• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 304
تعداد نظرات : 26
زمان آخرین مطلب : 4667روز قبل
رمضان



نصایح اخلاقی آیت الله مظاهری
خداوند متعال در ابتدای سوره مؤمنون، یکی از صفات مؤمنین را اعراض از «لغو» بر‌می‌شمرد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ الَّذینَ هُمْ فی‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛ وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ »[1]
بنابراین همه باید لااقل در این یک ماه، مراقب زبان خویش باشند و از گفتار لغو و بیهوده پرهیز نمایند. آیت الله العظمی آقای اراکی می‌گفتند به جهت کاری به مغازه یک نجار رفتم. در آخر کار گفت: آقا هرکس به مغازه من می‌آید، من نصیحتی از او می‌گیرم، شما هم یک نصیحت بکنید. آقای اراکی می‌گفتند به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش.
مراقبت از زبان خیلی مهم است. یک کسی آمد خدمت پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآ له» گفت: یا رسول الله یک موعظه به من بکنید. فرمودند: اگر بگویم گوش می‌کنی؟ گفت: بله. باز پیامبر فرمودند اگر بگویم گوش می‌دهی؟ عمل می‌کنی؟ گفت بله. دفعه سوم باز پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآ له» از آن عهد گرفتند عمل می‌کنی؟ بله. فرمودند: مواظب زبانت باش. برای اینکه اکثر مردم به خاطر زبان خویش به جهنم می‌روند. این حرف‌های بیهوده فشار قبر دارد. پیامبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌‌وآ له» جوانی را داخل قبر گذاشتند. شرکت در دفنش کردند که مادرش آمد گفت: برای تو گریه نمی‌کنم، زیرا می‌دانم پیغمبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌‌وآله» تو را در قبر گذاشته‌اند و آمرزیده‌ای. اما مادر که رفت پیغمبر فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که زیر منگنه الهی له شد. گفتند: یارسول الله خیلی آدم خوبی بود. فرمود: بله. اما «ما لا یغنی» زیاد داشت، یعنی این فشار قبر برای «ما لا یغنی» بود. ممکن است بهشتی هم باشد اما این اثر وضعی کردار و گفتار بیهوده را باید تحمل کند.
مرحوم آیت الله العظمی اراکی پس از نصیحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند:
تو برای همه درب می‌سازی، اگر می‌توانی یک درب هم برای دل خودت بساز.


این مکافات مربوط به کسی است که حرف بیهوده می زده است. حساب دروغ و غیبت و تهمت و ... اینگونه نیست. دروغ هایی که در بازار و در معاملات گفته می شود، حق الناس، کم کاری و بیکاری در اداره، گناهان بزرگی هستند که ارزش روزه را تباه می کنند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن دیگران جای خود دارد.
کسی که در حین انجام وظیفه مشکل گشائی نمی کند و گره در کار دیگران می اندازد را می آورند صف محشر در حالی که چشم های او در گودی فرو رفته است و از ترس رنگ او پریده و در غل و زنجیر اسیر است، در پیشانی وی نوشته شده «ایس من روح الله»، خدا چنین کسی را رسوا می کند و می گوید: او خائن به من است. او خائن به پیغمبر است. خائن به اسلام عزیز است، برای اینکه می توانست گره از کار مسلمان ها بگشاید، نگشود. این گونه افراد نمی توانند اول افطار بگویند: «الهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»، اگر بتوانند بگویند نیز ارزش ندارد و خداوند میزبان چنین اشخاصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمی شود.
قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[2] بسیاری از مردم سر سفره افطار یا هنگام سحر، گوشت مرده می‌خورند، زیرا یا غیبت می‌شنوند یا می‌گویند. بیائید این یک ماه به جای «ما لا یغنی» قرآن بخوانیم. دعا بخوانیم. به جای این تهمت‌ها، غیبت‌ها و شایعه‌ها، خودسازی کنیم.
غیبت های سیاسی از خانه ها بیرون برود. الان در همه خانه ها غیبت ها و تهمت های سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم می جنگند. فتنه ای به پا شده است که اعضای خانواده ها را به هم دشمن کرده است. بیایید در ماه مبارک رمضان این فتنه را خاموش کنیم. قدری فکر کنید. قدری از نفس خویش مواظبت کنید. «تفکر ساعة خیرٌ من عبادة سبعین سنة»[3].
انسان باید یک قانون مراقبه برای خودش درست کند و شب و روز از نفس خویش مراقبت نماید. صاحب وسائل در کتاب «صوم» روایات فراوانی نقل می‌کند هرکه دروغ بگوید، روزه‌اش باطل است. هرکه غیبت کند، روزه‌اش باطل است. هرکه تهمت بزند، روزه‌اش باطل است. هرکه مالا یغنی داشته باشد، روزه‌اش باطل است. این بطلان اخلاقی است؛ یعنی روزه‌ای که در آن غیبت بشود فایده ندارد و مقبول نیست.
پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآل� �‌وسلّم» در ماه شعبان برای اینکه مردم را مهیا کنند فرمودند همه باید روزه بگیرند. به حکم پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآل� �‌وسلّم» همه روزه گرفتند. و فرمودند هرکه می‌خواهد افطار کند از من باید اجازه بگیرد. لذا دسته دسته می‌‌آمدند اجازه می‌گرفتند. پیغمبر اکرم«صلّی‌الله‌علیه‌وآل� �‌وسلّم» اجازه می‌دادند. یک پیرمرد آمد اجازه گرفت. گفت: یا رسول الله دو تا دختر هم داشتم حیا کردند و از خانه نیامدند. اجازه بدهید آن دو نفر هم افطار کنند. فرمودند: تو روزه‌ای امّا این دو تا دختر روزه نیستند. گفت یا رسول الله اینها مقدّسند. حرف شما را می‌شنوند.
فرمودند: برو به آنها بگو استفراغ کنید. دو لخته گشت متعفّن از دهان آن دو افتاد. آمدند خدمت رسول گرامی «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وس لّم». گفتند: یا رسول الله ما گوشت نخورده بودیم. حضرت فرمودند: مگر نخواندی «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[4]. لذا این روایت‌ها این معنایش است.
روزه صحیح فقهی قضا ندارد، کفّاره ندارد، اما روزه با غیبت، دیگر روزه نیست. با دروغ که دیگر روزه نیست.
مطلب مهم‌تر اینکه علاوه بر گوش و چشم و زبان، دل انسان هم باید کنترل بشود. دل روزه‌دار باید، کنترل داشته باشد. مرحوم آیت الله العظمی اراکی پس از نصیحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند: تو برای همه درب می‌سازی، اگر می‌توانی یک درب هم برای دل خودت بساز. روزی یکی از بزرگان این داستان را روی منبر تعریف کرده بود. مرحوم آقای زاهد که از بزرگان اهل معرفت بود، پای منبر بلند بلند گریه کرده و گفته بود: آقا دل نداریم تا برای آن درب بسازیم. در ماه مبارک رمضان انسان باید دل پیدا کند، سپس برای آن دل درب بسازد. تخیّل‌ها، وسوسه‌ها، تفکّرها، تفکّرهای تخیّلی کنار برود. صاحب دل جایگزین آن شود. صاحب دل چه کسی است؟ «أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن»[5]
چنین کسی می تواند روز عید از خدا خود خدا را عیدی بگیرد: «الصوم لی و انا اجزی به».
خدایا این ماه مبارک رمضان فرصت بزرگی است، خدایا توفیق عمل به آنچه گفته شد به همه ما عنایت بفرما.
«و صلی‌الله علی محمد و آل محمد»

 

يکشنبه 23/5/1390 - 15:48
رمضان


قرار داشتن در آمادگی كامل برای هر فوتبالیست حرفه‌ای یك الزام است. الزامی كه باعث شده بعضی از بازیكنان مسلمان وظیفه دینی مثل روزه را نادیده بگیرند و با ارجح دانستن وظایف شغلی و حرفه‌ای خود آن را به پایان فصل موكول كنند اما خب كم هم نیستند كسانی كه شرایطشان عكس این موضوع است. از نمونه‌های بارز آن می‌توان به مثلث مسلمان رئال‌مادرید (محمد و لاسانا دیارا و كریم بنزما) و فردریك كانوته در سویا اشاره كرد.

مهاجم مسلمان سویا از آن دسته بازیكنانی است كه حاضر نیست به خاطر فرار از سختی و فشار شركت در تمرین‌ و بازی‌ اندلسی‌ها مثل بعضی‌ها قید واجبات دینی را زده یا آنها را به وقت دیگری موكول كند.
كانوته معتقد است این امكان برای یك فوتبالیست حرفه ای وجود دارد كه در طول ماه مبارك رمضان آمادگی بدنی خود را به طور كامل حفظ كند و در خدمت تیمش باشد.

با شروع ماه رمضان، بازیكنانی مانند كانوته به سوژه اصلی دنیای فوتبال مبدل شدند. بازیكنانی كه پزشكان باشگاه‌هایشان را مجبور كرده‌اند برای حفظ سلامتی آنها تمهیدات خاصی در نظر بگیرند. روزنامه‌های اسپانیایی با درج تیترهایی این مسأله كه آیا در ماه رمضان باید به بازیكنان اجازه بازی داد را مورد سؤال قرار داده‌اند. كانوته با قاطعیت به این سؤال جواب مثبت می‌دهد:«می‌خواهم به عقاید و باورهایم احترام بگذارم و آنها را به بهترین نحو ممكن انجام دهم. روزه گرفتن بعضی وقت‌ها سخت‌تر می‌شود مخصوصا اینجا، در جنوب اسپانیا كه هوا خیلی گرم است اما خدا را شكر می‌كنم كه می‌توانم از پس آن برآیم. شمار بازیكنان مسلمان لیگ‌های انگلیس و اسپانیا كه نمی‌دانند با این مسأله چطور كنار بیایند زیاد است البته فرانسه بیشتر از سایر لیگ ها بازیكن مسلمان دارد. فكر نمی‌كنم باور داشتن اعتقادات دینی در ماه رمضان چیزی باشد كه آنها بخواهند درباره‌اش دنیا را پر كنند.»
مهاجم سابق تاتنهام ادامه می‌دهد: « من شخصا معتقدم ایمان به پیشرفت فوتبالم و فوتبال هم به سلامتی جسم‌ام كمك می‌كند، به نظر من هیچ اختلافی میان این دو نیست. كسانی كه اسلام را خوب می‌شناسند می‌دانند كه روزه باعث تقویت آنها می‌شود نه تضعیف‌شان.»

در حالی كه هواداران بارسلونا بعد از حرف‌های اریك آبیدال، سیدوكتیا و یحیی توره در مورد مهمتر بودن تعهدشان به باشگاه نسبت به واجبات دینی به روزه داری این سه بازیكن مسلمان تردید دارند، هواداران رئال‌مادرید خوب می‌دانند كه روزه‌داری چقدر برای سه مهره مسلمان‌شان اهمیت دارد.
محمد دیارا هافبك رئالی‌ها چند روز پیش گفته بود: «تمام مربیانی كه تا به حال داشتم به تصمیم من احترام گذاشته‌اند. درست است كه بازی كردن در روزهایی كه نباید چیزی بخورید و بیاشامید خیلی سخت است ولی خب فقط یك ماه بیشتر طول نمی‌كشد. من 10 هم‌تیمی فوق‌العاده دارم كه به راحتی می‌توانند بازی را اداره كنند. »
نه تنها بازیكنان مسلمان سویا و رئال‌مادرید بلكه دكتر یاسین زرقونی، عضو كمیته پزشكی فیفا و كنفدراسیون فوتبال آفریقا نیز معتقد است كه روزه به سلامت بازیكنان كمك می‌كند.
او با همكاری سایر اعضای كمیته پزشكی فیفا با بررسی دو باشگاه حرفه‌ای فوتبال در الجزیره، شرایط بیولوژیكی و فیزیكی بازیكنان روزه‌دار را قبل، بعد و در خلال ماه رمضان بررسی كردند.نتایج این تحقیق كه اولین بررسی در چنین حوزه اختصاصی از فوتبال محسوب می‌شود به شكل‌گیری پایه‌های یك تحلیل علمی از تأثیرهای بالقوه روزه بر عملكرد بازیكنان كمك كرده است.

زرقونی در این باره گفت: «این ماه (رمضان) ماهی است كه مسلمانان را علاوه بر حفظ سلامت جسمی و روحی، ملزم به پرهیز از هر گونه رفتار نادرست و پرخاشگرانه می‌كند. فلسفه رمضان به وجود آمدن دوره‌ای برای خالص سازی درونی و تمدد اعصاب است و فرصتی برای تجدید قوا. این ماه به هیچ وجه زیان آور نیست. اگرچه بسیاری از بازیكنان مسلمان نمی‌توانند در عین روزه داری خودشان را با برنامه تیم‌هایشان وفق دهند اما باید به یاد داشت رمضان تأثیر مستقیمی بر بهبود قابلیت‌های روحی و جسمی آنها دارد بنابر این بازیكنانی كه هم روزه می‌گیرند هم بازی می‌كنند خیلی راحت با این موضوع كنار می‌آیند. بازیكنان مسلمان باید یكسری اصول و قواعد را قبل و بعد از ماه رمضان رعایت كنند تا به آنها برای حفظ انرژی و قدرت‌شان كمك كند.»
همچنین در این ماه كانوته و محمد دیارا تأكید ویژه‌ای به پرداختن به امور خیریه دارند. آنها هر ساله در این ماه بخش اعظمی از درآمدشان را صرف امور خیریه در مالی می‌كنند تا هموطنان فقیرشان زندگی بهتری داشته باشند.
كانوته عقیده دارد رمضان فرصتی برای تحول است: «در طول ماه رمضان من همه تلاشم را برای باشگاه انجام می‌دهم تا نگذارم هواداران و هم‌تیمی‌هایم شرمنده باشند. همه اینجا مرا درك می‌كنند و رفتاری خوب دارند. آنها می‌دانند من این ماه را فرصتی می‌دانم كه به نیازمندان كمك كنم. امور خیریه برایم اهمیت زیادی دارد و به همین دلیل از سال ها پیش به دنبال این بودم كه بخشی از درآمدم را به ایتام اختصاص دهم كه خوشبختانه با همكاری «موسسه كودكان بی سرپرست مالی» این كار برایم میسر شد. پدرم مسلمان بود و یتیم به دنیا آمد. او چیزهای زیادی درباره رمضان نمی‌دانست كه بخواهد به من بیاموزد اما همه تلاشش این بود مرا با آن آشنا كند.»
يکشنبه 23/5/1390 - 15:47
رمضان



ادعیه و اذکاری که از جانب ائمه هدی (علیهم السلام) بدست ما رسیده است پر از اسرار و حکمت هایی است که انسان را به تفکر واداشته و قلب او را مملو و سرشار از شوق به معرفت الهی می گرداند. زیرا بزرگانی که این مفاهیم را به ما تعلیم نموده اند خود انسانهای کاملی بودند که از سرچشمه پاک معرفت الهی سیراب گشته اند. در ادعیه ی ماه مبارک رمضان نیز می توان این معارف را یافت و عطش جان را با آنها فرو نشاند.
سئوال اینجاست چگونه می شود خدایی که آن قدر بزرگ و با عظمت است این قدر به من که موجودی کوچک و مادی هستم نزدیک باشد؟!خدای بزرگی که خودش را با صفت «أعلی» و برتر معرفی کرده که در علو و برتری وبلند مرتبگی کسی را تاب همتایی با او نیست.

از جمله این ادعیه دعای ابوحمزه ثمالی است که از جمله ادعیه پرمحتوا و عمیقی است که سحرگاههای ماه رحمت الهی را مزین می گرداند. در فرازی از این دعا آمده است:
«الحمدالله الذی ادعوه فیجیبنی(1) »؛ ستایش خدایی را که او را می خوانم و او پاسخ می دهد.
خدایی که آن قدر به من نزدیک است که فقط کافی است از ته دل او را صدا بزنم. آن طور که خود فرمود: «و نحن أقرب إلیک من حبل الورید.(2)» ؛ خدایی که از رگ گردن هم به ما نزدیک تر است.
اما سئوال اینجاست چگونه می شود خدایی که آن قدر بزرگ و با عظمت است این قدر به من که موجودی کوچک و مادی هستم نزدیک باشد؟!خدای بزرگی که خودش را با صفت «أعلی» و برتر معرفی کرده که در علو و برتری وبلند مرتبگی کسی را تاب همتایی با او نیست. آنچنان که می فرماید: «سبح اسم ربک الأعلی(3)»؛ نام پروردگار والای خود را به پاکی تسبح نما. حال چگونه می شود با این خدای برتر و والا هم صحبت شد و صمیمانه و از روی صفا و یک رنگی با او همنشینی کرد؟
یک راه حل حکیمانه

حکمای اسلامی قاعده ای دارند به نام قاعده ی «بسیط الحقیقة» که از قواعد عقلی است که با برهان می توان آن را اثبات کرد و ایشان با به کار بردن این قاعده ی عقلی به سؤال مورد نظر ما پاسخ می گویند. این قاعده می گوید: «بسیط الحقیقة کلّ الأشیاء و لیس بشیء منها» (4) یعنی بسیط حقیقی همه اشیاء وجودی است در حالی که هیچ یک از آنها نیست.
به عبارت دیگر چون خداوند کامل ترین موجودات است دارای وجودی است که هیچ ترکیب و نقص و قصوری در آن راه ندارد. چرا که در این صورت وجود او کاملترین نمی شد و چون کاملترین وجود است ذاتش بسیط (5) است یعنی صرف الوجود (6) و تمام الوجود است. به بیان دیگر بسیط حقیقی است. این موجود و ذات بسیط به واسطه بساطت یعنی گستردگی وجودی اش همه ی موجودات را در بر می گیرد و شامل همه ی موجودات می شود. یعنی کلّ اشیاء وجودی است اما از سوی دیگر موجودات چون هر کدام نقص و کاستی دارند نمی توانند این وجود کامل باشند پس وجود کامل که همان وجود متعالی خداوند است اگرچه به خاطر وسعت و گستردگی وجودش همه ی موجودات را شامل می شود ولی هیچ یک از آنها نیست چون نقص و کاستی ها و ایرادات آنها را دارا نمی باشد.
ادعیه و اذکاری که از جانب ائمه هدی (علیهم السلام) بدست ما رسیده است پر از اسرار و حکمت هایی است که انسان را به تفکر واداشته و قلب او را مملو و سرشار از شوق به معرفت الهی می گرداند. زیرا بزرگانی که این مفاهیم را به ما تعلیم نموده اند خود انسانهای کاملی بودند که از سرچشمه پاک معرفت الهی سیراب گشته اند.

بنابراین ما اگرچه موجوداتی مادی و خاکی و زمینی هستیم اما سابقه ی خوبی در وجودمان داریم و آن همان نور و نفخه ی الهی است که تعلق حقیقی ما به موجودی برتر و والا را اثبات می کند. گویی رنگ و بوی آن وجود کامل و بسیط حقیقی در ما وجود دارد و لذا با خداوند عالی و برتر، بیگانه نیستیم و چه بسا او از خود ما به ما نزدیک تر است چون حقیقت وجود ما خود اوست پس می شود ساده و صمیمی، بدون تکلف با او همراه شده و همنشینی کرد. فقط کافی است جوهر پاک و گوهر روح خود را پیش از این به دیگران نفروخته باشیم!
ادامه دارد...

پی نوشت ها:
1- دعای ابوحمزه ی ثمالی، مفاتیح الجنان نوشته شیخ عباس قمی.
2- سوره ی مبارکه ی ق آیه ی 16.
3- سوره ی مبارکه ی اعلی آیه ی 1.
4- این قاعده از جمله قواعد فلسفی مهم است که فلاسفه ی اسلامی بسیار از آن بهره جسته اند. بطوری که صدرالمتألهین شیرازی مؤسس حکمت متعالیه تقریباً در همه ی کتب خویش این قاعده را به کار برده است. برای اطلاع بیشتر در این زمینه بنگرید به: قواعد کلی فلسفه ی اسلامی تألیف دکتر غلامحسین ابراهیم دینانی – انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
5- ذات بسیط یعنی وجودی که بسیط باشد و بسیط حقیقی آن چیزی است که اصلاً جزء ندارد چه در خارج و چه در ذهن مثلاً صندلی دارای اجزای خارجی و ذهنی است پس بسیط نیست. بنابراین بسیط حقیقی وجود یکپارچه و گسترده ای است که همه ی موجودات دیگر را در بر می گیرد و آن وجود خداوند متعال است که چون همه ی کمالات را دارد و کاملترین وجودات است وجودش بسیط و بدون ترکیب است.
6- صرف الوجود یا وجود صرف یعنی موجودی که فقط وجود است و چیز دیگری نیست. وجود مجرد و محض و یکتا و یگانه. (لغت نامه دهخدا)
يکشنبه 23/5/1390 - 15:46
رمضان

چرا از خانم‏ها در مواردى نماز خواسته نشده، ولى در تمام موارد روزه طلب شده است؟
طبق روایاتى كه از ائمه اطهار (ع) گزارش شده، كیفیت عبادت خانم‏ها در مواردى خاص (عذر شرعى مثل ایام عادت) دچار تغییر مى‏شود; از جمله این تغییرات، عدم وجوب قضاى نمازها و وجوب به جاى آوردن قضاى روزه است . البته باید توجه داشت:
الف) برطرف شدن موقتى نماز، به معناى عدم جواز هر گونه عبادت دیگر نیست . زن‏ها مى‏توانند در آن چند روز مخصوص هنگام نماز وضو گرفته، بر سجاده نماز بنشینند و به گفتن اذكار و خواندن ادعیه بپردازند; حتى كراهت قرائت قرآن در این ایام نیز به معناى كم‏تر بودن ثواب آن است . پس: عبادت تعطیل نمى‏شود، فقط دچار تغییر كمى و كیفى مى‏گردد .
ب) نماز، معراج مؤمن و عمود دین است; اما چه نمازى؟ آیا هر نمازى مى‏تواند این قابلیت را داشته باشد؟ واقعیت آن است كه انسان باید به گونه‏اى كه رضایت‏خدا در آن است، با خدا رابطه برقرار كند; مثلا همین نماز باعظمت و اثرساز را نمى‏توان از دو ركعت‏به سه ركعت تغییر داد; چون رابطه با خدا، رابطه‏اى دو طرفه است . تنظیم كیفیت و چگونگى ساختار رابطه به دست طرفین رابطه است و هر چه این رابطه عاشقانه‏تر باشد، میزان محوریت نظر و خواست معشوق بیش‏تر شده، عاشق سعى مى‏كند آن طور كه معشوق مى‏پسندد رابطه برقرار كند . پس به حكم «پسندم آنچه را جانان پسندد» خدا نماز دو ركعتى مى‏پسندد نه سه ركعتى . همچنین خداوند عبادت زن‏ها در موارد خاص را در قالب اذكار، ادعیه، نیایش و توسل مى‏پسندد نه در قالب نماز .
بنابراین، ایجاد تغییر در ساختار عبادت زن‏ها نه به معناى پست و ناقابل دانستن آن‏ها است و نه به معناى عدم نیازشان به عبادت; تنها علت این تغییر، حكمت و مصلحت‏بینى خدا است و دستورهاى او، به حكم مهربان بودنش، همگى، جلوه‏اى از رحمت و مهربانى او است .
پس از توجه به نكات یاد شده، براى درك علت عدم وجوب قضاى نماز و وجوب انجام قضاى روزه عنایت‏به روایت زیر سودمند است:
حضرت امام صادق (ع) فرمود: روزه ماه مبارك رمضان در تمام سال یك ماه بیش‏تر نیست، اما نماز هر روز و شب به جاى آورده مى‏شود . چون جبران كردن آن همه نماز موجب سختى و آزار زن است، خداوند به جهت راحتى و رفع سختى قضاى نماز را نخواسته است; ولى روزه در سال یك ماه بیش‏تر نیست و زن نیز حداكثر ده روز از این مدت را، به خاطر عادت، روزه نمى‏گیرد; بنابراین، در انجام قضاى روزه تصور سختى و مشقت راه ندارد . حتى اگر نیاز باشد بیش ازده روز نیز جبران گردد، باز مشكلى در كار نخواهد بود . (1) پس سبب وجوب قضاى روزه آن ایام مخصوص، عدم دشوارى آن و علت عدم وجوب قضاى نماز و سختى و دشوارى آن است .

 

يکشنبه 23/5/1390 - 15:45
رمضان

روزه در شریعت پیامبران نویسنده:مجید احسانی
منبع:روزنامه جام جم
روزه گرفتن یعنی پیکاری درونی به منظور آماده شدن برای پیکارهای سخت بیرونی که رمضان کلاس آموختن است ، کلاسی در قلب اجتماع و معلمانش همه پیامبران خدا، از ابراهیم تا محمد و همه امامان شیعه از علی تا مهدی و همه رهبران به حق مردم از آغاز تا امروز و تا همیشه و کتابش قرآن است سخن خدای مردم برای رهایی و نجات مردم ، کلاسی به فرمان خدا و شاگردانش همه مردم ، مردمی که باید آگاه شوند از بند جهالت ها و باید بیدار شوند از افسون رویاها و غفلت ها و رمضان ، اردوگاه مهیا شدن است برای پیکار، پیکاری رهایی بخش از ستم ستمکاران و ظلم بیدادگران.اردوگاه آموزش پیکار است ، سربازانش توده مردم و افسرانش بهترین فرزندان مردم. رمضان ماه وحی است.در این مقاله می خواهیم روزه را در شریعت پیامبران مورد بررسی قرار دهیم.
رمضان فروردین است در اندیشه های مردم و عید فطرش ، نوروز است در بیدار شدن مردم و جشنش ، جشن انقلاب است در برانگیختن طبیعت ، پس رمضان را خدا آفرید تا انسان را زنده کند. خدایی که فروردین را آفرید تا طبیعت را زنده کند که فروردین از شاخه های خشک ، گلهای سرخ می شکوفاند و رمضان ، از تن های اسیر، اندیشه های آزاد می خروشاند. آنجا، نور آفتاب است ، ماه باز آمدن ابراهیم ، ماه زنده شدن موسی ، ماه برانگیخته شدن محمد، ماه بازگشت خورشید، ماه تابیدن آفتاب بر گورستان سرما و سکون ، ماه خدا، ماه سخن گفتن خدا.در شخصیت انسان و زندگی وی برخی مسائل ثابت و برخی دیگر متغیرند. ادیان الهی روش زندگی این انسان است و لذا در طول تاریخ ، اصولی ثابت و مسائلی متغیر داشته اند.اعتقاد و ایمان به خدای متعال و پیامبران وی و روز واپسین در همه ادیان الهی یافت می شود، چراکه این گونه مسائل ، بازگوینده واقعیت های اصلی موجود است که هرگز تغییری نمی پذیرد. اصول کلی تشریع نیز در شریعت های پیامبران (علیهم السلام) مشترک است چون انسان به حکم طبیعت و زندگی اش نیازهایی ثابت دارد که پیشرفت و تکامل احوال و شرایط زندگی وی بر ثبات آنها می افزاید. آیا نیاز انسان به روابط اجتماعی و همکاری و ایستادگی در برابر ظلم ، نیازهایی ثابت در طول نسلها نبوده است؟یکی از این نیازهای ثابت ، نیاز انسان به فریضه روزه است که جزیی از سیستم عبادتی اسلام به شمار می رود. اهداف این فریضه ، عبارت از تامین برخی نیازهای انسانی است که در همه عصرها، ثابت و دگرگون ناشدنی است.
خدای متعال ، در آیاتی که درباره روزه نازل فرموده است ، ما را به این حقیقت توجه می دهد:ای ایمان آوردگان ، روزه بر شما واجب شده است ، همان گونه که بر پیشینیان شما واجب شده بود. باشد که پرهیزگار شوید. (بقره 183) مفسران قرآن نوشته اند که منظور از عبادت پیشینیان شما پیامبران و امتهایی است که از زمان آدم علیه السلام تا دوران شما آمده اند، یعنی روزه ، عبادتی قدیم و اصیل است که خدا هیچ امتی را نگذاشته است ، مگر آن که روزه را بر آن واجب شمرده است. (تفسیر المیزان ، جلد 2، صفحه 5) عاملی (قدس سره) در وسائل ، از امام صادق علیه السلام روایت می کند که حضرت فرمود:خداوند متعال به موسی (ع) وحی فرمود: چه چیزی تو را از مناجات من باز می دارد؟ موسی گفت : پروردگارا، تو را اجل از مناجات می دانم ، چراکه بوی دهان روزه دار، نامطبوع است.
خدای بزرگ به او وحی فرمود: ای موسی ، بوی نامطبوع دهان انسان روزه دار، نزد من از رایحه خوش مشک نیز مطبوع تر و خوش تر است. (وسائل الشیعه ، جلد 7 ص 290) قمی (قدس سره) نیز روایت می کند که مردی درباره روزه از ابن عباس (رضی الله عنه) سوال کرد. ابن عباس به وی پاسخ داد: «اگر روزه داود پیامبر (ع) را می خواهی ، او عابدترین مردم بود و روزی را به روزه می گذرانید و روز دیگر را افطار می کرد. اگر روزه فرزند وی سلیمان (ع) را می خواهی ، وی 3روز از اول ماه و 3 روز از میانه ماه و 3روز از پایان آن را روزه دار بود و اگر روزه عیسی (ع) را می خواهی که او سراسر عمر را روزه دار بود و لباس بافته شده از موی حیوانات بر تن می کرد و اگر روزه مادرش مریم (ع) را می خواهی که او 2روز روزه می گرفت و یک روز افطار می کرد و اگر روزه پیامبر اکرم (ص) را می خواهی ، او از هر ماه 3روزه را روزه می گرفت و می گفت روزه این 3روز ، همچون روزه سراسر عمر است». (سفینه البحار ، ماده صوم). متون تورات و کتب انجیل که اینک در دسترس هستند نیز دلالت بر این دارند که روزه نزد امتهای سابق شناخته شده بوده است. در سفر نجمیا و سفر استیر، از روزه سخن رفته است. از سفر استیر چنین فهمیده می شود که یهودیان هنگام سختی ها به روزه پناه می بردند.همچنین در انجیل متی ، بخشهای چهارم ، ششم ، نهم و دوازدهم ، از روزه ذکری به میان آمده است.
با وجود آن که تورات و انجیلی که امروز در دست ماست ، تحریف شده است و کتابهای اصلی که خدای متعال آنها را نازل فرموده است ، غیر از کتبی است که امروز وجود دارد؛ اما باز هم به آنها استناد جسته ایم تا این نکته را تذکر دهیم که هنوز هم برخی حقایق و قواعد شرعی حتی پس از تحریف باقی مانده است.
روزه در شریعت اسلام
برخی گفته اند که خدای متعال در آغاز تشریع ، روزه معینی را بر مسلمین واجب کرده است ، سپس آن را به وسیله روزه ماه رمضان منسوخ فرموده است ، اما این امر ثابت نشده است البته این روایت وجود دارد که پیامبر اسلام (ص) آنقدر روزه می گرفت که گفته می شد او روزه خود را نمی شکند و گاهی آنقدر افطار می کرد که می گفتند او روزه نمی گیرد. پس از آن ، این را ترک کرد و روزی را روزه دار و روز دیگر افطار می کرد و این روزه داود (ع) است سپس این را نیز ترک کرد و 3روز «غر» یا «بیض» را که سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم هر ماه بود ، روزه می گرفت سپس این را نیز کنار گذاشت و در هر 10روز ، یک روز را روزه می گرفت.
از دهه اول و سوم ، روز پنجشنبه و از دهه دوم نیز چهارشنبه را انتخاب می کرد تا وقتی که جان وی گرفته شد ، او چنین عمل می کرد. (وسائل جلد 7 صفحه 309). در سال دوم هجرت مبارک پیامبر ، خدای متعال قانون روزه را نازل فرمود و پیامبر خدا (ص) آیات پروردگار خویش را درباره این فریضه تلاوت فرمود. آوای این آیات در سراسر شهر پیچیده و دلهای مسلمین ، این حکم را تا روز قیامت پذیرفت.
در عهد پیامبر خدا (ص) ، مسلمانان هر ساله ماه رمضان را با بشارت و شادی استقبال و روزه ماه رمضان را ادا می کردند. پیامبر (ص) نیز احکام و آداب این فریضه را برای آنان تشریح می کرد و آن را در زندگی مسلمین ، مستحکم می ساخت.
اگر چه بسیاری از خطبه ها و موعظه ها و احادیث پیامبر (ص) را که درباره روزه بیان شده است ، گردآوری نکرده ایم ، اما آنچه ذکر خواهیم کرد دارای بلیغ ترین و رساترین موعظه ها و نشانه های هدایت است :از پیامبر (ص) روایت شده است : روزه سیری از آتش است. روزه دار ، 2 بار شاد می شود: یک بار هنگام افطار و بار دیگر هنگام دیدار پروردگار. روزه دار حتی اگر در رختخواب باشد ، در حال عبادت است به شرط آن که غیبت مسلمانی را نکند.از امام باقر (ع) روایت شده است :تجمع و گردهمایی ماه رمضان ، برتری خاصی بر تجمع در دیگر ماهها دارد. همان گونه که ماه رمضان نیز بر دیگر ماهها برتری دارد.از امام صادق (ع) روایت شده است :روزه دار در باغهای بهشت در گردش است و فرشتگان برای او دعا می کنند تا این که افطار کند.از امام رضا (ع) روایت شده است :درباره انسان روزه دار تا وقتی که افطار کند، قلم جاری نمی شود تا گناهان و لغزشهای او را ثبت کند، مگر آن که کاری از او سرزند که روزه او را نقض کند.در بالا بخشی از روایات را ذکر کردیم و احادیث شریف بسیار دیگری از پیامبر (ص) و خاندانش (ع) روایت شده است.
بعد خطبه جامع پیامبر درباره روزه را، خواهیم آورد.ماه مبارک رمضان از دیر باز و تاکنون تاثیر بسیاری در دلهای مسلمین و زندگی آنان داشته است.
هر چه مسلمین از اسلام دور شوند، ماه رمضان که ماه خداست ، هر ساله می آید تا آنان را به دامان اسلام بازگرداند و فضایی از تحرک عقلی و معنوی را در جوامع مسلمین ایجاد کند. گویی آیات ماه رمضان هم اینک نازل شده است و ما را برای ادای این فریضه ربانی مقدس دعوت می کند. در میان این آیات ، آیه ای است که دلها را از خشوع و خضوع در برابر خدا ذوب می کند. آنجا که می فرماید:اگر بندگان من از من پرسند، من به آنان نزدیکم. دعوت هر دعوت کننده ای را اگر مرا بخواند، پاسخ می دهم. پس آنان مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که رشد یابند.برای درک بهتر این مقاله و در چکیده سخن آیاتی از سوره بقره را بیان می داریم :ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما واجب شده است ، همان گونه که بر پیشینیان شما واجب شده بود. باشد که پرهیزگار باشید.روزهایی معدود است ، پس اگر کسی از میان شما بیمار یا در سفر بود، به جای آن روزهایی دیگر را روزه می گیرد.و آن کسان که روزه گرفتن برای آنان سخت است (مانند سالخوردگان) فدیه باید بدهند که خوراک بینوایی است.
آن کس که داوطلبانه خواستار نکویی کردن است ، برای او پاداشی است و اگر روزه بگیرید، برای شما بهتر است ، اگر بدانید. بقره (185 - 183).

 

يکشنبه 23/5/1390 - 15:44
رمضان

: سوال:
چرا مسلمانان روزه می گیرند؟
.: پاسخ:
1)- روزه اختصاص به دین مبین اسلام نداشته بلکه برای همه ادیان الهی این عبادت تشریع شده است، البته اختلافاتی در نحوه انجام آن بین ادیان وجود دارد ولی اصل حکم برای همه انسانها ثابت است، قرآن کریم می‌فرماید:
"یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ"[1]
«ای افرادی که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.»
لذا فقط مسلمانان روزه نمی‌گیرند. باز قرآن کریم از قول حضرت مریم (ع) نقل می‌کند که:
"فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرّی عَیْنًا فَإِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولی إِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا"[2]
)از این غذای لذیذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هرگاه کسی از انسان ها را دیدی، (با اشاره) بگو: من برای خداوند رحمان روزه‏ای نذر کرده‏ام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمی‏گویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!(«

2)- آنچه از نظر عقل در آن شک و تردید نیست این است که خداوند متعال آگاه به مصالح و مفاسد همه چیز است و عقل حکم می‌کند که خداوند می‌داند چه چیزهایی به نفع انسان و چه چیزهایی به ضرر انسان است. لذا به آنچه که برای انسان نفع دارد امر کرده و از آنچه ضرر دارد نهی نموده است. بنابر این به حکم عقل می‌فهمیم که روزه قطعاً برای انسان منفعت دارد.

3)- گر چه دسترسی به علل و فلسفه همه احکام برای بشر ممکن نیست ولی بعضی از علل احکام در آیات و روایات به آن تصریح شده که از جمله علت حرمت شراب را می‌توان نام برد.
و پاره‌ای از احکام اگر چه به علت واقعی آن اشاره نشده ولی در روایات، مواردی به عنوان حکمت وجوب حکم (از جمله وجود روزه) بیان گردیده که به مواردی اشاره می شود:
الف: روزه برای تثبیت اخلاص است.
ب: تشنگی و گرسنی انسان در حال روزه سبب می‌شود که به یاد فقرا و بیچارگان باشد.
ج: تشنگی و گرسنی انسان در حال روزه سبب می‌شود که به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت باشد.
د: روزه عامل تقویت اراده است.
ه: روزه سبب تسلط انسان بر شهوت و هوای نفس است.
و: روزه سبب می‌شود که در ساعاتی از روز، فقیر و ثروتمند یکسان شوند (هر دو گرسنه) و ثروتمند کمی رنج و تعب فقرا را درک کند.
ی: روزه سبب سلامت جسم است.
م: معده انسان خانه تمام دردهاست و روزه بالاترین داروهاست
ن: جدا از سفارشات معصومین (ع) علم جدید و نظریه پزشکان امروزه بر این نکته تأکید دارد که روزه برای سلامتی و شادابی جسم و روح انسان بسیار مفید است.

---------------------------
1. سوره بقره، آیه 183.
2. سوره مریم، آیه 26.

 

يکشنبه 23/5/1390 - 15:44
رمضان

صلوات تحفه ی بهشتی ست كه روح را جلا می دهد وذكر الهیست كه نور پل صراط و شفیع انسان است وموجب كمال دعا واستجابت آن می گردد وانسان را به هدف نهایی آفرینش كه تقرب به درگاه حضرت دوست است نزدیك می كند. اگر حجابها را از دل بر داریم و زنگار دل را با آب توبه شستشو دهیم ، ندای خدا و ملائک را خواهیم شنید كه در قرآن همراه با ملائك بر پیامبر درود می فرستندو موُمنان را ندا می دهند:« بر پیامبر درود و صلوات بفرستید.
از این رو در این ماه پر بركت برآنیم تا از این هدیه ی الهی بر انسان بهره مند گردیم. چرا كه رسول خدا می فرماید هر که بر من صلوات فرستد ، خدا و فرشتگان بر او صلوات می فرستند، هر که خواهد کم فرستد و هر که خواهد بیش.چه لذتی بالاتر از این كه خدا وملائك مقرب درگاهش بر انسان درود فرستند.
دوستان گرامی در فرستادن تعداد صلوات آزادید ودوستان باید تعداد صلوات هایی كه برحضرت محمد(ص) وخاندان مباركشان می فرستند را در این تاپیك مرقوم فرمایند.

يکشنبه 23/5/1390 - 15:43
رمضان

غلامعلی رجائی
شب ها و روزهای ماه مبارک رمضان با همان سرعتی که به ما رسیدند، دارند از ما دور و دورتر می شوند. ازشبهای قدر ـ هرچند این اصطلاح صحیح نیست و ما یک شب قدر بیشتر نداریم که از هزار ماه برتر و والاتر است ـ فقط یک شب، آن هم بر اساس آنچه از روایات معصومین علیهم السلام برداشت شده و می شود شبی که در آن بیشتر از شبهای دیگر دهه سوم این ماه عزیز احتمال قدر بودن آن می رود و اصلی ترین آنهاست یعنی، شب بیست وسوم، باقی مانده است.

وقتی ماه مبارک رمضان به دهه سوم خود می رسد و به خصوص پس از شب قدر بیست و سوم دیگر با حسرت می توان گفت که این ماه رمضان هم بر ما گذشت و یا به تعبیر بهتر ما از ماه رمضان گذشتیم! ماهی که از ابتدای خلقت، و برای امتهای قبل از ما همواره بوده و برای امتهای پس از ما همواره خواهد بود.

این همه رمضان بر من و ما گذشت، به دور از آقایی که نمی دانیم شب قدر خود را در کدام گوشه این زمین که وی حجت خدا و ولی او بر همه خلائق و موجودات آن و بلکه در تمام عالم هستی، اعم از انسان و غیر انسان است، سپری کرده است.

این همه رمضان بر من و ما گذشت و وجود مبارک امام زمان در کشور ما ایران که با نام و راه و رسم علی و اولاد او عشقبازی کرده و می کند و مفتخر است که شیعه و پیرو او و فرزندان پاک اوست در منزل خود و در جمع اعضای خانواده اش، که در میان جوامع بشری در کنار مولای ما زندگی می کنند و کمتر کسی را یارای دسترسی به آنان است، و یا در کنار دوستان خالص و شیعیان مخلص و امتحان داده ای ـ که حتی نزدیکترین افراد به آنها از تشرفشان به محضر مولای عالم وجود و رابطه بین عالم غیب و شهود خبری نداشته و ندارند ـ به پای سفره های افطار نشست و ما از محضر او دور بودیم.

این همه رمضان بر من و ما گذشت و ما دور از مکانی ماندیم که افتخار آن را پیدا کرده تا آخرین فرزند علی در عالم هستی روزها و شبهای نورانی و معطر خود را در آن سپری کرده و بکند. مکانی که به دلیل استقرار آن وجود مبارک در آن، محل نزول و صعود حضرت روح، که بزرگترین موجود مقرب الهی است که بعضی آن را جبرائیل و بعضی دیگر فرشته ای با جایگاهی والاتر و بالاتر از وی دانسته اند، و محل فرود و اوج میلیونها فرشتگانی شده است که در شب قدر به زمین نازل می شوند تا مقدرات و سرنوشت یک سال نه تنها انسانهای کره زمین و غیرزمین! بلکه تمامی موجودات عالم هستی را به محضرش عرضه بدارند تا ایشان که جانشین و خلیفه خدا در زمین و غیر زمین است مقدرات نوشته شده برای عالم هستی را مشاهده فرمایند و مقدراتی که مشیت حضرت حق برای بندگان خود اعم از انسان و غیر انسان ـ که بر اساس آیه قرآن همه موجودات زمین و آسمان عبد خداوند هستند ـ رقم زده، به نظر مبارک و تایید ایشان رسانده شود.

این همه رمضان بر من و ما گذشت و اعمال بد ما، ما را از آن وجود مبارک که دوست داشتنی ترین موجود در میان موجودات عالم هستی و عصاره فضائل و دارنده مناقب نیکان و صالحان پیش از خود است دورتر و دورتر نمود.

این همه رمضان بر من و ما گذشت و شاید بگذرد، بی آن که در بعضی از ما عزم و اراده ای پدید آید که با ترک اعمال و رفتارهایی که مشاهده آنها برای آن حضرت ـ که به مثابه چشم عالم خدا در خلقت است و آنگونه که خود فرموده اند هیچ امری از دید و نظر مبارک ایشان دور نمانده و نمی ماند ـ بسیار سخت و نارواست و جایگزینی اعمالی نیک و پسندیده به جای این اعمال ناپسند حضرت، که گل لبخند را بر لبهای زیبای او که زیباترین و نورانی ترین موجود عالم هستی است نشانده و می نشاند بخواهیم به محضر ایشان تقربی داشته باشیم.

این همه رمضان بر من و ما گذشت و ما غرق در دریاهای رحمت و فضل وجود و بخشش خدای مهربانی قرار گرفتیم که در این ماه شریف خلعت مهمانی خویش را بر اندام عالم وجود پوشانید تا به یمن این مهمانی و ضیافت، بندگان عاصی و دور مانده از آستان بندگی خود را بیامرزد و اندکی از شهد مناجات با خویش را در کام جان آنها بنشاند و مستی وصالش را به آنان بچشاند.

خدایا! ماه تو دارد از میان ما می رود، ماهی که بندگانی در آن با ترک خود و دست شستن از خود و غیر تو و پاک کردن دلی که فقط جای توست و بس، به وصال تو رسیدند و با ذکر حقیقی مدام خود که ذات جان آنان شده است! همنشین تو شدند و بر قله رفیع خشنودی و رضایت تو جای گرفتند.

بارالها، چه کنیم اگر پس از این ماه بدون کسب توشه تقوای پرهیز از گناهان و کسب تقوای ستیز با شیاطینی که فرشتگان زندانبان آنها پس از غروب آخرین روز این ماه شریف، غل و زنجیر از پایشان باز می کنند و آنها با حرص و ولع و تحمل سختی ناشی از یک ماه در غل و زنجیر بودن ناتوانی در گمراهی بندگانت دوباره و همانند سالهای قبل به جان آنها که نخواستند یا نتوانستند از این ضیافت تو بهره ای داشته باشند بیفتند و با کینه ای که از تو و ما بندگان تو دارند در صدد آن برآیند تا هر آنچه که در این ماه در پرتو فضل و رحمت و کرم تو بدست آورده ایم را در معرض فنا و نیستی و نابودی قرار دهند و بر ویرانه های کاخهای عزم و اراده ای که با مرحمت تو بنیان کرده ایم، مستانه بساط پایکوبی راه بیندازند.

پروردگارا، ما پس از گذشت این همه رمضان و روزه و ریاضت و روضه و عبادت و دعا و شب زنده داری، هنوز، حریف شیطان وجودی خود نشده ایم. بزرگان ما گفته و می گویند که شیطان، سگ درگاه توست و سگ درگاه، به اهل خانه و آشنایان صاحب خود، کاری ندارد.

خدایا به حرمت علی که قسم و سوگند که در نظر رسول گرامی تو سوگندی، نزد تو از آن بالاتر و والاتر نیست و آن وجود شریف و مبارک هرگاه حاجتی به درگاه تو داشت تو را به حرمت برادرش، علی سوگند می داد تا حاجت او را برآوری، در این محدود روزهای باقی مانده از ماه رمضان، همان گونه که در این ایام، بعضی از بندگان سعادتمند را در زمره بندگان مخلصی قرار دادی که دیگر شیاطین را یارای وسوسه و تصرف در مملکت الهی شده وجود آنان نیست، ما را نیز در زمره بندگان مخلص و خالص شده از خویش، بپذیر و به مقام ترک خویش و فنای در خودت برسان که فرموده اند:

کمال اخلاص، در آن است که بنده مخلص و خالص شده، حتی از اخلاص خویش هم خلاص بشود! یعنی آنگونه وجود خود را در محضر حق فانی ببیند و در مقام فنای حضرت حق مستغرق شود که دیگر برای خود، آن ظرف وجودی را قائل نباشد تا بخواهد گوهر نایافتنی اخلاص به حق را در درون آن جای دهد!

بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
يکشنبه 23/5/1390 - 15:42
رمضان
نویسنده: اصغر بابایی

انسان زنده است به تربیت. در اسلام، هم امر تربیت یك امر بسیار مهم است و هم زمینه‏ها و بسترهای تربیتی كاملاً هموار گشته است؛ اما از آنجائیكه امر تربیت یك امر بسیار ظریف است و همسان گل لطیف، انسانهای معمولی در این زمینه چندان موفق نبوده‏اند؛ زیرا اولاً شناخت و آگاهی كافی در این امر وجود ندارد و ثانیا شیوه درستی در امر تربیت وجود ندارد. هركس شب خوابیده و صبح بلند شد، یك الگوی تربیتی اختیار می‏كند و بدون هیچگونه انعطاف، بر یك مسئله غلط اصرار و پافشاری می‏نماید؛ غافل از اینكه در قرآن شریف آمده است:
«وقد خلقكم اطوارا»
«در حالی كه شما را در مراحل مختلف آفریده است.»1
یعنی روحیات و خصوصیات هیچ كدام از دو انسانی، شبیه و یكسان نیست بنابراین، در امور تربیتی، به تعداد انسانها به شیوه و «استانداردهای تربیتی ویژه‏ای» نیازمندیم كه غفلت از آن باعث خسران خواهد شد.
با این مقدمه، آیا روزه می‏تواند در امور تربیتی اثراتی داشته باشد یا خیر؟ و یك مربّی، والدین و سایرین، چگونه می‏توانند از روزه در امور تربیتی، برای تربیت كودكان،نوجوانان و جوانان كمك بگیرند؟
«از فواید مهم روزه این است كه روح انسان را «تلطیف» و اراده انسان را قوی و غرائز او را تعدیل می‏كند.»2
به تعبیر امام علی(ع) «روزه ریاضتی است سازنده» كه اثرات تربیتی زیادی را ببار می‏آورد.
حضرت امیر(ع) در جواب كسی كه دنیا را نكوهش می‏كرد فرمودند:
كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّیْكَ. و كَمْ مَرَّضْتَ بِیَدِك...
«چند كس را با پنجه‏هایت تیمار داشتی؟
و چند بیمار را با دستهایت در بستر گذاشتی؟
بهبود آنان را خواهان شدی، و دردشان را به پزشكان می‏نمودی.
بامدادان، كه دارویت آنان را فایدتی نبخشید و بهبود نداد،
و گریه‏ات آنان را سودی. بیمت آنان را فایده‏ای نبخشید، و...»3
انسان باید چنان تربیت گردد كه بتواند با نفس در نفس دیگری تاثیر گذارد.
با گریه و دعا و پرسش آگاهانه، بتواند در بهبودی بیماریهای تنی و روحی دیگران نقش ایفا كند.
دنیا بیمارستان بزرگی است كه عده‏ای در آن بیمار هستند وعده‏ای دیگر طبیب.
طبیبان باید، طبیب دوّار باشند و برای درمان دوستان خویش لحظه‏ای توقف ننمایند.
همچنین دنیا مدرسه بزرگی است كه باید عدّه‏ای در آن به تحصیل و تعلیم مشغول باشند وعدّه‏ای دیگر به تعلّم .
فرهنگ ماه رمضان، كه فرهنگ تعلیم و تعلّم است، زمینه كاملاً هموار است برای انتقال مطالب تربیتی و دینی و واقعا اگر درك و برداشت درستی از ماه رمضان و فرهنگ رمضان باشد، ماه رمضان، «ماه معجزه‏ها است» و می‏توان به صورت بسیار زیبا و راحت در زمینه تربیتی با بچه و جوانان كار كرد و آنها را جذب نمود.
از سوژه روزه به اصطلاح «كله گنجشكی» گرفته تا به افطاریه‏های دست جمعی در مدرسه و شب‏های قدر، همه و همه می‏توانند بسیار تأثیر گزار باشند.
اوّل ماه رمضان كه شد، والدین اخلاقشان محبت‏آمیزتر گردد ؛ معلمان محبت و لبخندشان صد چندان گردد؛ همه سختگیریهای بی‏مورد از جامعه برچیده شود؛ بر سر سفره‏های افطاری دست نوازش بر سر كودكان بكشیم؛ آموزش قرآن را در ماه رمضان جدّی بگیریم؛ شبهای احیاء بچه‏ها را به مساجد یا مصلاّی شهر ببریم...
دهها نمونه دیگر از «سوژه‏های ماه رمضان» كه هر كدام می‏توانند در امر تربیت معجزه آفرینی بكنند.
حضرت امیر(ع) می‏فرمایند:
«صوم القلب خیر من صیام اللسان و صوم اللسان خیر من صیام البطن».4
روزه دل، بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم.
آیا اگر بچه‏ها و جوانان اثرات روزه دل و روزه زبان را ببینند با دین اسلام و دینداران دید مثبت پیدا نمی‏كنند؟
آیا با صرف بحث تئوری و نظری و یا شعارهای پر شعور، می‏توان یك دین و ارزشهای دینی را برای بچه‏ها و جوانان تبیین كرد؟
بچه‏ها، نوجوانان و جوانان از كجا بفهمند كه دین اسلام، دین جهانی، دین كامل، دین تولّی و تبرّی، دین ارزشها، اخلاق و... است.
بچه‏ها و جوانان، باید از اثر پی به موثّر ببرند. تا زمانی كه نماز، روزه، حج و سایر عبادات و ارزشها، آثار واقعی خود را نشان ندهد و تا زمانی كه نمازگزار، روزه دار و حاجی، در عمل نشان ندهند كه به كعبه دل دسترسی پیدا كرده‏اند، دل و زبانشان روزه‏دار است و یا دائم در نمازند؛ نمی‏توانند مربّی خوبی برای دیگران باشند.
اگر با دیده دقیق به امر تربیت نگاه كنیم، می‏توانیم بسیاری از مشكلات اخلاقی و تربیتی بچه‏ها و جوانان و یا حتی بزرگسالان را از كانال روزه و ماه رمضان درمان ببخشیم. برخی از والدین خیال می‏كنند با خریدن «اسباب بازی انبوه» وظیفه دیگری ندارند و یا می‏توانند تمام خواستهای بچه‏ها را از راه اسباب بازی تأمین نمایند. غافل از اینكه «تربیت پایدار» چیزی نیست كه به راحتی و آسانی بدست آید و یا در یك زمان كوتاه بتوان بدان دست یازید.
امام علی (ع)، در بحث اسوه پذیری می‏فرمایند:
«لیتأسَّ صَغیرُكُم بِكَبیرِكُمْ، وَلْیَرْأفْ كَبیرُكُمْ بِصَغیرِكُمْ...»
باید خرد سالتان از كلانسالتان پیروی كند، و كلانسالتان به خردسالتان مهربان باشد. همچون بد خوبان جاهلیت مباشید، كه نه در دین فهمی دارند، و نه شناسای كردگارند - به صورت انسان، و درون پست‏تر از جانوران - همانند تخمی در گودالی به ریگستان، كه شتر مرغ نهد در آن، اگر بشكنندش گناه است، اگر نهندش، بود كه درونش ماری سیاه است.5
اگر بلند اندیشی و شناخت درستی نسبت به دین مبین اسلام باشد، سراسر دین برخوردار از «سوژه‏های ناب و زیبای» تربیتی است. و به عبارت دیگر ماه رمضان «ماه معجزه‏ها و ماه سوژه‏ها» است و هر كدام از سوژه‏ها می‏تواند زمینه خوبی برای رشد و تربیت مذهبی بچه‏ها و جوانان باشد.
سوژه‏هایی همچون:
1ـ روزه كلّه گنجشكی.
2ـ گردهمائیهای با صفا بر سر سفره‏های افطاری.
3ـ تنوع و تغییرات در برنامه‏های غذایی و آشپزی.
4ـ تشكیل كلاسهای قرآن.
5ـ نماز جماعت و برنامه‏های مذهبی.
6ـ قرائتها و تلاوتهای دست جمعی و ختم قرآن.
7ـ مسابقات قرآنی همراه با جوایز مناسب.
8ـ افطاریه‏های دست جمعی در مدارس و دانشگاهها.
9ـ بیداری در سحرها و آوای دلنواز نیایش‏ها.
10ـ شب قدر و برنامه‏های با شكوه شبهای احیاء.
11ـ عید فطر و... همه و همه می‏توانند به مربیان و بزرگان كمك كنند تا بتوانند در امر تربیت مذهبی فرزندانشان به موفقیت‏های بزرگی دست یابند.
خلاصه:

ماه رمضان ماه معجزه‏ها و سوژه‏ها است و هر كدام از سوژه‏ها می‏تواند به والدین، مربیان و بزرگان كمك كند تا بتوانند در رشد و شكوفایی فرزندان خویش بكوشند.
خداحافظ رمضان

خرج كردم عمر خود را دم به دم در دمیدم جمله را در زیر و بم6
اگر چه هر وداعی جانسوز و جانكاه است ولی برای مردان خدا، هیچ وداعی جانسوزتر از آن، وداع با رمضان نیست چنانكه واردین شهر صیام و قیام اقسام مختلفی هستند. وداع كنندگان و بیرون شوندگان از دسته‏های گوناگونی می‏باشند:
1ـ دسته‏ای مشتاقانه ماه رمضان را استقبال نموده... و با موفقیت آنرا وداع می‏نمایند.
2ـ دسته دیگر كسانیند كه با ماه رمضان گاهی با احترام برخورد نمودند و گاهی همسان سایر ماهها... و لذا از رفتن آن خوشحالی نمایند.
3ـ عده‏ای كه قلبا از آمدن ماه رمضان ناراضی هستند، ولی چون در میان مسلمین زندگی می‏كنند، از باب «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» روزه می‏گیرند و لذا ماه رمضان هر چه زودتر تمام گردد خوشحالی بیشتری به آنها دست می‏دهد.
4ـ طبقه‏ای هستند كه ماه رمضان را وداع كرده در حالی كه ذرّه‏ای از آن بهره‏مند نگشته، و همچون حیوان به خورد و خوراك اشتغال داشته‏اند...
5ـ دسته‏ای كه برای آنها آمدن و نیامدن ماه رمضان تفاوت ندارد.7
روایت شده كه:
«حضرت امیر(ع) در سه شب نمی‏خوابیدند:
1ـ شب بیست و سوم ماه رمضان
2ـ و شب عید فطر
3ـ و شب نیمه شعبان»8
شب عید فطر برای دسته اوّل از وداع كنندگان، شب شادی و شادمانی است، شبی كه انسان می‏داند فردا جایزه بزرگ دریافت می‏دارد. از این رو، شب عید فطر برای او شب شكر و شكوفایی است.
زیباترین وداع تاریخ را امام سجاد(ع) با رمضان داشته است كه در تاریخ ثبت شده است.
حضرت در فقره‏ای از آن وداع، می‏فرمایند:
«درود بر تو همسایه‏ای كه دلها (بر اثر عبادت) در آن نرم و فروتن گردید، و گناهان در آن كم شد (آمرزیده شد). درود بر تو یاری دهنده‏ای كه (ما را) بر مغلوب ساختن شیطان یاری كرد...»9
آه سری هست اینجا بس نهان كه سوی خضری شود موسی روان10
به امید روزی كه جوامع انسانی عموما و جوامع شیعی خصوصا بتوانند شناخت درستی به اسلام ناب محمّدی(ص) پیدا كنند و سپس شیرینی این دین را با جان دل، بچشند كه اگر چنین حادثه در سرزمین وجودی انسان رخ دهد آن وقت ما به اسرار دین اسلام، كلام خدا و ائمه(ع) دست خواهیم یافت.
از روح روایات بدست می‏آید كه وداع با ماه رمضان، خیلی برای اولیاء خدا سخت و جانكاه است. از لابلای وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان، سوز و سوگواری جانسوز موج می‏زند. امام علی(ع) شب عید فطر، شب زنده‏داری می‏كرد و خوابش نمی‏برد. اینها همان انسانهای كاملی هستند كه روزه نفس اختیار كرده‏اند.
جشن روزه دار و عید واقعی:

در نگاه ژرف اندیشان، عید واقعی روزی است كه انسان خدا را در آن نافرمانی نكند. در همین راستا، حضرت امیر(ع) می‏فرماید:
[و قال(ع) فی بعض الاعیاد:] انما هو عید لمن قبل اللّه صیامه و شكر قیامه، و كلّ یوم لایعصی اللّه فیه فهو عید.
«[و در یكی از عیدها فرمود:] این عید كسی است كه خدا روزه‏اش را پذیرفته و نماز وی را سپاس گفته هر روز كه خدا را در آن نافرمانی نكنند روز عید است.»11 از این روی تمام لحظات عمر انسان كامل و مؤمن واقعی عید است و در عید بسر می‏برد. زندگی برای آنها از لذّت معنوی برخوردار است و كوچكترین چیز ارزشی را با كل جهان، معامله نمی‏كنند.
عارفان هر دمی دو عید كنند عنكبوتان مگس قدید12 كنند13
ماه رمضان، اول سال [و حساب سال [اهل معرفت و اهل سیر و سلوك14 است بدین معنا كه با آمدن عید رمضان، باید یك خانه تكانی اساسی صورت بگیرد. دلها شستشو و ترمیم گردند. صله رحم و صلح پایدار بین مؤمنین و مؤمنات برقرار گردد...
و كاملاً آماده شویم برای حركت از زمین به آسمان و از خانه به طرف خدا.
چون اویس از خویش فانی گشته بود آن زمینی آسمانی گشته بود15
علی (ع) می‏فرمایند: اندیشه‏ها باید در آسمان معارف الهی به پرواز بپردازند.
«باریك اندیشی خرد خواهد تا به صفات او نرسیده ذات وی را داند، دست قدرتش بازگرداند. چه، پرده‏های تاریك غیب را درد، و راه به ساحت خدای بی عیب برد. آنگاه پشیمانی خورد باز گردد و به خردی خود اعتراف كند كه: «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست»»
به هر تقدیر ماه رمضان، ماه «بازگشت به خدا است.» و ماه پیوند خوردن با اراده خدا و ماه خیر خود را در خیر اجتماع دیدن است. باش در روزه شكیبا و مصر دم بدم قوت خدا را منتظر16
ماه رمضان باغی است كه روزه گل آن است. هر كه در این باغ گل نچیند، سفیهانه زیسته است و بی جهت سیلی، زیر گوش گل زده است.
خلاصه:

برای انسان كامل و مؤمنان واقعی، لحظه لحظه‏های زندگی عید است و پرتوی از زیبایی حقّ؛ بویژه آنجائیكه انسان بر سر سفره خدا نشیند.
ولی روزه داران واقعی یك عید ویژه‏ای هم دارند كه به عید فطر معروف است. این روز، در واقع «عید اندر عید» است و روزه داران پیروزی بزرگ خویش یعنی بازگشت به خدا را جشن می‏گیرند و نامه «بیمه درمانی دائمی» را از درمانگاه الهی دریافت می‏دارند.
نتیجه:

روزه یكی از ضروریات دین مبین اسلام است كه راز و اسرار فراوانی در آن نهفته و پنهان گشته است. تاكنون بشر توانسته به برخی از اسرار روزه دست یابد كه از جمله آن «روزه درمانی» است. درمان بیماریهای جسمی، روانی و اثرات زیاد در فراروان، از جمله اسرار روزه است.
به هر تقدیر ماه رمضان، ماه بهار قرآن، و خود ماه رمضان باغی است كه روزه گل آن باغ است و مؤمنان واقعی و انسانهای كامل همیشه در این باغ، به چیدن و ورچین كردن گل الهی مشغول هستند.
ماه رمضان «ماه معجزه‏ها و ماه سوژه‏های تربیتی» است. قرائت یك آیه در آن ماه، برابر است با یك ختم قرآن؛ خواب و نفس كشیدن در این ماه عبادت است، شیطانها در این ماه به غل و زنجیرند؛ شب قدر در آن، بیش از هزار ماه ارزش دارد؛ ماه نزول قرآن و ماه خودسازی و تربیت است كه همه اینها معجزه‏ها و سوژه‏های این ماه هستند. انشاء الله، به حق این ماه، بشریت عموما و شیعیان خصوصا بتوانند عظمت این ماه را درك كنند و با رو آوردن به آن بتوانند به مقام «روز نفس» دست یابند.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:40
رمضان
از تورات و انجیل فعلی برمی‏آید كه روزه، در میان یهود ونصاری و ملل دیگر مرسوم و معمول بوده است.
خود حضرت موسی(ع) چهل روز روزه داشته است. همچنین از انجیل برمی‏آید كه خود حضرت مسیح هم چهل روز روزه داشته است. پس روزه و رمضان، دو برادر كلانسال هستند در میان بشریت و از آوازه بلندی برخوردارند.
روزه اثرات فردی، اجتماعی، تربیتی، بهداشتی و درمانی زیادی را در جوامع بشری ببار آورد و ببار می‏آورد و اثرات مادی و معنوی فراوانی را در وجود انسان می‏گذارد.
پیامبر اسلام (ص) در حدیث بسیار معروفی می‏فرماید: «صوموا تَصِحّوا.» روزه بگیرید تا سالم شوید.
خوشبختانه بعد از گذشت حدود هزار و چهار صد سال، تازه دنیا دارد بر سر عقل می‏آید و بحث «روزه درمانی» را مطرح می‏كند، هرچند هر كس نمی‏تواند به عمق و فلسفه روزه، بطور دقیق پی ببرد.
امروزه در بحثهای روان‏شناسی، بحث «فراروان» مطرح است ولی بطور یقین، غیر از انسانهای كامل و مؤمنین واقعی، كسی نمی‏تواند این كلام حضرت امیر(ع) را درك كند كه فرمود:
«صومُ النفس امساكُ الحَواسّ الخمسِ عن المآثمِ و خُلوّ القلبِ من جمیعِ أسبابِ الشّرّ» روزه جان یعنی چه؟ و چه كسی می‏تواند آن را درك و سپس عمل بكند؟!
به هر حال ، در این نوشتار كوتاه سعی شده به این پرسش پاسخ دهیم كه:
آیا روزه اثرات درمانی دارد یا خیر و گستره آن تا كجاست؟ لذا در این مقاله در چند عنوان بحث نمودیم كه عبارتند از:
1 ـ درآمد 2ـ تعریف، اهمیت و ضرورت 3ـ انواع روزه 4ـ فلسفه روزه، 5ـ سوژه‏های تربیتی روزه و رمضان 6ـ خداحافظ رمضان 7ـجشن روزه دار و عید واقعی 8 ـ نتیجه و در پایان كتابنامه.
تعریف، اهمیت و ضرورت:

در فرهنگ قرآن، از روزه به «صوم» تعبیر شده است. صوم در لغت به معنای برخاستن است بی‏آنكه بعد از آن كاری شود.
نزد بعضی صوم به معنای نگاه داشتن است. هر یك از دو معنا مناسبت دارد با معنای شرعی و آن نگاه داشتن خود است بر وجه شرع در روز از آنچه در شرع او را مفطر خوانند با نیّت.1
در جای دیگر آمده: صوم به معنای روزه. همچنین است صیام.
اصل آن امساك از مطلق فعل است، خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن.
صوم اسلامی امساك مخصوصی است از طعام و چیزهای دیگر كه از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان می‏رسد.2
در التبیان از صوم چنین تعریف شده است:
«الصوم فی الشّرع هو الامساك عن اشیاء مخصوصة علی وجه مخصوص ممّن هو علی صفات مخصوصة و من شرط انعقاد النیّة.»3
روزه در شرع، عبارت است از: 1ـ خودداری كردن از خوردن اشیاء خاص و ویژه، 2ـ بر وجه مخصوص، 3ـ از كسانی كه دارای خصوصیات ویژه هستند، 4ـ به شرط بستن نیّت.
به هر تقدیر در رساله عملیه آمده:
روزه آن است كه انسان برای اطاعت فرمان خدا، از اذان صبح تا مغرب، از چیزهایی كه روزه را باطل می‏كند خودداری نماید.
اهمیت:
اهمیت روزه آنقدر زیاد است كه با زندگی و زنده ماندن انسان عجین است. روزه زباله‏ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می‏سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تكانی» می‏كند.
ضرورت:
در این برهه از زمان، بخاطر مصنوعی گشتن زندگی و خوردنیها و نوشیدنیهای شیمیایی‏زا، زندگی و محیط زیست بشر، با خطر جدّی مواجه گشته است.
یكی از بهترین راه درمان این همه بیماریهای جسمی و روانی «روزه درمانی» است كه به روزه شكم، جسم را درمان بخشیم و با روزه نفس، جان و روان خود را.
یكی از فقره‏های دعای ماه رمضان كه دعای بین المللی هم هست این است كه: «اللهمّ اشفِ كلّ مریض» خدایا تمام بیماران جهان را شفاببخش.
به امید روزی كه جهانیان به خاطر درمان بیماری جسمشان هم كه شده سراسیمه به روزه درمانی روی بیاورند و عظمت‏های اسلام را قطره‏ای بنوشند.
انواع روزه:

روزه به عبارات مختلف، تقسیمات مختلفی را به خود اختصاص می‏دهد.
تقسیمات روزه در فقه عبارت است از:
1ـ روزه واجب، 2ـ روزه حرام، 3ـ روزه مستحب، 4ـ روزه مكروه.
روزه‏های واجب عبارتند از:
1ـ روزه ماه رمضان، 2 ـ روزه قضاء ماه رمضان، 3 ـ روزه كفاره، 4 ـ روزه قضای پدر [یا مادر] بر پسر بزرگتر، 5ـ روزه‏های نذر و عهد، 6ـ روزه‏های استیجاری.
روزه‏های حرام عبارتند از:
1ـ عید فطر (اول شوال)، 2ـ عید قربان (دهم ماه ذی الحجة)، 3ـ روزه‏های ضرری، 4ـ روزه‏های مستحبی زن و فرزند اگر حق شوهر از بین برود و باعث اذیت پدر و مادر شود جایز نیست.
روزه‏های حرام دیگر نیز هست كه در كتابهای مفصّل گفته شده است.
روزه‏های مكروه عبارتند از:
1 ـ روزه روز عاشورا، 2 ـ روزی كه انسان شك دارد روز عرفه است یا روز عید قربان، 3ـ روزه میهمان بدون اجازه میزبان.
روزه‏های مستحب:
روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مكروه كه در بالا بیان گشت، مستحبّ است، ولی بعضی از روزها تأكید بیشتری دارد. كه برای توضیح بیشتر به رساله عملیه، به همین بخش مراجعه نمائید.
تقسیم روزه به اعتبار دیگر:

امیرالمؤمنین(ع) می‏فرمایند:
«صیامُ القلبِ عَنِ الفِكر فی الآثامِ افضلُ مِنْ صیامِ البَطْنِ عن الطعام»4
روزه دل از [برای] اندیشه در [ترك[ گناهان، بهتر از روزه شكم است از غذا خوردن و آشامیدن.
در این حدیث شریف به دو نوع روزه اشاره شد:
1ـ روزه جان.
2ـ روزه جسم.
روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص می‏باشد. روزه جسم و شكم آسان است و هر كس با اراده اندك می‏تواند از عهده آن برآید.
نخوردن و نیاشامیدن چند ساعت، چیزی نیست كه برای یك انسان متدیّن مشكل ساز
باشد. انسان توانایی دارد چندین روز، چیزی نخورد و نیاشامد و در عین حال زنده و سالم بماند.
آنچه مهمّ است، روزه جان است كه دامنه بسیار گسترده دارد و در عین حال بسیار سخت و دشوار است. چیزی نیست كه هر كس بتواند به آسانی بدان دسترسی پیدا كند و یا به صرف دست یازیدن به روزه جسم و شكم، بتواند بدان دست یابد.
ملازمه‏ای بین روزه جسم و روزه جان وجود ندارد. روزه جسم و شكم، تنها می‏تواند مقدمه‏ای برای رسیدن به مرحله روزه جان باشد. رفع و دفع از خطورات ذهنی، خیالات، شبهات، انگیزه‏ها و غرضها، شهوات عملی و...، چیزی نیست كه به صرف روزه جسم بدست آید.
در مرحله روزه دل، تمام اعضا و جوارح انسان روزه‏دار است.
گوش انسان روزه دارد. چشم و نگاه انسان روزه دارد. زبان انسان روزه دارد. ذهن انسان روزه دارد. نَفَس كشیدن و نَفَسها روزه دارند. در خوردن و خوابیدن و در خلوت و جلوت روزه دارند.
در حدیثی دیگر، امیرالمؤمنین(ع) می‏فرمایند:
«صومُ النّفسِ امْساك الحَواسّ الخَمْسِ عَن سائرِ المآثِم و خُلُوّ القَلْبِ مِنْ جمیعِ اسبابِ الشّرّ».5
روزه جان، خودداری كردن حواس پنجگانه از باقیمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پلید.
اگر «جان» انسان روزه باشد، حواس پنجگانه، برای همیشه حواسش جمع خواهد بود وبه سوی پلیدیها و پلشتیها، پا نخواهد نهاد.
این نماز و روزه و حجّ و جهاد هم گواهی دادنست از اعتقاد6
علی(ع) می‏فرمایند:
«صومُ النّفسِ عَنْ لذّاتِ الدّنیا انفعُ الصّیامِ».7
روزه جان از خوشیهای (پست) دنیا سودمندترین روزه‏ها است.
سرچشمه تمام بیماریهای روانی، شبهات علمی واخورده است و شهوات عملی.
برای مبارزه با این نوع بیماریهای خطرساز و خانمانسوز چه باید كرد؟
آیا با «سلاحهای هسته‏ای» می‏توان آن را مهار كرد؟ بطور یقین جواب این سؤال منفی است و اگر تمام سلاحهای گرم و سرد موجود در دنیا را بر سر «شهوات عملی» فرو نشانند، نه تنها شعله آتش آن خاموش نمی‏شود بلكه آتش آن شعله‏ورتر خواهد گشت. سرطان پنهانی است كه با هیچ دارویی درمان نیابد.
تنها راه معقول مبارزه با آن، «سیر و سلوك علمی و عملی» است و این بدست نمی‏آید مگر از راه دین خداپسند و آن دین خداپسند، دین اسلام است كه دارای شاخ و برگهای بیشماری است.
روزه یكی از شاخ و برگهای دین اسلام است كه در درمان بیماریهای روانی بسیار نقش آفرین است، همانطوریكه به اعتراف دوست و دشمن، در درمان بیماریهای «تن» نقش بسزایی دارد.
در بخشی از كتاب «روزه روش نوین برای درمان بیماریها» آمده:
«امساك و روزه اختیاری و منظم، آثار مخصوصی در بدن پدید می‏آورد كه بیماریهای غیر قابل علاج از نظر پزشكان را بهبودی می‏بخشد. همان بیماریهایی كه اگر تمام داروها و وسایل پزشكی جهان را در اختیار پزشكان قرار دهید آنها را قابل علاج نمی‏دانند.»8
خلاصه:

چرا یك طبیب روسی براساس تجربیات و بدعت، بحث «روزه درمانی» را مطرح كرد و روزه درمانی هم نمود ولی مسلمانان از منابع و مبانی بزرگ اسلامی چنین استفاده‏هایی را نبردند و از غریبه‏ها، سبقت نگرفتند؟!
آیا از كلام زیبای حضرت امیر(ع) «روزه درمانی و درمان هر بیماری» بدست نمی‏آید؟! معنای دقیق و عمیق این حدیث نورانی چه می‏تواند باشد؟!
«صومُ النّفسِ امْساك الحَواسّ الخَمْسِ عَن سائرِ المآثِم و خُلُوّ القَلْبِ مِنْ جمیعِ اسبابِ الشّرّ» یعنی چه؟
آیا با عمل به این حدیث زیبا تمام بیماریهای روانی و فراروانی درمان نمی‏گردد؟! آیا در صورت عمل به اینگونه روایات، جوامع انسانی به مدینه فاضله تبدیل نمی‏گردد؟!
فلسفه روزه

1ـ تقویت اراده و ایمان :
علی(ع) می‏فرمایند:
«ان افضلَ ما توسّلَ به المُتوسّلونَ الی اللّهِ سبحانَهُ الایمانُ بِهِ و بِرسوله...»
همانا بهترین چیز كه نزدیكی خواهانِ به خدای سبحان بدان توسّل می‏جوید، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، كه موجب بلندی كلمه مسلمانی است و یكتا دانستن پروردگار كه مقتضای فطرت انسانی است؛ و برپا داشتن نماز كه آن ستون دین است، و دادن حق مستمندان ـ زكات ـ كه واجب شرع مبین است. و روزه ماه رمضان كه نگهدارنده از عقاب است ـ و بازدارنده عذاب9 ایمان به اینكه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقویت ایمان می‏گردد و موجب امیدواری نسبت به سرنوشت آینده و چنین كاری ایمان و اراده انسان را قوی می‏كند و سرنوشت و آینده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر می‏آورد.
علی(ع) در جای دیگر می‏فرمایند:
«علیكُم بصیام شهرِ رمضان فانّ صیامَهُ جُنَّةٌ حَصینَةٌ».10
بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپری است، نگهدارنده از آتش جهنم.
2ـ خودسازی:
روزه دروازه بزرگ عبادت است. به این معنا كه خودسازی و مقاومت در انجام عبادات را از روزه باید شروع نمود.11
امیرالمؤمنین در این زمینه می‏فرمایند:
«بندگان خدا؛ پرهیز از نافرمانی خدا، دوستان او را از در افتادن در حرامهای او نگهداشته است، و دل آنان را به ترس وی همراه داشته است؛ چندانكه شبها بیدارشان می‏دارد، و روزهای گرم را با تشنگی بر آنان به سر می‏آرد.
آسایش عقبی را با رنج دنیا به دست آورند، و سیرآبی ـ آنجا ـ را با تشنگی خوردن ـ در اینجا ـ.»12
این پیام خداوند است كه:
«فانّ مع العُسر یسرا، انّ مَع العُسر یُسرا».13به دنبال هر سیاهچاله، دو سپید چشمه‏ای است.
به دنبال هر تشنگی ای، تشریفات و تشویقاتی است و به دنبال هر گرسنگی و خودسازی، سودی.
امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه به درمانگاه و درمانگران بزرگی اشاره می‏كند كه هم مجهّز به تمام امكانات درمانی هستند و هم مجهّز به درمانگران متخصص.
می‏فرماید: «... خُمْصُ البُطون مِنَ الصّیام».14
مردمی كه چشمانشان از گریه تباه، شكمهایشان از روزه لاغر، و به پشت چسبیده، لبهایشان از دعا خشك، و پژمرده گردیده، رنگها زرد از شب زنده داری ـ بسیار ـ بر رخسارشان گرد فروتنی پدیدار.
مولوی می‏گوید:
هست روزه ظاهر، امساك طعام
روزه معنا، توجه دان تمام
این دهان بستن دهانی باز شد
كه خورنده دانه‏های راز شد
جوع مر خاصّان حق را داده‏اند
تا شود از جوع شیر زورمند
به هر تقدیر «روزه درمانی» را بیگانگان از اسلام عزیز و روح آیات و روایات ما گرفته‏اند، نه اینكه خودشان خلاّقیّت به خرج داده‏اند و آن را كشف كرده‏اند.
سعدی گوید:
اندرون از طعام خالی دار تا در او نور معرفت بینی
تهی از حكمتی بعلّت آن كه پری از طعام تا بینی
حضرت امیر(ع) می‏فرمایند:
«والصّیامَ ابتلاءً لإخلاصِ الخَلْقِ».15
خداوند روزه را واجب كرد تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد.»
اخلاص باید در آزمایشگاه بزرگ رمضان، كاربردی گردد، نه تنها اخلاص بلكه تمام تئوریهای دینی و ارزشی را باید آزمود و در آزمایشگاه بزرگ رمضان و...، كاربردی ساخت.
در جای دیگر حضرت امیر(ع) می‏فرمایند:
«و مُجاهدةِ الصّیام فی الایّامِ المفروضاتِ، تسكینا لاطْرافِهِمْ، و تخشیعا لابْصارِهِم...».
و روزه گرفتنهای دشوار، در روزهایی كه واجب است تا اندامشان بیارامد با این كار، و دیده‏هایشان خاشع شود و جانهاشان خوار. و سبك ساختن دلهای آنان، و بردن خودبینی از ایشان، به فروتنی كه در این عبادتهاست: از چهره‏های شاداب را به تواضع برخاك سودن، و با چسبانیدن اندامهای پاكیزه بر زمین، خردی خویش را نمودن، و رسیدن شكمها به پشت به فروتنی و خواری به خاطر روزه داری.»16
بیگانگان بی‏خبر، از روزه دراسلام یا روزه‏ها و امساك‏هایی كه خود تجویز می‏كنند را، فقط ضامن سلامی تن و جسم تنها می‏دانند ولی غافل از اینكه روزه در اسلام، بر فراروان هم اثر گذار است و بسیاری از بیماریهای روانی، فشارهای عصبی و فشارهای روانی را می‏توان از طریق روزه درمان كرد. و راز اصلی از روزه در اسلام، دست یافتن به سلامتی جان است، كه اگر انسان به سلامتی جان دست نیابد، تمام هستی خویش را باخته است.
ولی موحّدان واقعی، شیعیان و انسانهای كامل سلامتی تن را مرتبه نازله روزه می‏دانند و هدف بلند از روزه، درمان روانهاو فراروان است بلكه بُرد و گستره روزه در اسلام، الی یوم القیامة ادامه دارد.
3ـ استكبار زدایی و استكبار ستیزی:
بنیانگذار استكبار، ابلیس رجیم است، برای درمان بیماری استكبار، باید به ستیز با آن برخاست و از راه جهاد اصغر و بدنبال آن جهاد اكبر، با آن به مبارزه پرداخت.
این جنگ الی یوم القیامة ادامه خواهد داشت و پایان ندارد وصلح و سازش در آن صورت نمی‏گیرد.بقیه در صفحه 36
حضرت امیر(ع) می‏فرمایند:
«اگر خدا رخصت كبر ورزیدن را به یكی از بندگانش می‏داد، به یقین منّتی را بر پیامبران گزیده و دوستانش می‏نهاد، لكن خدای سبحان بزرگمنشی را بر آنان ناپسند دید وفروتنی را پسندید. پس پیامبران ـ از روی فروتنی ـ گونه‏های خود را بر زمین چسبانیدند، و چهره‏های خود را به خاك مالیدند، و برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند. خدای‏شان به گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان فرمود، و با ترس و بیماری امتحانشان كرد و با زیر و زبر كردنشان در سختیها، ایمانشان را پدید آورد.»17
اهداف همه پیامبران استكبار زدایی و استكبار ستیزی بود از یك طرف و تربیت نیروی انسانی بود از طرف دیگر.
علی(ع) در جای دیگر می‏فرمایند، یكی از اهداف بزرگ عبادات از جمله روزه، استكبار زدایی است.
می‏فرمایند:
«والتّصاق كرائمِ الجَوارثِ بالارض تصاغُرا، و لُحوقِ البُطونِ بالمُتونِ مِنَ الصیام تزَلّلاً».18
و با چسبانیدن اندامهای پاكیزه بر زمین خردی خویش را نمودن، و رسیدن شكمها به پشت به فروتنی به خواری به خاطر روزه‏داری.
خلاصه:

به هر تقدیر بحث در این زمینه، دامنه گسترده دارد و در این نوشتار به سه هدف و فلسفه بزرگ روزه كه همان درمان جسم و جان است اشاره شد كه عبارتند از:
1ـ تقویت اراده و ایمان.
2ـ خودسازی.
3ـ استكبار زدایی و استكبار ستیزی.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته