امام على عليه السلام :
خوبى كننده بهتر از خودِ خوبى و
بدى كننده بدتر از خودِ بدى
است.
نهج البلاغه، حكمت 32 .
خوبى و بدى جز با مردم شناخته
نمىشوند. پس اگر مىخواهى خوبى
را بشناسى، خوبى كن تا اهل آن را
بشناسى و اگر مىخواهى بدى را
بشناسى، بدى كن، تا اهلش را بشناسى.
بحارالأنوار، ج 78، ص 41، ح 26 .
پيامبر صلىلله عليه و آله :
بهترين خانههاى مسلمانان، خانهاى است كه در آن يتيمى باشد كه به او نيكى مىشود و بدترين خانه هاى مسلمانان خانهاى است كه در آن يتيمى باشد كه با او بدى مىشود، من و سرپرست يتيم در بهشت مانند دو انگشت همراهيم.
نهج الفصاحه، ص 1510.
مرغ آمين مرغی افسانه ای است كه می گويند هرگاه كسی دعا يا نفرينی كند و در آن هنگام مرغ آمين در راه ( در حال پرواز ) باشد، آن دعا يا نفرين بیدرنگ، به اجابت خواهد پيوست : " مادره از جا در رفت و پسرش را نفرين كرد كه الهی داغت به دلم بماند ! - نگو مرغ آمين، در راه بود؛ پسره جلوی چشم مادره پرپر زد و مرد !! "
آن قدر شور بود كه خان هم فهميد ! عبدالله مستوفی بر اين مثل شرحی آورده كه : خان لری بوده و ذائقهء درست و حسابی نداشته هر شور و تلخی را كه جلوش می گذاشتند می خورده و اعتراض نمی كرده. آشپزی داشته كه او هم شايد ذائقه اش خوب نبوده و غذاها را خيلی شور از كار در می آورده. زيردستان كه بايد با خان هم غذا باشند يا از آن غذا بخورند از اين وضع عذاب می كشيدند و چون خان چيزی نمی گفته نمی توانستند اعتراض كنند. يك شب كه آشپز غذا را خيلی شور كرده بودخان او را احضار كرد و طرف مواخذه قرار داد، ولی آشپز منكر شوری دست پخت خود بود و بالاخره يكی از هم غذاها گفت : خانه خراب ! آن قدر شورش كرده ای كه خان هم فهميد، با وجود اين تو انكار می كنی ؟ ( اما توضيح مثل به اين قصه پردازی نيازی ندارد، سران عشاير به سادگی و ساده لوحی بيش از حد، ضرب المثل بوده اند؛ آنچنان ساده و بيابانی بوده اند كه شهريان خودپسند، به غلو، آنان را درك و فهم مزه ها نيز عاجز پنداشته چنين مثلی پرداخته اند) . مثل هنگامی به كار می رود كه در نابكاری و نادرستی و سوء استفاده چندان افراط شده باشد كه ساده دل ترين و بی زبان ترين افراد نيز به اعتراض برخاسته باشند .
اَلْخَيْرُ اَسْهَلُ مِنْ فِعْلِ الشَّرِّ؛
كار خوب آسانتر از كار بد است.
غررالحكم، ح 1199.
امام على عليهالسلام :
مَنْ لَبِسَ الْخَيْرَ تَعَرّى مِنَ الشَّرِّ؛
هر كس جامه «خوبى» به تن كند از «بدى» برهنه مىگردد.
غررالحكم، ح 8085 .
اون وقتی كه جيك جيك مستونت بود، ياد زمستونت نبود ؟!
به فكر فردای خود بايد بود و امروز را به بطالت صرف نبايد كرد. پاسخ موری ست كه سراسر بهار را به دانه گرد آوردن گذرانده، به بلبل كه سال را تا آغاز زمستان، به نغمهء عاشقانه سرودن طی كرده و اكنون كه ناگهان به خزان زودرس گرفتار آمده از مور عاقبت انديش، كمك می طلبد.
تواضع كند هوشمند گزين نهد شاخ پر ميوه سر بر زمين
( سعدی )
درخت هر چه بارش بيشتر می شود، سرش پائين تر می آيد.
انسان هر چه خردمندتر و فرزانه تر باشد متواضع تر و خاشع تر می شود.