• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4148روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده: دکتر حسینعلی قاسم زاده




 

چکیده
 

در این مقاله ابتدا به مفهوم شناسی واژه امر ـ نهی ـ معروف ـ منکر و امر به معروف و نهی از منکر می پردازیم آنگاه با بهره گیری از منابع دینی اهمیت آن را از منظر خود ما نقشی که در تحقق هدف ایفا می کند و آثار مختلف مترتب بر آن، مورد بحث و بررسی قرار می دهیم و در خاتمه تحت عنوان«با این همه اهمیت مهجوریت چرا؟» به علل و عوامل مهم ترک این فریضه در جامعه اشاره می نماییم.
کلید واژه ها: امر، نهی، معروف، منکر ـ امر به معروف و نهی از منکر

مقدمه
 

دین با هر تفسیری عبارت از مجموعه ای باید و نبایدهاست که از آن به هنجارها و ناهنجاری ها تعبیر می شود و پیروان هر دینی ملزمند که به آن بایدها تن دهند و به نباید ها تن زنند و هدف هر دین تحقق آن بایدها و نحو آن نبایدهاست که در قالب معروف ها و منکرها معرفی می شوند و این نکته هنگامی حساس تر می شود که بپذیریم دین جنبه اجتماعی نیز دارد و در پی تشکیل یک نظام اجتماعی و تنظیم روابط میان افراد آن است که در این صورت حفظ جامعه در گرو وجود قانون و مجموعه قواعدی است که بایدها و نبایدها را تعریف کند و برای آن ضامن اجرایی نیز معین نماید همه این ها در نظام اسلامی به آن ها در امر به معروف و نهی از منکر حضور دارد و آن جا که نیاز به ضمانت اجرایی دارد تشکیلات جسم با وظایف خاص آن شکل می گیرد لذا در روایتی منسوب به امیرالمومین (ع) آمده است«اگر این فریضه (یعنی امر به معروف و نهی از منکر) اجرا شود همه فرایض خرد و کلان و آسان و دشوار دیگر نیز اجرا خواهد شد زیرا امر به معروف و نهی از منکر دعوت به اسلام است... ».

واژگان پژوهش
 

واژگانی که در این تحقیق به کار رفته عبارتند از: امر ـ نهی ـ معروف ـ منکر و امر به معروف و نهی از منکر.
هر کدام از این واژگان را می توان به اختصار به شرح زیر تعریف کرد.
امر به معنای دستور، فرمان و برانگیختن به چیزی و نهی به معنای بازداشتن و منع کردن از چیزی می باشد
چنانچه در سوره اعراف آیه 29 و فازعات آیات 40 ـ 41 چنین آمده است.
«قل امر بی بالقسط» یعنی بگو پروردگارم به قسط و فرمان داده است.
«اما لن خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الحاوی» یعنی به آن کس که از مقام پروردگارش بترسد و نفس خود را از هوا و هوس بازدارد بهشت جایگاه اوست.
راغب اصفهانی در«المفردات فی غریب القرآن ص» می گوید
«لمعروف اسم للکل فعل یعرف بالعقل او الشرع حسنه و المنکر ما ینکر بهی»
یعنی، هر کاری که خوبی آن بواسطه عقل یا دین شناخته شود معروف نام دارد و منکر عبارتست از آن چه که بواسطه عقل یا شرع مورد انکار و تقبیح قرار گیرد.
و ادیب بزرگ میر سید شریف جرجانی در«التعریفات ص 16» می گوید:
«المنکر ما لیس فیه رضی ا... من قول او فعل و المعروف ضده» یعنی ؛ منکر عبارتست از سخن یا کاری که مورد رضایت پروردگار نباشد و معروف نقطه مقابل آن است.
شهید ثانی در«الروضه البهیه فی شرح اللمعه الوشیقه کتاب الامر بالمعروف » می گوید: «الامر بالمعروف هو الحمل علی الطاعه قولا او فعالا و النهی عن المنکر هو المنع من فعل المعاصی قولا او فعلا »
یعنی ؛ امر به معروف وادار کردن دیگران به پیروی از اوامر پروردگار است به زبان باشد یا به عمل و نهی از منکر، مانع شدن از انجام گناهان است آن هم به زبان باشد یا به عمل.
با توجه به تعاریف ارائه شده باید گفت: دو سرچشمه برای شناخت معروف و منکر ارائه شد و آن عقل و شرع است که از منظر دین با هم تفاوت محتوایی ندارند بلکه تنها از مرتبه متفاوتند و شرع عقل بیرونی و عقل، شرع درونی است ریشه در حکم عقلی را می توان در شرع یافت و نتیجه هر حکم شرعی را در عقل جست این دو همپا و همراهند در نتیجه با رجوع به متن شرع و یا عقل سلیم می توان معروف ها و منکرها را شناخت.

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر
 

اهمیت موضوع امر به معروف و نهی از منکر با استفاده از تعابیر مختلف آیات و روایات از چند منظر به شرح زیر قابل بررسی می باشد.
الف: از منظر خود
قبل از ورود بحث در تعابیر مختلف آیات و روایات که بیانگر موضوعیت داشتن امر به معروف و نهی از منکر است یادآوری یک نکته خالی از ظرافت و دقت نیست و آن این که: نفس وجوب امر به معروف و نهی از منکر خود بیانگر اهمیت بالای آن است چرا که در اسلام احکام پنجگانه ای تحت عنوان«احکام المکلفین» آمده است که عبارتند از: واجب ـ حرام ـ مستحب ـ مباح و مکروه.
این احکام برخاسته از اختلافات موضوعات از حیث مراتب اهمیت است و متفاوت احکام در این است که در واجب و حرام نگاه الزام و اجبار بر انجام و نهفته است در حالیکه در بقیه احکام چنین الزامی حاکم نیست بلکه همراه با دخالت اراده و اختیار مکلف است و در نتیجه موضوعی که انجام یا ترکش همراه با الزام از ناحیه شارع و قانونگذار است خود دلیل بر اهمیت موضوع آن، چه در بعد مثبت (واجب) و چه در بعد منفی (حرام) است.
اما در اهمیت موضوع از این منظر، با عنایت به تعابیر آیات و روایات باید گفت:

1 ـ کار خدایی است
 

«ان ا... یامر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظکم لعلکم تذکرون »
یعنی ؛ خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و فحشاء و زشتکاری و ستم نهی می کند شما را پند می دهد باشد که پند گیرید.
در این آیه خداوند خود را به عنوان نخستین آمر به معروف و ناهی از منکر معرفی می کند این معرفی یقینا بیانگر وزن و مقدار نفس کار (امر به معروف و نهی از منکر) است.

2 ـ کار انبیاء و پیامبران است
 

«الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوریه و الانجیل، یامرهم بالمعروف و یناهم عن المنکر.»
یعنی ؛ مومنین از اهل کتاب کسانی هستند که از پیامبر امی تبعیت و پیروی می نمایند چنان پیامبری که او را در تورات و انجیل می یابند پیامبری که آنان را به معروف می کند و از منکر باز می دارد.»
پیامبران بر اساس این که بار سنگین رسالت و هدایت انسان ها را بر دوش داشتند به طور مستمر و پیگیر امر به معروف و نهی از منکر می کردند و لحظه ای در این راه کوتاهی نکرده و تأخیر را روا نمی دانستند لذا در تورات یهودیان«سفر تعینه باب چهارم» ص 278 ـ 279 آمده است.
«فرایض و احکامی را که من به شما تعلیم می دهم تا آن ها را به جا آورید بشنوید تا زنده بمانید... بر کلامی که من به شما امر می فرمایم چیزی میفزایید و چیزی از آن کم ننمایید... مبادا فاسد شوید و برای خود صورت (بت) تراشیده یا تمثال هر شکلی از شبیه ذکور یا اناث بسازید.

3 ـ شیوه مؤمنان و صالحان است
 

«یؤمنون با... و الیوم الاخر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات و اولئک من الصالحین.»
یعنی ؛ گروهی هستند که به خداوند و قیامت ایمان دارند و امر به معروف و نهی از منکر از منکر می نمایند و در انجام کارهای خیر شتاب می کنند و آنان از صالحان و شایستگان هستند.

4 ـ ویژگی بهترین امت است
 

«کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله.»
یعنی ؛ شما بهترین امتی بودید که برای مردم آفریده شدید (و دارای این ویژگی هستید) که امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید.
این آیه گرچه در مقام مقایسه امت اسلامی با دیگر امت هاست ولی باید گفت: در مقام سنجش افراد نیز همین ملاک و معیار حاکم است یعنی فرد یا افرادی که دارای این ویژگی باشند از بهترین ها و نمونه ها و ممتازها شمرده می شوند چنانچه در روایتی (مجمع البیان، ج 2، ص 807 ـ روج البیان، ج 2، ص 74) آمده است«پیامبر (ص) بالای منبر بود مردی خدمت او رسید و پرسید بهترین مردم کیست ؟ پیامبر (ص) فرمود: بهترین مردم کسی است که بیشتر از همه امر به معروف و نهی از منکر بپردازد و بیش از دیگران تقوا را پیشه خویش سازد».

5 ـ بزرگترین فریضه الهی است
 

امام باقر (ع) می فرماید: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فریضه عظیمه...»
(تهذیب الاحکام، ج 6، (ص) 180 ـ 181)
یعنی ؛ همانا امر به معروف و نهی از منکر فریضه بزرگی است.

6 ـ همه کارهای نیک در مقابل آن چون قطره در دریاست
 

امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید: «و ما اعمال ابر کلها و الجملها و فی سبیل ا... عند الامر بالمعروف و النهی عن المنکر الا کنفثه فی بحر لجی» (حکمت، 374، نهج البلاغه)
یعنی ؛ تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خداوند، در برابر امر به معروف و نهی از منکر، همانند رطوبت دهان (و قطره ای) در برابر دریای مواج است.

7 ـ امر به معروف و ناهی از منکر جانشین خدا و پیامبر و قرآن است
 

پیامبر (ص) فرمودند: «من امر بالمعروف و نهی عن المنکر فهو خلیفه ا... فی ارضه خلیفه رسول ا... و خلیفه کتابه.» (مجمع البیان، ج 2، (ص) 807)
یعنی ؛ هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند خلیفه و جانشین خدا در زمین خواهد بود و جانشین رسول خدا و کتاب او خواهد بود.
1 ـ النفثه کالنفحه ایراد، یمازج النفس من الریق عند النفح (صبحی صالح)
و تعابیری چون تارک این فریضه ـ خاین (اهالی صدوقی (ص) 22) بی دین (بحارالانوار ج 100 (ص) 86) مورد خشم و غضب خداوند (معانی الاخبار، (ص) 3444 و بحار ج 100 (ص) 77) و همانند مردگان (وسائل الشیعه، ج 11، (ص) 404، حدیث 4) در عبد سلبی همه و همه بیانگر موضوعیت داشتن نفس امر به معروف و نهی از منکر است.
ب: از منظر نقشی که در تحقق هدف ایفا می کند
امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: «غایه الدین الامر بالمعروف و النهی عن المنکر و اقامه المحدود » (غرر الحکم و درر الکلم، ج 4، (ص) 374)
یعنی ؛ غایت دین امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود است.
امام حسین (ع) به نقل از امیر المؤمنین علی (ع) می فرماید: «هر گاه امر به معروف و نهی از منکر برپا داشته شود همه واجبهای الهی از ساده و دشوار می گردند با ستمگر به مخالفت بر می خیزد فیٌو غنایم را تقسیم می کند و صدقات را از محل آن گرفته و در جای خودش به مصرف می رساند.»
(تحف العقول عن آل رسول، (ص) 237) ج: از منظر آثار ترتب بر آن
در این مورد به دو نوع از روایات می رسیم که بخشی از آن به آثار سازنده و مثبت ترتب بر امر به معروف و نهی از منکر می پردازد و بخشی دیگر به آثار سلبی و تخریبی ترتب بر ترک آن اشاره دارد
اما در ارتباط با آثار مثبت و سازنده، امام باقر (ع) در بخشی از حدیثی بلند می فرماید: «در آخرالزمان گروهی ریاکار و زاهد پیشه پدیدار خواهند شد و سفیهانی تازه به دوران رسیده که امر به معروف و نهی از منکر را واجب نمی دانند مگر آن که از زیان ایمن باشند برای خود در پی بهانه ها و رخصت ها هستند و درصدد عیب جویی عالمان و نادرستی کردارشان به نماز و روزه و آنچه به جان و مالشان زیانی ندارد روی می آورند و اگر نماز به آنچه در مورد اموال و کالبدهای خود آزادانه انجام می دهند زیان بزند آن را فرد خواهند نهاد همچنان که والاترین و شریف ترین فریضه ها را فرد گذاشته اند. امر به معروف و نهی از منکر فر یضه سترکی است که دیگر فر ایض با آن پا می گیرد راه ها ایمن، کسب ها حلال و مظالم به صاحبان آن ها بازگردانده و از دشمنان انتقام گرفته می شود و کارها استوار می گردد پس به دل هایتان انکار و بر زبان هایتان آشکار کنید و به چهره هاشان بکوبید و در راه خدا از نکوهش نکوهشگران می هراسید. (فروع کافی، ج 5، (ص) 55 ـ 56)
جهت اجتناب از تطویل، خلاصه آثار مثبت ترتب بر امر به معروف و نهی از منکر یا از روایات به شرح زیر است:
1 ـ موجب برقراری امنیت و ایمنی راه ها و نهایتاً کشور و جامعه
2 ـ موجب اصلاح امور اقتصادی و حلال شدن درآمدها و مشروعیت مشاغل
3 ـ موجب آبادانی کشور و اصلاح امور عمرانی
4 ـ موجب بازپس گرفتن حقوق پایمال شده افراد و رساندن حق به حقدار
5 ـ موجب تقسیم عادلانه ثروت
6 ـ موجب گردآوری مالیات های اسلامی و صرف آن در مجاری درست
7 ـ موجب مبارزه با مفسدان، ظالمان و دشمنان جامعه
8 ـ موجب فراهم آوردن زمینه برای دعوت به اسلام
9 ـ موجب زدودن موانع دعوت به اسلام
10 ـ موجب فراهم شدن زمینه برای اجرای دیگر قوانین اسلام
11 ـ موجب اصلاح همه امور دین جهانی و آن جهانی
12 ـ موجب فراهم شدن زمینه تشکیل حکومت اسلامی و ادامه آن
اما در ارتباط با آثار تخریبی و منفی ترتب بر ترک این فریضه، پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «لا یزال الناس بخیر ما أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و تعاونوا علی البر، فاذا لم یفعلوا ذالک نزعت عنهم البرکات سلط بعضهم علی بعض و کم بین لهم ناصر فی الارض و لا فی السماء. » (تهذیب الاحکام، ج 6، (ص) 181، حدیث 22)
یعنی ؛ تا زمانی که مردم امر به معروف و نهی از منکر نموده و یکدیگر را بر نیکی یاری کنند همواره در خیر و سعادت به سر خواهند برد و در غیر این صورت، برکت ها و خیر الهی از آنان گرفته خواهد شد و برخی اشرار بر دیگران مسلط خواهند شد و یاوری نه در زمین و نه در آسمان نخواهند داشت.
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «.. ان ا... سبحانه کم یلعن القرآن الماضی بین ایدیکم الا بترکهم الامر بالمعروف و النهی عن المنکر نلعن ا... السفها لرکوب المعاصی و الحکماء لترک التناهی.» (نهج البلاغه، خ 192 ـ بحارالانوار، ج 100، (ص) 90)
یعنی ؛ خداوند مردم زمان های گذشته را از رحمت خویش دور نساخت مگر جهت ترک امر به معروف و نهی از منکر.
خداوند افراد سفیه و کم خرد را به خاطر انجام گناهان و افراد عاقل را به خاطر بازنداشتن آنان از گناه لعنت نموده است.
مرحوم نراقی می گوید: «... این فریضه (یعنی امر به معروف و نهی از منکر) به هر دلیلی واگذاشته شود دیانت نابود، نبوت فروگذاشته، فتوت فراگیر، گمراهی همه گیر، نابخردی گسترده، احکام دین گم، آثار شریعت پروردگار عالمیان فرسوده، بندگان تباه و آشوب کشور گیر می شود.» (جامع السادات، ج 2، (ص) 232)
منبع: فصلنامه فکر و نظر شماره 12و13
شنبه 20/12/1390 - 16:46
خواص خوراکی ها
نویسنده: محبوبه بهران مصیری




 
خربزه میوه ای است شیرین، لذیذ و گوارا كه انواع گوناگونی دارد و بهترین آن خربزه خراسان است.

«خواص غذایی- دارویی خربزه»
 

- طبیعت خربزه گرم و تر است.
- پیامبر گرامی اسلام(ص): خربزه از زینتهای زمین است، آب آن از رحمت الهی و شیرینی آن از بهشت است. (بحارالانوار ج14)
- خربزه مثانه را می شوید، ادرار را زیاد می كند و سنگ مثانه را آب می كند.
- در خربزه بیش از 90 درصد آب هست كه این آب به خاطر توأم بودن با موادقندی فوراً جذب بدن شده و انرژی تولید می كند.
- محلول آب و قند به همراه املاح معدنی موجود در خربزه، شربتی گوارا و مطبوع می باشد كه سلولهای بدن را شسته و سموم آنها را می گیرد و از راه ادرار و عرق دفع می نماید. لذا پس از خوردن خربزه، خنكی و شادابی و طراوت مخصوصی در بدن ایجاد می شود.
- خربزه دارای ویتامین (آ- A) است، از این رو در ترمیم و تجدید سلولهای بدن، پیشگیری از بیماریهای چشمی و جلوگیری از بیماریهای عفونی مؤثر است.
- به علت دارا بودن ویتامین (ث- C) در طراوت و شادابی پوست و جلوگیری از بیماری های لثه مؤثر است.
- سلولز موجود در خربزه، ماده ای است بیرنگ، شفاف و جامد كه خاصیتش بعد از جذب در بدن به این صورت است كه حجم مدفوع را افزایش داده و تعداد دفعات اجابت مزاج را زیاد می كند. لذا خربزه ملیّن خوبی بوده و یبوست را برطرف می كند. همچنین از راه دفع مدفوع مقداری از سموم بدن را خارج می نماید.
- خربزه فعالیت سلولها را افزایش داده(به دلیل وجود ویتامین A) و به خاطر دفع سموم خون و اسید اوریك و مواد زاید و سمّی از بدن باعث فعالیت كلیه ها می شود.
- وجود فسفر و كلسیم در این میوه در تقویت اعصاب و سلولهای مغزی، عضلات و تكمیل استخوان بندی به ویژه در سنین كودكی مؤثر است.
- میزان پتاسیم موجود در خربزه برای بیماران مبتلا به بیماری قلبی- عروقی بسیار مؤثر است و مصرف این ماده غذایی نقش بسزایی در پیشگیری از بیماریهای قلبی و عروقی دارد.
- خربزه به علت دارا بودن مواد قندی، در درمان كم خونی های مختلف مؤثر است.
- در درمان بیماری های روماتیسم مزمن، نقرس و نارسایی كبد بسیار مفید است.
- مادران شیرده توجه داشته باشند كه مصرف این میوه خوش طعم، باعث افزایش شیر آنها می شود.
- خوردن خربزه اشتها را زیاد می كند و در كودكان سبب فعالیت سلولهای بدن شده و در رشد آنها بسیار مؤثر است.
- این میوه لذیذ در سالمندان نیز فعالیت سلولهای دستگاه گوارش را زیاد می كند و در نتیجه نقاهت، سستی و بی حالی را از آنها دور می كند.
- ضماد گوشت خربزه برای تسكین درد و تورم چشم به كار می رود.
- استفاده از ماسك خربزه در شفافیت و جلای پوست مؤثر است.
- همچنین برای رفع كك و مك كه در صورت انسان به شكل لكه های قهوه ای رنگ ریزی پدیدار می شود بسیار مؤثر است. برای این منظور باید تخم خشك خربزه را بدون پوست گرفتن مجموعاً كوبیده و با آب خمیر كنید سپس به شكل ضماد بر روی پوست قرار دهید و این عمل را تا رفع لكه ها لااقل روزی یك مرتبه تكرار نمایید.
- اگر گوشت خربزه، را له كنید و به صورت مرهم روی سوختگی های سطحی پوست بدن بگذارید، آن را معالجه خواهد كرد.
- طعم و اسانس خربزه، محرك قوی و خوبی برای دستگاه گوارش بوده و به هضم غذا كمك می كند، همچنین رودل را رفع می نماید.
- خوردن آن برای اشخاص مبتلا به سل ریوی، كم خونی و یرقان مفید بوده و در درمان بیماریهای سنگ كلیه و مثانه بسیار مؤثر است(باید توجه داشت كه در این وقت نمك و فلفل باید كمتر خورده شود).
- خربزه، رنگ چهره را روشن می كند و بیماری استسقاء (احساس تشنگی دائمی) را درمان می كند.
- مغز تخم خربزه بو داده، یك ماده غذایی مفید است كه طبیعت گرم دارد.
- نوشیدن دم كرده پوست خشك كرده خربزه (به مقدار 8 گرم) سنگ مثانه و سنگریزه های مجاری ادرار را دفع می كند.
- انداختن مقداری پوست تمیز خربزه در دیگ، باعث زود پختن گوشت و حبوبات می شود.

«تذكر»
 

1- بهترین نوع خربزه آن است كه شیرین، كم آب، نازك، لطیف، سنگین و پوست آن زبر باشد و اگر قسمت سر آن را با انگشت شست فشار دهیم مختصری فرو برود.
2- بهترین زمان خوردن خربزه، در فاصله دو وعده غذا می باشد یعنی حدود ساعت 10 صبح و 5 بعدازظهر.
3- چنانچه خربزه سریعاً بعد از غذا و یا صبح ناشتا مصرف شود موجب سوءهاضمه، حرارت كبد و كلیه شده و گاهی ایجاد تب می نماید و یا ادرار را خون آلود می سازد. (البته بیشتر در افراد گرم مزاج).
4- خوردن خربزه رسیده قبل از غذا موجب ورم روده و اسهال می شود.
5- خوردن خربزه كال در كسانی كه معده ضعیف دارند، تولید اسهال می كند، همچنین خلط را می افزاید.
6- مبتلایان به مرض قند(دیابت) بهتر است از خوردن آن پرهیز كنند، زیرا خربزه دارای مقداری قند است و چون فوراً جذب خون می شود سبب بالا رفتن قند می گردد.
7- زیاده روی در خوردن خربزه موجب نفخ معده و روده می شود، در ضمن مبتلایان به سوءهاضمه باید خوب آن را بجوند.
8- خوردن آن برای سینه درد و سرماخوردگی مضّر است.
9- از خوردن خربزه و عسل به طور همزمان خودداری كنید.
منبع: نشریه روزهای زندگی-ش332.
شنبه 20/12/1390 - 16:37
آشپزی و شیرینی پزی
برای تهیه این سوپ خوشمزه و پر ادویه، به کلم، عدس قرمز، مرغ، هویج و گوجه فرنگی آبدار نیاز دارید.
زمان آماده کردن مواد: 25 دقیقه
زمان پخت: 25 دقیقه
مواد اولیه برای 6 نفر:
روغن: 2 قاشق سوپ خوری
پیاز خرد شده متوسط :یک پیمانه
سیر قیمه قیمه شده: 2 عدد، هویج درشت خرد شده: یک پیمانه
آب مرغ :6 پیمانه
ریحان تازه خرد شده :یک قاشق سوپ خوری
ریحان خشک: یا یک قاشق چای خوری
کلم پیچ تازه خرد شده :4 پیمانه
گوجه فرنگی متوسط خرد شده: یک عدد
عدس قرمز: نصف پیمانه ( اگر می خواهید از عدس قهوه ای یا زرد استفاده کنید، به جای عدس قرمز، به مدت پخت بیشتری نیاز دارید )
نمک: یک چهارم قاشق چایخوری
فلفل سیاه: یک هشتم قاشق چای خوری
طرز تهیه:
در ماهیتابه روغن ریخته و شعله را به حالت متوسط قرار می دهیم. پیاز، هویج و سیر را در ماهیتابه ریخته و در آن می گذاریم. برای 5 الی 7 دقیقه تا وقتی که سبزیجات پخته شوند، آن را گاهی هم می زنیم. بعد آب مرغ و ریحان خشک ( در صورت استفاده ) را اضافه می نماییم. شعله را کم کرده و برای 10 دقیقه، با در روی شعله می گذاریم. کلم پیچ، نمک و فلفل را به آن اضافه نموده و 10 دقیقه دیگر صبر می کنیم. مرغ، گوجه فرنگی، عدس قرمز و ریحان تازه ( در صورت استفاده ) را اضافه کرده و 5 الی 10 دقیقه می پزیم تا وقتی که کلم و عدس بپزد.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.
شنبه 20/12/1390 - 16:36
آشپزی و شیرینی پزی
زمان آماده کردن مواد :30 دقیقه
زمان پخت :20 دقیقه
مواد اولیه برای 4 نفر :
روغن: دو قاشق سوپ خوری
سیب زمینی خرد شده: 450 گرم
نخود فرنگی: یک پیمانه
پیاز ریز خرد شده: 2 عدد
آب مرغ: 450گرم
آب: 2 پیمانه
نمک :نصف قاشق چای خوری
رازیانه: یک قاشق سوپ خوری
ماست ساده: ( به دلخواه ) روغن زیتون: (به دلخواه)
طرز تهیه :
در یک ماهیتابه همراه با 2 قاشق سوپ خوری روغن داغ، پیازها را سرخ کرده، سپس سیب زمینی ها را اضافه کرده و بعد از آن هم آب جوجه و آب را، تا به نقطه جوش برسد. شعله را کم می کنیم تا سیب زمینی ها پخته شوند ( حدوداً 15 تا 18 دقیقه ). بعد مواد آماده شده را هنگامی که کمی سرد شده، درون مخلوط کن ریخته تا به حالت پوره درآید. دوباره مواد را درون ماهیتابه ریخته و نخود فرنگی و رازیانه را اضافه می کنیم تا به جوش آید.
البته در آن را نمی گذاریم.سپس نمک و فلفل را اضافه کرده و بعد به دلخواه ماست و روغن زیتون را کم کم اضافه می کنیم. این غذا کاملاً بدون چربی است.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.
شنبه 20/12/1390 - 16:36
آشپزی و شیرینی پزی
دستور غذایی زیر یکی از غذاهای سنتی استان همدان است که معمولاً بر سر سفره افطار همیشه حضور دارد.
مواد لازم :
هویج: نیم کیلو
شکر: یک استکان
زعفران: نصف استکان گلاب: یک استکان
روغن : نصف استکان
آرد برنج: یک پیمانه
هل آسیاب شده: 3 عدد
دارچین: به مقدار لازم
طرز تهیه :
ابتدا هویج رنده شده را پخته و آن را از صافی پارچه ای رد کرده تا آب درون هویج خارج شود. سپس آرد و روغن را با هم تفت داده و خوب که طلایی شد، زعفران ، آب، روغن و شکر را به هویج ها اضافه کنید و مواد را خوب به هم زده تا کمی سفت شود. حالا گلاب و هل آسیاب شده را نیز به آن اضافه کرده و پس از کمی سرد شدن، آن را داخل ظرف ریخته و با دارچین و پودر نارگیل آن را تزیین کنید.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.
شنبه 20/12/1390 - 16:36
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم برای مایع زولبیا: :
 

نشاسته: یک و نیم پیمانه ماست :یک پیمانه
آرد: 2قاشق غذاخوری
روغن مایع: یک قاشق غذاخوری
جوش شیرین: نصف قاشق چایخوری

مواد لازم برای شربت زولبیا :
 

شکر:2 لیوان
آب: یک لیوان
گلاب: نصف لیوان
هل، وانیل و زعفران: به مقدار لازم

طرز تهیه شربت :
 

شکر، آب، گلاب، هل، وانیل و زعفران را داخل قابلمه ریخته و روی شعله گاز بگذارید تا بجوشد. مراقب باشید که سر نرود. وقتی جوش آمد، شعله را کم کرده و بگذارید مدت 10 دقیقه تا ربع ساعت آرام بجوشد تا قوام آید. سپس شعله را خاموش کرده و بگذارید کاملاً شربت سرد شود.

طرز تهیه زولبیا :
 

نشاسته و ماست را مخلوط کرده به طوری که نشاسته خوب حل شود. سپس روغن را به آنها اضافه کرده و بعد از آن آرد را مخلوط کنید. این مایع آماده شده را نصف روز تا یک روز کامل کنار بگذارید چرا که هر چه بیشتر بماند، در بهتر شدن زولبیا کمک می کند. پس از یک روز، جوش شیرین را به آن زده، 5 دقیقه صبر کنید و سپس برای طبخ، این مایع را داخل قیف زولبیا یا هر ظرف دیگری که حالت قیف داشته باشد بریزید تا بتوانید آن را به شکل زولبیا در روغن سرخ کنید. مواد را در ظرفی گود داخل روغن کاملاً داغ، شکل داده و سرخ کنید پس از درست کردن زولبیاها آنها را از روغن بیرون کشیده و داخل شربت قرار دهید و پس از جذب کامل شربت در زولبیا، آن را از داخل شربت بیرون کشیده و درون صافی بگذارید تا شربت های اضافی آن خارج شود هنگام افطار، این مهمان همیشگی و شیرین را سر سفره افطار خود قرار دهید و نوش جان کنید.
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 16.
شنبه 20/12/1390 - 16:35
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم برای 2 نفر:
 

سرکه / کمی
میگو/ نیم کیلوگرم
مغز کاهو/ یک عدد
تخم مرغ پخته /2 عدد
سس مایونز / نصف پیمانه
خامه / 150 میلی لیتر
سس گوجه فرنگی / 2 قاشق چایخوری
نمک و فلفل / به میزان لازم
لیمو ترش / به مقدار لازم

روش تهیه:
 

ابتدا قابلمه ی مناسبی را تا نیمه آب بریزید، قدری نمک و 2 قاشق سوپخوری سرکه به آن بیفزائید و روی اجاق بگذارید تا به جوش آید. در این هنگام میگوها را اضافه کنید و در حدود 2 دقیقه بجوشانید. سپس در آبکش بریزید. کاهو را خرد کنید و تخم مرغ ها را پوست بگیرید و حلقه ای خرد کنید.
اینک در لیوان پایه بلندی، مقداری کاهو بریزید و روی آن چند عدد میگو قرار دهید. سپس قطعه های تخم مرغ را رویش بچینید. بعد از سس آماده بریزید و دوباره این کار را تکرار کنید. در نهایت، یک عدد میگو و حلقه ای از لیمو ترش را در لبه ی لیوان قرار دهید. و از سس باقیمانده بر روی کوکتل بریزید و آن را به عنوان پیش غذا میل نمائید.
برای آماده کردن سس، ابتدا در ظرف مناسبی سس مایونز، خامه، نمک، فلفل، سس گوجه فرنگی و آب لیمو ترش را کاملاً مخلوط کنید. حالا سس، آماده مصرف می باشد.

منبع: آشپزباشی شماره 49
شنبه 20/12/1390 - 16:35
ادبی هنری

لوازم مورد نیاز:
 

* ظرف پلی استر مورد نظر
* رنگ سبز 9006 کادنس
* رنگ اکرولیک سفید
* گلدفینگر(طلایی)

طرز آماده سازی:
 

در ابتدا ظرف مورد نظر پلی استر را خوب پاک کنید تا رنگ را به خوبی به خود بگیرد. سپس کل ظرف را با رنگ سبز رنگ کنید. توجه داشته باشید که تمام نقاط ظرف را با رنگ پوشش دهید. اصلی ترین مرحله کار، زمینه می باشد که باید خوب رنگ آمیزی شود. در ظرف کوچکی کمی رنگ سبز و کمی سفید را با هم مخلوط کنید. با نوک قلم رنگ را برداشته به همه قسمت های کار ضربه بزنید.
پس از خشک شدن رنگ مرحله ی قبل، انگشتتان را به گلدفینگر زده و روی قسمتهای مختلف کار به حالت ضربه ای گلد فینگر بزنید.

منبع: نشریه ترمه، شماره 12
شنبه 20/12/1390 - 16:34
شخصیت ها و بزرگان
توضیح مختصری در مورد موقعیت قوچان
شهرستان قوچان در شمال استان پهناور خراسان واقع شده و مرکز آن شهر قوچان است این شهرستان از شمال به مرز ایران و کشور ترکمنستان، از شرق به شهرستانهای درگز و چناران، از جنوب به شهرستانهای نیشابور و سبزوار و از جنوب غرب به اسفراین و از غرب به شهرستان شیروان محدود است .
شهر قوچان در ’31 ه 58 دقیقه طول شرقی و ’06 ه 37 دقیقه عرض شمالی واقع شده و انحراف قبله آن "7 ’1ه 51 ثانیه است (1) ارتفاع آن از سطح دریا 1350 (2) متر و جمعیت آن مطابق آمارگیری جاری جمعیت شهریور ماه سال 1370،74919 نفر است.

شهر جدید قوچان
 

پس از زلزله سال 1312 ه . ق که قوچان قدیم (شهر کهنه) بکلی ویران شد در ده کیلومتری شرق آن، شهر جدید قوچان به اهتمام محمدناصرخان شجاع الدوله حاکم وقت قوچان و در زمینهای شخصی نامبرده از روی نقشه شهر عشق آباد مرکز کشور ترکمنستان ساخته شد و بدین جهت تا سال 1334 ه . ق ناصریه (3) نامیده می شد (4).
شهر جدید تشکیل شده بود از چهار خیابان در چهار جهت اصلی جغرافیایی به نام بازار (5) که محل تقاطع آنها را چهارسوق می نامیدند و خیابانهای فرعی به موازات خیابانهای اصلی که متقاطع هستند و میلان (Milan) نام دارند. (6)
در توسعه و تغییرات جدید شهری چهار سوق به میدان تبدیل شد و بعد از انقلاب اسلامی میدان فلسطین نام گرفت. خیابان شمالی نیز خیابان امام خمینی و خیابان غربی خیابان شهید بهشتی نامیده می شوند.

محل مزار
 

کمی بالاتر از تقاطع میدان شهید رازقی که از خیابان امام خمینی به طرف غرب امتداد دارد با میلان نظام الملک که از خیابان شهید بهشتی منشعب می شود و جهت شمالی دارد، در سمت راست میلان خانه ای مسکونی به وسعت 252 متر مربع (18×14) به چشم می خورد که اوایل انقلاب به کمک مردم بازسازی شده است. سبک ساختمانی آن با خانه های مجاور یکسان و حتی از بیشتر آنها محقرتر و کهنه تر است، فقط تابلو سبزرنگی که بر سردر آن نصب شده مشخص می کند که محل، مکانی است مقدس و آرامگاه مردی در آن قرار دارد که او را نه تنها باید از دیدگاه مقام شامخ فقاهت و یا اجتهاد نگریست بلکه همچنین در مقام انسانی پرتلاش و سرشار از طهارت نفس و دانشهای معنوی و منزلت انسانی شمرد؛ انسانی که به مقام والای شرف و فضیلت و تقوا و آزادگی رسیده است.
این عالم ربانی آیت الله سید حسن نجفی معروف به آقا نجفی قوچانی است که در سال 1295 ه . ق در روستای خرو یا خروه (7) از توابع شهرستان قوچان تولد یافت (8).
وی در راه کسب علم و فضیلت تا آن جا پیش رفت که در سن 30 سالگی به درجه اجتهاد رسید و پس از آن تا هنگام مرگ (به سال 1363 هجری در قوچان) به تدریس، ارشاد و رتق و فتق امور مردم پرداخت، در تمامی گرفتاریها حامی حقیقی مردم بود و با آن که در هنگام مرگ بر تمام منطقه قوچان و حتی شهرستانهای اطراف نفوذ معنوی فراوان داشت از مال و منال دنیا هیچ نداشت. (9)

حیاط مزار
 

حیاط، شمالی است و در فلزی دولت آن که رنگ طوسی دارد رو به جنوب باز می شود. بالای سردر تابلو سبزرنگی خودنمایی می کند که روی آن نوشته است:
اداره حج و اوقات و امور خیریه شهرستان قوچان

آرامگاه مرحوم آقا نجفی قوچانی
 

در سمت راست در ورودی حیاط، داخل پیاده رو اطاقک نگهبانی پایگاه بسیج مالک اشتر قرار دارد. نمای بیرونی و داخلی خانه تمام سنگ مرمر و کف حیاط موزائیک فرش است. جمعا دارای چهار اتاق در اضلاع شمالی و غربی است، جلو دو اتاق سمت غرب یک بهارخواب و متصل به یکی از اتاقهای ضلع شمالی یک راهرو کوتاه و کم عرض دیده می شود. اتاقهای ضلع شمالی هر دو 4×3 متر است. در اتاق سمت راست که راهرو به آن مربوط است پیرزنی حدود 80 ساله از اوایل انقلاب به عنوان سرایدار به سر می برد. اتاق دیگر این سمت دفتر پایگاه بسیج است. در ضلع غربی نیز دو اطاق سرهم ساخته شده، یکی اتاق مزار به ابعاد 5×5 متر که صورت قبر در آن قرار دارد و دیگری اتاقی 5×8 متر که در سمت راست اتاق مزار واقع است و به وسیله دری سه لت و چوبی به اتاق مزار راه دارد. این اتاق به کتابخانه و نوارخانه آموزش قرآن اختصاص یافته است (و توسط پایگاه بسیج اداره می شود).
جلو این دو اتاق بهارخوابی 2×12 متر ساخته شده که کف آن موزائیک فرش است و بیست سانتی متر از کف حیاط بلندتر است. سقف اتاقها و بهارخواب از داخل توفال و از خارج شیروانی پوش است. (10)
ورودی اتاقهای مزار و کتابخانه درهای مشابه فلزی چهار لت شیشه دار با بالای کمانی است که از بهارخواب باز می شوند. کف اتاق مزار موزائیک و ازاره آن 80 سانتی متر سنگ شده و بقیه دیوارها هر یک به ارتفاع چهار متر گچ شده و روی آن را رنگ سبز زده اند. سقف این اتاق رنگ سفید دارد و از آن پنجره ای رو به جنوب به میلان شهید رازقی باز می شود.
وسط این اتاق صورت قبری از سنگ مرمر با دو متر طول و یک متر عرض و سی سانتی متر ارتفاع قرار دارد که دو پله ای است و روی آن حفاظ شیشه ای با چهارچوب آلومینیمی قرار دارد. بر روی سنگ لوح آن مطلب زیر نوشته شده:
«هوالباقی مرقد عالم ربانی و حکیم صمدانی آیت الله سید حسن نجفی معروف به آقا نجفی قوچانی که در سال 1295 قمری در خسرویه قوچان تولد یافته و تحصیلات مقدماتی و حکمت و فلسفه و اصول را در مشهد و اصفهان و نجف بپایان رسانده و به مقام اجتهاد نائل آمده است. این عالم بزرگوار در شب جمعه 26 ربیع الثانی سال 1363 قمری در سن 68 سالگی برحمت خدا پیوست ». اتاق کتابخانه ازاره آن 80 سانتی متر سنگ سیاه است و دیوارها به رنگ آبی و سقف سفید است. به خاطر وجود کتابخانه و نوارخانه، جلسه آموزش قرآن بیشتر شبهای هفته در محل تشکیل می شود.
مزار درآمدی ندارد و با کمک مالی اهالی و اعضای کتابخانه و شهریه کلاس آموزش قرآن مخارج آن تامین می شود. سایر مردم قوچان شبهای جمعه و رهگذران اتفاقی برای فاتحه خوانی به مزار سر می زنند.

شرح مختصری از زندگی آقا نجفی قوچانی
 

بهترین راه شناخت آن مرد بزرگ مطالعه کتاب سوانح عمر یا سرگذشت نامه و سفرنامه ایشان تحت عنوان سیاحت شرق » است که با نثر ساده و بی تکلف نوشته شده و از ابتدای کودکی تا نیل به مقام اجتهاد در حوزه علمیه نجف را در برمی گیرد. این کتاب را آقا نجفی با زبردستی یک نویسنده هنرمند و یک روانشناس و جامعه شناس تیزبین گزارش کرده و تصویری دقیق از زندگی مردم روزگار خود به دست داده است و رنج و سختی و فقر و گرسنگی طلبه ای محروم را که سرشار از شوق ایمان و ذوق علم است بازگو نموده است. (11)
آیت الله سید محمدحسن معروف به آقا نجفی فرزند ارشد مرحوم سید محمد نجفی است. پدر ایشان فارس زبان و مادرشان کرد بوده و زلال (12) نام داشته، از مادر خودشان یک برادر و چهار خواهر و از نامادری شان که زینت بیگم نام داشته چهار برادر داشته اند. که از همه خواهران و برادران فقط حاج سید هادی جوادی که کوچکترین برادر ناتنی آقا نجفی است در قید حیات و در مشهد به سر می برد.
پدربزرگ آقا نجفی سید جواد نام داشته و همین علت انتخاب فامیل جوادی و جوادی مقدم توسط بعضی فرزندان اوست. پدر آقا نجفی اگر چه اهل و ساکن روستا بوده و سواد مقدماتی داشته ولی فردی خیر و از طرفداران علم و علاقه مند به تحصیل فرزندش بوده و مقدمات این کار را از سنین کودکی و از همان مکتب روستای خروه فراهم کرده، به طوری که آقا نجفی قبل از هفت سالگی قرآن را نزد پدر ختم کرده، گرچه مریض و رنجور بوده ولی از همان کودکی علاوه بر دانش اندوزی به کارهای سخت مثل نهالکاری، درودگری و پشته کشی، آبیاری می پرداخته است. به واسطه هوش و ذکاوت فطری در مدتی کوتاه دروس فارسی و عربی مرسوم آن زمان را در مکتبخانه روستا به اتمام رسانید. (13)
وی سعی کرد به پدر بقبولاند که همین مقدار تحصیل برای او کافی است بویژه که امکان ادامه تحصیل در روستا نیست، اجازه خواست دست از تحصیل بکشد و در کارها به او کمک کند و برای اثبات نظر خویش این شعر مرحوم شیخ بهائی را از کتاب نان و حلوا می خواند:
علم رسمی سر به سر قیل است و قال
نه از او کیفیتی حاصل نه مال
و پدرش ضمن نصیحت او با این بیان که «والناس موتی و اهل العلم احیا» اور ا در حالی که 13 سال داشت× وادار به ادامه تحصیل کرد و روانه شهر قوچان ساخت. (14) آقا نجفی پس از سه سال تحصیل در قوچان پیاده از راه سبزوار و نیشابور به مشهد رفت (15) و در مدرسه دو درب و پریزاد ادبیات و سطح را تا قوانین فرا گرفت.
در سال 1313 قمری (1895میلادی) در سن 19 سالگی همراه یکی از همدرسانش پیاده از راه طبس و کویر به یزد و از آنجا به اصفهان رفت و در مسجد «عربون » ساکن گردید. در اصفهان منظومه حاج ملاهادی سبزواری را نزد آخوند کاشی، رسائل را نزد شیخ عبدالکریم گزی و حکمت را نزد میرزا جهانگیرخان قشقایی فراگرفت. (17)
گاهی نیز در درس فقه و خارج آقا نجفی اصفهانی حاضر می شد. تحصیلات آقا نجفی قوچانی در مشهد و اصفهان با دشواری بسیار همراه بود، چنان که گاه ناچار می شد برای گذران زندگی کار کند و یا برخی از کتابهای خود را به بهای اندک بفروشد، وی در سال 1318 و در سن بیست و سه سالگی پس از چهار سال توقف در اصفهان یا یکی از دوستانش که شاگردش نیز بود پیاده عازم عتبات عالیات گردید. (18) چون به نجف رسید در حجره ای متروک واقع در یکی از مدارس شهر ساکن شد. (19) و به حوزه درس آخوند ملا محمدکاظم خراسانی راه یافت (20) و همین امر موجب شد تصمیم بگیرد برای ادامه تحصیل در نجف بماند. وی به آخوند بسیار ارادت می ورزید، به گونه ای که در قیام آخوند و سایر علمای نجف به هواخواهی از مشروطیت، وی نیز از طرفداران مشروطیت گردید. ایشان حقایقی از نقش روحانیت را در جنبش مشروطه در کتاب سیاحت شرق یاد کرده است.
آقا نجفی که در ابتدا به تحصیل بی علاقه بود چنان اشتیاق به آن پیدا می کند که به فکر ریاضت می افتد البته به خاطر منع مذهبی، از ریاضت منصرف می شود ولی در عین حال به مراقبت و تزکیه نفس سخت مقید می شود.
آقا نجفی در 18 ماه رمضان سال 1325 ه . ق با دختری منسوب به یکی از خانواده های ایرانی مقیم کربلا به نام سکینه بیگم ازدواج کرد (21) و از وی در عراق دارای چهار دختر و یک پسر شد. دو دختر و پسر آقا نجفی در عراق وفات یافتند که در وادی السلام دفن اند و دو دختر دیگر را که دو قلو بودند با خود به ایران آورد.
آقا نجفی در کتاب سیاحت شرق خاطرات زیادی از ناملایمات و خوشیهای زندگی بیست ساله خود در نجف آورده که شیرین ترین خاطره مربوط به مرگ مرده شور نجف است: در جریان شیوع مرض وبای سال 1322 ه . ق که بر اثر آن روزانه حدود چهار صد تن از مردم نجف می مردند، مرده شور نجف از مردن اشخاص خوشحال بود، زیرا از شستن هر نفر یک تومان می گرفت و از این راه حدود هشت، نه هزار تومان در آن زمان جمع کرده بود و به این خاطر دعا می کرد مرض وبا ادامه یابد ولی عاقبت خودش به وبا مبتلا شد و درگذشت. (22) آقا نجفی بعد از بیست سال زندگی در نجف از فوت پدرش در قوچان آگاه می شود و ناگزیر تصمیم به مراجعت به ایران می گیرد و در روز سوم رمضان المبارک 1338 ه . ق (1920م) رهسپار وطن می گردد. (23) و پس از زیارت مرقد امام هشتم علیه السلام در مشهد و توقفی کوتاه در این شهر به درخواست مردم قوچان به آن جا وارد و در قوچان ماندگار می شود و متجاوز از بیست و پنج سال بقیه عمر را در مقام فقاهت و حاکمیت شرع در قوچان می گذراند و در ضمن به اداره حوزه علمیه دینی و تدریس در مدرسه عوضیه (24) می پردازد. (25)
بازگشت این مرد عالم و عارف به قوچان و سکونت در آن به حوزه علمیه این شهر رونقی بسزا بخشید. محضر درس ایشان همه روزه قبل از طلوع آفتاب دایر بود. با همه طبقات حشر و نشر داشت، در صدور احکام مردی قاطع، در محضر درس، استادی بزرگ و والامقام و در برخورد با مردم انسانی ساده و بی پیرایه و بسیار متواضع و در عین حال بسیار شجاع و صریح و با هیبت بود. در گرفتاریها حامی حقیقی مردم بود. عده ای از بستگان ایشان معتقدند که اگر آقا نجفی به قوچان نمی آمد و مثلا در قم ساکن می شد مقام و شهرتش بیشتر بود ولی با کمی دقت در طرز تفکر و شخصیت ایشان می توان پی برد که در نظر آقا نجفی منصب و مقام ارزشی نداشت و هدف او فقط رضای خدا و خدمت به مردم بود. پس چه بهتر این مردم، اقوام و همشهریها و آشنایان باشند، کما این که در یکی از گروههای کشیکی که در سال 1345 ه . ق برای حرم سلطان ابراهیم در شهر کهنه قوچان تشکیل داده بود خود نیز شرکت داشت و نوبتی کشیک افتخاری می داد. (26) یا در دو نوبت که شهر قوچان در ناامنی بود و مورد حمله یاغیان قرار گرفت (27) دخالت کرد و با نفوذ خود مانع حمله آنان به شهر گردید. این مرد وارسته تا آخر عمر از کار و تلاش دست برنداشت. همواره با خرافات در ستیز بود و در این راه جدی بلیغ مبذول می داشت، پیوسته در این فکر بود که چرا دیگران آن قدر در علم جلو رفته و ما عقب مانده ایم. در سال 1307 شمسی به اتفاق همسر خود به زیارت مکه معظمه مشرف شد.
آقا نجفی در سال 1318 شمسی دو سال پس از فوت همسر با وفایش تاهل اختیار کرد و از همسر دوم خود به نام فاطمه بیگم دارای دو پسر به نامهای علی و مهدی شد. سرانجام در روز نهم اردیبهشت 1322 شمسی برابر با جمعه 26 ربیع الثانی 1363 ه . ق (20 مارس 1944 م) در سن 68 سالگی در قوچان به دیار باقی شتافت، همان دیاری که تصویر اعمال آن را در کتاب سیاحت غرب خود به خوبی ترسیم کرده است. (28)
خواندن سرگذشت آقا نجفی برای کسانی که تحت تاثیر و استیلای روزافزون صنعت و تمدن بی امان غرب قرار گرفته اند، حجتی است آشکار که حاصل و ثمره زندگی، روی معنای زندگی است، معنایی که در آن امید، احساس، وجدان، درستکاری، عواطف و پایداری و بالاتر از همه ایمان و شرافت انسانی و فضیلت اخلاقی موج می زند و عالمی از وفا، گذشت، جوانمردی و ایثار از خود می آفریند. احوال و زندگینامه کسی است که در سودای عمر فضیلت خریده و در حیات خود سوخته و جان معنوی خود و جهانی را روشن ساخته است. (29)

خاندان و اولاد آقا نجفی (30)
 

همان طور که اشاره شد آقا نجفی از مادر خودشان دارای برادری به نام سید حسین جوادی مقدم بوده اند که مقیم روستای خروه بوده و شغل کشاورزی داشته و چهار خواهر به نامهای نسا بیگم، صغری بیگم، راضیه بیگم و مریم بیگم که همه مرده اند و از آنها فرزندان و فرزند زادگان زیادی به جا مانده اند. آقا حاج میرزا علی رحیمی از استادان تجوید و قرائت قرآن مجید و مؤسس دارالقرآن محمدی در مشهد نوه سیدة نسا بیگم است.
آقا نجفی از نامادری خود نیز چهار برادر به نامهای غلامرضا جوادی مقدم، سید هادی جوادی، سید اسماعیل جوادی مقدم و سید ابراهیم جوادی داشته که سید غلامرضا در سال 1356 ش و سید ابراهیم در جوانی فوت کرده اند. حاج سید اسماعیل در سال 1373 شمسی در مشهد مرحوم و سید هادی در قید حیات و مقیم مشهد و شغل قالی فروشی دارند و حدود 75 سال سن، این برادران نیز فرزندان و فرزند زادگانی دارند.

فرزندان
 

آقا نجفی از همسر اول خود چهار دختر (غیر از دو دختر و پسری که در نجف فوت شده اند) به نامهای حمیده، خدیجه، معصومه و بی بی شریعه داشته اند که همه به رحمت خدا پیوسته اند، حمیده و خدیجه یکی پس از دیگری همسر حجت الاسلام حاج شیخ غلامرضا غروی بوده اند که دومی بعد از فوت اولی همسر ایشان شده، معصومه بیگم همسر حاج سید محمود بزرگ نیا و بی بی شریعه همسر سید مهدی صابری قوچانی بوده که اینها نیز فرزندان و فرزندزادگان مؤمن و با استعدادی دارند که اکثرا دارای تحصیلات عالی اند از آن جمله آقای دکتر قاسم بزرگ نیا استاد آمار دانشکده علوم مشهد. همچنین مرحوم آقا نجفی قوچانی از همسر دوم خود دارای دو پسر به نامهای علی و مهدی شدند که آقای علی نجفی ساکن مشهد و در ناحیه 4 آموزش و پرورش دبیر هستند و سید مهدی نجفی مرحوم شد.

نام بعضی از شاگردان آقا نجفی
 

1 - شیخ غلامرضا غروی که شوهر دو خواهر آقا نجفی نیز بوده است؛ 2 - شیخ علی قدوسی؛3 - شیخ محمد رئیسی؛ 4 - شیخ عبدالکریم؛ 5 - شیخ ذبیح الله اسلامی؛6 - شیخ آقا فاضل.

آثار بجا مانده از آقا نجفی (31)
 

1 - سیاحت شرق که از تالیفات مهم ایشان است و درباره سوانح عمر از ابتدای زندگی، گزارش تحصیلات و مشقات دوران تحصیلی، و مباحث و معارف اسلامی را به استناد آیات و روایات با قلمی ساده شرح داده است و خواننده را با نکات علمی و رویدادهای آن زمان آشنا می کند، رویدادهای تاریخی و انعکاس نهضت مشروطیت را در عراق بویژه در نجف به تفصیل شرح داده است مسائل تعلیم و تربیت و تزکیه نفس نیز در این کتاب به چشم می خورد. این کتاب در1347 قمری نگارش یافته و در 1362 شمسی در تهران چاپ شده است. در مورد اهمیت این کتاب همین بس که از قول آقای مدرسی طباطبائی نقل شده که کتاب سیاحت شرق جزء السنه شرقی در دانشگاه پرستون ایالت نیوجرسی آمریکا تدریس می شود. (32)
2 - سیاحت غرب، در کیفیت عالم برزخ و سیر ارواح بعد از مرگ در 1312 ش نگارش یافته است و در1349 شمسی چاپ شده است..
3 - شرح ترجمه رساله تفاحیه ارسطو به وسیله بابا افضل کاشانی که در سال 1354 ه . ق به خط آقا نجفی موجود است.
4 - رساله «سفری کوتاه به آبادیهای اطراف قوچان ».
5 - رساله «عذر بدتر از گناه » تلفیقی از نثر عربی و فارسی درباره مشروطیت ایران مکتوب به سال 1328 ه . ق (1288 شمسی).
6 - شرح دعای صباح به خط آن مرحوم در سال 1327 ه . ق که در نجف تالیف و تحریر یافته است.
7 - شرح کفایة الاصول، آخوند ملا محمد کاظم خراسانی.
رسالات و مکاتبات دیگری نیز از آن مرحوم نزد بستگانشان وجود دارد که برای احیای آنها همت لازم است.

پی نوشت ها :
 

1- فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، ص
2- انحراف قبله از اترک نامه، رمضانعلی شاکری، ص 157.
3- سرزمین و مردم قوچان، ج 1، ص 51، محمد جابانی.
4- کلمه ناصریه یک لفظ با دو معنی را تداعی می کرد یکی آن که نام ناصرالدین شاه قاجار را در برمی گرفت، دوم ناظر به محمدناصر خان شجاع الدوله حاکم وقت قوچان بود. اترک نامه، زیرنویس، ص 296.
5- بازار شمالی را بازار عشق آباد، بازار جنوبی را بازار سبزوار، بازار شرقی را بازار مشهد و بازار غربی را بازار قوچان می نامیدند که هنوز هم بعضی از این نامها متداول است. سرزمین و مردم قوچان، محمد جابانی، ج 2، ص 78.
6- میلان کلمه ای روسی است که به خیابانهای کم عرض می گویند. طول میلانهای شمالی جنوبی 120 متر و شرقی غربی 150 متر است. سرزمین و مردم قوچان، ج 1، ص 48.
7- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، مقدمه.
8- روستای خرو یا خروه یا خروه که اسم آماری آن در فرهنگهای آبادی کشور خسرویه است جزء دهستان مایوان از بخش فاروج شهرستان قوچان است که در انتهای دره ای سرسبز و خرم در قسمت شمالی دامنه کوه شاهجهان واقع گردیده، طوس، خرو، خبوشان و استاد در قدیم از محلهای معتبر منطقه بوده اند. می گویند نام این روستا از نام خسروپرویز گرفته شده و اهالی دین زردشت داشته اند. سرزمین و مردم قوچان، محمد جابانی، ج 1، ص 334.
جمعیت روستای خرو یا خسرویه برابر آمار سال 1365 مرکز آمار ایران 941 نفر است که اکثر فارسی زبان هستند.
9- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، مقدمه.
10- توفال: تخته های باریک و نازک که به تیرهای سقف اطاق می کوبند و روی آن کاهگل و گچ می مالند. فرهنگ عمید، ذیل کلمه توفال.
11- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، مقدمه.
12- درباره نام مادر آقانجفی، از آقای محمدتقی رحمانی از فرهنگیان باسابقه روستا تحقیق شد.
13- آقانجفی کردی نیز می دانسته و باید این زبان را در کودکی از مادر آموخته باشد چون در کتاب سیاحت شرق اشاره شده که عربی صحبت کردن با لجهه کردی چیز خوشمزه ای می شود، ص 26.
14- سیاحت شرق به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص 45.
15- همان، ص 60.
16- مدرسه دو درب واقع در بازار مشهد در سال 843 ه . ق زمان سلطنت شاهرخ تیموری، به اهتمام امیر غیاث الدین یوسف خواجه بهادر ساخته شد. مطلع الشمس، ج 2، ص 543؛ مدرسه پریزاد در سال 823 ه . ق به دستور پریزاد خانم کنیز گوهرشاد آغا همسر شاهرخ تیموری و نزدیک مسجد گوهرشاد ساخته شده، سیاحت شرق، ص 579، زیرنویس.
17- سیاحت شرق به تصحیح رمضانعلی شاکری، ص 82.
18- سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص 214؛ همراهی آقا نجفی میرزا حسن و اهل اصفهان بوده است.
19- سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص 289.
20- سیاحت شرق، ص 324.
21- سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص 419.
22- چهارمین سال اقامت آقا نجفی در نجف، سیاحت شرق، ص 354.
23- سیاحت شرق، ص 675.
24- مدرسه عوضیه را مرحوم حاج عوض وردی فرزند حاج محمدعلی خبوشانی در سال 1111 ه . ق در شهر قدیم قوچان بنا نهاد که بر اثر زلزله سال 1311 بکلی ویران و در سال 1320 ه . ق به جای آن در شهر جدید قوچان مدرسه ای به همان نام ساختند که امروز مسجد جامع است. اترک نامه، رمضانعلی شاکری، ص 296.
25- همان، ص 296.
26- سرزمین و مردم قوچان، ج 2، ص 82.
27- سال 1304 شمسی شهر مورد حمله لهاک خان سالار قرار گرفت و سال 1321 شمسی موقع غائله فرج بیک شهر نزدیک بود به ناامنی و جنگ داخلی کشیده شود که در هر دو مورد مرحوم آقا نجفی قوچانی با دخالت بموقع مانع شدند. اترک نامه، ص 129 و136.
28- سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص 679.
29- همان: ص 680.
30- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، قسمت نتیجه کتاب.
31- اطلاعات در مورد خاندان آقانجفی را آقای محمدتقی رحمانی شوهر نوه دختری آقانجفی و آقای سید هادی جوادی برادر ایشان و سایر بستگان در مجلس ترحیم مرحوم سید اسماعیل جوادی مقدم دادند. 30/4/73.
32- سیاحت شرق، آقا نجفی قوچانی، ص 680.
33- نقل و قول آقای رمضانعلی شاکری که برای نگارنده صحبت کردند.
34- لهجه محلی منطقه که به «تات » معروف است از آقای محمد جابانی پرسش شد.
35- کما هو الرای الجدید.
36- ملا محسن فیض کاشانی محقق و فیلسوف و مفسر بزرگ، متوفی در سال 1091 ه . ق که کتاب معروف المحجة البیضا فی تهذیب الاحیاء را در شرح احیاء علوم غزالی در 8 جلد نوشته، محمدرضا عطائی قوچانی.

مآخذ
1- اترک نامه یا تاریخ جامع قوچان، رمضانعلی شاکری، تهران، امیرکبیر، 1365ش.
2- استفاده از اطلاعات معمرین و مطلعین در مشهد و قوچان.
3- سرشماری عمومی نفوس و مسکن مهرماه 1365 ش (فرهنگ آبادیهای کشور) مرکز آمار ایران، سال 1368 ش، شهرستان قوچان.
4- سیاحت شرق، آقانجفی قوچانی، به کوشش رمضانعلی شاکری، تهران، امیرکبیر، 1362ش.
5- فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، محمدحسین پاپلی یزدی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،1367.
6- فرهنگ عمید.
7- مردم شناسی (سرزمین و مردم قوچان)، محمد جابانی، ج 1 و 2، انتشارات اطلس مشهد، سالهای 66-1363.
8- مزاری در آغوش تاریخ، رمضانعلی شاکری، 1354 ش.
9- مطلع الشمس، اعتمادالسلطنه، ج 2، چاپخانه آبان تهران، 1362.
www.hawzah.net
شنبه 20/12/1390 - 16:32
شخصیت ها و بزرگان
1389- 1312
علامه محمد حسین فضل الله در سال 1312ش در نجف اشرف دیده به جهان گشود. وی دروس ابتدایی حوزوی را نزد پدر خود، که از علمای بزرگ آن دوران بود، فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیلات وارد حوزه نجف گردید. وی پس از سه دهه زندگی در عراق راهی دیار پدری اش شد و در حاشیه بیروت رحل اقامت گزید. علامه سید محمد حسین فضل الله در جامعه لبنان فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گسترده ای انجام داد، از جمله جلسه های تفسیر و وعظ دینی، اخلاق و پاسخ به پرسش های جوانان که سبب تحول بزرگی در چند نسل شد. ایشان به تأسیس حوزه علوم دینی به نام «المعهد الشرعی الاسلامی» با هدف پرورش طلاب علوم دینی اقدام کرد. شیخ راغب حرب از نخستین طلاب این حوزه به شمار می آید. از جمله فعالیت های دیگر فضل الله تأسیس مدارس و مراکز بهداشتی برای شیعیان بود. علامه فضل الله را پدر معنوی حزب الله لبنان نامیده اند؛ زیرا بسیاری از بزرگان این حزب نزد ایشان علوم دینی را فرا گرفتند. افزون بر این، وی حوزه علمیه ویژه زنان را نیز در بیروت و حوزه ای نیز در صور و حوزه المرتضی در دمشق (سیده زینب) را تأسیس کرد. علامه فضل الله در سال 1389 ش در 77 سالگی به علت خون ریزی شدید داخلی درگذشت. از سید محمد حسین فضل الله تاکنون بیش از هفتاد عنوان کتاب - که در مجموع به بیش از یکصد جلد می رسد - منتشر شده است.

منبع: ماهنامه زمانه - شماره 13.



 

شنبه 20/12/1390 - 16:32
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته