• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1004
تعداد نظرات : 424
زمان آخرین مطلب : 4206روز قبل
ازدواج و همسرداری
تا حالا وارد اتاقی به هم ریخته و در هم پاشیده شده‌اید؟ بعضی‌ها عادت دارند به محض ورود به چنین جایی غرغر كنند و ناتوان از تصمیم‌گیری و بخصوص عملی و اجرایی كردن تصمیمی، زمان را با این فكر سپری كنند كه حالا باید چه كنند و از كجا شروع كنند. می‌روند و می‌آیند و باز با صحنه در هم ریخته اتاق مواجه می‌شوند و دنبال مقصر به هم ریختگی می‌گردند و هر بار همین روند تكرار می‌شود.

بعضی‌ها هم خم می‌شوند و از همان جایی كه هستند شروع می‌كنند به جمع كردن و مرتب و منظم كردن وسایل، حتی اگر نزدیك‌ترین چیزی كه به دستشان بیاید دستمالی چرك و كثیف یا تكه كاغذی مچاله شده باشد.

دسته اول همواره چیزی را درون زندگیشان خالی و كم می‌بینند و كسی غیر از خود را مقصر. به همین دلیل مدام شكست‌خورده، عصبی، درآمده از چاله و افتاده به چاه، درگیر و در یك كلام عاجزند.

دسته دوم اگر با شكستی هم در زندگی روبه‌رو شوند، درصدد رفع آنند، از چاه به چاله و از چاله به سطح زمین برمی‌گردند، درگیری‌های كمتری دارند و در یك جمله، احساس خوشبختی بیشتری می‌كنند.

حتی دو كودك همزاد یا دوقلو هم مثل هم نیستند بنابراین وقتی قرار است زن و مردی سال‌های سال زیر یك سقف زندگی كنند، طبیعی است در برخی یا حتی بسیاری از امور نظرات، دیدگاه‌ها، روش‌های متفاوتی داشته باشند.

شیوه صحیح مدیریت و درك این تفاوت‌هاست كه باعث می‌شود رنجش و دلخوری احتمالی به شكوه و گله‌گذاری نرسد و با عبور از آن، روابط خوب و صمیمی به گونه‌ای نشود كه هر یك، طرف دیگر را همچون كوهی از نفرت بداند.

اگر می‌خواهید جزو دسته دوم، حداقل برای جلوگیری از افتادن و گیر كردن در دام زندگی بدون عاطفه باشید، خم شوید و اتاق افكارتان را با این اصول مرتب كنید:

* با افراد متخصص و كارشناس مشاوره كنید، نه هر كسی كه صرفا بزرگ‌تر است یا فقط مدركی دارد یا همكار و دوستی حتی صمیمی اما بی‌تخصص است.

* نگاه علمی را در خود تقویت كنید نه نگاه‌ها و برداشت‌های احساسی را.

* اگر هنوز ازدواج نكرده‌اید، شیوه‌ها و معیارهای صحیح انتخاب همسر را یاد بگیرید و اجرا كنید، نه صرفا عشق و علاقه موقت دو جانبه را.

* اگر ازدواج كرده‌اید به طور مداوم آموزه‌های نحوه رفتار شخصی و اجتماعی، همسرداری ، بچه‌داری، شیوه زندگی و... را یاد بگیرید و راهكارهای عملی آنها را با زندگی خود تطبیق دهید.

* راه‌های صحیح اصلاح رفتار نادرست و جلوگیری از تكرار آنها را بیاموزید و اجرا كنید نه اولین راهی را كه به نظرتان می‌رسد.

*از هر مساله جزئی و كوچكی شكوه نكنید. با شناخت كافی، اهم و فی الاهم كنید و ویژگی‌های واقعا بد و مسائل اساسا مهم را مد نظر بگیرید.

* احترام متقابل را حفظ كنید. بی‌احترامی و توهین مقدمه دلخوری و ورود به حیطه لطمات عاطفی است.

* به تفاوت سلیقه، فكر و نگاه یكدیگر احترام بگذارید و دیگری را تمسخر نكنید.

* اگر با تغییر دكور یا رنگ یا... موافق نیستید اما همسرتان آن را دوست دارد، در صورتی كه مشكل حادی پیش نمی‌آید، انتخاب و سلیقه‌اش را بپذیرید.

* برای داشتن زمان‌های مكالمه دو نفره برنامه‌ریزی كنید.

* نگذارید دلخوری باعث شود مكالمات دو نفره از زندگی حذف شود.

* در حین بیان ناراحتی‌های خود از مجادله و بلند كردن صدایتان پرهیز كنید.

* خواسته‌ها و انتظاراتتان را واضح و مشخص بیان كنید.

* هر گفته جایی و هر سخن مكانی دارد. آن را همواره رعایت كنید.

* آنچه را برای خود نمی‌پسندید برای دیگری نپسندید. اگر نمی‌خواهید همسرتان با عصبانیت جوابتان را بدهد، شما هم چنین نباشید. اگر به خانواده خود عشق می‌ورزید، خانواده او را نیز دوست داشته باشید.

* عشق و علاقه با منت جور درنمی‌آید. برای عشقی كه به طرف دیگر داشته‌اید یا كارهایی كه به سبب علاقه خود كرده‌اید منت سر همسرتان نگذارید.

* از خودتان هم (نه از طرف مقابل) به شكلی منطقی و منصفانه حساب‌كشی كنید.

* قدم به قدم اشتباهات و اشكالات رفتاری و گفتاری خودتان را صحیح و رفع كنید.

* از تكرار اشتباهات و اشكالاتتان پرهیز كنید.

* ویژگی‌های بد و خوب خود و طرف مقابل را با هم سبك و سنگین كنید.

* نحوه مهار عصبانیت و مدیریت خشم را بیاموزید.

* در حل مشكلات جدّیت داشته باشید.

* مشكلات اساسی را به حال خود رها نكنید.

منبع : جام جم

جمعه 7/7/1391 - 16:3
اخبار
آمارها نشان می‌دهد حدود نیمی از مرگ بیماران با مشكل تنگی شریان‌های قلبی خارج از بیمارستان بروز می‌كند.

 

تاخیر در تشخیص اولیه از سوی بیمار و همراهان، تاخیر در تماس با اورژانس پیش‌بیمارستانی(115) و ارائه ندادن درمان اولیه مناسب تا رسیدن بیمار به بیمارستان علل عمده مرگ‌هایی است كه خارج از بیمارستان برای بیماران قلبی رخ می‌دهد.

عامل قلبی كه باعث مرگ این افراد می‌شود ضرباهنگ غیرطبیعی و سریع قلب است.

فردی كه به عنوان بیمار قلبی در نظر گرفته می‌شود، معمولا با داروهای خوراكی تحت درمان است. این داروها برای جلوگیری از بروز حملات قلبی تجویز شده است.

اگر بیمار با وجود مصرف دارو دچار درد می‌شود، به این معناست كه باری به قلبش وارد می‌شود كه بیش از توان و تحمل قلب است.

یكی از داروهایی كه در بیماران قلبی تجویز می‌شود، قرص​های قرمزرنگ ژلاتینی نیتروگلیسیرین است كه در موقع درد باید زیر زبان قرار گیرد.

اگر با گذاشتن یك عدد از این قرص‌ها درد كاهش نیافت یا حتی تشدید شد باید بیمار به اورژانس انتقال داده شود البته بی‌پاسخ ماندن به یك عدد از این قرص‌ها به معنای قطع مصرف نیست. می‌توان هر پنج دقیقه مصرف یك عدد تا سه عدد را ادامه داد.

مصرف این قرص‌ها در افرادی كه از داروی سیلدنافیلد(ویاگرا) طی 24 ساعت گذشته استفاده كرده‌اند، ممنوع است. یكی از اقدامات اشتباه همراهان، انتقال بیمار با وسیله شخصی است.

بیماران قلبی مستعد ضرباهنگ غیرطبیعی قلب هستند؛ تغییری كه می‌تواند به توقف ناگهانی قلب و مرگ منجر شود.

اغلب این ضربان‌های غیرطبیعی با دادن شوك به قلب و ماساژ قابل بهبود است. با توجه به این‌كه آمبولانس‌ها در ایران به این دستگاه‌های شوك مجهز شده‌اند، لازم است بیمار از سوی آمبولانس و تیم ورزیده آمبولانس‌های امداد به مراكز درمانی منتقل شود.

یكی از اقداماتی كه تا رسیدن آمبولانس در بیماران با درد قلبی قابل انجام است مصرف دو عدد آسپیرین بچه (80 میلیگرم) است. آسپیرین‌ها برای جذب بهتر باید جویده شود.

دقت كنید به افرادی كه به آسپیرین حساسیت داشته یا سابقه خونریزی گوارشی دارند نباید آسپیرین داد. موردی كه نباید فراموش شود انتقال داروهای مصرفی بیمار و مدارك پزشكی از جمله نوارهای قبلی، تست ورزش، آنژیوگرافی و اكو به بیمارستان است.

گاهی بسیاری از تغییرات مشاهده شده در نوار قلبی بیمار از قبل وجود داشته و نوارهای قبلی تائیدكننده است.

دكتر بهروز هاشمی-متخصص طب اورژانس/جام جم

جمعه 7/7/1391 - 16:0
دانستنی های علمی
در روزگاران قدیم دانشمندان همه جانداران را در دو دسته بزرگ گیاهان و حیوانات دسته‌بندی می‌كردند، ولی بتدریج و با گسترش دانش و باز شدن پنجره‌های جدیدی از علم زیست‌شناسی به روی بشر، تعداد و تنوع گونه‌های زیستی كه انسان می‌شناخت افزایش یافت تا جایی كه مجبور شد موجودات را در پنج قلمرو كه شامل حیوانات، گیاهان، قارچ‌ها، باكتری و آغازیان بود، تقسیم كند. در این دسته‌بندی، انسان در قلمرو حیوانات قرار می‌گیرد.

اما اگر به خصوصیات مولكولی همه انواع حیات نگاهی دقیق بیندازیم، پی خواهیم برد كه می‌توان كل حیات را در دو دسته خیلی بزرگ پروكاریوت‌ها و یوكاریوت‌ها جا داد. طبق این دسته‌بندی حیوانات، گیاهان، قارچ‌ها و آغازیان در دسته یوكاریوت‌ها قرار می‌گیرند. با توجه به این رده‌بندی متوجه می‌شویم كه یوكاریوت‌ها باید گسترده‌ترین رده موجودات زنده باشند.

آنها موجوداتی هستند كه در سلول‌های خود اندام مشخصی به نام هسته دارند كه در واقع پوششی است كه اطراف دی.ان.ای سلول‌های سازنده موجودات این دسته را احاطه كرده است، اما دسته دوم یعنی پروكاریوت‌ها كه فقط شامل باكتری‌ها می‌شود، فاقد این غلاف به دور دی.ان.ای خود هستند. البته به این معنی نیست كه دی.ان.ای باكتری‌ها، سازمان خاصی ندارد، بلكه دی.ان.ای آنها در واقع بخشی از ساختار پروتئینی هسته است كه به آن ناحیه نوكلوئیدی می‌گویند.

اما مطالعات بیشتر و پرده‌هایی كه از راز خلقت برداشته شد، تحولی عظیم در دسته‌بندی‌های حیات ایجاد كرد. دانشمندان متوجه شدند نوعی خاصی از پروكاریوت‌ها موسوم به آركائه‌ها كه سابقا جزو باكتری‌ها دسته‌بندی می‌شدند، خصوصیاتی متمایز از خود نشان می‌دهند و متوجه شدند كه دی.ان.ای آركائه‌ها نسبت به باكتری‌ها بسیار متفاوت است. این تفاوت باعث شد تا دانشمندان نمودار دسته‌بندی حیات را به سه شاخه بزرگ كه شامل یوكاریوت‌ها، یوباكتری‌ها (باكتری‌های حقیقی) و آركائه‌ها بودند، تقسیم كنند.

جدا از خصوصیات دی.ان.ای كه باعث تفاوت بین آركائه‌ها و باكتری‌ها می‌شود، آركائه‌ها از نظر ویژگی‌های ساختاری شبیه باكتری‌ها هستند. به همین دلیل دانشمندان ابتدا در دسته‌بندی آنها دچار اشتباه شده بودند. دلیل این تشابهات در بین آنها و باكتری‌ها به اشتراكاتی برمی‌گردد كه بین دی.ان.ای آركائه‌ها و باكتری‌ها وجود دارد. موضوع، وقتی جالب‌تر می‌شود كه بدانیم طبق مطالعات جدید، برخی اشتراكات بین دی.ان.ای این دو نوع و نوع سوم یعنی سلول‌های یوكاریوتی‌ها نیز مشاهده شده است. این موضوع دانشمندان را به این مهم رهنمون كرد كه شاید همه این سه نوع مختلف حیات، نتیجه تكامل یك گونه مشترك باستانی بوده‌اند.

حیات باستانی

تصور دانشمندان بر این است كه آركائه‌ها از اوایل پیدایش حیات وجود داشته‌ و با گذشت زمان تكامل یافته‌اند. یكی از دلایلی كه برای باستانی بودن آنها مطرح می‌شود این كه آركائه‌ها قادرند در شرایط محیطی مشابه شرایط ابتدایی تشكیل زمین نیز زنده بمانند و همچنان به حیات خود ادامه دهند. زمین ابتدایی بشدت گرم بود و در سطح خود تعداد زیادی آتشفشان فعال داشت، همچنین اتمسفری سرشار از نیتروژن، متان، آمونیاك، دی‌اكسیدكربن و بخار آب آن را احاطه كرده بود و اكسیژن ناچیزی در آن یافت می‌شد. از نظر دانشمندان آركائه‌ها و باكتری‌هایی كه امروزه هنوز قادرند چنین شرایطی را تحمل كنند، در دوران باستانی شكل‌گیری زمین به وجود آمده و تكامل یافته‌اند.

به نظر می‌رسد آركائه‌ها و باكتری‌ها از یك جد مشترك مشتق شده‌اند و طی میلیون‌ها سال بعد هم یوكاریوت‌ها از تكامل آركائه‌ها به‌وجود آمده‌اند. آركائه‌ها قادرند در شرایط محیطی خیلی سخت یعنی شرایطی كه برای سلول‌های یوكاریوتی مرگ‌آور است، مقاومت كنند و زنده بمانند. یكسری از آنها موسوم به گرمادوست‌ها قادرند دماهای خیلی بالا حتی تا 113 درجه سانتیگراد را نیز تحمل كنند و این در حالی است كه هیچ سلول یوكاریوتی در دمای بالای 60 درجه سانتیگراد نمی‌تواند زنده بماند. همچنین انواعی از آنها موسوم به سرمادوست‌ها نیز دماهای خیلی پایین را برای حیات ترجیح می‌دهند. انواع دیگری از آنها موسوم به سختی‌دوست‌ها وجود دارند كه شامل چند دسته اسیددوست كه در شرایط اسیدی قوی مثل اسید باتری یا قلیادوست‌ كه در محیط‌های بشدت قلیایی مثل مایع گازپاك‌كن نیز می‌توانند زندگی خود را ادامه دهند. همچنین نوع نمك‌دوست (هالوفیل‌ها) از آركائه‌ها كه در شرایط به شدت نمكی زندگی می‌كنند نیز مشاهده شده است. آركائه‌های گرمادوست همان میكروب‌های گرمادوستی هستند كه در دهانه‌های آتشفشانی در اعماق اقیانوس‌ها زندگی می‌كنند.

اما برخی از دانشمندان می‌گویند آركائه‌ها شكل ابتدایی حیات نیستند بلكه بازماندگان انقراض‌های بزرگ هستند كه در طول تاریخ زمین بارها رخ داده است. به عقیده این گروه از دانشمندان این انقراض‌ها همه شكل‌های دیگر حیات از جمله جد مشترك آركائه‌ها و باكتری‌ها را كه عقیده بر آن است كه روزی وجود داشته‌اند ​ نابود كرده‌اند.

نكته: ​شاید​ نشود​جد باستانی حیات را روی زمین پیدا كرد و باید برای یافتن آن لباس‌های فضایی خود را پوشیده و راهی سفر به سایر سیاره‌های منظومه شمسی یا بررسی سنگ‌های سرگردان بین ستاره‌ای شویم

موضوعی كه این دانشمندان روی آن بحث دارند این است كه آیا قابلیت بقا در شرایط بسیار سخت، نتیجه آب و هوای وحشتناك و نامتعادل دوران اولیه زمین‌شناسی بوده یا این‌كه این حیاتی كه ما می‌شناسیم جان به‌دربردگان یك رخداد وحشتناك و فراگیر زمینی بوده‌اند كه خود را برای بقا در شرایط بسیار سخت ناشی از ویرانی زمین تطبیق داده‌اند. هر دو فرضیه به حد كافی دلایل قانع‌كننده‌ای برای اثبات خود دارد و به همین دلیل است كه امروزه تحقیقات بر مبنای هر دوی آنها جلو می‌رود.

جان به‌دربردگان

یكی از فجایعی كه وقوع آن در گذشته برای دانشمندان مثل روز روشن است برخورد سیارك‌ها و دنباله‌دارها به زمین است. جو زمین و پویایی پوسته این سیاره دست به دست هم داده‌ و طی هزاران سال شواهد یك فاجعه احتمالی برخورد را از چهره زمین زدوده‌اند ولی آثار این برخورد‌ها در بررسی سطح ماه كه در همسایگی ما قرار دارد و احتمالا مورد تهاجم لشكر مشابهی از سنگ‌های سرگردان فضایی قرار گرفته، هنوز قابل مشاهده‌ است. ماه، فاقد اتمسفر و فعالیت‌های پوسته‌ای است، بنابراین مانند یك موزه باستانی هر آنچه طی میلیاردها سال بر سر این گوشه از عالم آمده را در چهره آبله‌گون خود حفظ كرده است. مطالعه حجم و قدرت برخوردها بر سطح ماه شكی باقی نمی‌گذارد كه اگر چنین چیزی روی زمین هم رخ داده باشد، به حتما گستره وسیعی از حیات زمینی را نابود كرده است.

یكی از اثرات جانبی این گونه برخورد‌ها برخاستن حجم عظیمی از گرد و غبار و بخارات شیمیایی به هواست كه باعث می‌شود نور خورشید بخوبی به زمین نرسد و بنابراین پدیده فتوسنتز و زندگی گیاهی با اختلال روبه‌رو شود. در اثر این اتفاق، دمای كلی كره زمین رو به یخبندان خواهد نهاد و گستره عظیمی از حیات كه به خورشید و گیاهان برای زنده ماندن وابسته است، از بین خواهند رفت.

اما حالا نكته جلب اینجاست كه آركائه‌های گرمادوست برای كسب انرژی به نور خورشید و گیاهان احتیاج ندارند و در عوض انرژی خود را طی فرآیند‌هایی موسوم به شیمیوسنتز (از طریق شكستن مواد شیمیایی) تامین می‌كنند. این ویژگی، آنها را قادر كند از یك فاجعه عظیم برخوردی، جان سالم به در برده و دوباره زمین را از حیات لبریز كنند.

جد مشترك حیات

تشابهات ژنتیكی فراوانی كه بین 3 رده متفاوت حیات یافت شده است، می‌تواند نشانه‌ای از وجود جد مشترك حیات روی زمین باشد، اما فهم دقیق این قضیه و شناخت روابط ابتدایی و فعل و انفعالاتی كه بین آنها رخ داده خیلی سخت است چرا كه این پدیده، امروزه دیگر به همان شكل ابتدایی یافت نمی‌شود و نمی‌توان از اتفاقی كه افتاده تا این سه دسته از حیات از یك جد مشترك فرضی مشتق شوند، مطمئن بود. البته شاید هم نشود این جد باستانی حیات را روی زمین پیدا كرد و باید برای یافتن آن لباس‌های فضایی خود را پوشیده و راهی سفر به سایر سیاره‌های منظومه شمسی یا بررسی سنگ‌های سرگردان بین ستاره‌ای شویم. خیلی از دانشمندان اعتقاد دارند حیات در دل یك شهاب‌سنگ مخفی شده بود و وقتی در اثر برخورد با زمین، هسته شهاب شكافت، تخم حیات فرصت یافت تا از شرایط ایده‌آل زمین برای تكثیر و تكامل خود بهره ببرد.

آنچه باعث تنوع فراوان گونه‌های زیستی روی زمین شده، اصل ساده و قدرتمند انتخاب طبیعی بوده كه به اشكال ابتدایی و ساده حیات اجازه داده، ضمن تطبیق خود با شرایط موجود، گونه‌های جدیدی از حیات را به وجود آورد. بنابراین به شما توصیه می‌كنیم اگر بعد از خواندن این مطلب به سراغ آیینه خود رفتید، كمی هم خودتان را در شكل یك باكتری یا ویروس تصور كنید. آخر آنها عموزاده‌های ما هستند. عموزاده‌هایی كه شاید از مریخ آمده باشند!

astrobio / مترجم​:​ بهروز یزدان‌پناه/ جام جم 

جمعه 7/7/1391 - 15:57
سلامت و بهداشت جامعه
پاییز كه از راه می‌رسد، در كنار تماشای طبیعت رنگارنگ و شنیدن صدای خش‌خش برگ‌ها، حضور دانش‌آموزان در كوچه و خیابان‌ هم جلوه دیگری به شهرها می‌بخشد؛ برای همین است كه پاییز برای ما هیچ وقت جدا از شروع دوباره درس و مدرسه نبوده و نیست.

این روزها هم دوباره دانش‌آموزان با كیف و كتاب‌های‌شان راهی مدرسه شده‌اند تا سال تحصیلی جدید را هرچه بهتر و با موفقیت بیشتر شروع كنند و تا پایان هم ادامه دهند.

اما نكته‌ بسیار مهمی كه حتما باید مورد توجه قرار گیرد، حفظ سلامت دانش‌آموزان در این دوران است؛ دانش‌آموزانی كه هر روز باید كیفی پر از كتاب و دفتر را به مدرسه ببرند و ساعت‌ها در كلاس درس بنشینند.

شاید تصور كنید كاری از دست شما ساخته نیست، ولی متخصصان می‌گویند با اقداماتی ساده می‌توان از بروز اختلالات اسكلتی، عضلانی پیشگیری و به حفظ سلامت دانش‌آموزان كمك كرد.

دكتر سید احمد رییس‌السادات، دبیر انجمن طب فیزیكی و توانبخشی ایران با اشاره به اهمیت تهیه كیف و كفش مناسب برای دانش‌آموزان به جام‌جم می‌گوید: هنگام خرید كیف كودكان، بهتر است كوله‌پشتی‌های دوبنده را كه بندهای عریضی دارد، انتخاب كنید تا فشار زیادی روی شانه‌های كودك وارد نشود.

این عضو هیات علمی بیمارستان مدرس دانشگاه علوم پزشكی شهید بهشتی با تاكید بر این‌كه وزن كیف كودكان هم باید مورد توجه قرار گیرد، یادآور می‌شود: وزن كیف همراه با محتویات آن نباید از 10 تا 15 درصد وزن كودك بیشتر باشد؛ به این معنی كه اگر وزن كودك 23‌كیلوگرم است، كیف و وسایل داخل آن باید وزنی كمتر از 2.5 تا سه كیلوگرم داشته باشد.

دكتر رییس‌السادات با اشاره به استفاده از كفش‌های راحت و مناسب می‌گوید: كفش دانش‌آموزان باید راحت و اندازه پای آنها باشد. همچنین به یاد داشته باشید كفش‌هایی كه كفی نرم و نازكی دارد، مناسب نیست؛ این موضوع بخصوص در شرایطی كه كودك برای رسیدن به مدرسه مسیر ناهمواری را طی می‌كند، اهمیت ویژه‌ای می‌یابد.

وی به والدینی كه كفش بزرگ‌تر از اندازه پای كودك برایش تهیه می‌كنند، اشاره می‌كند و می‌گوید: برخی افراد به امید این‌كه كودك بتواند سال آینده هم از همان كفش استفاده كند، كفشی بزرگ‌تر برایش می‌خرند، در حالی كه این كار به هیچ وجه صحیح نیست.

با میز و صندلی‌های غیراستاندارد چه كنیم؟

بارها درباره عوارض نشستن‌های طولانی‌مدت صحبت شده و حالا همه می‌دانند هنگام نشستن هم باید موارد خاصی را رعایت كرد تا آسیبی به بدن وارد نشود؛ اما درباره میز و صندلی‌های مدرسه چطور؟ آیا می‌توان برای كاهش مشكلات دانش‌آموزان، كاری در این زمینه انجام داد؟

دكتر رییس‌السادات در این‌باره چنین می‌گوید: بهتر است میز و صندلی دانش‌آموزان قابلیت تنظیم براساس قد و قامت‌شان را داشته باشد تا از بروز اختلالات اسكلتی پیشگیری شود. اما متاسفانه در حال حاضر چنین شرایطی در كشور ما وجود ندارد و به همین دلیل توصیه می‌شود معلمان به دانش‌آموز اجازه دهند روی صندلی جابه‌جا شده یا به صورت مقطعی از جایش بلند شود.

به گفته وی، حتی اگر دانش‌آموز به شیوه مناسب روی صندلی بنشیند، ولی برای مدتی طولانی نتواند وضعش را تغییر دهید، دچار خستگی عضلات و دردهای اسكلتی می‌شود.

دبیر انجمن طب فیزیكی و توانبخشی ایران، برای كاهش مشكلات دانش‌آموزان توصیه می‌كند‌ دانش‌آموزان با كمك معلم‌شان ‌زمانی كه در جای خود نشسته‌اند، حركات ورزشی و كششی خاصی ‌انجام دهند؛ این تمرینات علاوه بر كاهش خستگی عضلات، موجب ایجاد فضایی بانشاط در كلاس درس نیز می‌شود.

این پزشك متخصص می‌افزاید: عادت درست نشستن در دوران كودكی، به مرور زمان سبب می‌شود فرد در بزرگسالی دردهای عضلانی، اسكلتی كمتری را تجربه كند. همچنین باید این نكته را هم در نظر داشته باشید كه نشستن‌های طولانی‌مدت معلمان و دانش‌آموزان در مقاطع بالاتر، می‌تواند باعث كوتاهی عضلات شود و این مساله نیز موجب به‌هم خوردن تعادل، انعطاف‌پذیری و قدرت عضلات ‌ شده و می‌تواند زمینه‌ساز بروز كمر دردهای مزمن، دردهای ناحیه بالای كتف و درد و گرفتگی ساق پاها شود.

زنگ‌های تفریح، آرام ننشینید

زنگ تفریح فرصت مناسبی برای استراحت و فعالیت دانش‌آموزان به حساب می‌آید؛ اما متاسفانه بسیاری از دانش‌آموزان و بخصوص كسانی كه در مقاطع بالاتر تحصیل می‌كنند، حتی در این ساعات هم ترجیح می‌دهند در كلاس یا حیاط مدرسه بنشینند و تحركی نداشته باشند. در حالی كه متخصصان می‌گویند برنامه‌ریزی صحیح در این ساعت‌ها نكته بسیار مهمی است كه نباید فراموش شود.

دكتر رییس‌السادات در این زمینه خاطرنشان می‌كند: دانش‌آموزان حتما باید هنگام زنگ تفریح كلاس را ترك كنند و در محیط باز مشغول فعالیت فیزیكی شوند؛ این فعالیت می‌تواند حداقل به شكل قدم‌زدن در حیاط مدرسه باشد. تغییر وضع در زنگ تفریح علاوه بر بهبود عملكرد ذهنی دانش‌آموزان، برای كاهش دردهای عضلانی، اسكلتی نیز بسیار مفید خواهدبود.

دبیر انجمن طب فیزیكی و توانبخشی ایران، در مورد اهمیت زنگ‌‌های ورزش نیز چنین می‌گوید: این ساعت‌ها فرصتی مناسب برای انجام حركات ورزشی و اصلاحی به حساب می‌آید بنابراین خوب است با توجه به علاقه كودكان، حركاتی متناسب با وضع آنها در برنامه‌های ورزشی گنجانده شود البته بچه‌ها باید بیاموزند حتما قبل از شروع ورزش ده تا 15 دقیقه بدن خود را گرم كنند و پس از پایان كار هم ده دقیقه فعالیت ورزشی سبك داشته باشند تا به اصطلاح بدنشان به آرامی سرد شود.

وی با اشاره به این‌كه انتخاب نوع ورزش به شرایط جسمانی، فیزیك بدنی و علاقه كودكان بستگی دارد، توصیه می‌كند: بهتر است كودكان حداقل یك نوبت قبل از رفتن به مدرسه برای ارزیابی وضع اسكلتی، عضلانی به پزشك مراجعه كنند تا چنانچه مشكلی در این زمینه وجود دارد، بموقع مشخص شود. در این بررسی‌ها علاوه بر این‌كه ناهنجاری‌ها تشخیص داده شده‌ و اصلاح می‌شود، ورزش‌های متناسب با وضع كودك نیز به او پیشنهاد خواهد شد.

این پزشك متخصص می‌افزاید: كودكان در مقایسه با بزرگسالان تمایل بیشتری به فعالیت بدنی و جنب و جوش دارند و همین موضوع باعث می‌شود تناسب بدنی بهتری هم داشته باشند البته باید این نكته را در نظر داشته باشید كه كودكان به رشد و بلوغ كافی جسمانی، فیزیولوژی و روانی نرسیده‌اند؛ بنابراین حتما فعالیت‌هایشان باید با نظارت بزرگسالان انجام شود. همچنین با توجه به این‌كه ورزش موجب افزایش دمای بدن می‌شود، برای مقابله با كم‌آبی حتما باید هنگام ورزش و فعالیت‌های فیزیكی آب كافی در دسترس كودكان قرار دهید.

مشق شب باعث بیماری می‌شود؟!

دانش‌آموزان معمولا وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردند، چندان توجهی به حالت نشستن خود ندارند و به همین دلیل در وضع نامناسبی مشغول انجام تكالیف مدرسه می‌شوند بنابراین بیشتر آنها هنگام نوشتن تكالیف، به حالت چمباتمه یا درازكش قرار می‌گیرند؛ غافل از این‌كه چنین شرایطی در طولانی‌مدت می‌تواند به بروز دردهای عضلانی، آسیب ستون فقرات و گاه تشدید خمیدگی پشت (قوز) یا قوس كمر منجر شود.

دكتر رئیس‌السادات ضمن بیان این نكات می‌افزاید: بهتر است در خانه هم از میز و صندلی متناسب با قد و قامت دانش‌آموز استفاده شود و چنانچه این شرایط فراهم نیست، می‌توانید از میزهای كوتاه كمك بگیرید تا زمانی كه دانش‌آموز روی زمین می‌نشیند، براحتی به جایی تكیه داده و تكالیفش را انجام دهد. البته باز هم بر این نكته تاكید می‌شود كه هر از گاهی كودك باید از جای خود بلند شود و وضع خود را تغییر دهد.

چه زمانی به پزشك مراجعه كنیم؟

بسیاری از والدین نمی‌دانند چه زمانی باید به پزشك مراجعه كنند تا مشكلات اسكلتی، عضلانی كودك بموقع تشخیص داده شده و برطرف شود.

دكتر رییس‌السادات در این‌باره می‌گوید: برخی از مشكلات عصبی، عضلانی و اسكلتی نهفته است و با معاینه كامل پزشك تشخیص داده می‌شود. بنابراین خوب است از همان ابتدا و پیش از شروع دبستان، كودكان معاینه و غربالگری شوند؛ چراكه در این سنین بسیاری از ناهنجاری‌ها قابل اصلاح است یا حداقل می‌توان از شدت پیشرفت آنها كاست.

به گفته وی، زمانی كه كودك سابقه خانوادگی مثبت یا علائم خفیف ناهنجاری‌ را داشته باشد، مراجعه بموقع به پزشك می‌تواند به بهبود سریع‌تر او منجر شود. وجود برخی از مشكلات خفیف عضلانی، اسكلتی مانند اختلالات كف پا یا زانوها در كودكان زیر پنج سال طبیعی است؛ بنابراین بررسی از سوی پزشك متخصص می‌تواند از درمان‌های نابجا و اضافی جلوگیری كرده و نگرانی‌ والدین را كاهش دهد.

نیلوفر اسعدی‌بیگی - جام جم

جمعه 7/7/1391 - 15:53
جهانگردی
در سطح دنیا شهرهایی وجود دارند كه از قدمت و گذشته بسیار دوری برخوردار هستند. این شهرها در سطح جهانی بسیار مهم و قابل توجه هستند و به عنوان یكی از مهم‌ترین و باارزش‌ترین جنبه‌های جذب گردشگر به حساب می‌آیند.

باید در نظر داشت همواره آثار باستانی و تاریخی یكی از اصلی‌ترین جاذبه‌های مورد توجه گردشگران است و زمانی كه سراسر یك شهر اثری تاریخی به شمار رود و بافت تاریخی آن نیز حفظ شده باشد، قابلیت تبدیل‌شدن به یك قطب گردشگری را دارد.

در این فهرست باید در نظر داشت به تنهایی قدمت شهرها مد نظر قرار نگرفته بلكه در كنار این موضوع، حفظ ماهیت تاریخی و بافت اصلی شهر از اهمیت بالایی برخوردار است.

غازی عین‌تاب - تركیه

قدمت این شهر نزدیك به 5600 سال برآورد شده است.

این شهر امروزه جزو استان‌های پیشرفته و مهم تركیه به حساب می‌آید كه در كنار قدمت آن توانسته گردشگران زیادی را سالانه به منطقه بكشاند.

دوره اوج تاریخی این شهر به دوره هیتی‌ها بازمی‌گردد. قابل ذكر است این شهر از نظر كشاورزی و كشت پسته، زیتون و انگور در سطح منطقه شناخته شده و از دیرباز كشت آنها مشهور بوده است.

بیت‌المقدس - فلسطین اشغالی

شهر بیت‌المقدس یكی دیگر از شهرهای قدیمی دنیا به حساب می‌آید كه نزد سه دین یهودی، مسیحیت و اسلام مقدس و محترم شناخته می‌شود. به طور كلی، این شهر به عنوان سایت میراث فرهنگی در یونسكو به ثبت رسیده است.

قدمت این شهر به 5000 سال پیش بازمی‌گردد كه برخی بناها و سایت‌های باستان‌شناسی بر این تاریخ مهر تائید می‌گذارد.

گرداگرد شهر كهن بیت‌المقدس را حصاری فرا گرفته كه دارای هفت دروازه است.

در كنار دروازه یاقا ـ یكی از دروازه‌های هفت‌گانه این حصار ـ برج داوود قرار گرفته است كه نمادی بسیار زیبا و جالب از این شهر باستانی محسوب می‌شود.

وجود قبله نخست مسلمین و دیگر آثار ارزشمند اسلامی در این شهر، اهمیتی دوچندان به بیت‌المقدس داده است.

 

كركوك - عراق

شهر كركوك عراق نیز در فهرست قدیمی‌ترین شهرهای دنیا قرار گرفته است. براساس یافته‌های باستان‌شناسی، قدمت این شهر به 5000 سال پیش بازمی‌گردد.

از نظر تاریخی، این شهر منطقه‌ای ترك و كردنشین بوده است كه امروزه از همه قومیت‌ها در این شهر زندگی می‌كنند.

شهر كركوك از ادامه شهری باستانی در دوره هوریان بر جای مانده و آراپخا ـ كه در زبان هوری به معنی شهر است ـ نامیده می‌شده است.

در زمان دولت آشور این منطقه به نام كوركورا خوانده می‌شد كه با كمی تغییر امروزه به كركوك مشهور است.

امروزه نیز یكی از مهم‌ترین منابع نفتی كشور عراق در شهر كركوك قرار دارد. ارگ كركوك و مسجد جامع نورالكبیر از بناهای مهم این شهر به حساب می‌آید.

زوریخ - سوئیس

زوریخ كهن‌ترین شهر اروپاست و البته بزرگ‌ترین شهر و پایتخت فرهنگی كشور سوئیس. قدمت این شهر به دوره رومی‌ها بازمی‌گردد.

در قرون وسطی نیز این شهر وضعیت مستقل و ممتازی را در منطقه داشته است.

زوریخ از آن جهت پایتخت فرهنگی اروپا به شمار می‌رود كه مقر، صلیب سرخ و 150 سازمان بین‌المللی دیگر در آن قرار دارد و بسیاری از اهالی شهر معتقدند این شهر اهمیت جهانی داشته و آن را مركز دنیا می‌نامند.

امروز این شهر در كنار حفظ بافت تاریخی و نمای قدیمی ساختمان‌های شهر، یكی از پیشرفته‌ترین شهر‌های دنیا به حساب آمده و از بزرگ‌ترین مراكز مالی در جهان شناخته می‌شود.

براساس بررسی‌های انجام شده، این شهر باكیفیت‌ترین شهر جهان برای زندگی است. كلیسای رومی شهر زوریخ به نام محلی گراسمونستر، كلیسای فرامونستر، كلیسای سنت پیتر، موزه بارن‌گاسه، خانه كونست، دریاچه زوریخ، پترز مقدس، بزرگ‌ترین ساعت دنیا ، گوشه‌ای از دیدنی‌های جذاب این شهر به حساب می‌آید.

قونیه - تركیه

قونیه یكی دیگر از شهرهای تركیه است كه در فهرست كهن‌ترین شهرهای جهان جای گرفته است. این شهردارای تعداد زیادی موزه و مسجد بوده و شهر جذابی به حساب می‌آید.

براساس بررسی‌های انجام شده توسط پژوهشگران، این شهر نزدیك به 2800 سال پیش بنا شده است.

قونیه در منابع تاریخی ایكونیون یا ایكونیوم خوانده می‌شد كه از واژه ایكون (icon) به معنای شمایل گرفته شده است كه خود داستانی بسیار جذاب و شنیدنی دارد.

در افسانه‌های باستانی یونان آمده است كه بر شهر قونیه آن زمان اژدهایی چیره شده بود كه دختران و زنان را می‌بلعید.

پرسیوس، پسر ژوپیتر از خدایان یونانی این اژدها را می‌كشد و مردم برای سپاسگزاری از او تصویر یا شمایلش را بر یكی از دروازه‌های شهر می‌آویزند.

از آن زمان شهر به نام ایكونیون یا همان شمایل خوانده می‌شود. این داستان با پیداشدن سكه‌هایی با چنین تصویری، رنگی از حقیقت به خود می‌گیرد.

آرامگاه مولانا، موزه مولانا، مسجد علاءالدین و شهر تاریخی كاپاتوكیا و آرامگاه آتش باز ولی، بخشی از دیدنی‌های مشهور قونیه است.

جیزه - مصر

این شهر سومین شهر بزرگ مصر است كه در كناره غربی رود نیل قرار گرفته است. هرم جیزه بزرگ‌ترین هرم در بین اهرام سه‌گانه بوده و در فلات جیزه نیز آثار تاریخی بسیاری كشف شده است.

این شهر نخستین شهری بود كه در قاره آفریقا صاحب باغ‌وحش شد.

جیزه دارای پارك‌های زیبا و مشهوری در سطح كشور مصر است. برای نمونه می‌توان به «اورامان پارك» اشاره كرد كه در زبان تركی به معنای پارك جنگلی است.

 

شیان - چین

دیگر شهر آسیایی این فهرست شیان است كه در جایگاه هفتمین شهر كهن قرار گرفته است. این شهر كه یكی از مهم‌ترین شهرهای چین در تاریخ این كشور به حساب می‌آید، از قدمتی بیش از 3000 سال برخوردار است.

به جهت فراوانی آثار و مكان‌های تاریخی یافت‌شده در شهر شیان، این شهر به عنوان موزه تاریخ طبیعی شناخته شده است.

از نكات قابل توجه شیان، قرارداشتن این شهر در بخش شرقی جاده ابریشم است كه پیشینه تاریخی مهمی برای این شهر به حساب می‌آید.

ارتش سفالی مشهور امپراتور چین ـ شی خوانگ دی ـ نیز در این شهر پیدا شده است كه بر جاذبه‌های آن افزوده است.

دیوار تاریخی شهر شیان، پاگودای غاز وحشی بزرگ و پاگودای غاز وحشی كوچك از دیگر جاذبه‌های این شهر محسوب می‌شوند.

اسیوط - مصر

همان‌گونه كه مشخص است مصر یكی از كشورهای باستانی و با سابقه تاریخی بسیار كهن محسوب می‌شود.این كشور سه شهر قدیمی جهان را در خود جای داده است.

شهر اسیوط دیگر شهر كهن مصر است كه نزدیك به 4200 سال قدمت دارد و در كناره غربی رود نیل قرار گرفته است.

سپر پادشاه ركامی كه یكی از یافته‌های تاریخی بسیار مهم به حساب می‌آید در این شهر پیدا شده است.

لیسبون - پرتغال

شهر لیسبون دومین شهر كهن اروپایی است كه در فهرست كهن‌ترین شهرهای دنیا قرار دارد. این شهر كه بزرگ‌ترین شهر كشور پرتغال است با قدمت 400 ساله در این فهرست جای گرفته است.

اگرچه در سراسر دنیا شهرهای دیگری با قدمتی به مراتب بیشتر از لیسبون وجود دارد، ولی به دلیل این‌كه این شهر بافت تاریخی و سنتی خود را كاملا حفظ كرده، خود را در رتبه دهم قدیمی‌ترین شهرهای جهان جای داده است.

در ابتدا لیسبون شهری بوده زیر نظر حكومت رومی‌ها در 205 پیش از میلاد مسیح و به​مرور و در طول تاریخ، تغییرات و دگرگونی‌های بسیاری را در خود دیده است.

شهر امروزی لیسبون در حقیقت 400 سال پیش شكل گرفت و با سیاست‌های اتخاذشده از سوی مسوولان شهری، بافت قدیمی و نماهای شهری به طور كامل حفظ شده و اجازه تغییرات نمای‌بیرونی ساختمان‌ها به هیچ‌یك از شهروندان داده نشد و در عوض هركسی آزاد بود بخش داخلی ساختمان خود را به هر صورت كه دوست دارد، بیاراید. این موضوع سبب شد در نهایت شهری با نمای قرون وسطی و باطنی مدرن شكل بگیرد.

اقصر - مصر

شهر اقصر سومین شهر كهن مصر است كه در فهرست كهن‌ترین شهرهای دنیا دیده می‌شود. این شهر باستانی، پایتخت بزرگ مصر در دوران پادشاهی جدید بوده و به شهر باشكوه خدای آمون شهرت دارد. با بررسی‌های انجام شده، قدمت این شهر نزدیك به 4200 سال تعیین شده است.

چندبار شهر اقصر به عنوان موزه باز در جهان معرفی شده است چرا كه برای نمونه، خرابه‌های مجموعه معابد به نام كارناك در این شهر قرار دارد.

نام این شهر اقصر است كه معنی لغوی آن شهر قصر‌ها (جمع قصر) است كه به دلیل قرار داشتن تعداد زیادی قصر از دوره فراعنه تا امروز به این نام خوانده می‌شود.

این شهر سرشار از جاذبه‌های گردشگری است كه از آن جمله می‌توان به حاشیه رود نیل، بناها و معبدهای قدیمی، نیایشگاه اقصر، دره پادشاهان و دره ملكه‌ها اشاره كرد.

ترجمه: فاطمه كردی
toptenz.com

جمعه 7/7/1391 - 15:50
ازدواج و همسرداری
وقتی پدر در خانه است، یا مشغول تماشای برنامه‌های تلویزیون می‌شود یا خودش را با مجله و روزنامه‌ها سرگرم می‌كند. مادر كاری به كار او ندارد یا در آشپزخانه مشغول تهیه غذاست یا با تلفن صحبت می‌كند.

هر روز برنامه همین است و تنها چند جمله یا حتی كلمه بین‌شان رد و بدل می‌شود: «سلام»، «شام حاضر شده»، «شب بخیر» و شاید یكی دو جمله دیگر كه با توجه به شرایط انتخاب و بازگو می‌شود.

مطمئنا هم اگر كسی به آنها بگوید این شیوه زندگی‌ اشتباه است و حداقل بچه‌ها از آن رنج می‌برند، می‌گویند: «باز خوب است كه پدر و مادری بالای سرشان هست. اتفاقا به خاطر بچه‌ها همه چیز را تحمل می‌كنیم و از حق خودمان می‌گذریم؛ تا به حال هم اگر طلاق نگرفته‌ایم فقط به خاطر آنها بوده است.»

برخی از ما این جمله‌ها، دلایل یا توجیهاتی از این دست را از دوستان، آشنایان یا افراد نزدیك خانواده شنیده‌ایم؛ حرف‌هایی كه از نگاه گوینده كاملا منطقی است ولی با دیدی جامع‌تر منشا آنها خودخواهی یا ندانم‌كاری گوینده است.

با دكتر سیدهادی معتمدی روانپزشك گفت‌وگویی كرده‌ایم كه طی آن درباره علل و عواقب این مساله و اهمیت روابط زن و مرد در خانه و تاثیر آن بر فرزندان صحبت شده است.

طلاق هم دسته‌بندی دارد؟

بله، به چند نوع تقسیم می‌شود كه یكی از مشخص‌ترین انواعش، همان طلاق رسمی و قانونی است. زن و شوهر اقدامات لازم را انجام داده و مدارك زوجیت را باطل می‌كنند. طلاق اقتصادی هم مورد دیگری است كه طی آن زن و شوهر از نظر مالی جدا می‌شوند و كاری به امور مالی یكدیگر ندارند. غیر از این موارد انواع دیگری از طلاق و جدایی هم وجود دارد. یكی از آنها كه خیلی هم مورد توجه قرار گرفته، طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی به حالتی گفته می‌شود كه طی آن زن و شوهر هیچ‌گونه ارتباط عاطفی با هم ندارند و علاقه زوجیت میان آنها از بین رفته است. این همسران بیشتر شبیه دو همخانه هستند كه فقط در یك مكان مشترك زندگی می‌كنند و حتی در بسیاری مواقع رابطه جنسی هم با هم ندارند.

چه دلایلی باعث می‌شود افراد به این نوع زندگی راضی شوند و از طلاق رسمی بپرهیزند؟

در فرهنگ جامعه ما طلاق، كاری مورد قبول و پذیرفته شده نیست و به همین دلیل بسیاری ترجیح می‌دهند به جای این‌كه چنین اقدامی كنند و مورد سرزنش قرار بگیرند، به زندگی مشترك‌شان ادامه دهند. این افراد معمولا به دلایل مختلف كنار هم زندگی می‌كنند و طلاق رسمی نمی‌گیرند. برخی از آنها به خاطر فرزندان‌شان زندگی در چنین شرایطی را تحمل می‌كنند و عده‌ای هم همان‌طور كه گفته شد، طلاق را بد می‌دانند و به زعم خود نمی‌خواهند با این كار مقابل دوستان و آشنایان آبروی خود و خانواده‌شان را ببرند.

همچنین كسانی كه در ازدواج دوم خود با مشكل روبه‌رو می‌شوند، نگران عواقب ناشی از طلاق هستند، به همین دلیل از این كار پرهیز می‌كنند.

آمار مشخصی درباره طلاق‌های عاطفی وجود دارد؟

با توجه به این‌كه آمارگیری خاصی در این زمینه انجام نمی‌شود، نمی‌توان درصد خاصی هم برای آن اعلام كرد؛ ولی در زندگی ماشینی و در شرایطی كه ارتباطات میان زن و شوهر خیلی كم است یا در وضعیتی كه آنها همدیگر را خیلی كم می‌بینند وقتی خانواده‌ها نیمه‌گسسته هستند یا زمانی كه مشكلات مالی زیادی در خانواده‌ به چشم می‌خورد و با كوچك‌ترین تنشی ارتباط میان زن و شوهر دچار مشكل می‌شود، متاسفانه شاهد طلاق عاطفی زوجین هستیم.

آیا می‌توان گفت طلاق عاطفی فقط برای زوج‌هایی اتفاق می‌افتد كه چند سال از زندگی مشترك‌شان گذشته است؟

بله، معمولا افرادی دچار طلاق عاطفی می‌شوند كه سال‌هایی از زندگی‌مشترك‌شان گذشته و اغلب بچه‌هم دارند. همچنین ممكن است زن و مرد از ابتدا به اجبار اطرافیان با هم ازدواج كرده‌ باشند؛ مثلا در شرایطی به‌رغم این‌كه زن، فرد دیگری را دوست داشته، مجبور شده است با همسر فعلی‌اش ازدواج كند. در چنین مواردی هم ممكن است زوجین به سوی طلاق عاطفی بروند؛ ولی عمده طلاق‌های عاطفی به دلیل موارد دیگری اتفاق می‌افتد كه بیان شد.

در صورتی كه همسران تصمیم بگیرند در چنین شرایطی كنار هم زندگی كنند، چه عواقبی در انتظارشان خواهد بود؟

همسرانی كه در این وضعیت زندگی می‌كنند مانند دو همخانه هستند كه چندان منفعتی برای یكدیگر ندارند. به همین دلیل می‌توان گفت از نظر روحی مانند كسانی هستند كه در حالت قهر، كنار هم زندگی می‌كنند؛ در نتیجه فشار ناشی از این نوع زندگی را هم احساس خواهند كرد.

از طرف دیگر، موضوع بچه‌هایی كه در این خانواده‌ها زندگی می‌كنند نیز مطرح است؛ چرا كه فرزندان رابطه سرد میان والدین را بخوبی می‌بینند و درك می‌كنند و با توجه به این‌كه معمولا الگوبرداری بچه‌ها برای ارتباطات اجتماعی، خانوادگی، ازدواج‌ و... از پدر ومادر صورت می‌گیرد، این نوع زندگی موجب بروز تاثیرات مخربی در آنها می‌شود كه یكی از مهم‌ترین آنها ایجاد بدبینی است. در این شرایط حس بدبینی نسبت به جنس مخالف در فرزندان ایجاد شده و این نگرش گسترش پیدا می‌كند و منجر به ایجاد خانواده‌هایی نامتعادل، متزلزل و به دور از تعالی شود. با این توضیحات، در بسیاری از مواقع ما به همسران توصیه می‌كنیم به محض بروز چنین وضعی، طلاق فیزیكی گرفته و از هم جدا شوند؛ چون اگر بچه‌ها همراه با پدر و مادری كه طلاق عاطفی گرفته‌اند زندگی نكنند، به مراتب شرایط بهتری دارند. در واقع می‌توان گفت در بسیاری از مواقع بچه‌های طلاق در مقایسه با بچه‌هایی كه در خانواده‌ای پرتنش و به دور از علاقه زندگی می‌كنند، آسیب كمتری می‌بینند.

برای پیشگیری از طلاق عاطفی چه راهكاری وجود دارد؟

ما همیشه به خانواده‌ها تاكید می‌كنیم هنگام ازدواج علایق دختر و پسر را در نظر بگیرند و از ازدواج‌های اجباری پرهیز كنند. همچنین از ازدواج‌هایی كه فاصله سنی زیادی میان زن و شوهر وجود دارد یا خانواده‌ها همسطح هم نیستند نیز باید اجتناب كرد. یعنی وقتی خانواده‌ها از نظر مالی، اعتقادی، فرهنگی و... با یكدیگر هماهنگی ندارند بهتر است ازدواج صورت نگیرد.

پس از ازدواج هم زن و شوهر باید دقت داشته باشند از انباشته شدن مسائل جلوگیری كنند و بموقع به فكر برطرف كردن آنها باشند. مطمئن باشید انباشته شدن دلگیری‌ها و مسائلی از این دست بتدریج شما را با مشكل مواجه خواهد كرد. به همین دلیل همه زوج‌ها باید یاد بگیرند كوچك‌ترین مشكل‌ها و اختلاف‌ها را هم دور از چشم بچه‌ها با هم حل یا به بزرگ‌تر خانواده و مشاور مراجعه كنند.

نیلوفر اسعدی بیگی - جام جم

جمعه 7/7/1391 - 15:46
ازدواج و همسرداری
زن چشم و چراغ خانه است. حالا اگر این چراغ هی سو سو بزند، نورش كم و زیاد شود، گاهی اصلا خاموش شود و بگوید حوصله ندارم چراغ خانه باشم، آن وقت فضای زندگی مشترك چگونه می‌شود؟ دلگیر، غم‌انگیز و تاریك.

 

زن‌ها و مردهای كارمند زیادی وجود دارند كه به بهانه كار در بیرون از خانه، به وظایف خانوادگی‌شان عمل نمی‌كنند. از این گروه، ما، شما زنها را برگزیده‌ایم تا....

نه نگران نباشید! قصد موعظه كردن نداریم، فقط می‌خواهیم پیش از آن كه زندگی مشترك تان، به طلاق عاطفی یا حتی طلاق دادگاهی ختم شود، چند راهكار عملی برای داشتن رابطه‌ای بهتر در محیط خانه پیشنهاد كنیم.

شما ماشین كارگر نیستید: از آن دسته زن‌ها نباشید كه خیال می‌كنند همین كه به خانه می‌رسند باید مشغول خانه‌داری شوند و زن موفق، باید بیشتر از بقیه زن‌ها كار كند.

این نوع زن‌ها همیشه خسته، كسل، نامرتب و بی‌حوصله هستند و از زیادی مسوولیت‌های‌شان می‌نالند و نمی‌دانند كه برخلاف باورشان، زن‌های موفق انرژی شان را هدر نمی‌دهند و می‌دانند چگونه مسوولیت‌ها و وظایف خانه را بین خودشان و اعضای خانواده تقسیم كنند و به هر یك از اعضا با در نظر گرفتن توانایی‌هایش وظیفه‌ای واگذار كنند.

زهواردررفته‌ها، بازنده‌اند: از اداره كه به خانه می‌آیید باید پیش از هر كاری، شادابی‌تان را برگردانید. برای شروع بهتر است ابتدا دوش بگیرید، لباس‌های‌تان را عوض كنید و خودتان را بیارایید.

علاوه بر تغییر دادن ظاهرتان، باید بتوانید بسرعت انرژی از دست رفته در طول روز را نیز به دست بیاورید.

راه‌های زیادی برای برگرداندن انرژی وجود دارد، مثلا دست‌كم 15 دقیقه روی تخت دراز بكشید؛ چشم‌ها را ببندید و از اعضای خانواده بخواهید در این مدت شما را تنها بگذارند.

مهم نیست خواب‌تان ببرد یا نه، مهم این است كه در این مدت خودتان را در محیطی آرام و لذت‌بخش برای مثال در حال قدم زدن در باغی پر از گل و گیاه یا شناور روی دریایی آرام و بی‌موج تصور كنید و آنقدر این رویا را قوی ببینید كه حتی صدای محیطش را بشنوید.

خدا زبان را برای چه آفرید: با خودتان قرار بگذارید دست‌كم روزی نیم‌ساعت با همسرتان حرف بزنید.

یادتان باشد بیشتر مردها تحمل گفت‌وگویی نیم ساعته و بی‌وقفه را ندارند، پس زمان گفت‌وگو را قسط‌بندی كنید مثلا در شش نوبت پنج دقیقه‌ای، از زمانی كه به خانه می‌آیید تا هنگام خواب با همسرتان گپ بزنید، جوك تعریف كنید، از مسائل روز بگویید و بپرسید.

چیزهایی را پشت در جا بگذارید: در اداره مشكل داشته‌اید؟ با رییس‌تان دعوا كرده‌اید؟ جریمه شده‌اید؟ از برنامه كاری‌تان عقب هستید؟

همسر و فرزندان شما دراین‌باره مقصر نیستند، پس نه مسوولیت‌ها و كارهای باقی‌مانده اداره را به خانه بیاورید و نه كدورت‌ها، بدرفتاری‌ها و دلخوری‌هایش را، اینها همان چیزهایی است كه باید پشت در خانه جا بگذارید شان.

فراموشی نگیرید: «سلام عزیزم. خسته نباشی. چطوری؟» نوشتن و ارسال این پیامك چقدر وقت می‌گیرد؟ كمتر از یك دقیقه! اما برخی زن‌های كارمند حتی فرصت ارسال چنین پیامكی را هم به همسرشان ندارند تا چه رسد به این كه با او تماس بگیرند و حالش را بپرسند یا حتی به تماس همسرشان پاسخ بدهند.

به یاد همسرتان باشید و نشان دهید این كه او نیز به یاد شما باشد برایتان اهمیت دارد.

این كه گاهی با او تماس بگیرید یا برایش پیامكی ارسال كنید، چندان وقت‌تان را نمی‌گیرد و در عوض وسیله‌ای است كه پیوند عاطفی شما و شریك زندگی‌تان را قوی‌تر می‌كند.

مریم یوشی زاده

منبع : جام جم

جمعه 7/7/1391 - 15:44
ازدواج و همسرداری
اگرچه از دسته‌بندی‌هایی چون طلاق روانی، اجتماعی و... نیز سخن به میان آمده، اما مهم‌ترین و گسترده‌ترین طبقه‌بندی‌ها و تعاریف در مبحث طلاق سه شاخه را در بر می‌گیرد:

1ـ طلاق عاطفی: هنگامی است كه روابط زناشویی به دلایلی رو به سردی می‌رود. هر چند طرفین در یك خانه زندگی می‌كنند، اما در اتاق‌هایی جدا به سر برند یا با این‌كه در یك اتاق می‌خوابند، مكالمات، ارتباط‌ها و دركشان از یكدیگر در پایین‌ترین سطح قرار می‌گیرد.

2ـ طلاق حقوقی: وقتی روی می‌دهد كه استحكام روابط زناشویی از بین می‌رود و طرفین با رأی دادگاه و ثبت طلاق در اسناد قانونی از یكدیگر جدا می‌شوند. براساس قانون مرد حق تقاضای طلاق دارد اما در شرایطی خاص همچون ندادن نفقه، اعتیاد به مواد مخدر و... زن نیز می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق دهد. طلاق حقوقی ممكن است توافقی یا بر اساس حكم دادگاه، اجباری باشد.

3ـ طلاق اقتصادی: در بحث زناشویی به مواقعی گفته می‌شود كه اموال و دارایی‌های طرفین سهم‌بندی می‌شود و  هر كسی اموال خود را آن‌گونه كه تشخیص دهد، اداره می‌كند. برخی معتقدند چنین كاری به صمیمیت و یكی شدن در روابط زناشویی لطمه می‌زند یا جلوی آن را می‌گیرد، زیرا زندگی مشترك براساس اشتراك پایه‌ریزی شده و مال من و مال تو ندارد. در مقابل نیز برخی معتقدند جدایی اقتصادی به معنای دور شدن زوجین نیست و در صورت مدیریت صحیح به صمیمیت هر دو و حفظ استقلال آنها نیز می‌انجامد.

منبع : جام جم

جمعه 7/7/1391 - 15:41
ازدواج و همسرداری
«خودش رفت زیر خروارها خاك خوابید، اما دست مرا گذاشت توی حنایی كه از رنگ و بویش خبر نداشت. خیر سرم مثلا زن و شوهریم، زیر یك سقف زندگی می‌كنیم، اما شده‌ایم عین دو لنگه كفش لنگه‌به‌لنگه دورنگ و گل‌وگشاد جلوی پادَری!»

رویش را برمی‌گرداند، اشك‌هایی را كه از چشمه چشمانش جاری شده با دستمالی سپید پاك می‌كند. لحظاتی طولانی بغض‌آلود و آرام، از پشت پرده پُرآبی كه نگاهش را تار كرده به ناكجایی در دوردست خیره می‌شود و سكوت می‌كند. بی‌آن‌كه سمت نگاهش را عوض كند، تای دستمال را باز می‌كند و انگار بخواهد خیسی اشك‌های سپرده به دستمال را درون آن مخفی كند، از سمت دیگر دوباره آن را تا می‌زند و آرام‌تر از قبل، زمزمه می‌كند:

«كی را دارم بروم پیشش؟ از كجا بیاورم كه بخورم؟ چه كار كنم؟ چاره‌ای هم دارم؟ باید گاه و وقتی بیایم اینجا كمی اشك بریزم، كمی درد دل كنم، كمی حرف بزنم، كمی ناله كنم تا دلم باز شود و به خاطر این دو تا بچه هم كه شده بلند شوم بروم دوباره سر زندگی‌ام... روز از نو روزی از نو. باید تحمل كنم. كبودی و كوفتگی اولم كه نیست. غم و غصه نو كه نیست. همین شما آمدید همصدا شدید كه داری پیر می‌شوی، ما چه كنیم، تو ازدواج نكنی ما هم می‌مانیم و پیر می‌شویم... دهانم را بستید. آقاجان رفت زیر خاك، شما هم رفتید گوشه زندگی خودتان نشستید به تماشا. من ماندم و این سینه پُر، تنها.»

خواهرش قصد می‌كند چیزی بگوید، اما لب و دندان بر هم می‌فشارد و نقش سنگ صبوری را پی می‌گیرد كه با صورتی برافروخته و قرمز، گوش سپرده به درد دل زنی نحیف، دردمند، و پیرتر از سن و سالش.

باتلاقِ طلاق؟

طلاق عاطفی، طلاق علایق و باتلاق كِشنده و کُشنده زندگی زناشویی است. جایی ثبت نمی‌شود. ممكن است دیگران از آن مطلع شوند و ممكن است كسی جز زن و شوهر از شكل‌گیری یا حتی ادامه‌اش هم خبردار نشود. چاهی از فاصله به دلایلی گوناگون در زندگی باز می‌شود و جای این‌كه حفره پدید آمده از قعر پر شود، عواملی متعدد سبب عمیق‌تر شدن و ماندگاری آن وسط زندگی هر دو طرف می‌شود. برخی همان طور وسط زندگی، جلوی دید همگان رهایش می‌كنند و برخی فقط به پوشاندن دهانه چاه با دم‌دست‌ترین وسایل اكتفا می‌كنند و زیر آن دهانه ظاهرا بسته و پوشیده، چاه همچنان عمیق و عمیق‌تر می‌شود. در برخی اختلاف‌ها، وقتی تضادها عمیق‌تر می‌شود، سر و صدای دو طرف بالا می‌‌رود و پای دیگران به ماجرا باز می‌شود. اما چون اصل مساله حل نمی‌شود، منبع و سرچشمه مشكل همچنان بر جا می‌ماند و شكلی مزمن به خود می‌گیرد. در برخی دیگر سر و صدایی در كار نیست و زن و شوهر اگرچه درون چاه عمیق اختلافات افتاده‌اند، زیر پای خود صندلی می‌گذارند تا كسی متوجه افتادنشان نشود، بلكه به زعم خود از قعر چاه فاصله بگیرند. اینها اگر دست‌هایشان را روی دوش یكدیگر بگذارند و به روی همدیگر لبخند بزنند، قلبشان نه با امواجی تپنده و سینوسی، كه با خطوطی صاف و بدون پیچ‌وتاب، فقط امتداد حیات را لحظه‌شماری و طی می‌كند بی‌هیچ علاقه و عطوفت و حس مشتركی.

چرا دو فرد حاضر می‌شوند به‌رغم خطی شدن سیگنال قلبشان، اعصابشان را خط‌خطی كنند و زیر یك سقف زندگی كنند، اما قدم در راه جدایی كامل و قانونی نگذارند؟

محذورات

دلایل بروز طلاق عاطفی و همچنین خودداری از جدایی حقوقی، متفاوت است. آن‌كه استقلال مالی ندارد چه بسا بگوید: «با كدام پول؟ چطور روزگارم را بگذرانم؟ دیگری ممكن است مسئولیت‌ها یا ترس‌های فردی را ذكر كند: «مسئول به دنیا آمدن این بچه‌ها ما بودیم. به خاطر بچه‌هایم تحمل می‌كنم»، «می‌ترسم... نكند پس از جدایی تنها بمانم» كسانی از موانع و ترس‌های اجتماعی می‌گویند: «از بیراهه رفتن فرزندان طلاق نشنیده‌اید؟ نتیجه خانواده از هم پاشیده معلوم است» یكی دیگر بدبینانه پای سرنوشت را وسط می‌كشد و به مشكلاتش جنبه‌ای عام می‌دهد: «حالا جدا شدم، كه چه؟ بخت من همین بوده! همه مردها‌/‌همه زن‌ها همینند!»؛ بعضی در مواجهه با مشكلات و مصائب، آستانه تحمل متفاوتی دارند؛ مثلا برخی با كمترین مشاجره تحمل خود را از كف می‌دهند و جدا می‌شوند، بعضی كمی طول می‌كشد تا كارد غیرقابل تحمل شدن زندگی زناشویی را بر گلوی خود حس كنند و به تقلای خلاصی راهی دادگاه شوند و تن به جدایی دهند، كسانی هم ممكن است زمانی طولانی‌تر را سپری كنند به این امید كه: «درست می‌شه. اولشه. كم‌كم خسته می‌شه. اینا نُقل و نبات زندگی مشتركه»! برخی با همین نگاه «اولشه» و «كم كم خسته می‌شه» مشاجرات را پشت سر می‌گذارند، اما وقتی به خود می‌آیند دوره جوانی را از كف داده‌اند و به همین سبب به جای جدایی كامل و ثبتی، تن به جدایی محدود و عاطفی می‌دهند. دیگرانی هم هستند كه ترس از قضاوت نادرست عموم و جایگاه شغلی و اجتماعیشان امكان جدا شدن از همسر را به رغم نبود علاقه و عاطفه از آنها می‌گیرد. روان‌شناسان، سیاستمداران و كسانی كه گمان می‌كنند با طلاق، تصور و نگاه عمومی جامعه به آنها متفاوت خواهد شد و به شغل یا جایگاه اجتماعیشان لطمه خواهد خورد، در این گروه جای دارند.

دلایل باقی ماندن بر محور طلاق عاطفی چه وجوهی دارد و چگونه شكل می‌گیرد؟

افزایش آرام فاصله‌ها

در بوستانی سرسبز، دو زن و مرد كمابیش سی و پنج تا چهل ساله روی نیمكتی نشسته‌اند. مرد مجله‌ای به دست گرفته و آن را می‌خواند، زن هم مراقب كودكی است كه بین بچه‌های دیگر مشغول بازی است. گاهی صدایی به گوش می‌رسد: «بابا، بابا، ببین!» و مرد مجله را پایین آورده، در میان همهمه بچه‌ها به دنبال دختر كوچكش سر می‌دواند و لبخند می‌زند یا دستی تكان می‌دهد و «آفرین» و «مواظب باش» می‌گوید. وقتی سراغشان می‌روم، بذله‌گویی مرد گُل می‌كند:

«الان شما ببینید... من و خانم هم طلاق عاطفی داریم! دقیقا یك و نیم وجب از هم فاصله گرفته‌ایم! از كجا معلوم سال بعد این یك و نیم وجب، نشده باشد سه وجب. طلاق عاطفی این طوری شكل می‌گیرد. همین طور آرام آرام. این طوری گسترش پیدا می‌كند.»

لبخندی چهره همسرش را دربرمی‌گیرد، اما نگاهش متوجه دختركی است كه بین بچه‌ها بازی می‌كند. مرد ادامه می‌دهد:«حالا هم شما و هم خانمم به مثال من می‌خندید، ولی واقعا می‌گویم. اگر این فاصله زیاد بود و فرضا از همان ابتدا من روی این نیمكت بودم و خانمم روی نیمكتی دیگر، خنده‌ای در كار نبود. از همین‌جا شكل می‌گیرد. همین فاصله‌هایی كه كم‌كم زیاد می‌شود و اول دیده نمی‌شود یا حتی بلااثر قلمداد می‌شود. رفته‌رفته كه زیاد و زیادتر شد، ناگهان هر دو را روی دو نیمكت جدا قرار می‌دهد.»

مشكلات مالی مردها

می‌پرسم: « چرا وقتی چنین فاصله‌ای شكل می‌گیرد و به قول شما زیاد می‌شود، هر دو نمی‌روند راحت و توافقی طلاق بگیرند و دردسر بیشتری متقبل نشوند؟»

«ای بابا... همین خانم من، یك عالم مهریه‌اش است! زندگی به من تلخ شده بس كه فكر تهیه مهریه را می‌كنم. فكر كنید مهریه‌اش هم مساوی با وزنش باشد. البته اوضاع من خوب می‌شد، چون همسرم اضافه وزن ندارد! اما بعضی‌ها فكر می‌كنند با مهریه بالا یا شاخ‌ودمدار می‌توانند جلوی طلاق یا به قولی طلاق عاطفی را بگیرند. مهریه‌هایی می‌گذارند كه مرد نتواند بپردازد تا بلكه از طلاق جلوگیری كنند. این می‌شود كه مرد هم واقعا نمی‌تواند پرداخت كند، اما چون مهر و محبتی در كار نیست، پای هر دو بسته می‌شود. اگر مردی در این شرایط گیر كند با خودش فكر می‌كند یا باید برود گوشه زندان یا در همان خانه به قهر و دوری عاطفی و جنگ و دعوا تن دهد.»

بن بست باورها

دلیل دیگر شكل‌گیری طلاق عاطفی در كلام همسر مرد بروز می‌كند وقتی كه او هم وارد صحبت می‌شود:

«الان كه قانون عوض شده: بابت پرداخت مهریه كسی زندانی نمی‌شود. اما به نظرم مقداری از اینها مربوط به‌طرز فكر مردم است؛ مثلا بعضی والدین به دخترشان می‌گویند با لباس سفید عروسی رفته‌ای باید با كفن سفید مرگ هم برگردی. خب این در كشور ما كه عموما سنتی فكر می‌كنند دست و پای كسانی را كه با هم مشكل دارند، می‌بندد. یكی از دوستان من تا مدت‌ها گرفتار همین مساله بود. گاه‌ به ‌گاه كه او را می‌دیدم شكسته‌تر از پیش شده بود. دخترها مجبور می‌شوند به هر شكلی در شرایط جنگ و جدل باقی بمانند برای آن‌كه نمی‌توانند كاری از پیش ببرند. اگر به وجهه خودشان لطمه‌ای بخورد هم خیلی‌هایشان راضی نمی‌شوند جدایی رسمی آنها باعث لطمه خوردن به احساسات والدینشان شود.»

ترس از حرف دیگران

سعید، سی و هشت ساله و كارمند است. می‌گوید شش سال پیش از همسرش جدا شده و اگر چه یكی دو ماهی است فكر ازدواج مجدد با كسی به سرش افتاده كه به قول خودش نزدیكی‌های فكری و بخصوص فرهنگی بیشتری با او دارد، اما همچنان پا در هوا مانده است و از تكرار احتمالی تجربه گذشته‌اش می‌ترسد:

«تا مدت‌ها فقط فكرم این بود كه باید جدا شوم. مطمئن شده بودم آن ازدواج درست شكل نگرفته، درست هم پیش نرفته و نتیجه حتمی آخرش هم جدایی است. امروز اگر نه، فردا... این ماه نه، ماه بعد باید از هم جدا شویم. به جایی رسید كه قهر و ناراحتیمان خیلی طولانی شد و چند ماهی طول كشید.»

- بدون هیچ حرف و سخنی؟

«نه، حرف می‌زدیم، تا حد امكان. برای این‌كه دیگران نفهمند یا كاری اگر بود انجام شود. مدت‌ها می‌رفتم خانه، یك سلام سرد از او بود و یك سلام سرد از من. هر دو با هم می‌نشستیم شام می‌خوردیم اما كلمه‌ای رد و بدل نمی‌شد. كسی خبر نداشت از مشكلاتمان. نمی‌دانستیم باید به والدینمان چه بگوییم. همكارانمان اگر متوجه شوند چه می‌گویند، حتی مانده بودیم همسایه‌هایی كه صدای بلندمان را نشنیده بودند و فكر می‌كردند زندگی خوبی داریم چه می‌گویند با خودشان و همه اینها به كنار، با بچه كوچكمان چه باید می‌كردیم.»

«الان كه جدا شده‌اید چه كرده‌اید؟»

«همان كاری كه باید می‌كردیم. پسرم با من است اما هر وقت بخواهد راحت و آسوده می‌رود و مادرش را می‌بیند. در كل اشتباه از ما دو نفر بود. ما مدیریت زندگی بلد نبودیم، هیچ كداممان. اوایل ازدواجمان اشتباهاتی داشتیم كه به دلیل خامی خودمان و شیوه نادرستمان در مشاوره گرفتن از این و آن بود. بعد كه اشتباهاتمان بیشتر شد، گله و شكایتمان هم از همدیگر بیشتر شد، اما خودمان و خانواده‌هایمان از آن آدم‌هایی بودیم كه اگر شده با سیلی صورتشان را سرخ نگه دارند نمی‌گذارند كسی متوجه دلیل واقعی سرخی صورتشان شود. به ما بچه‌ها هم این عادت رسیده بود و اگرچه واقعا نمی‌دانستیم چطور باید اشتباهات گذشته را نادیده بگیریم یا مدیریت و حلش كنیم از بیانش به این و آن خودداری می‌كردیم.»

«ولی گفتید یكی از اشتباهاتتان مشاوره گرفتن از این و آن بوده...»

«به شكلی كه كسی شك نكند. كسی هم شك نمی‌كرد چون در نظر آنها زن و شوهر خوشبختی بودیم. هر چند این مشاوره‌ها اوایل شروع مشكلاتمان بود.»

- پس بالاخره چطور راضی به جدایی شدید؟

«با انتقالم موافقت شد. دیدیم ادامه این شرایط فایده‌ای ندارد. به این نتیجه رسیده بودیم كه آخرش جدایی است. چه بخواهیم چه نه .ناچار دلیل اصلی سرخی صورتمان را به خانواده‌ها گفتیم. هر چه داشتیم نصف كردیم و هر طور بود، گذشت.»

نتایج شكست

عاطفه یكی از كسانی است كه به قول خودش «دوران سخت طلاق عاطفی را پشت سر گذاشته» و حالا در راهروهای دادگاه خانواده چند صباحی است دارد تلاش می‌كند رسما پای خود و فرزندش را از زندگی بدون مهر و محبت بكشد بیرون. حین حرف زدن اشك از چشم‌هایش سرازیر می‌شود و آخر صحبت اگرچه دیگر اشكی نمی‌ریزد، سفیدی چشم‌هایش به قرمزی گرائیده» . می‌گوید: «انتخاب خودم بود. به خاطرش از همه چیز گذشتم. بچه‌دار شده بودیم. بچه‌ای داشتیم كه باید پدر و مادری بالای سرش می‌بود. باید می‌رفتم به پدر و مادرم چه می‌گفتم؟ می‌گفتم این همان است كه من به خاطر وصلت با او زمین و زمان را به هم دوختم؟ به بچه‌ام چه باید می‌گفتم؟ هنوز هم كه دادگاه با قبول بی‌مسئولیتی شوهرم حق حضانت فرزند را به من داده باز می‌ترسم نكند فردا پشیمان شود. هنوز هم فكر و خیالات منفی دست از سرم برنمی‌دارد. هنوز هم با خودم می‌گویم نكند باید می‌ماندم و تحمل می‌كردم تا فرزندم لطمه نخورد.»

- بی‌مسئولیتی شوهرتان چه بود مگر؟

لختی نگاهم می‌كند. سرش را پایین می‌اندازد و پس از لحظه‌ای سكوت می‌گوید: «باید بروم كپی بگیرم!»

- برای آن‌كه صحبتتان بی‌نتیجه نمانده باشد ممكن است بگویید پس به پدر و مادرتان چه گفتید؟

دوباره نگاهی می‌كند و می‌گوید: «پدر و مادرم را به هر حال در جریان گذاشتم. اگرچه زخم زبان‌های زیادی از آنها و بخصوص فامیل روی سرم هوار شد. بالاخره فرزندشان بودم و نمی‌توانستند بگذارند بی‌پناه بمانم؛ ولی هنوز هم هر كاری كه می‌خواهم انجام دهم چشم‌هایشان تنگ می‌شود. دیگر حق انتخاب ندارم. كسی به انتخابم اهمیتی نمی‌دهد. فكر می‌كنند آن یك انتخاب اشتباه در آن سال‌های جوانی، یعنی دیگر همه انتخاب‌ها و تصمیمات آدم، حتی وقتی سن و سالش بیشتر شده اشتباه است.»

برچسب‌ها

از آقای فلاحی كه بنگاه مشاوره املاك دارد درباره دلایل وجود طلاق عاطفی و سپری كردن برخی زنان و مردان با هم زیر یك سقف به‌رغم جدایی عاطفی از یكدیگر می‌پرسم. استكان چایی را می‌گذارد جلوی من روی میز و می‌گوید: «برای زن‌های تنها، تنها بودن سخت‌تر از مردان است؛ می دانید ؟مردم هزار تا حرف از خودشان درمی‌آورند و به هر چیزی برچسب می‌زنند. می‌گویند زنك مطلقه است و تنها در خانه، معلوم است دیگر! همه چیزشان زیر نگاه بقیه است. با چه كسانی رفت و آمد می‌كند، آن مردی كه زن همسایه از اتومبیلش پیاده شد كی بود و... هزار حرف و تهمت بار آدم‌ها می‌كنند؛ می دانید ؟ باور كنید برای مردها هم حرف درمی‌آورندكه این دختر كی بود که به خانه مردك رفت؟ در این خانه تنهایی چه می‌كند؟ همین چند وقت پیش یك نفر آمده بود می‌گفت سال پیش خانه‌ای خریده، حتی اگر خواهر یا مادر خودش هم به خانه‌اش می‌آمده‌اند همسایه‌ها می‌گفتند مشخص است دیگر! كسانی هستند كه می‌گویند خانه‌ای می‌خواهیم كه كسی به كسی كاری نداشته باشد. می‌ترسند یكی بیاید هی سرك بكشد به زندگی و آبرویشان. بارها شده آمده‌اند اینها را به ما گفته‌اند؛ می دانید ؟ خانمی آمده بود می‌گفت چرا یكی از واحدها را به زنی فروخته‌ایم كه طلاق گرفته و تنهاست. ما كه تقصیری نداریم، تازه خانه را به پدر آن زن فروخته بودیم. خبر هم نداشتیم. به ما هم اصلا ربطی ندارد. خریده خب! مگر آدم وقتی طلاق گرفت دیگر حق زندگی ندارد؟ می‌دانید؟ ما آدم‌ها تا بلایی سر خودمان نیامده، به همه گیر می‌دهیم!»

قطب‌نمای سنگی!

طلاق، نكوهیده و همراه با مضرات است، اما به بیراهه رفته‌ایم اگر ستاره قطبی را رها كرده، با قطب‌نماهایی سنگی و ناكارآمد مسیر صحیح را گم كنیم! یعنی بعید نیست مضراتی كه برای طلاق و نتایج آن برمی‌شمارند، ناشی از طلاق عاطفی باشد كه پیش‌درآمد جدایی قانونی است و طولانی شدن آن عمق و گستره آسیب‌ها را بر طرفین و فرزندان و جامعه بیشتر می‌كند. بر این اساس، اگر از ترس افزایش آمار و قضاوت نادرست مردم یا مسئولان، جدایی دو تن سخت و طویل یا حتی ناممكن شود، راه مناسبی برای كاهش آسیب‌های فردی، فرهنگی و بویژه اجتماعی ناشی از تداوم زندگی همسران مشكل‌دار انتخاب نشده است؛ زیرا در روند طلاقی سریع و قانونی كه فرهنگسازی مناسبی نگاه عمومی به جدایی را تصحیح كرده، انجام آن را آسان و وظایف و مسئولیت‌های دو طرف را در قبال یكدیگر و فرزندانشان مشخص و اجرایی كرده باشد، آسیب‌های فردی بسی كمتر و مضرات اجتماعی بسیار محدودتر است. برعكس، اگر روند دست‌وپاگیر آن ادامه یابد، درگیر و دار طولانی شدن مدت، جدایی عاطفی عمیق‌تر و شایع‌تر می‌شود. وقتی گلایه‌ها به لجبازی، فحاشی، تهدید و كتك‌كاری پیش روی فرزندان بدل شود، بر هم ریختن تعادل روحی ـ روانی افراد درگیر با آن افزایش می‌یابد و به فرزندان و اعضای خانواده، همسایه‌ها و حتی دیگران سرایت می‌كند. نگرانی برخی دست اندر کاران در همین قسمت شکل می گیرد که معتقدند به سبب عدم ارتباط زناشویی، روابط فرازناشویی نیز شكل می‌گیرد و با گسترش و فراگیری آن جرائمی چون ایراد جرح و قتل فزونی می‌یابد و از آنجا كه تربیت فرزندان نیز در این میان فراموش یا دست‌كم گرفته می‌شود. انحرافات و جرائم فردی و اجتماعی متعدد دیگری از خانه به مدرسه و از آنجا به جامعه و دیگران كشیده شده، از همین طریق، عمومی و در میان اكثریت فراگیر و گسترده می‌شود ، البته اینجاست كه می‌شود آنچه نباید بشود.

اگر طلاق قانونی را زلزله‌ای با بزرگای سه و چهار در اركان خانواده و اجتماع بدانیم، طلاق عاطفی زلزله‌ای است با بزرگای شش یا هفت. شایسته است قطب‌نمای بهتری برای خروج از حیطه گسل و در امان ماندن از آوار آن به دست گیریم.

فرشید حسامی / جام جم

جمعه 7/7/1391 - 15:40
شهدا و دفاع مقدس
نام «آقا تقی» با «مهندسی رزمی» عجین شده است
روایت سید شهیدان اهل قلم از سید جهادگران

خبرگزاری فارس: سخن گفتن درباره‌ آقا تقی، ما را از سخن گفتن درباره‌ مهندسی ـ رزمی بی‌نیاز می‌دارد، چرا که مهندسی ـ رزمی همزاد با «سید محمدتقی رضوی» است و حیات و گسترش خویش را مدیون اوست.

خبرگزاری فارس: روایت سید شهیدان اهل قلم از سید جهادگران

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، شهید «سید محمدتقی رضوی» در سال 1334 در مشهد به دنیا آمد. او که فوق‌دیپلمش را در رشته‌ راه‌ و ساختمان گرفت، از همان‌ روزهای ابتدایی جنگ به همراه بچه‌های جهاد خراسان وارد جبهه شد و آخرین سمتی که عهده‌دار شد، قائم مقامی فرمانده جهاد در قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا (ص) بود. این فرمانده دلاور و شجاع جهاد، در سوم خرداد 1366 در عملیات کربلای‌ 10 منطقه سردشت،‌ شربت شهادت نوشید و بهشتی شد و امروز مزار مطهرش در حرم‌ مطهر حضرت‌ رضا(ع) میعادگاه عشاق گشته است. متن زیر روایتی است از «شهید سید مرتضی آوینی» که خود با خیل جهادگران به جبهه‌ها پیوست؛ سید شهیدان اهل قلم، سید جهادگران سرزمین‌های نور را اینگونه می‌ستاید: 

چگونه می‌توان از مهندسی ـ رزمی سخنی گفت و از آقاتقی یاد نکرد؟ مگر نه این است که مهندسی _ رزمی و آقاتقی همزاد بودند؟ برادر فروزش درباره‌ او می‌گفت: «از فاو که حرکت کنی، تا قله‌ پوشیده از برف «کلاشین» در شمال غرب، روبه‌روی اشنویه و پیرانشهر، هر جا خاکریزی، پلی یا جاده‌ای وجود دارد، همه از آثار وجود پربرکت شهید سید محمد تقی رضوی است».

‌‌* منزل شهید، منزل شهید رضوی‌

‌‌وجود آقاتقی آن‌همه با جبهه و جنگ به اتحاد رسیده بود که وقتی بعد از یک سال برای چند روز به مشهد می‌آمد، دوستانش می‌گفتند جبهه به مشهد آمده است. اکنون در خانه، حمزه با یادگارهای پربهای پدر رشیدش، در فضایی آکنده از حماسه و شجاعت و عشق خدا و اولیای خدا رشد می‌کند تا علم به خاک‌افتاده‌ی پدرش را بر دوش گیرد، هر چند علم سید محمد تقی رضوی هرگز بر خاک نیفتاده است. می‌گویند وقتی ترکش توپ بر جان او نشست، به دوستانش که به یاری او آمده بودند گفته است: «فایده‌ای ندارد، زحمت نکشید. من در آغاز راهی قرار گرفته‌ام که هفت سال دنبالش می‌گشتم. مرا تنها بگذارید و تکانم ندهید.» و بعد، در آخرین لحظات، نام حمزه پسرش را بر زبان آورده است تا او را نیز به میدان نبرد فرا بخواند.

*‌منطقه‌ عملیاتی فتح‌المبین

‌‌آقاتقی در همه‌ عملیات‌های سپاه اسلام، از ثامن‌الائمه گرفته و پیش از آن، تا کربلای پنج و بعد از آن، حضور داشت. اما بهتر است که از فتح المبین بگوییم، از آن فتح بزرگ و از آن پنجاه و پنج هزار نفر اسیری که رفته رفته سراب توهمات خویش را ترک می‌کردند و پای به عالم واقعیت می‌نهادند. به‌راستی اگر آن شبکه‌ گسترده راه‌هایی که دویست کیلومتر فاصله را با هفتاد دهنه پل یک متری تا چهل متری، از فراز ارتفاعات و دل دره‌ها و رودخانه‌ها، از «پاعلم» به طرف ارتفاعات «دالپری» طی می‌کرد و رزمندگان اسلام را به پشت لشکریان دشمن و بالای سر مرکز فرماندهی آنها می‌رساند، احداث نشده بود، آیا این فتح بزرگ امکان داشت؟ جواب این پرسش این است: خیر. آیا این بیانگر عظمت کاری که سید محمد تقی رضوی و همرزمانش در جبهه انجام می‌دهند، نیست؟

فتح المبین نخستین عملیاتی بود که در آن مسئولیت مهندسی ـ رزمی به طور رسمی و کتبی به جهاد سازندگی واگذار شده بود. در این عملیات ده ستاد مهندسی جهاد سازندگی که هر کدام در سطح خدمات مهندسی یک لشکر عمل می‌کردند، با تعدادی بیش از پنج هزار و پانصد جهادگر، نزدیک به هزار کیلومتر راه، پانصد کیلومتر خاکریز، صد و سی پل، یازده باند هلی‌کوپتر و ده اورژانس مجهز به اتاق عمل، آب لوله‌کشی و برق و چهارده حمام صحرایی احداث کردند. از شبکه‌ گسترده‌ جاده‌های پاعلم به ارتفاعات دالپری که بگذریم، باید از جاده‌ رقابیه به ذلیجان سخن گفت، جاده‌ای که از دل ارتفاعات سنگی میشداغ و از میان تپه‌های رملی، به طول بیست کیلومتر، در کم‌تر از یک ماه احداث شد و امکان ترابری و نفوذ سپاه اسلام را به پشت تنگه‌ رقابیه، یعنی عمق سپاه دشمن و مجاورت مرکز فرماندهی آنها فراهم آورد.

آقاتقی اگرچه همواره از دوربین می‌گریخت، اما این بار صبورانه نشست و سخن گفت و اجازه داد تا چشم دوربین به چهره‌ زیبا و نورانی او خیره شود و جلوه‌ آن را در خاطره‌ مستطیل خویش نگاه دارد.

آقاتقی اجر خود را آنچنان که شایسته بود از خدا گرفت، اما مسئولیت خونخواهی او آنچنان که سردار اسلام برادر مرتضی قربانی فرمانده رشید لشکر ٢٥ کربلا گفت، بر گردن ماست. از فاو تا قله پربرف کلاشین در شمال غرب، رو به روی اشنویه و پیرانشهر، هر جا که بروی، آثاری شگفت‌انگیز از وجود پربرکت آقاتقی را خواهی یافت و همان‌طور که برادر فروزش می‌گوید، سخن گفتن درباره‌ آقاتقی، ما را از سخن گفتن درباره‌ی مهندسی _ رزمی بی‌نیاز می‌دارد، چرا که مهندسی _ رزمی همزاد با سید محمد تقی رضوی است و حیات و گسترش خویش را مدیون اوست.

پنج شنبه 6/7/1391 - 4:29
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته