• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2664
تعداد نظرات : 2458
زمان آخرین مطلب : 3845روز قبل
رمضان

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی می‌گوید: اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدا راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد.

خبرگزاری فارس: راه شناسایی رضایت خدا از بنده/ ویژگی مؤمن از نظر امام جواد(ع)
 

* دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

«اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین»

خدایا در این روز از تو درخواست می‌کنم آنچه را که رضای تو در اوست، و به تو پناه می‌برم از آنچه تو را مذموم است و از تو توفیق می‌خواهم که در این روز به فرمان تو باشم و هیچ نافرمانی نکنم، ای عطا بخش سؤال‌کنندگان!

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ترجمه این دعا می‌گوید: در این دعا رو به پروردگار می‌گوییم؛ «‌ای خدا، من از تو چند چیز را در ماه رمضان سؤال می‌کنم، اول اینکه تو از من راضی شوی و زندگی من طوری باشد که از من رضایت داشته باشم. این توفیق است که آدم کارهای خود را به گونه‌ای انجام دهد که خدا از او راضی باشد و پناه می‌برم به تو از چیزهایی که تو را اذیت می‌کند، یعنی از گناه و اطاعت از شیطان و اطاعت از نفس.»

وی می‌گوید: اگر می‌خواهید بدانید که خدا از شما راضی هست یا نه، ببینید خودتان در ته دل از خدا راضی هستید؟ اگر راضی باشید، خدا هم از شما راضی است.

این عالم ربانی می‌افزاید: حدیث داریم که شما مانند بیمار هستید و خدا مانند دکتر و طبیب. همان‌طور که دکتر هر چه بگوید، بیمار می‌پذیرد، خدا هر چه به ما داد، ما هم باید رضایت داشته باشیم.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی ادامه می‌دهد: اگر در مصیبت‌ها و نداری‌ها از خدا گله نکنیم و تسلیم خدا باشیم، یعنی اینکه ما از خدای راضی هستیم و خدا هم از ما رضایت دارد. اما خیلی سخت است که انسان ذره‌ای گله‌ از خدا نداشته باشد.

وی در شرح فراز «وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ» دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان می‌گوید: خدایا از تو توفیق می‌خواهم که در ماه رمضان اطاعت تو را کنم و گناه انجام ندهم! روایت داریم از امام نهم (ع) که فرمود: ‌مؤمن باید 3 خصلت داشته باشد. اول توفیق داشته باشد، دوم خودش را موعظه کند و سوم اینکه نصیحت دیگران را قبول کند.

این استاد اخلاق با اشاره به مال‌‌اندوزی برخی از مردم برای وراث، گفت: وارثان خود را به خدا بسپارید و نه به پول. حدیث داریم که اگر وارث خوب هستند، خدا خودش نگهبان آنهاست و اگر بد و دشمن خدا هستند؛ چرا برای دشمنان خدا زحمت می‌کشید؟

آیت‌الله مجتهدی تهرانی می‌گوید: در پایان دعا برای استجابت دعا می‌گوییم؛ ای خدایی که به هر کسی که از تو چیزی سؤال می‌کند، تو جود می‌کنی و نسبت به او بخشش داری، دعای ما را استجابت کن! ما گاهی سائلین را رد می‌کنیم؛ اما خدا درخواست همه را می‌دهد و رد نمی‌کند؛ ولی گاهی چیزی که صلاح ما نیست را از خدا می‌خواهیم و خدا نمی‌دهد؛ البته آن خواسته را هم در قیامت برآورده می‌کند.

وی در پایان می‌گوید:‌در قیامت بندگان می‌پرسند؛ خدایا اینها که به ما می‌دهی، چیست؟ خطاب می‌آید که در دنیا خواستی صلاح نبود بدهیم و الان آن را برآورده می‌کنیم.

منبع : خبرگزاری فارس

دوشنبه 23/5/1391 - 16:59
آموزش و تحقيقات

تازه‌ترین تحقیقات پزشکی در آمریکا نشان می‌دهد که ورزش یوگا از علائم بیماری افسردگی در مادران باردار می‌کاهد.

خبرگزاری فارس: یوگا علائم افسردگی در مادران باردار را کاهش می‌دهد
 

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری خاورمیانه؛ این تحقیقات جدید حاکی است: انجام تمرین‌های ورزش یوگا می‌تواند از علائم افسردگی در زنان باردار و در مرحله بعد از زایمان بکاهد و احساسات مادرانه را تقویت کند.

این اولین تحقیقات از نوع خود است که از ارتباط بین تمرینهای ورزشی منظم و کاهش علائم افسردگی حکایت دارد که برخی از زنان بعد از زایمان دچار آن هستند و از آن به افسردگی بعد از زایمان نام برده می‌شود.

این تحقیقات در حالی است که چند تحقیق انجام شده در گذشته اشاره داشت: تغییرات هورمونی همراه با بارداری باعث بروز تحول و تغییراتی در وضعیت خلق و خوی زنان می‌شود و این وضعیت ممکن است آنها را در معرض بسیاری از احساسات یا مشکلات ناشی از حملات افسردگی قرار دهد.

آکادمی جراحان ارتوپد آمریکا نیز پیشتر بر اساس نتایج یک پژوهش اعلام کرد که تمرینات یوگا برای زنان باردار در صورتی که با احتیاط و تعادل انجام شود، مفید است.

این آکادمی خاطر نشان کرد: انجام تمرینات یوگا به مادران باردار این امکان را می‌دهد که قدرت و انعطاف بدن خود را با ریلکسیشن و کنترل تنفس به دست آورند.

بر اساس این پژوهش؛ یوگا همچنین به حفظ تناسب اندام مادران از طریق برنامه تمرینی مناسب و بدون آسیب دیدن قلب مادر و جنین کمک می‌کند.

نشریه انجمن بیماریهای قلبی آمریکا به نام "Stroke"نیز نوشت: گروهی از محققان دانشگاه اندیانا در آمریکا در تحقیقات خود به نتایج جدید و قابل توجهی درباره ورزش یوگا و نقش آن در کاهش علائم سکته های مغزی و کمک به بازتوانی بیماران رسیدند.

یوگا واژه‌ای سانسکریت و به معنای وصل کردن ذهن به جسم، احساسات به منطق و توجه به عمل است و ورزشی جسمی و روانی (فکری) می‌باشد که در شبه قارهٔ هند و توسط هندوها بوجود آمده‌است.

یوگا ورزش کاملی برای جسم و ذهن است و تکنیکهایی در یوگا وجود دارد که هم بدن را ورزش می دهد و هم ذهن را به تکاپو وا می دارد.

یوگا از دو بعد جسمی و ذهنی تشکیل شده و هیچ وقت تمرینهای بدنی از تمرین های ذهنی جدا نیست.

برای انجام تمرین های بدنی ( آسانا ) از تمام کفایت های ذهنی مثل توجه، دقت و تمرکز استفاده می‌شود و همین طور برای انجام تمرین های ذهنی مثل مراقبه کردن، درست به همان اندازه که از ذهن استفاده می کنیم؛ بدن را هم به کار می گیریم زیرا وضعیت بدن و حالت نشستن در ایجاد تمرکز فکر نقش مهمی دارد.

منبع : خبرگزاری فارس

دوشنبه 23/5/1391 - 16:55
رمضان

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی می‌گوید: باید خودمان را شست و شو بدهیم تا لیاقت حضور در مهمانی خدا را داشته باشیم، پس اگر می‌خواهید از روزه ماه رمضان استفاده کنید، باید از گناه شست و شو پیدا کنید.

خبرگزاری فارس: راه پاک‌شدن گناهان/ معنای چراغ قرمز دین چیست
 

* دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان

«اللّهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین»

«خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاکم کن در آن از عیب‌ها و آزمایش کن دلم را در آن به پرهیزکارى دل‌ها، اى چشم پوش لغزش‌هاى گناهکاران»

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ» می‌گوید: در این دعا ‌از خدا می‌خواهیم تا ما را از گناهان شست و شو دهد. اگر قصد رفتن به میهمانی داشته باشیم خودمان را شست و شو می‌دهیم و تمیز می‌کنیم، حالا ماه رمضان میهمان خدا هستیم آیا خودمان را و دلمان را از گناه تمیز کرده‌ایم؟

وی می‌افزاید: ماه رمضان ماهی است که شما را دعوت کرده‌اند به میهمانی خدا و رفتن به میهمانی مقدماتی دارد از جمله شست و شو دادن؛ اما در ماه رمضان کسی به فکر این نیست که خودش را تمیز کند.

راه‌پاک شدن انسان از گناهان

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: باید خودمان را شست و شو بدهیم تا لیاقت حضور در مهمانی خدا را داشته باشیم، پس اگر می‌خواهید از روزه ماه رمضان استفاده کنید باید از گناه شست و شو پیدا کنید.

این مجتهد و عالم ربانی در ادامه می‌گوید: برای اینکه از خدا بخواهیم تا ما را پاک کند، باید نیمه شب از خواب برخیزیم و مانند کودکان اشک بریزیم و گریه کنیم و چون خدا مهربان است ما را می‌بخشد.

وی در ادامه در شرح فراز «وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ» اظهار می‌کند: خدایا من را از عیبم پاک کن! عیب‌ها عبارتند از: تهمت، غیبت، دروغ، ریا، تکبر، حسد و ... بدانید که اگر عیب داشته باشیم، ثواب کامل اعمالمان نوشته نمی‌شود.

معنای چراغ قرمز و چراغ سبز دین

استاد بزرگ اخلاق در ادامه شرح دعای روز بیست و سوم در توضیح فراز «وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ» می‌گوید: در این بخش از دعای روز بیست و سوم ماه رمضان می‌گوییم؛ خدایا، دلم را آزمایش کن تا با اهل تقوا هماهنگ شوم! آنهایی که تقوای دل دارند، تقوای دل از تقوای زبان بهتر و ارزشمندتر است. ما گاهی زبانمان ترس خدا را اعتراف می‌کند، اما در دلمان ترس خدا نیست.

وی ادامه داد: در دین، چراغ قرمز به معنای حرام و چراغ سبز به معنای حلال است. حال خدا ترس کسی است که پشت چراغ قرمز بایستد و هنگامی که چراغ سبز شد، حرکت کند. البته نباید برای ترس از جریمه شدن پشت چراغ قرمز توقف کرد، بلکه باید برای احترام به قانون از آن عبور نکرد که این دو دارای ارزش‌های متفاوت هستند.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین» می‌گوید: ای خدایی که همه لغزش‌های گناهکاران را اقاله می‌کند! این دعاها را درباره ما اجابت کن، اقاله یعنی اینکه شما از یک کاسبی جنسی را خریداری کرده‌اید و بعد از مدتی می‌خواهید آن را پس بدهید و مستحب است که آن کاسب جنس را پس بگیرد. این را اقاله می‌نامند، به خدا هم می‌گوییم خدایا گناهان ما را اقاله کن و ما را مفتکی و بدون هزینه بیامرز.

منبع : خبرگزاری فارس

يکشنبه 22/5/1391 - 16:21
رمضان

 در این یادداشت، نظرات مختلف چگونگی نزول قرآن کریم در ماه مبارک رمضان، با تکیه بر تفسیر تسنیم آیت‌الله جوادی آملی بررسی می‌شود.

خبرگزاری فارس: کیفیت نزول قرآن کریم در ماه مبارک رمضان
 

دیدگاه رایج و صحیح درباره نزول قرآن کریم به قلم حجت‌الاسلام وحید واحدجوان، مدرس دانشگاه تهران در پی می‌آید:

 

درباره نحوه نزول قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و تفسیر آیه «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرآن» (بقره، 185) نظرات گوناگونی مطرح شده است. در این یادداشت بر آنیم تا این نظرات را با تکیه بر تفسیر «تسنیم» حضرت آیت‌الله جوادی آملی، بررسی کنیم.

نظرات نادرست درباره نحوه نزول قرآن

عمده نظرات نادرست درباره چگونگی نزول قرآن کریم در ماه مبارک رمضان و شب قدر عبارت است از:

1. مقصود از نزول قرآن در ماه رمضان، نزول بخشی از قرآن است.

پاسخ کوتاه به کسانی که مقصود از نزول قرآن در ماه مبارک رمضان را نزول بخشی از قرآن دانسته‌اند این است که چنین مقصودی نیازی به گفتن ندارد، زیرا دیگر ماهها نیز ظرف نزول بعضی از آیات و سوره‌های قرآن است، پس چرا خصوص ماه رمضان ذکر شد؟

اگر گفته شود مراد آغاز نزول است، بررسی‌اش در شماره 2 می‌آید.

2. مقصود این است که ابتدا و آغاز نزول قرآن ماه رمضان بوده است (تفسیر منهج الصادقین، ج1، ص480؛ روح المعانی، ج2، ص92؛ تفسیر المنار، ج2، ص161، و بسیاری از تفسیرهای متقدمان و متأخران) زیرا قرآن امری دامنه‌دار و ممتد است و چنین امری را با شروع آن تاریخگذاری می‌کنند، پس نزول قرآن نیز با آغاز آن تاریخ‌گذاری شده است و می‌توان گفت قرآن در ماه رمضان نازل شده است؛ به اعتبار اینکه آغاز نزول آن در این ماه بوده است.

این سخن نیز اشکالاتی دارد:

الف. ظاهر آیه شریفه «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرآن» این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است؛ نه ابتدای آن.

ب. این نظر، با توجه به نظر محققان شیعه که بعثت را بیست و هفتم رجب می‌دانند، صحیح نیست، زیرا بین مبعث تا ماه مبارک رمضان بیش از یک ماه فاصله است و بعثت بدون وحی و نزول قرآن تحقق نمی‌یابد، بلکه بی‌شک آیات اول سوره «علق» و بخشی از سوره‌های «مزمّل» و «مدثّر» در آغاز بعثت نازل شده است، افزون بر این قرآن کریم بعثت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله را منّت، یعنی نعمت سنگین دانسته است: «لَقَد مَنَّ اللّهُ عَلَی ‌المُؤمِنینَ إذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن أنفُسِهِم» (آل عمران، 164)، در حالی که نزول قرآن را با چنین وصفی نستوده است، پس اگر بعثت، نعمتی سنگین است و همزمان با آن، بخشی از آیات قرآن نازل شده است، مناسب بود که نزول قرآن با ماه رجب که ظرف بعثت پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم است تاریخگذاری می‌شد؛ نه با ماه رمضان.

شبیه این نظر، احتمال کسانی است که می‌گویند: مقصود از نزول قرآن در ماه رمضان، نزول بعض قرآن و جزء اول آن است. بدیهی است اشکالات نظر قبلی، متوجه این احتمال نیز هست. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 333)

3. مقصود از «انزال» در اینجا خصوص نزولِ دفعی تفصیلی است. (همه قرآن به صورت تفصیلی یکجا نازل شده است)

چنین نزول تفصیلی نیز محتمل نیست، زیرا شواهد فراوان قرآنی، روایی و تاریخی وجود دارد که قرآن مفصّل و مبسوط به تدریج نازل شده است. اصولاً کتابی که حاوی مجموعه‌ای از قوانین است و برای هر حادثه‌ای حکمی دارد، نظیر الواح حضرت موسی علیه‌السلام صرفاً مشتمل بر مواعظ و معارف نیست که یکجا نازل شود.

نزول دفعی تفصیلی قرآن با تاریخ سازگار نیست، زیرا از امور مسلّم تاریخ است که گاه صحابه رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم مطلبی را از آن حضرت می‌پرسیدند و در پی آن آیه‌ای نازل می‌شد تا به سؤال مزبور پاسخ دهد یا آن حضرت می‌فرمود: باید منتظر وحی باشیم تا دستور برسد؛ همچنین گاهی آیات، پس از وقوع حادثه‌ای نازل می‌شد؛ مثلاً آنگاه که نمازگزاران جمعه صدای طبل ورود کاروان تجاری از شام به مدینه را شنیدند و رسول خداصلّی الله علیه وآله وسلّم را که مشغول خطابه جمعه بود رها کرده و به دنبال لهو و تجارت رفتند آیه نازل شد که «وإذا رَأوا تِجارَةً أو لَهواً انفَضّوا إلَیها وتَرَکوکَ قآئِماً» (جمعه، 11)

افزون بر ورود اشکال مزبور بر احتمال اخیر، چنان که اشاره شد آیاتی از قرآن شاهد و بیانگر نزول تدریجی وجود تفصیلی آن است.

بررسی تاریخ نزول احکام نیز نشان می‌دهد که همه آیات تفصیلی قرآن یکجا نازل نشده است، چنان که دستور وجوب نماز اوایل بعثت آمده است و دستور جهاد: «اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِأنَّهُم ظُلِموا» (حج، 39) سیزده سال پس از آن.

غرض آنکه اگر تمام قرآن به وجود تفصیلی آن نظیر الواح موسای کلیم علیه‌السلام یکجا نازل شده بود حتماً مورد اطلاع کاتبان وحی قرار می‌گرفت و امت اسلامی از آن آگاه می‌شد. تعبیرهای متعددی که در قرآن حکیم مطرح است و برخی از آنها بازگو شد با نزول دفعی وجود تفصیلی آن مناسب نیست. وجود تفصیلی قرآن فقط با نزول تدریجی آن مناسب است و هرگز با نزول دفعی تفصیلی آن هماهنگ نیست. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 334)

معنای صحیح نزول قرآن در ماه مبارک رمضان و شب قدر چیست؟

سوال: چنانکه گفتید قول به نزول بخشی از قرآن یا آغاز نزول قرآن در ماه رمضان یا نزول همه قرآن به صورت تفصیلی و یکجا، صحیح نیست و اشکالاتی دارد. اکنون با توجه به این مطلب، این سؤال مطرح است که چگونه می‌توان پذیرفت قرآن در ماه رمضان نازل شده باشد: («شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرآن»، «انا انزلناه فی لیلة القدر»،) در حالی که طبق شواهد قرآنی و تاریخی، قرآن تدریجاً در طی 20 یا 23 سال، نازل شده است؟

دانشمندان اسلامی - که سه نظر فوق را قبول نکرده‌اند – هر کدام پاسخ‌هایی به این سوال داده‌اند که عمده آنها بدین شرح است:

نظر شیخ صدوق

شیخ صدوق که تعبّد شدیدی به حدیث دارد می‌گوید قرآن در شب قدر از لوح محفوظ به بیت‏معمور تنزل کرد و خداوند عصاره علم آن را به نبی اکرم صلّی الله علیه وآله داد. سپس به وی فرمود: «ولاتَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أن یُقضی إلَیکَ وَحیُهُ وقُل رَبِّ زِدنی عِلماً» (پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مکن، پیش از آنکه وحى آن بر تو تمام شود و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن!) (طه، 114) ... 

( الاعتقادات، ص101)

شیخ مفید که آرای شیخ صدوق را مورد نقد و نظر قرار داده است، پس از نقل کلام استاد خود چنین می‌فرماید:

سند سخن شیخ صدوق خبر واحدی بیش نیست و خبر واحد، نه علم‌آور است و نه موجب عمل. نزول تدریجی قرآن نیز بر نادرستی آن خبر شهادت می‌دهد. در قرآن، گاه از حکم وقایع و قضایای شخصی واقع شده سخن به میان می‌آید و روشن است که قبل از وقوع آن خبر نمی‌دهد؛ مانند آیاتی که سخنان یهودیان (بقره، 88) یا مجادله زنی با رسول خدا صلّی الله علیه وآله در باب «ظِهار» و حکم آن را بیان می‌کند (مجادله، 1 ـ 4) که مشابه آن در قرآن به حدی است که غائله را خاتمه می‌دهد.

سپس می‌افزاید: این حدیث چقدر به عقیده «مشبّهه» نزدیک است که قرآن را قدیم می‌پندارند؛ ولی می‌گویند خدای متعالی همیشه متکلّم به قرآن بوده و از آینده با لفظ ماضی خبر می‌دهد. موحدان این سخنان را، همان‌گونه که ما ذکر کردیم، ردّ کرده‌اند. (سلسلة مؤلّفات الشیخ المفید (5)، تصحیح اعتقادات الاِمامیه، ص123 ـ 127)

نظر شیخ مفید

شیخ مفیدِ در ادامه، توجیه خود را چنین ذکر می‌کند: مقصود از نزول قرآن در شبِ قدر، نزول بخشی از قرآن است. (سلسلة مؤلّفات الشیخ المفید (5)، تصحیح اعتقادات الاِمامیه، ص123 ـ 127)

نظر شیخ مفیدِ که مقصود از نزول قرآن در شبِ قدر، نزول بخشی از قرآن است، تام نیست، زیرا اگر بعضی از قرآن در ماه رمضان فرود آمده، ابعاض دیگر آن هم در سایر ماهها نازل شده، پس چرا تنها از ماه رمضان اسم برده شده است؟ اگر بگویید ابتدای نزول آن در این ماه بوده، چنان که در بسیاری از تفسیرهای اهل سنت، مانند تفسیر کبیر و... آمده، سخنی ناصواب است، زیرا چنانکه گفتیم شروع نزول قرآن همزمان با بعثت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله، یعنی در ماه رجب بود؛ نه ماه رمضان.

نظر فیض کاشانی

فیض کاشانی که او هم تعبّد خاصی به حدیث داشت در مقدمه ‏نهم از مقدمات بسیار مفید تفسیر صافی، پس از نقل چند روایت و طرح چگونگی نزول قرآن می‌فرماید: از مجموع این روایات استفاده می‌شود که قرآن یکجا در شب قدر به بیت‏معمور نازل شده است و گویا منظور نزول معنای قرآن بر قلب مطهّر نبی اکرم صلّی الله علیه وآله است، چنان‌که خدای سبحان می‌فرماید: «نَزَلَ بِهِ الرّوحُ الأمین عَلی قَلبِکَ» (روح الامین آن را نازل کرده است، بر قلب تو، تا از انذارکنندگان باشى) (شعرا، 193 و 194). سپس طی بیست سال، قرآن از قلب آن حضرت بر زبانش نازل و جاری شد. ( تفسیر الصافی، ج1، ص57)

ایشان برای حل اشکال یاد شده بیت‏ معمور را به قلب مطهر رسول اکرم صلّی الله علیه وآله تفسیر کرده و می‌گوید: انزال قرآن با آوردن اجمال و عصاره آن (وجود بسیط نورانی) از مقام غیب در شب قدر بر قلب مطهر پیامبر صلّی الله علیه وآله تحقق یافت و تنزیل تدریجی آن با انتقال از قلب حضرت بر زبان وی صورت گرفت. (تفسیر الصافی، ج1، ص57)

در بررسی این نظر، آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: محتمل است که قلب مؤمن بر اساس «قلب المؤمن عرش الرحمان» بتواند بیت‏ معمور باشد؛ ولی صرف احتمال کافی نیست، به گونه‌ای که بتوان روایات نزول قرآن در شب قدر به بیت معمور را بر اساس آن معنا کرد. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 355)

نظر دیگر

نظرات دیگری نیز در این باره وجود دارد مانند اینکه منظور از «شَهرُ رَمَضان» رمضانِ نوعی است؛ نه شخصی؛ یعنی در شب قدرِ رمضان هر سال، طی مدت رسالت، ضمن تنظیم مقدرات و مقررات مربوط به همان سال، آیاتی نیز که نیاز آن سال بود متناوباً نازل می‌شد. (مجمع البیان، ج1 ـ 2، ص497)

این احتمال، لوازم و اشکالهایی دارد؛ مانند:

1. نزولِ قرآن قبل از حاجت، به صیغه ماضی یا حال.

2. نزول همه آیات قرآن در ماههای رمضان، در حالی که بسیاری از آیات در غیر ماه رمضان نازل شده است؛ مانند آیه اکمال دین (سوره مائده، آیه 3)، آیه ابلاغ (سوره مائده، آیه 67) و.... اگر مقصود آن است که معانی و باطن آیات، در شب قدر برای رسول خدا صلّی الله علیه وآله تشریح شد، قابل قبول است؛ ولی از بحثِ کنونی خارج است، چون مربوط به تفسیر قرآن است؛ نه نزول آیات و سُور آن.

3. اینکه خدای سبحان لیله قدر شخصی و خاص، نه نوعی و عام را با فعل ماضی می‌آورد: (إنّا أنزَلنه...) و لیلة القدر نوعی را با اسم ظاهر و فعل مضارعِ (تَنَزَّلُ) آورده: (و ما أدراکَ ما لَیلَةُ القَدر  لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن ألفِ شَهر  تَنَزَّلُ المَلائِکَةُ والرّوحُ... ) و می‌فرماید: در هر شب قدری ملائکه و روح نازل می‌شوند. اگر قرآن تنها در شبهای قدر ماههای رمضان نازل شده بود باید می‌فرمود: «إنّا ننزّل القرآن فی لیلة القدر»؛ نظیر آیاتی که با فعل مضارع تدریجی بودن را بیان می‌کند.

یا مانند نظر دیگر که می‌گوید: ظاهر (اُنزِلَ فیهِ القُرآن) نزول همه قرآن در ماه رمضان است؛ لیکن چون به یقین همه قرآن در این ماه فرود نیامده است ناچار باید مجازی مرتکب شده و بگوییم: چون سوره «حمد» که خلاصه معارف قرآن است در ماه رمضان نازل شده، گویا تمام قرآن در این ماه نازل شده است، از این‏رو خداوند می‌فرماید: قرآن در این ماه فرود آمده است.

در جواب باید گفت گرچه قرآن کریم برای سوره «حمد» اهمیت فراوانی قایل است؛ ولی هرگز آن را تمام قرآن نمی‌داند و بر آن عنوان قرآن اطلاق نمی‌کند، بلکه می‌فرماید: «ولَقَد آتَیناکَ سَبعاً مِنَ المَثانی والقُرآنَ العَظیم» ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم! (حجر، 87)

نظر علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در المیزان می‌فرماید: از تدبّر در آیات چنین به دست می‌آید که قرآن دو نزول، یکی دفعی و دیگری تدریجی داشته است.

نزول دفعی و یکباره قرآن در ماه رمضان و شب قدر، و نزول تدریجی آن در طی بیست و سه سال بوده است. آیاتی که می‌گوید «قرآن در شب قدر نازل شده» با واژه «انزال» آمده است، نه تنزیل، و تعبیر «انزال» که بر نزول یکباره دلالت دارد می‌تواند به دو لحاظ باشد: 1. مجموع واحد گرفتن کل یا بخشی از قرآن. 2.دارا بودن حقیقتی غیر از آنچه فهم بشر عادی آن را ادراک کرده و به فصل ‏فصل و تدریجی بودن آن حکم می‌کند. این ویژگی، یعنی حقیقت واحد داشتن، قرآن را یکپارچه و غیر تدریجی قرار داده و تعبیر انزال را درباره آن روا می‌دارد. (المیزان، ج2، ص16، با تلخیص)

علّامه طباطبایی برای اثبات مدعای خود، آیاتی را شاهدِ بر وجود جمعی و حقیقت واحد داشتن آورده‌اند و سپس آیات دیگری را نیز برای شاهد جمع بین دفعی و تدریجی ذکر می‌کنند.

امّا آیاتی که بر دو حیثیّت و دو رتبه وجودی داشتن قرآن دلالت می‌کند:

1. «الر کِتابٌ اُحکِمَت آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَکیمٍ خَبیر». الر، این کتابى است که آیاتش استحکام یافته سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است! (هود، 1)

اِحکام در مقابل تفصیل است. تفصیل یعنی فصل فصل قرار دادن، پس اِحکام آیات قرآن به معنای جدا نشدن آنها از یکدیگر است، زیرا قرآن حقیقتِ یگانه و معنایی واحد دارد که اجزا و فصول در آن نیست. به دلالت این آیه شریفه، تفصیلی که در قرآن دیده می‌شود بعد از مرتبه محکم و بی‌فصل بودن بر آن عارض شده است.

2. این نکته در آیات سوره «اعراف» روشن‌تر بیان شده است: «ولَقَد جِئناهُم بِکِتابٍ فَصَّلناهُ عَلی عِلمٍ هُدًی ورَحمَةً لِقَومٍ یُؤمِنون  هَل یَنظُرونَ إلاّ تَأویلَهُ یَومَ یَأتی تَأویلُهُ یَقولُ الَّذینَ نَسوهُ مِن قَبلُ قَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّّ» (اعراف، 52 و 53)؛ ما کتابى براى آنها آوردیم که آن را با آگاهى شرح دادیم (کتابى) که مایه هدایت و رحمت براى جمعیّتى است که ایمان مى‏آورند. آیا آنان جز در انتظار تأویل قرآن هستند؟ روزی که تأویلش فرامی‌رسد (روز قیامت) کسانی که آن را قبلاً فراموش کرده‌اند می‌گویند: حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!

تأویل در مقابل تفسیر است. تفسیر که مربوط به الفاظ و مفاهیم است گاهی بر اساس ظاهر است و گاهی با توجّه به باطن، و هیچ‌یک از این دو تأویلِ قرآن نیست. تأویل قرآن، بازگشتِ عینی و خارجی آن معارف است و الفاظ، مفاهیم و... در آنجا مطرح نیست؛ نظیر سخن حضرت یوسف علیه‌‌السلام پس از سجده کردن پدر و مادر (خاله) و یازده برادر که فرمود: «یا أبَتِ هذا تَأویلُ رُؤیای مِن قَبلُ»؛ یعنی آنچه من در عالم رؤیا دیدم که یازده ستاره با شمس و قمر برایم سجده کردند، بازگشتِ عینی و خارجی آن همین خضوع شما در برابر مقام من است.

از آیه سوره «یونس» نیز به خوبی استفاده می‌شود که قرآن ریشه‌ای دارد که در آن ریشه ثابت است و فروعاتی دارد که عبارت از سور و آیات گوناگون آن است: «وما کانَ هذا القُرآنُ أن یُفتَری مِن دونِ اللّهِ ولکِن تَصدیقَ الَّذی بَینَ یَدَیهِ وتَفصیلَ الکِتابِ لارَیبَ فیهِ مِن رَبِّ العالَمین ... بَل کَذَّبوا بِما لَم‏یُحیطوا بِعِلمِهِ ولَمّا یَأتِهِم تَأویلُهُ». (یونس، 37 و 39) در جواب کسانی که قرآن را افترا می‌دانستند می‌فرماید: قرآن قابل افترا و جعل نیست؛ نظیر نظام آفرینش که نمی‌توان نظیر آن را آفرید و جعل کرد. سرّ تکذیب کافران آن است که به اصل قرآن پی نبرده‌اند. آنها سوادی را بر بیاضی می‌بینند و می‌پندارند قرآن کتابی عربی بیش نیست که ساخته پیامبر یا بافته دیگری است و هنوز به اصل آن نرسیده‌اند، اصلی که تأویلِ تفصیلِ کتاب است و در قیامت ظهور می‌کند.

به دلالت این آیات، تفصیل، امری است که بر مرتبه اِحکام و بساطت قرآن عارض شده است، پس خود قرآن چیزی است و تفصیل عارض بر آن چیزی دیگر. مشرکان چون آنچه را این تفصیل بدان رجوع می‌کند فراموش کردند این قرآن مفصل را تکذیب کردند. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 343)

3. «حم والکِتابِ المُبین إنّا جَعَلناهُ قُرآناً عَرَبیّاً لَعَلَّکُم تَعقِلون وإنَّهُ فی اُمِّ الکِتابِ لَدَینا لَعَلی حَکیم» (زخرف، 1 تا 4)؛ ما این کتاب را عربی مبین قرار دادیم؛ یعنی عربیت آن هم وحی است؛ نه اینکه فقط معانی را بر قلب رسول خدا صلّی الله علیه وآله القا کرده باشیم و خود آن حضرت آن معارف را در قالب الفاظ عربی ارائه دهد، بلکه آن را عربی انشا کردیم تا برای همه مردم قابل فهم باشد. از طرفی همین کتابِ عربی، در حضور خدا در «اُمّ الکتاب» وجودی دیگر دارد که «عَلِی» است؛ یعنی در مرتبه‌ای از علوّ و برتری قرار دارد که عقل به اوج آن نمی‌رسد، و «حکیم» است؛ یعنی فصل فصل نیست تا بتوان همانند مرتبه تفصیلی، آن‏ را تعقل کرد. البته انسان کاملی مانند رسول‏خدا صلّی الله علیه وآله به امّ‌الکتاب راه می‌یابد و از علمِ لدنّی آن برخوردار می‌شود، چنان که آن حضرت در شب قدر مثلاً توفیق ارتقا به مقام امّ‌الکتاب را یافت و آن‏ را یکجا ادراک کرد.

4. «إنَّهُ لَقُرآنٌ کَریم فی کِتابٍ مَکنون لایَمَسُّهُ إلاَّ المُطَهَّرون» (واقعه، 77، 78 و 79) ؛ آنچه اکنون قرائت می‌کنید قرآن است که از کرامت الهی برخوردار است و کتابی مستور، مخزنِ آن است و این قرآن در آن کتابِ مکنون جای دارد. شرط ارتباط با کتاب مکنون، طهارت باطنی و مبرّا بودن از پلیدی معصیت است.

قرآن را جایگاه و مرتبه‌ای است در کتاب مکنون و پوشیده و پنهان از بیگانگان که جز بندگان پاک سرشت، دیگران را بدان راهی نیست، همان جایگاه که در قرآن کریم از آن به «کِتابٍ مَکنون»، «اُمِّ الکِتاب» (سوره زخرف، آیه 4) و «لَوحٍ مَحفوظ» (سوره بروج، آیه 22) تعبیر شده، زیرا از عروض تغییر بر آن محفوظ است. (نگاه کنید: المیزان، ج2، ص18)

تنزیل، یعنی نزول تدریجی، بعد از آن مرتبه است. قرآن در این نزول (تنزیل)، از تدریج که نوعی تحوّل است و نیز از ناسخ و منسوخ خالی نیست. این قرآن نازل شده مانند لباس برای «کتاب مبین» است که از لحاظ رتبه وجودی جدای از این قرآن و اصل آن و بدون تفصیل است.

آیاتی که بر نزول دفعی قرآن دلالت دارد ناظر است به وجود جمعی قرآن کریم که در ام الکتاب و لوح محفوظْ بلندمرتبه و محکم است و همان به طور دفعی بر حضرت رسول صلّی الله علیه وآله فرود آمد، و آیاتی که بر نزول تدریجی قرآن دلالت دارد، ناظر است به وجود تفصیلی قرآن که عربی مبین است و سور و آیاتی دارد که طی بیست یا بیست و سه سال بر آن حضرت صلّی الله علیه وآله نازل شده است.

شاهد این جمع آیاتی است که از آنها استفاده می‌شود حضرت جبرئیل هرگاه آیات قرآن را بر رسول خدا صلّی الله علیه وآله عرضه می‌کرد، حضرت رسول از پیش آن را می‌دانست:

1. «ولاتَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أن یُقضی إلَیکَ وَحیُهُ» (طه، 114)؛ پیش از پایان‏گرفتن وحی به خواندن قرآن شتاب مکن.

ظاهر این آیه شریفه که از شتاب در قرائت قبل از پایان یافتن وحی بازمی‌دارد آن است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله به آنچه بعداً نازل خواهد شد علم داشته است و گرنه معنا نداشت به خواندن آنچه هنوز نازل نشده است، عجله کند. (المیزان، ج14، ص215)

2. «لاتُحَرِّک بِهِ لِسانَکَ لِتَعجَلَ بِه إنَّ عَلَینا جَمعَهُ وقُرآنَه فَإذا قَرَأنهُ فَاتَّبِع قُرآنَه ثُمَّ إنَّ عَلَینا بَیانَه» (قیامت، 16 تا 19)؛ زبانت را به قصد عجله برای خواندن آن (قرآن) حرکت مده، زیرا جمع و خواندن آن برعهده ماست، پس هرگاه آن را جمع کردیم، از خواندن آن پیروی کن.

«قرء» به معنای «جمع» است و کتاب خدا را از آن‏رو قرآن می‌نامند که حقیقتی بسیط و مجموعی منسجم است و از آن جهت «فرقان» می‌گویند که سور و آیاتِ جدای از هم دارد.

این آیات نیز نشان می‌دهد که رسول خدا صلّی الله علیه وآله  قبلاً سابقه علمی داشت و وجود تفصیلی قرآن، مسبوق به آن وجود اجمالی است که تدریجاً ظهور می‌کند (المیزان، ج2، ص16 ـ 18)؛ مانند اینکه خدای سبحان ملکه اجتهاد را یکجا به فقیهی اعطا کند و به او بگوید: ما به تو چیزی دادیم که هادی مردم است؛ از آن پس مجتهد به ‏تدریج در استنباط احکام و پاسخ به استفتائات از آن ملکه استفاده می‌کند. این ملکه هادی مردم است، گرچه اهتدای مردم تدریجی است. هرگاه سؤال شود یا حادثه‌ای پیش آید آن ملکه تدریجاً ظهور می‌کند و در مقام تدریج، آن وجود نوری به احکام عبادات و معاملات و سیاسات تفصیل می‌شود. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 346)

نظر آیت الله جوادی آملی

آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم تصریح می‌کند: از آنچه گفته شد روشن می‌شود که نظر علامه طباطبایی بهتر و دقیقتر است و آن اینکه بگوییم قرآن حقیقتی جمعی دارد که در ماه مبارک رمضان بر پیامبر صلّی الله علیه وآله نازل شده است و آیاتی نیز این نظر را تأیید می‌کند و این حقیقت همان است که سالی یک بار بر پیغمبر صلّی الله علیه وآله عرضه می‌شد و سال آخر عمر آن حضرت دوبار بر وی عرضه شد: «إنّ جبرئیل کان یعرض علیّ القرآن کلّ سنة مرّةً و قد عرضه علیّ العام مرّتین».(بحار الاَنوار، ج22، ص466) 

(تسنیم، جلد 9 -  صفحه 362)

آیت الله جوادی در هفت صفحه بعد نیز می‌فرماید: خلاصه مباحث گذشته اینکه قرآن با وجود تفصیلی و ترتیب ویژه‌ای که دارد فقط تدریجاً نازل شده و چنین وجودی نمی‌تواند دفعی باشد، پس ناگزیر برای وجود دفعی آن تصویری دیگر است که با توجه به ناتمام بودن سه احتمال مزبور و نیز سایر اقوال پیرامون نزول دفعی و تدریجی، تنها نظر صائب دراین‏باره، چنان که اشاره شد، نظر عمیق استاد علامه طباطبایی (قدس‌سرّه) است. (تسنیم، جلد 9 -  صفحه 369)

از این یادداشت که عصاره مباحث آیت الله جوادی آملی بود، روشن شد که ادله نزول دفعی، تنها روایت نزول قرآن بر آسمان دنیا و تفاوت نداشتن انزال و تنزیل نیست – چنانکه برخی پنداشته‌اند- بلکه دلیل نزول دفعی به معنایی که علامه طباطبایی بیان کرده‌ است، مفاد آیات قرآن کریم و نادرست بودن احتمالات و نظرات دیگر است.

منبع : خبرگزاری فارس

يکشنبه 22/5/1391 - 16:14
تبریک و تسلیت

نماینده سنگین‌وزن کشتی آزاد کشورمان در بازی‌های المپیک لندن با پیروزی در دیدار رده‌بندی مقابل کشتی‌گیر آمریکایی به مدال برنز دست یافت.

خبرگزاری فارس: ‌قاسمی به برنز 120کیلو رسید/دومین مدال سنگین‌وزن تاریخ المپیک ایران
 

کمیل قاسمی نماینده وزن 120 کیلوگرم کشورمان پس از استراحت در دور نخست در دور دوم مقابل کشتی‌گیر کانادایی به پیروزی رسید، اما در دور سوم مقابل آرتور تایمازوف از ازبکستان شکست خورد.

با حضور تایمازوف در دیدار فینال، قاسمی کار را در گروه بازنده‌ها ادامه داد که در این مرحله در 2 تایم و با نتایج مشابه (یک بر صفر) مقابل نیک ماتوهین از آلمان به برتری رسید و به دیدار رده‌بندی راه یافت.

قاسمی برای کسب مدال برنز به مصاف ترول دلاگنف، دارنده مدال 2009 برنز جهان از آمریکا رفت که در 3 تایم و با نتایج (4 بر صفر)، (صفر بر یک) و (یک بر صفر) به برتری رسید و  مدال برنز را از آن خود کرد.

منبع : خبرگزاری فارس

يکشنبه 22/5/1391 - 16:7
تبریک و تسلیت

نماینده وزن 84 کیلوگرم کشتی آزاد کشورمان در بازی‌های المپیک 2012 لندن با پیروزی در دیدار رده‌بندی مقابل کشتی‌گیر ترک مدال برنز را بر گردن آویخت.

خبرگزاری فارس: احسان لشگری مدال برنز را بر گردن آویخت/ یازدهمین مدال برای ایران

احسان لشگری نماینده وزن 84 کیلوگرم کشورمان پس از پیروزی در دیدار نخست مقابل کشتی‌گیر قزاق در دومین مسابقه هم از سد حریف ارمنستانی گذشت. لشگری در دیدار سوم و مرحله یک‌چهارم نهایی با برتری مقابل آنزور یوریشف از روسیه به نیمه‌نهایی رسید.

نماینده کشورمان در نیمه‌نهایی برابر شریف شریف‌اف، قهرمان 2011 جهان و بهترین کشتی‌گیر سال جهان از آذربایجان شکست خورد و از حضور در دیدار فینال بازماند.

لشگری در دیدار رده‌بندی در 2 تایم و با نتایج (3 بر 2) و (3 بر صفر) مقابل ابرهیم بلوک باشی از ترکیه به پیروزی رسید و مدال برنز را بر گردن آویخت.

منبع : خبرگزاری فارس

يکشنبه 22/5/1391 - 15:58
رمضان

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی با بیان اینکه اگر خدا بخواهد به عدل با انسان معامله کند، کار او زار می‌شود،‌ گفت: بهترین جای بهشت را در دعای روز بیست‌ودوم ماه رمضان از خدا طلب می‌کنیم.

خبرگزاری فارس: بهترین جای بهشت از زبان آیت‌الله مجتهدی تهرانی

* دعای روز بیست و دوم ماه مبارک رمضان

«اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ»

«خداوندا! در این روز بر من درهای فضل و کرمت را بگشا و بر من برکاتت را نازل فرما و بر موجبات رضا و خشنودیت موفقم بدار و در وسط بهشت‌هایت مرا مسکن ده، ای پذیرنده دعای پریشانان و درماندگان!»

 

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اَللّهمَّ افتَح لی فیه ابوابَ فَضلکَ» می‌گوید: خدایا، درب‌های فضل خودت را به روی من باز کن! خدا به فضل خودش معامله می‌کند و اگر بخواهد به عدل خودش معامله کند، کار ما خراب می‌شود. برخی در دعای قنوت می‌خوانند «اللهم عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک» کسی گفت که خدایا، من این همه دعا و نماز می‌خوانم؛ تازه منت سرم می‌گذاری، با من به عدلت معامله کن. تا اینکه محکوم به اعدام شد. از طرف پیامبر زمان به او گفتند که خودت گفتی خدا به عدلش با تو معامله کن. روزی یک مگس را اعدام کردی و خدا به عدل خودش معامله کرد؛ تو مگسی را معدوم کردی و خدا تو را اعدام می‌کند!

وی ادامه می‌دهد: در قرآن آیه‌ای است که هر پیش‌آمدی که برای شما اتفاق می‌افتد، محصول اعمال زشت خودتان است. با این حال خداوند خیلی از اعمال بندگان را ندید می‌گیرد. ندید گرفتن خیلی از کارهای ما توسط خدا، فضل است و اگر بخواهد همه کارهای ما را حساب کند، عدل است. یادتان باشد اگر خدا بخواهد به عدل با ما معامله کند، کار ما زار می‌شود.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «وَ اَنزل عَلَیّ فیه بَرَکاتکَ» اظهار می‌کند: اینجا می‌خوانیم که خدایا برکات خودت را نیز بر ما نازل کن! برکات چیست؟ برخی عمر با برکت دارند، چه اهل علم چه غیر اهل علم. دستگیری و انجام کار خیر را برکت می‌نامند. معنی این فراز این است که عمر با برکت داشته باشیم. اگر پولداریم، کار خیر انجام دهیم و اگر عالمیم شاگرد تربیت کنیم و کتاب دینی بنویسیم.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: هر عالمی و آخوندی باید کار و تدریسی داشته باشد و نگوید که پیش‌نمازی مسجد، کار و شغل من است. عالم اگر تدریس، تألیف و تربیت شاگرد داشت، عمرش با برکت است.

این استاد برجسته اخلاق در ادامه بیان می‌کند: علامه مجلسی از جمله کسانی بود که عمر با برکت کرد و کتاب ارزشمند «بحار» ایشان 110 جلد است. از آنهایی که تازه به حوزه‌های علمیه می‌آیند تا تحصیل کنند، می‌خواهم که فقط پیش‌نماز نشوند و با کار و تلاش خودشان را به درجه حضرات جوادی آملی و حسن‌زاده آملی برسد.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی همچنین در خصوص فراز «وَوَفّقنی فیه لموجبات مَرضاتک» تشریح می‌کند: خدایا، در کارهایی که سبب رضایت توست، من را موفق گردان! یادتان باشد که کارهای نیک، موجبات رضایت پروردگار را فراهم می‌کند. اگر بتوانیم به مستحقان کمک کنیم، برای دختران دم بخت بی‌بضاعت جهیزیه تهیه کنیم، مسبب رضایتمندی خداوند می‌شوم.

وی تأکید می‌کند: اگر من این دعا را بخوانم ولی کاری نکنم که خدا از من راضی شود، فایده ندارد.

این استاد اخلاق در شرح «واسکنّی فیه بحبوحات جَنّاتکَ» می‌گوید:‌ خدایا من را واسط بهشت ساکن کن! فلسفه وسط بهشت را نمی‌دانم و شاید اولیاء و انبیاء در آنجا ساکن هستند. به هر حال بهترین جای بهشت در وسط آن است که در دعای روز بیست‌ودوم ماه رمضان از خدا می‌خواهیم آن را نصیب ما گرداند.

وی در توضیح بخش پایانی دعا می‌گوید: در پایان دعا می‌خوانیم «یا مجیبَ دَعوَه المضطَرّینَ» یعنی ای خدایی که دعای بیچاره‌ها را اجابت می‌کند، این چند دعا را درباره من استجابت کن!

منبع : خبرگزاری فارس

شنبه 21/5/1391 - 15:10
رمضان

آیت‌الله جاودان از علمای اخلاق تهران می‌گوید: شب قدر شبی است که یک شب معادل هزار ماه است. اگر یک مقدار صدقه دادم مثل این است که هشتاد سال صدقه دادم. برای سلامتی امام زمان صدقه بدهید که ارزشش بسیار بیشتر می‌شود.

فردی از اصحاب حضرت صادق علیه السلام خدمت امام رسیدند و حضرت فرمودند: شب بیست و یکم و شب بیست و سوم چکار می‌کردی؟ عرض کرد خواب بودم. مگر خبری بود؟ حضرت فرمودند خوب این شب‌ها، شب بیداری و عبادت است. عرض کرد من خواب بودم. حضرت فرمودند نه تو یک کاری کردی که از همه برتر بود. گفت یادم نیست. فرمودند تشنه بودی و از خواب بیدار شدی. ظرف آب را که برداشتی یاد تشنگی امام حسین علیه السلام افتادی. یک قطره اشک از چشمت چکید. آن یک قطره اشکی که از سر اخلاص تمام و بی‌هیچ چشم‌داشتی از چشمانت چکید از تمام اعمالی که آن شب دیگران انجام دادند، برتر بود!

این بسیار قیمتی است. برای شب قدر صد رکعت نماز وارد است که بسیار خوب است و آثار مفصلی دارد. اما ممکن است اگر کسی یک لحظه‌ای دلش واقعا به خدا متصل شود، از صد هزار رکعت برتر باشد.

اگر کسی دلش برای امام حسین علیه السلام سوخت بسیار قیمتی است. هر کاری برای امام حسین علیه السلام انجام دهید به درد می‌خورد. قدیمی‌ها در روضه بر پیشانیشان می‌زدند. حالا این رسم برداشته شده است. حالا مثلا در یک روضه‌ای دو مشت بر سینه‌ات زدی؛ قیمتی است. فقط با اخلاص باشد. اگر اخلاصش درست باشد بسیار قیمتی است. اگر در ترازو بگذاریم ممکن است از همه اعمال ما برتر باشد.

در شب قدر به لطف و مرحمت خدا زیارت امام حسین را بخوانید. امیدواریم خدا از همه بپذیرد، مرحمت کند. قبلش هم توبه کنید و العفو گویید و مناجات بخوانید که امیدواریم ان‌شاء‌الله همه این کارها برایتان تا فردای محشر باقی بماند.

شب قدر شبی است که یک شب معادل هزار ماه است. یعنی هشتاد سال. اگر من امشب دو رکعت نماز خواندم مثل این است که هشتاد سال نماز خواندم. اگر یک مقدار صدقه دادم مثل این است که هشتاد سال صدقه دادم. برای سلامتی امام زمان صدقه بدهید که ارزشش بسیار بیشتر می‌شود. یک صلوات فرستادم مثل این است که هشتاد سال صلوات فرستادم. ارزش این را فراموش نکنید.

شاید این شب هشتاد ساله امشب باشد. سعی کنید به خواب و کسالت نگذرد، حوصله‌تان سر نرود. تحمل کنید. یک شب است. یک عمل با نشاط، صد هزار برابر عملی که از سر خستگی و بی‌حوصلگی باشد، ارزش دارد.

منبع : خبرگزاری فارس

شنبه 21/5/1391 - 15:7
تبریک و تسلیت

نماینده وزن 74 کیلوگرم کشتی آزاد کشورمان مدال نقره این وزن را در بازی‌های المپیک 2012 لندن از آن خود کرد.

خبرگزاری فارس: گودرزی به مدال نقره دست یافت/کسب دهمین مدال برای کاروان ایران

صادق گودرزی نماینده وزن 74 کیلوگرم کشورمان پس از استراحت در دور نخست و پیروزی در دورهای دوم و سوم مقابل ترزی‌یف از بلغارستان و تیگی‌یف از ازبکستان، در مرحله نیمه‌نهایی هم از سد نماینده مجارستان گذشت و به فینال رسید.

وی در دیدار پایانی این وزن در 2 تایم و با نتایج (صفر بر یک) و (صفر بر یک) مقابل جردن باروس، دارنده طلای 2011 جهان از آمریکا شکست خورد و به مدال نقره بسنده کرد.

صادق گودرزی یک بار در فینال جهانی 2011 و یک بار هم در جام جهانی 2012 مغلوب این کشتی‌گیر قدرتمند آمریکایی شده بود. باروس در نیمه‌نهایی موفق به شکست دنیس چارگوش دارنده 2 مدال طلای 2009 و 2010 جهان از روسیه شده بود.

کشتی‌گیر وزن چهارم کشورمان که 3 مدال نقره و برنز جهان را در کارنامه دارد در دور اول استراحت کرد و در دور دوم با اقتدار ترزی‌یف، دارنده مدال برنز المپیک پکن از بلغارستان را در 2 تایم و با نتیجه 8 بر یک شکست داده بود. وی در دور سوم هم مقابل تیگی‌یف، نایب قهرمان المپیک 2008 پکن در 2 تایم و با نتیجه 4 بر یک به پیروزی رسید. گودرزی در نیمه‌نهایی نیز در 2 تایم و با نتیجه 4 بر صفر از سد گابور هاتوش، دارنده مدال برنز 2010 جهان از مجارستان گذشت و مقتدرانه گام در فینال گذاشته بود.

صادق گودرزی که مدال برنز 2009 جهان، نقره 2010 و 2011 مسابقات قهرمانی جهان را در کارنامه دارد با این مدال کارنامه افتخاراتش درخشان‌تر از گذشته شد.

مدال‌های برنز این وزن هم به سوسلان تیگی‌یف از ازبکستان و دنیس چارگوش از روسیه رسید.

منبع : خبرگزاری فارس

شنبه 21/5/1391 - 15:2
تبریک و تسلیت

تکواندوکار وزن 68- کیلوگرم تیم ملی ایران در دیدار فینال مسابقات 2012 لندن مقابل "سروت تزگول" تکواندوکار تیم ملی ترکیه شکست خورد و به مدال نقره دست یافت.

خبرگزاری فارس: باقری معتمد به مدال نقره دست یافت
 

تکواندوکار تیم ملی ایران در دیدار پایانی برای کسب مدال طلا ساعت 2 بامداد جمعه به مصاف "سروت تازگول" تکواندوکار تیم ملی ترکیه رفت. این رقابت‌ در راند اول با نتیجه یک‌ بر یک به پایان رسید و در پایان راند دوم نماینده ترکیه 5 بر 3 پیش افتاد.

در راند سوم مسابقه پایاپای پیش رفت اما معتمد نتوانست حریف خود را شکست دهد و در پایان با نتیجه 6 بر 5 مغلوب شد و به مدال نقره رسید.

محمد باقری معتمد برای رسیدن به فینال مسابقات المپیک 2012 لندن روز(پنج شنبه) در نخستین دیدار خود به مصاف تکواندوکار تیم ملی آفریقای مرکزی رفت و توانست با نتیجه 7 بر 2 وی را شکست دهد. وی در دومین بازی خود به مصاف "روح الله نیک‌پا"، تکواندوکار افغانی و دارنده‌ نشان برنز المپیک رفت. وی در راند اول با نتیجه یک بر صفر حریفش را شکست داد. راند دوم با نتیجه 3 بر 2 به سود نیک‌پا خاتمه یافت و راند سوم با نتیجه یک بر یک خاتمه یافت تا بازی به راند طلایی کشیده شود. در این راند معتمد با نتیجه یک بر صفر و در مجموع با نتیجه 5 بر 4 به برتری دست یافت.

معتمد در مرحله نیمه‌نهایی به مصاف "دیه گو‌ سیلوا" تکواندوکار تیم ملی برزیل رفت. راند اول با نتیجه صفر بر صفر به پایان رسید، معتمد توانست در راند دوم با نتیجه 2 بر صفر حریفش را شکست دهد و در حالی که راند سوم با نتیجه 5 بر یک به سود معتمد در حال خاتمه بود، در ثانیه های آخر، ناگهان حریف برزیلی ضربه ای 4 امتیازی به سر معتمد زد و با ناباوری مسابقه به تساوی 5 بر 5 رسید. تا کار به راند طلایی کشیده شود. در راند طلایی امتیازی رد و بدل نشد ولی به دلیل فعالیت بیشتر تکواندوکار ایرانی، داوران محمد باقری‌معتمد را به عنوان برنده مبارزه معرفی کردند و وی راهی فینال شد.

منبع : خبرگزاری فارس

شنبه 21/5/1391 - 14:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته