• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11098
تعداد نظرات : 597
زمان آخرین مطلب : 3654روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

52. رفتار ما گفتار دیگران
من أسرع الى الناس بما یكرهون قالوا فیه بما لا یعلمون. -ح /35 ?


 

ترجمه:


هر كسى به سوى چیزى كه مردم از آن بدشان مى‏آید بشتابد، مردم نیز درباره او، آنچه را كه نمیدانند، خواهند گفت.

شرح:


كسى كه با گفتار و كردار زننده خویش، مردم را برنجاند، مثل آن است كه شتابان، به سوى چیزى رفته كه مردم از آن بدشان مى‏آید. یعنى، براى انجام كارى كه باعث رنجش و آزردگى دیگران میشود، شتاب كرده است.
معنى شتاب كردن، در كارى كه باعث رنجش میشود، آن است كه ما، بدون فكر و اندیشه، و بدون سنجیدن و حساب كردن، سخنى بگوئیم یا كارى كنیم كه دیگران را از ما متنفر و رنجیده سازد.
وقتى كسى چنین كارى كند، معلوم است كه دیگران هم بفكر تلافى كردن مى‏افتند و تصمیم میگیرند كارى كنند، كه آن شخص هم رنجیده شود. در چنین حالتى، مردم نیز، مثل همان شخص رفتار میكنند. یعنى نسنجیده و نیندیشیده، درباره او بدگوئى آغاز میكنند، و هر چند را كه درباره او شنیده باشند، چه راست باشد چه دروغ به زبان مى‏آورند. و از گفتن چیزهائى هم كه نمیدانند واقعیت دارد یا نه، خوددارى نمیكنند.
البته این هم رفتار خوبى نیست، ولى بهر صورت این نتیجه اعمال كسى است كه مردم را مى‏رنجاند، و به سوى چیزى كه نا خوشایند دیگران است شتاب مى‏كند.

شنبه 7/5/1391 - 16:5
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

51. ناتوانتر از ناتوانترین
اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان، و اعجزمنه من ضیع من ظفربه منهم. -ح /12 ?


 

ترجمه:


ناتوان‏ترین مردم كسى است كه در بدست آوردن دوست، ناتوان باشد، و ناتوان‏تر از او، كسى است كه دوست بدست آمده را، از دست بدهد.

شرح:


توانایى انسان، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست. بلكه توانایى روحى و اخلاقى، بالاتر و با ارزش‏تر از توانائى جسم و تن است. قدرت جسمى، با گذشت زمان و افزایش سن و سال از بین مى‏رود، اما توانایى روحى و اخلاقى، بر اثر گذشت زمان بیشتر میشود، و انسان را قوى‏تر و ورزیده‏تر مى‏كند.
پس ما، ضمن آنكه براى سلامت تن و قدرت جسم خود، باید ارزش و اهمیت قائل باشیم و در حفظ آن بكوشیم، باید سعى كنیم كه توانایى روحى و اخلاقى هم بدست آوریم و هر روز به مقدار آن بیفزائم.
على علیه‏السلام مى‏فرماید: یكى از نشانه‏هاى قدرت روح و توانایى اخلاق، این است كه انسان بتواند با اخلاق خوب و رفتار انسانى و مناسب، براى خود دوستان زیادى پیدا كند. پس كسى كه نمى‏تواند براى خود دوست صمیمى و خوبى پیدا كند. از لحاظ روحى و اخلاقى، عاجز و ناتوان است.
اما، ناتوان‏تر از او، كسى است كه دوستى را پیدا كرده، نتواند براى همیشه نگه دارد. یعنى با رفتار بد و اخلاق نامناسب خود، دوستان بدست
آمده را، از دست بدهد و در زندگى اجتماعى، تنها بماند. زیرا نگهدارى دوست، دشوارتر از بدست آوردن دوست است. یعنى براى حفظ دوستان بدست آمده، بیش از یافتن دوستان جدید، قدرت روحى و اخلاق لازم است.

شنبه 7/5/1391 - 16:0
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

50. مسئولیت وعده‏
المسئول حرحتى یعد. -ح /336 ?


 

ترجمه:


كس كه از او درخواستى مى‏شود، تا زمانى كه وعده انجامش را نداده باشد، آزاد است.

شرح:


اسلام، درباره وفاى به عهد سفارش بسیار كرده است. تا جایى كه گفته مى‏شود: یكى از تفاوتهاى مسلمان با دیگران، در این است كه مسلمان، وقتى براى انجام كارى قول بدهد، دیگر به هیچ قیمتى نباید از انجام قول وعده خود، شانه خالى كند.
بدین ترتیب، مسلمان باید به شدت مراقب قول و قرارهاى خود باشد، و با بى‏توجهى به عهد و وعده‏هایش، خود را نسبت به دستورهاى اسلام، بى اعتناء نشان ندهد.
پس هرگاه، كسى از شما در خواستى كرد، نباید نسنجیده و بدون اندیشه و حساب، و عده انجام آن را بدهید. بلكه باید به خوبى فكر كنید و ببینید كه آیا توانایى انجام آن را دارید یا نه. چون اگر وعده‏یى بدهید و بعد، از عهده انجامش برنیائید، كسى كه به او وعده داده‏اید، به اطمینان قول شما، در انتظار كمك و مساعدت شما مى‏ماند، و براى حل مشكل خود، دست به اقدام دیگرى نمى‏زند و اگر شما وعده خود را انجام ندهید، ممكن است به آن شخص و زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعى‏اش، لطمه‏هاى جبران‏ناپذیر وارد آید و مسلمان مؤمن، هرگز راضى نمى‏شود تا برادر و خواهر دینى‏اش، بخاطر بدقولى او، لطمه ببیند.
امام علیه‏السلام، براى آن كه ارزش و اهمیت خوش قولى، و زشتى بد قولى را نشان دهد، در این كلام، موضوع را به شكل تازه‏یى مطرح كرده است. حضرت مى‏فرماید: وقتى از شما درخواستى مى‏شود، تا زمانى كه قول انجامش را نداده‏اید، آزاد هستید كه انجام آن كار را قبول كنید یا قبول نكنید. اما همینكه وعده انجامش را دادید، دیگر آزاد نیستید، بلكه خود را به صورت بنده كسى درآورده‏اید، كه باید برایش كارى انجام بدهید.
یعنى انسان، در برابر قول و قرارى كه مى‏گذارد، آنقدر مسئولیت پیدا مى‏كند كه گویى به صورت بنده قول و عهده خود در آمده است، و هیچ چاره‏یى، جز انجام آن ندارد.

شنبه 7/5/1391 - 15:59
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

49. فرصت را از دست ندهیم
اضاعه الفرصه غصه. -ح /118 ?


 

ترجمه:


از دست دادن فرصت، مایه غم و انده است.

شرح:


عمر انسان كوتاه و زودگذر است، و فرصتهاى زندگى كوتاه‏تر و زودگذرتر از آن. هر روزى كه از عمر انسان مى‏گذرد، تعدادى از فرصتهاى زندگى او نیز براى همیشه از دست مى‏رود و نابود میشود.
چون فرصتهاى زندگى، دیگر قابل بازگشت نیستند، باید از هر فرصتى بهترین استفاده را بكنیم.
استفاده كردن از فرصت، یعنى اینكه هر كارى را در وقت مناسب انجام دهیم.
اگر فرصتى كه امروز، براى انجام كارى در اختیار ما است از دست برود، فردا، براى آن كار، فرصتى نخواهد بود. چون فرصتهاى فردا هم، مخصوص كارهاى دیگران است كه هر یك باید در وقت خود انجام شود، و دیگر نمى‏توانیم كارى را كه فرصت انجامش امروز بوده، براى فردا بگذاریم، در آن صورت، كارهایى هم كه باید در فرصتهاى فردا انجام شود، عقب مى‏افتد، و اگر كار به همین شكل پیش برود، تمام فرصت‏هاى روزهاى آینده ما نیز، تباه مى‏شوند و از دست مى‏روند.
پس هر كارى را، باید در فرصت مناسب آن كار انجام داد، وگرنه ممكن است كه دیگر، هیچگاه فرصتى براى انجام آن پیدا نشود.
مثلا سنین كودكى و نوجوانى، فرصت مناسب تحصیل علم و آموختن دانش است. كس كه چنین فرصت مناسبى را از دست برهد، در سالهاى بعد، گرفتهاریهاى زندگى، اشتغال به كار و تأمین معاش، رسیدگى به امور خانه و همسر و فرزندان، و دهها مسئولیت دیگر، به او اجازه و فرصت تحصیل نخواهد داد.
بهمین دلیل است كه انسان باید هر فرصتى را كه پیش مى‏آید، غنیمت بشمارد و از آن بهترین استفاده را بكند. و گرنه، از دست دادن فرصت، مایه غم و اندوهى مى‏شود كه به هیچ قیمتى، قابل جبران نخواهد بود.

شنبه 7/5/1391 - 15:56
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

48. پرهیز از جایگاه تهمت
من وضع نفسه مواضع التهمه فلایلومن من أساء به الظن.-ح /159 ?


 

ترجمه:


كسى كه خود را در معرض بد نامى و جایگاه تهمت قرار مى‏دهد،نباید كسى را كه به او گمان بد مى‏برد، ملامت كند.

شرح:


یكى از دستورهاى اسلامى این است كه: مسلمان مؤمن نباید فقط به این كه كار بد نمى‏كند و حرف بد نمى‏زند، راضى و خشنود باشد. بلكه باید از شنیدن حرف بد و دیدن كار بد نیز خوددارى كند. یعنى اگر در مكانى، عده‏یى، سخنان را بشنود. یا اگر در جایى كارهاى گناه آلود انجام شود، نباید در آنجا درنگ كند.
امام علیه‏السلام نیز، بر اساس همین دستور اسلامى، شیعیان خود را راهنمایى فرموده است. طبق فرمایش امام (ع): مسلمان مؤمن، نباید به جاهایى برود، كه در آنها، كارهاى زشت و گناه آلود انجام مى‏گیرد. مثلا هرگز نباید به قمارخانه یا مشروب فروشى برود. زیرا با رفتن به چنین مكانهایى، به جایگاه تهمت قدم مى‏نهد و خود را در معرض بد نامى قرار مى‏دهد. یعنى هر چند هم كه خود او، اهل قمار و مشروب نباشد، وقتى در چنان مكانهایى دیده شود، مورد بد گمانى قرار خواهد گرفت. و دیگران كه از باطن او خبر ندارند، ممكن است تصور كنند كه او نیز اهل قمار و مشروب است و به این ترتیب، به او تهمت قمار بازى و میگسارى بزنند.
روشن است كه اگر چنین وضعى پیش بیاید، كسى كه مورد تهمت قرار گرفته، نباید كسانى را كه به او بد گمان شده و تهمت زده‏اند، ملامت كند. زیرا، تقصیر از خود اوست، كه با قدم گذاشتن به چنان مكانهایى، در دل دیگران، نسبت به خود بد گمانى ایجاد كرده است.

شنبه 7/5/1391 - 15:55
امر به معروف و نهی از منکر

 


 

47. عجز آفت است و صبر شجاعت...
و العجز افه، و الصبر شجاعه، و الزهد ثروه، و الورع جنه، و نعم القرین الرضا.-ح /4 ?


 

ترجمه:


ناتوانى آفت است و بردبارى شجاعت، پرهیز كارى و پارسایى توانگرى است و خرسندى به رویدادها یار و همراهى است با ارزش.

شرح:


انسانى كه گرفتار ضعفهاى روحى و اخلاقى باشد، همیشه با یك خطر این است كه: در برابر مسائل مختلف و پیش آمدهاى گوناگون، قدرت ایستادگى نخواهد داشت، و دچار سستى و لغزش خواهد شد و از راه راست، انحراف پیدا خواهد كرد.
از این رو است كه در تعالیم اسلامى، همیشه تكیه بر این است كه انسان، قبل از هرچیز، ضعفهاى روحى و اخلاقى را از خود دور كند، و قدرت درونى لازم براى ایستادگى در برابر مسائل مختلف را به دست آورد و در حفظ و تقویت آن بكوشد.
امام علیه‏السلام نیز، در این كلام، از این گونه جنبه‏هاى مثبت و منفى سخن مى‏گوید و انسان را با عیب و ضعفها، و ارزش قدرتهاى روحى و اخلاقى آشنا مى‏سازد.
بر اساس فرمایش امام (ع)، ضعف و ناتوانى، بزرگترین آفت و دشمن زندگى انسان است. زیرا انسان ضعف، زود فریب میخورد، زود به لغزش دچار مى‏شود، و زود از راه راست منحرف مى‏گردد. یك انسان ضعف، ممكن است در برابر چند كلمه فریبنده، از راه بدر شود. ممكن است با هر تهدید پوچى دچار وحشت شود، یا اگر پول و مقامى به پیشنهاد كنند، در برابر آن تاب مقاومت از دست برهد، و حاظر به انجام هر كار نادرستى بشود.
افراد بسیارى بوده‏اند كه سالها از عمر خود را در راه عبادت و انجام وظایف شرعى و دینى گذرانده‏اند. ولى بخاطر همین ضعف، ناگهان از راه بدر رفته و حاصل تمام عمر خود را چند لحظه بر باد داده‏اند و چیزى جز رسوایى و بد نامى بدست نیاورده‏اند. این است كه ضعف و ناتوانى از بزرگترین آفتهاى زندگى و از خطر نازكترین دشمنان انسان است.
اما در برابر این عجز و ناتوانى، صفتهاى نیكوى روحى و اخلاقى قرار دارد، كه تعدادى از آنها را، امام (ع) در همین كلام پر معنى، بر شمرده است.
یكى از این صفات، صبر و بردبارى است، كه عالى‏ترین جلوه‏هاى شجاعت انسان بشمار مى‏رود. شجاع، آن كسى نیست كه در برابر هر مسئله‏یى به خشم مى‏آید و عجولانه دست به اقدامات حساب نشده مى‏زند. چون بسیار دیده شده كه چنین افرادى، صدها گرفتارى براى خود، و هزاران مشكل براى دیگران ایجاد كرده‏اند. بلكه آن كسى براستى شجاعت دارد كه در برابر مسائل و مشكلات بردبار باشد و با صبر و حوصله، درباره آن فكر كند و همیشه، بجاى سریع‏ترین راه حل، در جست و جوى بهترین راه حلها باشد.
صفت دیگر، پارسایى و پرهیز كارى است، كه براى انسان، بهترین ثروتها و بالاترین توانگریها به شمار مى‏آید. انسان پارسا و پرهیز كار، در وجود خود، آنقدر ارزشهاى روحى و معنوى ذخیره مى‏كند، كه دیگر به مال و ثروت دنیا چشم نمى‏دوزد. و همین بى‏نیازى از مال دنیا، او را از بزرگترین ثروتمندان و توانگران، ثروتمندتر مى‏سازد.
خرسندى به رویدادهاى نیز از صفات ارزنده انسان است. اصولا یك مسلمان مؤمن، از آنچه با اراده و قدرت خداوند، در زندگى‏اش رخ دهد، هرگز اظهار نارضایى نمى‏كند. یعنى به هر پیشامدى كه خداوند برایش مقدر كرده باشد راضى و خرسند است و همین رضایت و خرسندى، باعث مى‏شود كه از پیش آمدهاى گوناگون، دچار رنج و عذاب نشود. چنین كسى اگر ببیند كه دیگران به قدرت و مقام رسیده‏اند و مال و ثروت بدست آورده‏اند. و او از آنها بى‏نصیب مانده است، هرگز حسادت نمى‏ورزد و غم و غصه به دل راه نمى دهد. زیرا صفت خرسندى و رضایتى كه در او وجود دارد، مانند نعمتى با ارزش، همیشه همراه اوست و مانند دوستى مهربان و دلسوز، همیشه او را از دچار شدن به اینگونه رنج و عذابها، باز مى‏دارد.

شنبه 7/5/1391 - 15:51
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

46. آخرت نتیجه دنیا
أعمال العباد فى عجلهم، نصیب أعینهم فى آجلهم. -ح / 7 ?


ترحمه: كارهایى كه بندگان در این دنیا انجام میدهند، روز قیامت، در برابر چشمهایشان خواهد بود.

شرح:


دستگاههاى رادیو و تلویزیونى كه به دست بشر ساخته شده، صدا و گفتار، و حركات و اعمال آدمى را كه چند سال پیش ضبط شده، پس از گذشت سالها دوباره پخش مى‏كنند، و دوباره عین همان حرفها و حركات را جلوى چشم ما مجسم مى‏سازند. فیلمى كه از اعمال و حركات كسى ضبط شد، تا سالهاى سال، حتى تا وقتى كه دنیا وجود دارد، مى‏تواند باقى بماند. چون به فرض اینكه یك فیلم رو به كهنگى و خرابى برود، مى‏تواند تصویر و صداى آن را روى فیلم دیگرى ضبط كرد و به این ترتیب، براى، همیشه آن تصویر و صدا را نگهدارى كرد.
وقتى بشر كه مخلوق خداوند است، توانسته چنین دستگاهى بسازد، به سادگى مى‏توان فهمید كه خداوند متعال، در دستگاه عظیم آفرینش خود، چه دستگاههاى عجیب و دقیقى براى ضبط و نگهدارى اعمال انسان، خلق كرده است.
آرى، دستگاههاى گیرنده و فرستنده و نگهدارنده جهان آفرینش، چنان عظیم و دقیق و حساس است كه كوچكترین اعمال و كردار انسانها را ضبط مى‏كند و حساب یكایك كارها و كلمه به كلمه حرفها را نگاه میدارد.
امام علیه‏السلام، درباره این دستگاه عظیم، چنین خبر مى‏دهد كه: هر كارى كه بندگان، در دنیا انجام مى‏دهند، خداوند با تمام جزئیاتش ضبط و حفظ مى‏كند. و در روز قیامت، تمام آن كارها را، كه در نامه عمل هركس محفوظ مانده است، جلوى چشم بندگان مجسم مى‏سازد، و بدانند كه خداوند، هر كس را، به - نسبت اعمال نیك و یا بدش، پاداش یا كیفر مى‏دهد.
و در آن روز، سخت‏ترین عذابها، براى كسانى است كه كارهاى بدى كه در این دنیا انجام داده‏اند، در آن دنیا مقابل چشمشان مجسم مى‏شود.

شنبه 7/5/1391 - 15:48
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

45. تفاوت اعمال
شتان ما بین عملین عمل تذهب لذته و تبقى تبعته، و عمل تذهب موونته و یبقى أجره -ح /121 ?


 

ترجمه:


چه تفاوت بسیارى، كه بین دو گونه عمل و كردار انسانها وجود دارد: عملى كه لذت و خوشى آن به سرعت مى‏گذرد، ولى نتایج زیانبار و عواقب آن باقى مى‏ماند، و عملى كه رنج و زحمت آن، زود تمام مى‏شود ولى پاداش آن برجا مى‏ماند.

شرح:


خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و به او عقل و شعور داد، تا آزادانه راه زندگى‏اش را انتخاب كند، و با اراده و اختیار خود، هر عملى كه دلش خواست، انجام دهد.
اما در روز قیامت، كسى كه عمل خوب انجام داده باشد پاداش مى‏گیرد و كسى كه مرتكب اعمال بد شده، به كیفر و مجازات مى‏رسد.
امام علیه‏السلام، به مسلمانان هشدار مى‏دهد، تا بدانند كه بین این دو گونه عمل، تفاوت بسیارى هست، و فریب ظاهر را نخورند. یعنى انسان باید بداند، كه كار خوب و بد، هر دو، به زودى مى‏گذرد و تمام مى‏شود، در حالیكه نتایج و پى‏آمدهاى آن، از بین نمى‏رود، و در كارنامه اعمال انسان، باقى مى‏ماند.
فرزند عزیز، تو خود، در میان دوستان، همكلاسى‏ها، و اطرافیانت، نمونه‏هایى این دو گونه عمل را، بسیار دیده‏اى.
به عنوان مثال: دانش آموزى كه به جاى درس خواندن و زحمت كشیدن، وقت خود را به بازى و تفریح و خوشگذرانى تلف مى‏كند، تمام آن بازیها و تفریحاتش، زودگذر است، و تمام خوشگذرانیهایش، به زودى تمام مى‏شود. اما نتیجه این خوشیهاى زودگذر، مردود شدن است كه یك سال عمر او را بیهوده تلف مى‏كند و دیگر تا پایان عمر نمى‏تواند آن یك سال را دوباره به - دست آورد.
دانش آموزى هم كه زحمت درس خواندن را تحمل مى‏كند، رنج و زحمتش به زودى تمام مى‏شود، در حالیكه پاداش این زحمت، یعنى آموختن به زودى تمام مى‏شود، در حالیكه پاداش این زحمت، یعنى آموختن علم و دانش، و رفتن به كلاس بالاتر و پیشرفتى كه نصیب او مى‏شود، نتایج خوب و لذت بخشى است كه براى همیشه در زندگى او باقى مى‏ماند.
از این مثال ساده، نتیجه مى‏گیریم كه اعمال گناه آلوده نیز اگر هم لذتى داشته باشند، لذت شان زودگذر است، در حالیكه نتیجه آنها، یعنى مجازاتى كه در پى دارند، نزد خدا باقى مى‏ماند و در روز قیامت، گریبان شخص گناهكار را مى‏گیرد. مثلا كسى كه بر خلاف فرمان خداوند، روزه نمى‏گیرد. مثلا كسى كه بر خلاف فرمان خداوند، روزه نمى‏گیرد و در ایام ماه مبارك رمضان، شكم‏چرانى مى‏كند، لذتى كه از خوردن و آشامیدن مى‏برد، یك لذت زودگذر است. یعنى لذتى است كه با جمع كردن سفره غذا، تمام مى‏شود و چیزى از آن باقى نمى‏ماند. ولى نتیجه این نافرمانى، تا روز قیامت باقى مى‏ماند و خداوند شخصى روزه خور را به مجازات نافرمانى‏اش مى‏رساند.
اما كسى روزه مى‏گیرد، فقط چند ساعت، زحمت گرسنگى و تشنگى را تحمل مى‏كند، ولى در عوض این رنج زودگذر، كه با فرارسیدن غروب همان روز تمام خواهد شد.
اگر خود شما خوب فكر كنید خواهید دید كه تمام كارها همین طور است. یعنى هم تمام لذتها زودگذر هستند، هم تمام زحمتها. ولى آنچه براى همیشه باقى مى‏ماند، نتیجه و عمل و كردار انسان است، كه اگر بخاطر لذتهاى زودگذر گناه كرده، مجازات مى‏شود، و اگر در راه اطاعت از خدا، رنج و زحمت زودگذر را تحمل كرده، مزد و پاداش میگیرد.

شنبه 7/5/1391 - 15:38
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

44. عمل و نسب
من أبطابه عمله لم یسرع به نسبه -ح /23 ?


 

ترجمه:


كسى كه به خاطر كردارش عقب مانده است، با اتكاء به اصل و نسب، نمى‏تواند پیش بیفتد.

شرح:


انسان باید كردار نیكو داشته باشد، و تنها به اتكاء كردار خود، به سوى آسایش دنیا و سعادت آخرت پیش برود. زیرا در قانون الهى، كردار هیچكس را به بستگان و نزدیكان او نمى‏دهند.
ما، در تاریخ اسلام مى‏بینیم كه حتى فرزندان امامان معصوم نیز، با آن كه پدرشان((((ولى)))) خدا، و پیشواى مسلمانان بوده‏اند، از سزاى كردار خود، در امان نمى‏مانند. مثلا، پس از رحلت حضرت امام حسن عسكرى (ع)، پسر بزرگتر آن حضرت امام زمان (ع) را پایمال كند، و خود رهبرى مسلمین را به عهده بگیرد. ولى خداوند او را رسوا كرد، و با آن كه پدرش و تمام اجدادش امام و معصوم بودند، خود او گمراه شد و نتوانست از اصل و نسب شریفى كه داشت، استفاده كند و پیش بیفتد. و علت این امر آن بود كه وى كردار خوبى نداشت و به همین دلیل در دنیا و آخرت عقب افتاده بود.
پس انسان، نمى‏توان به پدر و مادر و اجداد شریف و بزرگوارش، كه در تقوى یا علم یا هنر احترام و اعتبار داشته‏اند، متكى باشد. و نمى‏تواند به اتكاء آنها، به كردار خود بى توجهى كند. یعنى عبادت و بندگى خداوند را بجاى نیاورد، و براى پیشرفت زندگى رستگارى آخرت خود هیچ كارى انجام ندهد، ولى بخاطر اصل و نسب خود، منتظر باشد كه در این دنیا به منزلت و احترام برسد، و در آن دنیا هم پاداش نیكو بگیرد.

شنبه 7/5/1391 - 15:33
اخلاق

 

 

43. اینچنین مالى از دست نمیرود
لم یذهب من مالك ما وعظك. -ح /196 ?


 

ترجمه:


مالى كه از دستت رفت و تو را پندى آموخت، از دست رفته مپندار.

شرح:


انسان وقتى قسمتى از مال خود را از دست مى‏دهد، غمگین و افسرده مى‏شود و به خاطر مال از دست رفته، غصه مى‏خورد. زیرا معمولا اینطور تصور مى‏شود كه مالى كه از كف رفت، بیهوده تلف شده است و دیگر جبران نخواهد شد.
اما حقیقت این است كه مال از دست رفته، بكلى تلف و نابود نمى‏شود. بلكه با از بین رفتن آن، نتیجه و فایده‏یى براى صاحبش به جاى مى‏ماند، كه گاهى ممكن است بیش از آن مال، ارزش داشته باشد. و این نتیجه و فایده، تجربه‏یى است كه شخصى، در برابر از كف دادن مال خود، به دست مى‏آورد.
اینكه بسیارى از مردم، تجربه را گرانبهاتر و باارزش‏تر از مال مى‏دانند، براى آن است كه مال، هر اندازه هم كه باشد، براى همیشه باقى نمى‏ماند و بالاخره روزى، تمام مى‏شود، ولى تجربه، سرمایه‏یى است كه هرگز تمام نمى‏شود، و همیشه و در هر حالى هم در دسترس قرار دارد و مى‏توان از آن استفاده كرد.
پس اگر ما نیز مالى را از دست دادیم، ولى در كارى كه مال خود را بخاطر آن از كف دادیم، تجربه‏یى به دست آوردیم، باید بدانید كه آن مال را، بیهوده و رایگان از دست نداده‏ایم. بلكه به - جاى آن، سرمایه گرانبهاترى به دست آوریم كه چه بسا در طول زندگى، بسیار بیشتر از آن مال به درمان خواهد خورد.
اما آنچه كه در خور تأمل است این است كه انسان نباید هیچ كارى را بدون فكر و دقت انجام دهد زیرا بالاخره از دست دادن مال موجب ضرر و دلیل كم دقتى است.

شنبه 7/5/1391 - 11:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته