• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 275
تعداد نظرات : 483
زمان آخرین مطلب : 4750روز قبل
شعر و قطعات ادبی

 

امید مبهم و سر به هوا!

باز هم

       مهمان ناخوانده شدی؟

 

(امضا)

 

 

سه شنبه 31/1/1389 - 11:42
محبت و عاطفه

 

شمع عاشق هر شب
پروانه ای عاشق تر را
میان بازوان آتشین خود به خاکستری بدل میکند
و در سکوت برای گلهای منتظر اشک میریزد.


دانی که شمع دم مرگ به پروانه چه گفت؟...

گفت: کی عاشق دیوانه فراموش شدی؟...

سوخت پروانه،ولی خوب جوابش را داد...

گفت: طولی نکشد که نیز تو خاموش شوی!...

سه شنبه 31/1/1389 - 11:41
محبت و عاطفه
 
ازدوست عزیزم :milad20razeqi

تو را سوگند بر عشقت اگر روزی شدی تنها،
اگر تنها نشستی و شدی تو مونس غمها،
مرا هرگز مبر از یاد چرا که لایقت بودم،
قسم بر عشق بی پایان همیشه عاشقت بودم،
دوشنبه 30/1/1389 - 23:28
آلبوم تصاویر
يکشنبه 29/1/1389 - 19:10
محبت و عاطفه
با  کدامین واژه تو را ستایش کنم که هر چه می گردم جمله ای نمی یابم
که خوبیهای تو را معنی کند و بیانگر همهً خوبیهای تو باشد
تو یی که بر کویر زندگیم یک باره باران مهر می شوی و غمهایم را می شویی
تو یی که هر وقت دلتنگ می شوم آغوش پر مهرت را بر رویم می گشایی وبا
دستان نوا ز ش گر ت غبار غم از چهره ا م می زدایی هر گاه تو را استوار بر سجا ده
نمازت می بینم اشک در چشمانم حلقه می بندد و آ ن گاه هست که می خواهم با
یک بغل گل سرخ تو را در آغوش بگیرم و بگوییم  دوستت دارم ای مادر.
يکشنبه 29/1/1389 - 18:59
شعر و قطعات ادبی

به گل رز این نماد عاشقی باید قسمها بخورم تا همه فکر تو از نا باوری های دلم بشه رها

به گل عشقم همین زیبا رز عالم قسمها می خورم جز تو در فکرم خیال هیچکسی تصویر نمی گرده

به گل عشقم همون شاخه گل زیبای رویاهام قسم اسم تو تنها کلام قلبمه 

کاش میشد با دادن این شاخه رز ثابت کنم که همه عشق و محبت اونهمه مهر و صداقت از دلم هرگز نخواهد شد جدا.

ای همیشه باور من باورم کن مثل اون خواب گل رز ...

يکشنبه 29/1/1389 - 18:56
شعر و قطعات ادبی

هلا ای مهربانان ، عشق آوردم
ومهری تا بشوید ، ریشه های تلخ نفرت را
شما را ساکنان این سرزمین و خاک تفدیده ، گوارا بارش امید آوردم
بر این قفل گره خورده به لبهاتان ، هزاران واژه آوردم
و آغوشی که راز خستگی را خوب می داند
دراینجا هیچ کس آیا خریدار بساط مهربانی هست ؟
ببینم هیچ کس آیا برای قسمت خوشبختی اش با دیگری راضیست ؟
هلا ای مردمان در قلب تان ، جایی برای مهرورزی هست ؟
وگر قلبی بخواهد بشکند آیا کسی خواهد شنید ؟
تبسم بر لبان خسته آیا اندکی باقیست؟
هلا ای زندگان ، اینک کمی هم زندگی باید

**********************************

كاش می شد سه چیز را از كودكان یاد بگیریم: بی دلیل شاد بودن و پای كوبیدن* همیشه سرگرم كار بودن و بیهوده ننشستن* حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فریاد زدن

جمعه 27/1/1389 - 14:47
شعر و قطعات ادبی
 

خانه دوست کجاست؟

من دلم میخواهد ...

          خانه ای داشته باشم پر دوست ...

                            كنج هر دیوارش ...

                                           دوستانم بـنشینند آرام ...

                                                             گل بگو گل بشنو ...

هر كسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد ...

                             شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست ...

                                            شرط آن داشتن یك دل بی رنگ و ریاست ...

بر درش برگ گلی میكوبم ...

                     و به یادش با قلم سبز بهار ...

                                       مینویسم : ای یار خانه دوستی ما اینجاست ! ...

تا كه دیگر نگوید سهراب : خانه دوست كجاست ؟

**************************************************************

جبران خلیل جبران:چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

جمعه 27/1/1389 - 14:44
ادبی هنری
هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد 

آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد

تو که نزدیک تر از من به منی می دانی

دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد

پنج شنبه 26/1/1389 - 13:7
خاطرات و روز نوشت

 نه گوشی میخوام واسه شنیدم نه چشمی میخوام واسه دیدن

فقط خدا...خدا جون سحرما ..میدونم میبینیم ..

میشنویم ..چرا داره زندگی دوباره تکرار میشه من که این دوران . 1سال . نیم پیش گذروندم ..

خدا جون یه بنده سراپا تقصیر

نمازای یکی در میون

گناهای زیاد

باشه باشه ..روتو بر نگردون ...

اصلا فقط گوش کن... دیم میخواد با کسی حرف بزنم ... از جمعه غروب تا حالا ورق زندگی برگشت ...یدفعه

گفتم نرو این راه و که به بیراه ختم میشه..گوش نکرد..!! تو کوره آتیش افتاده ...دیدی .. آبرو رفت

همونی که همیشه ما آدما میخوایم حفظش  کنید

(آخ که میشد اینقد سربسته حرف نزنم)

خداجون ..مامانم میگه همیشه نظر صلوات کن واسه آقا حاجت میده...

خداجون ... منم بندت ..سحر .. نگام نمیکنی ..

میدونم  چوب گناهامونه ..گفتی نرو.. اما منه نادون .......

خدا جون از این مخمسه در بیاد ...

خواهش ...التماس ...بکی قسم ت بدم ...تورو به همه بنده هاب خوبت ..

تو رو به همه عزیزای عالمت ...نور چشمیات..

بابا من بد..

تو خوبی خدایی بخشنده...

ببخشش...

آخ خ خ خ خ خدایا ا ا .....

اسمت چقدشیرینه

وقتی میگم خدا جون دلم آروم میگیره..روم نشد سر سجاده سرمو بالا بگیرم ..

روم نشد نگاه کنم روم نمیشه  ...این دست گدای منه ...

التماست میکنم...آبروی رفته رو برگردون...

جزتو کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم ..این یکی رو ازم دریغ نکن..

جز یه قلم کاغذ که مینویسم

ببینی

آروم حرف میزنم که بشنوی...شبا که همه خوابن  تو باز مثل همیشه و هر ساعت پای حرفای مایی ...


تکه ای ازمن !

ترس شدی

لرزیدم

تبسم شدی

خندیدم

آینه شدی

شکستم

تردید شدی

جا ماندم

 

این منم

تکه ای از تو!

 


گاهی یک کلمه  یک حرف یک اشاره ی نا به جا چه آسون یک زندگی رو زیر و رو می کنه !

چهارشنبه 25/1/1389 - 12:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته