صدیقه مقدس پور
در طول تاریخ ، همواره اندیشمندانی در عرصه فرهنگ و علم خوش درخشیدهاند و به مثابه مشعلی فروزان مسیر زندگی انسانها را روشن ساخته و تلاش كرده اند تا با ارائه فکر و اندیشهای نو و خلاق ، انسان تشنه حقیقت را در رسیدن به سر منزل مقصود و هدف نهایی رهنمون باشند. در رأس این علما ، انبیاء الهی و امامان معصوم (علیهمالسلام) قرار دارند و به دنبال آنان ، فقها و دانشمندان اسلامی که به راستی وارث این رسالت بزرگ هستند و در راه رسیدن به هدف والای خویش تا پای جان به پیش میروند.
شهید آیتالله مرتضی مطهری که امام راحل از او به عنوان درختی پرثمر یاد كرد و فرزند عزیزش خواند، یکی از این ستارههای درخشان است که با پیوند علم و عمل با ایمان و اخلاق ، از خود چهرهای تابناک ساخت.
در سالگرد شهادت این اسوه اخلاق و مجاهدت نگاهی خواهیم داشت به اندیشه حضرت امام خمینی (ره) درباره جایگاه این متفکر شهید.
قصد ما از این نوشتار ، اشاره به فرازهایی از گفتار و نوشتار امام شهیدان دربارة شهید مطهری است تا انگیزهای باشد برای مطالعه در اندیشه و نیز معرفی راهی برای جویندگان حقیقت و سعادت.
شهید مطهری ؛ الگوی علم و تقوا
افرادی میتوانند برای سایرین الگو باشند كه ویژگیهای منحصر به فردی داشته باشند، لذا قرآن کریم بزرگانی چون حضرت ابراهیم(ع) و محمد(ص) را به عنوان اسوه و الگو معرفی کرده و میفرماید: « قد کانت لکم اُسوه حسنه فی ابراهیم والذین معه» (1)
و « لقد کان لکم فی رسولالله اسوةحسنه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً» (2)
و نیز درباره پیروان آنها نیز میفرماید: «لقد کان لکم فیهم اسوه لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر»(3)
زیرا اینان كسانی هستند كه در دوستی با خدا خلیل او ، در علم و معرفت مخزن اسرار و در اخلاق ، صاحب خلق عظیم اند.
شهید مطهری در بعد علمی و اخلاقی ، گنجینه ای از علوم و معارف است ، امام امت دربارة ایشان چنین میگوید:
«شما خواهرها و برادرها که در این مدرسه [مدرسه عالی شهید مطهری] هستید برنامه تان را آنطور تنظیم کنید که از بین شما مطهریها، یا یک مطهری پیدا بشود... باید دانشگاه و فیضیه و همة آنها که مربوط به دانشگاهند، و همة آنها که مربوط به فیضیه هستند در رأس برنامههای تحصیلیشان برنامة اخلاقی و برنامههای تهذیبی باشد، تا امثال مرحوم مطهری رحمهُالله را به جامعه [تقدیم] کند» (4)
شخصیت شهید مطهری
همواره افرادی یافت میشوند که در بعدی از ابعاد زندگی پیشرفتهای قابل توجهی داشته و یا در برخی از علوم به درجات عالی رسیدهاند، اما به ندرت میتوان فردی را یافت که جامع ابعاد مختلف باشد.
ولی با مطالعه در زندگی علمی و عملی شهید مطهری، میتوان به جرأت گفت که ایشان یکی از این نادرههای دوران است که با تلاش و کوشش خود توانست در کلام و فلسفه اسلامی ، نظریهپرداز و در فقه و اصول ، مجتهد و در تشخیص نیازهای فکری جامعه به ویژه نسل جوان موفق شود ، در عین حال همراه با انقلاب و همگام با امام قدم بردارد. امام راحل در این باره فرمود:
«من باید یک کلمه اهم از آن به شما عرض کنم مرحوم آقای مطهری، یک فرد بود که جنبههای مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است کمتر کسی کرده است»(5)
قرآن کریم در تجسم ایمان و کفر که در کلام مومن و کافر جلوهگر میشود به شجره طیبه، و شجره خبیثه اشاره می كند و میفرماید: «الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها و یضرب الله الأمثال للناس لعلهم یتذکرون»(6)
شجره طیبه موجودی است پویا و پاکیزه، سایه و نسیمش دلنشین، دارای ریشهای عمیق و شاخسارهای بلند که هیچ آفتی نمیتواند آن را از بین ببرد، شاخههای این درخت تنومند به محیطی خاص محدود نمیشود، بلکه اصلی است که در فراسوی زمان و مکان قرار داشته و برای حال و آینده مفید و پرثمر است.
شهید مطهری مصداقی از کلمه طیبه است که شباهت به شجره طیبه دارد که باید و می توان از ثمرات پرفیض و حیاتبخشش استفاده کرد و باید از فقدانش تأسف خورد.
آثارشهید مطهری
امام خمینی ، شخصیتی که خود شاگرد مکتب امام صادق(ع) و دستپروردة اهلبیت(ع) است و به حق قدرت و نیروی شناخت و تشخیص سره از ناسره را دارد، دربارة آثار شهید مطهری میگویند:
«سالروز شهادت شهیدی مطهر است که در عمر کوتاه خود اثرات جاویدی به یادگار گذاشت، که پرتوی از وجدان بیدار و روح سرشار از عشق به مکتب بود، او با قلمی روان و فکری توانا در تحلیل مسائل اسلامی و توضیح حقایق فلسفی با زبان مردم و بیقلق و اضطراب به تعلیم و تربیت جامعه پرداخت، آثار قلم و زبان او بیاستثنا آموزنده و روانبخش است و مواعظ و نصایح او که از قلبی سرشار از ایمان و عقیدت نشأت میگرفت برای عارف و عامی سودمند و فرحزا است» (7)
با شناختی که امام خمینی(ره) از شهید مطهری و آثار او داشت و شایستگیهای علمی و عملی که در وی میدید، آرزو میکرد که مطهری در دوران جمهوری اسلامی باشند تا مردم از وجودش، کمال استفاده را ببرند، شهید صدوقی میگوید: این جمله را از امام فراموش نمیکنم که میفرمود:
«خیلی علاقه دارم تا آقای مطهری باشد و در دوره جمهوری اسلامی، جامعة ایران و برادران مسلمان بتوانند حداکثر استفاده را از او بنمایند»(8)
شهید مطهری دارای آثار گرانسنگی است که این آثار و موضوعات آن عبارت است از:
1ـ اصول عقاید : كتاب های توحید، عدل الهی، نبوت، خاتمیت، ختم نبوت، پیامبر امی، امامت و رهبری،
ولائها و ولایتها، امدادهای غیبی، مقدمهای بر جهانبینی، انسان کامل، انسان و سرنوشت، فطرت، نقدی بر مارکسیسم، علل گرایش به مادیگری، و...
2ـ قرآن : كتاب های آشنایی با قرآن، تفسیر سورههای حمد، امام، زخرف، دخان، جاثیه، فتح، قمر، رحمان، واقعه، حدید، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، طلاق، تحریم، ملک، قلم و...
3ـ فقه : كتاب های مسأله ربا، بیمه و بانکداری
4ـ فلسفه : كتاب های شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم، حرکت و زمان در فلسفه، شرح الهیات شفاء،
شرح منظومه، فلسفة تاریخ، فلسفة اخلاق، مقالات فلسفی و...
5ـ تاریخ : كتاب های بررسی نهضت های صد ساله اخیر، خدمات متقابل اسلام و ایران، دافعه و جاذبة علی، حماسه حسینی
6ـ سیره اهل بیت : كتاب های سیری در سیره نبوی، سیری در نهجالبلاغه، سیری در سیره ائمه، قیام و انقلاب مهدی، داستان راستان
7ـ موضوعات دیگر: كتاب های مسأله حجاب، نظام حقوقی زن، اسلام و مقتضیات زمان، اخلاق جنسی و جهان غرب، تماشاگه راز، ده گفتار، بیستگفتار
تأثیر این نوشته ها، مانعی عمده در رسیدن دشمن و بدخواهان به اهداف شومشان بود، بنابراین سعی و توان خود را بر این مساله متمرکز نمودند تا همان گونه که شخص مرتضی مطهری را ترور کردند، شخصیت علمی وی را نیز با تبلیغات مسموم خود ترور کرده وآثار ارزشمندش را مخدوش نمایند.
رمز تأکید امام (ره) نسبت به آثار سودمند این شهید این است که فرمود:
«اکنون شنیده میشود که مخالفین اسلام و گروههای ضدانقلاب درصدد هستند که با تبلیغات اسلامشکن خود، دست جوانان عزیز دانشگاهی را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند، من به دانشجویان و طبقة روشنفکران متعهد توصیه میکنم که کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیراسلامی فراموش شود»(9)
شهادت استاد مطهری
بی تردید از بین بردن وترور شخصیت هایی که مانع انحراف و کجروی افراد هستند و افشاگر توطئهها ، نمیتواند بدون برنامه و نقشه از پیش طراحی شده باشد. مطهری که با همة انحرافات و بدعتها، غربزدگی و شرقزدگی مقابله میکرد، در مصاف با دشمنی در قالب گروهكی به ظاهر مومن ولی در پس پرده نفاق به شهادت رسید.
امام با تیزبینی خاص خود، فرمودند:
«یک جریانی از اول نهضت و از اول انقلاب در مقابل انقلاب در کار بود، مسئلة اتفاقی نبود که افراد مؤثر را، افرادی که برای ملت سرمایه بودند یکی بعد از دیگری یا شهید کردند یا خواستند شهید کنند، و خداوند حفظ کرد، اینطور نبود که من باب اتفاق یک کسی مرحوم مطهری را ترور کند»(10)
انقلاب اسلامی، نشأت گرفته از اسلام ناب محمدی و جریانی است که برای استمرار و بقای خود نیازمند مایه حیاتبخش است و آن خون شهیدان است که از وجود و قلوب بندگان مخلص خدا سرچشمه گرفته و در جویبار حوادث به پای درخت انقلاب میریزد.
امام (ره) فرمود: «با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما اسلام ما تأیید می شود، نهضت ما زنده شد، تمام اقشار ایران باز زندگی از سر گرفت، اگر یک سستی، ضعفی پیدا کرده بود، زنده شد. اگر نبود شهادت این مرد بزرگ و اگر مرده بود این مرد بزرگ در بستر خودش، این تأیید نمیشد، این موج برنمیخاست» (11)
شهادت در راه خدا، فیضی عظیم و هدیهای است الهی و موجب عزت ابدی و از این جهت تأسف و تسلیتی ندارد ، چرا که بندگان مخلص خدا به محضر او ، به لذت همجواری با انبیاء و اولیای الهی می رسند ، اما از سوی دیگر به خاطر فقدان این افراد که رفتنشان موجب لطمه ای جبرانناپذیر در جامعه اسلامی میشود، باید متأسف بود.
به یاد داشته باشیم نوری كه در مکتب امام صادق(ع) روشن شود، هرگز به خاموشی نمیگراید و کوشش انسانی که در پاسداری از قرآن، سلاح علم و ایمان را در دست و ردای شهادت را بر تن داشته باشد، هیچوقت از یاد
نمی رود.
منابع :
1. قرآن كریم ، سوره ممتحنه، آیه 4
2. قرآن كریم ، سوره احزاب، آیه 21
3. قرآن كریم ، سوره ممتحنه، آیه 6
4. صحیفه امام، ج 14، ص 168 و 169
5. صحیفه امام، ج 16، ص 242
6. قرآن كریم ، سوره ابراهیم، آیات 24و25
7. صحیفه امام، ج 14، ص 325
8. صحیفه امام، ج 2، ص 16
9. صحیفه امام، ج 12، ص 187 و 188
10. صحیفه امام، ج 15، ص 23
11. صحیفه امام، ج 7، ص 183
كتاب «عقیده اهل السنة والاثر فی المهدی المنتظر» كه تقریر درس استاد شیخ عبدالمحسن العباد از علمای اهل تسنن و صاحب كرسی در دانشگاه های كشورهای عربی است، اخیرا به فارسی ترجمه و تحت عنوان مهدی منتظر از دیدگاه اهل سنت منتشر شده است. نویسنده محقق و فاضل، در این جزوه، مباحث تحقیقی ارزشمندی را در ضمن 10 عنوان مطرح كرده كه پیرامون حضرت مهدی علیه السلام و جایگاه اسلامی این عقیده اسلامی است. وی مطالبی از جوامع روایی اهل سنت و اسامی صحابی پیامبرگرامی اسلام (ص ) كه روایات و احادیثی درباره حضرت مهدی از آن بزرگوار نقل كرده اند و همچنین نام علمایی كه قائل به تواتر اخبار در مورد امام مهدی هستند را آورده است.
این جزوه توسط حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی و اخیرا توسط آقای حسن طاهری پورهمدانی به فارسی برگردانده شده و به همت انتشارات شبر منتشر گردیده است.فشرده ای از این کتاب را در زیر ملاحظه می کنید:
از جمله امور و حوادثی كه در آینده به وقوع پیوسته و در آخرالزمان به هنگام نزول حضرت عیسی علیه السلام از آسمان به سوی زمین تحقق پیدا می كند خروج مردی از اهل بیت نبوت از اولاد علی بن ابی طالب(2) ) رضی الله عنه ) است كه اسم ایشان مطابق اسم جد بزرگوارش حضرت رسول اكرم (ص) است اجمال عناوین به این ترتیب است:
الف ـ ذكر اسامی آن عده ازاصحاب پیامبر گرامی اسلام (ص ) كه مستقیما از شخص آن حضرت احادیث مهدی را نقل نموده اند.
ب ـ ذكر اسامی علما و پیشوایانی كه احادیث و آثار وارده در شان حضرت مهدی را استخراج و در كتب خود وارد نموده اند.
ج ـ ذكر اسامی علمایی كه در مورد حضرت مهدی كتاب مستقلی نوشته اند.
د ـ ذكر نام آن دسته از علمایی كه حكایت و ادعا نموده اند كه احادیث وارده درخصوص حضرت مهدی در حد تواتر است و نقل كلامشان در این رابطه.
هـ ـ بیان احادیثی كه در صحیحین وارد شده و مربوط به حضرت مهدی می شود.
و ـ بیان بخشی از احادیثی كه در شان حضرت مهدی در غیر صحیحین از كتب علما وارد شده با بررسی اساتید بعضی از آنها.
ز ـ ذكر نام بعضی علمایی كه احتجاج به احادیث مهدی كرده اند با اعتقاد به موجب آن و بیان كلامشان در این خصوص.
ح ـ ذكر نام بعضی از افرادی كه از آنها حكایت می شود انكار احادیث مهدی یا تردید در آن احادیث و رد كلام آنها به اختصار.
ط ـ ذكر بعضی مواردی كه ممكن است كسی تصور كند آنها با احادیث وارده در مورد مهدی تعارض دارد و بیان جواب آنها.
ی ـ اختتام كلام.
اما مطلب اول یعنی اسامی آن عده از صحابی كه احادیث مهدی را از رسول اكرم روایت كرده اند بیست و شش نفرند به این ترتیب :
1 ـ عثمان بن عفان
2 ـ علی بن ابی طالب
3 ـ طلحه بن عبیدالله
4 ـ عبدالرحمن بن عوف
5 ـ حسین بن علی
6 ـ ام سلمه
7 ـ ام حبیبه
8 ـ عبدالله بن عباس
9 ـ عبدالله بن مسعود
10 ـ عبدالله بن عمر
11 ـ عبدالله بن عمرو
12 ـ ابوسعید خدری
13 ـ جابربن عبدالله
14 ـ ابوهریره
15 ـ انس بن مالك
16 ـ عماربن یاسر
17 ـ عوف بن مالك
18 ـ ثوبان مولی رسول الله
19 ـ قره بن ایاس
20 ـ علی الهلالی
21 ـ حذیفه بن یمان
22 ـ عبدالله بن حارث بن حمزه
23 ـ عوف بن مالك
24 ـ عمران بن حصین
25 ـ ابوالطفیل
26 ـ جابرالصدفی
و چون احادیث و روایات كثیر و مستفیض از حضرت رسول اكرم (ص ) كه مورد قبول و اعتقاد امت اسلامی است دلالت بر ظهور حضرت مهدی دارد موضوع بحث و تحقیق را در این خصوص قرار داده است زیرا :
اولا : احادیث وارده در مورد مهدی در صحیحین به صورت تفصیل نیامده بلكه به نحو اجمال بیان گردیده ولی در غیر صحیحین روایاتی نقل شده كه مفسر و مبین آن احادیث مجمل در صحیحین می باشد. بنابراین ممكن است كسی تصور كند این وضع (عدم تفصیل آن در صحیحین ) از شان موضوع و روایات وارده در مورد مهدی كاسته و ارزش آن را پایین آورده است.
ولی این خطا و اشتباهی واضح بیش نیست زیرا كه روایات صحیح و حسن كه در غیرصحیحین آمده بدون هیچ شكی مورد قبول و اعتماد اهل حدیث است.
ثانیا : اینكه بعضی از نویسندگان در زمان معاصر ناآگاهانه اقدام به طعن احادیثی نموده كه در مورد مهدی وارد شده و این اقدام نه تنها از روی علم و آگاهی نبوده بلكه به علت جهل و نادانی طاعن و یا تقلید او از فردی است كه به احادیث نبوی اعتنایی ندارد.
از جمله این افراد شخصی است به نام عبدالرحمن محمد عثمان كه تعلیقه و حاشیه ای بر كتاب تحفه الاحوذی زده و اخیرا در مصر به چاپ رسیده كه در جزء ششم در باب ما جا فی الخلفا در حاشیه خود می گوید:
خیلی از علما نظرشان بر این است كه احادیثی كه در مورد مهدی وارد شده مشكوك است و صحت نقل آن از حضرت رسول ثابت نیست بلكه همه آنها از موضوعات و جعلیات شیعه است و نیز در جلد ششم در باب «ماجا فی تقارب الزمن» و «قصرالامل» در حالی كه قصدش پایین آوردن شان و منزلت مهدی است, می گوید : خیلی از علمای مورد وثوق و حافظ حدیث معتقدند احادیثی كه در خصوص مهدی وارد شده از جعلیات فرقه باطنیه و شیعه و امثالهم است و نسبت این قبیل روایات به نبی اكرم(ص) درست نیست.
بلكه بعضی بیش از این تجری پیدا كرده و پا فراتر نهاده مانند محیی الدین عبدالحمید كه در تعلیقه خود بر كتاب الحاوی للفتاوی كه تالیف سیوطی است می گوید : در آخرین جز از كتاب العرف الوردی فی اخبار المهدی ص 166 بعضی از باحثین معتقدند هر حدیثی كه در مورد مهدی یا دجال نقل شده از اسرائیلیات است.
و از همه اینها خطرناك تر و شكننده تر تعلیق و حاشیه ابوریه رئیس بعثه الازهر در لبنان است كه در سال گذشته بر كتاب النهایه ابن كثیر نوشته و نتیجه و خلاصه كلامش آن است كه همه احادیثی كه در مورد مهدی، عیسی بن مریم و دجال وارد شده رمز و كنایه از نصرت حق بر باطل است (به این معنی كه مهدی و عیسی بن مریم و دجال واقعیت ندارد بلكه این قبیل تعابیر كنایه از پیروزی حق بر باطل است ).
پس برای رد این خیالات واهی و بی اساس و به جهت اینكه بر هر فرد مسلمان كه باید به اصلاح نفس خود بپردازد لازم و ضروری است اخبار و بیان پیامبر خود را تصدیق نموده و نسبت به آن هیچ گونه شك و تردیدی به خود راه ندهد ـ چنانكه قبلا اشاره شد_ در مورد حضرت مهدی بحث و تحقیق داشته باشد كه عنوان این تحقیق و بحث را قرار داده است: «عقیده اهل السنه والاثر فی المهدی المنتظر».
علما و پیشوایان اهل سنت احادیث و آثار وارده در مورد مهدی را در كتاب های صحاح، سنن، معاجم و مسانید خود آورده اند كه تعداد كسانی كه اطلاع پیدا كرده در این رابطه بر كتب آنها یا بر ذكر تخریج شان نسبت به احادیث مهدی سی و هشت نفرند كه ذیلا بیان می شود:
1 ـ «ابوداود» در سنن خود.
2 ـ «ترمذی» در جامع اش.
3 ـ «ابن ماجه» در سنن خود.
4 ـ «نسائی» كه سافرینی از او نقل كرده در لوامع الانوار البهیه و نیز نقل كرده مناوی در فیض القدیر.
5 ـ «احمد» در مسند خود.
6 ـ «ابن حیان» در صحیح خود.
7 ـ «حاكم» در مستدرك خود
8 ـ «ابوبكر ابوشیبه» در المصنف.
9 ـ «نعیم بن حماد» در كتاب الفتن.
10 ـ «حافظ ابونعیم» در كتاب المهدی و همچنین الحلیه.
11 ـ طبرانی در الكبیر و الاوسط و الصغیر.
12 ـ «دارقطنی» در الافراد.
13 ـ «بارودی» در معرفه الصحابه.
14 ـ «ابویعلی موصلی» در مسند خود.
15 ـ «البزار» در مسند خود.
16 ـ «حارث بن ابی اسامه» در مسند خود.
17 ـ «خطیب» در تلخیص المتشابه و نیز در المتقن و همچنین در المفترق.
18 ـ «ابن عساكر» در تاریخ خود.
19 ـ «ابن منده» در تاریخ اصفهان.
20 ـ «ابوالحسن الحربی» در الاول من الحربیات.
21 ـ «تمام الرازی» در الفوائد.
22 ـ «ابن جریر» در تهذیب الاثار.
23 ـ «ابوبكر المقری» در المعجم.
24 ـ «ابوعمر الدائی» در سنن خود.
25 ـ «ابوغند كوفی» در الفتن.
26 ـ «الدیلمی» در مسند الفردوس.
27 ـ «ابوبكر الاسكاف» در فوائد الاخبار.
28 ـ «ابوالحسین بن المناوی» در كتاب الملاحم.
29 ـ «بیهقی» در دلائل النبوه.
30 ـ «ابوعمر المقری» در سنن خود.
31 ـ «ابن جوزی» در تاریخ خود.
32 ـ «یحیی بن عبدالحمید الجمانی» در مسند خود.
33 ـ «رویانی» در مسند خود.
34 ـ «ابن سعد» در طبقات.
35 ـ «ابن خزیمه»
36 ـ «حسن بن سفیان»
37 ـ «عمر بن سبه»
38 ـ «ابوعوانه» (3 )
و چهار نفر اخیر از سی وهشت نفر را كه عبارتند از :
«ابن خزیمه»
«حسن بن سفیان»
«عمر بن سبه»
«ابوعوانه»
«سیوطی» در العرف الوردی بیان كرده و توضیح داده كه این افراد از جمله كسانی هستند كه احادیث مهدی را تخریج كرده اند ولی مشخصات كتابشان را بیان نكرده است.
نگاهی به برخی كتب در خصوص مهدی
همان طور كه علمای اسلام توجه و عنایت به همه احادیث وارده از رسول گرامی اسلام داشته و كتابهایی در این رابطه تالیف نموده اند و شروحی را تصنیف كرده اند، در مورد احادیث وارده نسبت به مهدی نیز عنایت به خرج داده و كتابها نوشته اند.
از جمله «الفكر فی ظهور المنتظر» كه شیخ محمد سفارینی (متوفای 1188 هـ ق ) در كتاب «لوامع الانوار البهیه» و شیخ صدیق حسن القنوجی (متوفای 1307 هـ ق ) در كتاب «الاذاعه لما كان و مایكون بین یدی الساعه» و غیره بیان كرده اند.
و نیز از جمله كسانی كه در شأن مهدی كتاب تالیف نموده «قاضی محمد بن علی شوكانی» است كه وی در كتاب خود به نام «التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح» علاوه بر تحقیقی كه در مورد احادیث وارده در خصوص مهدی نموده در مورد حضرت مسیح و دجال نیز تحقیق كرده و كتاب شوكانی را صدیق حسن در كتاب خود «الاذاعه» بیان داشته و گفته «شوكانی از كسانی است كه در شان مهدی كتابی تالیف نموده و روایات متواتره در خصوص آن بزرگوار را نقل كرده است.»
و همچنین جمع نموده سید علامه «بدر المله المنیر محمد بن اسماعیل امیر یمانی» احادیثی را كه حكم می كند به خروج مهدی و بیان می دارد كه مهدی از آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم است و اینكه او در آخر الزمان ظاهر می گردد. سپس امیر یمانی اضافه می كند كه زمان ظهور مهدی را تعیین نكرده اند. (4 ) ولی این مقدار روشن است كه او قبل از دجال ظاهر خواهد شد.
بعضی علما كه احادیث مهدی را متواتر دانسته اند:
1 ـ از كسانی كه بیان داشته احادیث وارده در مورد مهدی در حد تواتر است حافظ «ابوالحسن محمد بن الحسین الابری السجزی» (متوفای 363 هـ ق ) صاحب كتاب «مناقب الشافعی» است.
وی ضمن رد شخصی به نام «محمد بن خالد الجندی» كه مدعی شده «لامهدی الا عیسی بن مریم» یعنی مهدی همان عیسی بن مریم است، می گوید :
محمد بن خالد پیش اهل صناعت و نقل و حدیث شناخته شده نیست ( و لذا به حرف او نمی شود اعتنا كرد) و حرف او كه می گوید «مهدی همان عیسی است» چه ارزشی دارد در مقابل اخبار و روایات متواتر و مستفیض كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده كه این روایات متواتر نبوی، مهدی را غیر از عیسی بلكه شخصی از اهل بیت پیامبر اكرم (ص) معرفی می كند و توضیح می دهد كه او در زمین به مدت هفت سال حكومت خواهد فرمود و زمین را آكنده از عدل و داد خواهد كرد.
و حضرت عیسی بن مریم نیز ظاهر گشته مهدی را در كشتن دجال یاری می كند و مهدی امام این امت خواهد بود و حضرت عیسی پشت سر او نماز می خواند.
و نیز متواتر بودن اخبار مهدی را صاحب كتاب المنار المنیف از حافظ ابوالحسن نقل نموده و با عدم اعتراض خود متواتر بودنش را قبول كرده است.
و همچنین از حافظ ابوالحسن تواتر احادیث مهدی را «حافظ ابن حجر» در كتاب «تهذیب التهذیب» در ترجمه «محمد بن خالد الجندی» نقل نموده بدون اعتراض او را پذیرفته چنانچه صاحب كتاب فتح الباری تواتر را نقل كرده و پذیرفته است.
و از جمله علمای بزرگ كه تواتر اخبار مهدی را قبول نموده جلال الدین سیوطی است كه در باب نزول حضرت عیسی بن مریم علیه السلام در آخرین جز كتاب «العرف الوردی» تواتر اخبار مهدی را از حافظ ابوالحسن نقل كرده و اعتراض ننموده است.
و شخصیت دیگری به نام «مرعی بن یوسف» تواتر اخبار مهدی را در كتاب خود به نام «فوائد الفكر فی ظهور المهدی المنتظر» از حافظ ابوالحسن نقل كرده و پذیرفته است و نیز صدیق حسن در كتاب خود «الاذاعه لما كان و ما یكون بین یدی الساعه» تواتر را از حافظ ابوالحسن نقل كرده و مدعای او را پذیرفته است.
2 ـ از دیگر شخصیت هایی كه احادیث وارده را در مورد مهدی در حد تواتر می داند «شیخ محمد برزنجی» (متوفای 1103 هـ ق ) است كه در كتاب خود «الاشاعه لا شراط الساعه» می گوید: «باب سوم در بیان علامات و نشانه های بزرگی است كه بعد از وقوع آنها قیامت به پا می شود و این نشانه ها زیاد است كه از جمله آنها ظهور مهدی است كه اولین نشانه های بزرگ است.»
بعد توضیح می دهد: «آگاه باش كه احادیث وارده در مورد مهدی با اختلاف عبارات و تعابیری كه در آنها هست بی نهایت زیاد است.»
بعد می گوید : «آنچه در روایات كثیره صحیحه آمده، مهدی از اولاد فاطمه است»، و مطلب را ادامه می دهد تا می گوید «به تحقیق روشن شد بر شما اینكه روایاتی كه دلالت می كند بر وجود مهدی و خروج وی در آخر الزمان و اینكه مهدی از عترت پیامر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و از اولاد فاطمه است در حد تواتر معنوی است و معنی ندارد كسی این همه روایات را منكر شود.»
خلاصه در آخر كتاب خود در ختم بیانش بعد از اشاره به بعضی اموری كه در آخر الزمان پیش خواهد آمد، می گوید : «نهایت چیزی كه توسط اخبار صحیح كثیر و مشهور كه در حد تواتر معنوی است، ثابت گردیده وجود امارات و علامات بزرگ است در آخر الزمان كه از جمله آنها بلكه اول آنها خروج مهدی است كه از اولاد فاطمه می باشد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود بعد از اینكه پر از ظلم و جور شده باشد.»
3 ـ عالم و دانشمند دیگری كه بیان داشته احادیث مهدی در حد تواتر است، «شیخ محمد سفارینی» (متوفای 1188 هـ ق) می باشد كه در كتاب «لوامع الانوار البهیه» می گوید : «روایاتی كه دلالت بر خروج مهدی دارد زیاد است حتی به حد تواتر معنوی رسیده و آنقدر شایع و مشهور بین علمای اهل سنت است كه جز معتقدات آنها محسوب می گردد،» و به دنبال آن بعضی از آثار و احادیث مربوط به خروج مهدی را ذكر می كند و نام بعضی از صحابه را كه احادیث مهدی را نقل نموده اند بیان می دارد.
سپس می گوید : «روایات مهدی كه از اصحاب رسول اكرم نقل شده و من نام بعضی را بردم و بعض دیگر را نبردم و همچنین از تابعین به صورت متعدد نقل گردیده كه مجموع آنها مفید علم قطعی و یقینی است.
پس ایمان به خروج و ظهور مهدی واجب است چنانچه این مطلب نزد اهل علم و دانش ثابت بوده و در جمله عقاید اهل سنت و جماعت مندرج است.»
4 ـ و نیز از علمای بزرگی كه روایات مهدی را در حد تواتر می داند، «قاضی محمد بن علی شوكانی» (متوفای 1250 هـ ق ) می باشد كه وی صاحب تفسیر مشهوری است و مولف، كتاب نیل الاوطار و كتاب دیگری دارد به نام «التوضیح فی تواتر ما جا فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح» كه قبلا هم به این كتاب اشاره رفت.
در كتاب مزبور می گوید : «روایاتی كه در مورد مهدی وارد شده و امكان وقوف بر آنها هست، پنجاه روایت است كه در بین آنها روایات صحیح، حسن و نیز ضعیفی هست كه ضعف آن جبران شده است.»
بنابراین روایات وارده در خصوص مهدی بدون شك متواتر است و چگونه متواتر نباشد و حال آن كه روایات كمتر از پنجاه را در همه اصطلاحات مورد قبول در اصول، متواتر توصیف می كنند.
و اما آثار وارده از صحابه كه در آنها به نام مهدی تصریح شده، جدا زیاد است و برای آن حكم رفع است و در مقابل این همه روایات صریح كه دلالت بر ظهور مهدی دارد با سلیقه و اجتهاد سخن گفتن و منكر آن شدن سزاوار نیست (زیرا اجتهاد در مقابل نص باطل است).
بعد شوكانی در كتاب مذكور در مسئله نزول حضرت مسیح علیه السلام می گوید : «ثابت گردیده كه احادیث وارده در مورد مهدی منتظر، متواتر است چنانچه احادیث وارده در خصوص دجال و نزول حضرت عیسی بن مریم متواتر است.»
5 ـ و از جمله علمایی كه مدعی تواتر اخبار مهدی شده «شیخ صدیق حسن القنوجی» (متوفای 1307 هـ ق ) می باشد كه در كتاب خود «الاذاعه لما كان و ما یكون بین یدی الساعه» می گوید : «روایات وارده در مورد مهدی با اختلافی كه در آنها هست از نظر تعبیر و عبارات جدا زیاد است و به حد تواتر معنوی می رسد كه این قبیل روایات در سنن و غیر سنن از كتب اسلامی از قبیل معاجم و مسانید آمده است.»
تا آنجا كه می گوید : «بی شك مهدی در آخر الزمان خروج خواهد كرد بدون اینكه سال و ماه خروجش مشخص شود زیرا اخبار در ظهور مهدی مواتر است و جمهور امت اسلام خلفا عن سلف بر آن اتفاق نظر دارند مگر عده قلیلی كه مخالفت آنها ارزشی نداشته و قابل اعتنا نیست.»
سپس اضافه می كند «معنی ندارد كسی شك كند در امر این شخصیت فاطمی موعود منتظر كه این همه دلایل و احادیث بر وجود و ظهور ایشان اقامه گردیده است. و بلكه انكار آن جرئت و جسارت بزرگی است در مقابل روایات مستفیض مشهوری كه در حد تواتر است.»
6 ـ و همچنین از كسانی كه تواتر احادیث مهدی را نقل نموده، شخصی است از علمای متاخرین به نام «شیخ محمد بن جعفر كتانی» (متوفای 1345 هـ ق ) كه در كتاب خود به نام «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» كه می گوید : «به تحقیق ذكر كرده اند كه نزول حضرت عیسی علیه السلام ثابت است چه در كتاب، چه در سنت و چه به اجماع»
سپس ادامه می دهد كه روایات وارده در خصوص مهدی منتظر متواتر است همچنان كه روایات وارده در مورد دجال و عیسی بن مریم در حد تواتر است.
پی نوشت :
1 ـ با توجه و نظری اجمالی به احادیث و بیانات منقول از ناحیه شریفه حضرت ختمی مرتبت(ص) می توان دریافت كه این صلوات و سلام و نیز پیروی از اصحاب آن وجود مقدس شامل آن دسته از اصحاب خواهد شد كه بدون كمترین تردید و كوچك ترین لغزشی در طریق و سبیل نجات بودند و تخطی از منویات آن پیامبر به حق و آل گرامش كه خود فرمود : «انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی» ننمودند والا آن هم صحبتی و هم نشینی با رسول گرامی اسلام كه موجب هدایت نگردد, كوچكترین شرافتی به همراه نخواهد داشت. بلكه پستی و دنائت است كه هم نشینی و هم صحبتی با چنان شخصیتی بزرگوار كوچكترین تاثیری در ترقی و تعالی شخص نداشته باشد.
2 ـ معلوم نیست نویسنده سهوا در اینجا حسن را به جای حسین نوشته (زیرا بنا به نقلی یكی از امتیازات آن حضرت در مقابل ایثار و شهادت مظلومانه اش در كربلا آن است كه حضرت مهدی (ع ) از صلب او است) یا منظور امام حسن عسكری (ع ) است.
3 ـ مجموع سی و هشت نفر كه از علمای و دانشمندان بزرگ اهل سنت هستند احادیث حضرت مهدی علیه السلام را در كتاب های فوق نقل نموده اند كه معلوم می شود روایات وارده در شان و ظهور حضرت حجت علیه السلام در حد تواتر است چنانچه قبلا نیز مولف محترم (شیخ عبدالمحسن العباد) توضیح دادند كه بیست و شش نفر از صحابی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز از شخص آن حضرت روایات مهدی را نقل نموده اند و این در حالی است كه احادیث وارده از طریق شیعه از اهل بیت عصمت و طهارت در مورد حضرت مهدی علیه السلام به مراتب بیش از اهل سنت است با این وصف هیچ گونه جای شك و شبهه در مورد آن سرور و ظهورش باقی نمی ماند و منكر وجود و ظهور حضرت قائم منكر ضروریات دین بوده و مرتد است.
4 ـ این بیان از این دانشمندان اهل سنت مطابق عقیده و روایات شیعه است كه فرموده اند وقت ظهور آن حضرت سرالله است و مشخص نمی شود و هر كس در این خصوص تعیین وقت كند كذاب و دروغگو است. و روایاتی در این باره وارد است كه مرحوم آیه الله سید محمد كاظم قزوینی از كفایه الاثر، اكمال الدین و بحار الانوار از حضرت رسول اكرم نقل می كند كه فرمود: یكذب فیها الوقاتون، یعنی كسانی كه برای ظهور وقت تعیین می كنند دروغ می گویند. و از غیبت شیخ طوسی نقل می كنند كه از امام باقر(ع) سوال شد: هل لهذا الامر وقت آیا هنگام ظهور مشخص می شود فرمود : كذب الوقاتون، كذب الوقاتون، كذب الوقاتون. كه حضرت در جواب سه بار به طور مكرر فرمود: تعیین كنندگان وقت (ظهور) دروغ می گویند.
استاد عبدالمحسن العباد - استاد اهل سنت عرب
ترجمه: سید هادی خسروشاهی