ایرانگردی
از
نگاه موبدان زرتشتی این دریاچه متعلق به ناهید (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده،
بنابراین ریختن اشیاء نذری به داخل آن اصولا به منظور حفظ این اشیای به
وسیله صاحب آن تلقی میشده و جایز و مباح بوده است.
بعد
از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم
که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر
رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندکی از معتقدان آئین
زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده
بوده، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث
بناهای جدید، از این مکان مدتی به عنوان پایتخت تابستانی و تفرجگاه
استفاده میشود. بعدها محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با
مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حیات میدهد.
اگرچه
گزارشهایی دال بر استفاده از این قلعه در دوره خلفای عباسی در دست است،
لیکن تخت سلیمان در این زمان از اهمیت زیادی برخوردار نبوده. بعدها در دوره
پادشاهی ایلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومین پادشاه این سلسله و برادرزاده هلاکوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتی در کنار این دریاچه بنا گردید.
خوشبختانه
امرای مغول آثار ساسانی را تخریب نکردند و ساختمانهای خود را در کنار و
یا بر روی این آثار بنا نمودند. از همین رو در حال حاضر بخشی از آثار دوره
ساسانی در زیر آثار دوره ایلخانی مدفون است. وجود یا عدم وجود چنین آثاری
را میتوان با حفر گمانههای آزمایشی معلوم کرد باید توجه داشت که عمق این
گمانهها دسته کم میبایست 12 متر از سطح دریاچه باشد.
مجموعه
آثار باستانی تخت سلیمان در 42 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در استان
آذربایجان غربی قرار دارد، قدمت این منطقه از لحاظ سکونتگاه انسانی به سه
هزار سال پیش باز میگردد که ایام عید نوروز مکان مناسبی برای علاقمندان به
آثار تاریخی است.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:59
ایرانگردی
مشخصات قلعه تخت بلقیس
حصار
استحکامات فضایی حدود ۵۰ در ۶۰ متر که به صورت پلکانی با ارتفاع زیادی
ادامه یافته و در حدود ۹ ارک مشخص است. در درون حصار ساختمان تقریبا مربع
شکل و ایوانی در جلو میتوان دید که محور آن در جهت تخت سلیمان قرار گرفته
در جلو بنا یک تراس چند طبقه قرار دارد که اتاقهای پناهگاه مانندی با سقف
گنبدی میباشد.
دهانه کوه زندان سلیمان
در
ارتفاع 65 متری این کوه دیواری مانند کمربند پس از حفاری مشاهده شده که
طول این دیوار در حدود 800 متر است در همین ارتفاع آثار و بقایای ساختمانی
زیادی که همگی از سنگ ساخته شده و به انضمام دروازه ورودی که در سمت جنوب
کوه مشرف بر جاده با پلههای عریض سنگی واقع شده که بسیار جالب توجه است.
ارتفاع
هر یک از پلههای فوق به طور متوسط 40 سانتیمتر است هنگام خاکبرداری از
قسمت شرقی این کوه تعداد سه تمبوشهی سفالی و نسبتا طویل به دست آمد که آب
را به زمینهای اطراف هدایت میکرده، و این خود دلیل بر آن است که در این
محل دریاچه ای بوده است شبیبه دریاچه تخت سلیمان که به مرور ایام خشک
گردیده. طول هر یک از ان تمبوشههای مزبور به 35 تا 40 سانتیمتر میرسد.
چندی پیش در اثر خاکبرداری از دامنه شرقی همین کوه خمره نیمه شکسته ای مشاهده شد، که داخل آن جسد جمع شده کودکی را نشان میداد، و این خود تا اندازه ای سابقه ی چند هزار ساله این محل، و قومی را که در این محل اسکان داشته اند را برای ما روشن میکند.
در
دوران ماقبل تاریخ زیاد مرسوم بوده که کودکان خود را پس ازمرگ در خمره
گذاشته و سپس دفن کنند. البته نظیر این عمل بر حسب اتفاق بسیار نادر و در
زمان هخامنشیان هم اجرا میشده، ولی نمیتوان جسد فوق را به آنها نسبت
داد. زیرا آثار دیگری که نسبت این جسد را به هخامنشیان بدهد، تا
کنون به دست نیامده است در بدنه این کوه نیز هنگام حفاری مقدار زیادی
خمرههای شکسته بویژه تکه سفالهای بدون لعاب دیده شد که همگی جمع آوری
گردید.
مشخصات زندان سلیمان
لبه
سنگی گودال حفره در برخی قسمتها متورق شده، چنانکه مقدار زیادی از دیواره
گودال در اضلاع جنوب و جنوب غربی به ارتفاع حدود هشت متر بر اثر زلزله به
داخل حفره فرو ریخته و در چند قسمت نیز بخشی از این دیواره در حالت جدا شدن
و ریزش است.
بقایای
آثار معماری مربوط به معبد هزاره اول ق . م که در پیرامون طوقه احداث شده و
مصالح آن از تخته سنگ و لاشه سنگهای درشت به شکل خشکه چین انتخاب گردیده و
در مجموع معماری خشنی دارد، به شدت صدمه دیده است.
نکته
قابل توجه دیگر در مورد کوه زندان وجود گاز و چشمههای گاز دار در داخل
گودال است که هنوز هم دیوارههای فرو نشسته یک چشمه گازدار در کف حفره
زندان فعالیت دارد البته چشمه درون دهانه را در حال حاضر از ارتفاع 80 متری
نمیتوانیم مشخص کنیم، زیرا عمق آوار و لایههای رسوبی فروریخته به داخل
حفره زندان، اجازه رویت آن را نمیدهد در حالت کلی زندان ساختار رسوبی
بسیار مشابهی همانند وضعیت فعلی تخت سلیمان دارد.
آتشکده آذرگشنسب
آتشکدههای ساسانی شکل شرعی معابد، مثل معابد یونانی یا رومیرا ندارند آنها در مفهوم ایران باستان «آیدنه» یعنی پرستشگاه هستند و میتوانند به شکلهای کاملا متفاوت از چهار طاقیهای ساده تا آتشکدههایی با فضاهای زیاد بنا شده باشند.
جایگاه
مقدس روی تخت، یعنی آذر گشنسب، نماد وحدت سرزمین ایران بوده و از
آتشکدههای بزرگ است، این آتشکده دارای اتاقهای زیادی است در مرکز بنای
آتشکده معمولا یک اتاق مربع به شکل یک چار طاقی با محراب آ تش ساخته شده
است.
چهار طاقی آتشکده آذرگشنسب
دومین
اتاق (یز شن ـ گاه) است که در آن اتش را وقتی برای نیایش در معرض دید نیست
شعله ور حفظ میکردند. حیاطها، باغها، انبارها، سکونتگاههای موبدان و
اتاقهای خزانه ی جایگاه مقدس فضاهای دیگر آتشکده هستنداز جلو ایوان جنوبی
به چهار طاقی یعنی مرکز جایگاه مقدس از آجر ساخته شده است.
بخش
مرکزی از یک اتاق مربع شکل با اضلاع هشت متر که زمانی داری سقفی گنبدی
بوده است تشکیل میشود در هر ضلع اتاق یک طاق عریض قرار دارد که بنا به
همین دلیل نیز چها طاقی خوانده میشود. دور این اتاق مرکزی یک دالان امتداد
پیدا میکند که زمانی به وسیله نردههای باریکی از اتاق مرکزی مجزا بوده
است.
در
این اتاق مراسم نیایش بجا میآمده است یک گود چهار گوش در کفی از هشت ردیف
آجر ایجاد شده که در آن آتشدان قرار میگرفته و چهار سکو با حفرههایی
برای قرار دادن نوشابه ای که در مراسم نیایش نوشیده میشده قرار داشته است.
معبد آناهیتا
معبد آناهیتا که معبد ستایش آب است، شباهت فراوانی به معبد آناهیتا در نیشابور دارد کاخ و تالار شاهی نیز به ایوان مداین شباهت دارد ولی کوچکتر از آن است.
اولین گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه تخت سلیمان، به دوران کورش کبیر پادشاه هخامنشی باز میگردد. طبق این گزارش در سال 547 قبل از میلاد، کورش
پس از اینکه بر کروسوس پادشاه لیدیه پیروز شد، شاه شکست خورده را به ایران
آورد و در مکانی بهنام "بارن"، نزدیک همدان اقامت داد و خزانه اشیاء قیمتی
او را به عنوان نذر در آب دریاچه مقدس انداخت.
کروسوس،
پادشاه لیدی، در تاریخ جهان به ثروتمند بودن معروف است او اولین پادشاهی
است که به ضرب سکه پرداخت ثروت او به اندازه ای بود که هنوز هم اروپاییان
اشخاص بسیار پولدار را به کروسوس تشبیه میکنند.
بنابراین
این درصورتی که افسانه نذر کورش کبیر واقعیت داشته باشد، با توجه به اینکه
در هیچ دوره ای از تاریخ امکان دسترسی به عمق این دریاچه وجود نداشته،
میتوان امیدوار بود که این گنج پیدا شود.
در
دوره اشکانی نیز چندین گزارش از جنگهای بین امپراتوری روم و پادشاهی
اشکانی گزارش شده است. بر طبق یکی از این گزارشات، داستان تاریخی "کلئوپاترا" و "آنتونی" که در تاریخ روم، مصر و جهان معروف است.
سردار
رومی "آنتونیو"، در سال 36 قبل از میلاد به محاصره قلعه "گنزک" پرداخت.
در جریان این محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس میکردند
امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشیاء قیمتی موجود در آتشکده و معبد ناهید را
به داخل دریاچه میانداختند.
در
دوره ساسانی نیز دست کم، یک بار قلعه تخت سلیمان به وسیله نیروهای روم
شرقی به اشغال درآمده است بر طبق این گزارش در جریان جنگهای خسروپرویز با
"هراکلیوس"، پادشاه روم، این قلعه به تصرف نیروهای رومی درمیآید
(624میلادی). گمان میرود که موبدان آتشکده پیش از تصرف قلعه به وسیله
نیروهای متخاصم، نذورات و گنجهای موجود در آن را به داخل آب انداخته
باشند.
در جریان جنگهای صدر اسلام و تصرف ایران به وسیله اعراب نیز، قلعه به محاصره نیروهای خلیفه دوم درمیآید.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:58
ایرانگردی
تخت سلیمان پایگاه 5 دوره تاریخ تمدن ایران باستان (+عکس)
اولین
گزارش مربوط به انداختن اشیاء قیمتی در دریاچه تخت سلیمان، به دوران کورش
کبیر پادشاه هخامنشی باز میگردد. طبق این گزارش در سال 547 قبل از میلاد،
کورش پس از اینکه....
میراث جهانی تخت سلیمان
در نزدیکی شهر تکاب در برگیرنده نشانهها و بقایای استقرار انسان از هزاره
اول قبل از میلاد تا قرن 11 هجری بوده و بازدید از آن پنج دوره تاریخ تمدن
بشر را برای علاقه مندان معرفی میکند.
به
گزارش خبرنگار مهر در تکاب، تخت سلیمان تکاب به عنوان یکی از مهمترین و
مشهورترین مراکز تاریخ تمدن ایران و جهان یکی از 9 اثر ملی ثبت شده کشور در
فهرست آثار تاریخی جهان است.
تخت
سلیمان یا شهر گنجک در ۴۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در یک درهی
سرسبز در بلندی سه هزار متری، سرشار از جاذبههای کم نظیر طبیعی- تاریخی
واقع شده، این ناحیه همان شهر مشهوری است که بنا به نوشتههای کهن، زادگاه
زرتشت بوده و در نوشتههای پهلوی به نام «گنجک» خوانده شده، گیتا نویسان عرب آن را «شیز» گفته اند، گذشته نگاران رومی و یونانی «گزکا» نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان «ستوریق» گفته است که امروزه تمام این آثار را تخت سلیمان مینامند.
جاذبههای
طبیعی این دره سرسبز در نوع خود در دنیا بینظیر هستند، در سه کیلومتری
غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر
وقوع آتش فشان به وجود آمده، اهالی محل این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو میشناسند و معتقدند که حضرت سلیمان دیوهایی را از فرمانش سرپیچی میکردند در این کوه زندانی میکرده است.
در
فاصله ۲۰ کیلومتری تخت سلیمان نیز یک دریاچه سحرآمیز دیگر قرار گرفته که
یک جزیره بر روی آن شناور است، قطر دریاچه ۸۰ متر و قطر جزیره شناور بروری
آن ۶۰ متر است که وزش باد، هر روز دو بار این جزیره را از این سو به آن سو
جابجا میکند. نام این جزیره شناور «چملی» است.
این
مجموعه فرهنگی - تاریخی به مساحت 124 هزار مترمربع که در ادوار مختلف محل
سکونت مادها، اشکانیان، ساسانیان و مغولها بوده در استان آذربایجان غربی
قراردارد و به روایتی محل تولد زرتشت پیامبر است.
تاریخ این مجموعه با تاریخ ایرانیان، ایتالیاییها، یهود، مسیحیان و مغول ارتباط تنگاتنگی دارد.
قلعه تاریخی تخت سلیمان بازمانده از دوره ساسانیان با بخشهای مختلفی همچون آتشکده آذر گشسب به عنوان یکی از مهمترین آتشکدههای دوره ساسانی، آتشکده شاهی و جنگ آوران، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاههای کوچک و دروازهها و دیوارهای مستحکمش از بناهای مهم تاریخی جهان به شمار میرود.
مجموعه
باستانی تخت سلیمان قبل از اسلام به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی،
اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان به شمار میرفت اما در سال 624 میلادی و در
حمله هراکلیوس، امپراطور رومیان به ایران تخریب شد.
بکارگیری
سنگهای تراشدار و آجرهای بزرگ در ساخت این بنای تاریخی و واقع شدن دریاچه
عجیب و همیشه جوشانی به عمق 112 متر در وسط این مجموعه جلوه زیبا و خاصی
به این مکان تاریخی بخشیده است.
درجه
حرارت آب این دریاچه در تابستان و زمستان یکسان و در حدود 21 درجه است و
همین موضوع ثابت میکند که آب آن از سفرهای زیر زمینی در عمق بسیار زیاد
تامین میشود.
این مکان تاریخی در زمان ایلخانیان و در دوره حکمرانی آقاخان
در قرن هفتم هجری به عنوان تفرجگاه تابستانی مورد استفاده قرار گرفت، این
حکمران مغول با احداث بناهای مختلفی همچون سالن شورا، ایوان شرقی و
ساختمانهای 8 و 12 ضلعی یکبار دیگر جان تازه ای به مجموعه تاریخی تخت
سلیمان تکاب بخشید.
بخش
طبیعی مجموعه تخت سلیمان متشکل از یک کوه آهکی است که در قله آن، چشمه
بسیار بزرگی (با دریاچه ای به قطر حدود 100 متر) وجود دارد.
کوه
در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکی موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته
است،هم اینک در اطراف کوه تخت سلیمان چندین تپه کوچک از این نوع، در اطراف
چشمههای آهکی در حال شکل گیری است.
کوه بلند زندان سلیمان نیز یکی از همین کوههای رسوبی است که در پنج کیلومتری تخت سلیمان هزاران سال پیش شکل گرفته است.
دریاچه تخت سلیمان
چشمه
تخت سلیمان هزاران سال پیش شروع به جوشیدن کرده و به تدریج بر اثر لعاب
حاصل از ترکیبات موجود در آب، لبه بیرونی چشمه رسوب بسته و بالا آمده است.
این روند هزاران سال ادامه یافته و باعث شده که آب چشمه گلدانی در پیرامون
خود بسازد به نحوی که هم اینک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنین عمق
دریاچه ناشی از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر میرسد.
با
توجه به این که ارتفاع رسوب دور دریاچه از دوره ساسانی تاکنون، یعنی در
طول 1400 سال گذشته حدود 12 متر افزایش یافته، میتوان گفت: به ارتفاع
گلدان دریاچه تقریبا در هر سال کمی کمتر از 9 میلیمتر افزوده شده است.
کوه بلقیس
کوه
بلقیس در هشت کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان با دو قله بلند با ارتفاع
۳۲۰۰ متر و ۳۶۵۵ متر در ادامه سلسله کوههای شرق دریاچه ارومیه واقع شده،
روی قله جنوبی استحکامات و قلعه تخت بلقیس قرار دارد.
ساختمان
قلعه کاملا مدور واز سنگ بنا شده. لذا میتوان تصور کرد که از این بنا به
عنوان برج دیده بانی استفاده میشده. بین دو قله کوه دریاچه بسیار زیبایی
که از ذوب شدن برف کوهها بوجود آمده در بیشتر ماههای سال قابل مشاهده است
هر چند در سالهای اخیر به جهت کمیبارش تابستانها آب دریاچه خشک میشود.
قلعه
تخت بلقیس در سال ۱۹۵۹ توسط فون دراوستن مورد بررسی قرار گرفت وبعد از آن
همه ساله توسط هیئت باستانشناسی مورد بازدید قرار گرفت ودر سال ۱۹۶۶ و
۱۹۶۹ به وسیله دیتریش هوف بررسی و مساحی شد.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:57
ایرانگردی
تصاویری از زیباترین کویر ایران!
کویر
مرنجاب در شمال شهرستان آران و بیدگل از توابع شهرستان کاشان در استان
اصفهان قرار دارد، كویر مرنجاب یکی از زیباترین نقاط کویری ایران محسوب می
شود......
کویر مرنجاب
در شمال شهرستان آران و بیدگل از توابع شهرستان کاشان در استان اصفهان
قرار دارد، كویر مرنجاب یکی از زیباترین نقاط کویری ایران محسوب می شود.
تپه های شنی بلند و جنگلهای تاق جلوه زیبایی به این منطقه بخشیده است.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:56
ایرانگردی
دنیای رمز آلود خورهه؛ در منطقهای باستانی سیاحت کنید/ عکس
اگر به دنبال منطقه ای باستانی هستید به روستای خورهه یکی از قدیمیترین روستاهای استان مرکزی بروید. این روستا....
محوطه تاریخی و باستانی خورهه در مجاورت روستایی به همین نام و در 48 کیلومتری شمال شرق شهرستان محلات، در استان مرکزی قرار دارد.
اگر به دنبال منطقه ای باستانی هستید به روستای خورهه یکی از قدیمیترین
روستاهای استان مرکزی بروید. این روستا در بخش مرکزی شهرستان محلات و شمال
شرقی شهر محلات قرار دارد.
معبد منسوب به دوره سلوکی
پل و کاروانسرای صفوی از آثار مهم این منطقه است. در شرق معبد خورهه و
چشمه آن بنای امامزاده خورهه منسوب به سه تن از فرزندان امام کاظم (ع) قرار
دارد. در پیرامون این امامزاده سنگها و کتیبه قبور فراوانی پیدا شده است.
تنها
آثار به جا مانده از قصر یا پرستشگاه خورهه نزدیک محلات، 2 ستون باریک
سنگی با ارتفاع حدود 6 متر با سر ستون های یونانی و سکوی سنگی مربوط به
دوره سلوکی – اشکانی است.
در کاوشهای باستان شناسان در منطقه تعداد زیادی سفال و خمره پیدا شده که سفال های کلینگی ظرافت خاصی دارند.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:55
ایرانگردی
میرزاآقاخان نوری، صدراعظم خیانتپیشه ناصری، خانهای در کوچه خدابندهلو در خیابان ناصرخسرو داشت و باغ معروف نظامیه- جنوب میدان بهارستان تا چهارراه سرچشمه- خانه دیگر او و پسرش میرزاکاظمخان نظامالملک بود.
تهران را اگر در آن روزگار، شهر باغها مینامیدند، اسم بامسمایی بود. باغ معروف لالهزار، یکی از دهها باغ داخل خندق جدید تهران بود و آنقدر هوای تهران در فصل بهار پاک و منزه بود که دکتر یاکوب ادوارد پولاک، معلم طب و جراحی مدرسه دارالفنون در خاطراتش تأکید میکند که در هوای آزاد، اعمال جراحی را انجام میدادند.
با تخریب باغها و خانهسازی بدون توقف طی یکصدسال گذشته، تنها باغی که در محدوده قدیمی شهر باقی مانده، خانه حاجحسین آقا امینالضرب مهدوی- جد خانواده مهدوی- است اما خیلی از باغها از بین رفت و تسری تخریب باغها و خانهسازی، از محدوده داخل خندق به خارج از آن موجب شد تا باغهای بسیار وسیع مابین تهران و شمیران نیز «بنهکن» شوند تا محدوده تهران امروز، تا پای سلسله جبال البرز در شمال شهر گسترش یابد.
رشد سرطانی تهران را در دو مقطع انقلاب مشروطیت- ۱۲۸۵ شمسی- و ۱۳۲۰ شاهد هستیم. در دوران انقلاب مشروطیت و فتح تهران توسط قوای بختیاری و دیگر شهرها- قزوین، گیلان و مازندران و…- موجب شد تا مهاجران بسیاری پا به تهران بگذارند و این امر هرگز قطع نشد و با ساخت دانشگاهها و بیمارستانهای نسبتا مجهز در ۲دهه آغاز این قرن حاضر و عدم وجود امکانات در تمامی بلاد، تهران دارای جاذبههای بسیاری شد که پس از هجوم متفقین به ایران و ایجاد ناامنی در استانهای آذربایجان و کردستان، هجوم جمعیت، فزونی گرفت و توجه بیش از پیش به تهران پس از کودتای ۲۸مرداد، آنگونه شد که تهران با جمعیتی حدود۲۱۰ هزار نفر در ابتدای قرن حاضر، در سال ۱۳۵۷، نزدیک به ۶میلیون نفر را در خود جای داده بود.
آن وقتها که دروازههای تهران حدود و ثغور شهر را مشخص میکردند، گردشگاههای خوش آب و هوا – در اشکال مختلف- با اندکی پیمودن به وسیله درشکه قابل دسترسی بود و به ارزانی و فراوانی، همگان از آن بهره میبردند.
ماشین دودی معروف در دوره قاجار
تا قبل از تعطیل کردن «ماشین دودی» در سال ۱۳۴۱، یکی از مهمترین تفریحات مردم سفر به حضرت عبدالعظیم(ع) در شهرری بود و با پرداخت اندکی پول، یک خانواده در باغهای اطراف حرم بیتوته کرده و «از یک کرشمه دو کار برمیآمد»؛ هم فال بود و هم تماشا، هم زیارت فراهم بود و هم سیاحت. برای همین بسیاری از خانوادههای قدیمی، این مسافرت یک روزه را یکی از بهترین خاطرات خود میدانند.
زیارت امامزادههای اطراف شهر، یکی دیگر از نکات قابل توجه بود. در اراضی جیبیرونک- دو امامزاده معصوم(ع) و حسن(ع)- با مزارع بسیار در اطراف آنها، مکان مناسبی برای «استخوان سبک کردن» و سیاحت بود و در اراضی طرشت در شمال این منطقه، باغ بزرگ اطراف بقعه شیخعبدالله، محل دیگری برای تفریح و زیارت بود. زیارت اهل قبور نیزیکی از کارهای واجب بود؛ مهم نبود که آنکه سر به تیره تراب گذاشته، خویش و قوم است یا غریبه و ناآشنا . مهم آن بود که مردم با خواندن فاتحهای، طلب بخشش و آمرزش برای خود و متوفی میکردند و بدینگونه بود که «نیستی و ترک دنیا» همواره در ذهنها جاری بود و هر گاه مردم بیتاب و عصبانی میشدند، ناخودآگاه با گفتن «استغفرالله» از عصبانیت خود کاسته و آستانه تحمل خود را بالا میبردند و مثل روزگار ما نبود که گذشت و اغماض گویی حکم کیمیا را یافتهاند.
سیده ملکخاتون و امامزاده اهلبنعلی(ع) در اراضی بیرون دروازه خراسان، حکم ۲امامزاده تهران را داشتند و اماکنی بودند برای سیاحت و زیارت، و اندکی آن طرفتر، اراضی مسگرآباد قرار داشت که در دهههای۱۳۱۰-۲۰ تبدیل به آرامستان شده بود و این مکان نیز یکی از اماکن مورد توجه مردم بود.
تفرجگاه «آبکرج» حتی آن زمان که به صورت بلوار درآمد و رفت و آمد خودروها در آن جریان داشت، تا دهههای ۱۳۳۰-۴۰ نیز عاری از جمعیت و ساختمان بود و آب جاری در این بلوار، بسیاری از اهالی تهران- به خصوص جوانها و اهل هنر- را به این سمت تهران میکشید و خاطره گشتوگذار در «آبکرج» در خاطرات هنرمندانی همچون مرحوم بیژن ترقی ثبت و ضبط شده است و زلالی آب این نهر، زبانزد خاص و عام بود.
فاصله دور تهران تا شمیران غیر از جاده قدیم، با احداث خیابان ولیعصر(عج) در دهه دوم قرن حاضر، موجب شد تا قدری در این امر تسهیل شده و با ایجاد شبکه اتوبوسرانی در دهه ۳۰، میان تهران تا شمیران، رفت و آمد باب شد اما فقط در فصول گرم سال ایاب و ذهاب صورت میگرفت و در غیر این حالت، چنین نبود.
در همین دهه بود که داشتن اتومبیل شخصی، عمومیت بیشتری پیدا کرد و انواع و اقسام خودروهای اروپایی و آمریکایی، رهسپار ایران شدند. با مونتاژ پیکان در سال ۱۳۴۶، تب استفاده و مالکیت از خودروی سواری، چنان شد که گفته میشد به آرزوی روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد. از سوی دیگر مسابقه تولید خانه- توسط بسازبفروشها- چنان اوج گرفت که در کمتر از ۳دهه، تمامی باغهای تهران از جنوبیترین نقطه تا کوهپایههای البرز در شمال تهران، ریشهکن شدند و تفریح مردم تهران، در داخل تهران، رفتن به سینما و پارکها شد.
کلیدیترین نکته در مورد گسترش شهر تهران را در کنار عوامل یادشده، باید در بسط و توسعه «آب لولهکشی» دانست که از سال ۱۳۳۴ شروع شد و تهران آن روزگار که حدود ۵۰ تا ۶۰ کیلومترمربع وسعت داشت، از آب چندین قنات مشروب میشد. با سدسازی روی رودخانه کرج، ذخیره آب کافی برای تمامی فصول، فراهم آمد و به دنبال آن سدهای لار و لتیان موجب آبادانی شمال شهر تهران شدند و امروز سدهای طالقان و ماملو، این کار را کامل کردهاند.
تهران امروز
امروز تهران در سطح، بیش از ۸۰۰کیلومتر مربع است و از غرب به هشتگرد و از شرق به ورامین و از جنوب به شهرری و از شرق به اراضی منتهی به رودهن و بومهن رسیده است و بدین ترتیب بهرغم داشتن حدود و ثغور، روی نقشه، فاقد هر حد و حدودی است.
قدیمی ترین نقشه تهران
دوشنبه 10/11/1390 - 8:54
شخصیت ها و بزرگان
امیرکبیر کاری کرد تا مردم جنوب طهران خانهدار شوند (+عکس)
تهران را اگر در آن روزگار، شهر باغها مینامیدند، اسم بامسمایی بود. باغ معروف لالهزار، یکی از دهها باغ داخل خندق جدید تهران بود و آنقدر هوای تهران در فصل بهار پاک و منزه بود که....
«اولیای دولت علیه حسبالحکم اعلیحضرت شاهنشاهی ماذون و مرخص فرمودند که هر کس در بیرون شهر، مابین دروازه محمدیه و دروازه شاهزاده عبدالعظیم بخواهد خانه و عمارت بسازد خصوصا مردمان قلیلالبضاعه که در شهر قوه خریدن خانه و عمارت ندارند مأذوناند که در آنجاها خانه و عمارت بسازند و کسی آنها را ممانعت نکند و بعد از اذن و اجازت اولیای دولت قاهره این روزها قریب ۲۰۰خانوار خانه و دکاکین و عمارت طرح کرده، مشغول ساختن میباشند.»
اعلامیه بالا، در دوران صدارت میرزاتقیخان امیرکبیر صادر شد تا مردم در زمینهای جنوب شهر تهران، بدون پرداخت وجه، صاحب زمین شده و در آن برای خود سرپناه بسازند. اشاره به «بیرون شهر، مابین دروازه محمدیه و دروازه شاهزاده عبدالعظیم(ع)» امروز حدفاصل میدان محمدیه (اعدام) تا چهارراه مولوی است و بهخوبی میتوان دریافت که «حدجنوبی» شهر تهران آن روزگار، کجا بوده است.
این اعلامیه مربوط به سال ۱۲۶۸قمری (۱۲۳۰شمسی) است و این امر مهم در آن روزگار با تدبیر وی از قوه به فعل آمد تا مردم بیخانمان، دارای خانه شوند. مساحت اولیه شهر تهران که در دوران آغامحمدخان قاجار- نوروز سال ۱۲۰۰ قمری-حداکثر ۷کیلومترمربع بود، در سال ۱۲۴۷ شمسی- در بیست و دومین سال پادشاهی ناصرالدینشاه- به حدود ۱۲کیلومترمربع (در داخل خندق) رسیده بود و در این سال، تهران از هر سو هزار ذرع (هر ذرع ۱۰۴سانتیمترمربع) گسترش و ۳۱کیلومترمربع افزایش یافت و این مهم از ارزش زمین بسیار کاست و قیمت را به حداقل خود رساند و حتی بیارزش کرد. این ازدیاد در شمال شهر (خیابان انقلاب) ۱۵۰۰ذرع بود. تهران در این سال در محدوده خندق از غرب به خیابان کارگر (سیمتری نظامی) جنوب به خیابان شوش، شرق به خیابان هفدهشهریور و از شمال به خیابان انقلاب، منتهی میشد و آنچه در سال ۱۳۰۶ در دستور کار قرار گرفت، پر کردن خندقها بود و به این طریق با تخریب دروازهها و تسطیح خندقها، محدوده شهر کاملا از بین رفت و از چهارسو رو به رشد گذاشت و مردم تا سالها حاضر به خرید اراضی روستاهای واقع در شمال شهر نبودند. پر کردن خندقها ۳سال به طول انجامید و در سال ۱۳۰۹ پایان یافت.
نهرکرج – که بعدها بلوار الیزابت — بلوار کشاورز فعلی روی آن ساخته شد
بعد از آنکه خیابان انقلاب شکل گرفت، اراضی بالادست آن را جلالیه مینامیدند و «آب کرج» (بلوار کشاورز) محل تفریح و تفرج مردم- البته خواص- بود و عموما رغبتی به ساخت و ساز در آن مشاهده نمیشد و علت «شنی» بودن زمین در این محدوده بود و نمیشد «خشت» از خاک آن ساخت و خانه بنا کرد اما هر چه به سمت جنوب شهر میرفت، این کار سهولت و سرعت بیشتری به خودش میگرفت؛ هر چند ناگفته نگذاریم که جاذبههای جنوب شهر، آنقدر بود که فقیر و غنی در آن سکنی گزینند.
میدان انقلاب ( ۲۴ اسفند ) در دهه ۴۰
در دوران ناصرالدین شاه، خانه میرزاتقیخان امیرکبیر، در حوالی کوچه تکیه دولت فعلی در جوار خیابان ناصرخسرو بود و تا سالها اصحاب قدرت و درباریان و دولتیان، در اطراف کاخ گلستان، خانه داشتند؛ مثلا خانه میرزاعلیاصغرخان اتابک (امینالسلطان) در خیابان لالهزار واقع شده بود و امروز این خانه را بهنام «خانه اتحادیه» یا همان خانه داییجان ناپلئون میشناسیم و در کوچه پسکوچههای محلات قدیمی تهران، هنوز هم اسامی و القاب دهانپرکن درباریان قاجار، باقی مانده است؛ امین حضور یا رکنالدوله، بهاءالدوله، مطیعالدولهو… در محله قدیمی عودلاجان و سنگلج مشتی نمونه خروارند.
میدان توپخانه ۱۳۲۰ دوشنبه 10/11/1390 - 8:53
ایرانگردی
بر
ارتفاعات روستا در دو جهت شمال و جنوب نیز گلها و گیاهان دارویی، مرتع
زیبایی را در فصل بهار و تابستان شكل میدهند؛ اما در تپه مجاور روستای
استاج، قلعهای مخروبه از ایام قدیم به چشم میخورد كه بدون هیچ اثر، نوشته
و كتیبهای از تاریخ ساخت، نوع ساخت، كاربری و... هزاران پرسش بیپاسخ و
افسوس بیپایان را در ذهن گردشگران مینشاند و بر جای میگذارد. آنچه كه
مسلم است و میتوان بدون تردید گفت، این است كه در ساخت این قلعه از مصالح
خشت و ساروج استفاده شده است.
استاجیان همچون دیگر هممیهنان خویش، اهل
هنرند. آنان خیال نازك طبع خود را با تار و پود گره میزنند و آن را بر
قالی نقش میكنند. بهجز این، هنر «فرد بافی» (نوعی پارچهبافی) از دیگر صنایع دستی روستاست.
چنانچه
اهل خاطرههای گذشته هستید و به دوران پیش از این ایام تعلق خاطر دارید،
بد نیست سری هم به حمام روستا بزنید. این حمام كه به عنوان یكی از
جاذبههای گردشگری روستا محسوب میشود، آب گرمش با استفاده از انرژی خورشید
تامین میشود. شاید یكی از چیزهایی كه در روستا نسبت به سایر مناطق و
بویژه شهرها از اصالت بیشتری برخوردار است، نحوه برگزاری مراسم عروسی است.
عروسی در استاج به صورت سنتی با سرنا همراه است. به هنگام دمیدن سرناچی در
ساز خود، داماد سوار اسب میشود، تاختی میرود و پس از آن در حمام روستا
خود را میشوید، میآراید و آماده آغاز زندگی جدید میشود. در راه بازگشت
همچنان سرناچی شاد مینوازد و دوستان داماد پایكوبی سنتی را به جای
میآورند. پس از به جای آوردن برخی از رسومات، داماد سوار بر اسب به سوی
خانه عروس روان میشود. در خانه عروس، دختران زیادی حضور دارند كه از بس شلوغ است، پای هم دیگر را له میكنند، البته این پا لگد كردن یك رسم است.
بالاخره داماد، عروس را سوار بر اسب به همراه خود میآورد. پس از آن نوبت
به اجرای مراسم پرتاب انار میرسد. در این رسم كه همچنان با موسیقی سرنا
همراه است، داماد حدود یك كیلومتر از مردم و دوستان خود دور میشود و در
آنجا اناری را 3 بار به سمت عروس پرتاب میكند و پس از آن شانه به شانه هم
راه خانه مشترك را با هزار آرزو در پیش میگیرند.
یكی دیگر از نكتههای
جالب در روستا، استفاده زنان از پوشش محلی است، البته تنها در میان زنان
میانسال این نوع لباس پوشیدن مشهود است. سایرین مثل شهرها و دیگر روستاهای
همجوار، رخت بر تن میكنند.
ناگفته
نماند بافت مسكونی روستا بسیار متراكم و به هم فشرده است. نكته جالب
اینكه بیشتر خانهها در استاج دارای دو دسترسی به كوچه هستند؛ یكی به صورت
مستقیم وارد حیاط میشود و دیگری به محل نگهداری دامها میرود. علاوه بر
این موضوع، روستا كوچههای پیچدرپیچ و نامنظمی دارد.
مصالح به كار رفته
در ساخت بناهای قدیمی غالبا گل، سنگ، خشت و چوب هستند. در ساخت خانههای
جدید از مصالح جدید مانند آجر، سیمان، گچ و تیرآهن نیز استفاده میشود.
امید كه شما هم یك بار این روستای زیبا را ببینید.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:51
ایرانگردی
جنگلی برای كویرنشینان!
شاید
یكی از چیزهایی كه در روستا نسبت به سایر مناطق و بویژه شهرها از اصالت
بیشتری برخوردار است، نحوه برگزاری مراسم عروسی است. عروسی در استاج به
صورت سنتی با سرنا همراه است. به هنگام....
گشتی در روستای استاج
باور
كنید یك جای سرسبز با تعداد اندكی درخت پرشكوفه و یك رودخانه كوچك در یك
منطقه كویری را میتوان به جنگل تشبیه كرد؛ چنانچه كه همسفر ما در سبزوار،
نوید جایی مثل شمال ایران را در 50 كیلومتری این شهر داد. با این گفته،
تصاویر زیبایی از انبوه درختان سربه فلك كشیده سرسبز و مخملین را در ذهن
خود مجسم كردیم. با آوازهای ناشنیده پرندگان، چندینبار دچار احساسات
رمانتیك و... شدیم. بگذریم.
«استاج» همان سرزمین خوش و
خرمی بود كه به خاطرش خود را به جاده هموار بیشیب و بدون دستانداز
سپردیم. چشم به دوردستها دوختیم تا شاید از پس این جاده باریك و تپههای
پیدرپی، جنگل موعود پدیدار شود... پس از 40 دقیقه به یك دوراهی رسیدیم، از
سمت چپ رفتیم و 20 دقیقه دیگر راه پیمودیم. جاده اندكی رو به بالا شده
بود. كمكم خانههای روستایی و ماشینهای مسافرانی كه به این میعادگاه آمده
بودند، هویدا شدند. تعداد زیاد خودروهایی كه در این روستای كوچك به چشم
میخورد، نوید یك منطقه زیبا و خوش و آب و هوا را میداد...
استاج از توابع بخش روداب شهرستان سبزوار است كه از شمال به كوه معراج و از جنوب به كوه بهارستان محدود میشود.
روستاهای
ایران به غیر از زیباییهای دستنخورده، همواره پر از رازهای سر به مهر و
پرسشهای بیپاسخند. یكی از آن همه، قدمت و تاریخچه روستاهاست كه همواره با
افسانهها و آرزوهای اهالی درآمیخته و گره خورده است و با عصارهای از
واقعیت به شنوندگان منتقل میشود. روستاییان خود چنین نقل میكنند كه اسم
استاج از ایل استاجلو یكی از ایلهای دوره صفویه گرفته شده است و این ایل
در دوره طغرل سلجوقی در مكان كنونی ساكن شدهاند. با این
همه برای قدمت روستا همین بس كه وجود یك قلعه مخروبه و یك امامزاده گواه و
شاهد تاریخچه آن هستند. اهالی استاج همان لهجه سبزواریها را داشتند. شاید
برای خود آنها این لهجه با شهر سبزوار تفاوتهایی داشت؛ اما برای مسافران
یكی بود؛ با این تفاوت كه صمیمیت روستا بیشتر از شهر سبزوار است. استاج پر
از جلوهها و شاهكارهای طبیعی است؛ هرچه پیش میرفتیم، رویا بیشتر به
واقعیت میپیوست در این برهوت و ما شگفتزده بر بام كوه، همه این شكوه را
نظاره میكردیم. در آن دوردستها كه شاید 2 ساعت با ما فاصله داشت، كالبد و
قله كوه هنوز پارههای برف بر تن داشت.
باغهای
میوه، محل و مامن تفریح و استراحت مسافران شده بودند. اهالی روستا با
ایجاد استخرهای كوچك و بزرگ در باغات، آب را برای درختان ذخیره میكردند.
البته در حاشیه روستا رودخانه زلالی قرار دارد كه بسیاری اتراق در كنار آن
را به رفتن بر ارتفاعات ترجیح میدهند. در مركز روستا، یك آبگیر از جنس بتن
ساخته شده كه در نگاه نخست، چیزی شبیه به استخر است. در اطراف این آبگیر
هم درختانی چند قامت كشیدهاند؛ خیلی زیاد. بهار و تابستان جلوهای از بهشت
را برای اندیشه انسانی ما دارد. اما این همه آن چیزی نیست كه استاج شما را
برای رفتن وسوسه خواهد كرد، باغهای متراكم در اطراف روستا، درست همان
جنگلی است كه همسفرمان از آن سخن گفته بود؛ البته كمی اغراق كرده بود، اما
بواقع تركیب روستا، درختان و كوهها بس زیبا و دلرباست كه جان سودای دیگر
میكند. در هر كدام از این باغها چند آبگیر طبیعی وجود دارد؛ اما یكی از
این آبگیرها متفاوت با بقیه بود؛ چراكه درختان كهنسال و قدیمی آن را دربر
گرفته و جلوهای دیگر به آبگیر داده بودند.
همین جا بگویم كه گندم، جو و
ترهبار از جمله محصولات زراعی این روستا است كه به 2 صورت دیم و آبی كشت
میشوند. گردو، سیب، بادام وگلابی هم از جمله محصولات باغی آن است.
دوشنبه 10/11/1390 - 8:51
شعر و قطعات ادبی
گزیده اشعار خالق شازده کوچولو
آیا راست است که آدمی از عشق میمیرد؟ شاید... پاسخها را بعدها فهمیدم....
تنها به سوی تو
با خویشتن و سفر
شادمانه باز میگردم،
با کوهها، طوفان و شن
که معبود من بودند
باز میگردم
با خویشتن، سفر و آنچه معبود من بودند،
تنها به سوی تو ...
**********
از دورها!
از دورها
دورها میآیی
و فقط
یک چیز
یک چیز کوچک
در زندگی من جابه جا میشود
این که دیگر بدون تو
در هیچ کجا نیستم!
**********
اگر فرصت بود
اگر فرصت بود
کیمیای تو
مرا طلا میکرد
اما فرصت نبود ...
تو رفتی
من طلا نشدم،
و کسی راز کیمیای تو را نفهمید ...
**********
نمیدانم
در درون من چه میگذرد؟
نمیدانم!
من طلسم شده ام
و راز شکست این طلسم را نمیدانم ...
**********
تو برتری داشتی
تو را هرگز شگفت زده ندیدیم
تو برتری داشتی بر همه چیز
تو ابدی بودی
و میدانستیم
که تو همه چیز را میدانی
و ما
در جستجوی تمام راهها و دامها بودیم
تا تو را از راه به در کنیم ...
**********
آیا آدمی از عشق میمیرد؟
آیا راست است
که آدمی از عشق میمیرد؟
شاید ...
پاسخها را بعدها فهمیدم
بعدها ... وقتی که عاشقت شدم ...
بدون تو
بدون تو
باد آواره است
و شب
صحنۀ خالی نمایشی
بدون بازیگر ...
دوشنبه 10/11/1390 - 8:50