• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5028
تعداد نظرات : 1664
زمان آخرین مطلب : 3991روز قبل
دانستنی های علمی

م : مداومت : مداومت داشتن در هر کاری نشانه موفقیت است کسی که در کارهای خود مداومت ندارد مانند کسی می ماند که یک ماشین می سازد اما برای او بنزین نمی ریزد که حرکت کند خیلی از افراد کار را تا آخر می برند اما تمام نمی کنند چون مداومت ندارند .

و : وقت : استفاده کردن از وقت مسئله مهم دیگر است . زیاد شنیده اید که وقت طلاست . کسی که نتواند از وقت خود استفاده کند همیشه به مشکلات اساسی برخورد می کند .

ف : فرصت : در اطراف شما هر ماه هر روز هر ساعت و هر دقیقه فرصتهای زیادی است .این شما هستید که باید آنها را شکار کنید . و این موضوع بسیار زیبا در قانون جاذبه ( آهنربا ) است که در روزهای بعد برایتان بازگو می کنم .

ق : قدرت : اگر شما قدرت کاری را در وجود خود نمی بینید آن کار را انجام ندهید تا اول به این قدرت برسی . در فکر کردن اگر فکر کنید که برنده می شوید یا بازنده در هر دو صورت حق با شماست . شما می توانید چون کارهای بزرگتر از آن را انجام دادید . من شک ندارم که شما موفق می شوید و در این راه من مثل یک همکار با شما هستم تا شما موفق شوی . هیچگاه شک نکن .

ی : یاری : یاری خواستن از ارکان مهم در موفقیت است همیشه سعی کن از خانواده خود و دوستان بسیار دلسوز خود یاری بخواهی مطمئن باش آنها به شما کمک می کنند . آنها نمی دانند  که شما در چه زمینه ای یاری می خواهی وگرنه خودشان کمکتان می کردند . غرور را کنار بگذار چون سمی برای موفقیت است . صادق باش . صادق بودن خیلی به شما کمک می کند .

ت : تلاش : نیازی نیست که تلاش را توضیح بدهم. هم من و هم شما خوب می دانیم که این در کلام بسیار آسان است اما در عمل سخترین قسمت موفقیت است . این زمانی است که از کارت لذت نبری  اگر از کارتان لذت ببرید مطمئن باشید که زیبا ترین قسمت است .

چهارشنبه 16/4/1389 - 10:57
دانستنی های علمی
سرمایه نوشت: مطابق برآورد حسین راغفر، صاحب نظر و محقق در حوزه فقر، خط فقر در ایران در سال 87، حدود 800 هزار تومان است. 

رقم وی هزینه خانوار شهری را به نوعی تعیین می کند. براساس گزارش های بانک مرکزی متوسط هزینه ماهانه خانوار شهری در سال 87، معادل 881 هزار تومان است. 

محاسبه این رقم در حالی انجام می شود که براساس مطالعات مرکز پژوهش ها دهک های کم درآمد جامعه تا 70 درصد درآمد خود را صرف خرید یا اجاره مسکن می کنند. 

از سوی دیگر، اخیراً دبیر مجمع اسلامی کارکنان بانک ها، اعلام کرد میانگین دریافتی کارکنان بانک ها، حدود 290 هزار تومان است. 

اگرچه دولت نهم طی سال های اخیر متوسط حقوق کارکنان دولت را اعلام نکرده اما کارشناسان اعلام می کنند این رقم بین 400 تا 450 هزار تومان است. مصری، وزیر رفاه دولت نهم بر شفاف نبودن درآمدها و نبود بانک اطلاعاتی برای میزان درآمدها اشاره دارد. 

یکی از نکاتی که همواره باعث شده فقر در کشور بیشتر توزیع شود ناشی از تشدید فاصله درآمد و هزینه به دلیل تورم است. براساس قانون دولت موظف است به میزان تورم سالانه حقوق کارکنان را افزایش دهد اما طی سال های اخیر هیچ گاه این اتفاق روی نداده و همواره حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی کمتر از نرخ تورم رشد کرده است. این مساله شکاف درآمد - هزینه را در میان اقشار حقوق بگیر و کم درآمد جامعه افزایش داده است. 

خط فقر نسبی و مطلق
براساس گفته برخی مسوولان دولتی حدود 14 میلیون نفر در کشور زیر خط فقر مطلق قرار دارند. این تعداد در واقع شامل دو دهک کم درآمد جامعه است اما اگر درآمد 800 هزار تومان را معیار خط فقر مطلق قرار دهید، بیش از پنج دهک جامعه یعنی حدود 35 میلیون نفر در ایران زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند. 

بر اساس اعلام وزارت رفاه، نزدیک سه میلیون نفر نیز زیر خط فقر شدید قرار دارند که روزانه کمتر از یک دلار درآمد دارند. به گفته مصری، دولت به افراد شناسایی شده ماهانه کمتر از 25 هزار تومان نمی پردازد. بر اساس تعاریف سازمان ملل خط فقر شدید افراد با درآمد زیر دو دلار را شامل می شود. پیش از این افراد دارای درآمد روزانه زیر یک دلار زیر خط فقر شدید قرار داشتند. 

بر اساس این تعریف افرادی که در کشور زیر 60 هزار تومان در ماه درآمد داشته باشند زیر خط فقر شدید قراردارند. 

توزیع نابرابر درآمدها
قطع نظر از میزان خط فقر مطلق، ضریب جینی مواد خوراکی و غیرخوراکی نیز نشان می دهد در کشور ما هزینه هایی که صرف مواد خوراکی و غیرخوراکی می شود قابل توجه است. بر اساس مرکز آمار ضریب جینی هزینه های غیرخوراکی خانوارهای شهری در سال 87، حدود 45 درصد است که در حوزه نابرابر شدید درآمد در کشور محسوب می شود. 

بر اساس آمارهای بانک مرکزی طی سال های اخیر فاصله طبقاتی افزایش یافته و این به معنای افزایش فقر در دهک های کم درآمد جامعه است و ضریب جینی طی این سال ها روند روبه رشد داشته است.
سه شنبه 15/4/1389 - 8:49
مصاحبه و گفتگو

 

شاید با شنیدن نام خدایان, این تصور پیش آید كه هندوان بت پرست هستند و از وجود خدای یكتا بی خبرند.اگرچه هندوان در ظاهر بت می پرستند اما حقیقت این است كه دانایان,حكیمان و هندوان با سواد, خدای یكتا را می پرستند و معتقدند كه ذات مطلق الهی یگانه است ولی قشر فقیر و كم سواد هندوستان تا حدود زیادی به همان مظهر مادی توجه دارند و آن را می پرستند اما این نیز به معنی كفر آنان نیست.هندوان معتقدند كه این خدایان, مظاهر گوناگون همان خدای یكتا هستند در این باره در ریگ ودا(یكی از چهار ودای موجود)آمده است :
" بر هر ثابت و جنبنده و نیز بر هر آنچه را ه می رود وبر هر آنچه می پرد و بر تمام این آفرینش رنگارنگ,تنها یك خدا فرمانروایی می كند."

در واقع باید گفت كه حقیقت یكی بیشتر نیست اما به نامها و شیوه های گوناگون توصیف می شود.
آفریدگار در این آیین , برهما (Brahma)نامیده می شود كه مظهر آفرینش است.سایر خدایان مهم هندو عبارتند از:
-ویشنوVishnu(خدای مظهر بقا و زندگی روی زمین)
- شیوا Shiva(خدای فنا و نابودكننده و وحشت آور اما نام او در سنسكریت به معنی مهربان نیز هست.)

laxmi-ganesha-durga-saraswati


-سرسوتیSaraswati(الهه ی علم و دانش و همسر برهما.سرسوتی دختر شیوا از همسرش پاروتی است)
-لكشمی Laxmi(الهه ی ثروت و خوشبختی و همسر ویشنو. و خواهر سرسوتی)
-شكتیShakti( الهه قهر و نابودی و همسر شیوا)
-گانشا Gnesha( خدای علم و دانایی كه سری همچون سر فیل دارد و پسر شیوا است.)
-كالیKali (الهه مرگ)

Shri Ramchandra


-رام چندر Ram chandar(رام ماه مانند كه یكی از مظاهر ویشنو روی زمین است.)

Lord Krishna


-كریشناKrishna(هشتمین مظهر ویشنو است.)
-ایندرا Indra(خدای باستانی اقوام آریایی كه خدای رعد و برق است)
-اگنی Agni(خدای آتش و تجسم آتش مقدس است.ِاگنی از دیر باز توسط آریاییان باستان پرستش می شده است و هنوز هم آثار تقدس آتش میان هندیان و زرتشتیان وجود دارد.اگرچه زرتشتیان آتش پرست نیستند اما تقدس آتش متعلق به فرهنگ پیش از زرتشت است و تا كنون نیز باقی مانده است.)
-گرودهGaruda(رئیس پرندگان كه نیمی از بدنش انسان و نیم دیگر پرنده است و مركب ویشنو است.)
-خورشید Suryaو ماهSoma وبسیاری خدایان دیگر


شهرهای مقدس:
شهرهای مقدس و زیارتگاههای هندو عبارتنداز:
۱-اجودهیا یا آیودیا(Ayodhya): این شهر در شمال هند واقع است و بنابر داستانهای هندو،این شهر پایتخت سلاطین سلسله ماه و از آن جمله رام چندر بوده است.
۲-اوانتی(Avanti): از شهرهای قدیمی هند است و امروزه اوجین(Ujjayina) نامیده می شود.گویند كریشنه در این شهر بزرگ شده است.
۳-گایا(Gaya):شهر گایا واقع در ایالت بیهار در شمال هند است.
۴- كاشی(Kashi): مقدس ترین شهر هندوان است.نام قدیم آن "بنارس" است و پس ازآن كاشی و بعد هم وارانسی نامیده شده است.شهر بنارس در ساحل شمالی رود گنگ احداث شده است.
۵-كانچی(Kanchi): این شهر در نزدیكی چنای یا مدرس قرار دارد.
۶- متهورا(Mathura):نام یك شهر قدیمی است كه اكنون شهر جدیدی روی آن ساخته شده است.بنابر روایات هندو این شهر زادگاه كریشنه است.شهر متهورا در كنار رودخانه مقدس جمنا در شهر آگره واقع شده است و هر سال هنگام عید هولی زایران كثیری به این شهر می روند.
۷-دواركا(Dvaraka):این شهر در ساحل رود كاتهیاور است و گویند كه پایتخت كریشته بوده است.
۸-هردوار: این شهر در مجاورت رود گنگ است.و در آن كشتن حیوانات و حشرات ممنوع است و حتی خوردن تخم مرغ هم ممنوع است
۹-پوشكر(Pushkar): نام این شهر به معنی نیلوفرآبی است و در ایالت راجستان قرار دارد.
روزهای مقدس(اعیاد):
در آیین هندو روزهای مقدس بسیار زیاد است و به مناسبت هر روز جشن مخصوصی بر پا می شود.این جشن ها به منظور نزدیكی به معبود از طریق ستایش و شادی و امید است و سبب پاك شدن گناهان می شود.چند عید مهم عبارت اند از:
-دیوالیDiwali: جشن سال نو در شمال و غرب هند
-ویشوVishu:جشن سال نو در ایالت كرالا در جنوب
-عید هولیHoli: جشن رنگ كه مردم پودرهای رنگی و آبهای رنگی به یكدیگر می پاشند.
-دورگا پوجاDurgapuja: جشن پیروزی رام بر دیو پلید راونا كه شرح آ، در راماینه آمده است.
-جانمشتامیJanmashtami: جشن تولد كریشنه

Lord Ganesha
-گانش چاتورتهیGanesh chatuthi: جشن ستایش گانشا
-ماها شیوراتریMahaShivratri: جشن ستایش شیوا
هر یك از این جشن ها دارای چندین افسانه و داستان هستند كه هر كدام در نوع خود شنیدنی است.
سرزمین یوگا:
بسیاری از ما كلمه یوگا را به عنوان شناسهای از هندوستان شنیده ایم و كتابهای بسیاری در این زمینه به فارسی موجود است.
یوگا(جوگ) Yogaبه معنی انضباط فكری است و در مفاهیم متعددی استفاده می شود مثل تمركز فكر،مكاشفه،اتحاد روح با ماده،استغراق،اتصال و هر عملی كه موجب انضباط فكری شود.كلمه یوگ از فعل یوج(Yuj) مشتق شده است و به معنی بستن و مهار كردن حیوان سركش است (وشاید از این نظر با كلمه یوغ در فارسی مشابهت داشته باشد اگرچه یوغ در حال حاضر در فارسی فعل نیست.)پس یوگا یعنی اینكه انسان نفس سركش خود را مهار كند تا بتواند در نهایت به روح كیهانی و اعلی متصل شود.یوگا بر خلاف تصور،از آیین بودا برنخاسته بلكه متعلق به آیین هندو است و شامل تمرینها و مراحل بسیاری می باشد كه برخی از آنها در یوگا سوتره آمده است.

 

دوشنبه 14/4/1389 - 8:55
دعا و زیارت

آیین هندو،قدیمی ترین و كهن ترین مذهب زنده جهان است و اكنون بالغ بر ۹۰۰ میلیون هندو از آن پیروی می كنند.مذهب هندو،مكتبی ماورای طبیعی است و اجازه نمی دهد كه پیروانش فقط به دنیا یا آخرت دلخوش كنند.زیرا مذهب هندو هدف بزرگتری را دنبال می كند و آن دست یابی به حقیقت زندگی است.منظور اصلی آیین هندو آن است كه هر هندوی واقعی بتواند به حقیقت مطلق كه برهمن نام دارد ،متصل شود.این حقیقت عبارت است از روحی ابدی كه برتر و بالاتر از هرگونه علت و معلول و زمان و مكان است.
در مذهب هندو تمام كارها و اعمال مثل كارهای هنری،علمی،سنتی،سیاسی و اجتماعی،وسیله ای هستند برای رسیدن به رستگاری و به همین دلیل یك هندوی كامل،كارهای خود را با نیتی پاك و والا به درست ترین شكل ممكن انجام می دهد.
رقص نیز جزئی از آیین هندو است و جایگاه بسیار بالایی در فرهنگ آن دارد.زیرا رقص كاری مقدس است كه از خدایان به انسان رسیده است.شیوا معتقد بوده است كه تمامی كائنات همواره در حال رقص جاودانه ای هستند و او این رقص را ایجاد كرد و خودش به انجام آن می پرداخت.رقص هندی كه بسیاری ازحركات یوگا را در خود دارد،فقط برای سرگرمی یا تفریح نیست بلكه یك رقصنده با ایمان هنگام انجام این حركات به حالت خلسه رفته و به آرامش دست می یابد.این رقص موجب نشاط و شادی روح وروان نیز می شود.
رقصها نیز انواع متنوع و مختلفی دارند.
مذهب هندو دستوراتی خاص در مورد غذای هندوان دارد.هندوان معتقدند كه افراط در غذا سبب تنبلی جسم و انحطاط فكر می شود.اغلب هندوان در تمام طول عمر خود، لب به گوشت قرمز نمی زنند وعده ای نیز فقط گوشت مرغ و جوجه یا ماهی مصرف می كنند.
غذای هندوان غالباً شیر گاو و گاومیش و فراورده های شیر است اما شیر گاو زلئو و شتر را نمی خورند.برنج، جو،گندم،لوبیا،خردل،نارگیل،دانه های نباتی، انواع میوه و آجیل از غذاهای عمده هندوان است.همچنین مصرف سیر،پیاز،تربچه و قارچ برای هندوان و مخصوصا براهمن ها ممنوع است.اگرچه این قوانین، كمی عجیب به نظر می رسد، اما نرم خویی و آرامش و قناعت مردم این سرزمین، ناشی از همین تغذیه است.اهمیت ندادن به خوراك و توجه به روح و روان ، مهمترین دلیل پرورش عارفان و ریشیانRishi بزرگ در هند است.
از دیگر معتقدات هندوییسم، تناسخ است. اعتقاد به تناسخ روح به این دلیل است كه هندوان می گویند، انسان در طول یك عمر كوتاه، نمی تواند به رستگاری و شعور الهی دست یابد و برای همین هر كسی سلسله ای از چند زندگانی دارد و در هر زندگی بر حسب كارهای زندگی قبلی به قالبی در می آید،گاهی در غالب انسان و خدایان و گاهی در قالب حیوان و گیاه و آنقدر به این تناسخ ادامه می دهد تا به حقیقت مطلق الهی پی برده و رستگار شود.
مذهب هندو،هم مذهبی ساده و ابتدایی است و هم مذهبی پیچیده و فلسفی است.بر همین اساس هر فردی از هر طبقه جامعه می تواند به آن بگرود و از آن استفاده كند.به همین دلیل نیز در جامعه هندو،هم عارفانی هستند كه به مقصد عالی رسیده اند و هم عامیانی هستند كه هنوز قدمی در راه مذهب برنداشته اند.
اخلاق اساسی هندوییسم، بر پایه طهارت،ضبط نفس،آزادی، راستی و بی آزاری است.بسیاری تصور می كنند كه هندوییسم یعنی ریاضت،اما چنین نیست.هندوییسم از زهد و ریاضت طرفداری نمی كند و اصرار هم ندارد كه پیروانش امیال نفسانی را به كلی سركوب كنند.این تفكر مورد تایید پیروان مذاهب جینJain و بودا Buddhaاست اما هندوییسم برعكس، پیروانش را به ازدواج و تشكیل خانواده ترغیب می كند و یكی از مراحل برهمنی نیز ازدواج می باشد.
در هر صورت هندوییسم مذهبی است كه اگر عمیقاً به آن نگاه كنیم، دستورات خوب و اخلاقی در خود دارد و معتقد به افراط و تفریط در هیچ كاری نیست بلكه میانه روی را توصیه می كند.با این حال هر فرد هندو آزاد است كه بر حسب توان و خواست خویش، از این مذهب بهره برداری كند.
و سرانجام آنكه، هندوییسم می گوید،بشر ناآگاه است و نمی داند كه ذات مطلق چگونه روح خود را در آفریدگان دمیده است.آغاز و پایان جهان، ماورای زمان است و زمان همانند پلی است میان ازل و ابد و چون انسان مادی ،اسیر در حصار زمان و مكان است، نمی تواند از ازل و ابد آگاهی داشته باشد.
جمله ای زیبا در بهگودگیتا (Bhagavad gita)هست كه می گوید:
"آغاز هستی مخفی و وسط آن آشكار و پایانش ناپیدا است."
دوشنبه 14/4/1389 - 8:54
دعا و زیارت
یکی از ویژگی هایی که امیرالمؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ برای پارسایان بیان می کنند، تلاش برای روزی حلال است(...وَ طَلَباً فی حَلالٍ). بدیهی است اولین و مهم ترین گام در جهت زدودن «فقر و نیازمندی» و وابستگی فردی و اجتماعی به دیگران، این است که انسان سهم خود و خانواده، نزدیکان، همسایگان و نیز جامعه خود را از سفره گسترده طبیعت فراموش نکند.

طلب حلال در قرآن

با نگاه به آیات قرآن در می یابیم که قرآن هرگز ما را به چشم پوشی از مواهب الهی دعوت نکرده و فقر را ارزش و نعمت به حساب نیاورده است.
حتی در سوره جمعه که توصیه آن به شرکت در نماز جمعه و ذکر خداست، می فرماید: هنگامی که نماز پایان یافت، شما آزادید در زمین پراکنده شوید و فضل خدا را بطلبید (به دنبال روزی بروید) و خدا را بسیار یاد کنید، شاید رستگار شوید!(جمعه؛9) از این آیه استفاده می کنیم که حتی روز تعطیل و به جا آوردن اعمال عبادی در روز جمعه، مانعی برای فعالیت های اقتصادی سازنده نیست.

توازن نیازهای مادی و معنوی

اصل تعادل و توازن حکم می کند که در نیایش های خود هم به نعمت های دنیا توجه داشته باشیم و هم به آخرت و این براساس آموزه های قرآنی است:
«رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ؛(نور؛37) مردانی که خرید و فروش آن ها را از یاد خدا باز نمی دارد».
امام صادق ـ علیه السّلام ـ این دعای دو جانبه را این چنین تعلیم داده اند:
«سَلوا اللهَ الغِنی فی الدُنیا و العافیةَ، و فی الآخرةِ المغفرةَ و الجَنَّةَ؛ از خدا در دنیا بی نیازی و عافیت را بخواهید و در آخرت آمرزش الهی و بهشت را».

کسب حلال، وسیله خدمت

انفاق در راه خدا موارد زیادی از بخشش های واجب و مستحب را پوشش می دهد: خمس، زکات، قرض، صدقه، بعضی از نذرها، هدیه، قربانی و... از این موارد است. بدیهی است اگر دست انسان از مال و مواهب دنیوی خالی باشد، هرگز توفیق احسان به مردم را نخواهد یافت. بنابراین می توان گفت در اغلب آیاتی که صیغه «أنفِقوا» (به شکل امری آن) استفاده شده است؛ چه واجب و چه مستحب، باید کلمه «اکسبوا» را در تقدیر گرفت. هم چنان که می گوییم مقدمه واجب، واجب است؛ مقدمه انفاق هم که کسب درآمد است لازم و اجتناب ناپذیر است.
آیه ذیل به صراحت می فرماید: از کسب حلال خود انفاق کنید:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّباتِ ما کَسَبْتُمْ» (بقره؛267) ای کسانیکه ایمان آورده اید ازاموال پاکیزه و حلالی که کسب کرده اید؛انفاق کنید.
مولوی می گوید:
«انفقوا» گفتست پس کسبی بکن زانکه نبود خَرج بی دخل کُهُن
گرچه آورد «أنفِقوا» را مطلق، او تو بخوان که اِکسبوا ثُمّ «انفقوا»
سعدی شیرازی در پایان باب هفتم گلستان و در داستان جدال سعدی با مدعی، در بیان توان گری و درویشی در ضمن گفت و گویی طولانی با درویشی صوری می گوید:
توانگران را وقف است و نذر و مهمانی زکات و فـطره و
اِعـتاق و هَـدی و قـربانی تو کی به دولت ایشان رسی که نتوانی جز این دو رکعت و آن هم به صد پریشانی!؟
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«انّ النفسَ اذا أحرَزَت قوتَها استقرَّت؛ آرامش خیال انسان در صورتی است که مایحتاج زندگی اش فراهم باشد».
از قرآن کریم نیز چنین استفاده می شود که داشتن مال، لازمه رسیدگی به محروم و سائل است. (معارج؛24)

اهمیت طلب حلال در احادیث

پیشوایان معصوم ما ـ علیهم السلام ـ با گفتار، عمل و تشویق، همواره پیروان خود را به تلاش برای روزی حلال سوق داده و «حلال» بودن را ویژگی لازم و دائمی درآمدها دانسته اند. از این نکته استفاده می شود که هر قدر دامنه «درآمدهای حلال» گسترش یابد و شناسایی شود و مورد استفاده سطوح مختلف جامعه با توانایی ها، سلیقه ها، تخصص ها، و امکانات بومی مختلف قرار گیرد، به طور طبیعی نظام مالی و اقتصادی سالمی بر جامعه جاری و ساری می گردد و راه های نامشروع کسب درآمد از بین رفته و یا به حداقل می رسند. اهمیت جایگزین کردن راه های حلال روزی به حدی است که امام صادق ـ علیه السّلام ـ به یکی از اصحاب خود به نام «مصادف» می فرماید:
«یا مُصادِفُ! مجالَدَةُ السیوفِ أهونُ من طَلَبِ الحلالِ؛ شمشیرزدن و جنگیدن آسان تر از به دست آوردن روزی حلال است!»
و نیز آمده است:
«الشاخِصُ فی طَلَب الرزقِ الحلالِ کالمُجاهِدِ فی سَبیل الله؛کسی که در طلب رزق از شهری به شهری رود، مانند کسی است که در راه خدا جهاد کند».
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«ما مِن عَبدٍ استحیا مِن الحَلالِ إلّا ابتلاهُ اللهُ بِالحرامِ؛ هیچ بنده ای نیست که از طلب حلال شرم کند، مگر این که خدا او را به حرام مبتلا می کند».
تلاش اقتصادی در سیره ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إنِّی لَأعمَلُ فِی بَعضِ ضِیاعِی حَتَّی أعرَقَ و إنَّ لی مَن یَکفِینِی لِیَعلَمَ اللهُ عَزَّ و جَلَّ أنِّی أطلُبُ الرِّزقَ الحَلالَ؛با این که من می دانم کسی هست که روزی مرا در حد کفاف می رساند؛ امّا در ضیاع (زمین مزروعی) خود آن قدر کار می کنم تا عرق از بدنم سرازیر شود تا خدا بداند که من در طلب روی حلال هستم».
در حدیثی دیگر آمده است:
«ازرَعُوا وَ اغرِسُوا فَلا وَ اللهِ مَا عَمِلَ النّاسُ عَمَلاً أحَلَّ وَ لا أطیَبَ مِنهُ؛ زراعت کنید و بکارید (که) به خدا قسم عملی شریف تر و پاک تر از آن نیست».

آثار طلب حلال

آمرزش گناهان

خدای متعال با اسباب مختلفی گناهان انسان را می بخشد که توبه، شفاعت، عبادات، ولایت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ ، خدمت به مردم و... از این اسباب هستند. یکی از این سبب ها طلب حلال است. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«مَن باتَ کالّاً مِن طَلَبِ الحلالِ باتَ مَغفوراً له؛ کسی که با خستگی به سبب تلاش روزانه برای کسب حلال، شب را به صبح برساند، آمرزیده می شود».
در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است:
«إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاةٌ وَ لا صَدَقَةٌ قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُکَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَةِ؛ بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمی شوند. سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت».

رفاه خانواده

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«من لم یستحی مِن طلبِ المعاش خَفَّت مؤونَتُهُ وَرُخیَ باله و نُعِّمَ عِیالُهُ؛ کسی که از طلب حلال شرم نکند، بارش سبک، سختی هایش آسان و خانواده اش در رفاه قرار می گیرند».
کسب را همچون زراعت دان عمو تا نکاری دخل نبود آن تو
در روایات اولیای گرامی اسلام تأکید شده است که افراد ثروت مند در زندگی خانواده سخت گیر نباشند و از تأمین رفاه و آسایش آنان خودداری نکنند.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«صاحِبُ النِعمةِ یَجِبُ عَلَیه التَوسِعَةُ عَن عِیالِه؛ بر صاحبان نعمت واجب است که بر خانواده خود توسعه دهند و به زندگی آنان گشایش بخشند».
امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«لَأن أدخُلَ السوقَ و مَعی الدَراهمُ أبتاعُ بِه لِعِیالی لَحماً و قَد قَرِموا أحَبُّ إلَیَّ مِن أن اُعتِقَ نَسمَةً؛ اگر داخل بازار شوم و با من پول باشد و به وسیله آن برای خانواده خود گوشت تهیه کنم که به آن بسیار نیازمندند، در نزد من محبوب تر است از این که بنده ای را آزاد نمایم».
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَن وُسّعَ عَلَیه ثُمّ قَتَرَ عَلی عِیالِه؛ کسی که وسعت مالی دارد و دارای تمکّن است؛ ولی بر خانواده خود سخت بگیرد و آنان را از زندگی راحت محروم بدارد، از ما نیست!»

سربار نبودن

نتیجه بیکاری، نداشتن مهارت و دانش مفید و سودآور، کم کاری و تلف کردن وقت این است که انسان، خود و خانواده اش را سربار و نان خور دیگران کند و چنین کسی از رحمت خدا به دور است.
عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قال:
«ملعونٌ مَن ألقی کَلَّه عَلَی الناس مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَیَّعَ مَن یَعول؛ رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرموده است: کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند (و بخواهد از دسترنج مردم زندگی خود را بگذراند( رانده و مطرود درگاه باری تعالی است و نیز کسی که حقوق خانواده خود را ضایع کند ملعون است».
هیچ چاره نیست از قوت عیال از بن دندان کنم کسب حلال
اولیای گرامی اسلام، به قدری به کار کردن مسلمانان مُصِرّ بودند و می خواستند زندگانی آنان با عزت بگذرد که اگر در مواقعی افراد نقص عضوی داشتند باز هم به آنان تأکید می کردند که از عضو سالم خود استفاده نموده و به کار اشتغال یابند. در این باره از امام صادق ـ علیه السّلام ـ حدیثی نقل شده که می فرماید:
«أنّ رَجُلاً اتاهُ فقالَ: انّی لا أحسِنُ أن أعمَلَ عَمَلاً بِیَدی و لا اُحسِنُ أن أتجرؤ و أنا محارِفٌ محتاجٌ، فقالَ: اعمَل و احمِل عَلی رأسِکَ و استغنِ عَن الناس؛ مردی به حضور امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: یابن رسول الله من نمی توانم با دستم کار کنم ـ شاید دستش عیبی داشته که فاقد قدرت کار بوده است ـ و سرمایه ای هم ندارم که تجارت کنم و نیازمند هستم. حضرت ـ علیه السّلام ـ (دید که سر و گردن او سالم است( فرمود: کار کن و کالا را با سر خود حمل نما و از مردم بی نیاز باش».

توجه به سبب معنوی رزق حلال

در پایان این فراز لازم است بدانیم که رزق حلال نیز هم چون همه جنبه های دیگر زندگی نیازمند دعا، تضرع و مسألت از درگاه ربوبی است و سبب واقعی، خدای سبحان است. بنابراین تلاوت بعضی از سوره ها و آیات مبارک قرآن، دعاهای وارد شده از معصومین ـ علیهم السلام ـ و نیز ذکرهایی که برای توسعه رزق توصیه شده اند، باید همواره مورد توجه باشند. یکی از دعاها که پس از آخرین نماز یومیه خوانده می شود و محتوا و مضمون آن برای طلب رزق است، تعقیب نماز عشا است که مرحوم محدث قمی ـ رحمة الله علیه ـ آن را در کتاب مفاتیح الجنان از کتاب شریف مصباح المتهجّد نقل کرده است.

منابع:

  • نهج البلاغه؛ خطبه متقین
  • اصول کافی
  • مستدرک الوسائل، ج 13
  • میزان الحکمه؛جلد 2 ؛محمد محمدی ری شهری



 

دوشنبه 14/4/1389 - 8:40
دانستنی های علمی
«گناه در جامعه زیاد شده است»، :«گناهان صغیره ـ مثل برخی بی‌توجهی‌ها كه برخی بانوان دارند، یا بعضا جوانانی كه بر سر كوچه‌ها اذیت‌ها و چشم‌چرانی‌هایی می‌كنند و یا برخی از خانواده‌ها در سفرها رعایت اصول و ارزش‌های دینی را نمی‌كنند ـ زیاد شده است.

به خدا قسم همه اینها دلی با خدا و ائمه دارند، آدم‌های بدی نیستند ولی حدیث داریم كه گاهی یك فرد را خدا دوست دارد ولی عمل او خدا را ناراحت می‌كند.

بسیاری از بانوان كه در ظاهر وضعیت خوبی ندارند در گرفتاری‌های خود نذر می‌كنند، دل‌شان برای امام رضا(ع) بی‌تابی می‌كند، برای زیارت كربلا و مكه می‌روند و امام‌زاده‌ها را قبول دارند ولی وقتی بیرون می‌آیند توجه نمی‌كنند وقتی گناه صغیره تكرار شد تبدیل به گناه كبیره می‌شود.»

:«‌این نوع جاذبه‌هایی كه برخی بانوان و دختران در خود در بیرون از زندگی خصوصی ایجاد می‌كنند، جوانانی كه دل‌شان تكان می‌خورد و به طغیان بوالهوسی كشیده می‌شوند و بعد هم دامن‌های آنها آلوده می‌شود و زنا در جامعه زیاد می‌شود، طبق روایات ما یكی از عواملی است كه علت بعضی از بلایای ناگهانی به حساب آمده است.

وقتی زنا توسعه پیدا كند زلزله فراوان می‌شود.»
چه كنیم كه زیر آوارها نمانیم؟ چه كنیم كه گرانی‌ها ما را از پا در نیاورد؟ چه كنیم كه بی‌اعتمادی‌ها زندگی ما را متلاشی نكند؟ چه كنیم كه اضطراب‌ها، ‌افسردگی‌ها و بیماری‌های روحی‌مان را كم كنیم؟ 

هیچ راهی جز این‌كه در پناه دین زندگی كنیم و با فرمول‌های اخلاقی اسلام خود را تطبیق دهیم،  :«یكی از اولیای الهی كه از دست مبارك حضرت امیر(ع) در عالم مكاشفه جامی گرفتند و بینش خاصی نسبت به قرآن پیدا كرده‌اند به من فرمودند به مردم بگویید كه توبه عمومی كنند چراكه بلاها تهدید می‌كند.

پس پرده را جدی بگیرید. آن زلزله سیاسی كه پیش آمد عكس‌العمل برخی عمل‌ها بود و حالا اگر زلزله طبیعی هم در شهری مثل تهران پیش بیاید هیچ‌كس حریف این بلاها نیست بلكه فقط قدرت خداست، فقط قدرت خداست، فقط قدرت خداست
پس خدا را ناراضی نكنیم، به هم ظلم و بی‌رحمی نكنیم، ظواهرمان را خداناپسند نكنیم و همه استغفار كنیم و بنا را بر این بگذاریم كه بانوان حجاب و ظواهر خود و كسبه انصاف خود را رعایت كند.» «مسامحه در كار مردم ظلم به مردم است»، افزود:«به تاخیر انداختن حقوق شهروندان خیانت در امانت است.

راهبری‌های قضات و غیرقضات اگر در مسیر عدل نباشد، عكس‌العمل دارد. یكی از چیزهایی كه گرانی و خشكسالی می‌آورد، جور در امانت است. خارج شدن از مسیر عدل در قضاوت‌ و داوری موجب می‌شود كه خداوند باران خود را به موقع برای ما نفرستد، همچنین در روایات آمده است كه اگر ربا زیاد شود زنا زیاد می‌شود و بلایای دیگر نیز نازل می‌شود.»
دوشنبه 14/4/1389 - 8:37
دعا و زیارت
 علما، امین مردم و پرهیزکاران، دژهای مستحکم و کارگران، رؤسای جامعه اند.(امام صادق(ع))
دوشنبه 14/4/1389 - 8:25
دانستنی های علمی

کار و کارگر در آینه کلام امام خمینی(ره)

چرخ عظیم جوامع بشری با دست توانای کارگران در حرکت و چرخش است. حیات یک ملت مرهون کار و کارگر است. طبقه شریف کارگر ثابت کرد که قادر است با خواست خداوند متعال، کشور عزیز را با کوشش شبانه روزی از وابستگی نجات دهد. اگر کشوری رو به رشد برود، با دست شما کارگران عزیز رو به رشد می رود و اگر رو به انحطاط برود باز هم با شماست که رو به انحطاط می رود. ملت شریف ما اگر در این انقلاب بخواهند پیروز شود باید دست از آستین برآورده، به کار بپردازد. روز کارگر، روز دفن سلطه ابرقدرت هاست.

کار و کارگر در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی

کار برای توسعه کشور عبادت است. من به کارگران سفارش می کنم در هر بخشی و هر جایی مشغول کار هستند، این روزها را روز کار بدانند، این دوران را دوران کار جدی تلقی کنند و کار را هم عبادت بدانند. این کاری که شما برای توسعه و پیشرفت کشور می کنید یک عبادت قطعی است. به مسئولان هم سفارش می کنم که پاس طبقات کارگر و محروم و مستضعف و این مردم مؤمن را بدارند، آن ها را در قوانین، در مراجعات اداری و سایر مراجعات گوناگونی که با دستگاه های دولتی دارند مورد توجه قرار دهند.
(کارگران) قدر خودشان را بشناسند و بفهمند که وجود آن ها چه قدر در سرنوشت یک ملت مؤثر است.

دوشنبه 14/4/1389 - 8:22
دانستنی های علمی

با رعایت قوانین زیر، در مورد تلفن‏های وارده، به صرفه جویی وقت دیگران نیز کمک کنید.
1. نگذارید تلفن شما بیش از سه بار (12 ثانیه) زنگ بزند، فوری جواب تلفن را بدهید.
2. در اداره، دفتر کار و منزل، هر کسی باید خود را در پاسخگویی به تلفنی که در حال زنگ زدن است، مسؤول بداند.
3. باید راه‏های ویژه‏ای وجود داشته باشد که پیغام‏های گرفته شده، «فوری» به شخص مربوطه رسانده شود.
4. هرگز در حال خوردن یا نوشیدن یا حتی در وسط صحبت با کسی، به تلفن جواب ندهید.
این کار شما هم بی‏احترامی به طرف مقابل شماست و هم تمرکز شما را بر هم می‏زند و ناگزیر برای فهمیدن مطلب باید دوباره بپرسید. این کارِ شما، وقت او را تلف خواهد کرد.
5. هرگز دست خود را روی گوشی تلفن نگذارید تا در ضمن گوش دادن به تلفن، با فرد دیگری صحبت کنید.
6. اگر قول می‏دهید که مجدداً با او تماس بگیرید، حتماً این کار را بکنید.
7. اگر جواب سؤال یا مشکلی را نمی‏دانید، بلافاصله آن را بپذیرید.
8. از روش گوش دادن تفکری استفاده کنید و نکات کلیدی مکالمه را در نظر داشته باشید.
9. همیشه از کسی که زحمت کشیده و با شما تماس گرفته است، تشکر کنید.
10. اجازه بدهید که اول شخص تماس گیرنده گوشی را بگذارد و سپس شما این کار را بکنید.
اینک به جدول پی‏گیری زمان خود برگردید، ببینید که چند بار تلفن در کار شما وقفه ایجاد کرده است که از کار مهمی که مشغول انجام آن بوده‏اید، در اولویت کمتری بوده است. با توجه به راه‏های گفته شده، چگونه می‏توانستید جلوی این «رهزن زمان» را بگیرید تا دیگر نتواند وقتِ با ارزش شما را بیش از این غصب کند.
4. انتظار
زمینه دیگری که مردم قادرند وقت شما را تلف کنند، منتظر نگه داشتن شما است که به عوامل مختلفی بستگی دارد و لزوماً تمام آن‏ها تحت کنترل شما نیست. در «بازی قدرت»، گرفتن وقت شما به عنوان یک «سلاح» به کار برده می‏شود. هر چه مقام فرد بالاتر باشد، بیشتر قادر است وقت دیگران را تلف کند!
شش راهی که از اتلاف وقت هنگام انتظار جلوگیری می‏کند
1. همواره از قبل، قرار ملاقاتتان را تثبیت کنید.
2. با سازماندهی، سعی کنید زمان رسیدن به محل ملاقات را به حداقل برسانید.
3. هرگز زودتر از پنج دقیقه، قبل از ملاقات، به محل قرار نروید.
4. نسبت به خطاهایی که ممکن است رخ دهد، انعطاف‏پذیر باشید.
5. اطمینان حاصل کنید که ورود شما به اطلاع طرف مقابل رسیده باشد.
6. خود را با مطالعه کتاب یا یادداشت‏های همراه، مشغول نگه دارید.
5. جلسات اداری
تخمین زده شده است که در کشور انگلستان، بیش از چهار میلیون ساعت (حدوداً 450 سال)، وقت صرف حضور در جلسات روزانه می‏شود. گر چه برخی جلسات ضروری و غیر قابل اجتناب است، اما بسیاری دیگر، به مثابه سوراخ‏های تاریکی است که در آن‏ها، زمان بدون هیچ گونه رد پایی غیب می‏شود. آن چه اساساً در مورد «تمام» این جلسات صدق می‏کند، این است که باید آن‏ها را «کوتاه مدت‏تر» و «پربارتر» برگزار کرد.
چگونه با سازماندهی جلسات، در وقت صرفه جویی کنید
1. برای هر جلسه «اهداف مشخصی» تنظیم کنید.
2. برای هر کس، از قبل یک «دستور جلسه» تهیه کنید.
3. تعداد افراد جلسه را به حداقل برسانید.
4. از سر ساعت شروع کردن جلسات بپرهیزید.
بررسی‏ها نشان می‏دهد: مردم، هنگامی سر وقت در جلسات حاضر می‏شوند که جلسه بین ساعت شروع شود، نه دقیقاً سرِ ساعت.
5. در صورتی که دستور جلسه کوتاه بود، جلسه را ایستاده برگزار کنید.
این روش دو فایده دارد:
üحال افراد ایستاده قبراق‏تر و ذهن آنان فعال‏تر است.
üهیچ کس دلش نمی‏خواهد جلسه بی دلیل به درازا بکشد.
6. از روش «توپ سخنگو» استفاده کنید.
این روش، ابتدا توسط «تگزاس اینسترو منت» ابداع شده، و بدین صورت است که با رد و بدل کردن یک توپ کوچک پلاستیکی بین اعضا، فقط گیرنده توپ حق صحبت کردن دارد. این کار با جلوگیری از قطع صحبت افراد، در وقت نیز صرفه‏جویی می‏کند.
7. برای کنترل نتایج، رأی‏گیری کنید.
این کار از تکرار بیهوده نظرات و طرح مباحث بی نتیجه جلوگیری می‏کند.
8. روش ژاپنی‏ها را به نام «نیوما واشی» امتحان کنید.
در ژاپن مرسوم است، پیش از برگزاری جلسات اصلی، گروه‏های کوچکی از متخصصان دور هم جمع می‏شوند و پس از بحث و تبادل نظر، یک یا دو نفر از آن‏ها در جلسات اصلی شرکت می‏کنند. این گونه جلسات اصلی پربارتر و مباحث پخته‏تر و جمع بندی شده مطرح می‏شود و از اتلاف وقت جلوگیری می‏شود.
9. علاقه افراد را با برنامه‏ریزی دقیق افزایش دهید.
وادار سازی افراد برای شرکت در جلسات با آمادگی قبلی، انتخاب تصادفی افراد در جلسه برای سخنرانی درباره مشکل کاری خود یا طرح نظر تازه، احساس ارزشمندی افراد و نظراتشان در جلسه، از نکاتی است که در دیدگاه شرکت کنندگان جلسه تأثیر مثبت دارد.
10. توجه همه را جلب کنید؛ با نوشتن هزینه تشکیل این جلسه روی تخته سفید جلسه!
11. از گفتگوی دو نفره بپرهیزید.
12. جلسه را با هدف «اقدام کردن» به پایان برسانید.
13. سر وقت آن را پایان دهید.

منبع:سایت حوزه نت
دوشنبه 14/4/1389 - 8:11
دعا و زیارت

 در انسان غرایزى وجود دارد كه گاهى دچار افراط یا تفریط مى‏شود، پس باید راههاى تعدیل آنها را شناخت.
 امام على علیه السلام در گفتارى مى‏فرماید:
 «خداوند فرشتگان را به عقل اختصاص داد (وآنها تكویناً محكوم به اطاعت عقل هستند) و حیوانات را به شهوت و غضب، اختصاص داد. (وآنها به طور تكوینى محكوم به ارضاى غرائز حیوانى هستند) اما انسان را با اعطاء همه (عقل و خشم و شهوت) شرافت بخشید. پس هرگاه پیروى از عقل كند، مقامش برتر از فرشتگان خواهد شد، زیرا با بودن خشم و شهوت، اطاعت از عقل نموده است، و اگر اطاعت از شهوت و غضب كند، از حیوانات، پست‏تر است، زیرا با داشتن عقل پیروى از خشم و شهوت نموده است.»(77)
 قرآن در مورد كسانى كه از غرائز حیوانى پیروى مى‏كنند مى‏فرماید:
 «اولئك كالاَنعامِ بل هم أضلّ سَبیلاً»(78)
 «آنها همچون چارپایان بلكه گمراهترند.»
 قواى غریزى‏
 علماى اخلاق مى‏گویند: منشا و انگیزه‏ى گناهان، سه قوه است:
 1- قوه شهویّه.
 2- قوه غضبیّه.
 3- قوه وهمیّه.
 قوه شهویّه، انسان را به افراط در لذت‏خواهى نفسانى، مى‏كشاند، كه سرانجامش، غرق شدن در فحشا و زشتى‏ها است.
 قوهّ غضبیّه، انسان را به ظلم وطغیان آزار رسانى و تجاوز، وادار مى‏كند.
 قوهّ وهمیّه، برترى طلبى و انحصار جویى و تكبر و روح خوداخواهى را در انسان زنده مى‏كند و او را به گناهان بزرگى در این كانال، وا مى‏دارد.(79)
 اگر با دقت بررسى كنیم در مى‏یابیم كه اكثر گناهان (اگر نگوییم همه‏ى گناهان) به این سه قوه باز مى‏گردند.
 این سه قوه در وجود انسان لازم است، ولى اگر كنترل وتعدیل نشود و به افراط و تفریط كشانده شود، سرچشمه‏ى گناهان بسیار خواهد شد.
 براى توضیح بیشتر به این مثال توجه كنید:
 آب، كه مایه‏ى حیات انسان و گیاه و حیوان‏ها مى‏باشد، اگر در جلو آن سدى بسته شود، تا سیلاب پشت سر آن جمع شود، نه تنها سیلاب به ما ضرر نمى‏زند، بلكه هروقت نیاز به آب شد، دریچه‏ى سد را باز كرده و گیاهان و دام‏ها از آب آن سد، بهره‏مند مى‏شوند.
 حال اگر سیلاب مهار نشود، هنگام طغیان، دیوانه وار به باغ‏ها و كشتزارها و خانه‏ها سرازیر شده و همه را ویران مى‏كند.
 در مورد انسان نیز، نیروى غضب براى دفاع و شهوت براى بقاى نسل لازم است، ولى اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگى طغیان كنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسى و بى‏عفتى خواهند شد.
 نتیجه اینكه: اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاك سازیم، و یا وجود خویش را از آلودگى گناه، حفظ كنیم، باید غرایز و تمایلات نفسانى را كنترل و تعدیل كنیم.
 البته كنترل و تعدیل غرایز شهوانى، نیاز به برنامه‏هایى دارد كه در این كتاب، به قسمتى از آنها شاره خواهد شد.
 ب - قلب‏
 در قرآن 132 بار سخن از قلب به میان آمده است، و در آیات متعدد، از قلب كافران و منافقان و مجرمان، به قلب مهر زده، قلب بیمار، قلب سخت، قلب منحرف و قلب قفل زده یاد شده است.
 بحث و بررسى پیرامون قلب، نیاز به شرح بسیار دارد كه از حوصله این كتاب، خارج است. اما منظور از قلب یعنى مركز فرماندهى و تصمیم‏گیرى انسان است، قلب سلیم و پاك، منشا كارهاى نیك است، و به عكس قلب ناسالم و تاریك، كانون فساد مى‏باشد، و ما در راستاى اطاعت خدا و دورى از گناه، باید توجه عمیق به پاك نگهداشتن قلب، داشته باشیم.
 در اینجا به این روایت جالبى از امام صادق‏علیه السلام توجه كنید:
 «ما من مومن الا و لقلبه أُذنان فى جوفه، أُذُن ینفث فیها الوسواس الخناس و أُذُن ینفث فیها الملك فیؤید اللَّه المؤمن بالملك فذلك قوله تعالى «و ایّدهم بروحٍ منه»(80).»(81)
 «قلب هر شخص با ایمانى در درون داراى دو گوش است: گوشى كه وسواس خناس در آن مى‏دمد و گوشى كه فرشته در آن مى‏دمد، و خداوند، مؤمن را بوسیله آن فرشته، كمك مى‏كند. و همین است گفتار خداوند كه مؤمنان را بوسیله روح خود، تقویت كرده است.»
 قلب كانون انگیزه‏ها
 نیت‏هاى پاك و آلوده هر دو از قلب سرچشمه مى‏گیرد و انگیزه‏هاى انحراف و گناه، بر اثر ناصافى دل پدید مى‏آید، اگر بخواهیم به گناه آلوده نشویم، باید به سراغ سرچشمه برویم و آن را صاف كنیم و گرنه.
 رسول اكرم صلى الله علیه وآله فرمود:
 «نیّة المُؤمِنِ خیرٌ من عَمله و نیّةُ الكافِر شرٌّ من عَمَله و كلّ عامل یعمل على نیَّتِه»(82)
 «نیت مؤمن بهتر از عمل اوست و نیت كافر بدتر از عملش مى‏باشد و هر كس طبق نیتش عمل مى‏كند.»
 در شرح این حدیث مطالب بسیار گفته شده اما به نظر مى‏رسد بهترین قول این باشد كه چون نیت، كانون و مركز تصمیم‏گیرى و چگونه بجا آوردن اعمال در كمّ و كیف است، لذا نیت مؤمن كه پاك است كانونى براى كارهاى نیك با كیفیت عالى مى‏گردد. حتى اگر عملى انجام ندهد ولى زمینه براى اعمال نیك دارد. ولى نیت كافر چون ناپاك است كانون فساد خواهد شد، گرچه كارى انجام ندهد ولى آماده‏ى كارهاى زشت است. آنچنان فكرش آلوده است كه هر لحظه احتمال آن دارد كه بزرگترین گناه را انجام دهد.
 امام صادق علیه السلام فرمود:
 «دوزخیان از این رو جاودانه در دوزخ مى‏مانند كه نیت داشتند اگر همیشه در دنیا مى‏ماندند همواره خدا را نافرمانى كنند. و بهشتیان از این رو جاودانه در بهشت مى‏مانند كه نیت داشتند اگر همیشه در دنیا مى‏ماندند همواره از خدا اطاعت نمایند. بنابراین هر دو دسته بخاطر نیتشان جاودانى شدند.»
 سپس امام صادق علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود:
 «قُل كلّ یَعمَل على شاكِلَته»(83)
 «بگو هر كس بر اساس ساختار و شیوه‏ى خود عمل مى‏كند.» یعنى طبق نیت خود.(84)
 بعداً خواهیم گفت كه عواملى مانند غذا، رفیق، محیط و... در شكل‏گیرى نیت نقش اساسى دارد، اگر غذا، حلال و رفیق و محیط خوب باشد موجب شكل گیرى نیت نیك خواهد شد، و اگر غذا، حرام و رفیق و محیط بد باشد نیتِ ناپاك شكل خواهد گرفت.
 اصولاً در اسلام عملى ارزش دارد كه از روى نیت پاك و خالص انجام شود، وگرنه در پیشگاه خداوند پذیرفته نمى‏شود.
 رسول اكرم صلى الله علیه وآله فرمود:
 «اِنّ اللّهَ لایقبل عَملاً فیه مِثقال ذرّة من رِیا»(85)
 «خدا عملى را كه در آن به مقدار ذره‏اى ریا باشد نمى‏پذیرد.»
  امام صادق علیه السلام فرمود:
 «اگر مؤمن قصد كار نیك كند و انجام ندهد براى او پاداشى نوشته شود و اگر انجام دهد ده پاداش براى او نوشته مى‏شود ولى اگر مؤمن قصد كار بد كند و انجام ندهد، كیفرى بر او نوشته نشود.»(86)
 حبّ و بغض
 قلب كانون حب و بغض در وجود انسان است و باید آن را بر اساس اسلام تنظیم كرد، زیرا حب و علاقه به چیزى موجب انجام آن مى‏شود، و بغض و نفرت از چیزى موجب ترك آن مى‏گردد.
 و این مساله بقدرى مهم است كه امام صادق علیه السلام در سخنى فرمود:
 «هل الایمان الا الحب و البغض»
 «مگر ایمان جز حب و بغض است.»
 یك مثال: شخصى در خانه‏اش نشسته، ناگهان مى‏فهمد كه گربه‏اى آمد و نیم كیلو گوشتى كه خریده و در آشپزخانه بود، ربود و رفت. او بر مى‏خیزد و به دنبال گربه مى‏رود تا گوشت را از او بگیرد ولى وقتى كه گربه از خانه بیرون پرید و در كوچه فرار كرد دیگر او را دنبال نمى‏كند زیرا حب او به گوشت تا این اندازه بود.
 ولى اگر روباهى آمد و مرغ خانه را ربود و با خود برد آن شخص روباه را در خانه و كوچه دنبال مى‏كند ولى وقتى كه روباه به بیابان فرار مى‏كند او از دنبال كردن روباه صرف نظر مى‏نماید؛ زیرا حب او به مرغ و بغض او نسبت به روباه تا این اندازه بیشتر نبود.
 اما اگر گرگى آمد و گوسفند او را ربود و با خود برد آن شخص گرگ را در خانه و كوچه و بیابان دنبال مى‏كند بلكه گوسفندش را از او بگیرد وقتى كه گرگ از بیابان دور شد و از كوه بالا رفت آن شخص از گرگ صرف نظر كرده و باز مى‏گردد چرا كه حب و بغضش او را بیش از این اندازه نتوانست حركت دهد.
 حال اگر درنده‏ى دیگرى آمد و كودك خردسال او را گرفت و با خود برد آن شخص آن درنده را در بیابان و كوه دنبال مى‏كند، و همچنان به دنبال او شب و روز مى‏رود تا آن را بگیرد و با خود مى‏گوید هر چند براى بدست آوردن جنازه‏ى كودكم باشد باید به دنبال آن درنده بروم.
 با این مثال روشن مى‏شود كه «حب و بغض» و درجات آن چه نقش بالایى در اراده و حركت انسان دارند و هرچه حب انسان به چیزى زیادتر شد، آن را بیشتر دنبال مى‏كند و هرچه بغض انسان به چیزى زیادتر گردید تنفر و دشمنى خود را نسبت به آن بیشتر مى‏سازد.
 اسلام حب و بغض انسان را بر اساس صحیح و در راستاى اطاعت خدا قرار مى‏دهد تا كانون تصمیم گیرى انسان را سالم و پاك سازد.
 ج - فكر و اندیشه‏
 كانون دیگرى كه در وجود انسان سرچشمه كارها است تفكر و اندیشه است. فكر سالم محصول و بازده سالم و پاك دارد و فكر آلوده بازده ناسالم و آلوده خواهد داشت.
 امیر مؤمنان على علیه السلام مى‏فرماید:
 «مَن كَثُر فِكرهُ فِى المَعاصى دَعَته اِلَیها»(87)
 «كسى كه بسیار درباره گناه فكر كند او را به گناه سوق مى‏دهد.»
 و حضرت عیسى علیه السلام ضمن گفتارى به حواریون فرمود:
 «ومن به شما امر مى‏كنم كه روح خود را به زنا خبر ندهید (فكر زنا نكنید) تا چه رسد به اینكه زنا كنید زیرا كسى كه روح و فكرش را به زنا خبر دهد مانند كسى است كه در اطاق رنگینى آتش روشن كند، دود آتش نقشه‏هاى رنگین آن اطاق را كثیف مى‏كند گرچه خانه را نسوزاند.»(88)
 یعنى فكر گناه كانون تصمیم‏گیرى وجود انسان را آلوده مى‏نماید و چنین كانونى به تاریكى گناه نزدیكتر است تا به سفیدى اطاعت خدا.

 
77) جامع السعاده، ج‏1 ص‏34.
78) اعراف / 179، فرقان / 4.
79) تفسیر فخررازى، ج‏20 ص‏104.
80) مجادله / 22.
81) كافى، ج‏2 ص‏267.
82) كافى، ج‏2 ص‏84.
83) اسراء / 59.
84) كافى، ج‏2 ص‏85.
85) بحار، ج‏72 ص‏304.
86) كافى، ج‏2 ص‏125.
87) فهرست غرر، (ذنب).
88) وانا امركم ان لاتحدثوا انفسكم بالزنا فضلاً من ان تزنوا...». بحار، ج‏14 ص‏331. سفینة البحار، ج‏1 ص‏560.
دوشنبه 14/4/1389 - 8:5
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته