• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4146روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

پرسش :

ضمن بیان جایگاه امر به معروف و نهی ازمنكر در دین، شرایط امر به معروف و نهی ازمنكر را بیان كنید.

پاسخ :

امر به معروف و نهى از منكر از بزرگ ترین و مهم ترین دستورهاو واجبات دینى است، كه محور و اساس شعایر دینى و هدف بعثت انبیا و جانشینان آنان است. بر هر مؤمن واجب است كه امر به واجبات و نهى از محرّمات نماید و نیز مستحب است كه امر به مستحبّات و نهى از مكروهات نماید. خداوند تبارك و تعالى مى فرماید:
(وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ);[1]باید حتماً جمعى از شما باشند كه مردم را به نیكى دعوت، و به معروف وادار، و از منكر جلوگیرى نمایند و اینان رستگاران اند. رسول اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
انّ قوماً ركبوا سفینة فى البحر و اقتسموا فصار كلّ واحد منهم موضعه فنقّر رجل موضعه بفاس فقالوا ما تصنع؟ قال هو مكانى اصنع به ما شئت فان اخذوا على یدیه نجا و نجوا و ان لم یأخذوا على یدیه هلك و هلكوا.
در این روایت پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) اجتماع را تشبیه فرموده به جمعى كه هر كسى در جایى در كشتى نشسته باشند و بعد یك نفر با تیشه اى جاى خود را سوراخ كند، وقتى از او بپرسند چرا این كار را مى كنى، بگوید این جاى اختصاصى من است و مى خواهم آن جا را سوراخ كنم; اگر جلوى او را بگیرند، هم او نجات پیدا مى كند و هم بقیه و اگر جلویش را نگیرند، هم او غرق مى شود و هم اهل كشتى; و شاید بعضى از بلاهاى عمومى، مثل قحطى، گرانى، كمى باران، زلزله، جنگ، و یا، تسلّط ستمكاران و... اثر ترك این واجب، یعنى امر به معروف و نهى از منكر باشد، كه مضمون بعضى از روایات است.[2] خدا بهتر مى داند.
علما مى فرمایند: امر به معروف و نهى از منكر چهار شرط دارد:
اوّل این كه، احتمال اثر در آن بدهد، پس اگر بداند كه اثر نمى كند لازم نیست امر به معروف و نهى از منكر كند;
دوّم این كه، خود آمر و ناهى، فعل واجب و حرام را درست بداند، پس اگر بر او مسلّم نباشد كه این كار واجب یا حرام است لازم نیست;
سوّم این كه، سبب ضرر و زیان به خود یا مسلمان دیگرى نشود; چهارم این كه، علم به صدور حرام یا ترك واجب از طرف داشته باشد، پس به مجرّد احتمال یا ظن لازم نیست، بلكه نباید پى جویى و تجسس بنماید. در ضمن باید امر به معروف و نهى از منكر با ملایمت و خوش خلقى و صبر و به خاطر خیرخواهى و خلوص نیّت باشد، نه این كه با تندى و خشونت یا به قصد تحقیر و خود بزرگ نمایى از اظهار علم و دانش و... باشد كه چه بسا نتیجه به عكس گرفته شود; هم چنین مراتب نهى از منكر ابتدا به دل، سپس به زبان و ارشاد و هدایت و نصیحت و بعد به بازداشتن به دست و عمل و جلوگیرى از وقوع معصیت، گرچه به زدن باشد، كه در كتب فقهى تفصیل آن را فرموده اند. ناگفته نماند كه وجوب امر به معروف و نهى از منكر، وجوب كفایى است; یعنى یك نفر كه انجام داد از دیگران برداشته مى شود، مگر آن كه شخص دوّم احتمال اثر بیش ترى در طرف بدهد، یا زودتر به نتیجه برسد.

پى‏نوشتها

[1]. سوره ى آل عمران، آیه ى 104.
[2]. سفینة البحار، ج 8، ص 388.

پرسش :

چگونه می توان فردی را امر به معروف و نهی از منكر كرد و مراحل آن را نام ببرید!

پاسخ :

ابتدا مراحل امر به معروف و نهی از منكر را ذكر كرده و سپس شیوه آن را بیان می كنیم:
دانشمندان اسلامی برای امر به معروف و نهی از منكر چهار مرحله را ذكر كرده اند كه در سیره ائمه مشاهده می شود.
1ـ اظهار نفرت و خشم: گاهی شخصی منكر را انجام و یا معروفی را ترك می كند ولی آمادگی برای اصلاح دارد كه تنها با اظهار خشم پی به عمل ناپسند خود می برد[1] معروف محسوب می شود نمونه اش برخورد پیامبر(صلی الله علیه وآله) با فاطمه(علیها السلام) كه پرده ای در خانه دخترش دید با اخم كردن فاطمه متوجه شد و پرده را باز كرد و...[2]
2ـ امر و نهی گفتاری: باید برای این فریضه الهی از نعمت زبان و بیان استفاده كرد كه این گاهی به صورت گفتگوی شخصی است كه مخاطب یك یا چند نفر است گاهی روی سخن با جمع است و گاهی به صورت گفتگوی دو جانبه است.[3]
3ـ بازداری عملی: برای خشكانیدن زمینه منكر و گناه باید اقدامات عملی انجام بدهیم كه این زمینه خود گاهی اقتصادی یا جنسی و یا فكری است.
4ـ نفرت و ناخشنودی قلبی و ترك معاشرت و رابطه: این كار از نظر روحی خیلی تأثیر می گذارد. در صدر اسلام افرادی بودند كه پیامبر خدا دستور داده بود با آنان معاشرت نكنند و سخن نگویند و این خود بهترین كار بود تا خویش را اصلاح كنند.
اما با شیوه های مختلفی می شود فرد یا افرادی را امر به معروف و نهی از منكر كرد كه به بعضی از آن ها اشاره می كنیم:
1ـ شیوه گفتاری: با سخن گفتن مخاطب را متوجه كند كه وظیفه دارد معروف را انجام و منكر را ترك كند كه علی هذا در وهله اول از جملات پندآمیز و به صورت لین و نرم و... استفاده كند و از خشونت بپرهیزد. روی این جهت خدا به موسی(علیه السلام)دستور می دهد كه از كلام نرم استفاده كن: "به سوی فرعون بروید كه طغیان پیشه كرده و با قول نرم با او سخن بگوئید"[4]
رسول خدا هم فرمود: با نرمی سخن گفتن میمنت دارد و خشونت نُحوست.[5]
2ـ جلب اعتماد: در ابتدا دلهای انسان رو گردان است ولی وقتی كسی در جذب مهارت داشت به آن شخص روی آورده او را پذیرا می شوند و پس از جلب اعتماد می توان در آن ها نفوذ كرد.
در این رابطه امام علی(علیه السلام) می فرماید: دلهای مردم وحشی است هر كس قلوب آن ها را جذب كند به او روی خواهند آورد.[6]
این جلب اعتماد در صورتی حاصل می شود كه مخاطب را از خود بداند. لقمان وقتی نهی از منكر می كند تعبیر به فرزندم
می كند(یا بنی لا تشرك باللّه)[7]
3ـ اعطاء شخصیت: اگر شخصی مرتكب جرم و گناهی شد در وهله اول به صورت پنهانی به او تذكر داده شود تا به شخصیت او لطمه ای وارد نشود.[8]
4ـ عقائد مخاطب را محترم شمردن: در صدر اسلام مسلمانان به بت پرستان توهین می كردند آیه نازل شد كه شما مؤمنان بر آنان كه غیر خدا را می خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها هم از روی دشمنی خدا را دشنام دهند.[9] كسی عقیده اش برای او ارزش دارد و باید محترم شمرده شود.
5ـ شیوه ارائه جایگزینی سالم: به این معنا كه شخصی را كه نهی از منكر می كنیم فراغت او را پر كنیم با ایجاد مراكز فرهنگی و هنری و ورزشی و... با این روش می شود جلو بسیاری از منكرات را كاهش داد.[10]
شهید مطهری نقل می كند كه در یكی از شهرهای كوچك آمریكا زنان مبتلا به قمار بازی شده بودند ابتدا كشیشها و روزنامه نویسها و... تا توانستند راجع به بدی قمار سخن گفتند ولی اثر نكرد تا آن كه شهردار به فكر افتاد و چند باشگاه و نمایشگاه هنری زنانه دایر كرد زنان سرگرم شدند دو سال گذشت و تمام زنان قمار را به كلی فراموش كردند.[11]
6ـ شیوه مستقیم و غیر مستقیم: گاهی مستقیماً با مخاطب گفتگو كردن اثر می بخشد ولی گاهی شرائط زمان یا مكان یا وضعیت اشخاص مورد خطاب اقتضا نمی كند كه مخاطب را به طور مستقیم امر و نهی كند بلكه باید از شیوه غیر مستقیم استفاده كرد.
7ـ شیوه تدریجی: بدین معنا كه در مسائلی كه به اقتضاء شرایط زمانی یا فردی لازم است برای تأثیر گذاری در مخاطب به تدریج و كم كم پیش برویم و بهره بگیریم چون اگر غیر از این باشد یا تأثیر ندارد یا اثر منفی می گذارد مثلا شخصی غیر مذهبی را اگر بخواهیم به ارزشهای مذهبی و دینی گرایش بدهیم نمی توان از همان روز اول همه مسائل مربوط به واجبات و... را به او آموخت نمونه اش روایت مفصّلی است از امام صادق(علیه السلام) كه خلاصه اش این است كه مردی مسیحی در همسایگی مرد مسلمانی قرار داشت همسایه مسلمان، مرد مسیحی را دعوت به اسلام كرد و او مسلمان شد پیش از اذان صبح درب خانه او را كوبید و او را به مسجد برد و تا غروب او را در مسجد نگه داشت روز بعد كه به سراغ او رفت گفت من كار دارم سراغ بیكاری برو...[12]
8ـ ارشاد از نكات مورد اتفاق: ارشاد از نكات مورد اتفاق شروع شود و از چیزهایی كه بین ما و شخص مورد اختلاف است پرهیز شود ابتدا صحبت بر محور نقاط مشترك باشد تا بعد از آن به مسائل اختلافی برسیم.[13]

پى‏نوشتها

[1] . امر به معروف و نهی از منكر از دیدگاه امام خمینی (ناشر، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ اول، سال 1377) ص 158.
[2] . بحارالانوار، ج 43، ص 84 (چاپ دوم، ناشر: مؤسسه وفا، بیروت).
[3] . امر به معروف و نهی از منكر (مؤلف حسین نصری، مترجم محمد اشتهاردی، ناشر: دفتر تبلیغات قم، چاپ اول) ص 281. كتاب امام خمینی، ص 179.
[4] . قرآن كریم، سوره طه: 43.
[5] . اصول كافی، ج 3، ص 182، ح 4، از باب الرفق (انتشارات مسجد چهارده معصوم، مترجم سید جواد مصطفوی).
[6] . نهج البلاغه فیض، كلمات قصار، ح 47، ص 1111.
[7] . لقمان: 13.
[8] . شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منكر (دادسرای انقلاب اسلامی مبارزه با مواد مخدر، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1369، چاپخانه علامه طباطبایی) ص 233.
[9] . انعام: 108.
[10] . پژوهشی در امر به معروف و نهی از منكر از دیدگاه قرآن و روایات (مؤلف محمد اسحاق مسعودی، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1374) ص 392.
[11] . ده گفتار، ص 88.
[12] . وسائل الشیعه، ج 11، ص 430. ابواب امر و نهی، باب 14، ح 9 (ناشرد دار احیاء التراث العربی، بیروت).
[13] . شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منكر (دادسرای انقلاب اسلامی مبارزه با مواد مخدر و منكرات، ناشر: سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال 1369) ص 253.

پرسش :

چرا امر به معروف و نهی از منكر به خوبی اجرا نمی شود؟

پاسخ :

برخی از علت هایی كه موجب شده امروزه این فریضة مهم در جامعه و كشور ما به خوبی اجراء نشود عبارتند از:
الف) عدم آگاهی بعضی از امرین به معروف و ناهین از منكر از قوانین این مسأله (قوانین شرعی و حكومتی)
یكی از عواملی كه باعث شده این فریضه به خوبی اجراء نشود اینست كه، بعضی از امرین به معروف و ناهین از منكر به علت عدم آگاهی از قوانین امر به معروف و نهی از منكر، هم خود و هم دیگران را دچار مشكل می كنند و هم تأخیر عمل امر به معروف و نهی از منكر را از بین می برند و موجب بدبینی افراد جامعه به دین و این فریضة مهم می گردند و موجب می شوند كه مردم احساس كنند كه، جامعة كه هر انسانی امر بمعروف و نهی از منكر را انجام می دهد آن هم بدون اطلاع از قوانین، جامعة خودسری، و بدون قانون و ضابطه است.
از طرفی خود امرین و ناهین هم به علت عدم آگاهی از قوانین مورد برخورد مسئولین و بی توجهی مسئولین امر قرار می گیرند، لذا آنها احساس ناراحتی و ناامیدی می كنند و به نوعی در انجام این فریضة بسیار مهم در مواقع صحیح و درست هم سُست می شوند.
پس خوب است كه كلاس های آگاهی از قوانین این مسأله مهم تشكیل شود به صورتی كه برای امر بروز، كارآمد، مؤثر و آگاهی بخش باشد و مؤمنین از مسائل این باب به طور كلی آگاهی یابند.
ب) عدم آگاهی آحاد مردم از اهمیت این فریضه:
امر بمعروف و نهی از منكر از مهمترین فرائض می باشد. و در حقیقت می توان گفت كه قوام سایر فرائض به اقامة این مهم ممكن می باشد. و اعتقاد به این مسئله از ضروریات دین است.و طبق فتوای امام خمینی و سایر فقهاء، منكر امر بمعروف و نهی از منكر با التفات به لازمه بودن و التزام به آن، خارج از دین و كافر می باشد.
دین مقدس اسلام اهمیت این فریضه را بیان كرده و تأكیدبسیاری بر آن در قرآن و احادیث امامان شیعه شده است. قال الله تعالی«وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛[1] و باید كه باشند از شما جمعی كه بخوانند بسوی خوبی و امر كنند بخوبی و نهی می كنند از منكر و ایشانند راستگاران.»
پیامبر اسلام فرمودند: «إنَّ الله عزوجل لیبغض المؤمن الضعیف الذی لادین له، فقیل و ما المؤمن الضعیف الذی لا دین له؟ قال: الذی لاینهی عن المنكر؛ همانند خداوند عزوجل هر آینه غضب می كند بر مؤمن ضعیفی كه دین ندارد. پس سؤال شد مؤمن ضعیفی كه آنچنان صفت دارد كه دین ندارد كیست؟ پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: آن كسی كه نهی از منكر نمی كند.[2]
در این باره احادیث بسیاری داریم. وقتی ما به تاریخ نگاه می كنیم قیام امام حسین در جهت اقامة امر به معروف و نهی از منكر بوده است. و حسین بن علی شهید راه اقامة امر بمعروف است. لذا این مسئله اهمیت ویژه ای دارد در حالی كه آحاد افراد جامعه از این همة اهمیت آگاهی ندارند، و شاید اگر بدانند انجام صحیح فریضه امر به معروف و نهی از منكر چه بركات و منافع و دفع ضررات دارد كه شاید دیگر بی توجه به این مسئله نباشند. پس بر اهل علم و فضیلت، دلسوزان، مسئولین و غیره می باشد كه در جهت آگاهی بخشی به مردم تلاش كنند، تا مردم توجه پیدا كرده و امر بمعروف و نهی از منكر به خوبی اجرا شود.
ج) عدم حمایت قانونی از آمران و ناهیان در برخی موارد:
یكی از مشكلات بر سر راه امران به معروف، عدم حمایت قانونی از آنها می باشد. بدین معنا كه، اگر امر به معروف در راستای ایفای وظیفه امر بمعروف و نهی از منكر با مشكل و مسئله ای روبرو شد، قوانین حمایتی كاملی از این جهت نداریم. و شاید بعضی از ارگان های ذیربط حمایت قانونی لازم را از آنها به عمل نیاورند و لذا كسانی كه می خواهند در این راه قدم بردارند از مشكلات و مسائلی كه ممكن است پاپیچ آنها بشود می ترسند و از ثبات قدم لازم در این راه برخوردار نمی باشند.
د) عدم پایبندی برخی مسئولان نسبت به این فریضه:
یكی از عواملی كه می تواند نقش مؤثری در راستای عمل به فریضة امر به معروف و نهی از منكر داشته باشد، پایبندی مسئولان به این فریضه بسیار مهم است. هرگاه سخن از امر بمعروف و نهی از منكر به میان می آید، ذهنها فقط متوجة تار موی زنان و شیوة پوشش زنان و جوانان در جامعه و امثال آن می شود. كه البته توجه و حساس بودن به این مسائل هم خوب است. امّا مسائل مهمتری وجود دارد كه هرگاه آن مسائل درست شود. مسائل پایین تر آنها نیز، امكان درست شدنش بیشتر است. وقتی در بعضی از سطوح مسئولان توجهی به امر بمعروف و نهی از منكر نشود بدین معنا كه خود آنها در راستای عمل امر به معروف ونهی از منكر برنیایند و از اسراف و اتلاف و غیره و غیره جلوگیری نكنند و یا اگر به مسئولی امر بمعروف و نهی از منكر شود گوش ندهد، چگونه می توان از مردم انتظار داشت پایبند به این فریضه باشند. وقتی مردم می بینند كارگزار و مسئول خدای ناكرده اهل تجمل، مادیات، اسراف، رابطه بازی، منفعت طلبی و امثال آن باشد و خانواده و فرزندان آنها نیز اینگونه اند، چگونه می توان انتظار داشت كه امر بمعروف و نهی از منكر در جامعه به خوبی اجراء شود.
هـ) عدم احساس مسئولیت همگانی نسبت به این فریضه:
متأسفانه در مسئله امر بمعروف و نهی از منكر بعضی ها فكر می كنند اجرای امر بمعروف و نهی از منكر بر عهدة نهادهای حكومتی است و یا بر عهدة قشر خاصی است. در حالی كه این مطلب درست نیست و طبق روایات رسیده از ائمه معصومین ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ همة مردم در مقابل هم دیگر مسئول هستند. طبق فرمایش پیامبر معظم اسلام: (كلكم راع و كلكم مسئول عن رعیته) یعنی تمام مردم در مقام آنچه كه هستند باید پاسخ گو باشند و مردم در مقابل دیگر مسئول هستند. نمی توان گفت چرا من باید امر بمعروف بُكنم و خود را بَد كنم در پیش چشم دیگران. و یا اگر كسی اقامة امر بمعروف و نهی از منكر كرد، شخص معروف شده اعتراض می كند به امر و دیگران به حمایت او نمی آیند و لذا شخص گناهكار جَری شده می گوید فقط تو اعتراض می كنی و دیگران كه حرفی ندارند پس كار من درست و به تو ربطی ندارد، این یكی از مشكلات مهم است. لذا باید تمام افراد اقامة امر بمعروف و نهی از منكر كنند و اگر گناهكار ببیند مورد اعتراض همة مردم واقع شده از عمل خود دست بر می دارد.
و) اهل عمل نبودن بعضی از آمران بمعروف و ناهیان از منكر:
آقا امیرالمؤمنین علی ـ علیه‎ السلام ـ می فرمایند: كسی باید امر بمعروف و نهی از منكر بنماید كه دارای سه خصلت باشد: 1. به آنچه كه امر می كند، عالم بوده و آگاهی كامل از آن داشته باشد. 2. خود مرتكب عملی نشود كه مردم را از آن باز می دارد. 3. در آنچه كه امر یا نهی می كند عدالت را رعایت نماید و در اینكار رفق و مدارا را از نظر دور ندارد.[3]
اگر كسی كه امر بمعروف و نهی از منكر می كند خود پایبندی به اصول اسلامی نداشته باشد، تأثیر امر بمعروف و نهی از منكر را از بین می برد و كم كم باعث می شود مردم به انجام این فریضه بدبین بشوند و حتی امر بمعروف و نهی از منكر از طرف انسان های عالم و پاك هم مورد اعتراض، تمسخر و یا مطالب دیگر گردد.
یكی از بهترین شیوة امر بمعروف و نهی از منكر، رفتار عملی خود امر و ناهی است. وقتی شخصی در یك مورد امر و نهی می كند ولی در مورد دیگر خود مرتكب خلاف می شود، دیگران را نسبت به خود فقط بدبین و بی اعتماد نمی كند، بلكه نسبت به همة بدبین و بی اعتماد می شوند.
ز) عدم برخورد مناسب بعضی از امران و ناهیان:
در انجام این عمل و فریضه شخص امر و ناهی باید آگاهی از احكام و قوانین داشته باشد و پایبند به قوانین و احكام باشد و در اجرای حدود و قوانین پا فراتر از محدودة مشخص شده نگذارد.
متأسفانه مشاهده می شود بعضی از امران، در جهت انجام این فریضه خود مرتكب گناه و عمل حرام دیگری می شوند بدون اینكه توجهی به این مسائل داشته باشند، (كه البته ما در صدد بیان مصادیق و یا مثال برای آن نیستیم) كه خود این اعمال غیرقانونی و غیرشرعی باعث بدبینی مردم شاهد ماجرا می شود.
ما طبق فرمایش آقا امیرالمؤمنین كه در بند قبل بیان شده در اجرای این فریضة عدالت و مدارا را از نظر دور نداریم و شرایط و مراتب امر بمعروف و نهی از منكر را اجراء كنیم و تا می توانیم از خشونت پرهیز كنیم.
ح) عدم آگاهی از هدف امر بمعروف و نهی از منكر:
اگر ما به مطالب متون دینی دربارة امر بمعروف و نهی از منكر نگاه كنیم، متوجه می شویم كه، دین اسلام به فریضه امر بمعروف و نهی از منكر كه موجب بناء دین و استحكام جامعه اسلامی می شود، با ظرافت خاصی نگاه می كند و هدف از انجام این فریضه را اِعمال قدرت و یا خشونت و سخت گیری و غیر منعطف بودن بر جامعه نمی داند. اسلام نمی خواهد بدین وسیله اقتدار خود را منحصة ظهور بگذارد و قدرت نمائی كند. بلكه هدف از ارسال دین و بعثت انبیاء، اصلاح جامعه و تعالی انسانی و برانگیختن مكارم اخلاقی در جامعه انسانی و وجود آدمی می باشد. در واقع این فریضه یك فریضة آگاهی بخشی و دلسوزی برای تك تك افراد جامعه است. فریضة كه بر روش منطقی و فرهنگی مبتنی است. چون هیچگاه نمی توان با زور اصلاحی پایدار و اساسی و ماندگار در جامعه بوجود آورده و اگر زمینة اصلاح و قبولی سخن درست در جامعه وجود نداشته باشد، كار بجای نخواهد رسید. همانطور كه دعوت بسیاری از انبیاء عظام در طول سالهای متمادی به علت عدم قبول امتهایشان به جای نرسید، كه البته اثراتی بر این عدم قبول و اصلاح مترتب بوده و می باشد، از جمله عذابهای الهی كه بر اُمَمِ پیشین نازل گردیده شد.
ط) مانع تراشی برخی دستهای پنهان و آشكار:
عده ای در جامعه اعم از برخی مسئولین ناسالم و غیر مسئولین وجود دارند كه تمام تلاش و كوشش خود را بر آن دارند كه اجرای این فریضة را به علل مختلف تعطیل كنند و یا به حداقل برساند. در واقع آنها وجود این فریضه را در جامعه، مانعی برای رسیدن به اهداف و منافع دنیائی خود می دانند و لذا به شیوه های عوام پسند و یا جلوه های منطقی و یا ؟؟؟؟ دلسوزانه و غیره دنبال مانع تراشی هستند. چون آنها می دانند اگر بخواهد نان حرام، فساد و فحشاء و زد و غیره در جامعه وجود داشته باشد و آنها به منافع خود از طریق تباهی دیگر اقشار جامعه برسند نباید امر بمعروف و نهی از منكر وجود داشته باشد. لذا آنها در مقام اجراء، قضاوت و غیره در صدد جلوگیری از اقامة این فریضه مهم می شوند. به نحوة احسن این فریضه در جامعه اجرا شود و جامعة مسلمین از خطرات در كمین نشسته در اَمان بماند.
آقا امیرالمؤمنین علی ـ علیه‎ السلام ـ فرمودند:
اَدْنی الاِنكارُ اَنْ یُلقی اَهْلُ المَعاصی بِوُجُوةٍ مُكَفْهَرَةٌ؛
كمترین مرتبه از امر به معروف و نهی از منكر، این است كه معصیت كاران و بدكاران با تُرشروئی ملاقات شوند.[4]

پى‏نوشتها

[1] . قرآن كریم، سورة آل عمران، آیه 104.
[2] . تحریرالوسیله، امام خمینی، قم، چاپ دوم، مؤسسة دارالعلم، ج 1، ص 463.
[3] . وسائل الشیعه، ج 11، كتاب امر به معروف و نهی از منكر، باب اشتراط الوجوب بالعلم بالمعروف و المنكر، ص 400.
[4] . كتاب تهذیب، ج 2، ص 57.

منبع: اندیشه قم
شنبه 20/12/1390 - 18:2
امر به معروف و نهی از منکر
امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است،اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید ،فرداست که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شمارا دستخوش اغراض باطله ی خود کنند.امروز شما ها در پیشگاه خدای عالم چه عذریدارید؟همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بی سروپا(1)را که تمام آیین شماها را دستخوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب_روحی له الفداء_آنهمه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد

پی نوشت:

1-احمدکسروی؛نویسنده و مؤلف کتابهای ضد مذهبی

شنبه 20/12/1390 - 18:1
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده: سیدمحمدتقی علوی

در این مقاله به پرسش و پاسخ هایی در زمینه امر به معروف و نهی از منكر میپردازیم.
پرسش 1. بعضی از شرایط امر به معروف و نهی از منكر را بیان فرمایید.
آمر به معروف و ناهی از منكر، معروف و منكر را بشناسد؛ احتمال تأثیر بدهد؛ بداند كه شخص معصیت‌كار بنا دارد معصیت خود را تكرار كند و امر و نهی مفسده نداشته باشد.
پرسش 2. در مواردی كه اصل دین در خطر است، آیا امر به معروف باز هم موكول به عدم ضرر به اشخاص است؟
اگر معروف یا منكر از اموری باشد كه شارع مقدس به آن اهمیت زیادی می‌دهد، مثل اصول دین و مذهب مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمی‌شود و در صورت نیاز بذل جان و مال واجب می‌شود.
پرسش 3. آیا وظیفه‌‌ی آمر به معروف و نهی از منكر فقط گفتاری است؟
خیر؛ یكی از مراتب، گفتار نرم و متین و مرحله‌ی بعد، سخن گفتن تند و خشن است و مراتب دیگر آن، رو ترش كردن و اعراض، ضرب و جرح و هدم و تخریب است. البته در تمام مواردی كه نیاز به تصرف در اموال دیگران و یا ضرب و جرح باشد، نیاز به اجازه‌ی از مجتهد جامع الشرایط دارد و در حكومت اسلامی موكول به اجازه‌ی مسئولین امر است.
پرسش 4. اگر در ماشین، راننده نوار موسیقی مطرب گذاشت، وظیفه چیست؟
چنان‌چه احتمال تأثیر می‌دهید، نهی از منكر نمایید و اگر احتمال تأثیر نمی‌دهید، نهی از منكر ساقط است؛ خودتان گوش نكنید. سماع غیر عمدی اشكال ندارد بلكه استماع حرام است.
البته ‌چنان‌چه اطلاع به مسئولین امر موجب جلوگیری از تكرار گناه می‌گردد، اطلاع به مسئولین هم از مصادیق نهی از منكر است.
پرسش 5. با كسانی كه به بهانه‌ی عمل بعضی نهادها و ادارات، اقدام به عمل خلاف می‌كنند، چگونه برخورد نماییم؟
اگر شخص معتقد به مباح بودن فعل حرامی باشد، در این صورت نهی از منكر ساقط می‌گردد. بلی از جهت تنبیه غافل و ارشاد جاهل، تذكر و ارشاد لازم است.
منبع: فصلنامه ی صباح
شنبه 20/12/1390 - 18:1
امر به معروف و نهی از منکر

خرد انسانی و امر به معروف و نهی از منکر:

هر چند فریضه امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی و توصیه به آن در قرآن و گفتار پیامبر خدا (ص) و امیرمؤمنان (ع) و دیگر امامان، دارای لحنی کم نظیر و تکان دهنده است. ولی اگر کسی از این همه چشم پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانی گوش بسپرد، باز هم بی شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خرد سالم ستایش نمی کند؟ و کدام انسان خیرخواه و حساس، از او روی برمی گرداند؟
هنگامیکه به این فریضه عمل شود، به تعداد آمران و ناهیان، دعوت به خیر در میان مردم صورت می گیرد و بی گمان لبیک گویان به این دعوت نیز کم نخواهند بود. این فرا خوانی به گمان زیاد بر خود داعیان نیز نشانه نیک بر جای می گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می سازد کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می داریم، هر چه بزرگتر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرفتر یا ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است و چنین است که عمل به این فریضه، تضمین کننده دوام و استحکام حکومت صالحان است و رها کردن و به فراموشی سپردن آن زمینه ساز سلطه اشرار و نابکاران. (1)

امر و نهی صادقانه:

وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی، مردم را به نیکی امر می کنید - مثلا احسان به فقرا، صدقه، رازداری ، محبت، همکاری، کارهای نیک،تواضع، حلم، صبر - و می گویید این کارها را بکن، هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است.
وقتی کسی را از منکرات نهی می کنید- مثلا ظلم کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن،توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن- و می گویید این کارها را نکن، وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهیت، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امرو و نهی تان عمل می کنید. اگر خدای نکرده، دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول این جمله می شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له. » (2) کسی که مردم را به نیکی امر کند، اما خود به آن عمل نمی کند؛ مردم را از بدی نهی می کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می شود، چنین شخصی مشمول لعنت خدا می شود؛ این چیز خیلی خطرناکی خواهد شد.

امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی:

در مسائل فردی، تقوا خیلی زیاد، مورد توصیه امیرالمؤمنین (ع) است؛ اما در زمینه مسائل اجتماعی شاید هیچ خطابی به مردم شدیدتر، غلیظ تر، زنده تر و پرهیجان تر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست. (3)

10- امر به معروف و نهی از منکر در محیط خانواده:

در محیط خانواده هم می شود نهی از منکر کرد. در بعضی خانواده ها حقوق زنان رعایت نمی شود، در بعضی خانواده ها به خصوص حقوق کودکان رعایت نمی شود، اینها را باید به آنها تذکر داد و از آنها خواست. حقوق کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آنها محبت نکند؛ نه سوء تربیتها، بی اهتمامی ها، نرسیدنها، کمبود عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آنها است. (4)

امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان:

امر به معروف و نهی از منکر حوزه های گوناگون دارد که مهمترینش حوزه مسئولان است، یعنی شما باید ما را به معروف امر و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کار خواب بخواهند! آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا، بلکه باید از آنها بخواهند، این مهمترین حوزه است؛ البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه های گوناگونی وجود دارد. (5)

نباید فقط به نهی از منکر پراخت.

در مسئله امر به معروف و نهی از منکر، فقط نهی از منکر نیست، امر به معروف و کارهای نیک هم هست. برای جوان درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکاری اجتماعی ، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات خوب در زندگی همه جزو چیزهای خوب است. برای یک مرد، برای یک زن و برای یک خانواده، وظایف خوب و کارهای بزرگی وجود دارد. هر کسی را که شما به یکی ازاین کارهای خوب امر کنید به او بگویید و از او بخواهید، امر به معروف است. نهی ازمنکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست، تا می گوییم نهی از منکر، فورا در ذهن مجسم می شود که اگر یک نفر در خیابان، رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکر کند، فقط این نیست. (6)
خدا رب اعلای ماست پس هدایتش اعلا است محبتش هم اعلا است کتابش نیز اعلا است و به اقوم و اعلی هدایت می کند( هدی للتی هی اقوم (7)) جالب است که در هر دو آیه ای که اقوم و قیم بودن قرآن کریم مطرح شده بلافاصله فرموده است ( و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا ) (8) و در جای دیگری (اجرا حسنا )(9) است گویا می خواهد بفرماید تا عمل نکنید اقوم بودن، قیم بودن و لا عوج فیها بودنش را کاملا درک نمی کنید. خدا رب اعلای ماست، پس تنبیه و تشویق هایش نیز اعلا است و دین و اولیایش هم اعلا هستند حال که او رب اعلای ماست خوب است بندگی ما هم اعلا باشد. سیدالشهداء (ع) بندگی اش اعلای اعلا است. سلام خدا بر مسجدها، تکیه ها، حسینیه ها، خانه ها ، کوچه ها، خیابان ها و کلاس هایی که این روزها مملو از شور حسینی است و خداوند اجازه ی رفعت آنها را داده واجازه داده تا نام و یادش در آنها برده شود ( فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال ) (10) نام صاحب نام را معرفی می کند و سیدالشهداء به نیکوترین وجه معرف خدا است پس از نیکوترین و زیباترین نام های الهی است ( له الاسماء الحسنی) (11) پس هر جا نام و یاد حسین ( ع) برده شده در واقع نام و یاد خدا برده شده است و رفعت پیدا می کند زیرا که آنجا طیب شده . خداوند فرموده است ( الیه یصعد الکلم الطیب ) (12) در خصوص مسئله سیدالشهداء (ع) خوب است عزیزان معارفی به چند نکته توجه فرمایند.
1. رابطه تنگاتنگی بین جوانان و امام حسن و امام حسین (ع) است، به همین دلیل پیامبر خدا (ص) فرمود «الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه » (13) بنابراین بر شما اساتید محترم معارف است که به ویژه برای این دو امام بزرگوار سرمایه گزاری خاصی داشته باشید و از هر فرصتی برای جلب توجه دانشجویان نسبت به این دو امام همام استفاده نموده و زمینه ی رابطه ی بین آنان و این دو امام را فراهم سازید.
2. حتی الامکان در مراسم برگزار شده از سوی دانشجویان شرکت فرمایید زیرا تأثیرگذاری درس را افزایش می دهد.
3. درباره ی فلسفه ی گریه، عزاداری و غم حسینی مطالعات جدی داشته و به ویژه در رد شبهات وهابیت تلاش صورت گیرد. مطالعات قرآنی، سیره ی پیامبر و ائمه ی اطهار و اصحاب کبار پیامبر خدا و نیز از بعد روانشناختی و .. همگی می توانند در تحکیم رابطه بین جوانان و امام حسین (ع) مؤثر باشند.
4. اگر ممکن باشد سفرهای دسته جمعی و کاروانی شبیه عمره دانشجویی اما این دفعه به کربلای معلا تدارک دیده شود و اساتید عزیز نیز همراهی نمایند.
5. اگر ممکن باشد در منازل خود مراسمی برگزار کنید و دانشجویان را دعوت فرمائید.
در پایان، ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را به همه ی شما عزیزان اساتید معارف اسلامی دانشگاه های سراسر کشور تسلیت می گوییم.

پی نوشت ها:

1- پیام ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای به نخستین اجلاس پژوهشی امر به معروف و نهی از منکر در تاریخ 79/8/23.
2- وسائل الشیعه، ج 11، ص 420.
3- از بیانات مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه، مورخ79/9/25 مطابق با هیجدهم رمضان 1421.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- اسراء / 9.
8- همان.
9- کهف/1.
10- نور/36.
11- حشر/24.
12- فاطر/ 10.
13- بحارالانوار، ج 25، ص 360، ح 18.

منبع: کتاب معارف 43
شنبه 20/12/1390 - 18:0
امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر در آیینه ی کلام مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

خرد انسانی و امر به معروف و نهی از منکر:

هر چند فریضه امر به معروف و نهی از منکر یکی از بزرگترین واجبات اسلامی و توصیه به آن در قرآن و گفتار پیامبر خدا (ص) و امیرمؤمنان (ع) و دیگر امامان، دارای لحنی کم نظیر و تکان دهنده است. ولی اگر کسی از این همه چشم پوشی کند و تنها به ندای خرد انسانی گوش بسپرد، باز هم بی شک این عمل سازنده را فریضه و تکلیف خواهد شمرد. به نیکی خواندن و از بدی برحذر داشتن را کدام خرد سالم ستایش نمی کند؟ و کدام انسان خیرخواه و حساس، از او روی برمی گرداند؟
هنگامی که به این فریضه عمل شود، به تعداد آمران و ناهیان، دعوت به خیر در میان مردم صورت می گیرد و بی گمان لبیک گویان به این دعوت نیز کم نخواهند بود. این فرا خوانی به گمان زیاد بر خود داعیان نیز نشانه نیک بر جای می گذارد و از دو سو راه صلاح را هموار می سازد کار نیکی که مخاطب خود را به آن امر می کنیم و رفتار زشتی که وی را از آن برحذر می داریم، هر چه بزرگتر و تأثیر اجتماعی یا فردی آن ژرفتر یا ماندگارتر باشد، امر به معروف و نهی از منکر ما ارزشمندتر است و چنین است که عمل به این فریضه، تضمین کننده دوام و استحکام حکومت صالحان است و رها کردن و به فراموشی سپردن آن زمینه ساز سلطه اشرار و نابکاران. (1)

امر و نهی صادقانه:

وقتی که شما برای کمک به نظام اسلامی، مردم را به نیکی امر می کنید - مثلا احسان به فقرا، صدقه، رازداری ، محبت، همکاری، کارهای نیک،تواضع، حلم، صبر - و می گویید این کارها را بکن، هنگامی که دل شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امر شما، امر صادقانه است.
وقتی کسی را از منکرات نهی می کنید- مثلا ظلم کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن،توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن- و می گویید این کارها را نکن، وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهیت، یک نهی صادقانه است و خود شما هم طبق همین امرو و نهی تان عمل می کنید. اگر خدای نکرده، دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول این جمله می شود که «لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له. » (2) کسی که مردم را به نیکی امر کند، اما خود به آن عمل نمی کند؛ مردم را از بدی نهی می کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می شود، چنین شخصی مشمول لعنت خدا می شود؛ این چیز خیلی خطرناکی خواهد شد.

امر به معروف و نهی از منکر در مسائل اجتماعی:

در مسائل فردی، تقوا خیلی زیاد، مورد توصیه امیرالمؤمنین (ع) است؛ اما در زمینه مسائل اجتماعی شاید هیچ خطابی به مردم شدیدتر، غلیظ تر، زنده تر و پرهیجان تر از خطاب امر به معروف و نهی از منکر نیست. (3)

امر به معروف و نهی از منکر در محیط خانواده:

در محیط خانواده هم می شود نهی از منکر کرد. در بعضی خانواده ها حقوق زنان رعایت نمی شود، در بعضی خانواده ها به خصوص حقوق کودکان رعایت نمی شود، اینها را باید به آنها تذکر داد و از آنها خواست. حقوق کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آنها محبت نکند؛ نه سوء تربیتها، بی اهتمامی ها، نرسیدنها، کمبود عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آنها است. (4)

امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان:

امر به معروف و نهی از منکر حوزه های گوناگون دارد که مهمترینش حوزه مسئولان است، یعنی شما باید ما را به معروف امر و از منکر نهی کنید. مردم باید از مسئولان، کار خواب بخواهند! آن هم نه به صورت خواهش و تقاضا، بلکه باید از آنها بخواهند، این مهمترین حوزه است؛ البته فقط این حوزه نیست؛ حوزه های گوناگونی وجود دارد. (5)

نباید فقط به نهی از منکر پراخت.

در مسئله امر به معروف و نهی از منکر، فقط نهی از منکر نیست، امر به معروف و کارهای نیک هم هست. برای جوان درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکاری اجتماعی ، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات خوب در زندگی همه جزو چیزهای خوب است. برای یک مرد، برای یک زن و برای یک خانواده، وظایف خوب و کارهای بزرگی وجود دارد. هر کسی را که شما به یکی ازاین کارهای خوب امر کنید به او بگویید و از او بخواهید، امر به معروف است. نهی ازمنکر هم فقط نهی از گناهان شخصی نیست، تا می گوییم نهی از منکر، فورا در ذهن مجسم می شود که اگریک نفردرخیابان، رفتار و لباسش خوب نبود، یکی باید بیاید و او را نهی از منکرکند، فقط این نیست. (6)
خدا رب اعلای ماست پس هدایتش اعلا است محبتش هم اعلا است کتابش نیز اعلا است و به اقوم و اعلی هدایت می کند( هدی للتی هی اقوم (7)) جالب است که در هر دو آیه ای که اقوم و قیم بودن قرآن کریم مطرح شده بلافاصله فرموده است ( و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا ) (8) و در جای دیگری (اجرا حسنا )(9) است گویا می خواهد بفرماید تا عمل نکنید اقوم بودن، قیم بودن و لا عوج فیها بودنش را کاملا درک نمی کنید. خدا رب اعلای ماست، پس تنبیه و تشویق هایش نیز اعلا است و دین و اولیایش هم اعلا هستند حال که او رب اعلای ماست خوب است بندگی ما هم اعلا باشد. سیدالشهداء (ع) بندگی اش اعلای اعلا است. سلام خدا بر مسجدها، تکیه ها، حسینیه ها، خانه ها ، کوچه ها، خیابان ها و کلاس هایی که این روزها مملو از شور حسینی است و خداوند اجازه ی رفعت آنها را داده واجازه داده تا نام و یادش در آنها برده شود ( فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال ) (10) نام صاحب نام را معرفی می کند و سیدالشهداء به نیکوترین وجه معرف خدا است پس از نیکوترین و زیباترین نام های الهی است ( له الاسماء الحسنی) (11) پس هر جا نام و یاد حسین ( ع) برده شده در واقع نام و یاد خدا برده شده است و رفعت پیدا می کند زیرا که آنجا طیب شده . خداوند فرموده است ( الیه یصعد الکلم الطیب ) (12)

پی نوشت ها:

1- پیام ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنه ای به نخستین اجلاس پژوهشی امر به معروف و نهی از منکر در تاریخ 79/8/23.
2- وسائل الشیعه، ج 11، ص 420.
3- از بیانات مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه، مورخ79/9/25 مطابق با هیجدهم رمضان 1421.
4- همان.
5- همان.
6- همان.
7- اسراء / 9.
8- همان.
9- کهف/1.
10- نور/36.
11- حشر/24.
12- فاطر/ 10.

منبع: ماهنامه معارف اسلامی، ش 43
شنبه 20/12/1390 - 17:59
امر به معروف و نهی از منکر

نکته مهم

در آیه 32 سوره مبارکه مائده که گفته شد تاکید فراوانی به فرهنگ سازی در جامعه جهت پیشگیری از جرائم را دارد، بلافاصله در آیه 33 می فرماید: « انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض لهم فی الدنیا خزی و لهم فی الاخره عذاب عظیم».
همانا کیفر آنان که با خدا و رسول او به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشش کنند جز این نباشد که آنها را به قتل رسانند، یا به دار کشند یا دست و پایشان به خلاف ببرند یا با تبعید از سرزمین صالحان دور کنند، این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذب خواهند بود.
معلوم نیست، این چه طرز تفکریست که هرگاه قانون با جرمهایی که ضررهای جسمی دارد، مانند نبستن کمربند ایمنی برخورد می کند کسی آن را بد، یا توهین به دیگران نمی داند و بحث لزوم فرهنگ سازی را پیش نمی کشد، اما هرگاه قانون با جرمهایی که ضررهای معنوی و روحی برای جامعه دارد وهزاران هزار بار از ضررهای دنیوی خطرناکتر است و دنیا و آخرت را تباه می کند و حتی تعرض به ناموس خود افراد را به دنبال دارد، همه حتی بعضی صاحبنظران عَلَم مخالفت برمی دارند، اما سوال اینست که آیا در مساله دزدی که به منزلشان می آید نیز همین نظر را دارند؟!!. آیا نباید با دزدان ایمان جوانان و مظاهر علنی فساد، برخورد قاطع صورت بگیرد؟
وقتی جبرئیل «علیه السلام» ، علت هلاک شدن بعضی از اقوام را پرسید، خدای متعال فرمود: «من به آنان امکانات دادم و بر مردم قدرت دادم ولی در راه امر به معروف و نهی از منکر از قدرت استفاده نکردند.»
در سوره مبارکه حج آیه 41 نیز تصریح به همین روایت دارد که باید در راه این دو فریضه از قدرت استفاده کرد، زیرا در این میان کسانی هستند که قصد دهن کجی و لجبازی با دین دارند و امنیت اخلاقی جامعه را به خطر انداخته اند.
گاهی لازم بود مولا علی «علیه السلام» با شلاق یا ذوالفقار وارد بازار می شدند و با مظاهر علنی فساد برخورد می نمودند و این مساله به کرات در روایات صحیح السند (مخصوصاً کتاب شریف وسائل الشیعه در جلدهای 16 و 18) آمده است.

نتیجه کلام

این که برخورد عملی بدون فرهنگ سازی صحیح نیست و در عین حال فرهنگسازی بدون برخورد عملی (علی الخصوص در مورد منکرات اخلاقی) هرگز مورد تایید امام زمان ارواحناه فداه نخواهد بود و فراموش نکنیم که اسلام در جمیع موضوعات، دینی جامع و پویا و مترقی ترین ادیان است.
در پایان این قسمت وظیفه دارم که از نیروهای سختکوش انتظامی و نظامی تشکر کنم و از خدای متعال، برای این سربازان امام زمان «علیه السلام» و قضات محترمی که همیشه حامی آنان بوده اند، توفیقات روزافزون مسئلت نمایم.كسانیكه به دنبال آرامش روحی و سلوك معنوی هستند، بخوانند.
لازم است عزیزان آمر به معروف وناهی از منكر، به نكته ظریفی توجه داشته باشند، كه ارتباط با اجتماع ناسالم و برخوردهای اجتماعی (ولو ضروری) خواهی نخواهی روح انسان را قدری كدر می كند و حجاب نفسانی می آورد.
لذا از طرفی قطع كردن ارتباطات اجتماعی و خصوصا فریضه مقدس و مهم امر به معروف ونهی از منكر ممكن نیست و از طرفی انسان باید مواظبت از حالات معنوی و روحی خود نیز داشته باشند تا مبادا خودشان نیز تحت تأثیر جو مسموم آخر الزمان قرار نگیرند.
در حدیثی قدسی می خوانیم : خلقت الأشیاء لأجلك و خلقتك لأجلی، خدای متعال می فرماید ( ای انسان، همه عالم وجود را آفریدم برای تو و تو را آفریدم برای خودم ) لذا هدف از خلقت انسان خدائی شدن و همچنین مهدی گونه شدن و تهیه توشه برای سفر قیامت است و انسان باید در لحظه لحظه زندگی به فكر اصلاح نفس و خودسازی باشد ، البته نه به معنای اینكه فقط به فكر خود باشد ، بلكه وظیفه امر و نهی و هدایت دیگران را نیز دارد ، امام علی (علیه السلام ) می فرمایند: « هركس در او سه ویژگی باشد دنیا و آخرتش سالم می ماند :
1) كسیكه امر به معروف كند و خود پایبند به آن باشد.
2) آنكه نهی از منكر كند و خود نهی پذیر باشد.
3) آنكه برای اجرای حدود خدا (انجام واجبات و ترك محرمات) مواظبت كند.» (42)
و باز فرمودند و أمر باالمعروف تكن من اهله : امر به معروف كن تا از اهل آن شوی (43) اما با توجه به موقعیت و وظیفه حساسیكه آمرین و ناهین در اجتماع دارند و در عین حال باید مواظبت از حالات معنوی خود داشته باشند تا كمتر تحت تأثیر اجتماع واقع شوند، توجه دوستان را به موارد مجرب و مهم ذیل جلب می كنم.
دستورالعمل هائی مجرّب برای نجات از تأثیرپذیری در آخرالزمان :
1) مهم ترین دستورالعملی كه اهل دل و كسانیكه در حال سلوك الی الله هستند رمز موفقیت خود و دیگران می دانند ، آنست كه انسان سعی كند هرروز ارتباط و توسل به امام حسین ( علیه السلام ) داشته باشد (ولو به اندازه چند دقیقه ) ،این ارتباط می تواند به شكل مناجاتها وحرفهای خودمانی ،یادآوری مصائب حضرت و یا خواندن زیارت عاشورا و وارث باشد.
در روایاتی می خوانیم كه همه ما كشتی نجاتیم اما كشتی امام حسین (علیه السلام) سریعترین است،آیت الله قاضی رحمت الله علیه فرمودند : هیچ ولییی به جایی نرسید مگر با توسل و ارتباط با سید الشهداء ( علیه السلام ) .
2) احترام ، نوكری و اطاعت والدین كه خدای متعال در قرآن كریم اهمیت آن را در كنار اطاعت از خود قرار داده است و این راه ، راه میان بر به سوی خدای متعال و رمز مهم موفقیت بزرگان است.
3) نماز اول وقت و حضور قلب در نماز و خوبست بدانیم رمز سلوك شیخ حسنعلی نخودكی اصفهانی دقت در نماز بوده است
4) ‌هر روز 100 مرتبه استغفار با حالت توجه.
5) مقید بودن به تسبیح حضرت زهرا علیها سلام با حالت توجه كه یكی از موجبات عاقبت به خیریست.
6) صبحهای جمعه، نماز امام زمان ( علیه السلام ) به نیّت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و در برخورد با مشكلات ، خصوصاً در مورد مسائل اخلاقی ، یابن الحسن و ارتباط روحی با آقا را فراموش نكنیم .
7) در هر هفته یك یا دو مرتبه مناجات تائبین و محبین از مناجات خمس عشر با توجه به معانی آن .
8) مراقبت از از اعضاء و جوارح خصوصا چشم و زبان .
مرحوم حاج آقا رحیم ارباب رحمت الله علیه فرمود در طول نود سال زندگی نگاه به نامحرم نكرده ام ، به همین جهت به مقامات بلند نائل شده و از همین رهگذر است كه مشاهده جمال و جلال الهی می كنند و حقایق عالم را می بینند.
مراقبت از چشم تا اندازة زیادی ازوسوسه های شیطان خصوصاً در مورد غریزة جنسی می كاهد
9) نماز شب كه به تضمین قرآن كریم ، ثواب آنرا جز خدای متعال كسی نمیداند.
10) ارتباط مستمر با جلسات سخنرانی ، توسل و علمای بزرگوار
11) دور بودن از فضاهائیكه زمینه و مقدمات گناه را فراهم میكند:
الف) دوری از وسیله گناه : عكس، فیلم ، سی دی،‌ آلت قمار ، موسیقیهای مبتذل و...
ب) دوری از محل گناه : مانند میهمانیها و مجالسیكه رعایت حریم محرم و نامحرم نمیشود.
ج) دوری از رفقائیكه انسان را به یاد گناه می اندازند و معمولا اهل حرفها ، داستانهاو شوخیهای تحریك آمیز هستند.
د) دوری از بیكاری و تنهائی كه انسان را دچار فكر گناه می كند و فكر گناه مقدمه انجام است، به همین خاطر است كه در حدیثی می خوانیم، خدای متعال به جوان بیكار غضب می كند.
آنچه مهم است، اینست كه انسان، قدرت برانجام گناه داشته باشد و به خاطر خدای متعال ترك كند كه در این صورت طبق روایات شریفه قدرش از مجاهد شهید در راه خدا بالاتر است زیرا جهاد اكبر نموده است.
امیر المؤمنین ( علیه السلام ) در نهج البلاغه می فرمایند : چند روزی كوتاه را در دنیا (در مقابل گناه و انجام واجبات) صبر كنید ، عوضش به دنباله آن، یك راحتی ابدی در انتظار شماست و باز در همانجا فرمودند : به یاد آورید كه لذات حرام دنیا (خیلی زود) قطع می شود اما تبعات آن (در دنیا و آخرت) خواهد ماند.
پس بیاییم عقلمان را بیشتر به كار بیندازیم و خود را در دام لذات پوچ و زودگذر و پشیمان آور دنیا قرار ندهیم ، لااقل روزی یك مرتبه به یاد سفر آخرت یعنی همان خانه ابدیمان بیفتیم زیرا همیشه عاقل دنبال لذات ماندگارمی گردد و نگاهی عمیق تر به دنیامی كند.
قرآن كریم از قول اهل دوزخ می فرماید، و قالو لوكنا نسمع او نعقل ما كنا فی اصحاب السعیر ، می گویند اگر ما (دردنیا) گوش شنوا داشته باشیم و عقلمان را به كار می گرفتیم امروز از دوزخیان نبودیم(44). بدانیم كه شیطان ( بنابر اعتراف خودش در قیامت )، هیچ قدرتی بر ما ندارد ، الا اینكه فقط دعوت و وسوسه می كند و این ما هستیم كه اجابت میكنیم، پس باید خودمان را تحقیر و ملامت كنیم نه شیطان را (45)
دشمن ترین دشمنان به ما، خودمان هستیم لذا امام سجاد (علیه السلام) در مناجاتشان می فرمایند« خدایا من از خودم فرار كردم و به تو پناه آوردم.» پس باید علیه خودمان انقلاب به پا كنیم و قصوراتمان را تقصیر این و آن نگذاریم.
ما همیشه باید در حال آماده باش باشیم زیرا مرگ ناگهانی فرا میرسد و اجازه پلك به هم زدن هم به ما نخواهد داد و یاد مرگ بهترین نگهبان انسان خواهد بود .
در قرآن كریم می خوانیم : ففروا الی الله انی لكم نذیر مبین، به درگاه خدا فرار كنید كه من از جانب او با بیانی روشن شما را می ترسانم(46) .
جوانان عزیز توجه داشته باشند كه اگر لذت شیرینی مناجات با خدا را می چشیدند ، همچنین اگر لذت ترك لذت را می چشیدند ،‌ آنرا با تمام لذات حرام دنیا عوض نمی كردند.
ما همه مریض روحی و معنوی هستیم و رب العالمین در حكم طبیب ماست ،‌لذا اگر از ارتباط با خدای متعال لذت روحی نمی بریم ، مانع از طرف ماست كه مریضیم نه اینكه عبادت شیرینی نداشته باشد، درست مانند مریض جسمی كه از لذیذترین غذاها لذت نمی برد . همه ما گمشده ای در قلبمان و زندگیمان داریم و تا وقتی كه آنرا در خودمان پیدا نكنیم به آرامش واقعی دست پیدا نخواهیم كرد و آن گمشده چیزی نیست جز محبت الهی و آنچه كه در طول آن است یعنی محبت اهل بیت (علیه السلام) .
مسائلی كه تا حال گفته شد حاصل نمی شود مگر با یك اراده قوی و آهنین ،‌ همچون فضیل بن عیاض كه با شنیدن یك آیه قرآن ، با اینكه اهل هر گناه و معصیتی بود ، مسیر زندگی خود را برای همیشه تغییر داد .
پس باید در زندگی شعار« من می توانم » را هرگز فراموش نكنیم و همیشه برزبان جاری كنیم .
بترسیم از روزی كه پشیمانی سودی نخواهد داشت و مورد توبیخ خدای متعال قراربگیریم ، چرا كه در روز قیامت خدای متعال به مجرمین می فرماید : ای جن و انس ،‌ آیا پیامبرانی از جنس خودتان نیامدند و آیات من را برای شما نخواندند و شما را از این روز نترسانیدند ؟ (47)
این جاست كه امام سجاد (علیه السلام) دردعای ابو حمزه می فرمایند و اعنی با البكاء علی نفسی ، خدایا كمكم كن كه بحال (بدبختی و غفلتم) گریه كنم.
خوشا بحال آنان كه خلوتهایشان با مناجات با امام زمان ارواحنا فداه و گریه بر بدیهای گذشته شان می گذرد و گنجهای سعادت دنیا و آخرتشان را در دعاهای سحریشان گدایی می كنند و قلوبشان مالامال از محبت الهی است .
ان شاءالله ما نیز بتوانیم در صف آنان قرار بگیریم و با شهادت در راه امام زمانمان (علیه السلام) عاقبت به خیر شویم.
خدایا
به من روحیه انتقاد پذیری و پیروی از کسانی مرحمت فرما که مرا ارشاد می کنند.
حضرت امام سجاد «علیه السلام» ( صحیفه سجادیه)

پی نوشت ها :

1- سوره مبارکه آل عمران آیه 104
2- مستدرك ج 2 ص 358
3- مجمع البیان ج 3 ص 484
4- نهج البلاغه – حكمت 374
5- نهج البلاغه نامه 48 ص 558
6- وسائل الشیعه جلد 11 ص 404
7- سوره مبارکه مرسلات آیه 6
8- سوره مبارکه ذاریات آیه 55
9- تحریر الوسیله ج 1
10- سخنرانی معظم له در دانشگاه تهران 22/2/77
11- سوره مبارکه یونس آیه 62
12- میزان الحکمه ج 6 ص 263
13- سوره مباركه اعراف آیه 96
14- سوره مبارکه احزاب آیه 37
15- سوره مبارکه مدثر49- 51
16- كنزالعمّال حدیث 5523
17-بحارالانوارج36ص233
18-سوره مبارکه طه آیه 44
19- سوره مبارکه بقره آیه 83
20- سوره مبارکه فاطر آیه 10
21- سوره انعام آیة 108
22- سوره مبارکه حدید آیه 16
23- سوره مباركه زمر آیة 53
24- سوره مباركه نحل آیة 125
25- بحارالانوار ج 5 ص 198
26- بحارالانوار ج 47 ص 349
27- سوره مبارکه مائده آیه 116
28 - وسائل الشیعه جلد 11 ص 415
29- غرر و درر الحکم ج 3 ص 116
30- سوره مباركه انعام آیه 68
31- سوره مباركه نساء آیه 140
32- وسائل الشیعه ج 11 ص 503
33- غررالحكم ج 4 ص 427
34- سوره مبارکه مائده آیه 54
35-سوره مبارکه بقره آیه 15
36- بحارالانوار ج 75 ص 82
37-بحارالانوار ج 97 ص 78
38- سوره مباركه شعرا ، آیه 3
39- سوره مباركه مائده آیه 32
40- سوره مباركه حج آیه 41
41- سوره مباركه حجرات آیه 9
42- مستدرك الوسایل ج 12 ص 206
43- نهج البلاغه نامه 31
44- سوره مباركه ملك آیه 10
45- سوره مباركه ابراهیم آیه 22
46- سوره مباركه ذاریات آیه 50
47- سوره مباركه انعام آیه 130

شنبه 20/12/1390 - 17:59
امر به معروف و نهی از منکر

انسانها سه دسته اند:

دسته اول معاندین: آنان کسانی هستند که می دانند عملشان گناه است لکن عمدا و به قصد مخالفت با خدای متعال آنرا انجام می دهند بدیهی است که چنین افرادی عین آتشند، در ردیف اول این گروه فرعون و نمرود و در ردیف دوم نیز می توان خلفا را نام برد.
دسته دوم اشقیا: آنان افرادی هستند، نظیر دسته اول لکن بغض اهل بیت «علیهم السلام» را نیز دارند و کسانیکه در ردیف اول بودند، زمینه خلافت اشقیا را فراهم نمودند مانند معاویه، ابن ملجم ، یزید و... .
دسته سوم مذنبین: آنان کسانی هستند که گناه می کنند اما قصد مخالفت با خدای متعال را ندارند، بلکه در اثر غفلت، جهالت یا فشار انواع شهوات دست به گناه می زنند و سپس پشیمان می شوند.
قرآن کریم به این افراد می فرماید نا امید از رحمت الهی نباشید که خداوند متعال همه گناهان را می بخشد (23) ( به شرط توبه واقعی).
ناصحین عزیز دقت داشته باشند، افرادی که در کوچه و خیابان با آنان برخورد می کنیم از نوع دسته سوم هستند و موضع تذکر زبانی و کیفیت آن، اینجا معلوم می شود. جهالت را نمی شود با کج خلقی و عصبانیت برطرف کرد بلکه با استدلال قوی و ملاطفت باید برخورد کرد حتی با دسته های اول و دوم. ( و جادلهم بالتی هی احسن (24) ). البته باید توجه داشت که گاهی باید قانون از موضع قدرت وارد شود، مانند مواردی که تکثیر شهوت می کند یا جوانان را به تباهی می کشاند مانند ماهواره، مواد مخدر و... که این مرحله ازآن به هیچ عنوان به عهده نیروهای مردمی نیست.

قسم دوم :

افرادی که معمولاً با آنان مانوسیم:
1) با مطالعه کتابهای دینی معتبر استدلالی بحث کنیم و دلیل منطقی ارائه دهیم
2) از مهمترین روشها در این قسم این است که انسان بتواند با رفتارش در دیگران اثرگذار باشد. «کونوا دعاه الناس بأعمالكم» (25) مثلاً رفتار صحیح یک خوش حجاب می تواند بهترین تبلیغ حجاب در بین اقوامش باشد. امام صادق علیه السلام به شخصی بنام شقرانی فرموده اند كار زشت از هر كس سر زند زشت است ولی اگر از تو سر زند زشت تر است همانطور كه كار نیكو از هر كس نیكوست ولی اگر از تو سر زند نیكوتر است و این بخاطر جایگاه تو است نسبت به ما ، پس قدر خود را بدان .(26)
ما می توانیم بااعمالمان باعث زینت امام زمانمان علیه السلام باشیم و همین امر موجب جذب افراد به دین است نه این كه باعث ننگ امام زمانمان علیه السلام باشیم و نتیجه رفتارمان طرد شدن افراد از دین و متدینین باشد .
3) فردی که تازه می خواهد در مسیر قرار گیرد را سعی کنیم از واجباتش شروع کنیم و کم کم او را در صراط مستقیم قرار دهیم، سپس مستحبات و ...
4) بازسازی روحیه او نقش مهمی دارد زیرا بعضی در اثر کثرت گناه، روحیه ناامیدی در آنان ایجاد شده است، باید به او گفت همین ناامیدی از گناهان کبیره است، یا بگوییم خدای متعال در قرآن کریم قول داده که جمیع گناهان را می بخشد و حتی می توانیم نمونه هائی از ره یافتگان را برای او بازگو کنیم.
5) گاهی می توانیم به دربگوییم که دیوار بشنود، مثلاً به بغل دستیش تذکر بدهیم، چنانچه خدای متعال به عیسی «علیه السلام» می فرماید: آیا تو به این مردم گفته ای که من و مادرم را خدای خود بدانید؟«ء انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین اثنین ؟» (27)
6) آسان سازی: مثلاً بگوییم مگر فلانی نبود که اهل معصیت بود اما با اراده ای آهنین به همه معاصی پشت پا زد.(ارائه نمونه هائی از توابین)
7) غیرمستقیم: مثلاً بگوییم گاهی بعضی دچار غفلت می شوند، یا این که شیطان در باطن بعضی نفوذ پیدا کرده است.
8) تغافل: یعنی ندیده یا نشنیده گرفتن و خود را به غفلت زدن.
9) تحسین یا هدیه دادن به نیکوکار نزد گنهکار: مثلاً بگوییم: من وظیفه خود دانستم از شما که اهل مسجد هستید یا با حجاب هستید تشکر کنم و سپس او را دعاکنیم.(به طوری که فرد گنهکار بشنود) یا حتی می توانیم در نزد گنهکاران به او هدیه بدهیم چرا که معصوم «علیه السلام» می فرماید: «الانسان عبید الاحسان» انسان بنده احسان است.
10) مبارزه منفی با آنان طبق فرمایش پیامبر «صلی الله علیه و آله» :
الف) معامله نکردن با او در بازار
ب) کمک نکردن به او در مشکلات
ج) رابطه آشکارا با او نداشتن و دلیلش آیه 68 سوره مبارکه انعام است که می فرماید: «فلا تقعد مع القوم الظالمین» با کسانی که با گناه، ظلم به خود و دیگران می کنند نشست و برخاست نکنید.
امام صادق «علیه السلام» به اصحاب خود فرمودند: چرا مانع رفتار ناشایست بعضی نمی شوید؟ پاسخ دادند، آنها سخن ما را نمی پذیرند، حضرت فرمودند: در این صورت از آنان کناره گیری کنید و از نشست و برخاست با آنان بپرهیزید.(28) البته گاهی انسان علم دارد که ارتباط با او باعث هدایتش می شود که در اینجا وظیفه متفاوت است، به شرطی كه خود او تحت تأثیر رفتار سوء او واقع نشود .
11) تهدید به مرگهای ناگهانی، مردن در حال گناه، گسترش سلطه شیطان، انتقام خدا در دنیا و آخرت، منتهی شدن به تمسخر و تکذیب آیات و ...
12) گاهی نسبت به اطرافیان از نکوهش نیز استفاده کنیم مثلاً بگوییم تو که این قدر ادعای تدین داری، چرا اخلاقت این قدر بد است؟ یا تو که الحمد لله اهل مسجد
و منبر هستی چرا غیبت می کنی؟ مگر از فلانی کمتری؟ البته حضرت علی «علیه السلام» می فرمایند: «اذا ذممت فاقتصر» در مذمت زیاده روی نکن.(29)

قسم سوم :

افرادی که با آنان در مجلسی نشسته ایم:
1) قرآن کریم می فرماید: «واذا رایت الذین یخوضون فی ایاتنا فاعرض حتی یخوضوا فی حدیث غیره» چون گروهی را دیدی که برای خرده گیری و طعنه زدن در آیات ما گفتگو می کنند از آنان دوری کن تا در سخنی دیگر وارد شوند.(30) و باز قرآن کریم خطاب به مومنین می فرماید: «با منافقانی که کافر به آیات الهی هستند و آیات را مسخره می کنند همنشین نشوید تا در سخنی دیگر وارد شوند و اگر با آنان مجالست کنید حقیقتاً مانند آن منافقان خواهید بود و خداوند منافقان و کافران را با هم در جهنم می کند».(31) امام صادق «علیه السلام» جلسه ای که در آن شراب آوردند را ترک فرمودند و در حدیثی می خوانیم: « لا ینبغی للمومن ان یجلس مجلسا یعصی الله و لایقدر علی ترکه» ، سزاوار نیست برای مومن، در مجلسی که در آن معصیت می شود و قادر نیست آن را تغییر دهد، بنشیند(32) و بالاخره امام علی «علیه السلام» می فرمایند: «فروا کل الفرار من الفاجر الفاسق» (33) حقیقتاً فرار کنید از بدکار تبهکار. پس اگر می توانیم مسیر جلسه را تغییر دهیم والا ترک کنیم. وباید بدانیم كه در صورت بی تفاوتی ،در گناه آنان شریك خواهیم بود.
2) ارائه جایگزین: می توانیم به جای غیبتی که در جلسه مطرح می شود مسیر سخن را تغییر دهیم و بحث دیگری را شروع کنیم و همیشه هنگام نهی کردن، به جای آن جایگزینش را نیز معرفی کنیم.
3) اگر خواستیم در مجلسی به فردی تذکر دهیم، سعی کنیم در مقابل دیگران نباشد و عزت و غرور دیگران را خراب نکنیم.
قسم چهارم ، موارد خاص :
1) مکاتبه و نوشتن: گاهی اثر قلم بالاتر از زبان است، قلمی که خدای متعال در قرآن به او قسم خورده و در حدیث است که خداوند صدای قلم را دوست دارد و اگر مواردی که در تذکر زبانی گفتیم این جا نیز رعایت شود صددرصد آن را مطالعه می کند و اثر فوق العاده ای در اعماق وجود او خواهد گذاشت.
2) تلفنی
3) باواسطه
نکته: تشخیص چگونگی استفاده از روشها نیز با خود فرد می باشد که با درنظر گرفتن مقتضیات زمان و مکان و روحیات مخاطب اقدام کند.
تذکرات مهم درباره تذکر زبانی :
1) مهمترین مساله در امر به معروف و نهی از منکر این است که از ملامت هیچ ملامت کننده ای نهراسیم، در مقابل توهینها و تمسخرهای دیگران صبر و تحمل داشته باشیم و توجه داشته باشیم که بیشترین توهینها وتمسخرها را خود ائمه علیهم السلام ، مخصوصاً پیامبر صلی الله علیه و اله تحمل نمودند. ما باید در راه حفظ همین حلال و حرامهای الهی که خون عزیزترین انسانهای عالم برای آن ریخته شده از همه وجودمان مایه بـــگذاریم. خــداوند در قرآن کریم به پیامبرش می فرماید :
« فاصبر علی مایقولون» یعنی که در مقابل حرفهای دیگران صبر داشته باشد و این همه سفارش و پاداش تنها برای کسانی نیست که بدون دردسر امر به معروف کنند.
خداوند در سوره مبارکه مائده یکی از صفات یاران امام زمان «علیه السلام» را این طور بیان می کند: «ولا یخافون لومه لائم» (34)
از ملامت هیچ ملامت کننده ای نمی ترسند و در حدیثی از معصوم «علیه السلام» می خوانیم:
«قل الحق و لو کان علیک» حق را بگو و لو به ضررت باشد.
البته توجه داشته باشیم که تمسخرکنندگان در قیامت مورد تمسخر خداوند قرار خواهند گرفت: «الله یستهزءبهم و یمدهم فی طغیانهم یعمهون».(35)
و بالاخره بدانیم که سربازی و نوکری امام زمان «علیه السلام» و انجام وظیفه خرج دارد، و به این سادگی نخواهد بود.
2) در فتواها آمده است امر به معروف و نهی از منكر كنید گرچه به همة آنچه می گوئید عمل نمی كنید، (حتی قصد اخلاص نیز شرط نیست ) در اینجا سؤالی مطرح می شود كه آیات و روایات، كسانیكه به گفتارشان عمل نكنند را انتقاد شدید كرده است و این صحبت با مفهوم آیات و روایات سازگاری ندارد ؟ پاسخ این است كه این آیات وروایات پیرامون افرادی است كه از اعمال زشتشان ناراحت نمی شوند و به فكر توبه نیستند ، یعنی آنان كه بنای خوب شدن ندارند و فعل زشتشان را قبول دارند، اما در غیر این صورت این افراد نه تنها مجوز امر به معروف را دارند بلكه بر آنان واجب خواهد بود ،ٍ البته بدیهیست كه اگر انسان به آنچه می گوید عمل كند تأثیر نفس او دو چندان خواهد بود و حرفیكه از دل بر آید ، بر دل نیز می نشیند.
3) هرگز بر تذکر خود، پافشاری نکنیم، بلکه فقط بگوییم و رد شویم.
4) از هرکس به اندازه خودش انتظار داشته باشیم و نباید کسی که ایمان بیشتری دارد، از دیگران توقع بیش از ظرفیتشان داشته باشد.
5) منکرهای قبلی او را یادآوری نکنیم و فقط رفتار فعلی او را تذکر بدهیم.
6) معروفها و منکرهایی را تذکر بدهیم که قطعی است، لذا موارد اختلاف فتوا را تذکر ندهیم.
7) نیروهای مردمی حق تجسس در حریم خصوصی افراد را ندارند.
8) مراعات حال دیگران را بکنیم مثلاً اگر مخاطبمان برای مساله ای عصبانی یا ناراحت است، هرگز به او تذکر ندهیم.
9) مرحوم امام «رحمه الله علیه» می فرمایند: سزاوار است آمر به معروف و ناهی از منکر خویشتن را منزه از گناه و عیب نبیند و خود را برتر از کسی که گناهی مرتکب شده است، نپندارد.
10) سعی کنیم تذکرمان مختصر و مفید باشد.
11) امر به معروف و نهی از منکر در هر سنی نیز شیوه های مخصوص به خود را دارد، مثلاً نوجوان را باید از راه اظهار محبت، تشویق، جایزه و کلماتی مانند عزیزم و ... وارد شد و جوان را از طریق مشاوره ای، سوالی، تقویت شخصیت او و استدلالی وارد بشویم و بدانیم که پذیرش یک جوان(در صورت برخورد صحیح) سریع خواهد بود.اما بزرگسال بر اساس سن و تجربه زیاد، معمولاً می توانیم آنان را نسبت به عمل خود به قضاوت بگیریم، مانند وضویی که حسنین «علیهما السلام» در مقابل آن پیرمرد
گرفتند، و علی «علیه السلام» می فرمایند اصلاح بعضی از راه احترام به آنان است.(36)
12) مقام معظم رهبری «مدظله العالی» می فرمایند: در مواردی که نظم ، قانون و حاکم اسلامی است و نسبت به معروف ومنکر اهتمام دارند وظیفه عموم مردم تذکر با زبان است، اقدامات بالاتر و برخوردهای انقلابی به گردن دولت است، اما اگر در منطقه ای حاکم اسلامی نبود تا نسبت به معروف و منکر غیرتی نشان دهند، خود مردم می توانند بعد از تذکر زبانی برخورد انقلابی با حفظ مراحل و شئون و تدریج برخورد انقلابی داشته باشند.
از این کلام آقا متوجه می شویم که مرحله اجرایی امر به معروف و نهی از منکر به دست حکومت اسلامی است و نیروهای مردمی هرگز حق برخورد را ندارند.
13) تذکر مرد و زن به یکدیگر: در صورتی که همه موازین شرعی از جمله موضع تهمت نبودن و از الفاظ مناسب و نگاه نکردن به چهره او، استفاده شود اشکال ندارد، مثلاً بگوییم خواهرم، الگوی شما فاطمه زهرا «علیها سلام» است و پوشش شما خلاف آن است، یا اگر پدر، شوهر یا محرمی با اوست می تواند به او بگوید.
14) در تذکر زبانی شرط سنی وجود ندارد، لذا وظیفه همگانی است و احدی معاف از آن نیست حتی کر و لالها.
15) آمر به معروف و ناهی از منکر باید ظاهری آراسته، نظیف و مرتب داشته باشد و در غیر اینصورت اثر معکوس خواهد داشت.
فراگیر بودن امر به معروف و نهی از منكر
این دو فریضه مربوط به گناهان شخصی نیست بلكه در تمامی ابعاد دین ساری و جاری است ، لذا تمام وزارتخانه ها ،سازمانها ،قوه قضائیه ،صدا وسیما و حتی شركتهای خصوصی و... میدان امر به معروف و نهی از منكر است (حتی در مستحبات و مكروهات ) و این جاست كه جایگاه ستاد احیاء امر به معروف ونهی از منكر مشخص می شود .
در جواب انواع مخالفت ها :
1) شاید بگوید من آزادم، جواب می دهیم، انسان تا به جائی آزاد است که آزادی فکری و روحی دیگران را به خطر نیندازد، یا می توانیم بگوئیم، بله آزادی که گناه می کنی، اگر بنده خدا بودی گناه نمی کردی و بجاست که همین جا حدیثی گهربار از پیامبر اسلام «صلی الله علیه و آله» بیان کنیم که می فرمایند: گناه اگر در خلوت انجام گرفت، ضررش فقط به خودش می رسد و اگر در جامعه انجام گرفت، ضررش برای تک تک مردم خواهد بود.(نقل به مضمون) .(37)
و در حدیثی دیگر است که می فرماید: « من ترک الشهوات کان حرا » ، کسی که شهواتش را ترک کند آزاد خواهد بود.
غلام همّت آنم كه زیر چرخ كبود
ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است
2) شما چکاره اید؟ جواب می دهیم: پیام رسان خدا، یا مامورم پیام امام زمانمان «علیه السلام» را به شما برسانم، یا مامور انجام وظیفه.
3) مملکت صاحب دارد، جواب می دهیم: اتفاقاً همان صاحب مملکت گفته امر به معروف و نهی از منکر کنم، یا بگوئیم اتفاقاً همان صاحب مملکت امر به معروف و نهی از منکر را واجب کرده.
5) دیگران بدترازمنند، جواب می دهیم: بدتری دیگران مجوزگناه کردن شما نیست.
6) فضولی مکن، جواب می دهیم: کمکت می کنم، اگر هم دخالت باشد دخالت خداست نه من.
7) به شمامربوط نیست،جواب می دهیم به خداکه مربوط است من هم مبلغ خدا هستم.
8) عیسی به دین خود و موسی به دین خود، جواب می دهیم: ولی ما مسلمانیم و مسلمانان نسبت به یکدیگر مسئولند.
9) قلبت پاک باشد، جواب می دهیم: قلب با عمل صالح پاک می شود نه با معصیت، همان گونه که در قرآن کریم ایمان همیشه با عمل صالح آمده است «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات» .
10) تو را در یک قبر و مرا در قبر دیگر خواهند گذاشت جواب می دهیم: بله قبرها جداست ولی ربطی به مسؤلیتی که ما نسبت به یکدیگر داریم ندارد.
11) گناه من کوچک است، جواب می دهیم: مخالفت باخدای بزرگ، بزرگ است.
12) تو متعصبی جواب می دهیم: بله نسبت به دین خدا و خون شهدا متعصبم.
امام سجاد «علیه السلام» در دعای مکارم الاخلاق: خدایا به من روحیه انتقادپذیری و پیروی از کسانی مرحمت فرما که مرا ارشاد می کنند.
خلاصه کلام این که تذکر زبانی لازم و واجب است و اگر واقعاً این حرکت، به عنوان یک فرهنگ در می آمد، یقیناً عمده مفاسد در جامعه اصلاح می شد، همان طور که مقام معظم رهبری دام عزه العالی نیز می فرمایند: اگر 10 نفر به یک نفر تذکر دهند، اثرش از بمب اتم بالاتر است.
کارهای فرهنگی در جامعه ما از واجبات است .
اما نوعی دیگر از امر به معروف و نهی از منکر، برنامه ریزی فرهنگی است که کاری ریشه ای و بنیادی است. اسوه و الگوی همگی ما در جمیع مراحل زندگی (طبق آیات شریفه قرآن کریم) پیامبر اکرم «صلوات الله علیه و آله» هستند، که شبانه روز دغدغه هدایت
مردم را داشتند و در این راه اراده و استقامتی بی نظیر داشتند و لحظه ای فکر شکست به خودشان راه ندادند.ایشان چنان حریص در هدایت مردم بودند که خداوند در قرآن کریم به پیامبرش می فرماید:« لعلک باخع نفسک الا یکونوا مومنین»(38) ای پیامبر، جان خودت را فدای این مردم می کنی که ایمان نمی آورند. ایشان اگر جوانی را در حال گناه می دیدند چنان دلسوز بودند که تمام هم و غمشان هدایت او بود و چنان ناراحت می شدند که انگار بنا بود ایشان به جای او در آتش قهر خدای متعال بسوزند.
خداوند به موسی «علیه السلام» فرمود، می دانی چرا تو را به پیامبری برگزیدم؟ برای این که در تو سوزی بود که در دیگران نبود.
آیا ما که ادعا می کنیم از پیروان انبیاء و ائمه «علیهم السلام» هستیم، اینگونه ایم؟ آیا کسی که ذره ای ایمان در وجودش باشد می تواند نسبت به گناه بی تفاوت باشد؟ آیا ما فقط وظیفه اصلاح خود را داریم و نسبت به دیگران مسوولیتی نداریم؟
این جاست که اهمیت برنامه های فرهنگی مشخص می شود، اما جای تاسف است که در جامعه ما این فریضه بزرگ مهجور مانده و بدتر از آن بعضی کارهای ضد دینی به عنوان کارهای فرهنگی تلقی شده و در این میان، جوانان پاک و تشنه جامعه ما هستند که در آتش شبیخون فرهنگی دشمنِ بیدار می سوزند و موجبات آزردگی خاطر امام زمانمان علیه السلام فراهم شده است.
امیرالمومنین «علیه السلام» می فرمایند نسبت به بدترین مردم هم امید هدایت داشته باشید. آگاه باشیم که حتی جوانانی که به بدترین فسادها مبتلا شده اند و به ظاهر امیدی به هدایتشان نیست اگر بدانند فضاهایی برای آرامش معنوی و روحی آنان فراهم شده و نیز می توانند جواب شبهات دینیشان را به طور قانع کننده بگیرند، همانان نیز اصلاح خواهند شد. امروزه با توجه به فرهنگِ دجّال منشِ آخرالزمان، فعالیت در عرصه فرهنگ دینی جوانان، در حقیقت لبیک گفتن به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین «علیه السلام» است و در عین حال بالاترین ثواب اُخروی را در پی خواهد داشت.قرآن کریم می فرماید: « و من احیا ها فکانما احیا الناس جمیعا» (39)، اگر یک نفر را (علی الخصوص جوان) از لحاظ دینی و فکری زنده کند، مانند این است که همه عالم را زنده کرده باشد.
اما جای بسی تاسف است، در حالی که دشمنان جوانان ما، مخصوصاً صهیونیستها با ثروتهای نجومی علیه دین ما حمله ور شده اند و انواع سی دی ها و نوارها و تصویرهای مبتذل را با نازلترین قیمت رواج داده اند، کانونهای فرهنگی و دلسوزانِ جوانان معمولاً با کمبود بودجه مواجه هستند و باید از عزت نفسشان مایه بگذارند.
بیائیم قبل از آن که آینده جوانانمان بیش از این به خطر بیفتد، به فریاد این نسل نو برسیم.
به امید روزی که این نوع امر به معروف و نهی از منکر به معنای واقعی کلمه در جامعه اسلامی ما، فرهنگسازی شود و بتوانیم به طور ریشه ای به جنگ با منکرات برویم.
در اهمیت برخورد عملی با فساد
خدای متعال در قرآن كریم می فرماید : الذین ان مكناهم فی الارض اقاموا الصلوه واتو الزكوه و امروا بالمعروف ونهو عن المنكر ولله عاقبه الامور(آنانكه خدا را یاری می كنند)آنهایی هستند كه اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمكین دهیم نماز به پا
می دارند و زكوه می دهند و امر به معروف و نهی از منكر می كنند كه عاقبت كارها بدست خداست .(40)
در نظام اسلامی هر مجموعه ای وظائف تعریف شده خود را دارد، مسئولین فرهنگی و هر دستگاهی به نوبه خود، از اوجب واجباتشان، برنامه ریزی دقیق و پیگیر، برای ارتقاء فرهنگ دینی مردم علی الخصوص جوانان است، اما این مهم، هیچ منافاتی با برخورد عملی و قاطع با فساد که مرحله نهایی امر به معروف و نهی از منکر است را ندارد، زیرا در هر گونه تربیتی باید دو عامل تشویق و تنبیه در کنار یکدیگر باشد و هرگز این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد.
عدم برخورد عملی با فساد توسط قانون و با توجیحهای مختلف از جمله لزوم فرهنگ سازی، اولاً توهین ودهن کجی به قرآن کریم و ثانیاً به تک تک مومنان، مخصوصاً خانواده های معظم شهدا خواهد بود که هرگز طاقت چنین منظره های
تاسف انگیزی در سطح شهر را ندارند، پس امر به معروف و نهی از منكر تنها یك خواهش عاجزانه نیست بلكه در مراحل آخر آن باید از موضع قدرت وارد شد . خداوند در قرآن كریم می فرماید : فقاتلوا التی تبغی حتی تفیئ الی امرالله (41)
شنبه 20/12/1390 - 17:58
امر به معروف و نهی از منکر

تذکر :

این همه سفارش و پاداش تنها برای کسانی نیست که بی هیچ دردسری امر به معروف کنند و حتماً هم نتیجه بگیرند.حجت الاسلام قرائتی «دام عزه» می گویند: من نمی دانم در دینی که تمام انبیاء و اولیای الهی مورد اهانت و شهادت قرار گرفته اند این شرط بی دردسر بودن از کجا پیدا شده است، مگر تاسیس دین بی دردسر بوده که حفظش بی دردسر باشد.
خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « و الله احق ان تخشاه» (14) و از خدا سزاوارتر بود بترسی و در آیه 39 همان سوره پیرامون مصلحان و مبلغان می فرماید: «و یخشونه و لایخشون احداً الا الله و کفی بالله حسیبا»، از هیچ کس جز خدا نمی ترسند و خدا به تنهائی برای حساب خلق کفایت می کند.
مقام معظم رهبری «دام عزه» می فرمایند: جامعه اسلامی با امر به معروف زنده می ماند، قوام حکومت اسلامی به امر به معروف است.
انواع عکس العملهای مخاطبین که مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار می گیرند:
1- پذیرش: در این صورت باید او را دعا و از او تشکر کنیم، مثلاً بگوئیم از پذیرش شما ممنونم، موفق باشید، البته می توانیم قبل از تذکر نیز دعا کنیم مثلاً امیدوارم خداوند سخن مرا در دل شما موثر کند، که در این صورت صداقتمان را اثبات می کنیم.
2- سکوت: در این صورت چه نشانه رضایت و چه نشانه مخالفت باشد ماموریت الهی انجام شد.
3- مخالفت: در این صورت می توانیم بگوییم خدایا شاهد باش پیغامت را به بنده ات رساندم یا بگوییم به جای مخالفت خوبست کمی فکر کنید، یا این که گفته شود من وظیفه ام را انجام دادم.
دلائل نپذیرفتن امر و نهی :
1) تکبر: مانند شیطان که همین رذیله، او را به زمین زد و عمدتاً سرچشمه اش: علم، مال، قیافه، قبیله، ریاست، سن و سال و ... و علت اصلیش جهل و نادانی است.
معصوم علیه السلام می فرمایند « نشانه تكبر آن است كه حرف حق را نپذیری »
2) تعصب های بی جا: البته اگر تعصب و پافشاری بر آرمانهای مقدس اسلام باشد به جاست و در غیر این صورت بی جا خواهد بود و باعث می شود که فقط خودش را بر حق بداند؛ و برای دیدن و شنیدن حقیقت، کور و کر شود.
3) لقمه حرام: امام حسین «علیه السلام» در روزعاشورا ، علت موثرنبودن نصیحتهایشان
را پر شدن شکمهای آنان از حرام عنوان می کنند.
4) تربیتهای غلط خانوادگی
5) تبلیغات سوء علیه دین و هم چنین ناصحین
و بالاخره قرآن کریم می فرماید:« فمالهم عن التذکره معرضین کانهم حُمُرُ مستنفره فرت من قسوره» (15)، چرا آنها از این تذکر روی گردانند؟ آنان به خران رمنده ای مانند که از شیری گریزان شده اند.
نکته جالب و مهم :
جالب اینجاست که اگر ضررهای جسمی را تذکر دادیم کسی ناراحت نمی شود، حتی تشکر هم می کنند مثلاً بگوییم این غذا را نخور چون مسموم است یا مواظب باش در چاه نیفتی، اما در صورتی که ضررهای معنوی تذکر داده شود آن را نوعی توهین می دانند در حالی که این ضررهای روحی و معنویست که انسان را به هلاکت دنیا و آخرت می کشاند و چاه گناه به مراتب خطرناکتر از چاههای متعارف دنیایی است؛ اما وای بر وقتی که انسان دنیازده و دچار خواب غفلت شود. امیرالمومنین «علیه السلام» در نهج البلاغه می فرمایند: دنیای(مذموم) مردار است و طالب آن لاشخوری بیش نخواهد بود.
انواع روشهای مهم کاربردی در امر به معروف و نهی از منکر:
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله می فرمایند : هر كس امر به معروف می كند باید شیوه اش نیز معروف باشد . (16)
اقسام مخاطبین :
1) افرادی که به صورت گذری با آنان برخورد می کنیم.
2) افرادی که معمولاً با آنان مانوسیم یا رفت و آمد داریم (خویشاوندان، همسایگان، دوستان).
3) افرادی که با آنان در مجلسی نشسته ایم یا افرادی که به طور موقت با آنها هستیم مثل افراد حاضر در میهمانی، جلسه و مسافرت.
4) مواقع خاص دیگر.
قسم اول :
افرادی هستند که معمولاً مصلحان گمنام با آنان مربوطند، در اینجا نکاتی بسیار مهم وجود دارد که لازم است آمرین و ناهین به آنها توجه خاص داشته باشند، زیرا آنان در حقیقت مامور ابلاغ پیام خدای متعال به مردمند و هرگونه ذهنیت بدی از فکر مخاطب باید رفع گردد.
1) هنگام تذکر زبانی مهمترین عامل اثرگذاری، دید و تفکر ما نسبت به مخاطبینمان است که همین امر، نوع و روش تذکر ما را به وجود می آورد، و معمولاً دیدها و تفکرهاست که باید اصلاح گردد چرا که هدف اصلی ما اصلاح و تربیت است.
باید بدانیم افرادی که به نوعی مرتکب گناه می شوند مسلمان هستند و طالب کمال، لکن به دلائلی از جمله جهل نسبت به منکر بودن آن کار یا عاقبت گناه، دست به اعمال ناشایست می زنند که البته خود ما نیز از این امر مبرا نیستیم، اما هر کس به نوبه خودش.
پس مهم این است که سعی کنیم از خود شخص انتقاد نکنیم بلکه فقط از کار زشتش انتقاد کنیم مثلاً بگوییم شما که الحمدلله انسان موفق و باشخصیتی هستید، بهتر است فلان کار را هم انجام ندهید، در حدیثی از معصوم «علیه السلام»
می خوانیم، «چه بسا خدای متعال افرادی را دوست دارد اگر چه از عملشان ناخشنود است»(17) ، درست همان طور که می خواهیم به برادر، خواهر یا فرزندمان تذکری بدهیم که معمولاً توام با نوعی رابطه قلبی است.
2) اول خوبیهایش را بگوییم، مثلاً بگوئیم کسی که این قدر منظم، پاکیزه و زیباست حیف نیست درون را نیز همرنگ ظاهر نکند، یا این که ای کاش این بدی را هم نداشتی، یا شما که پیداست خانم محترمه ای هستید ای کاش پوششتان نیز برخلاف رضایت امام زمان «علیه السلام» نبود، پس توجه داریم که در این روش مخاطب احساس شخصیت می کند.
اما دقت داشته باشیم که حضرت علی «علیه السلام» در كتاب شریف غررالحكم می فرمایند: «اذا مدحت فاختصر» زیاده روی در تعریف صحیح نیست مثلاً بگوییم شما وزنه ای برای اسلامید و ... .
3) بلافاصله بعد از تذکر او را دعا کنیم مثلاً بگوییم ان شاء الله موفق باشی، یا ان شاءالله خوشبخت شوی (اولش خوبی، آخرش دعا و در این میان تذکر).
4) تذکر زبانی باید با ملایمت، نرمی و مهربانانه باشد، چرا که خدای متعال هنگامی که حضرت موسی «علیه السلام» را برای تذکر زبانی نزد فرعون فرستاد می فرماید: « فقولا له قولاً لیّنا»(18) یعنی با فرعون نیز با گفتاری نرم صحبت کنید ، مثلاً می توانیم اینطور نهی از منکر کنیم: برادر عزیز یا خواهر محترمه، این کار با شخصیت شما سازگار نیست. البته این نکته لازم است که نرمی باید توام با قاطعیت باشد در آیات دیگر قرآن کریم نیز می خوانیم:
«و قولوا للناس حسنا»(19)- «الیه یصعد الکلم الطیب»(20)، و بالاخره باید به گونه ای تذکر بدهیم که یقین کند ما دلسوزش هستیم، نه این که کاری کنیم، مخاطبمان از دین زده شود، حدیث زیبائی از معصوم «علیه السلام» است که می فرمایند : «من احبّک نهاک»، یعنی کسی که تو را دوست دارد، نهیت می کند، دوست آن نیست که انسان را در حال غفلت بخنداند یا سکوت کند بلکه دوست آن است که انسان را با تذکر زبانی بیدار کند یا حتی بگریاند.
5) او را از خودمان بدانیم، تا احساس مقابله نکند، مثلاً از این کلمات استفاده کنیم، برادرم، خواهرم، پسرم و ... درست مانند انبیاء «علیهم السلام» که هنگام تذکر دادن به قوم خود از کلمه یا قوم (قومی) یعنی ای قوم من، استفاده می کردند، حضرت لقمان «علیه السلام» نیز هنگام تذکر به فرزندشان بارها می فرمایند، «یا بنی»، ای پسرک من.
6)به هیچ عنوان در تذکرمان از اهانت، فحش و ناسزا استفاده نکنیم زیرا خود، منکری بسیار بزرگ است و مومن هیچ گاه زبانش به ناسزا گفتن نباید آلوده شود حتی در مقابل دشمن، در حدیثی می خوانیم که «من حسن کلامه کان النجح امامه» کسی که سخنش نیکو بود پیروزی در پیش روی اوست و قرآن کریم نیز مؤمنین را از بد دهنی به لشگر کفر منع کرده است (21) . جدای از این که باید عزت نفس و غرور افراد را مقابل دیگران خدشه دار نکنیم، بدانیم با تخریب شخصیت افراد هرگز موفق به اصلاح نمی شویم.
7) از کلمات دو پهلو که از آن برداشتهای مختلف می شود استفاده نکنیم، (مثلاً کلمه حجاب). بلکه تذکر باید صریح و روشن باشد مثلاً خواهرم مانتوی تنگ شما برازنده شخصیت شما نیست و خلاف حیاست یا این که پوشاندن موهای سر دستور خدای متعال است همچنین از کلمات نامفهوم یا اصطلاحات علمی یا خارجی استفاده نکنیم بلکه کلمات باید شیوا، روشن و روان باشد.
8) از راه تحریک غیرت و احساسات او وارد شویم، مثلاً به کسی که نگاه حرام می کند بگوییم آیا حاضری پسری به ناموس خودت چنین نگاه کند؟ لذا در روایت است که شخصی از معصوم «علیه السلام» پرسید آیا می شود به پشت سر نامحرم نگاه کرد؟ حضرت جواب دادند: آیا حاضری کسی به پشت سر ناموس خودت نگاه کند؟ گفت نه، فرمودند پس آنچه برای خودت نمی پسندی برای دیگران نیز مپسند.
9) بیان اشتراک با تبهکاران بزرگ: بعضی به خاطر تنفری که از آن تبهکار دارند تحت تاثیر قرار می گیرند، مثلاً به کسی که سگ بازی یا شرابخواری می کند بگوییم این حرکت زشت ازکارهای یزید «علیه اللعنه» است، یا این که به خانم بدحجاب بگوییم، مستر همفر جاسوس انگلیسی پس از سالیان دراز تحقیق در کشورمان تنها راه مبارزه با دین و ایمان جوانان و كشور عزیزمان ایران را کنار رفتن حجاب مخصوصاً چادر از سر زنهای ایرانی می داند.
10) بیان اشتراک با مومنان: مثلاً به کسی که بداخلاق و اخمو است بگوییم، پیامبر خدا «صلی الله علیه و آله» همیشه متبسم بودند.
11) بیان پاداش و عذاب الهی: مثلاً به کسی که دچار بعضی از گناهان شهوانی است بگوییم، حیف است انسان لذات دائمی و واقعی بهشتی را فدای لذات پوچ و زودگذر دنیا کند، یا بگوییم ما که طاقت مشکلات و مصیبتها و آتش دنیا را نداریم چگونه می توانیم طاقت عذاب آخرت را داشته باشیم؟ یا می توانیم بعضی آیات بهشت و جهنم را بیان کنیم.
12) بی ارزش جلوه دادن گناه، مثلاً جهانگیرخان قشقائی «رحمت الله علیه» که به دنبال فراگیری موسیقی بود به او گفته شد : «گیرم در این رشته فارابی زمان شدی، باز مطربی بیش نخواهی بود». و همین جمله بود كه مسیر زندگی او را تغییر داد.
13) سلام کردن کلید ارتباط است و راه را برای تاثیرگذاری هموار خواهد کرد.
14) بعد از تذکر می توانیم آن را تاکید کنیم مثلاً بگوییم، جدی بگیر، یا متوجه شدی؟
15) تذکر زبانی می تواند سؤالی باشد، مثلاً آیا از خدا نمی ترسی؟ آیا ما همیشه در محضر خداوند نیستیم؟ قرآن کریم می فرماید:« آیا وقت آن نرسیده است که قلبهای شما با یاد خداوند خاشع شود»؟(22) در این صورت خود به خود متوجه پاسخ می شود و فکرش نیز مشغول خواهد شد.
16) امر و نهی بدون خطاب مثلاً از کنار بدحجابی که رد می شویم بگوییم حجاب دستور خداست و نشانه حیا و غیرت است.
یاد آوری به مصلحان گمنام: ( اکیپ های تذکر لسانی )

انسانها سه دسته اند:

دسته اول معاندین: آنان کسانی هستند که می دانند عملشان گناه است لکن عمدا و به قصد مخالفت با خدای متعال آنرا انجام می دهند بدیهی است که چنین افرادی عین آتشند، در ردیف اول این گروه فرعون و نمرود و در ردیف دوم نیز می توان خلفا را نام برد.
دسته دوم اشقیا: آنان افرادی هستند، نظیر دسته اول لکن بغض اهل بیت «علیهم السلام» را نیز دارند و کسانیکه در ردیف اول بودند، زمینه خلافت اشقیا را فراهم نمودند مانند معاویه، ابن ملجم ، یزید و... .
دسته سوم مذنبین: آنان کسانی هستند که گناه می کنند اما قصد مخالفت با خدای متعال را ندارند، بلکه در اثر غفلت، جهالت یا فشار انواع شهوات دست به گناه می زنند و سپس پشیمان می شوند.
قرآن کریم به این افراد می فرماید نا امید از رحمت الهی نباشید که خداوند متعال همه گناهان را می بخشد (23) ( به شرط توبه واقعی).
ناصحین عزیز دقت داشته باشند، افرادی که در کوچه و خیابان با آنان برخورد می کنیم از نوع دسته سوم هستند و موضع تذکر زبانی و کیفیت آن، اینجا معلوم می شود. جهالت را نمی شود با کج خلقی و عصبانیت برطرف کرد بلکه با استدلال قوی و ملاطفت باید برخورد کرد حتی با دسته های اول و دوم. ( و جادلهم بالتی هی احسن (24) ). البته باید توجه داشت که گاهی باید قانون از موضع قدرت وارد شود، مانند مواردی که تکثیر شهوت می کند یا جوانان را به تباهی می کشاند مانند ماهواره، مواد مخدر و... که این مرحله ازآن به هیچ عنوان به عهده نیروهای مردمی نیست.
شنبه 20/12/1390 - 17:58
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده : سید محسن مرتضوی





 

مقدمه

امر به معروف و نهی از منکر نه تنها یک ضرورت شرعی بلکه یک ضرورت عقلی است که آئین رهایی بخش اسلام پافشاری زیادی نسبت به این دو فریضه بسیار مهم و حیاتی دارد و از آنجایی که قدمت این دو امر به خلقت اولیه انسان که دعوت کننده به خوبیها و نهی کننده از بدیهاست برمی گردد، ارسال رسل و انزال كتب آسمانی و ریخته شدن خون بهترین و کاملترین انسانها، همه بهانه پیاده شدن فریضتین امر به معروف و نهی از منکر در سطح جامعه مسلمین می باشد؛ به همین دلیل است که خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «از میان شما باید گروهی دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر کنند و این گروه از رستگارانند.»(1)
شهید ثانی «رحمه الله علیه» در كتاب لمعه می فرماید: « آیات و روایات امر به معروف آن قدر زیاد است که کمر را می شکند» و در اهمیت مساله همین بس که سالار عشق حضرت اباعبدالله الحسین «علیه السلام» همه عزیزانشان را به قربانگاه کربلا می برند تا امر به معروف و نهی از منکر را زنده کنند، پس می توان گفت که احیاء این دو فریضه نشانه عشق انسان به امام حسین «علیه السلام» و نوعی سربازی امام زمان ( ارواحنا فداه) است.
مرحوم حضرت امام خمینی «رحمه الله علیه» در تحریر الوسیله می فرمایند: «این دو فریضه از والاترین واجبات می باشد و وجوبش از ضروریات دین است و منکر آن در صورت توجه به لازمه انکار آن از کفار می باشد.»
اثرات اخروی آن نیز در فرمایشات پیامبر «صلوات الله علیه و آله» معلوم می شود: که فرمودند:«گروهی هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولی مردم به مقام آنها که به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به دست آورده اند غبطه می خورند». (2) کسی که درد دین دارد و دلسوز نسبت به خود و دیگران است و نور ایمان با گوشت و پوست و استخوان او آمیخته شده، نمی تواند در مقابل معصیت الهی بی تفاوت باشد، لذا در مواجهه با معصیت با قاطعیت و جدیت اما با نرمی و مهربانی برخورد می کند و در جهت هدف از خلقت خود قدم بر می دارد که در روایات از این گونه افراد به عنوان خلیفه الله تعالی و خلیفه رسول الله «صلی الله علیه وآله» یاد شده است. (3) مساله امر به معروف و نهی از منکر نوعی یاری رساندن به دیگران در مسیر کمال و سعادت دنیا و آخرت است ورابطه عمیقی با واجبات و تکالیفی که همه آنها در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند رطوبت دهان در مقابل دریاست،(4) دارد. در همین راستا و طبق فرمایش دلسوزانه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیه الله العظمی خامنه ای «دام عزه العالی» که فرمودند: «مساله امر به معروف و نهی از منکر مثل مساله نماز، یاد گرفتن آن واجب است و شما باید بروید مسائل آن را یاد بگیرید» ، برآن شدیم تا از بین عزیزان دلسوز جامعه که تمام همتشان زمینه سازی برای ظهور مولایمان صاحب الزمان ارواحنا فداه می باشد، تعدادی را به عنوان نیروهای ستاد احیاء گزینش کنیم و ضمن آموزش دادن این مهم به آنان و توجیه کامل این عزیزان نسبت به برنامه های از پیش تعیین شده بتوانیم گامی ناچیز در راه سربازی امام زمانمان «علیه السلام» برداریم.
از رابطین گرامی تقاضامندیم که ضمن مطالعه دقیق و کامل این جزوه ما را در راه نیل به اهداف این ستاد، یاری دهند امیدوارم، در ظل عنایات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه و رهبری های مدبرانه مقام معظم رهبری «دام عزّه» ، همواره موفق و پیروز باشید.
آثار شوم سکوت در مقابل گناه و علّت بی تفاوتی در بعضی افراد :
طبق روایات شریفه ، بی تفاوتی در مقابل فساد باعث می شود که خدای متعال از خوبان جامعه نیز دعا را مستجاب نکند (5) و باعث نزول عذاب خواهد شد و همچنین افراد بی تفاوت مانند مرده ای در میان زندگان خواهند (6) بود.
اما دیگر آثار آن عبارتند از:

الف) کمک به انجام گناه

ب) شریک جرم شدن با گنهکار در پرونده اعمال،البته عكس آن نیز وجود دارد ، یعنی اگر كسی را دعوت به كار خیری كردیم و او به خاطر دعوت ما آنرا انجام داد ، ما نیز در ثواب ِعمل او شریكیم ،بدون آنكه از اجر او كاسته شود .

ج) عادی شدن گناه در جامعه و شیوع آن

د) بی اعتنائی به هزاران آیه و روایت پیرامون امر به معروف و نهی از منکر
ه) قساوت قلب، تا جائیكه هیچ نصیحتی در او تأثیر گذار نخواهد بود و از سنگ سخت تر خواهد شد.

و) به انزوا رفتن مومنین

ز) مطلع نشدن گناهکار از قبیح بودن عملش
ح) دگرگونی ارزشها به ضد ارزشـها : مردم بایـد توجه داشـته باشنـد كه اگر ایــن بی تفاوتیها و عادت كردن به وضعیت موجود جامعه ، ادامه پیدا كند ، فقط پیدایش یك عاشورا می تواند آنرا اصلاح كند . اینجاست كه پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه وآله از وضعیت آخرالزمان چنین خبر می دهند : (نقل به مضمون) « زمانی بیاید كه زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق شوند و همه با بی تفاوتی امر به منكر و نهی از معروف نمی كنند ، اصحاب تعجب كردند و پرسیدند مگر چنین چیزی ممكن است ؟
فرمودند بدتر از این نیز خواهد شد، زمانیكه مردم امر به منكر ونهی از معروف می كنند و باز در پاسخِ تعجب ِاصحاب فرمودند : بدتر از این نیز خواهد شد، زمانیكه درجامعه معروف منكر و منكر معروف شود » حالا شما قضاوت كنید كه اصلاح كردن چنین جامعه ای چگونه ممكن خواهد بود ؟ خداوند متعال در سوره بقره آیه251 می فرمایند اگر گروهی از مردم جلو فتنه و فساد دیگران را نگیرند همه زمین به فساد كشیده خواهد شد .
اما علت بی تفاوتی بعضی نسبت به فریضتین اینست كه حتی آگاهترین اقشار جامعه نسبت به موضوع جاهلند و اهمیت و آثار فوق العاده آنرا نمی دانند و شاید این مسئله به خاطر عدم فرهنگسازی صحیح نسبت به این دو واجب از طرف مسئولین فرهنگی ما بوده است .
توجیهات کسانی که امربه معروف و نهی از منکر را ترک می کنند:
الف) می گویند اثری ندارد یا این که احتمال تاثیر وجود ندارد.
قبل از هر جوابی نظر خوانندگان گرامی را به جملة مختصر و مفید مقام معظم رهبری «دام عزّه» جلب می كنم كه می فرمایند : « اثر زبان قطعی است ».
اما 10 جواب اساسی :
1) ممکن است فعلاً تاثیر نکند اما در بلندمدت تاثیرش را خواهد گذاشت همان طور که قیام امام حسین «علیه السلام» نیز در بلند مدت اثر معجزه آسائی گذاشت.
2) بر فرض موثر نباشد، خود این عمل اطاعت از قانون الهی و نوعی ارزش است،
مثلاً کسانی که بار اول حجّشان است و لو موئی نداشته باشند که بتراشند مستحب است تیغ را به سر بکشند تا اطاعت از قانون الهی کرده باشند و هم چنین نظیر اطاعت از مقررات رانندگی در هر حال ولو ماشینی در خیابانها نباشد.
3) اگر امر به معروف و نهی از منکر به بهانه اثر نکردن در جامعه ترک شود این دو فریضه مقدس به فراموشی سپرده می شود و فرصت طلبان سوء استفاده خواهند کرد.
4) بر فرض تاثیر نکند امّا با این تذکر لذت گناه در کامش گرفته خواهد شد و لااقل نمی تواند با خیال راحت گناه کند و فضا را برای گناه ناامن می داند.
5) گرچه او تاثیرپذیری را به روی خود نیاورد اما بدانیم در اعماق روح او و در فطرت پاک او موثر است و لااقل لحظاتی فکر او را مشغول خود خواهد کرد، پس اثر چیزی نیست که قابل دیدن باشد، بلکه یک مساله قلبی است.
6) تذکر زبانی گامی است به سوی خودسازی و کمال خودمان، و این جدای از ثوابهای عظیمی است که در دنیا و آخرت اثرات آن را خواهیم دید مانند معلمی که به وظیفه خود عمل می کند، اگر همه شاگردان هم اعتنا نکنند و اثری نداشته باشد حقوق او محفوظ خواهد بود و برای محفوظات خودش نیز موثر است، چرا که هیچ عملی در این دنیا نابودشدنی نیست و تجسمی خواهد داشت و همـانگونه كه هر كس لباس می شوید دست خودش نیز پاك می شود ، كسیكه مردم را به خیر دعوت می كند ، به طور طبیعی سعی می كند تا خودش نیز اهل آن خیر شود.
7) بر فرض موثرنباشدتذکرزبانی تمرین روحیه شجاعت و جرات در نفس انسان است.
8) تذکر زبانی راه انبیاء «علیهم السلام» است، همانطور که خدای متعال به حبیب خود پیامبر «صلی الله علیه و اله» می فرماید: «فذکر انما انت مذکر» (سوره مبارکه غاشیه آیه 21) ، خلق را متذکر ساز که وظیفه تو غیر از این نیست.
9) تذکر زبانی اتمام حجت است برای گنهکار تا در قیامت نگوید نمی دانستم و از طرفی مومن نیز مواخذه نشود که چرا اتمام حجت نکردی؟ قرآن کریم می فرماید: «عذراً او نذرا»(7)، (تذکر دادن) یا باعث عذر خوبان و یا ترس بدان می شود.
10) قرآن می فرماید تذکر بده چرا که تذکر برای مومنین سودمند است «فذکر فان الذکری تنفع المومنین».(8)
حداقل صحبتی که می توان کرد این است که اگر بر فرض، احتمال تاثیر نباشد واجب نیست، نه این که ممنوع باشد. مرحوم امام «رحمه الله علیه» می فرمایند: در امر به معروف و نهی از منکر لازم نیست صددرصد به نتیجه برسیم، حتی اگر یک درصد هم اثر داشت واجب است.(9) ما نیز مامور به وظیفه ایم نه نتیجه،نوح «علیه السلام» بعد از 950 سال تذکر، کمتر از 100 نفر به او ایمان آوردند.
مقام معظم رهبری «دام عزه» ، می فرمایند: بعضی می گویند که باید احتمال تاثیر وجود داشته باشد، من می گویم احتمال تاثیر همه جا قطعی است مگر در نزد حکومتهای قلدر و سلاطین، آنهایند که حرف حساب به گوششان فرو نمی رود و اثر نمی کند اما برای مردم حرف اثر دارد.(10)
ب) خجالت و حیا !
دومین توجیه کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک می کنند، خجالت و حیا است در حالی که در حدیث می خوانیم« لاحیاء فی الدین» در انجام واجبات و ترک محرمات حیائی وجود ندارد.
ج) ترس
دوستان خدا نه از گذشته خود ترس دارند و نه از آینده خود محزونند «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لاهم یحزنون»(11) مومن فقط از خدا می ترسد و بس، الا این که یقین کند جان او در خطر است (که البته معمولاً این طور نیست).
د) کم شدن مشتری در مغازه
امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند: « امر به معروف و نهی از منکر کنید و نترسید زیرا نه رزق شما قطع و نه مرگ شما نزدیک خواهد شد». (12) و باز در این زمینه مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: امر و نهی رزق کسی را قطع نمی کند و بالاخره قرآن كریم خیال ما را راحت می كند و می فرماید اگر مردم مناطق ایمان آوردند و تقوا پیشه كنند ( كه از مصادیق امر به معروف است ) به طور قطع از آسمان و زمین بركاتی خواهیم گشود . (13)
شنبه 20/12/1390 - 17:58
اخبار

تهران - مدیر رادیو ایران گفت: تمام برنامه هایی كه از آنتن رادیو پخش می شود، باید خوب و با كیفیت تهیه شود تا رضایت مخاطبان را در پی داشته باشد.

1390/12/20 - 08:30

به گزارش روز شنبه ایرنا از رادیو ایران، "حمید شیخ محمدی" در مراسم تقدیر از برگزیدگان این شبكه در جشنواره های داخلی رادیو افزود: برنامه سازان باید رقبای دیگر خود را بشناسند، زیرا وقتی كسی در جشنواره مقام بدست می آورد انتظار بیشتری از او می رود.

مدیر رادیو ایران، تولید برنامه برای كسب رتبه در جشنواره ها را كافی ندانست و گفت: همه برنامه هایی كه از آنتن پخش می شود، باید با كیفیت و خوب تهیه شود تا رضایت مخاطبان را به همراه داشته باشد.

در این مراسم از 11 نفر از همكاران شبكه رادیویی ایران كه در جشنواره های رادیویی حایز رتبه های برتر شده بودند، تقدیر به عمل آمد.

 

** "بهار در بهار" كاری از گروه تلاوت شبكه قرآن و معارف سیما در نوروز 91 در 14 قسمت 60 دقیقه ای پخش می شود.

این برنامه به آشنایی مخاطبان با سوره "حجرات" قرآن كریم اختصاص دارد تا بینندگان این شبكه هر چه بیشتر با آداب و اخلاق عالیه جامعه اسلامی آشنا شوند.

برگزاری مسابقه حفظ و روخوانی سوره "حجرات" با حضور حافظان، قرآن آموزان و خانواده های آنها، ذكر نكاتی پیرامون نوروز و صله رحم توسط حجت الاسلام محسن قرآئتی و ارایه تفسیر این سوره توسط آیت الله حائری شیرازی از جمله بخش های این برنامه است.

 

** مستند "طریق عشق" به كارگردانی اكبر تدبیری با محوریت نمایش ویژگی‌های تاریخی و بومی استان كرمانشاه از شبكه آموزش سیما پخش می شود.

"طریق عشق" در 16 قسمت 30 دقیقه ای هر روز از ساعت 8 و 45 دقیقه پخش می شود.

 

** برنامه "عصر بهاری" از 27 اسفند ماه، با موضوع طنز نمایشی ساعت 16 از شبكه رادیویی تهران پخش می شود.

به گفته بشیر جعفری نیا سردبیر این برنامه، "عصر بهاری" با رویكرد تفریحی، اجتماعی و فرهنگی، و با بخش های متنوعی با عنوان "تقویم روز"، "خاطر و خاطره ها"، "سر به هوا"، " سیزده نود و یك"، "عطر سیب"، "مردم و ورزش" و "صدای عصر بهاری شهر" تهیه شده است.

 

** برنامه شب های مستند این هفته میزبان آثار "محمدعلی فارسی" مستندساز است و ضمن مرور آثار وی، آنان را به نقد می گذارد.

شب های مستند به تهیه كنندگی بابك میزانی هر شب به جز جمعه ها، ساعت 19 از شبكه مستند سیما پخش می شود.

 

** شبكه مستند سیما با پخش مجموعه مستند "كابوس های طبیعت" رخدادهای عجیب و باورنكردنی جهان را به تصویر می كشد.

 

** مستند داستانی "شیخ سیام" به تهیه كنندگی و كارگردانی حمید كوهپایی از سیمای انگلیسی شبكه جهانی سحر پخش می شود.

این مستند در پنج قسمت 25 دقیقه ای و بر اساس زندگی واقعی شیخ احمد قمی تولید شده است و هر هفته جمعه ها برای مخاطبان انگلیسی زبان این شبكه روی آنتن می رود.

شنبه 20/12/1390 - 17:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته