• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3184
تعداد نظرات : 132
زمان آخرین مطلب : 3399روز قبل
دعا و زیارت

در رساله حاویه آمده كه ركن الاسلام خوارزمى گفت : چون سر امام حسین علیه السلام را نزد یزید لعین بنهادند آن ناپاك پاى بر سر امام نهاد. زید بن ارقم حاضر بود، گفت : لا تفعل ذلك یایزید، فانى رایت رسول الله یقبل ذلك الفم
این كار را نكن اى یزید، به درستى كه دیدم رسول خدا صلى الله علیه و آله بر این دهان بوسه مى زد.
همچنین در حاویه آمده است : آن لعین در حضور سر امام حسین علیه السلام شراب بخواست و بیاشامید، و علما گفتند آن لعین مست شد. بعد از آن روزى بر بام رقص مى كرد و از بام بیفتاد و مست به دوزخ رسید چنان كه پدرش مست بمرد و صلیب رومى در گردن انداخته بود.
جمعى گویند كه با لشكر به صید رفت . آهویى نزد او آمد پس او هم به دنبال آن آهو رفت و حق تعالى خطاب به زمین كرد تا او را فرو برد. فخسفنا به و بداره الارض (سوره القصص ، آیه 28)

منتهى الامال ، ج 1، ص 281.

يکشنبه 30/10/1386 - 10:32
دعا و زیارت

مولف كتاب الحسن و الحسین علیه السلام كه از نویسندگان عامه است بعد از ذكر اجمالى از سیره یزید مى نویسد:
بى شك این نوع حكومت كه یزید برپا كرده بود، مورد رضایت هیچ یك از مسلمانان نبوده است و البته امام حسین علیه السلام در قیام خود نسبت به چنین عنصرى معذور بود، زیرا محاربه و مبارزه با این اخلاق زشت و ناپسند شرعا واجب بوده است

 كافى ، ج 1، ص 463.

يکشنبه 30/10/1386 - 10:30
دعا و زیارت
 در شب بدر حضرت رسول اكرم به اصحاب فرمود كیست برود امشب برود براى ما از چاه آب بكشد و بیاورد؟ اصحاب سكوت كردند و هیچكدام اقدام بر این كار نكردند، حضرت امیرالمومنین علیه السلام مشكى برداشت به طلب آب بیرون رفت ، آن شب شبى بود سر و باد مى آمد و ظلمت داشت پس رسید، به چاه آب و آن چاهى بود بسیار گود و تاریك ، آن حضرت دلوى نیافت تا از چاه آب بكشد لاجرم به چاه پایین رفت و مشك را پر كرد و بیرون آمد، ناگاه باد سختى برخورد و با آن حضرت كه آن جناب از سختى آن نشست تا برطرف شد پس برخاست و حركت فرمود، ناگاه باد سختى دیگرى مانند آن آمد، آن حضرت نشست تا او نیز در شد، دیگر باره خواست برود مرتبه سوم نیز به همان نحو بادى رسید و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول ص لى الله علیه و آله رسانید، حضرت پرسید: یا اباالحسن براى چه دیر آمدى ؟عرض كرد: سه مرتبه بادى به من رسید و بسیار سخت بود و مرا لرزه فرا گرفت و مكثم به جهت برطرف شدن آن بادها بود فرمود: آیا دانستى آنها چه بود یا على ؟ عرض كرد: نه فرمود: آن اول جبرئیل بود با هزرا فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند ، و دیگرى میكائیل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند، و پس از آن اسرافیل بود با هزار ملائكه كه سلام كرد بر تو و سلام كردند و اینها فرود آمدند به جهت مدد ما مرحوم محدث قمى مى فرماید: كه اشاره به همین است قرآن آن كسى كه گفته از براى امیرالمومنین على علیه السلام در یك شب سه هزار و سه مقبت بوده .
(مفاتیح الجنان ، ص 380، چاپ انتشارات پیام آزادى )

يکشنبه 30/10/1386 - 10:29
دعا و زیارت

روزى یزید بعد از قتل امام حسین علیه السلام در مجلس شراب نشسته بود در حالى كه ابن زیاد طرف راست او قرار داشت ، به ساقى گفت : جام شرابى به من ده كه مغز استخوانم را نشئه سازد، سپس مانند همان جام به ابن زیاد تقدیم دار.یزید شراب خورد و زیادى شراب را به سر امام حسین علیه السلام ریخت زن یزید آب و گلاب برگرفت و سر امام حسین را پاك بشست.
آن شب فاطمه علیه السلام را به خواب دید كه از آن حضرت عذر خواهى مى كند. پس یزید دستور داد تا سر امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب او را به دروازه هاى شهر بردند و بیاویختند.

فلسفه شهادت ،از استاد ناصر مكارم شیرازى .
 احقاق الحق ، ج 11، ص 65، مناقب شهر آشوب ، ج 4، ص 48

يکشنبه 30/10/1386 - 10:27
دعا و زیارت

پدرش معاویه ، مادرش (میسون) صحرانشین و معلم سرخانه اش سرجون رومى بود.
او كنیه و دشمنى با بنى هاشم و خاندان پیغمبر و بسیارى از مسائل مشابه را از پدر و روحیه صحرانشینى (آزادى و لاقیدى افراطى) و پندارهاى خرافى جاهلى را از مادر، و میگسارى و دشمنى با اسلام و مسلمانان را از معلم مسیحى و رومى اش گرفت .
آرى او تنها سه سال حكومت كرد، اما در سال اول امام حسین علیه السلام و یارانش را شهید نمود و كودكان و عزیزانش را سر برید و زنانش را اسیر كرد.
در سال دوم مدینه پیغمبر صلى الله علیه و آله را بر لشكریان خود مباح نمود بیش از هزار دختر باكره را ازاله حیثیت كرد.
او چهار هزار نفر از اهل مدینه را در این واقعه كشت كه در میان آنها هفتصد مهاجر و انصار و از اصحاب پیغمبر صلى الله علیه و آله بودند.
در سال سوم به خانه كعبه (قبله مسلمین) منجنیق بست و آنجا را سنگ باران نمود  درباره جنایات یزید از لحاظ فساد عقیده اش و بد طینتى و ستمگرى و خون ریزى هاى وى و تحقیر و ناچیز شمردن دین خدا همه متفقند، به تمامى كتب تاریخ و سیره مراجعه كنید، هیچ كس نامى از او نبرده مگر آن كه از او به بدى یاد كرده است.

با استفاده از مقدمه فلسفه انقلاب حسین علیه السلام ، ص 12.
 مجمع البیان ، ج 5، ص 474.


يکشنبه 30/10/1386 - 10:20
دعا و زیارت

قال رسول الله صلى الله و علیه و آله : اذا رایتم معاویه على منبرى فاقتلوه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: وقتى معاویه را برمنبر من دیدید، او را بكشید.
رسول خدا صلى الله علیه و آله ابن عباس را براى احضار معاویه فرستاد. ابن عباس بازگشت و عرضه داشت : غذا مى خورد. حضرت فرمود: لا اشبع الله بطنه خدا شكم او را سیر نكند.
پس از آن معاویه هیچ وقت سیر نمى شد. معاویه مى گفت : من دست از غذا بر نمى دارم براى سیرى ، بلكه از جهت خستگى از خوردن دست بر مى دارم معاویه شراب مى خورد و به اسم اسلام حكومت مى كرد

الغدیر ج 10 ص ، 190.
 فلسفه انقلاب حسین علیه السلام ، ص 85، نقل از استیعاب ، ص 87، اصابه ، ج 2، ص 172.
 مروج المذهب مسعودى ، ج 3، ص 6و 7، الغدیر، ج 10، ص 183

يکشنبه 30/10/1386 - 10:17
دعا و زیارت
اللهم العن اول ظالم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له على ذلك ، اللهم العن العصابه التى جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت على قتله ، اللهم العنهم جمیعا...
يکشنبه 30/10/1386 - 10:14
شعر و قطعات ادبی

داستان پسر هند مگر نشنیدى
كه از او و سه كس او به پیمبر چه رسید
پدر او دو دندان پیمبر بشكست
او به ناحق حق داماد پیمبر بستاد
پسر او سر فرزند پیمبر ببرید
بر چنین قوم تو لعنت نكنى شرمت باد
لعن الله یزیدا و على آل یزید

مادر او جگر عم پیمبر بمكید

الغدیر، ج 10، ص 184.
 حیاة الحسن ، ج 2 ص 130.

 

 

يکشنبه 30/10/1386 - 10:12
دعا و زیارت

مادر معاویه در تاریخ به هند جگر خوار معروف است. زیرا جگر حمزه سید الشهدا عموى رسول خدا صلى الله علیه و آله را به خاطر دشمنى با آن حضرت به دندان جوید و قطعات جگر را به رشته كشید و به گردن آویخت . این زن نیز مانند شوهرش ابوسفیان با پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله سخت دشمن بود، بلكه دشمنى وى شدیدتر بود. خلاصه آن كه طرز تفكر هند با طرز تفكر خصمانه ابى سفیان نسبت به رسول خدا صلى الله علیه و آله كاملا مشابه بود.
پدر معاویه ابوسفیان است كه آزار و دشمنى او به پیشواى اسلام از آغاز بعثت آشكارتر از كفر ابلیس است. وى رهبرى دشمنان رسول خدا صلى الله علیه و آله از كفار قریش و مشركان مكه را بر عهده داشت و از سخت ترین دشمنانش به شمار مى آمد و همیشه پرچم كفر را به دوش ‍ مى كشید و در برابر رسول خدا صلى الله علیه و آله از بت پرستى جانبدارى و پشتیبانى مى نمود. در مكه دام ها و نیرنگ ها علیه مقام رسالت ساخت و در مدینه جنگ ها و دشمنى ها علیه آن حضرت پرداخت تا از بت پرستى و رذایل اخلاقى دفاع نماید و با رسالت الهى پیغمبر صلى الله علیه و آله و فضایل اخلاقى كه هدف آن حضرت بود مبارزه كند.

امام على ، ص 212.
خصال صدوق ، ج 1 ص 185

 

يکشنبه 30/10/1386 - 10:9
دعا و زیارت

در میان تمام كسانى كه در مقابل دعوت اسلام به توحید و خداپرستى عناد ورزیده ، و لجوجانه مخالفت كرده ، و مقاومت نشان دادند، ابوسفیان فساد و عناد و اصرارش از دیگران بیشتر بود، براى خاموش كردن انوار آفتاب اسلام تلاش كرد و در جنگ بدر و احد و خندق سردار لشكر و زعیم سپاه كفر بود.
ابوسفیان خودش و زنش و پسرانش آنچه توانستند پیغمبر صلى الله علیه و آله را آزردند و از شرك وكفر پشتیبانى نمودند.
در جنگ بدر سه تن از فرزندانش معاویه ، حنظله و عمرو شركت داشتند. على علیه السلام حنظله را كشت ، و عمرو را اسیر كرد و معاویه گریخت ، و آن چنان فرار كرد كه وقتى به مكه رسید پاهایش ورم كرده بود و تا دو ماه خود را معالجه مى كرد.  ابوسفیان گفت : به خدا اگر زنده بمانم حكومت را از دست هاشمیان بیرون خواهم كرد.هنگامى كه عثمان به خلافت رسید، ابوسفیان بر او وارد شده اظهار داشت : خلافت را چون گوى در دست بنى امیه بچرخان كه خلافت و رسالت جز سلطنت چیز دیگرى نیست ، و من بهشت و جهنمى نمى فهمم.
زمخشرى گوید: ابوسفیان مردى بود كوتاه قامت و بدشكل و صباح كه مزدور و اجیر ابوسفیان بود از طراوت جوانى برخوردار بود. هند این جوان را به نظر خریدار نگاه مى كرد ، عاقبت نتوانست خوددارى كند و او را به سوى خویش خواند و در میانشان روابط پنهانى برقرار گشت. این روابط نامشروع در حدى بالا گرفت كه پاره اى از مورخان معتقدند علاوه بر معاویه ، عتبه فرزند دیگر ابوسفیان هم در حقیقت از صباح بوده است.
و نیز گفته اند: هند از به دنیا آوردن این طفل در منزل خویش خشنود نبود، از این رو سر به بیابان نهاد و در تنهایى كودك خود، عتبه را به دنیا آورد.

پرتوى از عظمت حسین علیه السلام ، ص 275.
الشیعه و الحاكمون ، ص 75.
 عایشه در دوران معاویه ، ص
125.

شنبه 29/10/1386 - 21:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته