مشاهده مطالب کاربر

تعداد مطالب : 465

تعداد نظرات : 51

زمان آخرین مطلب : 6121روز قبل

محبت و عاطفه

نميدانم چرا دوست داشتن...

نميدانم چرا دوست داشتن در قلب احساس مي شود قلبي كه كارش به جريان در آوردن خون است نه احساس حقايق.

دوشنبه 12/6/1386 - 18:19

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

هيچ كس به خانه اش نمي رسد...

دختران روستا به شهر فكر مي كنند! دختران شهر در آرزوي روستا مي ميرند! مردان كوچك به آسايش مردان بزرگ فكر مي كنند! مردان بزرگ در آرزوي آرامش مردان كوچك مي ميرند! كدامين پل در كجاي جهان شكسته است كه هيچ كس به خانه اش نمي رسد

دوشنبه 12/6/1386 - 18:18

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

خانواده

الو سلام منزل خداست؟

الو سلام منزل خداست؟ اين منم مزاحمي كه آشناست هزار دفعه اين شماره را دلم گرفته است ولي هنوز پشت خط در انتظار يك صداست شما كه گفته ايد پاسخ سلام واجب است به ما كه مي رسد ، حساب بنده هايتان جداست؟ الو دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابي از دل من است يا كه عيب سيم هاست؟ چرا صدايتان نمي رسد كمي بلند تر صداي من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟ اگر اجازه مي دهي برايت درد دل كنم شنيده ام كه گريه بر تمام دردها شفاست دل مرا بخوان به سوي خود تا كه سبك شوم

دوشنبه 12/6/1386 - 18:17

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

هر كلمه و هر لحظه از تو مي نويسم...

هر كلمه و هر لحظه از تو مي نويسم نمي دانم همسفر كدامين غروبي؟ ولي من همينجا منتظر بازگشت تو خواهم ماند... قرارمون همينجا توي جاده تنهايي سر دو راهيه رفتن و ماندن كنار تابلوي عشق و نفرت زير سايه درخ ت سبز اميد من نشسته ام روي صندلي انتظار ممكنه گيسوانم سفيد باشد , اما قلبم مثل نفسهايم گرم است.... مطمئنم مرا خواهي

دوشنبه 12/6/1386 - 18:17

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

من ازمردن نمي ترسم...

من ازمردن نمي ترسم،هراس از زندگي دارم كه هر روزش مثه ديروز،از اين تكرار بيزارم من از مردن نمي ترسم،كه هر چي باشه يكباره هراس از زندگي دارم،كه دردش پر ز تكراره اگه زندگي همينه،آره من عاشق مرگم مي خوام از شاخه بيفته،دونه آخر برگم زندگي مثه يه داسه،آدما مثل درختن ظريفاشون زود ميميرن،ديرتراونا كه سختن...

دوشنبه 12/6/1386 - 18:16

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

اه از راه محبت...

آه از راه محبت كه چه بي‌پايان است با دو منزل كه يكي وصل و يكي هجران است

دوشنبه 12/6/1386 - 18:15

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

آنگاه كه غرور كسي را له مي كني...

آنگاه كه غرور كسي را له مي كني، آنگاه كه كاخ آرزوهاي كسي را ويران مي كني، آنگاه كه شمع اميد كسي را خاموش مي كني، آنگاه كه بنده اي را ناديده مي انگاري ، آنگاه كه حتي گوشت را مي بندي تا صداي خرد شدن غرورش را نشنوي، آنگاه كه خدا را مي بيني و بنده خدا را ناديده مي گيري ، مي خواهم بدانم،دستانت را بسوي كدام آسمان دراز مي كني تا براي خوشبختي خودت دعا كني؟

دوشنبه 12/6/1386 - 18:14

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

ما را به ناز فروشان نياز نيست...

ما را به ناز فروشان نياز نيست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نياز است؟

دوشنبه 12/6/1386 - 18:13

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

در جواني گريه كردم هيچ كسي يادم نكرد...

در جواني گريه كردم هيچ كسي يادم نكرد/ در قفس جان دادم و صياد آزادم نكرد/ آتش عشقت چنان از زندگي سيرم كرد/آرزوي مرگ كردم مرگ هم يادم نكرد

دوشنبه 12/6/1386 - 18:11

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]

محبت و عاطفه

باز آمدم بنويسم از خواستن ونرسيدن...

باز آمدم بنويسم از خواستن ونرسيدن واي عاشقان بدانيد براي رسيدن تنهاخواستن كافي نيست بايد از جان هم گذشت واي آنان كه رسيدن برايتان كوهي شده فقط بدانيد با يك احساس خوب ميتوانيد كوه را برداريد. من پيغام شكفتن را به شما دادم اين شما و اين پاكي احساستان با آرزوي موفقيت

دوشنبه 12/6/1386 - 18:11

[ نظر به این مطلب ] - [ نظرات این مطلب : 0 ]