• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 475
تعداد نظرات : 273
زمان آخرین مطلب : 3522روز قبل
خاطرات و روز نوشت

با سلام خدمت همه دوستان

يك چيز هست كه براي من جاي سوال داره و اون اينكه وقتي براي زيارت به حرم

حضرت معصومه سلام الله عليها ميروم خانمهايي را ميبينم كه با ظاهري ارايش

كرده به حرم مياند و وقتي به حرم ميرسند چادر خود را از كيفشون در ميارند

و ميرند داخل و زيارت ميكنند و بعدش بعد از خروج از حرم باز چادرشان رو بر ميدارند و

با بد حجابي به راهشون ادامه ميدهند ايا به نظرشون دعاي اينگونه افراد قبول ميشه ؟

و عده اي هم كه با بي حجابي حرم مياند به اصرار خدام حرم مجبور به حفظ حجاب خود ميشوند

و يا مادرهاي مسن رو در خيابان ميبينم كه خودشان رو كاملا ميپوشند و حجاب رو كامل رعايت

ميكنند و دخترانشان كه كنار انها راه ميروند با بدحجابي كنار مادرانشون هستند ايا بهتر نيست

اين مادر به فكر حجاب دخترش باشه چون ...

 

يکشنبه 13/3/1386 - 17:53
دعا و زیارت

فقدان حضرت زهرا و انزواى اميرالمؤمنين

 

از احاديث متعدد و تواريخ معتبر استفاده مىشود كه اميرالمؤمنين على عليهالسلام با وجود فاطمه عليهاالسلام دلگرم بود و براى مبارزه با غاصبين آمادگى بيشترى داشت، ولى فقدان آن بانوى گرامى، اميرالمؤمنين را مأيوس ساخت.- چون فاطمه عليهاالسلام ركن اصلى على عليهالسلام و پشتوانهى ولايت بود- اينك دلائل خود را به طور اختصار تقديم مىداريم

:
وقتى فاطمهى زهرا به شهادت رسيد، اميرالمؤمنين او را در كنار قبرش قرار داد،آنگاه خطاب به رسول خدا عرض كرد:
يا رسولاللَّه! با شهادت فاطمه عليهاالسلام صبر و شكيباييم كاسته شد و طاقت و توانايى از دستم رفت. بعد از اين پيوسته در حزن و اندوه بسر مىبرم و شبها را به بيدارى مىگذرانم. (1) اين عبارات نشان مىدهد كه فاطمه عليهاالسلام چه نقش اساسىيى در شخصيت على عليهاالسلام داشته، كه با داشتن آن همه صبر و ايمان و... در فقدان بانوى گرامى، گرفتار چنان رنج و دردى شده، كه صبرش را از دست داده و خواب راحتى نداشته، و براى هميشه خود را محزون و متألم يافته است.
ابن ابىالحديد در نقش فاطمه عليهاالسلام در ولايت و شخصيت مولاى متقيان، عبارات گوناگونى دارد، كه ما به عنوان نمونه يك فراز از آنها را نقل مىكنيم:
كانت وجوه الناس اليه (على) و فاطمة باقية، فلما ماتت فاطمة عليهاالسلام انصرفت وجوه الناس عنه... (2)
بعد از پيامبر صلى اللَّه عليه و آله، تا وقتى فاطمه عليهاالسلام زنده بود توجه اصلى مردم به سوى اميرالمؤمنين دوخته شده بود ولكن بعد از وفات آن بانوى عزيز اسلام، توجه آنان از على عليهالسلام برگشت.
و حتى در عباراتى دارد كه شيخين جرأت و جسارت به على عليهالسلام را بعد از فاطمه عليهاالسلام آن چنان شدت بخشيده و شخصيت بىنظير وى را آنگونه لگدمال كردند، كه وى را در ميان مردم به فراموشى سپردند. (3)
مرحوم علامه محمد تقى مجلسى به نقل از بخارى در اين باره مىنويسند:
و كان لعلى عليهالسلام من الناس وجه حياة فاطمة عليهاالسلام فلما توفيت استنكر على عليهالسلام وجوه الناس فالتمس مصالحة ابىبكرٍ و مبايعته(4) تا فاطمه عليهاالسلام زنده بود، على عليهالسلام شخصيت مورد توجه مردم بود، ولى بعد از شهادت آن بانو، اميرالمؤمنين احساس غريبى كرد و لذا از ابوبكر خواست كه بيعت او را بپذيرد.
در اين فراز آمده است كه على عليهالسلام ابوبكر را به طور خصوصى به منزلش دعوت كرد و از پذيرفتن عمر خوددارى نمود و در آن مجلس مطالب دوستانهاى مطرح شد، كه ابوبكر گريه كرد و چون على عليهالسلام آماده بيعت بود، ابوبكر گفت: من درآمد فدك را به همان كيفيت خرج مىكنم كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله مىكرد. سرانجام همان شب اميرالمؤمنين در ميان مردم بيعت نمود.

1

ـ نهجالبلاغه خطبه 193، ص 651- فيض الاسلام: قل يا رسولاللَّه! عن صفيتك صبرى و رق عنها تجلدى... اما حزنى فسرمد و اما ليلى فمسهّد.
2
ـ نهجالبلاغه خطبه 193، ص 651- فيض الاسلام: قل يا رسولاللَّه! عن صفيتك صبرى و رق عنها تجلدى... اما حزنى فسرمد و اما ليلى فمسهّد، ج 2، ص 22، شبيه آن، ج 6، ص 46.
3
ـ ابن ابىالحديد،ج 9، ص 28: ان عليا دحضه الاولان و اسقطاه و كسرا ناموسه بين النّاس فصار نسيا منسيّا.
4
ـ شرح من لايحضر، ج 11، ص 217.

 

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:44
دعا و زیارت

حضرت امام صادق عليهالسلام فرمودند: چون حضرت خديجه سلاماللَّه عليه با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ازدواج كرد، زنان قريش مكه، از حضرت خديجه سلاماللَّهعليه دورى گرفتند و ديگر به منزل او رفت و آمد نمىكردند و مانع رفتن زنان ديگر هم مىشدند، حضرت خديجه سلاماللَّهعليه در وحشت و تنهايى بسر مىبردند و دلخوشى ايشان فقط به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بود، تا به حضرت فاطمه سلاماللَّهعليه حامله شدند، حضرت فاطمه سلاماللَّهعليه با مادر در وحشت و تنهائى حديث مىكرد، و در شكم تكلم مىنمود و مادر را امر به صبر و بردبارى و تحمل در تنهائى مىنمود به طورى كه يك روز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله وارد خانه شدند، ديدند حضرت خديجه سلاماللَّهعليه با كسى سخن مىگويد فرمودند: خديجه جان: با چه كسى تكلم مىكنى عرض كرد: با اين فرزند كه در شكم من است و انيس تنهايى و مونس دورهى وحشت و شبهاى تاريك من است. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: اى خديجه اكنون جبرئيل به من خبر داد كه اين فرزند دختر است و نسل طاهرهى ميمونهى سادات از رحم اوست. و او مادر ذريه من خواهد بود و ائمه دوازدهگانه مسلمين كه خلفاء و جانشينان حق در زمين هستند از نسل او خواهند بود و اين ائمه پس از انقضاى وحى حجت خدا بر خلق مىباشند

.

لم يوجد هامشاَ

.

 منبع سایت یا زهرا

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:43
دعا و زیارت

در ضمن حديث معراج آمده است كه خداوند فرمود: اى محمد، من، تو و على و فاطمه و حسن و حسين و امامان از فرزندان حسين را از نور خودم آفريدم و ولايت شما را بر اهل آسمانها و زمين عرضه كردم، هركس آن را پذيرفت در نزد من از مؤمنين به حساب آمد و هركس آن را منكر شد، در نزد من از گمراهان (از ستمگران. خ- ل) محسوب شد، اى محمد! اگر بندهاى از بندگان من آن قدر مرا بپرستد و عبادت كند كه از كار افتد و از لاغرى و ناتوانى بسان مشك خشكيده و فرسودهاى شود و بعد به هنگام ورود بر من منكر ولايت شما باشد او را نخواهم آمرزيد تا اينكه اقرار به ولايت شما نمايد

.
اى محمد، آيا دوست دارى آنان را ببينى؟ گفتم: آرى، پروردگارا! فرمود: نگاه كن، من به طرف راست عرش نگريستم، و اسم خود را ديدم و اسم على و فاطمه و حسن و حسين و على و محمد و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن را و اسم مهدى را در وسط آن به گونهاى ديدم كه گويا ستارهاى درخشان است فرمود: اى محمد! اينان حجتهاى من بر آفريدگانم مىباشند و اين آن كسى است كه از فرزندان تو، به شمشير قيام مىكند و از دشمنانم انتقام مىگيرد. (1)

1-

تأويل الايات 1/ 98.

 منبع سایت یا زهرا

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:42
دعا و زیارت

خداوند احترام و محبت اهلبيت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله را واجب ساخته و مردم را به مراعات آن مكلف نموده است. و شكى نيست كه فرزندان فاطمه، فرزندان پيامبر و اهلبيت او محسوب مىگردند. (1

)
لذا پيامبر گرامى اسلام در مورد احترام اين عزيزان مىفرمايند:
انا شافع يوم القيامة لاربعة اصناف: رجل نصر ذريتى و رجل بذل ماله لذريتى عند الضيق، و رجل احب ذريتى باللسان والقلب، و رجل سعى فى حوائج ذريتى.(2)
من در پيشگاه خدا به چهار دسته شفاعت خواهم كرد:
1-
به كسانى كه فرزندانم را به هر نحوى كمك كنند.
2-
به اشخاصى كه در مقام نياز به كمك مالى آنان بشتابند.
3-
افرادى كه با دل و زبان فرزندانم را دوست بدارند.
4-
مردانى كه در رفع حاجت آنان تلاش نمايند. و در يك حديث ديگر كه شبيه اين روايت است، در بند اول آن مىفرمايند: «كسانى كه به فرزندان من بعد از من احترام كنند.» (المكرم لذريتى من بعدى...) (3)
اين حديثها مىرساند كه احترام فرزندان فاطمه عليهاالسلام باعث خشنودى و رضايت خاطر رسول خدا گرديده و در نتيجه شفاعت آن حضرت را به دنبال خواهد داشت و بالعكس ظلم و ستم و هرگونه بىاحترامى به آنان، موجب خشم خدا و پيامبر و سرانجام گرفتارى به قهر خدا خواهد گرديد.
چنانچه در حديثى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پس از شمردن كيفر ستمگران زهرا آنگاه، در مورد ستم به فرزندان و شيعيان آن حضرت مىفرمايند:
...
ويل لمن يظلم ذريتها و شيعتها. (4)
واى از كيفر شديد كسانى كه به فرزندان و شيعيان فاطمه عليهاالسلام ستم كنند
و بالاخره در يك فرازى از سخنان آن حضرت در اين باره آمده است:
ان فاطمة احصنت فرجها فحرمها اللَّه و ذريتها على النار. (5)
فاطمه عليهاالسلام خود را از گناه و آلودگى مصون داشت و متقابلا خداوند نيز او و فرزندانش را بر آتش جهنم حرام ساخت.
اين حديث ضمن اينكه اشعار دارد كه قوانين الهى و كيفر و پاداش اخروى بر مبناى عمل استوار است و فاطمهى زهرا از طريق مصونيت و عصمت به كمالات عاليه رسيده است، در عين حال احترام خداوندى بر فرزندان فاطمه عليهاالسلام را نيز در بر دارد.

1

ـ در اين فصل نيز در اين باره بحث خواهيم كرد.
2
ـ وسائلالشيعه، ج 11، ص 556، ح 2.
3
ـ وسائلالشيعه، ج 11، ص 556، ح 6.
4
ـ فرايد السمطين، ج 2، ص 67، ش 391.
5
ـ كنزالعمال، ج 12، ص 108، ش 34220- فرايد، ج 2، ص 65، ش 389- عوالم، ج 11، ص 195.

 منبع سایت یا زهرا

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:41
دعا و زیارت

كنيه، براى تعظيم و تكريم اشخاص به كار مىرود. حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام كنيههاى زيادى دارند، ما در اينجا بعضى از كنيههاى آن حضرت را متذكر مىشويم. البته رسالت اين مجموعه، معرفى آن دسته از اسامى و القاب حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام مىباشد كه براى نامگذارى مناسب است، اما به مناسبت ذكر اسامى و القاب آن حضرت، ذكر كنيههاى ايشان نه تنها خالى از لطف نخواهد بود، بلكه عين لطف است

.
كنيه هاى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام
1)
اُمّالحسن
2)
اُمّالحسين
3)
اُمّالمحسن
4)
اُمّالأئمة
5)
اُمّأبيها
6)
اُمّالخيرة
7)
اُمّالمؤمنين
8)
اُمّالأخيار
9)
اُمّالفضايل
10)
اُمّالأزهار
11)
اُمّالعلوم
12)
اُمّالكتاب
13)
اُمّالأسماء
مدارك كنيههاى حضرت صديقهى طاهره عليهاالسلام.
قال العلامة، ابن شهرآشوب (ره):
«
و كناها: اُمّالحسن، و اُمّالحسين، و اُمّالمحسن، و اُمّالأئمة، و اُمّأبيها.» (1)
و قال المولى الأنصارى قدسسره و ذكر بعضهم:
«
إنَّ من جملة كناها: اُمّالخيرة، اُمّالمؤمنين، و اُمّالاخيار، و اُمّالفضائل، و اُمّالأزهار، و اُمّالعلوم، و اُمّالكتاب.» (2)
و قال في «نخبةالبيان»:
«
فمنها اُمّاسماء، ذكره الخوارزمى في مقتله، و لعله لتعدد أسمائها الحسنى، الحاكية عن صفاتها العليا و مناقبها العظمى.» (3)
كنيهى اُمّابيها:
مهمترين كنيهى فاطمهى زهراء عليهاالسلام «اُمّابيها» مىباشد. براى اين كنيه معانى متفاوتى شده است.
بعضى اين كنيه را صِرف محبت پدر به فرزند دانستهاند و مىگويند انسان هرگاه فرزند خود را زياد دوست بدارد و بخواهد اين محبت را ابراز كند، به فرزندش مىگويد: «بابا»، «مادر» و اين در تكلم عموم مردم رايج است. بنابراين، كنيهى «امابيها» نوعى ابراز محبت شديد از طرف پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به فاطمهى زهرا عليهاالسلام بوده است.
و شايد اينكه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او مىگويد: «اى مادر پدر» به اين علت باشد كه فاطمهى زهراء عليهاالسلام، مانند مادرى مهربان، براى پدر خود زحمت مىكشيد. خاكستر از سر و رويش پاك مىكرد، جراحات او را پانسمان مىكرد و كارهايى را كه يك مادر در حق فرزند خود انجام مىدهد، ايشان براى پدر انجام مىداد.
و معناى ديگر آنكه، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مانند فرزند، با دخترش برخورد مىكرد، دستش را مىبوسيد، همانگونه كه فرزند در مقابل مادر بايد چنين باشد، در برابر حضرت زهراء عليهاالسلام، تمامقد برمىخاست، در هنگام سفر از او خداحافظى مىكرد و هنگام بازگشت از سفر اولين ديدارش از زهراى مرضيه عليهاالسلام بود. اين عملى است كه هر فرزند مؤدب به آداب الهى آن را انجام مىدهد.
برخى از محققين، از معانى «اُمّ» كمك گرفته و وجوهى را براى معناى اين كنيهى ذكر نمودهاند و گفتهاند يكى از معانى «اُمّ» اصل و ريشه هر چيز است. فاطمهى زهراء عليهاالسلام ريشهى شجرهى طيبهى نبوت است و براى تقويت سخن خود به روايت ذيل نيز تمسك جستهاند.
قال الباقر عليهالسلام: «الشجرة الطيبة، رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و فرعها، على عليهالسلام و عنصر الشجرة، فاطمة عليهاالسلام و ثمرتها، أولادها و أغصانها و أوراقها، شيعتها.» (4)
امام باقر عليهالسلام فرمود: درخت پاكى و طهارت، پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله است، كه شاخههاى آن على عليهالسلام، ريشههاى آن فاطمهى زهرا عليهاالسلام، ميوهى آن حسن و حسين و زينب و اُمّكلثوم، شاخ و برگ اين درخت شيعيان آنها مىباشد.
قال رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم:
«
أنا شجرة، و فاطمة أصلها، و علي لقاحها، والحسن والحسين ثمرها.» (5)
پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم فرمود: من درخت پاكى و فاطمه ريشههاى آن و على پيوند و مادهى بارورى آن و حسن و حسين ميوههاى اين درختند.
1-
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 203، از «المناقب»، ج 3، ص 357.
2-
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 203 از «اللمعة البيضاء»، ص 50.
3-
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 203 از «نخبة البيان في تفضيل سيدة التسوان»، ص 86.
4-
فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 205 از «مجمعالبحرين» ماده شجر.
5-
فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 205 از «ميزان الاعتدال»، ج 1، ص 234 على ما في «احقاقالحق»، ج 9، ص 152.

لم يوجد هامشاَ

.

 

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:40
دعا و زیارت

قال الصادق عليهالسلام

:
«
لفاطمة تسعة أسماء عند اللَّه عزّ و جل: فاطمة والصديقة والمباركة والطاهرة والزكية والراضية والمرضية والمحدثة والزهراء ثم قال:...؛
حضرت فاطمه زهراء عليهاالسلام در پيشگاه خداوند نه اسم مخصوص دارد: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه و زهراء.» (1)
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام يك نام رسمى داشت كه همان فاطمه مىباشد. اين نام را پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم هنگام تولد به امر خداوند براى دخترش برگزيد؛ لكن به تصريح امام صادق عليهالسلام، فاطمهى زهرا عليهاالسلام نه اسم مخصوص، در پيشگاه خداوند متعال دارد، لذا يكى از كنيههاى آن حضرت «اُمّالأسماء» است؛ يعنى بانويى كه اسامى فراوان دارد. و اين مطلب، دلالت بر عظمت روحى صديقه كبرى عليهاالسلام مىكند، زيرا حضرت فاطمه عليهاالسلام زن نمونه بودند. زن نمونه؛ يعنى انسانى كامل كه براى بشريت الگو و سرمشق مىباشد، لذا همهى صفات عالى انسانى در صديقهى طاهره عليهاالسلام جمع بود و ايشان در برابر هر صفت نيك، داراى لقبى خاص هستند. اين نه نام كه از شهرت والايى برخوردار است در فصل اول مورد بررسى و تبيين قرار مىگيرد.

1

ـ بحارالانوار، ج 43، ص 10، ر 1 از امالى صدوق و عللالشرايع.

سایت یا زهرا

چهارشنبه 9/3/1386 - 10:38
شعر و قطعات ادبی

بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست

بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

 ای آفتاب حسن برون آ، دمی ز ابر

کان چهره مشعشع تابانم آرزوست

سه شنبه 8/3/1386 - 22:17
دعا و زیارت

حرام بودن آتش بر فاطمه زهرا

  روزى عايشه بر فاطمه (س) وارد شد، در حالى كه آن حضرت براى حسن و حسين (ع) با آرد و شير و روغن در ديگى غذاى حريره درست مى‏كرد. ديگ بر روى اجاق و آتش مى‏جوشيد و بالا مى‏آمد و فاطمه (س) آن را با دست خود هم مى‏زد.
عايشه با اضطراب و نگرانى از نزد او بيرون آمده، نزد پدرش ابوبكر رفت و گفت: اى پدر! من از فاطمه چيز شگفت‏آورى ديدم، و آن اينكه دست به درون ديگى كه بر روى آتش مى‏جوشيد برده، آن را به هم مى‏زد.
گفت: دختركم! اين را پنهان كن كه كار مهمى است.
اين خبر كه به گوش پيامبر اكرم (ص) رسيد، بر بالاى منبر رفت و حمد و سپس الهى را به جاى آورد، سپس فرمود:
همانا مردم ديدن ديگ و آتش را بزرگ شمرده و تعجب مى‏كنند. سوگند به آن كسى كه مرا به پيامبرى برگزيد، و به رسالت انتخاب فرمود، همانا خداى عزوجل آتش را بر گوشت و خون و موى و رگ و پيوند فاطمه حرام كرده است، فرزندان و شيعيان او را از آتش دور نمود، برخى از فرزندان فاطمه داراى رتبه و مقامى هستند كه آتش و خورشيد و ماه از آنها فرمانبردارى كرده در پيش رويش جنيان شمشير زده، پيامبران به پيمان و عهد خود درباره‏ى او وفا مى‏كنند، زمين گنجينه‏هاى خودش را تسليم او نموده، آسمان بركاتش را بر او نازل مى‏كند.
واى، واى، واى به حال كسى كه در فضيلت و برترى فاطمه شك و ترديد به خود راه دهد، و لعنت و نفرين خدا بر كسى كه شوهر او، على بن ابى‏طالب را دشمن داشته به امامت فرزندان او راضى نباشد. همانا فاطمه، خود داراى جايگاهى است و شيعيانش نيز بهترين جايگاه‏ها را خواهند داشت. همانا فاطمه پيش از من دعا مى‏كند و شفاعت مى‏نمايد و شفاعتش على‏رغم ميل كسانى كه با او مخالفت مى‏كنند، پذيرفته مى‏شود.(1)

  1 ـ فاطمه زهرا (س) شادمانى دل پيامبر، ص 152.

منبع سایت یا زهرا
سه شنبه 8/3/1386 - 22:15
فلسفه و عرفان
قولها عليهاالسلام في فضل العمل الخالص
مَنْ اَصْعَدَ اِلَى اللَّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اَهْبَطَ اللَّهُ اِلَيْهِ اَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
قولها عليهاالسلام لمن غلب على عدوه
اختصم اليها امرأتان فتنازعتا في شى‏ء من امر الدين: احداهما معاندة و الاخرى مؤمنة، ففتحت على المؤمنة حجّتها فاستظهرت على المعاندة، ففرحت فرحاً شديداً، فقالت عليهاالسلام:
اِنَّ فَرَحَ الْمَلائِكَةِ بِاسْتِظْهارِكِ عَلَيْها اَشَدُّ مِنْ فَرَحَكِ، وَ اِنَّ حُزْنَ الشَّيْطانِ وَ مَرَدَتِهِ بِحُزْنِهَا عَنْكِ اَشَدُّ مِنْ حُزْنِها.
قولها عليهاالسلام في وصف المؤمن
اَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ الَّلهِ تَعالى.


سخن آن حضرت در فضيلت عمل خالص
هر كه خالصترين عباداتش را نزد خداوند بفرستد، او بهترين مصلحتش را براى او مقدّر مى‏فرمايد.
سخن آن حضرت در مورد خرسندى فرشتگان از پيروزى مؤمنان
دو زن در مسأله‏اى از مسائل دينى با يكديگر گفتگو مى‏كردند، يكى دشمن و ديگرى مؤمن، برهان زن مؤمن غالب گرديد، و او بسيار خرسند شد، آن حضرت فرمود:
خرسندى فرشتگان از پيروزى تو بيشتر از خوشحالى توست، و ناراحتى شيطان و يارانش از ناراحتى دشمن تو افزونتر است.
سخن آن حضرت در توصيف مؤمن
مؤمن با نور الهى مى‏نگرد.
منبع سایت یا زهرا
سه شنبه 8/3/1386 - 22:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته