این وصف از یك بیماری، نامش هر چه باشد، میتواند نگرانیهای فراوانی به همراه بیاورد. تصور اینكه یك بیماری واگیردار آن هم پس از گذشت حدود 32 سال از كشف نخستین موارد ابتلایش، هنوز بدون واكسن و نیز لاعلاج باقی مانده است، وحشتناك به نظر میرسد، اما این نه یك تصور خام كه عین واقعیت است.
حال اگر بدانیم كه مطابق بررسیهای به عمل آمده در هر جامعهای حدود چهار تا پنج برابر تعداد مبتلایان شناخته شده ویروس «اچآیوی» یا همان ویروس بیماری ایدز، مبتلایان ناشناخته و به اصطلاح خاموش وجود دارد، كه نادانسته و ناخواسته ناقل این بیماری به شمار میروند، كار دشوار و بغرنجتر خواهد شد؛ اما این یك روی سكه ایدز است كه بسیار وحشتناك و كریه است.
ایدز روی دیگری نیز دارد، رویی كه التیامبخش این درد بنیانكن است و البته شاید در جامعه ما چندان شناخته شده نیست و همین ناشناختگی، كار را دشوار كرده است. این روی دوم چیزی نیست جز «آگاهی».
ایدز در ایران
معتبرترین منبع ارائه گزارشهای آماری مربوط به اچآیوی و ایدز در ایران وزارت بهداشت و درمان است كه مطابق روال سابق باید هر سه ماه یكبار به ارائه آخرین وضع بپردازد؛ اما با این حال آخرین آماری كه از طریق این وزارتخانه ارائه شده مربوط به پایان سال گذشته (1390) است.
بنابراین آمار از زمان شناسایی نخستین موارد ابتلا در سال 1365 تا پایان سال 1390 بالغ بر 24 هزار نفر آلوده به ویروس «اچآیوی» شناسایی شدهاند كه از این میان حدود 90 درصد مبتلایان را مردان و حدود 10 درصد را زنان تشكیل میدهند.
نكته بسیار مهم در میان آمارهای ارائه شده، بیشترین بازه سنی ابتلاست. 46 درصد افراد یعنی چیزی حدود نیمی از مبتلایان در سنین 25 تا 34 سالگی مورد شناسایی قرار گرفتهاند.
بنابراین بیشترین خطر متوجه جمعیت جوان جامعه در دهه سوم و اوایل دهه چهارم زندگی آنهاست.
هر چند آمار فوق تجمیعی است یعنی مربوط به كل دوره 25 ساله این بیماری در ایران بوده و به همین دلیل مورد انتقاد برخی كارشناسان قرار گرفته است، اما از آمارهای دیگری در كنار این آمار اصلی انتشار یافته، موارد مهمی را میتوان استخراج كرد.
مطابق این بخش از آمار، 69.6 درصد كل موارد ابتلای یاد شده در میان معتادان تزریقی و از طریق استفاده مشترك از سرنگهای آلوده، 10.5 درصد مربوط به آمیزش، یك درصد از مادر به فرزند، یك درصد نیز از طریق خون و فرآوردههای خونی و در نهایت 17.9 درصد بدون عامل مشخص و شناخته شده بودهاند كه البته بنا به گمانهزنیها، بخش مهمی از این موارد نامشخص باید در ارتباط با روابط محافظت نشده بوده باشد.
در كنار این آمار سرراست، سه نكته را میتوان مورد بررسی و تاكید قرار داد:
اول: هر چند بیشترین آمار ابتلا، مربوط به معتادان تزریقی است، ابتلا در ایران از این طریق آغاز نشده است.
نخستین موارد شناسایی شده همانطور كه پیشتر گفته شد مربوط به انتقال خون و فرآوردههای خونی بوده كه از آن به «موج اول» این بیماری یاد میكنند.
این موج بزودی با شناخت عامل ابتلا شناسایی و مهار شد و همانطور كه آمار نشان میدهد اكنون در پایینترین سطح عوامل ابتلا قرار دارد؛ اما پس از آن موج دوم جایگزین موج اول شد و استفاده از سرنگ مشترك در میان معتادان تزریقی به عامل اصلی تبدیل شد و «موج دوم» را به راه انداخت.
دوم: موجهای اول و دوم شاید نگرانی چندانی را در بین عموم افراد جامعه ایجاد نكند زیرا این افراد خود را خارج از دایره افراد این دو موج میدانند. اما نكتهای در آمار رسمی هست كه كمكم نگرانیهای عمومی را نیز باعث خواهد شد. در مواردی كه بتازگی مورد شناسایی قرار گرفتهاند، سهم اعتیاد تزریقی افت كرده و به 62.9 درصد رسیده و در عوض سهم برقراری روابط رشد نگرانكنندهای داشته و به 21.2 درصد رسیده و این زنگ خطری است كه آرام آرام آغاز موج سوم را اخطار میدهد. در همین راستاست كه مسئولان وزارت بهداشت با نگرانی اعلام كردهاند كه از حدود یك سال پیش ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی حدود 20 درصد رشد داشته است.
این مساله از آنجا نگرانكننده است كه میزان آگاهی عمومی جامعه، بویژه جامعه جوان ایران، نسبت به مسائل جنسی و نیز نسبت به ایدز ناچیز است. مقوله اخیر مهمترین موردی است كه هماكنون باید مورد توجه برنامهریزان، خانوادهها و نوجوانان و جوانان قرار گیرد.
ناآگاهی در زمینه آمیزش، جامعه جوان ایران را با تبعاتی ناگوار آن هم در آیندهای نه چندان دور مواجه خواهد كرد. این هشداری است كه اخیرا وزیر بهداشت از آن با عنوان «شعلهور شدن آتشفشان ایدز» یاد كرده است (فارس ـ شماره خبر: 13910906000289) و بسیاری آن را «موج سوم» نامیدهاند.
البته در این هشدار، نكته دیگری نیز نهفته است كه باید بسیار جدی گرفته شود.
از جمله مواردی كه مربوط به این مقوله از انتقال ویروس است و شاید در نگاه نخست بیربط به نظر برسد، مساله استفاده از مواد روانگردان و توهمزا بویژه موادی مانند شیشه است.
این مواد به دلیل افزایش (به گفته وزیر بهداشت) هشت تا 10 درصدی میل جنسی، احتمال دستزدن به رفتارهای پرخطر جنسی را بسیار افزایش خواهد داد.
این نكته را نیز فراموش نكنید كه با استعمال این مواد، فرد هوشیاری چندانی برای به كارگیری امكانات پیشگیرانه نخواهد داشت و به همین دلیل خطر ابتلا بسیار افزایش خواهد یافت.
سوم: همانطور كه پیشتر نیز دیدید، افراد ناشناخته مبتلا به ویروس اچآیوی در هر جامعهای به طور میانگین و با توجه به تخمینهای آماری بینالمللی چیزی بین چهار تا پنج برابر افراد شناخته شده است. یعنی اگر تعداد مبتلایان شناخته شده را 24 هزار نفر در نظر بگیریم، بین 96 تا 120 هزار نفر در جامعه به این ویروس مبتلا هستند.
به عبارت دیگر بین 72 تا 96 هزار نفر در ایران از ابتلای خود به این بیماری مهلك هیچ اطلاعی ندارند و براحتی میتوانند این بیماری را به دیگران، همسر یا حتی فرزندان خود (مربوط به مادران باردار یا شیرده) انتقال دهند.
اگر نكته (دوم) فوق را به این آمار بیفزاییم آنگاه معنی «آتشفشان ایدز» یا به تعبیر برخی «سونامی ایدز» را درك خواهیم كرد. آمار ارائه شده از پایگاه خبری تابناك (كد خبر: ۲۸۵۴۹۰) كه در ماه گذشته منتشر شده، متاسفانه واقعیت تلخی را به تصویر میكشد.
از 4222 شركتكننده در این نظرسنجی كه طبیعتا همگی از سطحی از سواد و آگاهی برخوردارند كه از طریق اینترنت به یك پایگاه خبری مراجعه كرده و در نظرسنجی آن شركت كنند، حدود 65 درصد اعلام كردهاند كه تاكنون ضرورتی برای انجام آزمایش اچآیوی احساس نكردهاند. به احتمال زیاد این افراد هرگز خود را در معرض عوامل خطرزای ابتلا احساس نمیكنند.
این امر خود نشان از آگاهی بسیار اندك جامعه از جنبههای گوناگون این بیماری است.
دوگانه اچآیوی
همواره در مباحث مربوط به این بیماری با دو اصطلاح «ایدز» و «اچآیوی» مواجهیم و ممكن است هر دو را یكی بدانیم؛ اما در واقع این دو عبارت برای نامیدن دو مقوله جدا اما مرتبط به كار میروند.
اچآیوی یا در اصل HIV، مخفف عبارت «ویروس نقص سیستم ایمنی انسان» است در حالی كه ایدز یا در اصل AIDS، مخفف عبارت «سندرم نقص ایمنی اكتسابی» است.
در واقع و به طور خلاصه، HIV نام ویروسی است كه از طرق خاصی به بدن فرد منتقل شده و پس از گذراندن دورهای معین، سبب بروز بیماری ایدز در بدن میزبان میشود. به عبارت دیگر HIV نام ویروس است نه نام بیماری.
این ویروس با ورود به بدن انسان شروع به تضعیف و تخریب سیستم ایمنی بدن میكند.
سیستم ایمنی در واقع سپر دفاعی بدن در برابر انواع بیماریهای عفونی بهشمار میرود.
با تضعیف تدریجی این سیستم به دست ویروس اچآیوی بدن انسان در برابر بیماریهای عفونی خلع سلاح میشود و به مرحلهای میرسد كه دیگر نمیتواند در مواجهه با هیچ عفونتی، ضعیف یا شدید، از خود محافظت كند. این مرحله در واقع مرحله بروز بیماری ایدز است.
روند ورود ویروس به بدن تا بروز بیماری ایدز ممكن است از چند ماه تا چند سال طول بكشد. طول این دوره بستگی به میزان قوت و ضعف بدن میزبان دارد كه تا چه حد بتواند در برابر ویروس از خود مقاومت نشان دهد اما به هر حال در این دوره، فرد بدون انجام آزمایشهای پزشكی خاص قادر به تشخیص بیماری خود نخواهد بود.
به عبارت دیگر ممكن است فردی چند سال ناقل ویروس اچآیوی باشد بدون آنكه كمترین آگاهی نسبت به آن داشته باشد.
توجه به این نكته اساسی است كه برای تشخیص ابتلا به ویروس اچآیوی لزومی ندارد فرد حتما وارد مرحله بیماری ایدز شده باشد. آزمایشهای تشخیصی، براحتی و بسیار پیشتر از بروز بیماری میتوانند ابتلا به این ویروس را نشان دهند.
این نكته از آنجا حائز اهمیت است كه تشخیص زودهنگام ورود ویروس به بدن میتواند با اقدامات موثر و بهنگام درمانی همراه باشد.
این اقدامات هرچند نمیتواند ویروس را در بدن ریشهكن كند، خواهد توانست روند رشد و فعالیت آن را كند و مهار كند و به این ترتیب، ابتلا به ایدز را به تعویق انداخته و بر عمر مفید و موثر فرد ناقل ویروس اچآیوی برای سالهای متمادی بیفزاید.
البته این نكته امیدواركننده با یك بیم و هراس نیز همراه است. ویروس اچآیوی از لحظه ورود به بدن میزبان تا مدتی حدود چند ماه میتواند بدون هیچ علامتی، كاملا خاموش و مخفیانه به فعالیت بپردازد. آنقدر خاموش كه حتی هیچ آزمایشی قادر به تشخیص این ویروس در بدن فرد نباشد. این دوره به «دوره پنجره» معروف است.
از مجموع توضیحات فوق، دو الزام اساسی برمیآید؛ نخست آنكه آزمایشهای تشخیص ویروس اچآیوی برای هر فردی لازم است، زیرا سلامت ظاهری به هیچ وجه دلیلی بر عدم ابتلا به این ویروس نیست و دوم آنكه این آزمایشها را باید با مشورت پزشك یا مراكز مشاوره هر از گاهی تجدید كرد؛ زیرا ممكن است فرد در دوره چند ماهه كاملا خاموش ویروس، مورد آزمایش قرار گرفته باشد كه در عین ابتلا قابل تشخیص نخواهد بود. تجدید دورهای آزمایشها ضریب اطمینان تشخیص را بالا خواهد برد.
جای خالی آگاهی
در این میان، برای پیشگیری از فوران آتشفشان بظاهر خاموش ایدز، دو راه در پیش است كه باید با جدیت تمام پیموده شود وگرنه عاقبت كار همان خواهد شد كه متولیان امر گفتهاند.
یكی، راه برنامهریزی كلان برای پایش كل جامعه و نیز افزایش سطح آگاهیهای جامعه از طرق رسمی و گسترده است.
در این بین شاید دروس مرتبط در سنین نوجوانی و جوانی(دبیرستان و دانشگاه) و نیز تریبونهای پرمخاطب رسانههای گوناگون با ملاحظه هنجارهای جامعه ما بخوبی بتواند راه سلامت جامعه و مهار اچآیوی را هموار سازد.
راه دوم كوشش فردی و خانوادگی در همه جای جامعه است.
این كوشش باید نخست از طریق مطالعه منابع مفید و موثر در این زمینه هم از طریق والدین و هم از طریق نوجوانان و جوانان صورت پذیرد و با افزایش آگاهی منجر به اقدامات موثر در این زمینه شود.
نخستین اقدام عملی نیز میتواند مراجعه به مراكز مشاوره و در صورت لزوم انجام آزمایش اچآیوی باشد.
فراموش نكنیم كه ایدز یك بیماری «رفتاری» است و بزرگترین سلاح در برابر آن «آگاهی» از شیوههای عمل این دشمن خاموش و خطرناك و رفتارهای پرخطری است كه آب به آسیاب او میریزند.
مسعود ایثاری