• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3839
تعداد نظرات : 784
زمان آخرین مطلب : 4446روز قبل
خواستگاری و نامزدی
یک وکیل دادگستری گفت: شروط ضمن عقد بسیار ارزشمند است و بهتر است خانم‌ها به جای مهریه‌های سنگین، شروط ضمن عقد محکمی برای همسران‌شان بگذارند تا در طول زندگی به استناد آنها بتوانند حقوق نسبتا برابری با همسر خود داشته باشند.
به گزارش سیماب به نقل از ایسنا، دکتر محمد ادیب گفت: ازدواج یک قرارداد است که حقوق و تکالیفی را بر دوش مرد و زن قرار می‌دهد، اما رسوم حاکم بر جامعه باعث شده ما کمتر به این مساله توجه کنیم همه افراد اوایل ازدواج توجه‌شان به حاشیه‌های ازدواج است، خواستگاری و مراسم عروسی، جهیزیه و… ،توجه نمی‌کنند که پای یک قرارداد و عقد را دارند امضا می‌کنند و باید متوجه این مساله باشند که به موجب این قرارداد چه تعهداتی نسبت به طرف مقابل دارند.
وی افزود: متاسفانه در کشور ما بیشتر مردم عادت دارند نخوانده پای قراردادها را امضا کنند، این مساله در ازدواج بیشتر هم اتفاق می افتد و بیشتر اوقات دختر و پسری که می‌روند برای ازدواج، همان موقع که سند ازدواج‌شان می‌خواهد امضا شود، سند نکاحیه را که شرایط در آن نوشته شده برای اولین بار می‌بینند و امضا می‌کنند و در آن موقع هم زیاد از مفاد سند ازدواج سر در نمی‌آورند، چون از طرفی اصطلاحات فنی و حقوقی است و از طرف دیگر آن موقع دو طرف در حال و هوای دیگری هستند.
این وکیل دادگستری با بیان این که براساس قوانین مدنی ایران حقوق و تکالیف به صورت برابر بین زن و شوهر تقسیم نمی‌شود، عنوان کرد: زن به موجب عقد ازدواج بسیاری از حقوق مدنی و معنوی خود همچون حق سفر، اشتغال، انتخاب مسکن، ولایت بر فرزندان و جدایی از همسر را از دست می‌دهد و در قبال آن حقوق مادی مانند مهریه و نفقه را به دست می‌آورد که در بسیاری از موارد دستیابی به این حقوق مادی هم با مشکل همراه است.
ادیب در ادامه افزود: برای رفع نابرابری میان زن و مرد و برای اینکه یک تعادلی بین این حقوق و تکالیف برقرار شود، می‌توانیم از شروط ضمن عقد استفاده کنیم.

 

وی اظهار داشت: شروط ضمن عقد متاسفانه در جامعه ما رایج نشده است و حتی بسیاری از افراد تحصیل‌کرده هم از آن استفاده نمی‌کنند چون اولا، همه جامعه از این شروط آگاه نیستند و نمی‌دانند که چنین شروطی را می‌توانند بگذارند، دوما هم اینکه ما می‌گوییم از این شروط استفاده کنید بسیاری می‌گویند اصلا زندگی که بخواهد با این شرط و شروط باشد بهتر است که شروع نشود.

ادیب گفت: هر ۱۲ موردی که زن و مرد برای عقد امضا می‌کنند. شروطی است که مرد به زن وکالت می‌دهد با اثبات آن شرایط برای طلاق وکالت داشته باشد، یعنی آن ۱۲ مورد را برای ازدواج امضاء نمی‌کنیم بلکه برای طلاق امضاء می‌کنیم.

این وکیل دادگستری عنوان کرد: این شروط شامل حق مسکن، کار، تحصیل، طلاق، تقسیم دارایی‌های مشترک در هنگام جدایی و حضانت فرزندان است، باید در هنگام عقد نکاح در دفتر خانه ثبت اسناد رسمی در قباله ازدواج ثبت شود.

وی با اشاره به اینکه شروط ضمن عقد می‌تواند شامل هر خواسته مشروع و معقول و معینی باشد افزود: با استناد به ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی طرفین می‌توانند تمامی شروطی را که مخالف مقتضای ذات عقد نباشد برای یکدیگر بگذارند.

 

ادیب در پایان گفت: البته شروط نباید مخالف مقتضای ذات باشد بنابراین اگر زنی حین عقد شرط کند که از همسرش تمکین نکند شرط هم باطل است و هم عقد را باطل می‌کند.

منبع: سیمرغ
دوشنبه 4/7/1390 - 17:21
نوجوان و جوان

او در واقع در نهایت گذشت و فداکاری، زندگی‌‌اش را برای خواهر و برادرش قربانی کرد، زیرا برای نگهداری از آنها مجبور به ترک تحصیل و مدرسه شد و همچنین برای امرار معاش به‌عنوان پیشخدمت در خانه‌های گوناگون به انجام کار پرداخت زیرا آنها پدر و مادرشان را از دست داده بودند و او فرزند بزرگ خانواده بود و باید خواهر و برادر کوچکش را بزرگ می‌کرد. برای گذران زندگی نیاز به پول داشت تا بتواند از این طریق نیازهای خود و خواهر و برادرش را برآورده سازد.

سال‌ها پشت سر هم سپری شد و خواهر و برادر آنجلینا بزرگ شدند و ازدواج کردند، در حالی که آنجلینا مجرد و تنها ماند. بعد از گذشت چند سال، هنگامی که خواهر و برادرش صاحب فرزند شدند، شروع به تماس گرفتن و یافتن آنجلینا کردند تا از او بخواهند از فرزندان‌شان نگهداری و مراقبت کند. در همین زمان بود که آنجلینا از یکی از خواستگارانش خوشش آمده بود اما مطمئن نبود که بتواند به‌صورت جدی با او بماند و زندگی کند زیرا او توانایی «نه» گفتن به خواهر و برادرش را نداشت و می‌خواست که از فرزندان آنها مراقبت کند و بیشتر دوست داشت برای خواهرزاده و برادرزاده‌اش نقش یک مادر را بازی کند و زندگی‌‌اش را برای نگهداری از خواهر و برادرش و سپس فرزندان آنها پیشکش کند.
همچنین خواهر و برادر آنجلینا خواستار آن بودند که همه چیزهایی را که از پدر و مادرشان به آنها ارث رسیده بود برای خودشان بردارند و هیچ‌چیزی به آنجلینا ندهند. آنجلینا نیز بعد از شنیدن این حرف آنها نتوانست عصبانیتش را کنترل کند و به آنها گفت که می‌توانند همه وسایل و لوازمی که از پدر و مادرشان به آنها ارث رسیده برای خودشان بردارند؛ آنجلینا از سهم خودش گذشت. آنجلینا همچنین پی برده بود که باید برای «نه» گفتن به خواسته‌های خواهر و برادرش، یک تصمیم اساسی و محکم بگیرد و زمانی که آنها از آنجلینا می‌پرسند که حاضر است از فرزندان‌شان نگهداری کند یا خیر، با قدرت و بلافاصله به آنها جواب منفی دهد.
سرانجام آنجلینا موفق شد با مردی که دوست داشت و خواستگار قدیمی‌‌اش بود، ازدواج کند و رؤیایی که همیشه در سر داشت مبنی بر اینکه خانواده مستقلی داشته باشد، تحقق یابد و قدرت و توانایی این را پیدا کرد که درخواست‌های خواهر و برادرش را با گفتن یک «نه» ساده، رد کند و کارهایی که علاقه‌ای به انجام آنها ندارد را به اجبار و با قرار گرفتن در رودربایستی، انجام ندهد. آیا شما نیز مانند آنجلینا هستید و از «نه» گفتن به دیگران هراس و وحشت دارید؟
چگونه «نه» بگوییم
برای اینکه یاد بگیرید چگونه به مردم و خواسته های‌شان «نه» بگویید، مواردی که در زیر عنوان شده را بخوانید و از آنها به درستی و با دقت استفاده کنید:
به آرامی شروع کنید: شما می‌توانید مانند هر مهارت دیگری در زندگی بیاموزید که به دیگران «نه» بگویید. آموختن این مهارت می‌تواند کسب‌کردنی و قابل توسعه و بسط باشد و به مرور زمان می‌توانید بیاموزید که به راحتی به دیگران «نه» بگویید و بدانید که چگونه کاری که دوست ندارید انجام دهید را به‌صورت کاملا مودبانه نپذیرید و رد کنید. آن دسته از افرادی که معمولا به دیگران بله می‌گویند و خواسته‌هایشان را می‌پذیرند، استرس و فشار بیشتری را نسبت به افراد دیگر متحمل می‌شوند.
از موقعیت‌تان مطمئن باشید: شما باید به موقعیتی که در آن قرار دارید، اطمینان داشته باشید. اگر مطمئن نباشید، به‌صورت کاملا آشکار و واضحی در بدن، زبان، صدا و رفتار و کردار شما مشخص خواهد بود و این عدم‌اطمینان باعث ایجاد ضعف و سستی در رفتار و کردارتان خواهد شد.
بر احساس افسوس و تأسف‌تان غلبه کنید: ممکن است شما از دیگران بترسید و این افراد باعث ایجاد عصبانیت در شما شوند، زیرا کاری که از شما خواسته‌اند تا آن را انجام دهید، نپذیرفته‌اید و جواب رد به آنها داده‌اید. نه گفتن الزاما به این معنا نیست که اشخاص دیگر از دست شما ناراحت و عصبانی می‌شوند، بلکه بسیاری از مردم مسئولیت‌هایی که در زندگی بر عهده شماست را درک می‌کنند و می‌فهمند و به همین دلیل است که بسیاری از افراد، پذیرفته نشدن خواسته‌شان از طرف شما را به دل نمی‌گیرند و ناراحت نمی‌شوند. فراموش نکنید که اول از همه شما باید از خودتان مراقبت کنید زیرا اگر شما نتوانید از خودتان مراقبت کنید و نیازهای‌تان را برآورده‌سازید، چگونه می‌توانید از فرد دیگری نگهداری کنید؟

به خوشبختی و سعادت خودتان فکر کنید: سعی نکنید با خرج کردن از سعادت و خوشحالی خودتان، دیگران را خوشحال کنید. ممکن است در زندگی‌تان در مواقعی، بعضی کارهایی را که دوست ندارید انجام دهید، فقط و فقط برای اینکه دیگران را خوشحال کنید، انجام دهید. اگر شما همیشه سعی کنید به جای اینکه خودتان را خوشحال کنید، دیگران را شاد‌سازید، آسیب و صدمه جدی‌ای به‌خودتان وارد خواهید کرد.

از رویارویی و برخورد کردن با دیگران نهراسید: بسیاری از مردم که با گفتن «نه» به دیگران مشکل دارند، توانایی رویارویی و برخورد با دیگران را ندارند و می‌خواهند از استرسی که ناشی از نپذیرفتن خواسته دیگران است، دوری گزینند. شجاع و باشهامت باشید و در مواقع ضروری به خواسته‌های دیگران جواب «نه» بدهید.

موضوع بحث را عوض کنید: اگر شخصی برای اینکه شما خواسته‌‌اش را انجام دهید، اصرار و پافشاری کرد و با سماجت خواسته‌‌اش را با شما در میان گذاشت، به سادگی برای مدت کوتاهی سکوت کنید تا زمانی که او احساس کند شما از سماجت و پافشاری او به تنگ آمده و خسته شده‌اید، سپس موضوع بحث را کاملا عوض کنید و در رابطه با موضوع دیگری که هیچ ربطی به خواسته او ندارد، صحبت کنید. بعد از آن می‌توانید سریعا مکالمه‌تان را قبل از اینکه خشم و غضب‌تان از بین برود و خواسته او را قبول کنید، به پایان برسانید.

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
دوشنبه 4/7/1390 - 17:20
خواستگاری و نامزدی
شـمـا یا نـامزدتان به دلـیل ادامه تحصیل یا کار در حال اقـامت گـزیــدن در شـهـر دیـگـری هستید و بر سر این مسئله که آیـا بـاید بـه خـاطر ایـن مســئله از هم جدا شوید و یا رابطه ای دورا دور را تجربه کنید بحثی میان شما آغاز شده است.
رک گویی مرا ببخشید، اما تا زمانی کـه واقـعا به هــم علاقمند نشده و آماده فداکاری برای یکدیگر نگشته اید، حتی فکر حفظ رابطه راه دور را نیز از سر خطور ندهید. اگر تصور نمیکنید چنین فردی هستید، بهتر از است از همان ابتدا جلوی شکستها و ضربات سنگین عاطفی آینده خود را بگیرید.
از طرف دیگر اگر هر دوی شما آماده و مایل به برقراری و تداوم ارتباط از راه دور هستید، حتما این نکات را مطالعه کنید تا در کارتان موفق گردید.
* وقت بگذارید
البته، نقل مکان دادن به شهری جدید فرد را درگیر ملاقات با اشخاص جدید و انجام کارهای تازه مینماید، اما آن بدین معنا نیست که محبوب شما در انتهای لیست اولیتهایتان سقوط کند.
لازم است که همه روزه بدون حواس پرتی، زمانی را برای تلفن کردن یا ایمیل دادن به هم اختصاص دهید. با یکدیگر در مورد اتفاقات روز، دوستان، همکاران و غیره صحبت کنید تا احساس نمایید بخشی از زندگی همدیگر هستید؛این عمل بظاهر کوچک در کاستن فاصله بین هر دوی شما نقش مهمی ایفا میکند.
* دیدار کنید
سعی کنید تا آنجایی که ممکن است هم دیگر را ملاقات نمایید، و اینگونه نباشد که این کار را فقط در زمانهای مورد انتظار همانند روزهای تعطیل انجام دهید. اگر برای دیدن هم وقت نگذارید، هر چقدر هم عشقتان محکم باشد، در نهایت بینتان جدایی خواهد افتاد. در نهایت، برای تداوم بخشیدن به یک رابطه نیاز به مقداری تماس فیزیکی دارید.
* برنامه ریزی داشته باشید
مطمئن گردید که کارهای خود را طوری زمانبندی و سازماندهی نمایید که وقتی نامزدتان به دیدن شما آمد، وقتتان کاملا آزاد بوده و آنرا کاملا در اختیار او قرار دهید. به دوستان و خانواده تان بگویید در زمانهایی که شما محبوبتان تصمیم به با هم بودن دارید، دیگر در دسترس آنها نیستید.
این نه تنها بالفطره لذت بخش خواهد بود، بلکه باعث می‌شود نامزدتان احساس کند خود و تلاشش برای دیدن شما مورد تحسین و تقدیر قرار گرفته، و اینکه شما واقعا او را دوستش دارید.
چند نکته دیگر را بیاموزید…
* اندیشمند باشید
اعمالی شیرین و خود انگیخته انجام دهید تا به او نشان دهید چقدر دلتنگش هستید. اگر او شهر خود را ترک نموده، برایش آنچیزی را ارسال کنید که در زادگاهش به آن علاقمند بوده، مانند شیرینی و یا یک روزنامه محلی. اگر دلش برای خانه تنگ شده، برای او عکسی دو نفره از خودتان بفرستید یا سی دی موزیک مورد علاقه اش و یا آهنگهایی را که شما را به فکر او می‌اندازد.
حتی اگر این اندکی احساسی بنظر برسد، یک رابطه دورا دور موقع هماورد جویی نیست بلکه زمانی است که که نامزدتان را دلتنگ و دوستار شما باقی نگاه داشته و مشتاق دیدار دوباره شما گرداند.
* ریلکس باشید
با اینکه ممکن است در ابتدا مشکل بنظر آید، لازم است که آرام بوده و به یکدیگر اعتماد کنید. به عبارت دیگر به این دلیل که نامزدتان دوستان جدیدی پیدا نموده و با آنها معاشرت دارد بدترین فکر را متصور نشوید.
اگر تماس گرفتید و او نبود، اتوماتیک وار خیال نکنید که نبود او به این خاطر است که دیگری جای شما را گرفته. اگر به او به اندازه کافی اعتماد ندارید که اجازه دهید زندگیش را بدون اینکه لحظه به لحظه اش در کنار شما باشد ادامه دهد، احتمالا باید مقدمه این مقاله را بازخوانی نموده و بپذیرید که اصلا آمادگی برخورد با رابطه دورا دور را ندارید.
* خود را با شرایط وفق دهید
اگر یکی از شما موقتا نقل مکان کرده و تصمیم به برگشتن دارد، آنگا هر دوی شما باید تا رسیدن آن زمان صبور و شکیبا باشید. از طرف دیگر اگر جابجایی کمی طولانی تر بنظر برسد، مجبورید تصمیم بگیرید که تا چه زمانی تمایل به حفظ رابطه خواهید داشت.
آیا فردی که در شهری دیگر است برای زندگی هر دوی شما بدنبال محلی بهتر خواهد گشت و شغلی مناسب برای دیگری پیدا خواهد نمود؟ یا شما در نهایت راه خود را جدا خواهید کرد؟ اینها مسائلی هستند که باید گهگاهی در نظر گرفته شوند، و هیچ زمانی بهتر از زمان حال نیست.
* او را بسیار دوست بدارید
اگر تصمیم گرفته اید که خود را درگیر رابطه دورا دور نمایید، هر دوی شما باید چند خصوصیت اصلی را دارا باشید تا بتوانید به منظور واقعی خود دست پیدا کنید. مثل صداقت، وفاداری، اعتماد، احترام و عشق به دیگری. منظور دوست داشتن حقیقی فرد نیست، بلکه در مورد عشقی کنترل ناپذیر، غیر قابل توضیح و کور کننده صحبت میکنیم که تقریبا برای حفظش حاظر به انجام هر کاری میباشید. اگر به چنین مرحله ای دست پیدا نمودید، و همچنین توانستید به عنوان دو فرد مستقل به هم احترام بگذارید، آن گاه در مسیر خود موفق خواهید شد.
منبع: سیمرغ
دوشنبه 4/7/1390 - 17:18
موفقیت و مدیریت

یکی از اصولی که میتواند باعث تغییر سرنوشت فرد یا حتی جامعه باشد, پذیرفتن این است که ما مجبوریم تن به تغییر دهیم. سکون را رها کنیم و خود را جاری سازیم.

اغلب از این فکر به وحشت می افتیم. زیرا احساس میکنیم ممکن است آرامشی را که در سکون و حالت فعلی خود داریم از دست بدهیم.

همیشه ترسمان بابت از دست دادن مواردی است که کسب نموده ایم. و اینکه ممکن است با تغییر, فقط داشته هامان از بین برود و به راحتی به امکانات جدید نرسیم.
اما غافلیم از این که اصل تغییر به معنی از دست دادن نیست بلکه حتی میتوان گفت معنی تغییر میتواند به دست آوردن نیز باشد. اصولا تا چیزی را از دست ندهیم, دنیا عرضه ی تازه ای برایمان نخواهد داشت. شاید چون جایی برایش باقی نگذاشته ایم.
از همان اول, راهی که برای جستجوی اهدافمان انتخاب میکنیم, متکی به تفکر و آموختن از تجارب گذشته است. اصولا به اطرافیان نگاه میکنیم. اگر تغییرشان به سوی موفقیت و پیشرفت بوده است, آن را به حساب شانس و تصادف گذاشته و اگر این تغییر به نظر ما به سوی پسرفت و نوعی عقب گرد باشد, خود را متقاعد میکنیم که باید برای پیشگیری از این اتفاق, مصر و محکم موقعیت فعلیمان را نگه داریم.

اما گاهی اوقات موفق میشویم و گاه گیج و درمانده, نمیدانیم با اتفاقات جدید و رخدادهای پیرامونمان باید چگونه کنار بیاییم. زمانی میرسد که حتی مبهوت تماشای رویدادهایی میشویم که هیچ گاه تصور نمیکردیم گریبانگیرمان شوند و حالا  کوچکترین آمادگی برای رویارویی با آنها نداریم.
اینکه هر چه نیاز داریم همیشه در نزدیکیمان باشد, حس خوشبختی را در ما به وجود میاورد. اما باید توجه داشت ما فقط با غرایزمان زندگی نمی کنیم. نگاه حیوانی به زندگی داشتن است که انسان را از تلاش بیشتر و تفکر باز می دارد. و او را به گذران زندگی لحظه ای قانع میکند.
عده ای از ما خود را به دست جریانات میسپاریم و تسلیم میشویم. هر چه پیش آید, خوش آید. همین که کمترین و اولین نیازهامان برآورده شود و به قول معروف لقمه ی بخور و نمیری در بیاوریم برایمان کافی ست. مشکلات را تقصیر دیگران می اندازیم و خود را ناتوان می پنداریم.
بنابراین، همه چیز را به فراموشی می سپاریم. زیرا مسئله ی پاک شده از مسئله ی بی جواب قابل هضم تر است. این رفتار قابل درک است. چرا که انسان ترسو یا کسی که به خود و تواناییهایش اعتماد ندارد, ناچار است هر چه قسمتش میشود را بپذیرد.
انسان نامحدود و بزرگ است. تعجب خواهی کرد که بفهمی بعد ها چه عظمتی را محدود کرده بودی. توجه به موقع به تغییرات کوچک به تو کمک می کند که خود را برای تغییرات بزرگتری که در راه است آماده کنی.  کسانی که زندگی را ساده می گیرند و اوضاع و احوال را بیش از حد تجزیه و تحلیل نمی کنند. وقتی که موقعیت تغییر کرده و همه چیز جا به جا شده بود، آنها هم تغییر و حرکت کرده بودند.  این بدان معنی نیست که ولنگار باشیم ما در این نوشتار از “جاری شدن آگاهانه” صحبت می کنیم. و روی صحبتمان بیشتر با “در جا زدن های نا آگاه” است.  به اعتقاد دکتر علی شریعتی,  برای دیدن برخی رنگ ها و فهمیدن بعضی حرف ها, از نگریستن و اندیشیدن کاری ساخته نیست. باید از آنجا که نشسته ایم برخیزیم و قرارگاهمان را در جهان عوض کنیم. (هبوط در کویر)   باید بپذیریم بزرگترین عامل بازدارنده ی تغییر، در باطن خود ما قرار دارد و تا انسان تغییر نکند هیچ چیز بهتر نمی شود. شاید مهمترین نکته این است که همیشه اوضاع جدید در جای دیگری وجود دارد. چه شما به موقع آن را تشخیص بدهید چه ندهید.  خودمان را به سرعت با تغییر تطبیق دهیم. به خاطر داشته باشیم هرچه سریع تر کهنه ها را رها کنیم, زودتر می توانیم از تازه ها لذت ببریم. همیشه آماده ی تغییر سریع باشید. و هر بار از آن استقبال کنید و لذت ببرید.  امنیت، آگاهی داشتن از محیط اطراف است، نه حبس کردن خود در شرایط راحت. بنابراین با تمام وجود حرکت کنید.

شک کردن و تحلیل کردن ما را به اشتباهاتمان آگاه می کند و چقدر خنده دار است بدانیم گاهی کارهایی از ما سر می زند که بیشتر به شوخی نزدیک است و ما بیخود جدی گرفته بودیم. وقتی چیزی را بیش از حد جدی بگیریم, از پس تغییرش بر نمی آییم. اصلا به نظرمان نمیرسد نیاز به دگرگونی داشته باشد.  بنابر این تصمیم بگیرید هر از گاهی به خودتان, زندگیتان, رفتارتان, افکارتان و عقایدتان بخندید. آنوقت مواردی که نیاز به تغییر دارند مشخص میشوند.   زندگی یک شوخی بزرگ است. خداوند یک طنز پرداز واقعی است. باید شاد بود و لذت برد. هشیاری اینگونه دست می دهد. و سپاسگذاری از خالق اینگونه محقق می گردد.  این را فراموش نکنیم گاهی باید به جای اداره همان شیوه های قدیم, به ترسیم مسیر جدید بیندیشیم. می توانیم از تغییر و موفقیت لذت ببریم، چه در کار و چه در زندگی.

شاید آن چه ما واقعاً احتیاج داریم از آن رها شویم, همین رفتارهای ضعیف و قدیمی خودمان است که سبب رابطه ی بد ما می شود. وگرنه شروع هر رابطه ی جدید با افراد جدید نیز ممکن است به همان نتایج کسالت آور و بیهوده منتهی شود.پس بهتر است عاقلانه تر عمل کنیم. رفتار و شیوه جدید, یک رابطه ی جدید است با همان شخص.
و همه این ها وقتی کار ساز است که خود بخواهیم. خواستن سرآغاز شدن هاست. چرا که اجبار فقط مقاومت بر می انگیزد. به امید آگاهی, فهم بیشتر, حرکت و تغییر.

منبع:سیمرغ

دوشنبه 4/7/1390 - 17:13
اخبار

تابناک: یک مقام مسئول در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی با اشاره به راه اندازی سوپر مارکت های عرضه سوخت در مناطق صعب العبور و روستایی از کاهش قاچاق بنزین و گازوئیل به ترکیه با اجرای قانون هدفمندی یارانه ها خبر داد.

سوپرمارکت‌های سوخت هم آمد
اصغر توفیقی در گفت‌وگو با مهر با بیان اینکه در حال حاضر اختلاف قیمت فروش فرآورده های مختلف نفتی در ایران در مقایسه با کشورهای ترکیه، عراق و جمهوری آذربایجان منجر به انحراف و یا قاچاق سوخت می شود، گفت: بر این اساس یکی از مهمترین راهکارهای دولت برای مقابله با قاچاق سوخت، ساخت و توسعه جایگاه‌های مرزی است.

مدیر شرکت پخش فرآورده های نفتی منطقه ارومیه با اعلام اینکه هم اکنون سه جایگاه مرزی مشترک با ترکیه در سطح استان آذربایجان غربی فعال است، تصریح کرد: در این مبادی مرزی با کنترل باک خودروها میزان قاچاق سوخت به میزان قابل توجه ای کاهش یافته است.

این مقام مسئول با اشاره به فروش روزانه بیش از ۱۶۰هزار لیتر بنزین و گازوئیل با نرخهای شناور، اظهار داشت: در شرایط فعلی هر لیتر بنزین در جایگاههای مرزی ۱۵۰۰ تومان و گازوئیل با قیمت ۱۲۵۰ تومان در مبادی مرزی به خودروها تحویل داده می شود.

وی با تاکید بر اینکه مجموعه اقدامات انجام شده در سطح استان آذربایجان غربی منجر به صفر شدن قاچاق سوخت شده است، بیان کرد: اجرای قانون هدفمندی یارانه ها هم تاثیر قابل توجه ای در قاچاق فرآورده های مختلف نفتی شده است به طوریکه میزان محصولات مکشوفه قاچاق را از ابتدای امسال را حدود ۸۰ درصد کاهش داده است.

توفیقی همچنین از اجرای سیاست شناورسازی قیمت بنزین و گازوئیل به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با قاچاق سوخت به ویژه در مبادی مرزی یاد کرد و افزود: بر این اساس فرآورده های مختلف نفتی با نرخ شناور مصوب دولت در اختیار مرزنشینان قرار می گیرد که این طرح منجر به کاهش انحراف فرآورده های مختلف نفتی خواهد شد.

مدیر شرکت پخش فرآورده های نفتی منطقه ارومیه همچنین از فعال سازی بازارچه های مرزی سوخت خبر داد و یادآور شد: هم اکنون ۶ بازارچه مرزی در سطح استان آذربایجان غربی فعال است.

این مقام مسئول با اشاره به راه اندازی سوپرمارکتهای سوخت، تاکید کرد: شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی به منظور تامین پایدار سوخت به ویژه در مناطق روستایی و صعب العبور اقدام به راه اندازی فروشندگی های ویژه سوخت مایع کرده است.

وی با اعلام اینکه در این فروشندگی های روستایی علاوه بر بنزین، گازوئیل و نفت سفید عرضه می شود، بیان کرد: پیش بینی می شود به زودی در این مجاری های عرضه گاز مایع (ال.پی.جی) هم به مشتریان عرضه شود.

توفیقی با یادآوری اینکه در فروشندگی های روستایی امکان خرید فرآورده های مختلف نفتی با کارت هوشمند سوخت وجود دارد، تبیین کرد: امکان اتصال این فروشندگی ها به سامانه هوشمند سوخت فراهم شده است.

مدیر شرکت پخش فرآورده های نفتی منطقه ارومیه همچنین درباره آخرین وضعیت ساخت و توسعه جایگاههای سوخت، گفت: هم اکنون ۳۸ باب جایگاه بنزین و گازوئیل، ۲۶ باب جایگاه دومنظوره، ۲۵ باب جایگاه سی.ان.جی و یک باب جایگاه گاز مایع در سطح منطقه ارومیه فعال است.

وی با اشاره به افزایش تعداد جایگاههای سوخت ممتاز در سطح استان آذربایجان غربی، تصریح کرد: از سوی دیگر طراحی و ساخت ۲۰ باب جایگاه جدید بنزین، گازوئیل و سی.ان.جی در دستور کار قرار دارد.

دوشنبه 4/7/1390 - 17:6
اخلاق
بسیاری از ما در روز با افرادی روبرو می‌شویم که برای رسیدن به اهدافشان از هر حربه‌یی استفاده می‌کنند برخی مواقع این افراد حتی نزدیک‌ترین افرادشان را دور می‌زنند یعنی به قول خودمان می‌پیچانند!
سعید حاج سعیدی، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور خانواده در خصوص منشا  این خصلت در افراد می‌گوید: در برخی مواقع افراد به حق خودشان قانع نیستند و یا فکر می‌کنند حقی دارند که به آنها نرسیده است؛ در این مواقع افراد انتظار دارند برخلاف زحمتی که کشیده‌اند به جایی برسند بنابراین خیلی راحت برای رسیدن به مدارج بالاتر افراد را دور می‌زنند.
در روانشناسی اجتماعی این موضوع در باب فاصله میان میل و حق بررسی می‌شود یعنی هر کسی تلاش کرده باشد به نتیجه می‌رسد اما آن کسی که برخلاف تلاشش با رشوه، پارتی و یا دور زدن دیگران دنبال رسیدن به مدارج بالاستفاصله میان حق و میلش را قبول ندارد. یعنی فرد حاضر نیست بپذیرد میان آن چیزی که تمایل به داشتنش دارد و آن چیزی که با تلاش به آن می‌رسد و حقش است تفاوت وجود دارد.

بنابراین اگر فرد را در این زمینه توجیه نکنیم خیلی راحت حق کس دیگری را ضایع می‌کند یا به قول خودمان یک نفر را در روابط اجتماعی برای رسیدن به اهدافش دور می‌زند.

این مسئله در درجه اول به تربیت خانواده ها بر می‌گردد که چگونه در دوران کودکی فرزندانشان را تربیت کنند تا به حقش قانع باشد که وقتی بزرگ شد نیاز نباشد برای رسیدن به هر درجه‌ای از نردبان دیگران بهره بگیرد؛ از سوی دیگرآموزش‌هایی که در دوران مدرسه به بچه‌ها داده می شود آنقدر جامع و کامل نیست تا بتواند راهگشای آنها باشد به عنوان مثال مساله دور زدن دیگران از نظر اعتقادی و شرعی در مدارس به کودکان آموزش داده نمی‌شود؛
معمولا در کتاب های درسی بچه ها موضوعات مختلف اخلاقی وجود دارد اما تشریح این موضوعات معمولا با ضعف‌هایی مواجه است. اگر بتوانیم این موضوعات را حتی به خانواده‌ها منتقل کنیم آنها می‌توانند کودکانشان را با این موضوعات و به خصوص روابط اجتماعی صحیح در جامعه آشنا کنند.

اما در برخی مواقع ضعف‌های درونی افراد عاملی است برای دور زدن افراد در جامعه یعنی ممکن است آموزش‌ها و همچنین تربیت درست به فرد داده شده باشد اما فرد خودش احساس می‌کند که باید بیشتر از آن چیزی که حقش است به خواسته‌هایش برسد.

این ضعف‌های درونی از طریق برخی فیلم ها و وسایل ارتباط جمعی می‌تواند پررنگ تر شود به عنوان مثال در یک فیلم یک شخصیت محبوب تمام رفتارهای ضداجتماعی از جرم و جنایت گرفته تا رشوه، دورزدن و … را انجام می‌دهد؛ فرد به خاطر علاقه شدیدی که به این شخصیت دارد رفتارهای ضداجتماعی این هنرپیشه را مثبت تلقی می‌کند و ممکن است برای اینکه همزادپنداری با این شخصیت کند همان رفتارهای غیراجتماعی را در جامعه انجام دهد که مسئله دورزدن هم می‌تواند منشایی این چنینی داشته باشد.
منبع: سیمرغ
دوشنبه 4/7/1390 - 13:58
قرآن

به تحقیق روشن است که هم از جهت برون دینی و هم از دیدگاه درون دینی، قرآن کریم الفاظ خدای متعال است نه الفاظ بشری اما یکی از نکات مهمی که آقای سروش در سخنان و ادعاهای خود داشته است، انعکاس فرهنگ عرب در قرآن کریم است. مانند این‌که از میوه‌های گرمسیری صحبت میکند و یا از زنان سیه‌چشم (حورالعین) یاد میکند نه زنان چشم آبی.

در انتهای بحث لازم است که این اشکال را نیز به صورت اجمالی و مختصر و با توجه به نکات زیر پاسخ دهیم:
الف) این‌که در برخی از موارد در قرآن کریم اشاره‌ای به فرهنگ مردم عرب شده است، به سبب دو علت زیر است:
۱- روشن است که قرآن کریم برای هدایت مردم به صورت وحی بر پیامبر(صلیالله‌علیه‌وآله) نازل شده است و اولین مردمی که مخاطب هدایت‌گری قرآن کریم هستند، مردم عرب هستند. بدیهی است که با مردم عرب نمیتوان، براساس فرهنگ مردم ژاپن، چین و … صحبت کرد. باید به وسیله‌ی اموری با مردم عرب صحبت کرد که آن‌ها به آن امور آشنا باشند و الا اولین گروه مخاطبین قرآن کریم، بهره‌ای از هدایت قرآن کریم نخواهند داشت.
۲- اما نکته‌ی مهم و اصلی در این مورد، آن است اگرچه در برخی از موارد، خدای متعال در قرآن کریم با استفاده از فرهنگ آشنای نزد مردم عرب پیام خود را ابلاغ میکند، ولی فرهنگ مردم عرب ظرف معارف الهی است نه قید آن، تا این‌که ادعا شود که آن آیات، مناسب فرهنگ‌های دیگر نبوده و برای آن‌ها مفید و هدایت‌گر نمیباشد. برای توضیح بیش‌تر تمایز میان ظرف یک چیز و قید آن، به مثال زیر توجه میکنیم:
آب آشامیدنی که مرکب از دو مولکول هیدروژن و یک مولکول اکسیژن است، در زمان پیامبر(صلیالله‌علیه‌وآله) در ظرفی ریخته میشده است که در زمان ما از آن ظرف‌ها استفاده نمیشود. اما روشن است که با تغییر ظرف آب، معنا و ماهیت اصلی آب هیچ تغییری نکرده است، یعنی ماهیت آب، در زمان رسول‌الله مرکب از هیدروژن و اکسیژن بوده است و در زمان ما نیز مرکب از هیدروژن و اکسیژن است. دو عنصر هیدروژن و اکسیژن «قید‌های» ماهیت آب هستند و برای همین امر است که با تغییر این دو عنصر، ماهیت آب نیز عوض میشود، در حالی که ظرف‌هایی که آب در آن ریخته میشود، هیچ‌گونه دخالتی در حقیقت آب نداشته و تغییر آن، موجب تغییر حقیقت آب نخواهد شد.
با توجه به مثال یاد شده، میگوییم که فرهنگ مردم عرب ظرف معارف الهی است نه قید آن، از این‌رو، تغییر ظرف یعنی عوض شدن فرهنگ، موجب هیچ تغییری در ماهیت و حقیقت معارف الهی بیان شده در قرآن کریم، نخواهد شد. بنابراین، همان‌طوری که احکام و معارف الهی ذکر شده در قرآن کریم، برای مردم عرب هدایت‌گر است، برای مردم عصر ما و تا قیامت نیز هدایت‌گر خواهد بود.
پس وجود فرهنگ مردم عرب در قرآن کریم، مضر به ابدی بودن قرآن کریم نخواهد بود و به همین جهت است که ما معتقد به خاتمیت دین اسلام، هدایت‌گری و معجزه بودن قرآن تا قیامت هستیم.
ب) آقای عبدالکریم سروش ادعا کرده است که شاهد این امر که قرآن کریم الفاظ پیامبر است نه الفاظ خداوند، آن است که قرآن از زنان سیه‌چشم (حور) نام میبرد.
این سخن کاملاً به دور از انصاف علمی است. زیرا:
اول) لفظ «حور» افعل وصفی و جمع بوده و مذکر و مؤنث در آن یکسان است و برای همین جهت است که بعد از سلام و اتمام نماز، مستحب است که هم مردان و هم زنان بعد از فرستادن صلوات بر پیامبر(صلیالله‌علیه‌وآله) بگویند: «و زوّجنا من الحورالعین».
دوم) با قطع نظر از نکته‌ی یاد شده و پذیرش این امر که مراد از واژه‌ی «حور» در قرآن کریم، زنان سیه‌چشم میباشند، اما اندک مراجعه‌ای به قرآن کریم روشن میسازد که در قرآن کریم، ‌صرفاً در چهار آیه‌ی –دخان/۵۴، طور/۲۰، رحمن/۷۲ و واقعه/۲۲- واژه‌ی حور آمده است، اما در مقابل، ۵۷ بار واژه‌ی «زوج» به معنای «همسر» آمده است[۱]و روشن است که این واژه هیچ اختصاصی به فرهنگ مردم عرب ندارد.
به واقع جای تعجب است که چگونه آقای عبدالکریم سروش، وجود چهار آیه را شاهدی بر دخالت فرهنگ مردم عرب دانسته است اما وجود ۵۷ مورد را دلیلی بر مفید بودن قرآن برای تمام فرهنگ‌ها و عدم دخالت فرهنگ مردم عرب ندانسته است. آیا آقای عبدالکریم سروش، آن ۵۷ مورد را ندیده است یا نخواسته است، ببیند؟ خوب است که در مباحث علمی اندکی انصاف داشته باشیم.
ج) اما این‌که آقای عبدالکریم سروش ادعا کرده است که در قرآن کریم از میوه‌های گرمسیری یاد شده است ‌و این امر را شاهدی بر مدعای خودش –یعنی این‌که قرآن کریم الفاظ پیامبر اسلام است نه الفاظ خداوند- دانسته است؛ چنین ادعایی نیز باطل است، زیرا:
اول) در قرآن کریم شش مورد از میوه‌های گرمسیری یاد شده است: موز،[۲]خرما و انار،[۳]انگور،[۴]زیتون[۵]و انجیر.[۶] در حالی که چهارده مورد واژه‌ی «فاکهه» (به صورت مفرد و جمع) که به معنای «میوه» است، به کار رفته است.[۷]
لفظ میوه، هیچ اختصاصی به فرهنگ مردم عرب ندارد و متأسفانه آقای عبدالکریم سروش، در این مورد نیز انصاف علمی نداشته و وجود شش مورد از میوه‌های گرمسیری در قرآن کریم را دلیل بر تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ مردم عرب دانسته است، اما وجود چهارده مورد از واژه‌ی «فاکهه» که مشترک میان تمام فرهنگ‌ها است، را دلیل بر عدم اختصاص قرآن کریم به فرهنگ خاص و مفید بودن قرآن برای تمام فرهنگ‌ها نگرفته است.قضاوت در این مورد را به خوانندگان عزیز واگذار میکنیم.
دوم) درست است که قرآن کریم شش مورد از میوه‌هایی یاد کرده است که برای مردم عرب، آشنا بوده و به قول آقای سروش از میوه‌های گرمسیری است اما اندکی دقت در آن میوه‌ها روشن میسازد که آن‌ها هیچ اختصاصی به مردم عرب ندارند. آیا میوه‌های موز، انار، انگور، زیتون صرفاً میوه‌هایی هستند که به مردم عرب اختصاص دارند و انسان‌های دیگر با فرهنگ‌های دیگر از آن میوه استفاده نمیکنند؟ آیا در همان زمان پیامبر(صلیالله‌علیه‌وآله) این میوه‌ها در کشورهای دیگر یافت نمیشده است؟ آیا در این زمان، مردم ما از انگور، خرما، موز، زیتون استفاده نمیکنند؟
ذکر این میوه‌ها در قرآن کریم، حکمت دیگری دارد. وجود فایده‌های بسیار زیاد در این میوه‌ها یکی از اسبابی است که خداوند از آن‌ها در قرآن کریم یاد کرده است.
بنابراین: هیچ دلیلی در دست نیست تا ثابت کند که در قرآن کریم، فرهنگ مردم عرب منعکس شده است و بر فرض ثبوت آن، فرهنگ مردم عرب، ظرف معارف الهی است نه قید. بنابراین، قرآن کریم برای تمام فرهنگ‌ها هدایت‌گر و مفید میباشد.
در مورد سخنان آقای سروش نکات دیگری را نیز میتوان بیان کرد که برای عدم طولانی شدن بحث، از ذکر آن صرف نظر میکنیم.
نتیجه آن‌که آقای عبدالکریم سروش معتقد است که:
۱- الفاظ قرآن کریم ربطی به خداوند ندارد و صرفاً سخنان و الفاظ پیامبر میباشد.
۲- معارفی که در قرآن کریم بیان شده است، انعکاس و بیان کننده‌ی فرهنگ مردم عرب است و لذا هیچ ارزشی برای ما ندارد و باید قرآن را اصلاح کنیم. یعنی «دبّه» در نیاوریم و ملتزم به آن آیات نباشیم.
۳- بهتر از قرآن نیز میتوان آورد.
۴- پیامبری ختم نشده است و باور به ختم نبوت باطل است.
۵- هیچ یک از ائمه(علیهم‌السلام) و نیز پیامبر(صلیالله‌علیه‌وآله) معصوم نیستند.
بنابر این، نه قرآن کریم حق است و نه ختم نبوت درست است و نه معصومین(علیهم‌السلام) از عصمت برخوردار هستند.
در پاسخ‌هایی که به آقای سروش داده شده است، به‌دست آمد که:
۱- اعتقاد‌های آقای عبدالکریم سروش کاملاً ضد قرآن و دین اسلام است و ایشان هیچ باوری به اسلام و قرآن و ائمه‌ی هدی(علیهم‌السلام) ندارد.
۲- بیان گردید که هم به لحاظ برون دینی و هم به لحاظ درون دینی، قرآن کریم صرفاً الفاظ خداوند است و ربطی به پیامبر اسلام ندارد.
۳- وجود فرهنگ مردم عرب در قرآن مورد تردید است و بر فرض ثبوت، فرهنگ مردم عرب ظرف معارف الهی هستند نه قید آن. از این‌رو، معارف قرآن کریم، برای همه‌ی فرهنگ‌ها در همه زمان‌ها تا قیامت هدایتگر و مفید است.
(انشاءالله) همه‌ی ما از هدایت قرآن کریم بهره‌مند باشیم و از وسوسه‌ها و شبهات شیاطین انس و جن در امان بمانیم

 

منبع:میهن استار

دوشنبه 4/7/1390 - 13:57
بهداشت روانی
خاطرات ، چه آنچه به‌وضوح در خاطر ما نقش بسته و چه آنهایی که در پس پرده فراموشی موقت نهان شده، در زندگی روزمره و رفتار هرکسی می‌تواند نقشی سازنده یا مخرب داشته باشد.
اگر احساس می‌کنید که اعتمادبه‌نفس کافی ندارید و فاقد انگیزه کافی برای انجام خواسته‌هایتان هستید ، بی‌گمان خاطرات شما در این وضعیت نقش مؤثری ایفا می‌کند.این صداها ممکن است برآمده از ضمیر ناخود‌آگاه شما باشند و شما از وجود آنها آگاه نباشید، مگر اینکه در گذشته دقیق شوید.
هنگامی که این حس به شما دست می‌دهد که به اندازه کافی کاری را خوب انجام نمی‌دهید و یا اینکه فکر می‌کنید از نظر شخصیتی دچار ضعف هستید، کمی تعمق کنید و ببینید آیا در گذشته یا هنگام کودکی‌تان، کسی چون والدین، پدربزرگ یا مادر‌بزرگ و یا حتی فرزند بزرگ‌تر خانواده جمله‌ای منفی درباره شما به زبان آورده‌اند که در خاطر شما نقش بسته است؟
ممکن است این گفته تنها یک کلام فی‌البداهه بوده که آن شخص بدون منظور به زبان آورده ولی در آن لحظه به اندازه‌ای روی شما اثر گذاشته که در ذهن شما نقش بسته است. گوینده چنین کلماتی هر کس می‌تواند باشد؛ پدر و مادر یا نزدیکان شما در گذشته، همسر یا دوستان فعلی یا حتی خود شما!
اینکه چه کسی به زبان آورده مهم نیست، مهم این است که شما آنها را به خاطر سپرده‌اید و اگر آنها را از بین نبرید و فراموش نکنید، آنها شما را از بین خواهند برد؛یعنی اینکه هر زمان که شما کوشش می‌کنید تا برای بهبود وضعیت درسی، شغلی و به‌طور کل وضعیت زندگی‌تان، تلاش مثبتی را آغاز کنید، با هجوم به ذهنتان، افکار منفی جایگزین برنامه‌هایی که در ذهن دارید، می‌شوند و از انجام کار، منصرف می‌شوید.
در یکی از افسانه‌های قدیمی شمال اروپا چنین آمده که ” افکار و خاطرات، دو موجودی هستند که می‌توانند سرنوشت هر انسانی را تحت کنترل خود بگیرند.” هنگامی که خاطرات قدیمی روی انسان اثر منفی می‌گذارد، تنها افکار مثبت فرد به او کمک می‌کند. این خاطرات همچون صفحه خراب گرامافون، کلمات و عبارات منفی را مدام در ذهن تکرار می‌کنند تا آنکه در افکار شما جا بگیرند و نهادینه شوند و کم‌کم به‌صورت عادت درآیند.
اما شما می‌توانید آنها را با جایگزین کردن افکار مثبت از ذهن خود پاک و یا اینکه بی‌اثر کنید. این فرضیه راحت است اما عمل به آن کمی مشکل است. فقط باید از ته دل خواستار آن باشید و ابتدا باید آن کلمات، افکار و خاطرات را به یاد بیاورید و همه را بنویسید. این زمان می‌توانید جمله‌ها و کلمه‌های متعادل‌کننده را بیابید.
به‌طور مثال اگر در ذهن شما این جمله نقش بسته که «تو باهوش و زرنگ نیستی!» می‌توانید با این جمله آن را خنثی کنید: «من برای تمام کارهایی که می‌خواهم انجام دهم به اندازه کافی زرنگ و باهوشم». پس از نوشتن اینگونه جملات، آنها را روی میز کار و یا در هر جای خانه که می‌خواهید قرار دهید. هنگامی که خاطره‌ای که بار منفی دارد، به ذهن شما هجوم می‌آورد، کمی تامل کنید نفس عمیقی بکشید و کلام مثبت و خنثی‌کننده آن را با «حقیقت این است که…» به‌خود بگویید.
با این کار، شما آن خاطره یا گفته قدیمی را طور دیگر و متعادل‌تر در ذهن خود جای می‌دهید. هرچه هست باید باور کرد که شمای امروز با شمای دیروز خود بسیار فرق دارید و توانایی‌های کسب شده در گذر زمان شما را تواناتر و مقاوم‌تر کرده است. پس برای بهبود شرایط زندگی خود خاطرات قدیمی را فراموش، کمرنگ یا متعادل کنید.

 

منبع: سیمرغ
دوشنبه 4/7/1390 - 13:54
اخلاق

برترین اعمال نزد خداوندتکامل انسان در قرب الهی است. هر چه انسان در مراتب قرب بالاتر رود، به همان نسبت روحش متکامل‌تر می‌گردد، تا جایی که به مقام فنا می‌رسد، یعنی توجهش از هر چه غیر خدا است منقطع می‌گردد.

قرب الهی با عبودیت و بندگی خدا حاصل می‌شود. امام صادق(علیه‌السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) نقل کرده است:”اعمالی که بر بنده واجب کرده‌ام، محبوب‌ترین کارها نزد من است که بنده با انجام آن‌ها می‌تواند در بالاترین سطح به من نزدیک شود.او با انجام مستحبات تا آن جا نزد من مقرّب می‌شود که او را دوست می‌دارم، پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند و زبان او می‌شوم که با آن سخن می‌گوید و دست او می‌شوم که با آن کار انجام می‌دهد. اگر مرا بخواند، او را اجابت می‌کنم و اگر از من چیزی بخواهد، به او عطا می‌نمایم”.( اصول کافی، ج ۴، ص ۵۴)

اگر بخواهیم در مسیر عبودیت و بنده شدن گام برداریم، اوّلین کار این است که خواسته‌های نفسانی را کنار بگذاریم و خواسته خدا را محور اعمال و رفتارمان قرار دهیم.انجام واجبات و ترک محرّمات تمرینی است برای این که به تدریج اراده و خواست خدا را بر خواست خود مقدّم بداریم.حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) درباره علماء و بزرگان می‌فرماید: به معلومات و واضحات خود، عمل نمی‌کنیم، مَعَ ذلک مقامات و علمیات و معارف بالاتر را طالبیم مانعی برای سقوط در زمان غیبتدر زمان غیبت انسان می‌تواند با عمل به فرایض الهی به جایگاه و مقامات بالا برسد و یا با بی‌توجهی به مسائل دینی دچار سقوط و انحطاط شود که هیچ مسیری برای بازگشت آن وجود ندارد؛‌

بنابراین جوانان ما باید مراقب باشند تا خدای نکرده در جایگاه انحطاط و سقوط قرار نگیرند.معظم له رعایت شئؤنات اسلامی را برای جوانان مهم برشمردند و راه تهذیب نفس و نزدیک شدن به خدا و ائمه اطهار علیهم السلام را عمل به واجبات و ترک محرمات دانستند.تفاوت میان ما و آن‌ها فقط در این است که آن‌ها به آن چه می‌دانستند، عمل می‌کردند؛ ولی ما حتی آن چه را که می‌بینیم، عمل نمی‌کنیم! و حتی أَلاْءَهَمّ فَالاْءَهَمَّ و أَلاْءَوْجَب فَالاْءَوْجَب را رعایت نمی‌کنیم! آن‌ها در مقام عمل حتی در عمل به مستحبات، منتظر حالی بودند که آن را خوب انجام دهند! تنها مشابهت ما با آن‌ها این است که آن‌ها در ایمان و یقین قوی بودند و صلابت داشتند، و ایمان و یقین ما ضعیف است!حضرت آیت الله العظمی بهجت(ره) درباره علماء و بزرگان می‌فرماید: به معلومات و واضحات خود، عمل نمی‌کنیم، مَعَ ذلک مقامات و علمیات و معارف بالاتر را طالبیم. تنها با حرف زدن نمی‌توان به جایی رسید
به یاد دارم در کربلا آقا شیخ نابینایی در بالا سر سیّدالشهدا ـ علیه‌السّلام ـ و در حالی که مرا نمی‌دید، به پسرش که کوچک بود و هنوز بالغ نشده بود، می‌گفت:پسرم! نماز بخوان.وقتی پسر به نماز ایستاد، در وقت نیّت، وقتی که می‌خواست به او یاد دهد که چگونه نیّت کند، می‌گفت: پسرم! در نماز دلت را به خدا ببند!یک کلمه است، گوش کردن و نکردن، گفتن و نگفتن ولی فرقش از زمین تا آسمان است.اگر میل داری به جایی برسی که سیّد رضی، سیّد مرتضی، و شیخ مفید ـ رحمهم اللّه‌ ـ رسیدند، کاری بکن که آن‌ها می‌کردند، تا به مقامات آن‌ها برسی. آری، با حرف تنها نمی‌توان به جایی که آن‌ها رسیده اند، رسید.

علمیات آنان شرق و غرب را فرا گرفته و عملیات آن‌ها هم قابل انکار نیست، و کرامات عجیب و غریب هم از آن‌ها نقل شده که قابل انکار نیست.بنابراین، فرق ما و آن‌ها این است که آن‌ها اهل علم و عمل و صاحب مقامات و کرامات بوده اند و ما نیستیم.به نظر بنده تفاوت میان ما و آن‌ها فقط در این است که آن‌ها به آن چه می‌دانستند، عمل می‌کردند؛ ولی ما حتی آن چه را که می‌بینیم، عمل نمی‌کنیم! و حتیأَلاْءَهَمّ فَالاْءَهَمَّ و أَلاْءَوْجَب فَالاْءَوْجَب را رعایت نمی‌کنیم! آن‌ها در مقام عمل حتی در عمل به مستحبات، منتظر حالی بودند که آن را خوب انجام دهند! تنها مشابهت ما با آن‌ها این است که آن‌ها در ایمان و یقین قوی بودند و صلابت داشتند، و ایمان و یقین ما ضعیف است!

منبع:میهن استار

دوشنبه 4/7/1390 - 13:53
اخبار

شرکت تولیدکننده لوازم ورزشی نایک کفش کتانی منحصر به فرد خود را وارد بازار کرد.

 

شرکت تولید کننده وسایل ورزشی نایک دیروز به شایعات گسترده درباره کفش کتانی جدید خود با الهام از فیلم بازگشت به آینده ۲ پایان داد. به گزارش تکنیوز دیلی، این شرکت دیروز جمعه کفش جدید خود با همین عنوان را به بازار عرضه کرده است که مثل فیلم سینمایی آن دارای درخشش خاصی است که هم اکنون در سایت فروش اینترنتی ایبی حدود ۱۵۰۰ جفت از این کفش جدید عرضه شده است.

این کفش مخصوص بیماران مبتلا به پارکینسون و کلاً کسانی که در اندامهای بدن خود لرزش دارند ساخته شده است و طوری طراحی شده که نیازی به بستن بندهای آن وجود ندارد چراکه به طور اتوماتیک بسته می شود. در حال حاضر این کفش ها به قیمت ۴هزار دلار عرضه شده است.

منبع: ۲۴onlinenews.ir

 

دوشنبه 4/7/1390 - 13:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته