• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 606
تعداد نظرات : 112
زمان آخرین مطلب : 3475روز قبل
کاردستی و خیاطی

  در ادامه روش ساخت دامن فرشته ای بدون نیاز به نخ و سوزن و چرخ خیاطی را فقط در چند دقیقه کوتاه دنبال کنید . این مدل از دامن مناسب جشن های کودکانه مناسب است و نیاز نیست که شما بازار را برای خرید یک دامن فانتزی بگردید . ادامه را ببینید …

 

 

 

 

روش کار :

ابتدا نوارهایی از تورهای نازک به عرض ۵ سانتی متر آماده کنید . اگر از تورهای خشک و ضخیم استفاده کنید دامن فرشته فرم بدی به خود می گیرد . کش را به اندازه ی دور کمر کودک حلقه کنید . برای اتصال دو سر کش می توانید از گره زدن یا دوخت با سوزن استفاده کتنید .

کش را به دور دور انداخته و نوارهای توری که بلندی آن را به اندازه ی قد دخترتان تنطیم کرده اید به روشی که در زیر می بینید به دور کش گره بزنید . با چرخاندن کش تمام کش را از این نوارهای توری پر کنید . توجه کنید که کش را موقع گره زدن تور نکشید .

مدل-دامن-فرشته

این هم مدل دامن فرشته ی دختر بچه ها که به راحتی و در عرض ده دقیقه بدون نیاز به چرخ خیاطی و سوزن ساخته شد . این لباس را در مراسمات عروسی به فرزندتان بپوشانید و دختر خوشگلتان را فرشته ی کوچولوی مجلس کنید .

مدل-دامن-فرشته-(1)

 

دامن-توتو

پنج شنبه 7/6/1392 - 23:50
کاردستی و خیاطی

گلدان تخم‌مرغی


پوست تخم‌مرغ به تنهایی ارزش غذایی بالایی دارد. حالا یک هنرمند خلاق، از این ماده‌ی دورریختنی، یک محل مناسب برای رشد گیاهان ساخته است. تعداد زیادی پوست تخم‌مرغ را شبیه کندوی عسل کنار هم چیده و به هم چسبانده است. داخلشان کمی خاک و مقداری بذر گیاه ریخته تا گیاهان رشد کنند. عکس‌های ادامه هم دیدنی‌ست. 






پنج شنبه 7/6/1392 - 23:48
ریزه کاری های خانه داری

آبیاری 3بعدی


این هم یک سیستم ابتکاری برای آبیاری گلدان‌هاست. کافی‌ست گلدان‌ها را از کوچک به بزرگ، در حالتی 3بعدی به هم مرتبط بسازیم. حالا با آبیاریِ گلدانِ بالایی، به ترتیب تمام گلدان‌ها آبیاری خواهند شد. هر گلدان، به میزان نیاز خود آب استفاده می‌کند و اضافه را به گلدان بعدی می‌دهد.






پنج شنبه 7/6/1392 - 23:46
موسيقي
پنج شنبه 7/6/1392 - 23:36
موسيقي
شنیدن صدای سالار عقیلی
 
 
پنج شنبه 7/6/1392 - 23:31
اخبار

 

پنج شنبه 7/6/1392 - 21:17
اخبار
گرچه داستان لی وان داستان جدیدی نیست اما بسیاری هنوز هم می خواهند بدانند چرا وی علیرغم مخالفت همسایگان و مقامات محلی قبر همسرش را نبش نمود؟ چرا یک فرد سالم چنین رفتار عجیبی دارد؟ آیا همسر مرده دوباره دفن شده است؟ گزارشگران به سراغ قای لی وان رفتند تا جواب سوالات را پیدا کنند.
صراط: آقای "لی وان" و همسرش فام تی سونگ، در شهر هالام منطقه ی تانگ بین، بدون علاقه به هم ازدواج کردند. والدین شان با هم همسایه بودند و به هم قول داده بودند تا فرزندانشان با هم دیگر ازدواج نمایند. این زوج بعد از ازدواج عاشق هم شدند و با هم به خوبی زندگی کردند.

  یکی از همسایگان می گوید: " آقای لی وان و همسرش نجار بودند و وضع مالی خوبی داشتند اما به خاطر قماربازی آقای وان ورشکست شدند. با وجود این، عشق آنها تداوم یافت. وان به همسرش اجازه نمیداد تا زیاد کار کند. آنها صاحب 7 فرزند هستند."
به علت مشکلات، وان مجبور شد تا خانه ی بزرگش را بفروشد و خانه ی کوچکتری بسازد. وی علیرغم مخالفت همسرش نجاری را هم رها کرد و به دنبال استخراخ سنگ رفت.
گرچه داستان لی وان داستان جدیدی نیست اما بسیاری هنوز هم می خواهند بدانند چرا وی علیرغم مخالفت همسایگان و مقامات محلی قبر همسرش را نبش نمود؟ چرا یک فرد سالم چنین رفتار عجیبی دارد؟ آیا همسر مرده دوباره دفن شده است؟ گزارشگران به سراغ قای لی وان رفتند تا جواب سوالات را پیدا کنند.

 


 

وقتی از آقای وان لی دلیل آوردن جسد همسر مرده اش به خانه را جویا شدند وی در پاسخ گفت: "فوریه ی 2003 در کوهستان مرکزی کار می کردم که خبر مرگ همسرم را به من دادند. فورا به خانه رفتم و سعی کردم تا آدمها را از دفن همسرم منصرف کنم. یکی گفت دیوانه ام، چون اگر مرده را دفن نکینم، روح وی آزاد نمی شود. بنابراین به آنها اجازه دادم تا هر کاری می خواهند بکنند. یک سال بعد، یک روز بارانی، به تنهایی به قبرستان رفتم تا جسد همسرم را از قبر بیرون بیاورم. باقی مانده ی جسد وی را در کیف گذاشتم. از ترس خبردار شدن مردم، گودال کوچکی کندم و باقیمانده ها را در آن گذاشتم و آن را پر کردم.
از آن زمان از فکر اینکه چگونه او را به خانه بیاورم شبها خوابم نمی برد. کمی ماسه و سیمان و چسب خریدم و چند روز در قبرستان ماندم تا با باقیمانده ی جسدش مجسمه ی او را بسازم.
بعد از دو ماه، موفق شدم همسرم را نجات دهم. وقتی بچه هایم مجسمه ی او را دیدند بسیار شگفت زده شدند. در ابتدا تصور کردند که به خاطر دلتنگی مجسمه ی وی را ساختم. وقتی حقیقت را به آنها گفتم، بسیار دستپاچه شدند و سعی کردند تا مرا متقاعد کنند مادرشان را دوباره به گورستان برگردانم. اما توجهی به حرف آنها نکردم و اصرار کردم که همسرم زنده است.
داستان لی وان توجه رسانه های محلی و خارجی را به خود جلب کرد. آقای ترانگ سان، فرماندار شهر لاهام در سال 2005 شکایت هایی را در این مورد از مردم محلی دریافت کرد. ساکنان محل نگران آلودگی محل زندگی خود و تاثیرات اجتماعی آن بودند.

صراط 

 



سان می گوید:" از وان خواستیم تا همسرش را مجددا دفن کند و وان هم موافقت نمود. اما مدتی بعد، مردم محلی به شکایت های خود به علت تداوم رفتار وان ادامه دادند. هنوز هم مورد آقای وان حل نشده است.
وان، علیرغم نگاه مردم، نزدیک 10 سال است که با باقیمانده ی همسر مرده ی خود زندگی می کند. برخی اوقات وی از فروشگاه های لوازم آرایشی برایش خرید می کند. در ابتدا، مردم فکر می کردند وی آنها را برای دخترانش می خرد اما فهمیدند که وی لوازم آرایشی را برای همسر مرده اش تهیه می کند. او مجسمه را با رژلب  و کرم پودر آرایش می کند.
وان می گوید: " مجسمه را هر روز تمیز می کنم. همسرم به زیبایی ملکه ها و مدل های معروف است. زیبایی او را حتی می توان با لیدی کیو مقایسه کرد. ( لیدی کیو زن زیبایی در اثر معروف "افسانه های کیو" نوشته ی شاعر کبیر نگوین دوو در قرن 19-18 میلادی می باشد.) وقتی همسرم زنده بود هرگز لباس هایی به این زیبایی به تن نکرد، به این خاطر مجبورم لباس های زیبای زیادی برایش تهیه کنم. لباس های او را روزی دو بار عوض می کنم. مردم می گویند من دیوانه ام چون از لاشه نگهداری می کنم. اما من به شدت معتقدم او همیشه با من است و تا زمان مرگ خودم با او می خوابم.

پنج شنبه 7/6/1392 - 21:0
اخبار

ازپایگاه اینترنتی «رادیو زمانه» که با چند تن از اعضای جوان‌تر حزب منحله مشارکت گفت‌وگو کرده از قول یکی از آن‌ها می‌نویسد:‌ «اگر تندروی نمی‌شد، الان وزرای اصلاح‌طلب مجبور نبودند بروند پشت میکروفون و اعلام برائت کنند از فتنه.

 

پایگاه اینترنتی «رادیو زمانه» که با چند تن از اعضای جوان‌تر حزب منحله مشارکت گفت‌وگو کرده از قول یکی از آن‌ها می‌نویسد:‌ «اگر تندروی نمی‌شد، الان وزرای اصلاح‌طلب مجبور نبودند بروند پشت میکروفون و اعلام برائت کنند از فتنه. بهانه به دست اصول‌گرایان افتاد تا مانع ورود اصلاح‌طلبان به کابینه شوند. تنها دلیل مخالفت نمایندگان اتفاقاتی بود که بعد از سال ۱۳۸۸ رخ داد. باید به نتیجه انتخابات احترام گذاشت. ببینید اگر الان اصول‌گرایان نتیجه انتخابات را نمی‌پذیرفتند و اردوکشی خیابانی می‌شد چقدر به ضرر ما بود.» یک عضو دیگر حزب منحله مشارکت نیز به رادیو زمانه گفت: «وقتی در برابر یک ساختار، اقدام انقلابی می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم برگردیم داخل ساختار. وضعیت الان ما اینجوری است. نظرات مختلف است. برای فعالیت مشترک در قالب گروه، سازمان و حزب باید بین اعضا حداقل ۷۰ درصد شباهت فکری باشد، ولی الان در بین گروه‌ها این‌طوری نیست. به همین دلیل اختلافات، جنبش(فتنه) سبز به پیروزی نرسید، چون باعث شد زمان از بین برود. درباره کابینه جدید هم نظر مشترک نداریم. نمی‌شود یک عضو ما داخل زندان باشد و روی حرف خودش بایستد و یک عضو دیگر بگوید اشتباه کردیم.»!
برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم و مواجهه گروه‌های سیاسی با نتیجه انتخابات که نمایشی درس‌آموز از چگونگی رعایت قانون و گردن نهادن به نتیجه انتخابات بود و نیز برخورد نمایندگان مجلس با وزرای پیشنهادی دکتر روحانی و همچنین اظهارات بیشتر این وزرای پیشنهادی درباره اصول کلی نظام و رفتارهای ساختارشکنانه برخی در گذشته از جمله فتنه 88 سازمان فکری و رفتاری فتنه را که در چند سال گذشته تلاش زیادی برای حفظش شده بود، کاملاً در هم ریخت؛ به‌طوری که فتنه‌گران با معضل بزرگ ریزش هواداران مواجه شده‌اند و به احتمال زیاد روند این ریزش افزایش پیدا خواهد کرد و حقایق بیشتری برملا می‌شود

پنج شنبه 7/6/1392 - 20:37
اخبار

ماجرای واقعی مخملباف و باغبان بهایی
محسن مخملباف که این روزها به واسطه ساخت فیلم "باغبان" چشم به توجه محافل سینمایی غرب دارد، مصداق بارز تب تندی است که چند صباحی است شدید به سردی گرائیده است.
به گزارش خط و به نقل از مجله مهر، "باغبان" نام تازه‌ترین ساخته محسن مخملباف است. فیلمی که برخی رسانه‌ها عنوان "رپورتاژ آگهی" به آن داده‌اند. تبلیغ بهائیت مأموریت اصلی فیلمساز در این پروژه بوده‌ و این مأموریت نه تحلیل و یا حدس و گمان رسانه‌ای، که محصول واضح و کاملاً رسمی برآمده از ساختار و محتوای فیلم است.

"باغبان" مخملباف درباره چیست؟

داستان "باغبان" درباره فیلم‌سازی ایرانی که با همراهی پسرش به اسرائیل سفر می‌کند تا درباره دینی که حدود ۱۷۰ سال پیش در ایران به وجود آمده تحقیق کنند. پیروان این دین از سراسر جهان به شهر حیفا می‌آیند تا در باغی که مرکز این دین است خدمت کنند و از طریق کار در طبیعت، خود را صلح‌طلب بار بیاورند که این ویژگی اشاره‌ای مستقیم به تعالیم بهائیت دارد."


پدر از طریق همراهی و گفتگو با باغبان این باغ که یک بهائی متشرع است، درمی‌یابد که دین او به افکار صلح‌طلبانه و ضدخشونت چهره‌هایی چون گاندی و ماندلا شباهت بسیاری دارد و همین‌جا برای پدر این سوال مطرح می‌شود که اگر این نگاه دینی صلح‌طلبانه در ایران وجود داشت، آیا حکومت به دنبال ساخت بمب اتمی می‌رفت؟ البته فیلم به این نتیجه‌گیری سیاسی بسنده نکرده و در مقابل پدر، پسر را قرار می‌دهد که عمیقا معتقد است همه ادیان جز تخریب جهان کاری نکرده‌اند!

همین خلاصه داستان هم بدون توجه به نشانه‌گذاری‌های بصری فیلم می‌تواند نشان‌دهنده جهت‌گیری کلی آن در راستای مأموریتی که در بالا به آن اشاره شد باشد. جالب اینکه مخملباف با همراهی پسرش، دو نقش اصلی این فیلم شبه‌مستند را ایفا کرده‌اند تا از این طریق ارادت و اعتقاد خود به مأموریتی که عهده‌دار انجام آن شده‌اند را به اثبات رسانند. پاداش این مأموریت هم طبیعتاً در قالب برخی جشنواره‌های به‌ظاهر سینمایی به آقای فیلمساز اهدا خواهد شد؛ مانند جشنواره فیلم بیروت که جایزه طلایی خود را به مخملباف اهدا کرد و جشنواره بوسان که این فیلم را به‌عنوان فیلم برتر برگزید.

نکته جالب توجه اینکه ساختار آماتوری فیلم اساسا اجازه هیچ بحثی درباره کیفیت سینمایی باقی نگذاشته و برخی جشنواره‌های معتبرتر مانند جشنواره فیلم روتردام زیر بار اهدا جایزه به این فیلم نروند.

باغی که با تفریط آباد شد

اما محسن مخملباف که این روزها ساکن یکی از شهرک‌های حومه شهر پاریس است، عقبه‌ای دارد که خود نیز احتمالاً امروز نمی‌تواند با آن کنار بیاید. عقبه‌ای که در قیاس با کارنامه امروزش او را به بهترین مثال برای اثبات هم‌جواری افراط و تفریط تبدیل کرده‌است.

مخملبافی که امروز زیرسایه بهائیت آرمیده، خانه و باغی آباد از آن خود دارد و شیفتگی خود نسبت به یک باغبان بهایی را به داستان محوری یک فیلم سینمایی تبدیل کرده‌است، سه‌دهه پیش‌تر احساسی متفاوت نسبت به بهائیان داشت تا جایی که حتی توان تحمل باغبانی که پیشتر برای بهائیان کار می‌کرده را هم نداشت!

بیایید کمی به عقب بازگردیم؛ زمان اوج‌گیری مبارزات انقلابی. روزهایی که جمعی از جوانان زیر بیرق سازمان نوپای تبلیغات اسلامی برای احیاء مفهوم متعالی "هنر متعهد" گردهم آمده و چتری به نام "حوزه هنری" را گستراندند.

"حظیره‌القدس" نام مصطلح ساختمانی بود که عبادتگاه مخصوص بهائیان در سال‌های دور محسوب می‌شد و چند سال پیش از انقلاب اسلامی، به‌دستور ارتش پهلوی تخریب شده‌ بود. این ساختمان به‌واسطه انقلاب کارکردی تازه پیدا می‌کند. ساختمان بازسازی می‌شود و "حوزه هنری" بر خاکستر آن بنا می‌شود. در چنین شرایطی هم‌وغم نیروهای تازه‌نفس انقلابی ترسیم راهی جدید و بهره‌گیری از پتانسیل‌های موجود برای رسیدن به نقطه مطلوب بود.

باغی که با افراط خشکید

در این میان اما یک نفر هنوز به فکر تخریب و حذف صددرصدی هرآنچه نمی‌پسندید بود! باغبان پیر باغی که سنگ بنای حوزه هنری در آن نهاده شده بود هم به همین دلیل در مظان اتهام قرار گرفت. داستان سرنوشت این باغبان پیر را به روایت امیرحسن فردی یکی از پیشگامان راه‌اندازی حوزه هنری بخوانید و خود قضاوت کنید؛

"حوزه باغ بزرگی داشت و نیاز به باغبان داشت. این باغبان‌ها از قبل در حوزه بودند و کاری هم به کار کسی نداشتند. با خانواده هم بودند و در یک گوشه حوزه ۲ تا اتاق داشتند و با زن و بچه زندگی می‌کردند. یک روز مخملباف گیر داد که ما باید اینها را بیرون کنیم؛ اینها جاسوس هستند و ستون پنجم ضدانقلابند. من به محسن گفتم: روی چه حسابی همچین حرفی می‌زنی؟ و بر فرض که چنین باشد، آیا این وظیفه ماست؟ مگر مملکت قانون ندارد؟ من این حرف‌ها را كه زدم محسن عقب‌نشینی کرد."


"۲ روز بعد (مخملباف) گفت: باید شورا تشکیل شود که اینها را بریزیم بیرون یا نه. بعد هم رفت آنقدر در مخ این بچه‌ها خواند که شورا قبول کرد اینها را از حوزه به طرز بدی بیرون انداختند. بعد هم باغ حوزه شروع کرد به خشک شدن! نه باغبانی آوردند نه کسی به گل‌ها آب می‌داد. من واقعیتش روزی یکی- دو ساعت کارم شده بود آبیاری درختان و گل‌های حوزه. محسن استاد این بود که عواطف آدم‌ها را زیر پایش له کند. من یک روز به شوخی به مخملباف گفتم: محسن! اگر روزی کسی را پیدا نکنی، با چه کسی دعوا می‌کنی؟ سمیرا آن موقع تازه راه افتاده بود، گفت: با این سمیرا دعوا می‌کنم، اینقدر دعوا می‌کنم تا خودم را تخلیه کنم. بله، همچین آدمی بود." (بخشی از گفت‌وگوی امیرحسین فردی با روزنامه وطن امروز)

درجا زدن در مرحله شک!

این البته تنها نمونه‌ای از روایت‌های دیروز و امروز فیلمسازی است که روزگاری می‌خواست با سینما همه را هدایت کند و امروز نه از "هنر سینما" چیزی در چنته دارد و نه باوری به "هدایت" برایش باقی مانده‌است. راوی "توبه نصوح" این روزها شیفته "باغبان" بهایی شده و چه تصویری از این روشن‌تر برای قضاوت درباره مردی که به تعبیر یکی از اهالی فرهنگ؛ خودش، خود را به زانو درآورد.

پیش‌بینی سید ‌شهیدان اهل قلم گویا روزبه‌روز بیشتر به واقعیت نزدیک می‌شود؛ "آقای مخملباف هنوز در مرحله شك است و خلاف آنچه وانمود می‌شود هیچ چیز برای گفتن ندارد. فیلم ساختن برای او نوعی اظهار وجود است و هیچ غایت دیگری را در نظر ندارد. خانه تكانی هم نكرده‌است و فقط در شك خویش عمیق‌تر و عمیق‌تر شده‌است، اما بازهم حاضر به اعتراف به این حقیقت، لااقل در نزد خویش نیست. او باید روی به صداقت بیاورد تا نجات یابد" (سید مرتضی آوینی- جلد دوم آینه جادو)
به نقل از کلمه 
پنج شنبه 7/6/1392 - 20:26
اخبار

رئیس قرارگاه عمار با بیان اینکه فتنه ۸۸ بحث خیانت است نه اعتدال و تندروی و کندروی، گفت: آقای خاتمی با شعار اصلاحات بعد از آقای هاشمی آمد، یعنی ادعای آقایان این بود که در دوران آقای هاشمی اعتدال نبوده است.

حجت‌الاسلام مهدی‌ طائب فرمانده قرارگاه فرهنگی عمار در خصوص تعریف واژه “اعتدال” با بیان اینکه اعتدال به‌معنای پرهیز از افراط و تفریط است، گفت: ما یک صراط و خط مستقیمی داریم که احکام و امور اجرایی است که اسلام برای ما تدوین کرده است؛ وقتی در این خط مستقیم حرکت کنیم، فرد معتدلی هستیم و متّصف به صفت عدالت هم می‌شویم اما اگر از این خط مستقیم کوتاه آمدیم یا اینکه جلوتر رفتیم، ما به صفت متقدم و متأخر و نامتعادل متّصف می‌شویم.

وی درباره اینکه برخی چهره‌های اصلاح‌طلب دولت نهم و دهم را مصداق افراط و تفریط و دولت‌های هاشمی و خاتمی ‌را نماد اعتدال می‌دانند، اظهار داشت: کلمه اصلاحات را نباید به‌طور مطلق به کار برد، بلکه باید از کلمه “مدعیان اصلاحات” استفاده کرد زیرا اصلاح یعنی خروج از بی‌اعتدالی و قرار گرفتن در اعتدال.

رئیس قرارگاه عمار ادامه داد: آقای خاتمی با شعار اصلاحات بعد از آقای هاشمی آمد، یعنی ادعای آقایان این بود: در دوران آقای هاشمی اعتدال نبوده و خرابی بوده و ما آمدیم اصلاح انجام دادیم، یعنی گفتند دولت، دولتِ اصلاحات است.

طائب با تأکید بر اینکه از دیدگاه این افراد دولت قبلی، دولت بی‌اعتدال و خارج از اصلاح بوده و آقایان آمدند اصلاحات انجام دادند، تصریح کرد: در دوره آقای خاتمی خود آنهایی که با شعار اصلاحات آمده بودند، دچار تفرقه شدند و برخی‌شان گفتند: این روش، روش اصلاحات نبود و تندروانه بود و ما باید بازگردیم.

وی افزود: خود این افراد ادعا می‌کنند در سال ۸۴ علل رأی نیاوردنشان تفرقه بوده است، بنابراین اینکه یک مجموعه دور هم جمع شوند و ادعا کنند حرکت ما اصلاحات است، دلیل نمی‌شود که واقعاً اصلاحات باشد.

به‌گفته رئیس قرارگاه عمار، کسانی که با شعار اصلاحات آمده بودند، بعدها اعتراف کردند که طی ۸ سال در قواره اصلاحات حرکت نکردند و بسیاری از آنها تندروانه حرکت کردند، بنابراین اینکه الآن برخی می‌گویند دولت هاشمی دولت اعتدال بوده، خودشان را رد می‌کنند زیرا اصلاحات در برابر دولت آقای هاشمی مطرح شد.

طائب با یادآوری فتنه سال ۸۸، گفت: در فتنه ۸۸ تعدادی که بازی خورده بودند، اعلام برائت کردند ولی آنهایی که اعلام برائت نکردند، اصلاً در جریان خودی نباید محسوب شوند تا بعد از آن ببینیم معتدلند یا نه.

وی با بیان اینکه جریان فتنه ۸۸ از بیرون مرزها و از طرف سرویس‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل هدایت می‌شد و کسانی که از این حرکت اعلام برائت نکردند، مهر تأیید روی حرکت آنها می‌زنند، تصریح کرد: فتنه ۸۸ بحث خیانت است نه اعتدال و تندروی و کندروی. کسانی که در فتنه و حتی پس از آن اعلام برائت نکردند و نگفتند این حرکت اشتباه بوده، با دشمن همکاری کردند.

رئیس قرارگاه عمار تأکید کرد: کسانی که از رهبران فتنه ۸۸ ‌حرف می‌زنند، شرح حالشان خروج از اعتدال نیست، بلکه حمایت از خیانت است.

طائب اظهار داشت: مدعیان تقلب، در انتخابات یازدهم دیدند که ۳۷۰ هزار رأی از سوی نظام مورد احترام قرار گرفت و همان دولت انتخابات را برگزار کرد که انتخابات سال ۸۸ را برگزار کرده بود؛ من اعتقادی به اینکه نتیجه انتخابات به‌نفع آنها بوده ندارم ولیکن آنها ادعا می‌کنند نتیجه به‌نفع آنهاست و نتیجه را پذیرفتند، بنابراین معلوم می‌شود که در سال ۸۸ چون نتیجه انتخابات به‌نفع آنان نبوده، ادعای دروغ و تقلب را مطرح کردند و الآن حاضر نیستند به این مسئله اقرار کنند.

وی افزود: این خروج از اعتدال نیست بلکه ‌خیانت است. کسانی که نام سران فتنه را مطرح می‌کنند، افراد بااخلاصی نیستند. باید روی این افراد بررسی بیشتری صورت گیرد تا مشهود شود از کجا دستور می‌گیرند.

رئیس قرارگاه فرهنگی عمار درباره ‌حضور این افراد در کابینه دولت یازدهم اظهار داشت: ما در موضع این نیستیم که برای رئیس‌جمهور جدید تعیین تکلیف کنیم. معتقدیم ‌آقای رئیس جمهور با شعارهایی آمده و انتظاراتی را بین مردم ‌که از جمله ما هم از آحاد مردم هستیم، ایجاد کردند.

طائب با بیان “ما هم منتظریم ببینیم که رئیس‌جمهور شعارهایی را که دادند با چه کابینه و نیرویی محقق می‌کند” تصریح کرد: مهم این است که آقای رئیس‌جمهور بداند ‌شعارهایی دادند و انتظاراتی ایجاد کردند، البته مردم ما عاقل و هوشیار هستند و می‌دانند انتظارها دوروزه محقق نمی‌شود ولی از آغاز زود متوجه می‌شوند که کابینه معرفی شده، آیا در خط برآورده کردن انتظارات پیش می‌رود یا نمی‌رود.

وی افزود: نباید بین مردم انتظارات را سرعت بخشید و دولت جدید را با مشکل مواجه کرد اما رئیس‌جمهور باید خوب بداند و می‌داند که بعد از ۳۴ سال مردم ما آن‌قدر باتجربه شده‌اند که با یک نگاه متوجه شوند ‌این کابینه آیا در صدد برآورده کردن انتظارات است یا به‌دنبال ایجاد بحران در بحران است.

رئیس قرارگاه فرهنگی عمار در توصیه‌ای به رئیس‌جمهور تأکید کرد: به رئیس‌جمهور از باب دلسوزی توصیه می‌کنم که از به‌کار‌گیری کسانی که همّ و غمشان ایجاد بلوا و آشوب و دعواست، پرهیز کند و سراغ افرادی برود که بتوانند در کارها به رئیس‌جمهور کمک کنند.

 (کلمه)

پنج شنبه 7/6/1392 - 20:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته