• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 494
تعداد نظرات : 197
زمان آخرین مطلب : 4583روز قبل
خانواده

 
خدای عزیز!

به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟
امی



خدای عزیز!

شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.
لاری



خدای عزیز!

اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفش‌های جدیدم رو بهت نشون میدم.
میگی



خدای عزیز!

شرط می‌بندم خیلی برایت سخت است که همه آدم‌های روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمی‌توانم همچین کاری کنم.
نان



خدای عزیز!

در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چکار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟
جین



خدای عزیز!

آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟
لوسی



خدای عزیز!

این حقیقت داره اگر بابام از همان حرف‌های زشتی را که توی بازی بولینگ می‌زند، تو خانه هم استفاده کند،به بهشت نمی‌رود؟
آنیتا



خدای عزیز!

آیا تو واقعاً می‌خواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟
نورما



خدای عزیز!

چه کسی دور کشورها خط می‌کشد؟
جان



خدای عزیز!

من به عروسی رفتم و آن‌ها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟
نیل



خدای عزیز!

آیا تو واقعاً منظورت این بوده که « نسبت به دیگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار می‌کنند؟ » اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.
دارلا



خدای عزیز!

بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود !!!!
جویس



خدای عزیز!

وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی درباره‌ات گفت که از آدم‌ها انتظار نمی‌رود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمه‌ای نزنی.
دوست تو (اما نمی‌خواهم اسمم رو بگم)



خدای عزیز!

لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من فبلاً هیچ چیز او تو نخواسته بودم. می‌توانی درباره‌اش پرس و جو کنی.
بروس



خدای عزیز!

برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم می‌دادی !!!!
دنی



خدای عزیز!

من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اینهمه مو در تمام بدنش.
تام



خدای عزیز!

فکر می‌کنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.
روث



خدای عزیز!

من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمی‌کنم.
الیوت



خدای عزیز!

از همۀ کسانی که برای تو کار می‌کنند، من نوح و داود را بیشتر دوست دارم.
راب



خدای عزیز!

برادرم یه چیزایی دربارۀ به دنیا آمدن بچه‌ها گفت، اما اون‌ها درست به نظر نمی‌رسند. مگر نه؟
مارشا



خدای عزیز!

من دوست دارم شبیه آن مردی که در انجیل بود، 900 سال زندگی کنم.
با عشق کریس



خدای عزیز!

ما خوانده‌ایم که توماس ادیسون نور را اختراع کرد. اما توی کلاس‌های دینی یکشنبه‌ها به ما گفتند تو این کار رو کردی. بنابراین شرط می‌بندم او فکر تو را دزدیده.
با احترام دونا



خدای عزیز!

آدم‌های بد به نوح خندیدند « تو احمقی چون روی زمین خشک کشتی می‌سازی » اما اون زرنگ بود. چون تو رو فراموش نکرد. من هم اگر جای اون بودم همین کارو می‌کردم.
ادی


خدای عزیز!

لازم نیست نگران من باشی. من همیشه دو طرف خیابان را نگاه می‌کنم.
دین


خدای عزیز!

فکر نمی‌کنم هیچ کس می‌توانست خدایی بهتر از تو باشد. می‌خوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمی‌زنم.
چارلز



خدای عزیز!

هیچ فکر نمی‌کردم نارنجی و بنفش به هم بیان. تا وقتی که غروب خورشیدی رو که روز سه‌شنبه ساخته بودی، دیدم. اون واقعاً معرکه بود.
اجین
دوشنبه 4/11/1389 - 16:13
دعا و زیارت
زمانی كه امام رضا‌(ع) با اجبار و اصرار مأمون عباسی راهی ایران و مرو می‌شود، 40 نفر از فرزندان و نوادگان امام موسی‌ كاظم‌(ع) نیز رهسپار ایران می‌شوند و به عشق دیدار حضرت ثامن‌الحجج مسیر مرو را در پیش می‌گیرند اما این طی طریق طولانی با شهادت امام رضا‌(ع) به دست مأمون همزمان می‌شود، از طرفی خبر حركت این امامزادگان نیز به مأمون می‌رسد و او به یكی از عمال خود معروف به "سیاهپوش سمنانی" دستور قتل این 40 امامزاده را می‌دهد.

به این ترتیب بوده كه این 40 فرزند از فرزندان امام هفتم شیعیان در یك شب به دست سیاهپوش سمنانی و به‌صورت یك‌جا و دسته‌جمعی به شهادت می‌رسند و سرهای مطهرشان از بدنشان جدا می‌شود و خون سرخ 40 امامزاده مانند رودی جاری می‌شود تا گواه مظلومیت شیعه و اهل بیت عصمت و طهارت باشد و كوس رسوایی و ستم سلسله جور عباسی و خلیفه سفاكی به نام مأمون».

اما حكایت به اینجا ختم نمی‌شود؛ سیاهپوش سمنانی دستور می‌دهد كه بدن‌های بدون سر این 40 امامزاده را به درون چاهی بریزند و سر چاه را بپوشانند؛ تازه این جاست آنچه را كه می‌شنوی پاسخ سؤال ابتدایی ذهنت می‌شود و منشأ آن حالت معنوی و عطر بهشتی كه وجودت را در لحظه ورود به این امامزاده پر كرده بود را می‌یابی.

آری، محل چاهی كه بدن‌های مطهر این 40 امامزاده در آن مدفون شده، همین بقعه فعلی امامزاده چهلتنان(ع) بازار تهران است.


با این توضیحات كه توسط یكی از مسئولان اداره اوقاف تهران در مراسم پرده‌برداری از ضریح جدید امامزاده چهلتنان‌(ع) ارائه می‌شود با بخش كوتاهی از تاریخ و اصل و نسب امامزاده چهلتنان(ع) آشنا می‌شویم و در پاسخ این سؤال كه منبع تاریخی سرگذشت این امام‌زادگان چیست؟ كتاب «بحرالانساب» مرحوم سید رضی را معرفی می‌كنند تا دیگر جای هیچ شك و شبهه‌ای در خصوص صحت و سقم این واقعه تاریخی در صفحه ذهن باقی نماند. 

... تا حدود 200 سال پیش كسی از محل دفن این امامزادگان خبری نداشته تا كه شبی یكی از بازاریان تهران به نام «كربلایی محمد‌باقر تاجر تهرانی» خوابی می‌بیند كه در آن خواب امام هفتم شیعیان(ع) به او می‌‌فرمایند: «40 نفر از فرزندان من غریبانه سرشان از بدن‌شان جدا شده و اجساد بی‌سرشان به درون چاهی در این محل انداخته شده و حضرت در خواب محل چاه را به كربلایی نشان می‌دهد و پس از این جریان بوده كه كربلایی محمد‌باقر تاجر تهرانی به محلی كه حضرت در خواب به او نشان داده می‌رود و پس از حفر این محل، به این چاه كه محل فعلی بقعه است، می‌رسد و با اجساد سالم و بی‌سر 40 امامزاده مواجه می‌شود و اینگونه بوده كه كربلایی اقدام به ساخت بقعه‌ای بر سر این چاه كه محل دفن این 40 امامزاده بوده می‌كند و این محل به نام امامزاده چهلتنان(ع) معروف می‌شود
دوشنبه 4/11/1389 - 16:11
طنز و سرگرمی

آیا شما در زمره ۲درصد افراد با هوش در دنیا هستید؟پس مسئله زیر را حل  کنید و دریابید که در میان افراد باهوش جهان قرار دارید یا خیر

۱-در خیابانی ۵ خانه در پنجرنگ متفاوت وجود دارد

۲-در هر یک از این خانه ها یک نفر با ملیتی متفاوت از دیگران زندگی میکنند

۳-این ۵ صاحب خانه هر کدام نوشیدنی متفاوت می نوشند’سیگار متفاوت میکشند وحیوان خانگی متفاوت نگهداری میکنند

سوال:کدامیک از انها در خانه  ماهی نگه میدارند؟

۱-انگلیسی در خانه قرمز زندگی میکند

۲-مرد سوئدی یک سگ دارد

۳-مرد دانمارکی چای مینوشد

۴-خانه سبز رنگ در سمت چپ خانه سفید قرار دارد

۵-صاحب خانه سبز قهوه می نوشد

۶-شخصی که سیگار pal mall میکشد پرنده پرورش میدهد

۷-صاحب خانه زرد سیگار dunhillمیکشد

۸-مردی که در خانه وصطی زندگی میکند شیر می نوشد

۹-مرد نروژی در اولین خانه زندگی می کند

۱۰-مردی که سیگار blendsمیکشد در کنار مردی که گربه نگه میدارد زندگی میکند

۱۱-مردی که اسب نگه داری میکند کنار مردی که سیگار dunhillمیکشد زندگی میکند

۱۲-مردی که سیگار blue masterمیکشد ابجو مینوشد

۱۳-مرد المانی سیگار princeمیکشد

۱۴-مرد نروژی کنار خانه ابی زندگی میکند

۱۵-مردی که سیگار blendsمیکشد همسایه ای دارد که اب مینوشد

 

البرت اینشتن این معما را در قرن ۱۹ میلادی نوشت.به گفته وی ۹۸درصد از مردم جهان نمی توانند این معما را حل کنند!

دوشنبه 4/11/1389 - 15:46
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 29/10/1389 - 18:29
آلبوم تصاویر

 

 

چهارشنبه 29/10/1389 - 18:28
داستان و حکایت

استادى از شاگردانش پرسید:

چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟

چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟


شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت:

چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم


استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که
طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟

آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟


شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد.


سرانجام او چنین توضیح داد:

هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله
می‌گیرد.

آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.

هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید
صدایشان را بلندتر کنند.


سپس استاد پرسید:

هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟

آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟

چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است.

فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است.


استاد ادامه داد:

هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى
هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر
بیشتر می‌شود.

سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند.
این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باش

این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که  خدا حرف نمی زند اما همیشه
صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای
نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف
بزنی
چهارشنبه 29/10/1389 - 18:26
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

چهارشنبه 29/10/1389 - 15:7
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

 

 

چهارشنبه 29/10/1389 - 15:4
آلبوم تصاویر

 

 

چهارشنبه 29/10/1389 - 13:36
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

چهارشنبه 29/10/1389 - 13:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته