شعر نیما یوشیج
ری را...
ری را...صدا می آید امشب
از پشت كاج كه بند آب
برق سیاهتابش تصویری از خواب
در چشم می كشاند
گویا كسی است كه می خواند
اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی،من
آوازهای آدمیان را شنیده ام
در گردش شبانی سنگین
زاندوه های من
سنگین تر-
و آوازهای آدمیان را یكسر
من دارم از بر
یك شب،درون قایق،دلتنگ
خواندند،آن چنان
كه من هنوز هیبت دریا را
در خواب
می بینم
ری را...ری را...
دارد هوای آن كه بخواند
در این شب سیاه
او نیست با خودش
او رفته با صدایش،اما
خواندن نمی تواند.
زیر نظر ابوطالب(ع)
عمویش،ابوطالب،سرپرستی حضرت را بر عهده گرفت.او نیز توجه و محبت و دل بستگی پدرانه ی ویژه ای به آن حضرت داشت،به گونه ای كه از هیچ یك از پسرانش این گونه مراقبت نمی كرد،او در رختخواب عمویش می خوابید و در كنار وی می نشست و با او غذا می خورد و همراه او بیرون می رفت و همه گونه محبت و عنایتی به او داشت.
دوران جوانی
همین كه پیامبر اكرم (ص) به دوران جوانی پا نهاد،كوشید تا برای تامین زندگی خود به كار بپردازد.نخست به چوپانی پرداخت.جابربن عبدالله می گوید:من به همراه پیامبر میوه ی درخت اراك را می چیدم.پیامبر(ص)فرمود:میوه های سیاه رنگ را بچینید،آن ها بهترند،من نیز وقتی گوسفند می چرانیدم،از این میوه ها می چیدم.ما گفتیم:ای پیامبر،شما نیز گوسفند می چرانیدید؟فرمود:آری،هیچ پیامبری نبوده است كه چوپانی نكرده باشد.
با این كهع خداوند سبحان می تواند بنده و پیامبر خدا را از رنج كار وكسب بی نیاز سازد ولی خداوند می خواهد پیامبرش با كار و كوشش و سربار زندگی دیگران نشدنت الگو و سرمشق همگان باشد.
اسلام لزوم كار و كوشش و اهمیت آن را سخت مورد توجه قرار داده است و می فرماید:كسی كه خود را سربار دیگران سازد،به لعنت خدا گرفتار می آید.ونیز فرموده است:عبادت هفتاد بخش دارد كه جست و جوی روزی حلال بالاترین آن هاست ونیز؛بهترین یاور برای پرهیزگاری،ثروتمندی و بی نیازی است.ادامه ی داستان در مطالب بعدی...
عرض تسلیت
من هم به نوبه ی خودم ایام سوگواری (رحلت پیامبر اكرم (ص) وشهادت حضرت رضا وامام حسن مجتبی (ع))
را به شما تمامی كاربران سایت تبیان و ملت بزرگوار ایران تسلیت عرض می كنم امیدوارم عزاداری های شما مورد عنایت خداوند متعال واقع شود.من ادامه ی داستان زندگانی رسول اكرم(ص)را برای شما عزیزانم می نویسم امیدوارم بخوانید و بیشتر با زندگی آخرین پیامبر، آشنا شوید.
كاربران عزیزی كه مطلب به روز می كنند
هرچه می خواهد دل تنگت در قسمت نظرات بگو
اختلاف زن و مرد در این است كه مردان همیشه ‹‹آینده›› را می نگرند و زنان ‹‹گذشته›› را به خاطر دارند.
وقتی ‹‹قدرت عشق›› بر ‹‹عشق به قدرت›› غلبه كند،دنیا طعم صلح را می چشد.
به لاك پشت ها نگاه كنید.آن ها وقتی پیشرفت می كنند كه سرشان را از لاك خود بیرون می آورند.
یك عملكرد عاشقانه از تمام عواطف دنیا وزین تر است.
هر چه بیش تر جسم رنج ببرد به همان نسبت روح بهره مندتر می گردد.
ملت از راه ‹‹آزادی›› به تعلیم و تربیت دست می یابند نه برعكس.
عشق از عاقلترین مردها یك ‹‹ابله›› و از سبك سرترین زن ها یك ‹‹فرزانه›› می سازد!
انتهای راه،مرگ است.تكامل در انتهاست،هیچ چیز كامل نیست.یك معادله با سه مجهول!
آن ها كه گذشته را به خاطر نمی آورند،مجبور به تكرار آن هستند.
