• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 544
تعداد نظرات : 323
زمان آخرین مطلب : 3960روز قبل
دانستنی های علمی
در بنی اسرائیل، قحطی افتاد. مردم چاره‏ای ندیدند جز آن كه به خدای رو آورند و باران از او خواهند. چندین بار نماز باران خواندند و از خدا باران خواستند؛ اما هیچ ابری در آسمان پدیدار نشد. موسی (ع) علت را از خداوند پرسید. وحی آمد كه ای موسی!در میان شما، سخن چینی است كه دعای شما را باطل می‏كند و تا او در میان شما است، دعایتان را اجابت نكنم.
موسی (ع) گفت: بار خدایا!او را به ما بشناسان تا از میان خویش، بیرون افكنیم. باز وحی آمد:ای موسی!من دشمن سخن چینی هستم، آن گاه خود سخن چینی كنم و عیب كس را با تو بگویم!؟ موسی گفت: پس تكلیف چیست؟ وحی آمد كه همه توبه كنند و نمام نباشند. چون همه از سخن چینی توبه كردند، خداوند باران فرستاد.
دوشنبه 28/2/1388 - 13:0
دعا و زیارت
از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است كه خاصیت های غذایی و درمانی با ارزشی در نان جو وجود دارد , به همین دلیل طعام حضرت رسول اكرم (ص ) تا آخر عمر از نان جو خالی نبود.
در روم باستان نیز نان جو غذای قهرمانان بود به طوری كه خوراك اصلی گلادیاتورهای رومی را تشكیل می داد و قهرمانان آن زمان را « هوردیری » یعنی « خورندگان نان جو » می نامیدند.
سبوس موجود در نان جو دو برابر نان گندم است و در هر 100 گرم نان جو حدود چهار گرم فیبر وجود دارد .
خوردن این نان برای افراد دیابتی بسیار مفید است زیرا هر فرد دیابتی روزانه به 20 تا 30 گرم فیبر نیاز دارد كه بدین ترتیب بخش زیادی از آن را می توان با نان جو و بقیه را با خوردن حبوبات و سبزیها جبران كرد.
مهمترین خاصیت های نان جو در صورتی كه كم نمك تهیه شود شامل جلوگیری از تولید چربی های زیان آور در خون , تنظیم فعالیت دستگاه گوارش , تعدیل فشار خون , تحریك انسولین سازی در بدن و كاهش قند خون , پاكسازی دیواره های معده و روده از ذرات آلوده كننده , مقابله با رشد تومور در بدن , جلوگیری از چاقی , حفظ شادابی و زیبایی پوست به علت وجود ویتامینهای گروه ب در آن و تقویت حافظه است .
امروزه جو به دلیل تاثیری كه در پیشگیری , كنترل و درمان بیماری های غیر واگیر دارد , به عنوان « اكسیر سلامت » نیز شناخته شده است . كاربرد جو در تهیه سوپ و غذای تكمیلی كودكان نیز بسیار مفید است .
دوشنبه 28/2/1388 - 12:58
دعا و زیارت
و قال علیه‏السلام لعمار بن یاسر، و قد یراجع المغیره بن شعبه كلاما: دعه یا عمار، فانه لم یاخذ من الدین الا ما قاربه من الدنیا. و علی عمد لبس علی نفسه لیجعل الشبهات عاذرا لسقطانه.
امام علی، علیه السلام، در حالی كه شنیده بود عمار بن یاسر با مغیره بن شیعه گفتگو می‏كند، به عمار بن یاسر فرمود:
ای عمار! او را واگذار. او از دین جز آن چه را كه او را به دنیا نزدیك كرده، بر نگرفته است. به عمد بر خود امور را مشتبه كرد تا آن شبهات را عذر لغزش‏های خود قرار دهد.
كلمات قصار مولا علی (ع)
دوشنبه 28/2/1388 - 12:57
دعا و زیارت
روزی ((حجاج بن یوسف ثقفی)) خونخوار (و وزیر عبدالملك بن مروان خلیفه عباسی)) در بازار گردشی می كرد. شیر فروشی را مشاهده كرد كه با خود صحبت می كند. به گوشه ای ایستاد و به گفته هایش گوش داد كه می گفت:
این شیر را می فروشم، در آمدش فلان مقدار خواهد شد. استفاده آن را با در آمدهای آینده روی هم می گذارم تا به قیمت گوسفندی برسد، یك میش ‍ تهیه می كنم هم از شیرش بهره می برم و بقیه در آمد آن سرمایه تازه ای می شود بعد از چند سال سرمایه داری خواهم شد و گاو و گوسفند و ملك خواهم داشت.
آنگاه ((دختر حجاج بن یوسف)) را خواستگاری می كنم، پس از ازدواج با او شخص با اهمیتی می شوم. اگر روزی دختر حجاج از اطاعتم سرپیچی كند با همین لگد چنان می زنم كه دنده هایش خورد شود؛ همین كه پایش را بلند كرد به ظرف شیر خورد و همه آن به زمین ریخت.
حجاج جلو آمد و به دو نفر از همراهانش دستور داد او را بخوابانند و صد تازیانه بر بدنش بزنند.
شیر فروش پرسید: برای چه مرا بی تقصیر می زنید؟! حجاج گفت: مگر نگفتی اگر دختر مرا می گرفتی چنان لگد می زدی كه پهلویش بشكند، اینك به كیفر آن لگد باید صد تازیانه بخوری.
یكصد موضوع 500 داستان سید على اكبر صداقت
دوشنبه 28/2/1388 - 12:55
دانستنی های علمی

دوشنبه 28/2/1388 - 12:54
فلسفه و عرفان
ایمان , ستون فقرات زندگی است .
قبرستان , دست انداز عبرت در جاده زندگی است .
بی برنامگی و بی نظمی , موریانه ایست كه پایه های زندگی را سست می كند.
قیامت , روز توزیع كارنامه انسان است .
غفلت , شاهراه جهنم است .
وقتی اجل رسید , عمر انسان به هیچ قیمتی تمدید نمی شود.
گرانترین معامله زندگی , ارزان از دست دادن عمر است .
نماز , شاهراه ورود به بهشت است .
قرص غفلت , از سمی ترین قرصهای خواب آور است كه اگر انسان به آن معتاد شود , از بین می رود.
باید به خیلی ها جهت از دست دادن زمان و فرصت , تسلیت گفت
دوشنبه 28/2/1388 - 12:48
دانستنی های علمی
من بعنوان میهمان جمهوری اسلامی خیلی دلم می خواهد از مسئولین جمهوری اسلامی تشكر كنم. می پرسید تشكر شما برای چیست علت تشكر را می نویسم:
به خاطر اینكه تمام نیازمندیهای روزمره ما را فراهم می كردند, برای حفظ روحیه ما از هیچ كوششی دریغ نمی كردند, مسابقات ورزشی برگزار می كردند, زمینه ای فراهم كرده بودند كه ما حتی تاترهای شاد اجرا می كردیم. كلاسهای درسی مفیدی مثل (فقه اسلامی ـ تفسیر و حفظ قرآن مجید) و دوره های درسی زبان انگلیسی و آلمانی و كلاسهای هنری مثل خطاطی و نقاشی برای ما تشكیل داده بودند. روزنامه و تلویزیون در اختیار ما قرار داده بودند. موادغذایی كه به ما می دادند خیلی خوب بود در جیره غذایی ما میوه هم بود و در حد كفایت هم بود به تناسب فصل به ما می دادند.
مجموع این محبتها همان رافت اسلامی بود كه امام راحل توصیه كرده بود و مسئولین اجرا می كردند و انصافا بخوبی دستور امام را اجرا می كردند از همه آنها متشكرم و برایشان در زندگی آرزوی توفیق دارم. 
روزنامه جمهوری اسلامی 31/04/82 اسیر سلام المربیعی
دوشنبه 28/2/1388 - 12:46
بیماری ها
پرسش: دستگاه تازه سنجش قند خون چه وقت وارد بازار می‏شود؟دكتر گریفیث شنیده‏ام كه در بعضی نقاط به بازار عرضه شده است ولی این روزها اظهار نظر كردن درباره ابزارهای پزشكی و داروهای تازه پیش از آن كه تجزیه كامل شوند، كار درستی نیست. پزشكان، اطلاعات راجع به داروها و ابزارهای پزشكی شان را از مجلات تخصصی معتبر به دست می‏آورند كه اخیرا پس از كشف یك مورد از نفوذ یك كارخانه داروسازی در مجله پزشكی (نیواینگلند) برای انتشار مقاله‏یی تردیدهایی در این زمینه به وجود آورده است.دستگاه مورد بحث ابزار كوچكی است كه حداكثر بمدت سه روز در قسمت شكم، زیر پوست قرار داده می‏شود كه هر ده ثانیه سطح قند در خون را تعیین می‏كند و هر پنج دقیقه آن را جهت ضبط به یك مانیتور كوچك در خارج از بدن ارسال می‏دارد و بررسی این اطلاعات وضعیت دقیق بیماری قند یك فرد را به دست می‏دهد تا متناسب با آن، كنترل قند به عمل آید و از پیچیده شدن بیماری جلوگیری شود.علایم تشكیل مجدد سنگ كلیه!پرسش: علایم عودت (تشكیل مجدد) سنگ كلیه چیست؟دكتر گریفیث: علایم رجعت سنگ كلیه عبارتند از: درد پهلو، وجود خون در ادرار، تب و لرز، حالت تهوع، دردناك بودن ادرار و حتی عدم توانایی به دفع پیشاب، اگر پس از درمان سنگ كلیه، یك بیمار بمدت یك ماه هر روز4 لیتر آب بنوشد، قطعات باقی مانده از سنگ دفع می‏شود و بندرت بیماری رجعت می‏كند.
دوشنبه 28/2/1388 - 12:44
بیماری ها
فارسی من خرزهره است. اعراب به من جین، سم الحمار و ورد الحصار و ورد الحمام می‏گویند، ولی داروسازان سنتی ایران مراد فلی (دفلا) خوانده‏اند. من یك درختچه زینتی هستم، با برگهای دراز و ضخیم كه دائما سبز یم باشند. مرا به علت داشتن گلهای قشنگ كه مانند چتر بر سر شاخه ظاهر می‏شود، و بر حسب نوع به رنگ گلی یا سفید است، در تهران و اكثر شهرهای ایران و در خانه‏ها می‏كارند. چون علاوه بر زیبایی اكثر حشرات مانند ساس، كیك، كرم خاكی و غیره را از بین برده، از میزان پشه و مگس می‏كاهم. گلهای من نوش فراوان دارند، ولی تا زمانی كه زنبورها زرد معمولی وارد جام آن نشده و راه را باز ننمایند نمی‏تواند مورد استفاده زنبور عسل واقع شوند. درختچه من به طور خودرو در جنوب ایران و بین كرمانشاه و بغداد می‏روید. من یك گیاه سمی هستم. مواد سمی من در گل، برگ و شیرابه ساقه‏های من وجود دارند. در یكی از جنگهای قدیم سربازان اسپانیا از ساقه‏های من به جای سیخ برای تهیه كباب استفاده كردند، و در اثر مسمومیت همگی تلف شدند، و روی همین اصل بود كه داروسازان سنتی ایران هیچگاه خوردن و استفاده داخلی آن را توصیه نكرده و فقط استعمال خارجی آن را تجویز كرده‏اند. ضماد پخته سائیده برگ من جهت تحلیل ورمهای سخت و نرم كردن آنها، تسكین درد پشت و درد زانو و رفع خارش و التیام دهانه زخمهای چركی سودمند است، و حمول آن جهت درد رحم مفید می‏باشد. مالیدن آب گرم من جهت جلای رخسار و اصلاح مو نتیجه عالی دارد. پاشیدن آب جوشانده برگ و سرشاخه‏های من كشنده حشرات، مخصوصا كنه، ساس، كیك، پشه خاكی و كرم باغچه است. چنانچه بز از برگ درخت من تغذیه نماید، خواهد مرد و شیر آن نیز مسموم كننده خواهد شد. جوشانده شاخه و برگ درختچه من جهت كچلی و چرب حیوانات مفید می‏باشد. اگر برگ گل مرا بپزید و له شده آن را در یك قسمت آب و دو قسمت روغن زیتون ریخته و با آتش ملایم بجوشانید تا آب آن تمام شده و روغن آن بماند روغنی بدست می‏آید كه مالیدن آن درد اعصاب را تسكین می‏دهد. مالیدن آن شوره سر را از بین می‏برد و اعضای بی‏حس شده را تقویت می‏كند و درد پشت و درد لگن خاصره را تسكین می‏دهد و برای برص مفید می‏باشد و چون یك كمی از برگ من با یك كمی گوگرد و یك كمی كشك با هم كوبیده و با پیه مخلوط نمایند و بر روی اگزما بمالند، پس از هفت مرتبه مالیدن درمان می‏شود، و چون آن را دوازده مرتبه برص بمالند، پس از هفت مرتبه مالیدن. در طب جدید استعمال داخلی مرا به مقدار كم مورد استفاده از آن بدون اجازه پزشك معالج ممنوع است، و با اجازه طبیب می‏توان از آن جهت معالجه ورم اندامهای بدن و تنگ نفس استفاده نمود. چنانچه از عصاره آبی و الكلی من كمتر از مقدار خوراك آن استفاده شود ضربان قلب را تنظیم می‏كند و ادرار را زیاد می‏نماید.
در داروسازی جدید حبهایی كه دارای 05/0گرم عصاره الكلی یا آبی من باشد دو تا چهار حب در روز تجویز می‏شود.
زبان خوراكیها جلد سوم دكتر غیاث الدین جزایرى
دوشنبه 28/2/1388 - 12:42
دانستنی های علمی
الان درسـت سـاعـت دو نـیـمـه شـب اسـت ؛ آقـا بـر خیزید نماز شب بخوانید! بر خیزید آقا! موقع گـریـه و نـاله شـمـاسـت. هـمـیـن دو شـب پـیش بود چه نماز شبى با آن حالتان در بیمارستان خواندید در و دیوار جماران ناله هاى شما را از یاد نمى برد.
امت هنوز نمى دانند كه چه مصیبتى بر آنان وارد شده است، اگر مى دانستند الا ن كوچه و خیابان را از نـاله و ضـجه شان قیامت كرده بودند. به خودم مى گویم حاج عیسى چه جان سخت شده اى امـروز؛ خـدا چـه طـاقـتى به تو داده است ! فردا صبح دیگر معلوم نیست دست من به شما برسد، مـردمـى كـه روزهـاسـت بـراى شفاى شما دست مناجات به سوى حق دراز كرده اند فردا چه خواهند كرد؟!
چـه زیـبـا غـنـوده اید آقا! عیسى به مقتضاى سن زیادش مرده زیاد دیده است اما شما كه از زنده ها قـشـنـگ تـر خـوابیده اید. آن قدر كه هر سطل آبى كه مى ریزم دلم پر مى زند براى اینكه یك بـوسـه از پـیـشـانـى بـلنـدتـان بـگـیـرم ! بـه انـدازه شـمـا بـریـزنـد خـاطـرات ایـن چـنـد سـال در ذهـنـم مـجـسـم شـده انـد، هـرگـز فكر نمى كردم عیسى بماند و شما بروید. در این چند سال كه افتخار خدمتگزارى داشته ام هیچگاه لب به شكوه نگشودید. اما این اواخر دو بار از خود شما شنیدم كه آرزوى مرگ مى كردید و دعاى شما بر همه دعاهاى امّت پنجاه میلیونى غالب شد، نمى دانم چه سوزى در دعاى شما بود كه این گونه زود اثر كرد؟!
# # #
یاد آن روزها به خیر! چه روزهایى داشتیم. آن درخت خرمالو كه یادتان هست، میوه هایش را كه من بـه زحـمـت از درخت چیدم همه خوردیم، اما هیچ كس یاد باغبان نبود، قلب مهربان شما مرا به یاد باغبان انداخت. شما فرمودید:
(چـه خـوب بـود كـه از ایـن خـرمـالوها به باغبان داده بودم كه آقا! یك شاخه دیگر هم آن بالا مـانـده است. خدا مى داند آقا، براى اینكه یك تبسم ! یك لبخند روى لبان مبارك شما بنشیند آن كار را كردم، یادتان كه هست ؟! نردبان گذاشتم، شاخه بلند بود و دستم به میوه ها نرسید! دو نـردبـان را بـا طـنـاب بـه هـم بـستم، به آرامى بالا رفتم، چند خرمالو هم از درخت چیدم اما نردبان سر خورد و من از آن بالا به زمین پرت شدم. گردنم شكست و چند تا از مهره هاى كمرم خورد شد. چقدر ناسپاس باشم كه فراموش كنم شما چه مقدار براى من، خادمتان، غصه خوردید! دكـترها از اینكه من سر و دستانم را حركت مى دهم متعجب بودند. اگر دعاهاى شما نبود معلوم نیست چـه سـرنـوشـتـى در انـتظار من بود. آن لحظه به یاد ماندنى را كه از بیمارستان برگشتم و شما آن حرف خیلى قشنگ را به من زدید:
ـ حاج عیسى ! من براى تو خیلى دعا كردم.
آقا! قربانتان بروم ! من كه مى دانم شما با خیلى دعا كردم یعنى هر شب در نماز شبتان به یاد خـادمتان بوده اید. عیسى به فدایتان آقا! شما براى شفاى من دعا كردید كه بمانم و حالا پیكر مقدس مولا و امامم را ببینم ؟ آقا قربانتان بروم ! من ماندم و شما رفتید؟!
# # #
هر گاه نگاهم به این عباى بابركت مى افتد به یاد آن روز قشنگ پاییزى مى افتم كه شما آن را بـه مـن هـدیـه كردید، چه با سخاوت بودید آقا! بنده نوازى فرمودید. هنوز چند روزى نمى گـذشـت كـه در خـدمـت شـمـا بـودم كه شما این عبا را با دست خودتان براى من هدیه فرستادید. وقتى این عبا را روى دوش مى گذارم انگار دست محبت شما را روى شانه ام احساس مى كنم. آن را نگه داشته ام براى روزهاى دلتنگى ام كه مى دانم از این به بعد زیاد خواهم داشت.
این هشت سال در ذهنم زنده مى شود، كدام رهبرى در دنیا با خادمش این طور رفتار مى كند آقا! شما بـا دوسـت، ایـن گـونـه بـودیـد و با غیر دوست آن گونه، آن لحظه اى كه وزیر امور خارجه شـوروى پـیـام گـوربـاچف را براى شما مى خواند و من با سینى چاى وارد شدم شما را دیدم كه مثل كوه استوار نشسته اید. و در عوض وقتى به شما عرض مى كردم كه معذرت مى خواهم اینقدر براى استخاره مزاحمتان مى شوم، شما با لحنى زیبا فرمودید: (من شما را دوست دارم). من مى دانم كه ذره اى ناخالصى در این حرف نبود. شما حقیقتا راست مى گفتید، چون به همه امت عشق مى ورزیدید. چنانكه هنوز هم همه امت عاشق شما هستند!
# # #
دلم مـى خـواهـد مـثـل هـر روز عـلى را بـغـل مـى كـردم و نـزدتـان مـى آوردم و شـمـا گـل از گلتان كه مى افتم دلم آتش مى گیرد آقا! كاش مى شد یك بار دیگر على را مى آوردم و او بـا فریادهاى كودكانه اش شما را بیدار مى كرد. به یاد آخرین بار كه على را آوردم شاید شما چشم باز كنید براى دیدن و بوسیدن على. چشمان مباركتان را هم باز كردید اما رمقى براى جـلو آمـدن نـداشـتـیـد. هـمـان طـور لبهایتان را غنچه كردید... على را جلو آوردم... اما دیگر رمقى بـراى شـما نمانده بود كه برخیزید. تنها لبهاى مباركتان را غنچه كردید... على را جلو آوردم... امـا افـسـوس... دیـگـر نـتـوانـسـتـیـد آخـرین بوسه را از على بگیرید. اگر امروز على از من بپرسد آقا كجاست چه بگویم ؟ چطور به این بچه حالى كنم كه شما رفته اید!
# # #
بـگـذارید محاسن زیباى شما را شانه بزنم و شما را به عطرى كه هر روز موقع نماز استفاده مى كردید، معطر كنم، آخر شما مى خواهید به غسل تمام شده است و باید این چهره نورانى را با كـفـن بـپـوشـانـم... خـدایـا دیـگـر توان ایستادن ندارم... باید بقیه كار را به آقاى جمارانى واگـذار كـنـم. آقـاى تـوسـلى هـم كـه مثل همیشه، هست !... گر چه مى بینم كه او نیز دارد بلند بـلنـد گـریـه مـى كـنـد... مـردم كـه هـنـوز نـفـهـمـیـده انـد... فـریـاد كـه نـمـى شـود زد، بـاید مـثـل شـمع سوخت... خدایا دیگر این چهره را نخواهم دید... چگونه مى خواهند این صورت را زیر خاك پنهان كنند؟! چگونه...
# # #
سـلام بـر مـولا و آقـاى خـودم... بـاز هم آمدید آقا! آن كفن... آن برد... چه شد؟! گفته بودم كه دیـگـر شما را نمى بینم. مگر یك عاشق چند بار مى تواند پیكر معشوق خود را بى جان تماشا كـنـد، دلم از سـنـگ هـم كـه بـود دیـگـر حالا باید آب شده باشد. حالا باید این كفن متبرك را كه حضرت بگذارید یك بار دیگر محاسن زیباى شما را شانه بزنم، مطمئنم این افتخار تا كنون نـصـیـب كـسـى نـشـده اسـت. سـیـل جمعیت امّت مسلمان، رفتن شما را باور نمى كند. شاید به همین دلیـل نـگـذاشـتـنـد شما را به خاك بسپارند، على هم اگر بفهمد شما به جماران بازگشته اید حـتـمـا خواهد آمد... آن وقت عیسى با آن خاطرات شیرین از شیرین زبانى هاى على و محبت هاى شما چـه خـواهـد كـرد؟! بـهـتـر اسـت تـا عـلى نـیـامده خجالت را كنار بگذارم و یك بوسه از پیشانى بـلنـدتـان بـگیرم. مى دانم كه این دیگر آخرین بوسه است.... (خدایا عیسى در قیامت نیز مى خواهد خادم آقا باشد. این افتخار را از او نگیر!)
دوشنبه 28/2/1388 - 12:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته