• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1568
تعداد نظرات : 388
زمان آخرین مطلب : 3819روز قبل
آموزش و تحقيقات
جام جم آنلاین: این روزها اغلب پرورش‌دهندگان، انواع مركبات تولیدی خود را روانه بازار كرده‌اند. برخی از آنها ترش‌مزه، بعضی ملس و بقیه طعم شیرین دارد.

 

در واقع بیشتر مركبات رسیده‌ای كه مربوط به نواحی شمالی كشورمان است، پوستی نازك و طعمی ترش دارد و آن دسته كه در جنوب كشور تولید می‌شود، پوستی سفت و ضخیم، اما مزه‌ای شیرین دارد؛ اما نكته قابل توجه آن‌كه به‌دلیل تفاوت دمای هوا مركبات مناطق جنوبی كمی دیرتر از نواحی شمالی تغییر رنگ می‌دهد.

به همین دلیل برخی كشورهای گرمسیر صادركننده مركبات یا تعدادی از شهرهای جنوبی یا حتی شمالی برای ایجاد ظاهری جذاب و رسیده و بازارپسندی بیشتر، مركبات آبداری را كه هنوز پوستی سبزرنگ دارد به روش مصنوعی رنگ‌آوری یا سبززدایی می‌كنند؛ اما شاید برای بسیاری از افراد این سوال مطرح باشد، مگر می‌توان رنگ سبز مركبات را هم مانند موز، خرمالو یا گوجه‌فرنگی تغییر داد و مدت زمان رسیدن آنها را به جلو انداخت؟

مركباتی كه به صورت نابالغ برداشت می‌شوند یا به دلیل ریزش زودهنگام یا دمای بالای هوا پوست آنها سبزرنگ بوده و قدرت رنگ‌آوری ندارد به كمك گاز اتیلن یا رنگ‌های مصنوعی رنگ‌آوری و سبززدایی می‌شوند.

رنگ‌آوری با گاز اتیلن

در این روش مركبات بخصوص انواع پرتقال‌های آبدار و درشت و زودرسی كه پوست سبزرنگ دارد در مجاورت گاز اتیلن قرار می‌گیرد.

این گاز رنگدانه سبز پوست میوه را تجزیه كرده و موجب تبدیل آن به رنگ‌های نارنجی و زرد می‌شود.

گاز اتیلن گرچه موجب تغییر رنگ پوست میوه می‌شود، اما بر رسیدن، افزایش میزان قند یا طعم‌دهی محصول اثری نداشته و اغلب مركباتی كه به این روش رنگ‌آوری می‌شود برخلاف ظاهری تازه و رسیده، طعم‌ترشی دارد.

نكته قابل توجه آن‌كه طبق نظر مدیریت غذا و داروی فلوریدای آمریكا اگر میزان گاز اتیلن باقیمانده در مركبات از حد معینی بالاتر باشد برای سلامت مصرف‌كننده مخاطره‌آمیز خواهد بود.

سبززدایی با رنگ‌های مصنوعی

در این روش كه غیرمعمول است اغلب مركبات نارس و تیره‌رنگ را در حوضچه‌های محلول آب و رنگ غوطه‌ور می‌كنند.

برای ایجاد رنگ مطلوب از دز بالای رنگ‌های شیمیایی استفاده می‌شود. این رنگ‌ها در مدت زمان مشخصی جذب پوست مركبات شده و پوست محصول را زرد یا نارنجی می‌كند.

اما بنا به گفته كارشناسان، رنگ‌آوری مصنوعی سبب افت كیفیت، ایجاد لكه و كاهش زمان ماندگاری محصول می‌شود.

از سوی دیگر به دلیل آن‌كه ویژگی‌های شیمیایی و بهداشتی اغلب رنگ‌های مورد استفاده شناخته‌شده نیست و تولیدكنندگان از دزهای بالای رنگ، در مدت زمان تعریف‌نشده‌ای استفاده می‌كنند این موضوع نفوذ بیش ازحد رنگ به پوست و سپس گوشت میوه را در پی دارد كه با ورود به بدن موجب مسمومیت و حتی سرطان‌زایی خواهد شد.

در ضمن مركبات نارس به دلیل آن‌كه مدت زمان لازم برای ایجاد مواد مغذی در بافت خود را طی نكرده‌ است، ارزش تغذیه‌ای چندانی ندارد.

بنابراین تا حد امكان از خرید مركبات وارداتی و آنهایی كه خارج از فصل عرضه می‌شود خودداری كنید و هر میوه‌ای را در فصل خود و از اماكن معتبر همچون میدان‌های میوه و تره‌بار خریداری كنید.

به یاد داشته باشید، بیشتر مركبات رنگ شده با مواد شیمیایی، واكس خورده‌ است و باعث رنگی شدن پوست می‌شود.

يکشنبه 14/8/1391 - 20:15
آموزش و تحقيقات

خبرگزاری فارس: محققان پزشکی موفق شدند که از سلولهای بنیادین برای درمان آسیبهای وارده به انسان، غضروف تولید کردند.

خبرگزاری فارس: محققان پزشکی از سلولهای بنیادین غضروف تولید کردند

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری mena، تیم محققان آمریکایی موفق شدند از سلولهای بنیادین غضروف تولید کنند که می‌توان از آن برای درمان آسیبهای وارده به غضروفها و درمان خشکی زانو و مفاصل کمک گرفت.

محققان گفتند: می توان این غضروفها را از سلولهای بنیادین جنینی و سلولهای بنیادین افراد بالغ استخراج کرد.

تحقیقات اولیه روی موش های آزمایشگاهی به تاثیر و کیفیت غضروف های استخراج شده از سلولهای بنیادین هنگام پیوند آنها در موشها اشاره کرد که این کیفیت، همانند کیفیت غضروفهای طبیعی است.

بر پایه این گزارش، غضروفها به علت برخوردها یا آرتروز به ویژه در بین سالمندان دچار آسیب دیدگی می‌شوند.

يکشنبه 14/8/1391 - 20:12
آموزش و تحقيقات

خبرگزاری فارس: گروهی از محققان انگلیسی دریافتند که تمرینات ذهنی و مدیتیشن تاثیر زیادی در درمان دردهای مزمن قسمت تحتانی پشت (low back pain) دارد.

خبرگزاری فارس: تمرینات ذهنی به درمان کمردرد کمک می‌کند

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاریmena، تحقیقات جدید در انگلیس به اطلاعات جدید و قابل توجهی درباره یکی از وسایل درمانی مورد استفاده در درمان دردهای مزمن قسمت تحتانی پشت اشاره دارد.

محققان انگلیسی بر اساس تحقیقات خود گفتند: تمرین های ذهنی و مدیتیشن تا حد زیادی می‌تواند به درمان دردهای مزمن قسمت تحتانی پشت و کاستن از آن کمک کند و از نظر اقتصادی نیز سالانه باعث جلوگیری از هزینه میلیون ها دلار برای درمان این مشکلات با دارو شود.

این تحقیقات در نشریه ماه جاری مغز استخوان منتشر شده است.

محققان یک برنامه آموزشی فشرده 10 هفته ای را برای رهایی از دردهای قسمت تحتانی پشت تدوین کردند که شامل مجموعه ای از تمرین های ذهنی و مدیتیشن بود و آنها این برنامه را در مورد گروهی از افراد به کار بردند و سپس نتایج به دست آمده را با افرادی که از دارو و فیزیوتراپی بدین منظور استفاده می کردند، مقایسه کردند.

محققان در نهایت به این نتیجه رسیدند که تمرین های ذهنی و مدیتیشن برای درمان دردهای مزمن قسمت تحتانی پشت از نظر اقتصادی نسبت به درمان دارویی بسیار مقرون به صرفه است.

محققان تاکید کردند که تمرین های ذهنی و مدیتیشن همچنین می تواند تعداد روزهای مرخصی گرفتن افراد و غیبت آنها از کار خود را کاهش دهد؛ امری که در نهایت راندمان فرد را بالا می برد و به نفع جامعه و بهبود وضعیت اقتصادی است.

يکشنبه 14/8/1391 - 18:40
نوجوان و جوان

خبرگزاری فارس: کشف به موقع اعتیاد نوجوانان یکی از دغدغه‌های والدین است اما اکثر آ‌نها نشانه‌های اعتیاد به مواد مخدر و فرصهای روانگردان را نمی‌دانند.

خبرگزاری فارس: چگونه اعتیاد نوجوانان را کشف کنیم؟

به گزارش خبرنگار بهداشت و درمان فارس، اعتیاد به مواد مخدر و قرصهای روانگردان علایم و نشانه‌هایی دارد و نوجوانان و جوانان مصرف کننده این مواد ناخواسته تغییر رفتارهایی را از خود بروز می‌دهند، که والدین باآ‌گاهی از آنها می توانند به سرعت اعتیاد و سوء مصرف مواد فرزند خود را تشخیص دهند و برای کمک به موقع به او اقدام کنند.

تغییر در برنامه‌های عادی روزمره مانند خوردن خوابیدن

فرزندتان ممکن است دچار بی‌خوابی، چرت زدن‌های بی‌موقع در طول روز، خستگی و کوفتگی شدید، افزایش یا کاهش ناگهانی اشتها و به طور کلی به هم ریختن بی‌سابقه برنامه غذایی و خواب شود.

اگر این علایم را در فرزندتان مشاهده کردید، بلافاصله عکس‌العمل نشان ندهید و وی را متهم به اعتیاد نکنید، زیرا این علائم می‌توانند ناشی از استرس‌ها و نگرانی‌های معمول دوره نوجوانی باشند.

ممکن است فرزندتان در مدرسه، بین دوستان و حتی خانواده به مشکلی برخورد کند که وی را دچار استرس و نگرانی کند بنابراین ابتدا وی را به مدت 2 هفته مستمر تحت نظر گرفته و در مراحل بعدی با وی صحبت کنید تا متوجه علت اصلی رفتارش شوید.

تغییر شرایط جسمانی

در سوء مصرف یا اعتیاد به مواد مخدر تغییرات جسمی مختلفی در فرد پدیدار می‌شوند که از آن جمله می‌توان به قرمزی یا آبریزش چشم‌ها، منقبض یا منبسط شدن غیر طبیعی مردمک چشم، آبریزش یا گرفتگی بینی بدون سرماخوردگی، سرفه، سردرد، حرف زدن به صورت جویده جویده کاهش وزن و لاغری و بی‌توجهی به نظافت و بهداشت فردی اشاره کرد.

در صورت برخورد با هر کدام یا مجموعه‌ای از این علائم، پیشنهاد می‌شود با یک پزشک مشورت کنید تا احتمال هرگونه بیماری جسمی دیگر را مورد بررسی قرار دهید.

عدم تمرکز

اگر فرزندتان مدتی است قدرت تمرکز خود را از دست داده است و نمی‌تواند کارهای عادی و روزمره خود را مثل همیشه انجام دهد و دچار یک نوع گیجی و حواسپرتی شده است، سعی کنید دریابید آیا به تازگی در زندگی وی مشکلات حادی مانند بحران در مدرسه یا مسائلی از این قبیل پیش‌ آمده است یا خیر.

اگر این جواب منفی بود، در مرحله بعدی با یک پزشک متخصص مشورت کنید تا احتمال وجود بیماری‌های مغزی یا عصبی مورد بررسی قرار بگیرد، سپس اگر نتیجه همه آزمایش‌ها طبیعی بود، آنگاه احتمال اعتیاد یا سوء مصرف مواد پررنگ‌تر می‌شود.

مصرف بیش از حد قطره استریل چشمی، دهانشویه و ادکلن یا اسپری خوشبو کننده

بیشتر پدر و مادرها نگران سلامت و آسایش فرزندانشان هستند، به همین دلیل معمولاً در غیاب آنها جیب، لباس، اتاق خواب و وسایل شخصی فرزندانشان را  جستجو می‌کنند تا از عدم مصرف دخانیات یا اعتیاد آنها مطمئن شوند.

معمولاً سیگار، کبریت یا در این اواخر قرص‌های ناشناخته اولین چیز‌هایی هستند که والدین به دنبال آنها می‌گردند، اما در اینجا می‌خواهیم توصیه مهمی به شما بکنیم: اگر در جیب یا اتاق فرزندتان قطره‌های استریل چشمی پیدا کردید، در حالی که وی قبلاً مشکلات چشم نداشته یا در صورت داشتن، آن را با شما در میان نگذاشته است شک کنید. زیرا معتادان قدیمی‌تر به نوجوانان توصیه می‌کنند با استفاده از قطره‌های استریل علائم و نشانه‌های چشمی اعتیاد مانند قرمزی، آبریزش و انبساط و انقباض مردمک‌ها را پنهان کنند.

همچنین اگر فرزندتان بیش از حد و به طرز بی‌سابقه‌ای از دهانشویه استفاده می‌کند یا روزی یک شیشه ادکلن روی خود خالی می‌کند، باید وی را تحت نظر گرفت البته اگر دو مورد اخیر بدون بروز تغییرات جسمی که قبلاً ذکر شد باشد ممکن است وی دچار بحران عاطفی، کمبود اعتماد به نفس یا حتی عشق‌های خیالی شده باشد.

نوجوانان بسیار حساس هستند و هیچ انتقادی را به راحتی قبول نمی‌کنند. مثلاً کافی است در مدرسه یکی از دوستانش به شوخی یا جدی جلوی سایر همکلاسی‌هایش از بوی بد دهان وی گلایه یا وی را مسخره کرده باشد، از همان روز وی مصرف انواع دهانشویه‌ها، آدامس و خوشبو کننده‌های دهان را در دستور کار خود قرار می‌دهد. با این وجود نباید فراموش کنیم که استرس و نگرانی‌های به ظاهر ساده دوران نوجوانی (اگر به موقع حل نشوند) می‌توانند راه را به سوی اعتیاد هموار کنند.

خودداری از روبرو شدن با والدین

اگر فرزندتان سعی می‌کند از روبه‌رو شدن با شما یا هر یک از اعضای خانواده اجتناب کند و پس از برگشت به خانه بلافاصله به اتاقش یا دستشویی و حمام می‌رود یا حتی از شام خوردن با اعضای خانواده خوددااری می‌کند، کاملاً به هوش باشید.

البته احتمال اینکه رفتار وی تنها واکنشی به مشکلات معمول نوجوانان باشد زیاد است. ولی اگر وی تاکنون عادت داشته است تمام مشکلاتش را برای شما بازگو کند و شما را در جریان تمام کارهای خود بگذارد، ولی ناگهان تغییر رویه داده است و سعی می‌کند کمتر با شما ارتباط برقرار کند، از کنار این ماجرا به راحتی عبور نکنید، زیرا ممکن است فرزندتان در دام اعتیاد یا سوءمصرف مواد افتاده باشد.

داشتن رفتارهای مشکوک

رفتارهای مشکوک فرزندتان را جدی بگیرید. مثلاً اگر برای پاسخ دادن تلفن همراهش از اتاق خارج می‌شود، وقتی سرزده به اتاقش می‌روید، بلافاصله رایانه‌اش را خاموش می‌کند، دیرتر از حد معمول به خانه برمی‌گردد یا تمایل دارد بیشتر از خانه بیرون برود و در پاسخ سوال شما که با کی و کجا می‌رود، جواب سر بالا یا نه چندان قانع کننده‌ای می‌دهد و مواردی از این قبیل.

هر فردی در سن نوجوانی می‌خواهد هویت خود را به عنوان یک فرد مستقل به اطرافیانش ثابت کند و تصور می‌کند دیگر کودک نیست و نباید برای کارهایش به کسی جواب پس بدهد. بنابراین ممکن است این رفتارها تنها ناشی از همین طرز تفکر رایج این سن باشد، اما به دلیل اهمیت و حساسیت موضوع نمی‌توان ریسک کرد، به همین دلیل اگر رفتار فرزندتان غیرعادی و مشکوک شده است، آن را بی‌اهمیت تلقی نکنید و سعی کنیدن بدون جلب توجه وی، دلیل این تغییر را دریابید.

استشمام بوی نامتعارف از لباس‌ها

به مشام رسیدن بوی سیگار یا مواد مخدر (البته اگر با بوی مواد آشنایی ندارید، هر بوی غیر متعارف و جدید که تاکنون سابقه نداشته است، می‌تواند هشدار دهنده باشد) از لباس‌های فرزندتان می‌تواند یکی از نشانه‌های اصلی سوء مصرف یا اعتیاد وی باشد. البته قرص‌های روانگردان و مواد صنعتی و شیمیایی جدید بود ندارند و از این طریق نمی‌توان به اعتیاد پی برد، بنابراین باید به سایر علائم و نشانه‌ها توجه کرد.

گم شدن داروهای مسکن از قفسه داروها

خودتان هفته پیش چهار بسته داروی مسکن خریده‌اید، ولی اکنون تنها دو بسته در قفسه داروها موجود است و بقیه اعضای خانواده هم اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند. در وهله نخست ممکن است تصور کنید شاید در شمارش بسته‌ها اشتباه کرده‌اید یا آنها را در داروخانه جا گذاشته‌اید، اگر این ماجرا دوباره ادامه پیدا کرد این بار به تعداد مشخصی مسکن خریداری کنید و آنها را در جای همیشگی بگذارید، سپس آنجا را به طور نامحسوس تحت نظر نگیرید تا متوجه شوید چه کسی بدون اجازه آنها را از قفسه داروها برمی‌دارد. اگر فرزندتان عامل اصلی تمام این ماجراست، آنگاه احتمال سوء مصرف یا اعتیاد به مواد فرزندتان پررنگ‌تر می‌شود.

به همراه داشتن وسایل مصرف مواد

اصلی‌ترین و غیرقابل انکارترین نشانه اعتیاد، به همراه داشتن وسایل مصرف مواد است، البته یادتان باشد که قرص‌های روانگردان یا مواد صنعتی جدید، برای مصرف نیاز به وسایل خاصی ندارند.

يکشنبه 14/8/1391 - 18:29
شهدا و دفاع مقدس

خبرگزاری فارس: رادیویی را عراقی ها دیده بودند ولی بعد از آن که باطری هایش را برداشتند آن را در میان وسایلم گذاشتند. رادیو را به مهندسی که در آمریکا تحصیل کرده بود، دادم تا پس از به دست آوردن احتمالی باطری بتوانیم از آن استفاده کنیم.

خبرگزاری فارس: رادیویی که همه آرزو داشتند آن را گوش دهند

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، روزهای اسارت به خودی خود بسیار سخت و دشوار است. به خصوص آنکه دردسرهایی که در آن روزگار باید آزادگان ایرانی تحمل می‌نمودند یک قصه جداگانه دارد که هر عقل سلیمی را به این فکر می‌اندازد که این همه عداوت برای چه؟

اما با گذشت سال‌ها از این جریانات حال این خاطرات به روایت‌هایی شیرین تبدیل شده‌اند که مطالعه آن خالی از لطف نیست:

یکی از شب های پادگان تنومه بود. کنار من «جمعه» دراز کشیده، و انگار به چیزی فکر می کرد که نمی توانست بخوابد و مرتب، از این دنده به آن دنده می شد.

من در حالی که به راهی برای تهیه باطری می اندیشیدم بر روی سطح سخت سیمان جا به جا می شدم. رادیویی را که همراه داشتم عراقی ها دیده بودند ولی بعد از آن که باطری هایش را برداشتند آن را در میان وسایلم گذاشتند. من بعد از این که به خاطر تیغ، وسایلم را برداشتم رادیو را به دست آوردم.

رادیو را به مهندسی که در آمریکا تحصیل کرده بود، دادم تا پس از به دست آوردن احتمالی باطری بتوانیم از آن استفاده کنیم.

«جمعه» با نفس کشیدن‌هایی که به ناله بیشتر شباهت داشت حواسم را پرت کرد، برای تمرکز حواس، دستم را روی چشم هایم گذاشتم و راه های مختلف به دست آوردن باطری را از نظر گذراندم. تنها راه برای رسیدن به باطری، خارج شدن از بند بود. چون عراقی ها، باطری های استفاده شده شان را کنار پنجره ها می گذاشتند تا به اصطلاح زیر نور آفتاب شارژ شوند. پس کافی بود که از سلول بیرون برویم و در فرصتی دور از چشم نگهبان ها باطری ها را برداریم، در این فکر بودم که «جمعه» صدایم کرد:

- مهندس!

- بله.

- می شود از تو خواهشی بکنم؟

- چه خواهشی؟

- این که انگشترت را به من بدهی؟

- آقا جمعه، این یادگاری است والا قابلی نداشت.

چند لحظه ای را متحیر و کمی عصبانی گذراندم، زیرا می توانستم حدس بزنم جمعه انگشترم را برای چه منظوری می خواهد، او می خواست به وسیله آن، تنها چند نخ سیگار از عراقی ها بگیرد.

باز هم فکرم مشغول باطری شد. اگر بتوانیم به نحوی از بند خارج شویم و تا کنار پنجره اتاق عراقی ها برویم، احتمالا می شود چند باطری برداریم و به وسیله رادیو از این برهوت بی خبری در بیاییم.

شاید … پیغامی، خبری، چیزی بشنویم، شاید نشانی از قضایای آینده دستگیرمان شود …

باز هم صدای «جمعه»، لرزان و ملتمسانه تر از دفعه قبل به گوشم رسید. این بار از دست هایش هم استفاده می کرد. شاید چون مجبور بودیم آرام صحبت کنیم و یا چون من غرق در فکر بودم صدای او را نشنیدم، به هر حال رو به جمعه کردم و پرسیدم:

- انگشتر را برای چه می خواهی؟

- ببخشید آقای مهندس، می خواهم ... می خواهم با سیگار تاخت بزنم .

- تا حالا چند ساعت و انگشتر و چیزهای دیگر به اینها داده اید؟ در عوض چه گرفته‌اید ؟ بعد از یکی دو روز دوندگی، یک بسته سیگار بغداد برایتان آوردند تازه ! چند نخ آن هم کش رفته بودند.

با آن سخنرانی پر شور که البته سعی داشتم احساساتم را از تجلی در صدایم محروم کنم، ساعت و انگشترم را از جمعه رها کردم.

حرارت دلچسب نقشه کشی برای رسیدن به باطری، سردی شب هنگام و سختی همیشگی بستر سیمانی را رنگ فراموش زد و من در آن اندیشه به خواب رفتم .

روز بعد نقشه را با راننده و محافظ وزیر نفت که آن ها هم چند روزی بود که اسیر شده بودند، مطرح کردم، قرار شد با عراقی ها صحبت کنند.

برنامه از این قرار بود که باید از نگهبان ها اجازه می خواستیم تا محوطه بیرونی را تمیز کنیم. موضوع مطرح شد؛ با تعجب گفتند: آبی در محوطه در دسترس نیست. بلافاصله به آنها پیشنهاد شد که: عیبی ندارد، اگر اجازه بدهید ما خودمان سطل سطل از دستشویی آب می آوریم.

عراقی‌ها، با تعجبی که به تدریج جای خود را به بی تفاوتی داد به ما، درخواست و کارمان نگاه می کردند.

بچه ها بعد از کاری سخت و لحظاتی بحرانی توانستند طعمه را صید کنند! اگر چه عمق وحشیگری نظامیان بعثی، بعدها برای ما روشن شد، تا آن موقع نمونه های بسیاری از درنده خویی عراقی ها دیده یا شنیده بودیم. خوب می دانستیم که لو رفتن باطری و ماجرای رادیو می تواند برایمان بسیار گران تمام شود. به هر حال رادیو بعد از آن ماجرا قوه دار شد و یکی از بچه ها دور از چشم خبرچین‌ها قوه را در کمال صرفه جویی به مصرف خبرگیری می رساند. برای اینکه کسی متوجه موضوع نشود، او پارچه ای را روی صورتش می کشید و در پناه آن به گوش دادن رادیو مشغول می شد. چند نفری هم در اطراف به مراقبت از رادیو مشغول می شدیم. او خبرهای مهم را به ذهن می سپرد و بعد به ما منتقل می کرد. همه در حسرت این بودیم که یک بار هم که شده، آن وظیفه را عهده دار شویم.

صدای آشنایی که نماد رهایی و آزادی بود در میان انبوه صداهایی که از ته حلق بر می آمدند یا در انحنای زبان و سق و یا برخورد زبان و دندان ادا می شدند، حکم آب حیات را یافته  بود، اما ضرورت هایی ما را از این که خواسته خود را عرضه کنیم باز می داشت.

راوی: آزاده مهندس محمدعلی زردبانی

يکشنبه 14/8/1391 - 18:13
بیماری ها

خبرگزاری فارس: محققان فرانسوی توصیه کردند که افراد سرماخوردگی طولانی مدت را ساده نگیرند زیرا می تواند در ورای آن، بیماریهای دیگری نظیر سل یا سرطان ریه وجود داشته باشد.

خبرگزاری فارس: سرما خوردگی را ساده نگیرید

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری mena،تیم محققان فرانسوی به سرپرستی دکتر مارتین لانگوا متخصص بیماری های ریه بیمارستان de Bigorre فرانسه درباره تداوم سرماخوردگی به مدت سه هفته بدون پاسخ دارو به بیماری هشدار دادند زیرا ممکن است بیماریهای دیگری نظیر سل یا سرطان ریه در ورای آن وجود داشته باشد.

این تحقیقات بر لزوم مشورت افراد بویژه زنان سیگاری با پزشک متخصص برای تعیین علت سرماخوردگی خودشان تاکید درد زیرا 40 درصد از آنها مبتلا به برونشیت هستند که گاهی اوقات تبدیل به سرطان ریه می شود لذا نیاز است به پزشک مراجعه شده و آزمایش ها و عکس برداری های لازم برای اطمینان از سلامت بیمار صورت گیرد.

شنبه 13/8/1391 - 18:5
آموزش و تحقيقات

خبرگزاری فارس: محققان آمریکایی براساس تحقیقات جدید خود دریافتند که هیپنوتیزم به درمان گرگرفتگی زنان یائسه کمک شایانی می کند.

خبرگزاری فارس: هیپنوتیزیم به درمان گرگرفتگی زنان کمک می کند

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از پایگاه خبری هلث دی نیوز آمریکا، این تحقیقات نشان می دهد: هیپنوتیزم می تواند تا 74 درصد به گرگرفتگی زنان بعد از سن یائسگی کمک کند.

محققان دانشگاه بایلور(Baylor) در تگزاس آمریکا دریافتند که نزدیک 80 درصد زنان یائسه دچار گرگرفتگی می شوند که می توان از طریق هیپنوتیزم دفعات این گرگرفتگی را تا 74 درصد کاهش داد.

این تحقیقات از 187 زن بعمل آمد که در روز دستکم هفت بار دچار حملات گرگرفتگی می شدند و آنها به مدت پنج جلسه تحت هیپنوتیزم قرار گرفتند.

تحقیقات نشان داد: این زنان خودشان تعداد دفعات گرگرفتگی خود را برای مدت 12 هفته ثبت کردند و محققان نیز میزان تکرار این حملات گرگرفتگی را از طریق دستگاهی که روی پوست قرار می گرفت، مقایسه کردند.

گری الکینز (Gary Elkins) محقق مسئول این تحقیقات گفت: نتایج ما کاهش محسوس دفعات گرگرفتگی را نشان داد و این نتایج همچنین کاهشی فیزیولوژی در دفعات گرگرفتگی را در طول سه ماه ثابت کرد.

این تحقیقات بعد از 12 هفته نشان داد: گروهی از زنانی که تحت هیپنوتیزم قرار گرفتند با کاهش 74 درصدی دفعات گرگرفتگی روبرو شدند.

محققان آمریکایی پیشتر دریافته بودند که ورزش کردن می‌تواند به زنان یائسه برای جلوگیری از گرگرفتگی کمک کند.

در همین حال، پژوهشگران دانشگاه دلاویر نیز دریافته اند که مصرف دو لیوان شیر سویا در روز چه بسا باعث کاهش گر گرفتگی زنان در دوره یائسگی شود.

این پژوهشگران گفتند که مصرف مواد غذایی یا نوشیدنی‌های تولید شده از گیاه سویا به میزان دوبار در روز می‌تواند از تکرار و شدت این گر گرفتگی‌ها به میزان 26 درصد بکاهد.

سویا حاوی ماده ایزوفلاون است که یک هورمون شیبه استروژن است و این باور وجود دارد که تاثیر خوبی بر سلامت انسان دارد.

گرگرفتگی یکی از عوارض شایع دوران یائسگی است که گاه به حدی شدید است که زندگی خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی مبتلایان را متاثر می‌کند.

گرگرفتگی و تعریق شبانه از اولین علائم یائسگی است که با احساس گرم شدن ناگهانی و شدید همراه است و معمولا 4 تا 5 دقیقه طول می کشد.

گاهی این احساس با تعریق و در انتها احساس سرما همراه است. گرگرفتگی به علت کاهش و قطع هورمون استروژن ایجاد می شود و معمولا در طول شب بیشتر از روز است و ممکن است موجب اختلال در خواب شبانه بشود.

شنبه 13/8/1391 - 18:3
آموزش و تحقيقات

خبرگزاری فارس: محققان ترکیه موفق شدند ماده ای را اختراع کنند که می تواند روند بهبود زخم در بدن انسان را سرعت بخشد.

خبرگزاری فارس: محققان ترکیه ماده بهبود سریع زخم را اختراع کردند

به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری mena، مراد الچین معاون مدیر انستیتوی سلولهای بنیادین دانشگاه آنکارا گفت: ما برای این ماده درخواست ثبت اختراع کرده ایم.

وی افزود: این ماده اساسا از پلاسمای خون و گیاهان دریایی تشکیل شده است که به طور موثری روند بهبودی زخم ها را سرعت می بخشد.

الچین گفت: ماده اختراع شده روند شکل گیری بافت های جدید سلولهای آسیب دیده را تسهیل می بخشد؛ بدون اینکه منجر به شکل گیری مواد سمی شود و این امر به بدن برای بهبودی سریع کمک می کند.

اختراع های محققان انستیتوی سلولهای بنیادین دانشگاه آنکارا در نمایشگاه "ترکیه ی مخترع" که هم اکنون در مرکز کنفرانس های شهر استانبول برپاست، در معرض دید عموم قرار گرفته است.

شنبه 13/8/1391 - 18:0
اهل بیت

خبرگزاری فارس: حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی، «ولایت» را غرض همه ادیان الهی دانست و گفت: حضرت علی علیه‌السلام امام اهل طاعت است نه اهل حرف! علی(ع) امام کسی است که اهل عمل است.

خبرگزاری فارس: علی(ع) امام اهل طاعت است نه اهل حرف

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید مشهور اخلاق، به مناسبت فرا رسیدن عید غدیر خم به بیان سخنانی درباره اهمیت موضوع ولایت و نصب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) در روز عید غدیر پرداخته است که متن آن در ذیل می‌آید:

* تقدّم ولایت بر رسالت

دوستان، خطاب‌هایی را که در چنین روزی به پیغمبر اکرم شد، زیاد شنیده‌اند؛ یکی در مورد تبلیغ بود: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» و یکی هم درباره اکمال دین بود: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» .

در اینجا دو مسئله وجود دارد؛ یکی این که خطاب «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» آیا در روز غدیر از ناحیه خداوند به پیغمبر اکرم القاء شده یا قبل از آن بوده است؟ یعنی آیا بعد از آنکه حج تمام شد و پیغمبر اکرم داشتند به سوی مدینه تشریف می‌آوردند، به ایشان امر شد که ولایت علی علیه‌السلام که مظهر تامّ ولایت است را به مردم برسانند؟ یا در زمان دیگری بود؟ مورخین این قضیه را مختلف نقل کرده‌اند. مطلب دیگر این است که چه نسبتی که بین رسالت و ولایت وجود دارد؟

* زمانِ «امر به نصب» امروز نبود

در مورد مسئله اوّل باید بگوییم که چنین نبوده است که خدای متعال امروز یا در این موسم حج به پیغمبر اکرم این معنا را القا کرده باشد. بلکه این، مطلبی بود که خداوند مکرّر در مکرّر به پیغمبر اکرم فرموده بودند. یکی از مواردی که به پیغمبر اکرم این معنا القاء شد و بالاترین مورد القای این معنا نیز هست، زملانی بود که پیغمبر اکرم به معراج رفت. خدای متعال این امر را در آنجا و در بالاترین مقام به پیغمبر القاء فرمود. مسئله ولایت علی علیه‏السلام از آنجا سرچشمه می‌گیرد.

* یک روایت با سندی عالی

در این مطلب، نکات بسیار لطیف، بالا و والای معرفتی وجود دارد که چرا در معراج این معنا به پیغمبر اکرم القاء شد. حالا من روایتی را می‌خوانم که در همین مورد است. روایت از امام صادق(صلوات‏الله‏علیه) است که ایشان از پدر بزرگوارشان امام باقر(صلوات‏الله‏علیه) نقل می‏کنند، ایشان هم از علی‏بن‏الحسین زین العابدین(صلوات‏الله‏علیه)، آن حضرت هم از پدر بزرگوارش امام حسین(علیه‏السلام) روایت را نقل می‏کنند تا به پیغمبر اکرم می‌رسد. پس سند روایت بسیار عالی و والا است؛ چون در این سند، همه راویان از معصومین(صلوات‏الله‏علیهم‏اجمعین) هستند.

* سخن گفتن رو در روی خدا با پیغمبرش

روایت این است: «قال رسول الله(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) لَیْلَةَ أُسْرِیَ بِی إِلَى السَّمَاءِ کَلَّمَنِی رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ» پیغمبر اکرم فرمود: در شبی که مرا به سوی آسمان‌ها بردند، پروردگارم با من سخن گفت. اوّلاً این شب همان شب معراج است که قرآن کریم می‏فرماید: «سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى‏»  نکته دیگر این است که ظاهراً این صحبت کردن خدای متعال با پیغمبر، بدون حجاب بوده است؛ چون‏که «مِن وَراء حجاب» ندارد.

ما در روایات داریم که وقتی خداوند با دیگر انبیایش سخن می‏گفت به آن‏ها وحی می‏کرد و از پس حجاب با آنها ارتباط برقرار می‏کرد، ولی این سخن گفتن با پیغمبر خاتم و در شب معراج، وحی از ورای حجاب نبود، بلکه خدا رویارو با آن حضرت صحبت می‏کرد. عبارت «کلّمنی ربّی جلّ جلاله» هم همین معنا را درباره کیفیت صحبت می‏رساند که خداوند در شب معراج یک صحبت رویارو با آن حضرت رسول داشته است.

* بعد از تو، علی(ع) حجت من است

حال آن سخن چه بود؟ « فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ!» خدا مرا صدا زد. «فَقُلْتُ لَبَّیْکَ رَبِّی» من هم عرض کردم: بله؛ پروردگار من! «فَقَالَ إِنَّ عَلِیّاً حُجَّتِی بَعْدَکَ عَلَى خَلْقِی». فرمود: علی بعد از تو حجّت من بر بندگان است. ببینید مسئله ولایت حضرت از کجا شروع می‌شود! اصل ماجرای ولایت حضرت از خود خدا شروع می‏شود.

* ریشه و اصل ولایت امیرالمؤمنین

بله؛ ما این خبر را هم در روایات داریم که پیغمبر اکرم در ابتدای بعثت، هنگامی که رسالتش را ابلاغ کرد، همان‌جا فرمود که هرکس که دعوت مرا بپذیرد، او وزیر و جانشین من است. ظاهر این ماجرا این است که قضیه ربطی به حکم و نصب خدا ندارد؛ امّا اینها جنبه ظاهری قضیه است و ریشه کار به خود خدا بر می‏گردد. لذا حضرت رسول می‏فرماید: «خداوند» به من فرمود که علی بعد از تو بر خلق من حجّت است. «وَ إِمَامُ أَهْلِ طَاعَتِی» او است که رهبر و پیشوای اهل طاعت من است. «مَنْ أَطَاعَهُ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاهُ عَصَانِی». هرکس او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و هر که او را عصیان کند، مرا عصیان کرده است.

* «امر به نصب» در شب معراج

حالا دقت کنید که در اینجا چه فرمانی صادر می‏شود؛ «فَانصِبْهُ عَلَماً لِأُمَّتِکَ یَهْتَدُونَ بِهِ بَعْدَکَ»  خدا به پیغمبرش دستور می‏دهد که «تو او را به عنوان عَلمی برای امّتت نصب کن تا مردم بعد از تو، به سبب او هدایت شوند». پس «اصل فرمان نصب» در شب معراج بوده است نه حجّۀ الوداع. خوب دقت کنید!

* تفاوت «إخبار به نصب» با «دستور به آن»

توجّه داشته باشید که ما یک خبر دادن داریم و یک دستور دادن؛ «إخبار به منصب» یک چیز است و «مأموریت دادن برای نصب» مطلب دیگری است. این طور نبود که مأموریت نصب علی‏(علیه‏السلام) در حج به پیغمبر اکرم داده شده باشد؛ بلکه این مأموریت در شب معراج به حضرت محوّل شد.

این نکته خیلی ظریفی است که عرض کردم؛ «مأموریت نصب» در شب معراج به پیغمبر اکرم ابلاغ می‌شود، آن هم بدون واسطه و از ناحیه خود خداوند که علی(علیه السلام) را به این مقام منصوب کن. این خطاب در شب معراج بوده که هیچ حجابی بین پیغمبر اکرم و ربّش نبود. این مأموریّت در یک مکالمه رویارو بین ربّ و عبد واگذار شد.

* تقدِم ولایت بر رسالت

بحث دوم در مورد «رابطه بین رسالت و ولایت» است. اوّلاً این‌طور نیست که ولایت یک امر ظاهری باشد، ثانیاً این‏طور هم نیست که بعضی گفته‏اند، صرفاً برای رسالت، جنبه کمکی دارد. برخی این معنا را طرح می‏کنند که «ولایت، عون و کمک رسالت است» حال اینکه مسئله این نیست.

خود آیه هم گویای این معنا است که ولایت، نقش محوری داشته و عون و کمک رسالت نیست. این تعبیر دقیق‏تر و رساتر است که «اصلاً رسالت، برای ولایت جنبه مقدّمی دارد». ثقل و سنگینی بحث، به طرف ولایت است نه رسالت. تعبیرهایی که می‏گوید ولایت به رسالت کمک می‏کند و ثقل بر روی رسالت است، درست نیست. ثقل در ناحیه ولایت است و رسالت، همچون پلی است تا ما از آن عبور کنیم و به ولایت برسیم. مقصد، ولایت است و رسالت گذرگاهی برای رسیدن به ولایت است.

* همه کارهای پیغمبر، به دستور الهی بود

حالا من نکته‏ای را می‏خواهم بگویم که ندیده‌ام کسی روی این مسئله بحثی کرده باشد. شما می‌دانید تمام اعمالی که پیغمبر اکرم در باب رسالت انجام می‌داد، همه‏اش حساب شده و از ناحیه خدا بود. کسی منکر این مطلب نیست که تمام گفتار و اعمال حضرت، همه و همه به دستور الهی بود؛ و چه بسا بسیاری از اعمال پیغمبر اکرم معانی مجسّمی بود که مظهر یک سنخ حقایق در خارج بودند. یعنی این رفتارها و گفتارها، ظهور آن معانی بلند حقیقی بود که حضرت دریافته بودند و آن را این‏گونه ابراز می‏کردند.

* نمونه‏ای از تقدّم ولایت بر رسالت

مثلاً حضرت در فتح مکّه وقتی که می‏خواست مسئله شرک از نظر ظاهری ریشه‌کن شود، وارد کعبه شدند و با همراهی علی(علیه‏السلام) بت‏ها را بیرون ریختند. این از فضیلت‏های بسیار بلند حضرت امیر است که وقتی وارد خانه کعبه می‏شوند، یشان قدم روی شانه‏های پیغمبر اکرم می‌گذارد و بالا می‌رود تا بت‏ها را سرنگون کند. ببینید در اینجا رسول، پل و گذرگاهی است برای اینکه ولایت کار خودش را انجام دهد. نقش اساسی مربوط به ولایت است و رسالت گذرگاه است. بنابراین صحیح، این است که عبارت مشهور را بر عکس کنیم و بگوییم «رسالت، کمک ولایت است» نه اینکه ولایت، کمک رسالت باشد.

* امر خدا بود که علی پا بر شانه رسول خدا بگذارد

این عمل و فعل خارجی رسول خدا، اتفاقّی نیست که مثلاً دو نفر به هم رسیده ‏باشند و یکی بگوید: تو بالا برو و بت‏ها را بشکن! تمام این‏ها حساب شده است. اصلاً پیغمبر اکرم از ناحیه خدا اجازه نداشت که علی(علیه‏السلام) را نگه دارد تا خودش پایش را روی شانه او بگذارد و بت‏ها را سرنگون کند. حضرت چنین وظیفه‌ای نداشت. وظیفه پیغمبر همین بود که از علی(علیه‏السلام) بخواهد که او بالا رود و این کار را انجام دهد. اینها همه حساب شده بوده و از معانی بسیار بالایی است که گویای حقایقی می‏باشد که در پشت پرده ظاهر است. همه اینها گویای این حقیقت است که رسالت، گذرگاهی برای ولایت است و این ولایت است که کار اساسی را انجام می‌دهد.

* بررسی یک شبهه؛ پیغمبر، صاحب ولایت و رسالت

در اینجا نکته‏ای را بگویم که یک وقت اشتباه نشود؛ ممکن است کسی بگوید: مگر پیغمبر اکرم دارای ولایت نبود که شما این حرف‏ها را می‏زنید؟ جواب این است که بله؛ پیغمبر اکرم هم دارای ولایت بود و اصلاً حضرت «مجمع دو عنوان رسالت و ولایت» بود، امّا نکته اینجا است که ایشان از نظر خارجی، «مظهر رسالت» بود.

* چگونگی تشخیص کارهای رسالی و ولایی رسول خدا

حال اگر ما بخواهیم در وجود پیغمبر و نسبت به کارهایی که ایشان انجام دادند، تفکیک کنیم و ببینیم که کدام کار مربوط به جنبه رسالت ایشان است و کدام مربوط به جنبه ولایت است، چه باید بکنیم؟ چون ایشان هر دو جنبه را دارند. امّا از کجا بفهمیم که این کار مربوط به جنبه رسالت است یا ولایت چه باید بکنیم؟ اینجا است که آن موجودی که مظهر ولایت است، نقش ولایت را ایفا می‌کند و آن کسی که مظهر رسالت است، نقش رسالت را باید ایفا کند؛ ولو اینکه آن موجودی که مظهر رسالت است، مظهر ولایت هم باشد.

لذا در آن روز که باید کار نهایی صورت پذیرد، وظیفه پیغمبر اکرم این است که بایستد و گذرگاه ولایت شود تا ولایت کار اساسی‌اش را انجام دهد. اهمیّت ولایت در این جهت است.

* کار نهایی با ولایت است

حالا ما یک سنخ اصطلاحاتی داریم که به‏کار هم گرفته می‏شود؛ مثلاً در این آیه هم، همین مطلب آمده است که رسالت نقش ارائه طریق دارد و ولایت، ایصال به مطلوب می‏کند؛ یعنی یکی راه را نشان می‏دهد و دیگری دست انسان را گرفته و او را به هدف نهایی می‏رساند.

اگر دقّت کنید می‏بینید که همه این‏ اعمال حضرت نیز با این بحث تطبیق می‌کند؛ چرا که پیغمبر می‌ایستد و به علی می‌گوید که بالا برو! این ارائه طریق است. راه هدایت این است که بت‌ها شکسته شوند. امّا چه کسی عملاً بت‏ها را می‌شکند؟ چه کسی حقیقتاً ایصال به مطلوب می‏کند و کار اساسی و نهایی را انجام می‏دهد؟ شما می‏بینید ولایت است که نقش ایصال به مطلوب دارد.

* ولایت یعنی ایصال به مطلوب نه تبلیغ

این اصطلاح اهل معرفت درست است و کار رسول با ولی فرق دارد. همه انبیاء که رسولان الهی هستند، کارشان تبلیغ است؛ «یا ایها النبی، یا ایها الرسول و ...» هرکدام ازا ین خطاب‏ها می‏گوید: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ»؛ و بیش از این وظیفه‏ای متوجّه آن‏ها نیست. تنها وظیفه‏شان ابلاغ و ارائه طریق است. امّا آنکه دست انسان را می‌گیرد و او را به مقصد می‌رساند، ولایت است.

* «ایمان» بعد از اسلام و «ولایت» شرط ایمان است

شما به روایاتی که در باب ایمان داریم، نگاه کنید! می‌شود گفت که سرآمد روایات در ارتباط با ولایت، آنجا است و حرفی از رسالت در میان نیست. در روایات گاهی بین اسلام و ایمان تفکیک می‏شود و می‏گویند که اسلام یک چیز ابتدایی و صرفاً یک گذرگاه است؛ اسلام گذرگاهی برای رسیدن به توقفگاه ولایت است. لذا می‏بینیم که می‏فرمایند: «حُبُّ عَلِیٍّ إِیمَانٌ وَ بُغْضُهُ کُفْر» .

* چرا «حبّ پیغمبر» نشانه ایمان نیست؟

آیا شما حتّی یک روایت دیده‌اید که بگوید: «حبّ محمّد ایمان»؟ ما چقدر روایت از خود پیغمبر اکرم داریم که ایمان را مختصّ در صاحب ولایت و مظهر آن یعنی حضرت علی(علیه‏السلام) می‏داند! خود پیغمبر اکرم مظهر ولایت و منبع ولایت است، امّا فعلاً در خارج به عنوان رسول مطرح بوده و مظهر رسالت است نه ولایت؛ برای همین کمال ایمان را در مظهر ولایت معرّفی می‏کنند. نه اینکه حضرت رسول إعمال ولایت نمی‌کند؛ می‏کند، ولی فعلاً مظهر ولایت ایشان نیست.

* دین مورد رضایت خدا، دین با ولایت است

من نمی‏خواهم تفسیر بگویم، ولی اینجا که قرآن می‏فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» معنایش این است که «دینی که مرضی خداوند است، تنها ارائه طریق نمی‏کند، بلکه دینی است که انسان‏ها را به خدا می‏رساند». ایصال به مطلوب هم با ولایت ممکن است. دین مورد پسند و رضایت خدا باید عملاً شرک‌شکن باشد و حقیقتاً انسان‏ها را به توحید برساند نه اینکه فقط راه توحید را به آ«ها نشان دهد. دین کامل و نعمت تمام، این است که از انسان‏ها دستگیری کند و آنها را واقعاً موحد کند. این دین، مرضی خدا است.

* ولایت یعنی «عمل» نه «حرف»

لذا مسائل زیادی در کنار این مطلب مطرح می‏شود؛ مثلاً مساله ولایت ظاهری و باطنی، ولایت در سطح جامعه و...  با این توضیحات می‏فهمیم که ولایت، جنبه عملی دارد. در ولایت، کار و عمل مطرح است، نه تبیین و توضیح. لذا مبیّن احکام، رسول است و مجری آنها در سطح جامعه، کار صاحب ولایت است. برای همین است که می‏بینیم ولایت اصلاً جنبه ارشادی ندارد. مثلاً یک پدر که ولی فرزند خویش است، عملاً دست او را می‌گیرد و این طرف و آن طرف می‌برد. به این می‌گویند: «ولی».

* علی، امام «اهل طاعت» است نه «اهل حرف»

برای همین است که در ذیل روایت آمده است که خداوند فرمود: «انّ علیاً حجّتی بعدک علی خلقی و امام اهل طاعتی». علی پیشوای اهل طاعت است. در اینجا مسئله عمل مطرح شده است. «امام اهل طاعتی» یعنی علی امام کسی است که اهل عمل است. اینجا دیگر بحث حرف نیست، حرف بیان احکام هم نیست. حتی اعتقاد به حکم ظاهری هم مطرح نیست؛ «امام اهل طاعتی».

* علی، پدری است که دست فرزندش را می‏گیرد

«من أطاعه أطاعنی و من عصاه عصانی» یعنی علی(علیه‏السلام) دست هر کسی را که گرفت، به سویی سوق داد و او هم با علی همسفر شد و رفت، علی او را به مطلوب، ایصال می‌کند. دست علی، دست خدا است. لذا طاعت علی، طاعت خدا است؛ این مثل پدری است که ولی فرزندش بوده و دست او را می‏گیرد و راه می‏برد. «من عصاه عصانی» هر کس هم که عملاً از او سرپیچی کند مرا عصیان مرا کرده است. مثل اینکه دستش را از دست منِ خدا رها کرده است. بعد از همه اینها خداوند می‏فرماید که «فَانصِبْهُ عَلَماً لِأُمَّتِکَ یَهْتَدُونَ بِهِ بَعْدَکَ».

خلاصه بحث

من دو مطلب را می‌خواستم عرض کنم؛

یکی اینکه مأموریت نصب، اختصاصی به موسم حج نداشت که این مأموریت به پیغمبر اکرم داده شد. این مأموریت بین پیغمبر اکرم و ربّش در شب معراج واقع شد. اِخبار قبل از آن هم بود و خود پیغمبر اکرم هم این مطلب را می‌دانست، لذا از همان اول هم آن را می‌فرمود؛ امّا مأموریت در شب معراج واگذار شد.

مطلب دیگر اینکه نسبت بین رسالت و ولایت چه نسبتی است؟ باید گفت که رسالت ـ‏بما انّها رسالة‏ـ گذرگاهی برای ولایت است و ولایت است که اساس کار بوده و کار اصلی را به سرانجام می‏رساند. اگر ولایت نبود، رسالت لغو بود. اگر ولایت نبود، لغویت نسبت به رسالت لازم می‌آمد. چون مقصد همه ادیان همان ولایت و امامت است و بس.

شنبه 13/8/1391 - 17:45
دعا و زیارت
جام جم آنلاین: روز هجدهم ماه ذی‌الحجه، یادآور روز مهمی در تاریخ است. این روز را باید به حق از عظیم‌ترین اعیاد نامید، همان‌گونه که در روایات بر اهمیت این روز و برتری آن بر سایر اعیاد تأکید شده است.

به گزارش ایسنا، هجدهم ذی‌الحجه روزی است که رسول خدا(ص) پس از انجام حج در سال دهم هجری به هنگام مراجعت به مدینه، مردم را در وادی «غدیر» جمع کرد و فرمان خدا یعنی نصب حضرت علی(ع) به امامت و ولایت بر امت را به آنان ابلاغ کرد. و آن جا بود که آیه 3 سوره مائده(اَلْیوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی، وَ رَضیتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دِیناً) نازل شد. و خداوند با برگزیدن حضرت علی(ع) به امامت امت، دین اسلام را کامل گردانید و دشمنان آن را ناامید و مأیوس ساخت.

در ادامه بر اساس متون دینی، فضیلت و اعمالی که برای این روز وارد شده است را یادآور می‌شویم:

فضیلت روز عید غدیر

در روایتی از امام رضا (ع) می‌خوانیم که فرمود: «روز قیامت، چهار روز را که زینت بسته‌اند به نزد عرش الهی آورند: روز عید اضحی (قربان) روز عید فطر، روز جمعه و روز عید غدیر. ولی در آن میان، روز عید غدیر، از نظر زیبایی، مانند ماه است میان ستارگان».

در همان روایت، از این روز، به عنوان «عید اکبر» یاد شده است، روزی که گناهان شیعیان (توبه کار) امیر مؤمنان(ع) بخشیده می‌شود و این روز، روز شادی و سرور است، روزی است که در آن تبسم بر چهره مؤمنان نقش می‌بندد.

در روایت دیگری آمده است که از امام صادق(ع) پرسیدند: آیا برای مسلمانان غیر از عید فطر و عید اضحی (قربان) عید دیگری نیز وجود دارد؟ فرمود: آری. عیدی که از آن دو روز، باعظمت‌تر و شریف‌تر است، و آن روزی است که پیامبر اکرم(ص)، علی (ع) را برای امامت امت نصب فرمود و در روایت دیگر فرمود: آن روز هیجدهم ذی‌الحجه است.

به هر حال، شایسته است در این روز مسلمانان با تشکیل مجالس جشن و سرور و مدیحه‌سرایی و سخنرانی درباره روز عید غدیر و مسأله امامت امت و مناقب و فضایل امیر مؤمنان (ع)، آن را گرامی بدارند و فرزندان و جوانان و نوجوانان خود را با مسأله ولایت امیرمؤمنان علی (ع) و منابع آن از کتاب و سنّت و تاریخ آشناتر سازند.

اعمال روز عید غدیر

برای این روز اعمال متعددی روایت شده است:

1- روزه گرفتن است که در روایتی از امام صادق (ع) روزه در چنین روزی برابر روزه 60 ماه شمرده شده و در روایتی روزه روز غدیر خم کفّاره 60 سال است.

2- مرحوم «شیخ کفعمی» در کتاب «بلدالامین» غسل این روز را مستحب دانسته است.

3- احسان و نیکی به برادران مؤمن.

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند:

"این روز، روز عبادت است و روز اطعام و نیکی کردن و احسان به برادران دینی است".

در روایت دیگری امام رضا (ع) فرمود: کسی که در این روز، به خانواده و برادران مؤمن خود، توسعه در رزق و بخشش‌ها و انفاق‌ها دهد؛ خداوند روزی او را زیاد می‌گرداند.

4- زیارت امیر مؤمنان علی (ع) در این روز بسیار بافضیلت است.

در روایتی از ابن ابی‌نصر (یکی از یاران برجسته امام رضا (ع)) نقل شده است که حضرت به وی فرمود:

"هرجا که هستی سعی کن در روز عید غدیر، خود را به کنار قبر مطهّر امیرمؤمنان (ع)برسانی، چراکه در این روز خداوند گناهان بسیاری از مردان و زنان مسلمان را می‌بخشد و دو برابر کسانی که خداوند آن‌ها را در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از دوزخ آزاد می‌کند، در چنین روزی از آتش جهنّم رهایی می‌دهد".

برای امیرمؤمنان (ع) در این روز زیارت‌هایی نقل شده است که معروف‌ترین آن، زیارت معروف «امین‌الله» است که می‌توان آن را از نزدیک و یا از راه دور، خطاب به امیرمؤمنان (ع) خواند و دیگری زیارت مخصوصه امیرمؤمنان در روز عید غدیر است.

5- امام رضا (ع) فرمودند:

در چنین روزی که روز عید و تبریک گفتن به یکدیگر است، مناسب است مؤمنان وقتی به یکدیگر می‌رسند این جملات را بگویند:

«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاَْئِمَّةِ»

ستایش خاص خدایی است که قرار داد ما را از تمسک‌جویان به ولایت امیرمؤمنان و سایر امامان علیهم السلام.

6- در چنین روزی وقتی برادر مؤمنت را ملاقات کردی بگو:

«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی اَکْرَمَنا بِهذَا الْیوْمِ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنینَ،

ستایش خاص خدایی است که گرامی داشت ما را به این روز و قرارمان داد از ایمان آورندگان و

وَجَعَلَنا مِنَ‌الْمُوفینَ بِعَهْدِهِ اِلَینا، وَمیثاقِهِ الَّذی واثَقَنا بِهِ، مِنْ وِلایةِ وُلاةِ اَمْرِهِ،

قرارمان داد از وفاکنندگان به عهدی که با ما کرده بود و پیمانی که با ما بسته بود از ولایت سرپرستان امر دین او

وَالْقُوّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ یجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدینَ وَالْمُکَذِّبینَ بِیوْمِ الدّینِ.

و برپادارندگان عدلش و قرارمان نداد از منکران و تکذیب کنندگان روز جزا.

7- دعای ندبه را در این روز بخواند

8- مرحوم «سید بن طاووس» به سند صحیح از امام صادق (ع) نقل می‌کند که در روز غدیر، دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و صد مرتبه خدا را شکر کن (مثلاً بگو: شکراً لِلّه) و سر از سجده بردار و این دعا را بخوان:

اَللّهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، وَاَنَّکَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ،

خدایا از تو درخواست کنم بدان که از برای توست ستایش یگانه‌ای که شریک نداری و تویی یکتای یگانه‌ بی نیاز،

لَمْ تلِدْ وَلَمْ تُولَدْ، وَلَمْ یکُنْ لَکَ کُفُواً اَحَدٌ،

که فرزندی نداری و فرزند کسی نیستی و نیست برایت همتایی هیچ کس

وَاَنَّ مُحَمّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَآلِهِ، یا مَنْ هُوَ کُلَّ یوْم فی شَاْن،

و براستی محمّد بنده و رسول توست درودهای تو بر او و آلش باد، ای که هر روز درکاری هستی،

کَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَیَّ، بِاَنْ جَعَلْتَنی مِنْ اَهْلِ اِجابَتِکَ، وَاَهْلِ دِینِکَ

چنانچه از شأن تو بود که بر من تفضل فرمودی به این‌که مرا از اهل اجابتت و از اهل دینت

وَاَهْلِ دَعْوَتِکَ، وَوَفَّقْتَنی لِذلِکَ فی مُبْتَدَءِ خَلْقی، تَفَضُّلاً مِنْکَ وَکَرَماً وَجُوداً،

و اهل دعوتت قرار دادی و موفقم داشتی بدان در آغاز آفرینشم از روی تفضل و کرم و بخششت

ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً، وَالْجُودَ جُوداً، وَالْکَرَمَ کَرَماً، رَاْفَةً مِنْکَ وَرَحْمَةً،

سپس دنبال آوردی این فضل را به فضلی دگر و این بخشش را به بخششی دگر و این کرم را به کرمی دگر که آن هم از روی مهر و رحمتت بود

اِلی اَنْ جَدَّدْتَ ذلِکَ الْعَهْدَ لی تَجْدیداً بَعْدَ تَجدیدِکَ خَلْقی،

تا بدان جا که تازه کردی این عهد را برایم از نو پس از تجدید آفرینشم

وَکُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیاً ناسِیاً ساهِیاً غافِلاً، فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِاَنْ ذَکَّرْتَنی ذلِکَ،

در صورتی که من در فراموشی بودم و فراموشکاری و بی خبریو غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام کردی به این که آن را به یادم انداختی

وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَیَّ، وَهَدَیتَنی لَهُ، فَلْیکُنْ مِنْ شَاْنِکَ یا اِلهی وَسَیدی وَمَولایَ

و بدان بر من منّت نهادی و بر آن راهنماییم کردی پس همچنان باید از شأن تو باشد ای معبود و آقا و مولای من

اَنْ تُتِمَّ لی ذلِکَ، وَلاتَسْلُبَنیهِ حَتّی تَتَوَفّانی عَلی ذلِکَ،

که تمام کنی برایم آن نعمت را و از من سلب نفرمایی آن را تا هنگامی که بمیرانیم بر آن

وَاَنتَ عَنّی راض، فَاِنَّکَ اَحَقُّ الْمُنعِمینَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَکَ عَلَیَّ، اَللّهُمَّ

در حالی که تو از من خشنود باشی که براستی تو سزاوارترین نعمت بخشانی که نعمتت را بر من به پایان رسانی خدایا

سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِیکَ بِمَنِّکَ، فَلَکَ الْحَمْدُ غُفْرانَکَ رَبَّنا وَاِلَیکَ

شنیدیم و پیروی کردیم و خواننده ات را اجابت کردیم به لطف تو پس از آن توست حمد و آمرزشت را خواهانیم پروردگارا و به سوی توست

الْمَصیرُ، امَنّا بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیهِ

بازگشت ایمان داریم به خدای یگانه‌ای که شریک ندارد و به رسولش محمّد صلی اللّه علیه و

وَ آلِهِ، وَ صَدَّقْنا وَ اَجَبْنا داعِیَ اللهِ، وَ اتَّبَعْنَاالرَّسُولَ فی مُوالاةِ مَوْلینا

آله و تصدیق کردیم و اجابت کردیم داعی خدا را و پیروی کردیم از رسول (او) در مورد دوستی و اطاعت مولایمان

وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِب، عَبْدِاللهِ وَاَخی رَسُولِهِ،

و مولای مؤمنان امیر مؤمنان علی بن ابی طالب بنده خدا و برادر رسول او

وَ الصِّدِّیقِ الاَْکْبَرِ، وَالْحُجَّةِ عَلی بَرِیتِهِ، اَلمُؤَیدِ بِهِ نَبِیهُ وَدینَهُ الْحَقَّ

و صدیق اکبر و حجت او بر آفریدگانش آن که خداوند پیامبرش و دین حق

الْمُبینَ، عَلَماً لِدینِ اللهِ، وَخازِناً لِعِلْمِهِ، وَعَیبَةَ غَیبِ اللهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّ اللهِ،

آشکارش را بوسیله او تایید کرد نشانه و پرچم دین خدا و خزینه دار دانش او و گنجینه غیب خدا و جایگاه راز خدا

وَ اَمینَ اللهِ عَلی خَلْقِهِ، وَشاهِدَهُ فی بَرِیتِهِ، اَللّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً

و امین خدا بر خلق او و گواه او در آفریدگانش خدایا ای پروردگار ما ما شنیدیم منادی

ینادی لِلاْیمانِ، اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فَامَنّا، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَ کَفِّرْ عَنّا

را که ندا می‌کرد برای ایمان (و می‌گفت) ایمان آورید به پروردگارتان پروردگارا ما هم ایمان آوردیم پس بیامرز گناهانمان را و بدی‌هامان

سَیئاتِنا، وَتَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ، رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِکَ، وَلا

را پوشیده دار و ما را با نیکان بمیران پروردگارا عطا کن به ما چیزی را که بوسیله فرستادگانت به ما وعده دادی و

تُخْزِنا یوْمَ الْقِیمَةِ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ، فَاِنّا یا رَبَّنا بِمَنِّکَ وَلُطْفِکَ اَجَبْنا

در روز رستاخیز رسوایمان مکن که براستی تو خلف وعده نمی‌کنی، پس ما ای پروردگار به احسان و لطف تو اجابت کردیم

داعِیکَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ، وَصَدَّقْنا مَوْلَی الْمُؤْمِنینَ، وَکَفَرْنا

داعی تو را و پیروی کردیم از رسول تو و تصدیقش کردیم و نیز تصدیق کردیم مولای مؤمنان را و کافر شدیم

بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّینا، وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا، فَاِنّا بِهِمْ

به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت) پس والی ما گردان آن را که ما به ولایت برگزیدیم و با امامانمان محشورمان کن که براستی ما بدیشان

مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ، وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ، امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِیتِهِمْ، وَشاهِدِهِمْ

ایمان و اعتقاد داریم و تسلیم آنانیم ایمان داریم بر نهانشان و آشکارشان و حاضرشان

وَغائِبِهِمْ، وَحَیهِمْ وَمَیتِهِمْ، وَرَضینا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً، وَ حَسْبُنا بِهِمْ

و غایبشان و زنده‌شان و مرده‌شان و خشنودیم به امامتشان و آقاییشان و همان‌ها ما را در

بَینَنا وَبَینَ اللهِ دُونَ خَلْقِهِ، لا نَبْتَغی بِهِمْ بَدَلاً، وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلیجَةً،

مابین خود و خدا از سایر خلق کافی هستند نجوییم بجای ایشان بدلی و نگیریم جز ایشان همدمی (یا معتمدی)

وَ بَرِئْنا اِلَی اللهِ مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاَْوَّلینَ

و بیزاری جوییم به درگاه خدا از هر که برپا کند در برابرشان جنگی از جن و انس از اوّلین

وَ الاْخِرینَ، وَ کَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ الأَوْثانِ الأَرْبَعَةِ، وَ اَشْیاعِهِمْ

و آخرین و کافر شدیم به جبت و طاغوت و بت‌های چهارگانه و دنبال روندگان

وَ اَتْباعِهِمْ، وَ کُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الاِْنْسِ، مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلی آخِرِهِ،

و پیروانشان و هر که دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پایان آن

اَللّهُمَّ اِنّا نُشْهِدُکَ اَنّا نَدینُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّد، صَلَّی اللهُ عَلَیهِ

خدایا تو را گواه می‌گیریم که ما متدین هستیم بدانچه متدین شد بدان محمّد و آل محمّد درود خدا بر او

وَعَلَیهِمْ، وَ قَوْلُنا ما قالُوا، وَ دینُنا ما دانُوا بِهِ، ما قالُوا بِهِ قُلْنا، وَ ما دانُوا بِهِ

و برایشان باد و گفتار ما همان است که آن‌ها گفتند و دین ما همان است که آن‌ها متدین بدان بودند هرچه را آنان گفتند ما هم گفتیم و هرچه را آنان متدین شدند

دِنّا، وَما اَنْکَرُوا اَنْکَرْنا، وَمَنْ والَوْا والَینا، وَمَنْ عادَوْا عادَینا، وَمَنْ لَعَنُوا

ما هم شدیم و هرچه را انکار کردند ما انکار کردیم و هرکه را دوست داشتند دوست داریم و هر که را دشمن دارند دشمن داریم و هر که را لعن کردند

لَعَنّا، وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا مِنْهُ، وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَیهِ تَرَحَّمْنا عَلَیهِ، آمَنّا وَ

لعن کنیم و از هر که بیزاری جستند بیزاری جوئیم و بر هر که ترحم کردند ترحم کنیم ایمان آوردیم

سَلَّمْنا، وَ رَضینا وَ اتَّبَعْنا مَوالِینا صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ، اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِکَ

و تسلیم و خشنود گشتیم و پیروی کردیم از سرورانمان درودهای خدا بر ایشان باد خدایا پس تو آن را برای ما تکمیل کن

وَلاتَسْلُبْناهُ، وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا، وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً، وَاَحْینا

و از ما سلب مفرما و آن را پایگاهی ثابت در پیش ما قرار ده و پایگاه عاریت و موقتش قرار مده و زنده مان

ما اَحْییتَنا عَلَیهِ، وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَیهِ، الُ مُحَمَّد اَئِمَّتُنا، فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِیاهُمْ

دار بر همان تا هرگاه که زنده‌مان داری و بمیرانمان بر آن هرگاه میراندی مان، آل محمّد پیشوایان مایند به آن‌ها اقتدا کنیم و آنان را

نُوالی، وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللهِ نُعادی، فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ

دوست داریم و دشمنشان را که دشمن خداست دشمن داریم پس ما را در دنیا و آخرت با ایشان قرار ده و از

الْمُقَرَّبینَ، فَاِنّا بِذلِکَ راضُونَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

مقربان درگاهت گردان که براستی ما به همان خشنودیم ای مهربانترین مهربانان.

پس از پایان دعا، بار دیگر به سجده برو و صد مرتبه الحمد لله و صد مرتبه شکراً للهِ بگو.

امام (ع) در ادامه فرمود: هر کس که این عمل را بجا آورد، پاداش کسی را دارد که در روز غدیر، نزد رسول خدا(ص) بوده و با آن حضرت بیعت کرده است.(مرحوم محدّث قمی می‌گوید: بهتر است که این نماز نزدیک ظهر انجام شود که مقارن نصب حضرت علی (ع)به خلافت بوده است).

9- از «شیخ مفید»(رحمة الله علیه) نقل شده است که این دعا را در روز «غدیر» می‌خوانی:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِیکَ، وَعَلِیٍّ وَلِیکَ، وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذی

خدایا از تو درخواست کنم به حق محمّد پیامبرت و به حق علی ولی تو و بدان منزلت و مرتبه‌ای که بدان

خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَعَلِیٍّ، وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما

وسیله آن دو را از سایر مخلوق خود اختصاص دادی که درود فرستی بر محمّد و علی و از آنان شروع کنی

فی کُلِّ خَیر عاجِل، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْئِمَّةِ الْقادَةِ،

در دادن هر خیری که فوری است خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پیشوایان رهبر

وَ الدُّعاةِ السّادَةِ، وَ النُّجُومِ الزّاهِرَةِ، وَ الاَْعْلامِ الْباهِرَةِ، وَ ساسَةِ الْعِبادِ،

و خوانندگان بزرگ و سرور و ستارگان درخشان و نشانه‌های فروزان و تدبیرکنندگان کار بندگان

وَ اَرْکانِ الْبِلادِ، وَ النّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ، وَ السَّفینَةِ النّاجِیةِ، اَلْجارِیةِ فِی اللُّجَجِ

و پایه‌های جاهای آباد و ناقه فرستاده شده و کشتی نجات که روان است در دریاهای

الْغامِرَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، خُزّانِ عِلْمِکَ، وَ اَرْکانِ

ژرف پرآب خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد گنجینه‌های دانشت و پایه‌های

تَوْحِیدِکَ، وَ دَعآئِمِ دینِکَ، وَ مَعادِنِ کَرامَتِکَ، وَ صَفْوَتِکَ مِنْ بَرِیتِکَ،

محکم توحید تو و ستون‌های دین تو و معدن‌های کرامتت و برگزیدگان از خلقت

وَ خِیرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، اَلاَْتْقِیآءِ النُّجَبآءِ الاَْبْرارِ، وَ الْبابِ الْمُبْتَلی بِهِ

و بهترین آفریدگانت آن پرهیزکاران و برگزیدگان نیکوکار و درگاهی که مورد ابتلای مردم است

النّاسُ، مَنْ اَتاهُ نَجی، وَمَنْ اَباهُ هَوی، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ

هر که بدان درگاه آمد نجات یافت و هرکه سرباز زد سقوط کرد خدایا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّد، اَهْلِ الذِّکْرِ الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ، وَ ذَوِی الْقُرْبَی الَّذینَ اَمَرْتَ

محمّد اهل ذکری که دستور فرمودی بپرسش مسائل از آن‌ها و خویشاوندانی که دستور فرمودی

بِمَوَدَّتِهِمْ، وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ، وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ، اَللّهُمَّ

به دوست داشتنشان و حقشان را واجب کردی و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل) کسی قرار دادی که آثارشان را پیروی کند خدایا

صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، کَما اَمَرُوا بِطاعَتِکَ، وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِیتِکَ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه دستور پیروی تو را دادند و از نافرمانیت نهی کردند

وَدَلُّوا عِبادَکَ عَلی وَحْدانِیتِکَ، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِیکَ

و بندگانت را به یگانگیت راهنمایی کردند خدایامن از تو می‌خواهم به حق محمّد پیامبرت

وَ نَجیبِکَ، وَ صَفْوَتِکَ وَ اَمینِکَ، وَ رَسُولِکَ اِلی خَلْقِکَ، وَ بِحَقِّ

و گرامی و برگزیده و امین تو و فرستاده‌ات بسوی خلق و به حق

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَیعْسُوبِ الدّینِ، وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، اَلْوَصِیِّ الْوَفِیِّ،

امیرمؤمنان و پیشوای دین و رهبر سفیدرویان آن وصی با وفا

وَالصِّدّیقِ الاَْکْبَرِ، وَالْفارُوقِ بَینَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالشّاهِدِ لَکَ، وَالدّالِّ

و صدیق اکبر و جداکننده بین حق و باطل و گواه تو و راهنمایی کننده

عَلَیکَ، وَالصّادِعِ بِاَمْرِکَ، وَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِکَ، لَمْ تَاْخُذْهُ فیکَ لَوْمَةُ

بر تو و آشکار کننده دستورت و جهادکننده در راهت آن که نگیردش (و ناراحتش نکند) درباره تو ملامت

لائِم، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَنی فی هذَا الْیوْمِ

ملامت کننده‌ای که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد و مرا قرار دهی در این روزی

الَّذی عَقَدْتَ فیهِ لِوَلِیکَ الْعَهْدَ فی اَعْناقِ خَلْقِکَ، وَاَکْمَلْتَ لَهُمُ الدّینَ مِنَ

که بستی برای ولی خود پیمان (امامت) را در گردن خلق خود و کامل گرداندی برای آن‌ها دین را از

الْعارِفینَ بِحُرْمَتِهِ، وَالْمُقِرّینَ بِفَضْلِهِ، مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقائِکَ مِنَ النّارِ،

عارفان به حرمتش و اقرارکنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش

وَلا تُشْمِتْ بی حاسِدِی النِّعَمِ، اَللّهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عیدَکَ الاَْکْبَرَ،

و شاد مکن نسبت به من حسودانم را در نعمت‌هایت خدایا چنانچه آن را عید بزرگ خود قرار داده‌ای

وَ سَمَّیتَهُ فِی السَّمآءِ یوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ، وَ فِی الاَْرْضِ یوْمَ الْمیثاقِ

و نامیدی آن را در آسمان روز عهد معهود و در زمین روز پیمان گرفتن

الْمَاْخُوذِ، وَالْجَمْعِ الْمَسْئُولِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَقْرِرْ بِهِ

و انجمن بازخواست شده درود فرست بر محمّد و آل محمّد و روشن کن بوسیله‌اش دیدگان

عُیونَنا، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا، وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنا، وَاجْعَلْنا لاَِنْعُمِکَ مِنَ

ما را و گردآور بدستش پراکندگی ما را و گمراهمان مکن پس از آن که هدایتمان کردی و قرارمان ده از سپاسگزاران

الشّاکِرینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْیوْمِ،

نعمتهایت ای مهربانترین مهربانان ستایش خاص خدایی است که شناساند به ما فضیلت این روز را

وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ، وَکَرَّمَنا بِهِ، وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ، وَهَدانا بِنُورِهِ، یا رَسُولَ

و بینامان کرد به حرمت این روز و گرامیمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدایتمان کرد به نورش ای رسول

اللهِ یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ،عَلَیکُما وَعَلی عِتْرَتِکُما وَعَلی مُحِبِّیکُما مِنّی اَفْضَلُ

خدا ای امیرمؤمنان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما بهترین

السَّلامِ ما بَقِیَ اللَّیلُ وَالنَّهارُ، وَبِکُما اَتَوَجَّهُ اِلَی اللهِ رَبّی وَرَبِّکُما فی

سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسیله او رو کنم بسوی خدا پروردگار من و پروردگارتان در

نَجاحِ طَلِبَتی، وَقَضآءِ حَوآئِجی، وَتَیسیرِ اُمُوری، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ

موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن کارهایم خدایا از تو خواهم

بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَلْعَنَ

به حق محمّد و آل محمّد که درود فرستی بر محمّد و آل محمّد و لعنت کنی

مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْیوْمِ، وَاَنْکَرَ حُرْمَتَهُ، فَصَدَّ عَنْ سَبیلِکَ لاِِطْفآءِ نُورِکَ،

کسی را که انکار کند حق این روز را و انکار کند حرمتش را و جلوگیری کرد از راه تو برای خاموش کردن نورت

فَاَبَی اللهُ اِلاَّ اَنْ یتِمَّ نُورَهُ، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَیتِ مُحَمَّد نَبِیکَ، وَاکْشِفْ

ولی خدا هم نمی‌خواهد جز آن که نورش را آشکار کند خدایا گشایش ده به کار خاندان محمّد پیامبرت و برطرف کن

عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ الْکُرُباتِ، اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاَْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً،

از ایشان و بوسیله ایشان از اهل ایمان گرفتاری‌ها و محنت‌ها را خدایا پرکن زمین را بوسیله ایشان از عدل و داد

کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، وَ اَنْجِزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.

چنانچه پر شده از ستم و بیداد و وفا کن برای آن‌ها آنچه را وعده دادی به آن‌ها که براستی تو خلف وعده نمی‌کنی.

10- به سبب عظمت روز «غدیر» و مبارکی و میمنت آن، مناسب است که برادران مؤمن، با یکدیگر در این روز، عقد اخوت و برادری بخوانند و پیوند برادری و همکاری را میان خویش عمیق‌تر سازند.

مرحوم «حاجی نوری» در «مستدرک الوسائل» می‌گوید: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذار و بگو:

و اخَیتُکَ فِی اللهِ، وَ صافَیتُکَ فِی اللهِ، وَ صافَحْتُکَ فِی اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ

برادر شدم با تو در راه خدا و دوست باصفایت شدم در راه خدا و مصافحه کردم با تو در راه خدا و عهد کردم با خدا

وَ مَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِیآئَهُ، وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیهِمُ السَّلامُ،

و فرشتگانش و کتاب‌هایش و رسولانش و پیمبرانش و امامان معصومین علیهم السلام

عَلی اَنّی اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفاعَةِ، وَاُذِنَ لی بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ،

بر این که اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم و اجازه‌ام دادند که

لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعی

داخل بهشت گردم داخل نشوم جز با تو

آن‌گاه برادر مؤمن می‌گوید:

قَبِلْتُ.

قبول کردم

آن‌گاه بگو:

اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الاُْخُوَّةِ، ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَ الدُّعآءَ وَ الزِّیارَةَ.

و ساقط کردم از تو تمامی حقوق برادری را جز شفاعت و دعا و زیارت.

در این صورت، وقتی که طرف مقابل قبول کرد، برادر معنوی یکدیگر خواهند شد و چون وظیفه اخوت بسیار سنگین است، همه حقوق برادری را جز زیارت، دعا و شفاعت به یکدیگر می‌بخشند.

(البته باید دانست که جاری ساختن این عقد فقط برای ایجاد تعهدی عاطفی است و هیچ‌گونه حقوقی مانند بردن ارث از یکدیگر و .... را شامل نشده و نمی‌تواند میان نامحرمان مثلا یک زن و مرد انجام پذیرد).

منابع:

- مفاتیح نوین، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و همکاران، نوبت و سال چاپ: بیست و دوم 1389، ناشر:انتشارات امام علی بن ابی طالب(ع).

- پایگاه اینترنتی آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی

- پایگاه اینترنتی حجت‌الاسلام والمسلمین حسین انصاریان

جمعه 12/8/1391 - 16:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته