تبیان، دستیار زندگی

یعقوب برادران یوسف را اعتماد نداشت .آنها اصرار به بردن یوسف کردند و گفتند ما از او محافظت همی خواهیم کرد .

یعقوب یوسف را به دست آنان همی سپرد .

خدای را غفلت کرده یوسف رابه دست محافظت برادران سپرد .(و انا له لحافظون)

خدای عزوجل یوسف را از یعقوب همی برگرفت .

وقتی که یعقوب بنیامین را بدست برادران می داد ،او را به خدای سپرد .(فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین)

بنیامین نه تنها به سلامت بازگشت بلکه یوسف گمگشته را نیز با خود به کنعان همی آورد .

جواد چاوشی / کاشف

چر با من چنین کردی

دلم زار و حزین کردی

جواد چاوشی / کاشف

الهی من به جز تو کسی ندارم .

اگر تو به دادم نرسی به که رو آورم ؟

جواد چاوشی / کاشف

خدایا در پایان این دو ماه سوگواری مرا یاری ده تا بتوانم اشک هایم را که در عزای خون خدا ریخته شده تا سال دیگر حفظ نمایم .

خدایا مرا یاری ده تا با گناه و معصیت اشک هایم را نسوزانم .

جواد چاوشی / کاشف

خدایا دلم گرفته ! می خواهم درد دلم را با تو بگویم .

خدایا دلم رفته ! می خواهم دل رفته ام را باز گردانی .

خدایا دلم مرده ! می خواهم دلم را زنده کنی .

جواد چاوشی / کاشف

ایام سوگواری حضرت رسول اکرم (ص) ، حضرت امام حسن مجتبی (ع) و حضرت امام رضا (ع) تسلیت باد .

جواد چاوشی / کاشف

دل ما همچو دل مجنون شد           با صد تب و تاب

از فراقت دل ما پر خون شد            چون جام شراب

غم عشقت به دل ما کم بود            آری بخدا

داغ هجرت به دلم افزون شد          با حال خراب

از غم هجر تو بس می گریم            چون ابر بهار

دیده از خون جگر جیحون شد         برگیر نقاب

هر که با عشق پریشان دل او        بُبرید مهار

عاشق غیر تو شد مغبون شد        چون دیده سراب

شوق دیدار تو در دل افتاد              برخیز و بیا

شور یاران زِسَرَم بیرون شد           از باده ی ناب

این سفر کی به سرآید یارا            بشکست شکیب

عالمی از سفرت محزون شد        لختی بشتاب

چون نهان بود به دل عشق تو چند   در دیده عیان

کس نداند دل کاشف چون شد        در عهد شباب

جواد چاوشی / کاشف

خدایا امیدوار به فضل توام

شاید با عنایت تو به من نگاهی بکند

خدایا تو از درد دل من با خبری

به او بگو که دلم بهانه ی او می گیرد

به او بگو که فقط تو را می خواهد

من اسیر عشقش شده ام رهایی ندارم

جواد چاوشی / کاشف

اگــر هــزار نــاز کنی بــرای آمــدنت

بدان که ناز تو را من به جان و دل بخرم

جواد چاوشی / کاشف

بیــا و قدم بگــذار به دیــدگان ترم

که این زمان به دیدن روی تو تشنه ترم

جود چاوشی / کاشف