• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1291
تعداد نظرات : 73
زمان آخرین مطلب : 5618روز قبل
دعا و زیارت
خطبه حضرت در شب عاشورا در جمع اصحاب و برداشتن بیعت از آنها
حضرت‌ سیّد الشّهداء علیه‌ السّلام‌ روز تاسوعا نزدیك‌ غروب‌ آفتاب‌ اصحاب‌ خود را جمع‌ نمودند. و حضرت‌ علیّ بن‌ الحسین‌ زین‌العابدین‌ علیه‌ السّلام‌ می‌فرماید: من‌ نزدیك‌ رفتم‌ تا ببینم‌ به‌ آنها چه‌ می‌گوید؛ و من‌ در آن‌ وقت‌ مریض‌ بودم‌. پس‌ شنیدم‌ كه‌ پدرم‌ به‌ اصحاب‌ خود چنین‌ فرمود:
 أُثْنِی‌ عَلَی‌ اللَهِ أَحْسَنَ الثَّنَآءِ. وَأَحْمَدُهُ عَلَی‌ السَّرَّآءِ والضَّرَّآءِ.  اللَهُمَّ إنِّی‌ أَحْمَدُكَ عَلَی‌ أَنْ أَكْرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّه، وَعَلَّمْتَنَا الْقُرْءَانَ؛ وَفَقَّهْتَنَا فِی‌ الدِّینِ. أَمَّا بَعْدُ، فَإنِّی‌ لاَ أَعْلَمُ أَصْحَابـًا أَوْفَی‌ وَلاَ خَیْرًا مِنْ أَصْحَابِی‌، وَلاَأَهْلَ بَیْتٍ أَبَرَّ وَلاَ أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی‌؛ فَجَزَاكُمُ اللَهُ عَنِّی‌ خَیْرَ الْجَزَآءِ.
 أَلاَ وَإنِّی‌ قَدْ أَذِنْتُ لَكُمْ، فَانْطَلِقُوا جَمِیعـًا فِی‌ حِلٍّ؛ لَیْسَ عَلَیْكُمْ مِنِّی‌ ذِمَامٌ. هَذَا اللَیْلُ قَدْ غَشِیَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلاً.
[31]
 «ثنا و ستایش‌ خداوند را بجا می‌آورم‌ به‌ بهترین‌ ستایش‌، و او را در دو حال‌ مسرّت‌ و خوشی‌ و گرفتاری‌ حمد می‌كنم‌.
 بار پروردگارا! من‌ حقّاً حمد و سپاس‌ تو را بجای‌ می‌آورم‌ كه‌ ما را به‌ نبوّت‌ بزرگوار و مكرّم‌ داشتی‌! و قرآن‌ را به‌ ما تعلیم‌ كردی‌! و در دین‌، ما را فقیه‌ و دانا نمودی‌! امّا بعد، من‌ حقّاً اصحابی‌ باوفاتر و بهتر از اصحاب‌ خودم‌، و نه‌ اهل‌ بیتی‌ نیكوكارتر و با صِله‌ و پیوندتر از اهل‌ بیت‌ خودم‌ سراغ‌ ندارم‌؛ پس‌ خداوند شما را از طرف‌ من‌ به‌ بهترین‌ جزائی‌ پاداش‌ دهد! آگاه‌ باشید كه‌ من‌ در رفتن‌ به‌ شما اذن‌ و اجازه‌ دادم‌؛ پس‌ همگی‌ بروید كه‌ عقد بیعت‌ را از شما بگسستم‌ و نسبت‌ به‌ خود، بر شما عهده‌ و ذِمامی‌ ندارم‌. اینك‌ شب‌ در رسیده‌ است‌ و پوشش‌ آن‌ شما را در بر گرفته‌ است‌؛ آن‌ را چون‌ شتر راهواری‌ بگیرید و متفرّق‌ شوید!»
برادران‌، و فرزندان‌، و پسران‌ برادر، و پسران‌ عبدالله‌ بن‌ جعفر، و مسلم‌ بن‌ عَوسجه‌، و زهیر بن‌ القَیْن‌، و جماعتی‌ دیگر از اصحاب‌ برخاستند و هر یك‌ با زبانی‌ اعتذار آمیز گفتند كه‌: ما بعد از تو باقی‌ نباشیم‌! و خداوند ما را پس‌ از تو زنده‌ نگذارد! ابداً ابداً چنین‌ كاری‌ نخواهیم‌ كرد؛ بلكه‌ آرزو داشتیم‌ چندین‌ جان‌ داشتیم‌ و همه‌ را در راه‌ تو فدا می‌كردیم‌!
دوشنبه 25/9/1387 - 14:20
دعا و زیارت
گفتار حضرت در پاسخ تهدید حُرّ و بیان آمادگی برای شهادت
حرّ بن‌ یزید با آن‌ حضرت‌ همراه‌ بود؛ و در راه‌ و حركت‌ جدا نمی‌شد و می‌گفت‌:
 ای‌ حسین‌! من‌ با این‌ گفتارم‌ خدا را درباره‌ خودت‌ به‌ یادت‌ می‌آورم‌، كه‌ من‌ گواهی‌ می‌دهم‌ كه‌ اگر جنگ‌ كنی‌ كشته‌ خواهی‌ شد!
 فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام: أَ فَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی‌؟! وَهَلْ یَعْدُو بِكُمُ الْخَطْبُ إنْ تَقْتُلُونِی‌؟! وَ سَأَقُولُ كَمَا قَالَ أَخُو الاْوْسِ لاِبْنِ عَمِّهِ وَهُوَ یُرِیدُ نُصْرَه رَسُولِ اللَهِ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَیْهِ وَءَالِهِ؛ فَخَوَّفَهُ ابْنُ عَمِّهِ وَقَالَ: أَیْنَ تَذْهَبُ؟ فَإنَّكَ مَقْتُولٌ.
 فَقَالَ:


سَأَمْضِی‌وَمَا بِالْمَوْتِ عَارٌ عَلَی‌ الْفَتَی وَ وَاسَی‌ الرِّجَالَ الصَّالِحِینَ بِنَفْسِهِ  فَإنْ عِشْتُ لَمْ أَنْدَمْ وَإنْ مِتُّ لَمْ أُلَمْ إذَا مَا نَوَی‌ حَقًّا وَجَاهَدَ مُسْلِمَا وَ فَارَقَ مَثْبُورًا وَخَالَفَ مُجْرِمَا كَفَی‌ بِكَ ذُلاًّ أَنْ تَعِیشَ وَتُرْغَمَ [23]

 «حضرت‌ در پاسخ‌ حرّ فرمود:‌ای از مرگ‌ مرا می‌ترسانی‌؟! و‌ای اگر مرا بكشید دیگر مشكل‌ شما حلّ می‌شود؟! [24]
 من‌ همان‌ كلامی‌ را می‌گویم‌ كه‌ برادر أوسیِ ما به‌ پسر عموی‌ خود گفت‌ در وقتیكه‌ می‌خواست‌ برای‌ نصرتِ رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ برود؛ و پسر عمویش‌ او را می‌ترسانید و می‌گفت‌: كجا می‌روی‌؟ تو حتماً كشته‌ خواهی‌ شد! او در جواب‌ گفت‌: من‌ حتماً می‌روم‌ و جوانمرد را از مرگ‌ ننگ‌ و عاری‌ نیست‌؛ اگر عملش‌ برای‌ حقّ باشد و از روی‌ حال‌ تسلیم‌ و رضا مجاهدت‌ كند. و با بذل‌ جان‌ و نفس‌ خود با مردمان‌ صالح‌ و نیكوكار مواسات‌ كند؛ و از مردم‌ مَطرود و ملعون‌ جدا شود، و با مُجرم‌ و گناهكار، طریق‌ ستیز و مخالفت‌ پیشه‌ سازد. پس‌ اگر من‌ زنده‌ بمانم‌ پشیمان‌ نگشته‌ام‌؛ و اگر بمیرم‌ مردم‌ مرا ملامت‌ نكنند، و این‌ خواری‌ و ذلّت‌ برای‌ تو بس‌ است‌ كه‌ زنده‌ بمانی‌، و مورد ظلم‌ و تعدّی‌ و تجاوز قرار گیری‌ و نتوانی‌ از حقّ خود دفاع‌ كنی‌!»
 و شاید آن‌ كلمات‌ دُرَربار كه‌ علاّمه‌ معاصر توفیق‌ أبوعلم‌ در كتاب‌ خود موسوم‌ به‌ «أهل‌ البیت‌» آورده‌ است‌، پاسخ‌ حضرت‌ سیّدالشّهداء علیه‌ السّلام‌ در همین‌ جا به‌ حُرّ بن‌ یزید ریاحی‌ بوده‌ است‌؛ آنجا كه‌ فرماید:
 لَیْسَ شَأْنِی‌ شَأْنَ مَنْ یَخَافُ الْمَوْتَ. مَا أَهْوَنَ الْمَوْتَ عَلَی‌ سَبِیلِ نَیْلِ الْعِزِّ وَإحْیَآءِ الْحَقِّ. لَیْسَ الْمَوْتُ فِی‌ سَبِیلِ الْعِزِّ إلاَّ حَیَوه خَالِدَه؛ وَلَیْسَتِ الْحَیَوه مَعَ الذُّلِّ إلاَّ الْمَوْتَ الَّذِی‌ لاَ حَیَوه مَعَهُ. أَ فَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی‌؟! هَیْهَاتَ؛ طَاشَ سَهْمُكَ، وَخَابَ ظَنُّكَ! لَسْتُ أَخَافُ الْمَوْتَ. إنَّ نَفْسِی‌ لاَكْبَرُ مِنْ ذَلِكَ، وَهِمَّتِی‌ لاَعْلَی‌ مِنْ أَنْ أَحْمِلَ الضَّیْمَ خَوْفـًا مِنَ الْمَوتِ؛ وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلَی‌ أَكْثَرَ مِنْ قَتْلِی‌؟! مَرْحَبـًا بِالْقَتْلِ فِی‌ سَبِیلِ اللَهِ! وَلَكِنَّكُمْ لاَتَقْدِرُونَ عَلَی‌ هَدْمِ مَجْدِی‌ وَمَحْوِ عِزَّتِی‌ وَشَرَفِی‌؛ فَإذًا لاَ أُبَالِی‌ مِنَ الْقَتْلِ.
[25]
 «شأنِ من‌ شأن‌ كسی‌ نیست‌ كه‌ از مرگ‌ بترسد! چقدر مرگ‌ در راه‌ وصول‌ به‌ عزّت‌ و احیای‌ حقّ، سبك‌ و راحت‌ است‌. نیست‌ مرگ‌ در راه‌ عزّت‌ مگر زندگانی‌ جاویدان‌؛ و نیست‌ زندگانی‌ با ذلّت‌ مگر مرگی‌ كه‌ با او حیاتی‌ نیست‌. آیا مرا از مرگ‌ می‌ترسانی‌؟! هیهات‌؛ تیرت‌ به‌ خطا رفت‌! و گمانت‌ واهی‌ و تباه‌ شد!  من‌ آن‌ كسی‌ نیستم‌ كه‌ از مرگ‌ بترسم‌! نفس‌ من‌ از این‌ بزرگتر است‌، و همّت‌ من‌ عالی‌تر است‌ از آنكه‌ از ترسِ مرگ‌، بار ستم‌ و ظلم‌ را بدوش‌ بكشم‌؛ و‌ای شما بر بیشتر از كشتن‌ من‌ توانائی‌ دارید؟! مرحبا و آفرین‌ به‌ كشته‌ شدن‌ در راه‌ خدا! ولیكن‌ شما توانائی‌ بر نابودی‌ مَجد من‌، و محو و نیستی‌ عزّت‌ و شرف‌ من‌ ندارید! پس‌ در این‌ صورت‌، من‌ باكی‌ از كشته‌ شدن‌ ندارم‌»
و سیّد الشّهداء علیه‌ السّلام‌ همان‌ كسی‌ است‌ كه‌ می‌فرمود:
 مَوْتٌ فِی‌ عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیَوه فِی‌ ذُلٍّ.
[26]
 «مردن‌ در راه‌ عزّت‌ وبا عزّت‌ بهتر است‌ از زندگی‌ با ذلّت‌.»
و همان‌ كسی‌ است‌ كه‌ در موقع‌ جنگ‌ نمودن‌، و حمله‌ور شدن‌ بر سپاه‌ دشمن‌ رَجَز می‌خواند و می‌فرمود:
 الْمَوْتُ خَیْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْعَارِ وَالْعَارُ أَوْلَی‌ مِنْ دُخُولِ النَّارِ
[27]
 «مرگ‌ بهتر است‌ از مرتكب‌ عار و ننگ‌ شدن‌؛ و عار بهتر است‌ از دخول‌ در آتش‌.» [28]
دوشنبه 25/9/1387 - 14:20
دعا و زیارت
مذمت اهل دنیا
قَالَ الْفَرَزْدَقُ: لَقِیَنِی‌ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام فِی‌ مُنْصَرَفِی‌ مِنَ الْكُوفَه. فَقَالَ: مَا وَرَاكَ یَا أَبَا فِرَاسٍ؟!
 قُلْتُ: أَصْدُقُكَ؟! قَالَ علیه‌السلام: الصِّدْقَ أُرِیدُ!
 قُلْتُ: أَمَّا الْقُلُوبُ فَمَعَكَ، وَأَمَّا السُّیُوفُ فَمَعَ بَنِی‌ أُمَیَّه؛ وَالنَّصْرُ مِنْ عِنْدِ اللَهِ.
 قَالَ: مَا أَرَاكَ إلاَّ صَدَقْتَ! النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَالدِّینُ لَغْوٌ عَلَی‌ أَلْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ بِهِ مَعَایِشُهُمْ؛ فَإذَا مُحِّصُوا بِالْبَلاَ´ءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ.

 «فرزدق‌ می‌گوید: چون‌ از درنگ‌ در كوفه‌ انصراف‌ پیدا كرده‌، باز می‌گشتم‌، حسین‌ علیه‌ السّلام‌ مرا در راه‌ دیدار كرد و گفت‌: ای‌ أبوفراس‌! پشت‌ سرت‌ چه‌ خبر بود؟
 گفتم‌: راستش‌ را به‌ تو بگویم‌؟! فرمود: آری‌، من‌ راستش‌ را می‌خواهم‌! گفتم‌: دل‌های‌ كوفیان‌ همه‌ با توست‌؛ ولیكن‌ شمشیرهایشان‌ همه‌ بر كمك‌ و مساعدت‌ بنی‌ اُمیّه‌ است‌؛ و یاری‌ و نصرت‌ هم‌ از جانب‌ خداست‌! فرمود: آری‌! این‌ سخنی‌ است‌ كه‌ تو از روی‌ صدق‌ و راستی‌ گفتی‌! مردم‌ همگی‌ بردگان‌ و بندگان‌ مال‌ دنیا هستند؛ و تلفّظ‌ به‌ دینداری‌ فقط‌ كلام‌ لغو و بی‌ محتوائی‌ است‌ كه‌ بر سر زبان‌هایشان‌ جاری‌ است‌. پاسداری‌ از دینشان‌ فقط‌ در محدوده‌ای‌ است‌ كه‌ در پرتو آن‌، معیشت‌‌های‌ فراوان‌ به‌ دست‌ آورند؛ و چون‌ با غِربال‌ امتحان‌ و ابتلاء آزمایش‌ شوند معلوم‌ می‌شود كه‌ دینداران‌ واقعی‌ چه‌ بسیار
اندكند
دوشنبه 25/9/1387 - 14:18
دعا و زیارت
اشعار حضرت‌ در جواب‌ سوال فرزدق‌ در مورد حركت به‌سوی كوفه
 و چون‌ آن‌ حضرت‌ به‌ صَوب‌ كوفه‌ كوچ‌ می‌فرمود، فَرَزْدَق‌ بن‌ غالب‌ كه‌ از شعرای‌ نامی‌ آن‌ عصر بود، با آن‌ حضرت‌ در راه‌ برخورد نموده‌ و در ضمن‌ ملاقات‌ معروض‌ داشت‌: ای‌ پسر رسول‌ خدا! چگونه‌ به‌ اهل‌ كوفه‌ اعتماد می‌نمائی‌؛ و اینان‌ همانهائی‌ هستند كه‌ پسر عمویت‌ مُسلم‌بن‌ عقیل‌ و پیروان‌ او را كشتند!؟
 حضرت‌ برای‌ مسلم‌ طلب‌ رحمت‌ نمودند و فرمودند: مسلم‌ به‌ سوی‌ رَوح‌ خدا و رضوان‌ خدا رهسپار شد. آنچه‌ بر عهده‌ داشت‌ انجام‌ داد؛ و آنچه‌ ما بر عهده‌ داریم‌ هنوز بر ذمّه‌ ماست‌. و این‌ اشعار را انشاد فرمود:

وَإنْ تَكُنِ الدُّنْیَا تُعَدُّ نَفِیسَةً وَإنْ تَكُنِ الاْبْدَانُ لِلْمَوْتِ أُنْشِئَتْ وَإنْ تَكُنِ الاْرْزَاقُ قِسْمـًا مُقَدَّرًا وَإنْ تَكُنِ الدُّنْیَا تُعَدُّ نَفِیسَةً فَدَارُ ثَوَابِ اللَهِ أَعْلَی‌ وَأَنْبَلُ فَقَتْلُ امْرِی‌ٍ بِالسَّیْفِ فِی‌ اللَهِ أَفْضَلُ فَقِلَّه حِرْصِ الْمَرْءِ فِی‌الْكَسْبِأَجْمَلُ فَمَا بَالُ مَتْرُوكٍ بِهِ الْمَرْءُ یَبْخَلُ [19]

 «و اگر چنین‌ است‌ كه‌ دنیا نفیس‌ به‌ شمار می‌آید، پس‌ باید دانست‌ كه‌ آخرت‌ كه‌ خانه‌ ثواب‌ و مُزد الهی‌ است‌، بس‌ بلندپایه‌تر و شریف‌تر است‌.
 و اگر چنین‌ است‌ كه‌ بدن‌های‌ آدمیان‌ برای‌ مرگ‌ آفریده‌ و انشاء شده‌ است‌، پس‌ باید دانست‌ كه‌ كشته‌ شدن‌ با شمشیر در راه‌ خدا بسی‌ برتر است‌.
 و اگر چنین‌ است‌ كه‌ روزیهای‌ خلائق‌ به‌ مقدار معیّن‌ تقسیم‌ گردیده‌است‌، پس‌ باید دانست‌ كه‌ كمتر حریص‌ بودن‌ مردم‌ در كسب‌ روزی‌، جمیل‌تر و نیكوتر است‌.
 و اگر چنین‌ است‌ كه‌ نتیجه‌ اندوختن‌ اموال‌، ترك‌ نمودن‌ آنهاست‌، پس‌ چیزی‌ كه‌ متروك‌ خواهد شد چه‌ ارزشی‌ دارد كه‌ آدمی‌ بدان‌ بخل‌ ورزد.»
 و بسیاری‌ از ارباب‌ مقاتل‌ گفته‌اند كه‌ چون‌ آن‌ حضرت‌ در روز عاشورا رَجز می‌خواند و شمشیر می‌زد، در ضمن‌ رجز خود بدین‌ اشعار تكیه‌ می‌جست‌؛ مانند محدّث‌قمّی‌ در «نفس‌ المهموم‌» و شیخ‌ سلیمان‌ قندوزی‌ در «ینابیع‌ المودّه‌».
[20]
دوشنبه 25/9/1387 - 14:18
دعا و زیارت
پند و اندرزهای‌ امام‌ حسین‌ علیه‌السلام درباره: علم، تجربه، شرافت، قناعت، دوستی، تدبیر و مظلوم
 و نیز از كتاب‌ «اعلام‌ الدّین‌» روایتست‌ كه‌:
 قَالَ علیه‌السلام: دِرَاسَه الْعِلْمِ لِقَاحُ الْمَعْرِفَه. وَ طُولُ التَّجَارِبِ زِیَادَه فِی‌ الْعَقْلِ. وَالشَّرَفُ التَّقْوَی‌. وَالْقُنُوعُ رَاحَه الاْبْدَانِ. وَمَنْ أَحَبَّكَ نَهَاكَ؛ وَمَنْ أَبْغَضَكَ أَغْرَاكَ.
[11]
 «حضرت‌ سیّد الشّهداء علیه‌ السّلام‌ چنین‌ فرمود: تدریس‌ و تدرّس‌ علم‌، پیوند معرفت‌ است‌، و درازای‌ مدّت‌ تجربه‌ موجب‌ زیادی‌ عقل‌ است‌. و شرف‌ انسان‌ تقوای‌ اوست‌. و قناعت‌ پیشگی‌، راحت‌ بدن‌ است‌. و كسیكه‌ تو را دوست‌ دارد از ناشایستگی‌ تو را منع‌ می‌كند؛ و كسیكه‌ تو را دشمن‌ دارد تو را بكار زشت‌ ترغیب‌ می‌نماید.»
 و نیز از مواعظ‌ آن‌ حضرت‌ است‌ كه‌:
 وَ قَالَ علیه‌السلام: إیَّاكَ وَمَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ؛ فَإنَّ الْمُؤْمِنَ لاَ یُسِی‌´ءُ وَلاَیَعْتَذِرُ، وَالْمُنَافِقُ كُلَّ یَوْمٍ یُسِی‌´ءُ وَیَعْتَذِرُ.
[12]
 «و حضرت‌ فرمودند: بپرهیز از انجام‌ كاری‌ كه‌ موجب‌ پوزش‌ و عذرخواهی‌ تو گردد؛ مؤمن‌ كسی‌ است‌ كه‌ بدی‌ نمی‌كند و عذرخواهی‌ نیز نمی‌نماید، و امّا منافق‌ كسی‌ است‌ كه‌ هر روز بدی‌ می‌كند و سپس‌ پوزش‌ می‌طلبد.»
 و نیز از مواعظ‌ آن‌ حضرت‌ است‌ كه‌:
 وَ قَالَ لاِبْنِهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ:‌ای بُنَیَّ! إیَّاكَ وَظُلْمَ مَنْ لاَ یَجِدُ عَلَیْكَ نَاصِرًا إلاَّ اللَهَ جَلَّ وَعَزَّ.
[13]
 «و به‌ فرزندش‌ حضرت‌ سجّاد، علیّ بن‌ الحسین‌ علیهما السّلام‌ چنین‌ پند می‌دهد: ای‌ نور دیده‌ من‌! بپرهیز از ستم‌ بر كسیكه‌ غیر از خداوند جلَّ و عزّ یار و یاوری‌ ندارد.»
دوشنبه 25/9/1387 - 14:17
دعا و زیارت
نامه حضرت درباره خیر دنیا و آخرت
 و نیز از حضرت‌ صادق‌ علیه‌ السّلام‌ وارد است‌ كه‌ فرمود:
 حَدَّثَنِی‌ أَبِی‌ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ الْكُوفَه كَتَبَ إلَی‌ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ:
 یَا سَیِّدِی‌! أَخْبِرْنِی‌ بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَالاْ´خِرَه!
 فَكَتَبَ علیه‌السلام: بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. أَمَّا بَعْدُ، فَإنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَهُ أُمُورَ النَّاسِ؛ وَمَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَهِ وَكَلَهُ اللَهُ إلَی‌ النَّاسِ؛ وَالسَّلاَمُ.
[10]
 «روایت‌ كرد برای‌ من‌ پدرم‌، از پدرش‌ ـ كه‌ بر آن‌ دو سلام‌ باد ـ كه‌ مردی‌ از اهل‌ كوفه‌، نامه‌ای‌ به‌ محضر حضرت‌ حسین‌ بن‌ علیّ نوشت‌ بدین‌ مضمون‌: ای‌ سیّد من‌ و آقای‌ من‌! مرا خبر ده‌ كه‌ خیر دنیا و آخرت‌ چیست‌؟
 حضرت‌ برای‌ او چنین‌ نوشتند: بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم‌. امّا بعد، كسیكه‌ رضای‌ خدا را طلب‌ كند، گرچه‌ همراه‌ با ناراحتی‌ و غضب‌ مردم‌ باشد، خداوند او را از امور مردم‌ كفایت‌ می‌كند. و كسیكه‌ رضا و پسند مردم‌ را طلب‌ كند به‌ غضب‌ و سَخط‌ خداوند، خداوند امور او را به‌ مردم‌ می‌سپارد؛ والسّلام‌.
»
دوشنبه 25/9/1387 - 14:17
دعا و زیارت
موعظه‌ حضرت‌ به مرد گناهكار
 و از جمله‌ مواعظ‌ آن‌ حضرت‌ است‌:
 رُوِیَ أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ جَآءَهُ رَجُلٌ وَقَالَ: أَنَا رَجُلٌ عَاصٍ، وَلاَ أَصْبِرُعَنِ الْمَعْصِیَه؛ فَعِظْنِی‌ بِمَوْعِظَه!
 فَقَالَ علیه‌السلام: افْعَلْ خَمْسَه أَشْیَآءَ؛ وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ!
 فَأَوَّلُ ذَلِكَ: لاَ تَأْكُلْ رِزْقَ اللَهِ، وَأَذْنِبْ مَاشِئْتَ!
وَالثَّانِی‌: اخْرُجْ مِنْ وِلاَیَه اللَهِ؛ وَأَذْنِبْ مَاشِئْتَ!
وَالثَّالِثُ: اطْلُبْ مَوْضِعـًا لاَ یَرَاكَ اللَهُ، وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ!
 وَالرَّابِعُ: إذَا جَآءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِیَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ، وَأَذْنِبْ مَا شِئْتَ!
 وَالْخَامِسُ: إذَا أَدْخَلَكَ مَالِكٌ فِی‌ النَّارِ فَلاَ تَدْخُلْ فِی‌ النَّارِ، وَأَذْنِبْ مَاشِئْتَ!
[9]
 «روایت‌ شده‌ است‌ كه‌ مردی‌ به‌ نزد حضرت‌ حسین‌ بن‌ علیّ علیهما السّلام‌ آمد و گفت‌: من‌ مردی‌ هستم‌ اهل‌ گناه‌، و توانائی‌ شكیبائیِ گذشت‌ از معصیت‌ را ندارم‌؛ پس‌ شما مرا موعظه‌ای‌ بنمائید!
 حضرت‌ در پاسخ‌ او فرمودند: پنج‌ كار بجای‌ بیاور، و سپس‌ هر گناهی‌ بخواهی‌ بكن‌!
 اوّل‌ آنكه‌: از روزیِ خدا مخور، و هر گناهی‌ بخواهی‌ بكن‌!
 دوّم‌ آنكه‌: از تحت‌ قیّومیّت‌ و ولایت‌ خدا خارج‌ شو، و هر گناهی‌ بخواهی‌ بكن‌!
 سوّم‌ آنكه‌: برای‌ گناه‌ جائی‌ را بطلب‌ كه‌ خدا در آن‌ ترا نبیند، و هر گناهی‌ بخواهی‌ بكن‌!
 چهارم‌ آنكه‌: چون‌ مَلك‌ الموت‌ برای‌ گرفتن‌ جان‌ تو آید او را از خود دور گردان‌، و هر گناهی‌ بخواهی‌ بكن‌!
 پنجم‌ آنكه‌: چون‌ فرشته‌ پاسدار دوزخ‌ بخواهد ترا در آتش‌ بیفكند تو در آتش‌ داخل‌ مشو، و هر گناهی‌
بخواهی‌
دوشنبه 25/9/1387 - 14:16
دعا و زیارت
مواعظ‌ حضرت‌ سیّد الشّهداء  در تحریض‌ و تشویق‌ بر كارهای‌ پسندیده‌
 و از جمله‌ خطبه‌های‌ آن‌ حضرت‌ است‌ كه‌ علیّبن‌ عیسی‌ إربلی‌ آورده‌ است‌:
 خَطَبَ الْحُسَیْنُ علیه‌السلام، فَقَالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! نَافِسُوا فِی‌ الْمَكَارِمِ، وَسَارِعُوا فِی‌ الْمَغَانِمِ، وَلاَتَحْتَسِبُوا بِمَعْرُوفٍ لَمْ تَعْجَلُوا. وَاكْسِبُوا الْحَمْدَ بِالنُّجْحِ، وَلاَ تَكْتَسِبُوا بِالْمَطَلِ ذَمًّا؛ فَمَهْمَا یَكُنْ لاِحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ صَنِیعَه لَهُ رَأَی‌ أَنَّهُ لاَ یَقُومُ بِشُكْرِهَا فَاللَهُ لَهُ بِمُكَافَأَتِهِ؛ فَإنَّهُ أَجْزَلُ عَطَآءً وَأَعْظَمُ أَجْرًا. [5]
وَاعْلَمُوا أَنَّ حَوَآئِجَ النَّاسِ إلَیْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَهِ عَلَیْكُمْ؛ فَلاَ تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُورَ نِقَمـًا. [6]
وَاعْلَمُوا أَنَّ الْمَعْرُوفَ مُكْسِبٌ حَمْدًا، وَمُعْقِبٌ أَجْرًا. فَلَوْ رَأَیْتُمُ الْمَعْرُوفَ رَجُلاً رَأَیْتُمُوهُ حَسَنـًا جَمِیلاً یَسُرُّ النَّاظِرِینَ؛ وَلَوْ رَأَیْتُمُ اللُؤْمَ رَأَیْتُمُوهُ سَمِجـًا مُشَوَّهـًا تَنَفَّرُ مِنْهُ الْقُلُوبُ، وَتَغُضُّ دُونَهُ الاْبْصَارُ.[7]
أَیُّهَاالنَّاسُ! مَنْ جَادَ سَادَ؛ وَمَنْ بَخِلَ رَذِلَ. وَإنَّ أَجْوَدَ النَّاسِ مَنْ أَعْطَی‌ مَنْ لاَ یَرْجُوهُ. وَإنَّ أَعْفَی‌ النَّاسِ مَنْ عَفَا عَنْ قُدْرَه. وَإنَّ أَوْصَلَ النَّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ. وَالاْصُولُ عَلَی‌ مَغَارِسِهَا بِفُرُوعِها تَسْمُو؛ فَمَنْ تَعَجَّلَ لاِخِیهِ خَیْرًا وَجَدَهُ إذَا قَدِمَ عَلَیْهِ غَدًا. وَ مَنْ أَرَادَ اللَهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی‌ بِالصَّنِیعَه إلَی‌ أَخِیهِ كَافَأَهُ بِهَا فِی‌ وَقْتِ حَاجَتِهِ، وَصَرَفَ عَنْهُ مِنْ بَلاَ´ءِ الدُّنْیَا مَا هُوَ أَكْثَرُ مِنْهُ. وَمَنْ نَفَّسَ كُرْبَه مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْیَا وَالاْ´خِرَه. وَمَنْ أَحْسَنَ أَحْسَنَ اللَهُ إلَیْهِ؛ وَاللَهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ.
[8]
 «حسین‌ علیه‌ السّلام‌ خطبه‌ای‌ انشاء نموده‌ و فرمود:
 ای‌ مردم‌! در صفات‌ حمیده‌ بر یكدیگر افتخار كنید! و بر مكارم‌ اخلاق‌ مباهات‌ نمائید! و در فراگیری‌ از ثمرات‌ با ارزش‌ روحی‌ و معنوی‌ شتاب‌ ورزید! كار نیكی‌ را كه‌ در آن‌ سرعت‌ ندارید، به‌ حساب‌ نیاورید! با ظفر و پیروزی‌ در به‌ پایان‌ رساندن‌ كار، ستایش‌ و تمجید برای‌ خود بیافرینید! و با سستی‌ و كندی‌ كسب‌ سرزنش‌ و مذمّت‌ نكنید! و بدانید كه‌: در هر شرط‌ و موقعیّتی‌ كه‌ كسی‌ به‌ دیگری‌ احسان‌ نموده‌ و چنین‌ می‌پندارد كه‌ او به‌ شكرش‌ قیام‌ نكرده‌ و به‌ سپاس‌ برنخاسته‌ است‌، خداوند خودش‌ برای‌ او جزا و پاداش‌ است‌؛ چون‌ بخشش‌ خداوند فراوان‌تر و سرشارتر، و مزدش‌ بزرگتر است‌.
 و بدانید كه‌ حوائج‌ مردم‌ به‌ شما از جمله‌ نعمتهای‌ خداوندی‌ است‌ بر شما؛ پس‌ با این‌ نیازمندیها با ملال‌ و خستگی‌ مواجه‌ نشوید تا آن‌ نعمتها به‌ مكافات‌ و انتقام‌ تبدیل‌ نشود.
 و بدانید كه‌ كارهای‌ خوب‌ و پسندیده‌، ستایش‌ و آفرین‌ را در بر دارد، و اجر و پاداش‌ نیك‌ را به‌ دنبال‌ می‌كشد. و اگر شما خوبی‌ و پسندیدگی‌ را به‌ صورتی‌ مجسّم‌ می‌دیدید، هر آینه‌ آن‌ را به‌ صورت‌ مردی‌ زیبا و نیكوروی‌ و جمیل‌ المنظر می‌یافتید، كه‌ برای‌ نظاره‌ كنندگان‌ بهجت‌بخش‌ و مسرّت‌آمیز بود. و اگر شما زشتی‌ و نكوهیدگی‌ را به‌ صورتی‌ مجسّم‌ می‌دیدید، هرآینه‌ آن‌ را به‌ صورت‌ مردی‌ زشت‌ و كریه‌المنظر می‌یافتید كه‌ دل‌ها از او می‌رمید، و در برابر آن‌ چشم‌ها و نگاه‌ها به‌ زیر می‌آمد.
 ای‌ مردم‌! كسی‌ كه‌ بخشش‌ كند سرور و بزرگ‌ می‌شود؛ و كسی‌ كه‌ بخل‌ ورزد به‌ پستی‌ می‌گراید. و سخی‌ترین‌ مردم‌ آنكس‌ است‌ كه‌ ببخشد به‌ كسی‌ كه‌ در او امید تلافی‌ و پاداش‌ ندارد. و باگذشت‌ترین‌ مردم‌ كسی‌ است‌ كه‌ با وجود قدرت‌ و توانائی‌ عفو پیشه‌ گیرد. و پیوند كننده‌ترین‌ مردم‌ كسی‌ است‌ كه‌ با افرادی‌ كه‌ با او بریده‌اند بپیوندد.
 تنه‌ درختان‌ و غیرها با وجود اتّكای‌ آنها به‌ ریشه‌های‌ خود، به‌ واسطه‌ شاخه‌ها بالا می‌روند و رشد می‌كنند و بهره‌ می‌دهند. پس‌ هر كس‌ برای‌ رسانیدن‌ خیری‌ به‌ برادرش‌ شتاب‌ ورزد؛ شاخه‌ای‌ از درخت‌ معنویّت‌ آفریده‌؛ فردا كه‌ بر آن‌ وارد می‌شود آن‌ خیر را خواهد یافت‌.
 و كسی‌ كه‌ در احسانی‌ كه‌ به‌ برادرش‌ كرده‌ است‌ خدا را در نظر داشته‌ و برای‌ رضای‌ او انجام‌ داده‌ است‌، خداوند در وقت‌ نیازمندی‌ ا و، آن‌ خیر را به‌ او می‌رساند؛ و بیشتر از آن‌ مقدار، از بلاهای‌ دنیا را از او می‌گرداند و دور می‌كند. و كسی‌ كه‌ غم‌ و اندوه‌ مؤمنی‌ را بزداید، خداوند غم‌ و غصّه‌های‌ دنیا و آخرت‌ را از او می‌گرداند. و كسی‌ كه‌ نیكوئی‌ كند، خداوند به‌ او نیكوئی‌ می‌كند. و البتّه‌ خداوند نیكوكاران‌ را دوست‌ دارد.»
دوشنبه 25/9/1387 - 14:16
دعا و زیارت
خطبه‌ سیّد الشّهداء راجع‌ به‌ اصلاح مردم و بیان علت قیام خود
 و در آخر خطبه‌ای‌ كه‌ درباره‌ ترك‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر، و قیام‌ ظَلَمه‌ و حكّام‌ جائر ایراد نموده‌اند، و مفصّلاً از محرومیّت‌ مظلومان‌ و تفرّق‌ از حقّ بیان‌ می‌فرمایند، و در ضمن‌ اینكه گوشزد می‌كنند كه‌: مَجَارِی‌ الاْمُورِ وَالاْحْكَامِ عَلَی‌ أَیْدِی‌ الْعُلَمَآءِ بِاللَهِ، الاْمَنَاءِ عَلَی‌ حَلاَلِهِ وَحَرَامِهِ؛ چنین‌ می‌گویند كه‌:
 اللَهُمَّ إنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُسًا فِی‌ سُلْطَانٍ، وَلاَ الْتِمَاسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ؛ وَلَكِنْ لِنَرَی‌ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِكَ، وَنُظْهِرَ الاْءصْلاَحَ فِی‌ بِلاَدِكَ، وَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ، وَیُعْمَلَ بِفَرَآئِضِكَ وَسُنَنِكَ وَأَحْكَامِكَ. فَإنْ لَمْ تَنْصُرُونَ [2] وَتُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَه عَلَیْكُمْ، وَعَمِلُوا فِی‌ إطْفَآءِ نُورِ نَبِیِّكُمْ؛ وَحَسْبُنَا اللهُ، وَعَلَیْهِ تَوَكَّلْنَا، وَإلَیْهِ أَنَبْنَا، وَإلَیْهِ الْمَصِیرُ. [3]

 

 «بار پروردگارا! حقّاً تو می‌دانی‌ كه‌ آنچه‌ از ما تحقّق‌ یافته‌ (از میل‌ به‌ قیام‌ و اقدام‌ و امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر و نصرت‌ مظلومان‌ و سركوبی‌ ظالمان‌) بجهت‌ میل‌ و رغبت‌ رسیدن‌ به‌ سلطنت‌ و قدرت‌ مفاخرت‌انگیز و مبارات‌ آمیز نبوده‌ است‌؛ و نه‌ از جهت‌ درخواست‌ زیادیهای‌ اموال‌ و حُطام‌ دنیا!
 بلكه‌ به‌ علّت‌ آنست‌ كه‌ نشانه‌ها و علامت‌های‌ دین‌ تو را ببینیم‌، و در بلاد و شهرهای‌ تو صَلاح‌ و اصلاح‌ ظاهر سازیم‌؛ و تا اینكه‌ ستمدیدگان‌ از بندگانت‌ در امن‌ و امان‌ بسر برند، و به‌ واجباتِ تو و سنّت‌های‌ تو و احكام‌ تو رفتار گردد.
 پس‌‌هان‌ ای‌ مردم‌! اگر شما ما را یاری‌ ندهید و از درِ انصاف‌ با ما در نیائید؛ این‌ حاكمان‌ جائر و ستمكار بر شما چیره‌ می‌گردند، و قوای‌ خود را علیه‌ شما بكار می‌بندند، و در خاموش‌ نمودن‌ نور پیغمبرتان‌ می‌كوشند.
 و خدا برای‌ ما كافی‌ است‌، و بر او توكّل‌ می‌نمائیم‌، و به‌ سوی‌ او باز می‌گردیم‌، و به‌ سوی‌ اوست‌ همه‌ بازگشت‌ها.»
دوشنبه 25/9/1387 - 14:15
دعا و زیارت
خطبه‌ سیّد الشّهداء راجع‌ به‌ معرفت خدا و امام
 از جمله‌ فرمایشات‌ حضرت‌ سیّد الشّهداء أبا عبدالله‌ الحسین ‌بن ‌علیّ ‌بن‌أبی‌طالب‌ علیهم‌ السّلام‌ است‌ كه‌ روزی‌ به‌ عنوان‌ خطبه‌ برای‌ اصحاب‌ خود ایراد نمودند:
 أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلاَّ لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، وَاسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَه مَا سِواهُ.
 فَقَالَ رَجُلٌ: یَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! مَا مَعْرِفَه اللَهِ عَزَّ وَجَلَّ؟ فَقَالَ: مَعْرِفَه أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ، إمَامَهُ الَّذِی‌ یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ
[1]
 «ای‌ مردم‌! بدرستیكه‌ خداوند خلق‌ خود را نیافریده‌ است‌، مگر از برای‌ آنكه‌ به‌ او معرفت‌ و شناسائی‌ پیدا كنند.
 پس‌ زمانیكه‌ او را بشناسند، در مقام‌ بندگی‌ و عبودیّت‌ او برمی‌آیند؛ و به‌ واسطه‌ عبادت‌ و بندگی‌ او از عبادت‌ و بندگی‌ غیر او از جمیع‌ ما سِوی‌ مُستغنی‌ می‌گردند.
 در اینحال‌ مردی‌ گفت‌: ای‌ پسر رسول‌ خدا! معرفت‌ خداوند عزّوجلّ چیست‌؟
 حضرت‌ فرمود: معرفت‌ و شناخت‌ اهل‌ هر زمان‌، امام‌ خود را كه‌ واجب‌ است‌ از او اطاعت‌ و پیروی‌ نمایند.»
دوشنبه 25/9/1387 - 14:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته