• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 549
تعداد نظرات : 289
زمان آخرین مطلب : 3898روز قبل
سياست

جنگ نرم در دیدگاه رهبری



آنى كه ما به شدت نیازمند اعتماد به نفس او هستیم، قشر جوان ماست؛ بخصوص قشر جوان اهل علم و فرزانه و بالقوه اداره كننده‏ى بخشى از آینده‏ى این كشور؛ چه اداره كننده‏ى علمى، چه اداره كننده‏ى سیاسى، چه اداره كننده‏ى عملى و اجرائى. این قشر باید توصیه‏ى به اعتماد به نفس را - كه من دیروز به صورت گذرا گفتم و امروز میخواهم قدرى بیشتر درباره‏ى آن حرف بزنم - درست به گوش بشنود و از اعماق دل بپذیرد و در همه‏ى فعالیتهاى خود آن را محور و ملاك قرار بدهد.

چرا من مسئله‏ى اعتماد به نفس را اصلاً مطرح میكنم؟ مگر در كشور چه اتفاقى افتاده كه بنده اصرار دارم روى اعتماد به نفس ملتمان یا جوانانمان تكیه كنم؟ توضیحى وجود دارد. ملت ما بر اثر انقلاب، بر اثر دفاع مقدس، بر اثر تأثیر شخصیت ویژه‏ى امام - كه حالا بعد اگر ان‏شاءاللَّه یادم ماند، اشاره میكنم كه در ایجاد اعتماد به نفس ملى، شخص امام و عناصر تشكیل دهنده‏ى شخصیت او، یكى از بیشترین تأثیرها را داشت - و بر اثر پیشرفتهاى گوناگون، امروز به یك نصاب قابل قبولى از اعتماد به نفس دست یافته است. بیم آن هست كه در عرصه‏ى جنگهاى روانى و تبلیغاتى و به اصطلاح جنگ نرم بین ما و دشمنانى كه بسیار اصرار بر ادامه‏ى این نبرد دارند، این اعتماد به نفس یا خدشه پیدا كند، تضعیف بشود، متزلزل بشود یا لااقل در حدى كه ملت ما به آن احتیاج دارد، پیش نرود. ما در نیمه‏ى راهیم. من به عیان مى‏بینم كه در ذهن و زبان و عمل بسیارى از برجستگان كشورمان این اعتماد به نفس هنوز به حد نصاب لازم نرسیده.

پنج شنبه 30/10/1389 - 15:4
سياست

جنگ نرم در دیدگاه رهبری



على‌رغم همه‌ى آنچه كه انجام گرفته است در این سه دهه؛ توطئه‌هاى گوناگون، از موذیگرى‌ها و توطئه‌هاى براندازى و كودتا كه در سالهاى اول، دهه‌ى اول انقلاب بود، تا جنگ تحمیلى، تا توطئه‌هاى به اصطلاح نرم از بعد از دهه‌ى اول و بعد از پایان جنگ به این طرف تا امروز، ملت ایران و جمهورى اسلامى ثابت كرد كه شایسته و لایق باقى ماندن است؛ با قدرت ایستاد. بعد از این هم حوادث گوناگون عالم نخواهد توانست این درخت تناور را تكان بدهد، كه آن روزى كه یك نهال بود، نتوانستند از جا درش بیاورند، امروز تبدیل شده به یك درخت تناور و ریشه‌دار. جمهورى اسلامى را نمیتوانند تكان بدهند. ما باید خودمان مراقب باشیم كه از درون پوك نشویم؛ از درون پوسیده نشویم. از دشمن بیرونى، آن وقتى كه ما سلامت معنوى خودمان را حفظ كردیم، راهى را كه اسلام و جمهورى اسلامى به ما نشان داده، پیش رفتیم و از آن راه منحرف نشدیم، مطلقا ترسى نداریم؛ به ما آسیبى نمیزند؛ نمیتواند آسیب بزند
چهارشنبه 29/10/1389 - 14:44
سياست

جنگ نرم در دیدگاه رهبری


ملت ما، جوانان ما، زن و مرد ما نباید احساس كنند كه دوران مجاهدت به پایان رسید، خطرى ما را تهدید نمیكند. ممكن است خطر نظامى ما را تهدید نكند، همین جور هم هست. امروز ملت ایران به آن رتبه‌اى از اقتدار رسیده كه خطرپذیرى دشمنان خود را بسیار بالا برده، جرئت نمیكنند به این ملت تهاجم نظامى كنند؛ میدانند سركوب خواهند شد؛ میدانند كه این ملت مقاوم است. بنابراین خطر تهاجم نظامى بسیار پائین است؛ اما تهاجم فقط تهاجم نظامى نیست. دشمن به آن نقاطى متوجه میشود كه پشتوانه‌ى استقامت ملى ماست. دشمن وحدت ملى و ایمان عمیق دینى را هدف قرار میدهد. دشمن روحیه‌ى صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار میدهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامى خطرناكتر است.

 در تهاجم نظامى شما طرفتان را میشناسید، دشمنتان را مى‌بینید؛ اما در تهاجم معنوى، تهاجم فرهنگى، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمى‌بینید. هوشیارى لازم است. من از همه‌ى ملت ایران بخصوص از خانواده‌هاى شهیدان و از همه‌ى شما عزیزان، بخصوص از جوانها خواهش میكنم با هوشیارى كامل مرزهاى فكرى و روحى را حراست كنید. نگذارید دشمن مثل موریانه‌اى به جان پایه‌هاى فكرى و اعتقادى و ایمانى مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه كند؛ این مهم است. همه وظیفه داریم مرزهاى ایمانى و مرزهاى روحى خودمان را حفظ كنیم.

 امروز متأسفانه دشمنان ملت ایران توانسته‌اند حتّى تا پشت مرزهاى ما حضور پیدا كنند. در گذشته و اوائل انقلاب هم، طراحى‌ها مال دشمنان بود؛ دشمنان قدرتمند، استكبار، صهیونیست؛ اما امروز همانها با تحولاتى كه در منطقه پیش آمده، پایگاه‌ها و مراكزى را در كنار مرزهاى جغرافیائى شما به وجود آورده‌اند و از آن براى فعالیتهاى نرم و بسیار خصمانه استفاده میكنند. همه باید هوشیار باشند. و من بخصوص به جوانها عرض میكنم:

 جوانان عزیز! میهن شما امروز احتیاج دارد به آگاهى، به بیدارى. حركات كسانى را كه دلها را از وحدت و صمیمیت میخواهند دور كنند، رصد كنید. امروز در میدان شهر به همه عرض كردم، به شما هم عرض میكنم: كسانى میخواهند به هر وسیله‌اى، به هر بهانه‌اى، میان آحاد ملت اختلاف و تفرقه به وجود بیاورند. هر كسى كه دیدید در این زمینه كار میكند، درباره‌ى او داورى كنید كه سرانگشت دشمن است؛ بداند یا نداند. ممكن است ندانند، اما سرانگشت دشمنند؛ براى دشمن كار میكنند. نتیجه یكى است. آن كسى كه دانسته به شما ضربه میزند، با آن كسى كه ندانسته همان ضربه را وارد میكند، با هم فرقى در نتیجه ندارند. باید هوشیار بود؛ باید بیدار بود..
چهارشنبه 29/10/1389 - 14:38
سخنان ماندگار

بسیجی ماندن و تقویت اخلاص و بصیرت و استقامت، رمز تحقق وعده تخلف ناپذیر الهی درباره پیروزی نهایی ملت مؤمن ایران است.

نایب الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام خامنه ای روحی له الفداء

(سخنرانی غدیر89)

چهارشنبه 29/10/1389 - 14:33
مهدویت
مهدی جان ! بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه ! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
چهارشنبه 29/10/1389 - 14:31
مهدویت

ایران آخرالزمان

 

چه خوشمان بیاید، چه نیاید الان در دنیا دو جبهه، دو صف، دو قطب، دو تفكر در مقابل همدیگر صف آرایی كرده اند: ایران و اسراییل. اما این اسراییل نه آن كشور جعلی كه نماینده ای از همه ی دولت های غربی است، از ایالات متحده و بریتانیا تا فرانسه و آلمان و ایتالیا. این اسراییل گاهی كت و دامن مركل را می پوشد، گاهی همقد كوتوله هایی مثل ساركوزی و برلوسكونی می شود، گاهی با لهجه ی بریتانیایی حرف می زند، گاهی پشت مجسمه ی آزادی پنهان می شود و گاهی از تل آویو برای ما شاخ و شانه می كشد. از آن طرف این ایران هم نه کشوری با ۱۶۴۸۱۹۵ کیلومتر مربع وسعت که گستره ای از مشهدالرضا تا بنت جبیل دارد. شطرنج دنیای امروز فقط دو بازیگر دارد یك طرف سفید و طرف دیگر سیاه. حالا می خواهی سرباز پیاده ی سیاه را كاریكاتوریست دانماركی بنامی یا كشیش آمریكایی دیگر میل خودت است.

 

در این جنگ دنیاها نقطه ی عطف، ظهور منجی است. و هر دو سوی ماجرا ـ اگرچه شاید به روی خود هم نیاورند ـ اما در حال آماده سازی آخرین نبرد نهایی هستند. هر چه می گذرد نشانه ها شفاف تر و حقیقت ها عریان تر و شبهه ها بی رمق تر می شوند. پیش از قیام امام خمینی كمتر محقق شیعی، درستی احادیثی كه به نقش ایرانیان در زمان ظهور می پرداخت را باور داشت یا حداقل زمان  ظهور را با همین قرینه ی وضع و حال ایران شاهنشاهی نزدیك می دید. اما با انقلاب امام، وزیر سفید از محاق سربازان خموده و خواب آلوده بیرون آمد و شروع كرد به فتح الفتوح. پیش از این چه كسی جرات داشت از حلقومش فریاد كه هیچ، نجوای مرگ بر آمریكا  سر دهد یا پرچم پرستاره ی بی فروغش را آتش بزند؟ یا چه كسی خیال این را در سر داشت كه اسراییل باید محو بشود؟ یا چه کسی شورای امنیت و ناتو و اتحادیه اروپا را به سخره می گرفت؟

 

 اما جالب این است كه در آن سوی میدان هم عده ای به نقش ایران در زمان ظهور پی برده اند. كافیست در اینترنت  iran israel  prophecy  یا Iran in Prophecy یا واژه های مشابه را جستجو كنید تا با انبوه سایت ها در زمینه ی پیشگویی نقش ایران در آخرالزمان با استفاده از قرائت صهیونیستی از كتاب مقدس روبرو شوید. در عمده ی این پیشگویی ها به تقابل ایران با اسراییل و نقش ایران در مواجهه با ظهور منجی ادعایی شان اشاره شده است.  به عنوان مثال برای  iran israel prophecy (پیشگویی درباره ی ایران - اسراییل) در فضای مجازی ۹۰۵۰۰۰ صفحه، برای Iran in Prophecy (پیشگویی درباره ی ایران) ۹۰۳۰۰۰ صفحه و برای  Iran in Bible Prophecy  (پیشگویی درباره ی ایران در کتاب مقدس) ۹۵۷۰۰۰ صفحه مطلب وجود دارد.

 

عمده ی این مطالب به نقش ایران در آخرالزمان و تقابل با اسراییل و آمریکا با استفاده از قرائت های صهیونیستی از انجیل و تورات می پردازد. مثلا سایت focusonjerusalem.com بعد از اینکه تاریخ ایران را از زمان آریایی ها تا انقلاب اسلامی به طور خلاصه بیان می کند با استفاده از بعضی آیات کتاب مقدس ایران را یکی از اقوام  یاری دهنده به یاجوج و ماجوج که در آخرالزمان با اسراییل خواهند جنگید معرفی می کند. سایتbibleprophecy.net  به معرفی جدیدترین کتاب منتشر شده اش می پردازد که در آن با استناد به بعضی پیشگویی ها تقابل و جنگ ایران و آمریکا را اجتناب ناپذیر می داند.
سایت escapeallthesethings.com در مطلب اصلی خود ادعا می کند که طبق گفته های کتاب مقدس طرح  آقای احمدی نژاد برای حمله ی هسته ای به اسراییل! موفقیت آمیز نبوده، نتیجه ی معکوس خواهد داد و باعث فرار ایرانیان از کشورشان خواهد شد. سایتbible-codes.org  به زلزله ی بم به عنوان نشانه ای از آخرالزمان و پیشگویی ها در این مورد در کتاب مقدس می پردازد. سایت alphanewsdaily.com ادعا می کند طبق هشدار کتاب مقدس، ایران به همراه بعضی کشورهای دیگر به اسراییل حمله خواهد کرد.
 از این دست پیشگویی ها فراوان وجود دارد. اما فارغ از توجه به اهداف و اغراض چنین پیشگویی ها و صحت و سقم آنها، نکته ی قابل توجه این است که ایران امام خمینی و امام خامنه ای، وزیر سفید شطرنج جنگ آخرالزمان خواهد بود .


 

منبع : http://www.apocalypse.blogfa.com/post-366.aspx


چهارشنبه 29/10/1389 - 14:30
داستان و حکایت

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.

پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.
دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم.
یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر!
دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است.
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.

نقل از کتاب «بهترین قطعات ادبی
يکشنبه 26/10/1389 - 14:31
شعر و قطعات ادبی

    زلال که باشی آسمان در تو پیداست 

    پرسیدم..... ، 
    چطور ، بهتر زندگی کنم ؟ 
    با كمی مكث جواب داد : 
    گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ، 
    با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ، 
    و بدون ترس برای آینده آماده شو . 
    ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . 
    شک هایت را باور نکن ، 
    وهیچگاه به باورهایت شک نکن . 
    زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی . 
    پرسیدم ، 
    آخر .... ، 
    و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد : 
    مهم این نیست که قشنگ باشی ... ، 
    قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر . 
    كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را .. 
    بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی . 
    موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن .. 
    داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ... 
     

     
    هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش 
    در صحرا میچراید ، 
     
    آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ، 
    شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر 
    بدود ، تا گرسنه نماند .. 
     
    مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ، 
    مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با 
    تمام وجود شروع به دویدن كنی .. 
     
    به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ، 
    كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد : 
    زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ، 
    فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ، 
    زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست
     
     

    دو چیز را همیشه فراموش كن: 
    خوبی كه به كسی می كنی 
    بدی كه كسی به تو می كند 

    همیشه به یاد داشته باش: 
    در مجلسی وارد شدی زبانت را نگه دار 
    در سفره ای نشستی شكمت را نگه دار 
    در خانه ای وارد شدی چشمانت را نگه دار 
    در نماز ایستادی دلت را نگه دار 

    دنیا دو روز است: 
    یك با تو و یك روز علیه تو 
    روزی كه با توست مغرور مشو و روزی كه علیه توست مایوس نشو. چرا كه هر دو پایان 
    پذیرند. 
     
    به چشمانت بیاموز كه هر كسی ارزش نگاه ندارد 
    به دستانت بیاموز كه هر گلی ارزش چیدن ندارد 
    به دلت بیاموز كه هر عشقی ارزش پرورش ندارد 

    دو چیز را از هم جدا كن: 
    عشق و هوس 
    چون اولی مقدس است و دومی شیطانی، اولی تو را به پاكی می برد و دومی به پلیدی. 
    در دنیا فقط 3 نفر هستند كه بدون هیچ چشمداشت و منتی و فقط به خاطر خودت خواسته 
    هایت را بر طرف میكنند، پدر و مادرت و نفر سومی كه خودت پیدایش میكنی، مواظب باش كه 
    از دستش ندهی و بدان كه تو هم برای او نفر سوم خواهی بود. 
     

    چشم و زبان ، دو سلاح بزرگ در نزد تواند، چگونه از آنها استفاده میكنی؟ مانند تیری 
    زهرآلود یا آفتابی جهانتاب، زندگی گیر یا زندگی بخش؟ 
     
    بدان كه قلبت كوچك است پس نمیتوانی تقسیمش كنی، هرگاه خواستی آنرا ببخشی با تمام 
    وجودت ببخش كه كوچكیش جبران شود. 
     
    هیچگاه عشق را با محبت، دلسوزی، ترحم و دوست داشتن یكی ندان، همه اینها اجزاء 
    كوچكتر عشق هستند نه خود عشق. 
     

    همیشه با خدا درد دل كن نه با خلق خدا و فقط به او توكل كن، آنگاه می بینی كه چگونه 
    قبل از اینكه خودت دست به كار شوی ، كارها به خوبی پیش می روند. 
     
    از خدا خواستن عزت است، اگر برآورده شود رحمت است و اگر نشود حكمت است. 
    از خلق خدا خواستن خفت است، اگر برآورده شود منت است اگر نشود ذلت است. 
    پس هر چه می خواهی از خدا بخواه و در نظر داشته باش كه برای او غیر ممكن وجود ندارد 
    و تمام غیر ممكن ها فقط برای شماست. 
     

    ارسالی توسط اعلایی 
جمعه 24/10/1389 - 14:14
شعر و قطعات ادبی
*گفت:* این جمعه ها که ختم به مختار می شود بدجور دل طالب دیدار می شود ای منتقم بیا که به عالم خبر دهیم شیعه عزیز است و دشمن او خوار می شود *گو:* آن جمعه ای که رخصت دیدار می شود دیگر مثال مردی نه به مختار می شود روزی که نور حق پدیدار می شود این دشمن علی است که بر دار می شود آن روز خیل جوانان شیعه در ره است پیش از وقوع بر سر کارزار می شود ما پاره های آهن آبدیده ایم کز کوره های فتنه پدیدار می شود ثابت نموده ایم که یار ولایتیم جریان کربلا نه دگر بار می شود
جمعه 24/10/1389 - 13:53
داستان و حکایت

مأمون و مرد دزد
 

محمد بن سنان حکایت می کند که در خراسان نزد مولایم حضرت رضا علیه السلام بودم . ماءمون در آن زمان حضرت را معمولا در سمت راست خود می نشاند.به ماءمون خبر دادند که مردی دزدی کرده است . ماءمون دستور داد او را احضار کنند. چون حاضر شد، ماءمون او را در قیافه مرد پارسایی مشاهده کرد که اثر سجده در پیشانی داشت . به او گفت :- وای بر این ظاهر زیبا و بر این کار زشت ! آیا با چنین آثار زهد و پارسایی که از تو می بینم تو را به دزدی نسبت می دهند؟مرد صوفی گفت :- من این کار را از روی ناچاری کرده ام ، زیرا تو حق مرا از خمس و غنایم ، نپرداختی .ماءمون گفت :- تو در خمس و غنایم چه حقی داری ؟- خدای عزوجل خمس را به شش قسمت تقسیم کرد و فرمود:((هر غنیمت که به دست آورید خمس آن برای خدا و پیغمبر او و ذوی القربی و یتیمان و بینوایان و درماندگان در سفر است .))(73)و همچنین غنیمت را به شش قسمت تقسیم کرد و فرمود:((غنیمتی که خدا از اهل قریه ها به پیغمبر خود ببخشد، برای خدا و پیغمبر او و ذوی القربی و یتیمان و بینوایان و درماندگان در سفر است ؛ برای آنکه غنیمت ، تنها در دست و حوزه توانگران شما به گردش ‍ نباشد.))(74)طبق این بیان ، اکنون که در سفر مانده ام و بینوا و تهیدستم ، تو مرا از حقم محروم ساخته ای .ماءمون گفت :آیا من حکمی از احکام خدا و حدی از حدود الهی را ترک کنم ، با این حرف هایی که تو می زنی ؟مرد صوفی گفت :- اول به کار خود پرداز و خویش را پاک کن و آن گاه به تطهیر دیگران همت گمار! نخست حد خدا را بر نفس خود جاری کن و آن گاه دیگران را حد بزن !ماءمون دیگر نتوانست سخن بگوید، رو به حضرت رضا علیه السلام نمود و گفت :- در این باره چه نظری دارید؟حضرت رضا علیه السلام فرمود:- این مرد می گوید تو هم دزدی کرده ای منهم دزدی کرده ام ! ماءمون از این سخن سخت برآشفت و آن گاه به مرد دزد گفت :- به خدا قسم دست تو را خواهم برید.مرد گفت :- آیا تو دست مرا قطع می کنی در صورتی که خود، بنده منی ؟!ماءمون گفت :- وای بر تو! من چگونه بنده تو هستم ؟!مرد گفت :- به جهت اینکه مادر تو از مال مسلمان خریداری شده و تو بنده کلیه مسلمانان مشرق و مغربی ، تا آن گاه که تو را آزاد کنند، و من تو را آزاد نکرده ام .دیگر آنکه تو خمس را بلعیده ای ! بنابراین ، نه حق آل رسول را ادا کرده ای و نه حق مثل من و امثال مرا داده ای .همچنین شخص ناپاک نمی تواند ناپاک مثل خود را پاک سازد، بلکه سخصی پاک باید آلوده ای را پاک نماید و کسی که خود حد بگردن دارد بر دیگری حد نمی تواند بزند، مگر آنکه اول از خود شروع کند! مگر نشنیده ای که خدای عزیز می فرماید:((آیا مردم را به نیکی فرمان می دهید و خویش را فراموش می کنید و حال آنکه کتاب خدا را تلاوت می کنید؟ آیا در این کار فکر نمی کنید.))(75)در این هنگام ، ماءمون رو به حضرت رضا علیه السلام کرد و گفت :- صلاح شما درباره این مرد چیست ؟حضرت رضا علیه السلام اظهار داشتند:- خدای جل جلاله به محمد صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:((فلله الحجه البالغه )) خدای را دلیل رسایی هست که نادان با نادانی می فهمد و دانا بعلم خود درک می کند، دنیا و آخرت بر پایه استوار است و اکنون این مرد بر تو دلیل آورده است .چون سخن به اینجا رسید، ماءمون فرمان داد تا مرد صوفی را آزاد کنند.پس از آن ، مدتی در میان مردم ظاهر نشد و در مورد حضرت رضا علیه السلام فکر می کرد تا آنکه آن بزرگوار را مسموم ساخت و شهید کرد

 

چهارشنبه 22/10/1389 - 13:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته