• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 392
تعداد نظرات : 301
زمان آخرین مطلب : 4390روز قبل
خواستگاری و نامزدی

دیگه یار نمی خوام وقتیکه می بینی عشق دوروغه چراغش بی فروغه آخه وقتی که وفا نیست عشقو عاشقی چیست؟؟؟؟؟؟

شنبه 31/5/1388 - 13:13
محبت و عاطفه

میدونی این چیه؟!

 (      )

  (    )

   (  )

    ( )

    ()

  این دل منه که روز به روز برات تنگ تر میشه......

شنبه 31/5/1388 - 13:11
خواستگاری و نامزدی

شاید آن درگران در دستان من عطر تن تو باشد. با تو می گویم از عشق با تو می گویم از مهربانی صادقم با تو.آرزوی دیرین من با صدایی رسا فریاد می کشم: دوستت می دارم تا بی نهایت.

 

شنبه 31/5/1388 - 13:10
خواستگاری و نامزدی

همیشه دوست داشتم ابر باشم.چون ابر انقدر شهامت داره که هر وقت دلش میگیره جلوی همه گریه کنه...

شنبه 31/5/1388 - 13:10
خواستگاری و نامزدی

داخل پرانتز

 

(این شعر توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی داره : وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم، وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم، وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم... و تو، آدم سفید، وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی، وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای، وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی، و وقتی می میری، خاکستری ای... و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟)

شنبه 31/5/1388 - 13:8
خواستگاری و نامزدی

بر سنگ قبر من بنوسید خسته بود . اهل زمین نبود. نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود چشمان او که دائما از اشک شسته بود بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد  مانده بود

 

شنبه 31/5/1388 - 13:6
خواستگاری و نامزدی

مغرورانه اشك ریختیم چه مغرورانه سكوت كردیم چه مغرورانه التماس كردیم چه مغرورانه از هم گریختیم غرور هدیه شیطان بود و عشق هدیه خداوند هدیه شیطان را به هم تقدیم كردیم هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم

شنبه 31/5/1388 - 13:3
خواستگاری و نامزدی
هیچ‌گاه ویترینی نداشته‌ام تا دلم را در آن به نمایش بگذارم در قامت یک فروشنده دوره‌گرد عاشق تو شدم از این روست که تمام خیابانهای شهر عشق مرا می‌شناسند
شنبه 31/5/1388 - 13:0
طنز و سرگرمی
مرد به سرعت به خانه امد و فریاد زد عزیزم ساکتو ببند .من همین الان  ۱۰  میلیون دلار برنده شدم . زن : ساکها رو برای ساحل ببندم یا کوه . مرد : مهم نیست فقط ساکتو ببندو از جلو چشام دور شو
جمعه 30/5/1388 - 16:24
طنز و سرگرمی
برای شادی روح بانو یویا 10 بار بگو لعنت بر ملکه اول(مادر تسو),این مطلبو برای 10 نفر بفرست امشب حتما جومونگ میاد به خوابت...
جمعه 30/5/1388 - 16:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته