• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 351
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 6139روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
آموزش Asp.net ( قسمت چهارم )

Smart Navigation چيست؟
مفهوم Smart Navigation و فوايد آن
Smart Navigation يكى از بهترين ابزارهاى جديدى است كه ASP.NET آنرا عرضه كرده است. اين ابزار جديد باعث شده ظاهر برنامه هاى وب و احساسى كه نسبت به آن وجود دارد شباهت بيشترى با برنامه هاى عادى و نوشته شده براى ويندوز پيدا كند.
يكى از موانع بزرگ برنامه هاى تحت وب به معمارى و ساختار HTTP برمى گردد. جاييكه مجبوريم اطلاعات جمع آورى شده در سمت مشترى را به سرور بازگردانيم. به همين دليل مجبور به رسم مجدد و كامل صفحه اى كه قبلا ديده ايم مى باشيم، كه اين نه تنها باعث مى شود يك حالت فلش مانند در اين رفت و برگشت و رسم مجدد رخ دهد، بلكه براى صفحه هاى بلند كه براى ديدن تمام صفحه نيازمند بهscrolling هستيم، باعث مى شود كه ديدمان را به اول صفحه انتقال دهد، چيزى كه هم شايد دلخواه ما نباشد و هم اينكه ممكن است باعث سردرگمى كاربر گردد. همچنين اين فرآيند باعث تغيير فوكوس كنترل ها و بسيارى از اتفاقات ديگرنيز مى شود.
در برنامه هاى عادى ويندوز ما به طور معمول فقط قسمت هايى از صفحه را به روز مى كنيم كه تغييرى در آن ايجاد شده باشد يا تحت تاثير چيزى قرار گيرند و اين بدون نياز به تغيير در كل برنامه مى باشد (مثلا فقط يك عضو به listbox ما اضافه مى شود. بدون تغيير و رسم مجدد فرم برنامه).
Smart Navigation يا به عبارتى هدايت هوشمندانه اين توانايى موجود در برنامه هاى ويندوز را براى برنامه هاى تحت وب فراهم مى كند! اما قبل از هر چيز بايد بدانيد كه اين ابزار فقط براى IE مى باشد و آن هم نسخه هاى ۵ به بالاتر آن. با اين وجود شما مى توانيد Smart Navigation را فعال يا غيرفعال سازيد، بدون آنكه تاثيرى در برنامه شما بگذارد. حتى اگر شما در پروژه تان مرورگرهاى محتلفى را مدنظر قرار داده باشيد، مى توانيد Smart Navigation را فعال سازيد. در اين صورت ASP.NET نوع مرورگر را تشخيص داده و Smart Navigation را فقط براى مرورگرهاى پشتيبانى شده فعال مى سازد.
چهار مورد برجسته اى كه Smart Navigation فراهم مى كند عبارتند از:
• صفحه در ميان درخواست ها يك نمايش ممتد را داراست و به عبارتى حالت فلش زدن به خود نمى گيرد.
• موقعيت Scroll را حفظ مى كند.
• فوكوس عضو دارنده فوكوس را نگه مى دارد.
• آخرين صفحه درون تاريخچه (History) نگهدارى مى شود.
اين ابزار در حالت واقع گرايانه براى برنامه هايى كه ارسال به عقب(!) Postback فراوانى دارند طراحى شده است ولى با توجه به اين نكته كه محتواى صفحه نبايد زياد تغيير نكند. احتمالا بنا به دلايل كارايى و نه اينكه در تغييرات زياد ايرادى بهم بزند - مترجم. شايد يك چيز شگفت آور در مورد اين ابزار اين باشد كه شما در حقيقت نياز به نوشتن هيج كد و برنامه اى نداريد.
نحوه استفاده
Smart Navigation درون هدايت كننده صفحه (Page directive : )، براى تنظيم يك صفحه و درون web.config براى تنظيم كل برنامه استفاده مى شود. براى تنظيم در Page Directive به صورت زير عمل كنيد:

<%@ Page SmartNavigation=true % >

و براى تنظيم در web.config از ساختار زير استفاده نماييد:

< Configuration>
< System.web>




روش كار اينگونه است كه كل صفحه بدرون يك فريم دورنى مخفى (hidden IFrame) بارگذارى (load) مى شود و سپس فقط قسمت هاى تغيير كرده دوباره رندر(render) مى شوند.


اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 1:4
کامپیوتر و اینترنت
آموزش Asp.net ( قسمت سوم)

Namespace چيست؟
يک نکته مهم که در زمان استفاده از NET Framework. بايد به آن توجه داشت آن است که فضانام (namespace يا نامکده) ها در ساختمان برنامه کاربردی قرار دارند. فضانام يک طرح نامگذاری منطقی برای گروه بندی کلاس های مرتبط است. اين طرح مانع از آن می شود تا کلاس هايی که برای متدها و خصوصيات از يک شناسه يکسان استفاده می کنند تداخل داشته باشند.
مثلا NET Framework. برای گروه بندی تايپ ها به مقوله های منطقی عملکرد، از قبيل چارچوب برنامه کاربردی ASP.NET، از يک طرح نامگذاری سلسله مراتبی استفاده می کند. ابزارهای طراحی از فضانام ها با هدف تسهيل مرور و ارجاع تايپ ها در برنامه بهره برداری می کنند. مثلا فرض کنيد در حال نوشتن کد زير هستيد:
Public Class NewClass
[Procedures and Functions]
End Class

Public Class NewClass
[Procedures and Functions]
End Class
اين کد به خطا منجر می شود چون کامپايلر راهی برای تشخيص کلاس ها از يکديگر ندارد. برای غلبه بر اين مشکل می توان از يک فضانام استفاده کرد که اجازه می دهد دو کلاس همنام در صفحه با هم وجود داشته باشند. قطعه برنامه زير تعريف اين دو کلاس در فضانام های منحصر بفرد را نشان می دهد:
Namespace One
Public Class NewClass
[Procedures and Functions]
End Class
End Namespace

Namespace Two
Public Class NewClass
[Procedures and Functions]
End Class
End Namespace
در اين کد برخوردی بين دو کلاس با نام NewClass وجود ندارد چون هر کدام در يک فضانام جداگانه قرار داده شده است. کلاس اول را می توان با استفاده از ترکيب One.NewClass صدا زد، حال آنکه کلاس دوم را می توان با استفاده از ترکيب Two.NewClass صدا زد.
شما می توانيد در فضانام های خود از يک ساختار سلسله مراتبی استفاده کنيد. قرار دادن اشياء مشابه تحت زيرعنوانها در يک فضانام مشترک تشخيص هدف فضانام را آسانتر می کند، و در عين حال باعث می شود برنامه به مراتب شئ گراتر شود.
برای توضيح فضانام می توان ساختار فايل و دايرکتوری (کشو، فولدر) در يک کامپيوتر را در نظر گرفت. در اين مثال کلاس ها به مثابه فايل ها و فضانام ها مانند دايرکتوری ها هستند. بديهی است همانگونه که می توانيم دايرکتوريهای تو در تو داشته باشيم، فضانام ها هم در حاليکه کلاس ها را در خود جای داده اند می توانند بصورت تو در تو باشند.
فضانام ها در ساخت برنامه های کاربردی ASP.NET نقش مهمی ايفا می کنند. خوشبختانه لازم نيست برای همه اشيايی که می توانند به وسيله صفحات ASP.NET مورد استفاده قرار بگيرند سيستم طبقه بندی فضانام ايجاد کنيد. مايکروسافت اين مساله را برای شما حل کرده است. دو فضانام ريشه، و فضانامهای فرزند آنها را می توان وارد صفحات ASP.NET خود کرد. اولی System ناميده می شود، و دومی Microsoft نام دارد. اين فضانامها با جزئيات بيشتر در ادامه مورد بحث قرار گرفته اند.
فضانام System
فضانام System فضانام اصلی برای ساخت ASP.NET و همه برنامه های کاربردی ديگر مبتنی بر NET Framework. است. هر چيزی که در برنامه کاربردی شما قابل انجام باشد از طريق فضانام System کنترل می شود. به عنوان مثال کنترل آرايه، عمليات رياضی، و تبديل نوع داده ها از طريق فضانام System و فضانامهای فرزند آن اداره می شوند. ۹ فضانام پيش فرض (فضانام System و ۸ فرزند آن) وجود دارند که به صورت خودکار به صفحات ASP.NET اضافه می شوند:
• System
• System.ComponentModel.Design
• System.Data
• System.Drawing
• System.Web.SessionState
• System.Web
• System.Web.UI
• System.Web.UI.WebControls
• System.Web.UI.HTMLControls
هشت فضانام (بجز فضانام System) در زمان ساخت Visual Studio.NET يا VS.NET بطور خودکار به صفحات ASP.NET وارد می شوند. اين فضانام ها در زير به اختصار شرح داده شده اند.
• System.ComponentModel.Design: دربرگيرنده کلاس هايی است که می توان از آنها برای طراحی پشتيبانی سفارشی اجزا و زمان طراحی و دسترسی به سرويس های تامين شده توسط معماری NET Framework. استفاده کرد.

• System.Data: امکان دسترسی به کلاس ها و رابطهايی را فراهم می کند که معماری ADO.NET را برای دسترسی به داده های عمومی تشکيل می دهند.

• System.Drawing: دربرگيرنده کلاس ها و رابطهايی است که عملکرد گرافيکی اوليه را تامين می کنند. فضانام System.Drawing نيز از طريق فضانام System.Drawing.Drawing2D و System.Drawing.Imaging عملکرد پيشرفته تری فراهم می کند.

• System.Web: کلاس ها و رابطهايی تامين می کند که ارتباط مرورگر/سرويس دهنده را امکان پذير می کنند. اين فضانام دربرگيرنده کلاس HTTPRequest (فراهم کننده اطلاعات وسيعی درباره درخواست HTTP جاری)، کلاس HTTPResponse (فراهم آورنده امکان دسترسی به فرآيندها و يوتيليتی های سمت سرويس دهنده) است.

• System.Web.SessionState: فراهم کننده کلاس ها و متدهايی برای مديريت وضعيت جلسات کاری می باشد.

• System.Web.UI: فراهم کننده کلاس ها و رابطهايی برای رابط واسط کاربر برنامه کاربردی ASP.NET است که موجب می شوند برنامه کاربردی با سطوح مختلف صفحه، ارتباط برقرار کند. کلاس اصلی اين فضانام، کلاس Page می باشد که دربرگيرنده همه خصوصيتها، متدها، و سازنده های صفحه است. اشياء اصلی Active Server Page زير خصوصيتهايی در کلاس Page هستند: Application ،Response ،Request ،Server و Session.

• System.Web.UI.HTMLControls: کلاس هايی برای عناصر HTML استاندارد، شامل فرم ها، کنترل های ورودی، آنکور، جداول، قسمتهای متنی، و غيره فراهم می کند. اين کنترلها همانند تگهای عادی HTML هستند با اين تفاوت که داری دو صفت runat="server" و id="controlname" می باشند.

• System.Web.UI.HTMLControls: برای کنترلهای سرويس دهنده ای که شبيه کنترلهای HTML هستند ولی انعطاف پذيری بيشتر و عملکرد پيچيده تری دارند کلاس هايی را تامين می کند.
برخی فضانام های مهم و پرکاربرد ديگر به شرح زير می باشند.
• System.IO: دربرگيرنده رابطها و کلاس هايی است که امکان خواندن و نوشتن همگام و غيرهمگام فايل ها و جريانهای داده را فراهم می کنند.

• System.Data.OleDb: امکان دسترسی به کلاس ها و رابطهای مخصوص دسترسی به يک منبع داده از طريق ADO را فراهم می کند.

• System.Data.SqlClient: امکان دسترسی به کلاس ها و رابطهای مخصوص دسترسی به داده های خاص Microsoft SQL Server از طريق ADO را فراهم می کند.

• System.Web.Security: امکان دسترسی به کلاسها و رابطهای مخصوص امنيت برنامه کاربردی ASP.NET را فراهم می کند. دستيابی به رمزنگاری، مجوزها، و تنظيمات خط مشی برنامه کاربردی در اين فضانام قرار می گيرند.

• System.XML: امکان دسترسی به کلاسها و رابطهای مخصوص پردازش اسناد XML را فراهم می کند.
فضانام Microsoft
علاوه بر فضانام System که در چارچوب NET. يافت می شود، مايکروسافت چند فضانام اضافه کرده است که برای زبان برنامه سازی ای که می خواهيد از آن در برنامه کاربردی خود استفاده کنيد عملکرد لازم را تامين می کنند. ممکن است شما بصورت مستقيم با اين فضانام کاری نداشته باشيد.
• Microsoft.VisualBasic: اين فضانام محتوی CLR يا زمان اجرای Visual Basic.NET است. از اين زمان اجرا با زبان Visual Basic.NET استفاده می شود. اين فضانام همچنين دربرگيرنده کلاس هايی است که از کامپايل و توليد کد با استفاده از زبان ويژوال بيسيک پشتيبانی می کنند.

• Microsoft.CSharp: اين فضای نام دربرگيرنده کلاس هايی است که از کامپايل و توليد کد با استفاده از زبان #C پشتيبانی می کنند.

• Microsoft.JScript: اين فضای نام دربرگيرنده کلاس هايی است که از کامپايل و توليد کد با استفاده از زبان JScript پشتيبانی می کنند.

• Microsoft.Win32: کلاسها و رابطهای مورد نياز برای کار با کليدها و hiveهای رجيستری را تامين می کند.
با وجود آنکه فضانام ها از قبل تامين می شوند، می توانيد برای استفاده از برنامه کاربردی ASP.NET فضانام های خود را ايجاد کنيد. برای هر کلاس ايجاد شده توسط سازنده يک فضانام توليد می شود.

استفاده از فضانام ها در صفحات ASP.NET
دو راه برای افزودن فضانام به برنامه کاربردی ASP.NET وجود دارد. از شبه دستور (Directive) صفحه Import@ برای صفحات ASPX و از کلمه کليدی Imports برای افزودن فضانام به برنامه codebehind مربوطه در ويژوال بيسيک استفاده می شود و برای زبان #C از دستور using استفاده می گردد. قطعه برنامه زير ترکيب نحوی برای افزودن فضانام System.Web.UI.WebControls به صفحه ASP.NET شما است.
<%@ Import namespace = "System.Web.UI.WebControls" % >

همين فضانام را در قسمت codebehind بصورت زير به برنامه اضافه می کنيم.
Imports System.Web.UI.WebControls (vb.net )
using System.Web.UI.WebControls; (C#)
( به تفاوت Import و Imports دقت کنيد )

در صورتيکه می خواهيد چند فضانام را به صفحه ASP.NET خود و يا صفحه codebehind اضافه کنيد بايد هرکدام را جداگانه اضافه کنيد. بعنوان مثال، برای افزودن فضانام System.Web.UI.HTMLControls به صفحات با فضانام های موجود، درست بعد از آخرين عبارت مهم به خط بعد برويد و Imports System.Web.UI.HTMLControls را اضافه کنيد. به محض آنکه .Imports System را تايپ کنيد، VS.NET فهرستی از فضانام ها را ظاهر می کند، و می توانيد به سادگی فضانام مورد نظر را با ماوس برگزينيد. امتياز اين فهرست آن است که مجبور نيستيد همه فضانام های NET. را از حفظ بدانيد، بلکه می توانيد به آسانی از فهرست انتخاب کنيد. اين ويژگی با عنوان Intellisense شناخته می شود. برای صفحات ASP.NET از اين ترکيب استفاده کنيد:

< %@ Import namespace = "System.Web.UI.WebControls" % >
< %@ Import namespace = "System.Web.UI.HTMLControls" % >
< %@ Import namespace = "namespace name" % >
...
برای صفحات codebehind ويژوال بيسيک از اين ترکيب استفاده کنيد:
Imports System.Web.UI.WebControls
Imports System.Web.UI.HTMLControls
Imports namespace
...

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 1:4
کامپیوتر و اینترنت
آموزش Asp.net ( قسمت دوم)

آشنائی با ASP.NET
NET نسل بعدی Active Server Pages يا ASP است که توسط شرکت ميکروسافت ارائه شده است. اين محصول توسط ميکروسافت بعنوان شاخص اصلی فناوری در ساخت سايتهای وب در نظر گرفته شده است. با استفاده از ASP.NET می توان هم اينترانت کوچک يک شرکت را ساخت و هم يک سايت وب تجاری خيلی بزرگ را طراحی و پياده سازی نمود. مهمترين نکاتی که در طراحی اين محصول در نظر گرفته شده است راحتی استفاده و بالا بودن کارائی و قابليت آن می باشد. در زير برخی ويژگيهای ASP.NET را بررسی می کنيم.
• صفحات ASP.NET کامپايل می شوند.
هنگامی که يک صفحه ASP.NET برای اولين بارتوسط يک مراجعه کننده به سايت فراخوانی می شود، آن صفحه ابتدا کامپايل شده و بر روی سرور نگهداشته می شود و در فراخوانی های بعدی از آن استفاده می شود. اين بدين معنی است که صفحات ASP.NET خيلی سريع اجرا می شوند.
• صفحات ASP.NET با ابزارهای روی سرور ساخته می شوند.
با ابزارهای موجود در ASP.NET می توان صفحات پيچيده وب را براحتی طراحی نمود. بعنوان مثال با استفاده از ابزار DataGrid می توان به آسانی داده های موجود در يک بانک اطلاعاتی را تحت وب نمايش داد.
• مجموعهASP.NET عضوی از بدنه NET. است.
بدنه NET. دارای بيش از ۴۵۰۰ کلاس آماده جهت استفاده در ASP.NET است. اين کلاس ها تقريبا هر نيازی را در برنامه نويسی برآورده می کنند. بعنوان مثال از اين کلاس ها می توان جهت توليد تصاوير بر حسب تقاضا، به رمز درآوردن يک فايل و يا ارسال يک نامه استفاده کرد.
مقايسه ASP.NET و ASP کلاسيک
ASP.NET نسل بعدی ASP يا ASP کلاسيک است. اما اين يک پيشرفت تکاملی است بطوريکه اين دو فناوری تقريبا از يکديگر متفاوتند. صفحات ASP با زبان های دستورالعمل نويسی مانند VBScript يا JScript ايجاد می شوند اما در ASP.NET ما يک فرايند کامل برنامه نويسی با زبانهای Visual Basic يا #C (سي-شارپ تلفظ شود) داريم. همچنين در ASP کلاسيک تنها پنج کلاس استاندارد (Request, Response, Application Session, Server) وجود دارد حال آنکه در ASP.NET می توان از بيش از ۴۵۰۰ کلاس استاندارد موجود در بدنه NET. بهره جست.همچنين عليرغم قدرت و امکانات زياد و متعدد ASP.NET، استفاده از آن در مقايسه با ASP کلاسيک بسيار آسانتر است. بعنوان مثال با استفاده از چند ابزار در يک صفحه ASP.NET می توان يک صفحه بسيار پيچيده HTML بدست آورد که ساخت آن در ASP کلاسيک ممکن است نياز به چند روز کار داشته باشد.
زبانهای برنامه نويسی در ASP.NET
شما در ASP.NET می توانيد از هر زبان برنامه نويسی که با بدنه NET. سازگار باشد استفاده کنيد. اين زبانها عبارتند از Visual Basic.NET و #C و JScript.NET . اين بدين معنی است که شما جهت نوشتن برنامه در ASP.NET نياز به فراگيری زبان جديدی نداريد و اگر يکی از زبانهای ويژوال بيسيک يا ++C يا جاوا را می دانيد هم اکنون می توانيد در ASP.NET برنامه بنويسيد.از طرف ديگر تعدادی زبانهای ديگر توسط بعضی از شرکتهای فعال در اين زمينه به مجموعه زبانهای استاندارد ASP.NET افزوده شده است. بعنوان مثال اگر مايل باشيد حتی می توانيد از PERL و COBOL هم در ASP.NET استفاده کنيد.
ابزارهای ASP.NET
سالهاست که برنامه نويسان ويژوال بيسيک جهت ساخت فرم های خود از ابزارهای ويژوال بيسيک مانند TextBox و ListBox استفاده کرده اند. در ASP.NET هم شما می توانيد از ابزارهای فراوان موجود در آن برای ساخت فرم ها و صفحات خود استفاده نمائيد. در ASP.NET چهار دسته عمده از ابزارها موجود است:
• ابزارهای اصلی مانند TextBox، RadioButton، ListBox و Button.
• ابزارهای اعتباری برای حصول اطمينان از ورود و تائيد صحت اطلاعات ورودی فرم ها.
• ابزارهای داده ای برای ارتباط با بانک اطلاعاتی و دستکاری داده.
• ابزارهای پيشرفته جهت نمايش عناصر پيچيده در واسط کاربر مانند تقويم و آگهی های تبليغاتي.
با استفاده از Visual Studio.NET شما براحتی می توانيد با چيدن تصويری اين ابزارها بر روی فرم مورد نظر، صفحه دلخواه خود را بسازيد. در صورت تمايل حتی می توانيد در يک ويرايشگر ساده متن مانند Notepad برنامه مورد نظر را نوشته و از اين ابزارها استفاده کنيد.
دريافت ASP.NET
جهت شروع برنامه نويسی در ASP.NET تنها کافی است که مجموعه ASP.NET را بهمراه بدنه NET. از سايت ميکروسافت دريافت کنيد.
دريافت .NET Framework
ASP.NET با سيستم عامل های Windows 2000 (نسخه Server و Professional) و Windows XP کاملا سازگار است.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 1:4
کامپیوتر و اینترنت
آموزش Asp.net ( قسمت اول)

چرا به دات نت احتياج داريم؟
به طور معمول نسل های جديد زبان های برنامه نويسی به اين دليل متولد می شوند که زبان های قديمی تر دارای امکانات محدود بودند و يا قدرت استفاده از تکنولوژی های فعلی را به صورت مطلوب و ساده ندارند.
مهمترين نيازی که به عنوان آخرين تکنولوژی وجود دارد، برنامه نويسی در محيط اينترنت است. اينترنت در مدت تقريبا ۸ سال جای خود را به عنوان يکی از مهمترين وسايل ارتباطی برای کارهای روزمره و تجارت باز کرده است. سيستم های برنامه نويسی قديمی تر امکان برنامه نويسی برای اينترنت را فراهم کرده بودند اما هر کدام دارای اشکالات بزرگی هستند، برای مثال تکنولوژی COM اولين بار در ويندوز به کار گرفته شد. در سال 1970 نيز سيستم هايی برای Unix نوشته شده بودند، جاوا نيز در اصل برای ابزارهای الکترونيکی بود و نه برای اينترنت.
سپس برای اولين بار يک سيستم جامع برای برنامه نويسی تحت اينترنت ايجاد شد. اين سيستم -NET. از مراحل سطح پايين که به زبان ماشين می باشد تا بالاترين سطح که برنامه نويسی ويژوال آن می باشد برای استفاده در اينترنت طراحی شده است. البتهNET. فقط برای اينترنت نيست و با استفاده از آن می توان برنامه های کامل تحت Client نيز ايجاد کرد، اما بزرگترين مزيت آن دربرابر سيستم های ديگر امکانات اينترنت آن است.
برای اينکه مزايای استفاده ازNET. را بهتر متوجه بشويم بهتر است در ابتدا معايب سيستم های پيشين را ذکر کنيم. شرکت مايکروسافت تا قبل از سال 1995 به برنامه نويسی در محيط های Client و Server می پرداخت، اما از آن سال به بعد توجه بيشتری به مساله برنامه نويسی در اينترنت کرد. مايکروسافت COM و +COM را ايجاد کرد و آنها را در ويژوال استوديوی 6 به کار گرفت. در سال 1999 حدود ۵۰ در صد از بزرگترين سايتهای تجارت الکترونيکی از محصولات مايکروسافت استفاده می کردند. اما هنوز هم مشکلات بزرگی در سيستم های مايکروسافت وجود داشت که يکی از آنها دشواری نوشتن برنامه در اينترنت با محصولات مايکروسافت بود. شرکت مايکروسافت برای راحتی کار برنامه نويس ها ASP يا Active Server Page را ايجاد کرد. با اينکه اين يک قدم بزرگ بود و کارها را بسيار ساده کرد ولی هنوز از برنامه نويسی شی گرا پشتيبانی نمی کرد. همچنين در ويژوال استوديوی 6 قسمتی برای Internet Application ايجاد شده بود و در آنها امکان ساختن Web Class وجود داشت ولی هيچ وقت به عنوان يک ابزار کار آمد برای برنامه نويسی وب درنظر گرفته نشد.
مدل برنامه نويسی DNA
مايکروسافت يک مدل برنامه نويسی به نام Distributed interNet Application دارد که بر پايه برنامه نويسی n-tier و COM بنا نهاده شده است. مدل DNA از سه بخش اساسی تشکيل شده است.
بخش اول به نام Presentation tire معروف است. در اين بخش رابط تصويری کاربر وجود دارد و خود نيز به دو نوع Internet Browser و Win 32 GUI تقسيم می شود که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند. در مدلی که از Win32 GUI يا همان نرم افزارهای معمولی استفاده می شود دو مشکل بزرگ وجود دارد ؛ دشواری بروز رسانی نرم افزار و ديگری DLL Hell که در ادامه توضيح داده خواهد شد. در نوع دوم مشکلاتی از قبيل نبود امکانات برنامه نويسی کافی در محيط مرورگر، نبود رابط قوی با کاربر، نبودن مرورگر های يکسان و... وجود دارد. همچنين هميشه يک اتصال به اينترنت يا اينترانت لازم است. در اين نوع از برنامه نويسی می توان از Java Applet ها يا ActiveX استفاده کرد ولی مرورگر بايد امکان استفاده از آن را داشته باشد، مخصوصا ً هنگام استفاده از ActiveX که بايد فقط از IE استفاده کرد.
بخش دوم که Middle tier نام دارد، مکانی است که اطلاعات و قوانين تجاری در آن وجود دارد. منظور از قوانين ، متد ها و اجزائی هستند که اعمال کاربران را کنترل می کنند. مهمترين و آسان ترين زبان برای نوشتن اين اجزا از DNA ويژوال بيسيک است. برنامه نويسی که بخواهد در اين رده برنامه بنويسد بايد آشنايی کاملی با COM و پروتکل های رايج داشته، همچنين بايد مهارت کافی در استفاده از ADO و ADSI داشته باشد. مشخص است که يک اشتباه در اين لايه باعث بروز خطا و نقص در کل سيستم می شود.
بخش سوم يا Data tier مکانی است که اطلاعات سازمان در آن ذخيره می شود. معمولا ً در اين قسمت از بانکهای پيشرفته رابطه ای مانند SQL Server و Oracle استفاده می کنند.
محدوديت های COM
همانطور که ديديد مهمترين قسمت در DNA همان COM است که در جای جای آن استفاده می شود. در اينجا برخی معايب COM ذکر می شود : ( در ابتدای متن ذکر شد که برای درک نياز بهNET. بايد ابتدا معايب سيستم های قديمی را بشناسيم )
DLL Hell: اگر کوچکترين تغييری در يک COM ايجاد شود، ديگر برنامه هايی که از ورژن قبلی استفاده می کردند قادر به فعال ساختن نسخه جديد نيستند. هنگامی که در ويندوز، يک COM نصب شود برايش در رجيستری يک GUID ثبت می شود که اطلاعات آن COM را در خود ذخيره می کند. اگر يک برنامه از نسخه اول يک COM استفاده کند و بعد از مدتی شما تغييراتی در نسخه اول بدهيد و بخواهيد آن را دوباره در سيستم نصب کنيد ويندوز به شما پيغام خطا می دهد چون ورژن آن تکراری است، اگر هم آن را به ورژن دوم ارتقا دهيد نرم افزار قبلی هنوز به دنبال نسخه اول می گردد. اين امر باعث می شود که شما مجبور شويد يکبار ديگر کل برنامه را کامپايل کرده و در کامپيوترتان نصب کنيد.
کمبود در وراثت: در نسخه های COM که در حال حاضرهستند چيزی به نام وراثتی که در ++C وجود دارد نمی باشد، بلکه وراثت تنها در واسط يک COM می باشد، استفاده از آن هم چندان کمکی به برنامه نويسی نمی کند.
برخی محدوديت های برنامه نويسی اينترنتی در مدل DNA
۱- وجود دو محيط برنامه نويسی برای اينترنت و Client
نقصان در نوشتن برنامه هايی با رابط گرافيکی خوب که در اينترنت کار می کردند کاملا ً مشهود است، نمونه بارز آن اختلاف در برنامه نويسی در ويژوال بيسيک و ASP است. ويژوال بيسيک با رابط گرافيکی کاملا ً سطح بالا و ASP تقريبا ً رابط گرافيکی ندارد. همين امر باعث می شد که يک برنامه نويس مجبور باشد طيف وسيعی از تکنيک ها و زبان ها را فرابگيرد تا بتواند برنامه ساده ای در اينترنت بنويسد.
۲- نبودن حالت های ذخيره اطلاعات رابط گرافيکی در صفحه های اينترنتی
نمونه اين حالت زمانی است که در يک textbox متنی وجود داشته باشد. در برنامه های Win32 GUI متن داخل textbox تا زمانی که کاربر يا برنامه آن را تغيير نداده بر جای خود وجود دارد. اما در محيط اينترنت و نوع ASP با هر بار refresh کردن صفحه کل اطلاعات ازبين می رود. البته اين مشکل با استفاده از شئ های Request و Response تقريبا ً قابل حل است ولی احتياج به برنامه نويسی برای هر تکه از صفحه ASP دارد.
۳- نداشتن Event Handler در محيط برنامه نويسی اينترنت
يکی از مهمترين ابزاری که در برنامه نويسی Win32 GUI وجود دارد استفاده از Event ها است. با تکنولوژی که در حال حاضر وجود دارد تنها راه رسيدن به اين مهم استفاده از ActiveX است که به علت مسايل امنيتی در بيش از ۹۵ در صد مواقع توسط کاربر استفاده از آن رد می شود.
معايب استفاده از API
API ها توابعی هستند که از ويندوز نسخه 1 تا امروز در برنامه نويسی کاربرد داشته و دارند. مهمترين کاری که اين توابع انجام می دهند انجام کارهای سخت و سطح پايين سيستمی است که احتياج به برنامه نويسی زيادی دارند و يا حتی امکان ايجاد آن با زبان هايی مثل ويژوال بيسيک نيست. اما هر API از هر نسخه ويندوز تا نسخه ديگر آن می تواند دچار تغييرات بشود. برای مثال برنامه ای که در ويندوز 98 نوشته شده باشد می تواند در ويندوز 95 اجرا نشود. همچنين هم اکنون ابزارهای جديدی به بازار آمده است که برای آنها نيز می توان برنامه نويسی کرد، مانند تلفن های سيار، کيوسک تلفن، دستگاه های کامپيوتری جيبی و غيره. در اين نوع دستگاه ها ديگر ويندوز به مفهومی که در حال حاضر وجود دارد قابل اجرا نيست و در نتيجه API هم وجود ندارد. لازم به ذکر است که ويندوز CE برای دستگاه های مذکور می باشد ولی قابليت های آن با ويندوزهای ديگر تفاوت زيادی دارد.


اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 1:3
خواستگاری و نامزدی
نقش زنان تحصیل كرده در تشكیل و تحكیم خانواده

چكیده: مراد از «زنان تحصیل كرده»، بانوان آموزش دیده در مراكز آموزشى جدید و یا سنتى مى‏باشند. در این نوشتار، تمركز عمده بر نقش زنان تحصیل كرده براى خودشان است و سپس نتیجه بحث به نقش آنان براى دیگران تعمیم داده مى‏شود. نقش زنان تحصیل كرده در رابطه با تأسیس و تحكیم خانواده، در فضاهاى متفاوت، آثار گوناگونى را به دنبال دارد. در اینجا، نقش زنان تحصیل كرده، در چهار مرحله ذیل مورد بررسى قرار گرفته است: 1. آغاز آشنایى؛ 2. عشق‏ورزى؛ 3. خواستگارى و 4. گذار از خواستگارى تا ازدواج. سپس، نقش زنان تحصیل كرده براى دیگران در حیطه‏هاى پژوهشى، آموزشى، مدیریتى مورد تأمل قرار گرفته است. در ادامه، نقش ایشان پس از تأسیس خانواده، بررسى شده است. در این زمینه، ابتدا نقش فردى آنها در تدوین برنامه خانواده، شیوه مواجهه با مسائل جدید و سپس نقش آنها براى دیگران مورد بحث واقع شده است. در نهایت، با جمع‏بندى از مباحث سابق، نظام خانواده و نقش زنان تحصیل كرده در قالب «تئورى سیستمى» ترسیم و معرفى گردیده است.
لازمه تحصیلات، نوعى ممارست ذهنى در فعالیت‏هاى فكرى و بسط اطلاعات و پویایى اندیشه است و معمولاً قوایى همچون تعمیم ذهنى و استنباط و تحلیل و تركیب و تفكر منطقى، در اثر تحصیلات، بالنده و بارور مى‏شوند. فایده دیگر تحصیلات این است كه در ساحت شناخت، راه روشنى فراراه اندیشه قرار مى‏دهد و بر باورهاى غلط، خط بطلان مى‏كشد، باورهاى صحیح را مصفّاتر و فزاینده‏تر مى‏نماید و اعتقادات افراطى و تفریطى را تعدیل مى‏كند. ولى با وجود این، رشد همه جانبه شخصیت و تعالى مثبت ادراك و انصاف نه تنها منوط به احراز تحصیلات عالى نیست، بلكه این‏گونه تحصیلات نیز همیشه و همه جا تنها عامل رشد شخصیت و حقیقت و فضیلت نمى‏باشد؛ بلكه عامل تهذیب و تزكیه همیشه باید به عامل تعلیم و آموزش منظم شود تا نتیجه‏هاى مثبتى به بار آید. آنچه از مفاهیم دینى برمى‏آید این است كه تحصیلات عالى بدون عامل تقوا و وجدان اخلاقى، حتى مى‏تواند مخرّب و ویرانگر نیز باشد. در آموزه‏ها و هنجارهاى ارزشى-دینى، علم بدون عمل و تعلیم بدون تزكیه مطرود است و از نظر نصوص قرآنى «... وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» و (1) روایى مانند قال الصادق‏علیه‏السلام: «.. لیس العلمُ التعلّم وانّما هُو نورٌ یقذفه اللَّهُ فى قلبِ مَن یریداللَّه آن یهدیه»، امكان وجود علمى كه نه از راه تحصیلات، بلكه از راه تقوا و عمل‏ (2) حاصل مى‏شود، از مسلّمات است.
مراد از «زنان تحصیل كرده»
مراد از «تحصیلات» براى زنان، اولاً، داشتن آگاهى و داده‏هاى جدید و عصرى است. ثانیاً، با توجه به آنكه آگاهى و دانش نسبى است و مراتبى دارد، اطلاق «تحصیل كرده» اعم از این است كه زنان داراى مدرك دیپلم باشند و یا داراى مدرك در هر یك از مقاطع كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترى، چه در دانشگاه باشد و چه حوزه‏هاى علمیه.
نقش زنان تحصیل كرده در خانواده تا هنگام ازدواج‏
1. براى فرد
نقش زنان تحصیل كرده را از قبل از ازدواج تا حین تأسیس خانواده، در این مراحل مى‏توان گنجاند:
الف) آغاز آشنایى: آشنایى به بهانه زندگى مشترك، از دو طریق ممكن است: اول، مستقیم، كه در این شیوه دو فرد بر حسب تصادف، تجربه مشترك كارى، سابقه تحصیلى مشترك و مانند آن با هم آشنا مى‏شوند و در مسیر ازدواج قرار مى‏گیرند و روش دوم، غیرمستقیم است كه در آن، افرادى كه از دختر و یا پسرى اطلاعاتى دارند، واسطه مى‏گردند و دو جوان را به قصد زندگى مشترك با هم آشنا مى‏كنند.
در هر دو شیوه، تحصیلات این امكان را به زنان مى‏دهد كه در ظواهر مخاطب متوقف نشود و به الفاظ و كلمات مطرح شده بسنده نكنند. هرچه سطح تحصیلات بالاتر رود، یك دختر بیشتر این قابلیت را پیدا مى‏كند كه از ظواهر عبور كند، چهره واقعى‏تر مخاطبش را بشناسد و از روى گفته‏هاى او به ناگفته‏هایش پى برد. دختر تحصیل كرده چون براى علم ارزش قائل است و نیز تأثیرات تلاش سنجیده و متّكى به اطلاعات و داده را نسبت به اقدامات جاهلانه مى‏داند، از منابع پژوهشى كه در روابط اجتماعى به او توانایى‏هاى لازم را مى‏دهد، بهره مى‏برد، بخصوص از دانش روان‏شناسى و علوم مربوط به آن (روان‏شناسى اجتماعى، روان‏شناسى ارتباطات و...).
ب) عشق‏ورزى: معمولاً گفته مى‏شود كه «عشق» با «علم» نمى‏سازد. عاشق چشمانش درست نمى‏بیند و آگاهى‏هاى عاشقانه چندان قابل اعتماد نیستند. در این صورت، تحصیل كرده بودن یا نبودن در قبل از تأسیس زندگى، چندان نقش مثبتى نخواهد داشت. اما اگر مسیر تأسیس خانواده از عشق بگذرد (كه مطلوب نیز همین است) مى‏توان نقش تحصیل و دانش را در قبل از تأسیس خانواده توجیه نمود، با این مبنا كه جایگاه علم و دانش نسبت به عشق، در دو مقام قابل فرض است: اول، علم قبل از آن و دوم، علم بعد از آن. در علم قبل از عشق، چون دل آزاد است و احساسات غیرفعال، و عقل فرصت تجزیه و تحلیل دارد، نظریه‏ها و داده‏هاى علمى در شناخت مخاطب مفیدند.
حاصل آنكه تحصیلات زنان پیش از عشق، چراغى است كه در گزینش فرد و دیدن ویژگى‏ها و خصوصیات و ادراك درست‏تر او نسبت به فرد غیرتحصیل كرده، نقش جدى و سازنده‏اى دارد.
ج) خواستگارى: در فرهنگ ایرانى، تعامل رسمى‏تر دو فرد براى ازدواج، با مراسم خواستگارى و پاسخ مثبت بدان آغاز مى‏گردد. اما فقدان علم و تحصیل براى دختر، ممكن است مستلزم پیآمدهایى باشد: اول آنكه به خاطر جهل و فقر داده‏ها، اعتماد به نفس لازم براى اظهارنظر، بررسى و تحقیق و تصمیم‏گیرى نهایى نداشته باشد و این نقش را به دیگران و از جمله اعضاى خانواده واگزارد. دوم آنكه فقدان تحصیلات، روحیه علم‏گرایى و تخصص‏محورى را نفى مى‏كند و ازاین‏رو، یك دختر درك درستى از مشاوره و كارشناسى ندارد و تصمیم او كوركورانه و یا با داده‏هایى اندك و احیاناً مخدوش است و گاهى این پیآمدها موجبات آسیب‏ها و آفت‏هایى براى بنیان ازدواج مى‏شوند. سوم آنكه بى‏سوادى قدرت استنباط و تجزیه و تحلیل داده‏ها را نیز از فرد مى‏گیرد. حال آنكه زن تحصیل كرده هم از اعمال نظر بى‏جاى دیگران در سرنوشتش جلوگیرى مى‏كند و این علاقه را دارد كه داده‏هاى لازم را از مراجع معتبر بگیرد و هم آنها را در آموزش و پژوهش، تمرین و استنباط و تجزیه و تحلیل اعمال كند و ازاین‏رو، مى‏تواند داده‏هاى دیگران را جمع‏بندى نماید و به تأسیسى مناسب اقدام كند.
د) گذار از خواستگارى تا ازدواج: اینكه از این فرصت به دست آمده چه بهره‏اى مى‏توان برد و چه توشه‏هایى مى‏توان ذخیره كرد، پرسشى است كه على‏القاعده، هر كس نور علمى بیشتر و تحصیلات عالى‏ترى داشته باشد، مى‏تواند دستاوردهاى مناسب‏ترى از آن برگیرد.
2. براى دیگران‏
نقش زن یا دختر تحصیل‏كرده در تأسیس خانواده به همراه دیگرى را مى‏توان به سه سطح تقسیم كرد: نقش‏هاى پژوهشى؛ نقش‏هاى آموزشى و نقش‏هاى مدیریتى و سیاست‏گذارى.
الف) نقش‏هاى پژوهشى: این افراد مسائلى همچون پیش از تأسیس زندگى، در آغاز آشنایى، عشق‏ورزى، خواستگارى و مرحله گذار از خواستگارى به زندگى مشترك را كه در مرحله قبل بدانها به گونه‏اى دقیق، با استناد و با مطالعه مى‏پرداختند، در این قسمت آن‏را به دیدى پژوهشى، مورد اهتمام جدى قرار مى‏دهند و در زمینه مسائل زنان، بخصوص در زمینه تشكیل خانواده، به مطالعه و تحقیق مى‏پردازند و چون خود از جنس زنان هستند، مسائل زنان را ملموس‏تر و دقیق‏تر مى‏توانند مورد بررسى قرار دهند و عمیق‏تر به دغدغه‏هاى روحى و فكرى دختران و زنان بپردازند.
ب) نقش‏هاى آموزشى: در این زمینه، زنان تحصیل كرده با حضور در مراكز آموزشى و دانشگاهى و دبیرستانى و آموزشگاه‏هاى مشاوره خانواده، مسائل مربوط به ازدواج را به نسل جوان‏تر و بخصوص دختران آماده ازدواج منتقل مى‏نمایند، از منابع مكتوب و پژوهشى بهره مى‏برند و با حضور چهره به چهره در جلسات خاص آموزش مسائل خانوادگى، به صورت عینى به مباحث ضرورى و پرسش‏هاى اساسى مخاطبان جواب مى‏دهند و دختران را براى انتخاب آگاهانه شریك زندگى و تأسیس درست نظام خانواده یارى مى‏نمایند.
ج) نقش‏هاى مدیریتى و سیاست‏گذارى: تأثیرگذارى زنان تحصیل كرده بر نظام خانواده از تأسیس تا پس از آن، به فعالیت‏هاى علمى خلاصه نمى‏شود و شایسته است كه زنان تحصیل كرده و داراى تخصص‏هاى لازم درصدد آن باشند كه در نهادهاى غیررسمى (مدنى) و رسمى (دولتى به معناى عام) به مدیریت مباحث و مسائل زنان بپردازند و به تأثیرگذارى در فرآیند تقنین (با حضور در مجلس) و اجرا (با حضور در قوه مجریه) و قضا (حضور در تشكیلات قوه قضاییه)، مسائل زنان را اولاً طرح نمایند و زنده نگه دارند؛ زیرا هیچ‏كس بهتر از زنان نمى‏تواند از حقوق خودشان دفاع كند و این دفاعیه نیز بخصوص بر عهده زنان تحصیل كرده است. ثانیاً، تأسیس نهادهاى مدنى و طرح سیاست‏ها و برگزارى تجمعات و صدور قطعنامه‏ها و مطرح كردن آنها براى مسئولان ذى‏ربط، از تلاش‏هایى است كه نیاز به مدیریت‏هاى جدى و كارشناسى دارد و زنان تحصیل كرده در این میدان، ستون فقرات فعالیت‏ها هستند (البته دامنه این فعالیت‏ها، هم قبل از تأسیس خانواده و هم پس از آن مى‏باشد).
نقش زنان تحصیل كرده پس از تأسیس خانواده‏
1. نقش فردى‏
زنان تحصیل كرده پس از ورود به نظام خانواده، مى‏توانند نقش‏هایى در جهت تحكیم آن داشته باشند:
الف) تدوین برنامه خانواده: خانواده نیز مانند همه نهادها، بدون اهداف روشن و سیاست‏گذارى‏هاى مناسب، استراتژى دقیق و راه‏كارى مطلوب، دچار سردرگمى مى‏گردد و شایسته است طى یك برنامه‏ریزى، اهداف كوتاه‏مدت، میان مدت و بلند مدت را تدوین كند و استراتژى مناسب براى رسیدن به آن غایات را تعریف نماید، سیاست‏هاى مناسب را پیش‏بینى كند و براى تحقق آن سیاست‏ها نیز راه‏كارهاى جزئى پیش‏بینى نماید. چنین كار دقیقى بدون پشتوانه نظرى لازم و تحصیلات آكادمیك امكان‏پذیر نیست و از اینجاست كه زن تحصیل كرده به عنوان یكى از اركان خانواده، مى‏تواند در پیشنهاد و تدوین برنامه زندگى نقش كلیدى و اساسى داشته باشد.
ب) شیوه مواجهه با مسائل جدید: خانواده یا با یك برنامه زندگى آغاز مى‏شود و یا بدون برنامه‏ریزى جدى شكل مى‏گیرد و در هر دو شكل، قطعاً در ادامه، با مسائلى مواجه مى‏شود كه از سابق آنها را پیش‏بینى نمى‏كرد؛ مشكلاتى سربرمى‏آورند كه اركان خانواده را در مقابل هم قرار مى‏دهند؛ براى مثال، پس از تشكیل خانواده‏اى، زن یا مرد متوجه مى‏شوند كه در بچه‏دار شدن مشكل دارند، یا در ادامه، زندگى، اعتماد لازم بین زن و مرد شكل نمى‏گیرد و آنها یكدیگر را زیر ذره‏بین مى‏برند، یا مداخلات جدى پدر و مادر دختر و یا پسر مسئله‏ساز مى‏شود، دختر یا پسر پس از مدتى برخى ابعاد پنهان طرف مقابل را كشف مى‏كند و ... . در این موارد، تدبیر یك خانواده اصلاً كار آسانى نیست. گرچه حتى اگر خانواده‏اى هیچ مشكل جدیدى هم نداشته باشد، به دلیل تكرارى شدن فضا و برخوردها، نیاز به پویایى، خلاقیت و نوآورى وجود دارد و براى پیش رفتن، به طرح و برنامه جدید و تكان‏هاى تازه نیاز است. اما در همه این موارد، فرد تحصیل كرده و زن متكى به دانش، دستان پُرتر نسبت به بى‏سواد و یا كم سواد دارد و البته هر قدر كم و كیف تحصیل بالاتر باشد، در تدبیر مشكلات توفیق بالاترى خواهد داشت و چون خود به راه‏كارها و مجارى هدایتى و مشاوره‏اى در این زمینه آشناست، از آنها بهره لازم را مى‏گیرد.
2. براى دیگران‏
در این میدان نیز همانند قسمت پیش، همه مباحث و مسائل و اقدامات را در سه دسته پژوهشى، آموزشى و مدیریتى مى‏توان خلاصه نمود و تنها در ارائه راه‏كارهاست كه باید به نكات بدیع‏ترى اندیشید.
جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى‏
در این نوشتار، نقش تحصیلات زنان در دو سطح «براى فرد» و «براى دیگران» و در دو مقطع «قبل تا حین تأسیس نظام خانواده» و «پس از تأسیس آن» مورد بررسى قرار گرفت. مدعاى اصلى این بود كه نقش تحصیلات زنان بر نظام خانواده، قبل و بعد از تأسیس آن مى‏تواند تأثیرات مثبت داشته باشد. بر این مدعا، مى‏توان دلیل عقلى اقامه نمود. اما اگر درصدد آن باشیم كه داده‏هاى جزئى‏ترى داشته باشیم و حد و دامنه و نوع نقش تحصیلات را دریابیم، باید یك كار میدانى جدى صورت گیرد. محدوده تأمل حاضر عبارت است از:
1. توجه و تأكید بر نقش مثبت زنان تحصیل كرده بر نظام خانواده. در این میدان به نقش منفى پرداخته نشده است.
2. با فرض واجد تحصیلات بودن، نقش زنان در نظام خانواده به صورت فردى مورد تأمّل قرار گرفته است. حال آنكه مى‏توان این فرضیه را در فضایى دیگر بررسى نمود كه اگر زنى بدون تحصیلات وارد نظام خانواده شود و سپس تحصیلات متوسطه یا عالى (دانشگاه یا حوزوى) كسب كند، خانواده چه تحولاتى را تجربه خواهد كرد.
3. میزان تأثیرگذارى زنان تحصیل كرده فقط در سطح خانواده مورد توجه قرار گرفت. حال آنكه در پژوهش دیگرى مى‏توان به خدمات زنان تحصیل كرده به فراتر از خانواده نیز پرداخت. به عبارت دیگر، پرداختن به همه ابعاد موضوع، نوشتارى حجیم مى‏طلبد.
زنان تحصیل كرده اگر از ایثارگران باشند، على‏القاعده باید در كنار تخصص و تبعات یادشده آن، از سایر زنان تحصیل كرده در سطح خانواده و غیرخانواده موفق‏تر عمل كنند؛ زیرا در كنار كارآمدى و توان علمى، متكى به ارزش‏هاى دینى و انقلابى و متأثر از فضاى حماسه و ایثار و شهادت‏اند كه دست‏كم روح این گفتمان، تولید و تقویت و گسترش تعهد و مسئولیت‏پذیرى فردى، جمعى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و حقوقى است. چنین زنانى هم در مقابل مشكلات پایدارترند، چون روحى قوى دارند و هم در خدمت به دیگران كوشاترند، زیرا افعال خود را با معنویت ارزیابى مى‏كنند. آنان در تدریس و تحقیق و مدیریت نیز با انگیزه‏ترند؛ چون به نظام سیاسى موجود و به تلاش‏هایشان ایمان دارند و افعالشان را در جهت تحقق آمال شهیدان و جانبازان و آزادگان مى‏بینند.
نظام خانواده و نقش زنان تحصیل كرده در آن را در قالب الگو و «تئورى سیستمى» نیز مى‏توان دید كه ورودى‏هاى این نظام به صورت مستقیم به زن و مرد، و غیرمستقیم به نزدیكان سببى و نسبى آنها باز مى‏گردد:
1. ازآن‏رو كه هر نظامى افراد خاص خود را دربرمى‏گیرد. در رابطه با خانواده با نظامى واحد مواجه نیستیم و با وجود اشتراكات كلى، هر نظام خانوادگى منحصر به فرد مى‏باشد.
2. ازآن‏رو كه كنش‏هاى ورودى‏ها نیز تغییر و تحول‏پذیرند، نظام یك خانواده نیز ثابت نبوده و بلكه پویاست.
3. ازآن جهت كه مى‏توان بر اساس خروجى‏هاى آن، بازخوردها را مورد توجه دقیق قرار داد و نواقص آن را در ورودى‏هاى بعدى رفع نمود. اگر این نظام با بحران نیز مواجه گردد، این بحران زدودنى است، مگر آنكه مدیریت مناسبى بر ورودى‏ها و خروجى‏ها صورت نگیرد، كه در آن صورت، حتى این نظام مى‏تواند در معرض نابودى قرار گیرد.
اشاره‏
1. همان گونه كه نویسنده نیز در مقدمه نوشتار متذكر شده است، صرفِ تحصیلات، منشأ آثار مثبت براى زنان نیست؛ بلكه چنانچه تحصیلات، با عقل و تدبیر و ایمان و تهذیب نفس همراه باشد مى‏تواند منشأ آثار مثبت باشد. بنابراین، پیش از آنكه بخواهیم با توصیه به گسترش تحصیلات زنان در پى حل مشكلات خانواده باشیم، مى‏بایست ابتدا در جهت تربیت اخلاقى و پرورش روحى و معنوى آنان بكوشیم.
2. بسیارى از دانش‏هایى كه تحصیل كردگان جامعه امروز در كشور ما مى‏آموزند صرفاً علومى است كه به توصیف موجودات پیرامونى ما و روابط آنها مى‏پردازد و از همین روى نقش چندانى در بهبود مسائل خانواده ندارد. فیزیك، شیمى، ریاضیات، زیست‏شناسى، جغرافیا و مانند آنها علومى نیستند كه توانایى زنان را در اداره خانواده و تحكیم روابط خانوادگى افزایش دهند. ازاین‏رو، دانش‏هایى كه مستقیماً اطلاعات زنان و مردان تحصیل كرده را در زمینه خانواده و مسائل آن افزایش مى‏دهند مى‏توانند آثار مطلوبى در حل مشكلات خانواده داشته باشند. بنابراین، آنچه باید در این راستا مورد توجه قرار گیرد، دانش‏افزایى زنان در عرصه روابط خانواده و علوم مرتبط با آن است.
3. آمار گسترده اختلافات خانوادگى و طلاق در اقشار تحصیل كرده كشور كه بسیار بیشتر از دیگر اقشار است نشان مى‏دهد كه افزایش اطلاعات و دانش‏هاى رایج كه ارتباطى با تربیت و آماده‏سازى انسان براى زندگى در خانواده و اجتماع ندارد، به خودى خود تأثیر چندانى در بهبود روابط خانواده ندارد؛ بلكه افزایش تحصیلات رایج، گاه ممكن است سبب افزایش توقعات فرد از دیگران و انتقادناپذیرى فرد گردد. بنابراین، جامعه امروز به شدت نیازمند افزایش عقل و تهذیب و رشد معنوى، كسب دانش‏ها و مهارت‏هاى رفتارى در خانواده و اجتماع و دیگر اطلاعات و دانش‏هایى است كه شخصیت و منش فرد را تحت تأثیر قرار مى‏دهد و موجب رشد جنبه‏هاى انسانى او مى‏شود.
1. بقره، 2: 282
2. شهید ثانى، منیة المرید، ص 165

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:56
خواستگاری و نامزدی
روانشناسی رشد ( رشد اخلاقی)
رشد اخلاقی
تعریف رشد اخلاقی:
در مورد رشد اخلاقی گفته شده است که ؛ «رشد اخلاقی در برگیرنده آن دسته از قوانین و مقررات اجتماعی است که تعیین می کند انسانها در رابطه با دیگر مردم چگونه باید رفتار کنند». از نظر روانشناسان این قوانین مشتمل بر سه جنبه اساسی شناختی، عاطفی، و رفتاری هستند که تبیین آنها و چگونگی روابطشان با یکدیگر و تأثیری که در فرایند درونی سازی دارند، محور بحث های روان شناختی است. این تعریف با اینکه تا اندازه ای ماهیت رشد اخلاقی را روشن می کند، ویژگیهای مشخص کننده و امتیاز بخش آن را در میان بخشهای دیگر چندان روشن نمی کند. برای روشن شدن معنای دقیق رشد اخلاقی چند نکته را باید مورد توجه قرار داد: 1) اختیار و عمد در کارهای اخلاقی؛ 2) ارتباط با حالات روانی و کمال درونی. بنابر این روابط موجود در رشد اخلاقی را می توان در زمینه های مختلف قرار داد:
الف) رابطه فرد با خود در زندگی شخصی، ب) رابطه فرد با خدای متعال، ج) رابطه فرد با انسان های دیگر به طور کلی، د) رابطه فرد با انسانهای هم کیش، هـ) رابطه فرد با طبیعت جاندار و بی جان.
چشم اندازی بر رشد اخلاقی:
اگرچه حال در فرهنگ های مختلف در مورد خوب و بدهای اخلاقی که از جهان بینی ها و اهداف مختلف آنها نشأت می گیرد، تفاوتهایی نیز یافت می شود؛ اما در هر صورت، در بسیاری از جوامع، یکی از مهمترین وظایف فرهنگی آشنا سازی کودک با قوانین اخلاقی و کردار خوب و بد است. همه کم و بیش از کودکان انتظار دارند که این قوانین را فرا بگیرند و به کار بندند؛ از رعایت آنها خرسند شوند و هنگام سرپیچی از آنها در خود احساس گناه کنند.
جنبه های مختلف رشد اخلاقی:
روانشناسان، رشد اخلاقی را مشتمل بر سه عنصر اساسی می دانند:
1- عنصر شناختی.
2- عنصر رفتاری.
3- عنصر عاطفی.
نکته قابل توجه این است که علی رغم تجزیه قلمرو رشد اخلاقی به این عناصر سه گانه از نظر پژوهشی، در زندگی واقعی و هنگام مواجهه کودک با یک تصمیم اخلاقی، هر سه عنصر، غالباً هماهنگ با هم عمل می کنند.
دیدگاهها و تمرکز بر جنبه خاصی از رشد اخلاقی:
1. جنبه شناختی رشد اخلاقی:
الف) دیدگاه پیاژه: پیاژه روند تحول قضاوتها و اندیشه اخلاقی را با استفاده از دو روش عمده مورد پژوهش قرار داد: 1)ابتدا در صدد بر آمد که ببیند به موازات بالا رفتن سن کودک چه تحولاتی در نگرش هایش نسبت به قواعد بازی های رایجی همانند تیله بازی پیدا می شود. 2)روش دوم این بود که او داستانی را برای کودکان نقل می کرد و سپس با طرح سوالاتی سعی می کرد تحولی را که در قضاوت های آنان نسبت به اهمیت گناه و سرپیچی از مقررّات پیدا شده مطالعه کند.
از آنجا که بر طبق دیدگاه پیاژه رشد عقلانی کودک در بستر توالی ویژه ای از مراحل تحقق می یابد، قضاوت های اخلاقی نیز بر مبنای مراحلی تکامل می یابد که متناسب با تحولات شناختی عمومی است. تئوری پیاژه در مورد قضاوت اخلاقی و تحولات آن درست در نقطه مقابل دیدگاه جامعه شناختی دور کیم قرار دارد. دورکیم معتقد بود که در فرایند اجتماعی سازی باید افراد را به گونه ای پرورش داد که به اجتماع به دیده احترام بنگرند و خود را در قبال مقررات آن مسئول بدانند در حالی که پیاژه با انتقاد به این نظر، این نگرش به افراد را باعث کشاندن فرد به سمت اطاعت از دیگران و عدم استقلال فرد دانست. پیاژه همچنین در مورد رشد اخلاقی و مفاهیم آن نوعی دیدگاه نسبی گرایانه دارد که مارتین هافمن آن را « تئوری عدم تعادل شناختی» می نامد.
نسبی گرایی رد دیدگاه پیاژه و همچنین توجه کودک فقط به پیامد های عینی رفتار در مرحله واقع نگری اخلاقی به هنگام قضاوت، نکاتی است که بسیار قابل نقد و بررسی هستند.
ب) دیدگاه شناختی لورنس کولبرگ: بنا به اعتقاد کولبرگ فرایند رشد اخلاقی در یک بستر مرحله بندی شده پیش می رود. هر مرحله نه تنها بر این مبنا که افراد یک عمل فرمانبردارانه یا خود گرایانه را انتخاب می کردند، بلکه بر پایه دلایل و توجیهاتی که در مورد انتخابشان داشتند نیز مبتنی بود. کلبرگ سه سطح از رشد اخلاقی را کشف کرد که هر یک دارای دو مرحله کوچکتر بودند. به اعتقاد وی ترتیب این شش مرحله ثابت است ولی ورود به مراحل در همه افراد در یک سن اتفاق نمی افتد.
سطوح و مراحل اخلاقی کولبرگ عبارتند از:
سطح یک : اخلاق پیش قرار دادی؛
مرحله یکم: جهت گیری اطاعت و تنبیه.
مرحله دوم: جهت گیری خود گرایانه و لذت گرایانه فطری.
سطح دو : سطح قرار دادی-اخلاق سازگاری های بین فردی و قوانین قراردادی؛
مرحله سوم: جهت گیری پسر خوب-دختر خوب.
مرحله چهارم: اخلاق احترام به قانونگذار و حفظ نظم اجتماعی.
سطح سه: اخلاق فوق قرار دادی؛
مرحله پنجم: اخلاق مبتنی بر اصول اخلاقی خود پذیرفته.
مرحله ششم: اصول اخلاقی جهانی.
ویژگی های مراحل رشد اخلاقی از نظر کولبرگ:
1- عمومیت فرهنگی مراحل.
2- توالی بدون تغییر مراحل.
3- تناسب رشد اخلاقی با رشد قابلیت های شناختی.
دیدگاه کولبرگ در رشد اخلاقی در مقایسه با دیدگاه پیاژه وسعت و پیچیدگی بیشتری دارد و مورد حمایت بیشتری نیز قرار گرفته است. به هر حال، نقاط مختلفی از قوت و ضعف هم در آن به چشم می خورد.

2. جنبه عاطفی رشد اخلاقی:
احساس گناهِ هنگام تخلف از مقررات اخلاقی و احساس خشنودی هنگام رفتار بر طبق آنها، یکی از جنبه های رشد اخلاقی است. هر چند دیدگاه فروید در این زمینه بیشتر به جنبه منفی احساس عاطفی و اختلال زایی آن معطوف است با وجود این بررسی این جنبه از رشد اخلاقی بیشتر بر تئوری روانکاوی فروید متمرکز بوده است.
فروید معتقد بود که چگونگی رفتار اخلاقی و احساس گناهی که به دنبال تخلف از معیارهای اخلاقی پیدا می شود، نشانگر این است که «من برتر» از طریق همانند سازی شکل گرفته است. همانند سازی هم در حقیقت، درون سازی همان اصول اخلاقی دریافت شده از والدین است.
تبیین دیگری که برای وجدان اخلاقی می توان ارائه کرد آن است که : انسان هنگامی که به مطلوب خویش نمی رسد و آن را از دست می دهد، دچار تأسف و تأثر می شود و اگر در این میان کسی تقصیر کرده باشد او را مورد سرزنش قرار می دهد. حال اگر کسی تقصیر را از جانب خودش بداند به حالت عاطفی خاصی دچار می شود که به آن پشیمانی گفته می شود. از دیدگاه فرهنگ اسلامی احساس گناه حاصل از کارهای ضد اخلاقی نه فقط جنبه مرضی ندارد، بلکه از نشانه های افراد سالم است.
عواملی که در رشد نوع دوستی در کودک مؤثر هستند عبارتند از:
1- نقش والدین: والدین اغلب به گونه ای مستقیم به تشویق و ترغیب رفتارهای دیگر گرایانه می پردازند و یا همچون الگوهایی عمل می کند که کودکان از اعمالشان الگو برداری می کنند. اما باید توجه داشت که اکتساب این رفتارها تماماً نتیجه آموزش مستقیم نیست.
در اسلام به نقش مؤثری که رفتار والدین در تغییر و شکل دهی رفتار کودک می تواند داشته باشد، توجه زیادی شده است. امیر مؤمنان (ع) طی کلامی می فرمایند:« شما به بزرگان احترام بگذارید تا کودکان نیز به شما احترام بگذارند».
2- نقش وسایل ارتباط جمعی: الگو دهی در مورد رفتار های جامعه پسندانه به خانواده محدود نمی شود و وسایل ارتباط جمعی به ویژه تلویزیون نیز در این باره منبع بسیار مؤثری است. در یک برنامه تلویزیونی می توان یک یا چند رفتار جامه پسندانه را به صورت پیام و الگو به کودکان منتقل کرد.
همچنین اگر والدین بتوانند ، مسئولیت برخی از کارهای خانه را به کودکان واگذارند، احتمالا خواهند توانست یادگیری رفتار جامعه پسندانه را در آنان تسهیل کنند. از دیگر عواملی که در رشد و تکامل حس بشر دوستی مؤثر است، دو عامل همدلی (= توانایی احساس و درون یابی هیجان و احساسی که فرد دیگری دارد) و نقش پذیری (= آگاهی از چگونگی احساس دیگران )است.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:56
خواستگاری و نامزدی
روانشناسی رشد (همسالان)

همسالان
همسالان، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی از جمله عواملی هستند که بعد از خانواده در رشد، هدایت و اصلاح رفتارهای اجتماعی بیشترین تأثیر را دارند. این عوامل، اعتقادات، آداب و رسوم، ارزشها و نیز زبان و فرهنگ را به دیگر افراد منتقل می کند.
همسالان را می توان یک سازمان غیر رسمی دانست که معمولا از افراد هم سن و سال تشکیل شده است. همسالان به افرادی گفته می شود که در یک سطح رفتاری با یکدیگر تعامل دارند و یا در چند صفت مشترک همسانند.
احساس تعلق و وابستگی به دیگر انسانها از اساسی ترین نیازهای فردی است که در زمینه های مختلفی از جمله روابط با همسالان بروز می کند و بر رشد روانی، جسمی و اجتماعی فرد تأثیر می گذارد. افراد گروه همسال از طریق معاشرت، با ارزشهای گوناگونی آشنا شده و از راه تبادل ارزشها، مسائل فراوانی را یاد می گیرند. آنچه در روابط همسالان اهمیت دارد وابستگی های خاصی است که بین آنها ایجاد می شود. دوستان برای کودک تکیه گاهی هستند که به او احساس امنیت می دهند.
گرچه رابطه کودک و والدین عمیقتر و بادوام تر است، کنش های متقابل بین همسالان از آزادی و برابرنگری بیشتری برخوردار است که می تواند شالوده ای برای رشد صلاحیت و عدالت اجتماعی، استعداد، عشق ورزیدن و ... به شمار رود. این کنش های متقابل همسالان از عوامل مهم در رشد صلاحیت اجتماعی و شناختی کودکان به شمار می رود. کودکان از طریق سرمشق دهی اعمال قابل تقلید، تقویت یا تنبیه پاسخهای خاص و ارزشیابی فعالیت های یکدیگر و بازخوردی که به یکدیگر می دهند ، در یکدیگر تأثیر می گذارند.
تأثیر همسالان در رشد اجتماعی:
همسالان عامل مؤثری در رشد اجتماعی به شمار می روند. گروه همسال مهارتهای مهمی را به یکدیگر یاد می دهند که در توان بزرگسالان نیست.
ارتباط همسالان با یکدیگر در سطوح مختلف سنی متفاوت است. با این حال نمی توان به طور دقیق بیان کرد که کنش متقابل از چه زمانی شروع می شود و این ارتباطات چه هنگام اهمیت پیدا می کند. کودکان از اولین سال زندگی نسبت به همسالان خود حساس هستند. برای کنش متقابل کودکان که از سال اول زندگی، آغاز و در خلال سال دوم ادامه می یابد مراحلی را می توان بر شمرد:
1. قرار گرفتن شیء در کانون توجه.
2. کنش متقابل ساده.
3. کنش متقابل تکمیلی.
از شش تا دوازده ماهگی به علایم و انگیزه های دیگر کودکان پاسخ بیشتری می دهد و در سالهای بعد به تدریج رفتارهای، تا حدی جنبه اجتماعی پیدا می کند.
در دوران دبستان دایره دوستی ها گسترده تر و استحکام آنها بیشتر می شود.
در سالهای اولیه مدرسه، بچه ها گروههایی را تشکیل داده، بعد ها جنبه رسمی تر و سازمان یافته تری پیدا می کنند.
معیارهای پذیرش همسالان:
1) وضعیت ظاهری؛ اغلب مردم زیبایی را ناچیز نمی انگارند تا آنجا که جاذبه ظاهری، نقش مهمی در ارزیابی و عکس العمل کودکان و بزرگسالان دارد. در فرهنگ اسلام به جذابیت ظاهری توجه شده و صورت جذاب شخص یکی از عوامل سعادت به حساب آمده است؛ لکن حال کوشش شده است که اینگونه باورها تعدیل شود و انسان به جمال باطن بیشتر توجه کند.
2) سن؛ مشاهده کودکان شش فرهنگ از سه قاره نشان می دهد که به طور کلی همه کودکان نقش های گوناگون همسالان را درک می کنند. کودکانی که مشکلات عاطفی و اجتماعی دارند، ممکن است از گروه همسال خود رانده شوند، ولی همین کودکان خیلی آسانتر مورد پذیرش کودکان خردسال قرار می گیرند. بنابراین ، کنش متقابل با همسالان کوچکتر می تواند نقش درمانی داشته باشد.
3) جنس؛ جنس کودک تأثیر آشکاری بر شکل گیری دوستی او دارد. حتی در سالهای پیش از دبستان همسالان همجنس ترجیح می دهند که با یکدیگر بازی کنند و این تمایل در سراسر سالهای مدرسه ابتدایی افزایش می یابد و فقط در اوایل نوجوانی است که این الگو تغییر می کند.
4) مهارت های اجتماعی؛ مانند تقویت رفتارهای دیگران و توانایی در برقراری کنش متقابلِ مؤثر و ارتباط مفید، در پذیرش اجتماعی، نقش مهمی دارد. افراد غریبه ای که اجتماعی هستند و به محله یا مرکز جدیدی چون مسجد، مدرسه و دانشگاه وارد می شوند، با گرفتن و دادن اطلاعات به سرعت مورد پذیرش گروه قرار می گیرند، ولی افرادی که اجتماعی نیستند، در برقراری تعامل با همسالان با مشکل جدی روبرو می شوند.
5) رفتار والدین؛ والدین نقش مهمی در تسهیل کنش متقابل همسالان بازی می کنند. کودک ممکن است نزد آنها مهارتهایی را کسب کند که در کنش متقابل با دیگر کودکان مؤثر باشد. بسیاری از کودکان به این دلیل با هم دوست می شوند که والدین آنها باهم آشنا هستند. شواهد نشان می دهد که هر بار که کودکان با همدیگر دوست می شوند، در صورتی دوستی آنها ادامه پیدا می کند که دوستی والدین آنها نیز با هم ادامه یابد. نوجوانان در علایق مختلف چون مد لباس و سرگرمی ها، زبان و الگوهای کنش متقابل بین همسالان، تحت تأثیر همسالان قرار داند؛ اما پدر و مادر از لحاظ مسائل اخلاقی و ارزشهای اجتماعی و درک جهان بزرگسالان، در نوجوانی نفوذ بیشتری دارند.
روابط همسالان:
روابط همسالان در سه دسته طبقه بندی می شود:
1) روابط گسترده؛ قبل از دوران نوجوانی، روابط با همسالان محدود به آشنایی با بچه های محله و همکلاسی هاست؛ اما زمانی که نوجوان وارد دبیرستان می شود و ساعات بیشتری را دور از خانه می گذراند، دامنه آشنایی او با دیگران گسترش می یابد. گاهی نوجوانان دسته ها و جمعیت هایی را تشکیل می دهند.
2) دوستی های فردی؛ این دوستی ها به نوجوان امکان می دهد که خشم و هیجان خود را ابزار کند و دریابد که دیگران همچون او امیدها، ترسها و تردید هایی دارند و همین مسأله می تواند هیجانات او را کاهش دهد. اینگونه دوستی ها به نوجوانان امکان می دهد که از یکدیگر انتقاد کنند. حضرت علی (ع) می فرماید:« دوست واقعی کسی است که تو را به عیب و نقصت آگاهی دهد و تو را در نهان حفظ کند؛ بنابراین او را برای خود نگه دار». معمولا دوستان نزدیک، همجنس، همسن، هم نژاد و هم مدرسه ای و همکلاسی هستند و زمینه های اجتماعی، اقتصادی، و بومی مشترکی دارند.
3) روابط به هم پیوسته و نزدیک در درون یک گروه؛
شکل گیری گروه.
تعارض میان گروهی: پس از شکل گیری گروه، عوامل دیگری چون رقابت با گروههای دیگر در استحکام گروه و غرور گروهی مؤثر است. البته رقابت ممکن است موجب افزایش خصومت میان گروهها شود.
سلسله مراتب گروهی: سازماندهی گروهها تصادفی صورت نمی گیرد، بلکه بر اساس سلسله مراتب گروهی و تسلط نسبی افراد گروه از سالهای پیش دبستانی است. سلطه گری و پایگاه، بر کنش متقابل اجتماعی نیز تأثیر می گذارد.
نقش سلسله مراتب در گروه:
1. حلّ تعارضات میان گروهی توسط فرد قوی تر و با استفاده از راههای غیر پرخاشگرانه.
2. کمک به تقسیم وظایف و کارهای گروه.
3. معین کردن میزان بهره وری افراد از امکانات و شرایط موجود.
4. کمک به تنظیم تعاملات درون گروهی.
مدرسه: عاملی برای اجتماعی شدن:
مدرسه به عنوان نهادی اجتماعی کننده از جنبه های متعددی، حایز اهمیت است و با خانواده تفاوت هایی دارد که در این قسمت به بعضی از آن تفاوت ها اشاره می کنیم:
- جنبه غیر شخصی مدرسه بیش از خانواده است؛
- در مدرسه روابط کودک با بزرگسال کوتاه مدت است؛
- در مدرسه کودک با عده ای بزرگسال در تماس است که آنها عقاید متفاوت با یکدیگر و نیز متفاوت با والدین دارند؛
- ارزیابی عملکرد کودک در مدرسه، نسبی، همگانی و تکرار شونده است.
1- مدرسه و رشد اجتماعی- شناختی؛ مدرسه فقط به کودکان، دانش نمی آموزد، بلکه به آنان می آموزد که در باره جهان به طرق مختلف به تفکر بپردازند. این مسائل نقش پر اهمیت و منحصر به فردی را که این نهاد در مسیر رشد شناختی و اجتماعی کودکان ایفا می کند، مشخص می سازد.
برای کودک دبستانی، کلاس همچنان بافت اصلی به حساب می آید، کودکان سنین میانی نیز به گونه ای مشابه با معلمان و همسالان خود مواجه می شوند. برای دانش آموزان دبیرستان نه فقط یک کلاس خاص، بلکه کل مدرسه، زمینه اجتماعی محسوب می شوند، در این مرحله دانش آموز اغلب مدرسه را یک نهاد اجتماعی فرض می کند و نظام مدرسه را یا می پذیرد و در اجرای آن مشارکت می کند و یا با آن به ستیز بر می خیزد.
2- محیط فیزیکی مدرسه؛ محققان تأثیرات سه متغیر؛ اندازه گروه، فضا برای هر نفر، و تجهیزات موجود برای هر کودک را مهم دانسته اند. اگر به تعداد کمتری از دانش آموزان فرصت های متعددی داده شود، انتظار می رود که در محیط های کوچکتر تعداد بیشتری از دانش آموزان به شیوه های مطلوب و فعالیتهای بیشتر رو آورند. این درست همان چیزی است که این دو محقق به آن رسیده اند. مدرسه باید به اندازه ای کوچک باشد که تمام دانش آموزان بتوانند در آن به اعمال متهوّرانه بپردازند و خود را در مدرسه زاید نبینند.
3- فضای کلاس درست؛ شکل کلاس درس، معمولا مستطیل شکل است و نه مربع یا دایره . بی تردید جای کودک در نحوه فعالیت او دخالت دارد. دانش آموزانی که در ردیف جلو و بخش میانی کلاس می نشینند، در فعالیت کلاسی مشارکت بیشتری دارند.
4- سازمان و ساختار کلاس؛ نتایج مطالعه ای که در زمینه مقایسه بین دو روش سنتی و آزاد صورت گرفت، نشان داد که هرچند از نظر پیشرفت تحصیلی تفاوت چندانی بین این دو شیوه دیده نمی شود، همکاری ، خلاقیت و اتکای به نفس در کلاس های آزاد پیشرفت شایانی داشته است.
به طور خلاصه کلاس آزاد یک موفقیت آمیخته است. ممکن است آرایش کلاس در اجتماعی کردن کودکان مؤثر باشد، ولی برای بسیاری از کودکان مؤثرترین شیوه یادگیری محسوب نمی شود، شاید انعطاف پذیری، معقول ترین خط مشی به شمار آید.
5- معلم؛ معلم از ارکان اصلی مدرسه است که در پیشرفت تحصیلی و رشد اجتماعی، عاطفی و اخلاقی کودکان تأثیر بسزایی دارد.
شخصیت مطلوب معلم، سبب ایجاد تفاهم و ارتباط بین او و دانش آموزان می شود و علاوه بر رفع مشکلات آنها، در رفتار دانش آموزان نیز تأثیر مطلوب می گذارد، او می تواند دانش آموز خود را به محیط مدرسه، جامعه، روابط اجتماعی و آداب صحیح تربیتی و ... علاقمند سازد.
بیشتر معلمان از اوایل سال تحصیلی بر عملکرد آینده دانش آموزان تأثیر می گذارند، هر چند برخی از آنان این نکته را انکار کنند. سابقه تحصیلی دانش آموز، نمره هایی که در آزمونها می گیرد، زمینه خانوادگی، وضع ظاهری و تاریخچه رفتار در کلاس، عواملی است که با توجه به آنها معلم از دانش آموز انتظار خاصی خواهد داشت.
مطالعات نشان می دهد که دانش آموز از طریق رفتار معلم، به انتظارات وی از خودش پی می برد. الگوهای رفتاری معلم در برابر دانش آموز عبارتند از:
- رفتار دوستانه و احساس مثبت نسبت به دانش آموزان؛
- ارتباط متقابل با آنها؛
- کمک به دانش آموزان هر گاه که در آنها احساس ناتوانی کند؛
- تمجید از پاسخهای صحیح دانش آموز و دادن پاداش به آنها.
همچنین معلم نقش مهمی به عنوان ارزیابی کننده دانش آموز دارد که با توجه به شیوه های ارزیابی قابل بحث است.
نقش والدین:
بینش و رفتار والدین نسبت به فرزندان در آماده سازی آنها برای حضور در مدرسه، و برداشت آنها از مدرسه مؤثر است.
اگر والدین از کودک انتظار رفتاری عاقلانه و مناسب با سطح رشد وی داشته باشند، برای این کار، در کودک انگیزش بیشتری ایجاد می شود و در نتیجه تلاش، موفق هم خواهد شد.
وقتی که کودکی برای توفیق در امر خاص، انگیزش درونی زیادی دارد، احتمال دارد مشوق های خارجی، در شرایط خاص، به کاهش علاقه درونی او منجر شود. به نظر می رسد بهتر اسن است که والدین و معلم، کودک را دلگرم کنند تا خود انگیزه پیدا کند و به کاری بپردازد که برایش جالب توجه است و به آن علاقه دارد.
تفاوت های فردی(کودکان عقب مانده):
یکی از اصول حائز اهمیت، تفاوت های فردی است. وجود کودکان با استعداد در کنار کودکان عقب مانده ذهنی و جسمی در یک کلاس، سبب ایجاد اختلال در رشد تحصیلی، اجتماعی و عاطفی افراد آن کلاس می شود. روشن است که سرعت و روش یادگیری کودکان یکسان نیست ؛ به علاوه آنان در جنبه های جسمانی، اجتماعی، عاطفی و ... متفاوتند. البته همانگونه که آموزش کودکان عقب مانده مشکلاتی دارد، آموزش کودکان استثنایی و تیزهوش هم مسائل و مشکلات مشابهی دارد؛ گروهی بر این اعتقادند که جهش تحصیلی برای تیزهوشان لازم است و عده ای معتقدند این نوع تحصیل ممکن است با رشد اجتماعی و عاطفی کودک تعارض داشته باشد.
وسایل ارتباط جمعی:
منظور از وسایل ارتباط جمعی رادیو، تلویزیون، مطبوعات و سینماست. امروز وسایل ارتباط جمعی از عوامل بسیار مؤثر در رشد فکری، اخلاقی، اجتماعی و روانی جامعه به شمار می رود و بیشترین تأثیر را در کودک و نوجوان دارد. این وسایل همانند یک مدرسه ای است که در تمام نقاط و در تمام زمانها در دسترس است.
خواندن کتاب، مجله و روزنامه علاوه بر ایجاد تنوع و سرگرمی، سطح آگاهی افراد را نیز بالا می برد وگذشته از جنبه سرگرمی از جنبه های مختلف در روند رشد آنها نیز مؤثر است.
تلویزیون با ارائه تصویری از جهان ماورای خانواده، معلم و همسالان وسیله ایست که استفاده از آن رو به افزایش است و امروزه اکثر قریب به اتفاق مردم در سنین مختلف، مدتی از وقت خویش را صرف دیدن برنامه های تلویزیون می کنند.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:55
خواستگاری و نامزدی
روانشناسی رشد (خانواده)

خانواده
نهاد خانواده، جامعه نسبتا کوچکی را تشکیل می دهد که هر یک از اعضای آن به نحوی بر دیگری تأثیر می گذارد. در چنین تأثیر متقابلی، مجموعه ای از اعتقادات، آداب، رسوم و ارزشهای اخلاقی، عاطفی و اجتماعی شکل می گیرد. رشد کودکان در این نهاد نیز بیشتر متأثر از همین ارزش گذاری ها و گرایشهای اخلاقی، عاطفی و اجتماعی است. از این رو خانواده به عنوان یکی از عوامل مؤثر در رشد، در ردیف سایر عوامل به شمار می رود.
روابط کودک و والدین و سایر اعضای خانواده، چون شبکیه و نظامی در هم پیچیده است که افراد آن در کنش متقابل با یکدیگرند. محله، مدرسه، خرده فرهنگ و فرهنگ گسترده تری که کودک در آن به سر می برد ، در تجارب، گرایش ها و ارزش گذاریهای آنها و نیز در میزان آزادی که والدین به آنها می دهند تأثیر می گذارند.
نقش تربیتی والدین:
روشهای تربیتی کودک در جوامع مختلف و زمانهای متفاوت از تنوع بسیاری برخوردار است. والدین می توانند برای کودک خود نقش بهترین معلم و الگو را به عهده داشته باشند.
کوپر اسمیت، نتیجه مطالعه و تحقیق خود را اینگونه بیان کرده است: « پسرانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند، معمولا دارای والدینی هستند که اعتماد به نفس، ثبات هیجانی و اتکای به خود از ویژگیهای شخصیتی آنان به شمار می رود و در اعمال پرورش و تربیت فرزندان، بین آنها و فرزندانشان توافق کاملی مشاهده می شود».
مکتب انسان ساز اسلام از دیرباز بر روابط سالم و مهر آمیز والدین با یکدیگر تأکید داشته، در روایات فراوانی نیز رفتار صحیح و مناسب پدر و مادر با کودک بسیار با اهمیت دانسته شده است. قلمرو وسیع این طرز تلقی حتی دوران قبل از تولد را نیز در بر می گیرد. برخی روایات به اهمیت محبت والدین نسبت به فرزندان ، دسته ای به برخورد کودکانه با کودک و بازی با او، و برخی نیز والدین را به اتخاذ موضعی عادلانه با فرزندان امر می کنند.
پدر نه فقط در تأمین امکانات اقتصادی و اجتماعی خانواده، نقشی اساسی ایفا می کند، بلکه وجود او در تعلیم و تربیت کودکان نیز اهمیت والایی دارد.
تحقیقات اخیر نشان داده است که تماس با پدر در سالهای اولیه زندگی ، در روابط آینده پسران با همسالانشان تأثیر فراوانی دارد و به این علت ، غیبت و یا فقدان پدر، قبل از چهار سالگی آثار بدی بر فرزندان به ویژه پسران باقی می گذارد. قابل ذکر است که تأثیر فقدان پدر در پسرها بیشتر ازدخترهاست.
زندگی کودک با ارتباط زیستی میان او و مادرش آغاز می شود. این ارتباط نه فقط در رفع نیازهای کودک مؤثر است، بلکه بر حالات روانی و عاطفی وی نیز تأثیر می گذارد و نخستین عامل رشد و تکامل وی به شمار می رود.
کندی در سخن گفتن، پایین آمدن بهره هوشی، کاهش میزان جنب و جوش، اختلال حواس و ... می تواند از آثار ناگوار محرومیت از مادر به حساب آید.
حضرت امام زین العابدین علیه السلام، ضمن بیان گوشه ای از زحمات طاقت فرسای مادر در مسیر در مسیر رشد و تربیت فرزند، می فرمایند: هرگز کسی را به تنهایی یارای سپاس و تقدیر از مادر نیست، مگر اینکه از خداوند مدد جوید و از او توفیق انجام دادن این وظیفه را بطلبد.
در باره این سوال که آیا اشتغال مادران در خارج از خانه سازنده است یا زیان آور، جواب قطعی و روشنی نمی توان داد. میزان تأثیر اشتغال مادران شاغل بر فرزندان رابطه نزدیکی با ویژگی ها، نگرشهای اجتماعی، شرایط موجود در خانه و اجتماع، جنس و سن کودک، و نیز علت اشتغال مادر دارد. در مجموع می توان گفت اشتغال تمام وقت مادران، به طور قطع تأثیرات نا مطلوبی در رشد کودک به ویژه رشد عاطفی او برجای می گذارد. خانه داری مادران نیز هنگامی می تواند روش تضمین شده ای برای تربیت سالم و شایسته کودک به حساب آید که مادران در محیط خانه رابطه خویش را با کودک حفظ کنند و نسبت به امور تربیتی آنها اهتمام ورزند.
اینکه برخی از روایات بافندگی را به عنوان بهترین شغل و سرگرمی برای زنان معرفی کرده اند، شاید به این دلیل باشد که بافندگی شغل آرام و کم دردسر و متناسب با روحیه زندگی است و معمولا انجام دادن آن در محیط خانه و در کنار فرزندان میسر است.
خواهر و برادر بعد از والدین در شخصیت و رفتار های اجتماعی یکدیگر بیشترین تأثیر را دارند، بخصوص اگر در سنین 2 تا 10 سالگی باشند. در روابط خواهر و برادر احتمال یادگیری کودک از الگوهای رفتاری چون وفاداری، حمایت، اختلاف، تسلط جویی و رقابت زیاد است. در روایات اسلامی در مواردی خواهران و برادران عامل زداینده غم و اندوه یکدیگر دانسته شده و در مواردی، هنگام اندوه و بلا، یاور و پشتیبان هم و به هنگام خوشی و آسایش، زینت یکدیگر معرفی شده اند.
قابل ذکر است که در بیشتر موارد برادر نسبت به برادر و خواهر نسبت به خواهر روابط دوستانه تری دارد تا برادر نسبت به خواهر و یا بعکس.
ترتیب تولد: فرزند نیز از عواملی است که در روند رشد اجتماعی کودک تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، کودک اول خانواده، مزایا و نیز کمبود هایی دارد که در کودکان بعدی مشاهده نمی شود. در مجموع، فرزندان بعدی از مهارتهای اجتماعی و رفتارهای دوستانه بیشتری برخوردارند و بنابراین محبوبیت زیادتری را در میان همسالان خود کسب می کنند و علاوه بر ارتباط با والدین، با برادران و خواهران خود نیز ارتباط مثبت دارند و بهتر می توانند آنها را معلم و راهنمای خویش قرار داده، از آنها تقلید کنند.
فاصله سنی فرزندان نیز از نکات حایز اهمیت است. بر اساس مطالعاتی که توسط زاژونک و مارکوس انجام پذیرفت، وقتی فاصله سنی کودکان بین یک تا دو سال باشد، بهره هوشی آنها کمتر از مواردی خواهد بود که فاصله سنی آنها چهار یا پنج سال است.
غالباً از فرزند ارشد انتظار می رود مسئولیت خواهر و برادر کوچکتر را که جانشین او شده است بپذیرد و خویشتن دار باشد. قدرتمندی و زور گویی فرزند ارشد برای فرزندان کوچکتر قابل قبول است و آنها این قدرتمندی را می پذیرند؛ زیرا در بیشتر اوقات به حال آنان مفید است. رفتار های متقابل معمولاً از جانب خواهر و برادر بزرگتر نسبت به کوچکتر ها یا مشاهده نمی شود و یا بسیار کم است. به علاوه آنان نسبت به فعالیت های کوچکتر ها علاقه چندانی نشان نمی دهند، مگر اینکه به کار خودشان مربوط شود.
با افزایش تعداد اعضای خانواده فرصت ارتباط والدین با کودک به میزان زیادی تقلیل می یابد و نگرش والدین در مورد پرورش کودک و شرایطی که کودک در آن پرورش می یابد، تغییر می کند. همچنین مشکلات اقتصادی ناشی از زیادی جمعیت برای برخی از خانواده ها باعث می شود که فشار روانی در درون خانواده بروز کند و آثار سویی بر فرزندان بگذارد.
فرزند یگانه به سبب ارتباط مستقیم و نزدیک با والدین رشد ذهنی خوبی دارد و چه بسا همچون فرزند اول به پیشرفتهای شایان توجهی نائل شود. اگر والدین فرصت لازم را برای معاشرت با همسالان و دیگران به فرزند یگانه خود ندهند و نیز توجه و اضطراب بیش از حد به فرزندشان داشته باشند، باعث خواهند شد که زمینه ناهنجاریهایی در رشد اجتماعی و شخصیتی فرزند یگانه به وجود آید.
نقش الگوهای تربیتی در رشد کودکان:
بامریند خانواده را به سه نوع کلی دسته بندی کرده است:
1) والدین (خانواده) سهل گیر: از ویژگی های خانواده سهل گیر بی توجهی به آموزش رفتار های اجتماعی است. گرچه کودکان خانواده های سهل گیر دارای استقلال فکری و عملی هستند، به سبب هرج و مرج، نوعی تزلزل روحی در اینگونه خانواده ها به چشم می خورد؛ زیرا هر کس به منافع خود توجه دارد نه به منافع عمومی خانواده، و همین تزلزل باعث بی بند و باری کودکان شده، باعث می شود آنان نسبت به زندگی احساس مسئولیت نکنند. یکی از اساسی ترین مبانی رفتار انسانی از نظر دین مقدس اسلام، برقراری اعتدال در برنامه های زندگی است. امام باقر (ع) فرموده اند: « بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی کردن به فرزند زیاده روی کنند». بنابراین اگر سهل گیری نوعی انحراف تربیتی است و در آینده کودک آثار روانی منفی خواهد داشت.
2) والدین (خانواده) سختگیر: در خانواده های مستبد بر قدرت والدین بیش از اندازه تأکید می شود. فرد مستبد که غالباً پدر است، تصمیم گیرنده و تعیین کننده وظایف دیگر اعضای خانواده است. فرزندان اینگونه خانواده ها کمتر به خود متکی بوده ، خلاقیت کمی دارند و از اینکه بخواهند در چنین محیطی ادعای حق کنند هراس دارند.
تربیت والدین مستبد و سختگیر، در پسران نتایج منفی دراز مدت بیشتری برجای می گذارد تا در دختران. حضرت علی (ع) فرموده اند: « آداب و رسوم خود را بر فرزندان به زور تحمیل نکنید؛ چرا که آنها برای زمانی غیر زمان شما خلق شده اند».
3) والدین (خانواده) مقتدر: اینگونه خانواده ها کودک را به شیوه ای که در نظر او اطمینان بخش و قاطع است آزاد می گذارند و فرزند به استقلال و آزادی فکری تشویق می شود، در حالی که نوعی محدودیت و کنترل از طرف والدین بر او اعمال می شود. از ویژگی های این خانواده، انضباط توأم با رفتار خود مختارانه است.
خلاصه ای از اساس کار این خانواده چنین است:
1- همه افراد خانواده قابل احترامند؛
2- اعضای خانواده صلاحیت اظهار نظر درباره مسائل و مشکلات مربوط به خود را دارند؛
3- همه افراد خانواده در تصمیماتی که در باره آنها اتخاذ می شود و یا کاری که به آنها مربوط است حق دخالت دارند و در تصمیم گیریها عاقلانه انجام وظیفه می کنند؛
4- نوعی روش عقلایی در کلیه شئون زندگی این خانواده دیده می شود؛
5- اساس این نوع زندگی بر همکاری و همیاری است.
این الگو نزدیکترین الگو و روش تربیتی به دستورات تربیتی اسلام است. حضرت علی (ع) می فرماید:« فرزندانتان را گرامی بدارید و برخورد خود را با آنان نیکو کنید...». این بیان گواهی بر لزوم شخصیت دادن به فرزندان است؛ یعنی در عین حال که امام (ع) فرموده است به فرزندان خویش احترام بگذارید، بر الگو دهی شایسته به آنان و طرز رفتار صحیح با آنها نیز تأکید می ورزد.
عوامل مؤثر در تعیین و تغییر رفتار در خانواده:
آموزش؛ اگر والدین نسبت به تربیت فرزندان خود، آگاهیهای لازم را داشته و از مربیان و متخصصان تربیت کودک درباره کودک و مسائل خانوادگی و ایجاد رابطه اجتماعی بهتر با دیگران و رفع مشکلات کمک بگیرند، رفتار آنان با کودکان خود نسبت به رفتار خانواده های ناآگاه بسیار متفاوت خواهد بود. از مسائلی که لازم است والدین آن را آموزش ببینند، تشخیص بین تنبیه قابل قبول، بد رفتاری و خشونت است. بدیهی است که آموزش فقط از طریق گذراندن دوره های خاص تربیتی حاصل نمی شود، بلکه توجه به سوابق خانوادگی و الگوهای رفتاری اعضای پیشین خانواده نیز در آن مؤثر است.
فرهنگ جامعه؛ رفتار اغلب خانواده ها از فرهنگ و محیط بزرگتری که در آن قرار دارند، تأثیر می پذیرد و فساد یا اصلاح محیطهای اجتماعی به همان نسبت، رابطه خانوادگی را تغییر می دهد.
وضعیت اجتماعی-اقتصادی؛ والدین ممکن است بر اساس تجربه کاری و یا تغییر و تحولات شغلی خود و نیز بر مبنای روابطشان با دوستان و خویشاوندان، طرز تلقی ویژه ای نسبت به فرزندان خود پیدا کنند.
کنش های متقابل اعضای خانواده؛ خانه ای که اختلاف، نزاع، سرزنش، ناسازگاری و ... بر آن حاکم باشد، بر رفتار و روان والدین و کودکان آثار نامطلوب و زیانباری برجای می گذارد. درگیری های شدید بین والدین، احساسات منفی کودکان را به دنبال دارد و سبب می شود تا کودکان با همسالان خود رفتاری پرخاشگرانه و یا بزهکارانه داشته باشند و معمولاً در میان آنها محبوبیتی به دست نیاورند.
طلاق؛ از میان عوامل گوناگون جدایی مانند: مرگ، طلاق و غیبت طولانی و ... طلاق، آثار وخیم تری را به دنبال دارد. بعد از طلاق، مادران معمولاً دچار افسردگی می شوند و با مشکلاتی روبرو می گردند. بدترین حالت زمانی است که والدین کودک به شدت سرگرم همسر جدید خود باشند. در این حالت، این احساس به کودک دست می دهد که هم پدر و هم مادر خود را از دست داده است و هر دو نفر او را فدای امیال خویش ساخته اند و چنانچه این ازدواج مجدد د رسنین نوجوانی فرزندان روی دهد، مشکلات آنان بسیار بیشتر خواهد بود.
در تحقیقی پیرامون آثار طلاق به نظر می رسد که مادران مطلّقه و پسرا نشان بیشتر تحت فشار روانی قرار می گیرند. بیشتر آنان بلافاصله بعد از طلاق اظهار پریشانی شدید می کنند.
پیامبر اکرم (ص) فرموده اند:« هیچ چیز مباح و جایزی مانند طلاق، مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست».
ازدواج مجدد؛ پس از طلاق اگر والدین دوباره ازدواج کنند، کودکان درگیر شبکه ای پیچیده از روابط خانوادگی می شوند که نه فقط شامل ناپدری و نامادری است، بلکه خواهران و برادران ناتنی، فرزندان ناپدری، و نامادری، و پدربزرگ، مادربزرگ، عمو، دایی، خاله و عمه تنی و ناتنی را هم در بر می گیرد.
طبق تحقیقات به عمل آمده، کودک ، بدون برقراری یک رابطه دائمی متقابل با یک فرد بزرگسال، از لحاظ عاطفی و شناختی دچار کمبود خواهد شد. بنابراین وقتی که سرپرستی و مراقبت کودک به افراد متعدد غیر ثابت واگذار شود، وی نمی تواند از روابط خود با بزرگسال و محیط، تصور و درک صحیح داشته باشد.


اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:54
دعا و زیارت
منزلت و مرتبت زن در آيينه آموزه هاي اسلامي بخش پنجم

ه ـ در اینجا بر چند مطلب تأکید نموده امیداست مفید باشد.
1ـ عنایت به فطرت الهی انسانها و اینکه اسلام دین فطرت است و تکالیف و مسئولیتها بر اساس فطرت الهی انسانها بنا نهاده شده و انحراف از فطرت دارای عواقب نامطلوب و آثار و تبعات ناگوار و مخربی خواهد بود.بنابراین باید تلاش شود،بر اساس فطرت الهی و شریعت آسمانی قرآن که منطبق با فطرت است. حرکت نموده و تخلف از آن تخلف از قوانین و نوامیس آفرینش و عواقب زیانباری را پدید خواهد آورد.

اگرامروز شاهد بیمارهای جانکاه مانند: ایدز،فروپاشیدن خانواده ها،کثرت و افزایش طلاق،کاهش ازدواج،گسترش بی بند و باری،همجنس باری و همجنس گرائی و زنان بی سرپرست،فرزندان سرراهی،قاچاق دختران و زنان،دختران فراری،عواقب اسفبار زنا و امراض مقاربتی،کورتاژ و سقط جنیین و آلودگیهای ژنتیکی و داشتن آثار فراوان اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و اخلاقی و تربیتی این امور هستیم همه و همه ریشه در انحراف از فطرت الهی انسان دارد.

2ـ موضوع بسیار مهم و حساس تحکیم بنیاد خانواده و سلامت و تقویت و صینانت از کیان خانواده است. که خود اساس سلامت و سعادت جامعه و مایه حیات نسلها و تداوم حیات طیبه انسانی است. و کیان بشریت و سلامت امت اسلامی به سلامت خانواده وابسته است و خانواده بهترین بنای سعادت انسانها و بستر رشد و تعالی و تکامل جامعه است. و هیچ بنانی در اسلام به قداست و برکت و مبارکی و ارزشمندی بنای خانواده نخواهد رسید. "ما بنی بناء احَب الی من التزویج".

لذا همه ما وظیفه داریم در تعالی و استحکام این بنای مقدس و آسمانی و این نیاز فطری و الهی کوشا باشیم . و در جهت اعتلا و ارتقای خانواده برنامه ریزی و مجاهدت نمائیم.دولتهای اسلامی و علما و نخبگان جهان اسلام نیز در این موضوع مسئولیتی بس خطیر و رسالتی بس عظیم بعهده دارند که غفلت از آن از گناهان نا بخشودنی خواهد بود.

3ـ موضوع بسیار مهّم پرهیز از افراط و تفریط و نیز پرهیز از خودباختگی و انفعال در برابر غرب و جریانهای افراطی و منفعل در دنیای غرب است. که هویت مقدس و والای زن و خانواده و جامعه را هم هدف گرفته اند و در جهت ابتذال مقام زن و تبدیل شخصیت الهی و ملکوتی او به عروسک و اسباب باری و لهو و لعب تلاش می کنند. و حمایت واقعی از مقام زن را در به مسلح کشیدن او و تاراج حیا و عفاف و پاکی و پاکدامنی و بی بند وباری و هرزگی و آلودگی و انحرافات فراوان اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی می دانند. که در اینجا نخبگان و فرهیختگان و مصلحان جوامع بشری و علما و بزرگان و ارعاب ادب و قلم و هنر و فرهنگ و رجال برجسته دینی و تقوی باید در برابر این قبیل انحرافات به جهادی عمیق و ریشه دار همت گمارند و برای سلامت جامعه بشری و نسل امروز و فردا برنامه ریزی و تدبیر نمایند. و اجازه ندهند با شعارهای توخالی و ساختگی و احیاناً بازی های سیاسی و صهیونیستی و شبکه های فساد و فحشا و منکرات قداست و حرمت بانوان ملکوت و عزت و شرافت و کرامت و آزادی انسانی مخدوش گرددو با نام مقدس زن بازی شود و از عنوان آزادی زن سوء استفاده شود. و گرگها به دایه مهربانتر از مادر تبدیل شوند. و چرخ سعادت زن و خانواده بشری دچار تحریف و انحراف و توطئه و تبلیغات دروغین و ناروا گردد ـ و البته این امتحان عظیم و رسالت بزرگی است. که غفلت از آن آثار زیانبار و درازمدت و غیر قابل جبرانی برای جامعه بشریت و بویژه نهاد خانواده خواهد داشت.

خداوند به همه ما چشم بصیرت و گوش شنوا و دل بیدار و عقل هوشیار عنایت فرماید. و ما را از فرو رفتن در منجلاب آلودگی ها و انحرافات خلقی و خُلقی و اخلاقی صیانت فرماید.

4ـ موضوع بسیار مهم دیگر رسالت و مسئولیت ارباب قلم و بیان و هنر و فکر و فرهنگ و زنان و مردان مؤمن و علما و بزرگان دین و سیاستمداران و اندیشمندان جهان اسلام بلکه کلیه ادیان آسمانی و مصلحان جامعه بشری است. که لازم است. در جهت تبیین معارف اسلامی و الهی و توضیح وظائف و مسئولیتها و دیدگاه های حکیمانه اسلام درباره زن و خانواده کوشا باشند. و در رفتار و کردار و گفتار و عمل چراغ راهنمای جامعه بشری و جوانان و نوجوانان و دختران و پسران باشند.و اجازه ندهند، در اثر غفلت و یا ضعف تبلیغات و اطلّاع رسانی و یا جهات و یا عملکرد های منفی و نامطلوب و قدرت طلبانه بعضی از مردها و خشونت طلبی یا فرصت طلبی و یا سوء استفاده جنسی و مانند آن احکام نورانی اسلام و حقایق عمیق دینی زیر سؤال برود. و عملکرد بد و جاهلانه و سفیهانه بعضی موجب هتک اسلام و یا شخصیت و حقوق زن در جامعه اسلامی گردد.

البته این مسئولیت بس خطیر و مهم است. و موجب زدودن بسیاری از غبارها و روشن شدن اذهان جوامع بشری و سلامت حرث و نسل خواهد شد. و زمینه های فریب و یا غفلت و یا خودباختگی را تا حدود زیادی از بین خواهد بود.
بدیهی است، که نقش زنان فرهیخته و اندیشمند و مادران شایسته و بزرگوار در این عرصه بس حیاتی و تأثیر گذار است. و حضور آگاهانه و معرفت اندیشانه و خردمندانه بانوان مؤمن و فداکار در عرصه های گوناگون موجب بیداری و آگاهی بیشتر جوامع اسلامی و بشری و خنثی شدن بسیاری از توطئه ها و کاهش آسیب ها و ارتقای موقعیت زن در کشورهای اسلامی و در میان ملتهای دیگر خواهد شد.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:54
دعا و زیارت
منزلت و مرتبت زن در آيينه آموزه هاي اسلامي بخش چهارم

در این رابطه تمامی خطابات قرآن کریم که بر اوصاف تکیه دارند،مبنا و ملاک همان اوصاف مورد اشاره است. نه جنس و صنف و رنگ و نژاد و مانند آن. از باب نمونه کلیّه آیاتی که با خطاب "یا ایها الذین آمنوا و یا ایهَا الناس و یا اهل الکتاب و یا ایها الذین هادوا و یا یا ایَها الانسان و یا بنی آدم،والعصر اِنّ الانسان،اَن الانسان لیطغی،انّ اللهَ اشتری من المؤمنین هل الی علی الانسان حین،انا خلقنا الانسان."و ...

و مانند آن همه، بر حقیقت انسان و صفات حق و خصایل علیای او اشارت دارد.و در این رابطه اوصاف یاد شده ملاک است نه جنس زن و یا مرد. و اگر احکام اختصاصی باشد،جداگانه بیان می شود.

در دسته ای دیگر از آیات قرآن کریم بحث صنف زن یا مرد مطرح نیست بلکه صفات عالی انسان و ملکات و کمال و یا رذایل و مهالک اخلاقی و مراتب قرب و درجات تقرّب الی الله و یا درکات جحیم و سقوط در"هاویه "مطرح شده است.
در این قبیل آیات نیز جوهره انسانیت و حقیقت انسان بدون ملاحظات جانبی و لباسهای گوناگون صنفی و قالبی مورد توجه قرار گرفته است.

مانند:" انَ الابرار لفی نعیم و انّ الفجار لفی جحیم،انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً ان الابرار یشربون،و السابقون السابقون،و اصحاب الیمین و اصحاب الشمال،یا ایتها النفس المطمئنة،و سیق الذَین التّقوا،قد افلح المؤمنون ».

در این سری از آیات که موضوع و معیار صفات کمالیه و جمالیه متجلّی در انسان است،و یا صفات رذیله و درکات خبیثه،محور اصلی حقیقت انسان است.نه تنوع رنگ و نژاد و جنس.و رویکرد غالب آیات قرآن کریم نیز چنین است.یعنی تجلی و ظهور صفات جمال و جلال در انسان.

بخش دیگری از آیات قرآن بر هر دو صنف مرد و زن تأکید دارد. لیکن باز هدف عدم امتیار و تفاوت و تبعیض در کیان وجودی انسان و در حقیقت تکامل مرد و زن است. و هدف بیان سفره ربوبیت حق و زمینه های سیر از خاک تا افلاک و از زمین تا ملکوت عالم برای عروج به بارگاه رب الارباب و وصول به قرار امن و دار سلامت. و مقصد صدق عند ملیک مقتدر است "انّ المتقّین فی جناة و نهر.

یکی از زیباترین و جالب ترین آیات قرآن کریم در این رابطه آیه 35 سوره مبارکه احزاب است. که نردبان صعود و تعالی انسانها و شرائط لازم برای تجلی صفات ذوالجلال در انسان را بیان نموده و در یک مسابقه سازنده و الهام بخش هر دو صنف را برای کمال عنایت مورد توجه و لطف قرار داده و ده فضیلت روشن را در باب کسب کمالات و فضائل یادآور شده.
"انّ المسلمین و المسلمات"همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن و زنان مؤمن و مردان فروتن و اهل طاعت و زنان فروتن و اهل طاعت و مردان راستگو و زنان راستگو و مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا و مردان اهل خشوع و خداترس و زنان خاشع و خدا ترس و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزه دار و زنان روزه دار و مردانی که عودات خود را حفظ می کنند و زنانی که حافظ عودات خویش اند.و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار به یاد خدا هستند.خداوند برای همه آنها آمرزش و پاداشی بزرگ آماده کرده است.

در این آیه کریمه و دنبال بحث از زنان پیامبر اکرم طه و آیه شریفه تطهیر و بیان بهترین الگوها برای جامعه بشری این آیه جامع و کامل آمده و یک جمع بندی کامل و بصورت قاعده و اصول کلّی بیان شده است. و با عنایت به هر دو صنف مردان و زنان صفات و کمالات و ملکات متعالی الهی که شایسته است. انسانها بدان متصف گردند و متخلّق گردند. و چراغ وجودشان به آن کمالات متجلّی و متعلّی گردد. خداوند در ده فضیلت بیان فرموده و جدولی از ارزشها و قلّه های بلند موقت و ایمان و اخلاص و خضوع و خشوع و اطاعت و عبادت و صبر و مقاومت و خدمت و پاکی و عفاف و سرانجام یاد خدا را بیان فرموده. تا همه انسانها در میدان کسب فضائل مشارکت نموده و به رقابت برخیزند ـ و در یک مسابقه و سیر الی الله بر یکدیگر در وصول به این درجات شرکت نمایند. و البته این درجات و مراتب بصورت طولی و مکمّل یکدیگر بوده و غالباً بصورت ذکر خاص بعد از عام بیان شده است و تمامی مراتب سیر و سلوک انسان را بیان فرموده و توضیح داده مانند آیات 110 و 111 سوره مبارک توبه و صفاتی که بصورت کلی برای مؤمنان راستین بیان فرموده است "ان الله اشتری من المؤمنین ... التابئون العابدون ... و بشرالمؤمنین".

البته همانگونه که اشاره شد،آیه کریمه یک جمعبندی کلی و یک قاعده همیشگی را ارائه می نماید،و نردبان ارتقای انسانها را تا قیامت تبیین می نماید. و آنچه ملاک ارزش و سعادت و حیوة طیبه الهی است( و در این عرصه زن و مرد یکسان هستند)،آنرا توضیح می دهد.

در این رابطه آیات فراوانی است که عنایت خالق متعال را به مقام انسان (اعم از زن و مرد) نشان می دهد. و گر چه بیان مرد و یا مذکر باعتبار جنس انسان ما را از ذکر زن بی نیاز می کند و هر دو را شامل می شود ـ لکن ذکر زن در کنار مرد منتهای عنایت و لطف و تأکید بر موضوع را می رساند. و نشان دهنده عنایت ویژه حق متعال به شخصیت والای بانوان می باشد. از جمله در آیات معروف آخر سوره مبارکه آل عمران که میزان اولولالباب و اهل ذکر و اهل تفکر و رکوع و سجود و قیام و دعا و توجه و ابتهال توسل و نظائر ایشان هستند،و آنگاه می فرماید:
" یستجاب لهم ربهم... من ذکر اوانثی بعضهم من بعض"

یا آیه دیگر که می فرماید:" من عمل صالحا من ذکر اوانثی " که ملاک ایمان و عمل صالح است.
در آیه کریمه سوره حجرات نیز به فلسفه و حکمت و سرّ این اختلافات ظاهری اشاره نموده و آنگاه به ملاک واقعی ارزش انسانها که همان تقوی است،می پردازد." قل یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثی".

یا آیات کریمه و عبادا الرحمن و آیات فراوان دیگر مربوط به مقام عبودیت در برابر خداوند منان با دعوت به تقوی و پرهیزکاری و یا عدالتخواهی و صفات مشابه و یا صفات متضادّ هم به گوهر جوهره انسانیت مربوط می شود. و ملاک تقوی و جهاد و علم و عقل و تفکّر و بصیرت و معرفت و عبادت و اخلاص و نیکوکاری و احسان و عدالتخواهی و احصان و ایمان و تسلیم در برابر حق متعال و سرانجام سعادت و یا شقاوت انسانهاست.

پس از این موضوع کلیدی و استراتژی عمیق و الهی قرآن کریم و اینکه اهداف اصلی در نظام آفرینش تعالی و تکامل معنوی انسانها و سیر الی الله و تجلی به صفات علیا و منازل اهل قرب است. و این فطرت الهی است و انحراف از آن انحراف از فطرت و آثار و عواقب نامطلوبی برای انسانها و جامعه بشریت خواهد داشت.

نوبت به بحث در زمینه تمایزات و اختلافات در برخی مقررات و نظامات اسلامی درباره این دو صنف می رسد. و بطور خلاصه می توان آنرا به 3 یا 4 بخش تقسیم نمود.

الف ـ بخشی که مربوط به شرائط جسمی و فیزیکی و شرائط روانی و روحی و مقتضیات وجودی هر یک و یا مربوط به مقتضای مصالح عالیه در نظام آفرینش و تکمیل ارجوزه خلقت است. و بر اساس این دیدگاه و مصلحت عام و فراگیری جامعه بشری نازل شده ـ مانند مقام پدری و مادر و همسری و مسئولیت در برابر فرزندان و خانواده و ...

ب ـ بخش دیگر مربوط به مجموعه شرائط اجتماعی و مناسبات مرد و زن و تعدیل و سلامت غرائز و روابط فردی و اجتماعی و خانوادگی و رعایت مصالح عالیه جامعه بشری و خانواده و ارزشهای والای الهی و مرزبندی های دقیق و عمیق خلقت برای سلامت و سعادت جامعه انسانی و پویائی و تحول و تنظیم روابط عادلانه و تزریق مسئولیت هاست.و در این رابطه مسئله حجاب بیشتر بروز می کند. و مرز خانه و جامعه و خانواده و اجتماع و صینانت از کیان خانواده و زن و پرهیز از ولنگاری و شهوت رانی و بی بند و باری و هرزه گی وانحرافات اخلاقی و جنسی و استحکام بنیادهای خانوادگی و اجتماعی و تضمین سلامت روابط مرد و زن در خانه و جامعه و پاسداری از کیمیای وجود انسان و عفاف و حجاب و حیا و عصمت و احسان و احصان و مقابله و پیشگیری از روابط ناسالم جنسی  بد آموزی های فراوان دیگر و ده ها درس حیاتی و آموزنده دیگر در این ارتباط ملحوظ و منظور شده است. و مقام شامخ انسان و زنان ارج نهاده شده و حریم عبودیت و بندگی و عزت و شرف پاس داشته شده و کرامت و عفاف و عصمت و قداست زن و خانواده و جامعه تقویت و ارتقاء یافته و در این رابطه منافع و مصالح فرد و خانواده و جامه و بشریت رعایت شده و حفظ و صیانت گردیده است.

ج ـ بخش سوم قوانین و مقررّات حقوقی و اقتصادی و نظام مربوط به مالکیت و تملیک و تملک و ... درباره زنان است. که در اسلام این موضوع بصورت بسیار عمیق و دقیق و نظام مند تنظیم شده و بسیاری از مسئولیت از دوش بانوان برداشته شده در عین حال حریم مالکیت زنان و فعالیت اقتصادی آنان پا بپای مردان به رسمیت شناخته شده و از همه مهمتر در بهره برداری از امکانات طبیعی و ثروتهای خدادادی مطابق شئون و ویژگیها و نیاز و ضرورتها و مطلوبیت و لطافت و جمال و زیبائی زن مردان موظف به تأمین و تلاش و خدمت رسانی به آنها شده اند و زنان در این عرصه بیشتر استفاده کننده و خدمت پذیرند و مسئولیت این بار سنگین عمدتاً به دوش مردان گذاشته شده البته این موضوع خود بحث مستقلی را می طلبد.

د ـ تسهیلات و امور امتنانی و تسهیلاتی بخش دیگری از تکالیفی است که خداوند متعال برای تسهیل امور و برداشتن بار از دوش خانمها مقرر نموده و دستور داده مانند : 1ـ جمعه و جماعت 2ـ جهاد ابتدائی 3ـ تخفیف نسبت به نماز و روزه و حج (تخفیف در امور عبادی) 4ـ قضاوت 5ـ مسئولیت تأمین معاش و زندگی

در این قبیل موارد با توجه به شرائط فیزیکی و روحی بانوان و شرائط اجتماعی و مصالح عمومی و عنایت به حقوق همه جانبه فرد و خانواده و جامعه عنایات ویژه ای به بانوان شده از جمله جهاد ابتدائی از دوش ایشان برداشته شده و یا امر قضاوت بعهده ایشان گذاشته نشده و یا در تأمین معاش و نفقه زندگی و نفقه فرزندان و مسکن و لباس و غذا مسئولیت از عهده آنان برداشته شده تا به آرامش و بدون دغدغه بتوانند بار عظیم مادری،همسری و تعلیم و تربیت فرزندان را عهده دار باشند و نقش آفرینی کنند و الهام بخش و تأثیر گذار باشند.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته