• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4236روز قبل
اهل بیت

نصیحتی از حضرت امام باقر علیه السلام
 

حضرت سه بار تکرار کردند که برای دیگران، پشت سرشان دعا کن تا روزی برایتان سرازیر شود!

مقدمه:
 

از ماندگارترین و مفیدترین و هدایتگرترین گنجینه‌های معنوی تشیّع، وصیّت ها و نصیحت هایی است که از امامان معصوم علیه‌السلام به یادگار مانده است، این وصیّت ها، وصیّت های اصطلاحی که درباره مال و اموال باشد، نیست، بلکه وصیّت های معنوی و اخلاقی است که جنبه موعظه و هدایتگری دارد، و این هدایتگری می‌تواند در طول تاریخ ادامه داشته باشد.
این وصیّت ها از تک تک معصومان و امامان، از پیامبر گرفته تا علی و امامان به دست ما رسیده است آنچه در این مقال به دنبال ارائه آن هستیم، گوشه‌هایی از وصیّت های حضرت باقر علیه‌السلام است که نسبت به برخی افراد داشته. امید که بتواند مفید و راهنما و راهگشا باشد.
یک
از ارزشمندترین سفارشاتی که از امام محمد باقر علیه السلام رسیده است وصیّتی است که به درخواست یکی از دوستان ایشان ارائه شده است. امام در پاسخ آن مرد فهیم تنها به گفتن سه جمله اکتفا کرده است. اما سه جمله‌ای که یک دریا سخن در آن و یک زندگی سعادت در آن نهفته است.
1ـ «اوصیک بتقوی اللّه؛ تو را به تق
این جمله هر چند کوتاه است ولی اگر نگاه و نظری به قرآن داشته باشیم به خوبی می‌فهمیم که از جایگاه با عظمت و با اهمیّت برخوردار است. در یک نگاه اجمالی به قرآن به این نکات درباره تقوا برمی خوریم:
تقوا، ملاک برتری فرد بر انسانهای دیگر: «انّ اکرمکم عند اللّه اتقیکم»(1تقوا، زمینه پذیرش هدایت الهی را فراهم می‌کند: «هدی للمتّقین»(2)
تقوا، وسیله برای دریافت علم الهی و ویژه است: «اتقواللّه و یعلّمکم اللّه»(3)
تقوا، وسیله دریافت رحمت الهی است: «اتقوا لعلّکم ترحمون»(4)
تقوا، معیار قبولی اعمال و طاعات: «انّما یتقبل اللّه من المتّقین»(5)
تقوا، وسیله دریافت رزق از طرق غیر منتظره: «و یرزقه من حیث لا یحتسب»(6)
تقوا، وسیله برای در بن بست قرار نگرفتن: «و من یتّق اللّه یجعل له مخرجاً»(7)
تقوا، عامل توجه و حمایت و همراهی خاص خداوند: «ان اللّه مع المتّقین»(8)
تقوا، عامل عاقبت به خیری است: «والعاقبة للمتّقین»(9)

دعای پولدار شدن از امام باقر(علیه السلام)

تقوا، فلسفه عبادت(10) و بسیاری از دستورات اسلامی چون روزه(11) و... می‌باشد.
2ـ «وَ اِیّاکَ وَ المِزاح فَاِنَّه یُذهِب هَیبةَ الرّجُل وَ ماءَ وَجهِه؛ از شوخی بپرهیز، زیرا شوخی هیبت مرد و آبروی او را می‌برد.»
البته باید به نکاتی درباره "شوخی" توجّه داشت:
یک: شوخی اگر از دائره حق خارج نشود ممدوح است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه ‌و‌آله فرمود: «انّی امزح ولا اقول الّا حقّاً؛ من مزاح می‌کنم ولی جز حق نمی‌گویم»(12). باید توجه داشت که در شوخی دروغ گفته نشود، غیبت کسی نشده و موجب آزار و تمسخر کسی نگردد و...
دو: اصل شوخی و مزاح نمودن ممدوح است حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: هیچ مؤمنی نیست مگر این که در او از "دَعابه" وجود دارد، عرض کردم: دعابة چیست؟ فرمود: «المزاح».(13) این مطلب بیانگر این است که مومن باید در روابط اجتماعی خود بشاش و اهل بگو و بخند باشد.
سه: مزاح ممدوح نیز نباید از حَد و مرز عبور کند و زیاد شود و گرنه مذموم می‌شود، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «کَثرَةُ المِزاح یُذهب بماءِ الوجه؛ زیاد مزاح کردن آبروی انسان را می‌برد.»(14)
با این نکات روشن شد که در کلام حضرت باقر علیه‌السلام نیز مقصود زیاد شوخی کردن و از حق و اندازه خارج شدن است.
3ـ «و علیک بالدّعاء لاخوانک بظهر الغیب فانّه یهیل الرّزق، بقولها ثلاثاً؛(15) بر تو باد به دعا کردن برای برادرانت (از اهل ایمان) در غیاب آنها، زیرا که این کار روزی را سرازیر می‌کند، حضرت این جمله را سه بار فرمود».
دعا گاه برای مسائل دنیوی است و گاه مسائل معنوی و آخرتی، دعا برای دنیا گاه برای خود انسان است و گاه برای دیگران، و همین طور دعا در مسائل معنوی یا برای خود شخص است و یا دیگران.
از بین اقسام دعا، بهترین دعا آن است که در حق برادران دینی و دیگران باشد. در این باره زیاد شنیده‌اید. یکی از معروف ترین آنها ماجرایی است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می‌کنند.
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «اذا دعا احدٌ فلیعمّ فانّه اوجب للدّعاء و من قدّم اربعین رجلاً من اخوانه قبل ان یدعوا لنفسه استجیب له فیهم و فی نفسه؛(16) هرگاه کسی خواست دعا کند دعای خود را عمومیّت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) زیرا فراگیری لازمتر است برای دعا نمودن، و کسی که جلو اندازد چهل نفر نفر از برادران (مؤمن) خود را قبل از دعا کردن برای خودش، دعایش در حق آنان و خودش مستجاب می‌شود.»

پی‌نوشت‌ها:
 

1. سوره حجرات، آیه 13.
2. سوره بقره، آیه 2.
3. سوره بقره، آیه 282.
4. سوره انعام، آیه 155.
5. سوره مائده، آیه 27.
6. سوره طلاق، آیه 3.
7. سوره طلاق، آیه 2.
8. سوره توبه، آیه 36.
9. سوره اعراف، آیه 128.
10. سوره بقره، آیه 21.
11. سوره بقره، آیه 183.
12. منتخب میزان الحکمه، ص 464، ش 5797.
13. همان، ش 5801.
14. همان، ش 5804.
15. میزان الحکمه محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی، دارالحدیث، اوّل، 1377، ج 14، ص 6820.
16. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، داراحیاء التراث، ج 93، ص 313، ح 17، منتخب میزان الحکمه، همان، ص 184، ج 1، حدیث 2143
 

منبع:http://www.alborz.40sotoon.net
سه شنبه 10/8/1390 - 20:9
اهل بیت
تردیدی نیست كه بزرگ‏ترین رسالت مرجعیت دینی در عصر غیبت ولی عصر علیه‏السلام استخراج احكام شرعی از ادله و منابع دینی و قرار دادن آن در اختیار مسلمانان می‏باشد؛ اما در اینجا این پرسش به ذهن خطور می‏كند كه نخستین بار، این تلاش علمی - به معنای مصطلح و امروزی آن - توسط چه كسی انجام شد؟ و در واقع چه كسی باب اجتهاد را گشود و با تمسك به اصول، آن را تبیین نمود و آیا در زمان باز بودن باب علم و حضور معصوم نیز اجتهاد صورت می‏گرفته است یا خیر؟ این نوشتار كوشیده است تا این پرسش را در چند بخش پاسخ دهد.

الف. پایه گذاری علم اصول
 

آن گونه كه از تاریخچه تأسیس علم اصول برمی آید، تأسیس این علم و گردآوری قواعد آن در زمان امام باقر علیه‏السلام صورت گرفته است. اگر چه امیرالمؤمنین علیه‏السلام برخی از قواعد اجتهاد را بیان كرده بودند، اما دوران امامت امام باقر علیه‏السلام نقطه عطفی برای استفاده دانشمندان راستین اسلامی از محضر معادن علم الهی و چشمه‏های جوشان دانش و بینش وحیانی بود تا در این عرصه به كسب دانش و معرفت بپردازند. پیش از دوران امامت امام باقر علیه‏السلام اوضاع خفقان بار جامعه هرگز به پیشوایان معصوم علیهم‏السلام اجازه نمی‏داد كه با آسودگی خاطر به پرورش استعدادهای نهفته در جامعه اسلامی بپردازند.
تزلزل در حكومت اموی در دوران امام باقر علیه‏السلام و ناتوانی حاكمان در پیاده كردن سیاستهای تجربه شده بنی امیه مبنی بر اعمال فشار بر شیعیان، موجب ایجاد بستر مناسب فرهنگی در این عصر گردید. اتخاذ سیاستهای دوگانه و كشمكشهای تمام نشدنی بر سر قدرت توسط حاكمان از یك سو، و ژرف نگری امام باقر علیه‏السلام از سوی دیگر، زمینه رشد و تعالی و بارورسازی ارزشها را در بین مسلمانان پایه ریزی كرد و تلاشهای بی پایان امام در این راستا، تشنگان زلال معرفت و اندیشه را بر آن داشت كه با جاری كوثر امام باقر علیه‏السلام ، همراه شوند و هر چه بیشتر در معرض تعالیم انسان ساز آن امام همام قرار گیرند. این روند رشد، آن گونه در دانشمندان مختلف علوم دینی در زمینه‏های تفسیر، حدیث، كلام، فقه، اصول و... نهادینه شد كه امروز كمتر كتابی از متون دینی اسلامی، خالی از كلمات تابناك آن حضرت می‏باشد.
از جمله تلاشهای گسترده امام در این عرصه تبیین شیوه‏های صحیح استنباط حكم شرعی از منابع دینی بود كه بیش از پیش به اعتلا و توانمندی فقه شیعه غنا بخشید. امام باقر علیه‏السلام شخصا بر این امر مبادرت ورزید و با تدوین قواعد علم اصول و آموزش آن به شاگردان مكتب خویش، گام مهم و كارسازی در پیش برد اهداف بلند اجتهاد برداشت؛ به گونه‏ای كه امروز شیعه می‏تواند با سربلندی اذعان دارد كه میراث دار دانش پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و جانشینان او علیهم‏السلام در بهره‏گیری از منابع دینی در قالب اجتهاد و استنباط حكم شرعی می‏باشد.
مرحوم صدر در این باره می‏نویسد:
«به واقع، اولین كسی كه دروازه علم اصول [و اجتهاد در احكام] را گشود و به تبیین و ترفیع قواعد آن پرداخت، امام ابوجعفر محمد بن علی الباقر علیه‏السلام و پس از او، فرزند برومندش، ابوعبداللّه‏ الصادق علیه‏السلام است. این دو بزرگوار با آموزش قواعد آن به بسیاری از شاگردان خود، و آنان نیز با جمع آوری و نگاشتن آن مسائل و قواعد، گام بزرگی در فقه و اصول شیعه برداشتند.1
علامه سید محسن امین می‏نویسد: «مسلما بیشترین قواعد اصولی كه از امامان معصوم علیهم‏السلام روایت شده، از امام باقر علیه‏السلام تا امام حسن عسكری علیه‏السلام می‏باشد. سیوطی در [كتاب خود] «اوائل» بر این باور است كه نخستین كسی كه علم اصول را تصنیف كرد، امام شافعی بوده است. در پاسخ او می‏گوییم: نخستین كسی كه پیش از شافعی علم اصول را گشود و مسائل آن را بیان كرد، امام محمد بن علی الباقر علیه‏السلام و فرزند [بزرگوار[ ایشان جعفر الصادق علیه‏السلام است كه برای اصحاب خویش مسائل مهم آن را تبیین نمودند... اولین كسی كه در علم اصول سخن رانده و هشت قاعده در زمینه علوم قرآنی را بازگو كرده، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام است؛ همو بود كه بیان كرد در قرآن ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، و عام و خاص وجود دارد. به گونه‏ای كه این قاعده‏ها بیشتر مباحث اصولی فقه را در بر دارد؛ اما امام باقر علیه‏السلام و امام صادق علیه‏السلام پس از امیرالمؤمنین علیه‏السلام نخستین كسانی هستند كه پیش از امام شافعی، مبانی گسترده علم اصول را تبیین نمودند و مسائل آن را برای [شاگردان و] یاران خود بیان فرمودند».2

ب. تبیین شیوه‏های صحیح اجتهاد
 

امام باقر علیه‏السلام به عنوان مبتكر و تدوین كننده علم اصول، در جایگاه برترین مرجع دینی شیعه در روزگار خویش، بر خود لازم می‏دانست با تبیین شیوه‏های صحیح اجتهاد، به نهادینه ساختن فرهنگ اجتهاد بین دانشمندان علوم اسلامی مبادرت ورزد.
از این رو، به آموزش اصحاب و شاگردان خود در راستای اجتهاد با بهره‏گیری از شیوه‏های صحیح اقدام نمود كه در كتابهای اصولی، نمونه‏های فراوانی از آن به چشم می‏خورد؛ به مواردی در این زمینه توجه كنید:
1. زراره می‏گوید: از امام باقر علیه‏السلام پرسیدم: شما در مسح پا و سر، مسح تمام سر و پا را لازم نمی‏دانید، بلكه مسح مقداری از آن را كافی می‏دانید؛ آیا ممكن است بیان كنید كه این حكم را چگونه و از كجا بیان می‏فرمایید؟ امام با تبسمی پاسخ دادند: این همان مطلبی است كه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز بدان تصریح دارد و در قرآن نیز آمده است؛ به درستی كه خداوند می‏فرماید: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ»3؛ «پس صورتهایتان را بشویید». از این جمله، فهمیده می‏شود كه شستن صورت واجب است. پس خداوند شستن دستها را عطف بر صورت نمود و فرمود: «وَاَیْدِیَكُمْ اِلَی الْمَرافِقِ»؛ «و دستانتان را تا آرنج بشویید». بنابراین، خداوند شستن دو دست تا آرنج را به صورت متصل [و معطوف] بیان نمود. پس دانستیم كه شستن تمام دست تا آرنج لازم است. پس خداوند این دو كلام [موردنظر و جمله بعد] را جدا می‏كند و جمله [بعد]، از ماقبل [خود[ جدا می‏شود و با فعل جدیدی آغاز می‏گردد كه: «وَامْسَحُوا بِرُؤُوسِكُم»؛ «و سرهایتان را مسح كنید». پس می‏فهمیم هنگامی كه فرمود: بِرُؤُوسِكُم، مقداری از مسح سر كافی است و [این مطلب[ از مكان باء فهمیده می‏شود [كه مراد مسح برخی از سر است؛ چرا كه نفرموده وَاْمسَحُوا رُؤُسَكم و آن را مانند فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُم وَاَیْدیكُم بدون باء نیاورده است و در واقع، امام باء را باء تبعیضیه گرفته اند]. پس خداوند، رجلین را به رأس وصل [و عطف[ نموده است؛ همان گونه كه یدین را به وجه وصل [و عطف [نموده. و هنگامی كه فرمود: «واَرْجُلَكُم الی الْكَعْبَیْنِ»؛ از اینكه رجلین را به رأس وصل كرده، می‏فهمیم كه مسح بر برخی از قسمتهای پا نیز كافی است. [این همان چیزی است كه] رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله آن را برای مردم تفسیر كرده بودند، اما مردم سخن او را تباه ساختند.4
به خوبی آشكار است كه امام با تأسی به دو نكته ادبی در تفسیر آیه شریفه (اول: عدم انشاء امر جدید برای شستن دستها و عطف ایدیكم به وجوهكم با یك صیغه امر فاغْسِلوا و دوم: تبعیضیه گرفتن باء جارّه در برؤسكم و عطف ارجلكم به آن) سعی در بازگو كردن چگونگی برداشت این حكم از آیه دارند. البته امام می‏توانستند بدون این كار، حكم شرعی را برای مخاطب روشن سازند، اما آشكار است كه ایشان در آموزش شیوه‏های اجتهاد به فرد پرسش كننده تلاش كرده‏اند.
2. در روایتی دیگر، زراره و محمد بن مسلم می‏گویند: از امام باقر علیه‏السلام پرسیدیم: نظر شما در مورد نماز مسافر چیست؟ امام فرمود: خداوند بلندمرتبه می‏فرماید: «وَاِذا ضَرَبْتُمْ فِی الاَْرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ اَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلوةِ»؛5
«هنگامی كه سفر می‏كنید، گناهی بر شما نیست كه نماز خود را كوتاه كنید.» پس تقصیر در سفر واجب شده است، همانند وجوب تمام خواندن آن در «حَضَر».
به امام عرض كردیم: خداوند فقط فرموده بر شما «جناحی» نیست و نفرموده «افعلوا» [كه ظهور در وجوب داشته باشد]، پس چگونه [از این آیه فهمیده می‏شود كه] واجب گردانیده است؟ امام فرمود: آیا خداوند بلند مرتبه در [مورد] صفا و مروه نفرموده است: «فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ اَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ اَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما»؛6 «كسانی كه حج خانه خدا و یا عمره انجام می‏دهند، مانعی نیست كه بر آن دو طواف كنند». آیا نمی‏بینید طواف آن دو واجب شده است؟ چون خداوند در كتاب خود آورده و پیامبر او صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز بدان عمل كرده است. تقصیر در سفر نیز همین گونه است كه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله بدان عمل كرده است و پروردگار تعالی نیز آن را در كتابش آورده است.7
امام خمینی رحمه‏الله درباره دلایل وجود اجتهاد در عصر معصومان علیهم‏السلام می‏نویسند: «از جمله آن دلایل، روایاتی است كه به چگونگی حكم شرعی از كتاب خدا اشاره می‏كند و به عنوان نمونه، می‏توان به روایت زراره اشاره نمود كه چگونگی آموزش به زراره در راستای استنباط حكم شرعی از قرآن را بیان می‏كند.»8

ج. دستور به فتوا دادن
 

گام مهم دیگری كه امام باقر علیه‏السلام در راستای تحكیم بنیادهای اجتهاد برداشتند، این بود كه به شاگردان برجسته خود كه از آشنایی كامل به اصول و مبادی فقه و اجتهاد در آن برخوردار بودند، دستور به فتوا دادن فرمودند تا بدین وسیله، راه اجتهاد در فقه، هر چه بیشتر برای شیعه هموار گردد و از سویی، بستری مناسب برای مرجعیت یاران فقیه خود و نیز رجوع مردم كه گاه دست رسی به امام ندارند، فراهم شود. از جمله افرادی كه مستقیما از سوی امام باقر علیه‏السلام بر فتوا دادن برای مردم مأموریت یافت، «ابان بن تغلب» می‏باشد. امام باقر علیه‏السلام آشكارا به او فرمود: «در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا صادر كن. همانا كه من دوست دارم بین شیعیانم مانند تو ببینم.»9
از آنجا كه ابان بن تغلب از شاگردان خاص و برجسته امام در زمینه مسائل فقهی بوده است و نیز دستور مستقیم از سوی امام مبنی بر فتوا دادن داشته، می‏توان نتیجه گرفت كه اجتهاد در آن دوره (حضورامام) نیز جریان داشته است.

د. مبارزه با شیوه‏های نادرست اجتهاد
 

در دوران امام باقر علیه‏السلام برخی از عناصر فرصت طلب زمینه را برای آشفته سازی فرهنگ دینی مهیا دیدند و با اغراض و انگیزه‏های گوناگون، سعی در سودجویی به قیمت خدشه دار نمودن تعالیم اسلامی داشتند. تلاش مهم امام باقر علیه‏السلام در این زمینه، در دو جنبه شكل گرفت: ابتدا به اصحاب و یاران نزدیك خود، خطر آسیب پذیری اجتهاد به واسطه شیوه‏های نادرست را گوشزد نمودند و آنان را از خطر افتادن در دام آن دور داشتند و در گام دیگر، خود به مبارزه با این شیوه‏های نادرست پرداختند.
برخی از این شیوه‏ها كه از سوی عناصر فرصت طلب سامان دهی و گاه از سوی حاكمیت جامعه نیز حمایت و تقویت می‏شد در قالب عناوینی چون «قیاس»، «استحسان»، «اجتهاد در مقابل نص» و برخی گونه‏های «اجماع» جلوه گر شد.10
امام باقر علیه‏السلام در صف اول مبارزه، همواره اطرافیان خود را از افتادن در دام این گونه شیوه‏ها، برحذر می‏داشتند و آنان را حتی از مراوده با افرادی كه در این عرصه گام می‏زنند و آن را دست مایه رسیدن به احكام شرعی می‏دانند، دور می‏داشتند. امام در گفتاری به زراره چنین یاد آور شدند: «ای زراره! بر تو باد از كسانی كه در دین قیاس می‏كنند، دوری گزینی؛ زیرا آنان از قلمرو تكلیف خود، پا فراتر نهاده و آنچه را باید می‏آموختند، واپس نهاده‏اند. و به آنچه از آنان خواسته نشده، روی آورده و خود را به سختی انداخته‏اند. روایات و احادیث را بنابر ذوق خود معنی كرده (استحسان) و بر خدا نیز دروغ بسته‏اند (اجتهاد در برابر نص) و در نظر من به سان كسانی هستند كه در مقابل شان، آنان را صدا می‏زنی، اما نمی‏شنوند و سرگردان در دین هستند.»11
و نیز می‏فرمود: «سنت [و احكام شرعی [قیاس بردار نیست. چگونه می‏توان در سنت قیاس كرد، در حالی كه زن حائض [پس از دوران حیض[ می‏بایست روزه خود را قضا كند، ولی قضای نماز بر او واجب نیست!12
آن حضرت فتوا دادن برای مردم را كه برخاسته از عدم آگاهی و هدایت الهی باشد، به شدت مردود شمرده، می‏فرمودند: «هر كس برای مردم، بدون علم و هدایت الهی فتوا بدهد، فرشتگان رحمت و عذاب او را نفرین می‏كنند و گناه آنان كه نظر خطای او را به كار بندند، بر عهده اوست.»13
امام در راستای این موضوع و جهت جلوگیری از خطر ابتلاء بدان، راهكارهای مثبت و كارسازی را ارائه فرمودند كه یكی از این راهكارها «توقف در شبهات» بود. از آنجایی كه افراد گاه به طور ناخواسته گرفتار این دام می‏شدند، آن حضرت بهترین راه را احتیاط در مسائل پیچیده، و واگذاری آن به اهلش اعلام نمودند.14
در همین راستا، «ابوحمزه ثمالی» روایت می‏كند كه؛ روزی در مسجد الرسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نشسته بودم كه مردی داخل شد و سلام كرد و به من گفت: كیستی ای بنده خدا؟ گفتم: مردی از اهل كوفه، چه می‏خواهی؟ گفت: آیا اباجعفر محمد بن علی علیه‏السلام را می‏شناسی؟ گفتم: آری، با او چه كار داری؟ گفت: چهل پرسش و شبهه آماده كرده‏ام و می‏خواهم از او پاسخش را دریافت كنم تا آنچه را حق است، بدان حكم كنم و آنچه را باطل است، فرو گذارم. به او گفتم: آیا حق و باطل را به روشنی می‏شناسی؟ گفت: بله! گفتم: تو كه حق و باطل را می‏شناسی، دیگر چه حاجتی به او [امام باقر علیه‏السلام ] داری؟ گفت: شما كوفیان بی صبر و كم طاقت هستید.
هنوز صحبتم تمام نشده بود كه ابوجعفر علیه‏السلام وارد مسجد شد، در حالی كه جماعتی از اهل خراسان و دیگر بلاد او را همراهی می‏كردند و از او پرسشهایی راجع به حج می‏پرسیدند. رفت تا در جایگاه خود بنشیند. مرد دانشمند نیز نزدیك او نشست. من نیز در محلی نشستم كه صدایشان را بشنوم. چند تن از دانشمندان نیز حضور داشتند.
وقتی امام پرسشهای آنان را پاسخ داد، متوجه مرد شد و پرسید: كیستی؟ گفت: من قتادة بن دِعامه بصری هستم. امام پرسید: آیا همان فقیه اهل بصره نیستی؟ گفت: آری! ابوجعفر علیه‏السلام فرمود: وای بر تو ای قتاده! به درستی كه خداوند بلندمرتبه و بزرگ دسته‏ای از آفریدگان خود را آفرید و آنان را حجت بر دیگر آفریدگان قرار داد. آنان «اوتاد» روی زمین هستند كه برای پروردگارشان ثابت قدم اند و برگزیدگان علم الهی می‏باشند كه خدا آنان را پیش از آفریدن انسانها برگزید و در سایه سار عرش خود جای داد. قتاده مدتی طولانی سكوت كرد و سر فرو افكند. سپس گفت:
پروردگار تو را آرامش بخشد! به خدا قسم كه من پیش روی بسیاری از دانشمندان نشسته‏ام و حتی ابن عباس را هم درك كرده‏ام، ولی هرگز این گونه كه در محضر شما مضطرب و پریشانم، نزد هیچ كدام آنها نبوده‏ام.
اباجعفر علیه‏السلام فرمود: وای بر تو! خیال می‏كنی كجا هستی و پیش روی چه كسی نشسته‏ای؟ تو در مقابل كسی نشسته‏ای كه خداوند در مورد آنان فرموده: «فی بیُوتٍ أذِنَ اللّه‏ُ اَنْ تُرْفَعَ ویُذكَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَالاَْصالِ رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارةٌ وَلابَیْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّه‏ِ وَاِقامِ الصَّلوةِ وَایتاءِ الزَّكوةِ15». قتاده گفت: به خدا سوگند! راست گفتی، فدایت شوم! آن خانه‏ها از سنگ و گل نیست [و همان است كه خود فرمودید]. اكنون بفرمایید حكم پنیر چیست؟ امام باقر علیه‏السلام لبخندی زد و فرمود: سؤالت فقط همین بود؟ پاسخ داد: همه را اكنون فراموش كرده‏ام. امام فرمود: اشكالی ندارد.16
امام باقر علیه‏السلام جایگاه ویژه‏ای برای فقه و تعمیق در آن و به اصطلاح تفقه در دین قائل بودند و فقیه در دین را شخصیتی ممتاز و برجسته معرفی می‏كردند

جایگاه خردورزی دینی از نگاه امام باقر علیه‏السلام
 

امام باقر علیه‏السلام جایگاه ویژه‏ای برای فقه و تعمیق در آن و به اصطلاح تفقه در دین قائل بودند و فقیه در دین را شخصیتی ممتاز و برجسته معرفی می‏كردند و می‏فرمودند: «مُتَفَقِّهٌ فِی الدّینِ اَشَدُّ عَلَی الشَّیْطانِ مِنْ عِبادَةِ أَلْفَ عابِدٍ؛17 وجود یك فقیه در دین برای شیطان از عبادت هزار عابد سخت‏تر است.»
ایشان ضمن تشویق و ترغیب دیگران به تفقه در دین می‏فرمودند: «تفَقّهُوا فِی الْحَلالِ وَالْحَرامِ وَ اِلاّ فَاَنْتُمْ اَعْرابٌ؛18 در حلال و حرام تفقه كنید تا از «اعراب» [بادیه نشین] نباشید.»
همچنان كه خداوند متعال درباره نادانی و جهل اعراب بادیه نشینی كه به سختی اسلام را می‏پذیرفتند، فرمود: «اَلاَْعْرابُ اَشَدُّ كُفْرا ونِفاقا»؛19 «اعراب [بادیه نشین] كفر و دورویی شان بیشتر است.»
اگر چه روایت فوق به طور مستقیم دلالت بر اجتهاد ندارد، اما می‏توان گفت كه به گونه‏ای تلویحی به ترغیب و تشویق مردم نسبت به آن می‏پردازد. از این رو، امام باقر علیه‏السلام نسبتا در این زمینه به اصحاب و نزدیكان خود سخت گیر به نظر می‏رسیدند و گاه با تهدید زمینه‏های تحریك آنان را برای دنبال كردن این سنت فراهم می‏آوردند و می‏فرمودند: «اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من آورند كه دنبال تفقه در دین نباشد، او را تنبیه خواهم كرد.»20 كه از این مطلب به خوبی حساسیت و اهمیت موضوع فهمیده می‏شود.

پی نوشت ها :
 

1.همان.
2.اعیان الشیعة، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، بی تا، ج1، ص137.
3.مائده/6.
4.وسائل الشیعة، محمد بن الحسن الحرّ العاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1403 ق، ج1، ص290.
5.نساء/ 101.
6.بقره/ 158.
7.بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، تهران، دارالكتب الاسلامیة، چاپ اول، 1362 ش، ج2، ص276.
8.الرسائل، روح اللّه‏ خمینی، قم، اسماعیلیان، 1385 ق، ج2، ص128.
9.قاموس الرجال، شیخ محمد التستری، قم، مؤسسة النشر الاسلامیّ التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ دوم، 1410 ق، ج1، ص97.
11. وسائل الشیعه، ج18، ص39.
12. بحارالانوار، ج2، ص308، عَن ابی جعفر علیه‏السلام قال: «اِنَّ السُّنَّةَ لاتُقاسُ، وكَیْفَ تُقاسُ السُّنَّةُ وَالْحائِضُ تَقْضِی الصِّیامَ وَلاتَقْضِی الصَّلاةَ.»
13. بحارالانوار، ج2، ص118. عن ابی جعفر علیه‏السلام قال: «مَنْ أفْتَی النّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلاهُدیً مِنَ اللّه‏ِ لَعَنَتْهُ مَلائِكةُ الرَّحْمَةِ وَمَلائِكَةُ الْعَذابِ، وَلَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْیاهُ.»
14.به عنوان نمونه ر.ك: بحارالانوار، ج2، ص307.
15. نور/36 و 37: «در خانه هایی كه خداوند رخصت داده كه [قدر و منزلت آنها] رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه ها] هر بامداد و شامگاه او را نیایش كنند، مردانی كه نه تجارت و نه داد و ستدی آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمی‏دارد.»
16.أنوار البهیة فی تواریخ الحجج الالهیة، شیخ عباس قمی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1418 ق، ص136؛ بحارالانوار، ج46، ص358.
17. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، ابوجعفر بن الحسین بن فرّوخ صفّار القمی، قم، منشورات مكتبة آیة اللّه‏ العظمی المرعشی النجفی، 1404ق، ص7.
18.بحارالانوار، ج1، ص214.
19.توبه/98.
20. بحارالانوار، ج1، ص214.

سه شنبه 10/8/1390 - 20:8
شعر و قطعات ادبی

بسر مى‏ پرورانم من هواى حضرت باقر

بدل باشد مرا شوق لقاى حضرت باقر

ز عشقش جان من بر لب رسیده كس نمى‏ داند

كه نبود چاره ساز من سواى حضرت باقر

بگوشم هاتف غیبى سرود این نكته را دیشب

كه باشد رخش دانش زیر پاى حضرت باقر

چنان بگرفته علمش آفاق را یكسر

كه پیچیده در این عالم صداى حضرت باقر

پیمبر گفت با جابر كه خواهى دید باقر را

سلام از من رسان آنكه براى حضرت باقر

سوالاتى كه از وى كرده دانشمند نصرانى

جوابش را شنید از گفته‏ هاى حضرت باقر

مسلمان گشت راهب ناگهان در محضر آن شه

منور شد دل او از ولاى حضرت باقر

شد آسان وضع حمل گرگ وحشى بیابانى

به روى قله ى كوه از دعاى حضرت باقر

بر ستاخیز اگر خواهى نجات از كرمى محشر

برو در سایه ظل هماى حضرت باقر

فرد عاجز بود ز اوصاف بى پایان آن سرور

كمیت لفظ لنگ است از ثناى حضرت باقر

جلال و شان و قدر آن امام پاك بازان را

نمى‏ داند كسى غیر از خداى حضرت باقر

(رضائى) ایستاده بر در دولتسراى او

چو سائل منتظر بهر عطاى حضرت باقر

منبع: www.aviny.com
سه شنبه 10/8/1390 - 20:7
اهل بیت

قوام هستى محیط امكان

بلوغ خلقت شكوه ایمان

فروغ توحید دلیل سرمد

بیان وحدت لسان برهان

بهشت رحمت صفاى جنت

بهار طوبى جمال یزدان

امام باقر كه فیض وافر

دهد كلامش به علم و عرفان

كه را شناسد جهان تحقیق؟

كه برتر از او كشیده ایوان

بدست سبزش ریاض دین را

نموده خرم چنان گلستان

بداده قولش كلام حق را

هزار تفسیر هزار عنوان
پناه قرآن ز كفر و باط

ز كفر و باطل پناه قرآن

ولادتش را عنایتى دان

به اهل تقوى به اهل ایمان

به شا د باش دل پیمبر

دلى نباشد كه نیست شادان

مرا ز شوق است نواى شادى

چنانكه بر شاخ هزار دستان

ترانه خیزد ز تار پودم

قصیده ریزم ز جوهر جان

به هر كه بینم چو ناى مطرب

بود خوش آوا بود عزاخوان

موالیان را بشارت این روز

معاندان را عذاب نیران

به یمن میلاد و زاد روزش

نواى شادى رسد به كیوان

به مدح پنجم ولى مطلق

من این قصیدت برم به پایان

منبع:www.aviny.com
سه شنبه 10/8/1390 - 20:7
اهل بیت
ولادت: ولادت با سعادت آن حضرت روز دوشنبه سیم صفر و یا به روایتی در رجب سال پنجاه و هفت در مدینه منوره واقع شده و آن حضرت در واقعه کربلا حضور داشت و در آن چهار سال از سن مبارکش گذشته بود. والده ماجده اش حضرت فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) بود که چون مادر عبدالله باهر بود او را ام عبدالله می گفتند او از بطن هاشمین، علویین و فاطمیین به وجود آمده و این دو بزرگوار از سادات حسینی و حسنی نیز می باشند و این بزرگترین افتخار و شرافتمندترین نسب است. امام پنجم نام مبارکش محمد است چون شبیه به جدش رسول خدا (ص) بوده نامش را به نام جدش گذاشتند. کنیه، جعفر، لقبش باقر است زیرا او علم و دانش را شکافت و اسرار آن را آشکار ساخت و پرده از روی آن برداشت. پدرش حضرت علی بن الحسین زین العابدین و سید ساجدین است. امام پنجم دائم الحزن بود زیرا چهار سال داشت که واقعه کربلا را دید.

شخصیت حضرت امام محمد باقر(ع)
 

حضرت امام محمد باقر(ع) نوزده سال و ده ماه پس از شهادت پدرش علی بن حسین السجاد زندگی کرد که مدت امامت آن حضرت بوده. در این دوره که بنی امیه و بنی عباس درجنگ بودند، امام باقر (ع) کمال استفاده را در جهت تربیت شاگرد و پی ریزی اساس تشیع و انقلاب فرهنگی نموده، در سن پنجاه و هفت سالگی در مدینه به زهر هشام بن عبدالملک مروان در سال یکصد و چهارده هجری در مدینه شهید گشت. روزی جابربن عبدالله انصاری که آخر عمرش بود و نابینا شده بود، منزل حضرت سجاد(ع) شرفیاب شد، کودکی را دید پرسید کیستی؟ فرمود محمد بن علی بن الحسین. جابر گفت: نزدیک آی، دست او را گرفت و بوسید. عرض کرد روزی خدمت جدت رسول خدا بودم، فرمود این جابر شاید باقی بمانی و محمد بن علی بن الحسین که یکی از اولاد منست ملاقات کنی، سلام مرا به او برسان و بگو خدا به تو نور حکمت دهد، علم و دین را نشر ده. امام پنجم به امر جدش قیام کرد و به نشر علم و دین پرداخت.

مدت عمر
 

مدت عمر امام پنجم (ع) اصحح اقوال پنجاه و هفت سال است.

زوجات آن حضرت
 

دو زن غیر از کنیزکان بوده اند، اول ام فروه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر که مادر امام جعفر (ع) است، دوم ام حکیم دختر اسد بن مغیره تقفی مادر ابراهیم و عبیدالله و کنیزی به نام ام ولد، مادر علی، زینب و ام سلمه بوده. (1)

حضرت ابوجعفر محمد بن علی الحسین باقرالعلوم(ع)

اولاد
 

فرزندان حضرت باقر (ع) هفت نفر بودند بدین ترتیب: ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق(ع) عبدالله افطح، ابراهیم، عبیدالله، علی، زینب و ام سلمه. امام پنجم در کنار پدر و عمویش در بقیع در قبه ای که به نام عباس بن عبدالمطلب ساخته اند مدفون گردید و این قبه و بارگاه درسال پنجاه و نه هجری بنا شده. تاج الدین زهره حسینی در غایه الاختصار فی اخبار البیوتات العلویه گفته: که علی پسر امام محمد باقر (ع) دختری داشت فاطمه نام، تزویج کرد او را حضرت امام موسی کاظم(ع). مؤلف گوید: آنچه مشهور است در این زمان قبرعلی بن محمد الباقر(ع) در ناحیه کاشان در مشهد اردهال و معروف است به شاهزاده سلطانعلی و تأئید می کند بودنش را در مشهد، آنچه در بحرالانساب است که فرمود: علی بن محمد الباقر (ع) لم یعقب سوی بنت و دفن فی ناحیة کاشان بقریة یقال لها بارکو سب فی مشهد انتهی و از فاضل خبیرآمیرزا عبدالله صاحب ریاض العلماء نقل شده که فرمود: قبر علی بن محمد الباقر (ع) در حوالی بلده کاشان است و بر اوست قبه رفیعه و از برای او است کرامات ظاهره و در اصفهان نزدیک مسجد شاه بقعه و مزاریست به نام احمد بن علی بن امام محمد الباقر(ع) و سنگی در آنجاست به خط کوفی بر آن نوشته است: بسم الله الرحمن الرحیم کل نفس بما کسبت رهینه. هذا قبر احمد بن علی بن محمد الباقر (ع) و تجاوز عن سیئاته و الحقة بالصالحین.

پی‌نوشت‌ها:
 

1.شیخ عباس، قمی، منتهی الامال، جلد دوم، ص 79.
 

منبع؛ محسنی، علی؛ (1386) نور باقر (ع): مروری بر زندگی حضرت علی ابن باقر فرزند شهید امام پنجم علیه السلام مدفون در خاک مقدس مشهد اردهال (کاشان)، قم، مشهور، چاپ دوم.
سه شنبه 10/8/1390 - 20:4
ازدواج و همسرداری
اول ذی الحجه به مناسبت ازدواج دخت پیامبر با حضرت علی (ع) هفته ازدواج در كشور نام گذاری شده است. بر این اساس خبرگزاری ایرنا در هجدهمین نمایشگاه مطبوعات میزگردی با محوریت ازدواج آسان برگزار كرد.   افرادی كه در این نشست حضور داشتند شش نفر از بازدید كنندگان نمایشگاه در گروه های سنی و عقیده های متفاوت بودند.  یكی از مهمانان جوانی 30 ساله به نام علیرضا مرادی با شغل روزنامه نگار بود كه به نظر می رسید به دلیل رفتار دوگانه خانم ها تا كنون ازدواج نكرده است . معصومه ملكی و وحید قاسمی زن و شوهرجوانی كه مدت شش سال از ازدواج آنان می گذرد، الهه برمكی در شرف ازدواج و وجیه فخاری و محمد فخاری خواهر و برادر مجرد از دیگر حاضران این نشست بودند.  گفتنی است تمامی این افراد درباره ازدواج هم سطح بودن و هم كف بودن را پر اهمیت می دانستند.  ماحصل این گفت و گو را در ادامه می خوانید:  • چگونه می توان فرهنگ ازدواج آسان را در كشور رواج داد؟  محمد فخاری: زیر ساخت ازدواج در كشور ضعیف است و باید آن را اصلاح كرد، زیرا ازدواج های 50 سال پیش تشریفاتی نبوده و به راحتی صورت می گرفت. اما اكنون با واژه ای به نام كلاس در جامعه روبه رو هستیم كه مترادف آن پول و خرج زیاد است. بهتر است این كلمه اصلاح شود و با فرهنگ ایرانی همخوانی داشته باشد..  • مهریه وجهزیه یكی از بحث های مهم در ازدواج است. این دو عنصر چقدر می تواند در زندگی مشترك موثر باشد؟  وجیه فخاری: مهریه پشتوانه یك خانم است .حتی وقتی بحث ازدواج میان دختر عمو و پسر عمو كه از دوران كودكی با هم بزرگ شده اند نیز پیش می آید انتظاراتشان از دیگر تغییر می كند و نوع رفتاری كه نشان می دهند نیز متفاوت خواهد بود.  وقتی زن طلاق گرفت تا مدتی سرگردان است تا بتواند خود را پیدا كند بر این اساس می تواند به مهریه اش دلگرم باشد و سر پناهی برای خود ایجاد كند. هر موجود زنده یك سرپناه می خواهد پس حداقل باید به اندازه یك خانه 50 متری مهریه داشته باشد. البته هزینه این خانه در تهران با شهرستان متفاوت است.  • روایت است كه حضرت رسول اكرم (ص) مهریه را از حضرت علی (ع) گرفتند و برای دختر خود جهیزیه خریدند . آیا شما با تعادل میان جهیزیه و مهریه موافق هستید یا خیر؟  برمكی: من نه با مهریه كم و نه زیاد موافق هستم. مهریه باید به میزانی باشد كه داماد بتواند آن را پرداخت كند و به لحاظ اقتصادی به نفع دو طرف باشد.  وجیه فخاری: وقتی فردی كه امروز سر كار رفته است و بخواهد ازدواج كند و سرمایه ای سه میلیون تومانی داشته باشد نمی تواند بگوید كه این میزان مهر می كنم. بدون برنامه ریزی و تمكن مالی نمی توان به آینده فكر كرد.  برمكی: ازدواج باید با برنامه ریزی همراه باشد در غیر این صورت فرد شكست می خورد.  • آیا شما می توانید به داماد بگویید كه به من مهریه بدهید تا با آن جهیزیه بخرم .  برمكی: مهریه ام كه 414 سكه است بر اساس توافق با همسرم در نظر گرفتیم، اما مد نظر من یك سفر حج بود. با این میزان مهریه من تعهدی برای جهیزیه نداده ام و هر چه در توان خانواد ام بود به خانه همسرم آوردم.  • آقای مرادی به نظر می رسد كه شما به فكر ازدواج نیستید. چرا؟  علیرضا مرادی: در سوره كوثر آمده است كه اگر حضرت فاطمه(ص) نبود دیگر در آن دوران هم كف برای امام علی پیدا نمی شد. به اعتقاد من ذهن و رفتارهای خانم ها نسبت به چند سال گذشته تغییر كرده است و اعتما به آنان روز به روز كمتر می شود . پس نمی توان به عنوان یك همسر به آن ها نگاه كرد. من تمام ضعف ها را در دنیای مدرن می دانم. كشور ما بر پایه آداب سنتی شكل گرفته و رشد كرده است. مدرنیته در این انقلاب جایی ندارد چون ذهن های ما سنتی است .  به نظر من ذهن های خانم ها دوگانه شده است. اكنون 30 سال دارم و به دلیل اینكه در محل كار و دانشگاه با خانم ها روبه رو شده ام به راحتی می توانم با صحبت كردن كوتاه با آن ها پی به باطنشان ببرم و بر این اساس از فردی كه برای ازدواج به من معرفی می كنند خیلی زود نا امید می شوم.  • سه معیار شما برای ازدواج چیست؟  علیرضا مرادی: به نظر من انسان بودن مهم ترین معیار است. برای من تحصیل و چهره مهم نیست تنها باید افكارش سنتی باشد نه مدرن.  • من با بخشی كه به خانم ها اطلاق كردید موافق نیستم. این اصطلاح غلطی است كه وقتی می خواهیم از مردها بگوییم از زن ها بگوییم ، چون هر دو در نوع خود شجاع هستند.  خانم ملكی معیارهای شما برای ازدواج چه بوده و آیا بعد از ازدواج به معیارهایی كه در ذهن ترسیم می كردید دست پیدا كرده اید؟  مكلی: تنها معیار من صداقت است. به نظر من خانم ها به دنبال صداقت مردها می گردند و اگر چنین باشد زن ها وفادارتر می مانند. با توجه به اینكه در جامعه مدرن زندگی می كنیم نمی توان فردی سنتی برای ازدواج پیدا كرد.  علیرضا مرادی: صداقت به معنای یك آجر برای ساختمان است یعنی در واقع برای انسان بودن صداقت نیاز اولیه است.  وجیه فخاری: آقای مرادی چرا شما به افرادی كه زیبا زندگی می كنند نگاه نمی كنید.  • به نظر آقای مرادی، ما در جامعه ای زندگی می كنیم كه به بخشی از معنویت و اخلاقیت رسیده ایم و بعد ازدواج می كنیم.  ملكی: به نظر من علت این بی صداقتی ناهنجاری هایی است كه در جامعه بوجود آمده است.  محمد فخاری: آقای مرادی صحبت های شما نشان می دهد كه شما شناخت كاملی از خود ندارید.  قاسمی: بزرگترین مشكل آقای مردای بد بینی به جنس مخالف است.اكنون تعداد مردها و زن ها نصف است به گونه ای كه اگر یك خانم از این تعداد گسترده بی وفایی كرد، به همراه آن آقایان نیز همین گونه هستند.  علیرضا مرادی: 70 درصد جشنواره فیلم فجر سال 87 درباره خیانت مردها به زن ها بود و متاسفانه این مقوله بی وفایی در كشور امروزه وجود دارد. منظور من این نیست كه دنیای مدرن بد است بلكه بی اخلاقی كه در دنیای مردن فراگیر شده، بد است.  • آقای قاسمی آیا شما از زندگی خود راضی هستید؟  قاسمی: بله.به آنچه در زندگی فكر می كردم رسیده ام اما من می خواهم كه روابط مان افزایش پیدا كند.  • مهریه ای كه شما دارید چقدر است؟  قاسمی : مهریه همسرم 800 سكه است كه خودم نیز سفر كربلا را به آن اضافه كردم و شش سال است كه از ازدواج ما می گذرد.  • اگر خانم شما این تعداد سكه را بخواهد شما می توانید آن را پرداخت كنید ؟  قاسمی : اكنون در توان مالی هیچ كس، سكه 600 هزار تومانی نیست چون باید تمام حقوق یك ماه خود را برای خرید یك سكه بدهد. تنها 5 درصد از افراد جامعه توان هزینه پرداخت تمام مهریه را دارند، اما مابقی نمی توانند آن را بپردازند. به نظر من مهریه یك پشتوانه برای خانم ها است.  • شاخص های شما برای ازدواج خوب چیست؟  وجیه فخاری: صداقت مهم ترین معیار است هم چنین باید طرفین هم كف باشند تا بتوانند با هم زندگی كنند و باید شرایطی میان زن و شوهر ایجاد شود تا احساس راحتی كنند و به همراه آن صداقت و امنیت خاطر نیز بوجود آید.  محمد فخاری: در این بحث زیاده خواهی مطرح شد اما قابل كنترل و یادگیری است. در دنیایی كه زندگی می كنیم می توانیم با یك ساعت ثروتمند ترین فرد دنیا یا فقیر ترین فرد باشیم. پس باید تمرین كرد و یاد گرفت. هم كف بودن بسیار مهم است در غیر این صورت واژه هایی كه در ذهن من وجود دارد ممكن است در ذهن همسرم وجود نداشته باشد. به عنوان نمونه، شاید تعریف خانوده ام از واژه من تمام اعضای خانواده باشد و تعریف خانوده ای دیگر متفاوت. بهتر است افرادی كه با هم ازدواج می كنند تعریف های یكسانی برای واژه ها داشته باشند.  

گزارش: سمیه راهپیما

 

سه شنبه 10/8/1390 - 20:2
اخبار

برنامه جدید "گزیده آدینه" به تهیه کنندگی محمد تربتی جمعه‌ها روی آنتن شبکه آموزش می رود.

 

به گزارش سرویس تلویزیون ایسنا، برنامه جدید "گزیده آدینه" جمعه ها قصد دارد تا هم اوقات خوش و مفرحی را برای مخاطبان شبکه آموزش فراهم آورد و هم منتخب برنامه های شبکه آموزش در طول ایام هفته را معرفی و بررسی کند.

در این مجموعه گزیده بهترین برنامه های شبکه آموزش پخش و یا در قالب پلاتو توسط مجری بیان می‌شود و با تهیه‌کننده برنامه ارتباط مستقیم برقرار می شود.

همچنین در این مجموعه رویکرد و یا ساختار جدید برنامه های شبکه آموزش از زبان تهیه کننده به صورت آیتم معرفی می شود.

این مجموعه در جهت ارتقاء برنامه های شبکه با اجرای ارژند از شبکه آموزش پخش می شود.

 

"گزیده آدینه" به تهیه کنندگی و کارگردانی محمدتربتی و نویسندگی محسن وطنی به مدت 90 دقیقه جمعه ها از شبکه آموزش پخش می شود.

 

انتهای پیام

سه شنبه 10/8/1390 - 20:1
بهداشت روانی

متخصصان روانشناسی اطفال برای كمك به كودكانی كه اختلالات روانی در آنها اغلب تشخیص داده نمی‌شود، فهرستی از 11 نشانه هشداردهنده جدید را برای والدین و سایر افراد در جامعه منتشر كرده‌اند كه امكان تشخیص آسان‌تر این اختلالات را فراهم می‌سازد.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، از بین این نشانه‌ها می‌توان به احساس غمگینی و درون‌گرایی و كم حرف شدن به مدت دو هفته یا بیشتر اشاره كرد كه علامت افسردگی است وهمچنین احساس‌ ترس و نگرانی كه در فعالیت‌های روزانه اختلال ایجاد می‌كند و علامت اضطراب است.

متخصصان مركز پزشكی مایوكلینیك تاكید كرده‌اند كه این فهرست در واقع به كاهش شكاف بین كودكان مبتلا به اختلالات و كودكانی كه واقعا تحت درمان قرار می‌گیرند، كمك خواهد كرد.

به گزارش مجله آنلاین لایوساینس، این متخصصان خاطرنشان كردند: از آمارهای ثبت شده چنین برمی‌آید كه از هر 4 كودك مبتلا به اختلالات روانی سه كودك از جمله آنهایی كه به اختلال نقص توجه ناشی از بیش‌فعالی (ADHD)، اختلال دو قطبی و اختلالات تغذیه‌ای مبتلا هستند، بیماریشان تشخیص داده نمی‌شود و مراقبت‌های پزشكی مورد نیازشان را دریافت نمی‌كنند.

به این ترتیب با در اختیار داشتن این فهرست، والدینی كه متوجه هر یك از این علایم در فرزندان خود می‌شوند موظف هستند كودك خود را نزد یك متخصص روانپزشكی اطفال ببرند و هر چه زودتر برای درمان، اقدام نمایند.

دكتر پیتراس.جنسن. استاد روانپزشكی در مركز تخصصی مایوكلینیك در این‌ باره تصریح كرد: شناسایی یك اختلال روانی در سالهای نخست زندگی امكان درمان زودتر را فراهم ساخته و در نتیجه موجب می‌شود كه نتایج درمان، موثرتر ‌شود.

این 11 نشانه هشداردهنده كه فهرست آن‌ها در مجله اطفال منتشر شده عبارتند از:

ـ احساس غمگینی خیلی زیاد و درون‌گرایی و كم‌حرفی به مدت دو هفته یا بیشتر .

ـ تلاش جدی برای آسیب رساندن به خود یا اقدام به خودكشی و یا برنامه‌ریزی برای این اقدام.

ـ بروز ناگهانی ترس بدون دلیل كه گاهی با تند شدن ضربان قلب یا سریع شدن تنفس همراه است.

ـ شركت در درگیری‌ها و زد و خوردهای متعدد با استفاده از اسلحه یا گرایش به زدن آسیب‌ جدی و خطرناك به دیگران .

ـ رفتارهای شدید، تند و غیرقابل كنترل كه به خود كودك یا دیگران آسیب برساند.

ـ نخوردن غذا یا پرت كردن آن و یا مصرف زیاد ملین‌ها با هدف كاهش وزن .

ـ نگرانی‌ها و ترس‌های شدید كه فعالیت‌های روزانه را مختل كند .

ـ دشواری شدید در تمركز یا بروز بی‌قراری كه ممكن است كودك را به خطر بیندازد و یا روی بازده تحصیلی او تاثیر منفی بگذارد.

ـ گرایش به مصرف دارو یا الكل.

ـ نوسانات خلقی شدید كه موجب بروز مشكلات در روابط شود .

ـ تغییرات فاحش و شدید در رفتار یا شخصیت كودك .

با مشاهده هر یك از این علائم و نشانه‌ها والدین باید برای تشخیص صحیح اختلال روانی هر چه زودتر به متخصص مراقبت‌های بهداشتی كودكان مراجعه نمایند چون هرگونه اهمال و بی‌توجهی عواقب شدید و جبران‌ناپذیری را در پی خواهد داشت.

سه شنبه 10/8/1390 - 19:59
آموزش و تحقيقات

پزشكان استرالیایی در یك آزمایش جالب و شگفت‌انگیز دریافتند كه خنده درمانی به اندازه داروهای پرمصرف روان پریشی در كنترل اضطراب و ناآرامی در بیماران مبتلا به زوال عقل موثر است و در عین حال از عوارض جانبی خطرناك داروها نیز جلوگیری می‌كند.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، دكتر لی- فای لو از متخصصان دانشكده روانپزشكی در دانشگاه نیوسوات ویلز می‌گوید:‌ این آزمایشات بعنوان اولین مطالعه اصلی در زمینه تاثیر خنده درمانی روی خلق‌ وخو، اضطراب، آشفتگی‌های رفتاری و حضور اجتماعی نشان داد كه این روش چه در كوتاه مدت و چه در بلندمدت از نگرانی و ناآرامی‌های بیماران مبتلا به زوال عقل می‌كاهد.

به نوشته روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد، این مطالعه تحت عنوان "SMILE" در 36 مركز مراقبت از سالمندان استرالیایی انجام گرفت. نتایج بررسی‌ها تایید كرد كه خنده درمانی نگرانی و آشفتگی در این بیماران را 20 درصد كاهش می‌دهد كه این بازده برابر با روش دارودرمانی و مصرف داروهای معمول روان پریشی است. پس از 12 هفته اجرای برنامه‌های خنده درمانی، شادی و رفتارهای مثبت دراین بیماران مشاهده شد.

این مطالعه به تفصیل در گردهمایی ملی مطالعات در زمینه زوال عقل در استرالیا ارائه خواهد شد.

انتهای پیام

سه شنبه 10/8/1390 - 19:58
بیماری ها

كارشناسان هشدار داده‌اند كه خوردن سه عدد تخم مرغ در هفته به میزان چشمگیری احتمال مرگ ناشی از سرطان پروستات را در مردان افزایش می‌دهد.

به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، این كارشناسان دریافته‌اند مردانی كه در هفته به طور منظم بیشتر از دو و نیم عدد تخم مرغ می‌خورند، 81 درصد بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از این بیماری هستند.

آنها می‌گویند به احتمال زیاد این آسیب از افزایش بیش از حد مقدار كلسترول یا ماده‌ای موسوم به «كولین» ناشی می‌شود. «كولین» یك ریزمغذی است كه به عملكرد مناسب سلولها كمك می‌كند و در تخم مرغ یافت می‌شود اما افزایش بیش از حد آن در بدن می‌تواند عواقب مضری داشته باشد.

به نوشته روزنامه دیلی میل، این كارشناسان در دانشكده بهداشت عمومی هاروارد در بوستون روی عادات تغذیه‌ای 27 هزار مرد طی یك دوره 14 ساله مطالعه و آزمایش كرده و به نتایج فوق دست یافته‌اند. آنها دریافتند مصرف گوشت قرمز با این سرطان هیچ رابطه‌ای ندارد اما مصرف زیاد از حد تخم‌مرغ خطر مرگ ناشی از سرطان پروستات را تشدید می‌كند.

انتهای پیام

سه شنبه 10/8/1390 - 19:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته