• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 466
تعداد نظرات : 249
زمان آخرین مطلب : 4031روز قبل
شعر و قطعات ادبی



بر آن فانوس که‌ش دستی نیفروخت
بر آن دوکی که بر رَف بی‌صدا ماند
بر آن آیینه‌ی زنگاربسته
بر آن گهواره که‌ش دستی نجنباند

بر آن حلقه که کس بر در نکوبید
بر آن در که‌ش کسی نگشود دیگر
بر آن پله که بر جا مانده خاموش
کس‌اش ننهاده دیری پای بر سر ــ

بهار ِ منتظر بی‌مصرف افتاد!

به هر بامی درنگی کرد و بگذشت
به هر کویی صدایی کرد و اِستاد
ولی نامد جواب از قریه، نز دشت.
نه دود از کومه‌یی برخاست در ده
نه چوپانی به صحرا دَم به نی داد
نه گُل رویید، نه زنبور پر زد
نه مرغ ِ کدخدا برداشت فریاد.



به صد امید آمد، رفت نومید
بهار ــ آری بر او نگشود کس در.
درین ویران به رویش کس نخندید
کس‌اش تاجی ز گُل ننهاد بر سر.

کسی از کومه سر بیرون نیاورد
نه مرغ از لانه، نه دود از اجاقی.
هوا با ضربه‌های دف نجنبید
گُلی خودروی برنامد ز باغی.

نه آدم‌ها، نه گاوآهن، نه اسبان
نه زن، نه بچه... ده خاموش، خاموش.
نه کبک‌انجیر می‌خوانَد به دره
نه بر پسته شکوفه می‌زند جوش.

به هیچ ارابه‌یی اسبی نبستند
سرود ِ پُتک ِ آهنگر نیامد
کسی خیشی نبُرد از ده به مزرع
سگ ِ گله به عوعو در نیامد.

کسی پیدا نشد غم‌ناک و خوش‌حال
که پا بر جاده‌ی خلوت گذارد
کسی پیدا نشد در مقدم ِ سال
که شادان یا غمین آهی بر آرد.

غروب ِ روز ِ اول لیک، تنها
درین خلوتگه ِ غوکان ِ مفلوک
به یاد ِ آن حکایت‌ها که رفته‌ست
ز عمق ِ برکه یک دَم ناله زد غوک...



بهار آمد، نبود اما حیاتی
درین ویران‌سرای محنت‌آور
بهار آمد، دریغا از نشاطی
که شمع افروزد و بگشایدش در!

 

بهارِخاموش - شعر احمد شاملو

 

پنج شنبه 2/2/1389 - 17:43
دانستنی های علمی
ستری از دردی شیرین به جان فاطمه (س) افتاده بود. می دانست این دختری که در راه است، جان او می شود، همدمش، غمخوارش، شاگردش و مادر خانه بعد از او.


***


دختر در آغوش حسین آرام گرفت. چشمان مشکی حسین با برقی از شور و مهربانی به تازه وارد خانواده دوخته شده بود. نوزاد انگشت های کوچکش را دور انگشت حسین حلقه کرده بود و چنان آرام شده بود که انگار نه انگار مدتی است خانه را با گریه هایش به آتش کشیده است.

حسین بازوان کوچکش را دور او حلقه کرد و در گهواره ی دستانش خواباند. (1)


***

فاطمه (س) به روی پدر لبخند زد. علی (ع) با لبخندی مهربان نوزاد را نگاه می کرد که با هوشیاری اطراف خانه ی کاهگلی را نگاه می کرد و دنیای تازه را از دیده می گذراند. حسن و حسین (ع) دور نوزاد می دویدند.

-دخترم، دختر نو رسیده را برایم بیاور.

فاطمه دست بکار شد، او را در آغوش پدربزرگ گذاشت. خاطره ای برای فاطمه زنده شد. دوباره پدر با دیدن نوزاد او اشک می ریخت. انگار دوباره بشارتی بود از سوی خدا...

هنوز میلاد میوه ی دلش، حسین را از یاد نبرده بود. لوحی از جانب خداوند عزیز به او رسیده بود و نام پدر و شوهر و فرزندانش را در آن گفته بود. خداوند به او مژده ای عظیم داده بود و آن، بهای خون حسینش بود.

فاطمه (س) با دیدن اشکهای پدر پرسید:

-پدر جان! چرا گریه می کنید؟

رسول خدا (ص)، میان اشک لبخندی زد و گفت:

-دخترم! فاطمه جان! بدان! این طفل کوچک پس از من و تو دچار بلاهای بزرگی خواهد شد. پشت هر مصیبتی، مصیبت دیگر.

فاطمه نگاهی به چشمان درشت دخترش کرد، دستهای کوچک و نگاه معصوم او را که دید بغضی سراسر وجودش را گرفت. اشک چون سیلابی بر گونه اش آویخت. اما، او فاطمه بود! بریده از هر چه رنگ دنیایی داشت! مصیبتهای دختر او، در چشم او جز زیبایی نبود مگر...

-پدر جان! ثواب گریان در مصیبتهای او چیست؟

-روشنی چشمم! هر کس در مصیبتهای او بگرید ثوابش چنان است که گویی بر مصیبتهای حسن و حسین (ع) گریسته است! (2)

***

همه منتظر بودند تا نام نوزاد از زبان رسول خدا جاری شود و رسول خدا منتظر خدا بود!

جبرئیل امین خبر رساند از تصمیم خدا:

-خدایت سلام می رساند و می فرماید: این دختر، زینب است. این نام را در لوح محفوظ نوشته ام.

پیامبر زینب را بغل کرد و بوسید و فرمود:

-وصیت می کنم به حاضران و غایبان که حرمت این دختر را پاس بدارند که او همچون خدیجه ی کبری (س) است. (3)
پنج شنبه 2/2/1389 - 17:41
ادبی هنری


گفت:حاج آقا! من شنیده ام اگرانسان در نماز متوجه شود كه كسی در حال دزدیدن كفش اوست می تواند نماز را بشكند و برود كفشش را بگیرد؛ درست است حاج آقا؟!

شیخ گفت: درست است آقا. نمازی كه در آن حواست به كفشت است، اصلاً باید شكست!
پنج شنبه 2/2/1389 - 17:38
شعر و قطعات ادبی
 پیش از اینها فكر می كردم خدا                     خانه ای دارد كنار ابرها
مثل قصر پادشاه قصه ها                             خشتی از الماس و خشتی از طلا
پایه های برجش از عاج و بلور                     بر سرتختی نشسته با غرور
ماه، برق كوچكی از تاج او                          هر ستاره، پولكی از تاج او
اطلس پیراهن او ، آسمان                            نقش روی دامن او ، كهكشان
رعد و برق شب، طنین خنده اش                    سیل و طوفان، نعره توفنده اش
دكمه پیراهن او ، آفتاب                               برق تیغ و خنجر او ، ماهتاب
هیچ كس از جای او آگاه نیست                   هیچ كس را در حضورش راه نیست
پیش از اینها خاطرم دلگیر بود                     از خدا در ذهنم این تصویر بود
آن خدا بی رحم بود و خشمگین                    خانه اش در آسمان، دور از زمین
بود، اما در میان ما نبود                             مهربان و ساده و زیبا نبود
در دل او دوستی جایی نداشت                       مهربانی هیچ معنایی نداشت
هرچه می پرسیدم، از خود ، از خدا               از زمین، ازآسمان، از ابرها
زود می گفتند: این كار خداست                    پرس و جو از كار او كاری خطاست
هرچه می پرسی، جوابش آتش است             آب اگر خوردی ، عذابش آتش است
تا ببندی چشم، كورت می كند                       تا شدی نزدیك، دورت می كند
كج گشودی دست، سنگت می كند                 كج نهادی پای، لنگت می كند
تا خطا كردی ، عذابت می كند                     در میان آتش ، آبت می كند000
با همین قصه ، دلم مشغول بود                   خوابهایم ، خواب دیو و غول بود
خواب می دیدم كه غرق آتشم                     در دهان شعله های سركشم
در دهان اژدهایی خشمگین                        بر سرم باران گرز آتشین
محو می شدنعره هایم، بی صدا                    در طنین خندة خشم خدا000
نیت من، در نماز و در دعا                         ترس بود و وحشت از خشم خدا
هرچه می كردم ، همه از ترس بود              مثل از بر كردن یك درس بود
مثل تمرین حساب و هندسه                        مثل تنبیه مدیر مدرسه
تلخ، مثل خنده ای بی حوصله                      سخت، مثل حل صدها مسئله
مثل تكلیف ریاضی سخت بود                      مثل صرف فعل ماضی سخت بود
تا كه یك شب دست در دست پدر                  راه افتادم به قصد یك سفر
در میان راه، در یك روستا                         خانه ای دیدم ، خوب و آشنا
زود پرسیدم : پدر اینجا كجاست؟                 گفت: اینجا خانه خوب خداست!
گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند               گوشه ای خلوت ، نمازی ساده خواند
با وضویی، دست و رویی تازه كرد               با دل خود ، گفت و گویی تازه كرد
گفتمش، پس آن خدای خشمگین                خانه اش اینجاست؟ اینجا، در زمین؟!
گفت : آری ، خانه او بی ریاست                  فرشهایش از گلیم و بوریاست
مهربان و ساده و بی كینه است                   مثل نوری در دل آئینه است
عادت او نیست خشم و دشمنی                     نام او نور و نشانش روشنی
خشم، نامی از نشانیهای اوست                   حالتی از مهربانیهای اوست
قهر او از آشتی، شیرین تر است                 مثل قهر مهربان مادر است
دوستی را دوست ، معنی می دهد                 قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ كس با دشمن خود ، قهر نیست            قهری او هم نشان دوستی است 000
تازه فهمیدم خدایم ، این خداست                   این خدای مهربان و آشناست
دوستی ، از من به من نزدیكتر                     از رگ گردن به من نزدیكتر
آن خدای پیش از این را باد برد                    نام او را هم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیال و خواب بود                       چون حبابی، نقش روی آب بود
می توانم بعد از این، با این خدا                    دوست باشم ، دوست، پاك و بی ریا
می توان با این خدا پرواز كرد                     سفره دل را برایش باز كرد
می توان درباره گل حرف زد                       صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد
چكه چكه مثل باران راز گفت                      با دو قطره ، صد هزاران راز گفت
می توان با او صمیمی حرف زد                  مثل یاران قدیمی حرف زد
می توان تصنیفی از پرواز خواند                 با الفبای سكوت آواز خواند
می توان مثل علفها حرف زد                      با زبانی بی الفبا حرف زد
می توان درباره هر چیز گفت                      می توان شعری خیال انگیز گفت
مثل این شعر روان و آشنا                         پیش از اینها فكر می كردم خدا000
پنج شنبه 2/2/1389 - 17:37
ادبی هنری
250 سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم یه ازدواج گرفت با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند .
وقتی خدمتکار پیر قصر، ماجرا را شنید بشدت غمگین شد چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود ، دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت . مادر گفت : تو شانسی نداری ، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا .
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند ، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم .
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای می دهم ، کسی که بتواند در عرض 6 ماه زیباترین گل را برای من بیاورد ، ملکه آینده چین می شود .
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت .
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد ، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آمیختند ، اما بی نتیجه بود ، گلی نرویید
روز ملاقات فرا رسید ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند .
لحظه موعود فرا رسید شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود .
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است . شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می کند : گل صداقت ...
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند ، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود
پنج شنبه 2/2/1389 - 17:33
بیماری ها


حمایت


خانم هایی که حمایت و پشتیبانی بیشتری را از اطرافیان خود دریافت می کنند از نظر روحی راحتتر می توانند خودشان را آماده زایمان طبیعی کنند. بهترین فردی که می تواند در این شرایط حامی خانم باشد پدر نوزاد است. این امر همچنین به استحکام پیوند های خانوادگی کمک می کند و سبب می شود که پدر نیز از همان ابتدا با جنین اخت بگیرد.

آموزش مناسب


می بایست اطلاعات کاملی در این زمینه بدست آورید تا بتوانید ریسک خطرات احتمالی را به حداقل میزان خود کاهش دهید و تصمیم درست را اتخاذ نمایید.

از کجا می توانید این اطلاعات را بدست بیاورید؟


* به کتابخانه عمومی مراجعه کنید و کتابی تحت عنوان بارداری، وضع حمل و شیردهی تهیه کنید.
* در کلاس های مشاوره زایمان نام نویسی کنید تا آموزش های لازم را به شما بدهند. فقط پیش از ثبت نام در این کلاس ها به موارد زیر توجه کنید.
1- مطمئن شوید که مشاور شما در جای دیگری (بیمارستان – کلینیک) کار نمی کند و تمام تمرکز و توجهش معطوف به شماست.
2- ببینید کجا آموزش دیده و اطلاعات خود را از چه منبعی بدست آورده. هرگز از او تقاضا نکنید که چند متد مختلف را به شما آموزش دهد چراکه ممکن است گیج بشوید و نتوانید از هیچ از آنها به درستی استفاده کنید. از او بخواهید که یک متد را به طور کامل به شما آموزش دهد.
3- از او بپرسید که آیا خودش قبلاً فرزندی را با استفاده از زایمان طبیعی به دنیا آورده است. اگر خودش در تجربه های حقیقی زندگی یک چنین کاری را انجام داده باشد راحتتر می تواند شما را راهنمایی کند و اطلاعاتش در این زمینه موثق تر هستند.
4- از او بپرسید که آیا خانواده های قبلی که از او مشاوره گرفته اند موفق شده اند که زایمان طبیعی داشته باشند؟ بهتر است که در 80% تا 90 % از نمونه ها پاسخ او مثبت باشد.
5- چه مواردی را در کلاس خود آموزش می دهد؟ بهترین کلاس ها مطالبی به این شرح را تحت پوشش قرار می دهند: تغذیه دوران بارداری، نرمش، جلوگیری از دردهای غیر ضروری، مرحله اول و دوم درد، روش های برقراری ارتباط، برنامه ریزی برای زایمان، تفاوت دردها، عوارض احتمالی، مراقبت های پس از وضع حمل، شیردهی، مراقبت از نوازد و سایر عناوین
6- کلاس ها برای چند هفته (چند ساعت) برگزار می شوند؟ یک جلسه کلاس در آخر هفته و انواع مشابه نمی توانند برای شما مفید باشند. برای اینکه به اطلاعات کامل در این زمینه دست پیدا کنید حداقل باید 12 جلسه کلاس بروید.
7- چند زوج دیگر هم در این کلاس ها شرکت می کنند؟ زوج ها در کلاس های کوچکتر عموماً مورد توجه بیشتر قرار می گیرند و عموماً برگزاری کلاس ها با 5 تا 8 زوج بهتر است.
8- آیا خارج از کلاس هم به سوال های شما جواب می دهند؟ ممکن است در خارج از کلاس به سوال های برخورد کنید که پاسخ دادن به آنها ضروری باشد به همین دلیل بهتر است که در محیط بیرون هم از شما پشتیبانی کنند.

انتخاب پزشک متخصص


1- ابتدا ببینید که پزشک مورد نظر در حال بررسی چند خانم باردار است (به ویژه خانم هایی که اولین زایماشان است). همچنین به پزشک خود توضیح بدهید که منظور شما از زایمان طبیعی تنها زایمان واژینال نیست بلکه قصد دارید در حین وضع حمل از مواد دارویی شیمیایی هم استفاده نکنید. در صورتی می توان بر روی زایمان نام طبیعی را گذاشت که مادر با درد خودانگیخته و با قدرت خود نوزاد را به دنیا بیاورد. به دنبال متخصصانی باشید که زایمان طبیعی انجام می دهند.
2- به حرف های دلتان گوش دهید. اگر با یک پزشک احساس راحتی نمی کنید می توانید به متخصص دیگری مراجعه کنید. تحمل درد در صورتی برایتان مقدور می شود که به متخصص خود اعتماد داشته باشید و از نظر روحی احساس آرامش داشته باشید.
3- به پاسخ های مبهم بسنده نکنید. اگر مسئله ای را متوجه نمی شوید روی آن پافشاری کرده و بخواهید توضیحات دقیقتری را در اختیار شما قرار دهند.
4- سعی کنید از خانم های دیگری که قبلاً وضع حمل طبیعی موفقیت آمیزی داشته اند در این زمینه سوال کنید.

توصیه های مفید


آب


سعی کنید پیش از فرارسیدن زمان وضع حمل آب فراوانی بنوشید. در مصاحبه ای که با بسیاری از خانم هایی که به صورت طبیعی وضع حمل کرده اند داشتم آنها اظهار می داشتند که میزان بالای مصرف آب درد حین وضع حمل را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد. برخی منابع معتقدند که آب اثر بخشی نظیر داروهای مسکن را دارد.

محل زایمان


سعی کنید پیش از زایمان از محلی که قرار است در آن وضع حمل نمایید دیدن کنید. با این کار استرس شما کاهش پیدا می کند.
فن ماساژ و جابجا کردن ستون فقرات – با یک متخصص ستون فقرات مشورت کنید تا شما را راهنمایی کند. او توضیحات لازم در این زمینه که بهترین وضعیت قرار گرفتن در حین زایمان چگونه است را در اختیار شما قرار خواهد داد. همچنین ماساژ و طب سوزنی هم می توانند تا حد زیادی تحمل درد را برای مادر آسانتر کنند. این موارد را جایگزین داروهای شیمیایی کنید.

تغذیه


یک رژیم متعادل بدون غذاهای مصنوعی، افزودنی ها ی مجاز، رنگ های خوراکی، نگهدارنده های شیمیایی، و مواد تصفیه شده بهترین گزینه برای مادران محسوب می شود. سعی کنید مصرف روزانه پروتئین خود را حداقل به 80 گرم برسانید. با پیروی از این الگوی غذایی در تمام طول بارداری سالم می مانید.

برنامه ریزی برای زایمان


قبل از فرا رسیدن روز زایمان برای آن برنامه ریزی کنید و از چند هفته قبل خودتان را برای این کار آماده کنید. گزینه های مختلف را در نظر گرفته و تصمیمات خود را روی کاغذ بیاورید. در مورد این برنامه با شریک زندگی خود مشورت کنید و سپس آنرا برای تایید به متخصص ماما نشان دهید.

به هنگام شروع درد


1- سعی کنید پیش از شروع درد در خانه باشید.
2- از پاره شدن کیسه آب به صورت مصنوعی خودداری کنید.
3- در هر ساعت حداقل یک مرتبه ادرار کنید
4- مرتباً راه بروید و وضعیت خود را تغییر بدهید.
5- فقط به پشت دراز نکشید. حرکاتی را انجام دهید که از درد شما می کاهند.
5- برای کمتر شدن درد می توانید دوش بگیرید یا درون وان پر از آب دراز بکشید.
6- با بدن خود همگام شوید. ببینید چه سیگنالی به شما می دهد. بدن خود را ریلکس کنید. روی نفس کشیدن خود تمرکز کنید و نفس های بریده نکشید.
7- برای کمتر شدن درد از گزینه های غیر دارویی استفاده کنید؛ مانند: تغییر وضعیت بدن، دوش گرفتن، راه رفتن، بوسیدن، نشستن در توالت و یا حتی مکیدن انگشت شست. تنها در صورتی خودتان را مجاز به استفاده از دارو بدانید که بقیه روش ها را امتحان کرده و جواب نگرفتید.
8- از سونوگرافی های پشت سرهم خودداری کنید، مگر دلیل پزشکی خاصی داشته باشد.
9- عجله نکنید.
گرچه آماده شدن برای زایمان طبیعی قدری دشوار است اما ارزش زیادی دارد و نه تنها در وضع حمل به شما کمک زیادی می کند بلکه کودکتان نیز از شما متشکر خواهد
پنج شنبه 2/2/1389 - 1:19
بیماری ها
در دوران بارداری تغییرات زیادی در روند زندگی مادر ایجاد می شود. مرسوم است که در طول این بازه خانم از مواد غذایی طبیعی استفاده کند، داروهای گیاهی را جایگزین انواع شیمیایی خود کند، و تقریباً همه چیز را به صورت "طبیعی" مصرف نماید. زمانیکه نوبت به زایمان می رسد، اکثر خانم ها به این موضوع فکر می کنند که آیا زایمان "طبیعی" می تواند گزینه مناسبی برای آنها باشد یا خیر؟
از مزایا زایمان طبیعی باید به این موضوع اشاره داشت که مستقل از بیهوشی، جراحی و مشکلات عدیده ی دیگری است که ممکن است سایر شیوه های زایمان به همراه داشته باشند. در این قسمت نگاه کوتاهی به چند نمونه از فواید دیگر زایمان طبیعی داریم.

ایمنی



اولین انتظار هر خانواده ای این است که فرزندشان در سلامت کامل به دنیا بیاید. پژوهش های گسترده در حیطه زنان و زایمان گویای این مطلب هستند که زایمان طبیعی تا حد زیادی این خواسته والدین را تامین می کند و نه تنها برای نوزاد بلکه برای مادر هم به عنوان یکی از سالم ترین گزینه های زایمان محسوب می شود. به علاوه آمار و ارقام حاکی از آن هستند که میزان مرگ و میر مادر و نوازد در زایمان طبیعی به مراتب پایین تر از سایر شیوه های زایمان است.


مراقبت و پرستاری آسان



پزشکان و پرستارانی که متخصص در زایمان طبیعی هستند طوری آموزش دیده اند که پیش از ایجاد مشکل از وقوع آنها جلوگیری بعمل آورند به این ترتیب که پیش از زایمان، در حین وضع حمل، و پس از آن، آسیب های احتمالی را پیش بینی کرده و از وقوع آنها جلوگیری بعمل می آورند. این در حالی است که پرستاران و پزشکانی که متخصص در امر سزارین هستند اینطور آموزش دیده اند که منتظر می مانند تا مشکلی پیش بیاید و سپس برای رفع آن اقدام می کنند و با اتکا شیوه های تکنولوژیک امروزی برای مرتفع ساختن مشکلات مادر و نوزاد تلاش می کنند.


ارتباط عاطفی قوی تر



مادرانی که به روش طبیعی کودکان خود را به دنیا می آورند خیلی زود تر می توانند با نوزاد انس بگیرند و با او ارتباط صمیمانه عاطفی برقرار کنند. از آنجایی که مادران با زایمان طبیعی سریعتر بهبودی پیدا می کنند، زودتر می توانند شیر دادن به نوزاد را شروع کنند و این مسئله خود به عنوان یکی از مهمترین مزایای زایمان طبیعی به شمار می رود.


احساس قدرت بیشتر



مادرانی که با کمک همسر خود زایمان طبیعی را تجربه می کنند، بیش از هر زمان دیگر احساس خوشبختی می کنند. میزانی از اعتماد و اطمینان در وجودشان پدیدار می شود که قبلاً احساس نمی کرده اند. زایمان طبیعی بهترین هدیه ای است که والدین می توانند به خود و به نوزاد تازه متولد شده خود بدهند. جمع خانوادگی نیز پس از زایمان طبیعی از نظر عاطفی نزدیکی بیشتری را به یکدیگر پیدا می کنند.


هزینه کمتر



زایمان طبیعی هزینه بیهوشی و جراحی در بر ندارد و لازم نیست مادر و فرزند برای مدت زمان طولانی در بیمارستان بستری شوند. طبق برآوردهای اخیر زایمان طبیعی چیزی در حدود %50 الی 75% (بسته به نوع بیمارستان) از هزینه های جانبی خانواده را کاهش می دهد.


درد کمتر



درد زایمان طبیعی فقط زمان وضع حمل ایجاد شده و مادر پس از وضع حمل درد چندانی احساس نمی کند به تدریج بهبود می یابد. این در حالی است که درد زایمان های غیر طبیعی برای هفته ها باقی می ماند.


بهبودی سریعتر



چیزی که بیشتر خانواده ها از آن بی اطلاع هستند این است که تصور می کنند با بیهوشی می توانند خود را از درد کشیدن در زمان وضع حمل رها سازند. این در حالی است که در زایمان غیر طبیعی درد مادر پس از بیهوشی شروع می شود و پس از آن هم باید دوران نقاهت خود را سپری کند و هم از نوزاد مراقبت و نگهداری بعمل آورد. درصد ابتلای مادرانی که کودک خود را به شیوه طبیعی زایمان نمی کنند به مشکلاتی نظیر درد، خونریزی، و عفونت پس از زایمان نیز به مراتب بیشتر است. خانم هایی که کودکان خود را به صورت طبیعی زایمان می کنند پس از به دنیا آمدن کودک درد کم و یا اصلاً هیچ دردی را احساس نمی کنند.


نوازد هشیارتر



کودکانی که به صورت طبیعی به دنیا می آیند سریعتر با محیط ارتباط برقرار می کنند، هشیار تر هستند، و واکنش های بیشتری از خود نشان می دهند. این در حالی است که اغلب نوزادان سزاریانی می بایست احیا شوند.

کاهش احتمال استفاده از دارو در آینده – کودکانی که به صورت طبیعی و بدون استفاده از دارو به دنیا آمده اند، احتمال استفاده از دارو در آینده زندگی آنها نیز به مراتب کاهش پیدا می کند.
موارد فوق تنها تعداد معدودی از مزایای زایمان طبیعی بودند. زمانیکه خانمی باردار می شود در قبال فرزند خود مسئول است و باید بالاترین میزان مراقبت و حمایتی را که از عهده آن بر می آید را به کودک خود اهدا کند. باید تلاش کنید، از منابع مختلف اطلاعات جمع آوری کنید، و مسئولیت پذیر باشید. با همسر خود در مورد امور مختلف مشورت کنید تا او هم تا آنجایی که می تواند شما را حمایت و پشتیبانی نماید. سایر اعضای خانواده هم می توانند به شما قوت قلب بدهند تا با اطمینان بیشتری این کار را انجام دهید.
البته این امکان هم وجود دارد که شما برای یک زایمان طبیعی برنامه ریزی کرده باشید اما متخصصان مجبور شوند که نوزاد را از طریق جراحی خارج کنند. خوب پس چگونه می توانید مطمئن باشید که توانایی زایمان طبیعی را دارید؟ با مطالعه موارد ذیل می توانید درصد احتمال زایمان طبیعی را افزایش دهید. بود.
پنج شنبه 2/2/1389 - 1:11
کامپیوتر و اینترنت
 ویندوز XP امکان این کار را به شکلی مخفی و بسیار جالب و کارآمد داراست. بدین شکل که با یک عمل ساده می توان تایمری را ظاهر کرد که بسته به زمان دلخواه شما، سیستم را خاموش خواهد کرد. برای این کار، از منوی Start وارد Run شده و عبارت زیر را وارد نمایید:

دقت کنید که به جای عبارت TIME زمان دلخواهی را که می خواهید سیستم پس از آن خاموش شود، بر حسب ثانیه وارد نمایید. به عنوان مثال قصد داریم تا کامپیوتر یک ساعت دیگر به شکل اتوماتیک خاموش شود. برای این کار کافی است عبارت Shutdown-s-t 3600 را درRun وارد نموده و نهایتاً Enter بزنیم. پس از این کار خواهید دید پنجره ای باز خواهد شد که تایمر آن تا زمان به صفر رسیدن و خاموش کردن سیستم، کار خواهد کرد. در عین حال برای ریستارت کردن اتوماتیک هم می توانید از دستور زیر بهره بگیرید:

برای متوقف کردن تایمر هم می توانید دستور زیر را درRun وارد کنید:
Shutdown-s-t TIME Shutdown-r-t TIME Shutdown-a
پنج شنبه 2/2/1389 - 0:45
دعا و زیارت
حضرت عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ پیغمبر برگزیدة خداوند چهارمین از پیامبران اولوالعزم که به امر خدا از مریم بنت عمران در سال 622 پیش از هجرت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شهر بیت اللحم فلسطین که همان ناصره باشد متولد شد قرآن کریم او را روح و کلمة خدا و قول الحق و وجیه در دنیا و آخرت خوانده (و ایدناه بروح القدس).
قرآن علاوه بر آنچه که دربارة عظمت و رفعت رتبه و ولادت خارق العاده حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ گفته بدو امر مهم را دربارة این پیغمبر تذکر داده است:
1. عقیدة خرافی الحادی مسیحیان دربارة او که برخی از آنها او را خدا و برخی پسر خدا و برخی دیگر او را سومین خدا خواندند آیات سوره های مائده، توبه و نساء به بطلان این عقاید اشاره دارد.[1]
2. مسئله به صلیب کشیدن حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ که قرآن صرفاً آن را نفی می کند و می فرماید: «و قولهم انا قتلنا عیسی بن مریم رسول الله و ما قتوله و ما صلبوه و لکن شبه لهم...»[2]
این موضوع (به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ ) از نظر مکتب اسلام چنان که در قرآن بدان تصریح شده امری بی اساس است و به تعبیر قرآن امر بر آن ها مشتبه شده و داستان برحسب تواریخ وتفاسیر و احادیث از این قرار بوده که: چون جهودان که همواره با حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ سر دشمنی داشتند بر قتل او تصمیم گرفتند و در آن حال عیسی ـ علیه السلام ـ با حواریون در میان باغی بود سپاه امپراطوری روم چون به باغ درآمدند همه شاگردان عیسی ـ علیه السلام ـ پراکنده شدند و فرار کردند یکی از حواریون به نام یهودا که شبیه عیسی ـ علیه السّلام ـ بود به دست آن ها افتاد و چون مجال تحقیق بیشتری نبود او را به دار زدند امّا عیسی را خداوند در آن حال به آسمان برد، خلاصه قرآن در این باره می فرماید: «بل رفعه الله الیه» و یا در آیة دیگر «اذ قال الله یا عیسی ...»[3]
از مضمون این آیات چنین برمی آید که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ زنده به آسمان رفت و این با معنی توفی منافات ندارد زیرا توفی به معنی دریافت است و اگر در مواردی از قرآن میراندن از آن استفاده می شود آن نیز به معنی دریافت خداوند یا ملائکه است روح را از بدن نه این که معنی توفی اماته باشد.
از امام صادق(ع) روایت شده که حضرت عیسی(ع) سی و سه سال در این دنیا زندگی کرد و پس از آن خداوند او را به آسمان برد و روزگاری به زمین فرود آید و اوست که دجال را به قتل رساند.[4]
حضرت علی(ع) در یکی از خطبه های خود در نهج البلاغه می فرماید: اگر بخواهی شمه ای از حالات عیسی(ع) بگویم او هنگام خواب سنگ به زیر سر می نهاد و لباس خشن به تن می کرد و غذای نامطبوع می خورد و نان خورش او گرسنگی بود و چراغ شبش مهتاب و پناهگاهش از سرمای زمستان شرق و غرب جهان دمیده و گل بوئیدنش گیاهانی بود که خوراک حیوانات است همسری نداشت که وی را به فتنه افکند فرزندی نداشت که او را اندوهگین سازد و مالی نداشت که دلش را به خود جذب نماید و طمعی نه که او را خوار سازد مرکبش دوپایش و خدمتکارش دست هایش بود.[5]
امّا چرا حضرت عیسی(ع) ازدواج نکرد منابع به تفصیل به آن نپرداخته اند و در یک روایت از امام صادق(ع) به این مطلب اشاره شده است بدین نحو که به عیسی گفتند چرا ازدواج نمی کنی؟ فرمود: محصول ازدواج چه باشد؟ گفتند فرزندی برای تو آورد. فرمود: فرزند به چه کار آید اگر زنده بماند آدمی را معرض آزمایش خدا قرار دهد و اگر بمیرد باعث غم و اندوه باشد.[6]
به طور کلی می توان گفت که ازدواج نکردن حضرت عیسی از ویژگی های خاص آن جناب بوده است، چنانکه پیامبر اکرم نیز در مورد ازدواج ویژگی خاص خود را داشت و می توانست برخلاف سایر مردم ده زن عقدی همزمان داشته باشد. در مورد حضرت عیسی نیز چنین ویژگی خاص آن حضرت بود و شاید این مطلب از کیفیت خلقت غیرطبیعی او ناشی شده باشد و مصلحتی در این کار بوده که احتمالاً از روحیه غلوی که مسیحیان درباره آن حضرت داشتند ناشی می شده است یعنی اگر فرزند یا فرزندانی برای آن حضرت متولد می شد چنین غلوی درباره او نیز ابراز می کردند.
نتیجه ای که از بحث می گیریم طبق آنچه که قرآن دربارة حضرت فرموده و احادیث و روایات بر آن تأکید دارند حضرت در سن سی و سه سالگی از نظرها غایب و ازدواج نکرد زیرا ازدواج را مایة آزمایش می دید.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
ـ تاریخ انبیاء، عماد الدین اصفهانی.
----------------------------------------
[1] . آیات 17 سورة مائده، 30 سورة توبه، 171 سورة نساء.
[2] . سورة نساء، آیة 157.
[3] . سورة آل عمران، آیة 57.
[4] . بحارالانوار، ج 14، ص 219، مؤسسة الوفاء بیروت.
[5] . نهج البلاغه، خطبة 160.
[6] . بحارالانوار، ج 14، ص 287، مؤسسة الوفاء، بیروت.
( اندیشه قم )
پنج شنبه 2/2/1389 - 0:39
دعا و زیارت


 •


در مورد وضعیت آسمان هنگام رستاخیز باید گفت ماه و خورشید و ستارگان عظیمى كه بعضى از آنها میلیونها بار از خورشید ما بزرگتر و پرفروغتر است به تیرگى وخاموشى مى گرایند ( 2 و 1 ) و نـظـم حـركـت آنـها بهم مى خورد و از جمله ماه و خورشیدبهم مى پیوندند (3) و آسمانى كه هـمـچون سقف محفوظ و محكمى بر این جهان احاطه كرده است سست و متزلزل مى شود (4) و مى شكافد (5) و از هم مى درد و طومار آن درهم مى پیچد (6) و اجرام آسمانى به صورت فلز مذابى درمى آید (7) و فضاى جهان پر ازدود و ابر مى شود (8) . وضع مذكور در آیات ذیل بیان شده است :1 - ( قیامت / 8 ) : وخسف القمر , و ماه بى نور گردد . 2 - ( تـكـویـر / 2 و 1 ) : - اذا الـشـمـس كورت و اذا النجوم انكدرت , در آن هنگام خورشید درهم پیچیده و در آن هنگام ستارگان بى فروغ شوند . 3 - ( قیامت / 9 ) : و جمع الشمس و القمر , و خورشید و ماه یكجا جمع شوند . 4 - ( الـحـاقـه / 16 ) : و انـشـقـت الـسـمـاء فهى یومئذ واهیه , و آسمان از هم مى شكافدو سست مى گردد و فرو مى ریزد . 5 - ( انفطار / 1 ) : اذا السماء انفطرت , آن زمان كه آسمان ( كرات آسمانى ) ازهم شكافته شود . 6 - ( الانـبـیـاء / 103 ) : یوم نطوى السماء كطى السجل للكتب , در آن روز كه آسمان همچون فلز گداخته مى شود . 7 - ( معارج / 8 ) : یوم تكون السماء كالمهل , همان روز كه آسمان همچون فلزگداخته مى شود . 8 - ( دخـان / 10 ) : فـارتـقب یوم تاتى السماء بدخان مبین , پس منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پدید آورد .
منبع: آموزش عقاید، آیت الله محمد تقى مصباح یزدى
پنج شنبه 2/2/1389 - 0:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته