• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3839
تعداد نظرات : 784
زمان آخرین مطلب : 4440روز قبل
کنکور
حتما تا به حال شنیده‌اید كه می‌گویند «خواستن، توانستن است» اما به‌رغم این جمله، خیلی‌ها هستند كه می‌خواهند ولی نمی‌توانند. كدامیك از شما نمی‌خواهید در كنكور رتبه خوبی به‌دست آورید؟ كدامیك از شما نمی‌خواستید در امتحان نهایی 20 بگیرید؟ قطعا تمامی داوطلبان كنكور می‌خواهند در كنكور سراسری رتبه خوبی به‌دست آورند و همینطور تمامی دانش‌آموزان سال سوم می‌خواستند در امتحانات نهایی 20 بگیرند.

 اما چند نفر از شما توانستید به این خواسته برسید؟ و این به معنی این است كه خواستن، توانستن نیست!

بله، هر خواستنی توانستن نیست. چون اگر بود الان باید معدل همه شما 20 باشد و در كنكور سراسری همه درصدها میانگین 100٪ داشته باشند. تنها خواستنی واقعی است كه شما را به هدف نهایی می‌رساند. اگر شما واقعا چیزی را بخواهید... و از ته دل آن را طلب كنید، قطعا رسیدن به آن ممكن خواهد بود.

همراهان صمیمی!

تنها خواستن، كافی نیست. داشتن یك آرزو قطعا می‌تواند شروع یك حركت باشد اما... پایان آن نیست. تا امروز چندبار تصمیم گرفته‌ای كه برای رسیدن به هدفت تلاش كنی... خواستی... اما...

 خواستن واقعی یعنی اینكه برای رسیدن به هدف باید به اندازه آن تلاش هم داشته باشی. موانع كوچك كه گاهی باعث توقف حركت می‌شود. تنها با یك خواست واقعی از بین می‌رود.

 تصور كنید یكی از روزهایی كه حوصله درس خواندن ندارید و بیكار نشسته‌ اید. ناگهان زلزله بیاید. شما چه كاری انجام می‌دهید؟ حتما با تمام توان و تلاش از جای خود برمی‌خیزید و به سمت درب خانه می‌دوید تا خود را نجات دهید. در حالی كه تا چند لحظه قبل از آن حوصله بلند شدن از جایتان را هم نداشتید اما وقتی هدف بزرگتری (نجات جان خودتان) پیدا كردید. مانع كوچك (بی‌حوصلگی) از بین رفت.

 آیا می‌توانید فكر كنید كه در لحظه‌ای كه زلزله می‌آید بگویید :«حوصله ندارم»، «خسته‌ام»، «نا‌امیدم» و... حتما به نظر خنده‌دار می‌آید چون هدف شما (نجات جانتان) آنقدر مهم و بزرگ است كه هیچ مانعی نمی‌تواند حركت شما را متوقف كند. چون واقعا می‌خواهید خود را نجات دهید... واقعا...  

 هر هدفی می‌تواند باعث شود كه شما با انرژی و انگیزه واقعا بخواهید و موانع كوچك روی شما تاثیری نگذارد و در حقیقت لازم است قبل از هر اقدامی اهداف خود را معین كنید و آنها را واقعا بخواهید.

 من اعتقاد دارم آنها به دو دسته تقسیم می‌شوند. یكی انسان‌هایی كه اهداف خود را انتخاب می‌كنند و بعد براساس آن اعمال خود را تنظیم می‌كنند و دیگر انسان‌هایی كه براساس شرایط روحی و محیطی و... اقدام‌هایی انجام می‌دهند و به نتایجی هم می‌رسند اما این نتایج آنی نیست كه مورد نظر ماست و بعد به این نتیجه می‌رسیم كه ای‌كاش... شما از كدام دسته از انسان‌ها هستید؟

 یادتان باشد آینده شما در گروی تصمیم‌های امروز است. پس لازم است همین الان یك قلم و كاغذ بردارید و اهداف خود را دقیقا مكتوب كنید و بنویسید كه می‌خواهید در (مثلا 10 سال) آینده دقیقا چه شغلی داشته باشید؟ چه تفریحاتی؟ چه نوع موسیقی یاد بگیرید؟ چه اطلاعاتی داشته باشید؟ چقدر در ماه پول در بیاورید و...

 آنگاه معین كنید كه برای رسیدن به این آرزوها در پنج سال آینده باید در كجا قرار داشته باشید؟ و نیز امسال به كجا برسید و چه اقداماتی انجام دهید.

 این اهداف را مكتوب كنید و آنها را هر روز و هر لحظه مرور كنید تا بدانید كه حركت‌تان به چه دلیلی است؟ مطمئن باشید آنچه شما را به یك خواستن واقعی می‌رساند پیدا كردن اهداف بلند مدت و كوتاه مدت‌ تان است. 


شنبه 2/7/1390 - 21:12
کنکور
شما در سفری قرار گرفتهاید که برای موفقیت در این سفر، به دو چیز نیاز دارید: آموزش خوب و آمادگی خوب. 

1- هدف باید مشخص باشد.

بدانید که به راستی چه میخواهید. اینگونه مجبور نمیشوید پروانهها را دنبال کنید. اینگونه به اکتشاف طلا میروید. در مسیر هدفگذاری و جریان موفقیت، کلمهی شاخص من «وضوح» و «روشنی» است. بین میزان روشنی و شفافی از آنچه میخواهید و آنچه در عمل به آن است دست پیدا میکنید، رابطهی مستقیمی وجود دارد.

همانطور که قبل از ساختن هواپیما، پیش طرحی از آنچه می خواهید بسازید، باید داشته باشید، داوطلبان موفق زمان لازم را برای رسیدن، زمان شفافی درباره ی خود و آنچه میخواهند صرف میکنند. برای غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف والا، داشتن علاقه و اشتیاق ضرورت دارد. هدفها را باید صددرصد شخصی و برای خودتان انتخاب کرده باشید، نه آن هدف هایی که دیگران برای شما انتخاب میکنند و یا هدف هایی که شما برای راضی کردن دیگران انتخاب میکنید. به خاطر داشته باشید، نمیتوانید به هدفی که آن را نمی بینید، برسید. شفاف بودن منجر به واقعیت پیوستن رؤیا هایتان میشود. زمانی که بدانید دقیقاً چه خواستهای دارید، می توانید اغلب اوقات به هدفتان فکر کنید. هر چه بیشتر به هدفهایتان فکر کنید، سریع تر صورت تحقق به خود می گیرند.

2- هدف باید قابل سنجش باشد.

وقتی هدفهایتان را مشخص میکنید و در کنار آنها به حرکت درمیآیید، لازم است در فواصل راه از معیارهایی استفاده کنید تا پیشرفت شما را اندازهگیری کند. هر چه هدفهای مشخصتری برای خود در نظر بگیرید، دقیقتر میتوانید به هدفهای خود دست پیدا کنید. اگر بتوانید اندازه بگیرید، میتوانید بر آن مدیریت کنید. در هر زمینهای از مسیر کنکور خود، فعالیتهای خود را به دقت تحلیل کنید. تعداد فعالیتهایی را انتخاب کنید که موفقیت شما را تضمین کند. همین که توجه خود را به کاری میدهید، به شما امکان میدهد که دقیقتر عمل کنید. اگر میخواهید در کنکور موفق باشید، به دقایقی که به مطالعه میپردازید، دقیق شوید، به میزان یادگیری خود و همچنین به هدف قابل اندازهگیری خود توجه کنید. «تا فلان تاریخ می‌‌خواهم رتبهام به 1000 برسد»

3- هدف باید دستیافتنی باشد.

آیا تا به حال رؤیایی داشتهاید؟ امیـدوارم رؤیا داشته باشید. تمام ایدههای بزرگ و تمام پیشرفتهای چشمگیر از رؤیاها آغاز میشوند. زمانی هدفتان را درست انتخاب میکنید که از دید خودتان، رسیدن به آن امکانپذیر باشد، نه زمانی که از دید دیگران امکانپذیر باشد یا نه. پس از همین امروز شروع کنید. خیلی مهم است که چقدر باور دارید که هدفتان دستیافتنی است. هدف شما نمیتواند آنقدر بزرگ یا آنقدر مسخره باشد که عملاً دستیابی به آن غیرممکن باشد. بسیاری از شماها فردا به روشنی زندگی خواهید کرد، اگر امروز به هدفهایتان فکر کنید.
 4- هدف باید واقعی باشد.

در هدفگذاری، واقعی بودن هدف اشاره به این دارد که هدف با خیال و توهم متفاوت است. قبولی در کنکور، در رشته و شهری که اصلاً وجود ندارد، یک هدف غیرواقعی است. داشتن هدفهای واقعی به شما امکان میدهد تا از همهی توانمندی خود برای دستیابی به موفقیت استفاده کنید. توجه داشته باشید که برداشتن سنگ بزرگ، نشانهی نزدن است. انتخاب هدفهای خیالی و توهمی، راهی برای شکست و ناکامی است. پس برای مشخص ساختن هدفهای واقعی خود باید با ارزشها و ایدهآلهایتان شروع کنید.
5- هدف باید دارای زمان باشد.

پیشبینی و زمان دستیابی به هدف مثل یقین به خود هدف اهمیت دارد. برای تقویت بیشتر هدفهای مکتوب خود، زمان دستیابی به هر هدف را مشخص کنید. برای مثال میگویید: تا کنکور 90، به طور متوسط، ماهی (؟) رتبه پیشرفت دارم. یادتان نرود که ذهن شما شیفتهی زمانهای پایان کار است. حتی اگر ندانید که هدفهایتان چگونه صورت میپذیرد، همیشه برای خود زمان ضربالاجلی را مشخص کنید. سخن آخر با شما: تصمیم بگیرید که واقعاً چه میخواهید، هدفهایتان را بنویسید، برنامهای برای دستیابی به آنها تدارک ببینید و هر روزتان را صرف این برنامه کنید. یادگیری مهارتهای موفقیت در تحصیل را فراموش نکنید.

 

در جلسهای که با همکاران به گفتگو مشغول بودیم، یکی از آنها گفت: زمانی که والدین من تمایل به داشتن یک شغل خوب بودند تا به موفقیت برسند، داشتن مدرک دبیرستانی کفایت میکرد. اما امروز به نسل من میگویند، برای موفق شدن باید مدرک دانشگاهی داشته باشی. مدرک دانشگاهی برای نسل ما ضروری است اما برای نسل شما چطور؟ شما برای موفقیت چه چیزی باید داشته باشید؟ آیا مدرک تمام چیزی است که شما نیاز دارید؟ تغییراتی که سالهای گذشته روی داده است، رقابتهای زیاد و جدیدی را بر سر راه شما قرار داده است. شما و همکلاسیهایتان، موفقان (پیروزمندان) آینده هستید. بیشتر مسافرتها دارای شروع، انتها و نقطهی فیمابینی است. میخواهم بدانید که در این دوره کارهای زیادی میتوانید انجام دهید تا راه موفقیت برایتان کوتاهتر و هموار‌‌تر شود. برنده شدن، همه چیز نیست، ولی خیلی از باختن بهتر است. 

اما تمامی شکستها هم میتوانند به یک هدف خدمت کنند. وقتی میبازید، یاد میگیرید. وقتی یاد میگیرید، پیشرفت میکنید و در نتیجه وقتی پیشرفت میکنید، بیشتر برنده میشوید. فردی موفق میگفت: شاید تنها دلیلی که میتوانم موفق باشم این است که میدانم چطور با شکست کنار بیایم. شکست جزئی از هر سفر است. برنده شدن همیشه به معنای پیروزی است و باختن باز هم یادگیری است. میخواهم یاد بگیرم که در این سفر، ویژگیهای هدفمان را بر اساس ملاکهای درست انتخاب کنیم تا در ضمن اینکه به هدفمان میرسیم، راه را برای هدفهای دیگرمان هموار کنیم

شنبه 2/7/1390 - 20:59
کنکور
یك لحظه چشمان‌تان را ببندید و در ذهن خود به زمان گذشته برگردید. درست به یك سال پیش همین موقع... ببینید در آن زمان كجا بودید؟ چه می‌كردید؟ چه اندیشه‌ها و چه تصمیم‌هایی در سر داشتید؟ آیا برای سال بعد خود تصمیمی داشتید؟ می‌خواستید یك سال بعد چه باشید؟ از نظر علمی چه چیزی كسب كنید و چطور؟ از كدام بخش زندگی‌تان ناراضی بودید؟ كدام بخش برایتان دوست‌داشتنی بود؟...

حالا به خود نگاه كنید. به همین لحظه و هم‌اكنون... كجا هستید؟ چه می‌كنید؟ چه اندیشه‌ای در سر دارید؟ آیا به آنچه كه یك سال پیش فكرش را می‌كردید، رسیده‌اید؟ آیا آن چیزهایی را كه می‌خواستید كسب كرده‌اید؟ آیا از وضعیت علمی خود راضی هستید؟ فكر می‌كنید طی سال گذشته چه عواملی در موفقیت رضایت یا عدم موفقیت و نارضایتی شما نقش داشته‌اند؟ عوامل موثر و مخرب زندگی‌تان چه بوده‌اند؟

حالا یكبار دیگر به زمان تمركز كنید و اجازه دهید در ذهنتان به سوی آینده حركت كنید. درست به یك سال بعد همین موقع. تصور كنید كه طی یك سال آینده روند زندگی‌تان درست مانند یك سال گذشته پیش برود با همان نقاط قوت و ضعف؟... ببینید كجا خواهید بود؟ چه اندیشه‌هایی در سر خواهید داشت؟ آیا از روند زندگی خود راضی خواهید بود؟ آیا این همان آینده‌ای است كه شما را راضی می‌كند و به دنبالش هستید؟ چه احساسی نسبت به خود و خواسته‌هایتان خواهید داشت؟

 حالا برای آخرین‌بار به زمان تمركز كنید و این‌بار خود را در آینده مطلوب و ایده‌آل خود ببینید. درست در سال بعد همین موقع... دقیقا مشخص كنید دوست دارید چه اتفاقی در زندگی‌تان بیفتد؟ می‌خواهید به چه چیزهایی برسید؟ از نظر علمی چطور؟ تمام اهدافتان و آرزوهایتان را در ذهن بیاورید و ببینید كه به آنها رسیده‌اید، بگذارید تمام وجودتان لذت رسیدن به خواسته‌های‌تان را تجربه كند...

 از خود بپرسید برای رسیدن به این خواسته‌ها و اهداف چه ابزارها و مهارت‌هایی را لازم دارید؟ كدامیك از این ابزار و مهارت‌ها، هم‌‌اكنون در دسترس شما هستند؟ كدامیك را باید از راه‌هایی دیگر به خدمت بگیرید؟ ‌نقاط ضعف و قدرت شما برای رسیدن به اهدافتان چیست؟ آیا تقویت عوامل موثر سال گذشته می‌تواند رسیدن به اهدافتان را آسان‌تر كند؟ آیا رفع عوامل مخرب سال گذشته می‌تواند اهدافتان را دست یافتنی‌تر كند؟

 با خودتان صادق باشید. ساده اما دقیق خود را مشاهده كنید. شاید شما بهتر از هر كس دیگری نقاط ضعف و قوت خود را تشخیص می‌دهید. نتایج و عملكرد سال‌های گذشته شما بهترین محك برای شناخت توانایی‌ها و ضعف‌های‌تان می‌باشد. كاغذ و قلمی بردارید، ببینید كجاها قدرتمند و موثر درست به سمت هدفتان حركت كرده‌اید و عوامل ایجاد این قدرت و موفقیت را یادداشت كنید. همچنین ببینید كدام عوامل بازدارنده و مخرب در گذشته باعث كندی و یا حتی انحراف حركت شما شده است. آنها را نیز ثبت كنید. بنویسید كه برای سال آینده خود چه اهدافی دارید و به چه چیزهایی می‌خواهید برسید. آنها را اولویت‌بندی كنید.

به‌عنوان مثال برای یك دانش‌آموز در یك بازه زمانی خاص شاید درس و اهداف علمی اولویت بالاتری را به خود اختصاص دهد. ملزومات رسیدن به این اهداف را مشخص كنید و بنویسید چه مهارت‌ها و چه امكاناتی را نیاز دارید. آن بخش از ملزومات را كه هم‌اكنون فراهم است با علامت تیك (Ö) و آن بخش را كه باید فراهم كنید با علامت مثبت (+) مشخص كنید. قسمت بسیار مهمی كه باید به نوشته‌های خود اضافه كنید؛ عامل موثر و مخرب سال‌های گذشته می‌باشد. به یاد داشته باشید به همان اندازه كه عدم رفع عوامل مخرب سال‌های قبل می‌تواند شما را از چشیدن لذت رسیدن به اهدافتان محروم كند، تقویت عوامل موثر سال‌های قبل نیز می‌تواند یكی از قدرتمند‌ترین ابزارهای شما برای تجربه شادی و سرور لحظه رسیدن به اهدافتان باشد.

 به نظر می ‌آید با این آگاهی و با این توشه‌ای كه مهیا كردید همه‌چیز آماده باشد تا با یك برنامه‌ریزی صحیح و اصولی اولین قدم ها را به سمت اهدافتان بردارید. فقط به یاد داشته باشید، هر مسیری پستی و بلندی‌های خاص خودش را دارد شادی و هیجان از یك سو و خستگی و نا‌امیدی از سوی دیگر یك بخش كاملا طبیعی از فرآیند موفقیت می‌تواند باشد و فقط بدانید تمركز مستمر بر روی اهداف و یادآوری آنها به خصوص در زمان خستگی و نا‌امیدی بهترین ضامن برای تحقق رویا هایتان می ‌باشد.





شنبه 2/7/1390 - 20:58
کنکور
زمانی که تصمیم بر نوشتن مطلبی دربارهی اعتماد به نفس برای شما کنکوریهای عزیز گرفتم، قصد و باورم این بود تا بتوانم مطالبم را مرتب کرده و متنی خوب برای تان بنویسم. هرگاه که پای اعتماد به نفس به میان میاد، ناخودآگاه فکرم به سوی جملاتی از بعضی بچه ها می رود که میگویند: "می دانم که اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارم ولی چه کار می توانم بکنم؟ موضوع بر سر این است که می خواهم موفق باشم ولی نمی دانم کجا دچار اشتباه شده ام؟" 
شاید یکی از تفاوت های کسانی که در کنکور سال های پیش موفق بوده اند با دیگران در داشتن اعتماد به نفس آن ها باشد. در ابتدا با هم چند شرط بگذاریم:

همه چیز میتواند تغییر کند - شروع هر تغییری همین الآن و امروز است، برای تغییر تصمیم بگیر
- تبدیل به آن چیزی خواهید شد که برای رسیدن به آن تمرین کرده اید.

اعتماد به نفس آن است که قبل از اینکه در کاری موفق شوید، نوعی اعتقاد به توانایی خود برای انجام آن کار داشته باشید. اعتماد به نفس در واقع عبارتست از احساس اطمینان نسبت به خود. اعتماد به نفس ماده ی بسیار ضروری برای موفقیت در هر زمینه ای از زندگی (مثل قبولی در دانشگاه و ...) است. بدون اعتماد به نفس، از خطر کردن می ترسید و شجاعت برای کشف افقهای بالاتر را ندارید، در حالی که انجام اعمال ما در این جهان است. شخصی با منش و نگرش مناسب، آمادگی پذیرفتن شکستهای بزرگ در مقابل حفظ ارزشهایش را دارد. انیشتن میگوید: تعریف حماقت آن است که شما مرتباً یک کار را تکرار کنید و انتظار نتیجه ی متفاوتی را داشته باشید. دلیل شکست آدمها این نیست که مشکلی برای آن ها وجود دارد بلکه شکست و ناکامی بخشی از فرآیند موفقیت است. داشتن اعتماد به نفس شما را برای مقابله با چالشها ایمن خواهد کرد و در تصمیمگیری آگاهانه کمک می کند. اگر شما به افراد موفق توجه کنید، خواهید دید که همهی آن ها در یک چیز مشترک هستند و آن اعتماد به نفس است.

برخی از افراد با آن به دنیا میآیند، اما برای بسیاری از افراد این یک مهارت آموخته شده است. بزرگی می گوید: با خود این طور کنار نیایید که توانایی شما همین مقداری است که به دست می آورید. برای رسیدن به سطحی از آسودگی و راحتی در خودتان و توان مقابله با فراز و نشیبهای مسیر کنکور، نیاز به کسب اعتماد به نفس دارید. 

بیشتر از داشتن یک احساس مثبت، تاثیر آن را بر مسیرتان درک کنید. با اعتماد به نفس ذهنی شما برای موفقیت و دستیابی به موقعیتی که همیشه می خواستید (قبولی در رشته و دانشگاه مورد علاقه تان) آماده می شوید. در رسیدن و نزدیک شدن به هدفتان یک اصل اساسی را هرگز فراموش نکنید "شما باید قدم به قدم و مرحله به مرحله عمل کنید (مانند شرکت در یک مسابقه ی دوی ماراتن)"
اعتماد به نفس پایین، خود واقعاً به معنای عدم تحقق واقعی درونی است. 6 شاخص اعتماد به نفس پایین عبارتند از:
1- نداشتن آرمان برای خود

2- انتقاد سریع از دیگران

3- متکبر بودن

4- سرزنش دیگران

5- وابستگی به تقدیر، تحسین و تأیید دیگران

6- حسادت به موفقیتهای دیگران
● یادتان باشد هر چیزی را که تمرین کنید، تبدیل به همان خواهید شد.
برخی از راه های افزایش اعتماد به نفس در ذیل مطرح گردیده است:

1- از خود بپرسید بدترین چیزی که می تواند اتفاق بیافتد، چیست؟ در بسیاری از موارد به جای اهمیت، بیش از حد بر روی مشکلات متمرکز می شوید. همه مقدار مشخصی از انرژی را دارید که برای رسیدن به اهداف مان، ایجاد رابطهی فوق العاده و پیشرفت تحصیلی بهتر انرژی بگذارید.
2- در انجام کاری برای اولین بار، تصور کنید که شما در حال حاضر آن را در گذشته انجام داده اید. با بستن چشم خود، پس به وضوح شما واقعاً آن چه را برای اولین بار قصد انجام آن را دارید، تصور کنید. ذهن تفاوت وضوح چیز تصور شده و چیزی واقعی را نمی داند. (تصویرسازی مثبت).
3- یادگیری مهارت های جدید، گذشته از اینکه ذهن شما را تیز نگه داشته (جلوگیری از آلزایمر)، یادگیرنده زندگی طولانیتری خواهد داشت.
4- با تعیین اهداف ذهن شما مصمم به دستیابی به هدف است که گام عمده ای برای داشتن اعتماد به نفس است.
5- از ویژگی های خوب خود، به خودتان یادآوری کنید (نوشتن حداقل 5 ویژگی خوب و یادآوری آن ها به خصوص اگر یک روز بد داشته باشید).
6- بعضی از داوطلبان با احساس ناامنی و افکار منفی شان هرگز نمی گذارند که کاری را انجام دهند. چنین ناامنی فقط به عدم اعتماد به نفس منجر می شود. پس بر ترس و تردید خود غلبه کنید.
7- راه کمک به ایجاد انگیزه در خودتان، نگه داشتن فهرستی از حداقل 5 کار است که شما به خوبی در آن روز انجام دادهاید. این فعالیت ممکن است کمی سریع تر اعتماد به نفس قوی را که شما می توانید به آنچه در تنظیم ذهنی برای دستیابی به موفقیت کمک کند، ایجاد سازد.
8- در تعامل مثبت با خود صحبت کنید.
شما افکار منفی خود را متوقف کرده و با روش جایگزینی، افکار مثبت را پیدا کنید. یکی از راه های خوب برای جدایی از افکار منفی، خواندن و گوش کردن به چیز های مثبت است.
9- تجسم موفقیت آینده: به طور منظم خود را موفق تصور کنید. به طور واضح تصور کنید که درس می خوانید، هدف و برنامه دارید، در رشته و دانشگاه مورد علاقهتان قبول می شوید و دیگران تشویق تان می کنند، حس خوبی دارید، طعم موفقیت را می چشید، هیجان انگیز نیست؟
● اعتماد به نفس می تواند شما را در تمام جنبه های زندگی کمک کند. از استراتژیهای آن استفاده کنید و تغییرات مثبت را در خود ببینید.
بزرگی میگوید "برو با اطمینان در مسیر آرزو های خود و این پیامی است که شما باید به یاد داشته باشید، هرکس سزاوار است به رؤیا های خود دست یابد
شنبه 2/7/1390 - 20:57
کنکور
مهندسی پزشكی عبارت است از كاربرد مهندسی در پزشكی از طریق مطالعه اصول و عملكرد سیستم های زنده و مدلسازی آن، به كار گرفتن اطلاعات و نتایج حاصل در جهت تشخیص و درمان بیماریها و همچنین جایگزین كردن اسكلت بندیهای صدمه دیده در بدن. هدف این رشته تربیت متخصصانی است كه بتوانند از عهده تجهیز، نگهداری و طراحی دستگاههای پزشكی برآیند یعنی مهندس الكترونیك مجربی باشند كه با زمینه های پزشكی نیز آشنایی داشته و در نتیجه می توانند دستگاههای پزشكی را طراحی كرده و بسازند یا اینكه مسؤول سفارش دستگاه از خارج كشور باشند.
دانشجوی این رشته لازم است در دروس ریاضی و فیزیك قوی باشد زیرا باید دید پایه ای قوی در مهندسی الكترونیك داشته باشد. یعنی با كوشش و مطالعه بسیار هم در دروس اصلی رشته الكترونیك و هم در دروس تخصصی خود توانمند باشد.

همچنین باید ذهنی خلاق همراه با قدرت خلق، آفرینش و ابداع مدلها داشته باشد تا نمونه های متفاوت در زمینه آلات و وسایل پزشكی را بسازد.

علاقمندیها: 

دانشجوی این رشته باید محیط كار بیمارستانی را دوست بدارد یعنی علاقه مند باشد كه در بیمارستان و یا محیط های مرتبط فعالیت كند. داوطلبان این رشته باید با تمایل و رغبت شخصی این رشته و محیط كار آن را انتخاب نمایند.

توانایی های فارغ التحصیلان:

این رشته به گونه ای طراحی شده است كه دانش آموختگان (فارغ التحصیلان) آن می توانند درزمینه طراحی، بهره برداری، نظارت، مدیریت، و نگهداری از سیستمهای مربوط به این رشته وارد شوند. 

آنها در این راستا وظایف زیر را می توانند برعهده گیرند:

الف) نصب و راه اندازی دستگاهها، وسایل پزشكی و تجهیزات فنی بیمارستانها.
ب) تعمیر و نگهداری تجهیزات بیمارستانی.
ج) مشاوره فنی در سفارش و خرید دستگاههای پزشكی.
د) كمك در به كارگیری بهینه از دستگاههای پزشكی.
ه) همكاری در طراحی دستگاههای پزشكی.
و) همكاری در طرحهای تحقیقاتی پزشكی.
ز) مسوولیت فنی و مهندسی بیمارستان.
ح) ساخت وسایل و تجهیزات بیمارستانی.

نمونه هایی از طرحهای تحقیقاتی كه توسط دانشجویان رشته مهندسی پزشكی انجام شده است، به شرح زیر است:

-  طرح (پروژه) پای مصنوعی.
-  طراحی و ساخت دستگاه فشارسنج.
-طراحی و ساخت دستگاه آپتولموسكوپی.
- طراحی و ساخت دستگاه تنفس مصنوعی.
-  تشخیص بیماری (M.S) از طریق بررسی پتانسیلهای برانگیخته.
-  طراحی و ساخت دستگاه دیاترمی.
-  تفسیر اتوماتیك (ECG) به منظور تشخیص بیماریهای قلبی، عروقی.
-  آشكارسازی (QRS) توسط تكنیكهای هوشمند.
-  بررسی بیماریهای پاركینسون توسط تفسیر دست نوشته.
-  طراحی و ساخت هوتر مانیتورینگ.
-  طراحی و ساخت سنسور فنواكوستیك.
-  تجزیه و تحلیل (آنالیز) یك نمونه (مدل) ریاضی برای جریان خون در دریچه های قلب با استفاده از معادلات ناویراستوكس.
-  طراحی و ساخت دستگاه قالب گیری دورانی برای تهیه لنزهای نرم چشم.
-  بررسی روشهای نظری و عملی ساخت وسایل جراحی.
-  ساخت دستگاه اندازه گیری بیوچسبندگی لایه های نرم بدن.

این رشته در خارج از كشور دارای دو گرایش الف) مهندسی زیست پزشكی ب) مهندسی پزشكی بالینی می باشد كه مهندسی زیست پزشكی بیشتر در زمینه طراحی و ساخت ابزار پزشكی و ثبت سیگنالهای حیاتی می باشد و ارتباط زیادی با مهندسی برق دارد. مهندسی پزشكی بالینی بیشتر به بیمارستانها و مراكز درمانی ارتباط دارد. در ایران در مقطع كارشناسی مهندسی پزشكی بالینی ، بیوالكتریك، بیو متریال و بیو مكانیك تدریس می شود.


امكان ادامه تحصیل در دوره كارشناسی ارشد در رشته مهندسی پزشكی در سه گرایش عمده بیوالكتریك، بیومكانیكی و بیومتریال فراهم است. همچنین این رشته دارای دكترای تخصصی نیز می باشد. دانشجو برای گذراندن دوره كارشناسی ارشد مهندسی پزشكی باید 38 واحد درسی و تحقیقاتی شامل 24 واحد درسهای تخصصی، 2 واحد سمینار و 12 واحد پروژه را با موفقیت بگذراند.
این رشته حدود 80% دارای دروس مهندسی الكترونیك است و لذا با مهندسی برق و الكترونیك در رابطه ای تنگاتنگ است. البته در این رشته از واحد های پزشكی قسمتهای فیزیولوژی و آناتومی هم تدریس می شود.

