کامپیوتر و اینترنت
شما چی کار میکنید؟ صبر میکنید تا اسیر یکی از این نرمافزارهای عمدتا جاسوسی بشوید و بعد اشک ربزان به دنبال راه حل بگردید؟ پس برای چه میگویند پیشگیری بهتر از درمان است؟
در این مطلب به بررسی 7 ( به علاوه 3 ) ابزار بسیار کاربردی میپردازیم که میتوانند در مقابل هر نوع فلش آلوده به ویروس از کامپیوتر شما محافظت کند. با این ابزارها آشنا بشوید و خیالتان راحت باشد فلشی که به کامپیوتر میزنید دیگر نمیتواند آسیبی به شما وارد کند.
USB Threat Defender
همه ما با ویروس autorun.inf که به حق شایسته عنوان شایعترین عارضه فلش مموری است آشنا هستیم. USB Threat Defender نه تنها قاتل این ویروس است بلکه یک سپر حفاظتی محکم هم در برابر این ویروس میسازد پس در هر حال توصیه میکنم استفاده کنید از قدرتش.
این ابزار قدرت فوقالعادهای هم در شناسایی ویروسهای کول دیسکها دارد به طوری که ویروسهایی را شناسایی میکند که بسیاری از بهترین آنتی ویروس های جهان هم از شناسایی آنها عاجز هستند.
The USB Program
این برنامه برخلاف دیگر برنامههای معرفی شده در لیست یک کار ویژه میکند. این برنامه در حافظه سیستم مینشیند و به صورت اتوماتیک نام فایلهایی نظیر autorun.inf را به autorun.inf_current date_time تغییر میدهد و attribute ( خصوصیت ) آن را به نرمال تغییر میدهد تا در سیستم قابل رویت شود. به همین راحتی بسیار از فایلها را ایزوله میکند.
McAfee VirusScan USB
نام مکآفی برای شناختن قدرت این اسکنر کافی است. قدرت مقابله بالا با انواع virus threats و کار کردن بدون نشانی در پس زمینه و آپدیت روزانه از ویژگیهای مک آفی ویروس اسکن یو اس بی است.
متاسفانه نسخه رایگان و آزمایشی ندارد اما من توصیه میکنم اگر قدرت خرید دارید به نام مکآفی اعتماد کنید و این نرمافزار را تهیه کنید. مخصوصا که اگر راضی نباشید میتوانید آن را به فروشنده برگردانید.
USB immunizer
autorun-based malware گونهای از بدافزارهاست که همانطوری که از نامش مشخص است از قابلیت اجرا شدن خودکار استفاده میکند. علاوه بر فلش مموریها، رمهای SD و میکرو اس دی و … هم به شدت در برابر آنها آسیبپذیر هستند.
ایمن کننده USB محصول کمپانی سرشناس بیت دفندر ( Bitdefender ) جلوی این سری از برنامهها را میگیرد و مثلا اجازه نمیدهد فایل autorun.inf یا دیگر ابزارهای «اتوماتیک اجرا شو» ایجاد یا اجرا شوند.
Panda USB Vaccine
کمپانی پاندا سالهای نه چندان دور در ایران محبوبیت فوقالعادهای داشت اما این روزها جای خودش را به رقیبان قدرتمندش داده است. پاندا یو اس بی واکسینه واکسن قدرتمند این کمپانی برای یواسبیهای شماست.
این نرم افزار در اولین قدم جلوی اجرای ویروسها را میگیرد و اجازه هر نوع تخریب اعم از خواندن، ایجاد کردن و پاک کردن و … را از آنها سلب میکند.
Ninja Pendisk
عمده محبوبیت این ابزار به خاطر مقابله با ctfmon.exe است که در حد autorun.inf نیست اما باز هم شایع است. نینجا پن دیسک اول شروع به گشتن USB میکند و بعد از بررسی اجازه اجرای ابزارهای مختلف را میدهد.
Autorun Protector
اگر یک ابزار چندکاره میخواهید این این نرمافزار فوقالعاده است. دو ویژگی عمده این نرمافزار آن را در جای خاصی قرار میدهد. اول این که از کامپیوتر شما در مقابل ابزارهای قابل حمل دفاع میکند.
دوم این که از ابزارهای قابل حمل شما چون USB درایوها و انواع هارد پاسپورتی و اکسترنال دسکتاپ و … حفاظت میکند که از دیگر ابزارها ویروس نگیرند.
البته این لیست سه مهمان دیگر هم دارد. این سه ابزار هر سه در نوع خود خوب کار میکنند اما به خاطر ساختار و عملکرد مشابه و برای کوتاه شدن مطلب از توضیح درباره آنها خودداری میکنم :
USB Guardian
Autorun Virus Remover
USB Disk Security
مسلما این ابزارها جایگزینی برای آنتیویروسها نیستند. اما به خاطر کاربرد تخصصی آنها بسیار کارآمد هستند و همانطوری که اشاره شد در زمینه کول دیسکها بسیار عالی عمل میکنند. به خصوص که ممکن است به هر دلیل دسترسی به آنتیویروس مناسب وجود نداشته باشد.
مطمئن هستیم دیگر از شر ویروسها و کرمهای بسیاری خلاص میشوید. با معرفی این مقاله به دوستانتان به آنها هم کمک کنید در این راه. اگر هم ابزاری میشناسید که میشود به این لیست اضافه کرد بفرمایید. اینجا قتلگاه autorun.inf است.
منبع:http://farnet.ir سه شنبه 6/10/1390 - 15:33
کامپیوتر و اینترنت
هفت صبح : در حال حاضر در کشور ما چهار شبکه خدمات وایمکس ارائه می دهند. ایرانسل، مبین نت، لایزر و داتک. شبکه داتک که خدماتش محدود به شهر تهران است، خیلی قبل تر از بقیه شبکه ها وارد حوزه خدمات وایمکس شد و بعد از مدتی از فهرست ارائه دهندگان این سرویس خارج شد و حالا دوباره بعد از مدتی فعالیت های خود را آغاز کرده است.
مبین نت در 35 استان، ایرانسل در هفت استان، اسپادان (اپراتور تلفن همراه اصفهان) در استان اصفهان و رایانه دانش گلستان در استان گلستان فهرست مناطقی از کشور است که می توانند از خدمات وایمکس استفاده کنند.
چرا باید روی گزینه وایمکس فکر کنیم؟
اگر دنبال اینترنت پرسرعت باشید احتمالا یکی از گزینه هایی که به شما پیشنهاد می شود وایمکس است. برای این که متوجه شوید وایمکس چه مزیت هایی دارد باید حسابی در این مورد تحقیق کنید و نظرکسانی که تجربه استفاده از وایمکس را دارند جویا شوید.
1 –
اولین و احتمالا مهم ترین مزیت وایمکس نسبت به بقیه پروتکل های ارتباطی شعاع پوشش دهی خوب آن است. منظور از شعاع پوشش دهی، مناطق تحت پوشش شبکه نیست. منظور محدوده ای است که شما می توانید لپ تاپ تان را با خیال راحت بغل کنید و پای تلویزیون در اینترنت گشت بزنید.
2 –
یکی از ویژگی های مهم وایمکس قابل استفاده بودن آن در ایستگاه های سیار است. البته روی این یک ویژگی، داخل ایران به دو دلیل خیلی حساب باز نکنید، اول اینکه شبکه های داخل ایران پوشش کاملی در مناطق مختلف ندارند و دوم اینکه در جایی مثل مترو که از سطح زمین پایین تر است از وایمکس نمی توانید استفاده کنید.
3 –
در بعضی مناطق تهران به دلیل اینکه در خط تلفن آنها از فیبر نوری استفاده شده، نمی توانند از خدمات ADSL استفاده کنید، اما از سرویس وایمکس به دلیل بی نیاز بودن به خط اینترنت می توانند استفاده کنند. دقیقا همین مسئله برای مشترکانی که می خواهند خط تلفن جدید از مخابرات بگیرند هم صدق می کند. وقتی به مرکز مخابراتی مراجعه کنید تا یک خط تلفن جدید بگیرید به شما می گویند معلوم نیست بتواندی از این خط برای سرویس ADSL استفاده کنید و همه چیز به شا نس تان بستگی دارد! و طبعا این مسائل درمورد وایمکس وجود ندارد.
4 –
برگ برنده بزرگ شبکه های وایمکس برای کاربران بدون شک مودم های یو اس بی هستند. مودم های بسیار کم حجم که امکان اتصال به شبکه وایمکس را فراهم می کنند. معمولا این مودم ها آنتن های چندسویه ای هستند که دریافت ضعیف تری نسبت به سایر دستگاه ها دارند و در نقاطی که پوشش مناسبی داشته باشند، قابل استفاده اند.
چه چیزهایی باعث می شود از وایمکس زده شویم؟
1 –
وایمکس در کنار خوبی ها و مزایایش یکسری عیب هم دارد که گاهی اوقات برای استفاده کنندگانش مشکل زا می شود. یکی از ایرادات بزرگ وایمکس پوشش دهی آن است. وایمکس هر شرکت در مناطق خاصی پوشش دهی آن است و پوشش دهی هر شرکت با شرکت دیگر متفاوت است.
برای خرید وایمکس در مرحله اول باید با شرکتی که می خواهید از آن اینترنت بگیرید حتما مشورت کنید و از میزان پوشش دهی محل تان باخبر شوید. در مناطقی که پوشش دهی خوب است می توانید با خیال راحت وایمکس بخرید و از سرعت تان لذت ببرید اما مناطقی که پوشش دهی ضعیف است باید با توصیه کارشناسان شرکت موردنظرتان مودم هایی را تهیه کنید که با سیگنال های ضعیف به مشکل برنخورند.
در مناطق با پوشش دهی ضعیف باید بی خیال وایمکس شوید و با شرکت های دیگر ارائه دهنده وایمکس صحبت کنید یا راه های دیگر را امتحان کنید. همین پوشش دهی متفاوت در مناطق مختلف یک عیب بزرگ دیگر هم دارد، یک مشترک از سیستم وایمکس استفاده می کند تا قاعدتا بتواند در تمام نقاط شهر و هر جایی که به آن نیاز دارد استفاده اما با این نحوه پوشش دهی چنین قضیه ای منتفی می شود. فرض کنید شما منزل تان در منطقه نارمک واقع شده و پوشش دهی وایمکس در این نقطه مناسب است و شما هم وایمکس تان را خریداری می کنید تا این جای کار همه چیز خوب است اما ممکن است شما برای کاری به فرض به منطقه ای از سعادت آباد بروید که آنجا پوشش دهی وایمکس وجود ندارد، خب در این صورت کلیه هزینه هایی که برای خرید وایمکس پرداخت کرده اید هدر می رود و خاطره می شود!
2 –
سرعت و کیفیت وایمکس تان به شدت به وضعیت آب و هوایی مرتبط است! تعجب نکنید، چون امواج وایمکس از شبکه های رادیویی استفاده می کند، با بارانی و توفانی شدن آب و هوا امکان دارد سرعت ارتباطی شما پایین بیاید یا در بعضی مواقع قطع شود. بنابراین با خرید وایمکس هر روز آرزو می کنید که هوا آفتابی باشد!
3 –
اگر برج های بلند و آسمان خراش ها در کنار منزل تان هستند باید در خرید وایمکس کمی تا قستی تامل کنید، گاهی اوقات حتی اگر پوشش دهی در مناطق شما خوب باشد اما کنارتان آسمان خراش ها قرار داشته باشند بازهم در دریافت اینترنت وایمکس به مشکل برخواهید خورد. این مشکلات در مناطق سربسته مانند مترو، پاساژها و... هم مشاهده می شود و ارتباط با اینترنت تان با مشکلات زیادی مواجه می شود.
منبع:برترینها سه شنبه 6/10/1390 - 15:30
عکاسی
عکاسی از حیوانات تکنیکی ترین و پرچالش ترین نوع عکاسی طبیعت است. برای گرفتن عکس خوب از حیوانات تنها داشتن دانش هنر کافی نیست بلکه باید سوژه و تجهیزات خود را بخوبی بشناسید.
ترکیب بندی
به تصویر کشیدن یک حیوان کار بسیار ساده ای است اما می بایست چند قانون ساده در مورد ترکیب بندی را بیاد داشته باشید . از کادر بندی بسیار بسته اجتناب کنید (مثال B) در غیر اینصورت سوژه محصور و بسته به نظر می رسد . مهم این است که مقداری فضای خالی و باز برای حرکت چشم بیننده باقی بگذارید تا تصور پویش و حرکت را القا کند . این فضای خالی می بایست در جلوی سوژه قرار بگیرد تا یک تعادل خوب و خوشایند در ترکیب بندی ایجاد کند (مثال C ). اگر فضای خالی را پشت سوژه قرار دهید اینطور بنظر می رسد که جانور در حال خارج شدن از تصویر است (مثال A ).
چرخش سر:
قانون ساده دیگر برای گرفتن عکس خوب این است که باید وقتی عکس بگیرید که سوژه در حال حرکت به سوی شماست یا حداقل موازی با شما در حرکت است و یا وقتی که به شما نگاه می کند. این دو عکس این قانون را نشان می دهد. عکس A واضح و خوب است اما سوژه بطرف بیرون نگاه می کند که از جذابیت عکس بشدت می کاهد .در عوض در عکس B سوژه که به شما نگاه می کند، تصویری بسیار صمیمی تر خلق می کند و نتیجه کلی بسیار مطلوب تر است .
زاویه دید:
یکی از اشتباهات عمومی تمام عکاسان مبتدی گرفتن عکس از حیوانات و گیاهان از ارتفاع همسطح دید یک انسان است.یعنی 160 تا 170 سانتی متری. معمولا این عکسها یک پرسپکتیو بلند یا کوتاه دارند و بسیار مبتدی بنظر می رسد . (مثال A ) اگر میخواهید عکسهایتان جذابتر شوند باید زاویه دید کوتاهتری انتخاب کنید . دوربین باید در سطح ارتفاع چشمان سوژه یا حتی کمتر باشد. برای اینکه بتوانید به حد کفایت پایین بیایید به یک سه پایه با پایه مرکزی کوتاه نیاز دارید. میله وسطی اکثر سه پایه ها بسیار بلند است اما عمدتا" می توانید با یکی کوتاهتر ان را عوض کنید. با پایه های کاملا" باز (بصورت عرضی نه طولی) و میله مرکزی کوتاه می توانید دوربین را تا ارتفاع 20 تا 30 سانتی متری زمین قرار دهید. عکسهایی که در سطح مساوی با سطح چشمان سوژه گرفته می شوند پرسپکتیو بهتری دارندو حس رودررو بودن با سوژه را القا می کند. بعلاوه عکس گرفتن از زاویه کوتاه پس زمینه مبهم تر و یکنواخت تری ایجاد می کند.
مزیت دیگر ارتفاع کم این است که کار عکاسی حیوانات را بسیار ساده تر می کند . فیگور تمام نمای بدن انسان باعث ترسیدن بیشتر حیوانات می شود. در عوض اگر شما در ارتفاع پایین و نزدیک زمین قرار بگیرید می توانید بدون اینکه سوژه خود را بترسانید بیشتر به آن نزدیک شوید.
گاهی اوقات وقتی می خواهید پایین تر از سوژه قرار بگیرید و یا وقتی می خواهید سوژه های بسیار کوچک را عکاسی کنید حتی حداقل ارتفاع 20 تا 30 سانتی متری هم بسیار بلند است. در این شرایط تنها راه برای رسیدن به مناسب ترین ارتفاع و زاویه دید قرار دادن مستقیم دوربین بر روی زمین است. با قرار دادن دوربین روی زمین می توانید عکسهای واقعا" خارق العاده ای را بگیرید ( مثال B ) حتی با وجود اینکه نگاه کردن از ویزور دوربین بسیار مشکل است. ( در این شرایط زاویه یاب مناسب است ) . جدای از این مساله شما می بایست ازسرعت شاتر بالایی استفاده کنید تا بر مشکل لرزیدن دوربین فائق شوید . در غیر اینصورت اگر شما از سوژه ثابتی عکس بگیرید می توانید از کنترل از راه دور استفاده کنید تا از تکان خوردن دوربین جلوگیری کنید.
دیافراگم – سرعت شاتر و ISO
دیافراگم متغییر بسیار مهمی است زیرا عمق میدان منظره، پس زمینه و سرعت شاتر به آن بستگی دارد .برای عکاسی حیات وحش معمولا" بهترین دیافراگم بازترین دیافراگم است مگر اینکه دلیل مناسبی برای دیافراگم بسته تر داشته باشید . اشتباه عمومی عکاسان این است که از دیافراگم بسته در جایی که لازم نیست استفاده می کنند که پس زمینه ناخوشایندی را ایجاد می کند و باعث استفاده از سرعت شاتر کمتر می شود. برای حیوانات بزرگ جثه ( مثل شیر یا یک عقاب) به حد کفایت عمق میان دارید تا تمام بدن حیوان فکوس باشد حتی در دیافراگم f/2.8 .برای حیوانات کوچکتر ( مثل اردک یا غاز ) f/4 یا f/5.6 پیشنهاد می شود. f/8 یا f/11 فقط برای سوژه های بسیار کوچک پیشنهاد می شود.
البته اگر عمق میدان بیشتری برای به تصویر کشیدن 2 یا تعداد بیشتری از حیوانات احتیاج داشته باشید شاید لازم باشد از f/16 یا f/22 استفاده کنید اما پیشنهاد می کنم تنها در موارد بسیار خاص جایی که خیلی لازم است از این دیافراگم استفاده شود. سرعت شاتر واقعی چقدر است ؟ اگر سوژه ثابت است می توانید از سرعتهای بسیار کم حتی 30/1 یا 50/1 استفاده کنید. اما معمولا این مساله در مورد عکاسی حیوانات اتفاق نمی افتد. اگر سوژه به آرامی جابجا می شود به حداقل سرعت 125/1 یا 250/1 نیاز دارید. برای موارد با سرعت بالا به سرعت 500/1 یا 1000/1 یا بیشتر نیاز دارید . اینها مقادیر تئوری هستند و با تجربه می توانید یاد بگیرید که چطور راجع به سرعت شاتر جهت هر موقعیت خاص تصمیم بگیرید. امکان افزایش مقدار ISO کمک بسیار بزرگی برای داشتن حداکثر سرعت شاتر است. برای افزایش ISO به 400 یا حتی 800 برای بدست اوردن سرعت شاتر بیشتر تردید نکنید . از دلایلی که باعث می شود سیستم canon را انتخاب کنم کم بودن نویز آن در حساسیتهای بالا است. با یک دوربین canon می توانید پیوسته در حساسیت 400 یا 800 عکسهایی با کیفیت خوبی بگیرید .
تله کانورتورها: Teleconvertors
تله کانورتورها باعث می شوند که فاصله کانونی با مضربی از 1.4 یا 2 بیشتر شود و کمک بسیار موثری برای عکاسی حیات وحش هستند. البته آنها محاسن و معایبی هم دارند و شما می بایست برای گرفتن نتایج مطلوب همه آنها را بدانید. تله کانورتور اساسا" یک سیستم نوری است که قسمت مرکزی تصویر گرفته شده توسط لنز را بزرگتر می کند. نتیجه عملی اینکه می توانید بزرگنمایی بیشتری داشته باشید اما کمی از وضوح (sharpness) و 1 تا 2 گام از نور را از دست می دهید. اگر می خواهید با یک تله کانورتور عکسهای خوبی بگیرید می بایست آن را با یک لنز خوب با هم استفاده کنید که دارای وضوح زیادی است. اگر تله کانورتور را با یک لنز زوم استفاه کنید کیفیت تصویر کاهش می یابد. حتی لنزهای زوم با کیفیت بالا مثل 200-70 f/2.8 نتایج ضعیفی دارند.
کانورتور 1.4x بعنوان بهترین تله کانورتور شناخته می شود زیرا کیفیت عکس را زیاد کاهش نمی دهد . می توانید با آن لنز 300mm f/2.8 را به یک تله 420mm f/4 و یا لنز 600mm f/4 را به 840mm f/5.6 تبدیل کنید . یک گام از نور را از دست می دهید ولی وضوح عکس خیلی خوب باقی می ماند حتی با بازترین دیافراگم.
ته کانورتور 2x بحث برانگیزتر است. می توان با استفاده از آن یک 300mm f/2.8 را به 600mm f/5.6 یا یک 600mm f/4 را به لنز 1200mm f/8 تبدیل کنید. افزایش بزرگ نمایی بسیار بالااست اما 2 گام نور را از دست می دهید. بیاد داشته باشید که تمامی دوربین های canon بجز بدنه های سری 1 تنها با دیافراگم موثر 5.6 یا بازتر قادر به اتوفوکوس هستند. بنابراین اگر لنز شما به f/8 تبدیل شود شما قبلیت اتوفوکوس را از دست می دهید و حتی مهمتر اینکه وضوح تصویر با افت قابل ملاحظه ای همراه خواهد بود. پیشنهاد نمی شود که با دیافراگم کاملا باز از تله کانورتر 2x استفاده شود مگر اینکه شدیدا نیاز باشد زیرا بطور قابل ملاحظه ای از شارپنس عکس کاسته می شود. حتی تصویر حاصل از یک لنز با کیفیت بالا مثل canon 600mm f/4 وقتی با TC 2x استفاده می شود در بازترین دیافراگم (مثلا در f/8) تاحدی سافت خواهد بود. با بستن دیافراگم تا حد 1 یا 2 گام ( مثلا f/11 یا f/16 ) با لنز 600mm+ TC 2x وضوح خوبی خواهید داشت. پیشنهاد می کنم که از TC 2x زمانی استفاده کنید که واقعا به بزرکنمایی حداکثر احتیاج دارید و در عین حال نور کافی موجود است تا دیافراگم را تا f/11 ببندید.
تله کانورتور ها حداقل فاصله فوکوس را تغییر نمی دهدند. مثلا 600mm f/4 حداقل فاصله فوکوس 5.5 متر دارد و اگر یک TC 2x به آن اضافه شود می شود 1200mm f/8 با همان فاصله فوکوس 5.5 متر. این خصیصه برای سوژه های کوچک بسیار خوب است. با یک لنز 600mm شما بزرگنمایی 0.12x و با یک تله کانوتور 2x بزرگنمایی 0.24X را بدست می اورید . این بزرگنمایی برای پرندگان کوچک پروانه ها و گلها بسیار عالی است.
عمق میدان به اندازه دیافراگم موثر بستگی دارد . یک لنز 300mm f/2.8+TC 2x به 600mm f/5.6 تبدیل می شود و وقتی با دیافراگم کاملا باز استفاده می کنید همان عمق میدان لنز 600mm f/5.6 را خواهید داشت نه عمق میدان f/2.8 را.
فلاش
از فلاش بطور گسترده ای در عکاسی حیات وحش استفاده می شود تا میزان نور را افزایش دهد . در سه شرایط از فلاش استفاده می شود:
مناسب ترین نور نور طلوع و غروب است . اما اغلب شما می بایست در طول روز هم از حیوانات عکس بگیرید . نور فلاش می تواند نور شدید میان روز را متعادل کند و سایه ها را روشن کند و کنتراست را کاهش دهد و جزییات بیشتری را نمایان کند. این تکنیک پر کردن با فلاش (fill flash) نامیده می شود. زیرا نور فلاش سایه ها را پر می کند. برای استفاده از fill flash مقدار فلاش را بین 1- تا 2.3- تنظیم کنید. لازم است تا مقدار نوردهی منفی باشد زیرا فلاش می بایست نور موجود را کامل کند و نمی بایست نور طبیعی را تحت تاثیر قرار دهد در غیر اینصورت عکس مصنوعی بنظر می رسد.
وقتی از یک سوژه با نوردهی از پشت عکس می گیریم معمولا لازم می شود که کمی از نور فلاش استفاده شود تا جزییات نمایان شوند. شما می بایست خیلی دقت کنید زیرا حفظ نور زیبای پشت سوژه لازم است. از فلاش بین استاپ 2- تا 2.7- استفاده کنید تا بهترین نتایج را بدست اورید . همیشه تصویر را در LCD دوربین چک کنید تا مطمئن شوید که فلاش نور اضافی به نور طبیعی نداده است.
وقتی هوا ابری است یا سوژه کاملا در سایه است کنتراست به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. این شرایط ایده الی است .زیرا اجازه می دهد رنگها و جزییات بخوبی ثبت شوند . اما گاهی اوقات کنتراست بشدت کاهش می یابد . در این شرایط بکمک کمی نور فلاش می توان کمی سایه ایجاد کرد . پیشنهاد می کنم بین 1- تا 2- فلاش را تغییر دهید.
کاهش یا افزایش کنتراست تنها هدف فلاش نیست. مزیت دیگر نو فلاش ایجاد مختصر نور منعکس شده در چشمان سوژه است. این انعکاس جذابیت و تازگی بیشتری به سوژه می دهد.اگر معمولا از سوژه ها با فاصله زیاد عکس می گیرید به یک فلاش قوی احتیاج دارید( حتی فکر استفاده از فلاش خود دوربین را از ذهن خود بیرون کنید) . در حال حاضر بهترین فلاش canon مدل 580 EX است و برای Nikon مدل SB-800 . این مدلها گاید نامبر بالایی دارند اما گاهی همین فلاشهای قدرتمند هم کافی نیستند. خوشبختانه یک روش ساده و ارزان برای افزایش 2 تا 3 استاپی برای استفاده بیشتر از نور فلاش وجود دارد. Better Beamer. BB لنزی است که در جلوی فلاش نصب می شودو نور فلاش را متمرکز می کند. می توانید یک BB را از طریق اینترنت با قیمت حدود 40 دلار خریداری کنید . چهار مدل مختلف از BB وجود دارد بنابراین هنکام خرید مواظب باشید که مناسبترین را انتخاب کنید.
منبع:برترینها سه شنبه 6/10/1390 - 15:28
دانستنی های علمی
مترجم:فاطمه منعكس*
***
1- یك مكان معین را برای مطالعه كردن تخصیص دهید. آیا شما مكانی را در اختیار دارید، كه در آن با خودتان خلوت كنید؟
اگر تصمیم به مطالعه كردن دارید، باید بهترین مكان ممكن را برای این كار
پیدا كنید. البته این مكان حتما باید آرام و بی سرو صدا باشد و درآن شخص در
اثر صداهایی مانند رادیو، تلویزیون و سرو صدای اشخاص دچار گیجی نشود. اما
این مساله كاملاً هم قطعی نیست. چون 80درصد مطالعه دانشجویان در اتاق
خودشان انجام میشود نه در كتابخانه.
مكانی كه شما در آن به مطالعه میپردازید و هیچ كار دیگری در آن انجام
نمیدهید، بهترین چیز ممكن در دنیا است. پس از مدتی، مطالعه كردن به رفتاری
مناسب با آن محیط ویژه تبدیل میشود. سپس در هرجایی كه در این دنیا قرار
بگیرید، فكر میكنید باید كار متناسب آن محل را انجام دهید. به این روش
توجه كنید:
هنگامیكه وارد كلاس درس میشوید ومینشینید، كارتان را با توجه به حرفهای
استاد شروع میكنید،. در این جا نگرشها و توجه و رفتارتان به طور خودكار
عمل میكنند. برای اینكه قبلا آن اتاق با چیزهایی مانند درس و گوش دادن
وغیره مرتبط شده است چنانچه موقعیت این مكان ( كلاس درس ) را برای جاهای
دیگر هم بوجود بیاورید، در مییابید كه در آن مكانها هم آسانتر مینشینید
و مطالعه میكنید.
2- قبل از شروع یك تكلیف، زمانی را كه برای پایان دادن به آن انتظار دارید
برروی یك صفحه بنویسید. گزارشی از اهداف مورد نظرتان تهیه كنید. این مرحله
در كل، زمانی را تلف نمیكند. اما میتواند بسیار مفید باشد. این مرحله
ممكن است فشار خیلی كمی بر روی شما داشته باشد و در نتیجه رفتار مطالعه شما
به صورت ثابتی بهبود مییابد. صفحهای كه بر روی آن اهدافتان را یادداشت
كردهاید، بعنوان شاخصی از كارآمدی روش مطالعه تان نگهداری كنید. سعی كنید
هر روز هنگام عصر سطح اهدافتان را بطور جزیی افــزایش دهید، سعی نكنید كه
درجه اهدافتان را به صورت رؤیایی بالا ببرید. فقط اهداف را بافاصله زمانی
كم افزایش دهید.
3- با انتخاب نمادهای اجتماعی كه به مطالعه مربوط است، توانایی تمركزتان را
تقویت كنید. در این رابطه شکل خاصی از لباس مثلا یك كلاه، روسری، یك مجسمه
جدید یا یك توتم را انتخاب كنید. قبل از اینكه مطالعه را شروع كنید، كلاه
را بپوشید یا مجسمه كوچكتان را بر روی میز قرار دهید. این اعمال از دو راه
به تمركز شما كمك میكنند. اول از همه، علامتی برای اشخاص دیگر است مبنی
بر اینكه در حال كاركردن هستید و محترمانه از آنها میخواهید كه مزاحم شما
نشوند ( تمركزتان را به هم نزنند ). دوم، برگزار كردن این مراسم كوتاه و
منظم به شما در انجام دادن كارتان كمك میكند اما به هنگام نامه نوشتن،
تخیل كردن یا پرسه زدن در اطراف،از مجسمه یا كلاهتان استفاده نكنید.
استفاده از این روش را فقط به زمان مطالعه اختصاص دهید. اگر جادویتان علاوه
بر كتاب با چیزهایی دیگر نیز مرتبط شده بدنبال یك نماد دیگر باشید. باید
مواظب باشید كه نمادهایتان به نشانهای برای برانگیختن رؤیاها تبدیل
نشوند.
4- اگر حواستان پرت شده است، بایستید و رویتان را از كتابهایتان
برگردانید: در حالی كه به كتاب خیره شده ودر مورد قویتر شدن ضعف تان با
خود نجوا میكنید. پشت میزتان ننشینید، اگر این كار را بكنید بعد از مدتی
مطالعه با رؤیا پردازی و احساس گناه مرتبط خواهد شد و اگر مجبور به تخیل
هستید كه همه ما گاهی انجام میدهیم بلند شده و در اتاق قدم بزنید.
اتاق را ترك نكنید. فقط بایستید و در حالی كه به تكالیف درسی تان نگاه
نمیكنید به تخیل بپردازید. عمل فیزیكی ایستادن، فكر شما را بر روی كارتان
متمركز میسازد. در این مورد سعی كنید. بزودی متوجه میشوید گفتن این جمله
به خود كه « من باید بایستم»به شما در متمركز كردن حواستان كمك میكند.
5- در آخر هر صفحه مكث كنید. و وقتیكه مشغول خواندن هستید، آهسته تا 10
بشمارید. این ایدهای است كه زمان مطالعه شما را ممكن است افزایش دهد. اگر
هنگام خواندن افكارتان آشفته است و نمیتوانید تمركز داشته باشید، این كار
برای شما سودمند است. اگر در حین مطالعه كسی از شما سؤال كند كه « چقدر
خواندهاید» شما تنها به او جواب دهید: « در حدود سی دقیقه»این روش را به
كار ببرید اما به خاطر داشته باشید این راه فقط به عنوان یك راه حل اضطراری
برای نداشتن تمركز به كار میرود.
6- برای شروع مطالعه، زمان معینی را اختصاص دهید. رفتار و عادات معین همیشه
در طی روز در زمان مربوط به خودشان رخ میدهند. اگر یـــك روز خـود را
مورد بررسی قرار دهید، در مییابید كه همیشه كارهای معینی را در زمانهای
پیش بینی شدهای انجام میدهید.
ممكن است كه این مساله درروزهای مختلف، تغییراتی داشته باشد اما عموما بعضی از رفتارهای شما به صورت عادی دارای وقت بخصوصی هستند
. اگر با خودتان رو راست وصادق باشید، در مییابید كه شروع كردن
رفتارهای كنترل شده توسط زمان، كاری نسبتا ساده است. مساله مورد توجه این
است كه اگر بتوانید بطور عادتی مطالعه كنید یا حداقل قسمتی از مطالعه
روزانه خود را انجام دهید،بعدها شروع آن آسانتر خواهد بود.
سعی كنید زمان مطالعه را به صورت عادتی در آورید و به آنچه كه قبل از شروع
مطالعه انجام میدهید، دقت كنید. این یك روش برای بهتر كردن تمركزتان است.
7- درست قبل از شروع زمان مطالعه، هیچ كار ناتمامی را شروع نكنید. بسیاری
از مردم در مورد كارهایی كه نسبت به انجامشان تعهد دارند و نیمه تمام
ماندهاند، فكر میكنند. آنها مجبور هستند كه این كارها را انجام دهند تا
از تعهدی كه دارند، رهایی یابند. فعالیتهای نیمه تمام معمولا بیشتر از
كارهای تكمیل شده، ذهن را مشغول میكنند. اگر عقیده مذكور را درباره عادت
تخیل كرد بكار ببرید، متوجه خواهید شد كه فعالیتها و تكالیف ناتمام در
مقایسه با آنهایی تمام شدهاند، بیشتر موجب تخیل ورؤیا پردازی میشوند.
بنابراین وقتیكه میدانید به زمان مطالعه كه خودتان آن را انتخاب
كردهاید، نزدیك میشوید ذهنتان را درگیر مسائل پیچیده و بحثهای طولانی
نكنید.
سعی كنید كه به زمان مخصوص مطالعه عادت كنید وبه اعمالی كه قبل از شروع مطالعه انجام میدهــید، توجه كنـــید. این راهی
برای بالا بردن توانایی تمركز شماست.
8- اهداف كوتاه مدت ومنظمی را برای خود در نظر بگیرید. این زمان را به زیر
مجموعههایی تقسیم كنید وقتیكه اولین صفحه را تمام كردید، زمان خاصی را
برای این كار اختصاص دهید. اگر ریاضی میخوانید، زمانی را برای حل هر مساله
در نظر بگیرید. به عبارت دیگر تكالیف تان را به واحدهای كوچكی تقسیم كنید.
برای همه اهداف معین شده زمانی را تعیین كنید. این شیوه توانایی شما را
برای مطالعه كردن، افزایش میدهد بدون اینكه تمركزتان را از دست بدهید.
9- از یك دفترچه یادداشت به عنوان یاد یار استفاده كنید. ترفند دیگری كه به
شما در بالا بردن تمركز كمك میكند، قرار دادن یك مداد و كاغذ در كنار
دفتر یادداشت شما است. اگر در هنگام مطالعه، ذهنتان مشغول مسائلی میشود كه
باید آن را انجام دهید آن را در دفترچه یادداشت كنید در این صورت مطمئن
میشوید كه در صورت نگاه كردن به دفترچه متوجه كارهایی كه باید انجام دهید
خواهید شد. نگرانی در مورد فراموش كردن كارهایی كه باید انجام دهید، ممكن
است موجب اختلال در مطالعه شود.
10- قبل از اینكه مطالعه را شروع كنید، استراحت كنید. برای تمركز داشتن از
خودتان بپرسید: آیا مطالعه وكار كردن بر روی كتاب، چیزی است كه مرا
بترساند؟
اگر مجبور باشید كه موارد ناخوشایندی را مطالعه كنید و شما میدانید كه از
خواندن آن مطالب احساس بدی به شما دست میدهد، چه عكس العملی نشان میدهید؟
احتمالا مطالعه را متوقف كرده و مشغول خیالبافی میشوید ودلایل خوبی برای
متوقف كردن مطالعه پیدا میكنید. اگر اینگونه عمل كنید میتوان گفت كه
اضطراب یادگیری دارید،تنها راه از بین بردن اضطراب یادگیری، یادگرفتن این
مطلب است كه چگونه استراحت كنیم.
اگر از لحاظ جسمی و روحی كاملاً استراحت كرده باشید، تقریبا غیر ممكن است
كه هیچ نگرانی از خواندن به خود راه دهید. كتاب را با آرامش مطالعه كنید نه
با هیجان و اضطراب. وقت مطالعه، مطالعه كنید ونگرانی رابرای زمان خودش
بگذارید. هردو را در یك زمان انجام ندهید.
پینوشتها:
* كارشناس مركز مشاوره دانشگاه تهران
منبع:http://www.ettelaat.com سه شنبه 6/10/1390 - 15:27
دانستنی های علمی
تحلیل یادگیری یكی از موضوعات اساسی در روانـشناسی است. در این نوشتار بدون
هیچ توضیح نظری اضافه، روشی بنام پس خبا ( پ س خ ب ا ) برای خواندن و
مطالعه مطالب كتابهای درسی ارائه میشود كه به نظر میرسد شیوه موثری برای
بهتر فهمیدن و بهتر حفظ كردن مفاهیم و اطلاعات كلیدی است.
نــام این روش (PQRST) برگرفته از نخستین حرف نام هریك از مراحل پنجگانه
در مطالعه متون است: پیشخوانی ( Preview )سئوال كردن ( Question
)خواندن ( Reading )به خــود پـس دادن ( Self - recitation )آزمون (
Test )دو ــمرحله اول و آخر ( پیشخوانی - آزمون ) ویژه هر فصل از كتاب
هستند، و سه مرحه میانی (سئوال كردن - خواندن - به خود پس دادن ) اختصاص
به هر بخش اصلی از هر فصل دارند.
1- مرحله پ ( پیشخوانی )
نخست به مرور كلی فصل معینی از كتاب میپردازید تا با موضوعات كلی مورد بحث
آشنا شوید. برای این منظور فهرست مطالب فصل را میخوانید. سپس مطالب فصل
را مرور میكنید كه طی آن، عناوین بخشهای اصلی و فرعی فصل را مورد توجه
قرار میدهید، و تصاویر و نمودارها را از نظر میگذرانید.
مهمترین نكته در مرحله پیشخوانی این است كه پس از مرور مطالب فصل، چكیده
اولیه یا پایانی فصل را ( در صورت وجود ) با دقت مطالعه كنید و روی هر یك
از نكاتی كه در آن آمده تامل كنید. در این مرحله ممكن است، سئوالهایی به
ذهنتان خطور كند كه پس از خواندن متن كامل فصل بتوانید به آنها پاسخ دهید.
این مرحله، تصویر كلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن به دست میدهد.
2- مرحله س ( سئوال كردن )
همانطور كه قبلا گفته شد مراحل سئوال كردن، خواندن و به خود پس دادن، ویژه
هر بخش از هر فصل است. فصلهای كتاب را یكی یكی در نظر بگیرید.
هر سه مرحله سئوال كردن، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر بخش اعمال
كنید و بعد، به بعدی بپردازید. قبل از مطالعه مطالب هر بخش، نخست عنوان آن
بخش و عنوانهای فرعی آن را بخوانید.
سپس در حین خواندن مطالب هر بخش، موضوعات مهم آن را به صورت یك یا چند
سئوال در نظر بگیرید كه بعدا باید به آنها پاسخ دهید. از خود بپرسید: مولف
در این بخش چه مفاهیم مهمی را در نظر داشته است؟ مقصود از مرحله سئوال كردن
نیز همین است.
3- مرحله خ ( خواندن )
در این مرحله، مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنی آن با دقت
بخوانید و ضمن خواندن، سعی كنید به سئوالهایی كه در مرحله سئوال كردن مطرح
شده بود، پاسخ دهید. در باره مطالبی كه میخوانید تامل كنید و بكوشید بین
آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط بر قرار كنید.
میتوانید زیر واژهها یا عبارات كلیدی خط بكشید. اما میزان آن از 10 تا 15
درصد متن تجاوز نكند. اگر مقصود از خط كشیدن زیر مطالب، مشخص كردن واژهها
یا عبارات كلیدی برای مرور بعدی باشد، خط كشیدن زیادی زیر مطالب، مغایر با
چنین هدفی است.
تا وقتی تمام مطالب بخش معینی را نخواندهاید یا با همه مفاهیم كلیدی آشنا
نشدهاید و اهمیت نسبی آنها را ارزیابی نكردهاید، یادداشت بر ندارید. در
پایان خلاصه فصل را از زبان خودتان نوشته و اشكالات احتمالی را با مرور فصل
بر طرف كنید.
4- مرحله ب ( به خود پس دادن )
پس از خواندن هر بخش، سعی كنید مفاهیم اصلی را به خاطر آورید و اطلاعات را از حفظ با خود بگوئید.
مفاهیم را به زبان خود بازگو كنید و اطلاعات را ترجیحا با صدای بلند ( و
اگر تنها نیستید، زیر لب ) تكرار كنید. مطالبی را كه به یاد میآورید با
متن كتاب تطبیق دهید تا مطمئن شوید كه آنها را كامل و درست حفظ كرده اید.
به خود پس دادن مطلب كمك میكند كه به كمبود اطلاعات خود پی ببرید و آن را
در ذهن خود سازماندهی كنید. پس از آنكه بخشی از فصل را به این شیوه مطالعه
كردید، به بخش بعدی بپردازید و دوباره مراحل سئوال كردن، خواندن و به خود
پس دادن را تكرار كنید.
5-مرحله آ ( آزمون )
پس از خواندن مطالب فصل باید به آزمون و مرور مطالب بپردازید. با مراجعه به
یادداشتهایتان، ببینید چه مقدار از مفاهیم اصلی را به یاد دارید. سعی كنید
بفهمید چه پیوندی بین مطالب مختلف وجــود دارد و ایـن مطالب چگونه در فصل،
سازمان بندی شده اند.
در مرحله آزمون ممكن است مجبور شوید فصل را ورق بزنید تا صحت مفاهیم و
مطالب كلیدی حفظ شده را وارسی كنید در این مرحله باید چكیده فصل را بخوانید
و ضمن آن جزئیات مربوط به هر یك از نكات چكیده را در نظر آورید.
مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موكول نكنید. نخستین مرور، مطالب فصل باید بلافاصله پس از خواندن انجام شود.
پژوهشها حاكی از آن است كه روش «پس خبا» روش بسیار مفیدی است و مسلما كارآمدتر از روش روخوانی ساده مطالب است.
در این روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب نقش بسیار مهمی دارد. اختصاص بخش
عمده زمان مطالعه به یاد آوری فعال مطالب بهتر از آن است كه تمام وقت خود
را صرف خواندن و بازخوانی مطلب كنید. بررسیها موید این نكتهاند كه خواندن
چكیده فصل بیش از مطالعه سراسر فصل، كارآمدی دارد.
خــواندن چـكیده پیش از خواندن فصل، چشم اندازی كلی از فصل فراهم میكند كه
خواننده را در سازماندهی مطالب در حین خواندن مطالب فصل یاری میدهد.
حتی اگر نخواهید روش پس خبا را به طور كامل دنبال كنید بهتر است از فواید
به خود پس دادن مطلب و نیز مطالعه چكیده فصل پیش از خواندن مطالب فصل، غفلت
نورزید.
این نكات را فراموش نكنید:
برای اینكه مطالبی در ذهن بماند باید سازمان بندی شود - با مطالب قبلی
پیوند زده شود - تكرار شود ـ به خود پس داده شود - خلاصه بندی و یادداشت
شود. و مجددا یادآوری شود.
منبع:http://www.ettelaat.com سه شنبه 6/10/1390 - 15:26
شهدا و دفاع مقدس
نویسنده: دكتر حسین علایی
دوران هشت سالة جنگ تحمیلی از پر ماجراترین و پر
حادثهترین ایام تاریخ معاصر ایران است.غافلگیری و عدم آمادگی ایران موجب
شد تا در نیمة دوم سال 1359 هزاران کیلومتر مربع از سرزمین ایران به اشغال
ارتش عراق درآید، اما پس از گذشت مدتی از آغاز تهاجم عراق، نیروهای مسلح و
رزمندگان داوطلب با فداکاری بسیار توانستند جلو پیشرویهای ارتش عراق را
بگیرند و برنامه ریزی خود را برای حمله به مواضع ارتش عراق آغاز كنند. به
این ترتیب در مدت کمتر از دو سال با سلسله عملیات انجام شده، عمدة
سرزمینهای ایران از اشغال ارتش متجاوز آزاد شد، اما جنگ تمام نشد و ایران
به دنبال «رهایی تمام سرزمینهای خود» و «وادار کردن عراق به پذیرش معاهدة
مرزی 1975» و «دریافت خسارات» جنگ برآمد. بدین منظور سلسله عملیات جدیدی
طرحریزی شد تا هم با حمله به خطوط دفاعی ارتش عراق، متجاوزین به بیرون از
مرزها رانده شوند و هم عراق از ادعای خود در بارة اروندرود دست بردارد و هم
به رعایت حسن همجواری در رفتارهای خود روی آورد. یکی از آن عملیاتی که
برای تحقق چنین اهدافی طراحی و در ماه عزای حسینی به مورد اجرا درآمد
عملیات محرم بود.
صدور قطعنامه 522
در دوران جنگ، دولت عراق در استفاده از ظرفیت شورای امنیت سازمان ملل برای
رسیدن به مقاصد خود نسبت به ایران فعالتر بود. البته موقعیت سیاسی عراق هم
در بین اعضای دائمی شورای امنیت بهتر از ایران بود. پس از انجام دو عملیات
رمضان و مسلم بن عقیل، نماینده عراق طی نامهای در تاریخ 9 مهر ماه 1361
برابر با اول اكتبر 1982 از رئیس شورای امنیت سازمان ملل درخواست تشكیل
جلسه كرد. پیرو این درخواست، جلسه شورای امنیت در تاریخ 12/7/1361 تشكیل شد
و در آن سعدون حمادی وزیر امور خارجة عراق حضور یافت. در این جلسه وزیر
امورخارجة مغرب به نمایندگی از گروه كشورهای عرب و در حمایت از عراق
سخنرانی كرد. در نهایت در این جلسه که در غیاب وزیر خارجة ایران منعقد شد،
سومین قطعنامه شورای امنیت در12 مهر ماه 1361 برابر با 4 اكتبر 1982 با
شماره 522 صادر و به اتفاق آرا به تصویب رسید. در این قطعنامه نیز همچون دو
قطعنامة قبلی به جای کلمة «جنگ» از عنوان «وضعیت میان ایران و عراق»
استفاده شده بود و با اظهار تأسف در مورد طولانی شدن و افزایش برخورد میان
دو کشور كه منجر به خسارات سنگین انسانی و زیان مادی چشمگیر شده و صلح و
امنیت را به خطر انداخته است، شورای امنیت خواستار آتش بس فوری و خاتمة همة
عملیات نظامی شد و تقاضای خود برای عقبنشینی نیروها به مرزهای شناخته شدة
بین المللی را مجددا تأئید کرد. و از این كه عراق آمادگی خود را برای
همکاری در اجرای قطعنامة قبلی شورا با شمارة 514 اظهار داشته بود، استقبال
كرد و از ایران هم خواست که چنین کند. همچنین این قطعنامه بر ضرورت اجرای
بدون تأخیر بیشتر تصمیمش در مورد اعزام ناظران ملل متحد برای بررسی، تأئید و
نظارت بر آتش بس و عقبنشینی نیروها، تأئید كرد. و درخواست خود را از همة
دولتهای دیگر در مورد خودداری از همة اقداماتی كه میتواند به ادامة
اختلاف كمك كند و تسهیل اجرای قطعنامه حاضر را مجددا تأئید کرد. از دبیر كل
سازمان ملل نیز خواست كه در مدت 72 ساعت در مورد اجرای قطعنامة حاضر به
شورای امنیت گزارش دهد. این قطعنامه به فاصلة كمتر از 3 ماه از صدور
قطعنامة 514 که پس از فتح خرمشهر صادر شده بود، به تصویب رسید.1
در این قطعنامه همچون قطعنامههای پیشین به خواستههای مهم ایران توجهی
نشده بود و دربارة «آغازگر جنگ» و «چگونگی تأمین خسارتها»ی ناشی از حمله
عراق به ایران، مطلبی مطرح نگردیده بود. جمهوری اسلامی ایران این قطعنامه
را جانبدارانه ارزیابی و بنابراین آن را رد كرد. صدور این قطعنامه و عدم
پذیرش آن از سوی ایران از نظر سیاسی به نفع عراق تمام شد. از این تاریخ،
ارتش عراق علاوه بر حمله به مناطق مسكونی در شهرها و روستاهای اطراف مرز،
برد حملات موشكی و بمبارانهای هوایی خود را به شهرهای دورتر نیز توسعه
داد.
عملیات محرم
عملیات محرم در آبان ماه سال سوم جنگ برابر با 14 محرم الحرام در جبهة
شمالی استان خوزستان و در حواشی مرز انجام شد. با عدم اطمینان ایران از
امکان ختم جنگ با انجام فعالیتهای سیاسی و از طریق کمک مجامع بین المللی،
همچنان اجرای عملیات نظامی به عنوان مهمترین راهکار جمهوری اسلامی برای
تسلیم کردن حکومت عراق و پذیرش شرایط ایران برای پایان دادن به جنگ تلقی
میشد. بر این اساس عملیات محرم طرح ریزی و اجرا شد. عملیات محرم یکی از
سلسله عملیات کربلا با اسم کربلای5 است. این عملیات در منطقه موسیان و در
جنوب دهلران تا فكه در تاریخ 10/8/1361 و در ساعت 22:08 با رمز لاحول و لا
قوه الا بالله یا زینب کبری(س) آغاز شد. هدف این عملیات آزادسازی
سرزمینهای اشغالی ایران در اطراف ارتفاعات وكوههای مرزی حمرین در جنوب
دهلران و در منطقه بین فكه تا شهر دهلران بود. عملیات محرم، یکی از عملیات
برون مرزی ایران است، زیرا علاوه بر طرح آزادسازی اراضی اشغالی ایران در
ناحیة مرزی فکه، پیشروی در خاک عراق نیز برنامهریزی شده بود. محدودة منطقه
عملیاتی محرم در غرب عینخوش و از شرق به رودخانه دویرج و از غرب به
ارتفاعات مرزی حمرین محدود بود. در واقع این عملیات ادامة عملیات فتح
المبین بود که در صورت پیروزی میتوانست اهداف آن را تکمیل كند. شهرهای
العماره و علی غربی عراق و رودخانه دجله در غرب این منطقه واقع شدهاند. در
آن زمان مهمترین هدف نظامی برای ایران در این ناحیه، کرانه شرقی رودخانه
دجله، بین شهرهای العماره و علی غربی بود. حفظ این دو شهر برای دولت عراق
نیز مهم بود. شهر علی غربی در مقابل محور دهلران ـ چیلات واقع شده است و تا
مرز دو کشور حدود 30 کیلومتر فاصله دارد. شهر العماره هم در 60 کیلومتری
مرز و مقابل محور عین خوش قرار دارد. طول خط مرز از فکه تا رودخانه میمه
حدود 90 کیلومتر و از رودخانه میمه تا رودخانه چنگوله حدود 100 کیلومتر
است.در منطقة عملیاتی دو رودخانة دویرج و چیخواب وجود داشت که رود چیخواب
به دویرج میریزد. ظرفیت آب رودخانه چیخواب در هنگام بارندگی، به 10 برابر
افزایش مییافت. دویرج هم یک رودخانه دائمی است و عمق آن در وضعیت عادی
حدود 30 سانتیمتر تا نیم متر و در بعضی نقاط بیشتر بود، به طوری که افراد
پیاده میتوانستند از آن عبور کنند.البته زمانی که بارندگی انجام شود و سیل
جاری گردد، عمق آن به سه متر هم میرسید و عرض آن تا 500 متر افزایش
مییافت. رودخانة دویرج تا مرز عراق بین 4 تا 12 کیلومتر فاصله دارد. عمق
متوسط ارتفاعات حمرین در منطقه عملیاتی محرم 15 تا 20 کیلومتر است و تا 400
متر ارتفاع دارد. رودخانه طیب در حدود 30 کیلومتری مرز در داخل خاک عراق
جریان داشته و طول آن 90 کیلومتر است.
معابر وصولی منطقه عملیات عبارت بودند از:
1- محور کم عرض مسیر رودخانه میمه- طیب
2- محور عریض چم سری- پل ربوط به طرف بند بِزِرگان عراق
3- محور چم هندی به طرف جبل فوقی و پل رمیله که نزدیکترین محور به طرف شهر عماره است.
4- محور سمیده به طرف پل غزیله و شهر عماره که در مسیر آن یک منطقه باتلاقی قرار گرفته است.
5- محور کم عرض چیلات که کوتاهترین مسافت تا شهر علی غربی و سهل الوصولترین محور برای دستیابی به هدفی مهم است.
استعداد ارتش بعثی و قوای خودی
سپاه چهارم ارتش عراق با دو لشکر 10 زرهی و 1 مکانیزه و 17 تیپ مستقل یعنی
حدود 23 تیپ رزمی زرهی، مکانیزه و پیاده مسئولیت منطقه مهران تا تنگه چزابه
را برعهده داشت. لشکرهای 10 زرهی و 1 مکانیزه در منطقه غرب رودخانه دویرج
در منطقه عملیاتی محرم استقرار داشتند. لشکر 1 مکانیزه از حوالی فکه تا غرب
بستان و لشکر 10 زرهی از شمال فکه تا معبر چیلات مستقر شده بودند. نیروهای
عراقی در ارتفاعات حمرین و تا 20 کیلومتری شرق و شمال ارتفاعات حمرین
مستقر بودند. بنابراین مجموع استعداد ارتش عراق در کل منطقه را میتوان
شامل لشکرهای 1 مکانیزه و 10 زرهی و 7 تیپ پیاده و یا 10 گردان تانک، 1
گردان سوار زرهی و 7 گردان مکانیزه و 20 گردان پیاده دانست.
ترکیب نیروهای خودی به کار رفته در این عملیات متشکل از: تیپهای 8 نجف با
18 گردان، 25 کربلا با 12 گردان، 17 علی ابن ابی طالب(ع) با 10 گردان، 14
امام حسین(ع) با 15 گردان، 44 قمر بنیهاشم(ع) با 4 گردان، 35 امام سجاد(ع)
با 7 گردان و لشکر 30 زرهی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تیپ 1 لشکر
21، تیپ 84 خرم آباد، یک گردان از تیپ 58 ذوالفقار از ارتش و همچنین 8
گردان توپخانه از ارتش و سپاه بود. ایران در شروع این عملیات، 60 گردان
پیاده شامل 52 گردان از سپاه، 8 گردان از ارتش و ژاندارمری به کار گرفت، در
حالی که استعداد ارتش عراق 20 گردان برآورد میشد. قوای ایران در این
عملیات 6 گردان تانک در برابر 10 گردان تانک عراق و 3 گردان مکانیزه در
برابر 7 گردان مکانیزه ارتش بعثی در اختیار داشتند.فرماندهان یگانهای
منظور شده برای این عملیات از اول مهرماه در جریان قرار گرفتند و کار
شناسایی از منطقه را شروع کردند. از 20 مهرماه 1361 کار جابجایی یگانها
برای انجام عملیات آغاز شد. 26 مهرماه برابر با اول ماه محرم بود و بر همین
اساس اسم عملیات به نام محرم خوانده شد. قرار بود نیروی هوایی روزی 10
پرواز تاکتیکی و 6 پرواز پوشش هوایی انجام دهد. هوانیروز هم با 10 بالگرد
کبری و 10 بالگرد 214 و 4 شنوک در عملیات شرکت داشت. 110 دستگاه مهندسی نیز
برای انجام عملیات
پیش بینی شده بود. یگانهای شرکت کننده در عملیات، تا اول آبان ماه در
منطقه عین خوش مستقر شدند. قرارگاه عملیاتی قائم با فرماندهی مشترک حسین
خرازی و سرهنگ منوچهر دژکام فعال شد. این قرارگاه با 6 قرارگاه جزء شامل 4
قرارگاه در خط و دو قرارگاه در احتیاط فعالیت میکرد.
طرح عملیات و محورهای تهاجم
مدتی قبل از برنامه ریزی برای عملیات فرماندهان یگانهای سپاه برادران حسین
خرازی، مرتضی قربانی، احمدکاظمی و محمد ابوشهاب با کمک افراد محلی از کنار
رودخانة میمه با دو قاطر تا 40 کیلومتری عمق مواضع ارتش عراق رفتند. آنها
24 ساعت در منطقه باقی ماندند و از نزدیک منطقة عملیات و محور عماره ـ بصره
را شناسایی کردند.2 با توجه به این بررسی و نیز شناساییهای انجام شده
توسط واحدهای اطلاعات عملیات، در طرح عملیات محرم انجام حمله در محورهای
ذیل در نظر گرفته شده بود:
محور اول: انجام تک از جنوب دهلران و از کرانه شرقی رودخانه میمه و تصرف
ارتفاعات مرزی در اطراف معبر بیات و تأمین خط مرزی با کمک تیپ 8 نجف اشرف
با 11 گردان عملیاتی، پیش بینی شده بود. در مرحله اول عملیات محرم، آخرین
حد پیشروی یگانها در امتداد ارتفاعات جنوب غربی موسیان در حدود 5 کیلومتری
داخل خاک عراق در مقابل معبر ربوط تعیین شده بود. محور اصلی عملیات عبارت
از غرب رودخانه دویرج تا پاسگاههای زبیدات، ابوغریب و شرهانی بود.
محور دوم: اجرای تک از غرب رودخانه دویرج و حوالی موسیان به سمت جنوب و
تصرف ارتفاعات سرکوب جنوب خط مرزی با استفاده از تیپ 25 کربلا با 8 گردان
رزمی، پیش بینی شده بود.
محور سوم: انجام تک به ارتفاعات مرزی حمرین با عبور از رودخانه دویرج با
کمک تیپ 17 علی ابن ابی طالب(ع) با 8 گردان رزمی و نیز تیپ 1 لشکر 21 حمزه
با 3 گردان رزمی، پیشبینی شده بود.
این دو یگان در قسمت میانی منطقه عملیات محرم بین نهر عنبر و چم سری وارد
عمل شدند. منطقه عملیاتی این دو یگان از نهر عنبر به طرف غرب برای تصرف
ارتفاعات شمالی پاسگاه شرهانی و از آبادی رکاس در شرق دویرج به طرف غرب
پاسگاه شرهانی و محور جنوبی از چم سری به طرف پاسگاه شرهانی قرار داشت.
محور چهارم: عقب راندن نیروهای دشمن از ارتفاعات اشغالی در شرق نوار مرزی و
تأمین خط مرزی با عبور از رودخانه دویرج بین چم سری در شمال و چمهندی در
جنوب با تیپ 14 امام حسین(ع) با 10 گردان و تیپ 84 خرم آباد با 4 گردان طرح
ریزی شده بود. عرض واگذاری به این دو یگان حدود 12 کیلومتر بود و از خط
اول لشکر امام حسین تا رودخانة دویرج13 کیلومتر فاصله بود. هر گروهان تیپ84
در یک گردان لشکر امام حسین(ع) سازماندهی شده بود و به صورت مشترک در
عملیات شرکت کردند. علاوه بر اهداف تعیین شدهای که لشکر14 باید تصرف
میکرد، این لشکر جناح دار عملیات محرم هم بود. دو قرارگاه هم به شرح ذیل
به عنوان احتیاط منظور شده بود:
قرارگاه قائم 5: تیپ 44 قمر بنیهاشم با سه گردان و یک گردان از تیپ 58
ذوالفقار به عنوان نیروهای احتیاط در منطقه دهلران در شمال غربی در نظر
گرفته شده بودند.
قرارگاه قائم 6: تیپ 35 امام سجاد با 5 گردان نیز به عنوان نیروی احتیاط
در منطقه عین خوش در جنوب شرقی، پیش بینی شده بود. توپخانه پیش بینی شده
برای عملیات نیز عبارت از: یک گردان 130 میلی متری، یک گردان کاتیوشا، یک
گردان 155م م و یک گردان 203م م از ارتش، و یك گردان 130 مم، دو آتشبار
122م م، یک آتشبار 105م م و دو آتشبار 152 م م از سپاه بود.
شرح و نتایج عملیات محرم
قرارگاه صاحب الزمان به فرماندهی حسین خرازی مسئولیت اجرای عملیات محرم را
بر عهده داشت. به محض شروع عملیات، 3 گردان از لشکر امام حسین در محور چم
سری از رودخانه دویرج عبور کردند. ولی به هنگام عبور رزمندگان سایر محورهای
لشکر14 امام حسین(ع) از رودخانة دویرج بر اثر بارندگی انجام شده در ساعاتی
قبل از شروع عملیات، ارتفاع آب رودخانه از ساعت 10 شب بالا آمد و شهید
حبیب اللهی که مسئول عبور دادن رزمندگان از رودخانه بود، با مشکل پیش بینی
نشده مواجه شد. تعدادی از رزمندگان توانستند از داخل رودخانه عبور كنند و
تعدادی از آنها با افزایش ناگهانی سطح آب از نیم متر به سه متر و افزایش
شدت جریان رودخانه مواجه و غرق شدند. به هر صورت در شب اول عملیات لشکر8
نجف ارتفاع290 را گرفت و در روزهای بعد لشکر امام حسین تا زبیدات عملیات
خود را ادامه داد. سایر یگانها هم در همان شب اول چند ارتفاع مهم و چند
چاه نفت از 35 چاه نفت اشغالی ایران از تصرف ارتش عراق را آزاد كردند و
رزمندگان اسلام بر شهرك طیب و جاده تداركاتی عراق، مشرف شدند. این عملیات
در چهار محور موفق و در یك محور ناكام ماند. در روز اول عملیات 500 اسیر
تخلیه شد.3 در ساعت 13 تا 15 روز یازدهم آبان یعنی اولین روز عملیات، باران
زیادی بارید و موجب طغیان رودخانه دویرج شد. در اثر بارندگی بعضی از
پلهای رودخانه خراب و تعدادی از رزمندگان در رودخانة دویرج غرق شدند. در
مجموع حدود 600 نفر از رزمندگان در جریان طغیان آب رودخانة دویرج غرق
شدند.4 درگیریها در منطقه عملیاتی محرم تا اوایل آذر ماه 1361 به صورت
پراكنده و متناوب ادامه یافت و رزمندگان لشکر امام حسین در دو مرحله به
ارتفاعات 175 هم رسیدند.5 در تاریخ اول آذر 1361 عراق از نوعی گاز شیمیایی
استفاده كرد كه موجب عقبنشینی اندكی از سوی نیروهای خودی شد ولی تأثیر
چندانی در نتیجه عملیات نداشت.6 در جریان این عملیات لشکر امام حسین(ع) یک
گردان آرپی جی زن موتور سوار سازماندهی کرده بود که با آن تانکهای عراقی
را مورد حمله قرار میداد.7
در عملیات محرم جاده عینخوش ـ دهلران به طول 100 كیلومتر از زیر دید و تیر
دشمن خارج شد. شهرهای موسیان و دهلران و پادگان عین خوش از زیر آتش
توپخانه دشمن خارج و سلسله جبال حمرین آزاد شد. منابع نفتی موسیان، بیات و
حوضچههای نفتی زبیدات و تلمبه خانه و حدود 70 حلقه چاه نفتی نیز آزاد و
قسمتی از مرز به طول 50 كیلومتر تأمین شد. در این عملیات حدود 550 كیلومتر
مربع از خاك كشور آزاد و حدود 300 كیلومتر مربع از خاك عراق در نوار مرزی
به تصرف قوای ایرانی در آمد. دراین عملیات، 3400 نفر از نظامیان دشمن اسیر و
حدود 7 هزار نفر آنها كشته و زخمی شدند. همچنین 150 دستگاه تانك و نفربر،
250 خودرو و 51 قبضه تفنگ 106 میلی متری و چندین دستگاه موشك انداز
مالیوتكا و تعدادی ضد هوایی و خمپاره انداز از ارتش عراق به غنیمت گرفته
شد.یک هواپیمای سوخوی22 عراقی هم سرنگون شد و خلبان آن به اسارت درآمد. در
این عملیات تعداد زیادی از رزمندگان اسلام شهید و مجروح شدند.لشکر امام
حسین در جریان این عملیات حدود 5400 شهید و زخمی داد و فقط شهر اصفهان 1045
شهید داشت.8 اولین گروه 330 نفرة شهدای عملیات محرم در روز 25 آبان ماه در
اصفهان با قرائت پیام امام خمینی در تجلیل از مردم مسلمان و رشید اصفهان
تشییع شدند. امام خمینی در پیام خود نوشتند: «اطمینان دارم که این
فداکاریها و جانبازیها در آیندة نزدیک شجرة طیبة اسلام را بیش از پیش
بارور مینماید و دشمنان قسم خوردة اسلام را به نابودی و اضمحلال محکوم
خواهد ساخت».9 در این عملیات، 7 فرمانده گردان و 5 معاون گردان، 8 فرماندة
گروهان، 10 روحانی و همچنین جانشین لشکر امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و
فرماندة لشکر هم زخمی شد. این عملیات موجب شد تا سپاه به گسترش كمّی
یگانهای خود بپردازد و علاوه بر لشكر به تشكیل سپاهها و قوا بپردازد. در
بین برخی هم این احساس به وجود آمده بود كه امكان ایجاد حكومت انقلابی
اسلامی عراق آزاد در شهرهای عماره و حلفائیه در نزدیكی این منطقه عملیاتی
با توسعه مناطق آزاد شده وجود دارد.10 پیروزی در این عملیات موجب نگرانی
برخی از كشورهای عربی از جمله اعضای شورای همكاری خلیج فارس شد.
فتح بزرگ محرم
عملیات محرم به عمده اهداف خود رسید وپیروزی مهمی را در جبههها رقم زد. پس
از موفقیت رزمندگان اسلام درعملیات مسلم بن عقیل، این عملیات توانست امید
به پیروزی را در بین مسئولین كشور افزایش دهد. بر همین اساس، امام خمینی
این عملیات را «فتح بزرگ محرم» نام نهادند.11 با پایان یافتن عملیات محرم
فرمانده كل سپاه در 12/8/1361 در حسینیه جماران به حضور امام خمینی رسید و
گزارش فداكاریهای رزمندگان اسلام در این عملیات را به اطلاع ایشان رساند.
امام خمینی در این دیدار فرمودند: «سلام مرا به همه رزمندگان اسلام برسانید
و بگویید كه آنها قوی باشند، قویدل باشند و نفسهای آخر این متجاوزان را
بگیرند و با قدرت عمل كنند كه خداوند پشتیبان شما است».12 پیشروی قوای
ایران در خاک عراق در جریان عملیات محرم با واکنش منفی کشورهای عربی خلیج
فارس مواجه شد. امام خمینی در سخنان خود به مناسبت سالگرد13 آبان در حسینیة
جماران خطاب به سران این کشورها فرمودند: «شما بدانید که اگر صدام خدای
نخواسته پیش ببرد تمام شما را به آتش میکشد. صدام وضع روحیش این است. اصلا
روحیة صدام تبهکاری و آدمکشی و جنایت است. اگر خدای نخواسته این یک
سلطهای پیدا بکند حجاز را از بین میبرد، سوریه را از بین میبرد، این
کشورهای خلیج را، کویت را هم، همة اینها را از بین خواهد برد. این مرد این
طوری است. جنس این آدم این طوری است».13 پس از عملیات محرم، امام خمینی در
فتوایی اعلام كردند: «در حال حاضر تمام افرادی كه قدرت دارند به جبهه
بروند، باید به مقامات مسئول مراجعه كنند و چنانچه تشخیص دادند كه جبهه به
آنها نیاز دارد، واجب است به جبهه بروند و بر هر كار دیگری مقدم است».
انتظار حمله به مناطق مسكونی پس از پیروزی عملیات محرم
در پی هر تهاجم ایران در جبهههای جنگ، ارتش عراق حمله به برخی از مناطق
مسكونی در شهرهای مرزی را آغاز میكرد. پس از عملیات محرم بار دیگر شهر
دزفول همچون گذشته هدف موشکهای دوربرد ارتش عراق قرار گرفت و بعضی از
محلات مسکونی آن تخریب شد. امام خمینی پس از عملیات محرم در این باره در
مورخ 13/8/1361 میفرمایند:«صدام در هر جبههای كه شكست خورده است.... با
سلاحهای دورزن خودش، این افراد محروم جامعه را، این شهرهای عربی نشینی كه
محروم هستند، اینها را هدف قرار میدهد یا شهرهای دیگر ایران را..... هر
وقت شكست میخورد.... منتظر باشید كه باز اگر خدا نخواسته بتواند، او در
شهرهای مرزی یك جنایتی بكند و دوستان و منافقین هم در داخل. و این، برای
این است كه اذهان را از آن شكست بلكه بتواند منصرف كند.
در عین حالیكه در همین عملیات محرم كه قوای مسلح ایران آنقدر پیشروی كردند و
اینها را از كشور بیرون كردند. البته یك مقداری باز هست.... صدام در نطق
خودش میگوید كه ایران حمله كرد، لكن ما آنها را شكست دادیم»14. مدتی بعد،
پس از مورد حمله قرار گرفتن شهر دزفول، ایشان فرمودند: «در عین حالی كه در
این جنگ، خیلی جوانهای عزیز از دست دادیم و خیلی شخصیتهای عزیز از دست
دادیم و این همه جنایات واقع شده است. كه انصافاً این جنایت اخیر دزفول یكی
از بزرگترین جنایاتی بود كه اینها كردند... مع ذلك آن چیزی كه كشور ما
دریافت كرد بسیار ارجمندتر و عزیزتر از این است كه ما صدمه خوردیم.»15
به هر حال میتوان گفت که عملیات محرم عملیات موفقی از نظر نظامی، ولی تهاجم نسبتا پرتلفاتی از نظر انسانی بود.
منابع و مراجع
1. جمشیدی محمد حسین، یكتا حسین، نخعیهادی و فوزی یحیی، سازمانهای بین
المللی و جنگ ایران و عراق، تهران، سازمان چاپ و انتشارات سپاه، 1374ص/93
2. اظهارات سردار محمد ابوشهاب فرماندة لشکر امام حسین(ع) در عملیات محرم
در همایش «نقش لشکر امام حسین در عملیات محرم» برگزار شده در مرکز اسناد
دفاع مقدس سپاه در تاریخ چهارشنبه 11/8/1390
3. هاشمی رفسنجانی اكبر، پس از بحران، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص /213
4. اظهارات سردار اصغر صبوری معاون هماهنگ کنندة لشکر امام حسین(ع) در
دوران جنگ در همایش «نقش لشکر امام حسین در عملیات محرم» برگزار شده در
مرکز اسناد دفاع مقدس سپاه در تاریخ چهارشنبه 11/8/1390
5. اظهارات سردار محمد ابوشهاب فرماندة لشکر امام حسین(ع) در عملیات محرم
در همایش «نقش لشکر امام حسین در عملیات محرم» برگزار شده در مرکز اسناد
دفاع مقدس سپاه در تاریخ چهارشنبه 11/8/1390
6. هاشمی رفسنجانی اكبر، پس از بحران، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص/228
7. اظهارات سردار سید احمد موسوی معاون اطلاعات عملیات لشکر امام حسین(ع)
در همایش «نقش لشکر امام حسین در عملیات محرم» برگزار شده در مرکز اسناد
دفاع مقدس سپاه در تاریخ چهارشنبه 11/8/1390
8. اظهارات سردار سید احمد موسوی معاون اطلاعات عملیات لشکر امام حسین(ع)
در همایش «نقش لشکر امام حسین در عملیات محرم» برگزار شده در مرکز اسناد
دفاع مقدس سپاه در تاریخ چهارشنبه 11/8/1390
9. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/95
10. هاشمی رفسنجانی اكبر، پس از بحران، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص/216
11. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/ 180
12. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/77
13. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/85
14. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/82
15. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، جلد 17، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ص/ 168
http://www.ettelaat.com سه شنبه 6/10/1390 - 15:25
سياست
نویسنده: مجید فلاحپور
چكیده
برداشتهای گوناگونی از اسلام وجود دارد بهگونهای كه گاهی دو برداشت چنان
با یكدیگر اختلاف دارند كه به نظر میرسد صحت هر دو برداشت محال باشد چون
صحت هر دو به اجتماع یا ارتفاع نقیضین میانجامد. از آنجا كه اسلام حقیقی
یكی است، طبیعتاً برداشتهای دیگر از آن، خارج از اسلام حقیقی و مغایر با
آن خواهد بود. با توجه به این مهم، امام خمینی(ره) در آخرین سال عمر خویش
به طور جدی بر جدایی اسلام حقیقی از اسلامهای انحرافی و تحریف شده اصرار
و تأكید داشتند و اسلام حقیقی را اسلام ناب محمدی و اسلامهای انحرافی را
اسلام آمریكایی نامیدند و به دنبال آن، تعیین چارچوبها و مرزهای اسلامِ
ناب محمدی را از وظایف حوزه و دانشگاه دانستند. در این مقاله كوشش شده است
ابتدا ابعاد احیاگریِ امام خمینی به اختصار بررسی، و سپس تعریف اسلام ناب
محمدی و اسلام آمریكایی و ضرورتِ تفكیك آن دو از یكدیگر مطرح گردد. سپس به
اجمال، چارچوبها، حدود و مرزهای اسلام ناب محمدی از دیدگاه امام خمینی
مورد بحث واقع شود. ابعاد و مرزهای اسلام ناب محمدی در زمینههای دینشناسی
و اعتقادات، فقهشناسی و احكام عملی، سیاست و مسائل اجتماعی، ظلمستیزی و
حمایت از محرومان، عبادت و اُنس با معبود و اخلاق و عرفان از دیدگاه امام
خمینی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مقدمه
بیتردید امام خمینی بزرگترین احیاگر دین اسلام پس از ائمه معصومین
علیهمالسلام در طی تاریخ هزار و پانصد ساله اسلام بوده است. انقلاب
شكوهمند اسلامی یقیناً الگوی موفقی از تاریخ صدر اسلام، خصوصاً از حماسه
حسینی است. از این رو احیاگری امام خمینی تنها به ابعاد معرفتی و نظری دین
خلاصه نمیشود؛ او هم در ابعاد معرفتی و هم در ابعاد عملی به احیای دین
اسلام پرداخت. در واقع امام خمینی نه تنها در ابعاد معرفتی تكبعدی نبود
بلكه در ابعاد عملی نیز جامع ابعاد بود. از این رو او تنها فقیهی برجسته
نبود كه فقط ابعاد فقهی اسلام را حیات بخشد؛ همچنانكه او تنها متكلم و
فیلسوف نبود كه تنها ابعاد اعتقادی و هستیشناسی دین را احیا كند.
همانگونه كه او تنها مفسر قرآنشناس یا محدث سنتشناس نبود كه در
قرآنشناسی یا سنتشناسی، حیاتی دوباره بیافریند؛ چنانكه تنها شخصیت عرفانی
و معنوی برجستهای نبود كه تنها ابعاد معنوی و عرفانی اسلام را زنده كند و
یا تنها عالم سیاسی یا حقوقدان نبود كه تنها ابعاد سیاسی یا حقوقی دین را
به بشریت بشناساند. در ابعاد عملی نیز او نه عابد صرف بود كه تنها ابعاد
عبادی اسلام را مطرح كند و نه حاكم صرف بود كه حكومت اسلامی را تنها معرفی
كند و نه اخلاقی صرف بود كه اخلاق دینی را در عمل به نمایش گذارد و نه عارف
صرف بود كه سیر و سلوك دین را به اهل سلوك بیاموزد و نه متشرع صرف بود كه
پایبندی به فرایض و نوافل را نشان دهد. همچنان كه او تنها زاهد نبود كه زهد
اسلامی را به ما نشان دهد؛ چنانكه تنها انقلابی مبارزهجویی نبود كه در
مصاف دشمنان، آماده مبارزه و جانفشانی و هجرت و حبس و غربت و فداكاری باشد.
او یگانه قهرمان میدان علم و عمل در ابعاد گوناگون بود. او هم فقیه بسیار
برجسته و هم متكلم بسیار زبردست و هم فیلسوف بسیار بزرگ و هم مفسر و قرآن
شناس كمنظیر و هم سنتشناس و محدث بس عجیب و هم تاریخدان و سیاستشناس
هوشمند و هم مردمشناس و جامعهشناس زبردست و هم مرد روحانی و عارف بینظیر
بود. از این رو باید اعتراف كرد كه او شخصیت بیمانندی بود كه مادر روزگار
از زادن مردی همانند او عقیم است. به تعبیر برخی بزرگان شاید هزار سال
بگذرد و همچون امام خمینی به وجود نیاید[1] و به قول فرزند برومند او مرحوم
سید احمد خمینی، «او روح خدا بود در كالبد زمانه و روح خدا جاودانه
است».[2] به واقع او انسان كامل و مجمع اضداد و جامع ابعاد بود كه نمایانگر
مولیالكونین امیرمؤمنان علی بن ابیطالب علیه السلام بود؛ نعم الاب و نعم
الابن. البته او تنها در احیاگری دین یگانه اعصار نبود بلكه در اصلاحگری
دینی نیز نقش استثنایی و بینظیر او برای همه دورانها تا ابد در تاریخ ثبت
و ضبط خواهد شد. او همانند خورشیدی در تارك ایران اسلامی و انقلاب اسلامی
برای همیشه تاریخ، نورافشانی و هدایتگری خواهد نمود. به همین دلیل او در
كنار معرفی ابعاد مختلف اسلام، اهمیت توجه به كجفكریها و جمود و
قشریگریها و معرفی ناقص اسلام و التقاطها و انحرافها را گوشزد میكند و
در كنار مبارزه با طاغوت و استبداد و استعمار و استكبار جهانی، مبارزه با
خرافه و تحجرگرایی و مقدسمآبی و التقاط و انحراف را نیز وجهه همت خویش
قرار میدهد و در مكتوبات و سخنان و پیامهای خویش پیوسته مخاطبانش را
متوجه این مسأله میسازد.
از همین روست كه او در دو سال آخر عمر شریف خویش در معرفی اسلام حقیقی،
اصطلاح «اسلام ناب محمدی(ص)» و در معرفی اسلام متحجرین و مقدسمآبان و
التقاطیها، اصطلاح «اسلام آمریكایی» را به كاربرد و در غالب پیامها و
سخنرانیها بارها به مناسبتهای مختلف در معرفی این دو اسلام اصرار و
پافشاری میكرد بلكه بازشناسی اسلام ناب محمدی و جدا كردن آن را از اسلام
آمریكایی از واجبات سیاسی بسیار مهم میدانست و بر آن تأكید میورزید.
او در پیامی به مناسبت اربعین شهادت علامه عارف حسین حسینی، رهبر شیعیان
پاكستان میگوید: «امروز استكبار شرق و غرب چون از رویارویی مستقیم با جهان
اسلام عاجز مانده است، راه ترور و از میان بردن شخصیتهای دینی و سیاسی را
از یك طرف و نفوذ و گسترش فرهنگ اسلام آمریكایی را از طرف دیگر به آزمایش
گذاشتهاند. ای كاش همه تجاوزات جهانخواران همانند تجاوز شوروی به كشور
مسمان و قهرمانپرور افغانستان علنی و رو در رو بود تا مسلمانان ابهت و
اقتدار دروغین غاصبین را در هم میشكستند؛ ولی راه مبارزه با اسلام
آمریكایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است كه تمامی زوایای آن باید برای
مسلمانان پا برهنه روشن گردد كه متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملتهای
اسلامی مرز بین اسلام آمریكایی و اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان و
محرومان و اسلام مقدس نماهای متحجر و سرمایهداران خدانشناس ومرفهین بیدرد
كاملاً مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت كه ممكن نیست در یك مكتب و
در یك آیین، دو تفكر متضاد و رو در رو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی
بسیار مهمی است كه اگر این كار توسط حوزههای علمیه صورت پذیرفته بود، به
احتمال بسیار زیاد سید عزیز ما عارف حسینی در بین ما بود».[3] او در ادامه
میگوید: «وظیفه همه علماست كه با روشن كردن این دو تفكر، اسلام عزیز را از
ایادی شرق و غرب نجات دهند».[4] در پیامی دیگر امام خمینی میگوید: «حوزه
علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی
اعضای بسیج قرار دهند».[5] در پیامی دیگر میفرماید: «ان شاءالله درمحدوده
توانتان نقاط كور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و
روشن نمایید و چهارچوب اسلام ناب محمدی كه در ترسیم قهر و خشم و كینه مقدس و
انقلابی علیه سرمایهداری غرب و كمونیزم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه
علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و بخصوص جوانان سلحشورمان نشان
دهید».[6] ما در این نوشتار در حد توان محدود خویش در پی بازشناسی اسلام
ناب و ابعاد و مرزهای آن و تفكیك آن از اسلام آمریكایی هستیم. به همین
منظور ما نخست به معنا و مفهوم اسلام ناب و اسلام آمریكایی میپردازیم و
سپس در صدد شناخت و تعیین و تشخیص ابعاد و مرزها و چهارچوبهای كلی و اساسی
اسلام ناب خواهیم بود.
معنا و مفهوم اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریكایی
منظور از اسلام ناب محمدی(ص) همان اسلام حقیقی و اصیلی است كه از صاحب آن،
پیامبر اكرم(ص) بی هیچ پیرایه و آرایشی به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع)
وسپس از آن حضرت به ائمه بعدی(ع) منتقل شده و در قول و عمل و در عقیده و
رفتار به آن پایبند بوده و از آن بزرگواران نسل به نسل و دست به دست گشته
تا به ما رسیده است. بدیهی است كه اسلام ناب با تمام اجزای آن مورد نظر است
و در صورت كاستی یا فزونی بر اجزای آن، تحریف یا ناقص، و خلوص و ناب بودن
آن خدشهدار میشود؛ چرا كه در واقع این كاستیها یا فزونیها موجب تحریف و
تغییر حقیقت اسلام و اسلام حقیقی میشود كه عملاً با اسلام ناب فاصله
زیادی میگیرد. گاه در این اسلامهای تحریف شده تنها ظواهری از دیانت باقی
میماند كه از حقیقت اسلام و دین الهی خبری نیست و لذا به سادگی در خدمت
ستمگران و طواغیت در میآید و عملاً هیچگاه نجاتبخش محرومان و مستضعفان و
حامی ستمدیدگان نخواهد بود؛ بلكه حتی توجیهگر ظلم و ستم طاغوتها و
ستمگران میگردد و حامیان آن در پی یافتن وجوه شرعی برای توجیه بیدادگریها
و چپاول و غارت ظالمان و مستكبران و ساكت كردن مظلومین و ستمدیدگان و
خاموشی و خفقان تودههای ستمدیده خواهند بود. امام خمینی این اسلام تحریف
شده متظاهرانه بیمحتوا را، كه عملاً هیچ مخالفتی با منافع مستكبران و
طواغیت ندارد، اسلام آمریكایی مینامد.
او در توضیح و تبیین اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریكایی و مرز میان آن دو
بارها تأكید میورزید و با جدیت این دو اسلام را توصیف میكرد و به تصویر
میكشید. او در برخی پیامها و سخنرانیها اسلام ناب محمدی(ص) را توصیف
میكند و در برخی دیگر به توضیح اسلام آمریكایی میپردازید و در برخی هر دو
اسلام را توصیف میكند و سعی دارد از هر كدام تعریفی روشن بیان كند و در
واقع به طور عینی، هركدام را به تصویر كشد. در پیامی چنین میفرماید:
»فرزندان عزیز جهادیام به تنها چیزی كه باید فكر كنید به استواری پایههای
اسلام ناب محمدی(ص) است؛ اسلامی كه غرب و در رأس آن آمریكای جهانخوار و
شرق در رأس آن شوروی جنایتكار را به خاك مذلّت خواهد نشاند. اسلامی كه
پرچمداران آن پا برهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن ملحدان و
كافران و سرمایهداران و پول پرستانند. اسلامی كه طرفداران واقعی آن همیشه
از مال و قدرت، بیبهره بودهاند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیلهگر و
قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بیهنرند».[7] در پیامی دیگر میفرماید:
«... آری مذهبی كه وسیله شود تا سرمایههای مادی و معنوی كشورهای اسلامی و
غیراسلامی در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد
كشد كه دین از سیاست جدا است؛ مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی
نیست؛ بلكه مذهبی است كه مردم ما آن را مذهب آمریكایی مینامند».[8]
اما در پیامی دیگر به هر دو اسلام اشاره میكند و میگوید: «شما باید نشان
دهید كه چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام كردند و فكر
اسلام ناب محمدی را جایگزین تفكر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام
التقاط و در یك كلمه اسلام آمریكایی كردند»[9]؛ چنانكه در پیامی دیگر هر دو
اسلام را مجسم مینماید: «تنها هنری مورد قبول قرآن است كه صیقل دهنده
اسلام ناب محمدی(ص)، اسلام ائمه هدی(ع)، اسلام فقرای دردمند، اسلام پا
برهنگان، اسلام تازیانهخوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیتها باشد. هنری
زیبا و پاك است كه كوبنده سرمایهداری مدرن و كمونیسم خون آشام و نابود
كننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام
مرفهین بیدرد و در یك كلمه اسلام آمریكایی باشد».[10]
البته ممكن است برخی در عقیده، اسلام ناب را پذیرفته باشند ولی در عمل،
مسلمان آمریكایی باشند؛ همچنانكه ممكن است برخی در عمل به اسلام ناب نزدیك
باشند ولی در قول و عقیده و معرفت ونظر به انحراف رفته و به اسلام
آمریكایی نزدیك باشند. از اینرو اسلام ناب اعم از قول و فعل و عقیده و
رفتار است و در واقع تمام ابعاد وجودی و شخصیتی آدمی را فرا میگیرد؛ ابعاد
معرفتی، ابعاد اعتقادی، ابعاد روحی و روانی، ابعاد عاطفی و احساسی، ابعاد
اخلاقی و تربیتی، ابعاد عبادی و عملی، ابعاد فقهی و سیاسی، ابعاد معیشتی و
اقتصادی و خلاصه همه ابعاد فردی و اجتماعی، لذا در اسلام ناب، تمام اجزا و
ابعاد دین ملحوظ است و ترك بخشی از آن یا افزودن جزئی بر آن مساوی با خروج
از اسلام ناب است.
چهارچوبها، ابعاد و مرزهای اسلام ناب محمدی(ص)
در اینجا مهمترین ابعاد و چهارچوبهای اسلام ناب محمدی مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد:
1ـ دینشناسی و اعتقادات
در بعد دینشناسی، اسلام ناب با هرگونه قشریگری و جمود و سطحینگری و
ظاهربینی مخالف، و همواره با نقد و نظر و پویایی و شكوفایی موافق است و
هیچگاه با مهر تكفیر و تفسیق به مبارزه با اندیشههای نو نمیپردازد؛ بلكه
ضمن پایبندی به سنتهای صحیح و اصولی، پیوسته نقد و نظر، همراه با برهان و
استدلال را مورد تأیید و تأكید قرار میدهد و از روشهای جدید و كارآمد،
كمال استفاده را میكند و هیچگاه از سؤال و پرسش و طرح مسائل روز و مشكلات
فكری فرار نمیكند و در واقع مسائل جدید و مقتضیات زمان از اصلیترین
مشغلههای ذهنی پیروان اسلام ناب است. در اسلام ناب محمدی(ص)، دین از كمال و
جامعیتی برخوردار است كه تنها به ظواهر كتاب و سنت اكتفا نمیشود؛ بلكه
كتاب و سنت دارای ظاهر و باطن است؛ بلكه باطن آن نیز ظاهر و باطن دارد. از
این رو دین تنها در فقه و احكام خلاصه نمیشود و فقه و احكام تنها ابعاد
ظاهری و عملی دین را در برمیگیرد. برای شناخت ابعاد باطنی وعقلانی دین در
اسلام ناب از عقل و فلسفه به عنوان ابزار و روش استفاده میشود؛ لذا نه
تنها مخالف عقل و فلسفه نیست، بلكه از منطق و فلسفه نهایت بهرهبرداری را
به عنوان وسیله و ابزار برای كشف و حل مشكلات فكری میكند؛ همچنانكه با
عرفان و كشف و شهود مخالف نیست و از كشف و شهود و سیر و سلوك عرفانی برای
معرفت و درك ابعاد معنوی و اسرار دین استفاده میجوید.
روش عملی امام خمینی در دینشناسی و شناسایی دین، خود بهترین بیانگر و مؤید
این بعد از اسلام ناب است. او هم فقیهی بزرگ بود و هم فیلسوف و عارف
استثنایی. او ضمن تعبد به ظواهر شرع، به معرفی ابعاد معنوی و باطنی دین نیز
همت میگماشت. آثار عرفانی و فلسفی او مؤید این مدعاست. تفسیر عرفانی او
از قرآن كریم كه متأسفانه قشریگراها نتوانستند آن را برتابند و با
نامههای به ظاهر خیرخواهانه خویش، مانع از ادامه آن شدند، بازهم این ادعا
را تأیید میكند. البته او در دوران خفقان، بیشتر از این قشریون و
تحجرگراها آزار دیده بود؛ چنانكه خود میگوید: «در شروع مبارزات اسلامی اگر
میخواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب میشنیدی كه شاه شیعه است!
عدهای مقدسنمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچكس قدرت این را
نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند. خون دلی كه پدر پیرتان از این دسته
متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است... و این از
مسائل رایج حوزهها بود كه هركس كج راه میرفت، متدینتر بود. یادگرفتن
زبان خارجی، كفر، و فلسفه و عرفان گناه و شرك به شمار میرفت. در مدرسه
فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی از كوزهای آب نوشید. كوزه را آب كشیدند،
چرا كه من فلسفه میگفتم. تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه مییافت، وضع
روحانیت و حوزهها، وضع كلیساهای قرون وسطی میشد كه خداوند بر مسلمین و
روحانیت منت نهاد و كیان و مجد واقعی حوزهها را حفظ نمود».[11] البته حضرت
امام خود اشاره كردهاند كه هنوز این تفكر نیز در حوزهها وجود دارد.[12]
نمونهای از بقایای آن تفكرات حتی پس از انقلاب در حوزههای علمیه، یكی
نگارش نامههایی در زمان تفسیر عرفانی سوره حمد توسط حضرت امام بود كه مانع
از تفسیر او شدند و حضرت امام در تفسیر سوره حمد طی پنج جلسه تنها به
تفسیر بسم اللّه الرحمن الرحیم و الحمدلله موفق شدند و بقیه سوره حمد باقی
ماند. نمونه دیگری از وجود این تفكر در سال 1367 بعد از نامه حضرت امام به
رهبر(وقت) شوروی، گورباچف بروز كرد كه دعوت امام از گورباچف برای ارسال
خبرگان تیزهوش شوروی برای مطالعه و تحقیق در آثار صدرالمتألهین شیرازی و
محیالدین ـ ابنالعربی صورت گرفته بود.[13] شخصی كه خود را صاحب انتشارات
حماةالقدس میدانست، طی اطلاعیهای این دعوت حضرت امام را بی ارتباط به
اسلام، اعلام نمود و یادآور تكفیر ملاصدرا و محیالدین ابن العربی توسط
فقهای معاصر آنها شد و آنها را خارج از اسلام میدانست.[14] از اینرو در
بعد اعتقادی، پیروان اسلام ناب تنها به عقاید قشری و ظاهری و اعتقادات
عوامانه و سطحی بسنده نمیكنند، بلكه در شناخت و معرفت اصول اعتقادی به اوج
عقاید ناب توحیدی صعود مینمایند و تمام مراحل توحید نظری را طی كرده،
توحید خالص را در تمام ابعاد وجودی خویش به نمایش میگذارند وتوحید عملی را
نیز تنها به ابعاد فردی سرایت نمیدهند بلكه توحید كامل را در ابعاد
گوناگون فرد و جامعه به اجرا میگذارند و برای سعادت بشر در پی ایجاد حیات
معنوی هستند كه در قرآن به حیاتطیبه تعبیر شده است.[15]
2ـ فقهشناسی و احكام عملی
در بعد فقهی در اسلام ناب، تنها به ظواهر احكام بسنده نمیشود، بلكه ضمن
حفظ ظواهر و پایبندی و عمل به احكام ظاهری شریعت به فلسفه احكام بلكه به
اسرار احكام نیز توجه جدی صورت میگیرد و هیچگاه غایات و اهداف و اسرار و
بواطن فدای مقدمات و ظواهر دین نمیگردد. البته بدیهی است كه هیچگاه به
بهانه وصول به حقیقت و اسرار و بواطن دین، ظواهر و احكام ظاهری را نیز
فراموش نمیكنند و در واقع راه وصول به اسرار و بواطن را از طریق پایبندی
به ظواهر احكام میدانند. توجه امام خمینی به اسرار عبادات از جمله اسرار
نماز، روزه و حج و غیره از همین روست؛ لذا او در كنار تألیفات فقهی و پیش
از آنها به تألیف كتابهای عرفانی برای شناساندن اسرار و ابعاد معنوی و
باطن عبادات میپردازد؛ مثلاً نگارش كتابهای «سرالصلوة» و آداب الصلواة یا
پیامهایی كه به مناسبت حج و لزوم توجه به اسرار حج ارائه میكردند و یا
سخنرانیهای ایشان در آستانه ماه مبارك رمضان و لزوم توجه به اسرار روزه
مؤید همین معناست.[16]
از سوی دیگر به دلیل جامعیت و كامل بودن اسلام، فقه اسلام ناب نیز كامل است
و تنها به ابعاد فردی آدمیان توجه نكرده است؛ همچنین تنها به ابعاد عبادی
نیز اكتفا نمیكند؛ بلكه اسلام ناب به حكم جامعیت و فراگیر بودنش به تمام
ابعاد فردی و اجتماعی آدمیان توجه تام دارد و لذا فقه اسلام ناب جوابگوی
تمام نیازهای آدمیان در موقعیتهای گوناگون و زمانهای مختلف و با قومیتها
و ملیتهای متفاوت است. از این رو فقه اسلام ناب، ضمن حفظ اصول و منابع
اصیل و سنتهای گرانبها و بهرهمندی از تلاشهای بسیار ارزشمند علمای سلف و
فقهای گرانقدر از روشهای نوین و ابزارهای جدید استفاده میكند و در واقع،
پاسخگوی سؤالات و مقتضیات زمان و مشكلگشای مسائل روز و نیازهای مردم است.
لذا حضرت امام، فقه اسلام ناب را هم فقه سنتی و هم فقه پویا و پاسخگوی
نیازهای امروز بشر میداند. او در پاسخی به گزارش شورای مدیریت جامعه
مدرسین حوزه علمیه قم در تاریخ 17/2/1368 كه ظاهراً آخرین پیام او بوده است
میگوید: «ان شاءالله با كمك همه دستاندركاران امور حوزه موفق شوید،
پاسخگوی سؤالات جهان اسلام شوید. این مسأله نباید فراموش شود كه به هیچ وجه
از اركان محكم فقه و اصول رایج در حوزهها تخطی نشود. البته در عین اینكه
از اجتهاد جواهری به صورتی محكم و استوار ترویج میشود، از محاسن روشهای
جدید و علوم مورد احتیاج حوزههای اسلامی استفاده گردد».[17]
آن حضرت در تاریخ 3/12/67 نیز در پیامی بسیار مهم به مراجع، روحانیون و
ائمه جمعه سراسر كشور مینویسد: «در مورد روش تحصیل و تحقیق حوزهها،
اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز
نمیدانم. اجتهاد به همان سبك صحیح است ولی این بدان معنا نیست كه فقه
اسلام، پویا نیست، زمان و مكان دو عنصر تعیین كننده در اجتهادند. مسألهای
كه در قدیم دارای حكمی بوده است، به ظاهر همان مسأله در روابط حاكم بر
سیاست و اجتماع و اقتصاد یك نظام ممكن است، حكم جدیدی پیدا كند؛ بدان معنا
كه با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول كه از
نظر ظاهری با قدیم فرقی نكرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است كه قهراً
حكم جدیدی میطلبد».[18]
از این روست كه امام خمینی در عین حال، اجتهاد مصطلح را برای اداره جامعه
كافی نمیداند و معتقد است «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته
باشد. برای مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست كه مرجع و مجتهدش
بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر نمیكنم. آشنایی به روش برخورد با
حیلهها و تزویرهای فرهنگ حاكم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع
از كیفیت برخورد با اقتصاد حاكم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و
فرمولهای دیكته شده آنان و درك موقعیت و نقاط قوت و ضعف دو قطب
سرمایهداری وكمونیزم كه در حقیقت استراتژی حكومت بر جهان را ترسیم
میكنند، از ویژگیهای یك مجتهد جامع است. یك مجتهد باید زیركی و هوش و
فراست هدایت یك جامعه بزرگ اسلامی و حتی غیر اسلامی را داشته باشد و علاوه
بر خلوص و تقوا و زهدی كه در خور شأن مجتهد است، واقعاً مدیر و مدبّر باشد.
حكومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی
بشریت است؛ حكومت نشاندهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات
اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است؛ فقه، تئوری واقعی و كامل اداره
انسان و اجتماع از گهواره تا گور است».[19] او در نهایت تصریح میكند كه
«روحانیت تا در همه مسائل و مشكلات حضور فعال نداشته باشد، نمیتواند درك
كند كه اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه كافی نیست. حوزهها و روحانیت باید
نبض تفكر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند
قدم جلوتر از حوادث، مهیای عكسالعمل مناسب باشند؛ چه بسا شیوههای رایج
اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر كند و جوامع بشری برای حل مشكلات
خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا كند. علمای بزرگوار اسلام از هماكنون
باید برای این موضوع فكری كنند».[20]
3- مسائل سیاسی، اجتماعی
در بعد سیاسی اجتماعی، اسلام ناب به دلیل جامعیت دین و فقه اسلامی تنها به
ابعاد عبادی و فردی دین اكتفا نمیكند و دین را اجتماعی میداند و علاوه بر
توحید فردی در صدد ایجاد جامعه توحیدی در ابعاد گوناگون برای بشریت است.
لذا برای تمام ابعاد اجتماعی نسخه هدایت و دستورالعمل و قانون ارائه
میكند. از اینرو اسلام ناب، حكومت را جزء دین میداند و سیاست را عین
دیانت میانگارد و وظیفه دینداران را تلاش جدی در عرصه سیاسی میداند؛ چرا
كه تحقق قسط و عدالت اجتماعی را مهمترین هدف سیاسی، اجتماعی دین و اسلام
تلقی میكند. امام خمینی در این زمینه میگوید: »در حقیقت، مهمترین وظیفه
انبیاء(ع) برقرار كردن یك نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و
احكام است كه البته با بیان احكام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد؛
چنانكه این معنا از آیه شریفه «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم
الكتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»[21]، به وضوح پیداست. هدف بعثتها،
بهطور كلی این است كه مردمان براساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب
پیدا كرده، قد آدمیت راست گردانند و این با تشكیل حكومت و اجرای احكام
امكانپذیر است. خواه نبی، خود موفق به تشكیل حكومت شود، مانند
رسولاكرم(ص) و خواه پیروانش پس از وی توفیق تشكیل حكومت و برقراری نظام
عادلانه اجتماعی را پیدا كنند».[22]
امام خمینی تفكر جدایی دین از سیاست را از اندیشههای استعمارگران غرب
میداند و در این زمینه چنین میگوید: «استعمارگران به نظر ما آوردند كه
اسلام، حكومتی ندارد، تشكیلات حكومتی ندارد، بر فرض كه احكامی داشته باشد،
مجری ندارد و خلاصه اسلام فقط قانونگذاری است. واضح است كه این تبلیغات
جزئی از نقشه استعمارگران است برای بازداشتن مسلمین از سیاست و اساس
حكومت.... این حرفها را استعمارگران و عمال سیاسی آنها درست كردهاند تا
دین را از تصرف امور دنیا و از تنظیم جامعه مسلمانان بركنار سازند. در این
صورت میتوانند بر مردم مسلط شده و ثروتهای ما را غارت كنند؛ منظور همین
است. اگر ما مسلمانان كاری جز نماز خواندن و دعا و ذكر گفتن نداشته باشیم،
استعمارگران و دولتهای جائر متحد آنها هیچكاری به ما ندارند.... آن
مردك(نظامی انگلیس در زمان اشغال عراق) پرسید: اینكه در بالای مأذنه دارد
اذان میگوید، به سیاست انگلستان ضرر دارد؟ گفتند؛ نه. گفت: بگذار هر چه
میخواهد، بگوید؛ اگر شما به سیاست استعمارگران كاری نداشته باشید و اسلام
را همین احكامی كه همیشه فقط از آن بحث میكنید، بدانید و هرگز از آن تخطی
نكنید. به شما كاری ندارند».[23]
ایشان در اواخر عمر شریفشان در تاریخ 3/12/67 نیز طی پیام مهمی به روحانیون
سراسر كشور این مطلب را چنین توضیح میدهند؛ «استكبار وقتی كه از نابودی
مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه را برای ضربهزدن انتخاب نمود:
یكی راه ارعاب و زور؛ دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب
و تهدید چندان كارگر نشده، راههای نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین
حركت، القای شعار جدایی دین از سیاست است كه متأسفانه این حربه در حوزه و
روحانیت تا اندازهای كارگر شده است تا جایی كه دخالت در سیاست دون شأن
فقیه و ورود در معركه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد؛
یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتهاند. گمان نكنید كه تهمت
وابستگی و افترای بیدینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز؛ ضربات
روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب كاریتر از اغیار بوده و هست. «...
خون دلی كه پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و
سختیهای دیگران نخورده است. وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و
فقاهت در منطق ناآگاهان، غرق شدن در احكام فردی و عبادی شد قهراً فقیه هم
مجاز نبود كه از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حكومت دخالت
نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعضی افراد،
روحانیت زمانی قابل احترام و تكریم بود كه حماقت از سراپای وجودش ببارد و
الا عالم سیاسی و روحانی كاردان و زیرك، كاسهای زیر نیم كاسه داشت و این
از مسائل رایج حوزهها بود كه هركس كج راه میرفت، متدینتر بود».[24]
نتیجه
خلاصه سخن اینكه برای احیای اسلام ناب توجه به نكات زیر ضروری است:
1ـ به لحاظ مفهوم ماهوی، اسلام ناب را باید از اسلام آمریكایی جدا كرد و متمایز ساخت.
2ـ مرزهای اسلام ناب و اسلام آمریكایی باید بازشناسی گردد.
3ـ حدود و ابعاد اسلام ناب، شناسایی، و بهطور جامع تمام ابعاد آن ملاحظه شود.
4ـ اسوهها و مصداقهای رهروان اسلام ناب در دوران معاصر به جامعه معرفی گردد.
5ـ آثار و اندیشههای علمی و سیره عملی امام خمینی به عنوان پیشوای اسلام ناب در روزگار كنونی به جوامع بشری معرفی شود.
پینوشتها:
1ـ بنیان مرصوص ـ امام خمینی در بیان و بنان، آیت الله
جوادی آملی ص 200، قم، مركز نشر اسراء، چاپ اول 1375. عین تعبیر مؤلف چنین
است: در هر هزار سال فقیهی چون امام راحل(قدس سره) جلوه میكند.
2ـ پیام مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی به مناسبت رحلت امام خمینی كه در
روز 14 خرداد سال 1368 از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش گردید.
3ـ صحیفه نور، ج 21 ص 8، سازمان مدارك فرهنگی انقلاباسلامی با همكاری انتشارات سروش، چاپ اول 1369.
4ـ همان
5ـ همان ص 53، پیام برای سالگرد تشكیل بسیج مستضعفین تاریخ 2/9/67
6ـ همان ص 113 در نامه انتصاب ریاست سازمان تبلیغات اسلامی، تاریخ 14/1/68
7ـ همان ص 59، پیام به سمینار مسؤلان و اعضای شورای مركزی جهادسازندگی، تاریخ 14/9/67
8ـ همان ص 69، پیام به گورباچف رهبر شوروی تاریخ 11/10/67
9ـ همان ص 74، نامه به آقای سید حمید روحانی در مورد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی تاریخ 25/10/67
10ـ همان ص 30، پیام در تجلیل از هنرمندان متعهد تاریخ، تاریخ 30/6/67
11ـ همان ص 91، پیام به مراجع، ائمه جمعه روحانیون سراسر كشور، تاریخ 3/12/67
12ـ همان ص 92
13ـ همان ص 68
14ـ البته این شخص در ذیل اطلاعیه به نام «الاحقر آل اسحاق» امضا كرده بود كه نسخهای از این اطلاعیه نزد اینجانب موجود است.
15ـ «من عمل صالحا من ذكر اوأنثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیّبة» نحل / 97
16ـ همان، ج 20، ص 82، 86 و 109.
17ـ همان، ج 21، ص 130، تاریخ 17/2/68
18ـ همان ص 98
19ـ همان
20ـ همان ص 100
21ـ قرآن كریم، سوره حدید آیه 25.
22ـ ولایت فقیه، ص 59، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هفتم، تابستان 1377
23ـ همان ص 14 تا 16 همراه با تلخیص
24ـ صحیفه نور ج 21 ص 91 با اندكی تلخیص
25ـ نهجالبلاغه، نامه 47 ص 321 ترجمه دكتر شهیدی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول 1368
26ـ همان، خطبه 3 ص 11
27ـ ولایت فقیه ص 28 و 29، همراه با تلخیص
28ـ صحیفه نور ج 21 ص 90
29ـ همان ص 7و 8. پیام امام خمینی به مناسبت اربعین شهادت علامه عارف حسینی در تاریخ 14/6/67
30ـ همان ص 42. پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیت الله خاتمی تاریخ 6/8/67
31ـ دراین زمینه سیره عملی امام و آثار او همچون آداب الصلوة و سرالصلوة و
پیامهای او درایام حج بهترین راهنماست كه باید به آنها مراجعه كرد.
32ـ در این زمینه نیز به كتابهایی كه در زمینه سیره عملی حضرت امام نگارش
یافته است باید مراجعه كرد؛ از جمله این كتابها، كتاب پابهپای آفتاب است
كه در چهار مجلد توسط امیررضا ستوده نوشته شده و در بهار سال 1373 در تهران
به چاپ رسیده است.
33ـ قرآن در اسلام، علامه طباطبائی، ص 10 و 11، تهران، دارالكتب الاسلامیة 1376
34ـ مراجعه كنید به: پابهپای آفتاب، مجلّدات گوناگون و اربعین حدیث و جنود عقل و جهل نوشته امام خمینی.
35ـ به عنوان مثال آیت الله جوادی آملی پیام امام به گورباچف و كتاب مصباح
الهدایه ایشان را شرح میدادند كه شرح او بر كتاب مصباح الهدایه بعضا از
صدا و سیما پخش میشد.
36ـ از جمله این آثار، كتابهای شرح دعای سحر، سرالصلواة، آداب الصلوة، و مصباح الهدایه است.
منبع: فصلنامه درسهایی از مكتب اسلام . شماره 339 . تیرماه 1368 سه شنبه 6/10/1390 - 15:25
سياست
نویسنده : الهه خانی
قدرت گفتمان سازی انقلاب اسلامی، اساسی ترین مؤلفه ی نظام
جمهوری اسلامی در غلبه بر چالش های گوناگون، پیشرفت روزافزون کشور و الهام
بخشی آن در منطقه، جهان اسلام و ملت های آزاده بوده است. دال مرکزی این
گفتمان، اسلام ناب محمدی بوده و مهم ترین نقش در این گفتمان سازی، بر عهده ی
حضرت امام-ره- و مقام معظم رهبری قرار داشته است.
استکبار ستیزی و عدالت خواهی مهم ترین رهاورد امام(ره) در پیروزی انقلاب
اسلامی بود که در فضای دانشگاهی تقویت شد. پیام امام(ره) برای تشکیل تشکل
آرمانی خویش -بسیج دانشجو و طلبه- به همراه ارایه ی چارچوب های اسلام ناب
به سایر اقشار، عدالت خواهی و مردم گرایی و مقابله با التقاط، تحجّر،
اشرافیّت و استکبار زدگی تلاشی است که ایشان در گفتمان سازی ـ به طور خاص ـ
در دانشگاه صورت می دهند .
تدقیق در سیر گفتمان سازی مقام معظم رهبری نشان می دهد که مجموعه دیدگاه
های ایشان نظام منسجمی در حوزه ی مفاهیم، ایده ها و نظریّات در هوه حوزه ها
بوده که عدالت یکی از عناصر اثباتی این گفتمان است؛ ضمن آن که نگاه اسلامی
ایجاب می کند که جنبش دانشجویی به مثابه بخش پیش روی امت در چارچوب اصول
کلی تبیین شده به وسیله ی رهبری دینی، وارد صحنه شود و با تکیه بر آرمان ها
به یاری حاکمیّت اسلامی و در صورت لزوم امر به معروف و نهی از منکر در
چارچوب همان آرمان ها عمل نماید .
سیر گفتمان سازی و مطالبات رهبری در محیط دانشجویی
گفتمان «عدالت و پیشرفت» با تأکید بر «عدالت خواهی» به مثابه مهم ترین
گفتمان انقلاب اسلامی همواره از سوی معظم له در تخاطب با لایه های گوناگون
سیاسی و اجتماعی به ویژه مسئولان سه قوه، نخبگان، دانشگاهیان، روحانیّون و
... مطرح شده است.
در این میان دانشگاه و جنبش دانشجویی اصیل به دلیل برخورداری از شاخص های
ذاتی و ممتاز خود -جوانی، برآمدن از حوزه های علمی، آکادمیک و استقلال از
جریان های حزبی و جناحی- و گستردگی و تأثیرگذاری اجتماعی آن، افزون بر پیش
تازی و پرچم داری گفتمان عدالت خواهی، تاکنون در خرده گفتمان های دیگری هم
چون «نهضت نرم افزاری و بومی سازی علم»، «برپایی کرسی های نظریّه پردازی،
آزاداندیشی، نقد و نوآوری»، «نخبه پروری» و «مقابله با جنگ نرم دشمن» به
اقتضای شرایط و الزامات خاص، نیز مخاطب اصلی مطالبات و فرمایشات ایشان بوده
است.
به همین منظور، مقام معظم رهبری دو محور گفتمانی «حفظ سیرت و صورت انقلاب» و
«پیشرفت و عدالت» در دهه ی چهارم را به موازات یک دیگر به پیش برده اند؛1 و
در هر دو محور دانشجویان را به استمداد طلبیده اند به ویژه با وقوع فتنه ی
88، خرده گفتمان «مقابله با جنگ نرم دشمن» از سوی افسران جوان جنگ نرم
-دانشجویان- جهت تحقق محور نخست گفتمان ایشان صورت می گیرد؛ چنان که یکی از
کارکردهای «کرسی های آزاد اندیشی» نیز برای تحقق همین وجه کلیدی، طرح شده
است .
اوایل دهه ی 80 با پیام های رهبر انقلاب و نام گذاری سال ها از سوی ایشان،
سرآغاز گفتمان عدالت در ایران اسلامی بود. پس از آن، عدالت خواهی فرمانی
بود که رهبر انقلاب در 6 آبان ماه 81 طی پیامی به تشکل های دانشجویی اعلام
داشتند و از دانشجویان خواستند به عنوان پرسش گران و مطالبه گران به میدان
بیایند و از مسؤولینی که مظنون به فساد هستند، مطالبه کنند؛ پیامی که البته
یک سال قبل از این،
رهبر انقلاب طی فرمانی هشت ماده ای به مسؤولین سه قوا و نمایندگان دستگاه
اطلاعاتی و سازمان بازرسی امر به برخورد با مفاسد اقتصادی نموده بودند اما
این پیام عدالت خواهی به دانشجویان بود که سر منشأ حرکتی نو در میان نسل
جوان دانشجوی انقلابی و عدالت خواه گردید و توانست عدالت خواهی و گفتمان
امام(ره) و انقلاب اسلامی را دوباره احیا و باز تولید نماید .
معظم له خود در این خصوص می فرمایند: «مسأله ی عدالت خواهی را که من با شما
و جوانان مطرح می کنم، به معنای این نیست که با غیر جوانان مطرح نکرده ام .
قبل از این نامه ای که دو، سه سال پیش به یک تشکل دانشجویی نوشتم، مسأله ی
عدالت خواهی را ده ها بار با مسئولانی که وظیفه ی اجرایی دارند، مطرح کرده
ام ... اما همه ی این حرکت ها برای ماندگاری و عمق یابی، پشتوانه می خواهد
که آن پشتوانه، مطالبه و خواست، شما هستید.»2
از منظر رهبر انقلاب، عدالت خواهی شأن و تکلیف همیشگی و ثابت جنبش دانشجویی
است و باید به گفتمان غالب محیط های دانشجویی مبدل شود: «این نامه ی ما،
مطالبه ی ما، مال سال 1380 است؛ تاریخش آن وقت است اما همیشه تاریخ روز
دارد. -5/4/87- مطالبه ی عدالت به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در
محیط های جوان و دانشجویی شود؛ عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولی
بخواهند.»3
«یک لحظه از درخواست و مطالبه ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.»4 هم
چنین «تئوریزه کردن پایه های معرفتی عدالت، مطالبه ی عدالت از مسئولان در
همه ی ابعاد آن -22/2/82- و ترویج «فرهنگ مطالبه ی عدالت» از مسئولان در
جامعه»5 و تبدیل کردن آن به گفتمانی ملی، محورهای وظایفی است که مقام عظمای
ولایت برای دانشجویان در تحقق گفتمان عدالت برشمرده اند .
گفتمان عدالت خواهی با ورود به دهه ی چهارم انقلاب اسلامی در سطح کلان تحت
عنوان «گفتمان عدالت و پیشرفت» به گفتمان و خواست اصلی رهبر انقلاب به
عنوان گفتمان آینده ساز کشور - مطرح شد و باز هم «دانشگاه و جنبش دانشجویی»
محمل و میزبان مطالبه ی رهبر انقلاب گردید. پیام نوروزی رهبر انقلاب در
فروردین 87 و پیام ایشان به مجلس هشتم به مناسبت آغاز به کار هشتمین دوره ی
مجلس شورای اسلامی6 سرآغاز گفتمان «پیشرفت و عدالت» که هم چون گفتمان
عدالت خواهی در آغاز دهه ی 80، جنبش دانشجویی مهم ترین نقطه ی امید ایشان
برای تثبیت این گفتمان بود .
سخنان رهبر معظم انقلاب در دانشگاه علم و صنعت در آذرماه 87 کلید ورود
دانشجویان به این گفتمان بود و سپس ایشان در دیدار با دانشجویان دانشگاه
های کردستان در آستانه ی انتخابات دهم ریاست جمهوری، زوایای دیگری از این
گفتمان را طرح کردند که در جهت دادن به مطالبات و تقاضاهای اجتماعی نقش
آفرین و مؤثر بود. پس از انتخابات نیز مطالبه ی این گفتمان در جمع نخبگان
در 7 مهر 89 از سوی ایشان مغفول نمانده است.
دانشگاه هم چنین این صلاحیّت را داشته است که نقطه ی آغاز و رشد سایر خرده
گفتمان ها، مطالبات و منویات رهبر انقلاب قرار گیرد. «نهضت نرم افزاری»،
-9/12/79 - بومی سازی و تولید علم یکی از این گفتمان هاست که رهبر انقلاب
خود در این باره می فرمایند: «ببینید بنده وقتی مسأله ی نهضت نرم افزاری را
خواستم مطرح کنم، قبل از همه در دانشگاه با دانشجوها مطرح کردم؛ حدود ده
سال قبل. نه با وزارت ها صحبت کرده بودم، نه با رییس جمهور وقت صحبت کرده
بودم، نه حتّی با اساتید صحبت کردم؛ اول بار در دانشگاه امیرکبیر این فکر
را به میان آوردم. امروز شما ببینید این یک گفتمان است، یک مطالبه ی عمومی
است.»7
همان گونه که طرح موضوع آزاداندیشی به عنوان مسأله ی روز جامعه و دانشگاه و
تشریح آن برای اولین بار از سوی رهبری در دیدار با اعضای انجمن اهل قلم8
صورت گرفت و در اردیبهشت 1382 در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه شهید
بهشتی بار دیگر دانشگاه مخاطب این دغدغه ی معظم له قرار گرفت. در بحبوحه ی
فتنه ی 88 در 5 شهریور این سال رهبر انقلاب، دانشگاه - یعنی خط مقدم جنگ
نرم و میدان اصلی جنگ فکری و فرهنگی علیه دشمنان - را موظف به مقابله با
جنگ نرم دشمن فرا می خواند و آگاهی سیاسی و حرکت نکردن در میدان تنظیم شده ی
دشمن را لازمه ی این جنگ پیچیده معرفی می فرماید .
پی گیری مطالبات و منویات مقام معظم رهبری و دست آوردهای جنبش دانشجویی
نقش جنبش دانشجویی در صیانت گفتمانی انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری،
صفحات پر افتخاری دارد که نادیده گرفتن یا انکار آن شایسته نیست. ترویج
گفتمان عدالت خواهی، بی تردید یکی از مهم ترین کارکردهای جنبش دانشجویی در
طول حیات آن بوده است که نمونه ی آن - به فرموده ی رهبر معظم انقلاب -
گفتمان سازی اصول گرایانه ی دانشجویان در سال های منتهی به روی کار آمدن
اصول گرایان در عرصه ی خدمت به مردم بوده است. ظهور مجلس هفتم و از آن
بارزتر روی کار آمدن رییس جمهوری با شعار عدالت خواهی در سوم تیر نشان داد
که جنبش دانشجویی توانسته با موفقیت گفتمان انقلاب اسلامی و عدالت خواهی را
باز تولید و به عرصه ی اجتماعی و سیاسی بکشاند و از این پس باید به تثبیت
آن در ساختارهای سیاسی و نهادی بپردازد .
بازخوانی و تکرار گفتمان امام-ره- و خط امام-ره- به صورت عینی، تئوری
پردازی گفتمان عدالت، بررسی تحلیلی بعضی موارد فسادزا، تولید محتوا، راه حل
و مطالبه از مسئولین در آن حوزه، احساس مسئولیت در مقابل اصل 44 و خصوصی
سازی های افسارگسیخته و طرح هدفمندی یارانه ها، زنده کردن آرمان های اصیل
انقلاب اسلامی هم چون مسأله ی فلسطین و بیداری اسلامی با تجمع های پی در پی
مقابل سفارت خانه ی کشورهای عربی و غربی و فعالیت های گسترده و پرحجم شهری
در ایام محاصره و جنگ غزه، نقد بی پروای درون گفتمانی جناح ها و حاکمیّت
مانند انتقاد از مدرک دکترای مرحوم «کردان» وزیر کشور دولت عدالت خواه نهم،
به صحنه آوردن هنر انقلابی و استفاده از پتانسیل نیروهای انقلابی خارج از
دانشگاه، تغییر روابط درونی تشکل های مختلف جنبش دانشجویی، شکستن انحصار و
هژمونی یک جناح سیاسی خاص در دانشگاه ها، حل برخی مسایل اجتماعی مانند
کارتون خوابی، مقابله با تخریب مزار شهدا و خصوصی شدن آموزش عالی، نظام
سلامت، آموزش و پرورش و رواج فرهنگ مطالبه از مسؤولین، مقابله با تجدید نظر
طلبان و ساختار شکنان، مطالبه ی جدّی درباره ی مفاسد اقتصادی و تجمع ها در
برابر دستگاه قضا و ... عرصه هایی است که محل ورود دانشجویان عدالت خواه
بوده و نشان می دهد جنبش دانشجویی در تحقق بخشیدن به گفتمان عدالت خواهی
مصمم است .
هم چنین در جریان فتنه ی 88 ، جریان دانشجویی سبز به پشت گرمی اساتید
سکولار و روشنفکران به همراهی با فتنه گران برخاست؛ اما در مقابل جنبش اصیل
دانشجویی با پشتوانه ی اراده ی ملت مستضعف و حمایت امام امت تاب مقاومت
نیافت. نقش دانشجویان به عنوان «افسران جنگ نرم» در مقابله ی تئوریک و
تشکیلاتی با انقلاب مخملی غرب و جریان اپوزیسیون و حضور دانشجویان آگاه در
گردهمایی روزهای 16، 17 و 18 آذر 88 و نیز حماسه ی 9 دی و 22 بهمن مصادیق
روشنی از این ادعاست .
رشد تحقیقات و نوآوری های علمی و غلبه ی گفتمانی نهضت نرم افزاری، از دیگر
دست آوردهای جنبش دانشجویی در تحقق منویات رهبر انقلاب است که با ابراز
خرسندی و البته درخواست شتاب بخشی به آن از سوی ایشان قرار گرفته است: «به
علت عقب ماندگی های عمیق، باید شتاب حرکت علمی خود را در تمامی عرصه ها
هرچه بیش تر افزایش دهیم و با نظریّه پردازی در علوم مختلف از جمله علوم
انسانی، به دانش بشری بیفزاییم و لازم است توجه به تولید علم در تبیین
الگوی پیشرفت ملی مورد توجه کامل باشد.»9
اما «پیشرفت چشم گیر» و «عدالت محسوس»انتظار رهبری از گفتمان پیشرفت و
عدالت است که هنوز به طور کامل محقق نشده است. نظریّه پردازی و تئوریزه
کردن گفتمان پیشرفت و عدالت شاید یکی از مصادیق بی مهری و یا غفلت جنبش
دانشجویی بوده است، تا جایی که رهبر معظم انقلاب، خود شخصاً برای تحقق این
امر به تشکیل نشست های اندیشه های راهبردی اقدام نموده اند. رهبر معظم
انقلاب در دومین نشست اندیشه های راهبردی از پی گیری مطالبه ی عدالت ابراز
ناخرسندی کرده و می فرمایند: »وضع فعلی، مطلقاً راضی کننده نیست چرا که
نظام اسلامی به دنبال اجرای حداکثر عدالت و تحقق کامل عدالت به مفهوم یک
ارزش مطلق و همگانی است.»10
کم کاری تشکل ها و جنبش های دانشجویی در زمینه ی راه اندازی کرسی های
آزاداندیشی مصداق دیگر اهمال کاری جنبش دانشجویی بوده که متأسفانه گلایه ی
مقام معظم رهبری را در پی داشته است. ایشان در جمع دانشجویان و دانشگاهیان
دانشگاه سمنان به نهضت آزاد فکری اشاره کرده و اظهار می دارند که هنوز
«عملاً آن کاری که من گفته بودم، انجام نشده است؛ نه در حوزه، نه در
دانشگاه» و بار دیگر تأکید می کنند که«مدیریت این کار بر عهده ی نخبگان،
اساتید فعال و مجموعه های دانشجویی است.»11
نکته ی دیگر آن که بر سر راه عملیاتی کردن مطالبات رهبری، موانع و چالش
هایی نیز وجود دارد. فرمایشی کردن آن ها در قالب همایش ها و کنگره ها، محول
کردن مسؤولیت ها به یک دیگر، نبود عزم و اراده ی جدّی در اجرای آن ها، عدم
درک و برداشت صحیح در مفهوم مطالبات و دامنه ی دربرگیری آن، جناحی و سیاسی
کردن آن، مصادره به نفع خود و بالاخره نبود نهادی مسئول و پی گیر مطالبات،
را باید از مهم ترین این موانع برشمرد. هم چنین از آسیب هایی که جنبش های
دانشجویی و مطالبات آرمان خواهانه ی آنان را متوجه خود می سازد، همانا وارد
شدن به مصادیقی خاص در مطالبه است که رهبر معظم انقلاب نیز بارها از آن
تحذیر کرده اند. دانشجویان با تشکیل اتاق های فکر و فعالیت های بیش تر در
برگزاری کرسی های آزاد اندیشی می توانند گامی بلند جهت تحقق مطالبات رهبری
بردارند. امری که بدون فراهم آوردن بستری سالم و مناسب جهت پرورش نخبگان
علمی و سیاسی کشور، میسر نیست.
پینوشتها:
1- بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه علم و صنعت، 24/9/87
2- بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار جمعی از اعضای تشکل ها، کانون ها،
نشریات، هیأت های مذهبی و شماری از نخبگان دانشجویی، 15 آبان 1382
3- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه ی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، 82/2/22
4- بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه شیراز، 14/2/87
5- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از اعضای تشکل ها و... ، 15 آبان 1382
6- در تاریخ 7/3/1387
7- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز، 87/2/14
8- در تاریخ 8/11/1381
9- در تاریخ 27/2/1388
10- در تاریخ 27/2/1390
11- در تاریخ 18/8/1385
منبع:روزنامه کیهان سه شنبه 6/10/1390 - 15:24
سلامت و بهداشت جامعه
خوبخوابیدن یا دستکم به اندازه کافی خوابیدن، یک درگیری جانفرسای همیشگی
برای دانشجویان پزشکی، رزیدنتها و حتی پزشکان فارغالتحصیل شده است. مشکل
ساعتهای کشدار کشیکها نیست. مشکل زنگهای دیروقت نیمهشب و غلتزدنهای
فراوان در نگرانی بیماران روزهای قبل است. همزمان با این درگیریها، خوب
نخوابیدن، روزی کلافهکننده با مغزی بسته و سرشار از چای و قهوه و سطح
بالای کافئین برای ما رقم میزند.غمانگیزترین قسمت داستان این است که
میدانی به خواب نیاز داری اما نمیتوانی بخوابی! چه کار میشود کرد؟
از هر متخصص خوابی بپرسید پاسخ میدهد: «رعایت (بهداشت خواب) درمان شماست.»و حالا چگونه (بهداشت خواب) خود را بهبود بخشیم:
1) از مصرف مواد محرک (چای و قهوه) یا برعکس آن مواد خوابآور
(بنزودیازپینهاو....) از 6 ساعت قبل از زمان خواب پرهیز کنید. باید عادت
کنید در زمان خاص و معین خود خسته شوید و بخوابید.
2) چرت زدن ممنوع! چرتهای طولانی بین روز، سیکل طبیعی خواب شما را مختل میکند.
3) کارهایی مانند مطالعه و درس خواندن را به تختخوابتان نبرید. باید به بدنتان بیاموزید که تختخواب یعنی (زمان خواب فرا رسیده است!)
4) مکان ساکت، تاریک و آرام بهترین مکان برای خوابیدن و در خواب فرو ماندن است.
و اما بعد از تمام اینها، چگونه میتوانیم برنامه خواب خود را با سبک زندگیمان به عنوان یک پزشک هماهنگ کنیم؟
مثل تمام ابعاد دیگر زندگی، همه چیز به واژه (تعادل) برمیگردد. مردم وقتی
درباره یک زندگی متعادل صحبت میکنند منظورشان زندگی اجتماعی، زندگی
تحصیلی، زندگی کاری و خانوادگی است و هرگز در این میان صحبتی از (زندگی
خوابی) به میان نمیآید.
ما در طول شبانهروز 24 ساعت وقت برای انجام آنچه دوست داریم انجام دهیم،
داریم اما باید به یاد داشته باشیم خواب قسمتی از روز ماست که روی عملکرد
ما در بخشهای دیگر روز تاثیر مستقیم دارد.
شما با درس خواندن بیشتر میتوانید پزشک و دانشجوی موفقتری در محل کار و
تحصیل باشید ولی وقتی در طول شب فقط یک ساعت خوابیده باشید مطمئنا هنگام
حضور در کلاسها، کارگاههای آموزشی و محل کار، خوابآلوده هستید و حتی
گاهی خوابتان میبرد. مجبور به مصرف مقادیر بیشتری کافئین میشوید و تمام
روز احساس ناخوشایندی دارید و طبعا نخواهید توانست حضور موثری داشته باشید.
خواب حیاتی است و پلی برای رسیدن به زندگی بهتر. بیایید از این دید به قضیه
نگاه کنید: اگر شما، شب به خوبی بخوابید روز بعد پرانرژیتر از خواب
برمیخیزید و توانایی و انگیزه بیشتری هم برای انجام کارهایتان دارید و در
نتیجه شخص مفیدتری هستید.
زمانی که دیروقت است و در حال مطالعه هستید، سعی کنید مرزهای خود را تشخیص
دهید. شما در یک بعدازظهر قادرید اطلاعات زیادی را در ذهنتان ثبتکنید اما
هر چه به شب نزدیکتر میشوید تمرکز و قدرت تجزیه و تحلیل شما کمتر و کمتر
میشود.
حتما با این وضعیت مواجه شدهاید که مدت زیادی به صفحه باز کتاب مقابلتان
خیره ماندهاید و سعی در خواندن آن عملا راه به جایی نبرده است. مغز شما
کشش ندارد و پشت سر هم آلارم میدهد که خستهام!
خواب باعث میشود مطالبی که در طول روز فرا گرفتهایم، به خوبی در ذهنمان
جای بگیرند و به خاطر سپرده شوند. پس با این تفاسیر اگر نخوابیم فایده این
همه درس خواندن چیست؟ این موضوع تاییدکننده این مطلب است که چرا بعضی از
مردم زمان خاصی از طول شبانهروز خود را فقط به مطالعه و یادگیری اختصاص
میدهند. به شما نیز توصیه میکنم این روش را امتحان کنید. تا زمانی مطالعه
خود را ادامه دهید که مغز شما اخطار میدهد. درآن لحظه که اخطار را دریافت
کردید نشانهای کنار پاراگرافی که در حال مطالعهاش هستید بگذارید و سپس
کتاب خود را ببندید و برای خوابیدن آماده شوید. ساعت خود را 2 ساعت زودتر
از آن ساعتی که هر روز بهطور روتین بیدار میشوید کوک کنید.
با کمال تعجب خواهید دید که در ساعت 4صبح بعد از مقداری خواب چقدر درس خواندن سادهتر از ساعات پایانی روز است.
راه درست برای به خواب رفتن را بیابید و به نیازهای بدنتان توجه کنید. این
موضوع به ظاهر کوچک نقش بسیار مهمی در موفقیت شما به عنوان یک پزشک دارد.
روشها و متدهای مختلف را امتحان کنید و زمانی که روش مناسب خود را
یافتید، خودتان را مجبور به انجام آن کنید. به این ترتیب شما پزشک و دانشجو
و رزیدنت سالمتر، خوشحالتر و مفیدتری خواهید بود زیرا قادر هستید بهتر
فراگیرید و بهتر نیز از دانستههای خود استفاده کنید. حالا مرا ببخشید زمان
خوابم رسیده و باید بروم بخوابم!
منبع:هفته نامه سپید
سه شنبه 6/10/1390 - 15:23
آموزش و تحقيقات
زندگی در دنیایی که برای راست دست ها ساخته شده است، اغلب برای چپ دست ها
مشکلاتی به بار می آورد. یک نظرخواهی از چپ دست ها نشان می دهد ۸۵ درصد
آنها خودشان را تا حدی دست وپا چلفتی و ناشی می دانند ولی بیشتر چپ دست ها
فکر می کنند باهوش تر و خلاق تر از حد متوسط هستند...
راست دست ها نه راست ، نه چپ چپ دست ها
کمتر از۱% از هر دو دست استفاده می کنند.
کمتر از۹۰ % استفاده از دست راست را ترجیح می دهند.
۱۰ % استفاده از دست چپ را ترجیح می دهند.
چپ دست ها با دنیایی روبرو هستند که بسیاری از وسایل و ابزارهای آن برای
راست دست ها ساخته شده است و گاهی زندگی روزمره شان دچار مشکل می شود. از
هر ۱۰ نفر روی کره زمین، به طور میانگین ۹ نفر از دست راست برای نوشتن،
پرتاب کردن اشیاء و انجام بقیه کارها استفاده می کنند. در مورد پاها هم
تقریبا به همین نسبت راست پا و چپ پا وجود دارد اما درباره اندام های حسی
مانند چشم ها و گوش ها، ترجیح استفاده از اندام های یک طرف، آنقدر واضح
نیست. افرادی که واقعا «دودستی» هستند و به یک اندازه از دست چپ و راستشان
استفاده می کنند، کمتر از یک درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. دانشمندان
با وجود بیش از یک قرن و نیم تحقیق در این باره، هنوز نتوانسته اند پاسخ
جامعی به این سوال که علت راست یا چپ دستی چیست، بدهند. دیوید پی کاری،
روان شناس و استاد دانشگاه بانگور در بریتانیا، می گوید: «ما هنوز علت دقیق
این پدیده را نمی دانیم.» البته شواهدی درباره عدم تقارن در بدن به خصوص
در مغز، وجود دارد که ممکن است علت شیوع کمتر چپ دستی نسبت به راست دستی
باشد. انتخاب یک دست برای کنترل حرکات ظریف، بیانگر این حقیقت است که
آنقدرها هم که فکر می کنیم، در ساختار و کارکرد بدن ما تقارن وجود ندارد.
تقارن ظاهر بدن، الگوی تقابلی دست ها، پاها، نوک پستان ها، چشم ها و... در
اندام های داخلی وجود ندارد. برای مثال قلب و طحال در سمت چپ بدن و کبد در
سمت راست بدن قراردارند و شکل ریه های چپ و راست متفاوت است. مغز هم همین
گونه است. توده چین دار درون جمجمه، از وسط به دو نیمکره تقسیم شده است و
هر نیمکره فعالیت طرف مقابل بدن را کنترل می کند؛ نیمکره چپ مغز به طرف
راست و نیمکره راست مغز به طرف چپ بدن فرمان می دهند یعنی آنچه چشم چپ می
بیند به وسیله بخش عقبی نیمکره راست مغز پردازش می شود.گرچه دو نیمکره مغز
از لحاظ کالبدشناختی مشابه به نظر می رسند، اما برخی وظایف را بیشتر یک طرف
مغز انجام می دهد تا طرف دیگر. دانشمندان می گویند این تقسیم کار برای
افزایش بهره وری است زیرا انجام کارهای دوگانه مشابه به طور همزمان در دو
طرف مغز، باعث اتلاف انرژی و قدرت مغزی می شود.
● چپ دست های بدشگون
علت راست دستی و چپ دستی در انسان ها هر چه که باشد این پدیده سابقه ای
بسیار طولانی دارد؛ مثلا در برخی نقاشی های غارها، انسان اولیه چپ دستی به
تصویر کشیده شده که نیزه ای را در چنگ دارد. کمبود نسبی چپ دستی مانند
بسیاری از «دیگرگونه ها» در تاریخ انسان، باعث ایجاد خرافات و تبعیض های
فرهنگی شده است. تا همین چند دهه پیش، والدین و معلمان قلم را از دست
کودکانی که می خواستند با دست چپ بنویسند، بیرون می کشیدند و آنها را وادار
می کردند با دست راست بنویسند. پیش داوری باستانی در مورد چپ دست ها در
زبان انگلیسی همچنان باقی مانده است. کلمه sinister در انگلیسی (به معنای
بدشگون و شوم)، ریشه لاتین مشترکی با کلمه sinistral به معنای «مربوط به
طرف چپ» دارد و کلمه left (به معنای چپ) از کلمه آنگلوساکسونی به معنای
«ضعیف و سست» گرفته شده است. چپ دست ها به دلایل زیست شناختی نامعلومی، در
واقع ممکن است واقعا هم اندکی نفرین شده باشند. ژن LRRTM۱ که با چپ دستی
ارتباط دارد به بیماری روانی اسکیزوفرنی نیز مربوط است. همچنین ارتباطی
میان چپ دستی و بیماری هایی مانند التهاب روده و اعتیاد به الکل مشاهده شده
است. از سوی دیگر، برخی شواهد نشان می دهد چپ دست ها به طور میانگین از
راست دست ها باهوش ترند و گاهی نبوغ هنری بیشتری دارند. علت، شاید مغزهای
متفاوت این دو گروه باشد. جالب است بدانید که از ۷ رییس جمهور اخیر آمریکا،
۴ نفر آنها شامل «باراک اوباما»، «بیل کلینتون»، «جرج بوش پدر» و «جرالد
فورد» چپ دست بوده اند.
● دست و دهان
پدیده «یک طرفه شدن و تقسیم کار در مغز» می تواند به توضیح پدیده چپ
دستی و راست دستی کمک کند. از تکامل یافته ترین وظایف مغز، پردازش و تولید
زبان است. در ۹۰ تا ۹۵ درصد افراد راست دست، نیمکره چپ نیمکره غالب در
کارکردهای مربوط به زبان و گفتار هم است، بنابراین به نظر می رسد روند
تکامل، یک طرف مغز را مسوول انجام کارهای با نیاز به مهارت بالا کرده است.
پی کاری در این باره می گوید: «اگر یک بخش از مغز کنترل حرکات ظریف دست را
به عهده داشته باشد، منطقی است که همین بخش مغز زبان را نیز کنترل کند.» با
وجود این، رابطه میان این دو به این سادگی ها هم نیست. به گفته کاری، در
دوسوم چپ دست ها هم نیمکره چپ، نیمکره غالب کنترل کننده زبان و گفتار و در
حدود ۵ درصد از راست دست ها، نیمکره راست نیمکره غالب است. بررسی های
ژنتیکی تا به حال نتوانسته اند علت دقیق این گرایش به راست دستی را در
انسان ها مشخص کنند، هر چند شواهدی درباره نقش وراثت وجود دارد. مثلا
احتمال اینکه پدر و مادر چپ دست، فرزند چپ دست داشته باشند، ۲۵ درصد است،
در حالی که احتمال چپ دست بودن در عموم مردم ۱۰ درصد است. افرادی که دارای
ژنی به نام LRRTM۱ هستند نیز با احتمال بیشتری ممکن است چپ دست باشند.
● زندگی یک چپ دست
در مجموع تا جایی که مساله برداشت ها درباره توانایی هایی مغزی و بدنی،
تمایلات و نقصان های یک فرد مطرح است، چپ دستی فقط یک جزء از اجزای بسیار
در یک تصویر پیچیده است. آمار کلار، ژنتیک دان در مرکز ملی پژوهش سرطان در
مرکز ملی سرطان در فردریک مریلند می گوید: «همبستگی یک به یک میان چپ دستی و
سایر صفات وجود ندارد. این طور نیست که اگر کسی چپ دست باشد یا نابغه می
شود یا مبتلا به بیماری.» به گفته دکتر کاری، گرچه انگ گذاری بر چپ دست ها
تا حد زیادی در جهان از بین رفته است اما راست دست بودن هنوز بهتر به نظر
می رسد. او می گوید: «چپ دست ها باید در جهان راست دست ها زندگی کنند. زیپ
شلوار برای راست دست ها ساخته شده است؛ حتی طراحی دربازکن کنسرو برای راست
دست هاست.»
● دست و پنجه
پژوهشگران به بررسی سایر حیوانات پرداخته اند تا بتواند معمای چپ دستی و
راست دستی را در انسان ها حل کنند. بسیاری از پستانداران مانند شامپانزه
ها، بابون ها، گوریل ها و سگ ها نیز تمایل به استفاده بیشتر از یک پنجه را
نشان می دهند. دکتر کاری می گوید: «سگ نیز یک پنجه غالب دارد. اگر او را
وادارید که از طریق یک منفذ به شیئی مانند یک اسباب بازی دسترسی پیدا کند،
خواهید دید که در تلاش های بسیارش از یک پنجه اش بیشتر استفاده می کند.»
نکته جالب این است که نسبت راست پنجه ها و چپ پنجه ها در سگ ها و میمون ها
برخلاف انسان ها که حدود ۹۰ درصدشان راست دست هستند، ۵۰ ۵۰ است. این نسبت
۵۰ ۵۰ را حتی می توان در حیوانات غیرپستاندار مانند خرچنگ ها هم دید که در
آنها پنجه ای که برای مبارزه به کار می رود، در یک طرف بزرگ تر می شود.
منبع:روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )
سه شنبه 6/10/1390 - 15:23