• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5620روز قبل
دعا و زیارت
 

بلندگوى مراسم عزادارى

1848. آیا شرعا مىتوان بلندگوهاى بیرون مسجد را جهت عزادارى امام حسین ـ علیهالسّلام ـ روشن گذاشت تا مردم از آن بهره بیشترى ببرند؟ اگر علم به رضایت مردم داشته باشیم چه طور؟

ج. اگر موجب اذیت دیگران نباشد، جایز است.

دوشنبه 25/9/1387 - 13:49
دعا و زیارت
 

نذر وسیله جهت عزادارى

1846. اگر كسى وسیلهاى مثل عَلَم و... را جهت عزادارى امام حسین ـ علیهالسّلام ـ نذر كرده باشد، آیا مسؤول حسینیه مىتوانند از قبول آن خوددارى نماید؟

ج. اگر صلاح نداند، مىتواند

دوشنبه 25/9/1387 - 13:48
دعا و زیارت
 

لخت شدن در مجالس عزادارى

1845. گاهى در سینهزنى یا زنجیر زنى، افراد بخشى از بدن را برهنه مىكنند، در حالى كه زنان نیز حضور دارند. آیا اشكال دارد؟

ج. تا هنگامى كه علم به تعمّد نظر با ریبه از دیگران ندارند، اشكال ندارد.

دوشنبه 25/9/1387 - 13:47
دعا و زیارت
 

شنیدن نوحه همراه با موسیقى

1844. نوارهاى نوحهاى اخیرا رایج شده كه نوحه همراه با موسیقى خوانده مىشود و برخى از آنها بسیار تأثیر گذار است، تولید، پخش، خرید و فروش و شنیدن چنین نوارهایى آیا جایز است؟

ج. جایز نیست. (به توضیح مذكور در مسألهى 20 از ملحقات رساله مراجعه شود.)

دوشنبه 25/9/1387 - 13:47
دعا و زیارت
چگونگى مرگ مؤ من و كافر  

امام موسى بن جعفر علیه السلام به بالین یكى از دوستانش آمد كه در حال جان كندن بود، و حالش به گونه اى بود كه به سؤ ال هیچكس پاسخ نمى داد.
حاضران خطاب به امام هفتم كرده و عرض كردند: (اى پسر رسولخدا(ص ) دوست داریم حقیقت مرگ را شرح دهى و بفرمائى كه این بیمار ما اكنون در چه حالیست ؟
امام فرمود: مرگ براى مؤ من ، وسیله تصفیه و پاكسازى است ، مؤ منان را از گناه مى شوید، براى آنان آخرین ناراحتى است ، و كفاره آخرین گناهانشان است ، در حالى كه كافران ، هنگام مرگ از حسناتشان جدا مى شوند، و آخرین لذت خود را در دنیا مى چشند (كه پاداش كار خوب آنها كه احیانا انجام داده اند مى باشد).
و اما این شخص بیمار كه در حال جان كندن است ، به كلى از گناهانش پاك شد و تصفیه گردید آنگونه كه لباس چركین را در آورده و لباس پاك مى پوشد، او هم اكنون شایستگى آنرا دارد كه در سراى همیشگى آخرت ، با ما اهلبیت ، محشور شود.
(48)

دوشنبه 25/9/1387 - 0:43
دعا و زیارت
آخرین شخصى كه بعد از حسین علیه السلام شهید 

(سوید بن عمرو) از یاران امام حسین علیه السلام در روز عاشورا به میدان تاخت ، با دشمن جنگید تا بر اثر ضربات زیاد، به رو به زمین افتاد، دشمن خیال كرد كشته شده است ، با توجه به اینكه در سن پیرى بود.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام او (كه تازه به هوش آمده بود) شنید كه امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده است با آن حال برخاست و با خنجرى كه داشت ، به دشمن حمله كرد و همچنان جنگید تا به شهادت رسید.
(45)
به این ترتیب او آخرین نفرى بود كه روز عاشورا شربت شیرین شهادت نوشید.

دوشنبه 25/9/1387 - 0:42
دعا و زیارت
پیرمردى شیر دل در میدان كربلا 

انسن بن حارث كاهلى در كربلا در روز عاشورا، پیرمرد سالخورده بود، او از اصحاب پیامبر(ص ) و در جنگ بدر و حنین شركت نموده بود، در روز عاشورا از امام حسین علیه السلام اجازه رفتن به میدان خواست ، امام به او اجازه داد، او كمرش را با عمامه اش بست ، ابروانش را كه بر اثر پیرى روى چشمش افتاده بود، نیز با دستمالى بالا آورده و بست تا مانع دید او نگردد، وقتى امام حسین علیه السلام او را با این حال دید، بى اختیار منقلب شده و قطرات اشك از چشمهایش سرازیر شد، و خطاب به او فرمود: شكر الله لك یا شیخ : (خداوند عمل تو را تقدیر و قبول نماید اى پیر).
او با آن پیرى در میدان آن چنان جنگید كه پس از كشتن هیجده نفر از دشمن ، به شهادت رسید.
(44)

دوشنبه 25/9/1387 - 0:41
دعا و زیارت
 شنیدن آیه قرآن بیهوش شد 

على پسر فضیل بن عیاض روزى در كنار كعبه نزدیك آب زمزم ایستاده بود، شنید یكى از قاریان قرآن ، این آیه را مى خواند: وترى المجرمین یومئذ مقرنین فى الاصفاد، سرابیلهم من قطران و تغشى وجوهم النار: (بدكاران را در روز قیامت مى بینى كه بوسیله زنجیرها جمع شده و كنار هم قرار گرفته اند، پیراهنشان از مسى گداخته و آتشین است ، و صورتشان را آتش فراگرفته است ) (ابراهیم - 49 - 50)
على بن فضیل تا این آیه را شنید، آنچنان تحت تاءثیر قرار گفته كه بیهوش ‍ شده و به زمین افتاد و از دنیا رفت
(43) آرى كلام حق در دل آماده این چنین مؤ ثر است

دوشنبه 25/9/1387 - 0:41
دعا و زیارت
جوان مؤ من ! 

امام صادق علیه السلام فرمود: روزى سلمان در بازار آهنگران عبور مى كرد، دید جوانى جیغ و فریاد مى كشد و جمعیت بسیارى دور او را گرفته اند، و آن جوان به روى زمین افتاده و بیهوش شده است .
مردم تا سلمان را دیدند، نزد او آمده و گفتند: گویا به این جوان ، بى هوشى یا دیوانگى روى داده است ، تشریف بیاورید به بالین این جوان و از خدا بخواهید تا جوان نجات یابد.
وقتى كه آن جوان ، احساس كرد كه سلمان در كنارش است ، آرامش یافت و چشم خود را باز كرد و عرض كرد: من نه دیوانه ام و نه حالت بى هوشى به من رخ داده است ، بلكه در این بازار عبور مى كردم وقتى دیدم آهن ها را روى سندان ها گذاشته و مى كوبند بیاد این آیه قرآن افتادم :
فالذین كفروا قطعت لهم ثیاب من ناریصب من فوق رؤ سهم الحمیم یصهر به ما فى بطونهم و الجلود و لهم مقامع من حدید...
یعنى : (براى كافران لباس هائى از آتش بریده شود، و آب سوزان بر سرهاى آنها ریخته گردد كه شدت گرمى آن از اندرون آنها و پوستشان را بسوزاند. و براى آنها گرزهائى از آتش قرار داده شود...) (حج 20 - 23)
یاد این آیه ، مرا به این موضع درآورده است .
محبت آن جوان باایمان در قلب سلمان راه یافت ، او را دوست خود انتخاب كرد، و همواره سلمان با او دوست بود، تا وقتى كه به سلمان خبر دادن دوستت در بستر مرگ قرار گرفته است .
سلمان به بالین او آمد، گفت : اى فرشته مرگ (عزرائیل ) به برادر من (این جوان ) مهربانى كن .
عزرائیل پاسخ داد یا اباعبدالله انا لكل مؤ من رفیق : (اى سلمان من نسبت به هر شخص با ایمانى رفیق و مهربانم )
(40)

دوشنبه 25/9/1387 - 0:40
دعا و زیارت
خبر از سركردگان كربلا 

(ثابت ثمالى ) از (سوید بن غفله ) نقل مى كند: روزى در وسط سخنرانى امام على علیه السلام شخصى از كنار منبر بپا خاست و گفت : اى امیر مؤ منان از (وادى القرى ) مى گذشتم ، دیدم خالد بن عرفطه از دنیا رفته است ، براى او طلب آمرزش از خدا كردم .
امام على علیه السلام فرمود: او نمرده است و نمى میرد تا هنگامى كه سرلشكر جمعیت گمراه ، كه پرچمدار آن (حبیب بن حمار) است (براى كشتن امام حسین (ع ) گردد.
حبیب در مجلس حاضر بود و برخاست و گفت : آرى من حبیب بن حمار هستم .
امام فرمود: سوگند به خدا تو حامل پرچم هستى ، و آنان (دشمنان حسین (ع ) را از همین در (اشاره به باب الفیل مسجد كوفه ) وارد خواهى كرد.
ثابت گوید: من زنده بودم كه خالد، سرپرست و حبیب پرچمدار لشكرى بود كه براى كشتن حسین علیه السلام به كربلا رفته و از باب الفیل وارد مسجد كوفه شدند

دوشنبه 25/9/1387 - 0:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته