• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 544
تعداد نظرات : 323
زمان آخرین مطلب : 3958روز قبل
دعا و زیارت
اگر كسی بمیرد، بر بقیه لازم است كه آن مرده را غسل بدهند؛ البته با دارا بودن چند شرط كه ذیلا به آنها اشاره می شود.
1- انسان مرده مسلمان باشد.
2- اگر میت ، بچه سقط شده است ، باید چهار ماهش تمام شده باشد. بنابر این غسل بچه سقط شده ای كه چهار ماهش تمام نشده ، لازم نیست.
3- شهید نباشد؛ البته شهیدی كه در میدان جنگ زخمی شده و همان جا هم روحش به ملا اعلی پیوسته است. و اما بقیه شهدا ثواب شهید را دارند؛ ولی حكم شهید را ندارند.
4- كسی كه كشتن او به خاطر رجم (سنگسار كردن) یا قصاص واجب نشده باشد، كه در این صورت امام یا نایبش به او دستور می دهند كه قبلا غسل نماید.
احكام نماز محمد وحیدى
دوشنبه 28/2/1388 - 12:5
بیماری ها
عربی من «شجرالحر» و حریطه است و بعضی از اعراب زالزالك گویند. در اطراف تهران به من سنجد تلخ، در مازندران زیتون تلخ و شال سنجد - در گیلان زبیل آغاجی می‏گویند. در كتب طبی قدیم از من بنام آزاد درخت ذكر شده و فرنگی‏ها «آزاد رخت» گویند و این همان نام اصیل ایرانی است كه فرنگی‏ها با مختصر تغییری بكار برده‏اند. زادگاه اولیه‏ی من ایران است، ولی امروزه در هندوستان - چین - اطراف دریای مدیترانه و آمریكا كاشته می‏شوم. میوه‏ی من شبیه زالزالك درشت بوده و تلخ است. در آمریكا پوست - ریشه - برگ و میوه مرا تحت نام «موركوزا» به عنوان ضد كرم تجویز می‏نمایند و گوشت میوه من مخلوط با پیه از قدیم در ایران داروی مخصوص ضد كچلی بود كه آنرا روی پوست سر مالش می‏دادند - از پوست درخت من در صنعت داروسازی یك ماده‏ی دارویی می‏گیرند كه ضد كرم است. میوه من لعابی دارد كه خاصیت آن مبهوت و حیران كردن است و به همین جهت در چین از آن جهت صید ماهی استفاده می‏كنند. برگ و درخت زنده من خاصیت ضد حشره دارد - در هندوستان از دانه‏های سخت میوه‏ی من تسبیح درست می‏كنند. و آنرا بالای درب خانه‏های خود آویزان می‏نمایند تا بیماری داخل خانه‏های آنها نشود. یكی از قهرمانان رمان معروف ویكتور هوگو گردن بندی از هسته میوه‏ی من داشت.
گل من باز كننده‏ی دماغ است، مخصوصا برای پیران و سرد مزاجان بوییدن آن سر درد را تسكین می‏دهد و چون آب جوشانده برگ مرا در بینی بكشند، آنرا باز می‏كنم. شستشو با آب جوشانده‏ی برگ و شاخه‏های من به تنهایی تسكین دهنده‏ی سر دردهای مزمن است، و گوشت میوه و كوبیده‏ی برگ من چرك زخم‏ها را از بین می‏برد. چكاندن آب جوشانده‏ی برگ من در گوش درد و رطوبت آنرا درمان می‏كند. ضماد برگ من بر بالای شكم، قی را تسكین می‏دهد و بر رووزیر ناف كرم معده را می‏كشد و خوردن عصاره برگ من مانع قی كردن و باز كننده‏ی گرفتگی معده است.
خوردن جوشانده‏ی برگ من سنگ‏ها را می‏ریزاند و ادرار را زیاد می‏كند و خون منجمد در مثانه را خارج می‏كند و سموم را دفع می‏كند نوشیدن آب برگ تازه‏ی من با زنجبیل تازه درد رحم را ساكت می‏كند و عدم نظم و خونریزی بیش از حد عادت ماهانه زنان را اصلاح می‏نماید و رحم را برای بارداری آماده می‏سازد من برای برص و زخم‏های چركی و پلید مفید می‏باشم صاحب كتاب دستور الاطباء نوشته چون دوازده من میوه و برگ رسیده و زرد شده‏ی مرا با شش من آب در خمره ریخته و سر آنرا به بندند و سه هفته در زمین خاك كنند و روزی یك مرتبه بر سر بمالند و هر سه روز یكبار به حمام بروند و بعد از حمام نیز دوباره بمالند و سر را با پارچه‏ی نازكی بپوشانند. زخم‏های آن از بین می‏رود و سبب روییدن مو می‏شود. این مرهم، كچلی و امراض جلدی را معالجه می‏كند و باعث روییدن مو می‏شود. من مضر معده بوده، زیاده‏روی در خوردن من باعث غش و قی صفراوی است.
من جذام - برجس - زخمهای پلید را از بین می‏برم و درد آنها را ساكت می‏كنم و صاحب كتبا دستور الاطباء نوشته چون دوازده من میوه و برگ رسیده و زرد شده‏ی مرا با شش من آب در خمره ریخته و سر آنرا ببندند و سه هفته در زمین خاك كنند و بعد تا شش ماه هر روز یك لیوان از آن بیاشامند بهترین دوا برای بیماری جذام و پیسی است و بخور آن به تنهایی یا با برگ پنج انگشت درد را برطرف می‏كند.
زبان خوراكیها جلد یك دكتر غیاث الدین جزایری
دوشنبه 28/2/1388 - 12:4
انتخابات

نام ویروس :ویروس وعده وعید

آیا کاندیداها می توانند به وعده هایی که میدهند عمل کنند؟

نظر شما در مورد وعده هایی که میدهند چیه؟

دوشنبه 28/2/1388 - 12:3
شهدا و دفاع مقدس
مسئولیت انسانها این است كه در پرتو قرآن و بیانات الهی قسط را بر پا دارند, بنابراین در جامعه اسلامی هیچ چیزی ضد عدل نباید وجود داشته باشد, عدل باید در روابط اجتماعی ما تجلی كند.
دوشنبه 28/2/1388 - 11:58
کامپیوتر و اینترنت
1- سیستم خود را ریسیت کنید.
2- با زدن کلید F8 به حالت Safe Mode With Command Prompt بروید.
3- سپس با اجرای Start / Run و تایپ cmd موارد زیر را اجرا کنید.
4- به ریشه اصلی درایو c بروید، شاید لازم باشد از دستور cd کمک بگیرید.
5- این خط را تایپ کنید , Enter بزنید:
attrib Fooool.* -s -h -r -a
6- دستور زیر را تایپ کرده Enter بزنید:
dir /s Fooool.exe
7- اگر فایلی لیست شده بود، پس ویروس وجود دارد و با دستور زیر آنرا پاک کنید:
del Fooool.exe
8- دستورات فوق را برای کلیه درایوهای خود انجام دهید تا از حذف کامل این ویروس اطمینان حاصل کنید.
دوشنبه 28/2/1388 - 11:56
اخبار
پژوهشگران دانشگاهی در یونان دستگاهی ساخته اند كه با امواج مافوق صوت (اولتراساوند) , جوش خوردن استخوان های شكسته را تسریع می كند.
به گزارش شبكه یورونیوز , یك دستگاه گیرنده و فرستنده در دو سوی شكستگی استخوان قرار می گیرد و میله ای برای نگه داشتن استخوان شكسته در خارج از آن قرار داده می شود و نمایشگر كوچكی نیز در خارج از بدن بیماری نصب می شود و پزشك معالج قادر است كلیه اطلاعاتی را كه دراین دستگاه ضبط شده است از راه دور دریافت كند.
سازندگان این دستگاه معتقدند , محصول آنها فواید زیادی برای پزشكان دارد. چون آنها با این دستگاه قادرند از راه دور بیماران خود را كنترل كنند. این دستگاه حتی برای بیماران نیز مفید است چون با این دستگاه دیگر آنها نیازندارند برای معاینه و یاحتی گرفتن عكس رادیولوژی به بیمارستان بروند. این دستگاه موجب تسریع جوش خوردن استخوان می شود.
به گفته پژوهشگران دانشگاه یونان , امواج مافوق صوت , سرعت جوش خوردگی طبیعی استخوان را تا 34 درصد افزایش می دهند.
دوشنبه 28/2/1388 - 11:55
دعا و زیارت
ماه صفر سال 1292 قمری بود، در شهر بروجرد كودكی دیده به جهان گشود، كه او را «حسین» نام نهادند. از همان ایام كودكی مورد مهر و علاقه سرشار پدرش بود و در سایه توجه خاص پدر رشد نمود.
در سن هفت سالگی به مكتب خانه رفت و به تحصیل علوم مقدماتی پرداخت. معلم مكتب خانه، آن كودك پاك سرشت را كه دارای اصالت خانوادگی و نجابت ذاتی بود، به خوبی می‏شناخت و بدین خاطر در تعلیم او، بیش از حد معمول تلاش می‏كرد. نخستین سرمشقی كه معلم به وی داد، «هزار و دویست و نود و نه» بود.
شاگرد تازه وارد و تیزهوش از معلم پرسید:
این سرمشق چیست؟
معلم گفت: «این امسال است.»، (زیرا حسین در سال هزار و دویست و نود و نه، تحصیل در مكتب خانه را آغاز كرده بود.)
كتاب «جامع المقدمات» و نصف كتاب «سیوطی» را كه شامل صرف و نحو است و قسمتی از منطق را، در همان مكتب خانه و نزد همان معلم دلسوز به خوبی آموخت و در میان شاگردان، امتیاز ویژه‏ای كسب كرد، به طوری كه ذكاوت، تیزهوشی و متانت وی، زبانزد همگان گردید.
چون پدرش پیشرفت سریع او را در تحصیل دریافت، در مدرسه «نوربخش» بروجرد، یك اطاق برایش اختصاص داد و همان معلم دانشمند را به مدرسه نوربخش آورد و مخارج او را به عهده گرفت، تا بقیه علوم مقدماتی را به وی بیاموزد.
از سوی دیگر، حسین شبها تا سپیده دم بیدار بود و مطالعه می‏كرد و حتی در مواقع بیكاری به حفظ قرآن كریم می‏پرداخت. او علوم مقدماتی یعنی صرف، نحو، منطق، معانی، بیان، بدیع و سطح فقه و اصول را نزد استادان و پدر دانشمندش در بروجرد آموخت.
هیجده سال از عمرش گذشته بود، كه برای ادامه تحصیل به اصفهان عزیمت كرد و در «مدرسه صدر» اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. او از خرمن دانش استادان بزرگ خوشه‏ها چید و بر معلومات خویش افزود. هر جا دانشمندی را می‏دید، از مصاحبت و استفاده از علم و فضل او غفلت نمی‏كرد، درس استادان را خوب گوش می‏كرد و خوب مطالعه می‏كرد، سپس خلاصه آن را یادداشت نموده و به خاطر می‏سپرد.
در مباحثات علمی انصاف و صداقت را رعایت می‏كرد و با استعداد درخشانش، خیلی زود در میان طلاب جوان و محصلین با استعداد مدارس اصفهان مشهور گردید و مورد توجه خاص استادن قرار گرفت.
در آن زمان حوزه علمیه اصفهان رونق فراوانی داشت و عده زیادی از طلاب، فضلاء علماء و مدرسین مشهور در اصفهان فعالیت داشتند، با این حال آقای بروجردی، در سایه تلاش و كوشش شبانه روزی و مطالعات فراوان، آن چنان درخشید، و در همان سن جوانی، به اندازه‏ای دوست داشتنی بود، كه وقتی وارد حجره‏ای می‏شد، سایر طلاب بی‏اختیار صلوات می‏فرستادند و او را بالای مجلس می‏نشاندند.
او علاوه بر آموختن علوم فقه، اصول، فلسفه و ریاضی، خود نیز حوزه درس تشكیل داد و به تدریس فقه و اصول و دیگر علوم پرداخت و از آنجائی كه بیانی رسا و شیوا داشت، جمعیت زیادی در حوزه درس او اجتماع می‏نمودند.
آقای بروجردی در سال 1319 به نجف اشرف رفت و در جلسه درس آیت الله خراسانی شركت نمود. حدود هزار و دویست نفر از علماء و فضلاء در درس ایشان شركت می‏كردند و آقای بروجردی از همه آنها جوان‏تر بود، با این حال در همان جلسه اول، هنگامی كه استاد شروع به تدریس نمود، اشكالی بر گفته استاد به نظرش رسید، ولی چون خود را جوان و كم سن و سال می‏دید و رعب مجلس درس او را گرفت، از اظهار مطلب و بیان اشكال خودداری كرد.
یكی دو روز بعد كه استادش به دیدن یكی از علماء تازه وارد می‏رفت، او نیز در میان همراهان در مجلس حضور یافت و همانجا اشكال خود را بیان كرد، استاد جواب داد و او بر جواب استاد نیز ایراد گرفت، استاد مجددا توضیح داد، ولی او توضیح استاد را كافی ندانست.
روز بعد اشكال دیگری را بر گفته استاد به طور رسمی وارد ساخت، استاد كه از روز قبل او را دیده بود، سكوت كرد و به وی فرصت داد، كه اشكال خود را به طور كامل بیان كند، سپس استاد در حالی كه با اشاره دست، طلبه جوان را به علماء و دانشمندان حاضر در جلسه نشان می‏داد، گفت:
چون اشكال این آقا مفید است، برای اینكه همه استفاده كنید، من اشكال ایشان را تكرار می‏كنم و سپس به آن جواب می‏دهم.
استاد بعد از تكرار سؤال، رو به آقای بروجردی كرد و گفت: آقا!اشكال شما همین بود، آیا درست فهمیده‏ام؟
آقای بروجردی با كمال ادب گفت: بله آقا.
و استاد پاسخ سؤال او را بیان كرد.
كار به جائی رسید، كه پس از مدت زمان كوتاهی، برازندگی، نبوغ، فهم، سرعت انتقال و درایت آقای بروجردی، نقل مجالس شد، به طوری كه از هر كوچه‏ای كه می‏گذشت، طلاب و علماء او را به یكدیگر نشان می‏دادند و می‏گفتند:
آقای حسین بروجردی این است!
آیت الله بروجردی پس از نه سال به ایران بازگشت، سی و سه سال در بروجرد به فعالیت علمی، فرهنگی و مذهبی پرداخت و در سال 1323 شمسی رهسپار قم گردید. در سال 1325 آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید آن زمان وفات یافت و اغلب مقلدین او به آیت الله بروجردی رجوع نمودند و با فوت آیت الله قمی، اكثر شیعیان ایران و عراق و سایر نقاط جهان از ایشان تقلید می‏كردند و رهبری جهان تشیع به عهده ایشان گذاشته شد.
برخی از خدمات و آثار این مجتهد بزرگ عبارتند از:
1 توسعه سریع و ایجاد تحول در حوزه علمیه قم، كه در زمینه‏های دینی، روحانی، علمی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و حفظ استقلال كشور، نقش مؤثری در سطح جهان به ویژه در ایران داشت.
2 تأسیس مساجد و مدارس در ایران و كشورهای عربی، آفریقائی و اروپائی
3 تألیفات و آثار ارزنده.
4 تأسیس و توسعه كتابخانه‏ها.
5 چاپ كتابهای خطی علماء بزرگ.
6 اعزام نمایندگانی به كشورهای خارج برای تبلیغ. آیت الله بروجردی در روز دهم فروردین سال 1340 وفات یافت و در قم به خاك سپرده شد.
داستانهای كودكی بزرگان تاریخ احمد صادقی اردستانی
دوشنبه 28/2/1388 - 11:53
دعا و زیارت
نـطـفـه یـكـتـا ذخـیـره الهـی ، حـجّت داور و آخرین جانشین پیامبر(ع) به مشیت پروردگار در رحم (نـرجـس) تـكـوّن یافت ، امّا مراحل رشد جنینی آن بر خلاف دیگر افراد و حتی دیگر امامان بود، بگونه ای كه تا لحظه ولادت هیچ اثری از بارداری در مادرش ‍ نمودار نبود. به همین جهت حتّی نـزدیـكـتـریـن افـراد خـانـواده همچون (حكیمه) از موضوع بارداری نرجس خبر نداشتند. در اینجا اجمال چگونگی ولادت حجت حقّ را از زبان (حكیمه) می شنویم.
ابـو مـحـمـّد كـسـی را نـزد مـن فـرسـتـاد كـه امـشـب افـطـار نـزد مـا بـاش كـه خـدای متعال حجت خود را امشب به دنیا خواهد آورد.
پرسیدم : مادرش كیست ؟
فرمود: نرجس.
عرض كردم : در او هیچ نشانه حمل نمی بینم !
فرمود: همان است كه گفتم.
سپس بر نرجس وارد شدم و بدو گفتم : خداوند امشب به تو پسری عطا خواهد كرد كه سرور هر دو جهان خواهد بود.
چون از نماز فارغ شدم ، افطار كرده ، خوابیدم. نیمه های شب برای نماز شب بیدار شدم. پس از ادای نـمـاز بـه رخـتـخـواب خـود بـازگـشـتـم. نـرجـس در حال استراحت بود. مدتی در رختخواب نگران ماندم. نرجس بیدار شد. نماز شب گزارد و دوباره به استراحت پرداخت.
صبح كاذب دمید، ولی از ولادت خبری نبود. در دلم دچار تردید شدم كه امام عسكری (ع) از اتاق دیگر بانگ برآورد: عمّه شتاب مكن كه امر خدا نزدیك است.
نـشـسـتـم و به تلاوت قرآن مشغول شدم. در این هنگام (نرجس خاتون) وحشت زده بیدار شد. به سویش دویدم و گفتم : چیزی احساس می كنی ؟
گفت : آری.
گفتم : بر اعصابت مسلط باش كه وعده خدا نزدیك است.
آن گاه لحظه ای غفلت بر من دست داد، گویی پرده ای بین او و من آویخته شد. پس از چند لحظه كه آن حالت برطرف شد، متوجه شدم كه حجّت خدا به دنیا آمده است.
مولود را دیدم كه پیشانی بر سجده نهاده است. او را در آغوش گرفتم. در این هنگام صدای امام را شـنـیدم كه فرمود: عمه پسرم را نزد من بیاور. مولود را نزد امام حسن (ع) بردم. امام او را در آغـوش گـرفـت. در گـوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت. آن گاه دست مباركش را بر دیـده هـا، گـوشـها و دیگر اندام بدنش ‍ كشید و كامش را برداشت. سپس به وی فرمود: فرزندم سخن بگو. حجت خدا بی درنگ سخن آغاز كرد:
(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللّهِ...)
آن گاه به امیرمؤ منان (ع) و یكایك امامان از جمله پدر بزرگوارش درود فرستاد و ساكت شد.
امام فرمود: عمّه ! او را نزد مادرش ببر. پس او را نزد مادرش بردم.
سایت طوبی
دوشنبه 28/2/1388 - 11:51
ورزش و تحرک
بك هند : صربه ای كه توسط بازیكن راست دست از ناحیه چپ بدنش زده شود.
ناس : ضربه‌ای كه توپ را به پشت حریف می‌اندازد.
دراپ : ضربه‌ای كه از ناحیه پایین تر و یا بالاتر از ارتفاع دست زده شود و توپ را با فاصله‌ای كم از تور و نزدیك تور بیندازد.
درایو:ضربه ای كشیده كه توپ را به صورت افقی و با سرعتی زیاد به زمین حریف رد میكند.
رالی : عمل رد و بدل كردن توپ بین طرفین ، بین هر امتیاز
اسمش : آبشار.
دوشنبه 28/2/1388 - 11:49
دانستنی های علمی
شمع دروغگو تا غروب روشن است.
- خر مرده از گرگ ترس ندارد.
- وقتى مرد بزرگى از دنیا مى‏رود نامش باقى است

 

 

دوشنبه 28/2/1388 - 11:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته