• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1861
تعداد نظرات : 478
زمان آخرین مطلب : 4810روز قبل
دانستنی های علمی

1 - حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای یادگیری مداوم است.

2 - همیشه کارهای خود را بنویسید و آنها را طبقه بندی کنید؛ سپس از مهمترین آنها شروع کنید.

3 - به طور مستمر روی رشد و نوسازی شخصیت خود کار کنید.

4 - از سلامت جسمانی خود به بهترین نحو مراقبت کنید. نیرو و نشاط برای موفقیت و خوشبختی ضروری است.

5 - در مورد تعیین هدف های خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید.

6 - برای رسیدن به هر یک از هدف های خود مهلتی تعیین کنید.

7- هدف های غیر واقع بینانه وجود ندارند. فقط مهلتی که برای رسیدن به آنها تعیین می کنیم ممکن است واقع بینانه نباشد.

8 - برای آن که همه توان خود را به کار گیرید باید رؤیایی فراتر در سر داشته باشید. برای دستیابی به «ممکن» باید جویای «غیرممکن» باشید.

9 - آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی همسویی دارد خوشبینی است.

10 - هر موقعیتی را میتوان مثبت تلقی کرد، به شرط آن که آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم.

11 - اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریبا همیشه آن را پیدا خواهید کرد.

12 - وقتی خدا بخواهد برای شما هدیه ای بفرستد آن را در مشکلی می پیچد. هر چه مشکل بزرگ تر باشد، هدیه هم بزرگ تر است!

13 - هر وقت احساس ترس کردید، شجاعت را با «شجاعانه عمل کردن» در خود پرورش دهید.

14 - کلید موفقیت در این است که هدف خود را تعیین کنید و آنگاه طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد و همین طور هم خواهد شد.

15 - هر تجربه ای را به یک تجربه آموزنده بدل کنید. در هر ناامیدی و شکستی، به دنبال درس با ارزش باشید.

 

شنبه 2/9/1387 - 21:21
آموزش و تحقيقات

نكته هاى برجسته از سیره امام على(علیه السلام)

 

 

1 ـ در جریان شوراى شش نفرى كه به دستور عمر براى انتخاب خلیفه بعد از او تشكیل شد، عبدالرّحمان بن عوف كه خود را از خلافت معذور داشته بود ظاهراً در مقام بى طرفى قرار گرفت و نامزدى خلافت را در امام على و عثمان منحصر دانست و بر آن شد تا در میان آنان یكى را برگزیند.


از على خواست تا با او به كتاب خدا و سنّت رسول الله و روش ابوبكر و عمر بیعت كند.
امّا امام على(علیه السلام) فرمود: «من بر اساس كتاب خدا و سنّت رسول خدا و طریقه و روش خود در این كار مى كوشم.»امّا همین مسأله چون به عثمان پیشنهاد شد، در دم پذیرفت و به آسانى به خلافت رسید!


2 ـ امام على(علیه السلام) پس از قتل عثمان آن گاه كه بنا به درخواست اكثریت قاطع مردم مسلمان، ناچار به پذیرش رهبرى بر آنان گردید، در شرایطى حكومت را به دست گرفت كه دشوارى ها در تمام زمینه ها آشكار شده بود، ولى امام با همه مشكلات موجود، سیاست انقلابى خود را در سه زمینه: حقوقى، مالى وادارى، آشكار كرد.
الف ـ در عرصه حقوقى:اصلاحات او در زمینه حقوقى، لغو كردن میزان برترى در بخشش و عطا و یكسانى و برابر دانستن همه مسلمان ها در عطایا و حقوق بود و فرمود: «خوار نزد من گرامى است تا حقّ وى را باز ستانم، و نیرومند نزد من ناتوان است تا حقّ دیگرى را از او بگیرم.»


ب ـ در عرصه مالى:امام على(علیه السلام) همه آنچه را كه عثمان از زمین ها بخشیده بود و آنچه از اموال كه به طبقه اشراف هبه كرده بود، مصادره نموده و آنان را در پخش اموال به سیاست خود آگاه ساخت، و فرمود: «اى مردم! من یكى از شمایم، هر چه من داشته باشم شما نیز دارید و هر وظیفه كه بر عهده شما باشد بر عهده من نیز هست.
من شما را به راه پیغمبر مىبرم و هر چه را كه او فرمان داده است در دل شما رسوخ مىدهم.


جز این كه هر قطعه زمینى كه عثمان آن را به دیگران داده و هر مالى كه از مال خدا عطا كرده باید به بیت المال باز گردانیده شود.همانا كه هیچ چیز حقّ را از میان نمىبرد، هر چند مالى بیابم كه با آن زنى را به همسرى گرفته باشند و كنیزى خریده باشند و حتّى مالى را كه در شهرها پراكنده باشند آنها را باز مىگردانم . در عدل، گشایش است و كسى كه حقّ بر او تنگ باشد، ستم بر او تنگتر است.»


ج ـ در عرصه ادارى:امام على (علیه السلام) سیاست ادارى خود را با دو كار عملى كرد:

1 عزل والیان عثمان در شهرها.

2 واگذاشتن زمامدارى به مردانى كه اهل دین و پاكى بودند.

 

 

به همین جهت فرمان داد تا عثمان بن حنیف، والى بصره گردد و سهل بن حنیف، والى شام، و قیس بن عباده، والى مصر و ابو موسى اشعرى، والى كوفه، و درباره طلحه و زبیر كه بر كوفه و بصره ولایت داشتند نیز چنین كرد و آنها را با ملایمت از كار بر كنار ساخت.امام(علیه السلام) معاویه را عزل نمود و حاضر به حاكمیّت چنان عنصر ناپاكى بر مردم شام نبود.موضع امام در آن شرایط و اوضاع، هجوم به معاویه و پاكسازى او از نظر سیاسى بود.او خویشتن را مسئول مىدید كه مسقیماً انشعاب و كوشش در تمرّد و سر پیچى غیر قانونى را از بین ببرد و این خلل را معاویه و خطّ بنى امیّه به وجود آورده بودند.امام(علیه السلام)مى بایست این متمرّدان را پاكسازى كند; زیرا پاكسازى كالبد اسلام از آن پلیدى ها، وظیفه امام بود; هر چند امرى دشوار مى نمود.به عبارت دیگر علّت عزل معاویه و اعلان جنگ بر ضدّ او، انگیزه مكتبى بود كه انگیزه اى بزرگ به شمار مى رفت.و بدین گونه امام على(علیه السلام)در دو میدان نبرد مى كرد: میدانى بر ضدّ تجزیه سیاسى و میدانى بر ضدّ انحراف داخلى در جامعه اسلامى، انحرافى كه در نتیجه سیاست سابق از جبهه گیرى غیر اسلامى شكل گرفته بود.و از اینجا ارزش كارهاى امام(علیه السلام) در پاكسازى آن اوضاع منحرف و باز ستاندن اموال از خائنان، بى هیچ نرمى و مدارا، آشكار مىگردد.
امام على(علیه السلام) مى فرمود: «همانا كه معاویه خطّى از خطهاى اسلام و مكتب بزرگ آن را نشان نمى دهد بلكه جاهلیّت پدرش ابوسفیان را مجسّم مى سازد.
او مى خواهد موجودیّت اسلام را به چیزى دیگر تبدیل سازد و جامعه اسلامى را به مجمعى دیگر تغییر دهد، مىخواهد جامعه اى بسازد كه به اسلام و قرآن ایمان نداشته باشند.او مى خواهد «خلافت» به صورت حكومت قیصر و كسرى در آید.» با همه مشكلاتى براى كه امام(علیه السلام) پیش آمد آن حضرت از مسیر خویش عقب نشینى نكرد، بلكه در خطّ خویش باقى ماند و كار ضربه زدن به تجزیه طلبان را تا پایان زندگانى شریف خود ادامه داد و تا آن دم كه در مسجد كوفه به خون خویش در غلطید، براى از بین بردن تجزیه، با سپاهى آماده حركت به سوى شام بود تا سپاهى را كه از باقى سپاهیان اسلام جدا شده بود و به رهبرى معاویه اداره مى شد از بین ببرد.
بنابراین امام(علیه السلام) در چشم مسلمانان آگاه تنها كسى بود كه مى توانست پس از عمیق شدن انحراف و ریشه دوانیدن آن در پیكره اسلام، دست به كار شود و با هر عامل جور و تبعیض و انحصار طلبى بجنگد.

 

 

شنبه 2/9/1387 - 20:35
دانستنی های علمی

شادی حالتی موقتی است که تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار میگیرد ، از وضعیت آب و هوائی گرفته تا موجودی حساب پس انداز شما . نمی توان پیشنهادی برای رسیدن شما به شادی دائمی و باقی ماندن در آن وضعیت داد ، اما راههای زیادی برای تغییر از مسیر عصبانیت ، غم و نگرانی به حالتی از شادی وجود دارد. در این مقاله 20 ایده برای رسیدن به این حالت پیشنهاد شده است. یکی از آنها که در شما عملکرد بهتری خواهد داشت را انتخاب کرده و به آن عمل کنید اگر برخی از آنها در شما ایجاد اسنرس میکند یکی دیگر از راهها را انتخاب کنید .

1 - در زمان حال زندگی کنید
در لحظه زندگی کنید . به جای نگرانی در مورد آزمایش خون فردا در حین شام خوردن با خانواده تان ، روی زمان حال و جائی که هستید تمرکز کنید .
2- بلند بخندید
تنها پیش بینی یک اتفاق شاد میتواند سطح آندروفین و دیگر هورمونهای مربوط به شادی را در بدن افزایش دهد و تولید هورمون استرس را کاهش دهد .
3- خوب بخوابید
در طول روز به مقدار کمی بخوابید و یا ساعت 8 شب با یک کتاب به رختخواب بروید و چراغ را یک ساعت بعد خاموش کنید ابن کار باعث بهبود اوضاع روحی و دیدگاه شما راجع به زندگی میشود .
4- زیر لب زمزمه کنید
موسیقی تسکین دهنده است . مطالعات نشان داده است که موسیقی بخش هائی از مغز را که در تولید شادی موثرند فعال میکند .
5- اطراف خود را مرتب کنید
در حالیکه همه جا پر از مجله و برگه و صورتحساب باشد و چک هاتان را پاس نکرده باشید غیر ممکن بتوانید تفکر کنید ، نفس عمیق بکشید یا استراحت کنید . به علاوه اینکه ذات عمل تمیز کردن می تواند آرام
بخش باشد البته اگر شما به انچه انجام میدهید تمرکز داشته باشید.
6- نه بگوئید
فعالیتهائی که غیرضروری هستند و شما از انجام آن لذت نمیبرید را حذف کنید . اگر تصور میکنید برای کاری ساخته نشده اید و از فکر انجام آن دچار اضطراب میشوید از انجام آن خودداری کنید و به دیگری بسپارید .
7- یک فهرست تهیه کنید
هیچ چیز مثل نوشتن کارهایتان نمی تواند در سازماندهی افکار شما و آرام کردن تشویش هایتان کارساز باشد . تیک زدن هر کاری که انجام میدهید یک حس فوق العاده از تکمیل آن را به شما میدهد .
8-در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید
دکتر ادوارد سوارز روانشناس دریافت کرد افرادی که چند کا ررا همزمان با هم انجام میدهند بیشتر احتمال دارد به فشار خون بالا مبتلا شوند .
9-باغبانی کنید
نه تنها هوای تازه و ورزش به کاهش اضطراب شما و احساس خوشبختی کمک میکند بلکه حس خوبی که از پاکسازی یک مسیر پر از علف هرز ، نظاره کردن دانه گلها یا جمع کردن چوبهای خشک ایجاد میشود ، اگر چندروزی باقی نماند لااقل برای چند ساعت ادامه خواهد داشت
10-به اخبار اهمیت ندهید
به مدت یک هفته روزنامه نخوانید و به اخبار گوش ندهید به جای آن وقتتان برای پیاده روی ، مدیتیشن و یا نوشتن یک مطلب استفاده کنید .
11- پیاده روی کنید
پیاده روی اضطراب را کم میکند اگر حیوان خانگی دارید با خود ببرید حس بهتری پیدا میکنید .
12- هوا را استشمام کنید
تحقیقات نشان داده مزایای آروماتراپی ( به کار بردن بوی خوش برای تغییراحساس) در کاهش اضطراب ، واقعی است .
13- به بازار بورس بی توجهی نشان دهید
سرمایه گذاران زیرک میدانند که زمان مشکلات مالی را درمان میکند ، پس سرمایه های خود را به زمان بسپارید و به خود استراحت دهید


14 - به یک محل ارام و ساکت بروید
کتابخانه ، موزه ، باغ و مکانهای مذهبی ، محلهائی آرام در دنیای پر هرج و مرج امروز هستند . یک محل ساکت و آرام در نزدیک منزل خود بیابید و آن را محل آرامش خود قرار دهید
15- برای کارهای خیرخواهانه داوطلب شوید
کمک کردن به دیگران باعث میشود تا شما مشکلات خود را در دور دستها ببینید و نیزبه ایجاد ارتباط اجتماعی هم کمک میکند . مطالعه نشان داده کارها یداوطلبانه شش جنبه خوشبختی را بهبود میدهد که عبارتند از شادی ، رضایتمندی از زندگی ، عزت نفس ، حس کنترل بر زندگی ، سلامت جسمی و عدم وجود افسردگی
16- زمانی را به تنهائی اختصاص دهید
هرچند بودن در جمع به کاهش اضطراب کمک میکند ولی گاهی نیاز دارید مدت زمانی تنها باشید و به تجدید قوا بپردازید .
17- هوشیارانه قدم بزنید
آنچه شما با ذهنتان انجام میدهید در حین قدم زدن میتواند قدم زدن شما مفیدتر کند
18- ارتباطات نزدیک با دیگران را دراولویت قرار دهید
مطالعه بیش از 1300 مرد و زن درسنین مختلف نشان داد در کسانیکه دوستان نزدیکی دارند احتمال اینکه فشار خون ، سطح کلسترول ، قند خون و هورمون استرس طبیعی داشته باشند خیلی بیشتر از کسانی است که دوست نزدیک ندارند .
19- از روح خود مراقبت کنید
در مطالعات متعدد دیده شده که افراد با فعالیتهای مذهبی شادتر از دیگران هستند و بهتر میتوانند از عهده اضطرابها و خطرات برآیند . برای بسیاری از افراد ایمان ، یک حس حمایت و مقبولیت تفکری بی انتها برای غلبه بر پریشانیها و غمهای زندگی ایجاد میکند .
20- خوشبختیهای خود را بشمارید
افرادی که هر روز روی جنبه های مثبت زندگی خود تاکید دارند مثل ( سلامتی ، دوستان ، خانواده ، آزادی ، تحصیلات و ....) یک سطح بیشتری از رفاه و خوشی را تجربه میکنند .
__________________
بعد از تو دگر هستی من پا نگرفت... بعد از تو کسی در دل من جا نگرفت... در کلبه تنهایی خود پوسیدم... بعد از تو کسی سراغی از من نگرفت...

 

جمعه 1/9/1387 - 21:33
خواستگاری و نامزدی

دو تا دانه توی خاك حاصلخیز بهاری كنار هم نشسته بودند.

دانه اولی گفت: من می خواهم رشد كنم! من می خواهم ریشه هایم را هر چه عمیق تر در دل خاك فرو كنم و شاخه هایم را از میان پوسته زمین بالای سرم پخش كنم... من می خواهم شكوفه های لطیف خودم را همانند بیرق های رنگین برافشانم و رسیدن بهار را نوید دهم... من می خواهم گرمای آفتاب را روی صورت و لطافت شبنم صبحگاهی را روی گلبرگ هایم احساس كنم!

و بدین ترتیب دانه روئید.

دانه دومی گفت: من می ترسم. اگر من ریشه هایم را به دل خاك سیاه فرو كنم، نمی دانم كه در آن تاریكی با چه چیزهائی روبرو خواهم شد. اگر از میان خاك سفت بالای سرم را نگاه كنم، امكان دارد شاخه های لطیفم آسیب ببینند... چه خواهم كرد اگر شكوفه هایم باز شوند و ماری قصد خوردن آنها را كند؟ تازه، اگر قرار باشد شكوفه هایم به گل ننشینند، احتمال دارد بچه كوچكی مرا از ریشه بیرون بكشد. نه، همان بهتر كه منتظر بمانم تا فرصت بهتری نصیبم شود.

و بدین ترتیب دانه منتظر ماند.

مرغ خانگی كه برای یافتن غذا مشغول كند و كاو زمین بود دانه را دید و در یك چشم بر هم زدن قورتش داد.

 

آن عده از انسان ها كه از حركت و رشد می ترسند، به وسیله زندگی بلعیده می شوند.

 

سه شنبه 28/8/1387 - 23:43
خواستگاری و نامزدی

مردی در یكی از دره های كوهستان پیرنه در حال پیاده روی به چوپان پیری برخورد و غذایش را با او قسمت كرد. سپس مدتی طولانی با هم نشستند و از زندگی سخن گفتند.

مرد گفت:" اگر كسی واقعاً به خدا اعتقاد داشته باشد، باید بپذیرد كه آزاد نیست، زیرا خداوند بر هر حركتی حاكم است."

چوپان مرد را به دره عمیقی در همان حوالی برد. جایی كه انسان می توانست پژواك صدایش را به وضوح بشنود.

چوپان گفت: "زندگی مثل این دیوارهاست و سرنوشت مانند فریادی است كه هریك از ما ممكن است سر دهد. فریاد ما به سینه دیوار می خورد و به همان شكل به سوی ما باز می گردد. خداوند مانند پژواك صدای ماست."

 

سه شنبه 28/8/1387 - 23:38
طنز و سرگرمی

کشیشى یک پسر نوجوان داشت و کم‌کم وقتش رسیده بود که فکرى در مورد شغل آینده‌اش بکند . پسر هم مثل تقریباً بقیه هم‌سن و سالانش واقعاً نمی‌دانست که چه چیزى از زندگى می‌خواهد و ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش اهمیت نداشت .
یک روز که پسر به مدرسه رفته بود ، پدرش تصمیم گرفت آزمایشى براى او ترتیب دهد . به اتاق پسرش رفت و سه چیز را روى میز او قرار داد : یک کتاب مقدس، یک سکه طلا و یک بطرى نوشیدنی .

کشیش پیش خود گفت : « من پشت در پنهان می‌شوم تا پسرم از مدرسه برگردد و به اتاقش بیاید . آنگاه خواهم دید کدامیک از این سه چیز را از روى میز بر می‌دارد . اگر کتاب مقدس را بردارد معنیش این است که مثل خودم کشیش خواهد شد که این خیلى عالیست . اگر سکه را بردارد یعنى دنبال کسب و کار خواهد رفت که آنهم بد نیست . امّا اگر بطرى نوشیدنی را بردارد یعنى آدم به درد نخوری خواهد شد که جاى شرمسارى دارد .»



مدتى نگذشت که پسر از مدرسه بازگشت . در خانه را باز کرد و در حالى که سوت می‌زد کاپشن و کفشش را به گوشه‌اى پرت کرد و یک راست راهى اتاقش شد . کیفش را روى تخت انداخت و در حالى که می‌خواست از اتاق خارج شود چشمش به اشیاء روى میز افتاد . با کنجکاوى به میز نزدیک شد و آن‌ها را از نظر گذراند .

کارى که نهایتاً کرد این بود که کتاب مقدس را برداشت و آن را زیر بغل زد . سکه طلا را توى جیبش انداخت و در بطرى نوشیدنی را باز کرد و یک جرعه بزرگ از آن خورد . . .

کشیش که از پشت در ناظر این ماجرا بود زیر لب گفت : « خداى من! چه فاجعه بزرگی ! پسرم سیاستمدار خواهد شد ! »

 

 

پنج شنبه 23/8/1387 - 22:23
دانستنی های علمی

**زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ..واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حركت باشی ....آلبرت انیشتین

--------------------------------------------------------------------------------

**جرج آلن: اگر كسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با كلماتی كه ناگفته می‌مانند، می‌شكنند

--------------------------------------------------------------------------------

**میان انسان و شرافت رشته باریکی وجود دارد و اسم آن قول است . توماس براس

--------------------------------------------------------------------------------

**همه دوست دارند به بهشت بروند,اما كسی دوست ندارد بمیرد .بهشت رفتن جرأت مردن میخواهد.
**شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد. زرتشت


--------------------------------------------------------------------------------

**چارلی چاپلین: خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر.


--------------------------------------------------------------------------------

**ملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامكان و بی زمان اما به قدر فهم تو كوچك می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدرآرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو كارگشا می شود.


--------------------------------------------------------------------------------

**روزی روزگاری اهالی یه دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند, در روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند و تنها یك پسر بچه با خودش چتر آورده بود و این یعنی ایمان.


--------------------------------------------------------------------------------

**بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید.


--------------------------------------------------------------------------------

**وقتی كه زندگی برات خیلی سخت شد، یادت باشه كه دریای آروم، ناخدای قهرمان نمی‌سازه.


--------------------------------------------------------------------------------

**ای صمیمى ای دوست
**گاه بیگاه لب پنجره‎ ‎خاطره ام می آیی. ای قدیمی ای خوب
**تو مرا یاد كنی یا نكنی، من به یادت هستم.
**آرزویم همه‎ ‎سرسبزی توست.
**دایم از خنده، لبانت لبریز
**دامنت پر گل باد.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال
**بنگر که تو چگونه می افتی
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**آدم ها را از انچه درباره دیگران می گویند بهتر می توان شناخت تا از انچه درباره انها می گویند.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- -----
**فریدریش نیچه : "آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمیتوانم تو را باور کنم.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------
**چیزی را که دوست داری به دست آور وگر نه مجبوری چیزی را که به دست می آوری دوست داشته باشی.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**از زندگی هرآنچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ---------
**آن چه هستی هدیه خداوند به توست و آن چه می شوی هدیه تو به خداوند.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**شکسپیر: همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد، نه کسی که تو دوستش داری **
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --
**وقتی كبوتری شروع به معاشرت با كلاغها میكند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش سیاه میشود....

دوست داشتن كسی كه لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است- دكتر علی شریعتی **
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --
**اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. (کورش کبیر)
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**نویسنده معروفی می گوید: زن مانند کروات است هم زیبایی به مرد می بخشد و هم گلویش را فشار می دهد.


--------------------------------------------------------------------------------

**چارلی چاپلین: وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده

------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- -----

**موفق كسی است كه با آجرهایی كه بطرفش پرتاب می شود، یك بنای محكم بسازد.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- -----
**تمدن جدید زن را كمی عاقلتر كرده است، اما به واسطه آزمندی مرد، بر رنج زن افزوده است.

زن دیروز همسری خوشبخت بود اما زن امروز معشوقه ای بی نوا.

------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- --------- ----

**شکسپیر:عشق مثل آبه، می تونی تو دستات قایمش کنی ولی یه روز دستاتو باز می کنی می بینی همش

چکیده بی اینکه بفهمی دستت پر ازخاطرست.


--------------------------------------------------------------------------------

**زندگی مثل پیاز است كه هر برگش را ورق بزنی اشكتو در می یاره.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**پیچ جاده، آخر راه نیست مگر اینكه تو نپیچی.
------------ --------- --------- --------- --------- --------- --------- ------
**دكتر شریعتی: لحظه هارامیگذراندیم تابه خوشبختی برسیم غافل ازاینكه خوشبختی درآن لحظه هابودكه گذراندیم.


--------------------------------------------------------------------------------

**انیشتین: اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان كاركرد مغزشان یك میلیونیوم معده شان بود اكنون كره زمین تعریف دیگری داشت.


--------------------------------------------------------------------------------

**تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجارهمیشگی است.

اُرد بزرگ


--------------------------------------------------------------------------------

** نصیحت حضرت مولانا :گشاده دست باش جاری باش کمک کن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)اگر کسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا)اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آیینه)


--------------------------------------------------------------------------------

**چهار چیز است که قابل بازیابی نیست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس
از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپری شدن.


--------------------------------------------------------------------------------

**اختلاف زن و مرد در این است كه مردان همیشه آینده را می نگرنند وزنان گذشته را بخاطر می آورند.

- زن مخلوقی است كه عمیق تر میبیند و مرد مخلوقی است كه دورتر را میبیند.

عالم برای مرد یك قلب است و قلب برای زن عالمی است.


--------------------------------------------------------------------------------

**عجب معلم بدی است این طبیعت که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد.


--------------------------------------------------------------------------------

پنج شنبه 23/8/1387 - 22:18
دانستنی های علمی

غنچه خوشبختی در جای تاریک و بی صدا و گودی پنهان است

که بسیار نزدیک به ماست ولی ما کمتر از انجا می گذریم و ان دل خود ماست

چهارشنبه 22/8/1387 - 18:58
دانستنی های علمی

برای نیل به خوشبختی هیچ راهی خطاتر از

لذت طلبی و کوشش برای درک عیش و نوش و خوشیهای عالم نیست

 

چهارشنبه 22/8/1387 - 18:57
دانستنی های علمی

من دریافته ام که انسانی هر اندازه که مصمم به خوشبخت زیستن باشد

همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگی خواهد کرد

چهارشنبه 22/8/1387 - 18:55
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته