• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1861
تعداد نظرات : 478
زمان آخرین مطلب : 4806روز قبل
دانستنی های علمی
شاد باش سال نو

ای پاك كننده قلب ها و دیدگان
ای گرداننده شب ها و روزها
ای متحول كننده مكان ها و حالت ها
حال ما را به بهترین حالت ها متحول فرما.

سال نو را به همه دوستان و عزیزان و هموطنان و كسانی كه این روز باستانی ایرانی را جشن می گیرند تبریك می گویم. سال خوب و پر از موفقیتی را برای همه آرزو می كنم. بهترین آرزوها را برای اعتلای نام ایران در همه زمینه ها و در سرتاسر نقاط هستی مسئلت می كنم و دستان همه خدمت گذاران به این سرزمین مقدس را می بوسم و برای همه آنها آرزوی موفقیت و به روزی دارم.

سال نو را هم با شعری از مولانا آغاز كنیم:


بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
صبوح آمد صبوح آمد صبوح راح و روح آمد
خرامان ساقی مه رو به ایثار عقار آمد
صفا آمد صفا آمد که سنگ و ریگ روشن شد
شفا آمد شفا آمد شفای هر نزار آمد
حبیب آمد حبیب آمد به دلداری مشتاقان
طبیب آمد طبیب آمد طبیب هوشیار آمد
سماع آمد سماع آمد سماع بی‌صداع آمد
وصال آمد وصال آمد وصال پایدار آمد
ربیع آمد ربیع آمد ربیع بس بدیع آمد
شقایق‌ها و ریحان‌ها و لاله خوش عذار آمد
کسی آمد کسی آمد که ناکس زو کسی گردد
مهی آد مهی آمد که دفع هر غبار آمد
دلی آمد دلی آمد که دل‌ها را بخنداند
میی آمد میی آمد که دفع هر خمار آمد
کفی آمد کفی آمد که دریا در از او یابد
شهی آمد شهی آمد که جان هر دیار آمد
کجا آمد کجا آمد کز این جا خود نرفتست او
ولیکن چشم گه آگاه و گه بی‌اعتبار آمد
ببندم چشم و گویم شد گشایم گویم او آمد
و او در خواب و بیداری قرین و یار غار آمد
کنون ناطق خمش گردد کنون خامش به نطق آید
رها کن حرف بشمرده که حرف بی‌شمار آمد

چهارشنبه 5/1/1388 - 14:34
محبت و عاطفه

بهار آمد، بهار آمد، بهار لاله زار آمد

گل نسرین،تن رنگین،که بلبل بر چنار آمد

بپوشد پیرهن رنگی،همان بید سر سنگی

که چشمه خوب می خواند،در اینجا آبشار آمد

برقصید و بکوبید پا،در مزار لاله زارما

گذشت فصل یخ و سرمااینک رقصان، بهار آمد

زند چشمک گل مینا،بخواند بلبل شیدا

که یار نازنین ما به سیل گلعزار آمد


چهارشنبه 5/1/1388 - 14:21
شعر و قطعات ادبی
بهارآمد

الا ای دل بهاری شو بهار آمد
بهارآمد بهارآمد بهار آمد
بهار آمد كه دل درهم در آمیزد
گل وسنبل ،مل و بلبل بر انگیزد
بهار آمد ، ببارد بر دل ما
بشوید دردها و كینه ی ما
به لبخندی شكر در جام ما ریز
نوازش بر حریم كبریا ریز
شمیم عشق را در عمق جان نه
بیا امروز را در پای جان نه
بیا امروز لطفی بر خودت كن
نگاهی هم به حال ناخوشت كن
چه خوش باشد ز بلبل وام گیری
نوای عاشقی بر دام گیری
بریز بر پای دامت مهربانی
بدان بی مهربانی جان نگیری
به ابر تیره دست دوستی ده
به یار خفته درس دوستی ده
ببار د بر تو با اوج سخاوت
بروید غنچه های با طراوت
دلت را روشنی و شاد گردان
وجودت را ز شب آزاد گردان
به نرگس رو كن و اشكی بیانداز
كمی از مهر، كشكولی بیانداز
خدا الحق كه رحمان ورحیم است
به نور معرفت، ما را كریم است

چهارشنبه 5/1/1388 - 1:3
دنیای گیاهان و حیوانات
چهارشنبه 5/1/1388 - 0:56
دانستنی های علمی

نرم نرمک می رسد اینک بهار....

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست


نرم نرمک می رسد اینک بهار....

خوش به حال روزگار
خوش به حال چشمه ‌ها و دشتها
خوش به حال دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به حال غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به حال دختر میخک که می خندد به ناز
خوش به حال جام لبریز از شراب
خوش به حال آفتاب
ای دل من گرچه در این روزگار
جامه رنگین نمی‌ پوشی بکام
باده رنگین نمی ‌بینی به جام
نقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می ‌باید تهی است
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
هفت رنگش می‌شود هفتاد رنگ...

چهارشنبه 5/1/1388 - 0:44
محبت و عاطفه


آه که نفس اماره، دست از خواهش های نفسانی برنمی دارد. مغرور و سرگران و متکبر خود را مرکز عالم می انگارد و سر تسلیم دربرابر هیچ پند و اندرزی فرو نمی آورد. این نفس سرکش به سوی مرگ در حال حرکت است ولی تا مرگش برسد هم باز پشتش به طاعت خم نمی شود. مانند شمعی که تا زمان مرگش هم حاضر نیست تواضع کند.
طبع سرکش خواب گشت و چشم شرمی وا مکرد
شمع سر بر نقش پا سایید و خم پیدا نکرد

عمرها شد، آمد و رفت نفس جان می کَنَد
ما و من بیرون در فرسود و در دل جا نکرد

چه سود از زندگی دنیاپرستانی چون ما... چه سود از نفس پرستی ها و بی صبری های ما... زبان در دست عقل نمی سپاریم و دل هر عزیزی را می رنجانیم... البته عجیب نیست که هر کس با نفسش همنشین باشد، سودی از بازار زندگی نخواهد برد.
زندگی بیع و شرای ما و من بی سود یافت
کس چه سازد، آرمیدن با نفس، سودا نکرد

پس همیشه با این سرکشی ها و طغیانهایت منتظر شکست باش... آماده باش!  فرعون که خود را خدا می دانست در زیر موجهای دریایی کوچک مدفون شد...
سرکشی گر بر دماغت زد شکست-آماده باش
خاک بر شغل عمارت، عافیت برپا نکرد
عالم خاک برای هیچ کس عافیت و زندگی لذت بخشِ بی دقدقه مهیا نکرد...

نهاد خلقت ما، چنان ما را در دنیا و مافیها می گرداند، که سودای وصول به حقیقت، افسانه ای بیش نیست.
سعی فطرت دورگرد معنی تحقیق ماند
غیرت او داشت افسونی که ما را ما نکرد

وای محرومی! آه... که هر چه تلاش کنی و به خیال خودت به خوبی ها و نیکی ها بپردازی... لغزشگاه ها تو را در اعماق سقوط خواهد داد. هرچه کنی، هیچ نکرده ای و به هیچ نرسیده ای...
هر کجا رفتم نرفتم نیم گام از خود برون
صد قیامت رفت و امروز مرا فردا نکرد

ولی باز شکر خدارا که غم ها و غصه های دنیا و بی توجهی مردم به ما، ما را با خدا تنها می کند... بیکسی خوبی اش این است که ما را با خدا تنها می گذارد. ما را متوجه او می کند... که جز او هیچ نیست ...
با خیالت غربتم صد ناز دارد بر وطن
جان فدای بیکسی ها کز تو ام تنها نکرد

دامن خود گیر و از تشویش دهر آزاد باش
قطره را تا جمع شد دل، یادی از دریا نکرد

اگر مثل شیشه در معرض تهدید سنگ قرار بگیری و دلت از ترس شکستن، زهره اش آب شود، اصل خود را بیاد می آوری... با خدایت همراه می شوی.. چون خود را بی یاور می یابی...
فرع را از اصل خویش آگاه باید زیستن
شیشه را سامان مستی غافل از خارا نکرد*

ای کاش دست بلند می کردیم و از رحمت خدا طلب مسئلت می کردیم...
جود مطلق در کمین سائل است اما چه سود
شرم تکلیف اجابت دست ما بالا نکرد

بیدل از نقش قدم باید عیار ما گرفت
ناتوانی سایه را هم زیر دست ما نکرد

سه شنبه 4/1/1388 - 19:25
محبت و عاطفه

عشق بیکران انسان را از هرگونه

تاریکی و تنگنا می رهاند.

تا به حال براتون پیش اومده که ترس

تردید و ابهامات شما رو میخکوب کرده

باشه؟؟

وقتی چشمامون رو روی حقایق

ببندیم قادر به تشخیص این نخواهیم

بود که ترس و تردید قدرت کاذبی بیش نیست.

وقتی از نظر جسمانی در بند باشیم راه نجات آسونه ولی اگر از نظر پنداری

در اسارت باشیم آزادی ما مستلزم جریانی آرام و صبورانست.

برای رهایی از ترس و تردید باید :به الهامات و احساسات درونی خود گوش

بسپاریم الهامات مارو به سمت حقیقت هدایت میکنه از شهامت درونی خود

استفاده کنیم و قدرتی رو که به دیگران واگذار کردیم پس بگیریم.

راه حل ها همیشه آسون نیستند ولی وجود دارند.از شفافیت فکر و هدف

خود استفاده کنیم و برای نجات از ترس و تردید قدم های محکم برداریم.

شاد باشید......

 

سه شنبه 4/1/1388 - 18:56
دانستنی های علمی


بر افكند ای صنم ابر بهشتی
زمین را خلعت اردیبهشتی
بهشت عدن را گلزار ماند
درخت آراسته حور بهشتی
زمین بر سان خون آلوده دیبا
هوا بر سان نیل اندوده وشتی
به طعم نوش گشته چشمه آب
به رنگ دیده آهوی دشتی
جهان طاوس گونه شد به دیدار
به جایی نرمی و جایی درشتی
ز گل بوی گلاب آید بدان سان
كه پنداری گل اندر گل سرشتی

( دقیقی طوسی )

واژه (عید) در قرآن كریم تنها یكبار در آیه 114، سوره مائده آمده است: (عیسی ابن مریم گفت بارالها! ای پرودگار تو ما از آسمان مائده ای فرست تا این روز برای ما و كسانی كه پس از ما آیند روز عید مباركی گردد و آیت و حجتی از جانب تو برای باشد، كه تو بهترین روزی دهندگانی.
عیسی بن مریم این دعا را آن هنگام كه حورایون به او گفته بودند كه: ای عیسی ابن مریم، آیا خدای تو می تواند برای ما از آسمان مائده فرستد؟ عیسی در پاسخ آنان می گوید: اگر ایمان آورده اید از خدا بترسید! و هرگز شك در قدرت خدا و یا شك در اجابت دعای پیغمبر خدا نكنید. حواریون گفتند (ما شك نكرده ایم لیكن) می خواهیم كه از آن مائده آسمانی تناول كنیم تا دل های ما مطمئن شود (و بر یقین ما بیفزاید) و تا به راستی عهدهای تو پی بریم و بر آن گواه باشیم.
عید خود مصدری است مانند عود به معنای بازگشتن و به همین مناسبت، سالگردها و یادبودها را (عید) گویند. البته، این نامگذاری به یادبودهای خوش وتوام با شادمانی اختصاص دارد.
(عید) روزی است كه در آن سود و منفعتی به دست بیاید و در شرع مقدس اسلام، روزهای اضحی و فطر عید نامیده می شوند. كه در عید اضحی قربانی، و در عید فطر زكات فطره مطرح است. نیز می توان گفت، عید آن روزی است كه در آن نماز ویژه ای برگزار كنند، یا روزی است كه مجمعی در آن فراهم آید، و یا آنكه عید روزی است كه خلق از ماتم به شادمانی (عود) كنند، یا روزی است كه زندانیان را از زندان رها كنند، و یا كودكان را از مكتب بیرون فرستند، یا روزی است كه تفاوتی میان درویش و توانگر نباشد، یا آنكه (عید) روز شریف و ارجمندی می تواند باشد.
از آیه (مائده) استفاده می شود كه حضرت عیسی و مسیح روز نزول مائده را كه سالروز وقوع یك معجزه الهی در تاریخ است برای همه انسان ها (عید) قرار داده است، تا این روز آیت و حجتی از جانب خداوند برای مردمان در تمامی اعصار بوده باشد و به میمنت این پدیده پر بركت همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تكرار گردد.
از آنجا كه (مائده) به معنای خوان پر نعمت، تنها دوبار در سوره مائده آمده است، می توان گفت نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عیسی مسیح (ع) ویژگی خاصی داشته است كه به خاطر آن عنوان (مائده) را به خود گرفته است.
راغب اصفهانی می گوید: مائده طبق و خوانی است كه در آن طعام باشد كه هم به آن طبق و هم به طعام مائده گفته می شود.
بنابراین، عید در این آیه اشاره دارد به نزول یك بركت آسمانی در پوشش طبق یا طبق هایی از طعام و خوردنی كه می تواند تكرار و بازگشت آن روز نیز همان بركات را به همراه داشته باشد و از این جهت، آیت و حجتی دیگر از جانب خداوند متعال برای انسان ها و فرصتی دیگر برای ایجاد ارتباط با خدا و ذكر و یاد او در دل ها و زبان ها بوده باشد.
نوروز از دیدگاه امام صادق (ع)
علامه مجلسی در كتاب « زاد العماد » از قول معلی ابن حنیس نقل كرده كه امام صادق (ع) در فضیلت نوروز به حق خانه كعبه سوگند یاد كرده و عید نوروز را تفسیر و اهمیت آ ن را چنین بیان داشته اند:
در عید نوروز حق تعالی در روز الست از ارواح بندگان پیمان گرفته است كه او را به یگانگی بپرستند و برای او شریكی قرار ندهند. این روز اولین روز طلوع آفتاب، اولین روز وزیدن بادها و رویش گیاهان میباشد.
آداب اسلامی نــوروز
مفاتیح الجنان شیخ قمی روایتی از معلی بن خنیس را درباره نوروز ذكر كرده است كه اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد. بی آنكه اشاره ای به فضیلت این روز كرده باشد. ولی بحارالانوار مجلسی روایات معلی بن خنیس را به تفصیل آورده است. در آن روایات به فضیلت و برتری این روز نسبت به سایر ایام بسیار پرداخته است و یكی از روایات مفصل معلی بن خنیس از نوروز را این گونه تجلیل كرده است: نوروز روزی است كه كشتی نوح بر كوه جودی قرار گرفت، روزی است كه جبرئیل بر نبی (ع) نازل شد، روزی است كه رسول اكرم (ص) علی (ع) را بر دوش كشیدتا بت های قریش را از بالای كعبه رمی كند، روزی است كه نبی(ع) به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت، روزی است كه برای علی (ع) از مردم بیعت گرفت (غدیر خم) روزی است كه قائم آل محمد ظهور خواهد كرد و روزی است كه امام عصر (عج) بر دجال پیروز خواهد شد.
و اما روایت خنیس به نقل از امام صادق (ع) در مفاتیح الجنان:
فرمود: چون نوروز شود غسل كن و پاكیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوی های خوش خود را معطر گردان پس چون از نمازهای پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی، چهار ركعت نماز بگذار یعنی هر ركعت به یك سلام و در ركعت اول بعد از حمد ده مرتبه اناانزلنا و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایهاالكافرون و در ركعت سوم بعد از حمد ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شكر برو.
همان طور كه مشاهده می شود این روز نیز چون اعیاد اسلامی با غسل كردن، پوشیدن جامه نو و معطر گردیدن به بوی های خوش و روزه داشتن آغاز می شود، ضمن آنكه نمازی مشابه نمازهای سایر اعیاد اسلامی دارد.
نماز عید نوروز
نماز عید نوروز مشتمل است بر قرائت سوره حمد و سوره های قدر، كافرون، توحید، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است كه ضمن آداب و اعمال روز جمعه و همین طور اعمال روز عید غدیر خم وارد شده است.
از آنجا كه قرائت سوره قدر در نماز عید نوروز توصیه شده است می توان دریافت كه عید نوروز نیز چون دیگر اعیاد اسلامی با نزول بركات و آیات الهی همراه بوده است. تاكید بر قرائت سوره های كافرون، توحید، معوذتین نیز می تواند اشاره به در خواست دفع انواع شرور و بدی ها داشته باشد.
دعای عید نوروز
دعای مخصوص عید نوروز با درود و صلوات بر رسول اكرم (ص) وآل او و اوصیا و همه انبیا و رسولان آغاز می شود آن گاه با فرستادن درود بر ارواح و اجساد ایشان ادامه می یابد.
در این دعا آمده است: (هذا الذی فضله و كرمته و شرفته و عظمت خطره) این فراز با اندكی جابجایی در كلمات در دعای مخصوص ماه مبارك رمضان، ماه نزول قرآن نیز آمده است.
فراز پایانی دعای مخصوص عید نوروز : ( اللهم .... ما فقدت من شی فلا تفقدنی عونك علیه حتی لا اتكلف مالا احتاج الیه یا ذالجلال و الاكرام ) از آن جهت كه در آن سخن از گم شدن و گمشده ها به میان می آید بیش از اندازه قابل توجه است زیرا، چنانكه در گزارش آیین های ایرانی خواهد آمد عید نوروز همان روزی است كه حضرت سلیمان (ع) انگشتری خویش را پس از مدتی پیدا كرده است.




چهارشنبه 28/12/1387 - 0:57
دانستنی های علمی

دوشنبه 26/12/1387 - 16:23
دانستنی های علمی

عید نوروز در گذشته ای نه چندان دور، تنها به ۱۴ روز آغاز فروردین محدود نمیشد و به پیشواز رفتن آن شامل جزئیات و ریزه کاریهایی بود که این عید را از اعیاد دیگر متمایز میکرد و رسیدن آن برای همه از پیر و جوان، شادی آور بود. در آن زمان تقریبا تمام کارهای مربوط به عید، توسط اعضای خانواده انجام میشد که در بیشتر مواقع، همه در یک خانه زندگی میکردند و دست به دست هم داده به خیاطی و خانه تکانی، خرید و پخت و پز میپرداختند، باغچه را صفا داده و گلکاری میکردند و خلاصه با آغاز سال نو، همه با احساس رضایت از نتیجه کوششهای خود، پذیرای مهمانان شده و خود به دیدار فامیل میرفتند و روزهای خوشی را در کنار یکدیگر میگذراندند.
عید نوروز برای کودکان از حال و هوایی استثنایی برخوردار بود و اکثر آنان تنها در همین زمان صاحب یک دست لباس نو میشدند و شاید یکی دو اسکناس تا نخورده عیدی میگرفتند و برای آن هزارتا نقشه میکشیدند. ناگفته نماند که در بیشتر موارد این اسکناسها به جیب والدین میرفت و خرج گوشه ای از اجاره خانه یا یک مورد ضروری دیگری میشد که آنرا به بعد موکول کرده بودند.
زیرا در این روزها هیچ کس از خرج کردن پول کم نمیگذاشت و ضرب المثل "چو فردا شود فکر فردا کنیم" در این مواقع خیلی صدق میکرد! اما تمام اینها چیزی از لذت عیدی کم نمیکرد و بچه هایی هم که میدانستند قرار است عیدی نقد آنها به مصارف دیگر برسد، با این ایده که کمک خرج پدر و مادر خود شده اند به خود دلگرمی میداده و حتا بادی به غبغب میانداختند و احساس بزرگی میکردند.
پیشواز نوروز
رخت نو : از آغاز ماه اسفند کم کم اندیشه عید نوروز موجب شادی اغنیا و نگرانی فقرا میشد و در این میان اوضاع کسبه بازار از همه بهتر بود و فصل رونق بازار فرا رسیده بود. اولین کار، که زمان و دقت بیشتری لازم داشت تهیه رخت و لباس نو بود. البسه کودکان معمولا از رنگهای شاد و زنده تهیه میشد که معمولا توسط خانمهای خانه دوخته میشد و کفش و کلاه تنها مواردی بودند که از بازار خریداری میشدند. خانم و آقا هم(در خانواده های متوسط) معمولا به نو کردن چند تکه اصلی لباس خود که شامل چادر مشکی و چادر نماز، کفش و عبا بود میپرداختند و در صورت امکان البسه دیگر را شسته و رفو میکردن، یقه ها را آهار میزدند و خلاصه برای سال نو، نو نوار میشدند.
خانه تکانی
هر چند که تهیه لباس نو در بعضی از خانواده های بی بضاعت انجام نمیشد ولی رسم خانه تکانی، فقیر و غنی نمیشناخت و برای انجام شدن آن، تمام وسایل خانه باید بیرون ریخته شده و تمام خانه شسته، جارو و گردگیری میشد و بعد تمام اسباب پس از تمیز شدن به داخل برده شده و چیده میشد.در همین خانه تکانیها، دو کار مهم انجام میگرفت، یکی دل کندن از لوازم و اسباب کهنه و شکسته بود که پس از یک یا چند سال کار کردن و تعمیر شدن، دیگر نفسهای آخر را کشیده و تنها به درد دور انداختن میخورد و همچنین تغییر و تحول شکل چیدن اثاث منزل که با بیرون ریختن و دوباره چیدن، شکل تازه ای به خانه داده و موجب تنوع میشد.
خانه تکانی در آن روزها وقت بسیاری میگرفت زیرا از تکاندن فرش و گلیم و قالی شروع میشد و با صیقل دادن لوازم فلزی، شستن پارچه ایها (ملافه و پرده، روتشکی و پشتیها و...)، سشتن در و پنجره ها و ظرف و ظروف و دوده گیری از اتاقها به پایان میرسید و بعد همه چیز باید دوباره چیده میشد تا سال بعد که روز از نو، روزی از نو.
سبزه سبز کردن
سبزه عید از بیست روز تا ده روز مانده به عید باید سبز میشد. به این ترتیب که خانم خانه به تعداد جمعیت خانواده مشت مشت گندم یا عدس یا هر دانه سبز کردنی دیگر را برداشته و در ظرفی سفالی میریخت، این کار باید طوری با دقت انجام میشد که از دستشان دانه ای به زمین نیافتد و در ضمن با هر مشت دانه باید برای سلامتی، خوشی، سعادت و گشایش بخت و مال آن شخص دعا میکردند، سپس روی دانه ها را با آب نیم گرم پوشانده و در جایی نه گرم و نه سرد قرار میدادند و هر روز آب تازه بر ریش میریختند تا جوانه بزنند.
این دانه های جوانه زده را در دستمال مرطوبی نگه میداشتند نا برگهای آن نیش بزند و بالا بیاید، سپس سبزه را در یک سینی یا بشقاب زیبا قرارداده، و هر روز آب میدادند تا سبز شده و برای هفت سین آماده شود، سپس آنرا با روبانی قرمز و گلهای پارچه ای تزیین کرده و سر سفره میگذاشتند.
خانمهای باسلیقه با تخم تره تیزک (شاهی) سبزه سبز میکردند، و با دانه های شاهی که پس از خیس شدن لعاب پیدا میکند، روی پارچه ای جملاتی چون "سال نو مبارک" یا "یا مقلب الالقلوب و الابصار" را مینوشتند و سبزه خود را به این شکل سبز میکردند.
خوردنیهای شب عید

سبزی پلو: یک شب مانده به تحویل سال، زمان خوردن سبزی پلو با کوکوی سبزی، سیر تازه و ماهی فرا میرسید. عقیده به پلوی سبزی دار این بود که میگفتند خوردن آن دل را زنده، احشا را تازه ، بدن را رطوبت مفید می بخشید و روح تازه به تن میدمید. با توجه به اینکه در تهران سبزی تازه هنوز نرسیده بود و وسایل تندرو برای رساندن ماهی تازه به تهران موجود نبود، بیشتر تهرانیها از سبزی خشک و ماهی دودی استفاده میکردند. سبزی تازه در گلخانه ها عمل می آمد و به قیمت گزافی فروخته میشد و تازه به دوران رسیده ها برای آنکه نشان بدهند سبزی و ماهی تازه استفاده کرده اند، آشغال سبزی و کله ماهی را کنار در خانه خود میگذاشتند.
از طرفی بسیاری از افراد خیر در این شب به یاری مستمندان شتافته و با بردن برنج، روغن، ماهی و تخم مرغ به در خانه آنها، دلشان را شاد میکردند.
رشته پلو
شب سال نو، یعنی شب تحویل سال، وقت خوردن رشته پلو بود که خوردن آن آدابی داشت. رشته پلو که با رشته پلویی و همراه با خرما و کشمش سرخ کرده آماده میشود، غذایی است که نه تنها پر قوت و گرم کننده مزاج به شمار می آمد، بلکه خوردن آن موجب میشد که "سر رشته کار" تا آخر سال در دستشان باشد.
آداب تهیه و خوردن رشته پلو از این قرار بود: اگر مرد و سرپرست خانه دچار مشکلی در کار و کسب شده بود، بشقاب اول برای او کشیده میشد، اگر در خانه دختر بخت بسته ای بود، او باید زیر دیگ را روشن میکرد و موقع کشیدن در دیگ را باز میکرد.
رشته خشک کرده این پلو، برای رفع بی پولی داخل کیف قرار میگرفت.
دختر یا پسر بخت بسته در هنگام کشیدن پلو باید از منزل خارج میشد و بعد مادر یا مادر بزرگ او بشقابی از برنج برایش میکشید و پشت در برده و می پرسید کی هستی؟ و او جواب میداد باز کن، مادر در را باز میکرد و بشقاب را به دستش می داد، آن شخص باید دو لقمه پلو را همان بیرون میخورد و بعد به داخل می آمد تا بختش گشوده شود.
چراغهای شب عید
از اعتقادات دیگر شب سال نو این بود که باید شعله و نور در خانه زیاد باشد کهاین شامل اجاق یا منقل و چراغها بود که باید تا صبح روز دوم سال روشن نگه داشته میشد به طوریکه باید با کمال دقت نفت گیری میشد تا دود نزده و خاموش نشود.
از طرفی، شیوه سوختن این چراغها، خود تعبیر و تفسیری داشت که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
اگر چراغها از ابتدا تا انتها روشن و سالم باقی مانده بود، سالی پربرکت با دلخوشی و تندرستی در انتظار اهل خانه بود، اگر لوله چراغها دود زده میشد یا شمع درون آنها به یکسو می افتاد، تاریکی و کدورت در زندگی رخنه میکرد، اگر خاموش میشد، مالی از دستشان میرفت یا امیدی به نا امیدی مبدل میشد و بدتر از همه اینکه اگر لوله چراغ میشکست یا چراغ واژگون میشد، به معنای درگذشت کسی از نزدیکان یا زیر و رو شدن زندگی اهل خانه بود.
هفت سین

چیدن سفره هفت سین یکی از مهمترین آداب استقبال سال نو بود که نچیدن آن معادل با نگون بختی در سال جدید به شمار می آمد. پارچه سفره هفت سین معمولا سفید و تمیز بود که هفت نوع خوردنی که با حرف سین آغاز میشد بر روی آن چیده میشد که شامل: سیر، سرکه، سماق، سمنو، سبزی، سنجد و سیب بود و با اشیا و مواد دیگر تکمیل می گشت.
اما آداب چیدن از این قرار بود که ابتدا سفره را در محل مناسبی در بالاترین قسمت اتاق پهن میکردند و یک جلد کتاب مقدس ( با توجه به اینکه عید نوروز عید ایرانیان است و مختص مسلمانان نیست، هر خانواده کتاب مقدس دین خود را بر سفره میگذاشت) در وسط سفره گذاشته، کاسه آب و یک گلاب پاش در دو طرف آن قرار داده، آیینه را در بالا و بشقابی آرد و نان بریده را در دو طرف آب و گلاب قرار داده و چهار گوشه سفره را با چهر شمعدان روشن میکردند که نشانه رحمت، گشاده دستی، روشنایی و خیر و برکت بود.
مواد هفت سین نیز بر روی سفره قرار داده میشد که نشان از برکت، سلامتی، زایش، زیبایی و شادابی داشتند. اسفند برای رفع چشم زخم و شیرینی برای شیرین کامی بر سر سفره آورده میشد. یک کاسه آب که نارنجی در آن انداخته بودند هم جزو ضروریات سفره بود زیرا نام نارنج (نا-رنج) را به معنی بدون رنج معنا میکردند و حضور این میوه را دافع درد و رنج میدانستند.
آداب نشستن بر سر سفره هفت سین
از زمانی که خانواده با بهترین لباسهای خود بر سر سفره گرد هم جمع میشدند، دیگر تمام حواسها متوجه خیر خواهی و خوش اقبالی بود و همه باید با خلق خوش، ابروی گشاده و لبخند بر لب بر سر سفره مینشستند و همه گفتگوها درباره خیر و خوشی و ذکر و دعا برای رفع بیماری، روا شدن حاجت و دفع بلا باشد.خواندن دعای "یا مقلب القلوب و الابصار" نیز بسیار مطلوب بوده است. با تحویل شدن سال و به صدا درآمدن توپ سال نو، همه به دیده بوسی و تبریک سال نو مشغول میشدند، کام خود را شیرین کرده و به شادی می پرداختند.
تفریحات نوروز تا روز سیزده
روزهای عید به دید و بازدید و شادی و تفریح میگذشت و رسم بر این بود که در این روزها کسی بداخمی و تندی نکند، پول یا مالی قرض نکند، نزد پزشک و دوا فروش هم نرود و خلاصه از هر مورد غم افزا و مکدر کننده دوری کند. البته زیارت اهل قبور و پخش نذری برای رفتگان جزو آدابی بود که هرچند غم افزا، اما موجب شادی روح رفتگان و در نتیجه بسیار پسندیده به شمار میرفت.
دو سه روز اول عید برای دیدار از بزرگترها بود که از منزل پدر و مادر آغاز میشد و منازل دایی و عمه و دیگر بزرگان و دوستان میگذشت. در این دید و بازدیدها عیدیهایی هم رد و بدل میشد و به خصوص عروس و دامادها در اولین عید پس از ازدواج عیدی فراوانی میگرفتند.
گشت و گذار و سفر هم در برنامه های روز چهارم به بعد بود و تفریح و استراحت معمولا تا روز سیزده ادامه داشت و در این روز به اوج خود میرسید.

دوشنبه 26/12/1387 - 16:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته