• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1568
تعداد نظرات : 388
زمان آخرین مطلب : 3841روز قبل
بیماری ها
اول دسامبر هر سال روز جهانی ایدز نامگذاری شده است. آنچه در پی آمده، ممكن است آگاهی‌هایتان را در این باره افزایش دهد.

 

ایدز مخفف «سندرم نقص ایمنی اكتسابی» و چنان كه در نام آن اشاره شده نوعی بیماری اكتسابی است؛ یعنی از شخص آلوده به فرد دیگر منتقل می‌شود.

ویروس بیماری ایدز Hiv نام دارد و تحت شرایطی خاص مثل تماس مستقیم جنسی و از طریق خون می‌تواند به دیگران منتقل شود.

ویروس اچ‌آی‌وی با تخریب سلول‌های خونی موسوم به T در بدن كه نقشی حیاتی در ایمنی بدن دارد، اشخاص مبتلا را ضعیف و سپس از پای درمی‌آورد.

گفته شده ممكن است برخی اشخاص، سال‌ها این ویروس را در بدن داشته باشند، اما علائم اولیه را نشان ندهند. اما پیشرفت‌های كنونی در روش‌های تشخیص و آزمایش از احتمال آن تا حد زیادی كاسته است.

ویروس اچ‌آی‌وی از راه تماس با عرق بدن فرد مبتلا، روبوسی، دست دادن و مصافحه، لوازم آرایش غیربُرنده و ارتباط معمول افراد منتقل نمی‌شود.

اچ‌آی‌وی در معرض هوا مقاومت اندكی دارد اما ورود آن به بدن از راه تماس محافظت نشده و مستقیم جنسی با فرد مبتلا، زخم‌های تازه ایجاد شدة خونی، خون، منی خونی، ترشحات خونی، بخصوص سرنگ مشترك در میان معتادان تزریقی، همچنین آلودگی كودك به ویروس از طریق مادر مبتلا درصد و احتمال بیشتری دارد.

از طریق مراجعه به پزشكان متخصص بیماری‌های تناسلی یا عفونی و آزمایش یا تست‌های معروف به الایزا، پی‌سی‌آر، رپید تست و... می‌توان به ابتلا یا عدم ابتلا به آن پی برد.

بهتر است آزمایش مربوط به ابتلای سل نیز داده شود.

برخی سایت‌های اینترنتی و شبكه‌های ماهواره‌ای دستگاه‌های تست خانگی را تبلیغ می‌كنند كه به گفته متخصصان با وجود تاكید تبلیغ‌كنندگان مبنی بر اصل بودن، معمولا تقلبی‌اند و بهترین راه تشخیص مراجعه به پزشكان، آزمایشگاه‌ها یا درمانگاه‌های مثلثی شهر محل سكونت افراد است.

به خاطر بسپارید اگر طالب سلامت عمومی در این زمینه‌اید، این نگاه را كه آزمایش و ابتلا به ایدز سبب آبروریزی یا خجالت و شرم است كنار بگذارید. سلامت فردی و جمعی همواره مهمتر از تصورات است.

در صورت مثبت بودن آزمایش ابتلا به ایدز باید بسرعت و تحت نظر پزشكان متبحر درمان با دارو را آغاز كرد و تغییراتی در برخی رفتار و شیوه زندگی داد.

رشید حسام - جام‌جم

شنبه 11/9/1391 - 3:4
ایرانگردی
جام جم آنلاین: دو حرفه کشاورزی و دامپروری که از دوران باستان رونق کسب و کار بشر و اصلی‌ترین منبع درآمد او بوده، باعث شده انسان به‌طور‌کلی از خشکسالی و کویر هراسان باشد. به‌همین‌دلیل مراتع سرسبز و شاداب، همیشه آرامش بی‌همتایی را برای او به ارمغان آورده و کویر و نمکزار باعث اضطراب و نگرانی بشر شده است.

انسان با شنیدن نام کویر، انواع خزندگان و مرگ را در ذهن خود تصور می‌كند و حتی فكر این‌که یک شب در کویر زندگی کند برای او همراه با ترس و نگرانی بوده است. حال آن‌که آرامش کویر برای افرادی که از هیاهوی شهرها فراری‌اند، یکی از بهترین گزینه‌هاست.

به لطف تکنولوژی‌ و البته ماجراجویی‌های بشر، چندی است کویرها به عنوان سرمایه‌ای بی‌نظیر در صنعت گردشگری خودنمایی می‌کنند و شاید بتوان گفت مفرح ترین لحظات مسافران را برایشان در گرمای منطقه مهیا كرده است.

امروزه بسیاری از کشورهایی که مناطق کویری دارند مثل آمریکا، استرالیا، امارات، مصر و مراکش سعی کرده‌اند با استفاده از جاذبه‌های این سرزمین‌های بظاهر مرده، لحظات خوشی را برای گردشگران کشورشان فراهم کنند.

ایران نیز به عنوان کشوری که سه نقطه از گرم‌ترین نقاط کره زمین را در خود جای داده، هنوز هم به اهمیت این مناطق خشک و بدون محصول پی نبرده و همانند قطعه‌ای فراموش شده، آنها را به حال خود رها کرده تا توفان‌های شن پس از مدتی این جاذبه‌ها را مدفون کنند و به دست فراموشی بسپارند.

چند نفر از شما یک شب در کویر مانده‌اید؟ در آلبوم عكس‌هایتان، آیا چیزی از سفرهای کویری خود به یادگار دارید؟ اینها سوالاتی است که در صورت پاسخ به آنها می‌توان به تعداد گردشگران و ماجراجویان داخلی و خارجی در بیابان‌ها و کویرهایی که فراموش شده‌اند، پی‌برد. نکته جالب این‌که بیشتر گردشگران خارجی که به ایران سفر می‌کنند، در بخشی از سفر خود بدون تردید سری هم به کویرهای ایران و شهرهای کویری می‌زنند، حال آن‌که ما خودمان فقط شمال و مناطق خوش آب و هوای ایران را به عنوان تفرجگاه می‌دانیم.

سیستان و بلوچستان ـ که از مناطق خشک و کویری ایران‌زمین است ـ یکی از کویرهای فراموش شده کشورمان است که تاکنون ارزش‌های اقتصادی آن بویژه در اقتصاد گردشگری نادیده گرفته شده است.

ریگ دهلی (محور بم به سمسور) و ریگ اسپکه به عنوان بخشی از جاذبه های گردشگری این استان است، اما هنوز چند ده جاذبه دیگر از این استان خشک به دنیای گردشگری معرفی نشده که در صورت معرفی هدفمند و برنامه‌ریزی دقیق برای آنها، رونق مناسبی به کسب و کار ساکنان منطقه خواهیم داد.

بحث گردشگری کویر، مدت کوتاهی است به نقل محافل گردشگری ایران و ارگان‌های مربوط تبدیل شده و ناگفته‌های بسیاری در دل دارد.

با این كه صنعت گردشگری ایران گوشه‌چشمی به شن‌های خشک کویر برای جذب گردشگران دارد، اما هنوز نامی از این استان و جاذبه‌هایش به میان نیامده است. حال آن که به گفته بسیاری از کارشناسان، کویرهای اطراف سیستان و بلوچستان بهترین سرمایه مردم و ساکنانش برای رشد و رونق صنعت گردشگری استان است.

این کارشناسان با توجه به امکانات موجود در منطقه حداقل امکان اجرای 20 طرح گردشگری و تفریحی را برای رونق اقتصاد منطقه سیستان و بلوچستان برشمرده‌اند که در صورت استفاده از این ظرفیت‌ها، بدون تردید می‌توان مشکل اشتغال و درآمد جوانان این مرز و بوم را رفع کرد.

شترسواری، کمپ‌های بیابانی، اتومبیلرانی، پیاده‌روی در کویر، گردشگری نجومی، اسکی روی شن، کایت‌سواری، باشگاه‌های تیراندازی و حتی اکوکمپ‌ها از جمله این طرح‌هاست.

بدون شک جاذبه‌های ایران زمین فقط به مناطق سرسبز شمالی و خوش آب و هوای کوهپایه‌ای محدود نمی‌شود بلکه کویر سیستان و دیگر کویرهای ایران نیز جاذبه‌های تمام عیاری برای جلب‌نظر گردشگران داخلی و خارجی است.

اگر بتوان با تدابیر دقیق و مدیریتی مناسب سرمایه‌گذاری‌هایی همانند کشورهای همسایه جنوبی ایران كرد می‌توان نتایج خوبی از آن گرفت.‌

به عنوان مثال بیشتر گردشگران ایرانی با شنیدن کلمه سافاری (همان اتومبیلرانی در کویر) به یاد بیابان‌های امارات می‌افتند، در حالی که ایران امکانات بسیار بهتر و کامل‌تری در اختیار دارد، اما بدون متولی مانده و هیچ صحبتی از ظرفیت گردشگرپذیری آنها به میان نیامده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان علم اقتصاد، همیشه تقاضا باعث عرضه‌ای متناسب می‌شود، بنابراین می توان با ایجاد تقاضا برای سفر به این استان و البته کویرهایش زمینه رونق گردشگری را در آن فراهم کرد.

هر چند در حال حاضر زیرساخت‌های مناسبی برای صنعت گردشگری در این استان وجود ندارد، اما می‌توان با یک برنامه‌ریزی دقیق و مدون آنها را به حداقل قابل قبول ارتقا داد.امتیازات سیستان برای جذب گردشگر به باور برخی کارشناسان گردشگری به چهار بخش عمده تقسیم می‌شود.

1ـ استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر

بدون تردید بخش اعظم هزینه‌های صنعت گردشگری مربوط به تامین انرژی مورد نیاز مراكز اقامتی، رستوران‌ها و تفرجگاه‌هاست، بنابراین با توجه به شعار سازمان جهانی گردشگری برای سال 2013 كه تاكید بر توسعه صنعت گردشگری با اتكای به انرژی‌های تجدیدپذیر دارد می‌توان از گرمای سوزان خورشید و بادهای كویری كه همگی از آنها فراری هستیم بخوبی برای استفاده صنعت گردشگری استفاده كرد همان‌گونه كه اسپانیا به عنوان پیشگام این صنعت از این انرژی بدون پایان بهره برده یا این‌كه امارات عربی متحده اقدام به ساخت شهركی تفریحی اما پاك و بدون نیاز به انرژی فسیلی در مناطق خشك و بی‌آب و علفش كرده و از آنها منافع مادی زیادی به دست آورده است.

2ـ دریاچه هامون و رودخانه هیرمند

هرچند مدتی است این رودخانه دچار كم‌آبی شده و البته درپی آن دریاچه هامون نیز مشكلاتی را تحمل می‌كند اما هنوز هم طبیعت این دریاچه و البته پرندگان مهاجر آن سوژه بسیار جالبی برای برگزاری انواع تورهای گردشگری در اطراف این منطقه است.

3ـ چاه نیمه

چاه نیمه، دریاچه‌ای بزرگ و مصنوعی است كه توسط كارشناسان و محققان برای ذخیره آب آشامیدنی و كشاورزی سیستان و بلوچستان در مواقع خشكسالی احداث شده است كه در حاشیه آن فضای سبز مناسبی نیز وجود دارد. بزرگ‌ترین پژوهشكده علمی و فرهنگی منطقه نیز آنجاست و می‌توان از آن به عنوان یكی از اصلی‌ترین جاذبه‌های گردشگری این استان برای برگزاری تورهای گوناگون حتی ورزش‌های آبی در دریاچه نام برد.

4ـ آثار باستانی

این منطقه پر است از آثار تاریخی كه گل سرسبد آنها شهر سوخته است. این شهر در كنار صدها اثر دیگر مثل قلعه سه كوهه، دلیل اصلی سفرهای بسیاری از ماجراجویان خارجی به منطقه شده است.

گذشته از این چهار ویژگی منطقه برای جذب حداكثری گردشگران و رونق كسب و كار محلی در سیستان می‌توان به امكان برگزاری اكوكمپ‌های مختلف در سكوت بیابان‌ استان اشاره كرد.

با توجه به امكانات یاد شده و البته اشتیاق مردم ایران زمین به سفر، كافی است با مدیریتی دقیق و البته در كنار اطلاع‌رسانی كامل، تقاضای سفر به منطقه را افزایش داد تا به تناسب آن، عرضه محصولات و بسته‌های تفریحی مناسب هم رونق ‌بگیرد. كه در نهایت باید گفت با جلب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به سیستان می‌توان آینده‌ای درخشان را برای این منطقه خشك متصور شد.

شیدا رمزی

شنبه 11/9/1391 - 3:3
اطلاعات دارویی و پزشکی
جام جم آنلاین: طبق اظهارات انجمن روان‌شناسی آمریكا، ورزش كردن این امكان را به بدن می‌دهد كه با استرس مبارزه كند و آن را رها سازد.

نتیجه مستقیم ورزش این است كه جسم و ذهن‌تان تقویت شود و بیشتر بتوانید بلافاصله خود را با عوامل استرس‌زا تطبیق دهید. ورزش منظم موجب می‌شود شما به طور طبیعی احساس خوب بودن و بهتر شدن كنید و می‌توانید مسائل جزئی خود را كوچك بشمارید تا شرایط كلی را درك كنید.

ورزش موجب ترمیم رشته‌های عصبی مغز و حتی باهوش‌تر شدن شما می‌شود. با تمام این اوصاف، بسیاری از زنان در پیش گرفتن یك برنامه ورزشی منظم دچار مشكل هستند و به عذر و بهانه‌هایی چون «وقت ندارم» یا «سرم شلوغ است» متوسل می‌شوند.

این دسته از زنان با آوردن عذر و بهانه‌های مختلف در مقابل این روش سالم كاهش استرس مقاومت می‌كنند زیرا این كار لازمه‌اش این است كه ما خودمان را دوست بداریم و از خود مراقبت كنیم. لازم است زنان فواید ورزش را در ذهن خود مرور كنند تا نسبت به آن راغب‌تر شوند و عذر و بهانه‌ای برای انجام آن نیاورند.

تغذیه سالم فراموش نشود

زمانی كه فردی دچار استرس می‌شود، تغذیه اهمیت فراوانی پیدا می‌كند. سبزیجات، انواع نان‌ها، خشكبار و تخم‌مرغ مواردی از تغذیه سالم در زمان استرس است.

این مواد با ویتامین‌هایی كه دارد باعث می‌شود ‌ سیستم ایمنی آسیب‌دیده ناشی از استرس ترمیم یابد و سلسله اعصاب تقویت شود البته همیشه در مصرف مواد خوراكی دقت داشته باشید كه در عین حجیم بودن، چاق‌كننده و پرچربی نباشد.

در ضمن اگر شما جزو افرادی هستید كه علاقه فراوانی به خوردن دارید، بهتر است یك برنامه غذایی صحیح برای خود تنظیم كنید. همچنین مواد تاثیرگذار قوی در كاهش استرس شامل سبزیجات برگ پهن، مركبات، جو، ماهی، كاهو، انواع نان‌ها و مخمر آبجو است.

حس شوخ‌طبعی را در خود پرورش دهید

شوخ‌طبعی یك روش جالب و بسیار موثر در كاهش استرس و جدا شدن از تجربه‌های ناخوشایند با دیگران است. وقتی شوخ‌طبعی باعث می‌شود‌ شما از شرایط لذت ببرید، دیگر نیازی نیست‌ الزاما اتفاقی بیفتد تا شما خوشحال شوید.

شما می‌توانید با داشتن احساس خوشحالی و طنزی كه از درونتان نشأت می‌گیرد و حتی بدون هیچ علت خاصی احساس خوشحالی كنید.

با داشتن حس شوخ‌طبعی می‌توانید از بسیاری از گفت‌وگوهای بی‌حاصل و مشاجرات تكراری جلوگیری كنید و در بسیاری از مواقع نیز تعادل احساسی عاطفی خود را (بخصوص‌ هنگام از كوره در رفتن)‌ دوباره پیدا كنید. پزشكان، شوخ‌طبعی را ‌ داروی رایگان‌ و فیزیولوژیست‌های ورزشی آن را ‌ تردمیل درونی‌ می‌نامند.

سعی كنید ظاهر خوبی داشته باشید

هنگامی كه شما مراقب ظاهرتان هستید، بیشتر احساس اعتماد به نفس می‌كنید. شما هر لباسی را كه بر تن داشته باشید در واقع همان‌گونه كه هستید خود را ابراز می‌كنید.

سبك خاص لباس پوشیدن شما حسی ‌ایجاد می‌كند و نشان‌دهنده این است كه شما چه كسی هستید. به عنوان مثال اگر همواره لباس مشكی بر تن می‌كنید، این احساس را به دیگران منتقل می‌كنید كه پیرو سادگی هستید، به دور از ریخت و پاش و بی‌نظمی و تا حدودی هم مرموز و بالعكس اگر همواره رنگ‌های روشن به تن می‌كنید و از زیورآلات درشت ‌ استفاده می‌كنید به دیگران این پیام را انتقال می‌دهید كه به من نگاه كنید! من رها، گشاده و صبور هستم.

پس سعی كنید ‌ ظاهر متناسبی داشته باشید و آراسته باشید چرا كه افراد در اولین برخورد از ظاهرتان خصوصیات شخصیتی شما را مورد ارزیابی قرار می‌دهند.

مراقب خود باشید

اصولا برخی‌ زنان عادت دارند ‌زندگی خود را با دیگران مقایسه ‌‌ و احساس حسادت می‌كنند و به این ترتیب از موهبتی كه خود از آن برخوردار هستند، استفاده نمی‌كنند و خود را متحول نمی‌سازند. سعی كنید مقایسه‌ها و حسادت‌هایتان را كنار بگذارید تا بتوانید از زندگی‌تان لذت ببرید.

از تغییر دادن دیگران دست بكشید

بعضی از زنان تصور می‌كنند‌ می‌‌توانند دیگران را تغییر دهند. آنها فكر می‌كنند اگر به قدر كافی تلاش كنند و‌ استمرار و مداومت به خرج دهند، طرف مقابل بالاخره روزی متحول می‌شود؛ البته كاملا منطقی است كه تصور كنید می‌توانید روی اشخاص دیگر تاثیرگذار باشید، اما این كه بتوانید همسر، دوستان و اطرافیان را كاملا تغییر دهید، در اشتباهید.

ممكن است آنان برای زمان كوتاهی تغییر كنند، اما این زمان هرگز طولانی نخواهد بود و تلاش برای تغییر دیگران معمولا شما را نومید می‌كند، پس مجبور نیستید سعادت و حال خوش خود را وابسته به رفتار دیگران بدانید.

به خودتان توجه كنید

برای بسیاری از زنان مراقبت از دیگران و توجه به آنها بخش مهمی از زندگی روزانه‌شان به حساب می‌آید. مراقبت كردن از عزیزان و كمك به دیگران برای خیلی‌ها امری طبیعی است و به ما احساس انسان بودن می‌دهد، اما اگر به خودتان توجه نداشته باشید این نوعدوستی به شما لطمه می‌زند.

سعی كنید مسوولیت‌هایی را كه دست آخر شما را ناراحت می‌كند، نپذیرید. به جای آن تلاش كنید مراقب خودتان باشید چرا كه شما تنها كسی هستید كه می‌توانید ‌ از خودتان مراقبت كنید و كسی بیش از شما متوجه و مراقب سلامت‌ شما نیست.

به این نكته هم توجه كنید هر چه بیشتر از خودتان مراقبت كنید، بیشتر می‌توانید مراقب دیگران باشید. در آخر می‌توان گفت شاید متوقف ساختن نگرانی‌ها و استرس‌ها مشكل باشد، اما غیرممكن نیست.

شنبه 11/9/1391 - 3:0
بهداشت روانی
یكی مدام آه می‌كشد، یكی دست را زیر چانه می‌زند و روی كاغذهای چیده‌شده روی میز خط‌های كج و معوج می‌كشد و وقت می‌كُشد، یكی مرتب از پشت میز كار بلند می‌شود و با همكاران بخش‌های مختلف درِ گوشی حرف می‌زند و از هر دری گلایه می‌كند، یكی رفتن به جهنم از آمدن به محل كار برایش خوشایند‌تر است، دیگری تا مشغول كار است، مدام خودخوری می‌كند و به امید تمام‌شدن زمان كار، ساعت را نگاه می‌كند، آن دیگری زیاد از حد غرغر می‌كند و آن دیگری تا فرصتی بیابد از محل كار جیم می‌شود و اگر دستش برسد هفته‌ای چند بار با دیگران بگومگو می‌كند.

همه این آدم‌ها یك درد مشترك دارند؛ دكتر پروین ناظمی، روان‌شناس و مشاور در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید درد اینها نارضایتی از شغل و لذت‌نبردن از محیط كار است.

اگر آدم‌ها كارشان را با علاقه انتخاب كرده باشند و از روی اجبار به سمت شغلی نرفته باشند حتی اگر محیط كار، ناملایماتی هم برایشان داشته باشد آنها به جای ابراز نارضایتی با شرایط سازگار می‌شوند.

استعدادهای ناشناخته

ضرورت كشف استعداد‌ها و توانایی‌هایی كه هر فرد با آنها زاییده می‌شود، فقط تبلیغ شركت‌های كشف استعداد و متخصصان استعدادیاب نیست، بلكه شناخت هر فرد از توانایی‌هایش نیازی جدی است كه اگر به آن اهمیت داده نشود، می‌تواند به نارضایتی شغلی منجر شود.

دكتر ناظمی با اشاره به این مطلب توضیح می‌دهد: نارضایتی شغلی بدون علت به وجود نمی‌آید، گاهی ممكن است این نارضایتی به خاطر انتخاب شغلی باشد كه تناسبی با توانایی‌های فرد ندارد، مثلا كسی برای انجام كارهای هنری خلق‌شده، اما به اجبار خانواده یا شرایط اجتماعی در رشته حسابداری تحصیل می‌كند یا برعكس كسی به حسابداری علاقه دارد و این رشته را با عشق ادامه داده، اما وقتی نوبت انتخاب شغل می‌شود به علت محدودیت‌های بازار كار در شغلی غیر‌مرتبط مشغول می‌شود. پس طبیعی است كه این دو گروه ـ هر دو بویژه اگر آدم‌های حساسی باشند ـ‌ در محیط كار احساس نارضایتی می‌كنند و هر روز با فشارهای روانی ناشی از این نارضایتی روبه‌رو می‌شوند.

مدیران ناكارآمد، همكاران معترض

برخی مدیران، مدیریت را با ریاست و تدبیر را با داد و فریاد و تنبیه اشتباه می‌گیرند؛ اینها در هر محیط كاری كه باشند حس نارضایتی را به نیروی انسانی تزریق می‌كنند.

ناظمی می‌گوید: این دسته از مدیران سلامت روانی كارمندانشان را به خطر می‌اندازند، چون شاغلان در یك محیط كار نیاز به حس احترام و به دست آوردن جایگاه متناسب با شأن خود دارند و باید مطمئن باشند بیشتر كار‌كردن آنها مترادف با رسیدن به مراتب بالاتر است.

این روان‌شناس، داشتن همكاران معترض و ناراضی را نیز منشأ اختلال در سلامت روان افراد می‌داند و همنشینی‌با آنها را ابزار تولید استرس و سرمنشأ دچار‌شدن به بیماری‌های جسمی تلقی می‌كند.

او می‌گوید: در تمام محیط‌های كاری كسانی هستند كه تیپ شخصیتی‌شان معترض است. آنها نسبت به همه چیز اعتراض دارند و حتی اگر همه‌چیز روبه‌راه باشد، بازهم موضوعی برای اعتراض و گله پیدا می‌كنند. طبیعی است اگر افراد در محیط كار با چنین كسانی همكاری نزدیك داشته باشند، منفی‌گرا و برخوردهای نادرست‌شان بر آنها نیز تاثیر می‌گذارد و حس نارضایتی را به آنها منتقل می‌كند. بی‌شك، ایجاد استرس در افراد و داشتن تنش‌های درونی و اضطراب پیامد حتمی همنشینی با چنین آدم‌هایی است.

برخی اختلال شخصیت دارند

برخی آدم‌های منفی‌گرا كه همه‌چیز را با عینك بدبینی می‌بینند، اختلال شخصیت دارند. ناظمی، این افراد را در زمره شخصیت‌های ضداجتماعی ـ كه افرادی همواره ناراضی‌اند ـ‌ جا می‌دهد و تاكید می‌كند: برخی معترضان نیز بیماران پارانوییدی هستند كه ذهنشان مملو از افكار بدبینانه و منفی است و منفی نشان‌دادن محیط كار و حتی بد جلوه‌دادن اتفاقات خوب از ویژگی‌های آنهاست.

به گفته این روان‌شناس، دوری‌كردن از چنین اشخاصی بهترین راه برای نجات روان و حركت به سمت سلامت جسمی و روانی است.

به خاطر سلامت روان، سازگار شو

«یا زنگی زنگ یا رومی روم»؛ شاید بشود این نسخه باستانی را برای افراد شاغل كه در معرض نارضایتی شغلی قرار دارند، پیچید.

ناظمی می‌گوید: روان‌شناسان عقیده دارند آدم‌های باهوش و بادرایت كسانی هستند كه شرایط موجود را می‌سنجند و بر اساس واقعیت‌ها تصمیم می‌گیرند. مثلا كسانی كه می‌بینند اگر شغلشان چند ایراد دارد، اما در عوض منبعی برای درآمد است یا این شغل باعث ایجاد وجهه و جایگاه اجتماعی برایشان می‌شود پس با ایرادات آن كنار می‌آیند تا با استفاده از محسنات شغل به درجات بالاتر برسند. به بیان دیگر، دیدن جلوه‌های مثبت یك شغل بهترین روش برای سازگارشدن با محیط كار است، همان‌طور كه تعریف‌كردن یك هدف برای خود و تلاش برای رسیدن به آن نیز بهترین انگیزه برای پذیرش ادامه شغل در محیط مورد نظر است.

با این حال، این روان‌شناس این نسخه را برای همه افراد تجویز نمی‌كند، چون می‌داند برخی شرایط كاری از حد تحمل برخی افراد خارج است و می‌تواند به تشدید استرس و درنهایت افسردگی و بیماری‌های جسمی ناشی از آن منتهی شود. به همین علت او به چنین افرادی كه حاضرند به خاطر استرس‌های شغلی عطای آن را به لقایش ببخشند، توصیه می‌كند در صورت امكان هر چه سریع‌تر آن محیط را ترك كنند و به متعادل‌كردن كفه سلامت روانشان بیندیشند.

مریم خباز ‌- جام​جم

شنبه 11/9/1391 - 2:47
اهل بیت
مکاشفه همسر علامه طباطبایی(ره) در روز عاشورا

خبرگزاری فارس: علامه طباطبایی(ره) معتقد بود: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام حسین(ع) و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهم‌السلام، عرفان است و بس!

خبرگزاری فارس: مکاشفه همسر علامه طباطبایی(ره) در روز عاشورا
  • Tweet

به گزارش خبرنگار «تکیه خبر» خبرگزاری فارس، عنایت به کلمات اولیا و بزرگان مکتب، راهگشای انسان است. از جمله این بزرگان مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی است که چنین می‌گوید: حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام برای رفع حجب و موانع سیر الی الله نسبت به سالکین راه خدا عنایتی عظیم دارند.

علامه حسینی طهرانی که از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی بود، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد می‌کند:

خطبه سید الشهداء درباره معرفت خدا و امام‏

از جمله فرموده‌های حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(ع) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند:

أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ.

فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ.

«اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مى‏‌آیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مى‏‌شوند.

در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟

حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.»

علامه طهرانی می‌گوید: روزی به استاد خود، علامه طباطبایی گفتم: چگونه می‌توان به مغز و مراد این حدیث شریف حضرت سید الشهداء(ع) رسید؟

علامه طباطبایی پاسخ گفت: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام علیه‌السلام و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهم‌السلام، عرفان است و بس!

* حکایت مکاشفه همسر علامه طباطبایی در روز عاشورا

علامه حسینی طهرانی همچنین در کتاب «مطلع انوار» از علامه طباطبایی نقل می‌کند که می‌گفت: عیال ما که خدایش رحمت کند، زنی بسیار بزرگوار و مؤمن بود. من با وی 10سال در نجف اشرف که برای تحصیل مشرف بودم، ایام عاشورا برای زیارت به کربلا می‌‌آمدیم و پس از 10 سال که به تبریز مراجعت کردیم همسرم روز عاشورا در تبریز در منزل نشسته و مشغول خواندن زیارت عاشورا بود؛ می‌گوید:

«ناگهان دلم شکست و با خود گفتم: 10 سال، روز عاشورا در کنار مرقد مطهر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بودم و امروز از این فیض محرومم! یک‌مرتبه دیدم که در حرم مطهر در زاویه بین بالاسر و رو به رو ایستاده‌‌ام و رو به قبر مطهر مشغول خواندن زیارت هستم و چون روز عاشورا بود و مردم غالباً برای تماشای دسته و سینه‌‌زنان می‌‌روند فقط در پایین پا، مقابل قبر سایر شهداء چند نفری ایستاده و بعضی از خدّام برای آنها مشغول خواندن زیارت هستند؛ این صحنه که تمام شد دیدم در، خانه خود نشسته و در همان محل مشغول خواندن بقیه زیارت هستم.»

انتهای پیام/ک

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910908000380

 

شنبه 11/9/1391 - 2:46
موبایل
آدم به اصطلاح گوشی‌بازی نیستید و هنگام خرید گوشی موبایل، فروشنده یا حتی اطرافیانتان برای تبلیغ یا تعریف و تشویق شما به خرید نوعی خاص از انواع و اقسام گوشی، اصطلاحاتی به كار می‌برند كه نمی‌دانید چه‌اند و به چه كار می‌آیند.

 

اگر مطلب دیروز را در همین ستون خوانده باشید، با برخی از آنها آشنا شده‌اید؛ امروز با چند كلمه و اصطلاح دیگر آشنا شوید:

نسل سه: 3G قابلیت مفیدی است كه با پشت سر گذاشتن تكنولوژی آنالوگ نسل اول گوشی‌ها و سیستم دیجیتال نسل دوم یا 2G، علاوه بر چند استاندارد مفید دیگر، كیفیت بهتر صدا و انتقال دیتا را در اتصال به پایگاه‌های اطلاعاتی فراهم می‌آورد.

اِج: EDGE قابلیت مفید دیگری است برای انتقال صوت و تصویر و داده كه بسیاری آن را سریع‌ترین سیستم انتقال داده در سرویس‌های كنونی مخابراتی می‌دانند.

اینفرارد یا مادون قرمز: IrDA یا Infrared نوعی ارتباط بیسیم دیگر قدیمی شده است كه با اشعه مادون قرمز یا نور فركانس بالا كار می‌كند. بلوتوث كم‌كم دارد جانشین آن می‌شود.

نمایشگر: Display یا همان صفحه نمایش گوشی تكنولوژی‌های متفاوتی را شامل می‌شود كه هر یك مزایا و معایب خاصی دارند. صفحات TFT مزیت سرعت بهتر بازخوانی نقاط صفحه را در كنار عیبی چون مصرف زیاد انرژی دارد، TFD علاوه بر سرعت بهتر بازخوانی نقاط، كیفیت بیشتر تصویر را همراه با مصرف انرژی كمتر فراهم می‌كند، و OLED كه نمایشگری جدیدتر است با به‌كارگیری پلیمر ارگانیك در ساختار خود، وزن، ضخامت، و مصرف انرژی كمتر را همراه با وضوح و روشنایی بهتر از هر زاویه‌ای دارد.

متن پیشرو: Predictive Text Input تكنولوژی خاصی برای نوشتن متن كه به محض فشردن دكمه حرفی خاص، هر لحظه چندین تركیب را از فرهنگ لغت درونی خود نمایش داده، به شما پیشنهاد می‌كند تا سریع‌تر و كم‌دردسرتر متن خود را تایپ كنید. T9 از جمله قالب‌های معروف آن است كه احتمالا گوشی نسبتا قدیمی خودتان هم آن را در بخش‌های نوشتاری و پیامك دارد.

متن مرتبط با موضوع: !SMS for like روشی كم‌هزینه برای نوشتن پیامك از سوی خوانندگان «خوب است بدانید» است كه با ارسال پیامك حاوی نظر، انتقاد یا پیشنهاد به شماره 300011220 بازخورد یا علاقه‌شان به این ستون و مطالب آن را نشان می‌دهند! لطفا راهنمایمان شوید!

رشید حسام - جام‌جم

چهارشنبه 8/9/1391 - 20:4
اهل بیت
جام جم آنلاین: در مورد عباس بن‌علی‌(ع) كتب و مقالات متعددی توسط مورخان مسلمان و شرق‌شناسان به رشته تحریر درآمده و هركدام بابی از ابواب وجودی فرزند ام‌البنین را عرضه كرده‌اند.

قابلیت و اندازه بشر از كجا تا كجاست تا حضرت حق سبحانه به فرشتگان جهت سجده به آدمی امر می‌فرماید؟ این نیست مگر به امثال قمر منیر بنی‌هاشم تا وعده حق‌تعالی به جهت اجزای وجودی و معنوی انسان عینیت یابد و شیطان رجیم انگشت حیرت به دهان ماند به جهت
چنین آزادگانی.

عباس بن‌علی‌(ع) پایمردی و مراقبه معنوی و حق‌طلبی و وفاداری را تا كجا رساند كه یاور و معاضد و ندیم سیدالشهدا‌(ع) شد؟ همت و غیرت ابوالفضل ‌(ع) در قبال تطمیع ابلیس‌وار شمر را چگونه توان در خلوت خویش تفسیر و تشریح كرد؟ معرفت عرفانی و ادب انسانی نسبت به همنوع و بزرگ برادر خویش را در شداید مهیب و تشنه در خون و خاك چطور می‌توان به آن صلابت در لحظه لحظه به قدم صدق بجای آورد و تلاش مردانه هیبتی راد همچون عباس كه لرزه بر تن یزیدیان می‌افكند و در عین حال همبازی‌شدن با كودكان و سنگ صبور اعوان و انصار و اصحاب ذكور و اناث برادر چگونه قابل درك است؟

چه روح عظیمی در ذی‌وجود این نام نهفته است كه جسمی را عباس نماید و روحی همپایه معصوم سازد؟ اما او معصوم و امام نیست، به همت مردانه و تلاش و نبرد با ابلیس نفس به قرب مقام برادر معصوم می‌رسد؛ پرده رخسار به عزم ایمان یك‌سویه شده و هنگامی كه كف بر فرات می‌كشد تا مشت آب را بردارد، اما به یاد تشنگی برادر و اصحاب و یاران می‌افتد و آن را به وفا و حریت بازگردانده و مشك پر می‌كند پرده كاملا از دیدگان زدوده و می‌بیند آنچه نادیدنی است، لذا در این فكر است تا به همت مردانه مشك را به خیمه‌گاه رسانده و پَر بگشاید و به دیدار ازلی بشتابد اما چه كند دست قطع و اندام مجروح و خون و عرق بر جبین پاكش جاری و مشك توسط جراران سوراخ شده.

چه بر عباس دلاور در این لحظات (كه شاید نتواند تشنگان و خردسالان را سیراب كند) گذشته فقط خدا داند. آیا به زعم خویش این شرمندگی را تنها با نثار جان در لشكر حق و حقیقت و ركاب سالار شهیدان كه تنها دارایی اوست عرضه كند تا ضجه‌های خواهرش زینب(س) و حسین‌(ع) را نشنود كه می‌فرمود كمرم شكست عباس.

یا ابوالفضل، غیرت و شرافت انسانی تا چه حد است كه تو آن را به اعلی درجه رسانده و تا پایان كره ارض سمبل آزادگان و وفاداران بین ابناء بشرهستی كه تواند خود را از حضیض خاك تا افلاك كشاند و این میسر نمی‌شود تا این كه همتی و غیرتی مردانه همچون حضرت عباس‌(ع) داشته باشد.

چهارشنبه 8/9/1391 - 20:1
اطلاعات دارویی و پزشکی
چند سالی است نام سندرم بی‌قراری مزمن در كتب پزشكی دیده می‌شود؛ در حالی كه تا 30 سال پیش هیچ پزشكی در هیچ جای دنیا این بیماری را نمی‌شناخت. برخلاف بیشتر بیماری‌ها كه كشف می‌شود، سندرم بی‌قراری مزمن را در واقع پزشكان اختراع كردند؛ البته نه به آن معنی كه این بیماری ساخته ذهن پزشكان باشد.

این سندرم وجود داشت و آنقدر هم شایع بود كه پزشكان را در نقاط مختلف دنیا به فكر واداشت، اما از آنجا كه هیچ عاملی برای ایجاد آن شناخته نشد (و هنوز هم نشده است) نام آن را سندرم بی‌قراری مزمن گذاشتند و بعد هم گروه‌های مختلفی از پزشكان سعی كردند درست‌ترین و دقیق‌ترین تعریف را برای آن پیدا كنند.

كلمه سندرم به معنای مجموعه‌ای از علائم است. پزشكان معمولا وقتی این واژه را به كار می‌برند كه مجموعه‌ای از علائم وجود دارد، اما نمی‌توان همه آنها را به یك عامل بیماری‌زا نسبت داد. قصه سندرم بی‌قراری مزمن هم همین است و البته این قصه، فقط عنوانش بی‌قراری است؛ اما به همین كلمه ختم نمی‌شود.

مجموعه‌ای از علائم، از درد عضلات و مفاصل گرفته تا تیك‌های مختلف و سر درد و خستگی، در طیف علائم این بیماری قرار می‌گیرد.

مزمن بودن آن هم به این معناست كه مجموعه همه علائمی كه گفته شد، فقط به چند روز منحصر نمی‌شود. بعضی پزشكان می‌گویند علائم باید دست‌كم شش هفته به طول بینجامد تا بشود تشخیص سندرم بی‌قراری مزمن را برای بیماری مطرح كرد.

جوانان در معرض ابتلا

دكتر ایرج خسرونیا رییس جامعه پزشكان داخلی ایران در گفت‌وگو با «جام‌جم» در این باره می‌گوید: شروع این سندرم از جوانی و شروع بی‌قراری مزمن در میانسالی یعنی بین 40 ‌تا 50 سالگی است.

سندرم بی‌قراری مزمن منشأ عصبی ـ روانی دارد و به‌صورت استرس و اضطراب خود را نشان می‌دهد. در همان ماه‌های اول بروز علائم این سندرم، بخصوص وقتی فرد مبتلا جوان است باید درمان شود وگرنه بتدریج خود را به‌صورت سردرد، معده درد و انواع بی‌قراری نشان می‌دهد.

دكتر خسرونیا با اشاره به این كه سندرم بی‌قراری مزمن به‌صورت تكان دادن دست و پا یا تیك‌های مختلف خود را نشان می‌دهد، می‌گوید: بتدریج شخص دچار اضطراب می‌شود و به داروهای معمولی پاسخ نمی‌دهد.

به گفته وی، برای همین است كه درمان اضطراب باید در سنین پایین صورت گیرد، ولی در جامعه ما متاسفانه اكثر افراد از رفتن پیش روانپزشك اكراه دارند و سعی می‌كنند در همان حال بمانند و همین مساله بیماریشان را تشدید می‌كند.

مقصران اصلی، كاهش املاح و كم‌كاری تیروئید

در واقع درباره سندرم بی‌قراری مزمن هنوز هیچ چیز به اثبات نرسیده و علت آن نامعلوم است حتی تشخیص آن قطعی نیست و هیچ تست آزمایشگاهی هم وجود ندارد كه بتواند بیماری را با قطعیت تائید كند. با این وضع، خیلی عجیب نیست كه درمان مشخصی هم برای آن وجود نداشته باشد.

باز هم مطالعات روی بیماران مبتلا به سندرم بی‌قراری مزمن نشان داده است بیشترین اشكال به سیستم عصبی بیماران برمی‌گردد.

از آنجا كه غدد درون‌ریز و سیستم ایمنی هم در این بیماری مشاهده می‌شود، عده‌ای از پزشكان پیشنهاد كرده‌اند نام این بیماری را به اختلال عصبی ـ غددی ـ ایمنی تغییر دهند.

این فكر برای مبتلایان به سندرم ایجاد می‌شود كه دیگر هیچ وقت از شر علائمشان خلاص نمی‌شوند؛ اما در حقیقت این طور نیست و درصد زیادی از بیماران پس از گذشت چندماه، از شر علائم سندرم بی‌قراری مزمن راحت می‌شوند اما رییس جامعه پزشكان داخلی ایران زمینه‌های اضطراب در سندرم بی‌قراری مزمن را یا به علت اختلالات هورمونی می‌دانند یا ژنتیك یا كمبود املاح معدنی در بدن، املاحی مثل منیزیم، كلسیم و فسفر.

البته به عقیده دكتر خسرونیا نقش املاح در دست بررسی است، ولی باید گفت كسانی كه تا 20 سال پیش در بخش روانی بستری می‌شدند، كم‌كاری تیروئید مزمن را در این افراد تشخیص می‌دادند. برای همین مبتلایان به سندرم بی‌قراری مزمن هم باید تحت بررسی بالینی و آزمایشگاهی قرار گیرند.

تغذیه به كمك مبتلایان می‌آید

با این حال به عقیده دكتر خسرونیا، كسانی كه مشكلات بی‌قراری و عصبی دارند، مشكلات تغذیه‌ای هم پیدا می‌كنند.

برای همین خانواده‌های این افراد باید حبوبات، لبنیات و میوه‌های تازه را در برنامه غذایی این افراد بگنجانند البته فراهم‌كردن یك زندگی آرام و سالم برای این بیماران نیز بسیار اهمیت دارد.

همچنین این افراد باید تحت بررسی‌های دقیق روانپزشكی مانند گفتار درمانی و رفتار درمانی قرار بگیرند. ممكن است این افراد حتی به دارو هم نیاز نداشته باشند و با مشاوره مشكلشان حل شود.

آزمایش‌های لازم برای اطمینان از این سندرم

آزمایش‌های تیروئید، كبد، اندازه‌گیری تعداد گلبول‌های خون و سرعت ته‌نشین‌شدن آن برای تشخیص لازم است، اما آزمایش ادرار لازم نیست.

به عقیده دكتر خسرونیا اگر یكی از این آزمایش‌ها غیرعادی بود، نمی‌توان شخص را مبتلا به سندرم بی‌قراری مزمن دانست بلكه در این مرحله باید به دنبال نشانه‌های دیگر بود.

همان‌طور كه گفته شد، بیماری‌ها یكی از علل مبتلاشدن به این سندرم است؛ بیماری‌هایی از قبیل هپاتیت، كم‌خونی، بیماری‌های عفونی، سرطان‌ها، بیماری‌های عصبی و عضلانی، كم‌كاری تیروئید و دیابت. افراد خیلی چاق، داروها و الكل نیز ممكن است منجر به‌ابتلای این سندرم شود.

سمیه شرافتی -‌ جام‌جم

چهارشنبه 8/9/1391 - 19:59
شهدا و دفاع مقدس
هدیه دختر یتیم به رزمندگان چه بود

خبرگزاری فارس: برادر رزمنده! واقعاً همین قدر پول را داشتم و اگر کم است مرا ببخشید؛ چون من یتیم بزرگ شدم، مادرم با کار در منزل مردم و کُلفَتی و دست فروشی مرا بزرگ کرد و با پول‌های توجیبی که جمع کرده بودم، توانستم این هدیه را بخرم.

خبرگزاری فارس: هدیه دختر یتیم به رزمندگان چه بود
  • Tweet

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، بسته‌های اهدایی به جبهه‌ها و نامه‌های درون آن، خاطرات و حکایت‌های خاص مربوط به خودش را دارد. علی هدایتی رزمنده نوجوان لشکر ویژه 25 کربلا در دوران دفاع مقدس که مدتی از عمر خود را در این لشکر سپری کرده و تماشای ستارگان آسمان هفت تپه را درک کرده است، خاطره‌ای را از اهدای بسته‌های هدیه مردم به رزمندگان بیان کرده است که در وبلاگ لشکر 25 کربلا منتشر شده است:

****

تابستان بود، گرمای هوا آزارم می‌داد ولی بیشتر از گرمای هوا این حرارت درونی‌ام بود که اذیتم می‌کرد، عطشی در وجودم نهفته بود که مرا به سوی خود فرا می‌خواند و همه‌اش احساس تنهایی و جدایی از قافله سالار عشق بود که آتش به درونم می‌زد، دلم دیگر تاب ماندن نداشت و هِی سرود رفتن می‌خواند. تصمیم گرفتم برای سومین بار به منطقه بروم و باری دیگر شور و حال، صفا و صمیمیت هفت تپه را لمس کنم. اواخر شهریور ماه 66 به همراه کاروان حماسه‌سازان عاشورا اعزامیان، لشکر ویژه 25 کربلا از شهرستان بابل عازم جبهه‌ها شدم.

رسم شمالی‌ها برای اعزام اینگونه بود که معمولاً کاروان‌های اعزامی را هر دفعه یکی از شهرها پذیرایی می‌کرد و اینبار نوبت به شهر زادگاه سردار الهی و غریب لشکر ویژه 25 کربلا، سرلشکر شهید «محمدحسن طوسی»، شهر مذهبی نِکا رسید. شب را با آن شور و حال مثال زدنی در یکی از روستاهای نکا که نزدیکی‌های نیروگاه بود، گذراندیم.

بچه‌ها خوشحال بودند و حال عجیبی داشتند، آخر کجای عالم می‌توان دید عده‌ای برای استقبال از مرگ آنقدر خوشحالی کنند؟! شب جمعه بود، عده‌ای از بچه‌ها مشغول نماز شب و عده‌ای هم به ندبه و زاری برای فرج مولایشان پرداخته بودند و عده‌ای هم حسرت کربلا و شب زیارتی‌اش و غبطه به جدایی از دوستان شهیدشان را می‌خوردند.

آن شب، هم به راحتی و هم به سختی گذشت. صبح فرا رسید، بعد از نماز صبح بچه‌ها مشغول به خواندن دعای ندبه و مناجات شدند. برای صرف ناهار به روستای گلبستان رفتیم و از آنجا ما را به مصلی برای نمازجمعه بردند و برنامه‌های فرهنگی مختلفی برایمان گذاشتند که زیباترین برنامه آن روز، سخنرانی آتشین و کوبنده مرحوم فخرالدین حجازی(نماینده تهران) بود.

بعد از نماز جمعه با بدرقه مردم شهر، عازم منطقه شدیم. با ورودمان به شهر اندیمشک، آرام آرام آن عطش درونی‌ام داشت تسکین می‌یافت. برای استراحتی کوتاه به پادگان شهید جعفرزاده رفتیم و از آنجا به میعادگاه عشق، محل عشق بازی سربازان شمالی حضرت روح‌الله، هفت شهر عشق، "هفت‌ تپه" رسیدیم.

با دیدن هفت تپه در پوست خود نمی‌گنجیدم، یعنی دارم خواب می‌بینم؟! یعنی یکبار دیگر هفت تپه را دیدم؟! باورم نمی‌شد که باری دیگر خدا به من لیاقت داد که هفت تپه را با تما وجود لمس کنم... طولی نکشید که پس از سازماندهی، ما را به فاو اعزام کردند.

من هم مسئول دسته 2 گروهان ابوذر از گردان امام حسن مجتبی(ع) بودم. گردان ما به فرماندهی شهید علی اصغر پولادی در جلوی کارخانه نمک مستقر بود. سمت چپ ما سه راه مرگ بود و خاکریز ما مشرف بر سه راه مرگ بود و موقعیتی خوبی نسبت به سه راه مرگ داشتیم.

10 روزی می‌شد که از استقرار ما در فاو گذشته بود. یک روز، غروب بود که بسته‌های اهدایی کمک‌های مردمی را در گردان پخش می‌کردند. بیشتر از محتویات درون بسته، نوشته‌هایی که مردم برای رزمندگان می‌فرستادند برای ما مهم بود. دوست داشتیم بفهمیم چه کسی این بسته‌ها را برای ما فرستاده و چه چیزی برای ما نوشته. معمولاً اکثر نوشته‌ها خواندنی و جالب بود.

بسته‌ها بین همه بچه‌ها توزیع می‌شد و هرکس با اشتیاق خاصی به باز کردن این بسته‌ها می‌پرداخت و این ابراز محبت مردم برای رزمندگان، شیرین و دلنشین بود. یکی از این بسته‌ها هم به من رسید. بسته اهدایی من یک جورهایی با بقیه بسته‌ها فرق می‌کرد. بسته را باز کردم، پاکت نامه‌ای درون بسته بود، خوشحال و ذوق زده شدم، یعنی چه چیزی برای من نوشتند؟! توجهی به محتویات بسته نکردم و سریع رفتم سراغ پاکت نامه. پاکت را باز کردم، نامه را با عجله در آوردم و شروع کردم به خواندن:

بسم رب الشهدا و الصدیقین

با درود بر امام خمینی و رزمندگان اسلام و...

من دختری از روستای گلبستان نکا هستم که دانش آموز سال دوم دبیرستان دخترانه حضرت فاطمه زهرا(س) می‌باشم.

تپش قلبم بالا رفت، باورم نمی‌شد، نامه از همان روستایی بود که شب اعزام آنجا مهمان بودیم، چه اتفاق قشنگی! ادامه نامه را خواندم.

دیدم کاروانی در شهرم به جبهه اعزام می‌شود.

دیدم نه پدر دارم و نه برادر که به همراه این کاروان عازم جبهه‌های حق علیه باطل بشود و من هم که دخترم و نمی‌توانم به جبهه بروم تا دِین خود را ادا کنم.

رفتم قلک خودم را شکستم و از پول آن فقط یک زیر پیراهن و یک جفت جوراب توانستم برای شما بخرم تا در روز قیامت شرمنده نباشم...

به این قسمت نامه که رسیدم دیگه آرام و قرار نداشتم، تو دلم گفتم: خدایا! این چیه برام فرستادی؟! از جمع فاصله گرفتم و در گوشه‌ای با خودم خلوت کردم و ادامه نامه را خواندم.

برادر رزمنده! واقعاً همین قدر پول را داشتم و اگر کم است مرا ببخشید؛ چون من یتیم بزرگ شدم، مادرم با کار در منزل مردم و کُلفَتی و دست فروشی مرا بزرگ کرد و با پول‌های تو جیبی که جمع کرده بودم توانستم این هدیه را بخرم...

انگار آتیشم زده بودند، دیگه طاقت نداشتم و تنها قطرات اشک‌هایم بود که آرامم می‌کرد، خدایا! من کجا و این دختربچه یتیم و مظلوم کجا؟

خیلی نامه تکان دهنده‌ای بود، منقلب شده بودم، احساس عجیبی به من دست داده بود و  به فکر فرو رفتم. نامه را گذاشتم توی جیبم و رفتم پیش دوستم(علیرضا سفیدگران). علیرضا دانشجو بود و با دوستان دانشجوی دیگرش در یک سنگر بودند. خیلی ناراحت بودم، می‌خواستم نامه را بدهم به علیرضا تا او هم نامه را بخواند. ساعت 5 بعداز ظهر بود، وارد سنگرشان شدم. یکی داشت قرآن می‌خواند. یکی نماز می‌خواند و یکی هم داشت می‌نوشت و...

چند دقیقه‌ای نشستم، وقتی چهره‌های خدایی و نورانی آنها را دیدم با خودم گفتم: خیلی از اینها عقب‌ترم، من کجا و اینها کجا؟ خیلی آرام، بدون اینکه کسی متوجه بشود، بیرون آمدم. حدود 20 قدم با سنگر علیرضا فاصله نگرفته بودم که صدای سوت خمپاره‌ای به گوشم رسید، خیز برداشتم، ناگهان صدای مهیبی از پشت سرم آمد. برگشتم، دیدم، خمپاره به سنگر علیرضا اصابت کرده. دویدم به سوی سنگر. کیسه گونی‌های سنگر را کنار زدیم. آنها را با کمک بچه‌ها بیرون کشیدیم. همه شهید شده بودند، فقط علیرضا زنده مانده بود که او هم با اصابت ترکش و موج انفجار وضیعتش خیلی ناجور بود. روز عجیب و غریبی برایم بود. خواندن آن نامه غم انگیز، شهادت دوستانم و از همه بدتر بدشانسی من، ای کاش چند لحظه بیشتر در سنگر می‌ماندم.

پی‌نوشت: نامه فوق به دلیل عقب‌نشینی نیروها از فاو در سنگر جامانده ولی نسخه بازنویسی شده آن توسط رزمنده عزیز علی هدایتی به یادگار مانده است.

انتهای پیام/خ

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910830000920

چهارشنبه 8/9/1391 - 19:56
شهدا و دفاع مقدس
نام سیدالشهدا که آمد اشک‌های آقا مهدی جاری شد

خبرگزاری فارس: پس از اتمام جلسه‌ای که در خدمت شهید زین‌الدین بودیم، آقا مهدی رو کرد به من: «فلانی! بمانید کارتان دارم.» ساعت نه صبح بود که ایشان از بنده خواست زیارت عاشورا را بخوانیم.

خبرگزاری فارس: نام سیدالشهدا که آمد اشک‌های آقا مهدی جاری شد

به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، روایت زیر خاطره‌ای خواندنی از سوگواری سردار شهید «مهدی زین‌الدین» فرمانده بلندآوازه لشکر 17 علی‏ابن‏ابی‏طالب (ع)‌ و حال و هوای عجیب انس او با مقتدایش، سیدالشهداست که به نقل از سایت نوید شاهد منتشر می‌شود:

پس از اتمام جلسه‌ای که در خدمت شهید زین‌الدین بودیم، آقا مهدی رو کرد به من: "فلانی! بمانید کارتان دارم." بچه‌ها که متفرق شدند من و برادر محمود منتظر ماندیم. ساعت نه صبح بود که ایشان از بنده خواست زیارت عاشورا را بخوانیم. من با تعجب گفتم: "آقا مهدی! الان در این موقعیت؟"

- آره دوست دارم سه نفری با هم یک زیارت عاشورا بخوانیم."

رفتیم توی یک چادر دنجی و شروع کردیم... همین که نام مقدس حضرت ابی عبدالله‌الحسین علیه السلام بر زبانم جاری شد، اشک‌های آقا مهدی هروله‌کنان بر گونه‌هایش دوید. آنگاه آنچنان ضجه‌ای از ایشان بلند شد، که عنان اختیار از کف دلمان ربود.

به خلسه عجیبی فرو رفته بود. واقعاً خودش را در حضور امام حسین علیه السلام می‌دید. یک لحظه احساس کردم که هر آنچه در آن حوالی است با ما زمزمه می‌کنند. دیگر هر سه یک صدا ناله می‌زدیم. انگار همه یک چشم شده بودیم که می‌گریستیم، چشم آقا مهدی!"

چهارشنبه 8/9/1391 - 19:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته