اهل بیت
علم و آگاهى فضه خادمه به واسطه تربیتها و آموزشهاى حضرت زهرا (س)
توجه خوانندگان عزیز را به خادم اهلبیت، حضرت فضه كه سالها از محضر
فاطمهى علیهاالسلام كسب فیض كرد جلب مىكنم:
فضه زنى بود فقیه و دانا، كه
عمر بن خطاب در حق او گفت: شَعْرَةٌ مِنْ آلِ اَبىطالِبٍ اَفْقَهُ مِنْ
عَدِىٍّ.(1)
یك رشته موى آل ابىطالب فقیهتر و داناتر از تمام قبیله عدى
است.
لازم به توضیح است كه خلیفه در مقام قضاوت بین فضّه و شوهر او (سلیك غطفان)
این جمله را گفت كه شوهر، از عدم موافقت فضّه در زوجیّت و مباشرت، شكوه داشت،
در حالى كه فضّه در مقام استبراء و كشف حال دوران عادت ماهانه بود....(2)
مرحوم علامه مجلسى- رضواناللَّهعلیه- در مورد فضّه داستانى را نقل كرده، كه
علم و آگاهیش را- كه قطرهاى از علوم فاطمهى زهرا مىباشد- ترسیم مىنماید:
روزى یكى از زائران بیت خدا از قافله عقب ماند و در این گیرودار متوجه زنى شد
كه او نیز راه گم كرده و نمىدانست كجا رود. مرد پرسید: «تو كیستى؟» (من انت؟)
زن با خواندن آیهى هشتاد و نه سورهى زخرف به او تفهیم كرد كه چرا سلام نكردى؟
(3)
مرد: سلام علیك
زن: و علیكالسّلام
مرد: در این صحرا چه مىكنى؟
«ما تصنعین ههنا؟»
زن: خدا هركسى را هدایت كند گمراه نمىشود. «و من یهدالله فماله من مضل».
(4)
(او با خواندن این آیه مرد را متوجه كرد كه گم شده است.)
مرد: تو از جن
هستى یا از جنس بشر؟
زن: اى بنىآدم! خود را مزین سازید. «یا بنىآدم خذوا زینتكم (5) یعنى من
از جنس بشر هستم.»
مرد: از كجا مىآیى؟
زن: از راه دور «ینادون من مكان
بعید؛(6) یعنى از مدینه مىآیم.»
مرد: كجا مىروى؟
زن: براى افراد واجد شرائط واجب است به حج روند.
«ولله على الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا.(7) (كنایه از اینكه عازم حج
هستم.)
مرد: كى از خانه خارج شدهاى.
زن: ما زمین و آسمان را در شش روز آفریدهایم. «و لقد خلقنا السموات والارض
و ما بینهما فى ستة ایّام (8) یعنى شش روز است كه از مدینه خارج گشتهام.»
مرد: آیا میل طعام دارید؟
زن: ما آنان را جسد و بىروح خلق نكردهایم كه نیازى به خوردن نداشته
باشند. «و ما جعلناهم جسدا لایأكلون الطعام (9) با این تعبیر و خواندن آیه
مىرساند كه نیاز به غذا و خوردن دارد.» مرد به او غذا داد و سپس گفت: كمى با
شتاب حركت كن.
زن: خداوند هركسى را به اندازه قدرتش مكلف ساخته. «لایكلف
اللَّه نفساً إلا وسعها (10) یعنى بیش از این توانایى ندارم.»
مرد: پس بیا
تو را نیز به مركب خود سوار كنم.
زن: اگر در عالم دو خلق وجود داشت باعث فساد مىشد. «لو كان فیهما آلهة الا
اللَّه لفسدتا (11) آرى سوار شدن زن و مرد به یك مركب خطرناك است.»
مرد از
مركب خود پایین آمده و زن را بر آن سوار كرد. در این هنگام زن این آیه را
خواند: «سبحان الذى سخّر لنا هذا (12) منزه است آن خدایى كه این را براى ما
مسخر كرد...» مرد مىگوید: بدین طریق خود را به قافله رساندیم، من از زن
پرسیدم: آیا در میان كاروان كسى را دارى؟
او با خواندن آیهى 26 سورهى ص،
144 آلعمران، 12 مریم و 11 طه، كه به ترتیب، نامهاى مبارك حضرت داوود، حضرت
محمد صلى اللَّه علیه و آله، حضرت یحیى و حضرت موسى علیهمالسلام است مرا متوجه
چهار پسر خود كرد كه این نامها را داشتند.
من با صداى بلند كاروان را مخاطب
قرار داده و نام این افراد را خواندم، ناگاه دیدم چهار نفر جوان به نزد من
آمدند، از زن پرسیدم آنان كیستند؟ او با خواندن آیهى 46 سورهى كهف به من
فهماند كه آنان پسرانم هستند.
آن جوانان به خدمت آن زن رسیدند. جوانان
فوقالعاده محبت مىكردند، زن از آنان با خواندن آیهى بیست و شش سورهى قصص
خواست كه به من نیكى كنند. جوانان نیز هدایا و اشیایى به عنوان تشكّر به من
دادند...
من از آنان پرسیدم: این زن كیست؟
آنان گفتند: این مادر ما
(فضّه)- خادمهى فاطمهى زهرا علیهاالسلام- است، كه بیست سال تمام سخنان خویش
را با خواندن قرآن مىرساند.
حالا شما خوانندگان عزیز توجه فرمایید كه اگر
فضه- خادمه زهرا- چنین باشد، معلم و مربى او كه تمام فضائل اخلاقى و كمالات
انسانى و علوم سرشار خویش را از منبع فیض بىمنتهاى الهى كسب كرده و در دامن پر
مهر نبوت و رسالت تربیت شده و شایستگى همسرى ولایت و مادرى امامت گردیده است
چگونه بوده است؟!
پی نوشت ها
1ـ ریاحینالشریعة، ج 2، ص 317 نقل از: خصایص فاطمیّه.
2ـ «قبیله عدى» فامیل و قبیلهى خود خلیفه بوده است.
3ـ و قل سلام فسوف
یعلمون.
4ـ زمر/ 37.
5ـ اعراف/ 31.
6ـ فصلت/ 44.
7ـ آلعمران/ 97.
8ـ ق/ 38.
9ـ انبیاء/ 8.
10ـ بقره/ 286.
11ـ انبیاء/ 22.
12ـ زخرف/ 13.
منبع:
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/87/olgoyeZanan/Elm/06.aspx
يکشنبه 13/12/1391 - 13:10
اهل بیت
توانایى علمى فاطمه زهرا (س)
قال رسولاللَّه (ص): ان اللَّه جعل علیاً و زوجته و ابناءه حجج على خلقه و هم
ابواب العلم فى امتى من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقیم. (1)
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند متعال على و همسر و فرزندانش را
حجت مردم قرار داده و آنان درهاى علم و آگاهى در میان امت من هستند، هركس به آنان
تمسك نماید، به راه راست هدایت یافته است.
در این حدیث فاطمهى زهرا علیهاالسلام مانند امیرالمؤمنین علیهالسلام و
سایر حضرات معصومین دروازهى علم و عامل هدایت مردم شناخته شدهاند. بنابراین
آن حضرت علاوه بر اینكه حجت خدا در میان امت اسلامى بوده، نقش آموزشى و پرورشیش
نیز از این حدیث استفاده مىگردد. (من اهتدى بهم).
قال النبى لها: اى شىءٍ خیر للمرأة؟ قالت: ان لاترى رجلاً و لایراها رجلٌ،
فضمها الیه و قال: ذریة بعضها من بعضٍ. (2)
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام گفتند: براى زن چه چیز
خوب است؟ آن حضرت فرمودند: زن مردى را نبیند و مرد نیز زن را نبیند، رسول گرامى
اسلام چون این جواب صحیح را شنید، دخترش را در آغوش گرفته و فرمود: ذریهاى است
كه بعضى از بعض دیگر بهتر.
این حدیث نیز علم و آگاهى فاطمه علیهاالسلام را در بر دارد، كه باعث تعجب و
تحسین رسول خدا قرار گرفته است.
عن ابىعبداللَّه علیهالسلام: ان فاطمة علیهاالسلام مكثت بعد رسولاللَّه
(ص) خمسة و سبعین یوماً، و كان دخلها حزن شدید على ابیها، و كان یأتیها جبرئیل
فیحسن عزاها على ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مكانه، و یخبرها بما
یكون بعدها فى ذریتها و كان علىٌّ یكتب ذلك. (3)
حضرت امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: مادرم فاطمه علیهاالسلام پس از
رحلت پدرش هفتاد و پنج روز زندگى كردند، ولى در این ایام بسیار محزون بود و در
فراق پدر مىسوخت. در طول این مدت جبرئیل به حضور زهرا مىرسید، و او را در
عزاى پدر تسلیت مىگفت، و دلش را از غصهها آرام مىساخت و از جایگاه پیامبر
صلى اللَّه علیه و آله و اخبار او آگاهش مىكرد، حتى اخبار آینده را در مورد
فرزندانش به اطلاع او مىرسانید و امیرالمؤمنین على علیهالسلام نیز آنها را
مىنوشت.
پی نوشت ها
1ـ عوامل، ج 11، ص 78.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 84.
3ـ اصول كافى، ج 1، ص 458، ح 1.
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/87/olgoyeZanan/Elm/02.aspx
يکشنبه 13/12/1391 - 13:9
اهل بیت
فاطمه زهرا(س) در میدان تعلیم
زنى به خدمت فاطمهى زهرا علیهاالسلام شرفیاب گشت و سؤالى را مطرح ساخت و جواب آن
را از حضرت شنید، سپس اجازه خواست و پرسش دوم را سؤال كرد، حضرت جواب آن را نیز
داد، به همین صورت ده مسأله از بانوى عزیز اسلام آموخت ولى دیگر احساس شرمندگى كرد
و بیش از آن نخواست حضرت فاطمه علیهاالسلام را مزاحمت نماید، از این جهت اجازه
خواست رفع زحمت نموده و خانه فاطمه علیهاالسلام را ترك گوید.
حضرت احساس كرد؛ او از كثرت پرسشهاى خویش شرمگین گردیده و به این جهت مىخواهد خانه
و حضور آن حضرت را ترك كند، لذا فرمودند: شما خجالت نكشید، من در برابر هر مسألهاى
كه به تو آموزش مىدهم پاداش دارم، پاداشى خیلى مهم و آن اینكه: «تعلیم دادن یك
مسأله ارزش و ثوابش بیش از آن است. كه مابین زمین تا عرش خدا را از جواهرات ارزشمند
پر نمایند.»
اى زن! اگر كسى به كارگرى مشغول گردد و بار سنگینى را به دوش گرفته و به پشت بام
حمل كند و در برابر آن صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، آیا در این فرض، كارگر احساس
خستگى مىنماید؟! زن جواب داد: نه. فاطمه علیهاالسلام فرمودند: من نیز در برابر
آموزشهایى كه انجام مىدهم چنین احساسى دارم، زیرا پاداش من به مراتب بیشتر است.
(1)
این حدیث كه از تفسیر امام حسن عسكرى علیهالسلام نقل شده، مىرساند كه زنان امت
اسلامى مشكلات و سؤالات خویش را به حضرت فاطمه علیهاالسلام مراجعه مىكرده و پاسخ
لازم را مىگرفتند.
حتى احادیث زیادى داریم كه علاوه بر زنان، مردها نیز به طور مستقیم و یا از طریق
همسرانشان از آن حضرت سؤالاتى نموده و احكام الهى را یاد مىگرفتند.
پی نوشت
1ـ ریاحینالشریعه، ج 2، ص 131- منیةالمرید، ص 20.
يکشنبه 13/12/1391 - 13:8
اهل بیت
برترى علم فاطمه زهرا(س) بر تمام اصحاب پیامبر
عن علىٍّ علیهالسلام قال: كنا عند رسولاللَّه (ص) فقال: اخبرونى اى شىءٍ خیر
للنساء؟ فعیینا بذلك كلنا حتى تفرقنا، فرجعت الى فاطمة علیهاالسلام فاخبرتها بالذى
قال لنا رسولاللَّه (ص) و لیس احدٌ منا علمه و لاعرفه. فقالت: ولكنى اعرفه: خیر
للنساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال، فرجعت الى رسولاللَّه (ص) فقلت: یا
رسولاللَّه (ص) سألتنا: اى شىءٍ خیرٌ للنساء؟ خیر لهن ان لایرین الرجال و لا
یراهن الرجال، فقال (ص): من اخبرك فلم تعلمه و انت عندى؟! فقلت: فاطمة، فاعجب ذلك
رسولاللَّه (ص) و قال: ان فاطمة بضعة منّى.(1)
على علیهالسلام مىفرمایند: ما
در حضور پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله نشسته بودیم، حضرت سؤالى را مطرح
كردند ولى كسى جواب آن را نداشت و آن این بود كه: «چه چیزى براى زنان خوب است؟»
چون من به خانه مراجعت نمودم، قضیه را به اطلاع فاطمه علیهاالسلام رساندم، آن
بانوى عزیز فرمودند: من جوابش را مىدانم و آن اینكه: «زنان مردان را نبینند و
مردها زنان را» على علیهالسلام مىفرمایند چون من این جواب را از فاطمه
علیهاالسلام شنیدم، به حضور پیامبر رسیده و عرض كردم: یا رسولاللَّه شما سؤالى
فرمودید كه: «چه چیز براى زنان خوب است؟» اینك من جواب آن را مىگویم و آن
اینكه: «زنان مردان را نبینند و مردها زنان را».
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: یا على! تو هنگامى كه در نزد من
بودى جواب این سؤال را ندانستى. على علیهالسلام مىگوید؛ جواب دادم: «من از
فاطمه علیهاالسلام یاد گرفتم.» رسول خدا با تعجب فراوان از آگاهى فاطمه
علیهاالسلام فرمودند: فاطمه علیهاالسلام پارهى تن من است.
این حدیث به صراحت اعلان مىدارد كه علم و آگاهى فاطمه علیهاالسلام از تمام
اصحاب پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بیشتر بود، حتى امیرالمؤمنین على
علیهالسلام نیز با آن همه توانایى علمى هرچند در مسأله بالخصوص، در برابر علم
فاطمه علیهاالسلام زانو زده و از او جواب این پرسش را آموخته است، تا جایى كه
این مهم، باعث تعجب پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله نیز گردیده است.
اگر چه ما معتقدیم كه امیرالمؤمنین در تمام زمینهها بر تمام انسانها، جز
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله، برترى دارند. (در این مورد به كتاب آفتاب
ولایت به قلم نگارنده مراجعه فرمایید).
شبیه این موضوع حدیث دیگرى است از امیرالمؤمنین كه مىفرمایند:
رسول خدا از اصحابش سؤال كردند: «زن چیست؟» گفتند: «عورت است،» سؤال دوم را
مطرح كردند كه: «زن چه زمانى به خدا نزدیكتر مىگردد؟» كسى جواب آن را نداشت.
اما چون فاطمه علیهاالسلام این سؤال را شنید، بىدرنگ فرمود: «آن هنگامى است كه
زن در داخل خانهاش بنشیند.» پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله چون این جواب را
شنیدند فرمودند: «فاطمه پارهى تن من است.(2)
پی نوشت ها
1ـ وسائلالشیعه، ج 14، ص 43، ح 7، عوالم، ج 11، ص 179، بحار، ج 43، ص 54.
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 92: «سأل رسولاللَّه اصحابه عن المرأة ماهى؟ قالوا عورة،
قال فمتى تكون ادنى من ربّها؟ فلم یدروا فلمّا سمعت فاطمة ذلك قالت: ادنى ماتكون من
ربّها ان تلزم قعر بیتها، فقال رسولاللَّه: انّ فاطمة بضعة منّى. »
منبع:
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/87/olgoyeZanan/Elm/03.aspx
يکشنبه 13/12/1391 - 13:8
اهل بیت
. حجاب و عفاف
حضرت زهراعلیهاالسلام هم در سخن، معلم حجاب بود، هم در رفتار، اسوه عفاف.
علىعلیه السلام مىفرماید: روزى با گروهى از اصحاب، خدمت رسول خدا صلى الله
علیه وآله و سلم بودیم. آن حضرت به اصحاب فرمود: صلاح و مصلحت زن در چیست؟ هیچ
كس نتوانست پاسخ صحیحى بدهد، وقتى كه اصحاب متفرق شدند، من به خانه رفتم و
موضوع سؤال رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم را به فاطمهعلیهاالسلام گفتم.
فرمود: من جوابش را مىدانم:
«صلاح زن در آن است كه مردان بیگانه را نبیند و مردان بیگانه هم او را
نبینند.»- البته منظور دیدارهای بیجا می باشد-
من هنگامى كه خدمت رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم رسیدم، عرض كردم:
فاطمه علیهاالسلام در پاسخ سؤال شما چنین فرموده است. پیامبرصلى الله علیه
وآله و سلم سخنِ پخته و منطقى زهراعلیهاالسلام را پسندید و فرمود: «فاطمه پاره
تن من است.»(12)
البته در توضیح فرمایش حضرت زهراعلیهاالسلام مىتوان گفت كه عدم رعایت پوشش
از طرف زنان در جامعه، مىتواند فساد مردان را به دنبال داشته باشد كه سرانجام
این بىمبالاتى، به سستى بنیان خانواده و اجتماع خواهد انجامید.
حضرت زهراعلیهاالسلام همان گونه كه فرمود، طبق آن نیز رفتار كرد. تا آنجا
حجاب را رعایت مىكرد كه روزى یكى از مسلمانان به نام «ابن مكتوم» كه نابینا
بود، به خانه فاطمه علیهاالسلام آمد. فاطمه از آن اتاق به اتاق دیگرى رفت، به
او گفتند: ابن مكتوم نابیناست. حضرت فرمود: او نابیناست؛ اما من كه نابینا
نیستم...!
از وصیّتهاى فاطمهعلیهاالسلام این بود كه: «پس از مرگ، بدن مرا داخل
تابوتى بگذارید، تا حجم بدنم پیدا نشود.» این شیوه تا آن زمان مرسوم نبود و این
وصیّت، درسى از عفاف و حجاب و حیا بود كه بانوان باید آن را مورد توجّه قرار
دهند.
اى زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است
ارزنده ترین زینت زن، حفظ حجاب است
فرمان خدا، قول نبىّ، نصّ كتاب است
از بهر زنان، افضلِ طاعات، حجاب است
12. انفاق و ایثار
نمونه بارز انفاق و ایثار آن بزرگوار، بخشش «لباس عروسى» به زن فقیر، آن هم در
شب عروسى است.
هنگامى كه مركب عروس رهسپار خانه على علیه السلام بود، زن سائلى پیش آمد، و
در برابر عروس اظهار احتیاج به لباس نمود. فاطمه علیهاالسلام،آن مظهر تقوا و
ایثار، همراهان را به دور خود جمع كرد، و بى درنگ «لباس عروسى» را از تن درآورد
و به آن زن فقیر بخشید. حضرت با این عمل، دیگرى را بر خود مقدّم داشت. این عمل
وى به قدرى جالب و این فداكارى، به اندازهاى بزرگ است كه تا كنون تاریخ
نتوانسته نمونهاى از آن را در خاطره خود ثبت نماید. آرى، زهراى اطهر با همان
لباس معمولى به خانه شوهر رفت و سند ایثار در چهره درخشان زندگىاش ثبت
گردید.(13)
فاطمه علیهاالسلام و خانوادهاش، مأواى بیچارگان و نیازمندان بودند. على
علیه السلام و زهرا سه روز روزه نذر گرفتند و هر سه روز، غذاى افطار خود را به
یتیم، مسكین و اسیر دادند. خداى متعال در تقدیر از این ایثار خالصانه، كه جز به
خاطر خدا انگیزه دیگرى نداشت، سوره «هل أتى» را نازل فرمود.
13. فعالیتهاى سیاسى - اجتماعى
فاطمه علیهاالسلام در برابر مسائل سیاسى و اجتماعى جامعه اسلامى، بى تفاوت
نبود و پیوسته جبهه حق را یارى مىكرد. در صحنههاى اجتماعى و دفاع از دین و
رهبر، حاضر بود. حضرت در جنگ اُحُد شركت داشت و به امدادگرى و مداواى زخمهاى
رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم مشغول بود. پس از رحلت رسول اكرم صلى الله
علیه وآله و سلم كه خلافت غصب شد و«فدك» را از او گرفتند، همراه زنان بنى هاشم
به مسجد آمد و در جمع مسلمانان حاضر، در خطبهاى غرّا كه پشت پرده خواند، از
بدعتها، ستمها، حق كشىها، فراموش كردن وصیّت پیامبر و احیاى سنتهاى جاهلى
انتقاد كرد.
فاطمه علیهاالسلام در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبرى امت اسلامى، از
هیچ كوششى فروگذار نكرد و این امر را تكلیف خود دانست. گاهى شبها همراه
علىعلیه السلام به در خانه مهاجرین و انصار مىرفت و حمایت از ولایت و وصیت
رسول را در یادها زنده مىكرد و آنان را به دفاع از حقّ شوهرش در مسئله خلافت و
حقّ خودش فرا مىخواند، اگرچه جز كلامى سرد و بى مهر نمىشنید!
فاطمه علیهاالسلام عنایت ویژهاى به مسئله دفاع از امامت و ولایت امام
علىعلیه السلام داشت و به عنوان یك وظیفه اجتماعى در قالبهاى مختلف، روى آن
اهتمام و جدّیت مىورزید.در مسئله «فدك» آن چیزى كه جوهر اصلى كارها و
پیگیرىهاى حضرت فاطمه علیهاالسلام بود، همان دفاع از «حقّ ولایت حضرت
امیرمؤمنان علیه السلام» بود. حتى آخرین وصیّت او یعنى تشییع، به خاك سپارى و
مخفى نگه داشتن قبر هم در واقع تداوم حضور سیاسى و اجتماعى حضرت زهرا علیها
السلام بود.این وصیّت، میزان هدفدارى و بزرگوارى ایشان را نشان مىدهد. تا
حضرت زنده بود، على علیه السلام حامى نیرومندى داشت. به تعبیر بعضى از بزرگان:
«به خاطر فاطمه علیهاالسلام، حُرمت حضرت امیرمؤمنان علیه السلام را تا حدّى
پاس مىداشتند؛ اما پس از شهادت آن مظلومه، علىعلیه السلام تنها و بى پناه و
مظلوم تر شد.» در یك جمله، فاطمه، فدایى امامت و رهبریت شد.
اینها و نمونههایى دیگر از سیره رفتارى آن بانوى بىهمتا، جلوههاى الگو
بودن او براى همه فضیلت خواهان و حق جویان است كه در پى «اُسوه» و سرمشق «چگونه
زیستن»اند.
امید است این خصلتها و رفتارها، چون تابلویى، پیوسته در برابر دیدگان ما
باشد. و اگر همواره آن حضرت را سرمشق و اسوه مىدانیم و معرفى مىكنیم، «ابعاد
الگویى» او را نیز در قالب سیره عملى و رفتارى حضرتش بشناسیم و بشناسانیم. زیرا
این گونه، بهتر مىتوان مَشى و مرام فاطمى را در بستر زندگى و اخلاق عینى پیاده
كرد.
نكته ها
الف) نا گفته نماند آنچه فاطمه علیهاالسلام را اسوه و نمونه ساخته، كمال
انسانى اوست و بدین خاطر، متعلق به عالم انسانیت است.
ارزشهاى انسانى، اختصاص به زن یا مرد ندارد و به تبع آن، اسوههاى
انسانى نیز همین گونهاند.
در یك جمله، فاطمه علیهاالسلام چنان كه اسوه زنان است، اسوه مردان نیز هست.
همان گونه كه پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم و امامانعلیهم السلام این
چنیناند.
ب) باید توجّه داشت كه سنتهاى الهى و قوانین هستى، كه قواعد حاكم بر زندگى
انسان، بخشى از آن است، همه ثابت و غیر قابل تغییرند. رابطه انسان با خدا و با
جامعه و طبیعت، رابطهاى است كه در جوهر خود از اصول ثابتى تبعیت مىكند و قابل
تغییر نیست و حضرت زهراعلیهاالسلام به عنوان زنى كه عالِم به این ارزشها بوده
و بر طبق موازین الهى و انسانى زندگى مىكرده، مىتواند الگوى همه انسانها تا
«انتهاى تاریخ» باشد.
به عبارت دیگر، همان طور كه «دین» امر ثابتى است، «الگو»هم مىتواند ثابت و
جاودانه باشد؛ لذا زندگى و سلوك آن حضرت همواره براى انسانها «چه در حال و چه
در آینده» اسوه و الگوست.
ج) از خصوصیات اسوههاى الهى این است كه همواره از سایر افراد بشر در مراتب
كمال انسانى پیشقدم هستند و این تقدّم به صورتى است كه بشر هرچه در ابعاد مختلف
رشد كند، بازهم نمىتواند بىنیاز از آنان باشد. ما انسانها هرچه سعى و تلاش
كنیم، به افق فضائل آنان نمىرسیم و نمىتوانیم در حدود آنان و مانند آنها عمل
كنیم، ولى باید در محدوده توان و استعداد خود در مسیر آنان حركت نماییم.
این كه مى گوییم فاطمه علیهاالسلام یا سایر حضرات معصومانعلیهم السلام
الگوى همگانند، بدان معنا نیست كه باید فاطمه علیهاالسلام یا علىعلیه السلام
شد، بلكه مقصود «فاطمه وار بودن و فاطمه گونه زیستن» است.
در سخنى از صادق آل محمّدعلیه السلام آمده است: به خدا سوگند! من شما و
روحهاى شما و بوى خوشتان را دوست مىدارم. ما را در این جهت با پرهیزكارى و
تلاش خود یارى كنید. هرگز به ولایت ما نمىرسید جز با كوشش و تقوا، و كسى كه
دیگرى را به عنوان «امام» و «اسوه» برگزیده است، باید عملش مطابق با عمل او
باشد.(14)
پىنوشتها:
1. فاطمه در كلام اهل سنت، ص 343.
2. مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 338.
3. آل عمران / 42؛ اَمالى، صدوق، ص 437.
4. ربیع الابرار، ج 2، ص 104.
5. بحارالانوار، ج 42، ص 31.
6. اخلاق حضرت فاطمه(س)، ص 17.
7. علل الشرایع، ص 215.
8. بحارالانوار، ج 43، ص 93.
9. اخلاق حضرت فاطمه(س)، ص 63.
10. احقاق الحق، ج 10، ص 400.
11. سفینة البحار، ج 1، ص 571.
12. كشف الغمّه، ج 2، ص 92. البته در بعضى از روایات آمده امام حسن(ع) سؤال
رسول خدا(ص) را از مادرش پرسید و زهرا(س) جواب فوق را داد. ر.ك: وسایل الشیعه،
ج 2، ص 9.
13. با اقتباس از الوقایع والحوادث، ملبوبى،ج4، ص186.
14. ارشاد القلوب، دیلمى، ص 101، چ بیروت
منبع:
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/87/olgoyeZanan/Osveie_haiat_Ziba.aspx
يکشنبه 13/12/1391 - 13:7
اهل بیت
. دعا براى دیگران
فاطمه علیهاالسلام چگونه سخن گفتن با خدا و دعا كردن را به آیندگان آموخت. او
در دعا نیز همه را بر خود مقدّم مىداشت. امام حسن علیه السلام مىفرماید:
مادرم را در شب جمعهاى دیدم كه پیوسته در حال ركوع و سجود بود تا این كه
صبح دمید و شنیدم كه مردان و زنان با ایمان را نام مىبُرد و بسیار براى آنان
دعا مىكرد؛ اما ندیدم حتى یك بار براى خود دعا كند. از روى تعجّب گفتم: مادر!
چرا براى خودت دعا نمىكنى و از خدا چیزى نمىخواهى ؛ همان گونه كه براى دیگران
دعا مىكنى؟ مادرم در پاسخ فرمود:«یا بُنىَّ! اَلْجار ثُمّ الدّار؛ فرزندم!
اوّل همسایه سپس اهل خانه.»(7)
8. احترام به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله و سلم
هنگامى كه آیه«لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ
بَعْضاً...»( نور/ 63) بر پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم نازل گشت؛ حضرت
فاطمه علیهاالسلام پدر را «رسول اللّه» خطاب كرد. امام حسینعلیه السلام از
مادر خود نقل مىكند:
"از آن روزى كه این آیه بر پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم نازل شد، هیبت آن
حضرت، مانع شد كه او را «پدر» خطاب كنم، از این رو مىگفتم: یا رسول اللّه. چون
پیامبر چنین دید، فرمود :«دخترم! این آیه درباره تو و اهل بیت تو نازل نشده است؛ زیرا تو از من
هستى و من از تو. تو مرا پدر خطاب كن. دخترم! این آیه درباره مُستكبران نازل
گشته كه احترام مرا نگه نمىدارند. پدر گفتن تو براى آرامش قلب من بهتر و به
خشنودى خداوند نزدیك تر است.»سپس پیشانى مرا بوسید و مقدارى از آب دهان خود را به [صورت] من كشید كه از آن
پس هرگز نیاز به عطر پیدا نكردم."(8)
«ادب» نمودار شخصیت انسان و بزرگترین سرمایه است. علىعلیه السلام فرمود:
«لامیراث كَالأَدَب؛ هیچ ارثى گرانبهاتر از ادب نیست.»
ادب، سیره رایج بین این دختر و پدر بزرگوارش بود. هرگاه رسول خدا صلى الله
علیه وآله و سلم نزد فاطمه علیهاالسلام مىرفت، او بر مىخاست و پدر را
مىبوسید و او را در جاى خود مىنشانید. البته رسول خدا هم به فاطمهاش عنایت
ویژه داشت؛ چرا كه وى كوثر الهى بود كه به او كرامت شده است.
9. سبقت گرفتن در سلام
آن حضرت به پیروى از رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم به سلام كردن بسیار
اهمیت مىداد. در روایت آمده است كه شخصى گفت: نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام
آمدم، تا مرا دید، سلام كرد و در این امرِ نیكو بر من پیشى گرفت. سپس فرمود: چه
چیز تو را به اینجا آورده است؟ عرض كردم: به جهت به دست آوردن خیر و بركت.
فاطمه علیهاالسلام فرمود: پدرم مرا خبر داد كه هر كس سه روز نزد من و یا پدرم
آید و سلام كند، خداوند بهشت را بر وى واجب مىگرداند.(9)
10. تحمل سختى ها
در روزهاى نخست شكلگیرى حكومت اسلامى در مدینه، مسلمانان با مشكلات بسیارى
مواجه بودند. بسیارى از مهاجران و انصار، با تنگدستى روزگار مىگذراندند. در
این حال علىعلیه السلام نیز همانند سایر مسلمانان زندگى مىكرد و هنگام
توانمندى، دیگران را بر خود مقدّم مىداشت. تا چند سال، وضع به همین منوال سپرى
شد. على و فاطمهعلیهماالسلام در خانه زیراندازى جز یك پوست گوسفند نداشتند.
فاطمه علیهاالسلام صبر كرد و سختىهاى زندگى را به خاطر رضاى خدا و خشنودى پدر
و شوهر خویش تحمل نمود. پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم ضمن با خبر بودن از وضع
زندگى على و فاطمهعلیهماالسلام، پیوسته دختر خود را به صبر و شكیبایى در
برابر مشكلات زندگى فرا مىخواند.
اَنَس مىگوید: روزى فاطمه علیهاالسلام خدمت پدر آمد و عرض كرد: یا رسول
الله! من و پسرعمویم زیراندازى جز یك پوست گوسفند نداریم. شبها خودمان از آن
استفاده مىكنیم و روزها علف شترمان را روى آن پهن مىنماییم. پیامبر صلى الله
علیه وآله و سلم فرمود: دخترم! صبر كن؛ زیرا موسى بن عمران تا ده سال از روزهاى
زندگى خود را سپرى كرد، در حالى كه چیزى جز یك عباى قطوانیه نداشت.(10)
فاطمه علیهاالسلام هنگام سختىها مىفرمود: «یا رسول الله! خداوند را در
برابر نعمتهایش ستایش مىكنم و بر نعمتهاى ظاهرىاش شكرگزارم.»(11) او ساده
زندگى مىكرد و از تحمّل مشكلات زندگى پرهیز نداشت تا به شیرینىهاى آخرت برسد.
وسایل زندگى حضرت ساده و مهریهاش اندك بود. او آیین خانه دارى و همسر دارى را
به خوبى مراعات مىكرد و در زندگى، واقعاً شریك همسرش بود.
گاهى كه در خانه غذایى نبود و كودكان گرسنه بودند،حضرت زهرا به علىعلیه
السلام چیزى نمىگفت و چیزى از او درخواست نمىكرد. او بیم داشت از این كه
همسرش نتواند خواسته او را برآورده كند و شرمنده شود. فاطمه علیهاالسلام در
جواب علىعلیه السلام كه مىفرمود: چرا به من خبر ندادى تا غذایى براى شما تهیه
كنم؟ مىگفت:
اى ابوالحسن! من از خدایم شرم مىكنم كه تو را به چیزى كه بر آن قدرت
ندارى، تكلیف كنم!
آرى، فاطمه علیهاالسلام در تمام عرصهها نمونه و الگوست. در خانواده، همدم
رنجها و غصّههاى شوهر بود و پناه او.
على علیه السلام مىفرمود: وقتى به خانه مىآمدم و به زهرا نگاه مىكردم،
تمام غم و اندوهم برطرف مىشد. هرگز كارى نكردم كه فاطمه از من خشمناك و ناراحت
شود. فاطمه نیز هرگز مرا خشمناك نساخت.
يکشنبه 13/12/1391 - 13:6
اهل بیت
. ایمان فاطمه علیهاالسلام
امام باقرعلیه السلام مىفرماید: روزى پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم سلمان
را براى رساندن پیامى به خانه فاطمه علیهاالسلام فرستاد. سلمان مىگوید: پس از
درنگ كوتاهى در پشت در خانه آن حضرت، سلام گفتم، صداى فاطمه علیهاالسلام را از
داخل خانه شنیدم كه قرآن مىخواند و در بیرون اتاق، دستاس در حال چرخیدن بود.
ماجرا را به پیامبرصلى الله علیه وآله و سلم خبر دادم. آن حضرت تبسّمى كرده و
فرمود:
«یا سلمانُ اِنَّ ابنَتى فاطمةَ مَلاءَ اللَّهُ قَلْبَها و جَوارِحَها الى
مشاشِها...؛ اى سلمان! خداوند قلب، اعضا و جوارح دخترم فاطمه را تا فرق سرش
مملوّ از ایمان كرده است. دخترم خود را در اطاعت و عبادت خدا قرار داده است. پس
خداوند فرشتهاى را به نام زوقابیل (جبرائیل) فرستاده تا به جاى او دستاس را
بگرداند.»(2)
3. در محراب عبادت
پیامبراكرم صلى الله علیه وآله و سلم فرمود: دخترم فاطمه، سرور زنان جهان از
اولین و آخرین است. هنگامى كه او در محراب عبادت مىایستد، هفتاد هزار فرشته از
فرشتگان مقرّب بر او سلام گفته و همان ندایى را كه به مریم مىگفتند، به
فاطمه علیهاالسلام مىگویند كه: «اِنَّ اللَّهَ اصطَفاكِ و طَهَّرَكِ
واصْطفاكِ على نِساء العالمینَ»(3)
حَسن بَصرى (زاهد معروف) مىگوید: «لم یَكُنْ فى الاُمّةِ اَزْهَدَ ولا
اَعْبَدَ مِنْ فاطِمَةَ...؛ در امت اسلام عابدتر از فاطمه علیهاالسلام نبود.
وى آنقدر نماز مىخواند و عبادت مىكرد كه دو پاى مباركش ورم مىنمود.»(4)
يکشنبه 13/12/1391 - 13:6
اهل بیت
. فاطمه علیهاالسلام و مائده آسمانى
حضرت فاطمه علیهاالسلام به نماز،علاقه فراوانى داشت و هرگاه حاجتى داشت، به
نماز متوسّل مىشد. سه روز بود كه در خانه على و فاطمه علیهماالسلام غذا یافت
نمىشد و آنان این مدت را بدون غذا سپرى كردند. علىعلیه السلام وارد منزل شد
در حالى كه رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم نشسته و فاطمه علیهاالسلام نماز
مىخواند و بین این دو نفر ظرفى سرپوشیده بود. وقتى فاطمه علیهاالسلام از نماز
فارغ شد، سرپوش را از آن ظرف برداشت اما ظرف مملوّ از نان و گوشت بود. على
علیه السلام فرمود: اى فاطمه! این از كجا برایت رسیده؟ گفت: از جانب خدا نازل
شده است. خداوند به هر كه بخواهد، روزى مىدهد. رسول خدا صلى الله علیه وآله و
سلم فرمود: آیا مىخواهید نظیر این را براى شما نقل كنم؟ گفتند: بله، اى رسول
خدا! فرمود: اى على! مَثَل شما مثل زكریاست كه هر وقت بر حضرت مریم
علیهاالسلام وارد مىشد، مىدید كه در محراب عبادت است و در نزد وى خوراك
نهاده شده است. زكریا مىفرمود: اى مریم! این از كجا آمده است؟ مریم در جواب
مىگفت: از جانب خدا! خدا هر كس را كه بخواهد، روزى مىدهد. آن گاه آن غذا را
یك ماه خوردند و آن كاسه همان ظرفى است كه حضرت مهدى «قائم آل محمّد صلى الله
علیه وآله و سلم» در آن غذا مىخورد.(5)
5. حضرت زهرا علیهاالسلام و ترس از قیامت
حضرت زهرا علیهاالسلام به شدّت از روز قیامت و سختى آن نگران بود. او از
پدرش رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم درباره چگونگى زنده شدن و احوال قیامت
سؤالات بسیارى مىنمود.
علاّمه مجلسى قدس سره مىنویسد:
هنگامى كه آیه «و اِنَّ جَهَنَّم لَمَوعِدُهُم اجمعین لها سبعةُ ابوابٍ
لِكُلِّ بابٍ مِنهُمْ جُزءٌ مَقْسومٌ»( حجر/ 44-43) بر پیامبرصلى الله علیه و
آله و سلم نازل شد، آن حضرت به شدّت گریست و یارانش نیز با گریه آن حضرت، گریه
كردند؛ اما كسى نمىدانست كه پیامبر چرا مىگرید و جبرئیل چه چیزى را بر او
نازل كرده كه باعث گریه فراوان پیامبر شده است. از طرفى، هیچ كس یاراى سخن گفتن
با آن حضرت را نداشت. اصحاب چون مىدانستند وقتى پیامبرصلى الله علیه وآله و
سلم نگاهش به فاطمه علیهاالسلام مىافتد، شاد مىگردد، فردى را به خانه فاطمه
علیهاالسلام فرستادند تا وى را از این ماجرا و گریه پیامبر صلى الله علیه و
آله و سلم با خبر سازد. دختر رسول خدا با شنیدن این خبر برآشفت و خانه را به
قصد مسجد و دیدار پیامبر صلى الله علیه وآله وسلم ترك گفت. هنگامى كه فاطمه
علیهاالسلام نزد پیامبر آمد، فرمود: «پدرجان! جانم فدایت باد! چه چیز تو را به
گریه درآورده است؟!» پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم آنچه را كه جبرئیل بر او
نازل كرده بود، بر دخترش تلاوت كرد. فاطمه علیهاالسلام از شدّت ترس و وحشت، با
صورت بر زمین افتاد، در حالى كه مىفرمود:«اَلوَیْلُ وِ ثُمَّ الوَیْلُ لِمَنْ
دَخَلَ فِىالنَّار؛ واى، پس واى بر كسى كه وارد دوزخ شود!»
على علیه السلام دست بر سر مىگذاشت و فریاد مىزد:« وا بُعْدَ سَفَراه وا
قِلّة زاداهُ فى سَفَرِالقیامة؛ واى از دورى سفر، واى از كمى توشه راه سفر
قیامت!»
6. انس با قرآن كریم
توجّه ویژه حضرت زهرا علیهاالسلام به قرآن كریم، درس دیگرى به شیفتگان این كتاب
آسمانى مىدهد.
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود:«حُبِّبَ اِلىَّ مِنْ دنیاكُمْ ثلاث،
تِلاوَتُ كتاب الله، والنظَرُ فى وجه رسول الله وَالإنفاق فى سبیل الله؛ سه چیز
از دنیاى شما را دوست دارم: تلاوت قرآن كریم، نگاه به چهره مقدّس پیامبر صلى
الله علیه و آله و سلم؛ انفاق در راه خدا.»(6) فاطمه زهرا علیهاالسلام، با قرآن مأنوس بود و پیوسته از خانه كوچكش آواى خوش
قرآن به گوش مىرسید. گفتههاى یاران و اصحاب رسول خدا صلى الله علیه وآله و
سلم مؤیّد این سیره و شیوه آن بانوى باعظمت است.
حضرت فاطمه علیهاالسلام به قرآن اهمیت مىداد به گونهاى كه وصیّت كرد در
شب اوّل قبر،علىعلیه السلام بر مزارش بسیار قرآن بخواند. حتى خادمهاش فضّه
نیز تا بیست سال به غیر قرآن لب نگشود و جز با قرآن پاسخ نداد.
يکشنبه 13/12/1391 - 13:6
اهل بیت
1. معنویت در خانه فاطمه علیهاالسلام
زندگى حضرت فاطمه علیهاالسلام سراسر نور و پر از معنویت بود. او توانست در
خانه كوچك خود، با تمام مشكلات، به عرفان كامل برسد. وى به جایى رسید كه جبرئیل
امین بر او نازل مىشد.
فاطمه علیهاالسلام عاشق عبادت بود. او در تسلیم و اطاعت و در استقبال از
عبادت، چنان به پیش رفت كه حتى سلامت خویش را از یاد بُرد.
امام باقرعلیه السلام در شأن عبادت او فرمود:«كانت تَقومُ حَتى تَورَّمَ
قدماها.»؛ حضرت چنان عبادت می کرد که پاهای - مبارک- ایشان ورم نموده بود.
روزى رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به او فرمود: «دخترم از خدا چیزى
بخواه كه جبرئیل از جانب خدا وعده اجابت داده است.»،حضرت عرض كرد:«حاجتى جز
توفیق در بندگى خدا ندارم. آرزویم این است ناظر جمال او باشم و به وجه كریمش
نظاره كنم.» و خود در مناجاتش مىفرمود:«أسالك لذة النّظر الى وجهك».
همسر و فرزندان او، عاشق معبود یگانه بودند. خانهاى كه پر از نور و نماز و
قرآن و عبادت است، ارزشمند است.
حضرت على علیه السلام و فاطمه زهراعلیهاالسلام هر دو عاشقانه و خالصانه
عبادت مىكردند. این طور نبود كه فقط علىعلیه السلام در نماز غرق شود؛ بلكه
فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز چنان در محراب به عبادت مىایستاد كه از شدّت ترس،
نَفَسش به شماره مىافتاد.
امروز باید زن و مرد به این زوج ملكوتى اقتدا كنند و هر دو به معراج عرفان،
معنویّت و سیر و سلوك برسند.
علاّمه مجلسى قدس سره در مورد خانه على و فاطمهعلیهماالسلام از انس بن
مالك، و بُریره نقل مىكند:
هنگامى كه رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم این آیه شریفه را خواند:«فى
بیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَن تُرْفَعَ و یُذكَرَ فیها اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها
بالْغُدُوِّ والآصالِ» (نور/ 36)؛ در خانههایى (مانند معابد، مساجد و منازل
انبیا و اولیا) خدا رخصت داده كه آنجا رفعت یابد و در آن، ذكر نام خدا شود و
صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاك او كنند.
مردى برخاست و سؤال كرد: اى رسول خدا! این خانهها كدامند؟
حضرت فرمود: خانههاى انبیا. سپس ابوبكر برخاست و پرسید: اى رسول خدا! آیا
این خانه (اشاره به خانه على و فاطمه) نیز از همان خانههاست؟ حضرت فرمود: آرى
و از برترین آنان است.
ابن عباس مىگوید: در مسجد پیامبر بودیم كه یكى از قاریان قرآن آیه «فى
بیوتٍ اذِنَ اللَّهُ...» را تلاوت كرد. پرسیدم: اى رسول خدا! این خانهها كدام
خانهها هستند؟
حضرت فرمود: خانههاى انبیا، و سپس با دست خویش به خانه فاطمه
زهراعلیهاالسلام اشاره كرد.(1)
يکشنبه 13/12/1391 - 13:5
اهل بیت
سیره رفتارى حضرت زهرا علیهاالسلام
گاهى شكوه بانوى بزرگ جهان، چنان دل و جان را لبریز مىسازد كه توان سخن
گفتن را از انسان مىگیرد. جایگاه رفیع فاطمه اطهرعلیهاالسلام خیره كننده
دیدگان هر بیناست. بارى! برخى در شناختن و شناساندن این بانو، كه مادرِ عصمت و
آینه عفاف است، به دامن روایات و آیاتى پناه مىبرند كه گویاى شأن والاى اوست.
در شأن فاطمه علیهاالسلام آیات بسیارى نازل گشته و روایات نیز همچون دریایى
موّاج و متلاطم طراوت بخش ساحل اندیشهها و كرانههاى معرفت است.
امّا در این میان، راه دیگرى نیز وجود دارد كه ما را با ژرفاى كمالات و جلوه
فضیلتهاى این بانو آشنا مىسازد، آن هم نگریستن به سیره عملى و شیوه رفتارى
آن بزرگوار است. در واقع، زندگینامه زیبا و پرنكته و آموزنده او در ابعاد گونا
گون، آینهاى است كه نورى از بزرگىها و فضیلتهاى او را بر رواق دلمان
مىتاباند و شبستان جان را همچون روز، روشن مىسازد.
نگارنده در این نوشته مرورى دارد بر چند فراز برجسته از زندگى حضرت
زهراعلیهاالسلام كه بیشتر كاربردى و عملى است؛ چرا كه فاطمه علیهاالسلام
«اسوه» و«الگو» است.
پس شایسته است كه در بند بند این بخشهاى نورانى از حیات حضرت زهرا
علیهاالسلام، به دقت بنگریم و با نگرشى جامع درس هایى را كه از این نمونهها
مىآموزیم، در كلاس زندگى به كار بندیم.
http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/87/olgoyeZanan/Osveie_haiat_Ziba.aspx
يکشنبه 13/12/1391 - 13:4