عمریست که دم به دم علی می گویم
باحال نشاط و غم علی می گویم
تا بودم علی گفته ام،ان شاءالله
در باقی عمر هم علی می گویم
چهره ی تو منظر حُسن خداست
حُسن تو از هر چه زیبایی جداست
ای گل نرگس گل عشق همه
یوسف زیبای آل فاطمه
حُسن یوسف وامدار حُسن توست
یوسف،آغاز بهار حُُسن توست
اشک چشم تو کجا شبنم کجا
با گل نرگس گل مریم کجا
عطر شکوفه می چکد از رخ چون بهارِ تو
بوی بهشت می دهد لحظه ی انتظارِ تو
قطره ی آبی که دارد در نظر گوهر شدن
از کنار ابر تا دریا تنزّل بایدش
اگر آتش به عالم شعله دارد دود هم دارد
خلیل الله دارد گر جهان نمرود هم دارد
به ناحق خون مظلوم اَر خورد ظالم نمی داند
پیِ احقاقِ حق،حق مهدی موعود هم دارد
آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربّش
ولی چه کنم تهیدستم
خدایا تو قبولم کن.
باکری
اکثر مردم یکبار به دنیا می آیند ولی بارهای بار می میرند.