• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1442
تعداد نظرات : 315
زمان آخرین مطلب : 4645روز قبل
داستان و حکایت
چهارمین درس مهم- مانعى در مسیر

 در روزگار قدیم، پادشاهى سنگ بزرگى را که در یک جاده اصلى قرار داد.. سپس در گوشه‌اى قایم شد تا ببیند چه کسى آن را از جلوى مسیر بر می‌دارد. برخى از بازرگانان ثروتمند با کالسکه‌هاى خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیارى از آن‌ها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. امّا هیچیک از آنان کارى به سنگ نداشتند...
 
سپس یک مرد روستایى با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانه‌اش را زیر سنگ قرار داد و سعى کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدن‌ها و عرق ریختن‌هاى زیاد بالاخره موفق شد. هنگامى که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آن‌ها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسه‌اى زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد پر از سکه‌هاى طلا بود و یادداشتى از جانب شاه که این سکه‌ها مال کسى است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایى چیزى را می‌دانست که بسیارى از ما نمی‌دانیم!
.
هر مانعى، فرصتى
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:26
داستان و حکایت
سومین درس- همیشه کسانى که خدمت می‌کنند را به یاد داشته باشید

 در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر ١٠ ساله‌اى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست.. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت.
 
- پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟
 
- خدمتکار گفت: ٥٠ سنت
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید:
- بستنى خالى چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عده‌اى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بی‌حوصلگى گفت:
- ٣٥ سنت
- پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت:
- براى من یک بستنى بیاورید.
خدمتکار یک بستنى آورد و صورت‌حساب را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر بستنى را تمام کرد، صورت‌حساب را برداشت و پولش را به صندوق‌دار پرداخت کرد و رفت. هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریه‌اش گرفت. پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، ١٥ سنت براى او انعام گذاشته بود.
 یعنى او با پول‌هایش می‌توانست بستنى با شکلات بخورد امّا چون پولى براى انعام دادن برایش باقى نمی‌ماند، این کار را نکرده بود و بستنى خالى خورده بود.
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:26
داستان و حکایت
دومین درس مهم- کمک در زیر باران

یک شب، حدود ساعت ٥/١١ بعدازظهر، یک زن مسن سیاه پوست آمریکایى در کنار یک بزرگراه و در زیر باران شدیدى که می‌بارید ایستاده بود. ماشینش خراب شده بود و نیازمند استفاده از وسیله نقلیه دیگرى بود. او که کاملاً خیس شده بود دستش را جلوى ماشینى که از روبرو می‌آمد بلند کرد. راننده آن ماشین که یک جوان سفیدپوست بود براى کمک به او توقف کرد. البته باید توجه داشت که این ماجرا در دهه ١٩٦٠ و اوج تنش‌هاى میان سفیدپوستان و سیاه‌پوستان در آمریکا بود. مرد جوان آن زن سیاه‌پوست را به داخل ماشینش برد تا از زیر باران نجات یابد و بعد مسیرش را عوض کرد و به ایستگاه قطار رفت و از آن جا یک تاکسى براى زن گرفت و او را کمک کرد تا سوار تاکسى شود.
 
زن که ظاهراً خیلى عجله داشت از مرد جوان تشکر کرد و آدرس منزلش را پرسید. چند روز بعد، مرد جوان در خانه بود که صداى زنگ در برخاست.. با کمال تعجب دید که یک تلویزیون رنگى بزرگ برایش آورده‌اند. یادداشتى هم همراهش بود با این مضمون:
«از شما به خاطر کمکى که آن شب به من در بزرگراه کردید بسیار متشکرم. باران نه تنها لباس‌هایم که روح و جانم را هم خیس کرده بود. تا آن که شما مثل فرشته نجات سر رسیدید... به دلیل محبت شما، من توانستم در آخرین لحظه‌هاى زندگى همسرم و درست قبل از این که چشم از این جهان فرو بندد در کنارش باشم.. به درگاه خداوند براى شما به خاطر کمک بی‌شائبه به دیگران دعا می‌کنم.»

     ارادتمند        
خانم نات کینگ ‌کول
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:26
داستان و حکایت
نخستین درس مهم - زن نظافتچى

 من دانشجوى سال دوم بودم. یک روز سر جلسه امتحان وقتى چشمم به سوال آخر افتاد، خنده‌ام گرفت. فکر کردم استاد حتماً قصد شوخى کردن داشته است. سوال این بود: «نام کوچک زنى که محوطه دانشکده را نظافت می‌کند چیست؟»
من آن زن نظافتچى را بارها دیده بودم. زنى بلند قد، با موهاى جو گندمى و حدوداً شصت ساله بود... امّا نام کوچکش را از کجا باید می‌دانستم؟
من برگه امتحانى را تحویل دادم و سوال آخر را بی‌جواب گذاشتم. درست قبل از آن که از کلاس خارج شوم دانشجویى از استاد سوال کرد آیا سوال آخر هم در بارم‌بندى نمرات محسوب می‌شود؟
استاد گفت: حتماً و ادامه داد: شما در حرفه خود با آدم‌هاى بسیارى ملاقات خواهید کرد. همه آن‌ها مهم هستند و شایسته توجه و ملاحظه شما می‌باشند، حتى اگر تنها کارى که می‌کنید لبخند زدن و سلام کردن به آن‌ها باشد.
من این درس را هیچگاه فراموش نکرده‌ام. 
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:26
داستان و حکایت
یکی از بستگان خدا

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.

پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.

در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش ، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد..
- آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت... چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد.پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟
- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:26
داستان و حکایت
مرد کور


روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود..او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:

امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:25
داستان و حکایت
درویشی به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده میشود .

پس از اندك زمانی داد شیطان در می آید و رو به فرشتگان می كند و می گوید : جاسوس می فرستید به جهنم!؟

از روزی كه این ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است و جهنمیان را هدایت می كند و....

حال سخن درویشی كه به جهنم رفته بود این چنین است: با چنان عشقی زندگی كن كه حتی بنا به تصادف اگر به جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند.
پنج شنبه 7/7/1390 - 22:25
مهدویت
کرامات و بشارت های امام خمینی


* مگر حضرت بقیةالله به من خلاف میفرماید؟! شاه باید برود

* ایرانیان حکومت اسلامی را تداوم میدهند؛ آنگاه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهند کرد

* حکومت اسلامی تشکیل میدهیم و پرچم را به صاحب پرچم میسپاریم

* پیشگویی انقلاب امام خمینی در بیان ائمه معصومین

* کنگره های کاخ کسری و انقلاب ایران

* حدیث فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ و ترجمه فارسی آن در کلمات امام خمینی


 

* مگر حضرت بقیةالله به من خلاف میفرماید؟! شاه باید برود.

 

مرحوم حجت الاسلام سید محمد کوثری (ره)( روضه خوان مراسم های امام خمینی) نقل مینماید: یک روز من در منزل آقای آیت الله فاضل لنکرانی، از استادان حوزه علمیه قم بودم و یکی از فضلای مشهد آنجا بودند. ایشان به نقل از یکی از دوستانشان نقل کردند که در نجف اشرف در خدمت امام بودیم و صحبت از ایران به میان آمد. من گفتم این چه فرمایشهایی است که در مورد بیرون کردن شاه از ایران میفرمایید؟ یک مستأجر را نمیشود از خانه بیرون کرد، آن وقت شما میخواهید شاه را از مملکت بیرون کنید؟ امام سکوت کردند. من فکر کردم شاید عرض مرا نشنیده اند. سخنم را تکرار کردم.


امام برآشفتند و فرمودند: فلانی چه میگویی؟ مگر حضرت بقیةالله صلوات الله علیه به من (نستجیربالله) خلاف میفرماید؟! شاه باید برود.


و همان هم شد و شاه از مملکت بیرون رفت. میبینم که ایشان چنین پیوندی با حضرت بقیةالله (عج) داشتند. 

برای اطلاع بیشترمراجعه کنید: فصلنامه انتظار ، ش14، ص5.

***

* ایرانیان حکومت اسلامی را تداوم میدهند؛ آنگاه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهند کرد


مرحوم حجت الاسلام محمد دشتی میگوید: ((در روزهای بسیار سخت و اندوه باری که حضرت امام خمینی (ره) از عراق بیرون رفتند و کویت با اقامت امام موافقت نکرد و همه عاشقان نگران بودند که امام به کجا میرود و چرا یک میلیارد مسلمان آن چنان وابسته و خود فروخته اند که قدرت پناه دادن به یک رهبر اسلامی را ندارند، یکی از علمای عارف و اهل بصیرت و مکاشفه به منزل قبلی امام خدمت آیتالله پسندیده (ره) برادر بزرگ امام آمد و فرمود: نگران نباشید، آسیبی به آقای خمینی نمیرسد و ایشان وارد ایران شده، حکومت اسلامی تشکیل میدهد و تا سالها آن را شخصاً اداره میفرماید و پس از ایشان تا سالها، ایرانیان حکومت اسلامی را تداوم میدهند؛ آنگاه حضرت مهدی (عج) ظهور خواهند کرد.))


برای اطلاع بیشتر: فصلنامه مشرق موعود ، ش 8 ، سرمقاله


***


* حکومت اسلامی تشکیل میدهیم و پرچم را به صاحب پرچم میسپاریم

آقای علی محمد بشارتی ـ وزیر پیشین کشور ـ نقل میکرد که: در تابستان سال 1358، هنگامی که مسؤول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که: آقای ... در مشهد گفته است: ((من بالاخره علیه امام اعلام جنگ میکنم.))
من خدمت امام رسیدم و ضمن ارائه گزارش، خبر مذکور را هم گفتم. ایشان سرش پایین بود و گوش میداد، این جمله را که گفتم سر بلند کرد و فرمود:
((اینها چه میگویند، پیروزی ما را خدا تضمین کرده است. ما موفق میشویم، در اینجا حکومت اسلامی تشکیل میدهیم و پرچم را به صاحب پرچم میسپاریم.)) 
پرسیدم: خودتان؟ امام سکوت کردند و جواب ندادند  .

محمد دشتی، آینده و آینده سازان، ص 105.

***


فرزند استاد عرفان امام خمینی ( آیت الله شاه آبادی ) نقل می کنند: قبل از تشریف فرمایی امام به نجف، شبی در خواب دیدم که در ایران آشوب و جنگ است، به ویژه در خوزستان. سر تمام نخل های خرما یا قطع شده بود یا سوخته بود. در این جنگ، یکی ازنزدیکان من شهید شده بود و این جنگ که خیلی طولانی شده بود، فرماندهی اش را حضرت سید الشهداء علیه السلام بر عهده داشتند که با پیروزی ایران تمام شد... و از خواب بیدار شدم. پس از تشریف فرمایی امام به نجف، خواب را برایشان تعریف کرد و ایشان گفتند: یک نکته به تو می گویم که تا زمانی که زنده ام جایی بیان نشود. روزی در قم، آیت اللّه شاه آبادی مسیر حرکت  را بیان کرد و فرمود که: «تو انقلاب خواهی کرد و پیروز هم می شوید و جنگی در خوزستان برایتان رخ می دهد که یکی از اقوام ما نیز در آن جنگ به شهادت نایل خواهد شد.» سپس فرمود: «حالا البته زود است، تا آن زمانی که این مسیر شروع شود، زود است، امّا می رسد» و همان وقایع اتفاق افتاد. 
آدرس :

http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4723&id=37715


***

 

و با گزارشی مفصل تر امام جمعه قم حجت الاسلام سعیدی شب 21 بهمن ماه 88 در سلسله نشست های بصیرت در مسجد اهل البیت قم نقل کردند :

امام خمینی(ره) از طریق استاد عرفانش آیت الله شاه آبادی در جریان این قیام و نهضت عظیم الهی قرار گرفت و بی خبر از وقوع این نهضت نبود. آیت الله نصرالله شاه آبادی فرزند آیت الله شاه آبادی، استاد امام خمینی(ره) که الان در قم تشریف دارند می گفتند که من در سال 43 خوابی دیدم که در خوزستان نخل ها قطع و آتش همه جا را فراگرفته است و امام حسین(ع) در خیمه ای نشسته اند و بسیار ناراحت هستند و دو زن دیگر نیز در خیمه کناری ایشان مشغول ناسزا هستند و این قدر فهمیدم که ظاهرا آنها دو زن پیغمبر هستند، این خواب را به امام خمینی گفتم و از ایشان خواستم آن را تعبیر کنند. امام ابتدا تنها گفتند خیر است؛ اما با اصرار من و با شرط اینکه به عنوان راز تا هنگام زنده بودن ایشان، برای کسی بیان نکنم، فرمودند که ما از نجف به ایران می رویم، شاه می رود و نهضت پیروز می شود، در ابتدای نهضت از طرف برخی از فرقه ها توطئه هایی علیه نظام می شود؛ اما همه آنها خنثی می شود بعد از آن از طریق عراق از خوزستان به ایران حمله می شود و حتی در این جنگ یکی از اعضای خانواده شما(آیت الله شاه ابادی) هم شهید می شوند؛ اما باز هم ما پیروز می شویم.     


حجت الاسلام و المسلمین سعیدی افزود: آقای شاه آبادی گفتند سخن امام به اینجا که رسید فرمودند تا اینجا تعبیر خواب شما بود؛ اما پدر شما سیر نهضت را از ابتدا تا انتها برای من گفته اند و من همه آن را می دانم.


آدرس:

http://rasanews.ir/NSite/FullStory/SendToFriends/?Id=75222

***


* پیشگویی انقلاب امام خمینی در بیان ائمه معصومین


امام موسی کاظم علیه السلام: رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَّ یَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ یَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّیَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا یَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا یَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ یَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ‏ .

 

***

* کنگره های کاخ کسری و انقلاب ایران عید ولادت حضرت رسول- صلى اللَّه علیه و آله- و عید ولادت حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- خداوند ان شاء اللَّه مبارك كند بر همه شما و بر همه مسلمین جهان و بر ملتهاى بزرگ اسلامى خصوصاً ملت ایران، ان شاء اللَّه مبارك باشد ..... در ولادت حضرت رسول- صلى اللَّه علیه و آله- قضایایى واقع شده است، قضایاى نادرى به حسب روایات ما و روایات اهل سنت وارد شده است كه این قضایا باید بررسى بشود كه چى است. از جمله قضیه شكست خوردن طاق كسرى‏ ( در مدائن ) و فرو ریختن چهارده كنگره از آن قصر ..... اینكه چهارده كنگره از كنگره‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمی‏آید كه یعنى‏ در قرن چهاردهم این كار می‏شود،  به نظر شاید بیاید این، محتمل هست كه این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین می‏رود و بحمد اللَّه رفت از بین‏ .

صحیفه نور امام، ج‏19، ص: 437

 

***

من راجع به حضرت صدیقه- سلام اللَّه علیها- خودم را قاصر مى‏دانم كه ذكرى بكنم، فقط اكتفا مى‏كنم به یك روایت كه در كافى شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است كه حضرت صادق- سلام اللَّه علیه- مى‏فرماید: فاطمه- سلام اللَّه علیها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین مى‏آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت  عرض مى‏كرد و مسائلى از آینده نقل مى‏كرد. ظاهر روایت این است كه در این 75 روز مراوده‏اى بوده است؛ یعنى، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم كه غیر از طبقه اول از انبیاى عظام‏ درباره كسى این طور وارد شده باشد كه در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه‏اى كه واقع مى‏شده است، مسائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذریه او مى‏رسیده است در آتیه، ذكر كرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده است حضرت امیر، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است- و البته آن وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم- كاتب وحى حضرت صدیقه در این 75 روز بوده است. ........ جبرئیل به طور مكرر در این 75 روز وارد مى‏شده و مسائل آتیه‏اى كه بر ذریه او مى‏گذشته است، آن مسائل را مى‏گفته است و حضرت امیر هم ثبت مى‏كرده است. و شاید یكى از مسائلى كه گفته است، راجع به مسائلى است كه در عهد ذریه بلندپایه او حضرت صاحب- سلام اللَّه علیه- است، براى او ذكر كرده است كه مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمى‏دانیم، ممكن است‏.

صحیفه نور امام، ج‏20، ص: 4-5 

 

***


* حدیث فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ سُلْطَانَهُ

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله:  یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ  فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ

 

ترجمه فارسی این حدیث در کلمات امام خمینی

بارها حضرت امام به زبان صریح و ساده این روایت بالا رو ترجمه کردند.


((انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.)) صحیفه نور امام، ج‏21، ص: 327


((امیدوارم که این انقلاب، یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور بقیه الله (ارواحنا له الفداء) باشد.)). صحیفه نور امام، ج‏16، ص: 131

((امید است که این انقلاب، جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در توده های زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا لمقدمه الفداء) منتهی شود.)).  صحیفه نور امام، ج‏15، ص: 62


((دست عنایت خدای تبارک و تعالی بر سر این ملت کشیده شده است و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علایم ظهور بقیه الله (ارواحنا فداه) است.)) صحیفه نور امام، ج 16، ص 130.

((ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران، خاتمه میدهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان (ارواحنا فداه) هموار میکنیم.)) . صحیفه نور امام، ج 20، ص 132.


((همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه شود.))
صحیفه نور امام، ج 7، ص 255.


((با اتّکال به خدای تبارک و تعالی و پشتیبانی صاحب این کشور، امام زمان (سلام الله علیه) این مقصد را به آخر برسانید و خواهید رسانید.)) صحیفه نور امام، ج 14، ص 330


((خداوند همه ما را از این قیدهای شیطانی رها فرماید تا بتوانیم این امانت الهی [جمهوری اسلامی] را به سر منزل مقصود برسانیم و به صاحب امانت، حضرت مهدی موعود (ارواحنا لمقدمه الفداء) رد کنیم.)) صحیفه نور امام، ج 18، ص 472،


((ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش میبینیم و جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیکتر مینماید. گویی جهان مهیا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان.)) صحیفه نور امام، ج 17، ص 480


((سلام بر ملت بزرگ ایران که با فداکاری و ایثار و شهادت، راه ظهورش را هموار میکنند.))
صحیفه نور امام، ج 21، ص 325،



((من امیدوارم که این کشور با همین قدرت که تا اینجا آمده است و با همین تعهد و با همین بیداری که از اوّل قیام کرده است و تا اینجا رسانده است، باقی باشد این نهضت و این انقلاب و قیام تا صاحب اصلی انشاءالله بیاید و ما و شما و ملت ما، امانت را به او تسلیم کنیم.)) 
صحیفه نور امام، ج 15، ص 230


پنج شنبه 7/7/1390 - 20:39
مهدویت

بشارت های امام خامنه ای: 


۱- تحولات بزرگی در جهان در حال وقوع است  (ملت ایران باید به این تحولات توجه کند)

۲- امروز صهیونیسم رسوا و بی آبرو شده است. زنده شدن روح مقاومت در ملتها

۳- اسرائیل در آستانه نابودی (بنا بر روایات فتح قدس یکی از وقایع هنگام ظهور است)

۴- تضعیف مستکبران بشارتی الهی (در نزدیک بودن ظهور)

۵- نهضت ما جهانی است


سخنان امیدبخش دکتر احمدی نژاد


حركت آخر بشر در حال شكوفایی است.

موج جهانی علیه رژیم صهیونیستی تا برچیده شدن اندیشه صهیونیسم ادامه خواهد یافت



 

۱- تحولات بزرگی در جهان در حال وقوع است  (ملت ایران باید به این تحولات توجه کند)


امروز جهان اسلام، بلكه سرتاسر جهان، شاهد تحولات بزرگى است كه خبر میدهد از تغییر معادلات جهانى. توجه ملت ایران به این تحولات، از این نقطه‌نظر حائز اهمیت است.

 

۲- امروز صهیونیسم رسوا و بی آبرو شده است.    زنده شدن روح مقاومت در ملتها


شما خیال میكنید اینكه رئیس جمهورهاى گوناگون آمریكا به هر كشورى از این كشورهاى آسیا و خاورمیانه  سفر كردند، حتّى در بعضى از كشورهاى اروپائى مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حركت امام بود، افشاگرى امام بود، موضعگیرى امام بود كه استكبار را رسوا كرد، صهیونیسم را رسوا كرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامى زنده كرد.


۳- اسرائیل در آستانه نابودی (بنا بر روایات فتح قدس یکی از وقایع هنگام ظهور است)


    این اشتباه‌ها یكى پس از دیگرى نشان‌دهنده‌ى این است كه رژیم غاصب صهیونیستى به نهایت قطعى خود - یعنى سرنگون شدن و ساقط شدن در دره‌ى نیستى - دارد قدم به قدم نزدیك میشود


۴- تضعیف مستکبران بشارتی الهی (در نزدیک بودن ظهور)


امروز دیگر آمریكا در موضعى نیست كه بتواند در سیاستهاى بین‌المللى دخالت مؤثر بكند. جمهورى اسلامى با ایستادگى سى ساله‌ى خود توانسته است وضعیتى را در افكار عمومى جهان به وجود بیاورد كه نه فقط ملتها، حتّى دولتها هم - یعنى 189 دولت - در مقابل آمریكا مى‌ایستند و على‌رغم او تصمیم‌گیرى میكنند و رأى میدهند. اینها جزو بشارتهاى الهى است به ملت بزرگ ایران.


۵- نهضت ما جهانی است


سخن صریح امام بود كه توده‌هاى عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیارى را پیرو ملت ایران كرد. این نهضت عظیم جهانى كه شما امروز در گوشه و كنار دنیاى اسلام نشانه‌هاى آن را مى‌بینید، از این طریق به راه افتاد.


 یك نقطه‌ى دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانى بودن نهضت است. امام نهضت را جهانى میدانست و این انقلاب را متعلق به همه‌ى ملتهاى مسلمان، بلكه غیر مسلمان معرفى میكرد..... این معنایش این است كه بوى خوش این پدیده‌ى رحمانى باید در دنیا پراكنده شود، ملتها بفهمند كه وظیفه‌شان چیست، ملتهاى مسلمان بدانند كه هویتشان چگونه است و كجاست.


  سخنان پرشور و بشارت بخش دکتر احمدی نژاد در نیمه خرداد

 

امام می‌دانست كه فرو ریختن این رژیم به معنای فروریختن ستون فقرات نظام سلطه است و امروز همه جهانیان این واقعیت را می‌بینند و بر او درود می‌فرستند.


امام(ره) معتقد است كه وراثت زمین از آن صالحان است. او بدنبال نجات تمام بشریت بود. نگاه او جهانی بود. او ساختن و پیشرفت ایران را و نجات بشریت را دو روی یك سكه و لازم ‌و ملزوم هم می‌دانست. او رهبری حقیقی ملت ایران را متعلق به حضرت مهدی(عج) می‌دانست و می‌فرمود این كشور و نهضت صاحب دارد. امام (ره) نظام ولایت را حلقه اتصال مردم به آسمان و حلقه اتصال مردم به رهبر حقیقی و یگانه عالم، امام عصر می‌دانست و ماندگاری و مشروعیت نظام اسلامی را از این ناحیه می‌دانست. امام (ره) انتظار مصلح را اساس حركت می‌دانست و انقلاب اسلامی را تمهید حضور امام (ره) می‌شمرد.


برخی انقلاب اسلامی را مقدمه‌ حركت آخر می‌دانند ولی انقلاب اسلامی در متن حركت آخر است و حركت آخر به فضل الهی آغاز شده و به‌زودی به پیروزی نهایی می‌رسد. نظام سلطه به پایان راه رسیده است و دست و پا زدن‌ها دیگر برای آنها فایده ای ندارد.


 

حركت آخر بشر در حال شكوفایی است.


 ملت‌ها كه در برابر جنایت‌های رژیم صهیونیستی كه وجود این رژیم توهین به بشریت و ساحت آزادی، یگانه‌پرستی و عدالت و صلح است به ستوه ‌آمده‌اند و برای كمك به مردم مظلوم غزه و شكستن حصر اهریمنی شیطان‌صفتان تاریخ ،داوطلبانه براه افتادند و گرچه به ظاهر كاروان آزادی با اقدام وحشیانه صهیونیست‌ها متوقف شد ولی به لطف خداوند هزاران كاروان های صلح و آزادی از نقاط مختلف جهان توسط آزادیخواهان در آینده به حركت در خواهد آمد و با برچیدن صهیونیست‌ها آزادی را به تمام جهان هدیه خواهند كرد.

 

 به حامیان این رژیم هم نصیحت می‌كنیم به حقوق ملت‌ها و ملت فلسطین احترام بگذارید و همانطور كه طراحی كردید و این رژیم را برپا كردید به همان ترتیب اساس این رژیم را برچینید و خودتان و ملت‌ها را نجات دهید و بدانید اگر این اتفاق نیفتد، دست قدرت ملت‌ها این رژیم را بر خواهد چید و حامیان این رژیم را به عنوان جنایتكار جنگی به محاكمه خواهند كشید.

 

 امروز به لطف حركت‌های امام(ره) و فداكاری و ایستادگی ملت بزرگ و هوشمندی رهبر گرانقدر انقلاب همه ملت‌ها بیدار شده‌اند و امواج عظیم انسانی برای برپایی عدالت و یگانه‌پرستی و حكومت صالحان تحت امر مصلح كل و موعود امم حضرت مهدی(عج) آماده می‌شوند. استكبار در سراشیبی سقوط است و تلاش‌های مذبوحانه‌اش هیچ كمكی به او نخواهد كرد.

 

ای امام(ره) ما عشق به مردم، انسان‌ها، مهرورزی با آحاد مردم، تواضع در برابر مردم و گردن فرا افراشتن در برابر مستكبران را از تو آموخته‌ایم و عهد می‌بندیم تا جان در بدن داریم از میثاق الهی منحرف نشویم. فرمودی با دلی آرام به آسمان پر می‌كشید اطمینان می‌دهم این ملت بخصوص جوانان غیرتمند ملت ایران تا برافراشتن پرچم تو كه پرچم الله اكبر و بانگ و ندای مهدی فاطمه(عج) است بر قلل رفیع جهان خواهند ایستاد و در حقانیت راه تو ذره‌ای تردید به خود راه نخواهند داد.


  دنیا بداند! امام(ره) زنده است. ملت ایران، ملت‌های آزاده و عدالت‌خواهی، یگانه‌پرستی زنده‌اند تا انتظار و عشق به حضرت مهدی(عج) وجود دارد.

 

 پنج شنبه 13 خرداد 1389 - 22:19 


رییس جمهور در جمع میهمانان خارجی مراسم سالگرد ارتحال امام (ره):


موج جهانی علیه رژیم صهیونیستی تا برچیده شدن اندیشه صهیونیسم ادامه خواهد یافت

امروز حل و فصل همه مسایل جهان به حل مسئله فلسطین گره خورده است.

ایجاد صلح ،عدالت ،آزادی و برابری حقیقی در جهان مستلزم این است كه مسئله فلسطین خاتمه یابد

درگیری در فلسطین در حقیقیت درگیری جبهه ظلم و استكبار با ملت های آزادیخواه جهان است

سرنوشت نبرد طولانی همه پیامبران الهی علیه ظلم و تبعیض و بت پرستی در فلسطین روشن خواهد شد.

 نظام سلطه در كشورهای خود بنام آزادی اجازه می دهد حتی خدا ،پیامبران و همه ارزشهای الهی لگد مال شود اما وقتی موضوع رژیم صهیونیستی به میان می آید آن را خط قرمز آتشین معرفی می كنند چرا كه همه موجودیت استكبار و استعمار به وجود رژیم صهیونیستی گره خورده است

و اگر این گره گشوده شود بقیه مسایل به راحتی حل خواهد شد.

دوران تاریخی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده و این رژیم فلسفه وجودی خود را از دست داده است كسانی كه این رژیم را در منطقه تاسیس كردند تا به واسطه آن بر منطقه و سپس بر كل جهان تسلط پیدا كنند امروز شرایط این رژیم به جایی رسیده كه برای حفظ آن مجبور شده اند خودشان به منطقه لشكركشی كنند و این بدین معناست كه رژیم صهیونیستی كارایی خود را از دست داده است.

 

اگر چه آنها به ظاهر ناوگان صلح و آزادی را متوقف كردند اما دل و اندیشه همه ملت ها همراه این كاروان است و در آینده نزدیك با همت ملت های جهان، صدها كاروان صلح و آزادی از سراسر دنیا به سمت فلسطین حركت خواهند كرد.

 

 و در آینده ای نزدیك دست های همه ملت های عالم را به هم پیوند خواهد داد ،تاجهان از ظلم و بی عدالتی تهی كرده و صلح و برادری را حاكم كنیم.

پنج شنبه 7/7/1390 - 20:39
مهدویت

امت در دامان امام زمان(عج)

تحلیلی بر خطبه‌های نماز جمعه‌ی ۲۹ خرداد
حجت‌الاسلام والمسلمین احمد حاجتی*
در تحلیل خطبه‌های نماز جمعه‌ی ۲۹ خرداد 1388 كه رهبر معظم انقلاب پس از حوادث انتخابات ایراد فرمودند، با نكات ویژه‌ای مواجه می‌شویم كه به‌شدت قابل تأمل است. در آن ‌جمعه رهبر انقلاب یكی از تاریخی‌ترین خطبه‌های پس از انقلاب اسلامی را برای مردم ایراد كردند. وقتی ابتدا و انتهای این دو خطبه‌ را بررسی می‌كنیم و آن‌چه را كه در بطن خطبه‌ها بیان كردند و نیز اتفاقاتی را كه پس از آن افتاد، به‌وضوح می‌بینیم كه تمام برنامه‌ریزی‌های بیست سال پس از رحلت امام (ره) برای شكست نظام و برای تسلط نظام سلطه بر حیاتی‌ترین نقطه‌ی ژئوپولتیك دنیای معاصر، یعنی ایران، بر هم زده شد.


شاكله‌ی اساسی خطبه‌های آن نماز جمعه و اتفاقاتی كه بعد از آن رخ داد، همه یك خط سیر مشخص را دنبال می‌كرد. چنانچه ابتدای این خطبه‌ها پس از توصیه به تقوی، توصیه شد به ذكرالله و یاد خدا. هم‌چنین رهبر معظم انقلاب در انتها كه می‌خواستند خطبه را تمام كنند، امت را در دامان امام زمان (عج) قرار ‌دادند. روی صحبت ایشان به امام زمان (عج) بود و مستقیم شروع كردند و امام زمان را مورد خطاب قرار دادند. این نشان می‌دهد كسی كه دنبال رهبری می‌رود، ابتدای كارش ذكرالله است و در انتهای كارش هم انشاءالله در دامان امام معصوم (ع) قرار می‌گیرد؛ هم‌چنان‌كه در این خطبه اتفاق افتاد.

متن و صوت خطبه‌های نماز جمعه


مابین این مقدمه و مؤخره مسأله‌ای كه رخ داد، روشنگری بود. رهبری معظم انقلاب در این بخش از خطبه‌ها در شرایطی كه حتی بسیاری از خواص جامعه در تحلیل درست شرایط عاجز مانده بودند و نمی‌توانستند با ‌صراحت و محكمی لازم، تحلیل صحیحی از وضعیت كشور داشته باشند، خدمت بزرگی را به امت اسلامی انجام دادند، زیرا وظیفه‌ی ولی فقیه در حكومت اسلامی همین هدایت و روشنگری است.


آرامش آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در قالب این خطبه‌ها، دست دشمن را رو كردند. سیاست‌های دشمن را توضیح دادند؛ چیزی كه وقتی به تاریخ معاصر ایران مراجعه كنیم، فقدانش در بخش بخش این دوران كاملاً مشهود است و این‌كه چه خسارت‌های عظیمی را بر ملت ایران وارد كرده است. یعنی در آن لحظه‌ی آخر و در آن دقیقه‌ی نود كه باید ملت روشن می‌شدند و درست تصمیم می‌گرفتند، روشن‌كنندگان‌ و روشنگرانی نبودند كه مردم را آگاه كنند. ولذا آن حوادث تلخ اتفاق افتاد مثلاً در كودتای 28 مرداد یا در حوادث مشروطه.


نكته‌ی خاص دیگر این خطبه‌ها این بود كه رهبری برخلاف حركت، اهداف و جریان‌سازی‌های دشمن كه ایجاد التهاب و اغتشاش و آشوب در جامعه بود، همه را به آرامش و آگاهی فراخواندند. دشمن می‌خواست در فضای آشوب‌زده، افكار عمومی را مشوش كند و بعد در این فضای مشوش و غبارآلود، چون تحقق تدبیر و بصیرت سخت می‌شود، به‌راحتی شعله‌های فتنه را برافروزد. در چنین شرایطی، آحاد جامعه و حتی برخی كارگزاران، ذهنشان مشوش است و نمی‌توانند درست تحلیل كنند و تصمیم بگیرند. این‌جا است كه عنان كار از دست كارگزاران و حتی از دست مردم هم خارج می‌شود و آن فتنه‌های كور ما را به ناكجاآباد می‌برد.


اما رهبر انقلاب در خطبه‌های عبادی سیاسی نماز جمعه كه آمیخته‌ای از معنویت و نورانیت است، دقیقاً این جمله را فرمودند كه مبادا هیجان‌های سیاسی ما را از خدا غافل كند. این خیلی كار بزرگی است. امتش را در اوج فتنه دقیقاً روشن می‌كند و در عین روشنگری دست می‌گذارد روی نكاتی كه دقیقاً دشمن بر روی آنها سرمایه‌گذاری ملی كرده و در اوج آن فتنه‌ها مردم را دوباره به یاد خدا متذكر می‌كنند. خود آقا به‌تأكید كه: «ألا بذكر الله تطمئن القلوب».
دشمن می‌خواست در فضای آشوب‌زده، افكار عمومی را مشوش كند و بعد در این فضای مشوش و غبارآلود، چون تحقق تدبیر و بصیرت سخت می‌شود، به‌راحتی شعله‌های فتنه را برافروزد.

خطبه‌ی اول رهبری پیرامون سكینه و آرامش بود، چون در جامعه‌، یا در مقر فرماندهی‌، یا در اتاق فكر كارگزاران اگر سكینه و آرامش باشد، تدبیر درست صورت می‌گیرد. بعد از تدبیر درست، تصمیم هم درست صورت می‌گیرد. لذا به تعبیر عادی، آقا از همان ابتدا شروع كردند به جمع و جور كردن تدبیر و تصمیم و انتظام و نظم‌ دادن و سیاق دادن. مردم را در انجام وظیفه‌شان یادآوری كردند. در بحث وحدت كلمه، تأكید كردند كه این وحدت كلمه یك عنوانی است واقعاً الهی.

جالب است گفته شود كه حتی در بعضی از متون انجیل و عهد عتیق و نیز بعضی كلماتی كه منبعث از فرهنگ امام (ره) و انقلاب اسلامی است، بارها كلماتی تكرار شده كه امام (ره) نیز با بیان الهی‌شان و درایت الهی‌شان مطرح می‌كردند؛ كلیدواژه‌هایی مثل «مستكبر و مستضعف». «وحدت كلمه» و «شیطان بزرگ». برای این‌گونه كلمات حتی در بین مسیحیان و بعضی از یهودیان نیز گوش شنوا وجود داشته و دارد، چون در متون مقدسشان با آن‌ها آشنا شده‌اند. رهبر انقلاب نیز دقیقاً بر همین مبنای فطرت الهی افراد، هدایت جامعه را انجام می‌دهند.


لزوم وحدت خودی
رهبر معظم انفلاب مسأله‌ی وحدت كلمه را مطرح كردند و در همین مسیر حركت كردند و در جهت جذب حداكثری‌. دشمن فضای جامعه را به هم زده بود و القا می‌كرد كه مثلاً آن نزدیك به چهارده میلیون رأی به نظام نیست. آقا توصیه بر وحدت كردند كه خیر؛ همه‌ی این‌ها معتقد به نظام هستند. حتی كاندیداهایی كه آمدند و فرمایش دیگری فرمودند، آقا آن‌ها را هم مهره‌ها و افراد نظام اسلامی معرفی كردند.


با تأكید بر قانون‌گرایی و این‌كه قانون در این قضیه فصل‌الخطاب است و همه قاعدتاً باید به قانون عمل كنند، یك سد بتونی در مقابل این اعتمادزدایی دشمنان از نظام ایجاد كردند، چون دشمن داشت به این تفكر دامن می‌زد كه اعتمادی به نظام نیست. تعدادی از افراد بودند كه این امر برایشان مشتبه شده بود كه آیا كسی هست كه از حقوق ما دفاع كند؟
با تأكید بر قانون‌گرایی و این‌كه قانون در این قضیه فصل‌الخطاب است و همه قاعدتاً باید به قانون عمل كنند، یك سد بتونی در مقابل این اعتمادزدایی دشمنان از نظام ایجاد كردند، چون دشمن داشت به این تفكر دامن می‌زد كه اعتمادی به نظام نیست.


دشمن‌شناسی در عین حال  در خطبه‌ها با سیاست تمام، دشمن را تحقیر كردند، ولی هم اقتدار نظام را به رخ دشمنان كشیدند و هم یك آرامش فكری را با این فرمایش‌ها دوباره به مردم هدیه كردند. آقا در تعبیری فرمودند: «احمق‌ها خیال كردند جمهوری اسلامی ایران و این ملت عظیم مثل گرجستان است.» مشكل دشمن این است كه ملت ایران را نشناخته است. دشمن در انتخابات 1388 تیر خلاص خودش را، یعنی فریاد علنی حمله‌ی خود را به پیاده‌نظام‌ها سر داده بود، ولی در ادامه‌ی این خطبه‌ها، بخش عظیمی از مردمی كه با تبلیغات سوء امر برایشان مشتبه شده بود‌، خودشان را از صفوف دشمنان جدا كردند و این‌جا بود كه این روند فتنه سیر قهقرایی‌اش را شروع كرد تا در روز 22 بهمن كه باز هم مردم آمدند و با عمل به توصیه‌ی رهبر معظم انفلاب سنگ قبر آنها را هم گذاشتند. این در حالی بود كه اوج فتنه خیلی سهمگین بود. خیلی از سران فتنه و دشمنان مغرض انقلاب هنوز هم معترفند كه اگر رهبر انقلاب اسلامی یك قدم عقب‌نشینی می‌كرد، كار این نظام یك‌سره بود. تعجب كردیم از صلابت این فرد!

به نظر من عصر حاضر، یك دوران نورانی است. دورانی كه با تجلی نظام امامت در ولایت فقیه و موفقیت این مصداق و شاخص در متجلی كردن نظام امامت برای مردم جهان همراه است كه ان‌شاءالله ظهور امام مهدی (عج) را در پی خواهد داشت.

*نویسنده‌ی كتاب «عصر امام خمینی(ره)»
پنج شنبه 7/7/1390 - 20:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته