• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1584
تعداد نظرات : 1638
زمان آخرین مطلب : 4080روز قبل
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

 

دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.  

(در محضر بهجت)

 

 

 

صدای بال ملایک ز دور می آید
مسافری مگر از شهر تور می آید 

دوباره عطر مناجات با فضا آمیخت
مگر که موسی عمران زطور می آید؟ 

شراب ناب تبلور به شهر آوردند
تمام شهر به چشمم بلور می آید! 

ستاره ای شبی از آسمان فرود آمد
و مژده ای داد که صبح حضور می آید 

چقدر شانه غمبار شهر حوصله کرد
به شوق آن که پگاه سرور می آید 

به زخم های شقایق قسم هنوز از باغ
شمیم سبز بهار حضور می آید 

مگر پگاه ظهور سپیده نزدیک است؟
صدای پای سواری ز دور می آید
 

ناصر فیض

 

نشریه الکترونیک ساعت صفر

 
اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 
جمعه 10/2/1389 - 11:17
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان صلوات 

 

امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************

انتظار امام و امت

 

امام و امت هر دو منتظرند. امت در انتظار امام خویش است و امام نیز چشم به راه فرشته ی حق است که در رسد و پیام قیام را برساند و او را به ظهور فرا خواند،ذر احادیثی زندگی امام در دوران طولانی غیبت به پیامبرانی چون حضرت ایوب و حضرت یعقوب تشبیه شده است.

 

ایوب پیامبر 7سال شکیبایی ورزید و درد های فراوانی را تحمل کرد و قرآن او را صابر خواند و یعقوب پیامبر نیز منتظر فرج در کار خویش و پایان دوران رنج آور و اندو بار هجران حضرت یوسف بود، قائم آل محمد نیز چشم به راه دارد و همواره در حالت انتظار به سر می برد و همیشه فرج خود را که فرج در کار اجتماعات و انسانها است را از خدا می طلبد و چنین می گوید:

 

... یانور النور یا مدبر الامور... و اجعل لی و لشیعتی من الضیق فرجا، و من الهم مخرجا، و اوسع لنا المنهج، و اطلق لنا من عندک ما یقرج...

 

... ای نور روشنی ها و ای تدبیر کننده کارها... برای من و برای پیروانم در تنگناها گشایش قرار بده، و از اندوه ها راه نجاتی فراهم ساز.راه را برای ما گشاده گردان، و از نزد خود چیزی بر ما ارزانی دار، که فرج ساز باشد ...

«الصحیفة المهدیة/115»

 

 

منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

جمعه 10/2/1389 - 10:35
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

 

 

امیرالمومنین علیه السلام كه تنها مدافع و یار و غمخوارش فاطمه علیهاالسلام بود بعد دفن او تا آخر عمر به سوگ نشست و درددلهایش را به چاه گفت، و زندگى بعد از او را استخوان در گلو و خار در چشم تعبیر كرد.

ترجمه اشعاری که سوز دل امیرالمومنین علیه السلام بعد از فاطمه علیهاالسلام است.

جانم با آه سوزانش محبوس شده، و اى كاش با آه سوزانش خارج شود. بعد از تو خیرى در زندگانى نیست، و من از این گریه مى كنم كه عمرم طولانى شود.

فراق تو نزد من بالاترین چیزها است، و فقدان تو اى فاطمه از هر داغى سوزناكتر است. از روى حسرت خوهم گریست و نوحه سرایى خواهم كرد درباره دوستى كه بهترین راهها را پیمود. اى چشم اشك بریز و مرا كمك كن كه حزن من دائم است و براى دوستم اشك مى ریزم.

دوستى كه هیچ دوستى مثل او نیست و در قلب من براى غیر او نصیبى نیست. حبیبى كه از پیش چشمانم واز جسم من دور شده ولى از قلب من دور شدنى نیست. 

 

 

کتاب  مادر گلها فاطمه سلام الله علیها

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

 

چهارشنبه 8/2/1389 - 20:13
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

 

 

علی علیه السلام پس از به خاک سپاری یار دیرینه و همراه روزگار خوشی ها و تلخی های خود، در کنار تربت آن عزیز، با رسول خدا چنین درد دل کرد:

 

ای پیغمبر خدا! از من و از دخترت که به دیدن تو آمده و در کنار تو زیر خاک خفته است، بر تو درود باد! همان که خداوند سرعت ملحق شدنش به تو را اختیار کرد . ای رسول خدا! پس از دختر برگزیده ات شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتن داری من به خاطر سیده زنان جهان از دست رفته است . اما برای من پیروی از سنت تو [که همان صبر باشد] در جدایی تو موجب تسلیت است [ . ای پیامبر خدا!] تو را به دست خود در دل خاک سپردم! و تو بر روی سینه من جان دادی! آری، قرآن خبر داده است که همه از خدائیم و به سوی او باز می گردیم . اکنون امانت به صاحبش رسید، و آنچه در گرو بود گرفته شد و زهرا از دست رفت [ . پس از او] آسمان و زمین زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید و شبم بی خواب است و غم از دلم نمی رود، تا خدا مرا در جوار تو ساکن گرداند .

 

[مرگ زهرا] ضربتی بود که دل را خسته و غصه را پیوسته گردانید، چه زود جمع ما به پریشانی کشیده شد . شکایت [خود را] به خدا می برم و دخترت خواهد گفت که امتت پس از تو با وی چه ستم ها کردند . آنچه خواهی از او بپرس و احوال را از او جویا شو . تا سر دل بر تو گشاید و خونی که خورده است بیرون آید . او به زودی خواهد گفت و خدا که بهترین داور است [میان او و ستمکاران داوری] نماید .

 

[سلامی که به تو می دهم] سلام وداع کننده است نه از روی ملالت و کسالت . اگر می ورم ملول [و خسته جان] نیستم و اگر می مانم به وعده خدا بد گمان نیستم، به خاطر وعده ای که خداوند به شکیبایان داده است . در انتظار پاداش می مانم که شکیبایی نیکوتر است .

 

اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود برای همیشه در کنار قبرت می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون فرزند مرده جوی اشک از دیدگانم می راندم .

 

خدا گواه است که دخترت پنهانی به خاک می رود و در حالی که هنوز روزی چند از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبان ها نرفته، حق او برده می شود و از میراث او منع می شود .

 

ای رسول خدا! شکایت را به سوی خدا می برم و دل را به یاد تو خوش می دارم، که درود خدا بر تو باد و سلام و رضوان خدا بر فاطمه .

 

اصول کافی، ج 1

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

چهارشنبه 8/2/1389 - 19:39
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

  

 

... و باز چشمان بى رمقش را مى گشاید و نگاهش را در نگاه خیس کودکان خود گره مى زند. بغض سنگین گلو، راه گریه را بر همه سد کرده است و همه منتظر شکستن بغض کسى اند تا اندوه دل را سبک کند. تصویر غم بار مادر پشت پرده هاى اشک مدام ورق مى خورد و همه ساکت نشسته اند. مادره آغوش خسته و زخم خورده خود را مى گشاید و کودکان بى مهابا به سوى او به پرواز درمى آیند. آسمان رنگ غروب دارد، زمین را تب فرا گرفته و خانه در سیّالِ سیاهِ غم فرو رفته است. نگاه ها درهم تکرار مى شوند و... مادر لباس تمیزى مى پوشد و آرام در بستر خود مى آرامد. غنودن او همان و افزون شدن دلهره کودکان همان.

رو انداز را به روى خود مى کشد و به سمت قبله مى خوابد. کسى جرأت نمى کند پا در خلوت مادر بگذارد. اسماء با چهره اى اشکبار از اتاق بانو بیرون مى آید. دیگر لازم نیست چیزى بگوید. بغض گلویش مى ترکد و کودکان سراسیمه به داخل حجره مادر مى روند و کبوتر بغض خود را از تنگاى قفس سرد و تنگ حنجره ها تا عرش خدا آزاد مى کنند. على (علیه السلام) با زانوانى لرزان بر آستانه در مى ایستد. زانوانش زیر بار سوگ مى لرزد و با گامهایى بریده به سوى حجره فاطمه (سلام الله علیها) به راه مى افتد. پر پر زدن کودکان و مویه هاى غریبانه شان، داغ دلش را سنگین تر مى کند.

زینب (سلام الله علیها) شروع به واگویه و دل مویه مى کند. حسین (علیه السلام) کف پاى مادر را مى بوسد. حسن (علیه السلام) فریاد مى زند و...

این جا خانه على (علیه السلام) است. خانه اى که با رفتنِ فاطمه (سلام الله علیها) روزگارى دشوار را آغاز نمود. چهره آرام و معصوم فاطمه (سلام الله علیها)، رخ در نقاب مرگ کشیده بود و آرامشى ابدى یافته بود. آرامش از اندوهى بزرگ؛ اندوهى به وسعت تاریخ؛ داغ از دست دادن بهانه هستى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و این تازه گوشه اى از داغ دل او بود. او به چشم خویش دیده بود که درِ خانه وحى را آتش زدند و ریسمان به گردن وصى رسول خدا (صلى الله علیه و آله) پسر عم و شوى بزرگوارش انداخته و در کوچه هاى مدینه کشانیده بودند و آنقدر این مصائب بر او دشوار بود که درد سینه و بازو را فراموش کرده بود. اکنون در آرامشى ابدى فرو مى رفت و مرگ چون نسیمى روح نواز، تن رنجور و خسته او را در هاله اى از آسایش در بر مى گرفت و آرام در خواب فرو مى رفت. مى رفت و نگاهش را از جهانى پر از ظلم و بیداد برمى داشت؛ جهانى پر از نابرابرى؛ جهانى که مردمش حرمت یاس را نمى شناختند و در دنیایى خاکى زمین گیر شده بودند. لبخند بر چهره نزار او پر رنگ تر مى شد و شوق دیدار پدر و غنچه نشکفته پرپر او، میلش را بر این دنیا کم کرده بود و فقط تنهایى على (علیه السلام) بود که بر دلش نیشتر مى زد و خاطر رنج دیده او را مى آزرد. و او رفت تا جهانى بداند ارزش دُردانه هستى را.

بال گشود و تا بى انتها پر کشید. سوگ بى پایانش بر قلب مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشریف» تسلیت باد.

 

پدیدآورنده: نجمه کرمانى

منبع:پایگاه حوزه

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

سه شنبه 7/2/1389 - 13:50
شعر و قطعات ادبی

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

  

 

 

هنوز شاخه گل بود در جوانه زدن

که بود صحبت گلچین و تازیانه زدن

ندانی آنکه به سر اهرمن چه می‌پرورد؟

شرر به اهل حرم در میان خانه زدن

کلید باغ خدا را در آتش افکندن

شرر بر آن در و دیوار و آستانه زدن

غلاف تیغ به بازوی گل زدن یعنی

نشان زخم به بازوی بی‌نشانه زدن

به پیشِ دیده گل، ‌غنچه را خزان کردن

ز داغ بر دل آن بی‌نشان نشانه زدن

ز باغ، بلبل پر بسته را برون بردن

به پیش چشم گل آتش به آشیانه زدن

به وقتِ‌ دادن جان آرزوی گل این بود

دوباره بر سر زلف شکوفه شانه زدن

ندانی آنکه مُرادم ز سوگنامه چه بود؟

به شعله‌های تو دامن بدین بهانه زدن

 

محمدعلی مجاهدی (پروانه) 

منبع:پایگاه حوزه

 

سالروز شهادت سالار بانوان جهان، دخت گرانمایه خاتم پیامبران، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  به پیروان راهش تسلیت می گویم.

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

سه شنبه 7/2/1389 - 13:46
شهدا و دفاع مقدس

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

 

امام خمینی رحمه الله علیه:

درباره ی شهید آنقدر از اسلام و اولیاء اسلام روایات وارد شده است بر فضل شهید که انسان متحیر می شود. در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل شده است که برای شهید هفت خصلت است که اولی آن عبارتست از اینکه اولین قطره ای که از خون او بر زمین برزید، تمام گناهی که کرده است آمرزیده می شود و مهم این آخرین خصلتی است که می فرماید که بر حسب این روایت که شهید نظر می کند به وجه الله و این نظر به وجه الله راحت است برای هر نبی و هر شهید.

این آخر چیزی است برای انسان، آخرین کمالی است که برای انسان است. در این روایتی که در کافی نقل شده است، در این روایت انبیاء را مقارن شهدا قرار داده است که در جلوه ای که حق تعالی می کند بر انبیائ، همان جلوه را بر شهدا می کند. شهید هم ینظر الی وجه الله حجاب را شکسته است همانطور که انبیاء حجاب را شکسته بودند و آخر منزلی است که برای انسان ممکن است باشد. مژده داده اند که برای شهدا، این آخر منزلی که برای انبیاء هست، شهدا هم بر حسب حدود وجودی خودشان به این آخر منزل می رسند.

اینطور مطلبی که برای شهید گفته شده است برای کم کسی هست. آنها را قرینه ی انبیاء قرار داده اند. در روایتی هست که هر خوبی بالاتر از او هم خوبی هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا بالاتر از او دیگر خوبی در کار نیست.

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

جمعه 3/2/1389 - 17:8
آلبوم تصاویر

 

 

جمعه 3/2/1389 - 4:7
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان صلوات 

 

امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************

 

بهاری سبز با عطر سپند و عود می‌آید
تحمل کن که مهمان دیر امّا زود می‌آید 

به ماهی‌ها بگو خواب شما تعبیر خواهد شد
که اقیانوس‌مردی از نژاد رود می‌آید 

جهان از خواب سنگین خودش بیدار می‌گردد
که ابراهیم دنیای پر از نمرود می‌آید 

به رستم‌ها بگو سهراب‌ها دیگر نمی‌میرند
دوای دردهای سخت بی‌بهبود می‌آید 

طلسم شب شکسته می‌شود با سحر صبح او
همان‌طوری که می‌دانی و خواهد بود می‌آید 

چراغان کن تمام شهر را با ریسه‌های سبز
که بوی یاس و سیب از جمعه‌ی موعود می‌آید

 

سید علی‌رضا جعفری، شاعر اهل افغانستان است که در حوزه دین و مهدویت اشعار ارزنده ای سروده است. 

منبع: نشریه الکترونیک ساعت صفر

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

جمعه 3/2/1389 - 3:23
دعا و زیارت

 

بسم الله الرحمن الرحیم  

السلام علیک یا بقیه الله الاعظم (عج)

سلام 

 

برای سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان صلوات 

 

امام زمان(علیه السلام) مى فرماید: «اكثر و الدعاء بتعجیل الفرج».
«براى نزدیك شدن ظهور و فرج، بسیار دعا كنید.»
********************************

 

  

ولادت حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار تهنیت باد

پیامبر اکرم :صلوات الله علیه و آله می فرمایند:
هر کس یک شبانه روز از بیماری پرستاری کند ، خداوند او را با ابراهیم خلیل محشور می کند .
 

 

 

تو مهر روشن و اوج خصال آینه ای
عیار پاکی و حُسن کمال آینه ای
تو صبح صادق فجری، شکوه آینه ای
در آسمان اصالت به کهکشان مانی
گواه مریم و صبح وصال آینه ای
به صبر و حلم محمد، شجاعتت چو علیست
به زهد فاطمه مانی، مثال آینه ای
تویی پیام رسان قیام عاشورا
تو مَُهر صلح حسن، هم مقال آینه ای
ولادت تو بود رویش صلابت و حجب
تویی طراز نجابت، جمال آینه ای
تو الگویی به زنان و تو شمس نسوانی
تو زیوری به زمان و مدال آینه ای
پیام مکتب تو درس هر پرستار است
تو شعر سبز بهار، اعتدال آینه ای
تو زیب صبر و شکوهی، فرشته تقوا
تو قهرمان زنانی ، جمال آینه ای
طنین صاعقه مانی به بزم بدخواهان
تو سیف ایزد و چونان هلال آینه ای

 

اللهم عجـــل لولیک الفـــرج 

سه شنبه 31/1/1389 - 3:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته