هاوكینگ در مقدمه این مستند میگوید من ریاضیدان، كیهانشناس و فیزیكدانم اما فراتر ازهمه اینها خود را یك رویابین میدانم. او كه به دلیل ابتلا به فلج اعصاب محرك سالها است كه راههای ارتباطش با جهان محدود شده است و برای سخن گفتن باید از یك رایانه كمك بگیرد میگوید اگرچه برای حرف زدن نیازمند ماشینی چون كامپیوتر هستم اما در مغزم خود را آزاد و رها میدانم. یكی از قسمتهای این مستند كه بحثهای فراوانی را ایجاد كرد بخشی بود كه به موجودات فضایی میپرداخت. آیا جایی غیر از زمین حیات وجود دارد؟ آیا ممكن است در جایی غیر از زمین حیات هوشمند وجودداشته باشد؟ و اگر روزی با آنها مواجه شدیم چه كار باید بكنیم؟
هاوكینگ نسبت به این ملاقات احتمالی هشدار داده است. اما آیا واقعا این هشدار را باید جدی گرفت؟
آیا جایی در آن بیرون حیات وجود دارد؟ هنوز هیچكس پاسخ این پرسش را نمیداند، ما هیچ جا غیر از زمین نشانهای از حیات نیافتهایم، حتی به شكل ساده و تك سلولی آن را. اما آیا این میتواند به معنی عدم وجود حیات در جهان باشد؟نه! ما زمان بسیار اندكی است كه به دنبال حیات میگردیم و هنوز دوران كودكی خود را در فضا سپری میكنیم.
واقعیت این است كه ممكن است بیرون از زمین همین نزدیكیهای ما حیات وجود داشته باشد. كنار دست ما مریخ قرار دارد. سیارهای كه همچون زمین در كمربند حیات منظومه شمسی قرار گرفته است و دما در آنجا در شرایطی است كه میتواند از حیات حمایت كند.
مریخ از نظر انحراف محور و دوره چرخش به دور خود نیز شباهتهای زیادی با زمین دارد. اگرچه در نگاه اول نشانهای از سیارهای زنده روی مریخ پیدا نمیشود اما امروز با قطعیت دانشمندان میگویند كه مریخ زمانی میزبان رودخانهها و اقیانوسهای كم عمقی بوده است كه در آنها آب مایع جریان داشته است.
تصاویر مدارگردهای مریخ نشان دادهاند كه در لایههای زیر سطح مریخ حتی در زمان حاضر آب وجود دارد و به همین دلیل ممكن است این سیاره در گذشته و یا امروز حتی میزبان نوعی حیات میكروبی باشد. كمی دورتر از زمین قمری وجود دارد كه احتمال وجود حیات در آن شاید بیشتر از مریخ هم باشد؛ قمر اروپا یكی از 4 قمر معروف گالیلهای سیاره غول پیكر مشتری است.
آنجا دنیایی یخ زده و زمهریر است اما نزدیكی به مشتری باعث شده است تا اثرات كشندی و جزر و مدی این سیاره باعث گرم شدن لایههای زیرین این قمر شوند. بررسیهایی كه از روی زمین و از مدار این قمر صورت گرفته است نشان میدهد كه زیر لایه ضخیمی از یخ در این سیاره اقیانوس عظیمی از آب وجود دارد. جالب آنكه این آب محتوی اكسیژن است و بدین ترتیب احتمال وجود حیات در آن سرزمین دور دست بسیار بالا است.
نكته جالب اینكه زمانی كه روی سیاره خودمان به جاهایی نگاه میكنیم كه شرایطی مشابه اقیانوسهای اروپا را دارد میتوانیم نمونههای پیشرفتهای از حیات را پیدا كنیم اما مشكل اینجاست كه برای پیدا كردن چنین حیاتی باید روی سرزمینی بسیار دوردست به حفاری عمیقی بزنیم ماموریتی فضایی باید به شكل روباتیك لایه چند كیلومتری از یخ را حفر كند و تعدادی روبات كاوشگر به درون این دریای عمیق و تاریك بفرستد تا شاید بتواند نمونههایی از این موجودات زنده را ببیند.
متاسفانه چنین برنامهای در دستور كار آژانسهای فضایی قرار ندارد و تا وقتی چنین موجودی را در محل نبینیم نمیتوانیم از وجود آن مطمئن شویم. چنین مشكلی برای پیدا كردن هر نوع موجود زنده غیرهوشمند وجود دارد. چرا كه این موجودات تغییرات بسیار اندكی در محیط اطراف خود ایجاد میكنند؛ تغییراتی كه چندان قابل تشخیص نیست.
اگرچه هیچ ضرورتی ندارد كه حیات تنها به اشكالی كه ما میشناسیم در دیگر نقاط جهان تكامل یافته باشد اما برای پیدا كردن نوعی از حیات كه شبیه ما است راحتتر است.
ممكن است در دل خورشید یا در میانه غبارهای فضایی گونههایی از موجودات زنده وجود داشته باشند اما ما چطور خواهیم توانست چنین گونههای نا آشنایی را تشخیص دهیم، وقتی برای تشخیص موجودات غیر هوشمندی كه احتمالا شبیه ما هم هستند با مشكل مواجهیم.
به همین دلیل است كه بسیاری معتقدند شانس پیدا كردن موجودات هوشمند دارای فناوری ارتباطی بسیار بیشتر است. ما به عنوان گونهای متمدن كه دارای فناوری ارتباطی هستیم مدتها است كه اثر انگشت خود را در فضا به جای گذاشتهایم. امواج الكترومغناطیسی تولید شده روی زمین در فضا پراكنده شدهاند و با سرعت نور در حال حركت به اعماق فضا است. به همین دلیل شاید گوش كردن به فضا بتواند ما را در شرایطی قرار دهد كه آثار دیگر تمدنها را بشنویم. آیا چنین كاری خردمندانه است؟ آیا هیچ امیدی وجود دارد كه در آن بیرون گونهای حیات هوشمند و مایل به برقراری ارتباط وجود داشته باشد؟
پاسخ این سوال را تنها به كمك احتمالات میتوان داد.رابطهای احتمالاتی كه به رابطه دراك معروف است با قرار دادن پارامترها و شروطی تعداد تخمینی چنین تمدنهایی را بیان میكند. این رابطه بهطور خلاصه بیان میكند كه فرض كنید از بین همه ستارههایی كه میشناسیم، كسر كوچكی دارای منظومه سیارهای و كسر كوچكی از این تعداد دارای سیاره زمین مانند و كسری از آنها دارای حیات و كسری از آنها دارای حیات هوشمند و كسری از آنها دارای فناوری ارتباطی و مایل به برقراری ارتباطی باشند.
واقعیت این است كه حاصل چنین احتمالاتی بسیار پایین به نظر میرسد اما اگر به عدد تعداد ستارههای كهكشان نگاه كنید میبینید حاصل این كسر میتواند به جواب معنی داری برسد. در كهكشان ما بیش از 150 میلیارد ستاره وجود دارد، قرار دادن چنین عددی در رابطه فوق باعث میشود حتی با بدبینترین دیدگاهها هم تعداد چنین تمدنهایی به نیم دوجین برسد.
اگر وجود چنین تمدنهایی ممكن است آیا میتوان حدس زد كه میان ما و آنها تماسی برقرار شود؟ شاید روزی فرابرسد كه این بزرگترین رویای بشر به واقعیت بدل شود، اما آیا دعوت به چنین ملاقاتی هوشمندانه است؟
اینجاست كه هاوكینگ ابراز نگرانی میكند از این كه مبادا این ملاقات به فاجعه بینجامد. او میگوید شاید ما هنوز برای این ملاقات آمادگی نداریم. خوشبینها به هاوكینگ انتقاد كردهاند كه چرا چنین رویدادی را خطرناك توصیف میكند اما اگر نگاهی به تاریخ زمین بیندازیم شاید قبول كنیم كه حق با او است. اگر فضاییها به دیدار ما بیایند احتمالا به این معنی است كه آنها هوشمندتر و متمدنتر از ما هستند.
فناوری پیشرفتهتر و رشد چشمگیرتر تكنولوژی اما آیا به معنی افزایش اخلاقیات در آن جامعه خواهد بود؟ ما روی زمین نشان دادهایم كه این طور نیست. هاوكینگ به سفر كریستف كلمب به آمریكا اشاره میكند، سفری كه نتیجهاش برای بومیان چندان خوش آیند نبود. آیا در صورت چنین ملاقاتی ما نقش بومیان را برای فضاییها بازی نخواهیم كرد؟ شاید هم ما استثنایی بد در تاریخ عالم باشیم. شاید دیگر تمدنها یا با پیشرفت فنی متواضعتر شده باشند. اما هنوز هم سوالهای مهمی در پیش خواهد بود. اگر این ملاقات صورت بگیرد چه كسی یا چه سازمانی حق دارد از طرف بشر سخن بگوید؟
آیا باید این كار را به سازمان ملل واگذار كرد؟ سازمانی كه در نقاطی بحرانی مانند اجلاس زیست محیطی كپنهاگ حتی نتوانست كشورها را به اجماعی مناسب برای مقابله با گرمایش زمین برساند. آیا باید فرماندهان نظامی به دیدار آنها بروند؟ آیا ما به مرحلهای رسیدهایم كه خود را یك نژاد ساكن در یك سیاره بدانیم و بتوانیم سخنگویی برای نژاد خود انتخاب كنیم؟ حتی اگر فضاییها مهربان باشند بهتر است تا زمانی كه به چنین جایگاهی نرسیدهایم از این ملاقات اجتناب كنیم.منبع: جام جم