امر به معروف و نهی از منکر
52. رفتار ما گفتار دیگران
من أسرع الى الناس بما یكرهون قالوا فیه بما لا یعلمون.
ترجمه:
هر كسى به سوى چیزى كه مردم از آن بدشان مىآید بشتابد، مردم نیز درباره او، آنچه را كه نمیدانند، خواهند گفت.
شرح:
كسى كه با گفتار و كردار زننده خویش، مردم را برنجاند، مثل آن است كه شتابان، به سوى چیزى رفته كه مردم از آن بدشان مىآید. یعنى، براى انجام كارى كه باعث رنجش و آزردگى دیگران میشود، شتاب كرده است.
معنى شتاب كردن، در كارى كه باعث رنجش میشود، آن است كه ما، بدون فكر و اندیشه، و بدون سنجیدن و حساب كردن، سخنى بگوئیم یا كارى كنیم كه دیگران را از ما متنفر و رنجیده سازد.
وقتى كسى چنین كارى كند، معلوم است كه دیگران هم بفكر تلافى كردن مىافتند و تصمیم میگیرند كارى كنند، كه آن شخص هم رنجیده شود. در چنین حالتى، مردم نیز، مثل همان شخص رفتار میكنند. یعنى نسنجیده و نیندیشیده، درباره او بدگوئى آغاز میكنند، و هر چند را كه درباره او شنیده باشند، چه راست باشد چه دروغ به زبان مىآورند. و از گفتن چیزهائى هم كه نمیدانند واقعیت دارد یا نه، خوددارى نمیكنند.
البته این هم رفتار خوبى نیست، ولى بهر صورت این نتیجه اعمال كسى است كه مردم را مىرنجاند، و به سوى چیزى كه نا خوشایند دیگران است شتاب مىكند.
شنبه 7/5/1391 - 16:5
امر به معروف و نهی از منکر
51. ناتوانتر از ناتوانترین
اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان، و اعجزمنه من ضیع من ظفربه منهم.
ترجمه:
ناتوانترین مردم كسى است كه در بدست آوردن دوست، ناتوان باشد، و ناتوانتر از او، كسى است كه دوست بدست آمده را، از دست بدهد.
شرح:
توانایى انسان، تنها در قدرت جسم و زور بازو نیست. بلكه توانایى روحى و اخلاقى، بالاتر و با ارزشتر از توانائى جسم و تن است. قدرت جسمى، با گذشت زمان و افزایش سن و سال از بین مىرود، اما توانایى روحى و اخلاقى، بر اثر گذشت زمان بیشتر میشود، و انسان را قوىتر و ورزیدهتر مىكند.
پس ما، ضمن آنكه براى سلامت تن و قدرت جسم خود، باید ارزش و اهمیت قائل باشیم و در حفظ آن بكوشیم، باید سعى كنیم كه توانایى روحى و اخلاقى هم بدست آوریم و هر روز به مقدار آن بیفزائم.
على علیهالسلام مىفرماید: یكى از نشانههاى قدرت روح و توانایى اخلاق، این است كه انسان بتواند با اخلاق خوب و رفتار انسانى و مناسب، براى خود دوستان زیادى پیدا كند. پس كسى كه نمىتواند براى خود دوست صمیمى و خوبى پیدا كند. از لحاظ روحى و اخلاقى، عاجز و ناتوان است.
اما، ناتوانتر از او، كسى است كه دوستى را پیدا كرده، نتواند براى همیشه نگه دارد. یعنى با رفتار بد و اخلاق نامناسب خود، دوستان بدست آمده را، از دست بدهد و در زندگى اجتماعى، تنها بماند. زیرا نگهدارى دوست، دشوارتر از بدست آوردن دوست است. یعنى براى حفظ دوستان بدست آمده، بیش از یافتن دوستان جدید، قدرت روحى و اخلاق لازم است.
شنبه 7/5/1391 - 16:0
امر به معروف و نهی از منکر
المسئول حرحتى یعد.
ترجمه:
كس كه از او درخواستى مىشود، تا زمانى كه وعده انجامش را نداده باشد، آزاد است.
شرح:
اسلام، درباره وفاى به عهد سفارش بسیار كرده است. تا جایى كه گفته مىشود: یكى از تفاوتهاى مسلمان با دیگران، در این است كه مسلمان، وقتى براى انجام كارى قول بدهد، دیگر به هیچ قیمتى نباید از انجام قول وعده خود، شانه خالى كند.
بدین ترتیب، مسلمان باید به شدت مراقب قول و قرارهاى خود باشد، و با بىتوجهى به عهد و وعدههایش، خود را نسبت به دستورهاى اسلام، بى اعتناء نشان ندهد.
پس هرگاه، كسى از شما در خواستى كرد، نباید نسنجیده و بدون اندیشه و حساب، و عده انجام آن را بدهید. بلكه باید به خوبى فكر كنید و ببینید كه آیا توانایى انجام آن را دارید یا نه. چون اگر وعدهیى بدهید و بعد، از عهده انجامش برنیائید، كسى كه به او وعده دادهاید، به اطمینان قول شما، در انتظار كمك و مساعدت شما مىماند، و براى حل مشكل خود، دست به اقدام دیگرى نمىزند و اگر شما وعده خود را انجام ندهید، ممكن است به آن شخص و زندگى فردى و خانوادگى و اجتماعىاش، لطمههاى جبرانناپذیر وارد آید و مسلمان مؤمن، هرگز راضى نمىشود تا برادر و خواهر دینىاش، بخاطر بدقولى او، لطمه ببیند.
امام علیهالسلام، براى آن كه ارزش و اهمیت خوش قولى، و زشتى بد قولى را نشان دهد، در این كلام، موضوع را به شكل تازهیى مطرح كرده است. حضرت مىفرماید: وقتى از شما درخواستى مىشود، تا زمانى كه قول انجامش را ندادهاید، آزاد هستید كه انجام آن كار را قبول كنید یا قبول نكنید. اما همینكه وعده انجامش را دادید، دیگر آزاد نیستید، بلكه خود را به صورت بنده كسى درآوردهاید، كه باید برایش كارى انجام بدهید.
یعنى انسان، در برابر قول و قرارى كه مىگذارد، آنقدر مسئولیت پیدا مىكند كه گویى به صورت بنده قول و عهده خود در آمده است، و هیچ چارهیى، جز انجام آن ندارد.
شنبه 7/5/1391 - 15:59
امر به معروف و نهی از منکر
اضاعه الفرصه غصه.
ترجمه:
از دست دادن فرصت، مایه غم و انده است.
شرح:
عمر انسان كوتاه و زودگذر است، و فرصتهاى زندگى كوتاهتر و زودگذرتر از آن. هر روزى كه از عمر انسان مىگذرد، تعدادى از فرصتهاى زندگى او نیز براى همیشه از دست مىرود و نابود میشود.
چون فرصتهاى زندگى، دیگر قابل بازگشت نیستند، باید از هر فرصتى بهترین استفاده را بكنیم.
استفاده كردن از فرصت، یعنى اینكه هر كارى را در وقت مناسب انجام دهیم.
اگر فرصتى كه امروز، براى انجام كارى در اختیار ما است از دست برود، فردا، براى آن كار، فرصتى نخواهد بود. چون فرصتهاى فردا هم، مخصوص كارهاى دیگران است كه هر یك باید در وقت خود انجام شود، و دیگر نمىتوانیم كارى را كه فرصت انجامش امروز بوده، براى فردا بگذاریم، در آن صورت، كارهایى هم كه باید در فرصتهاى فردا انجام شود، عقب مىافتد، و اگر كار به همین شكل پیش برود، تمام فرصتهاى روزهاى آینده ما نیز، تباه مىشوند و از دست مىروند.
پس هر كارى را، باید در فرصت مناسب آن كار انجام داد، وگرنه ممكن است كه دیگر، هیچگاه فرصتى براى انجام آن پیدا نشود.
مثلا سنین كودكى و نوجوانى، فرصت مناسب تحصیل علم و آموختن دانش است. كس كه چنین فرصت مناسبى را از دست برهد، در سالهاى بعد، گرفتهاریهاى زندگى، اشتغال به كار و تأمین معاش، رسیدگى به امور خانه و همسر و فرزندان، و دهها مسئولیت دیگر، به او اجازه و فرصت تحصیل نخواهد داد.
بهمین دلیل است كه انسان باید هر فرصتى را كه پیش مىآید، غنیمت بشمارد و از آن بهترین استفاده را بكند. و گرنه، از دست دادن فرصت، مایه غم و اندوهى مىشود كه به هیچ قیمتى، قابل جبران نخواهد بود.
شنبه 7/5/1391 - 15:56
امر به معروف و نهی از منکر
من وضع نفسه مواضع التهمه فلایلومن من أساء به الظن.
ترجمه:
كسى كه خود را در معرض بد نامى و جایگاه تهمت قرار مىدهد،نباید كسى را كه به او گمان بد مىبرد، ملامت كند.
شرح:
یكى از دستورهاى اسلامى این است كه: مسلمان مؤمن نباید فقط به این كه كار بد نمىكند و حرف بد نمىزند، راضى و خشنود باشد. بلكه باید از شنیدن حرف بد و دیدن كار بد نیز خوددارى كند. یعنى اگر در مكانى، عدهیى، سخنان را بشنود. یا اگر در جایى كارهاى گناه آلود انجام شود، نباید در آنجا درنگ كند.
امام علیهالسلام نیز، بر اساس همین دستور اسلامى، شیعیان خود را راهنمایى فرموده است. طبق فرمایش امام (ع): مسلمان مؤمن، نباید به جاهایى برود، كه در آنها، كارهاى زشت و گناه آلود انجام مىگیرد. مثلا هرگز نباید به قمارخانه یا مشروب فروشى برود. زیرا با رفتن به چنین مكانهایى، به جایگاه تهمت قدم مىنهد و خود را در معرض بد نامى قرار مىدهد. یعنى هر چند هم كه خود او، اهل قمار و مشروب نباشد، وقتى در چنان مكانهایى دیده شود، مورد بد گمانى قرار خواهد گرفت. و دیگران كه از باطن او خبر ندارند، ممكن است تصور كنند كه او نیز اهل قمار و مشروب است و به این ترتیب، به او تهمت قمار بازى و میگسارى بزنند.
روشن است كه اگر چنین وضعى پیش بیاید، كسى كه مورد تهمت قرار گرفته، نباید كسانى را كه به او بد گمان شده و تهمت زدهاند، ملامت كند. زیرا، تقصیر از خود اوست، كه با قدم گذاشتن به چنان مكانهایى، در دل دیگران، نسبت به خود بد گمانى ایجاد كرده است.
شنبه 7/5/1391 - 15:55
امر به معروف و نهی از منکر
47. عجز آفت است و صبر شجاعت...
و العجز افه، و الصبر شجاعه، و الزهد ثروه، و الورع جنه، و نعم القرین الرضا.
ترجمه:
ناتوانى آفت است و بردبارى شجاعت، پرهیز كارى و پارسایى توانگرى است و خرسندى به رویدادها یار و همراهى است با ارزش.
شرح:
انسانى كه گرفتار ضعفهاى روحى و اخلاقى باشد، همیشه با یك خطر این است كه: در برابر مسائل مختلف و پیش آمدهاى گوناگون، قدرت ایستادگى نخواهد داشت، و دچار سستى و لغزش خواهد شد و از راه راست، انحراف پیدا خواهد كرد.
از این رو است كه در تعالیم اسلامى، همیشه تكیه بر این است كه انسان، قبل از هرچیز، ضعفهاى روحى و اخلاقى را از خود دور كند، و قدرت درونى لازم براى ایستادگى در برابر مسائل مختلف را به دست آورد و در حفظ و تقویت آن بكوشد.
امام علیهالسلام نیز، در این كلام، از این گونه جنبههاى مثبت و منفى سخن مىگوید و انسان را با عیب و ضعفها، و ارزش قدرتهاى روحى و اخلاقى آشنا مىسازد.
بر اساس فرمایش امام (ع)، ضعف و ناتوانى، بزرگترین آفت و دشمن زندگى انسان است. زیرا انسان ضعف، زود فریب میخورد، زود به لغزش دچار مىشود، و زود از راه راست منحرف مىگردد. یك انسان ضعف، ممكن است در برابر چند كلمه فریبنده، از راه بدر شود. ممكن است با هر تهدید پوچى دچار وحشت شود، یا اگر پول و مقامى به پیشنهاد كنند، در برابر آن تاب مقاومت از دست برهد، و حاظر به انجام هر كار نادرستى بشود.
افراد بسیارى بودهاند كه سالها از عمر خود را در راه عبادت و انجام وظایف شرعى و دینى گذراندهاند. ولى بخاطر همین ضعف، ناگهان از راه بدر رفته و حاصل تمام عمر خود را چند لحظه بر باد دادهاند و چیزى جز رسوایى و بد نامى بدست نیاوردهاند. این است كه ضعف و ناتوانى از بزرگترین آفتهاى زندگى و از خطر نازكترین دشمنان انسان است.
اما در برابر این عجز و ناتوانى، صفتهاى نیكوى روحى و اخلاقى قرار دارد، كه تعدادى از آنها را، امام (ع) در همین كلام پر معنى، بر شمرده است.
یكى از این صفات، صبر و بردبارى است، كه عالىترین جلوههاى شجاعت انسان بشمار مىرود. شجاع، آن كسى نیست كه در برابر هر مسئلهیى به خشم مىآید و عجولانه دست به اقدامات حساب نشده مىزند. چون بسیار دیده شده كه چنین افرادى، صدها گرفتارى براى خود، و هزاران مشكل براى دیگران ایجاد كردهاند. بلكه آن كسى براستى شجاعت دارد كه در برابر مسائل و مشكلات بردبار باشد و با صبر و حوصله، درباره آن فكر كند و همیشه، بجاى سریعترین راه حل، در جست و جوى بهترین راه حلها باشد.
صفت دیگر، پارسایى و پرهیز كارى است، كه براى انسان، بهترین ثروتها و بالاترین توانگریها به شمار مىآید. انسان پارسا و پرهیز كار، در وجود خود، آنقدر ارزشهاى روحى و معنوى ذخیره مىكند، كه دیگر به مال و ثروت دنیا چشم نمىدوزد. و همین بىنیازى از مال دنیا، او را از بزرگترین ثروتمندان و توانگران، ثروتمندتر مىسازد.
خرسندى به رویدادهاى نیز از صفات ارزنده انسان است. اصولا یك مسلمان مؤمن، از آنچه با اراده و قدرت خداوند، در زندگىاش رخ دهد، هرگز اظهار نارضایى نمىكند. یعنى به هر پیشامدى كه خداوند برایش مقدر كرده باشد راضى و خرسند است و همین رضایت و خرسندى، باعث مىشود كه از پیش آمدهاى گوناگون، دچار رنج و عذاب نشود. چنین كسى اگر ببیند كه دیگران به قدرت و مقام رسیدهاند و مال و ثروت بدست آوردهاند. و او از آنها بىنصیب مانده است، هرگز حسادت نمىورزد و غم و غصه به دل راه نمى دهد. زیرا صفت خرسندى و رضایتى كه در او وجود دارد، مانند نعمتى با ارزش، همیشه همراه اوست و مانند دوستى مهربان و دلسوز، همیشه او را از دچار شدن به اینگونه رنج و عذابها، باز مىدارد.
شنبه 7/5/1391 - 15:51
امر به معروف و نهی از منکر
أعمال العباد فى عجلهم، نصیب أعینهم فى آجلهم.
ترحمه: كارهایى كه بندگان در این دنیا انجام میدهند، روز قیامت، در برابر چشمهایشان خواهد بود.
شرح:
دستگاههاى رادیو و تلویزیونى كه به دست بشر ساخته شده، صدا و گفتار، و حركات و اعمال آدمى را كه چند سال پیش ضبط شده، پس از گذشت سالها دوباره پخش مىكنند، و دوباره عین همان حرفها و حركات را جلوى چشم ما مجسم مىسازند. فیلمى كه از اعمال و حركات كسى ضبط شد، تا سالهاى سال، حتى تا وقتى كه دنیا وجود دارد، مىتواند باقى بماند. چون به فرض اینكه یك فیلم رو به كهنگى و خرابى برود، مىتواند تصویر و صداى آن را روى فیلم دیگرى ضبط كرد و به این ترتیب، براى، همیشه آن تصویر و صدا را نگهدارى كرد.
وقتى بشر كه مخلوق خداوند است، توانسته چنین دستگاهى بسازد، به سادگى مىتوان فهمید كه خداوند متعال، در دستگاه عظیم آفرینش خود، چه دستگاههاى عجیب و دقیقى براى ضبط و نگهدارى اعمال انسان، خلق كرده است.
آرى، دستگاههاى گیرنده و فرستنده و نگهدارنده جهان آفرینش، چنان عظیم و دقیق و حساس است كه كوچكترین اعمال و كردار انسانها را ضبط مىكند و حساب یكایك كارها و كلمه به كلمه حرفها را نگاه میدارد.
امام علیهالسلام، درباره این دستگاه عظیم، چنین خبر مىدهد كه: هر كارى كه بندگان، در دنیا انجام مىدهند، خداوند با تمام جزئیاتش ضبط و حفظ مىكند. و در روز قیامت، تمام آن كارها را، كه در نامه عمل هركس محفوظ مانده است، جلوى چشم بندگان مجسم مىسازد، و بدانند كه خداوند، هر كس را، به - نسبت اعمال نیك و یا بدش، پاداش یا كیفر مىدهد.
و در آن روز، سختترین عذابها، براى كسانى است كه كارهاى بدى كه در این دنیا انجام دادهاند، در آن دنیا مقابل چشمشان مجسم مىشود.
شنبه 7/5/1391 - 15:48
امر به معروف و نهی از منکر
شتان ما بین عملین عمل تذهب لذته و تبقى تبعته، و عمل تذهب موونته و یبقى أجره
ترجمه:
چه تفاوت بسیارى، كه بین دو گونه عمل و كردار انسانها وجود دارد: عملى كه لذت و خوشى آن به سرعت مىگذرد، ولى نتایج زیانبار و عواقب آن باقى مىماند، و عملى كه رنج و زحمت آن، زود تمام مىشود ولى پاداش آن برجا مىماند.
شرح:
خداوند انسان را آزاد و مختار آفرید و به او عقل و شعور داد، تا آزادانه راه زندگىاش را انتخاب كند، و با اراده و اختیار خود، هر عملى كه دلش خواست، انجام دهد.
اما در روز قیامت، كسى كه عمل خوب انجام داده باشد پاداش مىگیرد و كسى كه مرتكب اعمال بد شده، به كیفر و مجازات مىرسد.
امام علیهالسلام، به مسلمانان هشدار مىدهد، تا بدانند كه بین این دو گونه عمل، تفاوت بسیارى هست، و فریب ظاهر را نخورند. یعنى انسان باید بداند، كه كار خوب و بد، هر دو، به زودى مىگذرد و تمام مىشود، در حالیكه نتایج و پىآمدهاى آن، از بین نمىرود، و در كارنامه اعمال انسان، باقى مىماند.
فرزند عزیز، تو خود، در میان دوستان، همكلاسىها، و اطرافیانت، نمونههایى این دو گونه عمل را، بسیار دیدهاى.
به عنوان مثال: دانش آموزى كه به جاى درس خواندن و زحمت كشیدن، وقت خود را به بازى و تفریح و خوشگذرانى تلف مىكند، تمام آن بازیها و تفریحاتش، زودگذر است، و تمام خوشگذرانیهایش، به زودى تمام مىشود. اما نتیجه این خوشیهاى زودگذر، مردود شدن است كه یك سال عمر او را بیهوده تلف مىكند و دیگر تا پایان عمر نمىتواند آن یك سال را دوباره به - دست آورد.
دانش آموزى هم كه زحمت درس خواندن را تحمل مىكند، رنج و زحمتش به زودى تمام مىشود، در حالیكه پاداش این زحمت، یعنى آموختن به زودى تمام مىشود، در حالیكه پاداش این زحمت، یعنى آموختن علم و دانش، و رفتن به كلاس بالاتر و پیشرفتى كه نصیب او مىشود، نتایج خوب و لذت بخشى است كه براى همیشه در زندگى او باقى مىماند.
از این مثال ساده، نتیجه مىگیریم كه اعمال گناه آلوده نیز اگر هم لذتى داشته باشند، لذت شان زودگذر است، در حالیكه نتیجه آنها، یعنى مجازاتى كه در پى دارند، نزد خدا باقى مىماند و در روز قیامت، گریبان شخص گناهكار را مىگیرد. مثلا كسى كه بر خلاف فرمان خداوند، روزه نمىگیرد. مثلا كسى كه بر خلاف فرمان خداوند، روزه نمىگیرد و در ایام ماه مبارك رمضان، شكمچرانى مىكند، لذتى كه از خوردن و آشامیدن مىبرد، یك لذت زودگذر است. یعنى لذتى است كه با جمع كردن سفره غذا، تمام مىشود و چیزى از آن باقى نمىماند. ولى نتیجه این نافرمانى، تا روز قیامت باقى مىماند و خداوند شخصى روزه خور را به مجازات نافرمانىاش مىرساند.
اما كسى روزه مىگیرد، فقط چند ساعت، زحمت گرسنگى و تشنگى را تحمل مىكند، ولى در عوض این رنج زودگذر، كه با فرارسیدن غروب همان روز تمام خواهد شد.
اگر خود شما خوب فكر كنید خواهید دید كه تمام كارها همین طور است. یعنى هم تمام لذتها زودگذر هستند، هم تمام زحمتها. ولى آنچه براى همیشه باقى مىماند، نتیجه و عمل و كردار انسان است، كه اگر بخاطر لذتهاى زودگذر گناه كرده، مجازات مىشود، و اگر در راه اطاعت از خدا، رنج و زحمت زودگذر را تحمل كرده، مزد و پاداش میگیرد.
شنبه 7/5/1391 - 15:38
امر به معروف و نهی از منکر
من أبطابه عمله لم یسرع به نسبه
ترجمه:
كسى كه به خاطر كردارش عقب مانده است، با اتكاء به اصل و نسب، نمىتواند پیش بیفتد.
شرح:
انسان باید كردار نیكو داشته باشد، و تنها به اتكاء كردار خود، به سوى آسایش دنیا و سعادت آخرت پیش برود. زیرا در قانون الهى، كردار هیچكس را به بستگان و نزدیكان او نمىدهند.
ما، در تاریخ اسلام مىبینیم كه حتى فرزندان امامان معصوم نیز، با آن كه پدرشان((((ولى)))) خدا، و پیشواى مسلمانان بودهاند، از سزاى كردار خود، در امان نمىمانند. مثلا، پس از رحلت حضرت امام حسن عسكرى (ع)، پسر بزرگتر آن حضرت امام زمان (ع) را پایمال كند، و خود رهبرى مسلمین را به عهده بگیرد. ولى خداوند او را رسوا كرد، و با آن كه پدرش و تمام اجدادش امام و معصوم بودند، خود او گمراه شد و نتوانست از اصل و نسب شریفى كه داشت، استفاده كند و پیش بیفتد. و علت این امر آن بود كه وى كردار خوبى نداشت و به همین دلیل در دنیا و آخرت عقب افتاده بود.
پس انسان، نمىتوان به پدر و مادر و اجداد شریف و بزرگوارش، كه در تقوى یا علم یا هنر احترام و اعتبار داشتهاند، متكى باشد. و نمىتواند به اتكاء آنها، به كردار خود بى توجهى كند. یعنى عبادت و بندگى خداوند را بجاى نیاورد، و براى پیشرفت زندگى رستگارى آخرت خود هیچ كارى انجام ندهد، ولى بخاطر اصل و نسب خود، منتظر باشد كه در این دنیا به منزلت و احترام برسد، و در آن دنیا هم پاداش نیكو بگیرد.
شنبه 7/5/1391 - 15:33
اخلاق
43. اینچنین مالى از دست نمیرود
لم یذهب من مالك ما وعظك.
ترجمه:
مالى كه از دستت رفت و تو را پندى آموخت، از دست رفته مپندار.
شرح:
انسان وقتى قسمتى از مال خود را از دست مىدهد، غمگین و افسرده مىشود و به خاطر مال از دست رفته، غصه مىخورد. زیرا معمولا اینطور تصور مىشود كه مالى كه از كف رفت، بیهوده تلف شده است و دیگر جبران نخواهد شد.
اما حقیقت این است كه مال از دست رفته، بكلى تلف و نابود نمىشود. بلكه با از بین رفتن آن، نتیجه و فایدهیى براى صاحبش به جاى مىماند، كه گاهى ممكن است بیش از آن مال، ارزش داشته باشد. و این نتیجه و فایده، تجربهیى است كه شخصى، در برابر از كف دادن مال خود، به دست مىآورد.
اینكه بسیارى از مردم، تجربه را گرانبهاتر و باارزشتر از مال مىدانند، براى آن است كه مال، هر اندازه هم كه باشد، براى همیشه باقى نمىماند و بالاخره روزى، تمام مىشود، ولى تجربه، سرمایهیى است كه هرگز تمام نمىشود، و همیشه و در هر حالى هم در دسترس قرار دارد و مىتوان از آن استفاده كرد.
پس اگر ما نیز مالى را از دست دادیم، ولى در كارى كه مال خود را بخاطر آن از كف دادیم، تجربهیى به دست آوردیم، باید بدانید كه آن مال را، بیهوده و رایگان از دست ندادهایم. بلكه به - جاى آن، سرمایه گرانبهاترى به دست آوریم كه چه بسا در طول زندگى، بسیار بیشتر از آن مال به درمان خواهد خورد.
اما آنچه كه در خور تأمل است این است كه انسان نباید هیچ كارى را بدون فكر و دقت انجام دهد زیرا بالاخره از دست دادن مال موجب ضرر و دلیل كم دقتى است.
شنبه 7/5/1391 - 11:26