در حال حاضر بازار كار هیچ رشته ای در حد ایده آل نیست و این شامل حال رشته مهندسی پزشكی نیز می شود اما بدون شك وضعیت فارغ التحصیلان این رشته، نسبت به رشته های مهندسی دیگر، مطلوبتر است. چون ارزش اقتصادی وسایلی كه مهندسین پزشكی طراحی، تعمیر، نگهداری یا خریداری می كنند، بسیار بالا است. 

برای مثال اگر یك كامپیوتر یك یا دو میلیون تومان قیمت دارد، یك دستگاه پزشكی بطور متوسط دهها میلیون تومان می ارزد. برای همین مسؤولان بیمارستانها بطور نسبی برای حفظ و نگهداری آنها اهمیت بسیاری قائل اند. این امر باعث شده تا خیلی از فارغ التحصیلان ما حتی دانشجویان ترم های آخر جذب بازار كار شوند بویژه اگر فارغ التحصیل این رشته اصراری نداشته باشد كه در تهران كار كند، می تواند در شهرستانها جذب بیمارستانها، سازمان تامین اجتماعی و مراكز متعدد دیگر شود.

فارغ التحصیلان هم چنین می توانند در مراكز تحقیقاتی از قبیل موسسه استاندارد، بنیاد مستضعفان و جانبازان، مركز تحقیقات وزارت دفاع و سایر مراكز تحقیقاتی مشغول كار شوند.

وزارت بهداشت، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، وزارت صنایع، سازمان تامین اجتماعی، بیمارستانهای دولتی و خصوصی و ... از سایر محلهایی هستند كه مهندس پزشكی می تواند در آنجا مشغول شود.

وضعیت نیاز كشور به این رشته در حال حاضر:

با توجه به توضیحات آورده شده و نوپا بودن این رشته در كشورمان به نظر می رسد تا سالیان متمادی امكان اشتغال برای فارغ التحصیلان این رشته میسر باشد ولی باید به موارد گفته شده، شرایط خاص جامعه و هماهنگ نبودن بخش مهندسی و بخش پزشكی را افزود. در نهایت می توان گفت برای ارتقای كیفی خدمات پزشكی، دستگاهها و ... نیاز به متخصصان این رشته روزافزون است.

در حال حاضر مسؤولیت سفارش دستگاههای پزشكی بر عهده پزشكان است. متخصصانی كه تنها نحوه استفاده از تجهیزات پزشكی را می دانند و هیچ اطلاعی از كیفیت فنی دستگاهها ندارند. از سوی دیگر چون در بیمارستانها مسوولیت نگهداری و تعمیر تجهیزات پزشكی برعهده مهندس پزشكی نیست، بیمارستانهای ما به گورستانی از دستگاههای پزشكی تبدیل شده اند.
 
تجهیزاتی كه به دلیل اشكالهای جزئی استفاده نمی شوند. یكی از دانشجویان كه برای كارآموزی به بیمارستان رفته بود، تعریف می كرد كه یك یونیت (صندلی دندانپزشكی) را با وجود قیمت گران آن، فقط به خاطر این كه سرپیچ لامپش خراب بود، كنار گذاشته بودند. البته تعویض یك قطعه یا تعمیر آن وظیفه مهندس پزشكی نیست. اما چون او به كلیت دستگاه اشراف دارد، می تواند اشكال آن را تشخیص دهد سپس تكنسین قطعه مورد نظر را تعویض یا تعمیر كند.

همچنین یك مهندس پزشكی می تواند یك دستگاه پزشكی را به درستی راه اندازی كرده و نحوه استفاده صحیح آن را به پرستاران یا دیگر كاركنان بیمارستان آموزش دهد. برای مثال بسیاری از دستگاههای پزشكی نیاز به یك زمین دارد (نقطه ای كه پتانسیل آن صفر باشد). برای ساخت این زمین ما در ابتدا نیاز به چاهی داریم كه عمق آن امكان دارد 2 متر، 10 متر یا 70 متر باشد تا از خطر برق گرفتگی جلوگیری شود. اما ما می بینیم كه در بسیاری از بیمارستانها، زمین دستگاه را به شوفاژ وصل می كنند در حالی كه این كار نه تنها غیرعلمی است بلكه خطرناك نیز می باشد. به همین خاطر در كشورهای پیشرفته در هر بیمارستانی، یك دپارتمان مهندسی پزشكی دارد كه در بخش های مختلف بیمارستان فعالیت دارند.

برای مثال در اتاق عمل هنگامی كه دكتر ارتوپد می خواهد پلاتین را در پای شكسته قرار دهد، ابتدا مهندس پزشك میزان گشتاوری كه باید به پلاتین وارد شود اندازه گیری می كند تا از شكسته شدن پلاتین تحت فشارهای مختلف جلوگیری شود و سپس پزشك عمل جراحی را انجام می دهد. یا در كنار اتاق عمل یك كارگاه تراش وجود دارد و میله هایی را كه در شكستگی های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند، برحسب شكل و اندازه عضو شكسته شده، می تراشند تا عضو شكسته پس از ترمیم كوتاه یا بلند نشود حال این وظیفه یك مهندس پزشكی است كه دستور ساخت یا تراشیدن میله ها را بدهد.

در نهایت یك مهندس پزشكی می تواند در مؤسسات و شركتهای خصوصی یا دولتی، در زمینه ساخت تجهیزات پزشكی فعالیت كند. برای مثال فارغ التحصیلان این رشته به راحتی می توانند دستگاه شنوایی سنجی را بسازند. دستگاهی كه به وسیله آن باید تمامی كودكانی كه می خواهند برای سال اول دبستان ثبت نام كنند، مورد سنجش شنوایی قرار گیرند. اما متاسفانه حتی بعضی از مراكز استانهای ما چنین دستگاهی را ندارند.

این همه ، بیانگر ضرورت حضور متخصصان مهندسی پزشكی در جامعه است.

پیش بینی وضعیت آینده رشته در ایران:

با توجه به توضیحات گفته شده آینده این رشته در ایران از چشم انداز روشنی برخوردار است. به شرط هماهنگی بخش پزشكی و بخش مهندسی. ضرورت وجود مهندسان پزشكی در بیمارستانها، خرید تجهیزات و ... در صرفه جویی اقتصادی هم كاملاً احساس می شود. در نهایت می توان گفت كه زمینه توسعه این رشته فراهم است و برای كار بیشتر فضای مناسبی دارد.

 


 

  

دروس اصلی رشته مهندسی پزشكی
مدارهای الكتریكی 1و2
بهداشت عمومی
ماشین های الكتریكی مستقیم و متناوب
آزمایشگاه ماشین های الكتریكی
اندازه گیری الكتریكی
آزمایشگاه مدار و اندازه گیری
الكترونیك 1و2
آزمایشگاه الكترونیك 1و2
مدارهای منطقی
آزمایشگاه مدارهای منطقی
كارآموزی در عرصه 1و2
مقدمه ای بر مهندسی پزشكی و زیستی
حفاظت از تاسیسات و جلوگیری از خطرات ناشی از جریان های الكتریكی و سیم كشی
تجزیه و تحلیل سیستم ها
تجهیزات عمومی و پزشكی بیمارستان ها
اصول و كلیات مدیریت خدمات بهداشتی - درمانی

 

دروس پایه رشته مهندسی پزشكی
فیزیولوژی و آزمایشگاه
آناتومی و آزمایشگاه
ریاضی 1و2
معادلات دیفرانسیل
برنامه نویسی كامپیوتر
فیزیك الكتریسیته و مغناطیس
فیزیك مكانیك ، موج و ارتعاش
فیزیك حرارت
آمار حیاتی
زبان تخصصی
بیوفیزیك و بیوشیمی
مقدمه ای بر فیزیك پزشكی
شنبه 2/7/1390 - 20:56
کنکور
دوره كاردانی هوشبری یكی از دوره‏های آموزش عالی (از شاخه‏های پیراپزشكی) است و هدف آن تربیت نیروی انسانی كارآمدی است كه هر 1 یا 2 نفر از آنها بتوانند به عنوان دستیار یك متخصص بیهوشی زیر نظر وی در یك بخش اتاق عمل انجام وظیفه نمایند.
فارغ التحصیلان هوشبری توانایی شناسایی دستگاه های اندازه گیری گازهای خون و سایر وسایل مربوط به رشته بیهوشی وتنظیم و کاربرد آنها شناسایی دستگاه های مختلف بیهوشی در اتاق عمل واستریلیزاسیون آنها بیهوش ساختن بیمار زیر نظر متخصص ومراقبت های قلبی و تنفسی وبیدار کردن او در پایان عمل درد شناسی احیای قلبی  ریوی وانجام دادن بی¬حسی ناحیه ای وغیره در موارد کلینیکی پرستاری به روش علمی و مراقبت از بیماران بد حال را دارند.
با توجه به تعدد اعمال جراحی به منظور كمك به متخصصین هوشبری تشكیل دوره كاردانی و كارشناسی هوشبری و تربیت افرادی كاردان و كارشناس در این زمینه و بكار گماردن آنها در بخشهای هوشبری زیر نظر متخصصان این رشته می‏تواند به استفاده بهینه از كار متخصصان بیهوشی بیانجامد.
لطف یك هوشبر در حق بیمار موقعی آشكار می‌شود كه ما در حالت بیداری سوزنی به دستمان فرو می‌رود رشته هوشبری هدفش تربیت افرادی است كه به عنوان دستیار یك متخصص بیهوشی در طول دوره این رشته حداقل 2 سال است و دروس این رشته به صورت نظری عملی و كارآموزی در بیمارستان‌ها عرضه می‌شود.بخش هوشبری اتاق عمل مشغول كار شوند در حال حاضر امكان ادامه تحصیل طی ضوابطی در دوره كارشناسی ناپیوسته پرستاری فراهم می‌باشد.
رشته هوشبری در هر مقطعی که باشد محل کارش مراکز درمانی است. هوشبری یکی از حلقه های تکمیل کننده تیم درمانی است که جهت بهبود بخشیدن به شخص بیمار در مرکز درمانی حضور دارد.
دروس این رشته به صورت نظری عملی وکار آموزی در عرصه است.
فارغ‏التحصیلان هوشبری در صورت تمایل به ادامه تحصیل در رشته مرتبط می توانند از طریق رشته کارشناسی بیهوشی یا پرستاری اقدام نمایند. ادامه تحصیل کاردانی هوشبری در مقطع کارشناسی بیهوشی یا پرستاری به صورت ناپیوسته و در مقطع کارشناسی ارشد در رشته های پرستاری، آناتومی ، فیزیولوژی و دیگر زیر شاخه های علوم پزشكی امکان پذیر خواهد بود که در صورت پذیرفته شدن در هر یک از رشته های کارشناسی ارشد مذکور , شرح وظایف فرد تغییر یافته و از رشته هوشبری خارج می گردد (ادامه تحصیل در این رشته تا دكترای بیهوشی امكان پذیر نمی باشد)
با توجه به توسعه و گسترش دامنه علوم مربوط به بیهوشی ، رشته کارشناسی هوشبری با تاکید بر یادگیری فعالانه ، نوآوری ، کسب اطلاعات و مهارت های بالینی جدید و مراقبت از بیماران به مطلوبترین شکل ممکن تاسیس شد
این دوره یكی از دوره‏های آموزش عالی (از شاخه‏های پیراپزشكی) است که دانشجویان طی دوره آموزشی با اصول جدید , روشها , تجهیزات و وسایل مورد استفاده در مراقبت از بیمار بیهوش در اعمال جراحی عمومی , تخصصی و همچنین بخشهای مراقبت های ویژه و اورژانسها آشنا شده و نحوه مراقبت از بیماران در مراحل مختلف بیهوشی را به صورت نظری و عملی فرا می گیرند.

كسانی كه دوره هوشبری را به پایان می‏رسانند قادرند:
1- دستگاههای بیهوشی و ما نیتورهای مختلف( تجهیزات کنترلی ) مورد استفاده در اطاق عمل و واحد مراقبت‏های ویژه و دستگاههای تنفس مصنوعی را بخوبی بشناسند، قادر به استریلیزاسیون آنها باشند و بتوانند آنها را تنظیم نمایند و بكار برند.
2- دستگاههای اندازه‏گیری گازهای خون و سایر وسایل آزمایشگاهی مربوط به رشته بیهوشی را بشناسند و تنظیم كنند و بكار برند.
3- تحت نظر متخصص، بیهوش ساختن بیمار را شروع كنند و از بیمار بیهوش مراقبتهای قلبی - تنفسی بعمل آورند و در بازگرداندن بیمار از اثرات بیهوشی با متخصص بیهوشی همکاری نمایند.
4- در بخش های كلینیك درد، احیای قلبی - ریوی و انجام بیحسی‏های ناحیه‏ای و غیره به متخصصان هوشبری كمك كنند.
5- با مطالعه پرونده بیمار و شناسائی وی مطابق اصول علمی از بیمار پرستاری نمایند و نیز در واحد مراقبتهای ویژه از بیماران بدحال مراقبت كنند.
كاردانها و کارشناسان هوشبری نمی‏توانند مستقلاً به امر هوشبری بپردازند و موسسات و بیمارستانها حق ندارند آنان را مستقلاً بكار گمارند.

 


 

درس های رشته:

 

ردیف نام درس ردیف نام درس
1 جمعیت شناسی 2 آناتومی
3 اصطلاحات هوشبری 4 اصول پرستاری
5 اصول مراقبت های ویژه 6 بیماری شناسی
7 تربیت بدنی 8 تنظیم خانواده
9 رفتار در اتاق عمل 10 روش احیاء قلبی و ریوی
11 روش بی هوشی 1و 2 و 3 و 4 12 زبان عمومی
13 فارسی عمومی 14 فورماکولوژی 1 و 2
15 فیزیولوژی 1و 2 16 فیزیک
17 کارآموزی در عرصه 18 معارف اسلامی 1
19 معرفی بیمار 20 میکروب شناسی

 

رشته هوشبری در هر مقطعی که باشد محل کارش مراکز درمانی است. هوشبری یکی از حلقه های تکمیل کننده تیم درمانی است که جهت بهبود بخشیدن به شخص بیمار در مرکز درمانی حضور دارد.




منبع:pars-test.vcp.ir
شنبه 2/7/1390 - 20:55
کنکور
 امروز با این كه پرواز برفراز آسمان ها امری عادی شده و وسایل پرنده متعددی در خدمت بشر قرار دارد، هنوز پرواز یكی از آرزوهای بشر است. هنوز بشر آرزو دارد كه با سرعت ، امنیت و آرامش بیشتری حركت كند و به اهداف گوناگون خود از پرواز برای حمل و نقل ، گشت زنی و دفاع از حریم آسمان ها گرفته تا پرواز به فضا و رسیدن به كرات دیگر دست یابد. چنین اهدافی عامل به دنیا آمدن رشته ای جدید از دل علوم پایه و رشته های مهندسی دیگر گردید كه آن را مهندسی هوا فضا نام نهادند.
هدف رشته هوا فضا تربیت كارشناس در صنایع هواپیما و هلیكوپترسازی و فردی آشنا به مقدمات و اصول مهندسی هوافضا است. طول متوسط دوره 4 سال است. دروس این مجموعه شامل دروس عمومی، پایه، اصلی، تخصصی، كارگاهی و كارآموزی است و زمینه‌هایی چون آیرودینامیك، سازه هوایی، مكانیك پرواز و جلوبرنده‌ها را در بر می‌گیرد. پایه‌های اصلی لازم برای تحصیل در این رشته ریاضیات، فیزیك و زبان خارجی است. برای فارغ‌التحصیلان این رشته امكان ورود به دوره كارشناسی ارشد مهندسی هوافضا وجود دارد. باید توجه داشت كه صنایع هوافضا در دنیا یكی از پیشروترین زمینه‌های تحقیقاتی است و همواره موجبات ترقی و جهش در سایر رشته‌های علوم و مهندسی را فراهم ساخته و در این راستا بودجه‌های عظیم نظامی و غیرنظامی را به خود اختصاص داده است، موضوعاتی از قبیل طراحی و ساخت هلیكوپتر، هواپیمای بدون سرنشین، بدون موتور، عمود پرواز و یا جنگنده از یك طرف و ساخت پایگاههای فضایی، مسافرت به كرات دیگر و جنگ ستارگان از طرف دیگر جامعیت و حساسیت این رشته را بیش از پیش روشن می‌سازد.
ماهیت
مهندسی هوافضا مجموعه‌ای از علوم و توانایی‌های علمی و عملی در زمینه تحلیل، طراحی و ساخت وسایل پرنده‌ نظیر هواپیماها، چرخ‌بال‌ها، گلایدرها، موشك‌ها و ماهواره‌ها است. این رشته بر چهار پایه آیرودینامیك 1 ، جلوبرندگی 2 ، مكانیك پرواز 3 و سازه‌های هوافضایی استوار است.
آیرودینامیك به مطالعه و بررسی جریان هوا، محاسبه نیروها و گشتاورهای ناشی از آن بر روی جسم پرنده می‌پردازد و مهندس هوا فضا با فراگیری این علم به تحلیل جریان‌های پیچیده در اطراف اجسام پرنده پرداخته و با به دست آوردن نیروهای آئرودینامیكی امكان بررسی پایداری و طراحی سازه را فراهم می‌كند.
جلوبرندگی به مطالعه و بررسی سیستم‌های جلوبرنده اعم از موتورهای پیستونی ، توربینی ، راكت‌ها و نحوه تولید نیروی رانش در آنها می‌پردازد.
مكانیك پرواز به مطالعه و بررسی رفتار و حركات جسم پرنده با استفاده از اطلاعات آئرودینامیكی ، هندسی و وزنی می‌پردازد و در واقع علم مكانیك پرواز از عملكرد تشكیل می‌شود و عملكرد به بررسی برد ، مسافت نشست و برخاست، مداومت پروازی در سرعت‌های مختلف و پایداری و كنترل وسایل پرنده می‌پردازد.
و در نهایت سازه‌های هوافضایی به مطالعه و بررسی سازه‌های هواپیما و دیگر وسایل پرنده می‌پردازد و هدف آن طراحی سازه‌هایی است كه علاوه بر استحكام كافی در برابر بارهای آئرودینامیكی و سایر بارهای استاتیكی وارد بر وسایل پرنده، حداقل وزن ممكن را نیز داشته باشند.
در رشته مهندسی هوا فضا از همه علوم از جمله متالوژی ، كامپیوتر و الكترونیك استفاده می‌شود و هدف آن تربیت كارشناسانی است كه كادر مورد نیاز محاسبات ، طراحی ، تحقیقات و ساخت صنایع مختلف هواپیمایی، چرخ‌بال‌سازی و موشكی را تامین سازند. به همین دلیل دانشجویان این رشته موظف هستند كه در طی تحصیل 3 واحد پروژه بگیرند و در تابستان نیز در دفاتر مهندسی صنایع مربوط كارآموزی بكنند.
توانایی‌های مورد نیاز و قابل توصیه
بسیاری از داوطلبان آزمون سراسری كه رشته مهندسی هوا فضا را انتخاب می كنند، اطلاعات صحیحی نسبت به این رشته نداشته و آن را با خلبانی یا نجوم اشتباه می گیرند در حالی كه هدف این رشته آماده كردن مهندسی است كه بتواند در زمینه طراحی، ساخت و آزمایش هواپیما فعالیت بكند و در واقع كار مهندس هوافضا قبل از بیرون آمدن هواپیما از كارخانه است و او در مورد چگونگی به پرواز درآوردن یك هواپیما آموزش نمی بیند.
دانشجوی این رشته باید در كارهایش نظم و برنامه‌ریزی داشته باشد چون حجم مطالبی كه در طول یك ترم ارائه می‌شود، زیاد بوده و مطالعه آنها مستلزم یك برنامه‌ریزی دقیق می‌باشد.
زیربنای این رشته ریاضیات است و همچنین فیزیك و شیمی تا حدودی لازم می‌باشد و البته همین‌جا لازم است توصیه كنیم كه دانش‌آموزان اگر در درس زبان خارجی ضعیف هستند، وارد این رشته نشوند چون بیشتر دروس این رشته به زبان انگلیسی وابسته می‌باشد.
دانشجوی این رشته باید آمادگی كار در كارخانجات را داشته باشد. مهندسی هوافضا یك رشته فنی است و عموما كسانی كه وارد رشته‌های فنی می‌شوند، باید آمادگی كار در كارخانجات را داشته باشند و همچنین باید افراد قوی و دارای پشتكار وارد این رشته بشوند تا به یاری اراده قوی خود در پیشبرد این رشته نوپا موفق گردند.

آینده شغلی و بازار كار
مهمترین مشكل این رشته جدید بودن آن است و این كه هنوز برای آن برنامه‌ریزی‌های لازم به صورت كلان تدوین نشده است و در نتیجه پراكنده‌كاری در این رشته زیاد است و در كل جذب نیروی انسانی از كانال صحیحی انجام نمی‌گیرد وگرنه عمدتا فارغ‌التحصیلان این رشته از نظر بازاركار مشكلی ندارند.
هدف اصلی صنعت هوافضا طراحی و ساخت وسایل پرنده است، در نتیجه فارغ‌التحصیلان مهندسی هوافضا می‌توانند در صنایع و موسسات تحقیقاتی هواپیمایی ، موشكی و ماهواره فعالیت بكنند و همچنین در كلیه موسسات و سازمانهایی كه به نحوی از وسایل پرنده استفاده می‌كنند، به عنوان كارشناس تحقیق در عملیات و تعمیر و نگهداری خدمت كنند. اما علاوه بر اشتغال در مراكز فوق یك مهندس هوافضا با تسلط بر علوم آئرودینامیك، طراحی سازه و روشهای طراحی توربو ماشین‌ها توانایی‌ كار در شاخه‌های متعددی از مهندسی و پروژه‌های خارج از حیطه صنایع هوافضایی را نیز دارد.
به عبارت دیگر كاربرد زمینه‌های مطالعاتی یك مهندس هوافضا تنها به طراحی هواپیما و وسایل پرنده محدود نمی‌شود. برای مثال آئرودینامیك خودروهااز برخی جهات شباهت زیادی به آئرودینامیك هواپیما دارد و امروزه در اغلب صنایع خودروسازی با استفاده از تونل باد و علم آئرودینامیك ، خودروهای كم مصرفتری می‌سازند. فرایند سیستم‌های كنترل صنعتی نیز با فرایندهای طراحی كنترل در وسایل پرنده بر یك مبنا است و همچنین سازه اتومبیل و كشتی مشتركات زیادی با سازه یك هواپیما دارد و بالاخره توربین‌های گاز یك نیروگاه یا ایستگاه پمپ گاز همانند یك موتور جت تحلیل و طراحی می‌گردند. در نتیجه یك مهندس هوافضا علاوه بر شركت‌های هوایی در نیروگاهها، صنایع نفت و گاز و صنایع خودروسازی فرصتهای شغلی خوبی دارد.
وضعیت نیاز كشور به این رشته در حال حاضر
رشته مهندسی هوافضا نیازمند سرمایه‌گذاری كلان است و بیش از سایر صنایع از وضعیت اقتصادی كشور تاثیر می‌پذیرد یعنی اگر رشد اقتصادی خوبی داشته باشیم سرمایه‌گذاری در این بخش بیشتر می‌باشد و البته عكس این قضیه نیز صادق است.
در سال 70 وزارت صنایع لایحه‌ای به مجلس داد كه بر اساس آن بخش خصوصی می‌توانست در كشور فعالیت‌هایی در زمینه هوافضا انجام بدهد. از سال 72 نیز به صورت رسمی مجموعه‌ای در وزارت صنایع متولی این كار شد و به صورت هدایت‌كننده شركت‌ها و مجموعه‌های بخش خصوصی فعالیت خود را آغاز كرد كه حاصل این كار، تولیداتی مثل ساخت هواپیمای گلایدر بود كه طراحی آن توسط فارغ‌التحصیلان همین رشته انجام شد و در حال حاضر نیز تعدادی از این هواپیما تولید شده و با اخذ مجوزهای بین‌المللی در باشگاههای سازمان هواپیمایی كشوری شروع به فعالیت كرده است. همچنین می‌توان به پروژه طراحی و ساخت هواپیمای سبك موتوردار اشاره كرد كه با موفقیت انجام شده و پروازهای آزمایشی را نیز انجام داده است و بالاخره پروژه هواپیمای سم‌پاش از پروژه‌هایی است كه در كشور مطرح شده است.
فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند در فرودگاهها در قسمت تعمیر و نگهداری هوایی و همچنین در صنایع دفاع روی طراحی موشك و جنگ‌افزارها فعالیت بكنند.
علاوه بر اینها می‌توانند روی آئرودینامیك خودروها، سازه‌های خودروسازی و تولید توربین‌های بخار برای تولید برق كار بكنند. فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند در شركت‌های خصوصی، هواپیماهای كوچك دو نفره و یا چهارنفره‌ای را كه در دست ساخت است با استانداردهای بین‌المللی تطابق داده و برای هواپیما گواهی پرواز یا تولید بگیرند.
دروس پایه رشته مهندسی هوافضا:  ریاضی عمومی 1و2 ، فیزیك 1و2 ، آزمایشگاه فیزیك 1و2 ، معادلات دیفرانسیل ، برنامه نویسی ، محاسبات عددی
دروس اصلی رشته مهندسی هوافضا : نقشه كشی 1و2 ، استاتیك ، مقدمه ای بر مهندسی هوا فضا ، كارگاه 1و2و3 ، مكانیك سیالات ، ریاضی مهندسی ، دینامیك ،
ترمودینامیك 1و2 ، مبانی برق ، آزمایشگاه مبانی برق ، مقاومت مصالح ، ارتعاشات ، كنترل اتوماتیك ، آزمایشگاه مكانیك سیالات ، علم مواد ، آزمایشگاه مقاومت  ، مصالح ، انتقال حرارت ، آزمایشگاه موتور انتقال
دروس تخصصی رشته مهندسی هوافضا : آیرودینامیك1و2 ، مكانیك پرواز 1و2 ، آزمایشگاه آیرودینامیك1و2 ، طراحی هواپیما 1و2 ، تحلیل سازه ها ، اصول جلوبرندگی ، زبان تخصصی ، طراحی سازه های هوایی ، پروژه
وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر
امكان ادامه تحصیل در مقاطع كارشناسی ارشد در گرایشهای جلوبرندگی ، مكانیك پرواز، سازه‌های هوایی ، آیرودینامیك ، هوافضا میسر می‌باشد.
رشته‌های مشابه و نزدیك به این رشته
این رشته قبلا از زیرشاخه‌های مهندسی مكانیك بوده است لذا دارای تعداد واحدهای مشترك زیادی با رشته مهندسی مكانیك می‌باشد
شنبه 2/7/1390 - 20:54
خاطرات و روز نوشت

یه مطلب در مورد کلیات زبان و اینکه جطوری بخونیم تا ازش نتیجه بگیریم…

تا یادم نرفته اینو بگم که مشاور ما (آقای اختراعی)خیلی تاکید داشت که زبان یه درس دیرجوشه یعنی نتیجه اش رو به این زودی ها نمی بینید…باید زوان بگذره و خیلی تمرین بشه تا…

زبان درسیه که خیلی سوالاش کلیشه ایه….۱۰تا لغت…..۵ تا cloze test و ۲تا reading با ۱۰ تا سوال….

تستای لغت به جز یه سوال بقیش تو کتابه…..اون یه دونه هم به معلومات زبانتون بستگی داره!

.فقط به شما توصیه میکنم از کتابایی که واسه این زمینه یعنی مخصوصا reading   یا  cloze test نوشته شده استفاده کنین….کتاب و نترسیم از متن دکتر رضا کیاسالار عالیه

پیشنهاد من اینه که شبی حداقل ۳۰ تا لغت زبان و ۱۵ تا ست از زبان که کلا ۱۵ دقیقه هم طول نمی کشه تو برنامتون بذارین

کتاب تیک ۸ گاج واسه لغت فوق العادست…

بازم به ما سر بزنید قول می دم یه مطلب توپ درباره زبان براتون بذارم!

پیروز و سربلند باشید……

منبع:برای شریف

شنبه 2/7/1390 - 20:51
خاطرات و روز نوشت

دوباره سلام بعد از خوندن مطلب قبلی امیدوارم شروع کرده باشین یا حداقل بخواین که شروع کنین

یادتون باشه من همه ی سال یه حس و حال نداشتم و بعضیا که ایمیل میدن میگن ناامیدن باید بگم من هر چند هفته یک بار به خودم

میگفتم باید بزاری برای سال دیگه ، محال نفت سبزوارم قبول بشم و …

اما از درس خوندن دست نمیکشیدم فقط

 

ساعتش کمتر میشد

همیشه برنامه ریزی کنید حتی اگه مثل من معتادpc یا چیز دیگه هستید فقط قسمت خاصی از برنامتونو باید بهش اختصاص بدید

روزی ۵ ساعت مفید در دفتر برنامه ریزی برای یک محصل عالیه

من با اینکه میگن باید هدف بزرگ باشه مخالفم یکی از دوستام هدفش برق شریف بود و شاید همین باعث ناامیدیش میشد (وقتی ترازشو میدید)

همیشه از من بهتر بود ولی تو کنکور ۱۰۰ تا از من بدتر آورد

باید بگم من همیشه (حتی الان ) فکر میکنم بدترین حافظه ی جهانو دارم اما با تلاش و یک تاکتیک که بعدن میگم همه ی درسارو فول بودم (غیر از عربی )

خوب من تا امتحانات نوبت اولو میگم چیکار کنید : برنامه ریزی ، کم کم خلاصه ی ناب ، نگران پایه نبودن (من خودم هیچی پایه بارم نبود بزارید کم کم با

برنامه ی کانون بخونیدش و بعد عید که میگم چیکار کنید) ، درس همون روز رو همون روز خوندن ، کم کردن tv و pc و عالی میشه اگه حذف کنیدش

پرکردن دفتر برنامه ریزی ، افزایش تراز هر ۵ آزمون ۳۰۰ تا ، بازخوانی خلاصه ها در پنج شنبه قبل آزمون ، صحبت با درس خون ها و مشورت با کسایی که

از شما بالاتر اند ، مجله ی آزمونو خوندن (حرف دل مدیر:قراره تو سایت یه قسمت با عنوان بریده مجلات اضافه بشه که مطالب تاپ مجلات کانون و گزینه گاج و… رو توش بذاریم!)و   چیزایی که باید خودتون کشفش کنید

من دی دوباره ادامشو مینویسم اگه کاری داشتید تو نظرات بگین !!!!

ایشالا همتون موفق شید

منبع:برای شریف

شنبه 2/7/1390 - 20:50
کنکور

یه مطلب انگیزشیه که کولاک می کنه!اگه خسته ای اگه ناامیدی اگه حس درس خوندن نداری این متن فوق العاده و منحصر به فرد خانم دکتر رو بخون و اون حس قشنگی رو که بهت می ده  رو تو قالب جملات تو نظرات به ما بگو…ما منتظریم…

 

من : سلام…

تو : ( چشمات رو آروم به نشونه ی جواب سلامم میبندی و به دنبالش ، یه قطره اشک… )

من : خوبی ؟!

تو : ( سرتو به چپ و راست حرکت میدی که نه ، خوب نیستم…و یه قطره ی دیگه … )

من : آخه چرا ؟! فقط به خاطره یه امتحان اینجوری ریختی بهم ؟! اونم با این همه فرصت ؟!

تو : ( سرتو میندازی پایین و دستاتو میگیری جلوی صورتت و یهو بغضت میشکنه و هق هق گریه هات ، هوای دلتو بارونی میکنه… )

من : آروم دستاتو از صورتت کنار میزنم …سرتو بگیر بالا رفیق… چرا زمین رو نگاه میکنی؟! تو وجودت آسمونیه …حیفه ، گریه نکن… کنکور که ارزش این قطره های با ارزش رو نداره ! چرا اشک میریزی؟! چرا بی تابی میکنی؟! اصلا چرا وقتی میخوای گریه کنی ، زمین رو نگاه میکنی ؟! میخوای شرمنده ش کنی؟! میخوای بگی پاهاتو بسته به خاک و نمیذاره قدم برداری ؟! میخوای بگی نمیذاره پرواز کنی و اوج بگیری؟! یا نه…خودتم شرمنده ای !!؟ که تنها چیزی که نصیبش میکنی غبار کفش ها و سنگینیه قدم ها و اشک های وقت و بی وقتته !!…سرتو بگیر بالا…یالا جواب منو بده…

تو : ( فقط نگاه… )

من : بگو…منتظرم…

تو : ( دوباره نگاه… )

من : نترس…راحت باش…اینجا کسی بابت حرف هات مجازاتت نمیکنه…ما با هم رفیقیم…مگه نه؟!

تو : ( سرتو به نشونه ی تاکیید تکون میدی … )

من : پس حالا که موافقی ، یه کلمه حرف بزن تا صداتو بشنوم…حس نمیکنی داری به قلبت ظلم میکنی؟! داری سنگینش میکنی ؟! مگه چقدر طاقت داره ؟! چقدر جا داره ؟! بخدا قلبت خیلی کوچیکه… بعد آروم دستاتو میگیرم تو دستم و به حالت مشت ، می بندمش…ببین… میگن قلبه آدما به اندازه ی مشتشونه…ببین قلبت چه کوچیکه !…چطور دلت میاد اذیتش کنی و این همه غم و غصه رو بریزی توش؟!…فکر نمیکنی ، بی انصافی ؟!…قلبت رو آزاد کن…بذار نفس بکشه…غم هاتو بریز تو صدات و بعد فریادشون بزن…بریزشون بیرون…از قلبت به محیط…یه جورایی میشه گفت انتقال انرژی منفی از سامانه به محیط پیرامون !…موافقی ؟!

تو : ( شونه هاتو به نشونه ی بی تفاوتی میندازی بالا… )

من : نمیخوای یه چیزی بگی و به دلت یه رحمی بکنی ؟! گناه داره…داری عذابش میدی…تو با این همه بزرگیت ، طاقت غم و غصه هاتو نداری و سنگینیه بارشونو به دوش قلب پاک و بی گناهت میندازی…حالا چه برسه به اون قلب کوچیکت !…

تو : ( فقط نگاه … )

من : با نگاه میتونی حرفاتو بریزی بیرون ؟!

تو : ( سرتو به نشونه ی نه ، به چپ و راست حرکت میدی …)

من : اما تو نگاهت هم یه دنیا حرف نشسته…

تو : ( چشمات رو بازتر میکنی…یه کوچولو تعجب کردی… )

من : چیه ؟! چرا اینجوری نگام میکنی ؟!درسته که نگاهت پر از حرفه…اما تا صداتو نشنوم که نمیتونم معنیشونو دقیق بفهمم…صدای تو ، کمکم میکنه درکت کنم…

تو : (نگاه… )

من : ( نگاه… )

تو : ( چشاتو تنگ میکنی که بهم بفهمونی منتظری یه چیزی بگم !… )

من : ( نگاه … )

تو : ( یه نفس خیلی عمیق میکشی و با یه اندوه خاصی ، آه میکشی…و دوباره نگاه… میدونم میخوای بهم بگی حرف بزنم… )

من : ( نگاه… )

تو : ( یه آهه دیگه…انگار فهمیدی با هر آهی که میکشی ، قلبت یه نفس راحت میکشه… )

من : ( نگاه … )

تو : چند دقیقه مکث…روتو برمیگردونی سمت دریا…چشماتو میبندی و بعد از چند ثانیه بازشون میکنی…یه نفس عمیق میکشی و بعدش آهسته نجوا میکنی… ” خسته ام…”

من : ( کنار تو…نگاهم به دریا…سکوت…)

تو :  چشماتو دوباره میبندی…یه نفس عمیق دیگه…انگار تازه ریه هات پر از اکسیژن شده…انگار با این نفسای عمیقت داری به قلبت میگی اینا مال تو إ …تویی که این همه مدت بار سنگین غم های من رو به دوش کشیدی … نفس بکش قلب من…از این اکسیژن زندگی تنفس کن… رها از هر غم و غصه ای…دوباره چشماتو باز میکنی و نفست رو میدی بیرون…آهسه میگی…” میدونی؟!…دلم هوای خوشی کرده…دیگه کم آوردم…خیلی وقته اینجا گیر افتادم…این جا ، جای من نیست رفیق…” وبعد سرتو میچرخونی سمت من که نظر من رو هم بدونی…

من : ( نگاهم هنوز سمت دریاست و وانمود میکنم نظری ندارم… )

تو : نگاهت دوباره به دریا…آهسته میگی…” داری تلافی میکنی…آره ؟! ”

من : ( دوباره نگاه… )

تو : حالا میفهممت…وقتی با کسی حرف میزنی و جوابی نمیشنوی ، خیلی حسّه بدیه…نه ؟!

من : ( فقط نگاه… )

تو :  کفشاتو در میاری و چند قدم از من دور میشی و به دریا نزدیک…انگار میخوای بذاری پاهاتم نفس بکشن و راحت باشن…چند قدم دیگه…حالا داری نوازش آب رو روی پاهات احساس میکنی…میبینی ؟! دریا با این همه عظمتش داره موجود کوچیکی مثله تورو نوازش میکنه…داره بهت توجه میکنه…یعنی هیچ غروری نداره ؟! نمیترسه شاید با این کار از عظمت دریا بودنش ، کم شه ؟! چقدر متواضع و فروتنه…اما ما آدما چی؟!…چند قدم دیگه میری جلوتر…چند لحظه مکث…انگار دلت واسه دستات هم سوخته…دست هایی که تو مدرسه یا کلاس کنکور ، تند و تند حرف های دبیر هارو یادداشت میکنن و حواسشون هست که مبادا چیزی از قلم بیفته و تو دچار مشکل بشی و اونا شرمنده !…دو زانو میشینی و آروم دستاتو میکشی روی آب…حالا اینبار تو میخوای دریا رو نوازش کنی…میخوای محبتش رو جبران کنی…چه لذتی داره…نه ؟! انگار دستات که آب دریا رو لمس میکنن ، روحت نفس میکشه…حسّ پرواز داری…صداتو یه کمی بالاتر میبری که مثلا منم حرفاتو بشنوم…آخه الان از من دور شدی…تو ، تو دریا و من تو ساحل… ” میدونی…دلم خیلی گرفته…” سرتو میندازی پایین…انگار دیگه حتی منتظر جواب منم نیستی…دیگه اینجا نیستی…رفتی تو یه فاز دیگه…

من : ( دارم نگاهت میکنم…تو دلم تحسینت میکنم که داری غم هات رو میریزی بیرون…خیلی دلم میخواست داد بزنم و بهت بگم ، هرچقدر دلت میخواد اینجا داد بکش و حرف بزن…خودتو خالی کن…اینجا کسی جلوتو نمیگیره…کسی نمیگه ، هیس ! ساکت باش ! چرا داد و بیداد راه انداختی ؟! آبرومون رفت !… صدات اینجا مزاحم هیچ کس نیست…فقط تویی و دریا و خدا…خدا ، صدای فریادت رو هم دوست داره…داد بزن…فریاد بکش…بگو هرچی تو دلت ریختی و سنگینش کردی…بریزشون بیرون…سبک کن قلبت رو…اما حیف که اگه حرف بزنم اونوقت دوباره ساکت میشی…الان تو یه حالو هوایه دیگه ای هستی و دوس داری حس کنی تنها و تنها کسی که صداتو میشنوه خداست…پس مزاحم خلوتت نمیشم…)

تو : سرت هنوز پایینه…چند دقیقه مکث میکنی…بعد آروم سرتو میگیری بالا…همونجور که داری آسمونو نگاه میکنی ، چند لحظه چشاتو میبندی و یه نفس عمیق…با صدای کمی بلندتر میگی… ” اما من دلم میخواد زندگی کنم…” چشمات هنوز بسته ست…انگار نور آسمون چشماتو میزنه…نمیخوای اذیت بشی و بخاطر نور ، حال و هوای آسونی رو از روحت دریغ کنی…دیگه نمیخوای کوتاه بیای…تازه رفتی تو فاز حرف زدن و سبک شدن…میخوای بازم حرف بزنی…ونگاهت همون جور به آسمون…انگار روی صحبتت با خداست…

من : ( همونجور نگات میکنم…تو داری به هدفی که من میخواستم ، نزدی و نزدیک تر میشی…آره…داری فریاد میزنی…هرچند هدفه من بود…اما حواست نیست…رفیق این هدف تو هم بود…تو هم دلت میخواست آزاد باشی…راحت و سبکبال…

تو : چشمات بسته ست و نگاهت به آ سمون…یه لحظه مکث…و بعدش فریاد…” خدایا…من حس زندگی کردن دارم…”

من : ( با نگاهم دارم فریاد هاتو تحسین میکنم…آفرین…بگو رفیق…یالا…)

تو : بازم بلندتر… “من میخوام نفس بکشم…میخوام قلبمو از اندوه خالی کنم…من… ( و باز هم بلندتر )…خدایا…( و بلندتر )…میخوام امیدوار زندگی کنم…”

حالا به هق هق افتادی…داری تند تند نفس میزنی…من حرکت شونه هاتو میبینم…اگه صدای امواج آب نبود ، صدای نفس هات رو هم میشنیدم…اما صدای گریه ت…یه صدای عجیبیه…انگار هیچ غم و غصه ای توش نیست…چون چند ثانیه قبل همشو با فریاد های پرقدرتت به محیط فرستادی…

من : ( همونطور که دارم نگات میکنم تو دلم میگم خدایا ، چه عظمتی داری !…چجوری ما آدم ها این همه انرژیه منفی خودمون رو خیلی راحت ، با حرف زدن ، نگاه کردن و یا حتی فکر کردن ، به محیط اطرافمون میدیم و اونوقت کوه و دریا و آسمون و … به جای اون همه غم و ناراحتی ، بهمون طراوت و تازگی و انرژی مثبت میدن ! … خدایا…چقدر با سخاوتی…شکرت…)

تو : هنوز داری هق هق میزنی و هنوز هم نفس های بلند…انگار روحت یه بار دیگه زنده شده…انگار تنها چیزی که الان داری ، یه روح آزاد و یه قلب پاکه…و دیگه جسمی در کار نیست…انگار زمینی بودن از یادت رفته…هنوز دوست داری داد بزنی…بازم مونده…از صدای گریه هات معلومه…فریاد میکشی…” من میخوام که بتونم…” و دوباره فریاد… ” من عاشق لحظه لحظه های زندگیم هستم…خدایا…( با تمام وجودت و بلندتر ) کمکم کن که دوباره بلند شم…”

.

.

.

فرمان ۱ دقیقه سکوت…ذیگه نه صدای امواج هست…نه صدای باد…ونه صدای هق هق و نفس های بلند تو…با چشم های بسته…نگاهت هنوز به آسمون…انگار واسه چند ثانیه همه ی کاینات سکوت کردن…انگار به تو ۱ دقیقه و فقط ۱ دقیقه زمان داده شده تا تو این خاموشیه محض ، آخرین حرفتو بزنی…۱ دقیقه ی تو از همین حالا شروع شده…۶۰…۵۹…۵۸…زمان داره میگذره و تو هنوز ساکتی و کاینات هم…۵۷…۵۶…۵۵…انگار بدجوری تو فکری…۵۴…۵۳…داری تو ذهنت دنبال بهترین جمله میگردی…۵۲…۵۱…۵۰…۴۹…جمله ای که بتونه تورو خالیه خالی کنه…۴۸…۴۷…آخه ین آخرین فرصت تو ست…۴۶…۴۵…۴۴…۴۳…کاینات واسه هرکسی ، زندانیه سکوت نمیشن…پس لابد تو یه فرده خاصی…هی…زود باش…عجله کن…فرصت داره از دست میره…۴۲…۴۱…۴۰…یالا رفیق ، بگو تا دیر نشده و همه بیدار نشدن…۳۹…۳۸…۳۷…به احترام تو ، همه خاموش و بی حرکتن…درگیر یه سکوت مطلق…۳۶…۳۵…۳۴…سر تا پا گوش شدن و منتظر فرمان تو هستن…۳۳…۳۲…هنوز چشمات بسته ست و داری فکر میکنی…حتی دیگه نفس هم نمیکشی…۳۱…۳۰…۲۹…۲۸…زمانت از نصف کم تر شده و هنوز هم سکوت پابر جاست…تو ۲۸ ثانیه ی دیگه فرصت داری…شاید الان خیلی خوب ارزش زمان رو درک میکنی…شاید داری افسوس میخوری که چه ثانیه های خاموشی رو برای شاد بودن و با امید زندگی کردن ، از دست دادی…۲۷…۲۶…اما نه…حالا وقت این حرفا نیست…یه چیزی هنوز تو ذهنته…اگه اونم بگی ، دوباره میشه یه نوار خالی که پذیرای ضبط هر اتفاق تازه ایه…و این یعنی یه شروع خوب برای تو…۲۵…۲۴…۲۳…و همینطور گذر ثانیه ها…۲۲…۲۱…و هنوز هم خاموشی…حتی ابر ها هم حرکت نمیکنن…عجیبه که من هم صدای نفس هامو نمیشنوم…انگار تو یه اتاق عایق صدا گیر افتادیم…۲۰…۱۹…۱۸…۱۷…هنوز تو همون حالتی…داری به چی فکر میکنی ؟!…آره میدونم…این که چه حرفی میتونه پایان پشیمونی های گذشته و شروع امید به آینده باشه !…یعنی هم شروع و هم پایان…چه پارادکس قشنگیه…نه ؟!…۱۶…۱۵…الان خیلی دلت میخواست زمان وایسه…نه؟!… اما نمیشه رفیق ، بجنب…این دیگه دست من و تو نیست…همه منتظرتن…تو رو خدا زود باش…۱۴…۱۳…یه صدایی میاد…صدای من که نیست…فکر میکنم صدای نفس های تو باشه…چت شده ؟!…چرا دوباره به نفس افتادی ؟!…پس چرا فقط صدای نفس تو میاد؟!…۱۲…۱۱…یه لحظه سرتو میگیری پایین و بعدش از رو زانوهات بلند میشی…شمارش معکوس شروع شده…۱۰…۹…۸…اما انگار زیاد توان نداری…انگار یه جورایی اصلا این جا نیستی…انگاری از حال رفتی…با تمام وجودت تلاش میکنی و به زحمت بلند میشی…۷…۶…نگاهت دوباره به آسمون…یه دم عمیق…و فریاد بی نظیرت…کلمات رو شمرده شمرده و با تمام نیرو و توانت ، با مکث فریاد میزنی : ” من…(…۵…) میخوام (…۴…) دوباره (…۳…) شروع (…۲…) کنم ( و …۱… )…وای…خدای من…چقدر دقیق !…درست ، ۱ دقیقه…دوباره صدای امواج میاد…صدای باد رو میشنوم و صدای نفس های خودم رو…انگار همه صداتو شنیدن و حالا بعد از گرفتن فرمان از تو ، همه دست به کار شدن…هی ، رفیق…خوش به حالت…چه ارج و قربی پیش خدا داری !…حالا بهت حسودیم میشه…کاش این ۱ دقیقه رو من جای تو بودم…من هنوز ساکتم و دارم نگات میکنم و تو بی حرکت میون امواج دریا ایستادی…به رو به رو خیره شدی و نفس های عمیق و طولانی میکشی…انگار داری دوباره قوای تحلیل رفته ت رو به دست میاری…چند دقیقه تو همون حالت…خیره به رو به رو …نفس های عمیق و طولانی…حالا دیگه ذهنت از گذشته ها خالی خالیه…دیگه یاد آوری اتلاف وقت ها و از دست دادن حداقل ۱ ماهه تابستون برای درس خوندن، عذابت نمیده…یعنی اصلا دیگه یاد آوری ای در کار نیست…تو از گذشته هیچ چیز رو بخاطر نمیاری…حالا پر از حس زندگی و شور ادامه دادنی…حالا انگار اصلا فرصت تو از همین مهر ماه شروع شده وبه تو ۹ ماه زمان داده شده تا آماده بشی…دیگه نگران هیچی نیستی…روحت پاک تر و مشتاق تر از قبل به جسمت برگشته…

من ازت چند قدم دورتر میشم…میخوام تنهات بذارم تا خودتو پیدا کنی…اما نه…یه صدایی بهم میگه آخرین حرفتو ، تو این روزای آخر تابستون بهش بزن…با خودم و اون صدا میجنگم…خدایا…بگم یا نه ؟!…خودش میدونه…پس چرا دوباره تکرارش کنم ؟!! نکنه ناراحت شه ؟!! وای خدا ، چیکار کنم ؟!…صدا دوباره میگه ، تو رفیق تنها یی هاشی…شاید دلش بخواد از زبون تو هم بشنوه…صداش کن…فقط چند جمله ی کوتاه…یه توجه کوچیک به رفاقتتون…

شاید حق با اون باشه…بر میگردم سمتت… با صدای بلندی که بتوی بشنوی…” آهای رفیق…” تو هم انگار منتظر حرف من بودی…یه لحظه از اون حال و هوا میای بیرون و بر میگردی سمت من…حق داشت…پس ما واقعا رفیقیم…با صدای بلندتر…

من : ” یادت نره…همه به فرمان تو…از مهر ماه…یه شروع دوباره…”

تو : بعد از چند ثانیه ، یه لبخند رضایت رو صورتت میشینه و واسم دست تکون میدی…

با خودم میگم…آخیش…خیالم راحت شد…خیلی با معرفتی…

من : ( بر میگردم و ازت دور میشم… )

تو : ( بر میگردی و صورتت دوباره به آسمون…اینجا…تو ، دریا ، حس زندگی و… خدا…

دیگه نه “من” و نه “تو”…و این بار ” ما ” :راه همیشه باز است…و پیروزی در دو قدمی…زندگی هم چنان ادامه دارد…

منبع:برای شریف

شنبه 2/7/1390 - 20:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته