• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1584
تعداد نظرات : 1638
زمان آخرین مطلب : 4084روز قبل
شهدا و دفاع مقدس

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

 

 

 

 

 

هفته وحدت گرامی باد 

 

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت    سر خم می سلامت شکند اگر سبویی  

 

در جنگ احد بسیاری از مسلمانان شهید و زخمی شدند و به خاطر وخامت اوضاع شایعه شهادت رسول الله قوت گرفت. در پی بروز شایعه، برخی از زنان مدینه سعی کردند خود را به محل واقعه برسانند. در این بین بانویی شخصی را دید که از کارزار برمی گشت و از احوال پیامبر پرسید. آن مرد در جواب گفت: خواهرم، پدرت به شهادت رسید.

زن پرسید: از پیامبر خدا چه خبر؟

آن مرد، پس از اندکی تامل، به آرامی گفت: خواهر، برادرت هم به شهادت رسید.

او با بی صبری باز گفت: گفتم از پیامبر خبری بده.

مرد شگفت زده گفت: شوهرت نیز شهید شد.

- نمی خواهم بدانم چه کسانی از بستگانم شهید شده اند، می خواهم حال رسول خدا(ص) را بدانم.

- پیامبر در کمال سلامت است.

بانوی رشید اسلام، در حالی که چشمانش از شادی برق می زد، نفس راحتی کشید و گفت: پس قربانی ما هدر نشده است.

 

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

يکشنبه 9/12/1388 - 12:17
دانستنی های علمی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

 

 

هفته وحدت گرامی باد 

 

بهاران است

«ربیع » آمده است، ربیع با روزهای زیبایی چون اول و هفدهم آن، روزهای هجرت و ولادت، هجرت پیامبر(ص) و آغاز تقویم هجری و ولادت آن حضرت و نیز حضرت امام جعفر صادق(ع); صاحبان دین و مذهب، دین بزرگ اسلام و مذهب عمیق جعفری.

و صفر با همه غم آلودی اش، رفته است و فصل جشنها و جشنواره هاست، از هم اکنون تا پانزدهم ماه مبارک رمضان - تولد امام مجتبی(ع) - ولادت ها ما را در برمی گیرند و جهان غرق شور و سرور می شود; در این رواق کوثر که از اخلاق زائران و مجاوران آفتاب، سخن می رود، هماهنگ با هستی و در استقبال از این روزهای خورشیدی به شادی روی می آوریم و شادیانه می نویسیم چرا که این یک دستور است: در شادی ما، شاد و در غم ما محزون می شوند و اصلا چرا چنین نباشد؟

 

 

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

يکشنبه 9/12/1388 - 11:39
شعر و قطعات ادبی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

 

 
هفته وحدت گرامی باد
 

ضیاء وحدت

 
بیاض صبح از روی محمد
سواد شب ز گیسوی محمد 
مشام عالم امکان و هستی
معطر گشته از بوی محمد 
اساس عدل و میزان دو عالم
بود سنگ ترازوی محمد 
به گوش جان شنو ای دل که باشد
جهان در های و در هوی محمد 
ردای خاتم پیغمبری خوش
سزد بر قد دلجوی محمد 
خلیل بت شکن می آید از شوق
که بوسد دست و بازوی محمد 
بنازم شان والایش که جبریل
نهاده سر به زانوی محمد 
نهان اسرار حق را بین که گشته
عیان از هر سر موی محمد 
چه خوش باشد نماز وحدت اما
به محراب دو ابروی محمد 
مسلمانان، نفاق از دل برانید
که نبود سیره و خوی محمد 
سلاح محکم سنگرنشینان
مبارک شرع نیکوی محمد 
چراغ وحدت دنیای اسلام
ضیاء برج و باروی محمد 
فروزان اخترش نازم که خورشید
غبار درگه و کوی محمد
 به روز حشر شرمنده ز دادار«وحیده »
دیده اش سوی محمد  
کوثر :: بهار 1380، شماره 49 

 

 

 

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

يکشنبه 9/12/1388 - 11:3
طنز و سرگرمی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا رسول الله

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

 

آغاز هفته وحدت گرامی باد 

تن پوش مبارک

 

سلطان محمود سبکتکین در روز عیدی به تمام اجزا و امرای خود خلعت می داد چون نوبت به طلحک که مسخره درباری بود رسید، گفت: پالانی آورده، به او دادند، وقتی که تمام مردم خلعت پوشیده به حضور پادشاه آمدند، طلحک نیز پالان را به دوش گرفته، به مجلس پادشاه درآمد و گفت: ای بزرگان کشور و سران لشکر! عنایت پادشاه را درباره من ملاحظه نموده و بدانید که شماها را به خلعت های معمولی مفتخر داشته و به من تن پوش مبارک خود را مرحمت فرموده اند.

 

  لبتان همیشه خندان باد

 

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

 

شنبه 8/12/1388 - 13:10
شعر و قطعات ادبی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

امیر عاملی، شاعر، نویسنده و هنرمند قزوینی، شعری به مناسبت دستگیری حیرت انگیز و غرور آفرین شرور عبدالمالك ریگی و همزمانی آن با آغاز امامت امام زمان (عج) دارد كه در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است. 

 

هلا سرباز ای گمنام، ای گمنام نام آور
مبارك باد ایامت كه كردی عشق را باور

 

ز عالم دلبری كردی، ولی را یاوری كردی
به گمنامی پر از نامی، تو خود نام آوری مردی

 

چنان مولای خود مظلوم، ولیكن یار مظلومان
ولایت می‌دهد فرمان، به ساقی می‌سپاری جان

 

عقابی تیز پروازی، فراوان زیرك و دانا
گرفتی دشمنان در چنگ كه حیران شد همه دنیا

 

بنازم غیرتت را كه به عهد خود وفا كردی
چه عهدی؟ عهد جان‌بازی كه با روح خدا كردی

 

ولی‌باور، ولی‌یاور به دل مهر و به سر افسر
بمانی تا ابتد زنده، بمانی عاشق رهبر

 

دعای ملت ایران، بود پشت و پناه تو
ولایت شد چراغی كه، بود روشن به راه تو
  

 

 

 

الحمد لله رب العالمین  

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

چهارشنبه 5/12/1388 - 19:38
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

 

امام زمان (عج) فرمودند:

لازم نیست ماچند دقیقه به شما وقت ملاقات بدهیم . شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم. 

 

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است              گفتا تو خود حجابی ورنه خم عیان است 

 

 

مثل این پیر زن باش خودمان به دیدنت می‌آییم  

 

 

رفته بود زیارت امام رضا (علیه السلام) کلی گریه کرده بود چشمانش سرخ شده بود به آقا گفته بود :این همه درس خواندیم آمدیم طلبگی تا نوکری شما را بکنیم اینکه نمی‌شود عمری نوکری اربابمان را بکنیم ولی او را نبینیم.

 

خیلی بده که نوکر اربابشو نبینه     حتی واسه یه لحظه کنارش ننشینه!!

 

از حرم که باز می‌گشت به دلش افتاد چهل جمعه درچهل مسجد مشهد ختم زیارت عاشورا کند؛ چهل جمعه شوخی که نبود هر شب جمعه که می‌رسید بیقرارییش  بیشتر می‌شد با خود می‌گفت کی می‌شود تا جمعه چهلم فرا برسد؛

هفته‌ها گذشت تا هفته چهلم رسید دل توی دلش نبود هیجان تمام وجودش را گرفته بود  قدمهایش را بلند تر برداشت نفس‌هایش به شماره افتاد وارد حیاط مسجد شد کنار حوض مسجد نشت تا نفسی تازه کند دستانش را در آب فروبرد سردی آب دستانش را نوازش می دادماهی های قرمز حوض از لای انگشتانش عبور می کردند انگار به دستانش بوسه می زدند وضو یش  را که گرفت وارد شبستان مسجد شد نور سبزیاز چراغ بالای محراب برروی کاشی های فیروزه ایی جلوه ایی زیبا به مسجد داده بود .

گوشه‌ای از مسجد نشست؛ زیر یکی از پنجره‌ها که نور چراغ برق از پنجره‌هایش نمایان بود. کتاب دعای کوچکش  را باز کرد همان کتاب دعایی که  پدرش به خط زیبای خودش نوشته بود .صفحه ی زیارت عاشورا را باز کرد؛ السلام اول را که گفت بغضش ترکید،درد و دلش گل کرد آقا تو اجازه بده، حسین جان مولا جان تو شفاعت کن تا فرزندت مهدی را ببینم.

جملات آرام آرام از جلوی چشمانش می‌گذشت ،محانسش خیس اشک شده بود؛ قطرات اشک آرام آرام از روی گونه‌هایش به روی زمین  می‌افتاد. به صد سلام آخر زیارت عاشورا رسید،احساس کرد که این سلام های آخر را آهسته‌تر بخواند؛ دل توی دلش نبود با خود می گفت :ای کاش به جای صد سلام هزارتا سلام در زیارت عاشورا بود به سلام آخر که رسید احساس می‌کرد که لیاقت ندارد ناامید شده بود به سجده افتاد اللهم لک الحمد، الحمد الشاکرین لک خدایا برای توست حمد و ستایش. دلش نمی‌خواست از سجده سر بردارد اصلا رویش نمی‌شد  

با خود می گفت ای کاش در این سجده می‌مردم؛ خدا یا می‌شود جان مرا بگیری . خستگی چهل هفته به یک باره بر تنش سنگینی می کرد ؛ سر از سجده برداشت تا نماز زیارت بخواند تا خواست الله اکبررا بگوید نگاهش به سمت کوچه افتاد به ناگاه نور سفیدی از خانه‌ای نمایان شد.

با عجله خود را به جلوی پنجره رساند، خدایا این چه نوری است به دلش افتاده بود که نکند این همان نور مرادش باشد. دوان دوان خود را به آن خانه رساند. آنقدر عجله داشت که نفهمید اصلا کفش‌هایش را نپوشیده است به در خانه که رسید در باز شد وارد خانه شد خانه‌ای گلی و ساده‌ای بود اتاق‌ها را یکی پس از دیگری طی کرد؛

به یکباره دلش فرو ریخت چشمش را به چشم امامش گره زد از شوق نزدیک بود جانش به در آید.به خود که آمد جسدی را دید که رویش را پارچه سفیدی پوشانده بودند به یکباره فضا سکوت بود و سکوت،

آقا نگاهی به سید باقر انداخت و فرمود :چله نشینی نمی‌خواهد مثل این پیر زن باش خودمان به دیدنت می‌آییم خواست بپرسد که این پیرزن  چه کرده است ؛ به منی که سال‌هاست  قال الصادق و قال الباقر گفته‌ام، برتری یافته است؛

این جملات را در ذهنش مرور می‌کرد که دوباره آقا رو کرد به سید و گفت: این زن به خاطر حفظ حجاب و عفافش هفت سال از خانه بیرون نیامده است سید ناگهان به فکر فرو رفت و در ذهنش رضا خان را لعنت کرد؛ همینکه به خود آمد دیگر آقا را ندید.

 وبلاگ ظهور عشق

 

عرش، نور باران شد. در فضای سامرّا، آوای حقیقت پیچید؛

بانگ أنا المهدی بود و پایان تمام غمها.

عدالت آمد؛ پیغام انتظار آورد.

 

 

 این عید بزرگ بر شما دلدادگان حضرتش مبارک باد

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

چهارشنبه 5/12/1388 - 11:17
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

*******************************************

 

  

 

 

اگر از پنجره چشم مؤمنان منتظر و از زلال اشک هایی که مشتاقانه، روزگار ظهور را لحظه شماری کرده اند، نگاه کنیم، وجود مبارک امام عصر عجل الله تغالی فرجه الشریف، دریای آرامشی دلپذیر و آفتاب محبت و عدالتی فراگیر است . باران رحمتی بی منتهاو عطر نسیمی جان پرور و روح نواز است .

 

حضور خجسته آن بزرگوار، بهار خرمی است که از قرن ها پیش مژده آن به دل های بیقرار داده شده است و ظهور اوبرای همه مؤمنان جهان آغاز جشنی بزرگ و شادی بخش است که وعده آن سالیان سال، امید دل های شکسته بوده است . جشنی که هدایای زیبا و بی نظیر آن قابل شمارش نیست، آنهم با صاحبخانه و صاحب مجلسی که لطف واحسان بی دریغش هیچ کس را بی نصیب و دست خالی نمی گذارد . 

 

آغاز امامت مهدی موعود یوسف فاطمه منجی بشریّت عجل الله تعالی فرجه الشّریف را

به همه ی شما دوستداران آن حضرت و تمامی مظلومین عالم تبریک عرض میکنم .

 

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

چهارشنبه 5/12/1388 - 10:47
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

 

*******************************************

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اقای ثانیه ها!
ایا از سر زمین  یاس ها آمده ای كه عطر نفس هایت از فر سنگها جانمان را می نوازد؟!
یا از سر زمین آیینه ها امده ای كه صداقت در كلامت موج می زند...؟!
 

 

   آغاز امامت مولا بر شما منتظران قدومش مبارک

 

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

چهارشنبه 5/12/1388 - 10:9
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج)

سلام 

 

 

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون 1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

 

*******************************************

خوب به یاد دارم. هزار و صد و هفتاد و یک سال پیش بود. سال دویست و شصت. زرین ترین سالِ سرتاسر زندگانی ام. خوب به یاد دارم آن سال خجسته ای را که مرا از میان تمام روزهای سال، برگزیدید و تنها مرا. مولای خوبم، اگر بدانید چه فخری می فروختم و چه خشنود بودم که از میان تمام رخدادهای تلخ و شیرینی که ممکن بود در دل من روی دهد، فرخنده ترین رویداد آسمان و زمین را در بر می گرفتم. بر خود می بالیدم که از تبار آن روزی هستم که جدّ بزرگوار شما، خلوت نشین غار حرا، وعده داده بود که اگر از روزگار نمانده باشد مگر یک روز، البته برخواهد انگیخت خدا، مردی از اهل بیتم را که پر کند زمین را از عدل و داد، چنانچه پر شده باشد از جور و بیداد.(1) افلاکیان و زمینیان را می دیدم که بر تخت امامت نشستنِ خاتم اوصیا را به نظاره نشسته اند و چشم و دلم روشن بود که نامم به نام مبارک او پیوسته است. (2) 

چگونه از یاد برده باشم اوج بهاری بودنم را. آن سال، پاییزی در کار نبود. هر چه بود بهار بود. من بهاری ترین روز سال بودم.  زمین در پوست خود نمی گنجید و آسمان هر چه ستاره در دل داشت، رو کرده بود.

مولای مهربانم، دوستان و یاران پدر بزرگوارتان را به یاد دارم که با چشمی اشکین و دلی نگران و غمین، سرگردان، جانشین امام سفر کرده خود را می جستند. پدر گرامیتان پانزده روز پیش از این خبر پر کشیدن خود را به ابوالادیان که نامه های ایشان را می رساند، داده بود. ابوالادیان که دلش از این خبر آتش گرفته بود و جانش می سوخت، نشانه های امامت را از زبان مبارک امام(ع) شنیده بود: «اوست که جواب نامه مرا از تو خواهد خواست... اوست که بر من نماز خواهد گزارد... و هموست که از درون همیان ات خبر خواهد داد» و او نفهمیده بود کدام همیان...

پیروان آهنگ برپا کردن نماز بر پیکر پاک پدرتان را داشتند و «جعفر» به امامت ایستاده بود تا بر پیکر پاک برادر خود نماز بگذارد. همین هنگام بود که ابوالادیان و بسیاری دیگر برای نخستین بار، نگاهشان به کودک گندم گون، پیچیده موی و گشاده دندانی افتاد، مانند پاره ماه و نفهمیدند که شرف زیارت چهره ای را یافته اند که جهانی در حسرت دیدارش خواهد سوخت. نفهمیدند که اگر فهمیده بودند، در همان نگاه می ماندند و می مردند. دیدند که جعفر را کنار زد و فرمود: «ای عمو، پس بایست که من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو».  آن گاه جعفر پس رفت و رنگش دگرگون شد. پس از نماز و دفن پیکر پاک پدر، هنگامی که ابوالادیان نفهمید چگونه دل باخته است، پاسخ نامه پدر را از او خواست که رساند. مانده بود یک نشانه دیگر: همیان. 

در همین هنگام بود که جماعتی از اهل قم در رسیدند و سراغ امام خویش را گرفتند و نمی دانستند که دیر رسیده اند. پس از آنکه با خبر شدند به جست و جوی امامِ جانشین پرداختند. چون جعفر را به آن ها نشان دادند، نزد او رفتند و پس از تعزیت و تهنیت از سر آزمون، گفتند: ما همراهمان چند نامه و مقداری از اموال شیعیان هست. بگو که نامه ها از چه کسانی است و مال ها چه مقدار. 

جعفر برخاست و گفت: مردم از ما علم غیب می خواهند!

در همان حال خادمی از سوی شما بیرون آمد و نام ها را اعلام داشت و گفت: ای مردم قم! همیانی با شما هست که در آن هزار اشرفی است و در آن میان ده اشرفی است با روکش طلا. و بدین گونه بود که مردم قم امام زمان خویش را بازشناختند و دانستنند که فرستنده خادم همان گمشده آن هاست و ابوالادیان مراد از همیان را دریافت و دلش آرام گرفت.(3) و اینگونه بود که من آغازگاه امامت بقیة الله شدم. 

مولای خوبم، حالا چهارصد و چهارده هزار و پانصد و سی و چهار روز است که شیعیانت با فرا رسیدن من به شادی و پایکوبی می پردازند. آذین می بندند. در دل شوری دارند و اشک و لبخند به هم می آمیزند. 

آقای من! اکنون، نه میلیون و نهصد و چهل و هشت هزار و هشتصد و شانزده ساعت است که نهم ربیع الاول بر سر زبان ها افتاده است. کسی نمی داند با دل خونین و چشمی به رنگ شفق، شادی را به تماشا نشستن چه حالی دارد.

بهشت من! اینک، پانصد و نود و شش میلیون و نهصد و بیست و هشت هزار و نهصد و شصت دقیقه است که در خاطره آن سال زیسته ام و روزهای دیگر سال، مرا روز غربت زده می خوانند: گوشه گیر ترین روز سال، منم. دلم از شوق دیدار دوباره شما می سوزد و چشم به راه شما که می نشینم، دلهره سر تا پایم را فرا می گیرد. 

مولای گلم! حالا خیلی وقت است که نهم ربیع، زیر بار جانکاه انتظار، دیگر نه آن بهاری ترین روز سال که پاییزی ترین روز سال است. راستش را بخواهید، نهم ربیع دیگر حتی روز هم نیست، تنها شب است و اگر نبود امید دیدار دوباره شما، تاکنون هزار بار مرده بود. نوری به چشمش که بر راه شما خشکیده، نمانده. 

معنای وجودم! بازآی و نور را به چشم و جهانم بازگردان! تنها بازآی و مرا بیش از این چشم در راهت مپسند. چند ثانیه دیگر باید به انتظار شما بنشینم؟

پی نوشت ها:
1. منتهی الآمال، ج2، ص773.
2. اقبال الأعمال، ج3، ص113.
3. منتهی الآمال، ج2، صص730 ـ 732. 

 

 

فرانک یزدان پرست

 

نشریه الکترونیک ساعت صفر

 

 

آغاز امامت حضرت مهدی (عج) آخرین ستاره ی آسمان ولایت و امامت برمنتظران مبارک باد

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

چهارشنبه 5/12/1388 - 9:37
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا حسن بن علی العسکری

السلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج) 

سلام

 

از زمان غیبت امام زمان(عج) تا کنون1140 سال شمسی گذشته است.

و زمان همچنان در گذر است.

آیا هنوز زمان آن نرسیده که خودمان را برای ظهور او آماده کنیم؟

 

 

******************************************* 

 

 

 

امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: از خدا بترسید و زینت ما باشید، نه آن که باعث ننگ ما گردید، هر دوستی که هست به نفع ما جلب کنید و هر زشتی را از ما برطرف سازید، زیرا که هر چه از نیکی درباره ما گفته شود، سزاواریم و هر بدی که درباره ما بگویند، ما آنچنان نیستیم. ما را در کتاب خدا(قرآن) و خویشاوندی رسول خدا(ص) حقی است، و از جانب خدا ما پاک داشته شده ایم و هر که جز ما چنین ادعایی کند، دروغگو ا ست. خدا را زیاد یاد کنید و بسیار به یاد مرگ باشید، و قرآن را زیاد تلاوت کنید و بر پیامبر(ص) بسیار صلوات بفرستید که در هر صلوات بر رسول خدا(ص) ده حسنه است. بدانچه شما را سفارش کردم، مراقب باشید. شما را به خدا می سپارم و به شما درود می فرستم.

 

اینک امامی 28 ساله، در گوشه سامرا سر بر بالین شهادت می‏گذارد. شش سال است که بار سهمگین ولایت را بر شانه‏های شکوه و استوار خویش حمل می‏کند. نه... نه... نه بر شانه‏های خسته و نه بر دوش زخمی خویش، بلکه این رسالت آسمانی را در ژرفای باور و در اعماق جان خویش، ثبت کرده است.
معتمد عباسی، تا لحظه‏ای دیگر، به خواسته بزرگ خود می‏رسد. سال‏های اسارت و غم، سال‏های غم و تنهایی روزهای تنهایی و سکوت... آه، غریبانه گذشت؛ چه معصومانه سپری شد!
رفت و فردا را به موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سپرد.

 

مولای غایب غریبم! سرسلامت باد ما را در غم بابای شهیدت پذیرا باش؛ ای غمگین‏ترین شیعه در عصر غیبت!

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج

 

سه شنبه 4/12/1388 - 12:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته