آنجا خارج شود و من روزی او را حمل میکنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.

این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است میبرد و دهانش را به درگاه آن سوراخ میگذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم میرسانم و دانه گندم را نزد او میگذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد میشود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا میآورد و دهانش را باز میکند و من از دهان او خارج میشوم.

سلیمان به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیدهای؟

مورچه گفت: آری او میگوید: ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمیکنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن
سه شنبه 31/6/1388 - 12:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته