• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4143روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

راهکارهای گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر

1. اعتلای سطح بینش اجتماعی:

آگاهی بخشی و بالا بردن سطح معرفت عمومی جامعه درخصوص اهمیت و اجرای این فریضه ی الهی، یکی از عوامل مؤثر در تحقق این دستور الهی و از جایگاه والایی برخوردار است. چنان چه خداوند اجرای امر به معروف و نهی از منکر را از صفات مردان و زنان مؤمن و نیز موجب نزول رحمت خداوند و عین اطاعت حق می داند. (سوره ی توبه، آیه ی 71) و نیز می فرماید: … مردم باید امر به معروف و نهی از منکر کنند… و آمرین به معروف و ناهیان از منکر سعادتمند و رستگارند. (سوره ی آل عمران، آیه ی 104) توجه به نیازهای روانی انسان و نیازسنجی جامعه می تواند عامل مهمی در جهت، افزایش آگاهی های اجتماعی باشد. جامعه بشری با بهره گیر ی از حس جستجوگری انسان، تمایل به خوبی ها و نیکی ها و فضایل و مسایل اخلاقی، عفت، راستی و صداقت و حسّ خداجویی به عنوان نیازی فطری انسان و در نهایت با تحکیم ارتباط مؤثر با خداوند، می تواند به سعادت دنیوی و اخروی دست یابد.

2. افزایش قدرت وجدان اجتماعی، قدرت جامعه و دولت اسلامی:

اسلام دارای نظام و قوانین خاصی است تا درستی راه جامعه و مسیر رسیدن به اهداف والای آن را تضمین نماید. اولاً نیروی بازدارنده درون انسان یعنی تقوای الهی می تواند نخستین ضمانت اجرایی باشد… وجدان دینی یا عامل بازدارنده درونی، همواره مراقب انسان است و او را وا می دارد تا اسلام را جامه ی عمل بپوشاند… ثانیاً قدرت حکومت عادل در جامعه اسلامی دومین ضمانت است زیرا حکومت اسلامی حفظ امنیت داخلی و خارجی را جزو وظایف اساسی خود می داند. ثالثاً نیروی امنیت اجتماعی، ضمانت دیگری است که فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر از آن ناشی می شود و نقش مهمی در اعتلای معنوی جامعه دارد.23

3. ایجاد بسترهای اجتماعی مناسب برای الگوپذیری نسل جوان:

ارایه الگو و مسأله نقش پذیری از آنها یکی از مسایل مهم در تربیت انسان است چنان چه قرآن کریم پیامبر اسلام را به عنوان الگویی خوب برای سعادت جامعه معرفی می نماید.24 معرفی الگوهای خوب و شایسته به جوانان، اثبات پوچی الگوهای نامناسب در حوزه اندیشه و رفتار اجتماعی، طرح الگوهای زنده در هدایت نسل جوان و ایجاد روحیه ی احساس مسؤولیت وتوجه به معیارهای اخلاقی و معنوی جامعه می تواند نقش ارزنده ای در هدایت جامعه به سوی آرمانهای مطلوب انسانی باشد. به اعتراف روان شناسان تربیتی ویژگی نقش پذیری جوان از جمله امتیازاتی است که می تواند خیلی زود او را تحت تأثیر قرار دهد این حسّ والای تربیتی را امتناع نماید.25 در متون و روایات اسلامی شواهد بسیاری بر پذیرش حقایق از سوی جوانان و اشتیاق و آمادگی آنان برای قبول ارزشهای الهی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود: امام علی (علیه السلام) فرمودند: وَ اِنمَّا قَلبُ الحَدَثِ کَالاَرضِ الخَالِِیَةِ مَا اُلقِیَ فِیهَا مِن شَیءٍ قَبِلتَهُ. قلب جوان مانند زمین بِکر است، هر بذری که در آن بکاری، قبولش می کند. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: عَلَیکَ بِالاَحدَاثِ اَسرَعُ اِلَی خَیرٍ بر تو باد که به سوی جوانها بروی زیرا آنها حقایق را زود می پذیرند.26

4. رعایت موازین شرعی و اخلاقی در امر و نهی:

امام راحل در این خصوص می فرمایند: باید ایران یک مملکت اسلامی و همه چیزش اسلامی باشد، و روی موازین شرعی باید امر به معروف و نهی از منکر نمود…27 … اشاعه ی فحشاء از بزرگترین گناهان کبیره است و هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و نقدی از ضوابط شرعیه نماید و فقط باید به وظیفه ی نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند… 28 … باب امر به معروف و نهی از منکر از وجهه ی رحمت رحیمیه است، پس آمر به معروف و ناهی از لازم است که به قلب خود از رحمت رحیمیه بچشاند و نظرش در امر و نهی، خودنمایی و خودفروشی و تحمیلِ امر و نهی خود نباشد زیرا که اگر با این نظر مشی کند، منظور از امر به معروف و نهی از منکر که حصول سعادت عباد و اجرای احکام الله در بلاد است، حاصل نشود.29

5. استفاده صحیح از ابزارها و کیفیت بخشیِ نفش رسانه های تبلیغی:

بهره گیری مشروع از ابزار تبلیغ، وظیفه ی سنگینی است که به دور رکن مهم در شخصیت مبلغ دینی نیازمند است: اولاً آگاهی و اطلاع وسیعی می خواهد. (رکن آگاهی) ثانیاً قدرت و امکان می طلبد (رکن قدرت و توانایی و امکان عمل) امکان دست یابی به قدرت از نظر فقهای شیعه به عنوان شرط وجود در امر به معروف و نهی از منکر تلقّی می شود نه شرط وجوب یعنی آن که باید امکان قدرت را به دست آورد.30 کیفیت بخشی به نقش رسانه های ارتباطی و تبلیغی، خود از عوامل مهم در بهره گیری از این ابزارهای مؤثر است. بدیهی آن که این گونه وسایل ارتباط جمعی باید به گونه ای عمل کنند که زمینه های تحریکِ تمایلات نفسانی در سطوح مختلف مردم بوجود نیاید و برای تحقق این مهم لازم است که هر چه بیشتر رسانه های جمعی و ارتباطی تحت کنترل و ارزشیابی مستمر و نظارت نخگبانِ امور تربیتی و مذهبی قرار گیرند تا از ظرفیت های موجود این رسانه ها حداکثر بهره برداری به عمل آید.

6. شیوه شناسی و روش های تبلیغی مؤثر:

طبیعی است که بهره گیری از شیوه های انسانی، الهی و مشروع و سازگار با اندیشه-ی نابِ اسلامی می تواند تأثیر بسزای در تحقق و گسترش فریضه ی الهی امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد. چنان که توصیه ی پیامبر اکرم و سایر ائمه ی اطهار (علیهم السلام) نیز تأکید بر روش های اصولی بود، آنجا که «معاذبن جبل» را برای هدایت و دعوت مردم یمن گسیل می داشت فرمودند: یا معاذ یَسِّر وَ لاَ تُعَسِّر، بَشِّر وَ لاَ تُنَفِّری، ای معاذ سهیل بگیر و سخت گیری مکن، بشارت ده و نفرت و بیزاری از اسلام ایجاد مکن. همه ی امامان شیعه بویژه امام حسین (علیه السلام) نیز پیوسته از روشهای مهم تبلیغ در اسلام که عبارت از: تبشیر و تبذیر و پرهیز از تنفیر است با بهترین شیوه بهره می گرفتند.31 سیره ی ائمه ی معصومین (علیهم السلام) در تبلیغ آن بد که به طور عمده نظارت اجتماعی رسمی و غیررسمی خود را از طریق ابلاغ و آموزش آموزه های دینی و تبیین ارزشهای الهی و انسانی و درونی کردن آنها به مرحله ی اجرا درآورد تا در جامعه ی اسلامی تحولی ساختاری ایجاد شود و در این مسیر همواره در برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی، روشی آموزشی و تربیتی، هدایت گرانه دل سوزانه، آزادمنشانه و مهربانانه داشتند.32
الف: روش برخورد مستقیم و غیرمستقیم: امر به معروف و نهی از منکر شیوه شناسی قابل تصور در دو نوع شیوه است که: یکی روش مستقیم و دیگری روش غیرمستقیم و غالباً روش غیرمستقیم کار سازتر است، روش مستقیم همان تبلیغ ظاهری به وسیله ی گفتار و امثال آن می باشد، روش غیرمستقیم آن است که عامل باید خود عامل به آن چه معتقد است باشد.33 چنان چه در حدیث آمده است: کُونُوا دُعَاة النَّاسَ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم، مردم را به غیر زبانتان به سوی حق دعوت کنید.34 قابل توجه است که در برخوردها باید روش و متد رویارویی را شناخت، به خصوص آنکه در مسایل تربیتی و روان شناختی باید روان شناسی صحیح تربیتی را ملحوظ داشت تا تلاشهای سازنده به نتیجه رسد.
ب: روش دادن شخصیت و جلب اعتماد: چنان چه آمر و ناهی بتواند ابتدا به شخصیت افراد احترام گذارد و با ظرافت خاص در جذب آنها مهارت خود را نشان دهد، مردم به سوی او جلب خواهند شد. در همین رابطه حضرت امیر (علیه السلام) می فرمایند: قُلُوبُ الرِّجالِ وَ حشِیَةٌ فَمَن تَألَّفَهاَ اَقبَلَت عَلَیهِ. دل های مردم وحشی است، پس هرکس که آن قلوب را جذب کند به او روی خواهند آورد.35
ج: روشهای برخورد متناسب با ظرفیت مخاطب: یعنی با هرکس به اندازه ی فهم و ادراک او سخن گفت نه کمتر و نه بیشتر، چنانچه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده اند: انّا مَعاشِرَ الانبیاء اُمرِنا اَن نُکَلِّمَ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عُقُولِهِم36
د: روش توجه به ظرفیت های روانی: وضعیت مخاطب و توجه به جهات عاطفی او زمینه را برای پذیرش امر و نهی هموار می سازد. چنان چه امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اِنَّ لِلقُلُوبِ شَهوَةً وَ اِقبَالاً وَ اِدبَاراً فَاتُوهَا مِن قبلِ شَهوتِها و اِقبالها فاِنَّ القَلبَ اِذَا اُکرِه عَمِیَ37 همانا قلوب، برای قبول نمودن نصیحت، روی آوردنی و پشت کردنی دارند، پس در مواقع پذشرش آنها را دریابید، زیرا اگر قلوب نسبت به چیزی اکراه داشته باشند، در آن مورد کور بوده، چیزی را نمی بینند. یا در جای دیگری می فرمایند: انَّ للقلوبِ اِقبالاً و اِدباراً فَاِذا اَقبلَت فَاحمَلوُها عَلیَ النَّوافِلِ و اِذا اَدبَرت فَاقتَصَروُا بِها عَلیَ الفَرائِضِ.38 همان برای قلوب اقبال و ادیاری هست، هرگاه قلب حالت پذیرش دارد، می تواند او را به انجام مستحبات وادار کنید ولی هرگاه حالت آمادگی نداشت فقط به انجام واجبات اکتفا کنید.
خ: روش برخورد مؤدبانه: سخن گفتن و نصیحت کردن چنان چه از دایره ی ادب و نزاکت خارج شود چه بسا اثرات سویی خواهد داشت ما مأموریم به برخورد صحیح و منطقی، چنان چه خدای کریم می فرماید: ادفع بالتی هی احسن…39 و یا در آیات 34 سوره ی فصلت، 10 سوره ی مزمل، 63 سور ی فرقان و 18 و 19 سوره ی نازعات نیز به همین مهم تأکید شده است. بنابراین راهنمایی مخاطب با شیوه ی ذکر جنبه های عقلی یا حکمت و یادآوری جنبه های عاطفی یا موعظه و استفاده از شیوه های مناطره علمی گوناگون می تواند تأثیرات به سزایی داشته باشد.40
هـ: روش بهره گیری از شیوه های زیربنایی: قابل توجه است که در مبحث شیوه شناسی در مسأله ی نظارت عمومی جامعه در قالب امر به معروف و نهی از منکر بهره مندی از شیوه های روبنایی و بویژه، زیربنایی بسیار قابل توصیه است. در شیوه های روبنایی کنترل ظاهر جامعه و امر به معروف و نهی از منکر زبانی مورد توجه قرار می گیرد اما در شیوه های زیربنایی توجه به ساختارهای اجتماعی جامعه مدنظر است. بنابراین برنامه ریزی فرهنگی از جهتی و برنامه ریزی های اقتصادی از جهت دیگر می-تواند زمینه های مناسبی را برای تحقق اهداف امر و نهی به وجود آورد. یکی: تربیت خانوادگی و تربیت صحیح فرزندان دوم: رعایت معیارهای جاذبه و دافعه یا جذب و دفع صحیح، عقلانی و مشروع سوم: کنترل غریزه جنسی با ازدواج41
و: شیوه ی تشویق و اهدای جایزه: در جذب مخاطبین نوجوان به خصوص این شیوه بسیار کار گشا و سازنده است. به عنوان مثال به خاطر ای از زندگانی شهید بزرگوار مرحوم آیة الله سعیدی اشاره می کنیم: گفته شده است که وی در پایگاه بسیج موسی بن جعفر (علیها السلام) جوانان و نوجوانان را برای امر به معروف و نهی از منکر بسیج می کرد. برنامه ی او در این امر الهی به این صورت بود که هر نوجوان و جوان در طول روز و یا هفته، مواردی را که به امر به معروف و نهی از منکر می پرداخت، بر صفحه ی کاغذ می نوشت و به نزد مرحوم سعیدی می برد تا ضمن رهنمودهای لازم، گزارش کار خود را نیز تقدیم او نماید… آن بزرگوار در بسیاری از موارد ضمن تقدیر از این نوجوانان و جوانان به آنان جایزه می داد و تکریم می نمود.42

7. اصلاح ساختارها و راه کارهای ایجابی و سلبی:

دگرگون سازی و اصلاح ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و اقتصادی جامعه براساس آموزه های اسلامی می تواند از اساسی ترین راه کارها تحقق امر و نهی الهی به حساب آید. فقهای بزرگ اسلام معتقدند که در تحقق این فریضه ی الهی، آحاد مردم موظفند که از جایگاه قدرت جلوی زشتی ها را بگیرند. لکن آن بخش های حساس اجرای این فرمان الهی مانند ضرب و جرح به دست هیأت حاکمه است و بخش های اعتراض آمیز آمرانه ی آن به عهده عزم ملی است… و نیز این فریضه با حدّ و تعذیر فرق جوهری دارد، در امر به معروف به انجام کار فرمان می دهند و در نهی از منکر، جلوی کار زشت را می گیرند و به عامل می گویند: این کار خوب را انجام بده یا فلان کار بد را نکن، ولی در حدّ و تعذیر، شخصی بزهکار را تنبیه می کنند که چرا فلان کار قبیح را مرتکب شدی؟ از این رو چنین کاری به عهده ی مسؤولان قضایی شرعی است، برخلاف امر به معروف و نهی از منکر که وظیفه ی همگان است… لذا این کار یک عزم ملّی می طلبد.43

نقش نهاد خانواده:

تدابیر عملی در این خصوص عبارتند از:
توجیه و آموش خانوده ها
تقویت باورها و اعتقادات دینی و تأیید و تشویق نوجوانان و جوانان
استفاده از شیوه های تبلیغی مؤثر
معرّفی الگوهای اسلامی و تشویق و تجلیل از ممتازین در احیای این فریضه

نقش نهاد آموزش و مراکز علمی:

در این خصوص می توان به راه کارهای زیر اشاره نمود:
برگزاری نشستهای علمی در مراکز آموزشی با هدف تقویت روحیه ی اعتماد به نفس و عزت نفس در بین پسران و دختران جوان
جلوگیری از تکالیف تحمیلی توأم با خشونت و بدرفتاری در مراکز آموزشی
آموزش کیفیت و شیوه های صحیح نهادینه کردن ارزشهای الهی در خانواده، در محیط کار و آموزش در مراکز تفریح و ورزش
پرهیز از تحمیل عقاید و ارزشها بدون استدلال و رعایت شخصیت و حقوق الهی جوانان در جهت فراهم آوردن فضایی علمی و صمیمی
آموزش و توجیه متخصصان و فعّالان در عرصه ی تهیه ی برنامه های کلان توسعه اجتماعی
ضرورت وجود یک برنامه ی جامع فرهنگی و…

نقش نهاد اقتصادی

هم سویی همه ی دستگاه های اقتصادی ذیربط در ارایه ی محصولات و مدل های بومی که موجب تحکیم و تثبیت این فریضه ی الهی در عرضه ی فرآورده های اقتصادی بومی می باشد.
بررسی آثار و پیامدهای مثبت و منفی پروژه های اقتصادی و برنامه های کلان توسعه بر فرهنگ عمومی
انعکاس مناسب و مستمر اخبار و گزارش های اقتصادی و میزان تأثیر آنها بر ایجاد ناهنجاریهای اجتماعی به توده های مردم از طریق رسانه ها و تحلیل ریشه ای این مسایل و ارایه راه کارهای مقابله با توسعه ی انحرافات اجتماعی و اخلاقی جامعه
تجلیل و تشویق از اشخاص حقیقی و حقوقی در عرصه ی مسایل اقتصادی که متناسب با ارزشهای اسلامی جامعه و تحقق عینی این فریضه ی الهی حرکت می کنند.
برنامه ریزی، اولویت بندی و برخورد با متخلفین که طرحها و تولیدات اقتصادی آنان اثرات مخرّبی بر فرهنگ عمومی جامعه و کم رنگ کردن این فریضه ی الهی در بر دارد (تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و…)
ممنوعیت تولید و عرضه ی تولیداتی که مروّج مفاسد اجتماعی است مثل تولید و عرضه ی البسه ی غیراسلامی و ترویج-کننده فساد اخلاقی و ابتذال، ممنوعیت از استفاده عکس ها، تصاویر، نقش ها و طرحهای مروّج بی بند و باری در تولیدات اقتصادی و…
انتشار نشریات اختصاصی در مراکز و نهادهای اقتصادی با گرایش فرهنگی و دینی برای تلاش در جهت جامعه پذیری و فرهنگ سازی مدل های توسعه اقتصادی با مبانی و روشهای اسلامی

توجه به نقش رسانه های ارتباط جمعی

برخی مسایل قابل توجه در این راستا عبارتند از:
انجام هماهنگی های لازم رسانه های ارتباط جمعی با یکدیگر جهت تقویت این فریضه ی الهی
ارایه و تبلیغ چهره های موفق و الگو
معرفی مراکز علمی موفق، تهیّه ی فیلم ها و برنامه های مستند از نحوه ی تأثیرات مثبت انجام این فریضه ی الهی
ارایه دیدگاههای واحد و ایجاد وحد رویه در این خصوص
ارایه ی شعارها و ضرب المثل های مثبت
تهییج احساسات عمومی مردم نسبت به پاس داشت ارزشها
توجه به فعالیت های ویرانگر دشمن و مسأله ی تهاجم فرهنگی
ایجاد پوشش رسانه ای مناسب به منظور رفع مظاهر غیراسلامی از محیط جامعه اسلامی
تشریح و تثبیت تواناییهای بالقوه و بالفعل نسل جوان در پاس داشت این فریضه ی الهی
تبیین جایگاه والای این فریضه در فرهنگ اسلامی
ترغیب مردم و مدیران نظام به ایفای نقش فعال در به سازی معنوی محیط کار و جامعه
انعکاس اخبار مستمر و صحیح پیرامون گزارش های ناهنجاریها و انحرافات اجتماعی و اخلاقی و ریشه یابی آنها در فرهنگ غربی و هشدار به آحاد جامعه ی اسلامی
تهیه مقدمات و برگزاری مناظرات علمی، فرهنگی و هنری بین کارشناسان با گرایشات مختلف و فراگیر کردن فرهنگ نقد و بررسی درخصوص اجرای این فریضه ی الهی
آموزش مراحل و کیفیت امر به معروف و نهی از منکر
توصیه و انتقال مفاهیم، ارزش ها و ضوابط اسلامی با روشهای علمی و جذّاب هنری به توده های مردم
تقبیح مدگرایی افراطی و تشریح آثار و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن و…

نقش سیاست گذاران امور فرهنگی:

راهکارهای مهم در این خصوص عبارتند از:
اصلاح نگرش مسؤولین فرهنگی و هنری کشور نسبت به انجام این فریضه ی الهی منطبق با معیارهای اسلامی
ایجاد استراتژی واحد فرهنگی و هماهنگی کامل بین نهادهای فرهنگی جامعه
ایجاد تحولات ساختاری شگرفی در جهت رسیدن به آرمانهای اسلامی

راهکارهای سلبی و بازدارنده:

طبیعی است که در راستای اجرای این فریضه ی الهی موانعی چه در داخل و فرهنگی خودی و چه در خارج و از سوی فرهنگ بیگانگان وجود دارد که می توان به راه کارهای زیر اشاره نمود:
توجه به نقش فراگیر و حساس مطالب منتشر شده از سوی رسانه ها و تأثیر آن بر فرهنگ عمومی
تحقیق و کشف شیوه های کنترل نسبت به فرهنگ های مبتذل
در حیطه ی نظارت، توجه بیشتر به مناطق آلوده و حساس از نظر رواج ابتذال و مسایل غیراخلاقی
دسته بندی متخلفین و برنامه ریزی برخورد و اولویت بندی در برخوردهای سلبی
تحریم و ممنوعیت، کنترل و ایجاد مانع برای فعالیت های منفی، مخرّب و ضدفرهنگی
تشکیل شبکه ی نظارت مردمی و تصویب قوانین لازم برای پشتیبانی از آمران و ناهیان در عرصه ی عمل
برخورد قانونی با عناصر، عوامل و مرّوجین اصلی منکرات در جامعه

پیشنهاد انجام طرحهای پژوهشی و کاربردی

الف: عوامل اثرگذار:
1. بررسی میزان تأثیرات فرهنگ خانواده و تربیت خانوادگی
2. بررسی میزان تأثیر عوامل محیطی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی
3. بررسی میزان تأثیر سیستم آموزشی و تربیتی (رسمی یا غیررسمی)، فرهنگی و مذهبی (مدارس دینی، مراکز دولتی و دانشگاهها)
4. بررسی میزان تأثیر حوزه ی ارتباطات اجتماعی (دایره ی دوستان، خویشاوندان، همکاران و شهروندان)
5. بررسی میزان تأثیر رسانه های ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو و تلویزیون، کتاب، رسانه های صوتی و تصویری)
ب: تحلیل محتوایی مؤلفه های مهم:
1. بررسی پیام های کتاب درسی
2. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در نهادهای اجتماعی رسمی و غیررسمی
3. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در رسانه های ارتباط جمعی
4. بررسی نقش تربیتی پیام های امر به معروف و نهی از منکر در مجلات و جراید خاص
5. بررسی میزان تأثیر محتوایی و نقش عوامل فرهنی خاص مذهبی در این پدیده مثل: مؤلفه های فرهنگ عاشورایی، ماه رمضان اعتکاف ها و…
6. بررسی میزان تأثیر محتوایی، پدیده های اجتماعی مثل مدگرایی، مصرف گرایی، غرب زدگی، رقابتهای فردی و اجتماعی، استبداد داخلی، عامل تکنولوژی، سرمایه گذاری، طبقات مرفه و اشراف، نقش تهاجم فرهنگی و…
ج: مجاری اثرگذار
1. بررسی نقش مجاری انسانی: روشن فکران وابسته، سازمان های جاسوس دنیا، دانشمندان غربی، میسیونرهای مذهبی غربی تکنوکراتها، مستشاران خارجی، سرمایه داران وابسته و…
2. بررسی نقش مجاری غیرانسانی: روزنامه و مجلات، صدا و سیما، فیلم و تئاتر، ابزار و فرآورده های غربی و…

پی نوشتها:

1. طباطبایی، مرحوم علامه محمدحسین: تفسیرالمیزان، ترجمه فارسی، ج4، ص 156
2. همان، ص 159
3. همان، ص 167
4. همان، ص 204
5. طباطبایی، مرحوم علامه تفسیرالمیزان، ترجمه فارسی، ج4، ص 204
6. مطهری، استاد شهید مرتضی: حماسه حسینی، انتشارات صدرا، ج1، صفحات 254-190
7. عاملی، مرحوم شیخ حرّ: وسایل الشیعه، ج11، ص 359 روایت امام باقر (علیه السلام)
8. همان، ص 403
9. همان، ص 395
10. همان، ص 395
11. همان، ص 395
12. همان، ص 398
13. وسایل الشیعه، ج 11، ص 395
14. همان، ص 395
15. نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکت 244
16. اصول کافی، ج5، ص 56
17. مجلسی (رحمة الله) علامه ممدباقر: بحارالانوار، ج 100، ص 89
18. همان: ج61، ص 129 و نیز وسایل الشیعه، ج11، ص 389، حدیث امام صادق (علیه السلام
19. نهج البلاغه: ترجمه دشتی، خطبه 193 (قاصعه)
20. جوادی آملی، آیت الله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، نشرار اسراء، چ81، ص 109.
21. جوادی آملی، آیت الله: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، نشر اسراء، چ81، ص 101
22. طباطبایی، علامه: تفسیرالمیزان، ترجمه ی باقر موسوی همدانی، نشر انتشارات اسلامی، جلد 16، ص 6 و 325
23. کورانی، علی: امر به معروف و نهی از منکر، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ 1371، صفحات 5 و 6
24. دادسرای مبارزه با مواد مخدر و منکرات: شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، چ سوم 1376، ص 202
25. نهج البلاغه، نامه 31
26. روضه ی کافی، صفحه 93
27. تبییان، دفتر بیست و یکم، ص 263، 7/11/61
28. همان، ص 263، 24/9/61
29. خمینی (رحمةالله) امام: آداب الصلاة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، چ اول، 1370، ص 273
30. مطهری، استاد شهید مرتضی: حماسه حسینی، انتشارات صدرا، ج1، صفحات 254-190
31. مطهری (رحمةالله)، استاد شهید: حماسه حسینی، صدرا، ج1، ص 196
32. اکبری زادگان، نوروز: عاشورا خروش بیداری، انتشارات شهید فهمیده، 1382، ص 63
33. مرکز تحقیقات اسلامی: امر به معروف و نهی از منکر، چ 1372، 2، ص 69
34. وسایل الشیعه، ج11، ص 194
35. نهج البلاغه: قصار الحکم، حدیث شماره ی 47
36. اصول کافی، ج1، ص 27، حدیث شماره 15
37. نهج البلاغه، قصارالحکم، حدیث شماره 184
38. نهج البلاغه، قصارالحکم، حدیث شماره 304
39. سوره ی مؤمنون، آیه ی 96
40. اشتهاردی، عبدوس: فرازهایی برجسته از سیره امامان شیعه، دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1372، ص 279
41. همان: صفحات 266 تا 279
42. ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر: پیکار با منکر در سیره ی ابرار، چ 2، 1376، صفحات 186 و 185
43. جوادی آملی، آیةالله: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، نشر اسراء، 1381، صفحات 111 و 110

فهرست منابع مورد استفاده

قرآن کریم: سوره های احزاب و مؤمنون
نهج البلاغه: ترجمه های فیض الاسلام و محمد دشتی
اصول کافی: مجلدات 1 و 5
اشتهاردی، عبدوس: فرازهایی برجسته از سیره ی امامان شیعه، دفتر تبلیغات اسلامی قم 1372
اکبری زادگان، نوروز: عاشورا خروش بیداری، نشر شهید فهمیده، 1382
جوادی آملی، آیت الله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، نشر اسراء، 1381
خمینی (رحمت الله علیه)، امام: تبیان، امر به معروف و نهی از منکر، دفتر بیست و یکم، مؤسسه نشر آثار امام 1382
خمینی (رحمت الله علیه)، امام: آداب الصلوه، مؤسسه نشر آثار امام (رحمت الله علیه)، 1370
ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر: پیکار با منکر در سیره ابرار، چ2، 1376
دادسرای مبارزه با مواد مخدر: شیوه های صحیح امر به معروف و نهی از منکر، سازمان تبلیغات اسلامی، 1376
طباطبایی، مرحوم علامه محمدحسن: تفسیرالمیزان، ترجمه فارسی، چ4،
عاملی، شیخ حرّ: وسایل الشیعه، جلد 11
مجلسی (رحمت الله علیه)، علامه محمدباقر: بحارالانوار، جلد 100
کورانی، علی: امر به معروف و نهی از منکر، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1381
مرکز تحقیقات اسلامی سپاه: امر به معروف و نهی از منکر، چ2، 13
مطهری (رحمت الله علیه)، استاد شهید: حماسه حسینی، انتشارات صدرا، ج1

شنبه 20/12/1390 - 23:1
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:نوروز اکبری زادگان

مقدمه:

انسان از قدیمی ترین روزگار حیات خویش، ملّت واحدی بوده است و تنظیم روابط انسانی براساس وحدت اجتماعی، همواره از آرمانهای مقدس او می باشد. در جوامع بشری، رشد و اجتماعی بودن، تکامل تدریجی داشته است1، بنابراین فلسفه ی ارسال پیامبران الهی برای این است که با اختلافات، تعارضات، انحرافات و آسیب هایی که اجتماع بشری را تهدید می کند، برخورد شود تا همواره جامعه ی انسانی در مسیر الهی خویش هدایت گردد.2 آن چه مهم به نظر می آید آن است که در یک جامعه ی الهی، کیفیت ارتباط سالم و حیات بخش و تضمین کننده ی سعادت جامعه باید براساس آموزه های الهی تبیین و تحقق یابد. بر این اساس برای ضمانت اجرای احکام اجتماعی در اسلام، دو راه کار مهم در نظر گرفته شده است: «یکی وجود سازمان حکومتی اسلام که موظف به حفظ شعایر عمومی دین و حدود آنهاست و دیگری انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، که بر تمام مسلمین واجب است.»3 جوامع بشری در طول تاریخ خود با مشکلات، انحرافات و آسیب های زیادی روبرو بوده اند، بنابراین راه کارهای اسلامی برای معالجه ی این انحرافات و نابسامانیها براساس آموزه های قرآن کریم عبارتند از:
1. گسترش تعلیم وتربیت دینی و تعمیم تبلیغات مذهبی
2. وجود روحیه ی گذشت و ارفاق در محیط تربیت بدنی و انتظار یکسان از مردم نداشتن
3. تعمیق و گسترش عنصر بصیرت و بینایی (قُل هَذِهِ سَبِیلیِ أدُعُواإِلَی اللهِ عَلَی بَصیِرَةٍٍ اَنَا وَمَن اتَّبَعَنِی)4 (سوره ی یوسف، آیه ی 108) در اندیشه ی اسلامی ارتباط مستمر بین آحاد جامعه با رهبری که براساس تقوا خواهد بود، می تواند در نهایت جامعه را به سمت فلاح و رستگاری و سعادت رهنمون گردد و اشکال عمده ی جوامع اسلامی چه در عصر امامت و چه در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) این بود که این ارتباط مستمر قطع گردیده است. لذا در چنین شرایطی است که امام (علیه-السلام) به عنوان یک مصلح حقیقی باید جامعه را بر مسیر اصلی سعادت خویش برگرداند. آن چنان که امام صادق (علیه السلام) در ذیل آیه ی 200 سوره ی آل عمران می فرماید: «یَا اَیُّهَا الَّذِینَ أمَنُوا اصبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ» درمورد کلمه ی «رابطوا» می فرمایند: «در مصیبت ها صبر کنید و در فتنه ها پایدار باشید و با پیشوایان خود رابطه برقرار سازید.»5 در یک دیدگاه کلی، قابل توجه است که همه ی پیامبران الهی مکلّف به تبلیغ دین بوده اند و تنها بعضی از آنها مکلّف به تشریع و قانون گذاری بوده اند. لذا فریضه ی مهم امر به معروف و نهی از منکر در اسلام همان حکم عملی و تشریعی مُبلّغ است و بنابراین وظیفه ای است مضاعف بر عنصر تبلیغ.6

* آثار اصلاح گرانه ی امر به معروف و نهی از منکر:

این فریضه ی الهی به عنوان مهمترین و ارزنده ترین پدیده ی اجتماعی آثار و برکات اجتماعی و فردی بسیاری دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. اجرای احکام و فرایض الهی (… بِها تُقَامُ الفرائِضُ…)7
2. تحق عدالت اجتماعی (… مَعَ رَدُّ المَظالِمِ و مُخالفة الظالِمِ و…)8
3. نوسازی جامعه (… بِهَا تُعمَرُ الارض) به وسیله ی امر به معروف و نهی از منکر سرزمین آباد می گردد.9
4. تثبیت حکومت اسلامی (…بِهَا… یستَقیِمُ الامرُ…) به وسیله ی امر به معروف و نهی از منکر حکومت الهی مستقیم و تثبیت می شود.10
5. تحکیم امنیت اجتماعی (…بِهَا …تأمَنُ المذاهِبُ و… و ینتَصِفُ من الاعداءِ…) راهها امن می گردد و از دشمنان انتقام گرفته می شود …11
6. نزول خیر و برکت (پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم): لا تُزالُ اُمتّی بخیرٍ ما اَمَرُوا بِالمعروفِ و نَهَوا عنِ المنکرِ؛ امت من تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند در خیر و برکت هستند.)12
7. شکست جبهه ی نفاق (حضرت علی (علیه السلام): من نَهی عن المنکرِ اَرغَمَ اُنُوفَ المنافقینَ؛ کسی که نهی از منکر می کند بینی منافقین را به خاک می مالد…)13
8. گسترش راههای کسب حلال (…بِهَا… تَحِّلُ والمکاسب…؛ به وسیله ی آن کسب حلال می شود)14
9. تحقق مصلحت عمومی جامعه و طرد نااهلان (فَرَضَ اللهُ الامرَ بالمعروف مصلحةً للعلوم و النّهیَ عن المنکرِ رَدعاً لِلسُّفَهاءِ)15 چنان چه امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در جای دیگری در وصیت نامه به حسنین (علیهاالسلام) می فرمایند: لتأمرون بالمعروف و لتنهون عن المنکر او لیستعملن علیکم شرار لکم قیدعوا خیارکم فلا یستجاب لهم16 یعنی آنانکه اگر شما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردید، دیگران ملکوت را به دست می گیرند و سیاست بازان وارد صحنه می شوند.
10. تحقق اخلاقی الهی در جامعه.
یکی از آثار و برکات این فریضه ی الهی تحقق و گسترش اخلاق الهی در جامعه ی بشری است. لذا امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند» اِنّ الاَمرَ بِالمعرُوفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ لخُلقان مِن خُلقِ اللهِ.17 و نیز همه ی ما مأموریم به این که به اخلاق الهی متخلق گردیم (تخلفوا به اخلاق الله)18 چنان چه این فریضه ی الهی ترک شود مشکلات بسیاری برای جوامع انسانی پدید می آید. …فان-الله سبحانه لم یلعن القرن المافی بین ایدیکم الا لترکهم الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فلعن الله سفهاء لرکوب المعاصی و الحلماء (الحکماء) لترک التناهی… زیرا خدای سبحان، مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت، مگر برای ترک امر به معروف و نهی از منکر، پس خدا بی خردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترک بازداشتن دیگران از گناه، لعنت کرد…19 هم چنین حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آفات مهم ترک این فریضه ی بزرگ الهی را چنین برمی شمارند: موجب سلطه ی بدان می شود (نامه 47/7)، سقوط و انحطاط اجتماعی را به همراه دارد (خطبه 129/8) و باعث نفی هویت و حیات انسانی می گردد (حکمت 374 و 475)

عزم همگانی (امر به معروف و نهی از منکر)

گسترش و تعمیق این فریضه ی الهی در حقیقت نیازمند یک عزم ملّی و همگانی است چنان چه در سوره ی لقمان آیه ی 17 می-فرماید: یا بُنَیَّ اَقِمِ الصَّلاةَ وَ أمرُ بِالمَعرُوفِ وَ انهَ عَنِ المُنکَرِ وَاصبِر عَلَی مَا أصَابَکَ اِنَّ ذَلِکَ مِن عَزمِ الاُمُورِ. براساس این کریمه الهی، در راه اجرای این فریضه، باید سختی ها و مصایب را تحمل کرد و صبر پیشه نمود. عزم الامور به کارهایی گفته می شود که باید روی آن تصمیم و عزم داشت و به تعیین کارهای انسان از روی اراده است، اما در بعضی از کارها باید از قبل درباره ی آن فکر و مشورت کرد و سپس تصمیم گرفت. اگر کاری مهم و اجتماعی باشد و بدون هماهنگی مستمر همگان حاصل نشود، می-گویند این کار عزم ملّی می طلبد، و امر به معروف و نهی از منکر، امری ملّی، مصمم و جزمی است که با عزم همه ی مردم همراه است.20 امر به معروف از جایگاه قدرت سخن گفتن است، نه سخنرانی و موعظه و اندرز یا مقاله نوشتن که این امور آسان و فراوان است، امر به معروف، صدور و دستور جلوگیری عملی از نارواییها زشتی هاست… لذا این بحث در کتب فقهی در مبحث جهاد آمده است… کسی که ندانسته گناه می کند مورد امر به معروف و نهی از منکر نیست بلکه باید او را به حکم شرعی آگاه نمود… اما کسی که فلان کار را عالماً و عامداً مرتکب می شود… در این جا باید از موانع قدرت برخورد نمود و جلوی تبه کار را گرفت، چنین کاری نیازمند یک عزم ملّی است، از این رو به عنوان واجب کفایی مطرح است که مسؤولیت همگان را به همراه دارد.21 آیات دیگر درمورد عزم الامور:
* شوری/43: وَ لَمَن صَبَرَ و غَفَرَ اِنَّ ذَلِکَ لَمِن عَزمِ الاُمُورِ. هر کس صبر کند و ببخشاید، این عمل از عزم الامور است.
* آل عمران/ 186: اِن تَصبِرُوا و تَتَّقُوا فاِنَّ ذَلِکَ مِن عَزمِ الاُمُورِ. اگر صبر کنید و تقوا به خرج دهید، این خود از عزم الامور است. عزم عبارتست از: تصمیم قبلی بر گذراندن و فیصله دادن به کاری، … پس هر کسی که به امری صبر کند، حتماً در عقد قلبی اش و محافظت بر آن جدّیت دارد و نمی خواهد از آن صرف نظر کندو این خود از قدرت و شهامت نفس است.22
شنبه 20/12/1390 - 23:0
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:فاطمه شیرخوانى
 در بهمن 1357 تحولى عظیم و شگرف و به تعبیر حضرت امام (رحمه‌الله علیه) معجزه‌اى الهى در تاریخ ایران و اسلام و حتى جهان بشریت رخ داد که اندیشمندان و تحلیلگران جهان سیاست را به تعجب واداشت.
در آن سال انقلابى رخ داد که تمامى اسباب سازمان‌هاى بزرگ جاسوسى دنیا و مراکز تحقیقاتى را در هم ریخت. انقلابى به رهبرى امام و حمایت روحانیت و اتحاد مردم مسلمان با اتکا به مکتب اسلام و شعارهاى کوبنده اسلامى پیروز شد. انقلابى که با تکیه بر تکنیک ایثار، جهاد، شهادت صف طاغوتیان را در هم کوبید، انقلابى که نشانگر احیاى اسلام ناب محمدى و گسترش حکومت عدل اسلامى در سراسر جهان و زمینه‌سازى ظهور منجى عالم بشریت است.
شهید مطهرى در این باره مى‌فرمایند: «انقلاب اسلامى ایران به اعتراف بسیارى از صاحب‌نظران، یک انقلاب مخصوص به خود است؛ یعنى براى آن نظیرى در دنیا نمى‌توان پیدا کرد، انقلاب اسلامى یعنى راهى که هدف آن با اسلام و ارزش‌هاى اسلامى است و انقلاب و مبارزه صرفا براى برقرارى ارزش‌هاى اسلامى انجام مى‌گیرد.» (1)
جهانى بودن اسلام و کوشش در راه تحقق حاکمیت آن درحد وسیعى متاثر از اصل امر به معروف و نهى از منکر بوده و معرفى و گسترش اسلام تاکنون نیز بى‌هیچ تحمیل و فشار سیاسی، براساس همین اصل صورت گرفته است و تاکنون نیز بر همین اساس وتوسط عموم مردم مسلمان بایستى صورت پذیرد.
همین مسئله و طبیعت انقلابى اسلام است که قرآن، تاسیس حکومت اسلامى را به عنوان دین نمونه و امت و حکومت الگو معرفى مى‌کنند:‌
«انا جعلناکم امه و سلطا لیکونوا شهدا على الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا» (2) «مسلمانان در اجراى این دو وظیفه بزرگ در عصر انقلاب پیامبر را اسوه و الگوى خود قرار دادند و مى‌دهند.»
«لقد کان لکم فى رسول الله اسوه حسنه» (3)
انقلاب اسلامى ایران خود یکى از ثمرات مهم و نتایج با ارزش اصل مسلم امر به معروف و نهى از منکر در جنبه‌هاى سیاسى و حکومتى آن است و براى حفظ و گسترش آن به همین اصل متمسک شده است.
سعى مسلمانان قبل و بعد از انقلاب و رشد و نمو اسلام ناب محمدى (صل الله علیه و آله و سلم) با بهره‌گیرى از سنت‌هاى انقلابى آن نظیر امر به معروف و نهى از منکر و آشنا نمودن دیگران با آن بوده است. و در واقع اجراى این امر باعث برقرارى حکومت الهی، حمایت مستضعفین، استقلال و آزادی، مبارزه با استکبار، استبداد، استعمار و استثمار در بعد از انقلاب شده و این امر کم و بیش در کشورهاى مسلمان دیگر تجلى کرده است. لذا براى تداوم انقلاب اسلامى و گسترش آن باید عقاید سیاسی، اجتماعى و احکام اسلامى به صحنه‌ ظهور و عمل در آمده و تبلیغ شود.
انقلاب اسلامى در پى تغییر سیستم سیاسى طاغوت ارزش‌هاى غیر اسلامى حاکم در جامعه آن روز بود و پیروزى آن به سه رکن مهم و اساسى مکتب اسلام، رهبرى ولایت فقیه و مردم استوار است و تداوم آن نیز با بقاى این سه رکن خواهد بود.(4)
پاسخ به یک سوال
فریضه‌ امر به معروف و نهى از منکر در صورتى که حکومت اسلامى نباشد حکمش چیست؟ چه کسى یا کسانى متولى اجراى آن هستند آن هم در امور سیاسی؟
جواب: ائمه (علیهم السلام) اقامه حدود و برپایى احکام در بین مردم را (چه در زمانى که حکومت اسلامى باشد و چه در زمانى که حکومت به دست طاغوتیان اداره شود) رابه فقهاى شیعه تفویض کرده‌اند، بعد از آنکه از واجبى تعدى نکنند و از حدى تجاوز ننمایندو به شیعیان امر کرده‌اند که به یارى ومعاونت فقها در این امر خطیر بپردازند.
آیت‌الله سیدکاظم حائرى دراین بار چنین مى‌فرماید: «محرز است که شارع مقدس به فوت شدن مصالح و از بین رفتن احکامى که اگر حکومت و سلطه‌ اسلامى در کار نباشد فوت و مضمحل مى‌شود راضى نیست.» (5)
مرحوم شیخ صدوق روایت مى‌کند که اسحاق بن یعقوب نامه‌اى براى صاحب عصر و زمان مى‌نویسد و از حکم مشکلاتى که برایش پیش آمده سوال مى‌کند، در بخشى از این توضیح که به خط شریف حضرت صادر و از طریق محمد بن عثمان عمرى ابلاغ مى‌شود آمده است: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیهاالى رواه حدیثنا، فانهم حجتى علیکم و انا حجه‌ الله علیکم» (6) «در حوادث واقع شده به راویان ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان.»
این نشان مى‌دهد که فقهاى شیعه غیر از شان فتوا دادن نسبت به احکام شرعی، مرجع تعیین تکلیف اشخاص در حوادث و مسائل اجتماعى و سیاسى نیز هستند.
لذا این مکتب بود که ندا مى‌داد: «انالله لا یغیر بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم»‌(7) و مردم را به تغییر در امور جامعه خود فرا مى خواند و در مرحله‌ مبارزه نظام سیاسى و ارزش‌هاى حاکم را زیر سوال برده و آن را از مقبولیت عامه انداخت و براى دوران پیروزى و سازندگى طرح و برنامه ارائه داد و مردم را به دنبال خود کشاند. اهداف آرمانى انقلاب که توسط رهبر انقلاب اسلامى بیان مى‌شد ایجاد جامعه‌ الگوى بود که احکام آن توسط شارع مقدس بیان شده بود، لذا انقلاب آورنده ایدئولوژى جدید نبود، بلکه احیاگر روش‌ها و سنت‌هاى ایدئولوژى اسلامى بود. اهداف انقلاب اسلامى همان اهداف انقلاب عاشورا است و الگوى خود را از آن جا گرفته است.
امام حسین (علیه السلام ) هنگام خروج از مدینه، در وصیتنامه معروفش خطاب به برادرش محمد حنفیه هدف خود را «امر به معروف و نهى از منکر براى اصلاح کار امت و عمل به سیره رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم) بیان داشته است» (8)
امام خمینى (قدس سره الشریف) هدف از نهضت اسلامى را چنین بیان مى‌کند: «ما براى آن نهضت کردیم که اسلام و قوانین اسلام، قرآن و قوانین اسلام، قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند.» (9)
بنابراین لازمه حکومت اسلام و قرآن وجود نظارت همگانى و فراگیر مى‌باشد که همان امر به معروف و نهى از منکر مى‌باشد.
بحمدالله، این دو وظیفه بعد از انقلاب در حد وسیعى متجلى شده است.
نظارت از طریق امر به معروف و نهى از منکر، عامه و همگانى است و قطع نظر از پست و مقام و موقعیت اجتماعى افراد مى‌باشد. پست و مقام هیچ شخص نمى‌تواند مانع از اعمال این امر نسبت به او شود. در صورت مشاهده‌ منکر از طرف یک مقام عالى سیاسى یا نظامى و یا ... هر شخصى مى‌تواند، بلکه واجب است که بر علیه آن مقام اعتراض و او را وادار به ترک عمل کند. این مصداقى از حکومت مردم بر خویش است که توسط امام و رهبر جامعه اسلامى هماهنگى یافته و هدایت مى‌شود (10.)
اینها امورى بود که زاییده اجراى امر به معروف و نهى از منکر در بعد از انقلاب است. چرا که در صورتى که افراد چنین به وظیفه خود عمل کنند، متخلفان از کردار خویش هراس خواهند داشت و نخواهند توانست با ارتکاب اعمال خلاف، ارزش‌هاى فاسد را تبلیغ نمایند.
با به کار گرفتن امر به معروف و نهى از منکر در بعد از انقلاب در واقع جامعه به طور اتوماتیک و خودکار از طاغوت و فرهنگ طاغوت قبل از انقلاب فساد زدایى شد. عناصر فاسد و مفسد از محیط جامعه دفع شد و زمینه براى رشد عناصر سالم فراهم گردید، چرا که مومنان و مسلمانان در انجام این وظیفه از هرگونه سهل‌انگاری، اهمال کارى و رو دربایستى پرهیز کردند و مى‌کنند.
از ثمرات اجراى این دو وظیفه در عصر انقلاب تشکیل قوه قضائیه به عنوان قوه‌اى مستقل که پشتیبان حقوق فردى و اجتماعى و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است همچنین قانون حمایت قضائى از بسیج و بسیارى از نهادهاى دیگر که ضامن اجراى امر به معروف و نهى از منکر مى‌باشد. (11)
به طور خلاصه درخشندگى اجراى این دو امر بعد از عصر انقلاب در امور زیر بیان مى‌شود:
ارزش‌گرایی، ظلم ستیزی، مبارزه با گناه، رعایت قانون و حقوق مردم، احترام به آراى مردم، احترام به مقدسات مذهبی، نظم و انضباط اجتماعی، مبارزه با فرهنگ انحرافى غرب، انهدام زمینه‌هاى رشد فرهنگ باطل غرب، کمک‌هاى علمی، هنرى وفرهنگى ضرورى وسالم به دستگاه‌هاى تبلیغاتی، تشویق و تقویت هنرمندان متعهد، ارائه معارف دینى منطبق با زمان در تمامى ابعاد زندگى از سوى کارشناسان علوم دینى و ترویج آن به طور آزادانه و بدون هیچ گونه ترس و تقیه، ترویج فرهنگ برائت از کفار و مشرکین و منافقین، حضور زنان در صحنه‌هاى علمى و آموزشى به منظور پاسخگویى به نیاز بانوان، پیشنهاد و تذکر به مسئولین براى احیاى معروف‌ها و ارزش‌هاى اسلامی، ترویج فرهنگ تحصیل درحوزه‌هاى علمیه، ترویج فرهنگ اقتصاد اسلامى بر روابط اقتصادى و تجارى مردم و بازار، ترویج سنت‌هاى اسلامى و سالم در برابر ارزش‌هاى فاسد بیگانه، کمک به مستمندان، اقامه مجالس مربوط به شخصیت‌هاى دینى بویژه پیامبر و اهل بیت او، اقامه نماز جماعت به طور مستمر و منظم، نصب صندوق پیشنهادها از ناحیه مسئول اداره ملاقات هفتگى و یا ماهانه روسا با کارمندان و مراجعه‌کنندگان به منظور رسیدگى به امور آنها حضور در نماز جمعه، الگوگیرى و متابعت از حرکت‌هاى سیاسى پیامبر و اهل بیت، تعلیم و تحصیل، صیانت و دفاع از ارزش‌هاى انقلاب اسلامی، حضور در صحنه‌هاى سرنوشت‌ساز انقلاب اسلامی، مبارزه جدى با دشمنان قسم خورده اسلام بویژه آمریکا و اسرائیل و ...
امر به معروف و نهى از منکر وقتى با استقبال مردم روبه‌رو مى‌شود که کارگزاران در اقدام به معروف و نبرد با منکر در صف نخست قرار بگیرند که ما این مسئله را در جریان بعد از انقلاب به خوبى مشاهده مى‌کنیم، براى همین امام على (علیه السلام) معتقد بود «بر کسى که خود را پیشواى مردم مى‌کند واجب است قبل از آموزش دیگران خود را آموزش دهد و تادیب عملى او باید قبل از تادیب به زبانش باشد.»(12)
اسلام با واجب کردن امر و نهى و ولایت محدودى که در جلوگیرى از گناه براى مومنین نسبت به گنهکاران قرار داده است در عمل نوعى تشکیلات وسیع و سازنده‌اى را در همه جاى جامعه اسلامى به وجود آورده است و با پاداش بزرگى که بر انجام آن مقرر فرموده و تهدیدى که بر ترک آن کرده است، تحقق این وظیفه را تشخیص نموده است. (13)
قرآن کریم مى‌فرماید: «و لتکن منکم امه یدعون الى الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون»(14) باید گروهى از شما مسلمانان خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند، امر به نیکى نمایند و از کار بد نهى کنند اینان رستگارانند.
که در این زمینه، امر به معروف و نهى از منکر در دایره‌ حکومت اسلامى یعنى فضاسازى مناسب و فضاسازى ایجاد مراکز فرهنگی، ورزشی، تولید فیلم‌هاى مناسب، مراکز اطلاع‌رسانى انتشار مجلات در همه زمینه‌ها راهکارهاى مهمى در ایجاد و برپایى این فریضه مى‌باشد.
از راه‌هاى جلوگیرى از سرایت گناه که در واقع تضمین کننده این امر نیز مى‌باشد این است که آمر و ناهى به شیوه‌هاى امر و نهى آگاه باشند.
از این مطلب دانسته مى‌شود که این وظیفه علاوه بر اینکه یک وظیفه عمومى است، بلکه یک امر تخصصى است و نیاز به کارشناسى علمی، روانی، اجتماعی، تبلیغى و هنرى دارد.
آمرین به معروف و ناهیان از منکر باید از دانشمندان و متفکران و مصلحان و دلسوزان جامعه باشند.اگر مشاهده مى‌کنیم که نهى از منکرها بى‌اثر است، گناه را تنها به گردن خلافکار نیندازیم؛ زیرا گاهى شیوه‌هاى واحد براى دردهاى متنوع مثل نسخه واحد براى مرض‌هاى گوناگون است و شفابخش نخواهد بود. (15)
امام رضا (علیه السلام) در این زمینه مى‌فرمایند: «من طلب الامر من وجهه لم یزل فان زل لم تحزله الحیله» (16) هر کس کارى را از شیوه خودش وارد شود لغزش پیدا نخواهد کرد و اگر لغزش رخ دهد حیله‌ها و شیطنت‌ها او را خوار نخواهد کرد.»
آنچه که از این روایت بر مى‌آید این است که براى هر معروف و منکرى از هر شخصى در هر مکان و زمانی، شیوه‌اى خاص لازم است که اگر مراعات نشود، امکان دارد اثر منفى دهد و اگر مراعات شود بهترین راه براى جلوگیرى از سرایت گناه خواهد بود.
جا دارد که دراین جا تیمما و تبرکا به نمونه‌اى از شیوه بزرگان را با موارد معروف و منکر بیان کنم.
نقل مى‌کنند در آن زمانى که شهید مدنى در روستاى (دره مراد بیک) همدان بود، احساس کرد که این روستا به جهت داشتن آب و هوایى خوش مورد توجه افراد شراب‌خوار و زنان بى‌حجاب قرار گرفته است. وى اهالى روستا را برعلیه آنها بسیج نموده و به دروازه روستا این چنین نوشته‌اى آویزان کرد که:
«ورود افراد شراب‌خوار و زنان بى‌حجاب ممنوع» (17)
امید است تا بتوانیم با تحقق این فریضه مقدس جامعه‌اى سالم و الهى به دور از هرگونه تنش و فسادگرایى داشته باشیم.

پى‌‌نوشتها:

1- مرتضی، مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، ص .57
2- البقره، .143
3- الاحزاب، .21
4- محسن، قرائتی، امر به معروف و نهى از منکر، ص .88
5- احمد، واعظی، حکومت دینی، ص .193
6- بابویه قمى (معروف به شیخ صدوق)، محمد بن على بن الحسن، کمال الدین، جلد 2، ص 483، باب 45، حدیث .4
7- الرعد، .11
8- محمدباقر، مجلسی، بحار الانوار، جلد 44، ص .329
9- روح‌الله، الموسوى الخمینی، صحیفه‌ نور، جلد 8، ص .171
10- ابوالفضل، شکوری، فقه سیاسی، جلد 1، ص .185
11- نمایندگى ولى فقیه در سپاه، امر به معروف و نهى از منکر، ص .36
12- نهج البلاغه، ص .480
13- محمدرضا، اکبری، تحلیلى نوع از امر به معروف و نهى از منکر، ص .19
14- آل عمران، .104
15- محسن، قرائتی، امر به معروف و نهى از منکر، ص .80
16- محمدرضا، حکیمی، الحیاه جلد 2، ص .349
17- حسن، موسوى خراسانی، بایدها و نبایدها، ص .74

شنبه 20/12/1390 - 22:59
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:فاطمه شیرخوانی
فریضه امر به معروف و نهى از منکر یک اصل کاملا ابتکارى است و از شاهکارهایى است که قبل از اسلام دردیگر جوامع سابقه‌اى نداشت. آیات بسیارى در زمینه نازل شدن بلاهاى الهى بر امت‌هایى که نسبت به آینده خودشان بى‌تفاوت بودند و یکدیگر را امر به معروف و نهى از منکرنمى‌نمودند وجود دارد که در این آیات مسلمین را به عبرت‌آموزى دعوت نموده است و آنها را به بروز بلاى بزرگ بى‌تفاوتى نسبت به جامعه هشدار مى‌دهد. یک نمونه از این آیات عبارت است از:در آنجا که خدا مى‌فرماید:
“وجعلناها نکالا لما بین یدیها و ما خلفها و موعظه للمتقین”(1)
و امت اسلام را از این جهت بهترین امت مى‌داند چرا که امر به معروف و نهى از منکر را اقامه مى‌داند.
“کنتم خیر امت اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله”(2) “شما هستید بهتر امتى که بیرون آورده شد از براى مردمان مى‌فرمایید به خوبى و باز مى‌دارید از ناشایسته و مى‌گروید به خدا”.فلسفه قیام امام حسین(علیه‌السلام) و وجود ائمه معصومین(علیهم‌السلام) نیز اجراى این امر بوده است. همان‌طورى که تاریخ نشان داده است “تا درون جامعه‌اى اصلاح نگردد اصلاح بیرون امکان‌پذیر نیست و امر به معروف و نهى از منکر پیکار با دشمن داخلى است.”(3)
دین اسلام دین کامل و همه‌جانبه‌اى مى‌باشد و احکامش در همه ابعاد زندگى قابل تطبیق با کلیه شرایط زمانى و مکانى است. بنابراین به‌طور حتم اجراى احکام اسلام در جامعه نیازمند پشتوانه قوى است که از راه تشکیل حکومت اسلامى و در سایه اقتدار آن امکان پذیر است.
جامعه اسلامى هرچند در شئون اقتصادى سرآمد و کارآمد باشد مادامى که از مصالح سیاسى آگاه نبوده در موضع انزوا قرار مى‌گیرد و زمینه تباهى آن جامعه فراهم مى‌شود.
اسلام باانجام امر به معروف و نهى از منکر اصولى را جهت اقتدار حکومت اسلامى ارائه مى‌نماید که نمودارى از آن نقل مى‌شود:
تشکیل حکومت اسلامى براى اجراى احکام اسلام
منظور از سیاست یعنى روش اداره کردن جامعه یا تنظیم جامعه به صورتى که مصالح و خواسته‌هاى جامعه تحقق یابد به تعبیر دیگر آئین کشورداری.(4)
با توجه به جدایى دین از سیاست و اینکه اسلام یک مکتب جامع‌الاطراف و شامل کلیه قوانین فردى براى اداره جامعه مى‌باشد از قوانین مدنى مربوط به ازدواج و طلاق وتجارت و معاملات و بیع و بویژه احکام قضائى و کیفرى در قرآن وارد شده است که اجراى آنها اولا نیازمند به تشکیل حکومت اسلامى دارد و دوم اینکه سبب حفظ ارزشهاى اسلامى و اقتدار حکومت اسلامى مى‌گردد.
حفظ ارزشهاى اسلامی
آنچه که دین مبین اسلام را نسبت به سایر ادیان منحصر به فرد ساخته است این است که اسلام ماهیتى مذهبى و سیاسى بر پایه حفظ ارزش‌هاى اسلامى دارد برخلاف دیگر حرکت‌هاى سیاسی، اجتماعى که در طول تاریخ رخ داده است که بعضا با مطرح ساختن صرف مسائل اقتصادى وغیره به پیروزى رسیدند.
در این زمینه حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) مى‌فرمایند:
“نهضت ما اسلامى است قبل از آنکه ایرانى باشد. نهضت مستضعفین سراسر جهان است قبل از آنکه به منطقه‌اى خاص متعلق باشد و نیز مى‌فرمایند: انقلاب اسلامى یعنى راهى که هدف آن اسلام و ارزش‌هاى اسلامى است و مبارزه صرفا براى برقرارى ارزش‌هاى اسلامى انجام مى‌گیرد”.(5)
وحدت و یکپارچگى زمینه‌ساز گسترش امت اسلام
از دیگر دستاوردهاى اجراى این فریضه در جامعه که در سایه بیدارى حس دینى مردم و ملت مى‌باشد متحد شدن کشورهاى اسلامى در هر عرصه و جامعه‌اى مى‌باشد.
مسلمانان و ملت‌هاى اسلامى به این نتیجه رسیدند که تنها در سایه چنگ زدن به ریسمان الهى است که مى‌شود جامعه جهانى موردنظر اسلام را ایجاد کرد. در این زمینه خدا در قرآن کریم مى‌فرماید: “واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا”(6) “همگى به ریسمان الهى چنگ زنید تا متفرق نشوید.”
در تاریخ نیز مى‌بینیم پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) با گسترش اسلام و اتحاد سرزمین‌هاى اسلامى با یکدیگر چه فتوحاتى را در صدر اسلام داشتند وتا چه حد به تبلیغ و گسترش اسلام پرداختند.
رهبرى صالحان
همچنین اسلام معتقد است که حکومت در زمان غیبت کبرى حق کسانى است که شرایطى را داشته باشند که در قرآن، روایات براى حاکم جامع آمده است، یعنى مرد فقیه اسلام‌شناس، عادل، شجاع، مدبر زیرا شخصى که به‌عنوان رهبر جامعه در راس امور قرار مى‌گیرد اگر به قوانین اسلام و منابع اخذ آن آشنایى نداشته باشد، چگونه انتظار مى‌رود جامعه در مسیر صحیح قرآنى حرکت کند، همچنین در قانون اسلام مشاهده مى‌کنیم که شخص رهبر جامع‌الشرایط توسط افرادى انتخاب مى‌شود که خود اسلام‌شناس مى‌باشند و گروهى هستند که پشتوانه مردمى نیز دارند و توسط ملت انتخاب مى‌شوند تا سلامت جامعه اسلامى بهتر حفظ گردد.
مشارکت سیاسى مردم
مشارکت سیاسى در واقعه حضور فعال، سالم و توام با هوشیارى و شناخت موقعیت‌ها در عرصه‌هاى مختلف تصمیم‌گیرى در یک نظام سیاسى است.
بدیهى است سالم و هدفمند بودن حضور و مشارکت حداکثرى شرط اساسى و پایدار براى پیشرفت یک سیستم سالم سیاسى است.
به هر اندازه مشارکت و نقش مردم در تصمیم‌گیرى‌ها با رشد آگاهى و تعمیق فضایل معنوى آنان همراه باشد، این مشارکت و حضور در صحنه‌ها با دوام و قوام بیشترى خواهد بود . آنگاه هر گونه رخنه و ایجاد خلل از جانب دشمنان در آن غیرممکن خواهد شد. سفارش وتوصیه به انجام خوبى‌ها و بازداشتن از زشتى‌ها دو اصل پذیرفته شده همه ملل و اقوام در طول تاریخ زندگى انسان‌ها بوده است، زیرا این دو اصل علاوه بر اینکه مورد تائید فطرت حقیقت‌طلب آنها بوده بلکه مورد سفارش و دستور موکد عقل سلیم انسان نیز بود. ناگفته پیداست که خوبى و بدى حسن و قبح فعلى در نزد اقوام گوناگون متفاوت بوده و معیار ارزش‌ها و ضدارزش‌ها در میان ملل معتقد به ادیان الهى بویژه دین مبین اسلام با کسانى که از داشتن چنین عقایدى محروم بوده‌اند تفاوت‌هاى چشمگیرى داشته است اما این اصل در همه ساختارهاى فکرى و نظام‌هاى اجتماعى مشترک است که اگر عملى را خوب (حسن) یا زشت (قبیح) بدانند امر و توصیه به انجام و عدم انجام آن لازم و به جهت حفظ واستمرار مشارکت لازم و هدفمند در اجتماع آن را یک ارزش مهم به حساب مى‌آورند.
بنابراین امر به خوبى‌ها (معروفات) و نهى از زشتى‌ها (منکرات) از اصول پذیرفته شده همه عقلاست و کلیه صاحبان اندیشه و متفکران عالم چه از بعد معنوى و چه از دیدگاه مادى آن را از ضرورت‌هاى اجتناب‌ناپذیر حیات اجتماعی- سیاسى بشر مى‌دانند. به هر اندازه که مردم در امور اجتماعی- سیاسى و فرهنگى یکدیگر را توصیه به خوبى‌ها و نهى از بدى‌ها نمایند، مشارکت سیاسى آنهادر تصمیم‌گیرى‌هاى کلان جامعه سالم‌تر و باثبات‌تر خواهد بود.
وضع قوانین تضمین‌کننده سعادت دنیوى و اخروى افراد در جامعه، جلوگیرى از تصویب قوانین ضداخلاقى در مجالس قانونگذارى کشورها در عرصه و روزگار، جلوگیرى از روى کارآمدن سیاستمداران کج‌اندیش و نالایق درعرصه تصمیم‌گیرى هر مملکتى و دفاع از ستمدیدگان عالم و... ازجمله مصادیق عینى مشارکت سیاسى سالم ممزوج با فرهنگ غنى در امر به معروف و نهى از منکر توسط افراد در جامعه پاک است.
مقابله با منکرات سیاسی
در برابر معروفات سیاسى در هر جامعه‌اى یکسرى منکرات سیاسى نیز وجود دارد که سلامت جامعه و صیانت و دفاع از ارزش‌هاى اسلامى را به خطر مى‌اندازد:
تبلیغات سوء و نشر اکاذیب
با اندکى تامل در تاریخ روزگار بیشتر مى‌بینیم که در هر عصر و دوره‌اى دشمنان وحدت مردم با استفاده از ابزار و وسایل موجود ذهنیت مردم را خراب کرده و با تبلیغات سوء و نشر اکاذیب کیان هر جامعه‌اى را به خطر انداخته‌اند.
همان طورى که مى‌دانیم یکى از راههاى بسیار موثر در ایجاد تفرقه و اختلاف چه در خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین واحد و چه در یک کشور حتى در سطح جهانى دروغ‌پردازى و شایعه‌پراکنى مى‌باشد.
در زمان ما با توجه به گسترش تکنولوژى مثل ماهواره، اینترنت و دیگر وسایل تبلیغات از یک طرف واینکه این وسایل بمباران تبلیغاتى در اختیار کشورهاى صنعتى است که سابقه استعمارگرى داشته‌اند از طرف دیگر به خوبى مى‌شود پى برد که چگونه دشمن سعى مى‌کند از این راه یعنى نشر اکاذیب و شایعه‌پراکنى جهت ایجاد شکاف بین اقشار مختلف بهره‌بردارى ‌کند. اما مى‌دانیم که این شیوه زمانى مى‌تواند مخرب باشد که مردم در جریان امور کشور قرار نگیرند و از اوضاع داخلى و مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعى و غیره بى‌اطلاع باشند و از آنجا که انسان طبیعتا دنبال حقیقت است مى‌بینیم یک شکافى بین بى‌اطلاعى از یک طرف و تلاش جهت کشف حقایق از طرف دیگر ایجاد مى‌شود و دشمن سعى مى‌کند این شکاف را با خبرهاى تحریف شده پر کند.
قرآن در این باره مى‌فرماید:
“الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوالالباب”(7) “آن کسانى که سخن را مى‌شنوند و نیکوترین آن را عمل مى‌کنند آنان هستند که خدا هدایتشان فرموده است و آنان خردمندانند.”این آیه آزاداندیشى مسلمانان و انتخاب‌گرى‌ آنها را در مسائل مختلف به خوبى نشان مى‌دهد.
نخست مى‌گوید:‌”بندگان مرا بشارت ده.” وبعد این بندگان ویژه را به این صورت معرفى مى‌کند که آنها به سخنان بدون در نظر گرفتن گوینده و خصوصیات دیگر گوش فرا مى‌دهند و با نیروى عقل و خرد بهترین آنها را مى‌گزینند.”‌ هیچ‌گونه تعصب و لجاجتى در کار نیست و هیچ گونه محدودیتى در فکر و اندیشه آنها وجود ندارد آنها جویاى حقند و تشنه حقیقت. هرجا که آن را بیابند با تمام وجود از آن استقبال مى‌کنند واز چشمه زلال آن بى‌دریغ مى‌نوشند و سیراب مى‌شوند. آنها نه تنها طالب حقند و تشنه گفتار نیک، بلکه در میان خوب و خوب‌تر و نیکو و نیکوتر دومى را بر مى‌گزینند.
آرى این است نشانه یک مسلمان و مومن حق‌طلب.(8)
بزرگ‌نمایى قدرت دشمن
دومین وسیله‌اى که دشمن براى رسیدن به هدف سوءش استفاده مى‌کند و جزء منکرات سیاسى محسوب مى‌شود بزرگ جلوه دادن قدرت نیروى دشمن است.
حکومت‌هاى الهى در طول تاریخ بشر همواره با این ترفند تبلیغاتى مواجه بوده‌اند چه پیامبران قبل از حضرت محمد(صلى الله علیه و آله و سلم) و چه دوران رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) وائمه اطهار(علیهم‌السلام) و چه دوران فعلى با این توطئه مواجه بوده و مى‌باشد. ولیکن تاریخ نشان داد که کشورهاى بیگانه و دشمنان اسلام چند نکته را درنیافتند و این موجب به هم ریختن معادلات سیاسى آنها شد: چرا که قدرت الهى را نشناختند و نمى‌دانستند که همه چیز را نمى‌شود با عقل بشرى حساب نمود چه بسا که قرآن نیز در این زمینه به کسانى که با ایمان به خدا و اخلاص در راه خدا جهاد کنند وعده نصرت به آنها داده شده است:“کم من فئه قلیله غلبت فئتا کثیره”(9)
لذا در چنین زمانى ما باید کاملا هوشیار بوده و تحت تاثیر تبلیغات سوء دشمن قرار نگیریم و از تکنولوژى و سلاح‌هاى پیشرفته دشمن هراس به دل راه ندهیم که:“ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت”(10)
فتنه‌گرى و آشوب
سومین منکر سیاسى فتنه‌گرى و آشوب است.
غالبا فتنه‌گرى زمانى شکل مى‌گیرد که دشمن در بن‌بست سیاسى باشد و دیگر توان برخورد مستقیم را ندارد و دشمنى او کاملا مبرهن و واضح شده باشد.
در چنین زمانى سعى مى‌کند که با کسب اطلاعات توسط افرادى که سست ایمان هستند و به متاعى چند آخرت خود را مى‌فروشند نقاط ضعف و اشکال نظام‌هاى اسلامى را پیدا کنند و تبلیغات خود را روى آن موضوع متمرکز کنند تا زمانى که فضا را شبهناک کنند و چنین زمانى است که سعى مى‌کنند از آبى گل‌آلود ماهى بگیرند و با ایجاد جو رعب و وحشت و دروغ‌پردازى و تفرقه‌افکنى و شایعه‌پراکنى عناصر مزدور خود را قالب مدافعان آزادى حقوق بشر و حامیان مردم واجرا کنندگان احکام الهى به مردم معرفى نمایند. دقیقا آن‌چیزى که در زمان حضرت علی(علیه السلام) را به نااهلان واگذار نمودند.
قرآن کریم نیز جوامع بشرى را به هوشیارى نسبت به فتنه‌گرى سفارش کرده:
“الفتنه اشد من القتل”(11) “فتنه‌گرى شدیدتر از کشتن است”.
و نیزدر جاى دیگر مى‌فرماید:
“واتقو فتنه لاتصصیبن الذین ظلموا منکم خاصه و اعلموا ان الله شدید العقاب”(12) “از فتنه‌گرى بپرهیزید و گمان نکنید که اگر فتنه‌اى رخ داد فقط به آنهایى که ستم کرده‌اند آسیب مى‌رسد و به دیگران نیز آسیب نمى‌رسد”.
یعنى اینکه باید قبل از به نتیجه رسیدن فتنه چشم فتنه را کور کرد وگرنه نتیجه‌اى که از فتنه حاصل مى‌گردد دامنگیر تمام جامعه مى‌شود و مومنین نیز به جرم سکوت، در پیشگاه خدا مسئول خواهند بود و باید پاسخگو باشند.
از آیات فوق مى‌توان این امر را استنباط کرد که مردم و مسئولین نباید فریب شعارهاى دروغین را بخورند و توجه داشته باشند که همواره استکبارستیزى و مقابله با ترفندها و توطئه‌هاى آنها را شعار خود قرارداده و با روشنگرى و شجاعت چهره‌هاى آشوبگر و منافق را شناسایى کرده تا به دشمنان اسلام و قرآن ثابت کنیم که ما مسلمین همواره تیزبین و استکبارستیز بوده و خواهیم بود تا ان‌شاءالله بتوانیم حکومت مصلح اسلام را به سطح جهان گسترش داده و عدل و داد را در سطح جهانى حکمفرما نماییم.

پى‌نوشتها:

1- البقره، 66
2- آل عمران، 110
3- جعفر، سبحانی، حکومت اسلامی، ص 268
4- مصباح یزدی، سلسله مباحث اسلام، سیاست و حکومت، ویراستار دفتر مطالعات وبررسى‌هاى سیاسى تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1377
5- روح‌الله، الموسوى الخمینی، صحیفه نور، جلد 10، ص 227
6- آل عمران، 102
7- الزمر، 17
8- ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 19، ص 412
9- البقره، 249
10- العنکبوت، 40
11- آل عمران، 191
12- الانفال، 25

شنبه 20/12/1390 - 22:59
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:ناصر سعد 

نظارت همگانی، سازوكار كنترل دولتمردان

برپایی حكومت و نظام صالح، مردمی و كارآمد نه تنها آرزو و خواسته تمامی مصلحان و مبارزان در طول تاریخ بوده بلكه تحقق این مهم هدف بعثت همه پیامبران الهی و امامان معصوم (علیهم السلام) نیز بوده است. جوامع بشری برای اداره امور خود و جلوگیری از بروز هرج و مرج، ناگزیر از داشتن نظام و حكومتی هستند، حال اگر این حكومت صالح و مردمی باشد، سعادت دنیا و آخرت را برای آن جامعه به ارمغان می آورد و اگر غیرصالح باشد، عقب افتادگی و تباهی را به مردم تحت سیطره خود تحمیل خواهد كرد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با توجه به این نیاز ضروری، نظامی الهی و مردمی را برای امت اسلامی تأسیس و پایه گذاری كرد و برای حفظ و بقای آن، میراث گرانقدر «غدیر» را به ارمغان گذاشت تا بعد از خویش، شایسته ترین و صالح ترین فرد، زمام حكومت را به دست گیرد و بدینوسیله سعادت و خوشبختی امت اسلامی تضمین گردد، شخصیتی والا كه به قول جرداق مسیحی، كشتن او جنایت بر همه بشریت بوده است.
از سویی تجربه تاریخی نشان داده است چه بسا ملت هایی با فداكاری و ایثار و تحمل سختی های فراوان، نظام ایده آل و مورد نظر خویش را روی كار آورده ولی بعد از مدتی همان نظام به یك نظام ضدمردمی بدل گردیده و آمال و آرزوهای آن ملت را بر باد داده است.
بحث مهمی كه وجود دارد این است كه با توجه به این تجارب تلخ تاریخی، چگونه و با چه ابزاری می شود از انحراف و طغیان حكومت ها و نظام ها جلوگیری كرد و با عوامل و بسترهای آن مقابله نمود؟
در دنیای پیشرفته كنونی، یكی از سازوكارهای مهمی كه برای كنترل نظامهای حكومتی پیش بینی كرده اند همانا مشاركت عمومی و نظارت همگانی مردم است كه به اشكال مختلف خود را بروز و ظهور می دهد.
در مكتب حیاتبخش اسلام، سازوكار مهمی كه برای نظارت بر كارگزاران و دولتمردان و نظام حكومتی پیش بینی شده همان فریضه عظیم امر به معروف و نهی از منكر است كه همچون سایر فرایض دینی از قبیل نماز و روزه، عمل به آن بر مسلمانان واجب شمرده شده است. براساس آنچه از آیات و روایات به دست ما رسیده، این فریضه بزرگترین واجب دینی بوده و سایر فرایض در مقایسه با آن همچون قطره ای در برابر دریاست.(1)
بنا به فرموده معصوم (علیه السلام) امر به معروف و نهی از منكر فریضه بزرگی است كه به سبب آن سایر فرایض برپا، راهها امن، كسب ها حلال، زمین آباد، حق از دشمنان گرفته شده و امر حكومت تحكیم می یابد؛ و از نگاه پیغمبر(ص) آمر به معروف و ناهی از منكر، جانشین خدا و رسول او در زمین دانسته شده است.(2) در بیان اهمیت این فریضه همین بس كه سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) هدف از قیام خود را امر به معروف و نهی از منكر اعلام فرمود تا جائی كه در راه انجام این تكلیف و واجب الهی، جان خویش، فرزندان و بهترین یاران خود را فدا كرد.

چگونگی اجرای امر به معروف و نهی از منكر

حال سؤال جدی این است كه فریضه ای با این میزان از اهمیت و تاثیرگذاری، چگونه باید اجرا شود كه آثار مهم آن در اجتماع مشهود و ملموس گردد؟ آیا این همه تاكید اسلام بر اهمیت این فریضه به خاطر آن است كه مثلا جلوی بیرون آمدن چند تار موی سر گرفته شود؟ یا برای این است كه صرفا از چند مزاحمت خیابانی جلوگیری گردد؟ یا چند نوار مبتذل جمع گردد؟ آیا در صورت اصلاح این چند مورد، زمین آباد، راهها امن و حكومت تحكیم می یابد؟ آیا منظور حضرت امام (رحمه الله علیه) و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) از اجرای این فریضه مهم، همین چند مورد بوده است؟ آیا تشكیل ستاد احیاء امربه معروف و نهی از منكر و گسترش آن در سراسر كشور برای نهی از چند منكر خیابانی و دم دستی بوده است؟
به نظر می رسد اهمیت این فریضه بخاطر امر به چند معروف و نهی از چند منكر عمومی و دم دستی نبوده و اهداف آن بسیار بالاتر از آن چیزی است كه در حال حاضر در بسیاری از جاها اجرا و به آن پرداخته می شود.
احساس می شود هم در اولویت بندی و هدف گذاری و هم در شیوه اجرایی این فریضه مهم، یكسری غفلت ها، بی توجهی ها و كم دقتی ها صورت گرفته كه به برخی از آنها اشاره می گردد:

الف- در اولویت بندی:

متأسفانه در چند سال اخیر كه ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منكر تشكیل گردیده بجای اینكه به وظیفه اصلی خویش كه همانا احیا و نهادینه كردن این فریضه بزرگ الهی در جامعه و تبدیل كردن آن به یك فرهنگ غالب در اجتماع، بپردازد؛ وقت خود را مصروف چند منكر عمومی و درجه دوم كه تأثیر چندانی بر سرنوشت جامعه و نظام ندارد، كرده است.
تذكر لسانی به چند دختر جوان بدحجاب و یا چند جوان سهل انگار و جمع آوری چند نوار مبتذل، ساده ترین كاری است كه می توان انجام داد. به نظر می رسد مسئولین محترم ستاد احیاء و عوامل دیگر مرتبط با آن علاوه بر اینكه وظیفه ا صلی خویش را فراموش كرده اند، در پرداختن به مصادیق نیز به اولویت ها و ضرورت ها عنایت كافی نداشته اند.
امر به معروف و نهی از منكر دارای لایه های متعدد و پیچیده ای است و آنچه الان انجام می شود صرفا پرداختن به لایه قشری و ظاهری این فریضه است و در رابطه با منكرهای بزرگی همچون تبعیض، بی عدالتی، گران فروشی، ثروت اندوزی، تجمل گرایی دروغ، غیبت، بردن آبروی دیگران، تنبلی، عدم تكریم ارباب رجوع، عدم انضباط اجتماعی و اقتصادی، اسراف، سوءاستفاده از بیت المال، رابطه بازی، پارتی بازی، رشوه ، بكارگیری افراد ناصالح و ناتوان در ادارات، سوءاستفاده از مقدسات و دهها مورد دیگر كه برای نظام و جامعه همچون سمی مهلك بوده و وجود آنها بنیان یك جامعه و نظام را به شدت متزلزل می نماید، اثری از حضور این فریضه مشاهده نمی شود.
خلاصه كردن این واجب الهی به چند مورد ظاهری و عوام پسند كه اتفاقاً آثار آن بسیار ناچیز و موقتی است حاصلی جز كوچك كردن و بدنام نمودن كاركرد این ساز و كار مؤثر نظارتی اسلام ندارد.
هیچ تردیدی وجود ندارد كه پدیده هایی همچون بدحجابی، مزاحمت های خیابانی، نوارهای مبتذل، پوشیدن لباس های غیرمتعارف و نمونه هایی از این دست منكر بوده و نسبت به آنها در جای خود باید عكس العمل مناسب انجام پذیرد، اما آنچه لازم است به آن توجه شود اینست كه اولا: همه مأموریت و كاركرد فریضه امربه معروف و نهی از منكر فقط منحصر به این چند مورد ساده نیست. ثانیا: این منكرهای درجه دوم، ریشه در وجه منكرهای بزرگ و بزرگتری دارد كه اگر آن ریشه ها قطع گردد، این شاخ و برگ ها نیز به تدریج خشك خواهد شد.
با عنایت به آنچه عرض شد به نظر می رسد ضرورت در اولویت قراردادن منكرهای بزرگ و اساسی كه ریشه در عملكرد افراد صاحب منصب و مسئولیت در رده های مختلف نظام حكومتی و اجتماع دارند، احساس می شود. به تعبیر دیگر در تقدم بین اصلاح افراد و جامعه یا كارگزاران و نظام حكومتی اصلاح دسته دوم، با توجه به نتایج و آثار گسترده آن براجتماع و افراد امری انكارناپذیر است.

ضرورت اصلاح كارگزاران حكومتی

پشتوانه این نظر و ادعا دلایلی عقلی و نقلی وجود دارد كه مختصراً به آنها اشاره می شود:
1- در روایات متعدد از نبی مكرم اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) آمده است: اصلاح و فساد جامعه ارتباط مستقیم با اصلاح و فساد علما و حكمرانان دارد، از جمله پیامبر گرامی فرمود: دو گروه از امت من هستند كه اگر اصلاح شوند امت من اصلاح می شود و اگر فاسد گردند امت من نیز فاسد می گردند، یكی علما و دیگری دولتمردان.
و در جای دیگری فرموده است: مردم بر آیین و مذهب حكمرانان خویشند.
همچنین فرزند برومند ایشان حضرت امام صادق(ع) فرمود: مردم را به غیراز زبانتان به خدا دعوت كنید زیرا هرگاه آنان از شما تقوی و تلاش در راه خدا و اقامه نماز و... را ببینند به راه حق گرایش پیدا خواهند كرد.
2- حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار و معمار نظام مقدس جمهوری اسلامی در ماه های اول پیروزی انقلاب اسلامی طی فرمانی خطاب به شورای عالی انقلاب، خواستار تشكیل اداره ای مستقل از دولت بنام «اداره امر به معروف و نهی از منكر» گردید كه یكی از وظایف مهم آن نظارت بر اعمال دولت و ادارات دولتی است، متن آن فرمان به شرح زیر است:
«شورای انقلاب اسلامی به موجب این مرقوم مأموریت دارد كه اداره ای به اسم امر به معروف و نهی از منكر در مركز تاسیس نماید و شعبه های آن در كنار دولت انقلابی اسلامی است و ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی و تمام اقشار ملت است و دولت انقلاب اسلامی مأمور است كه اوامر صادره از این اداره را اجرا نماید كه در سراسر كشور از منكرات به هر صورت كه باشد جلوگیری نماید و حدود شرعیه را تحت نظر حاكم شرعی یا منصوب از قبل او، اجرا نماید و احدی از اعضای دولت و قوای انتظامی حق مزاحمت با متصدیان این اداره را ندارند و در اجرای حكم و حدود الهی، احدی مستثنی نیست، حتی اگر خدای نخواسته رهبر انقلاب یا رئیس دولت مرتكب چیزی شد كه موجب حد شرعی است باید در مورد او اجرا شود.» (3)
3- رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در سخنان خویش در خطبه های نماز جمعه مهمترین حوزه امر به معروف و نهی از منكر را حوزه مسئولان و دولتمردان دانسته اند:
«البته امر به معروف و نهی از منكر حوزه های گوناگون دارد كه باز مهمترینش حوزه مسئولان است، یعنی شما باید ما را به معروف امر و از منكر نهی كنید، مردم باید از مسئولان كار بخواهند، این مهمترین حوزه است.» (4)
4- جای دوری نرویم، تجربه 28 ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی پیش روی ماست. یادمان نمی رود در مقاطعی كه مسئولان و كارگزاران این نظام، روحیه مردمی پررنگی داشتند، مثل مردم زندگی می كردند، خود را قشر ممتاز جامعه حساب نمی كردند و از افتادن در ورطه تجمل گرایی پرهیز داشتند. آثار پربركت این رفتار مردمی و ارزشی در خانه های مردم، در سیمای كوچه ها و خیابان های این مرز و بوم كاملا محسوس بوده و در عوض آمار جرائم و منكرات در سطح جامعه روبه كاهش گذاشته است.
تجمل گرایی، بروز برخی منكرات و بازگشت به مظاهر قبل از انقلاب، از زمانی دراین جامعه خود را نشان داد كه بسیاری از مسئولان از آن «زی مردمی و انقلابی خویش» فاصله گرفته و در استفاده از امكانات و بهره مندی از لذایذ دنیا با یكدیگر به رقابت افتاده و برای خود حد و مرزی نشناخته اند.

ب- در شیوه انتخاب:

در انتخاب شیوه ها و روش های اجرای این فریضه نیز با غفلت ها و عدم دقت هایی روبرو هستیم. علی رغم اینكه جامعه به سرعت در حال تغییر و تحول است و فاصله گفتمانی نسلها روز به روز بیشتر می شود و بسیاری از روابط اجتماعی دگرگون گردیده است، ما همچنان با روش های سنتی و قدیمی، امر به معروف و نهی از منكر می كنیم.
تذكر لسانی آن هم با شرایط و ظرافت های خاص خود یكی از روش های انجام این فریضه است. امروزه آمر به معروف و ناهی از منكر نباید از شیوه های دیگر همچون شیوه های هنری، نوشتاری، مستقیم و غیرمستقیم، فردی و اجتماعی و ارایه جایگزین ها كه هر كدام بحث مفصلی را می طلبد، غفلت كند.
ضمن اینكه آمرین به معروف و ناهیان از منكر در بكارگیری هر كدام از شیوه ها چنانچه به اصولی همچون منطقی بودن، دلسوز بودن، پندآمیز بودن، ملایمت به خرج دادن، ظرفیت افراد را در نظر داشتن توجه نكنند، نمی توانند انتظار تاثیر را در مخاطب خویش داشته باشند.

شیوه های صحیح اجرای فریضه مهم

همچنین عملا دیده شده است كه از میان همه اقشار جامعه، فعالیت آمرین به معروف و ناهیان از منكر فقط روی جوانان متمركز گردیده و آنها را به عنوان یك «جامعه هدف» قرار داده كه آن هم به دلیل عدم شناخت كافی از روحیه جوانان، با موفقیتی همراه نبوده است.
در امر به معروف و نهی از منكر این قشر از جامعه، معمولا از موضع قدرت و تحكم وارد می شویم و این چیزی است كه جوان با غروری كه دارد در مقابل آن مقاومت می كند. در صورتی كه در مواجهه با جوانان باید با «اقتدار» كه همانا «قوت استدلال»، «منطق» و «عظمت شخصیت» آمر به معروف و ناهی از منكر است، برخورد نماییم.
جلب محبت جوانان نیز عامل مهمی است كه كمتر به این نكته توجه می شود كه البته این مهم بستگی زیاد به میزان مقبولیت و محبوبیت آمر به معروف و ناهی از منكر دارد. او باید از چنان شخصیتی برخوردار باشد كه كلام او بر روح و جان مخاطب بنشیند و او را دگرگون نماید.
در پایان ضمن تشكر از زحمات همه دست اندركاران ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منكر، پیشنهاد می شود با توجه به اینكه هر ساله از اول تا هفتم محرم، هفته احیاء امر به معروف و نهی از منكر نامیده شده است، مسئولین محترم آن ستاد به جای آنكه در این هفته وقت خویش را صرف دیدار با مسئولین و یا ارائه گزارش كار نمایند، با دعوت از افراد متخصص و صاحب نظر و تشكیل كمیته های تخصصی نسبت به بررسی نقاط قوت و ضعف عملكرد خود در طی 15 سال گذشته اقدام نموده و راههای عملی كاربردی كردن این فریضه مهم و ابزار نظارتی موثر اسلام، در رده ها و لایه های مختلف نظام و اقشار مختلف اجتماع، را پیدا كنند تا بدینوسیله پاسخی در خور تقدیر به مطالبات و انتظارات رهبر معظم انقلاب نسبت به اجرای این فریضه داده شود.
كوتاه سخن آنكه انجام فریضه امر به معروف و نهی از منكر تنها منحصر به ستاد احیاء نیست و همه افراد جامعه كه خود را مسلمان می دانند لازم است در برابر منكر ساكت ننشینند و به انجام معروف ترغیب و تشویق نمایند.

پی نوشت ها:

1- نهج البلاغه حكمت 374
2- مجمع البیان- جلد 2- صفحه 807
3- صحیفه امام- جلد 9- صفحه 213
4- خطبه های نمازجمعه- رمضان سال 1379

شنبه 20/12/1390 - 22:59
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده:مهدى تیو
امر به معروف و نهى از منکر از اصول عملى اسلام و از مهمترین و عظیمترین فرایض دینى و آموزه عاشورایى حسینى است.
 امر به معروف و نهى از منکر به منزله چراغى در دست انسان است که با انگیزه اصلاح و تعالى جامعه، چهره واقعى نیکى‌ها و بدى‌ها را به همنوعان خود نشان مى‌دهد.
لازمه ایمان حقیقی، رابطه و علاقه به سرنوشت یکدیگر است و لازمه این محبت و علاقه، امر به معروف و نهى از منکر مى‌باشد.
براى اجرا امر به معروف و نهى از منکر لازم است، معروف و منکر را شناخت و دانست که چه کارى در محدوده معروف قرار داد تا امر به آن لازم باشد و چه کارى در محدوده منکر قرار دارد تا نهى از آن واجب باشد.
افرادى که بدون شناخت صحیح مصادیق معروف و منکر، دیگران را امر و نهى مى‌کنند، نه تنها ممکن است خدمتى انجام ندهند، بلکه چه بسا باعث گمراهى دیگران نیز مى‌باشند.
هر آنچه که از نظر عقل و شرع واجب است امر به آن نیز واجب مى‌گردد و هر گفتار یا کردارى که عقلا قبیح یا شرعا حرام است، نهى از آن واجب است.
معروف نام هر کارى است که حسن آن توسط عقل و شرع شناخته شده و منکر نام کارى است که شرع و عقل آن را ناپسند مى‌شمارد.
هر عملى که موجب کمال و رشد آدمى شود و از نظر شرع و عقل ارزش شمرده شود، معروف و هر عملى که باعث انحطاط فرد و اجتماع گردد و ضد ارزش تلقى گردد، منکر نامیده مى‌شود.
قرآن از کارهایى که متصف به حسن هستند با کلمه معروف (یعنى کارهاى خوبى که براى همه مردم قابل شناسایى‌اند) و از کارهاى زشت به منکر یاد مى‌کنند. (یعنى بدى‌هاى نشان‌دار و همه‌کس ناشناس.)
کسانى که به اجراى این فریضه الهى اقدام مى‌کنند، لازم است خود نیز داراى ویژگى‌هاى ارزنده‌اى باشند، تا کلام و سخن آنها در دیگران اثر بخشد و با به‌کارگیرى روش‌ها و شیوه‌هاى صحیح تربیتى که موافق روح و طبع افراد است زمینه هدایت آنها را فراهم نماید.
آنها لازم است تمام تلاش و کوشش خود را در راه تزکیه و تهذیب نفس به کار برده و به آنچه که مى‌گویند و یا قصد گفتنش را دارند عمل نمایند.
آنهایى که مى‌خواهند این فریضه را انجام دهند، باید با حالت نصیحت و ارشاد مرتکب گناه را هدایت نمایند، نه با حالت انتقام‌گیرى و خشونت که این روش در اسلام پذیرفته نیست انسان باید در امر و نهى خود احتمال تاثیر بدهد. از این‌رو اگر اطمینان داشته باشد که امر و نهى او تاثیرى ندارد وظیفه‌اى متوجه او نیست. امر به معروف و نهى از منکر جایگاه ممتاز و برترى و همچنین از نقش کلیدى برخوردار است.
تبلیغ وامر به معروف و نهى از منکر به دو روش مستقیم و غیرمستقیم امکان‌پذیر است در حالى‌که روش غیرمستقیم موثر و نافذتر است و اگر این روش پشتوانه روش مستقیم نباشد آن روش کارایى و تاثیر نخواهد داشت.
روش مستقیم همان تبلیغ ظاهرى به وسیله گفتار و امثال آن مى‌باشد، اما روش غیرمستقیم این است که مبلغ و یا امر و ناهى خود به آنچه مى‌گوید عامل باشد، لباس معروف را به تن کند و خویشتن را به اخلاق انبیا واولیا زینت دهد و از صفات جاهلان و اهل دنیا دورى گزیند، که عمل و رفتار چنین شخصى بیشتر از گفتار او دیگران را به سوى معروف و نیکى‌ها فرا مى‌خواند و از منکر و زشتى باز مى‌دارد. زندگى بدون اهداف معنوى پوچ و تهى است. انسان وارسته زندگى را به جهت لذت‌هاى مادى آن نمى‌خواهد بلکه ارزش زندگى از نظر او به خاطر عقاید الهی، حفظ ارزشها و آرمان‌ها و تلاش و کوشش در جهت تحقق آنهاست. زیباترین جلوه انسانیت، تلاش و مبارزه پیگیر براى استقرار ارزشهاى الهى است. درادامه این روند ارزشمند است که انسان به حیات طیبه الهى نایل مى‌شود اما انسانى که از این موهبت الهى بى‌بهره است و براى حفظ منافع موهوم مادی، در مقابل بى‌عدالتى و زشتى سکوت مى‌کند، از سعادت معنوى محروم است و هرگز با ادامه این‌‌گونه زندگى ذلت‌بار سعادت واقعى را درک نخواهد کرد. کسى که نسبت به ارزشهاى معنوى و مکتب بى‌تفاوت باشد و هیچ‌گونه حساستى نسبت به آنها نداشته باشد و براى ایجاد معروف در جامعه و از بین بردن منکرات هیچ کوششى انجام ندهد، در حقیقت حیات معنوى و سعادت حقیقى را از دست داده است. امر به معروف و نهى از منکر به زمینه‌سازى‌هاى قبلى نیازمند است، یعنى اگر بخواهیم آثار امر به معروف و نهى از منکر را در جامعه مشاهده کنیم، لازم است مقدمات و وسایل اثر بخش در صول به آن آثار را فراهم نماییم و امکانات هدایت جامعه را فراهم نماییم. از بزرگترین وسایل تاثیر قدرت و بسیج و سازماندهى نیروهاى آموزش‌دیده و متدین و مومن است. سازمانى که موجب چنین تاثیر و تحولى مى‌شود و سمبل اجراى فریضه امر به معروف ونهى از منکر مى‌تواند باشد،‌بسیج است. از آنجایى که بسیج از بدنه مردم و با آشنایى با روحیات اقشار مختلف جامعه و شیوه‌هاى برخورد با آنها و با همکارى و یارى توده‌هاى مردمى و حزب‌الهى به این کار اقدام نماید شاهد موفقیت‌هاى چشمگیرى در اجراى این فریضه الهى خواهیم بود.
منبع: روزنامه رسالت

شنبه 20/12/1390 - 22:58
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده: فاطمه شیرخانی
انضباط اجتماعى بر پایه فریضه امر به معروف و نهى از منکر باعث اقامه واجبات و اصلاح امور دین و دنیا و به تبع آن برقرارى نظم و امنیت اجتماعى مى‌گردد. موکد این سخن، کلامى که از امام محمد باقر (علیه السلام) است:
“ان الامر بالمعروف و النهى عن المنکر ... و فریضه عظیمه، بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمدر الارض ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر...”
امام باقر (علیه السلام) فرمود: امر به معروف و نهى از منکر واجب بزرگى است که همه واجبات به واسطه آن برپا داشته مى‌شود، اعتقادات و اندیشه‌هاى اسلامى (از خطر انحراف) در امان مى‌ماند، (و یا امنیت اجتماعى برقرار مى‌گردد) درآمدها حلال مى‌گردد، مظالم رد مى‌شود، زمین آباد مى‌گردد از دشمنان انتقام گرفته مى‌شود و امور (دین و دنیا) در جهت صحیح و مستقیم قرار مى‌گیرند.

قدرت و عزت مومنان

عنوان فوق بر گرفته از برخى روایات دیگر است که درباره اثرات سازنده امر به معروف و نهى از منکر در اجتماع وارد شده است. قال على (علیه السلام: ) “فمن امر بالمعروف شد ظهرا المومن و من نهى عن المنکر ارغم انف الکافر...” هر کس امر به معروف کند پشت مومن را محکم ساخته است و هر کس نهى از منکر نماید بینى کافر را به خاک مالانده است (او را ذلیل نموده است.)
آنچه در این روایت آمده است از نقطه نظر (روانی) داراى اهمیت ویژه‌اى است. زیرا وقتى انسان مومن ببیند که در اعتقادات مذهبی، در اجتماع تبلیغ مى‌شود وعمل به ارزش‌ها، سفارش و توصیه مى‌گردد، نسبت به اعتقادات خویش راسخ‌تر مى‌گردد و با قدرت و عزت بیشترى به انجام کارهاى شایسته اقدام مى‌کند وگاه مصمم‌تر وقوى‌تر به حرکت الهى خویش در جهت ثبات اسلام ادامه مى‌دهد.
در نقطه مقابل آن کس که در پى منکرات وآلودگى‌هاست زمانى را که مشاهده کند هر جا گامى خلاف مى‌خواهد بردارد مراقب او هستند واو را از آن عمل ناپسند بازداشته سرزنش وملامتش مى‌کنند بدیهى است که گونه‌اى شکست روحى وروانى در او پدید مى‌آید و از پیگیرى کارهاى ناشایست دلسرد مى‌گردد.
بنابراین امربه معروف ونهى از منکر مومن را در راهى که دارد محکم‌تر مى‌نمایدو عزت وقدرت در جامعه پیدا مى‌کندوهمین دلگرمى و سربلندى او دشمنان را در رسیدن به نقشه‌هاى پلید خویش که به فساد کشاندن مسلمانان و بویژه نسل جوان است ناکام مى‌کند.
لذا هر گاه مومنى از ارزش‌هاى دینى حمایت مى‌کند ویا هرگاه مومنانى در مقابل فساد وتباهى قیام مى‌کنند برقدرت مومنان و در نتیجه قدرت جامعه دینى افزوده مى‌ شود وتمام طرفداران دین تقویت مى‌شوند.از طرفى دیگر وقتى مومنان پشتیبان یکدیگرند اگر منافقان هم یاور هم باشند اما باز مغلوب امت ایمانى ومنسجم خواهند شد.به عبارتى تثبیت اصل امر به معروف ونهى از منکر تشکل خود جوش هسته‌هاى حزب الله (منظور زیربیرق و پرچم خدا بودن است نه هر حزب ودسته‌اى خاص)را در پى داردو هر مسلمانى در هر نقطه‌ مملکت سعى مى‌کند به آن بپیوندد و روى عرق دینى خویش به نحوى پیاده کردن قوانین روح بخش اسلام سهیم گردد.در راستاى امر به معروف و نهى ازمنکر همه (من)ها (ما) مى‌شود و چون “ید واحده “ قدرتمندتر وتواناتر شکوفایى نظام مقدس اسلام را تسریع مى‌کند.
شنبه 20/12/1390 - 22:58
امر به معروف و نهی از منکر
فریضه خطیر و الهی ( امر به معروف و نهی از منكر ) بر خلاف تصور عامه مردم ، یك وظیفه فرعی معمولی نیست ، بلكه دامنه گسترده آن شامل همه امور بینشی و گرایشی و كوششی می شود و معروف و منكر در عقیده و افكار و اخلاق و اعمال ، در رابطه با فرد و جامعه مطرح است.
زمینه سازی برای بحث های بعدی ایجاب می كند كه در اینجا به ابعاد دامنه آن توجه كنیم و بدانیم كه معروف و منكر با مراتب و مراحل آن به همه امور انسانی مربوط بوده ، و در فكر و خیال و نیات و صفات و اعمال و رفتار ، خوب و بد تصور می شود از قبیل:
افكار خوب و افكار بد
نیتهای خوب و نیتهای بد
عقاید خوب و عقاید بد
صفات خوب و صفات بد
اخلاق خوب و اخلاق بد
كسبهای خوب و كسبهای بد
مصارف خوب و مصارف بد
سیاستهای خوب و سیاستهای بد
مبارزه های خوب و مبارزه های بد.
پس چقدر دقیق و عمیق است سخن مولا علی (ع) كه فرمود: و ما اعمال البر كلها و الجهاد فی سبیل الله ، عند الامر باالمعروف و النهی عن المنكر الا كنفثه فی بحر جی.
همه كارهای خوب و حتی ، جهاد فی سبیل الله ، در كنار امر به معروف و نهی از منكر ، مانند آب دهان در هنگام فوت كردن در مقابل دریاست.
و حضرت ابو جعفر امام باقر (ع) فرمود:
( فریضه عظیمه بها تقام الفرائض )
امر به معروف و نهی از منكر ، فریضه و واجب بزرگی است كه بواسطه آن همه واجبات برپا می شود .
و بر اساس گستردگی دامنه این فریضه است كه در منابع فقهی ، روایات بسیاری ، موارد و مصداقهای معروف و منكر را بیان می كند و در كتاب و سائل الشیعه (285 ) حدیث در این موضوع آورده است.

زمامدار معروف و همگامی با او

در بینش و گرایش بسوی معروف ها و منكر ها و موضعگیری در جهت آنها ، این مطلب نقش تعیین كننده دارد كه بدانید و به دیگران هم بفهمانیم كه معروف و منكر باهم تضاد دارند و در دو جهت مخالف هم قرار دارند.
در طرف معروف ها زمامدار خداست و همه معروفها منسوب به آن ذات اقدس و جمال مطلق است .
در طرف منكر سردمدار ابلیس و جنود اوست و همه منكرات و زشتی ها به او باز می گردد.
و لذا معارف اسلامی گویاست كه امر به معروف و نهی از منكر دو خلق الهی و دو خوی بندگان خالص اوست.
با انجام امر به معروف و نهی از منكر ، صفات الهی زنده می شود و روش خدایی یاری می شود ، و با ترك آن ، راه و روش شیطان زنده می شود.
قرآن می فرماید:
(..... و البته خدا یاری میكند كسانی را كه او را یاری می كنند زیرا خداوند قدرتمندی است كه مغلوب نمی شود . یاری كنندگان خدا همانهایی هستند كه وقتی به آنها در زمین تمكن و قدرت دادیم ، نماز را بر پای می دارند و زكوه را اداء می كنند وامر وبه معروف می نمایند واز زشتی ها ومنكرات نهی می كنند...)
و در همین راستا امام صادق (ع) می فرماید :
(براستی كه امر به معروف ونهی از منكر دو خلق از اخلاق الهی است پس هر كس این دو را یاری كند، خدا او را یاری می كند ، وهر كس این دو را خوار كند ، خدا خوارش می كند.)

خیر خواهان بشریت و برخورد با ناهنجاریها

یكی از ویژگیهای انسانهای شرافتمند و بزرگمنش خیر خواهی برای دیگران است، كه در اسلام فوق العاده مورد توجه قرار گرفته و درباره آن سفارش نموده اند .
اسلام دین خیرگرایی و خیر خواهی است . چرا كه اسلام به خدا گرایی و همگونی با خدا دعوت می كند ( وحقیقت عبادت و اطاعت كه مهمترین هدف انبیا بوده ، همین است ).
خدا خیر مطلق است و برای همه بندگان نیز خیر می خواهد و بخاطر خیر خواهی ، همه پیام آوران را برای راهنمایی انسانها مبعوث فرموده است .
تمام انبیاء ( در مقابل مستكبران و ستمگران ) خیر خواهان بشر می باشند. و به تعبیر قرآن برای نصیحت و خیر خواهی مامور شده اند .
( وقال یاقوم لقد ابلغتكم رساله ربی و نصحت لكم )
( و گفت : ای گروه ، به حقیقت كه پیام پروردگارم را بشما ابلاغ نمودم و برایتان خیر خواهی كردم)
انبیاء پیروان خود را به خیر خواهی برای دیگران امر نمودند. و اسلام نیز به پیروان خود فرمان می دهد كه برای همه مردم خیر خواه باشید:
( و قولوا للناس حسنا )
برای همه مردم نیكو بگوئید و نیك بخواهید.
در معارف متعالی اسلام خیر خواهی برای مومنین واجب و ترك آن حرام مسلم است و احادیث بسیاری این دروس را به ما می آموزد:
امام صادق (ع) فرمود:
( علیكم بالنصح لله فی خلقه فلن تلقاء بعمل افضل منه )
برشماست كه برای خدا در میان خلق خدا خیر خواهی كنید ، هرگز با عملی بهتر از آن خدا را ملاقات نمی كنی.
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:
( الدین نصیجه ، قیل : لمن یا رسول الله ؟ قال لله ولرسوله ولائمه الدین ولجماعه المسلمین )
(كل دین خیر خواهی است ، گفته شد: برای چه كسی ای رسول خدا ؟ فرمود: برای خدا و رسول او وامامان دین وجامعه مسلمین)
ودر حرمت ترك خیر خواهی، رسول اكرم (ص) فرمود:
( من سعی فی حاجه لاخیه فم ینصحه فقد خان الله و رسوله )
(كسی كه در رابطه با كار برادری تلاش كندو خیر خواهی نكند ، به حقیقت بخدا و رسول او خیانت كرده است)
پس بدیهی است كه مسلمانان بر اساس اعتقاد به اسلام ، خیر خواه همه انسانها هستند و بلحاظ همین روحیه خیر خواهی است كه نسبت به سرنوشت جامعه ونیك وبد وضع آنان بی تفاوت نسیستند ویس تقاوتی در رابطه با انحطاط وتنزل مردم از گناه می دانند.
اگر بینی كه نابینا به چاه است اگرخاموش بنشینی گناه است
مسلمان نمی تواند آرام بگیرد ، در حالیكه ببیند همكیشان او ، برادران ، وخواهران او ، دارند به چاه نكبت و زشتی ها و پستی ها سقوط می كنند.
اما بر خلاف این روحه ، مستكبران و ستمگران و انسانهایی بی تفاوت ، هیچ باكی ندارند كه سایر همنوعان آنان در بدترین منجلابهای اخلاقی سقوط كنند، اصلاً برای دیگران رنج نمی برند و لذا نشاید كه نام آدمی بر آنان نهادن. و بقول سعدی شیرازی:
توكز محنت دیگران بی غمی نشاید كه نامت نهند آدمی
آری باید بدانیم و به دیگران هم بفمانیم كه، وظیفه امر به معروف ونهی از منكر ، از روحیه خیر خواهی نشات می گیرد .ومسلمانان به داشتن چنین روحیه بشر دوستانه می بالند وفخر می كنند . نه آنكه ادای این وظیفه دخالت بی مورد دركار دیگران باشد ، همچنانكه شما نسبت به كسی كه دوستش دارید وعلاقمند هستید ونسبت به او احساس مسئولیت می نمایید ، تذكر می دهید وراهنمایی می كنید ، ونسبت به آنكه دوست ندارید بی تفاوتید.
اسلام بی تفاوتی نسبت به هیچكس را روا نمی دارد ، بخصوص نسبت به مسلمانان ،پیامبر اسلام (ص) مكرر می فرمود:
(هر كس صبح بر خیزد وبه مسلمانان اهمیت ندهد مسلمان نیست)

اخلاص ودلسوزی :

آمران به معروف وناهیان از منكر ، درمانگرایی دلسوز هستند كه می خواهند دردهای روحی و روانی افراد جامعه خود را درمان كنند وعهده داران این وظیفه مقدس هیچگونه انگیزه وچشم داشتی از این خیر خواهی ندارند ، جز جلب رضای خدای متعال وادای وظیفه بندگی ، وهر كس این روحیه وشایستگی را در خودا یجاد نكند در واقع لایق این منصب وماموریت كه ادامه راه انبیاء است نخواهد بود.
معارف بلند اسلامی به ما می آموزد كه یكی از شرایط عهده داری این وظیفه آن است كه مجریان با رفق ومدارا عمل كند و بروز روحیه مدارا وخیر خواهی زمینه پذیرش بهتر آنرا فراهم می كند.
امام صادق (ع) می فرماید : كسی امر به معرف ونهی ازمنكر می كند كه خود به گفته اش عمل كند و در امرو نهی عدالت بورزد و رفق ومدارا را به كار گیرد.

احیاء فضائل وتوسعه فرهنگ

عظمت وسربلندی وسرافرازی یك ملت وجامعه و یا حقارت وسرافكندگی آن بستگی دارد به اعمالی كه انجام میدهند ، بزرگی وعظمت به گفتار نیست بلكه كردار و رفتار است كه عظمت می آفریند. كردار و رفتار است كه موجبات شكست وسقوط یك ملت را فراهم می آورد وتاریخ بشر مملو از این نمونه ها ست.
بزرگی سراسر به گفتار نیست دو صد گفته چون نیم كردار نیست
امتها وملتهایی كه خواهان عظمت و سربلندی هستند ، باید عوامل عظمت ها را بیابند ودر جامعه خود ایجاد كنند.

جامعه پایدار و واژگون

درتعبیرات عمیق ودقیق اسلام در رابطه با جوامع دوگونه جامعه تبیین شده است: جامعه پایدار و جامعه واژگون .
پر واضح است كه جامعه ای پایدار و پابرجا می ماند كه ارزشهای بشری در آن جامعه زنده نگه داشته شود وضد ارزشها نابود گردد. و در صورتی كه به عكس شود ضد ارزشها مطرح گرد وارزشها نابود شود ، آن جامعه نابود وساقط می گردد.
عامل مهم كه می تواند ضامن حفظ ارزشها وزدودن ضد ارزشها باشد ، انجام امر به معروف ونهی ازمنكر است. همه باید برای حفظ ارزشها تلاش كنند تا جامعه پایدار وسرافراز بماند وبشكل ملتی الگو ونمونه در آید.
قرآن می فرماید : ( شما بهترین امتی هستید كه به نفع جامعه بشری تحقق وتشكل یافته اید، درحالیكه امر به معروف ونهی ازمنكرنمایید وبا خدا ایمان داشته باشید...)
رسول گرامی اسلام (ص) در یكی از سخنان حكیمانه خود برای انحطاط جامعه سه مرحله ذكر می كند : مرحله اول آن است كه درجامعه امر به معروف ونهی ازمنكر انجام نگیرد .
مرحله دوم و بدتر از اول آنست كه مردم درجهت مطرح كردن ضد ارزشها قرار گرفته ،امربه منكر كنند ونهی از معروف نمایند.
مرحله سوم وبدتر از دوم كه نتیجه آن مرحله است آنست كه افراد در اثر كجروی وعدم برخورد آگاهان آنچنان دچار انحطاط گردند كه ارزشها را ضد ارزش وضدارزشها (منكرات ) را ارزش بدانند وچنین طرز تفكر ودیدگاه وبینشی داشته باشند.

حیات ومرگ جامعه

احیاء ارزشها (معروفها) نه تنها عامل پایداری جامعه است ، بلكه با دید عمیق تر ، حیات ومرگ جامعه نیز با زنده داشتن ارزشها ونفی آنها ارتباط دارند . زیرا بدیهی است كه درجامعه ارزشهای انسانی مطرح نباشد ، جامعه انسانی نیست بلكه تجمعی ازحیوانات بشمار می روند یعنی باحذف ارزشها انسانیت یك جامعه می ریزد ونابود می شود .
(.. پس وقتی صورت ، صورت انسان وباطن ، باطن حیوان است وراه هدایت را نمی شناسد كه تبعیت كند، ومسیر گمراهی را نمی شناسد كه باز ایستد ، این مرده زندگان است)
واز اینكه مهمتر ، تعلمیات الهی ومعارف آسمانی اسلام گویای آنست كه : نیكوكاری ها بر عمرها می افزاید وتبهكاریها ، جوامع افراد را به كام مرگ فرو می برد.
قرآن سرگذشت جوامع متعددی را یادآوری می كند كه دراثر گناه به هلاكت رسیده اند:
الف : چونانكه بت پرستان قوم نوح ، با طوفان وفراگیری آب غرق شدند.
ب :وقوم عاد با ادامه بت پرستی ودنیا گرایی واسراف وعدم پذیرش دعوت پیامبر خدا (حضرت هود (ع) با عذاب خشكسالی وقحطی و باد كشنده و ویرانگر نابود شدند.)
پ: و قوم ثمود به سبب اسراف وافساد كشتن شتر حضرت صالح پیامبر (ع) با صاعقه آسمانی كشته شدند.
ت : وقوم حضرت لوط (ع) در اثر گناه همجنس بازی با زلزله زیرو رو شدند.
ث: وفرعون ویاران او به گناه استكبار وسركشی ومخالفت با موسای كلیم (ع) در رود نیل غرق شدند.
وقرآن در بیان علت همه این نابودها می فرماید :
(... پس هلاك كردیم آنان رابه گناهشان وبعد از آنها گروه دیگری را ایجاد نمودیم)
(همانطور كه خوی آل فرعون وگروههای قبل از آنان بوده ، آیات پروردگارشان را تكذیب كردند ، بی آنان كه به گناهشان هلاك كردیم و آل فرعون را غرق كردیم وهمه آنان ستمكار بودند.)
امام صادق (ع) فرمود:
(انجام معروفها انسان را از مرگ های بد نگه می دارد .)
و نیز فرمود :
( زندگی مردم در سایه نیكوكاری ، بیش از زندگی باعمر است ، ومرگ مردم به واسطه گناه ، بیش از مرگ مردم به واسطه اجل طبیعی است.)
ورهنمودهای بسیاری به این مضمون در اختیار ما نهاده اند.

پاسداری از ارزشها

یكی ازمشخصه های بارز و یك ویژگی مهم انسان ، فرق گذاری میان خوب و بد و زیبا و زشت و روا و ناروا است ، كه از روح جمالگرایی وكمالگرایی و جمالخواهی و خیر خواهی نشات می گیرد.
اگر در جامعه بشری این روحیه بمیرد ،دیگر خوب وبد یكسان ارزیابی شده واز این جهت تفاوتی با دیگر حیوانات نخواهد دشت.
وای بر جامعه ای كه این خصیصه را از دست بدهد كه دیگر زمینه رواج همه فساد ورذائل درآن آماده شده است وبرآن جامعه باید خون گریست.
برای آنكه جامعه به چنین روسیاهی مبتلا نشود ، وبه راه های شیطانی وانحراف نیفتد ، و قیامت قبیح از بین نرود، همه انسانها باید احساس مسئوولیت كنند ، وبه معروفها دعوت كنند واز زشتیها ممانعت ورزند ، قرآن می فرماید:
(یا ایها الذین آمنو لا تتبعو خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء والمنكر ...)
در این خطاب عمومی ، همه اهل ایمان راموظف می كند كه نگذارید ازكامها ونقشه های شیاطین تبعیت شود، نباید این تبعیت انجام گیرد، زیرا شیطان امر به فحشاء ومنكر می كند ، تبعیت بعضی با عامل وبعضی با گفتار وبعضی باسكوت است.

سزاوار لعنت

در صورتی كه انسانها كوتاهی كنند وارزشهای انسانی را پاس ندارند خود با دست خودموقعیت خویش را به مرتبه حیوانات تنزل داده اند وسزاوار نفرین ولعنت هستند كه به سرمایه ها ونعمت های خدادادی كفر ورزیده واز انحراف وكجروی ها تبعیت كرده اند
(یا اهل كتاب بگو ، به ناحق در امر دین غلو وگزاف كاری نكنید وتبعیت نكنید از هوی وهوس آنان كه از پیش گمراه شدند وبسیاری ازمردم را نیز گمراه ساختند واز راه راست منحرف گشتند . لعن شدند آن دسته از بنی اسرائیل كه كفر ورزیدند بر زبان داود وعیسی بن مریم، زیرا از حد خود تجاوز می كردند وعصیان وسركشی نمودند وهیچگاه ازمنكراتی كه بجا آوردند (درجامعه انجام می گرفت ) نهی نمی كردند ومردم را باز نمی داشتند وچقدر زشت بود آنچه انجام می دادند)
آری وقتی ملتی در رابطه با رواج خوبی وبدیها درجامعه خود بی تفاوت شدند وبرایشان حاكم حق وباطل یكسان باشد به تدریج نیكوكاران خسته می شوند وبه خاطر عدم هماهنگی با آلودگی ها وانحراف ها كنار زده می شوند ونابكاران مسلط می گردند آنگاه از هیچ انسان شایسته ای سخنی نمی پذیرند وچه نكبت وبلایی از این بدتر كه بر مردم فرو آید؟
امام سجاد (ع) در تفسیر گناهان می فرماید :
(یكی از گناهانی كه بلا نازل میكند ،ضایع نمودن امر به معروف ونهی ازمنكر است.)
امام ابوالحسن الرضا فرمود:
(اتامرون بالمعروف ولتنهن عن المنكر اولیستعملن علیكم شراركم فیدعو اخیاركم فلا یستجاب لهم ).
حتماوالبته باید امر به معروف وخوبیها ونهی از منكر نمائید والا بدهای شما بر شما مسلط شده ، پس هرچه خوبان شما بخواهند ودعا كنند ،دیگر پذیرفته نمی شود.
آری همان طور كه گفتیم دعوت به خوبی ها بازداشتن از بدی ها از روحیه خداگرایی بر می خیزد وخداناشناسان چنین روحیه ای ندارند ولذا اگر مسلین این روحیه را ترك كنند از خدا فاصله گرفته اند و وابستگی خودرا با خدا درگرایش و روش قطع كرده اند .
پیامبر اسلام (ص) فرمود:
( اذا امتی تواكلت الامر بالمعروف والنهی عن المنكر فلیاذنوا بوقاع من الله).
وقتی كه امت من امر به معروف ونهی ازمنكر را هركدام به دیگری محل كند ، باید دورشدن خود از خدا را اعلام كنند.
منبع: www.kh-setadehya.ir
شنبه 20/12/1390 - 22:58
امر به معروف و نهی از منکر
ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان
حضرت امیر (علیه‏السلام) در یکی از خطبه‏ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می‏فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان‏تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت‏تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.
و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن
برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت‏های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان امام علی (علیه‏السلام) آمده است چنین است:
امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام
علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن‏ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.
موجب سلامت دنیا و آخرت است
امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می‏کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان‏هاست. امام علی (علیه‏السلام) در این‏باره می‏فرمایند:
هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.
پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان
از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر (علیه‏السلام) می‏فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می‏فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن‏ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.
ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر به شکل‏های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. امام علی (علیه‏السلام) می‏فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می‏پردازند. این طایفه همه خصلت‏های نیک را در خود جمع کرده‏اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی‏خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته‏اند یکی را رها ساخته‏اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می‏پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می‏نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده‏اند امّا دسته‏ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی‏کنند. این‏ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.
ح: ذم آمران بی‏عمل
در یکی از خطبه‏های نهج‏البلاغه، امام علی (علیه‏السلام) مردم را نصیحت می‏کنند و به آن‏ها از ناپایداری دنیا سخن می‏گویند و سفارش می‏کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می‏فرمایند:
لَعَنَ اللّه‏ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ؛
خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می‏کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می‏کنند، ولی خود مرتکب آن می‏شوند.

این کار نشانه گمراهی

امام علی (علیه‏السلام) می‏فرمایند: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی‏آورد و از چیزی بار دارد که خود آن را ترک نمی‏کند.
امر به معروف و نهی از منکر در کلام گهربارامام باقر(علیه‏السلام)
بد قومی هستند، قومی که بر امر به معروف و نهی از منکر، عیب می‏گیرند و آنرا بی ارزش می‏پندارند.
امر به معروف و نهی از منکر، فریضه بزرگ است که در پرتو آن سایر واجبات اجرا و انجام می‏شود.
کسی که جلو منکر را نگیرد همانند کسی است که مجروحی را در کنار جاده رها کند تا بمیرد.
منکر مثل آتشی است که اگر با نهی شما خاموش نشود، همه چیز را می‏سوزاند.

فرمایشات‏امام‏خمینی(رحمت الله علیه)درموردامربه‏معروف‏ونهی‏ازمنکر

 امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملت واجب است.
 سفارش به حق، که امر به معروف است و نهی از منکر است، بر همه مسلمین واجب است.
 از آنچه در نظر شرع حرام، و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی، و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می‏باشند.
 شما از اول اگر جلوی فساد را نگیرید، معلوم نیست که به وضع سابق منتهی نشود.
این دو از والاترین و شریفترین واجبات هستند و به وسیله این دو واجب، دیگر واجبات برپا می‏شود.
 همان طوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند.

امر به معروف و نهی از منکر در آینه عقل

جدای از دلایل نقلی فراوان در ضرورت امر به معروف و نهی از منکر، دلایل عقلی نیز بر ضرورت احیای این دو فریضه سرنوشت ساز تاکید دارد ؛ چرا که امر به معروف، نشانه تعهد و علاقه انسان به سلامتی جامعه و نهی از منکر، تلخ کردن کام خلافکاران است. امر به معروف، ضامن اجرای تمام واجبات است و نهی از منکر، ضامن ترک همه محرّمات. امر به معروف، نیکوکاران را تشویق کرده و جامعه را رشد می‏دهد و نهی از منکر، جامعه را از سقوط نجات می‏بخشد.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

منظور از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، ارائه راهکاری عملی جهت اجرای آن است. این که چه شرایطی باید فراهم گردد تا این فریضه مؤثر واقع شود و به جای از بین بردن تکلیف، به هدف اصلی خود، یعنی ایجاد معروف و از بین بردن منکر برسد. برای این منظور، چهار شرط را برشمرده‏اند؛ نخست آن که خود آمر و ناهی، معروف و منکر را بشناسند و شرایط وجوب آن دو را بدانند، دوم این که آمر و ناهی احتمال بدهند که امر به معروف و نهی از منکر، تأثیر دارد، اگر چه تأثیر آن تدریجی و غیر مستقیم باشد، سوم این که تارک معروف و عامل به منکر، بر ادامه شیوه خود اصرارداشته باشند و چهارم آن که امر به معروف و نهی از منکر، موجب مفسده‏ای بزرگ‏تر و بروز منکری عظیم‏تر نباشد. توجه به این نکته ضروری است که از بدعت‏ها و انحرافات فکری، شرط‏های معمول کنار گذاشته می‏شود و همه چیز فدای صیانت از دین می‏گردد.

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

برای امر به معروف و نهی از منکر، سه مرحله را متذکر شده‏اند:
نخست این که انسان، از بروز گناه، اندوهگین باشد و قلبا راضی از کار منکر نبوده و از آن متنفر باشد. در این مرحله هیچ‏کس معاف نیست و حتی افراد ناتوان نیز باید از گناه متنفر باشند؛ زیرا اگر کسی راضی به عمل قومی باشد، در عمل آنان شریک است.
در مرحله دوم، آمر به معروف، با زبان به خلافکار هشدار می‏دهد و به خوبی‏ها سفارش می‏کند، و مرحله سوم آن است گه اگر بیان، اثر نکرد، با قدرت در برابر منکرات بایستد. این اِعمال قدرت و خشونت باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد تا موجب بروز هرج و مرج در جامعه و ایجاد منکرهای بزرگ‏تر نگردد.

آثار و پیامدها امر به معروف و نهی از منکر

آثار فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، آن قدر فراوان است که در قرآن و روایات، حساب این دو فریضه پربرکت از دیگر فریضه‏ها جدا شده است. بهره‏مندی از الطاف خداوند، نجات از قهر و غضب الهی، وفور نعمت‏های اقتصادی، کسب حلال، عزّت و سرافرازی مؤمنین، سرکوبی و کنترل اشرار و برقراری نظم و انضباط اجتماعی، نمونه‏هایی از آثار و برکت‏های آن است. در بُعد فردی، کسی که آمر به معروف باشد، خود، اهل معروف خواهد شد و خواه ناخواه، به رستگاری خواهد رسید و در بُعد اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقای کلیه برکت‏های معنوی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مسلمین است.

امر به معروف و نهی از منکر در سیره معصومین علیهم‏السلام

نخستین آمر به معروف در جامعه مسلمین، خود حضرت رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله)و سلم) بود و مسلمانان، پس از صدر اسلام، با اختصاص تشکیلات مستقلی جهت اجرای این دو فریضه، به نام امور حسبه، گروه ویژه‏ای را مسئول اجرای آن نمودند. اصولاً بدون احیای این دو فریضه، واجب‏های دیگر، به مرور زمان ارزش و محتوای خود را از دست خواهند داد و حدود الهی نیز تعطیل خواهد شد. امام باقر(علیه‏السلام) فرمودند:«حقا که امر به معروف و نهی از منکر، روش پیامبران، شیوه صالحان و فریضه سترگی است که با آن، دیگر فرایض بر پا می‏شود».

آداب امر به معروف و نهی از منکر

آمر به معروف، به هنرمندی می‏ماند که در هر موقعیت و شرایطی، می‏بایست به گزینش بهترین شیوه بپردازد. از اینرو، در علم اخلاق که دانش آداب است، بیش از علم فقه، به آداب امر به معروف نهی از منکر پرداخته شده است. از مهمترین این آداب، عدم تجسس و دخالت آمر به معروف و ناهی از منکر در زندگی خصوصی افراد است. نکته اساسی دیگر آن است که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، تلاش در جهت اصلاح گناه‏کار و تطهیر ظاهر اجتماع از مفاسد است. پس تا حد امکان باید از ریختن آبروی افراد و تحریک مجرمان، جلوگیری کرد.

ویژگی‏های آمر به معروف و ناهی از منکر

آمر به معروف و ناهی از منکر باید این ویژگی‏ها را داشته باشد: خود را فراموش نکند، دارای عدالت و تقوا باشد، عامل به گفتار خود باشد، مراقب باشد تا بدعت‏گذاری نکند و از پیش خود حلالی را حرام و حرامی را حلال نسازد، اخلاص در عمل داشته و در انجام وظیفه صبور باشد؛ زیرا منکر، به تدریج ریشه دار شده است، پس زدودن آن نیز به صبر و زمان نیاز دارد. آن که با دیگران رفیق است، سخنش در دل‏ها می‏نشیند و امر و نهیش، مؤثر واقع می‏شود؛ پس هر کس که مشتاق اصلاح دیگران است، باید زحمت رفق و مدارای با مردم را بپذیرد و خُلق خود را خوش کند.

ولایت فقیه و مسأله امر و نهی

در روزگاری که هنوز بسیاری از کشورهای اسلامی در نظام پادشاهی و حکومت خاندانی به سر می‏برند، نظام جمهوری اسلامی ایران در تطبیق قوانین شرعی با شرایط عصر نوین، سربلند بیرون آمده و نمونه‏ای سرافراز از حکومت دینی را ارائه داده است. اساس این حکومت بر ولایت فقیه است و همین ویژگی، آن را از سایر نظام‏های مشابه، متمایز ساخته و به آن اقتدار دینی بخشیده است. وجود محسوس امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، همان اقتدار دینی است که در حکومت مبتنی بر ولایت فقیه، در کامل‏ترین شکل خود است؛ زیرا در رأس حکومت، فقیهی عادل قرار دارد که در تصمیم‏گیری‏های کلان، اولویت را به اجرای احکام دینی می‏دهد.

لزوم فرهنگ‏سازی

فرهنگ هر جامعه، مجموعه‏ای از ارزش‏ها و باورهای عمومی را با خود دارد که به طور طبیعی، بر رفتارهای افراد جامعه تأثیر می‏گذارد. اگر روحیه استقبال از ارشاد و راهنمایی‏های دانایان، روحیه انتقاد پذیری و حق گرایی، فرهنگ رایج یک ملت باشد، آن گاه شاهد مشارکت گسترده مردم در تحقق آرمان‏های دینی و از جمله، ارزش نهادن به معروف‏ها و مبارزه با منکرات خواهیم بود. برای انجام این مهم، باید فرهنگ سازی کرد. متصدیان فرهنگی جامعه، افراد تأثیرگذار و الگوهای مردمی، در این زمینه وظیفه‏ای سترگ در پیش رو دارند. آنان می‏توانند با تبلیغ علمی و عملی، ارزش والای حق‏پذیری را احیا کنند و خود با پذیرش انتقاد در میدان‏های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی، عملا به گسترش و تقویت آن همت گمارند؛ به ویژه هنرمندان که می‏توانند روح تعهد را در قالب‏های متنوع هنری، در کالبد انسان‏ها بدمند.

الگوهای عملی

تاریخ، به درستی نمی‏داند سخن جاودانه امام حسین (علیه‏السلام) در آغاز نهضت عاشورا که فرمود: «...قصد من، امر به معروف و نهی از منکر...است» و سپس اثبات عملی آن با نثر جان خود و عزیزانش، الهام بخش چه نهضت‏ها، انقلاب‏ها، اصلاح‏ها و ظلم ستیزی‏ها، در طول تاریخ اسلام بوده است. اما همین اندازه روشن است که سیره معصومان معروف پرور که هر یک، به گونه‏ای در راه مبارزه با طاغوت‏های منکرپرور زمان خویش به شهادت رسیدند، منابع الهام بخش مجاهدان و مصلحان ظلم ستیز در طول تاریخ اسلام بوده است. در عصر حاضر، اندیشه‏های قهرمان بزرگ مبارزه با طاغوت، امام خمینی رحمه‏الله ، الگوی ملموس و آزموده شده مبارزه با منکرات و احیای معروف‏هاست.

نتیجه امر به معروف و نهى از منكر در اجتماع

برخى از عبادت‏ها، تنها اثرسازنده فردى دارند و برخى نیز افزون بر دارا بودن ثمره شخصى، از فایده‏هاى اجتماعى برخوردار هستند و سود آن، جامعه را فرا مى‏گیرد. از جمله این عبادت‏ها، امر به معروف و نهى از منكر است. بدیهى است اگر انسان‏ها به ناهنجارى‏هاى اجتماعى افراد بى‏اعتنا نباشند و با شیوه‏هاى درست، به كارهاى ناشایست آنها واكنش نشان دهند، آنان به وظیفه‏هاى خویش آشنا مى‏شوند. قانون را پاس مى‏دارند، زبان خویش را به سخنان نیش‏دار نمى‏آلایند، از دام خودمحورى رها مى‏شوند و به دیگرگرایى روى مى‏آورند و در نتیجه، جامعه‏اى هم‏گرا شكل مى‏گیرد كه در آن، همه درباره سرنوشت یكدیگر، نگران و پاسبان حقوق همدیگر هستند.

اهتمام قلبى داشتن به امر به معروف و نهى از منكر

امیر مؤمنان على (علیه‏السلام)، انسان‏هایى را كه به طور كامل امر به معروف و نهى از منكر را رها كرده‏اند تا آنجا كه حتى در دل خویش نیز از ناهنجارى‏هاى آشكارى كه انجام مى‏پذیرد، بیزارى نمى‏جویند، در شمار مرده‏ها دانسته است. ایشان با اشاره به تفاوت انسان‏ها درباره این مسئله مى‏فرمایند:
از مردمان، كسى است كه كار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود، آن را خوش نمى‏دارد. چنین كسى، ویژگى‏هاى نیك را به كمال رسانیده است. نیز از آنان كسى است كه به زبان و دل خود انكار كند و دست به كار نبرد. چنین كسى دو خصلت از خصلت‏هاى نیك را فراگرفته و خصلتى را تباه ساخته است. همچنین از آنان كسى است كه منكر را به دل زشت مى‏دارد، ولى با دست و زبان خویش اقدامى نمى‏كند. چنین كسى دو ویژگى را كه شریف‏تر است، نابود ساخته و [تنها] به یك ویژگى پرداخته است. نیز از آنان كسى است كه منكر را با زبان و دست و قلب رها ساخته است. چنین كسى، مرده‏اى میان زندگان است.

امر به معروف و نهى از منكر، رمز رستگارى شخص و جامعه

امر به معروف و نهى از منكر، به معناى دغدغه داشتن و احساس مسئولیت كردن در برابر خود و هم‏نوعان و نشانه خیرخواهى انسان‏ها به یكدیگر است. اگر این دو فریضه بزرگ، به‏جا و به‏هنگام انجام پذیرد، جامعه سالم معنوى پدید خواهد آمد و زمینه براى رویش و زایش انواع خوبى‏ها و زیبایى‏ها فراهم مى‏آید.
بى‏گمان، همه ما هم دوست داریم خود، رستگار باشیم و هم در جامعه‏اى زندگى كنیم كه افراد آن رستگارند. قرآن كریم راه رسیدن به رستگارى را این‏گونه فرا راهمان نهاده است: «باید میان شما امتى باشند كه به [كارهاى] خیر فرابخوانند و امر به معروف و نهى از منكر نمایند و آنها رستگارانند».
با پیمودن جاده امر به معروف و نهى از منكر، انسان‏ها بر قله بهترین‏ها جاى مى‏گیرند؛ همان‏گونه كه قرآن كریم فرموده است: «شما بهترین امتى هستید كه براى مردمان پدید آمده‏اند كه به نیكى فرمان مى‏دهید و از ناشایستى بازمى‏دارید.» بنابراین، یكى از ویژگى‏هاى رستگاران آن است كه اهل امر به معروف و نهى از منكر هستند.

امر به معروف و نهى از منكر، آینه‏دارى خداوند

برخى از آدم‏ها از نظر معنوى تا آنجا پیشرفت مى‏كنند كه به رنگ فرشته‏ها درمى‏آیند، همان‏گونه كه حكیم سنایى گفته است:
تو فرشته شوى ار جهد كنى از پى آنك
برگ توت است كه گشته است به تدریج اطلس
بعضى‏ها نیز پا را فراتر گذاشته و خدایى شده‏اند و آینه‏دار صفات پروردگار مى‏شوند. امر به معروف و نهى از منكر نیز آینه‏دارى خداست و صفت خدا را در وجود انسان بازمى‏تاباند؛ چرا كه خداوند نخستین كسى است كه امر به معروف و نهى از منكر كرده است؛ حقیقتى كه از این آیه شریفه استفاده مى‏شود: «به راستى، خداوند به عدل و احسان و اداى حق خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از ناشایستى و كار ناپسند و سركشى بازمى‏دارد.» از این رهگذر هر جا امر به معروف و نهى از منكر مى‏شود، جامعه از عطر خوش پروردگار، آكنده مى‏گردد و چهره خداوند بازتابانیده مى‏شود.

امر به معروف و نهى از منكر، وظیفه‏اى همگانى

از نگاه آموزه‏هاى دینى، امر به معروف و نهى از منكر وظیفه‏اى همگانى است و همه باید خود را در این مسئله مسئول بدانند. « امر به معروف كه مى‏توان آن را ارشاد خواند و نهى از منكر كه مى‏توان آن را انتقاد خواند، واجبى عمومى است و برابر آنچه امروزه مسئولیت همگانى یا نظارت عمومى یا نظارت ملّى مى‏گویند، قرار مى‏گیرد. این فریضه در انحصار هیچ فرد یا گروه یا مقامى نیست و اگر هم گروهى در آن پیش‏گام شود و خود در زمینه‏اى، معروف را فروگذارد و منكر را انجام دهد، دیگران وظیفه دارند كه همان‏ها را امر به معروف و نهى از منكر كنند. بر این اساس، كوچك‏ترین و ضعیف‏ترین فرد جامعه نیز باید امر به معروف و نهى از منكر را از دست ندهد».
«گروهى امر به معروف و نهى از منكر نمى‏كنند و مى‏گویند: اگر لازم باشد، فلان شخصیت یا مقام و یا فلان انجمن اسلامى، این كار را انجام دهند. بى‏خبر از آنكه امر به معروف همچون نماز، وظیفه همه است و امكان دارد آن مسئله‏اى را كه شما مى‏بینید، فلان مسئول یا رئیس، مشاهده نكند».

امر به معروف و نهى از منكر غیرمستقیم

اثرگذارترین گونه امر به معروف و نهى از منكر آن است كه شخص، پیش از سفارش و نهى دیگران، خود اهل عمل باشد، پس آن‏گاه امر به معروف و نهى از منكر كند. شهید مطهرى در این باره مى‏نویسد: «شما اگر بخواهید به شكل غیرمستقیم امر به معروف و نهى از منكر بكنید، یكى از راه‏هاى آن این است كه خودتان نیكوكار و اهل عمل باشید. وقتى خودتان این‏گونه بودید، مجسمه‏اى خواهید بود از امر به معروف و نهى از منكر. هیچ‏چیز بشر را بیشتر از عمل تحت‏تأثیر قرار نمى‏دهد. هر اصلاح‏گرى، نخست باید صالح باشد تا بتواند اصلاح‏گر باشد. او باید پیش برود و آن‏گاه بگوید پشت سر من بیایید. خیلى تفاوت است میان كسى كه ایستاده و به سربازش دستور مى‏دهد: برو به پیش، من اینجا ایستاده‏ام و كسى كه خودش جلو مى‏رود و مى‏گوید: من رفتم، تو هم پشت سر من بیا. فیلسوف معروف معاصر، ژان پل سارتر مى‏گوید: « من كارى كه مى‏كنم، در حقیقت، جامعه خود را نیز به آن كار وادار كرده‏ام» و درست هم هست. هر كارى كه شما بكنید، كار خوب یا بد، جامعه خود را نیز به آن كار واداشته‏اید. خواه ناخواه، كار شما موجى به وجود مى‏آورد؛ تعهدى براى جامعه ایجاد مى‏كند؛ بایدى است براى خود شما و بایدى است براى اجتماع شما. وقتى من كارى مى‏كنم، زبان عمل من این است كه تو هم مثل من باش. بنابراین، شما نمى‏توانید به گفتار من توجه كنید، ولى به كردار من بى‏توجه باشید».

اهل عمل نبودن آمر به معروف و ناهى از منكر

یكى از پى‏آمدهاى زیان‏بار امر به معروف و نهى از منكرى كه خودِ شخص به آن پاى‏بند نیست، آن است كه دیگران را به سوى گناه و انجام كارهاى ناشایست تشویق مى‏كند. امام محمد غزالى در این باره در سخنى شنیدنى مى‏نویسد: « اگر كسى چیزى بخورد و آن‏گاه به مردمان بگوید شما نخورید كه زهر نابودكننده است، آنها بر وى ریشخند زده و گرایش آنان به آن خوردنى افزایش پیدا مى‏كند و با خود مى‏گویند: اگر نه آن است كه آن چیز، خوش‏تر و لذیذتر است، آن را براى خود نگزیدى.» از این گذشته، هم دین و هم عقل به زشتى امر به معروف و نهى از منكرى كه با عمل همراه نباشد، حكم مى‏كند.
در قرآن كریم در این باره مى‏خوانیم: « أَتَأْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ؛ آیا مردمان را به نیكویى فرامى‏خوانید و خود را فراموش مى‏كنید.» (بقره: 44) و همچنین مى‏خوانیم: « اى مؤمنان! چرا چیزى مى‏گویید كه انجام نمى‏دهید. خداوند از اینكه چیزى را بگویید كه انجام نمى‏دهید، بیزار است.» (صف: 2 و3 )
پروین اعتصامى چه زیبا در این باره سروده است:
اى آن‏كه راستى به من آموزى
خود در ره كج از چه نهى پا را
امر به معروف و نهى از منكر، تنها به انگیزه خدایى و از سر خیرخواهى
یكى از شرایط اثرگذارى امر به معروف و نهى از منكر آن است كه براى خدا و از روى خیرخواهى و دل‏سوزى بوده و از غرض‏ورزى و اظهار برترى‏جویى به دور باشد. امام خمینى (رحمت ‏الله علیه) در این‏باره مى‏فرمایند: « شایسته است امركننده به معروف و نهى كننده از منكر، در امر و نهى خود و مراتب نهى از منكرش، مانند پزشك مهربانى باشد كه درمان كننده است و مانند پدر دل‏سوزى باشد كه رعایت مصلحت شخص مقابل را مى‏كند و این امر و نهى او از روى لطف و رحمت ویژه باشد. انگیزه خود را خالص كند براى رضاى خدا و كار خود را از هرگونه هوا و هوسى تهى نماید. همچنین نخواهد كه با امر به معروف و نهى از منكر، اظهار برترى نماید و نیز نفس خود را پاك نداند و خود را برتر از آن كسى كه مرتكب گناه شده و الان او را امر و نهى مى‏كند، نشمارد كه چه‏بسا براى آن شخص صفات خوبى باشد كه مورد رضایت خداوند بوده و خداوند او را دوست بدارد، هر چند از این كارش بدش مى‏آید و از آن طرف، در آمر به معروف و ناهى از منكر، صفات زشتى باشد كه خداوند از آن بیزار است، در حالى كه خودش نمى‏داند و فكر مى‏كند آدم خوبى است».
امر معروف خصلتى است شریف
لیك از مشفِق نظیف لطیف
صفتِ آن‏كه سالك راه است
«فَبِما رَحمةٍ مِن الله» است
اى كه از عیب دیگران پرسى
تو مگر از خدا نمى‏ترسى
تا كنى زهد خویش را مشهور
كه تویى فاسق و منم مستور

امر به معروف و نهى از منكر، نماد رها بودن از بى‏تفاوتى

قرآن كریم، انسان‏هاى بى‏تفاوت و آنهایى را كه امر به معروف و نهى از منكر را وانهادند، سزاوار لعن مى‏داند: «كسانى از بنى‏اسرائیل كه كفر ورزیده بودند، بر زبان داوود و عیسى بن مریم لعنت شدند؛ چرا كه سركشى كردند و از اندازه درگذشتند. آنان یكدیگر را از كار ناپسندى كه مى‏كردند، بازنمى‏داشتند؛ پس كار و كردارشان چه بد بود».
در روایات هم از رسول خدا (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و سلم) مى‏خوانیم كه خداوند، اهل منطقه‏اى را عذاب كرد و همین كه فرشتگان از خدا پرسیدند: گروهى از اهل منطقه گنه‏كار نیستند، چرا آنها به آتش گنه‏كاران سوختند، فرمود: به دلیل سكوت و بى‏اعتنایى‏شان. بى‏گمان، بى‏اعتنایى به عملكرد انسان‏ها، عقب‏ماندگى جامعه را رقم مى‏زند و به بى‏بندوبارى اخلاقى افراد مى‏انجامد و اجتماع را از پیشرفت بازمى‏دارد.

امر به معروف و نهى از منكر فرادستان

از نگاه اسلام، امر به معروف و نهى از منكر، وظیفه‏اى همگانى است و بر این اساس، فرودستان نیز مى‏توانند فرادستان را امر به معروف و نهى از منكر كنند. حضرت علی( علیه‏السلام) این راه را براى جامعه اسلامى گشود و این درس را به آنان آموخت كه دایره امر به معروف و نهى از منكر حتى مى‏تواند، شخصى چون على بن ابى‏طالب ( علیه‏السلام) را نیز فراگیرد. آن حضرت در این‏باره مى‏فرمایند: « با من چنان‏كه با پادشاهان سركش سخن مى‏گویید، حرف نزنید و چنان‏كه از آدم‏هاى خشمگین كناره مى‏گیرند، دورى نجویید و با ظاهرسازى با من رفتار نكنید و گمان مبرید اگر حقى به من پیشنهاد دهید، بر من گران مى‏آید...؛ زیرا كسى كه شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن براى او دشوارتر خواهد بود.» این سخن، روح اعتماد به نفس را در انسان مى‏دمد و در نتیجه، او را توانا مى‏سازد تا در هر پایگاه و جایگاهى كه هست، امر به معروف و نهى از منكر را رها نكند، گرچه در برابر حاكم یا زمام‏دارى باشد.

امر به معروف و نهى از منكر به همراه مدارا

امر به معروف و نهى از منكر، زمانى اثرگذار است كه همراه با مدارا و به دور از خشونت و تندروى باشد. «متأسفانه برخى افراد هنگام انجام این وظیفه و در غیر زمان ناچارى، از راه خشونت‏آمیز وارد مى‏شوند و گاهى سخنان زشت و زننده به كار مى‏برند. به همین دلیل، این نوع امر به معروف‏ها و نهى از منكرها، نه تنها اثر خوبى از خود به‏جا نمى‏گذارند، بلكه گاهى اثرى واژگونه برجا مى‏گذارند؛ در حالى كه روش پیامبر و اهل بیت (علیهم‏السلام) نشان مى‏دهد كه آنها هنگام اجراى این دو وظیفه، آنها را با نهایت لطف و محبت درهم مى‏آمیختند و به همین دلیل، سرسخت‏ترین افراد، به زودى در برابر آنها تسلیم مى‏شدند».
امام خمینى (رحمت ‏الله علیه) نیز در این زمینه مى‏نویسند: «درباره امر به معروف و نهى از منكر، یكى از امور مهم، همین مدارا كردن است. چه‏بسا اگر انسان، دیگرى را با خشونت و شدت امر به معروف و نهى از منكر كند، كار آن شخص از گناه كوچك به گناهان بزرگ و بلكه به كفر و ارتداد بكشد. معمولاً در كام انسان، امر و نهى تلخ و ناگوار است و خشم را برمى‏انگیزد. بنابراین، آن‏كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند، باید این تلخى و ناگوارى را با شیرینى بیان و مدارا و اخلاق نیكو جبران كند، تا سخنش اثر كند و دل سخت گنه‏كار را نرم و رام نماید».

امر به معروف و نهى از منكر به دور از عیب‏جویى

یكى از ویژگى‏هاى ناپسند، عیب‏جویى از دیگران است. گاه عیب‏جویى نماى آراسته‏اى به خود مى‏گیرد و به شكل امر به معروف و نهى از منكر، نمود پیدا مى‏كند. در حقیقت، برخى انسان‏ها نه به انگیزه اصلاح، كه از سر عیب‏جویى و برترى‏خواهى و از روى پاك نشان دادن خویش و آلوده نشان دادن دیگران، امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند. در این هنگام، انجام چنین كارى نه تنها عبادت نیست، بلكه لغزش و گناهى آشكار است. چه زیبا فرموده اند حضرت على (علیه‏السلام) در این باره: « بر كسانى كه گناه [آشكار] ندارند و از سلامت دین برخوردارند، سزاست كه بر گناه‏كاران و نافرمانان رحمت آرند و شكر این نعمت بگزارند؛ چندان‏كه این شكرگزارى، آنان را از عیب‏جویى مردمان بازدارد. تا چه رسد به آن عیب‏جویى كه ـ افزون بر عیب‏جویى ـ برادرش را نكوهش و به آنچه بدان گرفتار است، سرزنش كند. آیا به خاطر ندارد كه خدا چگونه بر او بخشید و گناهان او را پوشید و چگونه او را سرزنش مى‏كند كه خود نیز [چه‏بسا [چنان گناهى كرده است و اگر گناهى همانند گناه آن شخص را انجام نداده است، گناهان دیگرى داشته كه از آن گناه بزرگ‏تر است. به خدا سوگند، اگر گناهى كه كرده، بزرگ نیست و كوچك است، گستاخى او را بر عیب‏جویى مردمان، گناهى بزرگ‏تر باید شمرد».

امر به معروف و نهى از منكر و كرامت انسان‏ها

خداوند انسان‏ها را گرامى داشته است و مى‏فرماید: « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنیآدَمَ ؛ و همانا ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم». (اسراء: 40) ازاین‏رو، بایسته است انسان‏ها نیز كرامت یكدیگر را پاس دارند. گونه‏اى از این پاس‏داشت كرامت آدمیان، در امر به معروف و نهى از منكر نمود مى‏یابد؛ آنجا كه انجام این واجب الهى به همراه مدارا و پرهیز از تندروى و درشتى كردن و به دور از عیب‏جویى، سرزنش و برترى‏خواهى باشد. اهل‏بیت (علیهم‏السلام) همواره به كرامت انسان‏ها توجه داشتند و هیچ گاه نمى‏پسندیدند كه از كرامت كسى كاسته شود. «گاه پیش مى‏آمد كه كافران با رهبرشان مسلمان مى‏شدند و پیامبر اكرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و سلم) رهبر آنان را به عنوان سرپرست همان گروهِ مسلمان شده مى‏گمارد و روا نمى‏دانست كسى كه تا دیروز، محبوب مردم بوده است، امروز به سبب مسلمان شدن، فردى عادى باشد. به هر حال، احترام، توجه به ویژگى‏هاى شایسته، دوستى و تشویق، از شیوه‏هاى باارزش پیروزى در امر به معروف و نهى از منكر است. حتى اگر شخص، هیچ كمالى ندارد، ولى نیاكان و بستگان او، یا منطقه مسكونى او، یا اساتید و دوستان او از برجستگى‏هایى برخوردارند، مى‏توان از این اهرم‏ها استفاده كرد. براى مثال مى‏توان گفت: تو كه فرزند فلانى هستى، تو كه اهل فلان منطقه هستى، تو كه از دوستان فلانى هستى، شایسته است كه این‏گونه باشى».

امر به معروف و نهى از منكر به همراه دانش و آگاهى

یكى از شرایط امر به معروف و نهى از منكر آن است كه همراه با دانش و آگاهى باشد؛ زیرا در غیر این صورت، نه تنها به اصلاح و تعالى شخص و جامعه نمى‏انجامد، كه زیان‏بار خواهد بود. شهید علامه مطهرى(رحمت الله علیه) در این‏باره مى‏نویسند: « این وظیفه بزرگ، دو پایه و شرط اساسى دارد كه یكى از آنها، رشد و آگاهى است. امر به معروف و نهى از منكر، تخصص مى‏خواهد. دانایى، روان‏شناسى و جامعه‏شناسى مى‏خواهد، تا انسان بفهمد كه چگونه امر به معروف و نهى از منكر كند؛ یعنى راه معروف را بشناسد و ببیند معروف كجاست. منكر را بشناسد و ریشه آن را به دست آورد و بفهمد از كجا سرچشمه مى‏گیرد و آن‏گاه امر به معروف و نهى از منكر كند. به همین سبب، ائمّه دین(سلام الله علیهم) فرموده‏اند: «بهتر است نادان و آدم ناآگاه امر به معروف و نهى از منكر نكند؛ چون او كار را بدتر مى‏كند. به خدا قسم، من مى‏ترسم زیانى كه از راه امر به معروف و نهى از منكر جاهلانه كرده‏ایم یا آسیب‏هایى كه از این راه به اسلام زده‏ایم، از زیان رها كردن امر به معروف و نهى از منكرمان، بیشتر باشد.» امام صادق (علیه‏السلام) در این باره مى‏فرمایند: «كسى باید امر به معروف و نهى از منكر كند كه خوب را از بد بازشناسد، نه كسى كه راه و چاه را نداند و آگاه نباشد كه از چه، به چه فرامى‏خواند، به باطل یا به حق.» در قرآن كریم نیز مى‏خوانیم: «أَدْعُوا إِلَى اللّه‏ِ عَلَى بَصِیرَةٍ؛ از روى آگاهى به سوى خدا فرامى‏خوانم». (یوسف: 108)

صبر، لازمه امر به معروف و نهى از منكر

هیچ كارى بدون صبر و بردبارى به سامان نمى‏رسد و نتیجه دلخواه را به انسان نمى‏دهد. به گفته زیباى حافظ:
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آید
در قرآن كریم مى‏خوانیم: «أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ؛ نماز را به پا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر سختى‏ها و آزارهایى كه [در این راه] به تو مى‏رسد، شكیبا باش». (لقمان: 17)
« بى‏گمان، از آنجا كه امر به معروف و نهى از منكر بر برخى افراد گران مى‏آید، به واكنش از سوى آنان مى‏انجامد؛ چرا كه سودپرستان برترى‏جو و خطاكاران خودخواه، به آسانى رام نمى‏شوند و حتى در مقام آزار آمران به معروف و ناهیان از منكر برمى‏آیند. در چنین حالى، تنها با شكیبایى و بردبارى مى‏توان بر این دشوارى‏ها چیره شد و به هدف دست یافت.» افزون بر این، اگر امر به معروف و نهى از منكر با صبر و بردبارى همراه نباشد، چه‏بسا به تنش‏هاى بى‏جا بینجامد و شخص را از جاده انصاف بیرون كند و بیش از آنكه سازنده باشد، زیان‏بار شود و به درگیرى پایان یابد.

پیامهایی در مورد امر به معروف و نهی از منکر

انضباط اجتماعی
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه؛ و در واقع نوعی کنترل افراد منحرف است.
نشانه رشد
امر به معروف و نهی از منکر، نشانه رشد است، حضرت لوط در برابر گروه گناهکار پرسید: آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟
اهمیت فوق‏العاده
در اهمیت امر به معروف همین بس که علما به دلیل ارتباط قلبی انسان با آن (یعنی تنفر قلبی از منکر)، آن را در اصول دین و به دلیل برخوردهای عملی و اینکه یکی از واجبات است، آن را در ردیف فروع دین مطرح کرده‏اند. شهید ثانی می‏فرمایند: آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر آن قدر زیاد است که کمر را می‏شکند.
بهترین دوست
در حدیث آمده است: بهترین د وست آن است که هنگام خلاف، مانع تو شود و بدترین دوست آن است که به تو تذکر ندهد. امام صادق(علیه السلام) در این ارتباط می‏فرمایند: بهترین دوست من کسی است که عیب‏های مرا به من هدیه کند.
ضرورت عقلی
امر به معروف و نهی از منکر یک ضرورت عقلی و امری روشن است.
کدام عاقل است که سکوت در مقابل خطر و انحراف را پسندیده و آن را محکوم نکند؟ و کدام عقل است که راهنمایی، دلسوزی، تشویق به کار خیر و جلوگیری از مفاسد را لازم نداند.
وظیفه عمومی
امر به معروف وظیفه عمومی است که قرآن کریم می‏فرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند که یکدیگر را به معروف وادار کنند و از منکر باز دارند و نماز به‏پا دارند و زکات بپردازند.
تقدم امر به معروف
همیشه امر به معروف، مقدم بر نهی از منکر به کار رفته است تا به ما بفهماند که کارها را از راه مثبت پیگیری کنیم و در جامعه تنها انتقاد کننده، نباشیم.
مقام آمرین به معروف
در اهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن، نام آمرین به معروف در کنار نام انبیا آمده است و کیفر قاتلان آنان همچون قتل انبیاست.
هدف از قیام حسینی
امام حسین(علیه السلام) هدف از قیام خود را چنین می‏فرمایند: آیا نمی‏بینید به حق عمل نمی‏شود و از باطل جلوگیری به عمل نمی‏آید و در جای دیگر می‏فرمایند: من بنا دارم امر به معروف و نهی از منکر کنم.
شریک ثواب
در روایات متعدد می‏خوانیم: هر کس مردم را به کار خیر راهنمایی، سفارش و دعوت کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک می‏شود؛ بدون آن که از اجر دیگری کاسته شود. و از طرف دیگر هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند، در کیفر مفاسد او شریک است. بنابراین، کسی که امر به معروف می‏کند، در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام می‏دهند شریک است.
سکوت در برابر گناه
در حدیث آمده است: اگر گناه مخفیانه انجام شود، خطری برای همه مردم ندارد؛ ولی اگر افراد خاصی گناه آشکارا انجام دهند و سایر مردم قدرت تغییر دادن داشته باشند. ولی ساکت بمانند، خداوند همه مردم را با هم مورد قهر و عذاب خود قرار می‏دهد.
عوامل سکوت در برابر گناه
گاهی سکوت در برابر گناه، از بی خبری یا ترس و یا خجالت است. اما گاهی سکوت در برابر گناه، نشانه رضایت است که در اینجا این گونه افراد در حقیقت شریک گناهکار محسوب می‏شوند.
خجالت به هنگام امر به معروف و نهی از منکر
گاهی سکوت و رها کردن امر به معروف و نهی از منکر سرچشمه روحی و روانی دارد، فرد خجالت می‏کشد و حیا می‏کند. این نوع حیا در روایات اسلامی مورد انتقاد است و باید این صفت را کسی که گرفتار آن است، با تمرین از خود دور کند او باید بداند که عار و خجالت موقت در دنیا نتیجه‏ای جز آتش ابدی در قیامت نخواهد داشت.
خطر امر به معروف کردن
بسیاری از افرادی که امر به معروف و نهی از منکر نمی‏کنند به گمان آن هستند که اگر امر به معروف و نهی از منکر کنند، خطری آنها را تهدید خواهد کرد و از عمرشان کاسته خواهد شد و یا سودی را از دست خواهند داد. از این رو حضرت علی(علیه السلام) می‏فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر نه مرگ را نزدیک و نه روزی را کم می‏کند.
انسان ضعیف
در میان مردم، کسانی هستند که لقب عاقل به افرادی می‏دهند که اهل نظارت و دخالت و امر و نهی نیستند؛ ولی در فرهنگ اسلام، به افراد بی تفاوت لقب بی عقل، ضعیف و مبغوض داده شده است در حدیثی آمده است « خداوند، مسلمانان ضعیف و بی عقل را مورد غضب خود قرار می‏دهد و آنها، همان کسانی هستند که از منکرات جلوگیری نمی‏کنند».
نشانه محبت و دلسوزی
کسانی که مورد امر و نهی قرار می‏گیرند، باید بدانند که تذکر دیگران به آنان، نشانه عشق، محبت و دلسوزی نسبت به آنهاست و ما باید آنان را دوست بداریم. یکی از انتقاداتی که انبیا به بعضی از مردم داشتند. این بود که «چرا شما ناصحین را دوست ندارید!»
بهترین دوست
امام صادق(علیه السلام) انتقاد را هدیه و انتقاد کننده را بهترین دوست خود می‏دانند. آری! دوست واقعی کسی است که ما را بگریاند؛ ولی از غفلت برهاند. نه انکه ما را بخنداند. ولی در غفلت نگه دارد. قرآن کریم می‏فرماید: « غفلت چیزی است که دشمنان برای شما آرزو می‏کنند.»

منابع:

ماهنامه گلبرگ، ش1
ماهنامه گلبرگ، ش13
ماهنامه گلبرگ، ش59
ماهنامه گلبرگ، ش94

شنبه 20/12/1390 - 22:57
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد

اشاره

امر به معروف و نهى از منكر، یعنى نگران سرنوشت دیگران و در اندیشه خوش‏بختى مردمان بودن. اسلام، آیین دیگرگرایى است و هرگز بى‏تفاوتى پیروان خود را درباره گرفتارى‏هاى دیگران روا ندانسته است و امر به معروف و نهى از منكر، یكى از نمونه‏هاى والاى دیگرگرایى است. از نگاه آموزه‏هاى دینى، بالاترین نمونه دوستى و مهرورزى، به شكل امر به معروف و نهى از منكر نمود مى‏یابد. حضرت على علیه‏السلام در سخنى زیبا در این باره مى‏فرمایند:
«بهترین برادرانت كسى است كه تو را به راه هدایت راهنمایى كند، پرهیزكارى را براى تو فراهم آورد و تو را از پیروى خواهش‏هاى نفسانى بازدارد.» نیز فرمودند:
«باید دوست‏ترین انسان‏ها نزد تو كسى باشد كه تو را به سوى بالیدن و بزرگ شدن راهنمایى كند و عیب‏هایت را به تو گوشزد كند».
اهمیت امر به معروف و نهى از منكر، تأثیر آن بر سلامت فرد و اجتماع و شرایط انجام آن ـ كه سبب مى‏شود این دو واجب مهم به درستى صورت پذیرد ـ از بحث‏هایى است كه در این نوشتار به آن اشاره خواهد شد. از یاد نبریم كه اهمیت امر به معروف و نهى از منكر تا آنجاست كه براى زنده كردن آن، قیام خونینى چون قیام عاشورا پدید آمده است.
نخستین هفته ماه محرم، هفته زنده نگه‏داشتن امر به معروف و نهی از منکر نام‏گذاری شده است. از آنجا که امرو نهی، دو ابزار اساسی تربیت و پرورش روح آدمی است، امر به معروف و نهی از منکر نیز شیوه اصلی پیامبران و مصلحان در تربیت و هدایت مردم بوده است. از این رو، احیای این دو فریضه پر برکت الهی، استمرار حرکت انسان ساز پیامبران گذشته و بسترساز تحقق صلاح و اصلاح جامعه در آینده است. با امید به موفقیت آمران به معروف و ناهیان از منکر که مصداق امت برگزیده قرآنی و پیروان راستین حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام می‏باشند، زوایای مختلف این دو گوهر انسان‏ساز را از نظر می‏گذرانیم.

معنای امر به معروف و نهی از منکر

« امر» به معنای فرمان دادن و « نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می‏شناسند و معرفی می‏کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می‏دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی از منکر، به معنای بازداشتن از بدی و ناپسندی است.
یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، انفاق به خویشاوندان، کمک به مساکین و درماندگان، برپایی نماز، پایبندی به عهد، مبارزه با ظلم و ستم، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت وجوهات شرعی و... نمونه‏هایی از معروف‏ها، و شرک به خداوند، زنا و فحشا، ربا، سرقت، دست درازی به اموال یتیمان، تکبر، اسراف و بدخویی، نمونه‏هایی از منکرهای ذکر شده در قرآن کریم می‏باشند.

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن

دستور قرآن کریم بر ضرورت و وجوب امر به معروف و نهی از منکر کاملا آشکار است. در آیه‏ای می‏خوانیم:
« و باید از میان شما گروهی باشند دعوتگر به خیر که به نیکی (معروف) فرمان دهند و از ناشایستی(منکر) باز دارند و اینان رستگارانند». دراهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن کریم، نام آمرین به معروف، در کنار نام پیامبران آمده است و کیفر قاتلان آنان، مثل کیفر قتل انبیاست.

امر به معروف و نهی از منکر در روایات

پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم) درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند:« امت من تا هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر می‏کنند و بر نیکی و تقوا یار یکدیگرند، در سلامتی خواهند بود و هر گاه آن را رها کنند، برکت‏ها از ایشان رخت خواهد بست...». امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) نیز می‏فرمایند:
« امر به معروف و نهی از منکر را وامگذارید که بدکارانتان بر شما چیره می‏گردند و آن‏گاه که دعا کنید، دعایتان مستجاب نشود».
امام حسین علیه‏السلام در این باره فرمودند: «... خداوند به عنوان فریضه از امر به معروف و نهی از منکر آغاز می‏کند تا نشان دهد که اگر این فریضه ادا شود و استوار گردد، همه فریضه‏ها ـ چه آسان و چه دشوار ـ استوار خواهد گشت؛ از آن رو که امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به اسلام، مخالفت با ظالم، تقسیم غنیمت‏های جنگی و غیرجنگی، گردآوری زکات از جایگاه آنها و پرداخت آن به مستحقان است».

روایات امر به معروف و نهی از منکر

حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ای اباذر! مَثَل کسی که مردم را (به معروف) دعوت می‏کند و خود عمل به آن نمی‏کند همانند کسی است که بدون زه کمان تیراندازی می‏کند.
« امّت من همواره در خیر و سعادتند مادام که امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بر انجام نیکیها همکاری کنند».
« آمران به معروف، خلیفه خدا در زمین هستند.»
« زمانی که امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، باید خود را برای عذاب خدا آماده سازد»
آداب امر به معروف و نهی از منکر در کلام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره آداب امر به معروف و نهی از منکر فرمود ند:آمر به معروف، نیازمند آن است که به حلال و حرام آگاه و از آن‏چه دیگران را امر و نهی می‏کند، خود، فارغ شده باشد. برای خلق، ناصح مهربان و با آنان رفیق باشد. با لطف و بیان خود، آنان را دعوت کند، اخلاق آنان را بشناسد تا با هر یک مناسب شأنش رفتار کند، به مکر نفس و نیرنگ‏های شیطان بینا و بر آن چه بدو رسد، شکیبا باشد و آنان را به سبب آن چه بدو رسیده، مکافات و از آنان شکایت نکند، خشونت نورزد و برای نفس خود خشمگین نشود. نیّت خود را برای خدا خالص گرداند و از او یاری بخواهد و در پی رضایت او باشد. پس اگر با او مخالفت و در حقش جفا کنند، صبر پیشه کند و اگر با او موافقت کنند و سخنش را بپذیرند، سپاس‏گزاری کند و کار خود را به خدایش واگذرد و به عیب خویش بنگرد».

امر به معروف و نهی از منکر در کلام امام علی علیه‏السلام

الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف برتر از جهاد
حضرت علی (علیه‏السلام) اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این‏گونه بیان می‏فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام (علیه‏السلام) در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می‏فرمایند:
امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می‏سازد و نه روزی او را کم می‏کند.
امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی
حضرت علی (علیه‏السلام) در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر، آن دو را اوصاف الهی می‏شمارند: امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات پسندیده خداوند سبحان است و این دو مرگ کسی را نزدیک نمی‏کنند و روزی را نمی‏کاهند.
امر به معروف برترین اعمال
علی (علیه‏السلام) در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند:
«امر به معروف با فضلیت‏ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می‏فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد
از امام علی (علیه‏السلام) درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می‏کنند: جهاد که از پایه‏های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می‏گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است... هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن‏ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.
ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر
در موارد بسیاری امام علی (علیه‏السلام) مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده‏اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می‏شود:
دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر
حضرت درمناسبت‏ها و موقعیت‏های گوناگونی از افراد می‏خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می‏فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می‏فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.
سبقت‏گیری در امر به معروف
مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می‏پردازند. علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه‏های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت‏گیری را این گونه بیان می‏کنند:
ای مردم اگربه ناچار می‏خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.
اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر
چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن‏ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه‏السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه‏ای که نوشتند از کار آن‏ها قدردانی کردند. حضرت علی(علیه‏السلام) در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می‏شد و حقّ خدا رعایت نمی‏شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می‏شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می‏آمد....
منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر
شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می‏گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.
ج: ترک امر به معروف... و آثار آن
تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر
وقتی علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن(علیه‏السلام) و امام حسین (علیه‏السلام) سفارش‏های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت‏های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش‏ها به چشم می‏خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه‏السلام در قسمتی از این مطالب می‏فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می‏شوند. وقتی آن‏ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی‏شود....
عذاب و لعنت و... نتیجه امر به معروف و...
در خطبه قاصعه علی علیه‏السلام هشدار می‏دهند و می‏فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی‏خردانه مرتکب گناه می‏شدند برای نافرمانی‏هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.
از دست دادن نیروی تشخیص
از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می‏شود. ابوجحیفة، از یاران مورد اعتماد امام علی (علیه‏السلام) می‏گوید: شنیدم که امیرالمومنین (علیه‏السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می‏شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب‏هایتان است. آن گاه فرمودند:
کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی‏ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می‏شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می‏دهد.
شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر
امام علی (علیه‏السلام) در ضمن خطبه‏ای دشمن‏ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می‏کنند: دسته اوّل کسانی‏اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن‏ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی‏اند که نادانی‏ها را در خودجمع کرده‏اند و افراد ناآگاه را گمراه می‏کنند.
آن حضرت در ادامه می‏فرمایند: به خدا شکایت می‏کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می‏کنند و در گمراهی می‏میرند. در نزد آن‏ها چیزی زشت‏تر از معروف و پسندیده‏تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن‏ها ارائه کنید وقعی نمی‏نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه‏ای که با میل آن‏ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می‏پذیرند.
شنبه 20/12/1390 - 22:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته