آلبوم تصاویر
سه شنبه 22/4/1389 - 14:52
هوا و فضا
شرکت «نیکون» سال گذشته درخواست کوچکی از جانب ناسا دریافت کرد تا تعدادی از
دوربینهای دیجیتال D3S خود را به همراه هفت لنز AF-S NIKKOR 14-24 mm برای سفر به
فضا آماده و تولید کند تا این دوربینها در ماموریت خطیر تصویربرداری مستند از
پدیدههای مختلف فضایی و زمینی مورد استفاده قرار گیرند.
به گزارش خبرگزاری مهر، این درخواست مورد استقبال نیکون قرار گرفت؛ زیرا در صورتی
که شرکتی بخواهد کیفیت و دوام دوربینهای خود را در شرایط کم نور به رخ بکشد چه
فرصتی بهتر از اینکه مشتری مانند سازمان ناسا داشته باشد؟
اکنون تعداد زیادی از ساکنین زمین این فرصت را دارند تا تصاویر خیره کنندهای که
توسط ساکنان ایستگاه فضایی بین المللی از زمین به ثبت رسیده است را مشاهده کنند.
تاکنون ناسا با کمک دوربینها و تجهیزاتش در حدود 700 هزار تصویر به ثبت رسانده و
تواناییهای حذف نویزهای تصویری دوربین D3S نیکون را به همراه قدرت آن در عکسبرداری
در محیطهای کم نور به نمایش گذاشته است.
وسعت بالای دامنه حساسیت نوری یا ISO این دوربین از ویژگیهای منحصر به فرد آن به
شمار میرود که علاوه بر پوشش دادن حساسیتهایی از 200 تا 12800، این دوربین
میتواند برای عکسبرداری با حساسیت نوری برابر ISO 102400 یا حساسیتی برابر 100
تنظیم شود.
با این همه یکی از مشکلات عکاسی در ایستگاه بینالمللی این است که عکاس نمیتواند
قطعات مورد نیازش را به راحتی در کیف مخصوصش جا به جا کند زیرا این قطعات در صورت
شناور شدن میتوانند به خود یا به تجهیزات ایستگاه صدمه جدی وارد کنند و از این رو
باید کاملا در جای خود بسته شده باشند.
ناسا در کنار مجموعهای از تصاویر زیبایی که توسط این دوربین به ثبت رسیده، لیستی
از مجموعه تجهیزات عکاسی که هم اکنون در مدار زمین در حرکت است را نیز منتشر کرده
است:
- یک دوربین دیجیتال SLR عادی و تجهیز نشده نیکون D3S
- هشت دوربین SLR ارتقا یافته نیکون D2Xs
- 36 لنز NIKKOR از جمله سه لنز تله (Teleconverter)
- هفت فلش SpeedLight SB-800
- چهار چشمی D2Ws ویژه برای دیدن از میان کلاههای فضایی
رابطه میان ناسا و شرکت نیکون از سال 1971 از زمان ماموریت آپولو 15 آغاز شده است.
در ادامه تعدادی از تصاویر فضایی که توسط تجهیزات عکاسی این شرکت به ثبت رسیده است
را مشاهده خواهید کرد:
سه شنبه 22/4/1389 - 14:50
آلبوم تصاویر
تصویر زنان زندانی در زندان پتیون - ویل در هائیتی كه در شرایطی وحشیانه و
ضدبشری از زمان زلزله دوازدهم ژانویه گذشته در این زندان به سر میبرند.
آنها در مجموع بیش از 300 « فراموش شده » هستند كه مكان نگهداری آنها فقط
گنجایش 30 نفر را دارد.
یك زن قرقیز مانند بسیاری دیگر از هموطنانش روز 27 ژوئن در یك همه پرسی به
قانون اساسی جدید قرقیزستان رای داد اما حوزه رایگیری تفاوت زیادی با
حوزههای رایگیری در یك شرایط عادی دارد.
روز 26 ژوئن شهر تورنتو در كانادا كه در آن اجلاس گروه 20 برگزار میشد
شاهد خشونتهای بیسابقه بود كه كمتر در كانادا رخ داده است.
در هفته گذشته بارش بارانهای سیلآسا مناطق شمال شرق برزیل را در بر گرفت و
موجب خسارات بسیاری مانند این تصویر در ناحیه آلاگواس شد.
بنیگنو آكینو رئیس جمهور جدید فیلیپین روز سیام ژوئن وارد كاخ ریاست
جمهوری مالاكانانگ در شهر مانیل شد تا مراسم تحلیف به جا آورد.
تصویری بسیار دیدنی از نبرد تمام عیار میان بازیكنان تیمهای ملی فوتبال
پاراگوئه و ژاپن.
هفته گذشته مناطق جنوب غربی چین شاهد بارانهای سیلآسا بوده كه موجب مرگ
بسیاری شد. در این تصویر امدادگران یك زن سالمند را در پی رانش زمین در
استان گیژو به مكان امنی منتقل میكنند.
خلبان یك جنگنده رافال در روز 29 ژوئن بر فراز پایگاه هوایی شاتودون برای
نمایش هوایی روز چهاردهم ژوییه ، روز ملی فرانسه تمرین میكند.
تصویر بسیار دیدنی از چهره كریستیانو رونالدو و یك بازیكن تیم اسپانیا.
سه شنبه 22/4/1389 - 14:48
آلبوم تصاویر
سه شنبه 22/4/1389 - 14:45
آلبوم تصاویر
زن130 ساله سه شنبه 22/4/1389 - 14:45
خواستگاری و نامزدی
بعضیها شعرشان سپید است، دل شان سیاه، بعضیها شعرشان کهنه است، فکرشان نو، بعضیها شعرشان نو است، فکرشان کهنه، بعضیها یک عمر زندگی میکنند برای رسیدن به زندگی، بعضیها زمینها را از خدا مجانی میگیرند و به بندگان خدا گران میفروشند.
بعضیها حمل کننده کتاب اند،بعضیها بقال کتاب اند، بعضیها انباردار کتاب اند، بعضیها کلکسیونر کتاب اند.
بعضیها قیمت شان به لباس شان است، بعضی به کیف شان و بعضی به کارشان، بعضیها اصلاً قیمتی ندارند، بعضیها به درد آلبوم میخورند، بعضیها را باید قاب گرفت، بعضیها را باید بایگانی کرد، بعضیها را باید به آب انداخت،
بعضیها هزار لایه دارند،
مشت
بعضیها ارزش شان به حساب بانکیشان است، بعضیها همرنگ جماعت میشوند ولی همفکر جماعت نه، بعضیها را همیشه در بانکها میبینی یا در بنگاهها.
بعضیها در حسرت پول همیشه مریض اند،بعضیها برای حفظ پول همیشه بیخواب اند، بعضیها برای دیدن پول همیشه میخواب اند، بعضیها برای پول همه کاره میشوند.
بعضیها نان نام شان را میخورند، بعضیها نان جوانی شان را می خورند، بعضیها نان موی سفیدشان را می خورند،
بعضیها نان پدران شان را می خورند، بعضیها نان خشک و خالی می خورند، بعضیها اصلاً نان نمی خورند، بعضیها با گل ها صحبت میکنند، بعضیها با ستارهها رابطه دارند.
بعضی ها صدای آب را ترجمه میکنند. بعضی ها صدای ملائک را میشنوند. بعضی ها صدای دل خود را هم نمیشنوند. بعضی ها حتی زحمت فکرکردن را به خود نمیدهند. بعضی ها در تلاش اند که بیتفاوت باشند.
بعضی ها فکر میکنند چون صدای شان از بقیه بلندتر است، حق با آنهاست. بعضی ها فکر می کنند وقتی بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست.
بعضی ها برای سیگار کشیدنشان همه جا را ملک خصوصی خود میدانند. بعضی ها فکر می کنند پول مغز میآورد و بی پولی بی مغزی. بعضی ها برای رسیدن به زندگی راحت، عمری زجر میکشند. بعضی ها ابتذال را با روشنفکری اشتباه میگیرند. بعضی ها یک درجه تند زندگی میکنند، بعضیها یک درجه کند. هیچکس بیدرجه نیست.
بعضی ها حتی در تابستان هم سرما میخورند. بعضی ها در تمام زندگیشان نقش بازی میکنند. بعضی از آدم ها فاصله پیوندشان مانند پل است، بعضی مانند طناب و بعضی مانند نخ. بعضی ها دنیای یشان به اندازه یک محله است، بعضی به اندازه یک شهر،بعضی به اندازه کره زمین و بعضی به وسعت کل هستی.
بعضی ها به پز می گویند پرستیژ، بعضی ها خیلی جورهای مختلف هستند.
سه شنبه 22/4/1389 - 14:43
طنز و سرگرمی
یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود.
آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و ۴ تا خیابون اونطرف تر ولش می کنه.
وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه. این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما نتیجه ای نمیگیره.
یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین.
بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و. . . خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون.
یک ساعت بعد، زنگ میزنه خونه. زنش گوشی رو برمیداره.
مرده میپرسه: ” اون گربه هه خونس؟”
زنش می گه آره. مرده میگه گوشی رو بده بهش، من گم شدم!!!!
سه شنبه 22/4/1389 - 14:42
کنکور
امروز كه صدای زنگ موبایلم بیدارم كرد بلافاصله نگاهم به كتاب هایم افتاد كه آن گوشه اتاق روی هم تلمبار شده بی توجه به آنها كه تا دیروز از خودم جدایشان نمی كردم غلتی زدم و دوباره خوابیدم. امروز دیگر درس نمی خوانم...
امروز بدون استرس صبحانه خوردم، روی کاناپه روبروی تلویزیون نشستم و کانال ها را عوض کردم، یادم می آید دیروز این موقع ها چه حالی داشتم ، روی یک صندلی چوبی نشسته بودم مدادم روی دفترچه سووالات می چرخید حساب و کتاب می کردم به فکرم فشار می آوردم که فلان سووال کجای کتاب بود، از همه تجربه های آزمونهای رنگارنگی که دادم استفاده می کردم، روش تست زنی نوین و غیرنوین را بکار می گرفتم که هرطوری هست در کنکور قبول شوم. اصلا دلم نمی خواهد که خودم را درآینه نگاه کنم چون پریشب از اضطراب سه تا تبخال زدم ، قیافه ام آنچنان به هم ریخته که حد ندارد ، پای چشمانم از بس بیخوابی کشیده ام گود افتاده ، شبیه معتادها شدم. از دیروز تا حالا بیش از 500 بار جواب این سووال را داده ام که " کنکورت را چطور دادی ؟ " چه بگویم بابا ! اختصاصی هایش که سخت بود ، عمومی هایش که ای بد نبود ، دراین چند ساعت بعد از کنکور به کشف جدیدی نائل شدم. آن هم اینکه آنهایی که این سووال ها را می پرسند سه دسته اند. دسته اول آنهایی که واقعا دلشان می خواهند که تو قبول شوی آن هم یک رشته خوب کسانی مانند پدر و مادر. دسته دوم آنهایی هستند که اصلا خبر ندارند تو چند ماه اخیر را در شکنجه گاهی به نام دوران کنکور سپری کردی، آنها از صحبت های این و آن می فهمند که تو کنکور داشتی ، آن وقت از سر وظیفه می پرسند کنکور را چطور دادی و اصلا هم برایشان مهم نیست جواب تو چی هست. دسته سوم کسانی هستند که دراعماق وجودشان نمی خواهند تو قبول شوی یا لااقل نمی خواهند رشته ای که قبول می شوی از پسر و دختر خودشان بالاتر باشد تا بتوانند به پز دادن دکتر مهندسی بچه خودشان ادامه بدهند این دسته از آدمها بلافاصله که جواب تو را بشنوند با گفتن " انشاءا... قبول می شی " به اندازه صد تا فحش بارت کرده اند. بوی غذا می آید ، مادرم دارد برای ناهار قورمه سبزی درست می کند ، بعد از مدتها بوی غذا را می فهمم در چند ماه اخیرآنقدر سر سفره ناهار و شام کتاب دستم بوده اصلا نفهمیدم چه می خورم انگار دراین مدت کتابها و جزوه هایم مثل سالاد و ماست جزء سفره بوده اند . آخ که چه حالی می دهد امروز عصر یک سینما بروم ، راستی فیلم روز چیست ؟ دموکراسی تو روز روشن ؟ طلا و مس ؟ دختران ؟ تسویه حساب ؟ نگاه کن در این مدت چقدر از همه چیز عقب مانده ام که حتی نمی دانم فیلمهایی که تازه به اکران درآمده کدام ها هستند . درعلم فیزیک به این عقب ماندگی می گویند : " موج دو پی فاز عقب است " اوه نه ! امروز نمی توانم به سینما بروم حالا که دراین مدت نتوانسته ام فوتبال های جام جهانی را ببینم بگذاراین چند روز باقیمانده دلی از عزا در بیاورم ، کم دراین مدت افسوس خوردم که نتوانستم در مسابقه پیامکی شرکت کنم ! صبح به صبح موبایلم دینگ دینگ صدا می داد که " مشترک محترم به نظر شما نتیجه بازی تیم ایکس با تیم ایگرگ چه می شود ، برد تیم ایکس ، برد تیم ایگرگ ، مساوی ! " آن وقت من بیچاره که خیلی خیلی فوتبالی هم هستم فقط به ایکس و ایگرگ فکر می کردم که مشتق دوم آنها را چطور می شود گرفت ، آیا جذر ایکس را می شود با انتگرال ایگرگ برابر قرار داد ؟ و از این جور سوالات مزخرف ! حوصله رفتن به پارک و کتابخانه را ندارم آنقدر دراین مدت روی چمن فضای سبز پارک و صندلی های کتابخانه چمباتمه زدم و کتاب و جزوه هایم را از اول تا آخر خواندم آنقدر دراین مدت به بچه هایی که مثل خودم در پارک و کتابخانه نشسته بودند و درس می خواندند به چشم رقیب نگاه کردم که دیگر حالم دگرگون می شود اگر حتی یک سرکوتاه به پارک وکتابخانه محل بزنم درعوض دلم می خواهد یکی زنگ بزند مرا به تولد بچه اش یا مهمانی سالگرد ازدواج پدر و مادرش دعوت کند خلاصه یک جایی که مهمانی باشد. عقده ای شدم دراین چند ماه اخیر هر جا مهمانی رفتم به جای اینکه لذت ببرم همه اش حرص خوردم همه اش چشمم به این ساعت بود که عقربه هایش انگارپشت سرهم مسابقه دوی سرعت گذاشته بودند . خسته شدم آنقدر که سعی کردم بیشتر از حد مجاز در مهمانی ها ننشینم و زود برگردم خانه که با تمام شدن وقت استراحتم ، سر ساعت درس خواندن را شروع کنم . دلم می خواهد درمهمانی که می روم هیچ ساعتی روی دیوار نباشد. آخ جون خربزه شیرین! دستت درد نکند مامان جان ! طفلک مادرم دیروز تمام مدت پشت در محل برگزاری آزمون نشسته بود و تسبیح می گرداند. اگر بگویم مادرم هم به اندازه من برای قبول شدنم در کنکور زحمت کشیده دروغ نگفته ام ، بیچاره وقتی فهمید سر جلسه آزمون صندلی ام زیر پنجره و نور شدید آفتاب بوده و چند بار نزدیک بوده از سردرد حالم بهم بخورد محکم به پایش می کوبید و گفت : مادرفدایت شود نمی شد جای صندلیت را عوض کنی ؟ پدرم هم همینطور ! اگر قبول نشوم که دیگر رویم نمی شود در چشمش نگاه کنم آنقدر که در یک سال اخیر پول کتاب تست و کلاس کنکور مرا داده اگر قبول نشوم که دیگر واویلاست . ولی او هیچ به رویش نمی آورد حتی چند روز پیش وقتی که یادم رفت روز پدر را به او تبریک بگویم به من گفت همینکه می بیند من سالم و پرتلاش دارم درسم را می خوانم برای او از هزار تبریک بهتر است . درخانه ما هیچ کس نمی گوید که باید در کنکور قبول شوم . همه می گویند اگر قبول نشدی سال دیگر امتحان می دهی ، این جمله مثل سوهان روح و مته مغزم شده است چون می دانم ته دل همه شان این است که باید قبول شوم اما با دیدن برنامه های روان شناسانه تلویزیون یاد گرفته اند که به فرزند کنکوری باید دلگرمی بدهند ، نباید او درفشار باشد ، نباید ببیند خانواده اش بخاطر او استرس دارند . کاش خانواده ام اینقدر مهربان نبودند! خلاصه اینکه امروز را که بدون استرس کنکور آغاز کرده ام روز خوبی است، برادرم می گوید: همه اینها خاطرات خوب زندگیت هستند روزهایی که درس می خواندی، تست می زدی، غصه کنکور را می خوردی ، روزهایی که تلویزیون نگاه نمی کردی ، کامپیوترت را تعطیل کرده بودی ، به مهمانی نمی آمدی یا خیلی زود برمی گشتی خانه ، خلاصه او می گوید : همه اینها خاطرات زندگیت را می سازد حتی اگر کنکور در رشته ای که می خواهی قبول نشوی یا مثلا مهندسی آبیاری گیاهان آبزی قبول شوی ! من که نمی فهمم این روزهای سخت و استرس زا که دلم می خواهد هرگز تکرار نشود چه خاطره خوبی برایم می سازد اما به هر حال برادر بزرگترم که دانشجو است حتما تجربه اش را دارد که می گوید. با این حال من فکر می کنم اوضاعم زیاد بد نیست چون مثل بعضی از بچه های کنکور با آمبولانس از سر جلسه بیرون نرفتم ، بعد از جلسه گریه نکردم . شنیده ام ظرفیت پذیرش امسال به اندازه یا شاید بیشتر از داوطلبان کنکور است. چه می دانم ، امید به خدا! امروز بعد از یک رقابت خیلی سخت علمی ته دلم می گویم که یک کنکوری خوشبختم.
سه شنبه 22/4/1389 - 14:34
دانستنی های علمی
قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان
عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یکهزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخیهای محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد
سه شنبه 22/4/1389 - 14:31
ورزش و تحرک
بر اساس یک نظر سنجی با انتخاب زیباترین و زشتترین بازیکنان جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی توسط سایت Beautiful People فابیو کاناوارو، کاپیتان ایتالیا به عنوان زیباترین بازیکن جام جهانی شناخته شد ،اما حدس بزنید زشتترین بازیکن جام چه کسی بود؟ وین رونی، بازیکن انگلیس!
اما لیست زشت ترین بازیکنان به این شرح است:
1) وین رونی، انگلیس
2) فرانک ریبری، فرانسه
3) کارلوس تبس، آرژانتین
4) ولادیمیر استویکوویچ، صربستان
5) بنجامین هوگل، سوییس
6) زدنکو اشتربا، اسلواکی
7) رفیق صیفی، الجزایر
8) اسکات چیپرفیلد، استرالیا
9) جان تری، انگلیس
10) رایان نلسن، نیوزیلند
11) دانیل آگر، دانمارک
سه شنبه 22/4/1389 - 14:26