• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 304
تعداد نظرات : 26
زمان آخرین مطلب : 4665روز قبل
رمضان

شهر الصیام (ماه روزه)
عبدالرحمن بن بشیر نقل می كند امام زین العابدین(ع) در هر روز ماه رمضان این دعا را می خواند:«بارخدایا این ماه رمضان و ماه روزه است... (1) امام سجاد همچنین در صحیفه سجادیه هنگام ورود به ماه رمضان از این ماه بعنوان (شهر صیام، یاد نموده اند.صوم و صیام در لغت هر دو مصدر و به معنای امساك و خودداری از انجام كاری است. این كار ممكن است گفتن یك سخن با خوردن و آشامیدن یا راه رفتن یا تمتع و لذت #### یا فعل دیگر باشد. به اسبی كه راه نمی رود صائم گفته و به باد راكد نیز صوم گفته اند.
صوم و صیام از نظر شرع عبارت است از خودداری از كارهای معین در زمان معین با نیت از طلوع فجر تا مغرب مهمترین كارهادر ماه رمضان روزه است. ماه رمضان با روزه شروع می شود و باروزه پایان می پذیرد. ماه رمضان پیوند اساسی و عمیق با روزه دارد.
فراگیرترین و عمومی ترین دعای معصومین (ع) درماه مبارك رمضان در ارتباط با توفیق در روزه گرفتن در این ماه است.
در كتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است: پیامبر گرامی اسلام در شب اول ماه مبارك رمضان می فرمودند: حمد و ستایش مخصوص خدائی است كه ما را بوسیله توای ماه مبارك گرامی داشت. بار خدایا ما را بر روزه و قیام در این ماه نیرومند گردان.
پیامبر اسلام (ص) هنگامی كه هلال ماه رمضان را مشاهده می كردند روبه قبله كرده می فرمودند «خدایا روزه ، نماز و تلاوت قرآن رادر این ماه روزی ما كن» (2) حضرت علی (ع) فرموده اند: « برشما باد به روزه ماه رمضان ، زیرا روزه این ماه سپر نگهدارنده از آتش جهنم است.(3)

شهر الاسلام (ماه اسلام)
امام چهارم امام زین العابدین(ع) هنگامی كه شب اول یاروز اول ماه رمضان می رسید دعائی می خواندند. در بخشی از این دعا در صحیفه سجادیه آمده است:«سپاس خدائی را سزا است كه ماه خود ، ماه رمضان، ماه صیام، ماه اسلام... را یكی از راههای احسان قرار داد.»
ماه رمضان را ماه اسلام نامیده اند ؛ چون ماه طاعت و فرمانبرداری و تسلیم ، و بندگی و تعمیم و گسترش آن است . یا مقصود ماه دین اسلام است بدلیل اینكه واجب شدن روزه از مختصات امت اسلام و از خصوصیات مسلمانان است . پیامبر گرامی اسلام «ص» در استقبال از ماه رمضان بر روی منبر خطاب به مسلمانان فرموده اند : « خدای متعال شما را به ماه رمضان اختصاص داد»(4)
امام صادق (ع) فرموده اند : «اسلام بر پنج پایه بنا گذاشته شده است : نماز ، زكات ، حج ، روزه و ولایت و در اسلام نسبت به چیزی در سطح ولایت صحبت نشده است(5)

يکشنبه 23/5/1390 - 16:3
رمضان
به تاخیر نیانداختن افطار


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛ مردم، تا وقتى كه زود افطار مى‏كنند، در نیكى‏اند.
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛ افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.
- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛ از دین‏شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.

اول نماز، بعد افطار


تهذیب الأحكام عن زرارة و فضیل عن الإمام الباقر علیه‏السلام: «فی رَمَضانَ تُصَلّی ثُمَّ تُفطِرُ ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَنتَظِرونَ الإِفطارَ، فَإِن كُنتَ مَعَهُم فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر ثُمَّ صَلِّ، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ.»
قُلتُ: ولِمَ ذلِكَ؟ قالَ: «لِأَنَّهُ قَد حَضَرَكَ فَرضانِ: الإِفطارُ وَالصَّلاةُ، فَابدَأ بِأَفضَلِهِما، و أفضَلُهُمَا الصَّلاةُ.»
ثُمَّ قالَ: «تُصَلّی و أنتَ صائِمٌ فَتُكتَبُ صَلاتُكَ تِلكَ فَتُختَمُ بِالصَّومِ، أحَبُّ إلَیَّ.»(4)
از امام باقر علیه‏السلام روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز مى‏خوانى و سپس افطار مى‏كنى، مگر آن كه با گروهى باشى كه منتظر افطارند. اگر با آنان بودى، بر خلاف آنان عمل نكن؛ افطار كن و سپس نماز بخوان، وگرنه اوّل، نماز بخوان.» گفتم: براى چه؟
فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»
سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى كه روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: تُقَدِّمُ الصَّلاةَ عَلَى الإِفطارِ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَبتَدِئونَ بِالإِفطارِ فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر مَعَهُم، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ؛ فَإِنَّها أفضَلُ مِنَ الإِفطارِ، و تُكتَبُ صَلاتُكَ و أنتَ صائِمٌ أحَبُّ إلَیَّ. (5) ؛ نماز را بر افطار مقدّم مى‏دارى، مگر آن كه با گروهى باشى كه اوّل، افطار مى‏كنند. پس با آنان مخالفت نكن و با ایشان افطار كن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا كه بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته مى‏شود و این نزد من، محبوب‏تر است.

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: یُستَحَبُّ لِلصّائِمِ ـ إن قَوِیَ عَلى ذلِكَ ـ أن یُصَلِّیَ قَبلَ أن یُفطِرَ(6)؛ براى روزه‏دار، مستحب است كه اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند.

امام باقرعلیه السلام فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»
سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى كه روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»



- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن رجاء بن أبی الضحّاك ـ فی وَصفِ صَومِ الإِمامِ الرِّضا علیه‏السلام ـ كانَ ـ إذا أقامَ فی بَلدَةٍ عَشَرَةَ أیّامٍ ـ صائِما لا یُفطِرُ، فَإِذا جَنَّ اللَّیلُ بَدَأَ بِالصَّلاةِ قَبلَ الإِفطارِ(7)؛ عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاك، در توصیف روزه امام رضا علیه‏السلام نقل می‌كند: هر گاه در شهرى دَه روز مى‏ماند، روزه بود و افطار نمى‏كرد. پس چون شب فرا مى‏رسید، اوّل پیش از افطار، نماز مى‏خواند.
- و قَد رُوِیَ أیضا فی ذلِكَ أنَّكَ إذا كُنتَ تَتَمَكَّنُ مِنَ الصَّلاةِ و تَعقِلُها و تَأتی بِها عَلى حُدودِها قَبلَ أن تُفطِرَ، فَالأَفضَلُ أن تُصَلِّیَ قَبلَ الإِفطارِ، ...(8) ؛ روایت شده كه: هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏كرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.

صدقه دادن


- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسكینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ الله‏ُ لَهُ ذَنبَهُ، و كَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر كس پیش از افطار كردن، گِرده‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى‏آمرزد و براى او ثواب آزاد كردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل را مى‏نویسد.

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا كانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا كانَ عِندَ المَساءِ أكَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَكونُ ذلِكَ عَشاءَهُ، صَلَّى الله‏ُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود كه امام سجّاد علیه‏السلام هر روز كه روزه مى‏گرفت، دستور مى‏داد كه گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر كه مى‏شد، بر روى دیگ‏ها خم مى‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مى‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشك مى‏آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!

قرائت سوره مباركه قدر


- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» عِندَ فُطورِهِ و عِندَ سَحورِهِ، كانَ فیما بَینَهُما كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ الله‏ِ تَعالى(11) ؛ هر كس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره «إنّا أنزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون كسى خواهد بود كه در راه خدا به خون خویش آغشته است.

دعا كردن


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزه‏دار، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب است.

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِكُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:
یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزه‏دارى، یك دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار كند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن كه آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لِكُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.
روایت شده شده که : هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏كرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند كه دعایشان رد نمى‏شود: روزه‏دار، تا آن كه افطار كند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستم‏دیده.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: ... وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند كه دعایى از آنان رد نمى‏شود، تا آن كه درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یكی از آنان) روزه‏دار، تا آن كه افطار كند.

خواندن دعای پیش از افطار



- إنَّ النَّبِیَّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله كانَ إذا أفطَرَ قالَ:
بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، هر گاه افطار مى‏كرد، مى‏گفت:
«به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: كانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ یَقولُ:
اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏كرد، مى‏گفت:
«خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار كردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِكُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل:
بِاسمِ الله‏ِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ، سُبحانَكَ و بِحَمدِكَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیك یكى از شما كه روزه است، غذایى آوردند، بگوید:
«به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم. تو منزّهى و تو را مى‏ستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»
- عمل الیوم واللیلة عن معاذ: كانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ قالَ:
الحَمدُلله‏ِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مى‏كرد، مى‏گفت: «سپاس، خدایى را كه مرا یارى كرد تا روزه گرفتم و روزى‏ام داد تا افطار كردم.»
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُكَ بِرَحمَتِكَ الَّتی وَسِعَت كُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزه‏دار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت كه هر چیز را فرا گرفته است، مى‏خوانم كه گناهانم را بیامرزى.»
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُكَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بنده‏اى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیه‏السلام بِفِطرِهِ إلَیهِ ... فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:
بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیه‏السلام، افطارى را نزد وى آورد... . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار كردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»

- قال الإمام الكاظم عن آبائه علیهم‏السلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِكَ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ» یُكتَب لَكَ أجرُ مَن صامَ ذلِكَ الیَومَ(24) ؛ امام كاظم علیه‏السلام به نقل از پدرانش علیهم‏السلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم» تا برایت پاداش كسى را بنویسند كه آن روز را روزه داشته است.

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمنا بِتَوفیقِكَ و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا بِأَمرِكَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ الله‏ُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ (25)؛ هر كس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزى‏ات افطار كردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، كاستى‏هایى را كه او با گناهانش بر روزه‏اش وارد كرده، مى‏آمرزد.

افطار با خرما یا كشمش یا شیرینى یا شیر یا آب وِلَرم


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى كه روزه‏دار، افطارش را با آن آغاز مى‏كند، كشمش یا چیزى شیرین است.

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛‌ اوّلین چیزى كه پیامبر خدا روزه‏اش را با آن افطار مى‏كرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشك.)

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر كس با خرماى حلال افطار كند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مى‏شود.

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمى‏یافت، با آب افطار مى‏كرد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هیچ بنده‏اى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُكَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِكَ كُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و كانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالكَبِدَ، ...(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏كرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مى‏كرد و اگر نمى‏یافت، با شِكر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مى‏كرد و مى‏فرمود: «معده و كبد را تمیز مى‏كند و بو و دهان را خوش‏بو مى‏سازد و دندان‏ها را محكم مى‏كند و سیاهى چشم را تقویت مى‏كند و مردمك چشم را پر نور مى‏سازد و گناهان را كاملاً مى‏شوید و هیجان و رگ‏ها و صفراى غالب را مى‏نشاند و بلغم را قطع مى‏كند و حرارت معده را آرام مى‏كند و سردرد را مى‏برد.»

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: إنَّ عَلِیّا علیه‏السلام كانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیه‏السلام خوش مى‏داشت كه با شیر، افطار كند.

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگى‏ها را از دل مى‏شوید.

پی‌نوشت‌ها:
1- صحیح البخاری: 2/ 692/1856، صحیح مسلم: 2/771/48، سنن الترمذی: 3/82/699، مسند ابن حنبل: 8/426/22868، كنز العمّال: 8/511/23886 .
2- المعجم الكبیر: 25/163/ 395، اُسدالغابة: 7/310/7426، الفردوس: 2/10/2084، سلسلة الأحادیث الصحیحة: 4/375 /1773، كنز العمّال: 8/510/23879 .
3- تاریخ دمشق: 52/138/10956 عن أنس، كنز العمّال: 8/511/23890 .
4- تهذیب الأحكام: 4/198/570، مصباح المتهجّد: 626 .
5- المقنعة: 318 .
6- تهذیب الأحكام: 4/199/575، الإقبال: 1/237، بحارالأنوار: 98/8/2 .
7- عیون أخبارالرضا علیه‏السلام: 2/182/5، بحار الأنوار: 96/314/12.
8- المقنعة : 318 .
9- فضائل الأشهر الثلاثة: 96/80 ، بحارالأنوار: 96/318/10 .
10- الكافی: 4/68/3، المحاسن: 2/158/1432، من لا یحضره الفقیه: 2/134/1955، مكارم الأخلاق:1/297/930، المناقب لابن شهر آشوب: 4/155، بحارالأنوار : 96/317/ 6.
11- الإقبال: 1/240 .
12- سنن ابن ماجه:1/557/1753، المستدرك على الصحیحین:1/583/1535، الدعاء للطبرانی: 286/919، كنز العمّال: 8/447/23585؛ بحارالأنوار: 96/255/33 .
13- مسند الشهاب: 2/128/1031، الدعوات: 26/44 .
14- نوادر الاُصول: 1/190، كنز العمّال: 8/451/23613 .
15- سنن الترمذی: 5/578/3598 ، سنن ابن ماجه:1/557/1752، مسند ابن حنبل: 3 /171/8049، صحیح ابن حبّان: 8/215/3428، السنن الكبرى: 3/481/6393 .
16- الكافی: 2/510/6، من لایحضره الفقیه: 2/226/2255، فضائل الأشهر الثلاثة: 86/64، الأمالی للصدوق: 337/394.
17- الدعاء للطبرانی: 286/918، المعجم الصغیر: 2/52، المعجم الأوسط : 7/298/7549، كنز العمّال: 7/81/18057 .
18- عمل الیوم واللیلة لابن السنی: 169/480، المعجم الكبیر: 12/114/12720.
19- كنز العمّال: 8/509/23873.
20- تاریخ بغداد: 12/75/6482، الأذكار: 172، كنز العمّال: 7/81/18058.
21- المستدرك على الصحیحین: 1/583/1535، سنن ابن ماجه: 1/557/1753، مستدرك الوسائل: 7/361/8417 .
22- الإقبال: 1/240، البلد الأمین: 231، المصباح للكفعمی: 832، بحار الأنوار: 98/11/2؛ تاریخ دمشق: 54/238/11479، كنز العمّال: 8/614/24400 .
23- تهذیب الأحكام: 4/200/578، مصباح المتهجّد: 626/704، بحار الأنوار: 40/339/24.
24- الإقبال: 1/246، بحارالأنوار: 98/15/2 .
25- فضائل الأشهر الثلاثة: 96/81، بحار الأنوار: 96/312/6 .
26- الفردوس: 1 /358/1445، بحارالأنوار: 62/296 .
27- الكافی:4/153/6، المحاسن:2/341/2173، دعائم الإسلام: 2/111/363، بحار الأنوار: 96/314/15 .
28- الإقبال: 1/242، بحارالأنوار: 98/12/2.
29- الكافی:4/152/1.
30- الكافی: 4/153/4، المقنعة: 317، مكارم الأخلاق: 1/69/86، روضة الواعظین:341، بحار الأنوار: 16/242.
31- تهذیب الأحكام: 4/199/574، الإقبال:1/242، المحاسن: 2/292/1957، بحار الأنوار: 98/12/2 .
32- الكافی: 4/152/3، تهذیب الأحكام: 4/199/572، ثواب الأعمال: 104/1، الإقبال:1/242، الدعوات: 79/195.

منبع:
كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 288.
يکشنبه 23/5/1390 - 16:2
رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربّ العالمین باریء الخلائق اجمعین و الصلاة و السّلام علی عبدالله و رسوله و حبیبه و صفیّه و حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیّدنا و نبیّنا و مولانا ابی القاسم محمد صلی الله علیه وآله و علی اله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین،
اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم:
یا ایّها الّذین امنوا استعینوا بالصّبر و الصّلوة.
همان طوری که شنیدید بنا نبود که امشب من در اینجا سخنرانی کنم و سخنرانی من از شب آینده شروع می شد. موضوع بحثی که برای پنج شب آینده اعلام شده بود مسئله ی «عبادت و دعا» است به مناسبت این ماه که ماه مبارک رمضان است و ماه عبادت دعاست و بالخصوص به مناسبت این ایّام و لیالی قدر است و شبها شبهای احیاء است یعنی شبهایی است که سنت است ما این شبها را زنده نگه بداریم. کلمه ی «احیاء» یعنی زنده کردن، و احیاء این شبها یعنی این شبها را زنده نگهداری کردن و شب زنده داری کردن. به این مناسبت بنابراین بود که درباره ی عبادت و دعا صحبت کنم. مقدّر چنین بود که این بحث از امشب شروع بشود.

این سخن راست است ولی آن کسی که می گوید احیاء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در این قطعه از زمان



کلمه ی «احیاء»

من بحث خودم را از همین کلمه ی «احیاء» شروع می کنم که عرض کردم احیاء یعنی زنده کردن، نقطه ی مقابل «اماته» که به معنی میراندن است. این کلمه چنین می رساند که شب – که قسمتی از وقت انسان است – دو حالت دارد: ممکن است شب کسی زنده باشد و ممکن است شب او مرده باشد. شبِ زنده آن شبی است که انسان تمام یا لااقل پاسی از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پرودگار بسر ببرد، و شب مُرده آن شبی است که انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشی ذات مقدس پروردگار بسر ببرد. ممکن است کسی خیال کند که این تعبیر یک تعبیر مجازی است، یک نوع تعارف است: شب که زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقداری از زمان که این نیمکره ی زمین که ما در روی آن زندگی می کنیم مواجه با خورشید نیست و نور خورشید نمی تابد، به آن می گویند «شب». شب به هر حال شب است؛ شب نه زندگی دارد و نه مردگی.

این سخن راست است ولی آن کسی که می گوید احیاء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش این نیست که این قطعه زمان را شما زنده نگه دارید؛ مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در این قطعه از زمان.
به عبارت دقیق تر، برخلاف آنچه که ابتدائاً تصور می شود، ما خیال می کنیم زمان یک چیز است که همه ی ما در داخل آن قرار گرفته ایم؛ در صورتی که این جور نیست. آن زمانی که فکر می کنیم همه در داخل آن قرار گرفته ایم آن زمانِ ما نیست. زمانی که ما روی آن حساب می کنیم، ساعات و دقایق و هفته ها و ماهها و سالها را حساب می کنیم، آن، زمان ما نیست، زمان این زمین است. زمان ما یک حقیقتی است متحد با وجود خود ما، جزء وجود ماست. زمانِ ما، زمان وجود ما از خود ما منفک و جدا نیست؛ چیزی که هست ما این زمان را که مقدار و اندازه دارد با زمان زمین حساب می کنیم، با آن تطبیق می کنیم، بعد خیال می کنیم زمان یک چیز است و همه ی ما در آن قرا گرفته ایم. نه، زمان من یک چیز است، زمان شما یک چیز دیگر است یعنی مخصوص خودتان است؛ همین طور که قد شما که مثلاً صد و شصت سانتیمتر است، این کمّیت و مقدار مال شماست و قد من که صد و هشتاد سانتیمتر است، کمّیت و مقداری است مخصوصِ من. شما یک قد و یک اندازه دارید، من هم یک قد یک اندازه ی مخصوص به خود. (حالا اینها برابر با یکدیگر باشند یا نباشند مطلب جداگانه ای است.) شما چون وجودتان یک وجود متحرک و سیال و متغّیر است، یک زمان در درون خودتان دارید، من هم یک زمان در درون خودم دارم، آن گل هم یک زمان در درون خودش دارد، آن درخت هم یک زمان در درون خودش دارد، این سنگ هم که یک زمان در درون خودش دارد؛ و زمانی که در درون هر چیزی هست عین وجود آن چیز است.
منبع:کتاب آزادی های معنوی،مقاله عبادت و دعا ،ص43تا

يکشنبه 23/5/1390 - 16:1
رمضان

شرح اجمالی دعا در پرتو قرآن
عناوین محوری در دعای روز اول عبارتند از: 1.نماز و روزه راستین و واقعی 2. بیداری از غفلت 3.بخشایش جرم.
از قضا قرآن عزیز بر روی این هرسه موضوع انگشت تاکید نهاده، اما چون بنای این سلسله نوشتارها بر اختصار است لذا به شرح اجمالی یکی از کلیدی ترین موضوعات در این دعا(= نماز و روزه راستین) بسنده می کنیم .
قرآن کریم در کریمه زیر می فرماید:
وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ(بقره/45)
از صبر و نماز یاری جوئید؛ و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجه به پروردگار ، نیرو بگیرید؛ و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
مفاد آیه یاد شده این است که صبر و نماز بر غیر اهل تواضع گران و سنگین است.
بنا بر قول کثیری از مفسران، منظور از "صبر" در آیه یاد شده، روزه داری است؛ پاره ای از روایات نیز موید این ادعاستاز جمله در روایتی چنین آمده:
صبر برسه گونه است: 1. صبر در برابر مصیبت. 2 صبر در برابر معصیت. 3 صبر در برابر عبادت. (بحار الانوار، ج71، ص77)
بنا بر این اینکه گفتیم مراد از صبر در این آیه روزه است، ناظر به یكى از مصادیق صبر است.
از تعبیر «لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِینَ» می توان دریافت که سنگین بودن نماز، نشانه‏ى تكبّر در برابر خداست.
پس یکی از ملاکهای راستین بودن نماز، توجه و خضوع قلبی نسبت به معبود است. اما اگر بپرسید که چگونه می توان اهل خشوع بود؟ شما را به آیه بعد ارجاع می دهیم که می فرماید:
الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره/46)
(خاشعان) كسانى هستند كه به (قیامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ایمان دارند.
اکنون بنگرید که چقدر به رستاخیز و دیدار دلدار در آن روز ایمان دارید ؟
به همان اندازه شما تواضع خواهید داشت ان شاء الله.

يکشنبه 23/5/1390 - 16:1
رمضان




</h1>
</h1>توبه، پیش از فرا رسیدن ماه رمضان


عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن عبدالسلام بن صالح الهرویّ: دَخَلتُ عَلى أبِی الحَسَنِ عَلِیِ بنِ موسَى الرِّضا علیه‏السلام فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ، فَقالَ لی: «یا أبَا الصَّلتِ، إنَّ شَعبانَ قَد مَضى أكثَرُهُ، و هذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنهُ، فَتَدارَك فیما بَقِیَ مِنهُ تَقصیرَكَ فیما مَضى مِنهُ، و عَلَیكَ بِالإِقبالِ عَلى ما یَعنیكَ و تَركِ ما لا یَعنیكَ، و أكثِر مِنَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ و تِلاوَةِ القُرآنِ، و تُب إلَى الله‏ِ مِن ذُنوبِكَ ... . (1)
عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ نقل می‌كند در آخرین جمعه ماه شعبان، خدمت امام رضا علیه‏السلام رسیدم. به من فرمود:
«اى ابوصَلْت! بیشترِ شعبان گذشته است و این، آخرین جمعه از آن است. پس در آنچه از آن مانده، كوتاهى‏هایت را در آنچه گذشته است، جبران كن. به كارى روى آور كه برایت مفید باشد و آنچه را بیهوده است و به تو مربوط نیست، وا گذار .
زیاد دعا و استغفار و تلاوت قرآن داشته باش و از گناهانت به درگاه خدا توبه كن، تا در حالى ماه خدا سوى تو آید كه براى خدا خالص شده باشى . هیچ امانتى را بر عهده خویش باقى نگذار، مگر آن كه ادا كرده باشى، و هیچ كینه‏اى را در دلت نسبت به مؤمنى نگاه مدار، مگر آن كه از دل به در آورده باشى، و هیچ گناهى را كه مرتكب مى‏شدى، رها مكن، مگر این كه از آن، دست برداشته باشى .
از خدا پروا كن و در نهان و آشكار كارت، بر او توكّل كن؛ «و هر كس بر خدا توكّل كند، او برایش بس است . خداوند، فرمان خویش را پیش خواهد برد. به یقین، خداوند براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است.»
و در باقى‏مانده این ماه، زیاد بگو:
"خدایا! اگر ما را در آنچه از شعبان گذشته است، نیامرزیده‏اى، پس ما را در باقیمانده آن ببخشاى!"
همانا خداوند متعال، در این ماه به احترام ماه رمضان، بسیارى را [از آتش] آزاد مى‏كند.»

سه روز روزه در آخر شعبان


السنن الكبرى عن أنس: قیلَ: یا رَسولَ الله‏ِ، أیُ الصَّومِ أفضَلُ؟ قالَ: «صَومُ شَعبانَ تَعظیما لِرَمَضانَ»(2)؛ السنن الكبرى ـ به نقل از انس ـ به پیامبر خدا گفتند: كدام روزه برتر است؟ فرمود: «روزه شعبان در بزرگداشتِ رمضان.»
الإمام الصادق علیه‏السلام: مَن صامَ ثَلاثَةَ أیّامٍ مِن آخِرِ شَعبانَ و وَصَلَها بِشَهرِ رَمَضانَ، كَتَبَ الله‏ُ لَهُ صَومَ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ
(3) ؛ امام صادق علیه‏السلام: هر كس سه روزِ آخر شعبان را روزه بدارد و آنها را به ماه رمضان متّصل كند، خداوند براى او پاداش روزه دو ماه پیاپى را مى‏نویسد.


اصلاح غذا


خوردن و نوشیدن به هنگام افطار و سحر، جان‏مایه روزه‏دارى است. از این رو، در نظر اسلام، حلال یا حرام بودن خوردنى‏ها و نوشیدنى‏ها، اندازه و نوع آنها و همچنین انگیزه روزه‏داران از خوردن و آشامیدن، در میزان بهره‏ورى از روزه نقشى اساسى دارند و در دستاوردهاى روزه‏دار از بركات این میهمانى، بسیار مؤثّرند.
نخستین شرط بهره‏ورى از روزه، آن است كه نیروى تأمین‏كننده و پشتوانه انسان براى روزه گرفتن، حلال باشد. غذاى حرام، نه تنها در بهره‏مندى انسان از آثار و بركات روزه، نقش تخریبى دارد، بلكه آفتى است كه همه عبادت‏ها را تهدید مى‏كند، از این رو، از پیامبر خدا روایت شده است:
العِبادَةُ مَعَ أكلِ الحَرامِ كَالبِناءِ عَلَى الرَّملِ(4)؛ عبادت همراه با حرامخوارى، مثل بنا ساختن بر شنزار است .
بر این اساس، براى روزه‏دار، شناخت غذاهاى حرام، اهمّیتى ویژه دارد. لذا در اینجا روایاتی را جهت توجه بیشتر به این امر متذكر می‌شویم.
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: كُلُوا الحَلالَ یَتِمَّ لَكُم صَومُكُم(5) ؛ غذاى حلال بخورید تا روزه براى شما كامل گردد .
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: «إنَّ قَوما یَجیؤونَ یَومَ القِیامَةِ و لَهُم مِنَ الحَسَناتِ أمثالُ الجِبالِ، فَیَجعَلُهَا الله‏ُ هَباءً مَنثورا، ثُمَّ یُؤمَرُ بِهِم إلَى النّار.ِ» فَقالَ سَلمانُ: صِفهُم لَنا یا رَسولَ الله‏ِ .
فَقالَ: «أما إنَّهُم قَد كانوا یَصومونَ و یُصَلّونَ، و یَأخُذونَ اُهبَةً مِنَ اللَّیلِ، ولكِنَّهُم كانوا إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِنَ الحَرامِ وَثَبوا عَلَیهِ.» (6)
امام باقر علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اى ابو حمزه! آنان كسانى هستند كه نماز مى‏خواندند و روزه مى‏گرفتند؛ لیكن هر گاه چیزى از حرام به آنان عرضه مى‏شد، مى‏گرفتند و هر گاه چیزى از عطاى امیر مؤمنان علیه‏السلام به آنان داده مى‏شد، رد مى‏كردند.


پیامبر خدا فرمود: «روز قیامت، گروهى مى‏آیند، در حالى كه حسناتشان همچون كوه‏هاست. خداوند، همه آنها را نابود و پراكنده مى‏سازد. سپس فرمان مى‏رسد كه آنان را به آتش بیفكنید.»
سلمان گفت: اى پیامبر خدا! آنان را براى ما توصیف كن .
فرمود: «آنان، كسانى هستند كه روزه گرفته، نماز خوانده و شب‏زنده‏دارى كرده‏اند؛ لیكن هر گاه حرامى بر آنان عرضه مى‏شده، بر آن مى‏شتافتند.»
- عَن ضَمرَةَ بنِ حَبیبٍ عَن اُمِّ عَبدِ الله‏ِ اُختِ شَدّادِ بنِ أوسٍ أنَّها بَعَثَت إلى رَسولِ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بِقَدَحِ لَبَنٍ عِندَ فِطرِهِ و هُوَ صائِمٌ، و ذلِكَ فی طولِ النَّهارِ و شِدَّةِ الحَرِّ، فَرَدَّ إلَیها رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: «أنّى كانَ لَكِ هذَا اللَّبَنُ؟» قالَت: مِن شاةٍ لی ... . (7)
به نقل از حمزة بن حبیب، درباره اُمّ عبدالله‏ (خواهر شدّاد بن اَوس) وى هنگام افطار ، ظرف شیرى براى پیامبر خدا كه روزه بود، فرستاد و این، در روزى بلند با هواى گرم بود .
پیامبر خدا آن را نزد زن برگرداند كه: «این شیر را از كجا آورده‏اى؟»
گفت: از گوسفندم (دوشیده‏ام) .
پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، فرستاده آن زن را (دوباره) نزد او برگرداند كه: «این گوسفند را از كجا آورده‏اى؟»
گفت: از مال خودم خریده‏ام .
پس پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آن را از او گرفت .
چون فردا شد، اُمّ عبدالله‏ نزد پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رفت و گفت: اى پیامبر خدا! شیر را از روى دلسوزى (به خاطر بلندى روز و شدّت گرما) برایتان فرستادم. آنگاه فرستاده مرا برگرداندى!
به او فرمود: «پیامبران، چنین مأمورند. [مأموریم] كه جز پاكیزه نخوریم و جز شایسته انجام ندهیم.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «آنان، كسانى هستند كه روزه گرفته، نماز خوانده و شب‏زنده‏دارى كرده‏اند؛ لیكن هر گاه حرامى بر آنان عرضه مى‏شده، بر آن مى‏شتافتند.»

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام ـ لِأَبی حَمزَةَ الثُّمالِیِّ ـ «یَبعَثُ الله‏ُ یَومَ القِیامَةِ قَوما بَینَ أیدیهِم نورٌ كَالقَباطِیِّ، ثُمَّ یُقالُ لَهُ: كُن هَباءً مَنثورا.»
ثُمَّ قالَ: «أما وَالله‏ِ یا أبا حَمزَةَ، إنَّهُم كانوا لَیَصومونَ و یُصَلّونَ ولكِن كانوا إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِنَ الحَرامِ أخَذوهُ، و إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِن فَضلِ أمیرِالمُؤمِنینَ علیه‏السلام أنكَروهُ.»(8)
امام باقر علیه‏السلام خطاب به ابو حمزه ثمالى فرمود: روز قیامت، خداوند، گروهى را برمى‏انگیزد كه پیشاپیش آنان نورى مثل قَباطى (نوعى جامه مصرى است كه سفید و نازك است. گویا به «قبط (مصریان)» منسوب است) است. سپس به آن نور گفته مى‏شود: «نابود و پراكنده شو.»
سپس فرمود: به خدا سوگند اى ابو حمزه! آنان كسانى هستند كه نماز مى‏خواندند و روزه مى‏گرفتند؛ لیكن هر گاه چیزى از حرام به آنان عرضه مى‏شد، مى‏گرفتند و هر گاه چیزى از عطاى امیر مؤمنان علیه‏السلام به آنان داده مى‏شد، رد مى‏كردند.

پی‌نوشت‌ها:
1- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 2/51/198، الإقبال: 1/42، بحارالأنوار: 97/73/17.
2- السنن الكبرى: 4/503/8517، شُعب الإیمان: 3/377/3819، كنز العمّال: 8/591/24292؛ ثواب الأعمال: 86/14، بحار الأنوار: 97/77/35 .
3- كتاب من لا یحضره الفقیه: 2/94/1829، الخصال: 582/6، فضائل الأشهر الثلاثة: 53/31، الأمالی للصدوق: 768/1038، الإقبال: 1/43، بحار الأنوار: 97/72 .
4- عدّة الداعى: 141، بحار الأنوار: 103/16/73 .
5- كنز العمّال: 15/844/43356 .
6- إرشاد القلوب: 191 .
7- المعجم الكبیر: 25/174 /428، المستدرك على الصحیحین: 4/140/7159، مسند الشامیّین: 2/356 /1488، اُسد الغابة: 7/348/7515 .
8- تفسیر القمّی: 2/112، بحار الأنوار: 7/176/9 و ج 70 / 293 / 35.

منبع:
كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 186، با تصرف .
يکشنبه 23/5/1390 - 16:0
رمضان




</h1>
</h1>وجوب روزه گرفتن


«یَـأَ ایُّهَا الَّذِینَ امَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(1) ؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته (واجب) شده است، آنگونه كه بر كسانى كه پیش از شما بودند، نوشته شده بود. باشد كه پروا كنید!»
خداوند، بندگان را به چیزى كه تاب نیاورند، موظّف نكرده است. همانا آنان را در شبانه‏روز، به پنج نماز، موظّف ساخته است و از هر دویست درهم، به پنج درهم مكلّف نموده و در سال، به روزه ماه رمضان تكلیف كرده است

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: إنَّ الله‏َ افتَرَضَ خَمسا و لَم یَفتَرِض إلاّ حَسَنا جَمیلاً: الصَّلاةَ، وَالزَّكاةَ، وَالحَجَّ، وَالصِّیامَ، و وِلایَتَنا أهلَ البَیتِ(2) ؛‌ خداوند، پنج چیز را واجب كرده است و جز نیكو و زیبا، واجب نكرده است: نماز، زكات، حج، روزه و ولایت ما اهل بیت.

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: بُنِیَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ: إقامِ الصَّلاةِ، و إیتاءِ الزَّكاةِ، و حَجِّ البَیتِ، و صَومِ شَهرِ رَمَضانَ، وَالوِلایَةِ لَنا أهلَ البَیتِ (3) ؛ اسلام بر پنج پایه بنا شده است: برپا داشتن نماز، پرداختن زكات، حجّ خانه خدا، گرفتن روزه ماه رمضان و ولایت ما اهل بیت .

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: ما كَلَّفَ الله‏ُ العِبادَ إلاّ ما یُطیقونَ، إنَّما كَلَّفَهُم فِی الیَومِ وَاللَّیلَةِ خَمسَ صَلَواتٍ، و كَلَّفَهُم مِن كُلِّ مِئَتَی دِرهَمٍ خَمسَةَ دَراهِمَ، و كَلَّفَهُم صِیامَ شَهرِ رَمَضانَ فِی السَّنَةِ(4) ؛ خداوند، بندگان را به چیزى كه تاب نیاورند، موظّف نكرده است. همانا آنان را در شبانه‏روز، به پنج نماز، موظّف ساخته است و از هر دویست درهم، به پنج درهم مكلّف نموده و در سال، به روزه ماه رمضان تكلیف كرده است .

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: یُسأَلُ المَیِّتُ فی قَبرِهِ عَن خَمسٍ: عَن صَلاتِهِ، و زَكاتِهِ، و حَجِّهِ، و صِیامِهِ، و وِلایَتِهِ إیّانا أهلَ البَیتِ(5) ؛ از مرده در قبر درباره پنج چیز سؤال مى‏شود: نمازش، زكاتش، حجّش، روزه‏اش، و ولایتش نسبت به ما اهل بیت .

حكمت روزه گرفتن


- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: حَرَسَ الله‏ُ عِبادَهُ المُؤمِنینَ بِالصَّلَواتِ وَالزَّكَواتِ و مُجاهَدَةِ الصِّیامِ فِی الأَیّامِ المَفروضاتِ؛ تَسكینا لِأَطرافِهِم، و تَخشیعا لِأَبصارِهِم، و تَذلیلاً لِنُفوسِهِم، و تَخفیضا لِقُلوبِهِم، و إذهابا لِلخُیَلاءِ عَنهُم، ...(6)؛ خداوند، بندگان مؤمن خویش را با نمازها، زكات‏ها و تلاش براى روزه گرفتن در روزهاى واجب‏ شده، نگهدارى كرده است تا اعضایشان آرامش یابد و چشمانشان خشوع پیدا كند و جان‏هایشان رام گردد و دل‏هایشان متواضع شود و غرور از آنان زدوده گردد، به سبب حكمت‏هایى كه در آنهاست، چون: خاكى شدن چهره‏هاى عزّتمند از روى تواضع، به زمین چسبیدن اعضاى شریف از روى فروتنى، و چسبیدن شكم‏ها به پشت‏ها از روى رام شدن .

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: فَرَضَ الله‏ُ الصِّیامَ ابتِلاءً لاِخلاصِ الخَلقِ (7) ؛ خداوند، روزه را واجب فرمود، تا آزمونى براى اخلاص آفریدگان باشد.

- قالت فاطمة علیهاالسلام: فَرضَ [الله‏ُ] ... الصِّیامَ تَثبیتا لِلإِخلاصِ (8) روزه براى استوارسازى اخلاص، واجب شده است .

- قال الإمام الحسین علیه‏السلام ـ فی بَیانِ عِلَّةِ الصِّیامِ ـ : لِیَجِدَ الغَنِیُّ مَسَّ الجوعِ فَیَعودَ بِالفَضلِ عَلَى المَساكینِ (9)؛ امام حسین علیه السلام درباره حكمت روزه‏دارى فرمود: تا ثروتمند، رنج گرسنگى را بچشد؛ پس بر بینوایان نیكى كند .

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّما فَرَضَ الله عز و جل الصِّیامَ لِیَستَوِیَ بِهِ الغَنِیُّ وَالفَقیرُ؛ و ذلِكَ أنَّ الغَنِیَّ لَم یَكُن لِیَجِدَ مَسَّ الجوعِ فَیَرحَمَ الفَقیرَ؛ لِأَنَّ الغَنِیَّ كُلَّما أرادَ شَیئا قَدَرَ عَلَیهِ، فَأَرادَ الله‏ُ عز و جل أن یُسَوِّیَ بَینَ خَلقِهِ، و أن یُذیقَ الغَنِیَّ مَسَّ الجوعِ وَالأَلَمِ؛ لِیَرِقَّ عَلَى الضَّعیفِ فَیَرحَمَ الجائِعَ(10)؛ امام صادق علیه‏السلام درباره حكمت روزه‏دارى فرمود: خداوند متعال، روزه را واجب ساخته است تا ثروتمند و تهیدست، برابر شوند؛ چون [بدون روزه] ثروتمند، رنج گرسنگى را نمى‏چشید تا به فقیر ترحّم كند؛ زیرا ثروتمند هر گاه چیزى را بخواهد، بر آن تواناست. پس خداى متعال خواست تا میان بندگانش برابرى پدید آورد و ثروتمند هم طعم گرسنگى و رنج را بچشد تا بر ناتوان، رقّت قلب یابد و بر گرسنه ترحّم نماید.

فضیلت روزه


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: جَعَلَ الله‏ُ ... قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ وَالصَّومِ (11) ؛ خداوند، فروغ دیدگانم را در نماز و روزه قرار داده است .

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: قالَ حَبیبی جَبرَئیلُ: إنَّ مَثَلَ هذَا الدّینِ كَمَثَل شَجَرَةٍ ثابِتَةٍ؛ الإِیمانُ أصلُها، وَالصَّلاةُ عُروقُها، وَالزَّكاةُ ماؤُها، وَالصَّومُ سَعَفُها (12) ؛ حبیب من جبرئیل گفت: «مَثَل این دین، همچون «مَثَل درختى ثابت و استوار است. ریشه‏اش ایمان است و رگ‏هایش نماز . آب آن، زكات است و شاخ و برگش، روزه.»

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: ثَلاثَةٌ مِن رَوحِ اللهِ: التَّهَجُّدُ فِی اللَّیلِ بِالصَّلاةِ، و لِقاءُ الإِخوانِ، وَالصَّومُ (13)؛ سه چیز از رحمت خداست: شب‏ زنده‏دارى و نمازگزارى در شب، دیدار با برادران، و روزه گرفتن .

- قال لقمان علیه‏السلام ـ فی مَوعِظَتِهِ لاِبنِهِ ـ یا بُنَیَّ، السَّفینَةُ إیمانٌ، و شِراعُهَا التَّوَكُّلُ، و سُكّانُهَا الصَّبر،ُ و مَجاذیفُهَا الصَّومُ وَالصَّلاةُ وَالزَّكاةُ (14) ؛ حضرت لقمان علیه‏السلام در موعظه خویش به پسرش فرمود: فرزندم! ایمان، كِشتى است. بادبان آن، توكّل است؛ سُكّان آن، صبر است؛ و تیرك‏هاى بادبان آن، نماز و روزه و زكات‏اند .

روزه برای خداست


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: قالَ الله‏ُ عز و جل: «الصَّومُ لی، و أنَا أجزی بِهِ» (15) ؛ خداوند فرموده است: «روزه، براى من است و خودم پاداش آن را مى‏دهم.»

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: كُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ یُضاعَفُ؛ الحَسَنَةُ عَشرُ أمثالِها إلى سَبعِمِئَةِ ضِعفٍ ، قالَ ‏الله‏ُ عز و جل: «إلاَّ الصَّومَ فَإِنَّهُ لی، و أنَا أجزیبِهِ، یَدَعُ شَهوَتَهُ و طَعامَهُ مِن أجلی»(16) ؛ هر كار انسان، چند برابر مى‏شود. كار نیك، ده برابر تا هفتصد برابر مى‏شود. خداوند فرموده است: «مگر روزه، كه براى من است و خودم پاداش آن را مى‏دهم، [كه روزه‏دار] خواسته دل و خوراكش را به خاطر من وامى‏گذارد.»

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: قالَ الله‏ ـ تَبارَكَ و تَعالى ـ : «كُلُّ عَمَلِ ابنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَیرَ الصِّیامِ؛ هُوَ لی، و أنَا أجزی بِهِ.» وَالصِّیامُ جُنَّةُ العَبدِ المُؤمِنِ یَومَ القِیامَةِ كَما یَقی أحَدَكُم سِلاحُهُ فِی الدُّنیا ... (17)؛ خداى متعال فرموده است: «هر كار انسان براى خود اوست، مگر روزه‏دارى، كه براى من است و من خودم پاداش آن را مى‏دهم . روزه، سپر بنده مؤمن در روز قیامت است، همانگونه كه در دنیا هر یك از شما را سلاحش حفاظت مى‏كند. بوى ناخوش دهان روزه‏دار نزد خدا از بوى مشك، خوش‏بوتر است. روزه‏دار، دو بار خوشحال مى‏شود: هنگامى كه افطار مى‏كند و مى‏خورد و مى‏نوشد و آنگاه كه مرا دیدار مى‏كند. پس او را وارد بهشت مى‏كنم.»

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عَلَیكَ بِالصَّومِ؛ فَإِنَّهُ مَحضٌ (18) ؛ بر تو باد روزه، كه عبادتى ناب است!

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام ـ فِی الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَیهِ ـ الصَّومُ عِبادَةٌ بَینَ العَبدِ و خالِقِهِ، لا یَطَّلِعُ عَلَیها غَیرُهُ، و كَذلِكَ لا یُجازی عَنها غَیرُهُ (19) ؛ روزه، عبادتى میان بنده و آفریدگار اوست. كسى جز آفریدگار، از آن آگاه نمى‏شود و كسى جز پروردگار، پاداش آن را نمى‏دهد .

سخنى در شرح حدیثِ: «روزه، براى من است»


ابو حامد غزّالى در شرح این حدیث، گفته است:
این كه روزه براى خداست و این شرافت را یافته كه به خداوند، نسبت داده شود (هر چند همه عبادات، براى اوست، همچنان كه كعبه این شرف را یافته كه خانه او باشد، در حالى كه همه زمین براى اوست) دو معنا دارد:
نخست این كه: روزه، پرهیز و ترك است و عملى پنهان است و در آن، كارى نیست كه دیده شود. به خلاف همه عبادت‏ها كه در معرض دید مردم انجام مى‏شوند، روزه، عبادتى است كه جز خدا آن را نمى‏داند؛ چرا كه كارى است باطنى كه همان صبر است .
دوم این كه: روزه، سركوبى دشمن خداست؛ چون ابزار شیطان ملعون، شهوت‏ها هستند و شهوات با خوردن و آشامیدن، نیرو مى‏یابند. از این رو، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرموده است: إنَّ الشَّیطانَ لَیَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ؛ فَضَیِّقوا مَجارِیَهُ بِالجوعِ؛ شیطان، همچون خون، در وجود آدمى جارى مى‏شود، پس گذرگاه‏هاى او را با گرسنگى، تنگ كنید ... .
از آن جا كه به خصوصِ روزه، سركوبى شیطان و بستن و تنگ ساختن گذرگاه‏هاى اوست، شایسته است كه ویژه خدا گردد؛ زیرا سركوبى دشمن خدا، یارى نمودن خداست، و یارى‏رسانىِ خداوند به بنده‏اش، در پىِ یارى كردن بنده به خداست. خداوند فرموده است:
«إِن تَنصُرُواْ اللهَ یَنصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ»(محمد/7) ؛ اگر خدا را یارى كنید، خدا یارى‏تان مى‏كند و گام‏هایتان را استوار مى‏سازد . پس شروع تلاش، از بنده است و پاداش دادن به هدایت، از خدا .

ارزش روزه‏دار


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ فی قَولِهِ تَعالى: «التَّـائبُونَ الْعَـابِدُونَ الْحَـامِدُونَ السَّـائحُونَ »- : السّائِحونَ و هُمُ الصّائِمونَ فی الحدیث: «سیاحة هذه الاُمّة الصیام»، قیل للصائم: سائح؛ لأنّ الّذی یسیح فی الأرض متعبّد یسیح ولا زاد له ولا ماء، فحین یجد یطعم. والصائم یُمضی نهاره لا یأكل ولا یشرب شیئاً فشُبّه به.(20)
پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله دربـاره آیـه: «[مؤمنـانْ] توبـه‏كنندگـان، پرستشگـران، ستایشگران، سیاحتگران ... اند» می‌فرماید: سیاحتگران، همان روزه‏داران‏اند. در حدیث است: «سیاحت این امّت، روزه است.» این كه به روزه‏دار، «گردشگر» گفته شده، به خاطر شباهتى است كه میانشان وجود دارد؛ زیرا كسى كه در زمین سیاحت مى‏كند، عبادت‏پیشه‏اى است كه بى‏توشه و آب مى‏گردد و هر گاه چیزى بیابد، مى‏خورد. روزه‏دار هم روزش را بدون خوردن و نوشیدن مى‏گذراند .

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لله‏ِِ مائِدَةً عَلَیها ما لا عَینٌ رَأَت، ولا اُذُنٌ سَمِعَت، ولا خَطَرَ عَلى قَلبِ بَشَرٍ، لا یَقعُدُ عَلَیهَا إلاَّ الصّائِمونَ(21) ؛ خداوند، سفره‏اى دارد كه بر آن نعمتى است كه نه چشمى دیده، نه گوشى شنیده و نه بر دل بشرى گذشته است. بر سر این سفره، جز روزه‏داران نخواهند نشست .
امام صادق علیه‏السلام درباره حكمت روزه‏دارى فرمود: خداوند متعال، روزه را واجب ساخته است تا ثروتمند و تهیدست، برابر شوند؛ چون [بدون روزه] ثروتمند، رنج گرسنگى را نمى‏چشید تا به فقیر ترحّم كند؛ زیرا ثروتمند هر گاه چیزى را بخواهد، بر آن تواناست. پس خداى متعال خواست تا میان بندگانش برابرى پدید آورد و ثروتمند هم طعم گرسنگى و رنج را بچشد تا بر ناتوان، رقّت قلب یابد و بر گرسنه ترحّم نماید.


- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: نَومُ الصّائِمِ عِبادَةٌ، و نَفَسُهُ تَسبیحٌ (22)؛ خواب روزه‏دار ، عبادت است و نَفَس او، تسبیح است .

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: نَومُ الصّائِمِ عِبادَةٌ، و صَمتُهُ تَسبیحٌ، و عَمَلُهُ مُضاعَفٌ، و دُعاؤُهُ مُستَجابٌ، و ذَنبُهُ مَغفورٌ (23)؛ خواب روزه‏دار، عبادت است؛ سكوتش تسبیح است؛ عملش دو برابر است؛ دعایش مستجاب است و گناهش آمرزیده است .

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الصّائِمَ لا یَجری عَلَیهِ القَلَمُ حَتّى یُفطِرَ، ما لَم یَأتِ بِشَیءٍ یَنقُضُ (24)؛ بر روزه‏دار، قلم [ثبت گناهان] بى‏تردید جارى نمى‏شود، این حدیث و امثال آن، مجوّز ارتكاب گناه نیستند و مقصود، آن است كه روزه، مانع از انجام دادن گناهان مى‏گردد و در نتیجه گناهى در پرونده روزه‏دار، ثبت نمى‏شود، تا آن كه افطار كند، [البتّه] تا وقتى كه آنچه روزه را باطل مى‏كند، انجام نداده باشد.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لِلصّائِمِ فَرحَتانِ: فَرحَةٌ عِندَ فِطرِهِ، و فَرحَةٌ یَومَ القِیامَةِ، یُنادِی المُنادی: «أینَ الظّامِئَةُ أكبادُهُم؟ و عِزَّتی، لَأَروِیَنَّهُمُ الیَومَ»(25) ؛ روزه‏دار، دو خوشحالى دارد: خوشحالى او به هنگام افطارش، و خوشحالى او در روز قیامت، [آنگاه] كه منادى ندا مى‏دهد: «كجایند صاحبان جگرهاى سوخته و تشنه؟ به عزّتم سوگند، امروز سیرابشان مى‏كنم.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ، لَخُلوفُ فَمِ‏الصّائِمِ أطیَبُ عِندَ الله ِتَعالى مِن ریحِ المِسكِ(26) ؛ سوگند به آن كه جانم در دست اوست، بوى ناخوش دهان روزه‏دار نزد خداى متعال، خوش‏بوتر از بوى مُشك است .

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ثَلاثُ دَعَواتٍ مُستَجاباتٌ: دَعوَةُ الصّائِمِ، و دَعوَةُ المُسافِرِ، و دَعوَةُ المَظلومِ (27) ؛ سه دعا، مستجاب است: دعاى روزه‏دار، دعاى مسافر و دعاى ستمدیده .
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:خواب روزه‏دار، عبادت است؛ سكوتش تسبیح است؛ عملش دو برابر است؛ دعایش مستجاب است و گناهش آمرزیده است .

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن یَومٍ إلاّ و مَلَكٌ یُنادی فِی المَقابِرِ: مَن تَغبِطونَ؟ فَیَقولونَ : أهلَ المَساجِدِ؛ یُصَلّونَ ولا نَقدِرُ، و یَصومُونَ ولا نَقدِرُ (28) ؛ هیچ روزى نیست، مگر آن كه فرشته‏اى در گورستان‏ها ندا مى‏دهد: «به حال چه كسى رشك مى‏برید؟» مى‏گویند: به حال مسجدیان؛ آنان نماز مى‏خوانند؛ ولى ما نمى‏توانیم، و روزه مى‏گیرند؛ ولى ما نمى‏توانیم .

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: مَن صامَ لله‏ِِ عز و جل یَوما فی شِدَّةِ الحَرِّ فَأَصابَهُ ظَمَأٌ، وَ كَّلَ الله‏ُ بِهِ ألفَ مَلَكٍ یَمسَحونَ وَجهَهُ و یُبَشِّرونَهُ، حَتّى إذا أفطَرَ قالَ الله‏ُ عز و جل لَهُ: «ما أطیَبَ ریحَكَ و رَوحَكَ ! مَلائِكَتِی، اشهَدوا أنّی قَد غَفَرتُ لَهُ»(29)؛ كسى كه در گرماى سخت، روزى را براى خدا روزه بدارد و تشنه شود، خداوند، هزار فرشته را بر او مى‏گمارد كه چهره‏اش را لمس مى‏كنند و بشارتش مى‏دهند، تا آنگاه كه افطار كند، كه خداوند به او مى‏فرماید: «چه خوش است بوى تو و نشاط تو! فرشتگان من! گواه باشید كه او را آمرزیدم.»

دعای ملائك برای روزه‌دار


- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن صائِمٍ یَحضُرُ قَوما یَطعَمونَ إلاّ سَبَّحَت لَهُ أعضاؤُهُ، و كانَت صَلاةُ المَلائِكَةِ عَلَیهِ، و كانَت صَلاتُهُم استِغفارا (30) ؛ هیچ روزه‏دارى در میان گروهى كه غذا مى‏خورند، حاضر نمى‏شود، مگر آن كه اعضایش تسبیح مى‏گویند و درود فرشتگان بر او خواهد بود. درود فرشتگان، همان استغفار است.

- قالَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله لِبِلالٍ: «الغَداءُ یا بِلالُ!» فَقالَ: إنّی صائِمٌ .
قالَ رَسولُ الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: «نَأكُلُ أرزاقَنا و فَضلُ رِزقِ بِلالٍ فِی الجَنَّةِ. أشَعَرتَ یا بِلالُ أنَّ الصّائِمَ تُسَبِّحُ عِظامُهُ و تَستَغفِرُ لَهُ المَلائِكَةُ ما اُكِلَ عِندَهُ؟»(31) ؛ پیامبر خدا به بلال فرمود: «اى بلال! صبحانه بخور.» گفت: روزه‏ام.(روزه مستحبی)
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: روزه‏دار، دو خوشحالى دارد: خوشحالى او به هنگام افطارش، و خوشحالى او در روز قیامت، [آنگاه] كه منادى ندا مى‏دهد: «كجایند صاحبان جگرهاى سوخته و تشنه؟ به عزّتم سوگند، امروز سیرابشان مى‏كنم.


پیامبر خدا فرمود: «ما روزىِ خود را مى‏خوریم و روزىِ بلال، در بهشت است. اى بلال! آیا مى‏دانى تا وقتى كه نزد یك روزه‏دار غذا خورده مى‏شود، استخوان‏هایش تسبیح مى‏گویند و فرشتگان براى او استغفار مى‏كنند؟»

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: مَن كَتَمَ صَومَهُ قالَ الله‏ُ عز و جل لِمَلائِكَتِهِ: «عَبدِی استَجارَ مِن عَذابی فَأَجیروهُ.» و وَكَّلَ الله‏ُ تَعالى مَلائِكَتَهُ بِالدُّعاءِ لِلصّائِمینَ، و لَم یَأمُرهُم بِالدُّعاءِ لِأَحَدٍ إلاَّ استَجابَ لَهُم فیهِ (32)؛ هر كس روزه خود را پنهان دارد، خداوند به فرشتگانش مى‏فرماید: «بنده من از آتش، پناه جست، پس پناهش دهید.» و خداوند متعال، فرشتگان خود را مى‏گمارد تا براى روزه‏داران دعا كنند. و خداوند، هرگز آنان را مأمور دعا براى هیچ كس نكرده، مگر آن كه دعایشان را درباره او پذیرفته است .
يکشنبه 23/5/1390 - 16:0
رمضان





</h1>
</h1>ویژگى برجسته‏‌ای كه در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوه‏گر است، وجود زمینه‏ها و ظرفیت‏هایى است كه براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمده‏اند، آنگونه كه پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:
"هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، وَ جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ كَرامَةِ اللهِ؛ ماهى است كه در آن به میهمانى خدا دعوت گشته‏اید و از اهل كرامت خدا قرار داده شده‏اید.
در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگى‏ها و بركات این ماه مبارك است. به عبارت دیگر، مى‏توان گفت كه میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژه‏اى كه خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوى‏اى است كه در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مى‏افكنند، و سفره‏اى است گسترده براى همگان كه هر كس، مى‏تواند از بركات بى‏شمار آن برخوردار شود.

انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

معناى میهمانى خدا


نخستین سؤالى كه در اینجا مطرح می‌شود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند كه بر سر سفره الهى فرود آمده‏اند؟
به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنى‏اى است كه میزبان براى میهمان فراهم مى‏كند . پس، این چه ضیافتى است كه پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟
پاسخ این سؤال، از تحلیل واقع‏بینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مى‏آید . انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است كه خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدن‏هاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:
ادیم زمین، سفره عام اوست چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست(1)
این در حالى است كه اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مى‏برند. نتیجه، این كه: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته‏هاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى‏رسد، به خصوص كه قرآن كریم تصریح مى‏كند: اگر بیم آن نبود كه همه مردم به كفر بگروند، كافر به بالاترین امكانات مادّى، نایل مى‏شد:
«وَ لَوْ لاَ أَن یَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَكْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّكِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن كُلُّ ذَ لِكَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِینَ»(2)؛ اگر بیم آن نبود كه مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانه‏هاى كسانى كه به خداوندْ كافر مى‏شوند، سقف‏هایى از نقره و نردبان‏هایى قرار مى‏دادیم كه از آن بالا بروند* و براى خانه‏هایشان درها و تخت‏هایى كه بر آن تكیه زنند، قرار مى‏دادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها كالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.
خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .


در حدیثی از پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز آمده است: «لَو أنَّ الدُّنیا كانَت تَعدِلُ عِندَ الله‏ِ عز و جل جَناحَ بَعُوضَةٍ، ما سَقَى الكافِرَ، وَ الفاجِرَ مِنها شَربَةً مِن ماءٍ (3)؛ اگر نبود این كه دنیا در نزد خدا برابر با بال پشه‏اى هم نیست، هرگز در آن، یك جرعه آب نیز به كافر و فاجر نمى‏نوشاند!
خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:
«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .

از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .
در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اكرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) كه: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشته‏اید و از اهل كرامت الهى قرار داده شده‏اید»، چه زیبا نوشته است كه:
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است كه در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .
دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیكن نام میهمان‏سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفه‏هاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت‏هاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوه‏اى از آنچه برمى‏گزینند * و گوشت بریان پرنده‏اى كه میل دارند»(4)
بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است كه در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .


پس نعمت‏ها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشكار مى‏شوند و گاهى هم هست كه نعمت‏ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شكل آن جهانى، آشكار مى‏شوند. آنچه در روایات بسیارى آمده كه: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوه‏اى از میوه‏هاى بهشت یا جامه‏اى از جامه‏هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلكه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مى‏آید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبه‏اى از كمال كه به آن رسیده‏اند. بارها و بارها از نزدیك‏ترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مى‏رسد كه مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (كُمپانى) باشد. شنیده‏ام كه مى‏گفت:
«در یكى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله‏" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم كه: «مائده‏هاى رحمت براى آنانى كه از خوان نعمتت روزى مى‏طلبند، آماده است و سرچشمه‏هاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال كه در معناى آن تأمّل و اندیشه مى‏كردم، ناگهان سفره‏اى برایم آشكار شد كه طعام‏ها و نوشیدنى‏هاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان كه تا آن زمان، تصوّرش را هم نكرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یك مسئله فقهى نیز مى‏اندیشیدم . حالتى شگفت و دهشت‏زا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است كه روزه را باطل نمى‏كند ... .»
شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی كه براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است كه ساقى‏اش، همان میزبانش است .
هرگز مپندار كه تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد كه از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گفته و به آن فرمان داده‏اند، پیش‏تر روم؛ بلكه مقصود، سخنِ همان خدایى است كه در سوره «هل أتى» مى‏فرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مى‏نوشاند.» (5)

پی‌نوشت‌ها:
1- بوستان سعدی، ص 3 .
2- الزخرف ، آیه 33 ـ 35 .
3- الأمالى، طوسى، 531 / 1162، مكارم الأخلاق: 2/368/2661، تنبیه الخواطر: 2/56، تحف العقول:40، الأمالى، صدوق: 305/348، التمحیص: 49/79؛ سنن الترمذى: 4/560/2320، المستدرك على الصحیحین: 4/342/7848، كنز العمّال: 3/195/6132 .
4- واقعه، آیه20 و 21 .
5- اشاره ‏است به حدیث ‏امام ‏صادق (علیه‏السلام) در مورد آیه‏ مذكور، كه فرمود: «آنان را از هر چیزى جز خدا پاك مى‏سازد؛ چرا كه هر كس به چیزى از موجودات، آلوده گردد، پاك نیست، مگر به خداى متعال.» مجمع البیان:10/623. جامع الدرر (نوشته عالم ربانى و استاد اخلاق حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدحسین فاطمى رضوان الله‏ تعالى علیه) : 335 ـ 337 به نقل از رساله مجدیّه.

منبع:
كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1.

يکشنبه 23/5/1390 - 15:59
رمضان



- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عِندَ حُضورِ شَهرِ رَمَضانَ ـ سُبحانَ الله‏ِ! ماذا یَستَقبِلُكُم!؟ و ماذا تَستَقبِلونَ!؟ ـ قالَها ثَلاثا ـ (1)؛ به هنگام فرا رسیدن ماه رمضان «سبحان الله‏! چه چیز به استقبال شما مى‏آید؟! و شما چه چیز را استقبال مى‏كنید؟!» پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله این جمله را سه بار تكرار فرمود.

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لَو یَعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّت أن یَكونَ رَمَضانُ سَنَةً(2)؛ اگر بندگان مى‏دانستند كه در رمضان چه [بركاتى] هست، آرزو مى‏كردند كه رمضان، یك سال باشد .
روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماه‏ها، روزهایش بهترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها، و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... .»

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لَو عَلِمتُم ما لَكُم فی رَمَضانَ لَزِدتُم للّه‏ِِ شُكرا (3)؛ اگر مى‏دانستید كه در رمضان براى شما چه (نعمت‏ها و بركاتى) هست، از خداوند بیشتر سپاسگزارى مى‏كردید.
- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَكونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ عِندَكُم كَغَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ؛ فَإِنَّ لَهُ عِندَ الله‏ِ حُرمَةً و فَضلاً عَلى سائِرِ الشُّهورِ، ولا یَكونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ یَومُ صَومِكُم كَیَومِ فِطرِكُم(4) ؛ ماه رمضان نزد شما مثل ماه‏هاى دیگر نباشد؛ چرا كه نزد خداوند، احترام و بر سایر ماه‏ها برترى دارد. در ماه رمضان، روزِ روزه‏دارى شما مثل روزِ خوردنتان نباشد! (ادب و حرمت این ماه را نگه دارید) .
- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: إنَّ رَسولَ الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خَطَبَنا ذاتَ یَومٍ فَقالَ: «أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیكُم شَهرُ الله‏ِ بِالبَرَكَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ، شَهرٌ هُوَ عِندَ الله‏ِ أفضَلُ الشُّهورِ، و أیّامُهُ أفضَلُ الأَیّامِ، و لَیالیهِ أفضَلُ اللَّیالی، و ساعاتُهُ أفضَلُ السّاعاتِ ...»(5)؛ روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماه‏ها، روزهایش بهترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها، و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... .»
- قال الإمام علیّ علیه‏السلام - مِن خُطبَتِهِ فی أوَّلِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ـ : أیُّهَا النّاسُ، إنَّ هذَا الشَّهرَ شَهرٌ فَضَّلَهُ الله‏ُ عَلى سائِرِ الشُّهورِ كَفَضلِنا أهلَ البَیتِ عَلى سائِرِ النّاسِ، و هُوَ شَهرٌ یُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الرَّحمَةِ،... أیُّهَا النّاسُ، إنَّ شُموسَ شَهرِ رَمَضانَ لَتَطلُعُ عَلَى الصّائِمینَ وَالصّائِماتِ، و إنَّ أقمارَهُ لَیَطلُعُ عَلَیهِم بِالرَّحمَةِ، و ما مِن یَومٍ و لَیلَةٍ مِنَ الشَّهرِ إلاّ وَالبِرُّ مِنَ الله‏ِ تَعالى یَتَناثَرُ مِنَ السَّماءِ عَلى هذِهِ الاُمَّةِ ... .(6)
حضرت علی علیه السلام در خطبه خویش در اوّلین روز ماه رمضان فرمود: اى مردم! این ماه، ماهى است كه خداوند، آن را بر ماه‏هاى دیگر برترى داده است، همچون برترى ما بر دیگر مردم. و ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مى‏شوند و درهاى دوزخ در آن بسته مى‏شوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مى‏شود، دعا در آن مستجاب مى‏گردد و گریه مورد ترحّم قرار مى‏گیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مى‏آیند و بر مردان و زنان روزه‏دار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مى‏دهند ... .
اى مردم! خورشید و ماه‏هاى ماه رمضان بر مردان و زنان روزه‏دار، با رحمت مى‏تابد و هیچ روز و شبى از این ماه نیست، مگر آن كه از سوى خداى متعال، بر این امّت، نیكى فرو مى‏بارد ... .

بندگان خدا! این ماه شما، همچون ماه‏ها[ى دیگرتان] نیست؛ روزهایش برترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... .
- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : الحَمدُلله‏ِِ الَّذی هَدانا لِحَمدِهِ، و جَعَلَنا مِن أهلِهِ؛ لِنَكونَ لاِحسانِهِ مِنَ الشّاكِرینَ، و لِیَجزِیَنا عَلى ذلِكَ جَزاءَ المُحسِنینَ . وَالحَمدُ لله‏ِِ الَّذی حَبانا بِدینِهِ، وَاختَصَّنا بِمِلَّتِهِ و سَبَّلَنا فی سُبُلِ إحسانِهِ لِنَسلُكَها بِمَنِّهِ إلى رِضوانِهِ، حَمدا یَتَقَبَّلُهُ مِنّا، و یَرضى بِهِ عَنّا. وَالحَمدُلله‏ِِ الَّذی جَعَلَ مِن تِلكَ السُّبُلِ شَهرَهُ رَمَضانَ، شَهرَ الصِّیامِ، و شَهرَ الإِسلامِ، و شَهرَ الطَّهورِ، و شَهرَ التَّمحیصِ و شَهرَ القِیامِ ... .(7)
امام سجّاد علیه‏السلام در دعاى خود به هنگام ورود ماه رمضان فرمود: ستایش، خدایى را كه ما را به ستایش خود، رهنمون ساخت و ما را از اهل حمد خویش قرار داد تا سپاسگزار نیكى او باشیم و بدین سبب، به ما پاداش نیكوكاران را عطا كند .
ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مى‏شوند و درهاى دوزخ در آن بسته مى‏شوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مى‏شود، دعا در آن مستجاب مى‏گردد و گریه مورد ترحّم قرار مى‏گیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مى‏آیند و بر مردان و زنان روزه‏دار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مى‏دهند ...

سپاس خدایى را كه ما را بى‏منّت، برخوردار از دین خود ساخت و ما را براى آیین خویش ویژه ساخت و راه‏هاى احسان خود را براى ما هموار ساخت تا با منّت او، این راه‏ها را پیموده، به رضوان او برسیم؛ سپاسى كه از ما بپذیرد و با آن از ما خشنود گردد. سپاس خداوندى را كه ماه رمضانِ خود را یكى از آن راه‏ها قرار داد، ماه روزه‏دارى، ماه اسلام، ماه پاك‏كننده، ماه آزمون و پاك شدن از گناه، و ماه قیام براى عبادت ... .
- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ وَداعِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : السَّلامُ عَلَیكَ یا شَهرَ اللّه‏ِ الأَكبَرَ، و یا عیدَ أولِیائِهِ . السَّلامُ عَلَیكَ یا أكرَمَ مَصحوبٍ مِنَ الأَوقاتِ، و یا خَیرَ شَهرٍ فِی الأَیّامِ وَالسّاعاتِ.
السَّلامُ عَلَیكَ مِن شَهرٍ قَرُبَت فیهِ الآمالُ و نُشِرَت فیهِ الأَعمالُ . السَّلامُ عَلَیكَ مِن قَرینٍ جَلَّ قَدرُهُ مَوجوداً، وأفجَعَ فَقدُهُ مَفقوداً، و مَرجُوٍّآ لَمَ فِراقُهُ.(8)
امام سجّاد علیه‏السلام در دعاى خویش با ماه رمضان اینگونه وداع می‌كرد: بدرود، اى ماه بزرگ‏تر خدا و اى عید اولیاى الهى!
بدرود، اى بهترین اوقاتى كه همراهت بودیم و اى بهترین ماه در میان روزها و ساعت‏ها!
بدرود، اى ماهى كه برآمدن آرزوها در آن، نزدیك شد و كارها[ى نیك] در آن، گسترش یافت!
بدرود، اى همنشینى كه تا بود، قدر و بهایش بزرگ بود و چون از دست مى‏رود، فقدانش دردناك است و [اى] مایه امیدى كه جدایى از آن، ناراحت‏كننده است!
- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّ لِرَمَضانَ حَقّا و حُرمَةً لا یُشبِهُهُ شَیءٌ مِنَ الشُّهورِ(9)؛ ماه رمضان، حق و حرمتى دارد كه هیچ یك از ماه‏ها شبیه آن نیست .

پی‌نوشت‌ها:
1- فضائل الأشهر الثلاثة:140/150، بحارالأنوار: 96/347 /13؛ صحیح ابن خزیمة: 3/189/1885، المعجم الأوسط: 5/158/4935 .
2- فضائل ‏الأشهر الثلاثة:140/151، بحارالأنوار: 96/346/12؛ صحیح ابن خزیمة: 3/190/1886، المعجم الكبیر: 22/389/967، كنز العمّال: 8/476/23715.
3- ثواب الأعمال: 93/12، فضائل الأشهر الثلاثة: 81 / 63، الأمالی للصدوق: 103 / 79، روضة الواعظین: 375، بحار الأنوار: 8 / 183 / 147.
4- فضائل الأشهر الثلاثة: 95 / 78 ، بحارالأنوار: 96 / 340 / 5 .
5- فضائل الأشهر الثلاثة: 77 / 61، الأمالی للصدوق: 84 / 4، عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 1 / 295 / 53، الإقبال: 1/26، بحارالأنوار: 96 / 356 / 25.
6- فضائل الأشهر الثلاثة: 107/101 .
7- الصحیفة السجّادیّة: 165 الدعاء 44، مصباح المتهجّد: 607 / 695، الإقبال: 1/111.
8- الصحیفة السجّادیّة: 171 الدعاء 45، مصباح المتهجّد: 642/ 718، الإقبال: 1/422، المزار الكبیر: 619، البلدالأمین: 480، المصباح للكفعمی: 845، بحارالأنوار: 98/172/1.
9- الكافی: 2/617/2 و ج 4/154/1، تهذیب الأحكام: 3/64/215.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:58
رمضان




  قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ الله‏ِ فی هذَا الشَّهرِ العَظیمِ(1) ؛‌ بدبخت، كسى است كه در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الشَّقِیَّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَن خَرَجَ عَنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یُغفَر ذُنوبُهُ، فَحینَئِذٍ یَخسَرُ حینَ یَفوزُ المُحسِنونَ بِجَوائِزِ الرَّبِّ الكَریمِ(2) ؛ بدبخت واقعى، كسى است كه این ماه از او بگذرد؛ ولى گناهانش آمرزیده نشوند. پس آنگاه كه نیكوكاران به جوایز پروردگار كریمشان دست مى‏یابند، او زیانكار (بازنده) مى‏گردد .
- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَنِ انسَلَخَ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لَم یُغفَر لَهُ فَلا غَفَرَ الله‏ُ لَهُ (3)؛ هر كس از ماه رمضان بیرون آید، ولى آمرزیده نشود، پس خدا او را نیامرزد!

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ إنَّ هذَا الشَّهرَ قَد حَضَرَكُم، و فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَها فَقَد حُرِمَ الخَیرَ كُلَّهُ، ولا یُحرَمُ خَیرَها إلاّ مَحرومٌ (4)؛ پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر كس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بى‏بهره نمى‏ماند.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ جَبرَئیلَ أتانی فَقالَ: مَن أدرَكَ شَهرَ رَمَضانَ و لَم یُغفَر لَهُ فَدَخَلَ النّارَ فَأَبعَدَهُ اللهُ، قُل: آمینَ، فَقُلتُ: آمینَ(5)؛ جبرئیل نزد من آمد و گفت: «هر كس ماه رمضان را دریابد و آمرزیده نشود و وارد آتش شود، پس دور باد از رحمت خدا! بگو: آمین»، من هم گفتم: آمین .
- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أدرَكَ شَهرَ رَمَضانَ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ الله، و مَن أدرَكَ لَیلَةَ القَدرِ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ الله‏ُ (6) ؛ هر كس ماه رمضان را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا! و هر كس شب قدر را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا!
- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: مَن لَم یُغفَر لَهُ فی شَهرِ رَمَضانَ لَم یُغفَر لَهُ إلى قابِلٍ. یقال: عامٌ قابِل؛ للذی یُقبِل بعد العام الماضی إلاّ أن یَشهَدَ عَرَفَةَ (7) ؛ هر كس در ماه رمضان آمرزیده نشود، تا سال آینده آمرزیده نمى‏شود، مگر آن كه روز عرفه را درك كند .
پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر كس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بى‏بهره نمى‏ماند

.
ظاهر احادیث فوق، هشدار و بیم دادن است؛ امّا باطن آنها بشارت است، به ویژه احادیث پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله كه كسانى را كه در این ماه، مشمول آمرزش الهى نمى‏شوند، نفرین مى‏كند و آنان را بدبخت مى‏شمارد. از این رو، عالم ربّانى مرحوم آیة الله‏ میرزا جواد آقا ملكى تبریزى (م 1343 ق) مى‏گوید:
از رساترین نكاتى كه در بشارت به ماه رمضان روایت شده، نفرین پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر كسانى است كه در این ماه آمرزیده نمى‏شوند، آنجا كه فرموده است: «آمرزیده مباد كسى كه ماه رمضان از او بگذرد و آمرزیده نشود!»
از آنجا كه پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رحمتى براى جهانیان برانگیخته شده است، این نفرین، بشارت بزرگى به رحمت گسترده و فراگیرىِ آمرزشِ الهى در این ماه است، وگرنه ایشان با آن كه رحمتى براى جهانیان است، هرگز مسلمانى را نفرین نمى‏كند، هر چند فردى گنهكار باشد.(8)

پی‌نوشت‌ها:
1- فضائل الأشهر الثلاثة: 77/61، الأمالی للصدوق: 154/149، عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 1/ 295/ 53، بحار الأنوار: 96/356/25 .
2- فضائل الأشهر الثلاثة: 73 / 53، عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 1/293/46، الأمالی للصدوق: 109/ 82، روضة الواعظین: 372، بحارالأنوار: 96/362/30 .
3- الإقبال: 1/454 .
4- سنن ابن ماجه: 1/526/1644، مشكاة المصابیح: 1/614/1964، كنز العمّال: 8/534 / 24028 .
5- صحیح ابن حبّان: 3/ 188/97، المعجم الكبیر: 2/244/2022، الفردوس:1/405/1635، كنز العمّال: 16/37/43831؛ المقنعة: 308، دعائم الإسلام: 1/269، بحارالأنوار: 96/342/6 .
6- فضائل الأشهر الثلاثة: 115/109 .
7- الكافی: 4/66/3، تهذیب الأحكام: 4/192/548، كتاب من لا یحضره الفقیه: 2/99/1841، الإقبال: 1/28 ، المقنعة: 309، دعائم الإسلام: 1 / 269، بحارالأنوار: 96/342/6 .
8- المراقبات ، ص 103 .

منبع:
ماه خدا، محمدی ری شهری،‌ج 1، ص 82.
يکشنبه 23/5/1390 - 15:57
رمضان
اثرات سلامتی روزه ماه رمضان بر روی سیستم قلبی عروقی افراد کاملاً واضح می باشد . عوامل دیگری نیز روی سیستم قلبی عروقی اثر مثبت دارند که این عوامل نیز تحت تأثیر روزه هستند . در حقیقت روزه ماه رمضان اثرات مفیدی روی اکثریت عوامل اولیه و ثانویه ایجاد کننده بیماریهای قلبی دارد . سه فاکتور اولیه وجود دارد که فرد را مستعد بیماری عروق کرونر قلب می کند . این فاکتورها عبارتند از افزایش فشار خون ، افزایش کلسترول خون و استعمال دخانیات که روزه ماه رمضان اثر مطلوبی روی هر سه عامل دارد .
در مورد فشار خون کاملاً مشخص است که پرهیز کامل از غذا برای حدود ۱۵-۱۴ ساعت در هر روز در ماه رمضان ، باعث کاهش سطح سدیم خون شده در نتیجه باعث کاهش فشار خون نسبت به قبل می شود .
چون تمامی داروهای ضدفشارخون دارای عوارض جانبی مخصوص بخود هستند . بنابراین بعنوان یک قانون باید حتی المقدور از روش های غیرداروئی برای کنترل فشارخون استفاده کرد و در اینجا نقش روزه ماه رمضان کاملاً مشخص است .
عوامل غیرداروئی مهم و مؤثر بر فشارخون عبارتند از کنترل وزن ، ورزش ، عدم استفاده از الکل و سیگار، کاهش مصرف گوشت و محصولات حیوانی در رژیم غذائی و کاهش استرس .
روزه ماه رمضان اثر مثبت بر روی تمام عوامل فوق دارد . چون در بیشتر ساعات افراد روزه هستند در نتیجه در ماه رمضان وزن کاهش می یابد . مصرف الکل برای مسلمانان ممنوع است و ماه رمضان مجدداً این نکته را ثابت می کند که پرهیز از این سموم کیفیت زندگی را بهتر می کند . همچنین کاهش آشکار در مصرف سیگار و مصرف غذا وجود دارد .
از طرفی مسلمانان در ماه رمضان شادتر بوده و استرس کمتری دارند . چون دراین ماه خداوند برای عبادات و سایر اعمال خوب ( از جمله روزه ) چندین مرتبه بیشتر پاداش می دهد بنابراین یک نوع تسکین و تسلی روحی در افراد بوجود می آید . این دیانت و تقوا یک رضایت درونی به آنها میدهد که حداقل تا حدی تمایلات دنیوی و اضطراب را در آنها کاهش می دهد . قابل ذکر است که روزه به شکل روزه ماه رمضان مخصوصاً برای کنترل فشارخون خفیف که معمولاً از داروها برای کنترل آن استفاده نمی شود مفید است . گزارشی از WHO ذکر می کند که کوشش برای کاهش فشار خون بوسیله تعدیل روش زندگی معمولاً باید قبل از هر گونه تصمیم در مورد لزوم درمان داروئی فشارخون خفیف باشد .
انجمن بین المللی فشارخون توصیه می کند که بیماران مبتلا به فشارخون بخصوص نوع خفیف باید مصرف چربی ، الکل و نمک را کاهش دهند . این بیماران باید سیگار را ترک کرده و به تمرینات ورزشی سبک و منظم بپردازند . همانطور که قبلاً ذکر شده ماه رمضان انجام تمام این اعمال را تضمین می کند .
دومین عامل اولیه مستعد کننده فرد برای بیماریهای کرونر قلب افزایش چربی خون می باشد . ارتباط بین افزایش چربی خون و بیماریهای قلبی قبلاً اثبات شده است . کاملاً مشخص است که روزه ماه رمضان باعث کاهش سطح کلسترول خون می شود .
بطور قطع روزه ماه رمضان غیر از کاهش سطح کلسترول خون ،‌ سطح ( LDL لیپوپروتئین با دانسیته کم ) که اثر مخرب بر روی قلب دارد را کاهش می دهد .
و در همان حال روزه ماه رمضان سطح ( HDL ) لیپوپروتئین با دانسیته بالا را افزایش میدهد که اثر محافظتی بر روی قلب دارد . در یک مطالعه دیده شده است که سطح HDL مسلمانانی که در ماه رمضان فقط یک وعده غذا می خورند بالا می رود ولی بعد از ماه رمضان که آنها ۳ یا ۴ وعده غذا در روزه می خورند سطح HDL تا ۳۰ درصد کاهش می یابد . بنابراین مطرح شده است که روزه در طی روز و صرف یک وعده غذای کامل در هنگام افطار برای سلامتی قلب مفید است .
اهمیت HDL با این حقیقت مشخص می شود که کاهش سطح HDL خون یک عامل خطر برای بیماری کرونری قلب محسوب می شود .
در اینجا مناسب است که به یک جنبه دیگر ماه رمضان دقت کنیم . دیده شده است که مسلمانان در تمام دنیا در ماه رمضان به نسبت سایر ماهها میوه بیشتری مصرف می کنند .
میوه های تازه یکی از اجزاء معمولی افطار می باشد . بنابراین چون اکثریت میوه ها منابع غنی ویتامین C محسوب می شوند . مصرف ویتامین C در طی ماه رمضان به میزان قابل ملاحظه ای افزایش می یابد . مطالعات جدید نشان داده است که ویتامین C یک ویتامین محافظت کننده قلبی می باشد .
يکشنبه 23/5/1390 - 15:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته