• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2664
تعداد نظرات : 2458
زمان آخرین مطلب : 3862روز قبل
دعا و زیارت

امام علی علیه السلام فرمودند:                                 

اُحصُدِ الشَّرَّ مِن صَدرِ غَیرِک بِقَلعِهِ مِن صَدرِک.
قلب خود را از کینه دیگران پاک کن،‌ تا قلب آنها از کینه تو پاک شود.

(الامالی، ج2، ص 174)

سه شنبه 26/9/1387 - 16:47
دعا و زیارت

امام علی علیه السلام فرمودند:اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.

(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره325)

سه شنبه 26/9/1387 - 16:43
دعا و زیارت

امام علی علیه السلام فرمودند: اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.

(غرور الحکم و در الکلم)

سه شنبه 26/9/1387 - 16:40
دانستنی های علمی

با سلام

عید سعید غدیر خم بر همه شیعیان مبارکباد.

سه شنبه 26/9/1387 - 16:38
ادبی هنری

ارنست همینگوی
Ernest Hamingway

ارنست میلر همینگوی در شهر اوك پارك ایالت ایلی نوی در 21 جولای 1899 م. متولد شد.ارنست دومین فرزند خانواده بود.در همین ایالت تحصیل و در اوایل جوانی شغل روزنامه نگاری را انتخاب كرد. در1914 جنگ جهانی اول در گرفت.همینگوی در آن زمان 15 سال بیشتر نداشت.سه سال بعد ایالات متحده آمریكا نیز وارد جنگ شد و همینگوی فوراً داوطلب شد.او می خواست نویسنده شود و میدانست برای نویسنده شدن احتیاج به تجربه دارد،اما به سبب آسیبی كه چشمش در مشت زنی دیده بود ،در معاینات پزشكی رد شد. با این حال ارنست همینگوی بیكار ننشست وشش ماه بعد در سازمان صلیب سرخ راننده آمبولانس شد و به جبهه ایتالیا رفت.
در همین جبهه از ناحیه پا زخمی شد.تجربه هایش در این جنگ ،رمان معروف وداع با اسلحه (1929)را بوجود آورد. در سال1940 نیز رمان ناقوس ها برای كه به صدا در می آیند را نوشت.این رمان نیز تجربه نبرد او به نفع جمهوریخواهان و علیه سلطنت طلبان طرفدار فرانكو بود.
همینگوی در جنگهای جهانی اول و دوم و همچنین جنگ اسپانیا شركت داشت.در سال 1951 رمان كوتاه پیرمرد و دریا رانوشت.این كتاب در سپتامبر 1952 منتشر شد و جایزه نوبل را در سال 1954 نصیب وی كرد.
همینگوی در روز اول ژوئیه 1961 در خانه اش در كچوم آیداهو با دوگلوله تفنگ به زندگی خود پایان داد.
از كتابهای او میتوان به وداع با اسلحه (1929)،ناقوسها برای كه به صدادر می آیند(1940)،پیرمرد و دریا(1952)،در زمان ما ،خورشید همچنان میدرخشد(1926)،داشتن و نداشتن(1936)،درختان(1950)، عیش مدام(1964)،سیلابهای بهاری(1925)، مردان بدون زنان(1927) ،آن دست رودخانه توی درختان(1950)، مرگ در بعد از ظهر(1932)و تپه های سرسبز آفریقا(1935)اشاره كرد.

دوشنبه 25/9/1387 - 10:29
ادبی هنری

رابیندرانات تاگور
Rabindranath Tagore
شاعر بنگالی،در مه سال 1861م . در كلكته به دنیا آمد.به خاطر اشعارش در سال 1913 برنده جایزه نوبل شد.بیشترین تاثیر را در معرفی فرهنگ و شعر هند به غرب داشت.
او پسر مهاراجه تاگور است. در سال1890 مجموعه اشعار اجتماعی و سیاسی او منتشر شد.در سال 1891 برای اداره املاك پدر به صیداپور رفت و در كنار روستاییان با فقر زندگی كرد. نوشته های بعدی تاگور همه از این دوران تاثیر گرفته اند.در سال1912 مجموعه داستانهای خود را منتشر كرد.
آثار مهم او عبارتند از :قایق طلایی ،محصول دیر، رویاها و پیشكش.
در فاصله سالهای 1902 تا 1907 همسر و پسر و دخترش را از دست داد.
تاگور كسی است كه به گاندی لقب مهاتما (روح بزرگ) را داده است.او اغلب اوقات برای سخنرانی به كشورهای آمریكا،چین،ژاپن ،مالزی و اندونزی می رفت.كارهایش را غالباً خود به انگلیسی ترجمه میكرد.داستانهای او به اندازه شعرهایش مشهور نیستند.همچنین استعداد زیادی در سرودن تصنیف داشت و صدها شعر را به صورت موسیقی تنظیم كرد.
تاگور در سال 1941 میلادی درگذشت.

دوشنبه 25/9/1387 - 10:25
ادبی هنری

هانس كریستین آندرسن

وی در سال2 آوریل سال 1805 م.در دانمارك به دنیا آمد. داستانهای آندرسن تماما داستانهای تخیلی ،كودكانه و سرشار از پندهای اخلاقی است.در فاصله سالهای 1835-1872هانس در حدود 168 داستان كودكان ، شعر،رمان و حتی نمایشنامه و خاطره نوشت.
آندرسن در خانواده ای فقیر به دنیا آمد.مادرش بسیار خرافاتی بود.چهارده سال بیشتر نداشت كه خانه ی پدری را ترك كرد و به كپنهاك رفت و مدتی بازیگر تئاتر سلطنتی شد.
او با كمك جوناس كالین،مدیر تئاتر به مدرسه رفت، ولی در آنجا مورد ضرب و شتم قرار گرفت. آندرسن در آن سالها از رفتار خشونت آمیز مدیر مدرسه آزار فراوان دید. وی دوباره با كوشش كالین در فاصله سالهای 1828-18227 به دانشگاه كپنهاك رفت. آندرسن تحت تاثیر داستانهای سروالتر اسكات و نویسندگانی چون هوفمان كه داستانهای تخیلی كودكانه می نوشتند شروع به گفتن شعر و نوشتن داستان كرد.
در سال 1830 به سواحل مدیترانه سفر كرد و حتی مدت كوتاهی در ایتالیا اقامت داشت. او مشاهداتش را در این سفرها در كتاب بازار شاعر (1842)و در سایر سفر سفرنامه هایش نوشته است.
از آثار ارزشمند او میتوان به دخترك كبریت فروش،كلاوس كوچك و كلاوس بزرگ، لباس جدید امپراتور ،جوجه اردك زشت، ملكه برفها ، كفشهای قرمز، باغ بهشت و ملكه گلها اشاره كرد.
آثار اندرسن به بیش از صد زبان دنیا ترجمه شده اند.اكثر داستانهای او بر داستانهای كودكان و همچنین فرهنگ عامه بیشتر كشورها تاثیر گذاشته است.
او زندگی دشوار و سراسر درد خود را دستمایه بسیاری از داستانهایش قرار داد.
آندرسن در 4 اوت 1875 زندگی را وداع گفت.

دوشنبه 25/9/1387 - 10:22
ادبی هنری

جلال ال احمد در سال 1302 ه ش در یك خانواده ی مذهبی و خو شنام متولد شد . وی زندگی سرشار از تكا پو و ماجرا داشت.

هنگامی كه بیست سال داشت چند ماهی در نجف اشرف درس طلبگی آموخت،اما چندی بعد به ایران بازگشت و به احزاب سیاسی پیوست،ولی در این محیط هم نتوانست مطلوب و ایده آل خود را بیابد.از سال 1326 به شغل معلمی پرداخت و نویسندگی را بطور جدی دنبال كرد. نخستین داستان وی در سال 1324 با عنوان زیارت در مجله سخن منتشر شد.
داستان از رنجی كه میبریم در سال 1326 به طبع رسید.این داستان بیشتر تحت تاثیر شعارهای حزبی درباره فشاری كه حكومت بر كارگزاران و افراد سیاسی می آورد، توسط وی به رشته تحریر كشیده شد.
وی با لحنی انتقادی،نادانی،تعصب و ناداری عوام را بخوبی در دو مجموعه داستان سه تار و زن زیادی به تصویر كشیده است.
در سال 1332 برای مدتی دستگیر و زندانی شد. كتاب سرگذشت كندوها را در باره مسایل سیاسی مربوط به ملی شدن صنعت نفت ایران نوشت.
در سال 1337 مشهورترین داستان خود به نام مدیر مدرسه را منتشر ساخت.
این داستان سرگذشت مدیری بی پناه است كه بعد از كودتای 28 مرداد 1332 ،فضای اداری فاسد ،سرانجام او را به نابودی می كشاند.
از دیگر آثار آل احمد می توان به نون والقلم ،نفرین زمین و مجموعه پنج داستان اشاره كرد.
مقالات انتقادی او شامل ، هفت مقاله ، سه مقاله دیگر،كارنامه سه ساله،ارزیابی شتابزده،در خدمت و خیانت روشنفكران و غرب زدگی هستند.
جلال آل احمد در شهریور ماه 1348 در سن 46 سالگی در گذشت.

روحش شاد.

دوشنبه 25/9/1387 - 10:17
شهدا و دفاع مقدس

مرد 

نم نمك فراموش می شوید یعنی فراموشتان می كنیم.آنقدر درمیان روز مرگی های بی نورمان غرق شده ایم كه قطره قطره از یادمان برده ایم كه چطور آرام نشسته ایم اما براستی آیا یادش می رود مردانی كه مردانگی را شرمنده كردند.مردانی كه آنقدر محكم بودند كه كوه تا نام آن هشت سال میآید صامت به صامت

خرد می شود. 

مردانی كه تك تكشان یادآور احیاگری حسین است وتا امام گفت: بسیجی، همه مردان گفتند:لبیك

مردانی كه قلبشان به صافی تسنیم بود ونورشان حوریان بهشتی را به بهت وا  می داشت.

مردانی كه مفسر بلوغ آیه ها بودند وزمزمه زمزمه كرشمه دل را نادیده گرفتندوسایه به سایه نقش شراره هارفتند كه ابدی شوند.

مردانی كه لای هر سلولشان قبله هموار هستی بود. همان هایی كه محبوس حق بودند.مردانی كه تابوت شیطان را به ما بخشیدند تا ما دفنش كنیم اما ما چه كردیم ؟ زیر شقیقه هر گناهمان جانی دوباره به آن بخشیدیم.

مردانی مه واژه واژه زندگیشان سرشار بود از پیچك های آفریدگارشان

دوشنبه 25/9/1387 - 10:4
موسيقي

دف:یکی از سازهای کوبه‌ای در موسیقی ایرانی است.

این ساز شبیه به دایره ولی بزرگتر از آن است. چنانکه از کتاب‌های موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌‌آید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند. در کتاب‌های لغت در معنی دف یا دایره می‌‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو می‌کشیدند.

در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته می‌‌شد خمک یا خمبک می‌‌گفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمبک یا خمبک می‌‌گفتند.

دوشنبه 25/9/1387 - 8:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته