• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11098
تعداد نظرات : 597
زمان آخرین مطلب : 3556روز قبل
تزیینات و دکوراسیون

 

  

مهمترین عملکرد دیوارها، جداسازی کامل یا تقریبی فضاهای مختلف از یکدیگر است. این عملکرد که در نوع خودش بسیار ساده و با کاربردی از پیش تعیین شده است، در محیط‌های مسکونی، اداری و دیگر فضاها می‌تواند نقش مهمی را در

دکوراسیون ایفا کند. با تقسیم فضا از طریق دیوارها و دیوارکشی بین مقاطع مختلف کاری، می‌توانید فضایی با چند کاربری طراحی کنید. در سیستم طراحی سنتی، چه در منازل و چه در محیط‌های کاری و اداری، هر فضا به‌وسیله چهار دیوار محصور

و فعالیت‌ها در داخل چهار دیواری‌ها انجام می شود. در عصر حاضر با تغییراتی که در سبک زندگی و تکنولوژی روز و به تبع آن در اندازه و مساحت فضاها ایجاد شده، تعریف چارچوب فعالیت‌ها نیز تغییر کرده است. امروزه تقسیم فضا به‌صورتی

انجام می‌شود که جریان سیال انرژی و سبک معماری و طراحی داخلی در کل مجموعه، قابل حرکت و رویت باشد و وحدت طراحی فضا به‌وسیله دیوارهای بلند جدا کننده، از بین نرفته است. این‌گونه تقسیم‌بندی، به ویژه در سیستم‌های اداری که مجزا

هستند اما اشراف مدیریت به کل سیستم وجود دارد، تقسیم‌بندی شناور نامیده می‌شوند و نوع جداسازی را پارتیشن‌بندی شناور می‌نامند.

پارتیشن(partition) به معنی جداسازی و قسمت‌بندی است. در دهه‌های گذشته این پارتیشن‌ها که اغلب از چوب ساخته می‌شدند به صورت مجموعه‌ای بلند تا سقف امتداد می‌یافتند و در نهایت، طبقات آن، فضایی برای قرار دادن اشیاء تزئینی که از دو

سو قابل رویت بودند به‌شمار می‌رفت. این جداکننده ها اغلب در میان دو فضای پذیرایی و نشیمن تعبیه می شدند.

برای ایجاد پارتیشن در فضا، پلان فضای مذکور را ترسیم کنید، مقیاس را در اندازه و محل قرارگیری پارتیشن مدنظر قرار دهید؛ پس از بررسی سیرکولاسیون (محدوده تردد و رفت و آمد) در پلان و تطبیق اندازه پارتیشن با متراژ فضا و تصمیماتی

درباره رنگ و فرم آن، می‌توانید پارتیشن‌ را در فضا اجرا کنید.

می‌توانید پارتیشن‌ را در فضاهای مسکونی برای کاربری‌های زیر استفاده کنید:

  • جداسازی فضای ورودی از فضاهای دیگر
  • جدا‌سازی فضای هال و پذیرایی
  • جدا‌سازی پذیرایی از غذا خوری
  • پنهان کردن قسمت‌های قناس فضا، ستون‌های قرار‌گرفته در مرکز یا فضاهایی با دیوار کج
  • برای فضاسازی در اتاق خواب‌های بزرگ و تبدیل آن به دو اتاق تو در تو مثلا اتاق کار و فضای کار یا قسمت خواب و فضای تعویض لباس و…..

امروزه انواع متنوع و متعددی از پارتیشن در بازار موجود است که مانند دیوار، نقش جدا کننده را در فضا ایفا می‌کند و از طرفی به‌علت تنوع در فرم، اندازه، نوع کاربری، متریال، رنگ، بافت و …، عنصری کامل کننده در طراحی فضا به شمار می‌آید. استفاده از پارتیشن‌بندی در فضاهای مسکونی علاوه بر کاربرد، جنبه دکوراتیو نیز دارد. مخصوصا در فضاهایی با متراژ کم، نوع پارتیشن نباید باعث کوچک شدن فضا شود. پارتیشن‌ها یا جدا کننده‌ها می‌توانند با ارتفاع بسیار کوتاه نصب شوند. در این حالت به‌صورت دیوارک عمل کرده و معمولا در محیط‌های یکپارچه مانند هال و پذیرایی برای جداسازی دو فضا به‌کار می‌روند.

  • نوع کوتاه پارتیشن که روی زمین قرار می‌گیرد مانند پانل‌ها، معمولا ثابت نصب می‌شوند، اما نوع متحرک آنها مناسب‌تر ‌هستند زیرا می‌توانید محل قرارگیری آن را با تغییر چیدمان تغییر دهید. از سطح روی این پارتیشن‌ها می‌توانید به‌ عنوان محلی برای قرار دادن المان‌های تزئینی استفاده کنید. این‌گونه پارتیشن‌ها معمولا دو سویه طراحی و ساخته می‌شوند و می‌توانند برای هر دو سمت فضا جنبه دکوراتیو داشته باشند.
  • آکواریوم نیز می‌تواند به عنوان پارتیشن استفاده شود، فقط به این نکته توجه کنید که آکواریوم زمانی می‌تواند به عنوان پارتیشن استفاده شود که از دو طرف دید داشته باشد. بهترین و مطلوب‌ترین حالت قرار دادن آکواریوم در محیط به نحوی است که از چند جهت قابل رویت باشد. در این حالت جلوی نور محیط را نگرفته و فضا بسته نمی‌شود.
  • پارتیشن‌ها به‌دلیل داشتن طبقات و فرم توخالی خود، عبور دهنده نور نیز هستند، اما با تعبیه نورهای نقطه‌ای نیز می‌توانند به عنوان یک عنصر دکوراتیو در فضا عمل کنند. این نورپردازی را می‌توانید در طبقات یا قسمت بالا و تاج پارتیشن جانمایی کنید.
  • در قسمت‌هایی از فضا همانند جان‌پناه پله‌ها، پارتیشن‌ها می‌توانند هم نقش جان‌پناه را ایفا کنند و هم فضا را از حالت بسته بودن درآورند. این تقسیم‌بندی‌ها در اتاق کودک نیزبه‌دلیل فراهم آوردن فضایی جهت قرار دادن وسایل بازی کودک می‌تواند بسیار کارآمد بوده و فضایی دوست‌داشتنی برای کودک خردسال شما به وجود آورد. توجه به ایمنی در اجرای پارتیشن اتاق کودک بسیار مهم است.
  • در طراحی پارتیشن‌های امروزی به فرم نیز بسیار توجه می‌شود، مثلا می‌توانید از گره چینی، منبت‌کاری و دیگر هنرهای تزئینی برای قسمت‌هایی از پارتیشن استفاده کنید. در طراحی پارتیشن‌ها، به‌غیر از چوب، می‌توانید از تلفیق چوب یا MDF و فلزاتی نظیر آلومینیوم یا تلفیق شیشه و چوب بهره گیرید.
  • تنوع در مواد این امکان را به طراح می‌دهد تا طرح‌های متنوع و متفاوتی را جهت مصارف گوناگون پدید آورد. یکی دیگر از ابداعاتی که امروزه در طراحی پارتیشن‌ها از طریق طراحان به‌کار می‌رود، صلب و یکسره نگاه نکردن به آن است. به‌گونه‌ای که پارتیشن‌های امروزی از اجزای مجزایی همچون باکس‌ها و طبقات کوچک و بزرگ چوبی و شیشه‌ای تشکیل شده است که به‌ شکل‌های متفاوت و متنوع بر روی قید یا داربست فلزی یا چوبی مونتاژ می شوند و به مجموعه حالتی پویا و متنوع می‌دهند.
  • نوع دیگر پارتیشن که می‌توان از آن نام برد، جدا کننده‌هایی هستند که به‌صورت صفحات و دیوارک‌هایی نه از زمین بلکه از سقف آویخته شده وبدون اشغال فضایی از کف، دو قسمت را به‌صورت بصری و مجازی از یکدیگر جدا می‌کنند. این نوع تقسیم فضا در محیط‌های کاری استفاده بیشتری دارد.
  • در محیط‌های اداری قسمت‌هایی که فعالیت مشخصی در آن انجام می‌گیرد توسط پارتیشن‌های چوبی و شیشه‌ای که می‌تواند از نوع سندبلاست باشد و روی زمین پیچ شود، از یکدیگر جدا می‌شوند.
  • پارتیشن‌ها می‌توانند در حالت‌هایی به‌صورت یکسره عمل کنند و دو دیوار روبه‌روی هم را به یکدیگر متصل کنند. در این حالت، یک فضا به طور کامل به‌وسیله این تقسیم‌کننده جدا می‌شود و حالت مستقلی به خود می‌گیرد. بدیهی است که وجود بازشویی مانند در، برای رفت و آمد نیاز است.

 Bartarinha.ir

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:48
تزیینات و دکوراسیون

 

یک منزل مرتب که هر یک از اسباب و لوازم زندگى در جاى‏مخصوص و مناسب قرار گرفته باشد ، از جهاتى بر یک منزل شوریده ودرهم و برهم مزیت دارد.
اولا : نظم و ترتیب مخصوص به منزل صفا و رونق و زیبایى‏مى‏بخشد، تماشاى تکرارى خانه نه تنها موجب ملال نمی شود بلکه‏مسرت‏بخش و دلپذیر خواهد بود.
ثانیا : انجام کارهاى خانه‏دارى را آسان می کند، اوقات کدبانوى خانه‏بیهوده تلف نمی شود زیرا به هر چیز احتیاج پیدا کرد می داند کجاست، براى پیدا کردن آن معطل نمی شود ، در نتیجه کارها به آسانى انجام مى‏پذیرد و خانم ‏را وامانده و خسته نمی گرداند.
ثالثا : رونق و صفاى محیط مرتب منزل که از ذوق و سلیقه کدبانوى‏خانه حکایت می کند، مرد را به خانه و زندگى علاقه‏مند می سازد .
رابعا : چنین خانه مرتبى اسباب آبرو و سرافرازى خانواده بوده و ‏هر کس آنرا ببیند از زیبایى آن لذت مى‏برد و به ذوق و سلیقه کدبانوى خانه‏آفرین خواهد گفت.
با خرید و تهیه اسباب لوکس زندگى زیبا نمی شود بلکه نظم و ترتیب‏خاص زیبایى به وجود می آورد.خود شما حتما خانواده‏هاى مرفه و ثروتمندى‏را دیده‏اید با اینکه از انواع و اقسام گوناگون لوازم لوکس زندگى‏برخوردارند
اما زندگى آنها چون درهم و برهم است صفا و رونقى ندارد ودیدن آن ملال‏آور است، به عکس خانواده‏هاى متوسطی که را در عین‏ مشکلات ، زندگى زیبا و مسرت‏بخشى دارند،
چون همان اسباب و لوازم‏مختصر ،مرتب و منظم و تمیز است،اصولا مگر زیبایى جز نظم و ترتیب‏خاص چیز دیگرى است؟
بنابراین، یکى از وظائف مهم خانه‏دارى رعایت نظم و ترتیب‏است ،البته خانم هاى خوش سلیقه و کدبانوی تبیانی خودشان بهتر می دانند اسباب و لوازم‏خانه را چگونه مرتب سازند لیکن در عین حال یادآورى نکات زیر بى‏فایده ‏نیست:
اسباب و لوازم منزل را درجه‏بندى نموده براى هر نوعى از آنها جاى مخصوصى انتخاب نمایید، همه ظرف ها را یک جا روى هم نریزید، ظرفهایى را که مورد احتیاج همیشگى است در دسترس قرار دهید ،اسباب‏شیرینى خورى و آجیل خورى را در یک جا قرار دهید،
ظرف هاى‏شربت‏خورى جاى مخصوص داشته باشند، یک جا را اختصاص بدهید به‏اسباب چایخورى،اسباب و ظروف غذاخورى را در یک جا قرار بدهید، به طور خلاصه اسباب و لوازم زندگى به‏قدرى
مرتب باشد که خود شما و شوهرتان و فرزندانتان جاى مخصوص‏آنها را بدانند به طوریکه اگر در شب تار هم خواستید آنها را پیدا کنید، بتوانید مستقیما به سراغ شان بروید.

هر کاری را به موقع انجام دهید و حتی الامکان انجام کاری را به بعد موکول نکنید،به این ترتیب هیچ وقت کارها روی هم انباشته نمی شود.
شاید بعضی خانم ها بگویند: برنامه مذکور براى اعیان و اشراف‏خوب است که زندگى مفصلى دارند ،اما براى زندگانى فقیرانه ما این همه‏تشریفات ضرورت ندارد ،لیکن خاطر نشان می شود که اسباب و لوازم‏زندگى به هر حال باید مرتب باشد ،چه فقیر چه غنى.
والدین بى‏انضباط ، براى اینکه خودشان را بیگناه معرفى کنند ،شوریدگى منزل را به گردن بچه‏ها می گذارند،در صورتیکه این موضوع‏اشتباه است زیرا بچه‏ها از پدر و مادر تقلید می کنند،
اگر پدر و مادر منظم‏باشند آنها هم منظم تربیت می شوند ،بچه‏ها در آغاز امر با رعایت نظم وترتیب مخالف نیستند بلکه بدان اظهار علاقه می نمایند.لیکن وقتى اوضاع‏ نامنظم داخلى را مشاهده نمودند از آنها درس زندگى می آموزند.
پول و اوراق بهادار از قبیل چک و سفته و اسناد و مدارک را درجاى محفوظى بگذارید که در دسترس بچه‏هاى کوچک نباشد، زیرا ممکن‏است در اثر غفلت از بین بروند و ضررهایى به شما وارد گردد،زدن و تنبیه‏کردن بعد از عمل سودى ندارد ،
علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد، بچه‏گناهى ندارد، تقصیر از جانب مادری است که اشیاء ارزشدار را در دسترس او قرار داده است.

داروها و مواد خطرناک و سمى را حتى نفت و بنزین را در جایى‏بگذارید که دست‏بچه‏هاى کوچک بدانها نرسد،زیرا ممکن‏است در اثر نادانى آنها را بخورند و بیمار شوند ،
احتیاط کردن ضرر ندارد لیکن در اثر غفلت و بى‏احتیاطى صدهاخطر در کمین شما است.در خاتمه یادآور می شوم که البته نظم و انضباط خوب است لیکن نه‏بحدی که از شما و شوهرتان سلب آسایش کند ،
اگر از حد متعارف و عادى‏گذشت‏به وسواسی گرى و سلب آزادى منجر می شود که خود یکى ازمشکلات بعضى خانواده‏ها بشمار می رود و ممکن است‏سبب جدایى وافتراق واقع شود.
کدبانوی محترم !

در هیچ کارى افراط و تفریط خوب نیست‏بلکه میانه‏روى در هرحال بهتر است،نه به قدرى بى‏انضباط باش که اوضاع زندگیتان شوریده ‏و بى‏حساب باشد نه آنقدر در حفظ انضباط زیاده‏روى کن که به‏وسواس منجر شود و راحتى را از شما بگیرد.
منبع : برگرفته از کتاب ” همسرداری “

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:45
موفقیت و مدیریت

 

با الهام از نیروی ایمان، خود را به سوی موفقیت سوق دهید.

به پیروزی خود ایمان پیدا کنید وآن را به چنگ آورید.

بی اعتقادی ونیروی ویرانگر حاصل از آن را نابود کنید.

از بزرگ اندیشی, نتایجی بزرگ بگیرید.

ذهن خویش را وادارید تا افکار مثبت ایجاد کند.

قدرت ایمان را در خود تقویت کنید.

یک برنامه موفقیت آمیز وجدی طرح کنید.

خود را در برابرآفت عذر تراشی واکسینه کنید، عافتی که عامل شکست هاست.

رمز ورازی که دردیدگاه شما نسبت به تندرستی وجود دارد دریابید.

برای رهایی از بهانه های مربوط به فقدان تندرستی چهارگام مثبت بردارید.

کشف کنید که چرا هوش به تنهایی در برابر تفکر ارزشی ندارد.

از ذهن خود برای اندیشیدن استفاده کنید نه برای انبار کردن اطلاعات.

سه شیوه آسان برای رهایی ازبهانه های فقدان هوش رایاد بگیرید.

بر مشکل سن غلبه کنید،«خیلی پیر»یا«خیلی جوان بودن»،

بهانه های مربوط به نداشتن شانس را به کنار نهید واقبال نیک را به سوی خود بکشانید.

از تکنیک اقدام برای رهایی از ترس وایجاداطمینان استفاده کنید.

حافظه خود را به گونه ای به کارگیریدکه میزان اطمینانتان را افزایش دهد.

بر ترس خود از دیگران غلبه کنید.

با گوش سپردن به ندای وجدان، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.

با اعتماد به نفس عمل کنید تا بتوانید با اعتماد به نفس بیندیشید.

روش های پنج گانه غلبه بر ترس را به کار ببندید.

دریابید که میزان موفقیت شما با وسعت تفکرتان نسبت مستقیم دارد.

ابعاد حقیقی خود را بسنجید وارزشهای خود رابشناسید.

بزرگ بیندیشید.

با یاری این چهار مرحله خاص دامنه بزرگ اندیشی خود را بگسترانید.

با تجسم ایده آلهای خود، اندیشه خود را گسترش دهید.

برای مردم وخودتان وهر آنچه وجود دارد ارزش قائل شوید.

به حرفه خود به شکلی«بزرگ اندیشانه» بنگرید.

ذهن خود را با مسائلی فراتر از امور جزئی مشغول کنید وروی مسائل مهم تمرکز داشته باشید.

خود را بیازمایید، دریابید که بزرگ اندیش تر از آنید که خود تصور می کنید.

از تفکر خلاق برای یافتن راههای بهتر وتازه تر برای انجام کارها استفاده کنید.

با ایمان داشتن به اینکه می توان کارها راانجام داد، نیروی خلاق را تقویت کنید.

با اندیشه های دست وپاگیر ومتحجر مبارزه کنید.

با استفاده از نیروی خلاق، بهتر وبیشتر کار کنید.

با تقویت گوش وهوش خود، از سه کلید برای پرورش خلاقیت استفاده کنید.

تفکر خود راگسترش دهید وذهن خودرا به فعالیت وادارید.

ایده ها وآرمان های خود را،که محصول تفکر شما هستند تحقق بخشید.

ظاهر خود را بیارایید، زیرا کمک می کند افکارآراسته تری داشته باشید.

فکر کنید دارید کار مهمی انجام می دهید تا آدم با اهمیتی شوید.

شخصیت خود را بر اساس شعار سازنده«خودرادست کم نگیرید»بنا کنید.

افکار خود راتعالی بخشید، مانند انسانهای بزرگ منش بیندیشید.

محیط پیرامون خود را به سود خود درآورید.

نگذارید آدمهای کوچک سد راه ایده آلهای بزرگ شما شوند.

بر محیط کار خود مسلط شوید.

در اوقات فراغت، به خود استراحت روحی کامل بدهید.

سموم فکری راازمحیط خودبه دورافکنید.

سعی کنید که همه کارها رابه نحو احسن انجام دهید.

دیدگاهی رابرگزینید که شما را سریعتر به خواسته هایتان برساند.

سر شوق بیایید، فعال شوید.

نیرویی را که دراشتیاق وجود دارد، تقویت کنید.

احساس کنید «مهم هستید».

سیاست«اولویت درارائه خدمت» رابرای کسب درامد بیشتر اتخاذ کنید.

با خوشبختی نسبت به مردم، توجه وحمایت آنان رابه سوی خود جلب کنید.

خود راروشنی بخش زندگی دیگران کنید تا دوست داشتنی تر شوید.

برای ایجاد رفاقت پیش قدم شوید.

«درمردم جز خوبی ندیدن» فنی است که باید در آن مهارت یابید.

سعی کنید که شنونده خوبی باشید تا دوستان جدید پیدا کنید.

بزرگ بیندیشید! حتی زمانی که اوضاع بر وفق مرادتان نیست.

عادت کنید که اقدام راجایگزین تعلل کنید، وبه دست آوردن اطمینان استفاده کنید.

با عملکرد ذهن خود آشنا شوید.

اهمیت واژه «الان» رادرک کنید.

عادت کنید که بلند وقاطع حرف بزنید تا احساس قدرت کنید.

به ابتکار که نوع خاصی از عمل است، رو آورید.

کشف کنید که شکست، چیزی جز یک حالت خاص ذهنی نیست.

ازهرمانعی که برسر راهتان قرار می گیرد، درسی بگیرید.

از نیروی سازنده انتقاد ازخویش بهره ببرید.

از پشتکاروآزمایش نتایج مثبتی بگیرید.

به مدد تمرکز بر جنبه های مثبت هر چیز، باناامیدی مبارزه کنید.

هدف ومقصد کاملاً مشخصی رابرای زندگی خودتان تعیین کنید.

برای ده سال آینده خود هدف ونقشه معینی طرح کنید.

ازپنج عاملی که موفقیت را نابود می کند دوری کنید.

با تعیین اهداف مشخص، نیروی خود راچند برابر کنید.

اهدافی رابرگزینید که موفقیت وشادکامی شما راتضمین می کند.

با بهره گیری از«خودسازی سی روزه»به اهداف خود نائل آیید.

برای داشتن آینده ای ثمر بخش روی خودتان سرمایه گذاری کنید.

چهار اصل رهبری رایادبگیرید.

نیروی خورا برای تبادل نظر باافرادی که می خواهید آنها را تحت تاثیر قرار دهید، افزایش دهید.

از نگرش«انسان بودن» برای کسب موفقیت استفاده کنید.

به پیشرفت بیندیشید. به پیشرفت ایمان داشته باشد. برای پیشرفت بکوشید.

خودرابسنجیدتاببینید آیا ترقی خواهانه فکر می کنید یا خیر.

از قدرت تفکر بی نظیر خود بهره مند شوید.

دربحرانی ترین لحظات زندگی، ازجادوی بزرگ اندیشی استفاده کنید.

م8ش

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:33
كودك

 

 

آموزش مسئولیت‌های مالی به کودکان، پایه و اساس عملکرد مالی صحیح آن‌ها در بزرگسالی است.مطالعات نشان داده است افرادی که مسئولیت‌های مالی را از سنین پایین و در واقع از کودکی می‌آموزند، در بزرگسالی کم‌تر بدهکار شده، بیش‌تر پس‌انداز می‌کنند.

برای این منظور و داشتن کودکانی با آینده بهتر با روش زیر به آن‌ها کمک کنید :

۱- با آن‌ها در مورد پول صحبت کنید و به آن‌ها در مورد انواع صورتحساب‌ها و اهمیت پرداخت به موقع آن‌ها توضیح دهید.
همچنین در مورد این که چطور قیمت‌ها را با هم مقایسه و بهترین و مناسب‌ترین کالا را خریداری کنند؟
این که چطور با توجه به قیمت‌های مختلف بازار، خرید خوب و درستی داشته باشند؟

۲- به او در مورد تامین هزینه‌ها توضیح دهید. تنظیم بودجه، مهارت مهمی است که باید آموزش داده شود.

برای او مقرری تعیین کنید. به او نشان دهید چه مقدار پول دارد. کجا می‌تواند آن را هزینه کند؟ و چطور می‌تواند آن را پس‌انداز نماید؟

۳- هنگام خرید او را با خود ببرید و در مورد مقدار پولی که برای خرید دارید و اقلام مورد نیاز خود صحبت کنید.

به او بیاموزید که چطور اجناس و قیمت‌ها را با هم مقایسه و بهترین خرید را داشته باشد. این تجربه‌ای برای او خواهد بود تا با توجه به مقدار پول موجود در مورد خرید کالاها بهترین تصمیم را بگیرد.

۴- با پول خود او یک حساب پس‌انداز باز کنید. هر بار کمی به آن اضافه کنید. به کودک خود در مورد نحوه برداشت و آگاهی از مقدار سودی که به پس‌انداز او تعلق می‌گیرد، صحبت کنید و نحوه محاسبه سود بانکی را به او توضیح دهید.

۵- به او در مورد صحیح نبودن خریدهای ناگهانی و احساسی توضیح دهید. این که از خرید از روی هوس خودداری کند و بین چیزهایی که نیاز دارد و چیزهایی که دلش می‌خواهد، تفاوت قائل شود.

مطمئن شوید کاملا تفهیم شده است که اگر چیزی گران است باید برای خرید آن پس‌انداز کند نه این که فورا قرض کرده برای داشتن آن زیر بار بدهی برود.

۶- برای انجام بعضی کارهای خود در نزدیک خانه برایش مقرری در نظر بگیرید. این باعث می‌شود ارزش پولی را که خود بدست می‌آورد، بداند و اخلاق کاری در او تقویت شود. مطمئن باشید که ضمن انجام کار، به نتایج و معیارهای جالبی خواهد رسید.

 

منبع: hamshahrionline.ir


چهارشنبه 7/4/1391 - 17:30
ازدواج و همسرداری

 

ازدواج برای هر مرد مجردی یک تصویر قشنگ است؛ یک آرزو که سال‌ها منتظرش می‌نشیند و در موردش رویابافی می‌کند. اما درست از همان لحظه‌ای که می‌خواهید با صدای بلند تصمیم‌تان به ازدواج را اعلام کنید، نگرانی‌ها شروع می‌شود؛ نگرانی‌هایی که پیش از این حتی فکر نمی‌کردید سد راه ازدواج شما شوند.

وقتی روز‌به‌روز به تعداد این دردسرها اضافه شده یا شدت‌شان بیشتر ‌شود، ممکن است ناامید شوید و شما هم مثل خیلی‌های دیگر از ازدواج کردن فراری شوید اما فراموش نکنید، خیلی راحت می‌توانید راه دیگری را در پیش بگیرید و از ازدواج همان رویایی را که می‌خواستید بسازید؛ یک رویای پر دردسر که توانایی حل کردن مشکلاتش را دارید.

دردسر اول: هماهنگی‌های خانوادگی

وارد شدن به یک خانواده جدید، کنار آمدن با آرزوها، آداب و رسوم و انتظارات ساده نیست. شما از همان روزهای اول ممکن است نگرانی‌هایی را تجربه کنید که در دوره مجردی هیچ‌کدام‌شان را نداشته‌اید. نحوه خواستگاری‌ کردن، نوع جشنی که می‌خواهید بگیرید و خیلی تصمیم‌گیری‌های سخت‌تر و مهم‌تر همگی می‌توانند برای شما به یک چالش تبدیل شوند.

راه‌حل: سعی کنید قبل از مذاکره با خانواده همسرتان باهم سنگ‌های‌تان را وا‌بکنید. خود شما دوست دارید چطور ازدواج کنید و به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می‌دهید؟ تصمیمی مشترک با همسر آینده‌تان بگیرید و بعد مفصل در مورد حساسیت‌های خانواده یکدیگر و آداب‌و‌رسوم‌شان گفت‌وگو کنید. حالا سعی کنید تصمیمات‌تان را در قالب خانوادگی‌تان پیاده کنید. اگر در مورد بعضی موارد باید مقاومت کنید یا بجنگید، هرگز همسرتان را به جنگ خانواده‌تان نفرستید بلکه خودتان با آن‌ها مذاکره کنید و تصمیمات مشترک‌تان را به‌عنوان عقاید شخصی خودتان با خانواده در میان بگذارید. وقتی هر دوی شما در جبهه خودتان جنگیدید و کمی از حساسیت‌ها را کم کردید، می‌توانید خانواده‌ها را دور هم جمع کنید و یک تصمیم تعدیل شده و خانوادگی در مورد آینده‌تان بگیرید.

دردسر دوم: حساب و کتاب‌های مالی

نگرانی در مورد مسائل مالی و خرج و مخارج یک خانواده، یکی از نخستین نگرانی‌هایی است که قرار است تجربه‌اش کنید. اگر شما یک آدم معمولی باشید و بخواهید روی پای خودتان بایستید این نگرانی می‌تواند به یک استرس تبدیل شود. پرداختن قبض‌ها، خرج خورد و خوراک، پوشاک، اجاره خانه، ‌مهمانی‌ها و مسافرت‌ها حتی در ساده‌ترین شرایط هم می‌تواند کمی بحران‌ساز باشد. به‌خصوص در ماه‌های اول که هنوز برآورد دقیقی از این هزینه‌ها ندارید.

راه‌حل: قبل از این‌که پایه‌های زندگی‌تان را بسازید، با همسرتان در مورد موضوعات مالی به توافق برسید. این توافق خیلی هم دقیق و غیرقابل تغییر نخواهد بود اما باز هم به شما در کم کردن تنش‌ها کمک خواهد کرد. هرگز روی آخرین قطره مانده در جیب‌تان برنامه‌ریزی نکنید. در مورد سطح اولیه‌ای که برای زندگی‌تان می‌خواهید بسازید با هم به توافق برسید. محله و ماشینی که قرار است داشته باشید، مکانی که برای ماه عسل قرار است بروید و سهمی که هر کدام از شما در مورد هزینه‌ها قرار است داشته باشید را معین کنید تا بعد از ازدواج با تنش کمتری روبه‌رو شوید.

دردسر سوم: عادت‌های عجیب‌و‌غریب همسرتان

هر آدمی را هم که برای ازدواج انتخاب کنید و هرچه‌قدر هم که در موردش تحقیق کرده باشید، باز هم نمی‌توانید کاملا بشناسیدش. هر کدام از شما با عادت‌های متفاوتی وارد این خانه مشترک خواهید شد و ماه‌ها زمان لازم دارید که بتوانید با این عادت‌ها سازگار شوید و قلق یکدیگر دست‌تان بیاید.

راه حل: مهم‌ترین کاری که می‌توانید برای کم‌کردن تنش‌های ماه‌های اول انجام دهید، این است که قبل از زندگی زیر یک سقف به تمام ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری طرف مقابل‌تان حسابی فکر کنید. شاید در اول راه فکر کنید که چطور می‌توانید با این همه تفاوت‌ها کنار هم زندگی کنید اما به زندگی‌تان زمان بدهید و چند ماه بعد می‌بینید که این تفاوت‌ها چقدر کوچک و ناچیز است و در زندگی روزانه وجودشان اصلا عجیب‌و‌غریب نیست.

دردسر چهارم: انتظارهای متفاوت

شما ۲ آدم متفاوت هستید، در ۲ خانه متفاوت رشد کرده اید‌ و قطعا نگاه شما در مورد وظایفی که قرار است به‌عهده داشته باشید تفاوت دارد. شاید در آغاز راه زیاد شدن حجم وظایف‌تان و دغدغه‌هایی که زندگی مشترک به شما تحمیل کند بیشتر از ظرفیت‌تان باشد اما اگر قدرت مدیریت زندگی‌تان را داشته باشید خیلی زود توانایی شما هم به اندازه مسئولیت‌تان رشد خواهد کرد.

راه‌حل: انتظارات‌تان را با شرایط‌تان تطبیق دهید. کار خانه و کار بیرون‌تان را هماهنگ کنید و هر کدام‌تان سهمی از آن را بر عهده بگیرید. مهارت شما در انجام برخی کارها، علاقه‌تان به بعضی‌های دیگر و فرصت‌تان برای انجام بعضی کارها می‌تواند دلیل قانع‌کننده‌ای باشد که بدون بحث و جنجال زحمت‌شان را بر عهده بگیرید و مرز‌بندی‌هایی مثل کارهای زنانه و کارهای مردانه را بدون جانب‌داری کنار بگذارید.

دردسر پنجم:تعقیب و گریز

خب… شما قرار نیست مدام روبه‌روی هم باشید و از همه کارها و احساسات دیگری خبر داشته باشید. مدتی که بگذرد و شناخت‌تان از هم بیشتر شود، راحت‌تر می‌توانید از احساست طرف مقابل با خبر شوید و به او اعتماد کنید اما در ماه‌های اول اگر بخواهید زیاده‌از‌حد سر از کار همسرتان در بیاورید و او را تحت فشار بگذارید همه چیز خیلی زود به هم خواهد ریخت.

راه‌حل: به‌خاطر با خبر شدن از کارها و احساسات همسرتان تعقیب و گریز راه نیندازید. بگذارید مثل قبل زندگی‌اش را به شکلی طبیعی ادامه دهد و احساس نکند که همیشه زیر ذره‌بین قرار دارد. وقتی سر کار است یا مشغولیت دیگری دارد ثانیه‌به‌ثانیه به او زنگ نزنید. شما با این کارها نمی‌توانید جلوی خیانت را بگیرید پس بیهوده آرامش زندگی‌تان را مختل نکنید.

دردسر ششم: تفاوت‌ها

آدم‌های مختلف عقاید مختلف دارند و موضوعات مهم و حساس ممکن است از نگاه شما با نگاه همسرتان متفاوت باشد. بخشی از این تفاوت‌ها را قبل از ازدواج درک خواهید کرد اما بعد از ازدواج هم روز‌به‌روز به تعداد آن‌ها اضافه خواهد شد.

راه‌حل: نخستین و مهم‌ترین کاری که می‌توانید بکنید انتخاب آدمی است که حساسیت‌هایش برای شما قابل پذیرش باشد و به‌خاطر عقایدی که دارد آزرده نشوید، اما باز هم‌چنین انتخابی نمی‌تواند همه مشکلات را حل کند. شما باید سعی کنید که بعد از زندگی مشترک به ارزش‌ها، ‌عقاید و حساسیت‌های طرف مقابل‌تان احترام بگذارید و نخواهید که شخصیت او را زیر و رو کنید و از طرف دیگر، نباید بگذارید که در جریان زندگی به عقاید شما حمله شود یا این‌که کسی باورهایی که یک عمر در شما بوده را به چالش بکشد.

 

 

 

گردآوری : پایگاه اطلاع رسانی باتا

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:29
ازدواج و همسرداری

 

۱- همسرت را عوض نکن، خودت را عوض کن.

۲- همیشه درون خود را بازبینی کن و در این بازنگری‌ها منصف باش.

۳- کنترل زندگى خود را به دست بگیر و هیچگاه نسخه‌های درمانى دیگران را در زندگى پیاده نکن.

۴- هم به خوبی‌هایش فکر کن هم به بدی‌هایش و هنگام بحث هر دو را مد نظر داشته باش.

۵-خود روانپزشک خویشتن باش، با جملات نیرو بخش و درمان گر بعد از هر دلخوری به خود نیرویی تازه ببخش و بدان که این نیز بگذرد.

۶-کمتر صحبت کن و بیشتر عمل. هنگام ناراحتی زیاد سخن نگو، عمل کن (عمل شما سکوت و آرامش در چهرهٔ شماست) چرا که به هنگام ناراحتی تعادل روحی بر هم می‌خورد و مسائلی گفته می‌شود که‌گاه مشکل را پیچیده‌تر می‌کند.

۷- عیب‌های همسرت را دوست داشته باش.

۸- مرد‌ها همه یکسانند این یک روال جهانى است.

۹- مسائل کوچک را نادیده بگیر.

۱۰- مقایسه نکن. هیچگاه همسرت را با دیگری مقایسه نکن چرا که مرد‌ها در عین یکسان بودن هرکدام دنیایی خاص دارند.

۱۱- سعی کن اختلاف سلیقه‌هایتان به نزاع نیانجامد. این را بدان که تفاوت‌ها شکاف بوجود نمی‌آورد عدم تفاهم است که شکاف‌ها را بیشتر می‌کند. تفاوت در اصل بسیار سازنده است اگر از آن برای تعالى استفاده کنید.

۱۲-  وقت آزاد خود را تنظیم کنید. این کار را برای همه اعضاء خانواده انجام دهید و وقتى را هم به پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها اختصاص دهید با این کار برای خود و والدینتان ارزش قائل‌ می‌شوید.

۱۳- سعی نکن برای همه رفتارهای همسرت دلیل بیابی. چرا که خواستگاه و پرورش‌گاه هر کدام از ما برایمان رفتار‌هایی را نهادینه می‌کند. با تلاش و صبر آن دسته از رفتار هاى نادرست را که نهادینه شده از وجود هم محو کنید.

۱۴- عشق پایدار نیازمند احترام و بازگشت بعد از هر دلخوری است.

۱۵- قرار‌های دو نفره را فراموش نکنید. مانند اوائل ازدواج برای او نامه‌های عاشقانه و کوتاه بنویسید و یا با او در یک جای خاطره انگیز قرار بگذارید.

۱۶- با همسرت مثل یک دوست باش و مشکلات خود را همانند یک دوست با او حل کن.

۱۷- با عشق همسرت را رام خود کن.

۱۸- جذابیت خود را همیشه حفظ کنید حتى اگر چندین سال از ازدواجتان مى گذرد.

۱۹- بعضی مواقع با قواعد همسرت در زندگى بازی کن. این نوعی احترام به افکار و منش اوست و این را بدان که او قدر این کار را خواهد دانست.

م8ش

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:26
ازدواج و همسرداری

 

  

معمولا زمانی که رابطه ما با فردی به پایان رسید تـازه بـه دنـبــال چـراهـا می گـردیـم. آیـا علائــمـی وجــود دارد کــه نشان دهنده از دست رفتن علاقه فرد مقابـل نـسبــت بـه ما باشد؟ بله، گاهی اوقات آنچنان در رابطه و یا چــیزهای دیگر غرق می شوید که حتی متوجه چنین علائمی هــم نمی شوید.

در این قسمت ۸ زنگ خطر که نشان دهنــده کم شدن علاقه او نسبت به شما است را ذکـر می کنیم، شاید این مـوارد بـه دلـیـل رفـتـارهـای شما به وجود آمـده باشند. به هر حال دلیـل بـروز آنها هر چه که باشد، شایـد وقت آن رسیده که نگـاه دقیقتری به رابطه خود بیندازیـد و تصمیم خود را برای ادامه و یا قطع آن اتخاذ کنید.

اخطار ۱ – چند روز با شما تماس نمی گیرد :

البته این علامت لزوما نشان دهنده اتمام رابطه نیست، اما اگر او سابقا عادت داشته که همیشه به شما تلفن کند، پس بدانید که یک جای کار اشتباه است.

اخطار ۲ – دعوا کردن :

آیا او به تازگی بیش از حد معمول از کوره به در می شود؟ آیا به خاطر مسائل جزئی و بی ارزش بحث و مشاجره راه می اندازد؟ این مورد زمانی روی می دهد که طرف شما هیچ گونه تمایلی به ادامه ارتباط ندارد، اما در عین حال نمی خواهد رابطه از طرف او قطع شود. بهتر است خودتان را گول نزنید، اگر احساس می کنید که او به رابطه علاقمند نیست، خیلی راحت از او در مورد این مطلب سوال کنید.

اخطار ۳ – او مرموز می شود :

او به شما نمی گوید که کجا بوده و یا با چه کــسی در حال برقراری مکالمه تلفنی است. شما دیگر نمی توانید به حریم شخصی او نفوذ داشته باشید. ممکن است برای چندین ساعت ناپدید شود بدون اینکه هیچ توضیح قانع کننده ای برای کار خود داشته باشد.

اخطار ۴ – “من” جایگزین “ما” می شود :

شما سابق بر این می نشستید و با هم در مورد آینده مشترکتان صحبت می کردید: ما این کار را می کنیم، ما آن کار را می کنیم. ولی حالا او به شما می گوید: “من میخواهم این کار را انجام دهم” دیگر شما جزئی از آینده او به حساب نمی آیید.

اخطار ۵ – او بیشتر وقت خود را با دوستانش صرف می کند :

آیا می خواهید با دوستانش بجنگید یا با توجهی که به شما ندارد؟ شما قبلا مهم ترین و با ارزش ترین دارایی او بودید، اما حالا دوستانش برایش مهمتر از شما هستند.

اخطار ۶ – با هم اختلاط نمی کنید :

شاید قبلا سالی یکبار می نشستید و در مورد هرچیزی از آب و هوا گرفته تا اینکه چه بلایی بر سر لایه ازن خواهد آمد بحث می کردید، اما دیگر هیچ خبری از آن بحث های طولانی مدت نیست.

اخطار ۷ – اطرافیان نسبت به رابطه شما مشکوک می شوند :

دوستان و اطرافیان متوجه وجود تنش و خلاء عاطفی در رابطه شما شده و سوال هایی از این قبیل را از شما می پرسند: “آیا همه چیز خوب پیش می رود؟”

اخطار ۸ – بیش از هر زمانی از شما انتقاد می کند :

می گوید “این چه لباش زشتی است؟!” البته این در حالی است که همین چند هفته پیش خود او پیشنهاد خرید لباس را به شما داده بود.

توجه داشته باشید که این علائم تنها به عنوان زنگ خطر محسوب می شوند و اگر بتوانید دوباره ارزش های از دست رفته را باز جویید، ارتباط شما کماکان پابرجا خواهد ماند. پیش از آنکه دست به هر گونه اقدامی بزنید، باید بنشینید و با هم صحبت کنید تا بعدها از کرده خود پشیمان نشوید.

taknaz.ir

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:24
ازدواج و همسرداری

 

 
در اینجا به هشت مورد از این باورهای نادرست می‌پردازیم :

۱) ازدواج دوم

باور نادرست: از آنجایی که افراد از تجربیات بدشان عبرت می‌گیرند، ازدواج دوم موفق‌تر از ازدواج اول خواهد بود.

حقیقت: گرچه بسیاری از افرادی که طلاق گرفته‌اند، ازدواج‌های دوم موفقیت‌آمیزی خواهند داشت، میزان طلاق در میان افرادی که ازدواج مجدد کرده‌اند بالاتر از افراد در اولین ازدواج‌شان است.

۲) طلاق و کودکان

باور نادرست: طلاق ممکن است مشکلاتی برای بچه‌های خانواده ایجاد کند، اما در مجموع این مشکلات طولانی‌مدت نخواهد بود و بچه‌ها به سرعت با موقعیت جدید خو می‌گیرند.

حقیقت: طلاق خطر مشکلات در ارتباطات میان‌فردی را در کودکان می‌افزاید. شواهد به دست آمده از بررسی‌های گوناگون حاکی از آن است که این مشکلات درازمدت هستند. در واقع مشکلات این کودکان در بزرگسالی ممکن است بدتر شود.

۳) بچه‌دار شدن

باور نادرست: بچه دار شدن زوجی که دچار اختلاف هستند، رضایت آنها از ازدواج‌شان را خواهد افزود و مانع طلاق خواهد شد.

حقیقت: بسیاری از بررسی‌ها نشان داده‌اند که پر استرس ترین زمان یک ازدواج پس از تولد بچه اول است. در زوج‌هایی که بچه‌ دارند، در مقایسه با زوج‌های بدون بچه، اندکی خطر طلاق کاهش پیدا می‌کند، اما این کاهش خطر آنقدر نیست که باعث شود والدینی که مشکلات زناشویی دارند “بخاطر بچه‌های‌شان” با احتمال بیشتری در کنار هم باقی بمانند.

۴) مشکلات فرزندپروری

باور نادرست: هنگامی که والدین دچار اختلاف هستند، بچه‌ها در صورت جدا شدن آنها وضعیت بهتری خواهند داشت تا اینکه آنها در کنار هم باقی بمانند.

حقیقت: یک بررسی گسترده اخیر عکس این باور را ثابت می‌کند. این بررسی نشان داد با وجود اینکه اختلاف والدین و ناراضی بودن‌شان از ازدواج تاثیر گسترده منفی بر تقریبا هر جنبه‌ای بهزیستی کودکان‌شان می‌گذارد، تاثیر جدا شدن والدین بر کودکان نیز بسیار منفی است. این بررسی نشان داد تنها بچه‌های زوج‌هایی که اختلافات و مشاجرات بسیار شدیدی دارند، کودکان ممکن است از رهایی از این مشاجرات با طلاق والدین سود ببرند.

در ازدواج‌هایی که شدت اختلافات خیلی بالا نیست- و این بررسی نشان داد که دو سوم طلاق‌ها مربوط به این موارد می‌شود- وضعیت بچه‌ها به دنبال طلاق بدتر می‌شود.

بنابراین بر اساس یافته‌های این بررسی می‌توان گفت، به جز در اقلیتی از ازدواج‌های همراه با اختلافات بسیار شدید، برای کودکان بهتر است که والدین‌شان در کنار هم بمانند و سعی کنند اختلافات‌شان را حل کنند، نه اینکه طلاق بگیرند.

۵) اثرات درازمدت طلاق

باور نادرست: کودکان زوج های طلاق گرفته، از آنجایی که احتیاط بیشتری در ازدواج کردن می‌کنند و عزم قوی برای اجتناب از دچار شدن به سرنوشت والدین‌شان دارند، ازدواج‌های موفق‌تری نسبت به افرادی دارند که والدین‌شان طلاق نگرفته‌اند.

حقیقت: در واقع ازدواج فرزندان زوج های طلاق گرفته با میزان بسیار بالاتری نسبت به کودکان زوج های طلاق نگرفته، با احتمال بسیار بیشتری ممکن است به طلاق منتهی شود.

یک بررسی اخیر نشان داده است که دلیل عمده این وضعیت این است که کودکان با مشاهده والدین‌شان تعهد و پای‌بندی زناشویی را می‌آموزند. در کودکان طلاق این حس تعهد به زندگی مشترک برای همه عمر، متزلزل شده است.

۶) ناپدری‌ها و نامادری‌ها

باور نادرست: کودکانی که به دنبال طلاق والدین در خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری زندگی می‌کنند، وضعیت بهتری نسبت به خانواده‌های تک‌والدی (پدر و فرزند یا مادر و فرزند) دارند.

حقیقت: شواهد بیانگر آن است که خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری، با وجود میزان درآمد بالاتر و حضور جانشین پدر یا مادر، نسبت به خانواده‌های تک والدی برای کودکان مزیت بیشتری ندارند.

خانواده‌های شامل ناپدری یا نامادری مشکلات خاص خودشان را دارند، از جمله تعارض‌های میان‌فردی با والد جدید و میزان بالای خطر فروپاشی خانواده.

۷) فراز و نشیب ازدواج

باور نادرست: نارضایی و اختلاف در برخی از دوره‌های زندگی مشترک نشانه‌ای از این است که ازدواج نهایتا به طلاق خواهد انجامید.

حقیقت: همه ازدواج‌ها فراز و نشیب‌های خودشان را دارند. یک بررسی اخیر گسترده کشوری در آمریکا نشان داد که ۸۶ درصد افرادی که در انتهای دهه ۱۹۸۰ از ازدواج‌شان ناراضی بودند، و با این حال به زندگی مشترک‌شان ادامه داده بودند، هنگامی که ۵ سال پس از این هنگام مورد مصاحبه قرار گرفته بودند شادمان‌تر و از ازدواج‌شان راضی‌تر بودند. در واقع سه پنجم زوج‌هایی که در ابتدا از ازدواج‌شان ناراضی بودند، پنج سال بعد ازدواج‌شان را “بسیار شادمان” یا “کاملا شادمان” ارزیابی کرده بودند.

 طلاق: مردان در برابر زنان

باور نادرست: معمولا مردان هستند که آغازگر روند طلاق هستند.

حقیقت: آغازگر دو سوم طلاق‌ها در آمریکا زنان هستند. یک بررسی اخیر نشان داد که ویژگی‌های قوانین طلاق تاثیر عمده‌ای بر این وضعیت دارد. برای مثال در اغلب ایالت‌های آمریکا زنان از بخت بیشتری برای به دست آوردن حضانت فرزندان‌شان برخودار هستند. از آنجایی که زنان به شدت خواستار نگهداشتن بچه‌های‌شان هستند، در ایالت‌هایی که دادن حضانت بچه ها به طور مشترک با شوهر است، در صد زنانی که آغازگر طلاق هستند، بسیار پایین‌تر است.

همچنین میزان بالای درخواست طلاق بوسیله زنان احتمالا به این حقیقت هم مربوط می‌شود که مردان با احتمال بیشتری ممکن است “سوءرفتار” داشته باشند، برای مثال شوهران نسبت به زنان با احتمال بیشتری ممکن است معتاد شوند، یا دست به خیانت بزنند.

منبع : alborznews.net
چهارشنبه 7/4/1391 - 17:23
اخبار

 

 

قابلیت تنظیم ارتفاع کفش های طبی معلولین، مشکل کوتاهی پا در افراد ناتوان را حل می کند.
نرگس محمدعلی مخترع کفش طبی ویژه معلولین با قابلیت تنظیم ارتفاع در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران گفت: مشکل کوتاهی پا در افراد معلول و استفاده این افراد از کفش هایی که همسانی ارتفاع ندارند و از طرفی هم فاقد زیبایی ظاهری بوده و افراد کمتری هم از آن استفاده می کنند ما را به فکر طراحی کفشی انداخت که اختلاف ارتفاع در آن مشهود نباشد.
وی اظهار داشت: کفش طراحی شده دارای یک سیستم آسانسوری قابل تنظیم در پاشنه کفش است که عمل جبران کوتاهی پا را انجام می دهد، طوری که سیستم مکانیکی قابل تنظیم توسط خود فرد که در پیچ، مهره و فنرهای مختلف ساخته شده خاصیت آسانسوری به پاشنه کف می دهد که قابل مشاهده از خارج کفش نیست و یکسان با لنگه دیگر کفش است.
به گفته وی این کفش از نظر زیبایی هزینه و قدرت ساختاری بسیار قابل قبول برای معلولین است.
این طرح با شماره 69750 در اداره ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی به ثبت رسیده است.

منبع : خبرگزاری خبرنگاران جوان

 

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:17
اخبار

 

پسر جوانی که5 سال پیش در یک سانحه رانندگی از اولین مهره گردن دچار فلج شده بود توانست با استفاده از الکترودهای تحریک کننده بایستد و روی تردمیل راه رود.
به گزارش ایرنا و به نقل از پایگاه مجله علمی لنست، دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا موفق شدند با استفاده از چند الکترود، سیگنال‌های الکتریکی را به شبکه‌های عصبی موجود در ستون فقرات فرد معلول هدایت و آنها را تحریک کنند.
با استفاده از این شیوه نه‌تنها ماهیچه‌های پا تحریک می‌شوند بلکه رشته‌های عصبی واقع در قسمت پایین ستون فقرات ( بسیار پایین‌تر از ناحیه آسیب‌دیده ) کنترل می‌شوند که نهایتاً منجر به ایستادن و قدم برداشتن فرد معلول می‌شود.
فرد بیمار با استفاده از این شیوه و به کمک مددکاران توانست بایستد، دست و پای خود را به طور کاملاً ارادی حرکت دهد و روی تردمیل راه برود.
در این روش‌سیگنال‌ها به شبکه اعصاب ستون فقرات فرستاده می‌شوند؛ پس از آن پیام به اعصاب پا و ماهیچه‌های آن فرستاده می‌شوند و فرد قادر است گام بردارد.
پیش از این از چنین الکترودهایی، البته نه به این شکل، در درمان کمردرد استفاده می‌شده و به نوعی یک روش مکمل در فیزیوتراپی بوده است.
آمارگیری اخیر انجام‌شده در مرکز سلامت آمریکا نشان می‌دهد که بیش از 6/5 میلیون آمریکایی با انواع مختلف فلج زندگی‌می کنند که از این میان 3/1 میلیون نفر مبتلا به قطع کامل نخاع هستند که اندام‌تحتانی آنها کاملاً فلج بوده و به‌هیچ عنوان کنترل مثانه و روده را ندارند.
بنابراین این رویکرد یک روش مناسب برای تحریک سلول‌های عصبی این افراد است. این روش نه‌تنها کوچکترین آسیبی به بدن وارد نمی‌کند و فاقد هرگونه عوارض جانبی است؛ بلکه موجب قدرت بخشیدن به ماهیچه‌های فرد معلول می‌شود و از تخریب آنها جلوگیری می‌کند.

منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)

چهارشنبه 7/4/1391 - 17:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته