آلبوم تصاویر
سه شنبه 6/7/1389 - 16:7
سخنان ماندگار
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی
از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !
آخرین امتحانت رو پاس کنی
کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی !!!
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه
بدون دلیل بخندی
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی !
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما مییاره
عضو یک تیم باشی
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی
دوستای جدید پیدا کنی
وقتی “اونو” میبینی دلت هری بریزه پایین !
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و ببینید که فرقی نکرده
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی
یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ……. باز هم بخندی
زندگی یک هدیه است که باید ازش لذت برد نه مشکلی که باید حلش کرد
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند
قدرشون روبدونیم
سه شنبه 6/7/1389 - 16:4
ورزش و تحرک
دنیای فوتبال بجز رقابتهای درون زمین چمن گاهی زمینه بروز حقهها و کلاهبرداریهای عجیبی میشود که در نوع خود بی نظیرند. در این خبر ده حقه تاریخی در این زمینه را میخوانیم.
هفته گذشته در خبرها خواندیم که تیم ملی بحرین که قرار بود دیداری دوستانه برابر تیم ملی توگو برگذار نماید ۳ بر صفر تیمی را شکست داد که بعداً معلوم شد هیچ ارتباطی با تیم ملی توگو ندارد. این تنها یکی از موارد کلاهبرداری بود که در دنیای فوتبال چندان هم غیرمعمول نیست.
وب سایت ورزشی گل در گزارشی به قلم پیتر استانتن ۱۰ مورد از جنجالی ترین موارد کلاهبرداری در دنیای فوتبال را بررسی کرده که در ادامه خواهید خواند.
بحرین۳ -۰ توگو، مطمئنی؟
هفته گذشته نمایندگان فوتبال بحرین ظاهراً به سهولت تیم ملی توگو را شکست دادند اما بعد معلوم شد که این تیم مجموعهای از بازیکنانی متظاهر بود که خود را به جای تیم ملی توگو جا زده بودند.
یک سخنگوی فدراسیون فوتبال بحرین در این خصوص میگوید:بازی بسیار بد «توگویی ها» ما را شگفت زده کرد اما اینکه با تیمی جعلی مسابقه داده ایم غیر قابل باور بود. بحرینیها از عدم آمادگی و تکنیک پایین حریف شگفت زده شدند با این همه ادعای برخی در خصوص ساختگی بودن هماهنگ کننده این بازی را نیز رد میکردند.
وزیر ورزش توگو اعلام کرد که هیچ تماسی در خصوص این دیدار دوستانه با او گرفته نشده است و بازیکنان ساختگی علی رغم همراه داشتن مدارک قابل قبول از سوی فدراسیون فوتبال توگو اعزام نشدهاند. جوزف هیکرزبرگر سرمربی بحرین تاکید کرد که این اتفاق نادر چیزی جز وقت تلف کردن نبود.
کارل پاور – مرد دوازدهم
پاور مشهورترین انگلیسی در عبور از سیستمهای امنیتی و حقه زدن به مامورین حفاظتی است. او کسی است که برای دیدن تیم هنمان وارد زمین تنیس در ویمبلدون شد و به هنگام دیدار تیم انگلستان در مسابقات کریکت Ashes قدم زنان به وسط زمین رفت.
اما آنچه باعث جهانی شدن شهرت پاور شد ورود به زمین ورزشگاه المپیک مونیخ به هنگام دیدار دو تیم منچستریونایتد و بایرن مونیخ در فینال جام قهرمانان باشگاههای اروپا سال ۲۰۰۱ بود.
پاور در حالی که لباس منچستر یونایتد را زیر لباس تیم تلویزیونی بر تن داشت از سد مامورین امنیتی گذشت. پس از ورود به زمین لباسهای رو را در آورده و علی رغم آنکه عدهای از بازیکنان منچستر متوجه حضور او شدند موفق شد در جمع بازیکنان منچستر پیش از شروع بازی عکس دسته جمعی بگیرد. دو سال بعد پاور به دلیل بازسازی گل پیروزی فورلان مقابل لیورپول در آنفیلد به همراه ۹ تن از دوستانش برای همیشه از حضور در اولدترافورد منع شد.
الساندرو سارلی حقه باز ایتالیایی به دنبال ریث روورز
نفر وسط الساندرو سارلی کلاهبردار!
سال ۲۰۰۶ کارگزاری ایتالیایی با مسئولین تیم ریس روورز تماس گرفته ادعا کرد که مامور است در قالب طرحی از سوی فدراسیون فوتبال ایتالیا ستارهای ایتالیایی را به این باشگاه معرفی نماید.
سارلی در انگلستان چندان هم ناشناخته نبود و پیش از چندین هزار پوند از باشگاههایی در ولز و ایرلند کلاهبرداری کرده بود اما درست پیش از امضای قرارداد با ریث رورز هویت واقعی او در برنامهای تلویزیونی به نام “ابر کلاهبرداران” بر ملا شد.
توطئه۵۸ – جام جهانی ۱۹۵۸ تبلیغات جنگ سرد
در سال ۲۰۰۲ مستندی سوئدی با نام “توطئه ۵۸″ مدعی شد که جام جهانی ۱۹۵۸ سوئد در حقیقت عملیاتی بود که از سوی کمپانیهای تلویزیونی آمریکایی و سوئدی با همکاری سرویس اطلاعاتی آمریکا (CIA) و فیفا به عنوان راهبردی در جنگ سرد طرح ریزی شده و این رویداد ورزشی در علم واقعیت وجود نداشته است.
توطئه ۵۸ شواهدی چون عدم تطابق سایه بازیکنان با موقعیت خورشید در زمان برگزاری این مسابقات در سوئد وجود ساختمانهایی در پس زمینه میادین مسابقات که وجود خارجی ندارند را برای تایید ادعاهایش نمایش میدهد.
چندی پس از پخش این مستند فاش شد که این مستند کاملا ساختگی و هدف از آن سنجش میزان تاثیرگذاری تبلیغات (پروپاگاندای) تلویزیونی و قدرت این رسانه در وارونه جلوه دادن وقایع است.
پس از موارد متعدد شکایت علیه این فیلم و کارگردان آن شورای نظارت پخش سوئد اعلام کرد که این مستند قانون را نقض نکرده و مستحق مجازات نیست.
ساختگی بودن فیلم این مسابقات که به دلیل حضور چهرههای شاخصی چون لنارت یوهانسون و ستارههای سابق فوتبال سوئد کاملا واقعی جلوه میکرد تا پایان این مسابقات مخفی نگه داشته شد.
اسپنسر ترث وی و پول مردم
سال ۱۹۹۰ تیم آلدرشات که در پرداخت بدهی ۵۰۰ هزار پوندی خود عاجز مانده بود در آستانه ورشکستگی قرار داشت. در این هنگام بساز بفروشی ۱۹ ساله به نام اسپنسر ترث وی با ۲۰۰ هزار پوند و با هدف کمک به تامین هزینههای تیم در فصل ۹۱-۱۹۹۰ پا به میدان گذاشت.
حضور ترث وی در هیات رئیسه آلدرشات چندان دوام نیاورد زیرا معلوم شد که این بچه مدرسهای نه توان بازپرداخت وام خود را دارد و نه میتواند هزینههای مالی تیم را تا پایان فصل تامین کند.
ترث وی با با بدنامی از آلدر شات رفت و باشگاه سال ۱۹۹۲ اعلام ورشکستگی کرد. دو سال بعد ترث وی به اتهام کلاهبرداری به زندان افتاد. از آن تاریخ تا کنون اسپنسر ترث وی که به اسپنسر دی شهرت یافته به کلی دگرگون شده اما ذرهای از روحیه سرمایه گذاری خود را از دست نداده است.
ترث وی اکنون مالک ۲ قایق تفریحی، یک هلی کوپتر و اموال بسیاری است که از سرمایه گذاریهای موفق خود به دست آورده است.
علی دیا- پسر عمه ژرژ وه آ
نوامبر ۱۹۹۶ شاهد یکی از مضحک ترین اتفاقات تاریخ لیگ برتر انگلستان بود. فردی که خود را ژرژ وه آ معرفی میکرد با گرم ساونس مربی وقت ساوت همپتون تماس گرفته به او توصیه میکند که با علی دیا “پسر عمه اش” قرارداد ببندد. در حقیقت فردی که خود را اسطوره آ ث میلان و لیبریا معرفی کرده و زبان به تعریف و تمجید از استعداد و نبوغ علی دیا گشوده بود کسی جز دوست صمیمی علی نبود.
ساونس بی خبر از همه جا علی دیا را به خدمت گرفته و در نیمه اول دیدار مقابل لیدز در نقش بازیکن جانشین به زمین رفت. دیا آن چنان بازی ضعیفی به نمایش گذاشت که خودش هم تعویض شد و دیگر هیچ گاه در رقابتهای لیگ برتر دیده نشد. این موضوع تا مدتها سوژه مطبوعات بود و نام دیا در گوشه انگلستان به نامی آشنا بدل شد.
ماسال باگداف ـ الاغ تنبل در راه آرسنال
حقهای آنچنان زیرکانه و کامل که حتی وب سایت گل را هم در دام انداخت. دو سال پیش مجموعه از وبلاگها به طور هماهنگ اخباری درباره ظهور ستاره جوانی از کشور مولداوی در دنیای فوتبال منتشر کردند.
این خبرها در کنار گزارشی که با نام خبرگزاری آسوسیتد پرس جعل شده بود به همراه مدخلی در دانش نامه ویکی پیدیا که به این بازیکن اختصاص داده شده بود همه بر این نکته تاکید داشت که آرسنال نسبت به خدمت گرفتن این بازیکن ۱۶ ساله ابراز علاقه کرده است.
موضوع به همین جا ختم نشد و گابریل مارکوتی بدون انجام تحقیقات کافی نام ماسال باگداف را در فهرست ۵۰ ستاره در شرف ظهور روزنامه تایمز و بالاتر از مسوت اوزیل قرار داد.
کمی بعد معلوم شد که چنین بازیکنی در المپیا بالتای مولداوی وجود ندارد و روزنامه تایمز مجبور به عذرخواهی شد. گفته میشود که این سناریو را فردی ایرلندی طراحی و اجرا کرده و نام ماسال باگداف تلفظی شبیه به عنوان داستانی سلتی (Gaelic) دارد. این داستان درباره فروشندهای است که تلاش میکند الاغ تنبلی را بفروشد.
مجله Slate این شیطنت را حملهای به روزنامه نگاری غیر مسئولانه و توام با سهل انگاری و افشا کننده وضعیت فعلی بازار نقل و انتقالات قلمداد کرد.
مارادونا به اسپارتاک مسکو میرود
نمونهای تاثیرات سیاست فضای باز سیاسی دوران میخائیل گورباچف درتاریخ یکم آوریل سال ۱۹۸۸ پدیدارشد. دراین تاریخ روزنامه ایزوستیا خبری منتشر کرد که درآن مدعی شده بود دیگو مارادونا ستاره تیم ناپولی با مبلغ ۶میلیون دلار دستمزد به تیم اسپارتاک مسکو پیوسته است.
این نخستین باری بود که روزنامهای در اتحاد جماهیر شوروی خبری جعلی را به عنوان دروغ آوریل منتشر میکرد. بازتاب گسترده این موضوع در رسانههای غربی به خصوص اسوسیتد پرس ایزوستیا را مجبور به عذرخواهی و چاپ توضیحاتی دراین خصوص کرد.
رمی گیار- فاتح جام
رمی گیار حقه باز معروف فرانسوی از هیجان ناشی از پیروزی ۱ بر صفر لورین مقابل باستیا در فینال جام حذفی فرانسه استفاده کرده در حالی که لباس لورین بر تن داشت به همراه اعضای تیم به روی سکو رفته به شادمانی پرداخت.
او آن طور وانمود کرد که زننده گل پیروزی بخش تیمش بوده و دست رئیس جمهور وقت فرانسه ژاک شیراک را فشرد. رمی در چندین کلیپ ویدئویی که در اینتر نت موجود است مهارت خود در کار با توپ را به نمایش گذاشته است.
سون و شیخ قلابی
سال ۲۰۰۶ پیشنهادی وسوسه انگیز سون گوران اریکسون مربی وقت تیم ملی انگلستان را به دوبی کشاند. در دوبی این طور وانمود شد که شیخی اماراتی قصد خرید باشگاه استون ویلا و انتصاب اریکسون به سمت مربیگری این تیم را دارد.
اریکسون با وجود اینکه قراردادش با فدراسیون فوتبال انگلستان پایان نیافته بود اعلام کرد که در صورت پرداخت ۵ میلیون پوند دستمزد در فصل این پیشنهاد را خواهد پذیرفت. در این میان اریکسون مطالبی را هم در خصوص تیم انگلستان فاش کرد؛اینکه درآمد مایکل اوون در نیوکاسل بیشتر از رئال مادرید است، دلیل خلق و خوی تند رونی پرورش یافتن در خانوادهای فقیر است و یا اینکه ریو فردیناند بازیکن “تنبلی” است.
اریکسون حتی مدعی شده بود که از قراردادهای بازیکنان سود عاید مربیان میشود. شیخ گمنامی که اریکسون با او وارد مذاکره شده بود در اصل خبرنگاری از روزنامه News of the World یعنی همان روزنامهای بود که اخیراً تبانی تیم ملی کریکت پاکستان را فاش کرد
سه شنبه 6/7/1389 - 16:2
داستان و حکایت
زاهدی گوید:
جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد . اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد . او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که …
افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت:تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن .
گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
سه شنبه 6/7/1389 - 15:57
طنز و سرگرمی
سطل آشغال :
وسیله ای است موجود در خیابانها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !
مدرک تحصیلی :
کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق میکند !
اوراقچی :
تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند !
حراج :
اصطلاحی است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده
و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج میکنند …!
رئیس :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار میروید خیلی زود میآید
و زمانی که شما زود به اداره میروید یا دیر میآید و یا مرخصی است …!
بزرگراه :
نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحشهای ۲۰۱۰ !
شب امتحان :
شب التماس به درگاه خداوند !
شب توبه !
البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست
تحقیق :
Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !
بیرون هم که پروژه میفروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !
گارانتی :
یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !
وقتی هم میبری میگن : تعویض که نداریم روی اون جای انگشت دست خورده هست !
بعد از ۳۸۹۲۶۴۹۸۲۶۴۳۲ بار التماس میگن اوکی تعمیرش میکنیم !
این قطعه رو ۸۹۳۶۲۴۹۳۸۲۶۴۹۳۲۸۶۴ روز دیگه میتونید تحویل بگیرید !
بیمه عمر :
قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته
تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود !
ادامه در لینک زیر
قبولی در دانشگاه :
نتیجهای است در کمال عدالت و انصاف
که هیچ ربطی به رتبه کسب شده توسط شما و تلاشتان ندارد !
سریال :
فیلمی است چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین
شیوههای دزدی را به شما آموزش میدهد …!
تلفن همراه :
وسیلهای ۴ کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن ، عکس و فیلم گرفتن و نهایتا مخ زنی !
گرانی :
واژه ای است زاده توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است !!!
مترو :
سونای بخار عمومی و متحرک با بوی زیبای عرق نعناع عرق گلاب !
عرق جوراب ، عرق گربه مرده ، عرق ماهی سفید ، عرق بوی دهن وزغ و …!!!
سر بر میگردونی میبینی یکی هم شبیه گودزیلا تو دهنت وایساده
و بر و بر داره نگات میکنه !!! بوی وزغ همچنان ادامه دارد …
عذرخواهی :
از مد افتاده است و بجای استفاده از کلمات معذرت میخوام ، ببخشید ، متاسفم
از کلمه های :حالا بی خیال شو ، خیلی خب بابا ،
ای بابا خب بابا ، خودتو لوس نکن ! و … استفاده میشود!
خودپرداز :
دستگاهی است که همیشه خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد
و اگر صفی در کار نباشد ۹۷/۴۵ درصد اوقات خراب است !
اونجاهایی هم که ظاهرا سالمه و خلوت میری کارتت رو میذاری
یهو میبینی کارتت رو قورت داد !
شناسنامه یا کارت ملی :
دفترچه و کارتی که هرکدام از آنها بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتشان لازم هستند !
اگر کارت ملی بدی شناسنامه میخوان
شناسنامه بدی کارت ملی میخوان
جدیدا هر دو رو با هم بدی گواهینامه میخوان
گواهینامه بدی میگن پس کارت ملی کو؟
کارت ملی و گواهینامه باهم بدی میگن شناسنامه کو؟
هر سه تا رو باهم بدی میگن کارت پایان خدمت کو … !!!؟
ایرانسل :
خط تلفنی است جهت ایجاد مزاحمت و سر به سر دوست و آشنا گذاشتن !
برای کلاه برداران بسیار کاربرد دارد !
برای چخوس (Chokhos = زید) بازان بسیار بسیار کاربرد دارد !
از پذیرفتن خانمهای بد حجاب معذوریم ! :
تابلویی که در همهجا نصب شده، جهت خنده و عوض کردن روحیهی مردم !
و در نهایت علامت تعجب (!) :
علامتی است که اگر اون رو از من بگیرید
من هیچی نمیتونم بنویسم !
سه شنبه 6/7/1389 - 15:55
داستان و حکایت
روی نیمکت پارک نشسته بود و به لباسهای کهنه فرزندش و تفاوت او با بچه های دیگر
نگاه می کرد، ماشین گران قیمتی جلو پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد و با
احترام در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد….
با حسرت به آنها
نگاه کرد و از ته دل آه کشید. آنها کودک را روی تاب گذاشتند. خدایا! چه می دید!
پسرک عقب مانده ذهنی بود. با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت، او را یافت که با شادی
از پله های سرسره بالا می رفت. چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد.
سه شنبه 6/7/1389 - 15:52
اخبار
جانورشناسان در حال بررسی رفتار یک قوی پرخاشگر ساکن ولز انگلیس هستند که تاکنون ۱۵ قوی دیگر را به قتل رسانده و از سوی رسانه های این کشور لقب «هانیبال» را گرفته است.
به گزارش مهر، «هانیبال» عنوان «آدمخوار» معروف فیلم «سکوت بره ها» است. اکنون رسانه های انگلیس این نام را بر روی یک «قوی پرخاشگر» گذاشته اند که تاکنون ۱۵ همنوع خود را کشته است.
این قو برای دفاع از قلمرو خود در یک دریاچه کوچک نزدیک به قلعه «پمبروک» در ولز انگلیس همنوعان خود را می کشد.
روش کشتن هانیبال به این گونه است که این قاتل زنجیره ای نزدیک قوهای دیگر می شود و با نوک خود به آنها ضربه می زند و آنها را با بالهای خود نگه داشته و سرشان را زیر آب می کند تا خفه شوند.
پس از آنکه هانیبال قوها را کشت جفت خود را برای دیدن اجساد قربانیان خود به محل جنایت می برد.
ماریا ایوانس از سازمان محافظت از حیوانات انگلیس با تاکید بر رفتار عجیب هانیبال اظهار داشت: «من هرگز یک پرنده تا این حد خشن را ندیده بودم. اولین حمله این قو در ماه فوریه اتفاق افتاد. در آن زمان، هانیبال سر رئیس گروه رقیب را تا زمانی که خفه شود زیر آب نگه داشت. رفتار این قو از نظر علمی دقیقا مشابه رفتار یک قاتل زنجیره ای است.»
این کارشناس افزود: «هنوز علل این پرخاشگری شدید مشخص نیست اما شاید آلودگی آب مسئول این رفتار غیرعادی این قو باشد. در حقیقت آب این دریاچه بسیار شور و آلوده است.»
براساس گزارش تلگراف، خانواده های ساکن این منطقه از اثرات منفی رفتار این قوی قاتل زنجیره ای بر روی روحیه فرزندان خود به شدت واهمه دارند و به همین علت هانیبال برای انجام آزمایشاتی برای کشف علل این پرخاشگری از دریاچه دور می شود.
هانیبال مشغول دفاع از قلمرو خود
اجساد قربانیان قتلهای زنجیره ای
هانیبال تحت الحفظ از منطقه دور می شود
سه شنبه 6/7/1389 - 15:49
بهداشت روانی
آیا میدانید لبخند زدن چقدر در زندگی به ما کمک می کند!
۱٫ لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
۲٫ لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
۳٫ لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
۴٫ لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
۵٫ لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
۶٫ لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
۷٫ لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
۸٫ لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
۹٫ لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
۱۰٫ لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که “زندگی خوب پیش می رود”. پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس….همیشه لبخند بزنید !
سه شنبه 6/7/1389 - 15:47
سياست
خبرگزاری فارس: یکی از اعضای هیئت همراه رئیسجمهور در سفر به آمریکا و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، حواشی و ناگفتههایی از این سفر را تشریح کرد.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، کریم شهرزاد نماینده اصفهان در مجلس یکی از دو نماینده مجلس شورای اسلامی است که با هیئت همراه رئیس جمهور به نیویورک سفر کرده بود.
شهرزاد در این باره در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس به ذکر نکاتی از حواشی دیدارها، مصاحبهها و رفتارهای انجام شده در قبال حضور هیئت جمهوری اسلامی ایران به ویژه شخص احمدینژاد پرداخت.
* یکی از روسای جمهور در دیدار با احمدینژاد خطاب به وی گفت که من مدیون شما هستم چون از عکس شما در انتخابات استفاده کرده و با این روش پیروز شدم. او در این دیدار از رئیسجمهور منتخب ایران تشکر و قدردانی کرد.
* برخی از هیئتها برای برگزاری انتخاباتهای پیش روی کشورشان از مقامات ایرانی درخواست میکردند که تجربیات خود را در اختیار آنها قرار دهند.
* بسیاری از کارمندان سازمان ملل حتی محافظان و نیروهای امنیتی سازمان ملل با احمدینژاد رفیق شده بودند و زمانی که هیئت ایرانی از مقابل آنها عبور میکرد، همه به احمدینژاد نزدیک شده و به وی ابراز احساسات میکردند، البته احمدینژاد هم با آنها دست داده و به ابراز احساسات آنها پاسخ میگفت.
* این نکته هم در سفر قابل توجه بود که، مردم احساس میکردند که احمدینژاد از فطرت انسان سخن میگوید و فریادهایی که در درون انسانها حبس شده را بیان میکند. آنها از این بعد بسیار خوشحال بودند.
* خبرنگار شبکه خبری فاکس نیوز به رئیس جمهور گفت که آیا شما اعتقاد دارید که حضرت مهدی (عج) به زودی میآید، احمدی نژاد نیز در پاسخ به وی گفت که شما از حضرت مهدی چه میدانید؛ خبرنگار پاسخ داد که چیز زیادی نمیدانم اما رئیسجمهور در پاسخ به طور مفصل در مورد خصوصیات و رسالتهای امام عصر (عج) توضیح داد.
* موضع قدرتمندانه و اعتماد به نفس رئیس جمهور نکته دیگری بود که در این سفر مورد توجه واقع شده و جلب توجه میکرد.
* این سفر نکته تاسف آوری هم داشت و آن اینکه برخی اوقات خبرنگاران سؤالاتشان از چند سؤال تجاوز نمیکرد اما در همان سؤالات خبرنگاران آمریکایی به سخنان برخی شخصیتهای داخلی استناد میکردند. آنها در رابطه با تحریمها و اثرات آن، استناداتی از سخنان و مواضع شخصیتهای داخلی ارائه میدادند.
* حضور و تجمع ۵۰ نفری منافقان و ضد انقلاب نیز در شهر قابل توجه و خندهدار بود.
* دقت حاضران مجمع عمومی و در حین سخنرانی احمدینژاد در سازمان ملل و حضور اکثریت هیئتها حاضر در جلسه قابل توجه بود.
* پس از اتمام سفر و بازگشت به تهران، متاسفانه نمایندهای از قوه مقننه برای استقبال از هیئت ایرانی به فرودگاه نیامد؛ مجمع عمومی سازمان ملل مهمترین اجلاس جهانی است، با توجه به فشارها و شرایط موجود تمام فعل و انفعالات زیر ذرهبین قرار دارد و معمولا در سفرهایی که رئیسجمهور به آمریکا دارد یکی از اعضای هیئت رئیسه به استقبال رئیس جمهور میآمد.
ولی این بار، اولین باری بود که از مجلس کسی به استقبال رئیس جمهور نیامده بود البته از قوای دیگر و دفتر مقام معظم رهبری شخصیتهایی به استقبال رئیس جمهور آمده بودند.
ممکن است که آنها اطلاع از زمان بازگشت رئیس جمهور به کشور نداشتند ولی قاعدتا میتوانستند اطلاع پیدا کنند.
سه شنبه 6/7/1389 - 15:45
ادبی هنری
در روز ازل به او گفتم : من هیچ نیتستم . مرا از هیچی رها کن !
او گفت : چه داری که در عوضش به من بدهی ؟ گفتم : هیچی ...
گفت : من تو را به فضل و کرمم از هیچی رها میکنم .
بعد به او گفتم : خدایا ... حالا که مرا از هیچی رها کردی ، مرا چوب و درخت و حیوان قرار مده ! مرا انسان بیافرین ! گفت : چه داری که در عوضش به من بدهی ؟ گفتم : هیچ ندارم ... او گفت : من تو را به فضل و کرمم انسان می آفرینم .
بعد گفتم : خدایا تو که مرا انسان آفریدی ، پس من را سالم بیافرین !گفت : چه داری که در عوضش به من بدهی ؟ گفتم : هیچ ندارم ... او گفت : من تو را به فضل و کرمم سالم می آفرینم .
بعد گفتم : خدایا حالا که مرا سالم آفریدی ، من را راهنمایی کن تا به سوی تو بیایم . گفت : این خیلی بزرگ است . چه داری که در قبالش به من بدهی ؟ گفتم : هیچ ندارم . گفت : همین که از من خواستی کافیست . من تو را به سوی خودم راهنمایی میکنم . همه چیز را برای تو فراهم میکنم ... پیامبر و کتاب برایت میفرستم . راه را نشانت میدهم . لغزشهایت را خواهم بخشید . ناشکریهایت نخواهم شنید . گناهانت را دسته دسته خواهم بخشید . عبادتهای ناچیزت را قبول خواهم کرد . ..
گفتم : خدایا ... من کجا ناشکری خواهم کرد ؟ آیا امکان دارد که من در دنیا نافرمانی کنم ؟ من بدون شک تو را خواهم پرستید ...
حال من این هستم . آن گفت و گوی روز ازل را فراموش کرده ام . گفتم : خدایا چرا به فکر من نیستی ؟ مگر من چه کرده ام که مرا فراموش کرده ای ؟ چرا از نعمت هایت به من نمیدهی ؟ چرا مرا راهنمایی نمی کنی ؟ ای خدا چرا من باید تو را بپرستم ؟
و خدای عزیز صبورانه گوش میکند . آن عزیز قول خود را به یاد دارد . اما من ... خدا حتی در این حالت هم به فرشته هایش می گوید :
صبر داشته باشید ! بنده ام قدری فراموش کار است . صبر کنید ! او توبه خواهد کرد ... من نعمت هایم را بر او خواهم بخشید ....
عزیزان ... خداوند همچنان صبور است ... !
سه شنبه 26/5/1389 - 17:8